[ کانال برهان ]
اسماعیل همتی – زن در کتاب مقدس - قسمت دوم
زن در کتاب مقدس - قسمت سوم
اسماعیل همتی
🔺نگاهی اجمالی به جایگاه زن در عهدین
#قسمت_سوم و پایانی
⬇️ بعضی از مباحث مطرح شده در این صوت:
مرور کلی:
🔹 1. ارث زن
🔹 2. حقوق اولیه زن بعد از ازدواج
🔹 3. ازدواج و #تعدد_زوجات
🔹 4. آمار جمعیت زنان و مردان و فاکتورهای موثر در تغییر آن؛ ارتباط تعدد زوجات با شرایط اجتماعی
🔹 5. #حجاب
🔹 6. احکام طلاق در کتاب مقدس
🔗قسمت اول
🔗قسمت دوم
#نقد_مسیحیت
#نقد_یهودیت
@borrhan
#قسمت_سوم و پایانی
⬇️ بعضی از مباحث مطرح شده در این صوت:
مرور کلی:
🔹 1. ارث زن
🔹 2. حقوق اولیه زن بعد از ازدواج
🔹 3. ازدواج و #تعدد_زوجات
🔹 4. آمار جمعیت زنان و مردان و فاکتورهای موثر در تغییر آن؛ ارتباط تعدد زوجات با شرایط اجتماعی
🔹 5. #حجاب
🔹 6. احکام طلاق در کتاب مقدس
🔗قسمت اول
🔗قسمت دوم
#نقد_مسیحیت
#نقد_یهودیت
@borrhan
[ کانال برهان ]
کانال مطالب ناب در منبر – ج02،امامت درقرآن،شیخ جعفری
ج03،امامت درقرآن،شیخ جعفری
کانال مطالب ناب در منبر
#امامت_درقرآن_کریم
#علامه_شیخ_محمدرضاجعفری
#قسمت_سوم
▫️إِنَّا لَنَنْصُرُ رُسُلَنا وَ الَّذِينَ آمَنُوا فِي الْحَياةِ الدُّنْيا وَ يَوْمَ يَقُومُ الْأَشْهادُ{۵۱/غافر}
يَوْمَ لا يَنْفَعُ الظَّالِمينَ مَعْذِرَتُهُمْ وَ لَهُمُ اللَّعْنَةُ وَ لَهُمْ سُوءُ الدَّارِ{۵۲/غافر}
🔻برخی از نکات ناب این جلسه:
- اهمیت شناخت جو حاکم بر جامعه زمان رسول خدا صلیالله علیه و آله
- خاتم الانبیاء ارتش به معنای مصطلح آن نداشتند / اصل جهاد
- در اسلام حد برای علنی نشدن جنایت است نه خود جنایت
- بازوی قدرت خاتم الانبیاء چه بود؟
- عدل الهی و فضل الهی و عدل الهی حاکم است بر تفضل الهی
- توفیق الهی
- اجرای حکم امر شده در #آیه_تبلیغ را پیامبر نمیتوانند بر عهده فرد دیگری قرار دهند
- نقد #پلورالیسم
- علم ائمه علیهمالسلام
- وضعیت مومنین و منافقین زمان رسولخدا صلیالله علیه و آله
- علم حضرت زینب کبری سلام الله علیها به مصایب کربلا
#ترور #مغیرة #تبوک
@borrhan
#علامه_شیخ_محمدرضاجعفری
#قسمت_سوم
▫️إِنَّا لَنَنْصُرُ رُسُلَنا وَ الَّذِينَ آمَنُوا فِي الْحَياةِ الدُّنْيا وَ يَوْمَ يَقُومُ الْأَشْهادُ{۵۱/غافر}
يَوْمَ لا يَنْفَعُ الظَّالِمينَ مَعْذِرَتُهُمْ وَ لَهُمُ اللَّعْنَةُ وَ لَهُمْ سُوءُ الدَّارِ{۵۲/غافر}
🔻برخی از نکات ناب این جلسه:
- اهمیت شناخت جو حاکم بر جامعه زمان رسول خدا صلیالله علیه و آله
- خاتم الانبیاء ارتش به معنای مصطلح آن نداشتند / اصل جهاد
- در اسلام حد برای علنی نشدن جنایت است نه خود جنایت
- بازوی قدرت خاتم الانبیاء چه بود؟
- عدل الهی و فضل الهی و عدل الهی حاکم است بر تفضل الهی
- توفیق الهی
- اجرای حکم امر شده در #آیه_تبلیغ را پیامبر نمیتوانند بر عهده فرد دیگری قرار دهند
- نقد #پلورالیسم
- علم ائمه علیهمالسلام
- وضعیت مومنین و منافقین زمان رسولخدا صلیالله علیه و آله
- علم حضرت زینب کبری سلام الله علیها به مصایب کربلا
#ترور #مغیرة #تبوک
@borrhan
#عاشورادرکتاب_مقدس
┄┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄
#قسمت_سوم
🔻پیشگویی کتاب یوئیل نبی و ادامه اعتراف مخالفین ما بر قطعیت تغییراتی که بعد از شهادت امام حسین علیه السلام در آسمان و زمین واقع شدند.
