🔸عکسی از باغ فدک
در ۱۴ذیحجه سال هفتم هجرت، به امر خداوند ، فدک به حضرت زهرا سلام الله علیها بخشیده شد ؛
💠 شبهه و دروغ عبد العزیز دهلوی: شیعیان داستان اعطای فدک را در کتب اهل سنت داخل نمودهاند!
پاسخ تصویری↓
🔗 https://aparat.com/v/7d2Bf
←پاسخ مکتوب به این شبهه (اینجا)
#شبهات_فاطمیه #فدک (۲۰۹)
@borrhan
در ۱۴ذیحجه سال هفتم هجرت، به امر خداوند ، فدک به حضرت زهرا سلام الله علیها بخشیده شد ؛
💠 شبهه و دروغ عبد العزیز دهلوی: شیعیان داستان اعطای فدک را در کتب اهل سنت داخل نمودهاند!
پاسخ تصویری↓
🔗 https://aparat.com/v/7d2Bf
←پاسخ مکتوب به این شبهه (اینجا)
#شبهات_فاطمیه #فدک (۲۰۹)
@borrhan
[ کانال برهان ]
#علمای_صالح (۹۶) ⚫️ طاقت شنیدن مصائب جدّش را نداشت 💎میرحامد حسین/صاحب عبقات الانوار ┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄ 🔻 میرزا محمد طهرانی عسکری - که از دانشمندان بزرگ است - از سید حسن یزدی که از خطبای کربلاست نقل میکند: من میدانستم جناب میرحامد حسین ( رحمه الله _ مؤلف…
🔺نمونهای از مجاهدتهای علامه میر حامد حسین و پدرش به عنوان سرمداران مکتب امامت پژوهی هند
❗️یکی از روشهای برخی عالمان سُنّی، تولید دروغ و کُپی پِیست کردنِ بدون دقت و تحقیق است. و از ویژگیهای منهج علّامه میر حامد حسین و پدرشان ( رحمهما الله ) این است که این افتضاحات علمی را کشف و إفشا میکنند.
به عنوان نمونه : مرحوم میر حامد حسین ثابت میکند که عبدالعزيز دهلوی کتاب "تحفه إثنا عشریة" را از یک کتاب دیگر کپی کرده است. حال او در این کتاب کپی شده، یک دروغ شاخدار میگوید و همین دروغ شاخدار را "مولوی محمد عمر سربازی نقشبندی" که برادرش امام جمعه چابهار است، در کتابش کپی کرده!! خلاصه کپی در کپی و دروغ در دروغ شده؛ مرحوم سیّد محمد قلي کنتوری لکهنوی ( پدر میر حامد حسین ) در کتاب ارزشمند "تشييد المطاعن" اين دروغ را پاسخ داده است.
رضوان الله علیه
الحمدلله که علمای ما کذّاب و جاعل نیستند.
#اسناد_غضب (۷۳)
#شبهات_فاطمیه
#سیرهء علمای مخالفین
#تحریف
@borrhan
❗️یکی از روشهای برخی عالمان سُنّی، تولید دروغ و کُپی پِیست کردنِ بدون دقت و تحقیق است. و از ویژگیهای منهج علّامه میر حامد حسین و پدرشان ( رحمهما الله ) این است که این افتضاحات علمی را کشف و إفشا میکنند.
به عنوان نمونه : مرحوم میر حامد حسین ثابت میکند که عبدالعزيز دهلوی کتاب "تحفه إثنا عشریة" را از یک کتاب دیگر کپی کرده است. حال او در این کتاب کپی شده، یک دروغ شاخدار میگوید و همین دروغ شاخدار را "مولوی محمد عمر سربازی نقشبندی" که برادرش امام جمعه چابهار است، در کتابش کپی کرده!! خلاصه کپی در کپی و دروغ در دروغ شده؛ مرحوم سیّد محمد قلي کنتوری لکهنوی ( پدر میر حامد حسین ) در کتاب ارزشمند "تشييد المطاعن" اين دروغ را پاسخ داده است.
رضوان الله علیه
الحمدلله که علمای ما کذّاب و جاعل نیستند.
#اسناد_غضب (۷۳)
#شبهات_فاطمیه
#سیرهء علمای مخالفین
#تحریف
@borrhan
#سیرهء علمای مخالفین (۱۸۲)
#شبهات_فاطمیه #تحریف
#نقل_فضایل_از_کتب_مخالفین
❗️وقتی یک عالِم سُنی، از ناصبیگریِ هممذهبان خودش تعجب میکند!
┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄
🔹 حاکم نیشابوری از علمای بزرگ مخالفین در قرن چهارم میباشد. یکی از کتب مشهور او "المستدرک علی الصحيحين" است که دهها روایت در فضائل و مناقب اهل بیت علیهم السلام را در آن نقل کرده؛
با این وجود، وی در اقدامی دیگر، کتابی مختص فضائل بانوی دوعالم حضرت زهرا سلام الله علیها تألیف میکند، و علت تألیف این کتاب از زبان خودش خواندنی و قابل تأمل است. جریان از این قرار است که حاکم نیشابوری میگوید:
«در زمانه ما، مردم برای تقرب به حاکمان، به بغض آل رسول توسل میجویند و این که آنان را کوچک شمارند. هر آن کس که در پی تقرب به حاکمان است، در واقع به چیزی تمسک میکند که خداوند این خاندان را از آن منزه کرده است و آنان در پی انکار فضائل ایشان هستند !!! خداوند یاری رساند. از او میخواهیم که بر محمد و آل او درود فرستد، و ای کاش خوارج را جایگزین اینان می کرد که بهتر از اینهایند.
👈🏻 آن چه سبب شد تا من این کتاب را بنگارم این بود که در محضر شماری از بزرگان از فقها و قاضیان و اُمناء و زبدگان بودم.←در آن محضر یادی از امیرالمومنین علی بن ابی طالب شد. یکی از آن برجستگان از فقیهان در باره امام علی گفت: او قرآن را در حفظ نداشت!!! و استناد به سخن شَعبی کرد که به این سخن تصریح کرده است. من گفتم: کسی جز او نیست؟ آیا صحابه آگاه تر به این امر از شعبی نیستند که شهادت به حافظ بودن قرآن برای علی بن ابی طالب دادهاند؟! این ابوعبدالرحمن عبدالله بن حبیب سلمی سید القراء از تابعین است و قرآن را بر ایشان خواند و از او قرائت خاص دارد و خود یکی از راویان از عاصم بن بهدله است. آن فقیه گفت: شعبی در این امور از دیگران آگاه تر است. گفتم: شعبی از علی بن ابی طالب قرآن نشنیده و تنها او را دیده است. بعد هم از روی دنیاخواهی میل به دشمنان علی بن ابی طالب پیدا کرد. همه اینها سبب شد تا بیشتر در باطل فرو رود.←آنگاه در همان مجلس سخن از بنات النبی به میان آمد: زینب و رقیه و ام کلثوم. برخی از آنان گفتند: راویان، این را که آنان فرزندان #خدیجه از رسول الله باشند، انکار میکنند. من گفتم: آنان دختران او هستند(*) جز آن که یاد از فاطمه در روایات بیشتر است و فضائل او فزونتر. یکی از کسانی که سابقا نزد من رفت و آمد داشت و [آن زمان] ملازمت او با من به خاطر دشمنی با برخی از همین حاضرین بود،
گفت: این محمد بن اسماعیل بخاری است که در جامع صحیح خود حدیثی از عروة بن زبیر از اسامه آورده است که رسول خدا فرموده: خَیرُ بَناتی زینب!!! گفتم: این حدیث در کجای جامع بخاری است؟ گفت: در کتاب الفضائل. من در حضور جمع خطاب به او گفتم: همه می دانید که من چهار بار این کتاب را جمع کردهام. یک بار بر اساس رجال از صحابه. سپس آنها را در رقاع آوردهام. آنگاه بر اساس رجال مهذب ساخته ام و سپس مرتب کرده و بر تو املاء کرده ام و تو از روی املای من نوشتهای. درست است؟ گفت: بلی؛ گفتم: به خدا سوگند که تاکنون این حدیث را در این کتاب ندیده ام!!!! سپس صدر – نماینده حاکم که این مطلب را برای تقرب و دلخوشی او گفته شد – به کسی که این روایت را نقل کرد گفت: خداوند به تو جزای خیر دهد. اکنون بر من آشکار و درست شد که تو سُنی و متعصب نسبت به تسنن هستی!!! من برخاسته به کتابخانه رفتم و کتاب الفضائل از کتاب جامع بخاری را آوردم. در بخش فضائل زنان، نامی جز خدیجه و فاطمه و عایشه ندیدم. کتاب را به مجلس آوردم و به کسی که آن روایت را نقل کرده بود دادم. گفتم: این کتاب الفضائل! آن حدیث را پیدا کن. من گشتم، اما نیافتم. او کتاب را گرفته ورق می زد. سپس گفت: شاید در کتابی جز کتاب الفضائل بوده است. من تردید ندارم که این حدیث در این کتاب بوده است. به او گفتم: به خدا سوگند بخاری چنین روایتی را ذکر نکرده است.
زمانی پس از آن که از آن محفل پراکنده شدیم، من نماز مغرب را خواندم و تا نیمه شب نشستم. آنگاه سحر را پشت سر گذاشته و تا وقت اقامه نشستم. پس از آن که از مسجد برگشتم تا نماز عصر نشستم و کتاب را از اول تا آخر با دقت نگریستم، اما از این حدیث هیچ اثری نیافتم ...!!! ↑←سپس میگوید به دلیل این دشمنی و تحریف و انکار، تصمیم گرفتم کتابی در دفاع از فضائل حضرت زهرا علیها السلام بنویسم.
📙 فضائل فاطمة الزهراء عليها السلام، مقدمه مؤلف (ر.ک: تصویر الحاقی)
👇👇ادامه👇👇
#شبهات_فاطمیه #تحریف
#نقل_فضایل_از_کتب_مخالفین
❗️وقتی یک عالِم سُنی، از ناصبیگریِ هممذهبان خودش تعجب میکند!
┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄
🔹 حاکم نیشابوری از علمای بزرگ مخالفین در قرن چهارم میباشد. یکی از کتب مشهور او "المستدرک علی الصحيحين" است که دهها روایت در فضائل و مناقب اهل بیت علیهم السلام را در آن نقل کرده؛
با این وجود، وی در اقدامی دیگر، کتابی مختص فضائل بانوی دوعالم حضرت زهرا سلام الله علیها تألیف میکند، و علت تألیف این کتاب از زبان خودش خواندنی و قابل تأمل است. جریان از این قرار است که حاکم نیشابوری میگوید:
«در زمانه ما، مردم برای تقرب به حاکمان، به بغض آل رسول توسل میجویند و این که آنان را کوچک شمارند. هر آن کس که در پی تقرب به حاکمان است، در واقع به چیزی تمسک میکند که خداوند این خاندان را از آن منزه کرده است و آنان در پی انکار فضائل ایشان هستند !!! خداوند یاری رساند. از او میخواهیم که بر محمد و آل او درود فرستد، و ای کاش خوارج را جایگزین اینان می کرد که بهتر از اینهایند.
👈🏻 آن چه سبب شد تا من این کتاب را بنگارم این بود که در محضر شماری از بزرگان از فقها و قاضیان و اُمناء و زبدگان بودم.←در آن محضر یادی از امیرالمومنین علی بن ابی طالب شد. یکی از آن برجستگان از فقیهان در باره امام علی گفت: او قرآن را در حفظ نداشت!!! و استناد به سخن شَعبی کرد که به این سخن تصریح کرده است. من گفتم: کسی جز او نیست؟ آیا صحابه آگاه تر به این امر از شعبی نیستند که شهادت به حافظ بودن قرآن برای علی بن ابی طالب دادهاند؟! این ابوعبدالرحمن عبدالله بن حبیب سلمی سید القراء از تابعین است و قرآن را بر ایشان خواند و از او قرائت خاص دارد و خود یکی از راویان از عاصم بن بهدله است. آن فقیه گفت: شعبی در این امور از دیگران آگاه تر است. گفتم: شعبی از علی بن ابی طالب قرآن نشنیده و تنها او را دیده است. بعد هم از روی دنیاخواهی میل به دشمنان علی بن ابی طالب پیدا کرد. همه اینها سبب شد تا بیشتر در باطل فرو رود.←آنگاه در همان مجلس سخن از بنات النبی به میان آمد: زینب و رقیه و ام کلثوم. برخی از آنان گفتند: راویان، این را که آنان فرزندان #خدیجه از رسول الله باشند، انکار میکنند. من گفتم: آنان دختران او هستند(*) جز آن که یاد از فاطمه در روایات بیشتر است و فضائل او فزونتر. یکی از کسانی که سابقا نزد من رفت و آمد داشت و [آن زمان] ملازمت او با من به خاطر دشمنی با برخی از همین حاضرین بود،
گفت: این محمد بن اسماعیل بخاری است که در جامع صحیح خود حدیثی از عروة بن زبیر از اسامه آورده است که رسول خدا فرموده: خَیرُ بَناتی زینب!!! گفتم: این حدیث در کجای جامع بخاری است؟ گفت: در کتاب الفضائل. من در حضور جمع خطاب به او گفتم: همه می دانید که من چهار بار این کتاب را جمع کردهام. یک بار بر اساس رجال از صحابه. سپس آنها را در رقاع آوردهام. آنگاه بر اساس رجال مهذب ساخته ام و سپس مرتب کرده و بر تو املاء کرده ام و تو از روی املای من نوشتهای. درست است؟ گفت: بلی؛ گفتم: به خدا سوگند که تاکنون این حدیث را در این کتاب ندیده ام!!!! سپس صدر – نماینده حاکم که این مطلب را برای تقرب و دلخوشی او گفته شد – به کسی که این روایت را نقل کرد گفت: خداوند به تو جزای خیر دهد. اکنون بر من آشکار و درست شد که تو سُنی و متعصب نسبت به تسنن هستی!!! من برخاسته به کتابخانه رفتم و کتاب الفضائل از کتاب جامع بخاری را آوردم. در بخش فضائل زنان، نامی جز خدیجه و فاطمه و عایشه ندیدم. کتاب را به مجلس آوردم و به کسی که آن روایت را نقل کرده بود دادم. گفتم: این کتاب الفضائل! آن حدیث را پیدا کن. من گشتم، اما نیافتم. او کتاب را گرفته ورق می زد. سپس گفت: شاید در کتابی جز کتاب الفضائل بوده است. من تردید ندارم که این حدیث در این کتاب بوده است. به او گفتم: به خدا سوگند بخاری چنین روایتی را ذکر نکرده است.
زمانی پس از آن که از آن محفل پراکنده شدیم، من نماز مغرب را خواندم و تا نیمه شب نشستم. آنگاه سحر را پشت سر گذاشته و تا وقت اقامه نشستم. پس از آن که از مسجد برگشتم تا نماز عصر نشستم و کتاب را از اول تا آخر با دقت نگریستم، اما از این حدیث هیچ اثری نیافتم ...!!! ↑←سپس میگوید به دلیل این دشمنی و تحریف و انکار، تصمیم گرفتم کتابی در دفاع از فضائل حضرت زهرا علیها السلام بنویسم.
📙 فضائل فاطمة الزهراء عليها السلام، مقدمه مؤلف (ر.ک: تصویر الحاقی)
👇👇ادامه👇👇
Telegram
attach 📎
#احراق (۴۹)
#شبهات_فاطمیه (۷۲)
#شهادت حضرت زهرا (۲۷۹)
═✧❁﷽❁✧═
#شبهه وهابیت پلید:
⛔️ بر اساس روایات شیعه کسی که در نماز جماعت شرکت نمی.کند، می توان خانه او را آتش زد. خلیفه اول و دوم هم بر اساس همین روایات اقدام به آتش زدن خانه حضرت علی (ع) و حضرت زهرا (س) نموده اند.
متن روایت 👇👇
( 87 ) 6 - وعنه عن النضر عن ابن سنان عن أبي عبد الله عليه السلام قال سمعته يقول : ان أناسا كانوا على عهد رسول الله صلى الله عليه وآله ابطئوا عن الصلاة في المسجد فقال رسول الله صلى الله عليه وآله : ليوشك قوم يدعون الصلاة في المسجد أن نأمر بحطب فيوضع على أبوابهم فتوقد عليهم نار فتحرق عليهم بيوتهم .
📚تهذيب الأحكام - الشيخ الطوسي - ج 3 ص 25
#پاسخ_شیعه :
✍️ قبل از بررسی و تحلیل این حدیث شریف که وهابیت پلید با کج فهمی از آن در صدد سوء استفاده از آن است چند نکته مقدماتی را مطرح می کنیم:
1️⃣ بر اساس روایات قطعی شیعه و اهل سنت و مفاد #حدیث_ثقلین ، رسول خدا صلیالله علیه و آله دستور به تمسک و تبعیت از قرآن و عترت خویش داده است. اهل بیت علیهم السلام در کنار قرآن محور و معیار هدایت هستند. مردم در احکام دینی باید خود را با آنها تطبیق دهند نه اینکه با استناد به یک فرع فقهی بخواهند با اساس دین خود مقابله کنند و تیشه به ریشه اسلام بزنند! آیا میتوان پذیرفت کسی با تمسک به یک حدیث فرعی فقهی و اخلاقی، با قرآن و عترت_ که اساس هدایت مردم تا قیامت هستند_ مخالفت کند؟
2️⃣ بر اساس روایات قطعی شیعه و اهل سنت امیرالمومنین علی علیهالسلام اولین مسلمان و مومن به پیامبر خدا صلیالله علیه و آله است. ایشان سال های سال با رسول الله صلیالله علیه و آله نماز جماعت اقامه میفرمود در حالی که صحابه ای مثل ابوبکر و عمر و #خالد و #عمروعاص و ... در نجاست و شرک غوطه ور بودند. مسلمانان احکام نماز و عبادات را از عترت و اهل بیت آموزش دیدند. آیا عجیب نیست که به فاصله چند روز از وفات رسول الله صلیالله علیه و آله عده ای تازه مسلمان به بهانه صوری ترک نماز جماعت به خانه وحی و محلی که محل رفت و آمد جبرائیل بود حمله میکنند؟
3️⃣ بسیار روشن است که این امر فقط به عنوان یک #بهانه توسط خلفای غاصب برای #تحمیق و اقناع مردم نادان و #مهندسی_افکار آنها برای مقابله با حضرت امیر و صدیقه طاهره سلام الله علیهما است. از منافقینی که به استناد به احادیث جعلی ، #فدک و ارث و ... حضرت زهرا سلام الله علیها را غصب کردند، سوء استفاده از یک حکم جزئی در ارتباط با تنبیه تارک الصلاة برای رسیدن به اهداف اصلی بعید نیست.
🔻🔻بررسی #دلالی حدیث جواز آتش زدن خانه ای افرادی که در نماز جماعت شرکت نمیکنند:
1️⃣ برای فهم یک روایت باید روایت های مرتبط با آن و فضای نزول روایت را در نظر گرفت. بدون این نکته فهم روایت ناقص است و باعث کج فهمی میشود.
2️⃣ در زمان رسول الله صلیالله علیه و آله یکی از حربه های منافقین ایجاد تفرقه در دین اسلام بود. آنها با بهانه های مختلف _ همانند دشمنی با امیرالمومنین علیهالسلام و مخالفت با دستورات رسول خدا صلیالله علیه و آله در اعزام به جنگ ها و ساخت مسجد ضرار _ این هدف را پیگیری میکردند.
←یکی از حربه های دیگر آن که در این حدیث و احادیث دیگر اشاره شده است عدم حضور در مراسم نماز جماعت بوده است. رسول خدا صلیالله علیه و آله با این حکم به مقابله با «منافقان زمان» خود رفت. این مطلب را بسیاری از فقهای شیعه و اهل سنت اشاره کرده اند:
📗 منابع شیعه: ذكرى الشيعة في أحكام الشريعة؛ ج4، ص: 369 و مدارك الأحكام في شرح عبادات شرائع الإسلام؛ ج4، ص: 312 و روضة المتقين في شرح من لا يحضره الفقيه؛ ج2، ص: 484 و مصابيح الظلام؛ ج8، ص: 255
📘 منابع اهل سنت: كتاب الأم - الإمام الشافعي - ج 1 ص 180 و فيض الباري على صحيح البخاري (2/ 242)
✅🔚 اکنون باید از اهل سنت و وهابیت سوال نمود که آیا میتوانند قبول کنند عمر و ابوبکر و ... عترت رسول خدا صلیالله علیه و آله و حضرت علی و زهرا علیهماالسلام را متهم به نفاق کنند؟!! در این صورت آنها به معنی حقیقی ناصبی شده و از دین خارج میشوند.
