#نقد_روشنفکری
#کمال_حیدری (۸)
#نقد_سروش (۷۵)
#نقد_ملکیان
✅ بررسی گزاره ای که از روشنفکران دینی زیاد شنیدهاید:
«دین غیر از معرفت دینی عالمان دین است. فهم عالمان از دین، لزوماً عین دین نیست.»
💡با دقت بخوانید!
┄┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄
قبل از پاسخ به مدعای مطرح شده ذیل گزاره فوق، لازم است کمی پیرامون مفاد مدعای ایشان بحث و بررسی بنمائیم.
❌خلاصۀ سخن رواج دهندگان این تفکر چنین میشود که هر عالمی از متون دینی برداشت خاص خود را دارد؛ و چون دیدگاه های افراد مختلف است پس فهم های گوناگونی از متون دینی در اذهان علمای دین شکل میگیرد.
🔚به نظر ما واضح است که این سخن مطلقاً، بیاساس است.
🔻چرا؟
بدان دلیل که انسان ها در این جهان، همواره در حال تبادل اطلاعات و معلومات خود با دیگران می باشند. از کودک نونهالی که به دبستان می رود، تا محققانی که در دانشگاه ها و مراکز تحقیقاتی کار میکنند، همه و همه منظور و مقصود دیگران را در می یابند؛ و منظور و مقصود خود را به دیگران منتقل میکنند. هر زمان کسی منظور مخاطب خود را به درستی دریافت نکند از وی میخواهد که بیشتر توضیح بدهد. با کمی توضیح بیشتر و یکی دو تا مثال، مطلب واضح میشود.
پس می توان گفت که هیچ ابهام یا عدم اطمینانی در اطلاعات و معلومات مبادله شده بین اهل فن، باقی نمیماند. البته ممکن است در بادی امر ابهاماتی بروز کند؛ اما ابهام، عدم درک، برداشت دوگانه و یا چند گانه پایدار نخواهد ماند.
مثلاً در ریاضیات، مهندسی، طب و علوم تجربی هر قدر که سطح مطالب عالی باشد، صاحب نظریه مقصود خود را به مخاطبان تفهیم میکند؛ و بعد استادان و معلمان مسائل را برای شاگردان خود حل میکنند.
نکتۀ بسیار مهم اینست که 👈 روش حل مسائل در کل عالم یکسان و پاسخ ها مشابه است👉.
به همین دلیل است که بشر توانسته است در علوم مادی به پیشرفت های شگرفی دست یابد؛ و مردم به محصولات این علوم که در قالب ادوات، آلات، تجهیزات و سازه های شگفت انگیز نمود و بروز یافته است 👈اطمینان می کنند👉 . اگر وحدت فهم و وحدت معیار و مبنا وجود نداشت غیر ممکن بود من و شما در یک هواپیمایی که ساختۀ مهندسان خارجی است بنشینیم و برای سفر با سرعت نزدیک به صوت خطر کنیم. در پزشکی و سایر علوم هم همین طور است.
🔻دانش دین هم یکی از معارف بشری است. در دانش دین هم افراد میتوانند به زبان و فهم واحدی از مبانی هر دینی برسند. راه رسیدن به فهم درست و زبان مشترک در علوم و معارف دین آنست که متعلمان این دانش نزد «افراد دارای اهلیت و صلاحیت» تلمذ نمایند.
آری، اگر هر شیادی عده ای نادان خام را دور خود جمع کند می تواند آنان را بفریبد. اما در سایر معارف هم این مشکل وجود دارد. مگر طبیب و مهندس قلابی در دنیا وجود نداشته است؟ تفاوت در اینست که در برخی علوم و معارف، تشخیص سره از ناسره آسان تر و در بعضی دیگر دشوار تر و پیچیده تر است.