🔖به کلیپ الحاقی توجه کنید، شیخ حسن بن فرحان مالکی - عالم مسلمان منتقد وهابیت - میگوید :
🔶 «چنانکه در روایات دیده ایم ، پس از شهادت امام حسین(علیه السلام) تغییرات وسیعی در زمین و آسمان محقق شد ، مثل جوشیدن خون از برخی اماکن ، تحولاتی در آسمان و غذا ها و ... در این موضوع ده ها گزارش تاریخی (و شاید بیش از صد مورد وجود دارد) که فرقه های مختلف از شیعه و سنی تا نواصب و اشخاصی با گرایش عثمانی و اموی آن را نقل کرده اند . ممکن است برخی جزئیات واقع نباشد ولی مجموع این گزارشات نشان میدهد که اصل واقعه روی داده است . (تبانی برای جعل ماجرا با این تعداد گزارش از فرقه های گوناگون ممکن نیست.) اسناد صحیح نیز حتی با مبانی اهل سنت در آن وجود دارد .»
🔖 نکته قابل توجه این است که در گزارش برخی مورخین اروپایی قرون وسطی نیز به همین حادثه اشاره شده است .
تاریخ گزارش شدهٔ این حادثه بسیار به تاریخ شهادت امام حسین علیهالسلام نزدیک است و حدود پنج سال تفاوت دارد که با توجه به کمیِ دقت در تاریخ نگاری های دوران قدیم و خصوصا اروپای قرون وسطی ، چندان زیاد نیست. کلیپ متن و تحلیل آن را در پست بعد مشاهده بفرمایید.
✅🔚✅ در ادامهٔ این سلسله مطالب ، پیشگویی باب سوم کتاب حبقوق نبی ، درباره ظهور اسلام و مصائب اهل بیت علیهم السلام را بررسی خواهیم کرد.
#منجی
➖➖➖➖
@borrhan
┄┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄
#قسمت_سوم
🔻پیشگویی کتاب یوئیل نبی و ادامه اعتراف مخالفین ما بر قطعیت تغییراتی که بعد از شهادت امام حسین علیه السلام در آسمان و زمین واقع شدند.
🔖به کلیپ الحاقی توجه کنید، شیخ حسن بن فرحان مالکی - عالم مسلمان منتقد وهابیت - میگوید :
🔶 «چنانکه در روایات دیده ایم ، پس از شهادت امام حسین(علیه السلام) تغییرات وسیعی در زمین و آسمان محقق شد ، مثل جوشیدن خون از برخی اماکن ، تحولاتی در آسمان و غذا ها و ... در این موضوع ده ها گزارش تاریخی (و شاید بیش از صد مورد وجود دارد) که فرقه های مختلف از شیعه و سنی تا نواصب و اشخاصی با گرایش عثمانی و اموی آن را نقل کرده اند . ممکن است برخی جزئیات واقع نباشد ولی مجموع این گزارشات نشان میدهد که اصل واقعه روی داده است . (تبانی برای جعل ماجرا با این تعداد گزارش از فرقه های گوناگون ممکن نیست.) اسناد صحیح نیز حتی با مبانی اهل سنت در آن وجود دارد .»