➖➖➖➖
@borrhan
#شبهات_فاطمیه (۷۲)
#شهادت حضرت زهرا (۲۷۹)
═✧❁﷽❁✧═
#شبهه وهابیت پلید:
⛔️ بر اساس روایات شیعه کسی که در نماز جماعت شرکت نمی.کند، می توان خانه او را آتش زد. خلیفه اول و دوم هم بر اساس همین روایات اقدام به آتش زدن خانه حضرت علی (ع) و حضرت زهرا (س) نموده اند.
متن روایت 👇👇
( 87 ) 6 - وعنه عن النضر عن ابن سنان عن أبي عبد الله عليه السلام قال سمعته يقول : ان أناسا كانوا على عهد رسول الله صلى الله عليه وآله ابطئوا عن الصلاة في المسجد فقال رسول الله صلى الله عليه وآله : ليوشك قوم يدعون الصلاة في المسجد أن نأمر بحطب فيوضع على أبوابهم فتوقد عليهم نار فتحرق عليهم بيوتهم .
📚تهذيب الأحكام - الشيخ الطوسي - ج 3 ص 25
#پاسخ_شیعه :
✍️ قبل از بررسی و تحلیل این حدیث شریف که وهابیت پلید با کج فهمی از آن در صدد سوء استفاده از آن است چند نکته مقدماتی را مطرح می کنیم:
1️⃣ بر اساس روایات قطعی شیعه و اهل سنت و مفاد #حدیث_ثقلین ، رسول خدا صلیالله علیه و آله دستور به تمسک و تبعیت از قرآن و عترت خویش داده است. اهل بیت علیهم السلام در کنار قرآن محور و معیار هدایت هستند. مردم در احکام دینی باید خود را با آنها تطبیق دهند نه اینکه با استناد به یک فرع فقهی بخواهند با اساس دین خود مقابله کنند و تیشه به ریشه اسلام بزنند! آیا میتوان پذیرفت کسی با تمسک به یک حدیث فرعی فقهی و اخلاقی، با قرآن و عترت_ که اساس هدایت مردم تا قیامت هستند_ مخالفت کند؟
2️⃣ بر اساس روایات قطعی شیعه و اهل سنت امیرالمومنین علی علیهالسلام اولین مسلمان و مومن به پیامبر خدا صلیالله علیه و آله است. ایشان سال های سال با رسول الله صلیالله علیه و آله نماز جماعت اقامه میفرمود در حالی که صحابه ای مثل ابوبکر و عمر و #خالد و #عمروعاص و ... در نجاست و شرک غوطه ور بودند. مسلمانان احکام نماز و عبادات را از عترت و اهل بیت آموزش دیدند. آیا عجیب نیست که به فاصله چند روز از وفات رسول الله صلیالله علیه و آله عده ای تازه مسلمان به بهانه صوری ترک نماز جماعت به خانه وحی و محلی که محل رفت و آمد جبرائیل بود حمله میکنند؟
3️⃣ بسیار روشن است که این امر فقط به عنوان یک #بهانه توسط خلفای غاصب برای #تحمیق و اقناع مردم نادان و #مهندسی_افکار آنها برای مقابله با حضرت امیر و صدیقه طاهره سلام الله علیهما است. از منافقینی که به استناد به احادیث جعلی ، #فدک و ارث و ... حضرت زهرا سلام الله علیها را غصب کردند، سوء استفاده از یک حکم جزئی در ارتباط با تنبیه تارک الصلاة برای رسیدن به اهداف اصلی بعید نیست.
🔻🔻بررسی #دلالی حدیث جواز آتش زدن خانه ای افرادی که در نماز جماعت شرکت نمیکنند:
1️⃣ برای فهم یک روایت باید روایت های مرتبط با آن و فضای نزول روایت را در نظر گرفت. بدون این نکته فهم روایت ناقص است و باعث کج فهمی میشود.
2️⃣ در زمان رسول الله صلیالله علیه و آله یکی از حربه های منافقین ایجاد تفرقه در دین اسلام بود. آنها با بهانه های مختلف _ همانند دشمنی با امیرالمومنین علیهالسلام و مخالفت با دستورات رسول خدا صلیالله علیه و آله در اعزام به جنگ ها و ساخت مسجد ضرار _ این هدف را پیگیری میکردند.
←یکی از حربه های دیگر آن که در این حدیث و احادیث دیگر اشاره شده است عدم حضور در مراسم نماز جماعت بوده است. رسول خدا صلیالله علیه و آله با این حکم به مقابله با «منافقان زمان» خود رفت. این مطلب را بسیاری از فقهای شیعه و اهل سنت اشاره کرده اند:
📗 منابع شیعه: ذكرى الشيعة في أحكام الشريعة؛ ج4، ص: 369 و مدارك الأحكام في شرح عبادات شرائع الإسلام؛ ج4، ص: 312 و روضة المتقين في شرح من لا يحضره الفقيه؛ ج2، ص: 484 و مصابيح الظلام؛ ج8، ص: 255
📘 منابع اهل سنت: كتاب الأم - الإمام الشافعي - ج 1 ص 180 و فيض الباري على صحيح البخاري (2/ 242)
✅🔚 اکنون باید از اهل سنت و وهابیت سوال نمود که آیا میتوانند قبول کنند عمر و ابوبکر و ... عترت رسول خدا صلیالله علیه و آله و حضرت علی و زهرا علیهماالسلام را متهم به نفاق کنند؟!! در این صورت آنها به معنی حقیقی ناصبی شده و از دین خارج میشوند.
➖➖➖➖
@borrhan
Telegram
attach 📎
#شهادت حضرت زهرا (۲۹۱)
#تهدید (۴۴) #تحریف
#احراق (۵۳)
#شبهات_فاطمیه (۷۳)
✅ حلقۀ مفقوده در گزارش «ابن ابی شیبه» از ماجرای تهدید بیت رسالت به احراق - ۱
┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄
⭕ محقّقانی که در فضای پاسخ به شبهات فاطمیّه، اسانید بازمانده در میراث اسلامی را واکاوی کردهاند، بیتردید میدانند که مهمّترین گزارش موجود که بر تهدید بیت رسالت به احراق توسّط عمر بن خطّاب دلالت میکند، روایتی است که استاد بخاری و مسلم، «ابن ابی شَیبۀ کوفی» (ت ۲۳۵ هـ) در کتاب «المصنّف، ج۲۱، ص۱۴۳ - ۱۴۴، ح۳۹۸۲۷، دار کنوز اشبیلیا»، و با سند صحیح نقل کرده، میباشد.
پیشتر در ←اینجا→متن روایت و تصحیح سندی را ارائه کرده بودیم؛
✅ صراحت الفاظ این روایت در اثبات تهدیدِ بیت رسالت توسّط عمر بن خطّاب، به درجهای رسیده است که عالمان عُمَری، انواع تلاشها برای کتمان این خبر را بهکار گرفتند؛ از جمله:
1️⃣ برخی از متقدّمان ایشان، الفاظ این خبر را تحریف و سانسور کردند‼️‼️ تحریفات را در ←اینجا→مشاهده کنید!
2️⃣ برخی دیگر، با خدشهکردن در سند آن، سعی در ضعیف جلوهدادنش داشتند‼️‼️ امّا بر صحّت سند این خبر، بسیاری از محقّقان قدیمی و جدید سنّی تصریح کردهاند.
3️⃣ بعضی از ایشان، در کمال وقاحت، این گزارش را به عنوان سندی بر محبّت عمر بن خطّاب نسبت به خاندان رسالت برشمردهاند‼️‼️
4️⃣ عدّهای هم تلاش کردهاند تا با وارونهکردن حقایق تاریخی، تمام مصائب فاطمی را به همین تهدید زبانی محدود کرده و بگویند: این صرفاً کلامی برای نهی از منکر بود و الّبته هیچ چیز از این تهدیدات، جامۀ عمل نپوشیده است‼️‼️
5️⃣ و در نهایت، برخی از محقّقان وهّابی معاصر، اینگونه گفتهاند که: تهدید به سوزاندن، متوجّه شخصِ حضرت زهرا سلام الله علیها نبوده؛ بلکه کسانی که در خانۀ امیر المؤمنین علیهالسلام تحصّن و تجمّع کردهبودند، مخاطب تهدید عمر بن خطّاب بودند‼️‼️در ←اینجا→و ←اینجا→این شبهات را پاسخ دادهایم
امّا مهمّترین اشکالی که بر سند این نقل گرفته شده، آن است که: راوی این خبر، «اَسلَم قرشی عدوی» که از غلامان عمر بن خطّاب بوده، در هنگام حادثۀ تهدید، اصلاً در مدینه حضور نداشته تا شاهد داستان باشد؛ بلکه عمر بن خطّاب او را در سال یازدهم هجری، از مکّه خریداری کرده بود‼️
🔴 ما در مطالبی مختصر، شواهد جدیدی که در منابع کهن زیدیان یافتهایم را ارائه میدهیم که حقایق بسیاری را از داستان این گزارش و حوادث پنهانشده در نقل «ابن ابی شیبه» برملا میسازد.
... با ما همراه باشید و در نشر مطالب، ما را یاری کنید.
➖➖➖➖
@borrhan
#تهدید (۴۴) #تحریف
#احراق (۵۳)
#شبهات_فاطمیه (۷۳)
✅ حلقۀ مفقوده در گزارش «ابن ابی شیبه» از ماجرای تهدید بیت رسالت به احراق - ۱
┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄
⭕ محقّقانی که در فضای پاسخ به شبهات فاطمیّه، اسانید بازمانده در میراث اسلامی را واکاوی کردهاند، بیتردید میدانند که مهمّترین گزارش موجود که بر تهدید بیت رسالت به احراق توسّط عمر بن خطّاب دلالت میکند، روایتی است که استاد بخاری و مسلم، «ابن ابی شَیبۀ کوفی» (ت ۲۳۵ هـ) در کتاب «المصنّف، ج۲۱، ص۱۴۳ - ۱۴۴، ح۳۹۸۲۷، دار کنوز اشبیلیا»، و با سند صحیح نقل کرده، میباشد.
پیشتر در ←اینجا→متن روایت و تصحیح سندی را ارائه کرده بودیم؛
✅ صراحت الفاظ این روایت در اثبات تهدیدِ بیت رسالت توسّط عمر بن خطّاب، به درجهای رسیده است که عالمان عُمَری، انواع تلاشها برای کتمان این خبر را بهکار گرفتند؛ از جمله:
1️⃣ برخی از متقدّمان ایشان، الفاظ این خبر را تحریف و سانسور کردند‼️‼️ تحریفات را در ←اینجا→مشاهده کنید!