در اینجا لازم است به یک نکته اشاره شود؛ و آن اینست که گاهی پدید آورندگان مطالب
👈به عمد و به منظور خاصی👉 مطالب خود را با ابهام و رمز و راز بیان می کنند. این اتفاق معمولاً، در سه زمینه بروز می کند
✅ اول در قلمرو ادبیات و هنر، که در واقع جاذبه و لطف برخی از محصولات ادبی و هنری در ابهام و ایهام آنهاست؛ و غالب پدید آورندگان این گونه آثار در حالات غیر عادی و تحت تاثیر مسکرات یا مواد روانگردان دست به آفرینش اثر خود می زنند؛
✅ دوم در بعضی از مطالب فلسفی که در واقع، فرد متفلسف به این وسیله بازار گرمی و به نوعی، شیادی میکند؛
✅ سوم در بخشی از متون دینی، که صاحب دین عمداً مطالب را دو پهلو یا چند پهلو بیان می کند.
🟩 قرآن کریم در بارۀ ابهام آیات قرآن روشنگری نموده است.
📖 هوَ الَّذِي أَنْزَلَ عَلَيْكَ الْكِتَابَ مِنْهُ آيَاتٌ مُحْكَمَاتٌ هُنَّ أُمُّ الْكِتَابِ وَأُخَرُ مُتَشَابِهَاتٌ فَأَمَّا الَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ زَيْغٌ فَيَتَّبِعُونَ مَا تَشَابَهَ مِنْهُ ابْتِغَاءَ الْفِتْنَةِ وَابْتِغَاءَ تَأْوِيلِهِ وَمَا يَعْلَمُ تَأْوِيلَهُ إِلَّا اللَّهُ وَالرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ يَقُولُونَ آمَنَّا بِهِ كُلٌّ مِنْ عِنْدِ رَبِّنَا وَمَا يَذَّكَّرُ إِلَّا أُولُو الْأَلْبَابِ ﴿۷/آل عمران﴾
#ترجمه اوست كسى كه اين كتاب [=قرآن] را بر تو فرو فرستاد پاره اى از آن آيات محكم [=صريح و روشن] است آنها اساس كتابند و [پاره اى] ديگر متشابهاتند [كه تاويل پذيرند] اما كسانى كه در دلهايشان انحراف است براى فتنهجويى و طلب تاويل آن [به دلخواه خود] از متشابه آن پيروى مى كنند با آنكه تاويلش را جز خدا و ريشه داران در دانش كسى نمى داند [آنان كه] مى گويند ما بدان ايمان آورديم همه [چه محكم و چه متشابه] از جانب پروردگار ماست و جز خردمندان كسى متذكر نمىشود.
🔰 از حضرت امیر علیهالسلام در بارۀ تفسیر این آیه سؤال شد. حضرت چنین فرمودند:
در کتاب احتجاج آمده است↓↓↓↓
«1️⃣»
#کمال_حیدری (۸)
#نقد_سروش (۷۵)
#نقد_ملکیان
✅ بررسی گزاره ای که از روشنفکران دینی زیاد شنیدهاید:
«دین غیر از معرفت دینی عالمان دین است. فهم عالمان از دین، لزوماً عین دین نیست.»
💡با دقت بخوانید!
┄┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄
قبل از پاسخ به مدعای مطرح شده ذیل گزاره فوق، لازم است کمی پیرامون مفاد مدعای ایشان بحث و بررسی بنمائیم.
❌خلاصۀ سخن رواج دهندگان این تفکر چنین میشود که هر عالمی از متون دینی برداشت خاص خود را دارد؛ و چون دیدگاه های افراد مختلف است پس فهم های گوناگونی از متون دینی در اذهان علمای دین شکل میگیرد.
🔚به نظر ما واضح است که این سخن مطلقاً، بیاساس است.
🔻چرا؟
بدان دلیل که انسان ها در این جهان، همواره در حال تبادل اطلاعات و معلومات خود با دیگران می باشند. از کودک نونهالی که به دبستان می رود، تا محققانی که در دانشگاه ها و مراکز تحقیقاتی کار میکنند، همه و همه منظور و مقصود دیگران را در می یابند؛ و منظور و مقصود خود را به دیگران منتقل میکنند. هر زمان کسی منظور مخاطب خود را به درستی دریافت نکند از وی میخواهد که بیشتر توضیح بدهد. با کمی توضیح بیشتر و یکی دو تا مثال، مطلب واضح میشود.