🔖 نکته قابل توجه این است که در گزارش برخی مورخین اروپایی قرون وسطی نیز به همین حادثه اشاره شده است .
تاریخ گزارش شدهٔ این حادثه بسیار به تاریخ شهادت امام حسین علیهالسلام نزدیک است و حدود پنج سال تفاوت دارد که با توجه به کمیِ دقت در تاریخ نگاری های دوران قدیم و خصوصا اروپای قرون وسطی ، چندان زیاد نیست. کلیپ متن و تحلیل آن را در پست بعد مشاهده بفرمایید.
✅🔚✅ در ادامهٔ این سلسله مطالب ، پیشگویی باب سوم کتاب حبقوق نبی ، درباره ظهور اسلام و مصائب اهل بیت علیهم السلام را بررسی خواهیم کرد.
#منجی
➖➖➖➖
@borrhan
Telegram
attach 📎
#حرکت_حسینی (۴۶)
#معرفت_امام #شبهات_محرم
#منجی (۲۶۵) #نقد_غلات (۱۸)
⁉️❔آیا سیدالشهداء علیهالسلام از آنچه برایشان پیش آمد آگاه بودند یا نه ؟
💡با دقت بخوانید!
┄┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄
#قسمت_سوم
🟨 یکی از امتیازات ائمه علیهمالسلام «علم مَنایا و بَلایا» است.
در کتاب شریف کافی چندین روایت است. در کتاب شریف بحار کتاب حجت جزء(=جلد) 26 از صفحۀ 137 تا 154 حدود 40 حدیث است؛ که میفرماید یکی از امتیازات ائمّه علیهمالسلام این بود که #مرگ و میر افراد را میدانستند؛ #گرفتاریها و خصوصیاتی که افراد در آن واقع میشوند را میدانستند.
از امیرالمؤمنین علیهالسلام گرفته که مکرراً در سخنانش میفرمود که «من عالم به منایا و بلایا و انساب عرب هستم» یعنی در بارۀ تمامی عرب میدانم که چه کسی نسبش به که میرسد؛ و راستش کدام است؛ و دروغش کدام است - چون عرب به نَسَب اهمیت میداد، حضرت راجع به آنها چنین میفرمود؛ و الا عالِم به انساب دیگران هم هستند - تا باقی ائمه هدی علیهمالسلام
🔚اما مطلب از این بالاتر است. نه تنها ائمّه علیهمالسلام می دانستند؛ کسان دیگری هم میدانستند. اما چگونه؟
باب علم منایا و بلایا شعب دارد؛
🔻یکی این که #خود_امام میداند چه وقتی میمیرد. باب آن در کتاب شریف کافی این است «ان الائمّه علیهمالسلام یَعلَمونَ مَتی یموتون و انّهم لایموتون اِلّا باختیارهم».
شرح : یکی از امتیازات #دوازده امام و نبی این است و خاتم انبیاء صلیالله علیه و آله که «خُیِّرَ بین الحیاة و بین لقاء الله فاِختارَ لقاءالله» ابتدا که ملک الموت میآید میگوید شما مجبور نیستید که حتماً از دنیا بروید؛ و بین زندگی و ملاقات حضرت حق مخیر میباشید؛ و ما فعلاً به این باب کاری نداریم.
🔻و دیگر آنکه #اصحاب_امام میدانستند ؛ گروه دیگری از احادیث در این باب : «باب اَنَّ الائمّه علیهمالسلام لو سترعلیهم لِاَخبروا کلّ امرءٍ بمالَهُ وَ علَیه» است و عنوان باب این است اگر بنا بود افراد دهانشان قفل🔐داشت و چیزی به کسی نمیگفتند؛ و راز دار بودند؛ هر کسی را از آنچه که در زندگی با آن مواجه میشود؛ خواه به سود وی باشد، و خواه به زیانش خبر میدادند.