2️⃣ برخی دیگر، با خدشهکردن در سند آن، سعی در ضعیف جلوهدادنش داشتند‼️‼️ امّا بر صحّت سند این خبر، بسیاری از محقّقان قدیمی و جدید سنّی تصریح کردهاند.
3️⃣ بعضی از ایشان، در کمال وقاحت، این گزارش را به عنوان سندی بر محبّت عمر بن خطّاب نسبت به خاندان رسالت برشمردهاند‼️‼️
4️⃣ عدّهای هم تلاش کردهاند تا با وارونهکردن حقایق تاریخی، تمام مصائب فاطمی را به همین تهدید زبانی محدود کرده و بگویند: این صرفاً کلامی برای نهی از منکر بود و الّبته هیچ چیز از این تهدیدات، جامۀ عمل نپوشیده است‼️‼️
5️⃣ و در نهایت، برخی از محقّقان وهّابی معاصر، اینگونه گفتهاند که: تهدید به سوزاندن، متوجّه شخصِ حضرت زهرا سلام الله علیها نبوده؛ بلکه کسانی که در خانۀ امیر المؤمنین علیهالسلام تحصّن و تجمّع کردهبودند، مخاطب تهدید عمر بن خطّاب بودند‼️‼️در ←اینجا→و ←اینجا→این شبهات را پاسخ دادهایم
امّا مهمّترین اشکالی که بر سند این نقل گرفته شده، آن است که: راوی این خبر، «اَسلَم قرشی عدوی» که از غلامان عمر بن خطّاب بوده، در هنگام حادثۀ تهدید، اصلاً در مدینه حضور نداشته تا شاهد داستان باشد؛ بلکه عمر بن خطّاب او را در سال یازدهم هجری، از مکّه خریداری کرده بود‼️
🔴 ما در مطالبی مختصر، شواهد جدیدی که در منابع کهن زیدیان یافتهایم را ارائه میدهیم که حقایق بسیاری را از داستان این گزارش و حوادث پنهانشده در نقل «ابن ابی شیبه» برملا میسازد.
... با ما همراه باشید و در نشر مطالب، ما را یاری کنید.
➖➖➖➖
@borrhan
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔻 فاطمیه و صحابه
🔸گفتگویی کوتاه و واکاوی نحوهٔ عملکرد گروهی از صحابه در وقایع صدر اسلام
#شبهات_فاطمیه (۷۴)
#عدالت_صحابه (۱۸۷)
@borrhan
🔸گفتگویی کوتاه و واکاوی نحوهٔ عملکرد گروهی از صحابه در وقایع صدر اسلام
#شبهات_فاطمیه (۷۴)
#عدالت_صحابه (۱۸۷)
@borrhan
#شهادت حضرت زهرا (۲۹۴)
#احراق (۵۵) #تهدید (۴۵)
#شبهات_فاطمیه (۷۴)
#قدمت_فاطمیه
⬅️ حلقۀ مفقوده در گزارش «ابن ابی شیبه» از ماجرای تهدید بیت رسالت به احراق – ٢
┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄
↗️ در مطلب پیشین، اشاره شد که روایتی با سند صحیح در «مصنّف ابن ابی شیبه» گزارش شده است که در آن، به صراحت از تهدیدِ عمر بن خطّاب به سوزاندن بیت رسالت پرده برداشته شده بود.
↗️ و نیز گفتیم: عالمان سقیفه، با شگردهای مختلفی سعی در کتمان این خبر داشتهاند و یکی از شبهات ایشان، «عدم حضور راوی این گزارش، اسلم قرشی عدوی در هنگام رخداد این حادثه» بوده و وعده دادیم که: «در مطالبی مختصر، شواهد جدیدی که در منابع کهن زیدیان یافتهایم را ارائه میدهیم که حقایق بسیاری را از داستان این گزارش و حوادث پنهانشده در نقل «ابن ابی شیبه» برملا میسازد».
⬅️ حال به گوشهای از یافتههایمان در منابع زیدیان اشاره میکنیم.
🟢 دانشمند سرشناس زیدیه، «سیّد ابو العبّاس احمد بن ابراهیم حسنی» (ت ۳۵۳ هـ)، در کتاب خود با عنوان: «المصابیح، ص۲۵۹ - ۲۶۰، ح۱۱۲، مؤسّسة زيد بن علي الثقافية»، با سند خود از اسحاق بن راهویه، و دقیقاً از طریق همان سلسله راویانی که در روایت «مصنّف ابن ابی شیبه» بودند (= محمّد بن بشر، عبید الله بن عمر، زید بن اسلم، اسلم)، قسمتی از سخنان «اسلم» را نقل کرده که امروز در منابع پیروان سقیفه یافت نمیشود.
←مطابق با این نقل، «اسلم» گفت: «من، از جمله کسانی بودم که هیزم درِ خانۀ امیر المؤمنین علیهالسلام بردند. عمر گفت: ای علی! به خدا قسم اگر از خانه خارج نشوی، این خانه را با تمام کسانی که در آن هستند، خواهم سوزاند‼️».
⭕️ «ابو العبّاس حسنی»، بلا فاصله و با سندی متفاوت، گزارش دردناک دیگری را از «اسلم» نقل میکند که گفت:
«عمر بن خطّاب را در روزی که میخواست خانۀ فاطمه علیها السلام را بر سرش بسوزاند، دیدم که گفت: اگر نخواستند از خانه بیرون آمده و با ابا بکر #بیعت کنند، خانه را بر ایشان خواهم سوزاند. پس به عمر گفتم: در این خانه، فاطمه است❗️آیا او را میسوزانی⁉️ عمر گفت: به زودی، خودم با فاطمه روبهرو خواهم شد‼️».
✅🔚 این دو گزارش که هماکنون در میراث «ابو العبّاس حسنی» برجای مانده، در منابع متعدّدی از آثار زیدیان در قرنهای مختلف نقل شده است؛←به عنوان مثال، عالم بزرگ و نامدار ایشان، «المنصور بالله عبد الله بن حمزه بن سلیمان» (ت ۶۱۴ هـ)، این دو روایت را به نقل از «ابو العبّاس حسنی» در کتابِ خود: «الشافی، ج۴، ص۴۷۴ - ۴۷۵، مکتبة أهل البیت علیهمالسلام» و با ذکر سلسله سند کامل، نقل کرده است.
📝 اطّلاعات جدیدی که مطابق با این دو گزارش و در تکمیل روایت «مصنّف ابن ابی شیبه» اهمّیت دارد، از این قرار است:
1⃣ «اسلم قرشی عدوی»، غلام عمر بن خطّاب، در زمان حادثۀ تهدید حضور داشته است.
2⃣ این شخص، نهتنها شاهد مستقیم حوادث بوده؛ بلکه خودش از زمرۀ هیزمکشان برای سوزاندن بیت رسالت بوده است‼️
3⃣ یک غلام، قطعاً بدون فرمان آقا و مولایش، اقدام به کاری نخواهد کرد که از همینجا ثابت میشود: عمر بن خطّاب نهتنها تهدید لسانی به سوزاندن خانه کرده؛ بلکه همراهان او با خودشان هیزم نیز آورده بودند.
4⃣ وقاحت سخن عمر بن خطّاب در تهدید به آتشزدن خانه، به حدّی غیر قابل پذیرش بود که حتّی غلامش اسلم، با تعجّب از عزم عمر برای این کار سؤال پرسید و او هم بیپروا، بر قصد و نیّتش پایفشاری کرد‼️
5⃣ گزارش اصلی «اسلم» از حوادث روزِ تهدید، دارای جزئیات و مطالب فراوانی بوده که بارها و بارها در منابع مکتب سقیفه، تحریف و دستکاری شده و حتّی گزارش «ابن ابی شیبه» هم از این تحریفات سالم نمانده است. با این وجود، چطور پیروان عمر، انتظار دارند که تمام حوادث و مصائب فاطمی، با ذکر جزئیات و بدون #تحریف و سانسور، به دستشان رسیده باشد⁉️‼️
➖➖➖➖
@borrhan
#احراق (۵۵) #تهدید (۴۵)
#شبهات_فاطمیه (۷۴)
#قدمت_فاطمیه
⬅️ حلقۀ مفقوده در گزارش «ابن ابی شیبه» از ماجرای تهدید بیت رسالت به احراق – ٢
┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄
↗️ در مطلب پیشین، اشاره شد که روایتی با سند صحیح در «مصنّف ابن ابی شیبه» گزارش شده است که در آن، به صراحت از تهدیدِ عمر بن خطّاب به سوزاندن بیت رسالت پرده برداشته شده بود.
↗️ و نیز گفتیم: عالمان سقیفه، با شگردهای مختلفی سعی در کتمان این خبر داشتهاند و یکی از شبهات ایشان، «عدم حضور راوی این گزارش، اسلم قرشی عدوی در هنگام رخداد این حادثه» بوده و وعده دادیم که: «در مطالبی مختصر، شواهد جدیدی که در منابع کهن زیدیان یافتهایم را ارائه میدهیم که حقایق بسیاری را از داستان این گزارش و حوادث پنهانشده در نقل «ابن ابی شیبه» برملا میسازد».
⬅️ حال به گوشهای از یافتههایمان در منابع زیدیان اشاره میکنیم.
🟢 دانشمند سرشناس زیدیه، «سیّد ابو العبّاس احمد بن ابراهیم حسنی» (ت ۳۵۳ هـ)، در کتاب خود با عنوان: «المصابیح، ص۲۵۹ - ۲۶۰، ح۱۱۲، مؤسّسة زيد بن علي الثقافية»، با سند خود از اسحاق بن راهویه، و دقیقاً از طریق همان سلسله راویانی که در روایت «مصنّف ابن ابی شیبه» بودند (= محمّد بن بشر، عبید الله بن عمر، زید بن اسلم، اسلم)، قسمتی از سخنان «اسلم» را نقل کرده که امروز در منابع پیروان سقیفه یافت نمیشود.
←مطابق با این نقل، «اسلم» گفت: «من، از جمله کسانی بودم که هیزم درِ خانۀ امیر المؤمنین علیهالسلام بردند. عمر گفت: ای علی! به خدا قسم اگر از خانه خارج نشوی، این خانه را با تمام کسانی که در آن هستند، خواهم سوزاند‼️».
