‍ #نقد_تصوف
#درس_های_توحید
#صفات_الشیعه

✅ آشنایی با یکی از روایات جعلی صوفیه::

پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله :
ما عرفناک حق معرفتک .
خدایا تو را آنطور که حق معرفتت است(آنطور که باید و شاید) نشناختیم!
عوالي اللئالي ج‏4، ص: 132

❥༻⃘⃕࿇﷽༻⃘⃕❀༅⊹━┅┄

🔴 بررسی سندی :
اولین کسی که این روایت را وارد کتب روایی شیعیان کرده است #ابن_ابی_جمهور_احسایی در کتاب #عوالی_اللئالی است. وی روایت مذکور را بدون سند (مرسل) نقل کرده است.

⬇️ ابن ابی جمهور احسائی(م۹۰۳) از جمله علمای شیعه بود که به تصوف گرایش داشت و در این رابطه کتابی به نام #المجلی دارد.
در این کتاب بسیاری از اقطاب صوفیه و همچنین #ابن_عربی را به بزرگی یاد کرده است. بسیاری از علمای اصولی و اخباری، ابن ابی جمهور و کتاب #غوالی_اللئالی را مذمت و جرح کرده و او را مایل به تصوف و سهل انگار معرفی کرده اند.

🔺به عنوان مثال حدیث شناس خبیر، علامه کبیر، مجلسی باقر می‌گوید:
ابن ابی جمهور احسائی، پوست را از مغز تشخیص نمی داد و اخبار مخالفین متعصب ما را وارد روایات شیعه کرده است.

🔺صاحب حدائق که از علمای بزرگ اخباری بوده می گوید:
روایات کتاب غوالی اللئالی مرسل(بدون سند) است و به ابن ابی جمهور احسائی نسبت تساهل و اهمال در نقل روایات داده اند و او گرانبها را با بی ارزش و صحیح را با غلط مخلوط کرده کما اینکه این موضوع از دید خوانندگان کتاب، مخفی نیست.

📗بحار الأنوار (ط - بيروت)، المدخل، ص: 184

✅✅ بنابراین، هم ابن ابی جمهور احسایی و هم کتاب او، به شدت تضعیف شده است.

🔺اولین صوفی هایی که این سخن را به پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله نسبت داده اند #شبلی و #ذوالنون_مصری هستند. این سخن در کتاب تذکرة الاولیاء عطار و #شرح_شطحیات روزبهان بقلی نقل شده است.

📗شرح شطحيات، ص: 96
📗 تذكرة الأولياء(الوسطانى)، النص، ص: 181

🔴 بررسی دلالت :
این سخن با روایات صحیح صادره از رسول اکرم صلی الله علیه و آله تنافی دارد و با هدف تنزل مقام رسول اکرم صلی الله علیه و آله جعل شده است. از جمله روایت متعارض این است که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله می‌فرمایند:

💠 يَا عَلِيُّ مَا عَرَفَ اللَّهَ حَقَّ مَعْرِفَتِهِ غَيْرِي وَ غَيْرُكَ وَ مَا عَرَفَكَ حَقَ‏ مَعْرِفَتِكَ غَيْرُ اللَّهِ وَ غَيْرِي‏.
اي علی! خداوند متعال را نشناخت به حقيقت شناختش؛ جز من و تو. و تو را نشناخت آن گونه که حقِ شناخت توست؛ جز خدا و من.

📗مناقب آل أبي طالب عليهم السلام (لابن شهرآشوب)، ج‏3، ص: 268
(📸 اسکن آن پیوست خواهد شد)


❓❔چطور ممکن است پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله خدا را به حق معرفتش نشناخته باشد درحالیکه امام صادق علیه السلام در رابطه با علامت شیعیان می‌فرماید:

أَنَّهُمْ عَرَفُوا التَّوْحِيدَ حَقَّ مَعْرِفَتِه‏ ... .
آنها توحید (خدا) را به حق معرفت شناخته‌اند.
تحف العقول، النص، ص: 326

🔺البته توجه داشته باشید که مقصود از شناخت خدا به حق معرفت، احاطه به ذات الله نیست ، همچنانکه پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله در پاسخ از سوال شخصی که گفت : وَ مَا مَعْرِفَةُ اللَّهِ حَقَّ مَعْرِفَتِهِ ؟
معرفت خدا، حق معرفتش چگونه حاصل می‌شود؟

💠 قَالَ: تَعْرِفُهُ بِلَا مِثْلٍ وَ لَا شِبْهٍ وَ لَا نِدٍّ وَ أَنَّهُ وَاحِدٌ أَحَدٌ ظَاهِرٌ بَاطِنٌ أَوَّلٌ آخِرٌ لَا كُفْوَ لَهُ وَ لَا نَظِيرَ فَذَلِكَ حَقُّ مَعْرِفَتِهِ.

به اینکه خدا را بشناسد بدون مثل و شبه و مثال، و اینکه او واحد و احد و ظاهر و باطن و اول و آخر است و کفو و نظیری ندارد.


🔖 باید بدانیم:
«معرفت» با «علم» فرق دارد. «ما خدا شناس هستیم» یعنی می‌دانیم که چیزی دربارۀ او نمی‌دانیم. همین اعتراف به جهل نسبت به خدا جنبه ای از معرفت اوست. حضرت عیسی علیه‌السلام عرض می‌کند: «تَعْلَمُ مَا فِي نَفْسِي وَلَا أَعْلَمُ مَا فِي نَفْسِكَ» این اعتراف به جهل است؛ که نشانه ای از «معرفت» الهی است.

┄┅══••𑁍❀𑁍••══┅┄
🆔 @borrhan