روایات متعدد است که دو تا را ثقة الاسلام کلینی نقل میفرماید؛ و تعداد فراوان از آنها در آثار سایرین هست؛ که باب هم دارد.
🔖🔚 من جمله، علامۀ مجلسی در بحار آورده است.
متن حدیث این است:
💠 قال قال ابو جعفر علیه السلام : لَو کان لألسنِتکُم اَوکیّه لِحَدثت کلّ امرءٍ بِمالهُ وعَلَیه
#شرح روایت : اگر دهان شما دَر داشت[اوکیه جمع وکاء به معنای جای دهانۀ خیک است که می بندند. «العین وکاء السه» که هم از کلمات قصار خاتم انبیاء صلیالله علیه و آله و هم مولی امیر المومنین علیه السلام در فصل سوم #نهج_البلاغه است . «وکاء» به معنای منفذی است که می شود بست.] اگر دهانشان سرپوش داشت، دَر داشت، هرچه که خواه به سودش و خواه به زیانش بود را به او میگفتیم؛
و روایات متعدد است.
از این مهم تر روایت ابوبصیر است (صحیحة ابو بصیر) که راوی میگوید:
💠 عبدالله بن سکا قال: سمعتُ اَبا بصیر یقولُ لابی عبدالله علیه السلام : مِن اَینَ اَصابَ اَصحابَ عَلِیً ما اَصابَهُم مَعَ علمهم بِمنایاهُم و بلایاهم قال فَاَجابَنی شِبهَ الُمُغضِب (به گونه ای که گویا عصبانی است) مِمَّن ذلک الّا مِنهُم، قلتُ ما یمنَعِک جِعلتُ فداک قال ذلک بابٌ أُغلِق اِلّا اِنَّ الحسینَ بن علیً علیهما السلام فَتَحَ مِنهُ شیئاً یَسیراً ثمَّ قالَ یا ابا محمّد اِنَّ اولئک کانَ عَلی اَفواهِهِم اَوکیَةٌ.
(ر.ک: تصویر الحاقی)
#شرح روایت : من شنیدم ابابصیر به امام صادق علیهالسلام عرض میکند آقا این یاران امیرالمومنین علیه السلام که همگی آگاه بودند از مرگ و کیفیت مرگ خود؛ و آگاه بودند چه بر سر آنان می آید؛ چطور اینها نتوانستند از مرگ فرار کنند؟ [یعنی چطور در این حوادث واقع شدند؟ او آگاه بود که در مسیر زندگی با چه حوادثی مواجه می شود؛ خوب بود فرار میکرد.] مثل اینکه حضرت به گونه ای عصبانی شدند؛ فرمودند: این مواجه شدن از چه کس دیگری بود مگر از خودشان؟ [یعنی اینها پذیرفته بودند. مقام این اصحاب آن مقامی است که مقادیر الهی را می پذیرند؛ در عین حال که آگاه هم هستند.] ابوبصیر عرض کرد چه چیزی شما را باز می دارد؛ فدایت شوم. [یعنی چرا شما نسبت به ما این کا را نمیکنید؟] حضرت می فرماید آن دَری است که بسته شده است؛ مگر سید الشهداء علیهالسلام که یک کمی از آن را باز کردند. [یعنی به خصوص آنهایی که با حضرت شهید شدند گفتند که جریان چه هست؛ و شما با چه وضعی مواجه میشوید.] سپس حضرت فرمودند: یا ابا محمد - که کنیۀ ابابصیر بود - آنها دهانهایشان دَر داشت؛
پینوشت : قفل داشتن دهان ها حسب سایر روایات شریفه ، بستگی به ظرفیت قلوب و سینه های اصحاب دارد.
👇👇ادامه👇👇
#معرفت_امام #شبهات_محرم
#منجی (۲۶۵) #نقد_غلات (۱۸)
⁉️❔آیا سیدالشهداء علیهالسلام از آنچه برایشان پیش آمد آگاه بودند یا نه ؟
💡با دقت بخوانید!