پس می توان گفت که هیچ ابهام یا عدم اطمینانی در اطلاعات و معلومات مبادله شده بین اهل فن، باقی نمیماند. البته ممکن است در بادی امر ابهاماتی بروز کند؛ اما ابهام، عدم درک، برداشت دوگانه و یا چند گانه پایدار نخواهد ماند.
مثلاً در ریاضیات، مهندسی، طب و علوم تجربی هر قدر که سطح مطالب عالی باشد، صاحب نظریه مقصود خود را به مخاطبان تفهیم میکند؛ و بعد استادان و معلمان مسائل را برای شاگردان خود حل میکنند.
نکتۀ بسیار مهم اینست که 👈 روش حل مسائل در کل عالم یکسان و پاسخ ها مشابه است👉.
به همین دلیل است که بشر توانسته است در علوم مادی به پیشرفت های شگرفی دست یابد؛ و مردم به محصولات این علوم که در قالب ادوات، آلات، تجهیزات و سازه های شگفت انگیز نمود و بروز یافته است 👈اطمینان می کنند👉 . اگر وحدت فهم و وحدت معیار و مبنا وجود نداشت غیر ممکن بود من و شما در یک هواپیمایی که ساختۀ مهندسان خارجی است بنشینیم و برای سفر با سرعت نزدیک به صوت خطر کنیم. در پزشکی و سایر علوم هم همین طور است.
🔻دانش دین هم یکی از معارف بشری است. در دانش دین هم افراد میتوانند به زبان و فهم واحدی از مبانی هر دینی برسند. راه رسیدن به فهم درست و زبان مشترک در علوم و معارف دین آنست که متعلمان این دانش نزد «افراد دارای اهلیت و صلاحیت» تلمذ نمایند.
آری، اگر هر شیادی عده ای نادان خام را دور خود جمع کند می تواند آنان را بفریبد. اما در سایر معارف هم این مشکل وجود دارد. مگر طبیب و مهندس قلابی در دنیا وجود نداشته است؟ تفاوت در اینست که در برخی علوم و معارف، تشخیص سره از ناسره آسان تر و در بعضی دیگر دشوار تر و پیچیده تر است.
در اینجا لازم است به یک نکته اشاره شود؛ و آن اینست که گاهی پدید آورندگان مطالب
👈به عمد و به منظور خاصی👉 مطالب خود را با ابهام و رمز و راز بیان می کنند. این اتفاق معمولاً، در سه زمینه بروز می کند
✅ اول در قلمرو ادبیات و هنر، که در واقع جاذبه و لطف برخی از محصولات ادبی و هنری در ابهام و ایهام آنهاست؛ و غالب پدید آورندگان این گونه آثار در حالات غیر عادی و تحت تاثیر مسکرات یا مواد روانگردان دست به آفرینش اثر خود می زنند؛
✅ دوم در بعضی از مطالب فلسفی که در واقع، فرد متفلسف به این وسیله بازار گرمی و به نوعی، شیادی میکند؛
✅ سوم در بخشی از متون دینی، که صاحب دین عمداً مطالب را دو پهلو یا چند پهلو بیان می کند.
🟩 قرآن کریم در بارۀ ابهام آیات قرآن روشنگری نموده است.
📖 هوَ الَّذِي أَنْزَلَ عَلَيْكَ الْكِتَابَ مِنْهُ آيَاتٌ مُحْكَمَاتٌ هُنَّ أُمُّ الْكِتَابِ وَأُخَرُ مُتَشَابِهَاتٌ فَأَمَّا الَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ زَيْغٌ فَيَتَّبِعُونَ مَا تَشَابَهَ مِنْهُ ابْتِغَاءَ الْفِتْنَةِ وَابْتِغَاءَ تَأْوِيلِهِ وَمَا يَعْلَمُ تَأْوِيلَهُ إِلَّا اللَّهُ وَالرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ يَقُولُونَ آمَنَّا بِهِ كُلٌّ مِنْ عِنْدِ رَبِّنَا وَمَا يَذَّكَّرُ إِلَّا أُولُو الْأَلْبَابِ ﴿۷/آل عمران﴾
#ترجمه اوست كسى كه اين كتاب [=قرآن] را بر تو فرو فرستاد پاره اى از آن آيات محكم [=صريح و روشن] است آنها اساس كتابند و [پاره اى] ديگر متشابهاتند [كه تاويل پذيرند] اما كسانى كه در دلهايشان انحراف است براى فتنهجويى و طلب تاويل آن [به دلخواه خود] از متشابه آن پيروى مى كنند با آنكه تاويلش را جز خدا و ريشه داران در دانش كسى نمى داند [آنان كه] مى گويند ما بدان ايمان آورديم همه [چه محكم و چه متشابه] از جانب پروردگار ماست و جز خردمندان كسى متذكر نمىشود.