⭕️ «ابو العبّاس حسنی»، بلا فاصله و با سندی متفاوت، گزارش دردناک دیگری را از «اسلم» نقل میکند که گفت:
«عمر بن خطّاب را در روزی که میخواست خانۀ فاطمه علیها السلام را بر سرش بسوزاند، دیدم که گفت: اگر نخواستند از خانه بیرون آمده و با ابا بکر #بیعت کنند، خانه را بر ایشان خواهم سوزاند. پس به عمر گفتم: در این خانه، فاطمه است❗️آیا او را میسوزانی⁉️ عمر گفت: به زودی، خودم با فاطمه روبهرو خواهم شد‼️».
✅🔚 این دو گزارش که هماکنون در میراث «ابو العبّاس حسنی» برجای مانده، در منابع متعدّدی از آثار زیدیان در قرنهای مختلف نقل شده است؛←به عنوان مثال، عالم بزرگ و نامدار ایشان، «المنصور بالله عبد الله بن حمزه بن سلیمان» (ت ۶۱۴ هـ)، این دو روایت را به نقل از «ابو العبّاس حسنی» در کتابِ خود: «الشافی، ج۴، ص۴۷۴ - ۴۷۵، مکتبة أهل البیت علیهمالسلام» و با ذکر سلسله سند کامل، نقل کرده است.
📝 اطّلاعات جدیدی که مطابق با این دو گزارش و در تکمیل روایت «مصنّف ابن ابی شیبه» اهمّیت دارد، از این قرار است:
1⃣ «اسلم قرشی عدوی»، غلام عمر بن خطّاب، در زمان حادثۀ تهدید حضور داشته است.
2⃣ این شخص، نهتنها شاهد مستقیم حوادث بوده؛ بلکه خودش از زمرۀ هیزمکشان برای سوزاندن بیت رسالت بوده است‼️
3⃣ یک غلام، قطعاً بدون فرمان آقا و مولایش، اقدام به کاری نخواهد کرد که از همینجا ثابت میشود: عمر بن خطّاب نهتنها تهدید لسانی به سوزاندن خانه کرده؛ بلکه همراهان او با خودشان هیزم نیز آورده بودند.
4⃣ وقاحت سخن عمر بن خطّاب در تهدید به آتشزدن خانه، به حدّی غیر قابل پذیرش بود که حتّی غلامش اسلم، با تعجّب از عزم عمر برای این کار سؤال پرسید و او هم بیپروا، بر قصد و نیّتش پایفشاری کرد‼️
5⃣ گزارش اصلی «اسلم» از حوادث روزِ تهدید، دارای جزئیات و مطالب فراوانی بوده که بارها و بارها در منابع مکتب سقیفه، تحریف و دستکاری شده و حتّی گزارش «ابن ابی شیبه» هم از این تحریفات سالم نمانده است. با این وجود، چطور پیروان عمر، انتظار دارند که تمام حوادث و مصائب فاطمی، با ذکر جزئیات و بدون #تحریف و سانسور، به دستشان رسیده باشد⁉️‼️
➖➖➖➖
@borrhan
#شهادت حضرت زهرا (۲۹۶)
#شبهات_فاطمیه (۳۷)
🛑 بررسۍ صحّت روایت عیسۍ بن المستفاد از اصحاب امام کاظم علیهالسلام
┄┄┅━༅𖣔﷽𖣔༅━┅┄┄
⚠️مقدمه: ما با پدیده جهل مواجه هستیم،برخی تازه بالغ فکر میکنند هرجا درمورد راوی کلمه "ضعیف" آمده باشد دیگر فصل الخطاب محسوب میشود و پرونده آن مختومه اعلام میشود !
این جهالت محض است، زیرا اگر کسی رجال شناس باشد میداند ڪه باید قول جارح و معدّل را بر اساس مبانی سنجید چون قاعده مقدّم بر تطبیق است.
در سابق روایت شریف و معتبر عیسۍ بن المستفاد در اثبات شهادت حضرت صدیقه کبری ؏لیهااالسلام را مطرح ڪرده بودیم←﴿اینجا﴾→وصحّت آن را نیز احراز ڪردیم.
و حال به شبهه پراکنی اخیر مخالفین نسبت به این حدیث شریف بیشتر پاسخ میدهیم.
✺➸━━━➵━━━➵━━━➸
⇜جرح های وارد بر عیسی بن المستفاد بر دو قسمت است:
1.جرح کتاب منسوب به ابن الغضائری
2.جرح معتمدین بر ابن الغضائری
❌که هردومـــردود هستند چون انتساب ڪتاب به ابن الغضائری ثابت نیست، بنابر این لازم به بحث در این خصوص نیست. یا برخی جرح ها از متأخرین هستند و در مقام تعارض حجیّت ندارند.
گفتیم که شیخ نجاشۍ در مورد عیسۍ بن المستفاد گفته است: «عيسى بن المستفاد أبو موسى البجلي..ولم يكن بذاك ،له كتاب الوصية»
📚📗رجال نجاشۍ ج:۱ ص:۲۹۷
✘عبارت «ولم يكن بذاك» برای نفی حد اعلۍ است ونه برای نفی صفت، لذا صفت #وثاقت یا #مدح را برای راوی اثبات میڪند.
📌جهت استشهاد،ڪلام برخۍ از عظام رجالیّون را ذڪر میڪنیم ڪه از سخـن نجاشۍ مدح وتوثیق را استنباط کردند⇣⇣⇣
❶وحید بهبهانۍ: «وان كان فيه نوع وثوق من قبيل قولهم ليس بذاك الثقة ولعل هذا هو الظاهر فيشعر على نوع مدح»
📕الفوائد الرجالية ج:۱ ص:۴۳
✺➸━━━➵━━━➵━━━➸
❷مشکینی اردبیلی: قولهم ليس بذاك فهل هو ذم أو توثيق بأن يكون المراد أنه ليس بمرتبة كمال الوثوق و أصل الوثوق موجود أو مجمل وجوه أقربها الأخير
📗وجيزة في علم الرجال ج:۱ ص:۸۱
✺➸━━━➵━━━➵━━━➸
❸ابوعلی حائرۍ:«قولهم: ليس بذاك الثقة، و لعلّ هذا هو الظاهر، فيشعر الى نوع مدح»
📕منتهى المقال ج:۱ ص:۱۳۱۵
وهمچنین فرمود:«لم يكن بذاك، على المدح أقرب منه إلى الذم»
📕منتهى المقال ج:۱ ص:۲۸۶
✺➸━━━➵━━━➵━━━➸
❹استرآبادۍ:«ليس بحيث يوثق به وثوقا تامّا و ان كان فيه نوع وثوق، من قبيل قولهم: ليس بذاك الثقة، و لعلّ هذا هو الظاهر، فيشعر على نوع مدح»
📗 منهج المقال ج:۱ ص:۱۳۶
✺➸━━━➵━━━➵━━━➸
❺علامه مامقانۍ: «وأما قولهم: ليس بذلك الثقة، و... نحوه ، فلا يخلو من إشعار مدح ما، فتدبر»
📕مقباس الهدایه ج:۲ ص:۳۰۲
✺➸━━━➵━━━➵━━━➸
❻شیخ علی خاقانی: ليس بحيث يوثق به وثوقا تاما و ان كان فيه نوع وثوق، من قبيل قولهم: ليس بذاك الثقة، و لعل هذا هو الظاهر فيشعر على نوع مدح، فتامل.
📗رجال الخاقانى ج:۳ ص:۴۳
✺➸━━━➵━━━➵━━━➸
❼حائری اصفهانی:« ليس بحيث يوثق به وثوقا تاما و الكل محتمل و لعل الثّاني أقرب».
📕الفصول الغروية ج:۱ ص:۳۰۴
✺➸━━━➵━━━➵━━━➸
❽ابوالقاسم نراقی:« بل لا يبعد دلالة ذلك على نوع مدح، يعني ليس بحيث يوثق به وثوقاً تامّاً و إن كان فيه وثوق في الجملة»
📗شعب المقال ج:۱ ص:۳۶
✺➸━━━➵━━━➵━━━➸
❾الكاظمۍ : «وكذا قولهم: ليس بذاك ، فإنه ربما غد قدحا، وأنت تعلم أنها أكثر ما يستعمل في نفي المرتبة العليا ، كما يقال : ليس بذاك الثقة، وليس بذاك الوجه، وليس بذاك البعيد ، فكأن فيه نوع مدح»
📕عدة الرجال ج:۱ ص:۶۴
✺➸━━━➵━━━➵━━━➸
✍🏻شیخ قیس عطار بعد از بررسۍ ڪل اقوال راجع به عیسۍ بن المستفاد به این نتیجـه میرسد:
من كلّ ذلك نستنتج أنّ عيسى بن المستفاد إمامي ممدوح بدلالة الالتزام من صريح الأقوال المتقدّمة على أقلّ تقدير ، وإلاّ فعلى التقدير الحسن هو ممدوح بالألفاظ القريبة من الصراحة ؛ لما علمت من أنّ قولهم : « لم يكن بذاك » يساوي قولهم : « لم يكن بذاك الثقة العظيم ».
میگوید:«از همه اینها نتیجه میگیریم که عیسی بن المستفاد امامی #ممدوح است به دلالت التزام از اقوال صریح پیشین است بر کمترین تقدیر.والا بر تقدیر نیک او با الفاظی که قریب از صراحت است #ممدوح است.»
📚📗طرف من الأنباء والمناقب،تحقیق قیس العطار ج:۱ ص:۸۰
✺➸━━━➵━━━➵━━━➸
📌علامه مجلسۍ﴿رَحِمَهُ الله﴾ در مورد ڪتاب عیسۍ بن المستفاد میگوید:«معتبر أخذه من كتاب الوصية لعيسى بن المستفاد وهو من الأصول المعتبرة»
ترجمه: حدیث معتبر است،آن را از کتاب الوصیه عیسۍ بن المستفاد گرفته وآن از اصول معتبر است
📚📕مرآة العقول ج:۳ ص:۱۹۳
✺➸━━➵━━━➵━━➸━┅┄
📌در نتیجـه:
1⃣جرح های وارد بر عیسۍ مردود است
2⃣از عبارت شیخ نجاشۍ توثیق استفاده میشود
3⃣علما بر ڪتاب عیسۍ بن المستفاد اعتماد ڪردند.
وَالحَمْدُلله
➖➖➖➖➖
@borrhan
#شبهات_فاطمیه (۳۷)
🛑 بررسۍ صحّت روایت عیسۍ بن المستفاد از اصحاب امام کاظم علیهالسلام
┄┄┅━༅𖣔﷽𖣔༅━┅┄┄
⚠️مقدمه: ما با پدیده جهل مواجه هستیم،برخی تازه بالغ فکر میکنند هرجا درمورد راوی کلمه "ضعیف" آمده باشد دیگر فصل الخطاب محسوب میشود و پرونده آن مختومه اعلام میشود !