┄┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄
#قسمت_سوم
🟨 یکی از امتیازات ائمه علیهمالسلام «علم مَنایا و بَلایا» است.
در کتاب شریف کافی چندین روایت است. در کتاب شریف بحار کتاب حجت جزء(=جلد) 26 از صفحۀ 137 تا 154 حدود 40 حدیث است؛ که میفرماید یکی از امتیازات ائمّه علیهمالسلام این بود که #مرگ و میر افراد را میدانستند؛ #گرفتاریها و خصوصیاتی که افراد در آن واقع میشوند را میدانستند.
از امیرالمؤمنین علیهالسلام گرفته که مکرراً در سخنانش میفرمود که «من عالم به منایا و بلایا و انساب عرب هستم» یعنی در بارۀ تمامی عرب میدانم که چه کسی نسبش به که میرسد؛ و راستش کدام است؛ و دروغش کدام است - چون عرب به نَسَب اهمیت میداد، حضرت راجع به آنها چنین میفرمود؛ و الا عالِم به انساب دیگران هم هستند - تا باقی ائمه هدی علیهمالسلام
🔚اما مطلب از این بالاتر است. نه تنها ائمّه علیهمالسلام می دانستند؛ کسان دیگری هم میدانستند. اما چگونه؟
باب علم منایا و بلایا شعب دارد؛
🔻یکی این که #خود_امام میداند چه وقتی میمیرد. باب آن در کتاب شریف کافی این است «ان الائمّه علیهمالسلام یَعلَمونَ مَتی یموتون و انّهم لایموتون اِلّا باختیارهم».
شرح : یکی از امتیازات #دوازده امام و نبی این است و خاتم انبیاء صلیالله علیه و آله که «خُیِّرَ بین الحیاة و بین لقاء الله فاِختارَ لقاءالله» ابتدا که ملک الموت میآید میگوید شما مجبور نیستید که حتماً از دنیا بروید؛ و بین زندگی و ملاقات حضرت حق مخیر میباشید؛ و ما فعلاً به این باب کاری نداریم.
🔻و دیگر آنکه #اصحاب_امام میدانستند ؛ گروه دیگری از احادیث در این باب : «باب اَنَّ الائمّه علیهمالسلام لو سترعلیهم لِاَخبروا کلّ امرءٍ بمالَهُ وَ علَیه» است و عنوان باب این است اگر بنا بود افراد دهانشان قفل🔐داشت و چیزی به کسی نمیگفتند؛ و راز دار بودند؛ هر کسی را از آنچه که در زندگی با آن مواجه میشود؛ خواه به سود وی باشد، و خواه به زیانش خبر میدادند.
روایات متعدد است که دو تا را ثقة الاسلام کلینی نقل میفرماید؛ و تعداد فراوان از آنها در آثار سایرین هست؛ که باب هم دارد.
🔖🔚 من جمله، علامۀ مجلسی در بحار آورده است.
متن حدیث این است:
💠 قال قال ابو جعفر علیه السلام : لَو کان لألسنِتکُم اَوکیّه لِحَدثت کلّ امرءٍ بِمالهُ وعَلَیه
#شرح روایت : اگر دهان شما دَر داشت[اوکیه جمع وکاء به معنای جای دهانۀ خیک است که می بندند. «العین وکاء السه» که هم از کلمات قصار خاتم انبیاء صلیالله علیه و آله و هم مولی امیر المومنین علیه السلام در فصل سوم #نهج_البلاغه است . «وکاء» به معنای منفذی است که می شود بست.] اگر دهانشان سرپوش داشت، دَر داشت، هرچه که خواه به سودش و خواه به زیانش بود را به او میگفتیم؛
و روایات متعدد است.