🔰 از حضرت امیر علیهالسلام در بارۀ تفسیر این آیه سؤال شد. حضرت چنین فرمودند:
در کتاب احتجاج آمده است↓↓↓↓
«1️⃣»
#نقد_تصوف
#نقد_عرفان_حلقه (۳۴)
#نقد_روشنفکری #نقد_ملکیان
#نقد_سروش
❗️مشترکات مبانی تصوف و عرفان حلقه
┄┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄
به فیلم الحاقی دقت کنید:
🔻محمد علی طاهری رئیس عرفان حلقهٔ شیطانی میگوید: «در این دوره یاد میگیرید مَن را از خودتان حذف کنید و به فنا برسید، حالا در عرفان فنا زیاد گفته شده، اما باید روش عملی آن را یاد بگیریم.»
←این دقیقاً همان سخن صوفیان است!→
در این پست روی سخن ما با بخشی از منتقدینی است که خطرات تصوف را پذیرفتهاند اما معتقدند در اولویت بندی مسائل فرهنگی، نقد کسانی مثل مولوی و شمس و دراویش باید در آخرین پله باشد زیرا امروزه خطرات مهمتری دین و فرهنگ مردم را تهدید می کند!
باید به این عزیزان گفت:
✅🔚اشتباه بزرگ شما این است که تصوف را یک مذهب و فرقه درون دینی پنداشته اید که خروجی آن چهارتا درویش لاابالی است و در مقیاسی بزرگ تر افرادی مانند مولوی و شمس پرچم دار آن هستند؛ درحالیکه تصوف یک بینش و جهان بینی فرامذهبی مبتنی بر شهود است که هر ساله از بطن آن چندین و چند عرفان نوظهور و فرقه های شبهه معنوی و روشنفکر بیرون میآید.
⚠️ تصوف بستری مناسب برای رشد و پرورش فرقه ضاله است و اگر بنابر اولویت بندی باشد، باید ابتدا ریشه فساد را خشکاند تا هرساله شاهد بروز شاخه های آن یعنی امثال طاهری ها و ... نباشیم.
اگر حرف ما را نمیپذیرید برای شما نمونهای ذکر میکنیم از اون استاد عرفانی که هر هفته در صدا و سیما برنامهٔ عرفانی دارد و عمرش را صرف غور در کلمات عرفا کرده است اما بر کتاب محمد علی طاهری مقدمه زد و عرفان حلقه را همان عرفان اسلامی قلمداد کرد بدون کوچکترین تفاوتی.(گرچه بعد از دستگیری طاهری ناچار به برائت جستن شد)
🔻لذا اگر مبارزه با عرفان های نوظهور را در اولویت میدانید، باید قبول کنید که ابتدا مقابله با تصوف لازم است.
اگر نظری به زندگی نواندیشانی مانند آقایان سروش و کدیور و ملکیان و ... داشته باشید نه تنها آنها را در ابتدا مدرس عرفان و تصوف مییابید بلکه تمام نظریه های مخالف شرع آنها را تکرار کلمات صوفیان گذشته خواهید یافت و خودشان هم به این موضوع تصریح دارند.
🔻لذا اگر مقابله با موج روشنفکری را نیز خطری برای مذهب تلقی میکنید، ابتدا باید با تصوف مقابله نمایید.
فراتر آنکه اگر اختلاس اختلاسگران غوغا کرده، اگر در لباس مذهب، به غارت آن پرداخته میشود اگر در جامعه اسلامی، شریعت گریزی رواج دارد و .... باید بدانید که نتیجه حرکت جامعه در بستر تصوف بوده است؛(*)
منتقدینی که اساساً نقد تصوف را یک اشتباه میدانند پرده از چهره حقیقی خود برداشتهاند!