این جهالت محض است، زیرا اگر کسی رجال شناس باشد میداند ڪه باید قول جارح و معدّل را بر اساس مبانی سنجید چون قاعده مقدّم بر تطبیق است.
در سابق روایت شریف و معتبر عیسۍ بن المستفاد در اثبات شهادت حضرت صدیقه کبری ؏لیهااالسلام را مطرح ڪرده بودیم←﴿اینجا﴾→وصحّت آن را نیز احراز ڪردیم.
و حال به شبهه پراکنی اخیر مخالفین نسبت به این حدیث شریف بیشتر پاسخ میدهیم.
✺➸━━━➵━━━➵━━━➸
⇜جرح های وارد بر عیسی بن المستفاد بر دو قسمت است:
1.جرح کتاب منسوب به ابن الغضائری
2.جرح معتمدین بر ابن الغضائری
❌که هردو
گفتیم که شیخ نجاشۍ در مورد عیسۍ بن المستفاد گفته است: «عيسى بن المستفاد أبو موسى البجلي..ولم يكن بذاك ،له كتاب الوصية»
📚📗رجال نجاشۍ ج:۱ ص:۲۹۷
✘عبارت «ولم يكن بذاك» برای نفی حد اعلۍ است ونه برای نفی صفت، لذا صفت #وثاقت یا #مدح را برای راوی اثبات میڪند.
📌جهت استشهاد،ڪلام برخۍ از عظام رجالیّون را ذڪر میڪنیم ڪه از سخـن نجاشۍ مدح وتوثیق را استنباط کردند⇣⇣⇣
❶وحید بهبهانۍ: «وان كان فيه نوع وثوق من قبيل قولهم ليس بذاك الثقة ولعل هذا هو الظاهر فيشعر على نوع مدح»
📕الفوائد الرجالية ج:۱ ص:۴۳
✺➸━━━➵━━━➵━━━➸
❷مشکینی اردبیلی: قولهم ليس بذاك فهل هو ذم أو توثيق بأن يكون المراد أنه ليس بمرتبة كمال الوثوق و أصل الوثوق موجود أو مجمل وجوه أقربها الأخير
📗وجيزة في علم الرجال ج:۱ ص:۸۱
✺➸━━━➵━━━➵━━━➸
❸ابوعلی حائرۍ:«قولهم: ليس بذاك الثقة، و لعلّ هذا هو الظاهر، فيشعر الى نوع مدح»
📕منتهى المقال ج:۱ ص:۱۳۱۵
وهمچنین فرمود:«لم يكن بذاك، على المدح أقرب منه إلى الذم»
📕منتهى المقال ج:۱ ص:۲۸۶
✺➸━━━➵━━━➵━━━➸
❹استرآبادۍ:«ليس بحيث يوثق به وثوقا تامّا و ان كان فيه نوع وثوق، من قبيل قولهم: ليس بذاك الثقة، و لعلّ هذا هو الظاهر، فيشعر على نوع مدح»
📗 منهج المقال ج:۱ ص:۱۳۶
✺➸━━━➵━━━➵━━━➸
❺علامه مامقانۍ: «وأما قولهم: ليس بذلك الثقة، و... نحوه ، فلا يخلو من إشعار مدح ما، فتدبر»
📕مقباس الهدایه ج:۲ ص:۳۰۲
✺➸━━━➵━━━➵━━━➸
❻شیخ علی خاقانی: ليس بحيث يوثق به وثوقا تاما و ان كان فيه نوع وثوق، من قبيل قولهم: ليس بذاك الثقة، و لعل هذا هو الظاهر فيشعر على نوع مدح، فتامل.
📗رجال الخاقانى ج:۳ ص:۴۳
✺➸━━━➵━━━➵━━━➸
❼حائری اصفهانی:« ليس بحيث يوثق به وثوقا تاما و الكل محتمل و لعل الثّاني أقرب».
📕الفصول الغروية ج:۱ ص:۳۰۴
✺➸━━━➵━━━➵━━━➸
❽ابوالقاسم نراقی:« بل لا يبعد دلالة ذلك على نوع مدح، يعني ليس بحيث يوثق به وثوقاً تامّاً و إن كان فيه وثوق في الجملة»
📗شعب المقال ج:۱ ص:۳۶
✺➸━━━➵━━━➵━━━➸
❾الكاظمۍ : «وكذا قولهم: ليس بذاك ، فإنه ربما غد قدحا، وأنت تعلم أنها أكثر ما يستعمل في نفي المرتبة العليا ، كما يقال : ليس بذاك الثقة، وليس بذاك الوجه، وليس بذاك البعيد ، فكأن فيه نوع مدح»
📕عدة الرجال ج:۱ ص:۶۴
✺➸━━━➵━━━➵━━━➸
✍🏻شیخ قیس عطار بعد از بررسۍ ڪل اقوال راجع به عیسۍ بن المستفاد به این نتیجـه میرسد:
من كلّ ذلك نستنتج أنّ عيسى بن المستفاد إمامي ممدوح بدلالة الالتزام من صريح الأقوال المتقدّمة على أقلّ تقدير ، وإلاّ فعلى التقدير الحسن هو ممدوح بالألفاظ القريبة من الصراحة ؛ لما علمت من أنّ قولهم : « لم يكن بذاك » يساوي قولهم : « لم يكن بذاك الثقة العظيم ».
میگوید:«از همه اینها نتیجه میگیریم که عیسی بن المستفاد امامی #ممدوح است به دلالت التزام از اقوال صریح پیشین است بر کمترین تقدیر.والا بر تقدیر نیک او با الفاظی که قریب از صراحت است #ممدوح است.»
📚📗طرف من الأنباء والمناقب،تحقیق قیس العطار ج:۱ ص:۸۰
✺➸━━━➵━━━➵━━━➸
📌علامه مجلسۍ﴿رَحِمَهُ الله﴾ در مورد ڪتاب عیسۍ بن المستفاد میگوید:«معتبر أخذه من كتاب الوصية لعيسى بن المستفاد وهو من الأصول المعتبرة»
ترجمه: حدیث معتبر است،آن را از کتاب الوصیه عیسۍ بن المستفاد گرفته وآن از اصول معتبر است
📚📕مرآة العقول ج:۳ ص:۱۹۳
✺➸━━➵━━━➵━━➸━┅┄
📌در نتیجـه:
1⃣جرح های وارد بر عیسۍ مردود است
2⃣از عبارت شیخ نجاشۍ توثیق استفاده میشود
3⃣علما بر ڪتاب عیسۍ بن المستفاد اعتماد ڪردند.
وَالحَمْدُلله
➖➖➖➖➖
@borrhan
#شهادت حضرت زهرا (۲۹۸)
#روابط (۱۲۴)
#عدالت_صحابه (۱۸۸) #عشره_مبشره (۸)
#شبهات_فاطمیه
❗️پاسخ به شبههپراکنی وهابیت نجس در باب شهادت صدیقه کبری سلام الله علیها
(متن شبهه را در اسکن الحاقی مطالعه کنید)
┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄
#مقدمه :
يَحْفُرونَ قُبورَهُم بأیْدیهِـم
گور هایشان را با دست خود حفر میڪنند!
✋🏻ناصبۍ برای جایز نشان دادن #قتل اهلبیت ﴿؏لیهمالسلام﴾ در #هجوم بر منزل حضرت زهرا﴿؏لیهاالسلام﴾ گفته :[ زبیر وامام علی ادعاۍ خلیفه شدن امام علی را کردند و بر حسب صحیح بخاری هرگاه برای دو خلیفه بیعت شود یکی از آنها را باید به قتل برسانید]
🛑حال تخریب تک تک ارڪان دین اهل سقیفه را شاهد باشید↯↯↯
📌هرگاه نواصب برای ابراز کینه خویش نسبت به اهلبیت﴿؏لیهمالسلام﴾حرف زدند؛ مایه هـدم مبانی خودشان میشوند، اینها استدلال نمیڪنند بلڪه #خود_زنی میکنند.
این ناصبۍ میگوید: {در واقعه هجوم قتل اهلبیت و زبیر توسط عمر جایز است،چون اهل بیت﴿؏﴾ داشتند درباره خلافت امام علۍ﴿؏﴾ حرف میزدند}
🔥اڪنون با این اقرار زیبا و بیان عقاید صحیح اهل سنت ، توانست به چندین طریق، دین سقیفـه را به مهلکه بیندازد↯↯
1⃣ میپرسیم آیا زمانی که داشتند درباره خلیفه شدن امیرالمومنین علی علیه السلام حرف میزدند بدعتگذار شدند یا خیر؟
❶اگر بگویید بدعتگذار شدند، پس عدالت صحابه ساقط میشود چون بدعت موجب فسق است و فسق نقیض عدالت است.¹
❷اگر مبتدع نشدند، یعنی سخن آنان سنّت بود و خلافت امام علی﴿؏لیهالسلام﴾ مشروع بود پس خلافت ابوبڪر #باطل میشود
❸اگر بگویید قضیه صرفاً اجتهادی است و اجتهادشان اشتباه بود، نتیجـه میشود اینکه خلافت ابوبکر و عمر یک مسأله #ظنی اجتهادی است و منکرین آن (مثل روافض) مبتدع محسوب نمیشوند.
➸━━━➵━━━➵━━━➸
2⃣ ناصبی گفته قتل امیرالمومنین ﴿؏لیهالسلام﴾ و زبیر جایز بود چون مدعی خلافت بودند، این ادعا دو حالت دارد:
❶کسی که مهدور الدم و واجب القتل باشد اکیدا از عدالت ساقط است، بنابر این عدالت صحابه باطل شد. [ولو برای مدتی محدود واجب القتل بودند]
❷اگر عادل مانده بودند، پس قتل آنان جایز نیست و مرتکب آن برحسب قرآن جهنمی و ملعون است ﴿وَمَن یَقۡتُلۡ مُؤۡمِنࣰا مُّتَعَمِّدࣰا فَجَزَاۤؤُهُۥ جَهَنَّمُ خَـٰلِدࣰا فِیهَا وَغَضِبَ ٱللَّهُ عَلَیۡهِ وَلَعَنَهُۥ وَأَعَدَّ لَهُۥ عَذَابًا عَظِیمࣰا﴾ پس استدلال ناصبی ، عمر را به مهلکه انداخت.