از این مهم تر روایت ابوبصیر است (صحیحة ابو بصیر) که راوی میگوید:
💠 عبدالله بن سکا قال: سمعتُ اَبا بصیر یقولُ لابی عبدالله علیه السلام : مِن اَینَ اَصابَ اَصحابَ عَلِیً ما اَصابَهُم مَعَ علمهم بِمنایاهُم و بلایاهم قال فَاَجابَنی شِبهَ الُمُغضِب (به گونه ای که گویا عصبانی است) مِمَّن ذلک الّا مِنهُم، قلتُ ما یمنَعِک جِعلتُ فداک قال ذلک بابٌ أُغلِق اِلّا اِنَّ الحسینَ بن علیً علیهما السلام فَتَحَ مِنهُ شیئاً یَسیراً ثمَّ قالَ یا ابا محمّد اِنَّ اولئک کانَ عَلی اَفواهِهِم اَوکیَةٌ.
(ر.ک: تصویر الحاقی)
#شرح روایت : من شنیدم ابابصیر به امام صادق علیهالسلام عرض میکند آقا این یاران امیرالمومنین علیه السلام که همگی آگاه بودند از مرگ و کیفیت مرگ خود؛ و آگاه بودند چه بر سر آنان می آید؛ چطور اینها نتوانستند از مرگ فرار کنند؟ [یعنی چطور در این حوادث واقع شدند؟ او آگاه بود که در مسیر زندگی با چه حوادثی مواجه می شود؛ خوب بود فرار میکرد.] مثل اینکه حضرت به گونه ای عصبانی شدند؛ فرمودند: این مواجه شدن از چه کس دیگری بود مگر از خودشان؟ [یعنی اینها پذیرفته بودند. مقام این اصحاب آن مقامی است که مقادیر الهی را می پذیرند؛ در عین حال که آگاه هم هستند.] ابوبصیر عرض کرد چه چیزی شما را باز می دارد؛ فدایت شوم. [یعنی چرا شما نسبت به ما این کا را نمیکنید؟] حضرت می فرماید آن دَری است که بسته شده است؛ مگر سید الشهداء علیهالسلام که یک کمی از آن را باز کردند. [یعنی به خصوص آنهایی که با حضرت شهید شدند گفتند که جریان چه هست؛ و شما با چه وضعی مواجه میشوید.] سپس حضرت فرمودند: یا ابا محمد - که کنیۀ ابابصیر بود - آنها دهانهایشان دَر داشت؛
پینوشت : قفل داشتن دهان ها حسب سایر روایات شریفه ، بستگی به ظرفیت قلوب و سینه های اصحاب دارد.
👇👇ادامه👇👇
Telegram
attach 📎
[ کانال برهان ]
🟥 تازیانهٔ عُمَر #قسمت_دوم ┄┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄ 🔖 در قسمت اول (اینجا) درباره کارکرد درّه و تازیانهٔ معروف خلیفه دوم در پیشبرد اهدافش مطالبی ذکر شد! و گوشههایی از سیاست خشن و تنبیهی او که نه ملتزم به شرع بود و نه عقل بیان گردید؛ اینکه به مواردی دیگر میپردازیم:…
🟥 تازیانهٔ عُمَر
#قسمت_سوم (پایانی)
┄┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄
🔖 در قسمت اول و دوم (اینجا و اینجا) درباره کارکرد درّه و تازیانهٔ معروف خلیفه دوم در پیشبرد اهدافِ حکومتی او مطالبی ذکر شد! سیاستهایی با تبعیض شدید ، بیمارگونه و نژاد پرستانه!
اینکه به مواردی دیگر میپردازیم:
- کنیزکان در کوچه و مسجد حق پوشانیدن سر خود را نداشتند و نباید شلوار آنان پایشان را میپوشانید تا معلوم شود که کنیز هستند در غیر این صورت شلاق خلیفه سر و بدنشان را نوازش میکرد
- بردگان و غلامانی که هوس ازدواج با صاحبشان که زن بود به سرشان میزد ، علاوه بر تازیانهٔ خلیفه باید خود را برای تبعید و فروش به عنوان برده در تبعیدگاه آماده میکردند.
- زنی هم که جرأت کرده بود با غلام خود ازدواج کند، جرمی را در مکتب خلیفه انجام میداد که مستحق شلاق بود ، چرا که بردگان و کنیزکان نباید با اربابان خود «اعراب» به صورت زن و شوهر دائم وصلت میکردند و باید همان کنیز یا برده باقی میماندند.