---------------
* : در دورههای نقد تصوف/کانال دینکلاس که در حال برگزاری است، مفصل به آسیب شناسی تصوف پرداختهایم.
➖➖➖➖
@borrhan
#نقد_عرفان_حلقه (۳۴)
#نقد_روشنفکری #نقد_ملکیان
#نقد_سروش
❗️مشترکات مبانی تصوف و عرفان حلقه
┄┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄
به فیلم الحاقی دقت کنید:
🔻محمد علی طاهری رئیس عرفان حلقهٔ شیطانی میگوید: «در این دوره یاد میگیرید مَن را از خودتان حذف کنید و به فنا برسید، حالا در عرفان فنا زیاد گفته شده، اما باید روش عملی آن را یاد بگیریم.»
←این دقیقاً همان سخن صوفیان است!→
در این پست روی سخن ما با بخشی از منتقدینی است که خطرات تصوف را پذیرفتهاند اما معتقدند در اولویت بندی مسائل فرهنگی، نقد کسانی مثل مولوی و شمس و دراویش باید در آخرین پله باشد زیرا امروزه خطرات مهمتری دین و فرهنگ مردم را تهدید می کند!
باید به این عزیزان گفت:
✅🔚اشتباه بزرگ شما این است که تصوف را یک مذهب و فرقه درون دینی پنداشته اید که خروجی آن چهارتا درویش لاابالی است و در مقیاسی بزرگ تر افرادی مانند مولوی و شمس پرچم دار آن هستند؛ درحالیکه تصوف یک بینش و جهان بینی فرامذهبی مبتنی بر شهود است که هر ساله از بطن آن چندین و چند عرفان نوظهور و فرقه های شبهه معنوی و روشنفکر بیرون میآید.
⚠️ تصوف بستری مناسب برای رشد و پرورش فرقه ضاله است و اگر بنابر اولویت بندی باشد، باید ابتدا ریشه فساد را خشکاند تا هرساله شاهد بروز شاخه های آن یعنی امثال طاهری ها و ... نباشیم.
اگر حرف ما را نمیپذیرید برای شما نمونهای ذکر میکنیم از اون استاد عرفانی که هر هفته در صدا و سیما برنامهٔ عرفانی دارد و عمرش را صرف غور در کلمات عرفا کرده است اما بر کتاب محمد علی طاهری مقدمه زد و عرفان حلقه را همان عرفان اسلامی قلمداد کرد بدون کوچکترین تفاوتی.(گرچه بعد از دستگیری طاهری ناچار به برائت جستن شد)
🔻لذا اگر مبارزه با عرفان های نوظهور را در اولویت میدانید، باید قبول کنید که ابتدا مقابله با تصوف لازم است.
اگر نظری به زندگی نواندیشانی مانند آقایان سروش و کدیور و ملکیان و ... داشته باشید نه تنها آنها را در ابتدا مدرس عرفان و تصوف مییابید بلکه تمام نظریه های مخالف شرع آنها را تکرار کلمات صوفیان گذشته خواهید یافت و خودشان هم به این موضوع تصریح دارند.
🔻لذا اگر مقابله با موج روشنفکری را نیز خطری برای مذهب تلقی میکنید، ابتدا باید با تصوف مقابله نمایید.
فراتر آنکه اگر اختلاس اختلاسگران غوغا کرده، اگر در لباس مذهب، به غارت آن پرداخته میشود اگر در جامعه اسلامی، شریعت گریزی رواج دارد و .... باید بدانید که نتیجه حرکت جامعه در بستر تصوف بوده است؛(*)
منتقدینی که اساساً نقد تصوف را یک اشتباه میدانند پرده از چهره حقیقی خود برداشتهاند!
---------------
* : در دورههای نقد تصوف/کانال دینکلاس که در حال برگزاری است، مفصل به آسیب شناسی تصوف پرداختهایم.
➖➖➖➖
@borrhan
Telegram
attach 📎