➸━━━➵━━━➵━━━➸
3⃣ آیا امیرالمؤمنین علیهالسلام و زبیر شورای سقیفه را بر حق میدانستند یا خیر؟!
❶اگر بر حق میدانستند پس چرا خلافت ابوبکر را در آن برهه قبول نکردند و برای خلافت امام علی علیهالسلام تصمیم میگرفتند؟!
❷اگر بر حق #نمیدانستند چگونه اهلسنت حقانیّت آن را احراز کردند وقتی که مبشرین به بهشت نمیدانستند آن بر حق است؟
➸━━━➵━━━➵━━━➸
4⃣ آیا آن زمان خلافت ابوبکر جزء ضروریّات دین محسوب میشد؟
❶اگر آن زمان ضروری محسوب میشد پس منکرین آن کافرند﴿وَالعَیاذُبِاللهْ﴾ پس در عقیده اهلسنت اهل بیت علیهمالسلام مرتد بودند و کار عمر درست است!!
❷اگر ضروری دین نبود چگونه یک دفعه به ضروری تبدیل شد و منکرین آن تضلیل و #تکفیر میشوند؟
𖣐➸━━➵━━━➵━━➸━┅┄
[①]ابن الصّلاح:كل مُبْتَدع فَاسق
فتاوى ابن الصلاح ۲۱۹:۱
𖣐➸━━➵━━━➵━━➸━┅┄
🛎در نهایت از این ناصبی تشڪر میڪنیم که عقیده واقعی خود را آشکار کرد، عقیده این ناصبی و بزرگان او وجوب قتل اهلبیت﴿؏لیهمالسلام﴾ است.
در حال حاضر با اعتراف این ناصبی،۴ استدلال برای بطلان ارکان سقیفه نشان دادیم ، گرچه استدلال های بیشتری داریم لیکن تا اینجا کفایت میکند.
➖➖➖➖➖
@borrhan
#روابط (۱۲۴)
#عدالت_صحابه (۱۸۸) #عشره_مبشره (۸)
#شبهات_فاطمیه
❗️پاسخ به شبههپراکنی وهابیت نجس در باب شهادت صدیقه کبری سلام الله علیها
(متن شبهه را در اسکن الحاقی مطالعه کنید)
┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄
#مقدمه :
يَحْفُرونَ قُبورَهُم بأیْدیهِـم
گور هایشان را با دست خود حفر میڪنند!
✋🏻ناصبۍ برای جایز نشان دادن #قتل اهلبیت ﴿؏لیهمالسلام﴾ در #هجوم بر منزل حضرت زهرا﴿؏لیهاالسلام﴾ گفته :[ زبیر وامام علی ادعاۍ خلیفه شدن امام علی را کردند و بر حسب صحیح بخاری هرگاه برای دو خلیفه بیعت شود یکی از آنها را باید به قتل برسانید]
🛑حال تخریب تک تک ارڪان دین اهل سقیفه را شاهد باشید↯↯↯
📌هرگاه نواصب برای ابراز کینه خویش نسبت به اهلبیت﴿؏لیهمالسلام﴾حرف زدند؛ مایه هـدم مبانی خودشان میشوند، اینها استدلال نمیڪنند بلڪه #خود_زنی میکنند.
این ناصبۍ میگوید: {در واقعه هجوم قتل اهلبیت و زبیر توسط عمر جایز است،چون اهل بیت﴿؏﴾ داشتند درباره خلافت امام علۍ﴿؏﴾ حرف میزدند}
🔥اڪنون با این اقرار زیبا و بیان عقاید صحیح اهل سنت ، توانست به چندین طریق، دین سقیفـه را به مهلکه بیندازد↯↯
1⃣ میپرسیم آیا زمانی که داشتند درباره خلیفه شدن امیرالمومنین علی علیه السلام حرف میزدند بدعتگذار شدند یا خیر؟
❶اگر بگویید بدعتگذار شدند، پس عدالت صحابه ساقط میشود چون بدعت موجب فسق است و فسق نقیض عدالت است.¹
❷اگر مبتدع نشدند، یعنی سخن آنان سنّت بود و خلافت امام علی﴿؏لیهالسلام﴾ مشروع بود پس خلافت ابوبڪر #باطل میشود
❸اگر بگویید قضیه صرفاً اجتهادی است و اجتهادشان اشتباه بود، نتیجـه میشود اینکه خلافت ابوبکر و عمر یک مسأله #ظنی اجتهادی است و منکرین آن (مثل روافض) مبتدع محسوب نمیشوند.
➸━━━➵━━━➵━━━➸
2⃣ ناصبی گفته قتل امیرالمومنین ﴿؏لیهالسلام﴾ و زبیر جایز بود چون مدعی خلافت بودند، این ادعا دو حالت دارد:
❶کسی که مهدور الدم و واجب القتل باشد اکیدا از عدالت ساقط است، بنابر این عدالت صحابه باطل شد. [ولو برای مدتی محدود واجب القتل بودند]
❷اگر عادل مانده بودند، پس قتل آنان جایز نیست و مرتکب آن برحسب قرآن جهنمی و ملعون است ﴿وَمَن یَقۡتُلۡ مُؤۡمِنࣰا مُّتَعَمِّدࣰا فَجَزَاۤؤُهُۥ جَهَنَّمُ خَـٰلِدࣰا فِیهَا وَغَضِبَ ٱللَّهُ عَلَیۡهِ وَلَعَنَهُۥ وَأَعَدَّ لَهُۥ عَذَابًا عَظِیمࣰا﴾ پس استدلال ناصبی ، عمر را به مهلکه انداخت.
➸━━━➵━━━➵━━━➸
3⃣ آیا امیرالمؤمنین علیهالسلام و زبیر شورای سقیفه را بر حق میدانستند یا خیر؟!
❶اگر بر حق میدانستند پس چرا خلافت ابوبکر را در آن برهه قبول نکردند و برای خلافت امام علی علیهالسلام تصمیم میگرفتند؟!
❷اگر بر حق #نمیدانستند چگونه اهلسنت حقانیّت آن را احراز کردند وقتی که مبشرین به بهشت نمیدانستند آن بر حق است؟
➸━━━➵━━━➵━━━➸
4⃣ آیا آن زمان خلافت ابوبکر جزء ضروریّات دین محسوب میشد؟
❶اگر آن زمان ضروری محسوب میشد پس منکرین آن کافرند﴿وَالعَیاذُبِاللهْ﴾ پس در عقیده اهلسنت اهل بیت علیهمالسلام مرتد بودند و کار عمر درست است!!
❷اگر ضروری دین نبود چگونه یک دفعه به ضروری تبدیل شد و منکرین آن تضلیل و #تکفیر میشوند؟
𖣐➸━━➵━━━➵━━➸━┅┄
[①]ابن الصّلاح:كل مُبْتَدع فَاسق
فتاوى ابن الصلاح ۲۱۹:۱
𖣐➸━━➵━━━➵━━➸━┅┄
🛎در نهایت از این ناصبی تشڪر میڪنیم که عقیده واقعی خود را آشکار کرد، عقیده این ناصبی و بزرگان او وجوب قتل اهلبیت﴿؏لیهمالسلام﴾ است.
در حال حاضر با اعتراف این ناصبی،۴ استدلال برای بطلان ارکان سقیفه نشان دادیم ، گرچه استدلال های بیشتری داریم لیکن تا اینجا کفایت میکند.
➖➖➖➖➖
@borrhan
#تبری (۴۴۸)
#شبهات_فاطمیه (۱۴)
#شاگردان_مکتب_الصادق (۲۳)
✅ پاسخ به اکاذیب کانالهای وهابی برای فرار از جنایات خلفا و نقش آنان در شهادت صدیقه کبری سلام الله علیها
❗️شبهه ارسالی یکی از کاربران برهان👇👇
❌ اثبات افسانه بودن شهادت حضرت زهرا
تناقض : دوستی امام صادق با قاتلان دختر پیامبر 😱😱😱
امام جعفر صادق {رَضِيَ اللهُ عَنْه} :
👈🏻 ولایتِ ابوبڪر و عمر را داشته باشید و آن دو را دوست بدارید، و در قیامت در محضر پروردگار بگويید که امام صادق دستور داد 👉🏻
در «رجال كشي» با سند کاملاً معتبر آمده :
🏮 حَدَّثَنِي مُحَمَّدُ بْنُ مَسْعُودٍ قَالَ حَدَّثَنِي عَلِيُّ بْنُ الْحَسَنِ بْنِ فَضَّالٍ عَنِ الْعَبَّاسِ بْنِ عَامِرٍ وَجَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ حُكَيْمٍ عَنْ أَبَانِ بْنِ عُثْمَانَ الْأَحْمَرِ عَنْ أَبِي بَصِيرٍ قَالَ : كُنْتُ جَالِساً عِنْدَ أَبِي عَبْدِ الله.. فَأَجْلَسَنِي عَلَى الطنفسة، ثُمَّ دَخَلَتْ [أُمُّ خَالِدٍ] فَتَكَلَّمَتْ فَإِذَا هِيَ امْرَأَةٌ بَلِيغَةٌ، فَسَأَلْتُهُ عَنْ فُلَانٍ وَفُلَانٍ، فَقَالَ لَهَا : تُوَلِّيهِمَا. قَالَتْ : فَأَقُولُ لِرَبِّي إِذَا لَقِيتُهُ إِنَّكَ أَمَرْتَنِي بِوَلَايَتِهِمَا، قَالَ : نَعَمْ.
محمد بن مسعود از علي بن فضال از عباس بن عامر و جعفر بن محمد از ابان بن عثمان از ابوبصير روایت میکند که گفت :
✍🏻 من نزد امام صادق نشسته بودم كه ناگاه «اُمّخالد» اجازهی ورود خواست... و از امام صادق دربارهی آندو [ابوبڪر و عمر] سؤال كرد. امام صادق به او فرمود : هردو را دوست بدار.«اُمّخالد» گفت : آنگاه پروردگارم را ملاقات كنم به او بگويم شما به من فرمودى ولایت آن دو را داشته باشم؟ امام فرمود : آرى.