- آنان حتی در صورت مسلمان شدن نیز از بیتالمال بهرهای نداشتند ، تبعیض شدید طبقاتی که عمر بن خطاب مبدع آن بود و بعضاً به مذاق حکام و والیان خوش میآمد، تمام تاریخ مسلمانان را تحت الشعاع قرار داد و دیدگاه های شعوبی گری را در طول تاریخ سیراب کرد.
- به دستور خلیفه کنیزان حتی به هنگام #نماز جماعت نیز حق پوشاندن سر خود را نداشتند و البته وضع پوششی کنیزکان خود خلیفه در خانه به مراتب تأسف بارتر بود!
- بدتر آنکه خلیفه دوم صاحبان کنیزان را نیز مورد ضرب و شتم قرار میداد که چرا کنیز خود را پوشانیدهاند ، در این میان تکلیف کنیزانی که دنبال حیا و پوشانیدن خود بودند روشن است!
- این رفتار او آنچنان بود که برخی از مردم از شدت ترس از خود بیخود میشدند، در موردی حجامت کننده عمر بن خطاب که مردی تنومند بود، از ترس خلیفه خود را نجس کرد ، چرا که خلیفه ناگهان سرفه کرده و سینه خود را صاف نموده بود!
✖️با همه این احوال برخی شیفتگان خلیفه ادعا کردهاند که تازیانه عمر دمپایی رسول خداست! و هر کس به تازیانه عمر نوازش شود دیگر آن گناه را مرتکب نمیشود! البته در بسیاری از موارد منظور از گناه تازیانه خوردگان روشن نیست و این مدعیان باید توجیه قابل قبول تری برای این ماجرا بتراشند!
🔻 چنین شد که کسانی گفتند :
- مردمان چشم بر زمین میدوختند و نمیتوانستند از ترس سرشان را در برابر او بلند کنند
- از او نفرت داشتند
- و از وی بدشان میآمد...
✅🔚✅ آری! تازیانه خلیفه نه به شرع ملتزم بود و نه به عقل و شلاق وی ضرب المثلی در تاریخ شد که «تازیانهٔ عمر از شمشیر حجاج تیزتر و برندهتر است = كانَت درّة عمر أهيب من سيف الحَجاج» تازیانه ای که وسیلهای بسیار کارآمد در زمینه تثبیت سیاستهای او و پایه ریزی خلافتش بود، خلافتی که با مضروب کردن و به شهادت رسانیدن دخت پیامبر پیریزی شد!
🔖 عمَر پوپولیستی است که سیاست ، بازیچهٔ اوست و دین ، دستمایهٔ تحمیق و تحقیر تودهها برای او! ....هر فردی که بدون تعصب منابع تاریخی خود اهل تسنن را برای شناسایی نحوه حکمرانی عمر بن خطاب بدون درگیر شدن در بوق و کرنای زاهد شماری، معصوم انگاری و تقدس نماییهای تاریخ نویسان جیره خوار سلاطین اموی و عباسی مطالعه کند، روحیات او را در خواهد یافت و اذعان خواهد نمود که شیوه حکومتداری ابن خطاب ، همان راه ایلخانان و مغولانی است که به جای دین الهی ، یاسای چنگیزخانی را بر سرزمین های خود حاکم کردند!!
🔖پینوشت: با توجه به گستردگی منابع و تعدد کتب ، و به جهت رعایت اختصار ، از ذکر مآخذ صرفنظر شد، عزیزانی که خواهان مدارک هر قسمت از مجموعه مطالب «تازیانه عمر» هستند میتوانند به ادمین های کانال پیام دهند.
#حکومت_علوی
➖➖➖➖
@borrhan
#قسمت_سوم (پایانی)
┄┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄
🔖 در قسمت اول و دوم (اینجا و اینجا) درباره کارکرد درّه و تازیانهٔ معروف خلیفه دوم در پیشبرد اهدافِ حکومتی او مطالبی ذکر شد! سیاستهایی با تبعیض شدید ، بیمارگونه و نژاد پرستانه!