📚 رجال الكشي ٢٤١/١
✍🏻 نکته : در ادامهی این حدیث، چند مطلب مهم نهفته است :
قالَت: فَإِن هذا الذي معك على الطنفسة يَأْمُرُنِي بالبراءة منهما، وكثير النواء يأمرني بوَلايتهما فأَيهُمَا أَحَبُّ إِلَيْكَ؟ قال هذا والله وَأَصْحَابُهُ أَحَبُّ إِلي مِنْ كثير النواء وأصحابه. إِنَّ هذا يخاصم فَيَقولُ مَنْ لَمْ يَحْكُمْ بِما أَنْزَلَ اللَّهُ فَأُولئِكَ هُمُ الْكافِرُونَ... فلما خَرَجَتْ، قَالَ : إِنِّي خَشِيتُ أَنْ تَذْهَبَ فَتُخْبِرَ كَثِيراً فَيُشَهِّرَنِي بِالْكُوفَةِ، اللَّهُمَّ إِنِّي إِلَيْكَ من كثير بَرِيءٌ في الدنيا والآخرة.
1⃣ نکتهی نخست :
این روایت قطعاً از روی تقیه نیست و حقیقتاً موضِع و نظر امام جعفر صادق است. زیرا در انتهای روایت، [که آن زن از نزد امام میرَوَد] امام میفرماید :
👈🏻 خوف آن را دارم که این زن، سخنان من [درباره ابوبکر و عمر] را به کثیرالنوا بگوید و او در کوفه [که شیعهاند و بعضاً رافضی]، مرا شُهره سازد.
صراحتاً این را میرسانَد که امام، به تقیه عمل نکرده و لذا امام، همچنان خوف تندروهای شیعه در کوفه را دارد.
2⃣ نکتهی دوم :
غلو و تندروی در حق اهلبیت، بدتر از «رفض و نصب» است. یعنی کسیکه مقام آن بزرگواران را بهقدری بالا میبَرَد و صفات الهی را به ایشان نسبت میدهد، مرتکب شرکاکبر شده و بسیار خبیثتر و منفور تر از رافضی و ناصبی [دشمن اهلبیت و صحابه] میباشد.
لذا آن زن از امام صادق دربارهی ابوبصیر [که رافضی بود، ولی قرآن را قبول داشت] و دربارهی کثیرالنوا [که دشمن خلفا نبود، اما در حق ائمه غلوّ میکرد] سؤال پرسید؛ امام فرمود که ابوبصیر بهتر است.
گرچه هردو، مخالف صریح با موضِع امام صادق بودند. اما در نگاه امام، دشمنی با بعضی از آل و اصحاب، بهتر از غلو و شرکاکبر در حق خداست.
نتیجه آنکه : شهادت حضرت زهرا به دست ابوبکر و عمر افسانه است.
┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄
✅ در ابتدای ردیه بر این مطلب با تمام وجود میگوییم لعنت خدا بر دروغگویان اهل تدلیس!
ناصبی روایتی را از شیعه آورده است که امام صادق ولایت ابوبکر و عمر را پذیرفته بوده است! ولی چون متن روایت نشان دهنده دشمنی امام صادق با ابوبکر و عمر بوده است ناصبی متن و سخن امام علیهالسلام را تحریف و تقطیع کرده تا بتواند ادعای خودش را با دروغ و کذب ثابت کند!
در انتهای پاسخ اذعان خواهید کرد همین یک روایت برای اثبات کفر دو خلیفهٔ خودخوانده کفایت میکند! و این جماعت بهتر است به جای تمسک به این همه لاطائلات برای تبرئه غاصبین قدری به آخرت خود بیندیشند و دست از دروغگویی بردارند! و حداقل به روایات مکتب خود ملتزم باشند که
⇜قال : لا یؤمن بالله ولا بالیوم الآخر من إذا حدث کذب
⇜ رسول الله فرمودند: به خدا و قیامت ایمان ندارد کسی که سخن دروغ میگوید. { مانند اهل سنت و جماعت }
الدر المنثور ج 5، ص 118، باب النحل: (103 - 105) ولقد نعلم أنهم...(ر.ک: تصویر الحاقی)
حال با این مقدمه به اصل پاسخ میپردازیم:
ادامه👇👇
#شبهات_فاطمیه (۱۴)
#شاگردان_مکتب_الصادق (۲۳)
✅ پاسخ به اکاذیب کانالهای وهابی برای فرار از جنایات خلفا و نقش آنان در شهادت صدیقه کبری سلام الله علیها
❗️شبهه ارسالی یکی از کاربران برهان👇👇
❌ اثبات افسانه بودن شهادت حضرت زهرا
تناقض : دوستی امام صادق با قاتلان دختر پیامبر 😱😱😱
امام جعفر صادق {رَضِيَ اللهُ عَنْه} :
👈🏻 ولایتِ ابوبڪر و عمر را داشته باشید و آن دو را دوست بدارید، و در قیامت در محضر پروردگار بگويید که امام صادق دستور داد 👉🏻
در «رجال كشي» با سند کاملاً معتبر آمده :
🏮 حَدَّثَنِي مُحَمَّدُ بْنُ مَسْعُودٍ قَالَ حَدَّثَنِي عَلِيُّ بْنُ الْحَسَنِ بْنِ فَضَّالٍ عَنِ الْعَبَّاسِ بْنِ عَامِرٍ وَجَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ حُكَيْمٍ عَنْ أَبَانِ بْنِ عُثْمَانَ الْأَحْمَرِ عَنْ أَبِي بَصِيرٍ قَالَ : كُنْتُ جَالِساً عِنْدَ أَبِي عَبْدِ الله.. فَأَجْلَسَنِي عَلَى الطنفسة، ثُمَّ دَخَلَتْ [أُمُّ خَالِدٍ] فَتَكَلَّمَتْ فَإِذَا هِيَ امْرَأَةٌ بَلِيغَةٌ، فَسَأَلْتُهُ عَنْ فُلَانٍ وَفُلَانٍ، فَقَالَ لَهَا : تُوَلِّيهِمَا. قَالَتْ : فَأَقُولُ لِرَبِّي إِذَا لَقِيتُهُ إِنَّكَ أَمَرْتَنِي بِوَلَايَتِهِمَا، قَالَ : نَعَمْ.
محمد بن مسعود از علي بن فضال از عباس بن عامر و جعفر بن محمد از ابان بن عثمان از ابوبصير روایت میکند که گفت :
✍🏻 من نزد امام صادق نشسته بودم كه ناگاه «اُمّخالد» اجازهی ورود خواست... و از امام صادق دربارهی آندو [ابوبڪر و عمر] سؤال كرد. امام صادق به او فرمود : هردو را دوست بدار.«اُمّخالد» گفت : آنگاه پروردگارم را ملاقات كنم به او بگويم شما به من فرمودى ولایت آن دو را داشته باشم؟ امام فرمود : آرى.
📚 رجال الكشي ٢٤١/١
✍🏻 نکته : در ادامهی این حدیث، چند مطلب مهم نهفته است :
قالَت: فَإِن هذا الذي معك على الطنفسة يَأْمُرُنِي بالبراءة منهما، وكثير النواء يأمرني بوَلايتهما فأَيهُمَا أَحَبُّ إِلَيْكَ؟ قال هذا والله وَأَصْحَابُهُ أَحَبُّ إِلي مِنْ كثير النواء وأصحابه. إِنَّ هذا يخاصم فَيَقولُ مَنْ لَمْ يَحْكُمْ بِما أَنْزَلَ اللَّهُ فَأُولئِكَ هُمُ الْكافِرُونَ... فلما خَرَجَتْ، قَالَ : إِنِّي خَشِيتُ أَنْ تَذْهَبَ فَتُخْبِرَ كَثِيراً فَيُشَهِّرَنِي بِالْكُوفَةِ، اللَّهُمَّ إِنِّي إِلَيْكَ من كثير بَرِيءٌ في الدنيا والآخرة.
1⃣ نکتهی نخست :
این روایت قطعاً از روی تقیه نیست و حقیقتاً موضِع و نظر امام جعفر صادق است. زیرا در انتهای روایت، [که آن زن از نزد امام میرَوَد] امام میفرماید :
👈🏻 خوف آن را دارم که این زن، سخنان من [درباره ابوبکر و عمر] را به کثیرالنوا بگوید و او در کوفه [که شیعهاند و بعضاً رافضی]، مرا شُهره سازد.
صراحتاً این را میرسانَد که امام، به تقیه عمل نکرده و لذا امام، همچنان خوف تندروهای شیعه در کوفه را دارد.
2⃣ نکتهی دوم :
غلو و تندروی در حق اهلبیت، بدتر از «رفض و نصب» است. یعنی کسیکه مقام آن بزرگواران را بهقدری بالا میبَرَد و صفات الهی را به ایشان نسبت میدهد، مرتکب شرکاکبر شده و بسیار خبیثتر و منفور تر از رافضی و ناصبی [دشمن اهلبیت و صحابه] میباشد.
لذا آن زن از امام صادق دربارهی ابوبصیر [که رافضی بود، ولی قرآن را قبول داشت] و دربارهی کثیرالنوا [که دشمن خلفا نبود، اما در حق ائمه غلوّ میکرد] سؤال پرسید؛ امام فرمود که ابوبصیر بهتر است.
گرچه هردو، مخالف صریح با موضِع امام صادق بودند. اما در نگاه امام، دشمنی با بعضی از آل و اصحاب، بهتر از غلو و شرکاکبر در حق خداست.
نتیجه آنکه : شهادت حضرت زهرا به دست ابوبکر و عمر افسانه است.
┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄
✅ در ابتدای ردیه بر این مطلب با تمام وجود میگوییم لعنت خدا بر دروغگویان اهل تدلیس!
ناصبی روایتی را از شیعه آورده است که امام صادق ولایت ابوبکر و عمر را پذیرفته بوده است! ولی چون متن روایت نشان دهنده دشمنی امام صادق با ابوبکر و عمر بوده است ناصبی متن و سخن امام علیهالسلام را تحریف و تقطیع کرده تا بتواند ادعای خودش را با دروغ و کذب ثابت کند!
در انتهای پاسخ اذعان خواهید کرد همین یک روایت برای اثبات کفر دو خلیفهٔ خودخوانده کفایت میکند! و این جماعت بهتر است به جای تمسک به این همه لاطائلات برای تبرئه غاصبین قدری به آخرت خود بیندیشند و دست از دروغگویی بردارند! و حداقل به روایات مکتب خود ملتزم باشند که
⇜قال : لا یؤمن بالله ولا بالیوم الآخر من إذا حدث کذب
⇜ رسول الله فرمودند: به خدا و قیامت ایمان ندارد کسی که سخن دروغ میگوید. { مانند اهل سنت و جماعت }
الدر المنثور ج 5، ص 118، باب النحل: (103 - 105) ولقد نعلم أنهم...(ر.ک: تصویر الحاقی)
حال با این مقدمه به اصل پاسخ میپردازیم:
ادامه👇👇