اینکه به مواردی دیگر میپردازیم:
- کنیزکان در کوچه و مسجد حق پوشانیدن سر خود را نداشتند و نباید شلوار آنان پایشان را میپوشانید تا معلوم شود که کنیز هستند در غیر این صورت شلاق خلیفه سر و بدنشان را نوازش میکرد
- بردگان و غلامانی که هوس ازدواج با صاحبشان که زن بود به سرشان میزد ، علاوه بر تازیانهٔ خلیفه باید خود را برای تبعید و فروش به عنوان برده در تبعیدگاه آماده میکردند.
- زنی هم که جرأت کرده بود با غلام خود ازدواج کند، جرمی را در مکتب خلیفه انجام میداد که مستحق شلاق بود ، چرا که بردگان و کنیزکان نباید با اربابان خود «اعراب» به صورت زن و شوهر دائم وصلت میکردند و باید همان کنیز یا برده باقی میماندند.
- آنان حتی در صورت مسلمان شدن نیز از بیتالمال بهرهای نداشتند ، تبعیض شدید طبقاتی که عمر بن خطاب مبدع آن بود و بعضاً به مذاق حکام و والیان خوش میآمد، تمام تاریخ مسلمانان را تحت الشعاع قرار داد و دیدگاه های شعوبی گری را در طول تاریخ سیراب کرد.
- به دستور خلیفه کنیزان حتی به هنگام #نماز جماعت نیز حق پوشاندن سر خود را نداشتند و البته وضع پوششی کنیزکان خود خلیفه در خانه به مراتب تأسف بارتر بود!
- بدتر آنکه خلیفه دوم صاحبان کنیزان را نیز مورد ضرب و شتم قرار میداد که چرا کنیز خود را پوشانیدهاند ، در این میان تکلیف کنیزانی که دنبال حیا و پوشانیدن خود بودند روشن است!
- این رفتار او آنچنان بود که برخی از مردم از شدت ترس از خود بیخود میشدند، در موردی حجامت کننده عمر بن خطاب که مردی تنومند بود، از ترس خلیفه خود را نجس کرد ، چرا که خلیفه ناگهان سرفه کرده و سینه خود را صاف نموده بود!
✖️با همه این احوال برخی شیفتگان خلیفه ادعا کردهاند که تازیانه عمر دمپایی رسول خداست! و هر کس به تازیانه عمر نوازش شود دیگر آن گناه را مرتکب نمیشود! البته در بسیاری از موارد منظور از گناه تازیانه خوردگان روشن نیست و این مدعیان باید توجیه قابل قبول تری برای این ماجرا بتراشند!
🔻 چنین شد که کسانی گفتند :
- مردمان چشم بر زمین میدوختند و نمیتوانستند از ترس سرشان را در برابر او بلند کنند
- از او نفرت داشتند
- و از وی بدشان میآمد...
✅🔚✅ آری! تازیانه خلیفه نه به شرع ملتزم بود و نه به عقل و شلاق وی ضرب المثلی در تاریخ شد که «تازیانهٔ عمر از شمشیر حجاج تیزتر و برندهتر است = كانَت درّة عمر أهيب من سيف الحَجاج» تازیانه ای که وسیلهای بسیار کارآمد در زمینه تثبیت سیاستهای او و پایه ریزی خلافتش بود، خلافتی که با مضروب کردن و به شهادت رسانیدن دخت پیامبر پیریزی شد!
🔖 عمَر پوپولیستی است که سیاست ، بازیچهٔ اوست و دین ، دستمایهٔ تحمیق و تحقیر تودهها برای او! ....هر فردی که بدون تعصب منابع تاریخی خود اهل تسنن را برای شناسایی نحوه حکمرانی عمر بن خطاب بدون درگیر شدن در بوق و کرنای زاهد شماری، معصوم انگاری و تقدس نماییهای تاریخ نویسان جیره خوار سلاطین اموی و عباسی مطالعه کند، روحیات او را در خواهد یافت و اذعان خواهد نمود که شیوه حکومتداری ابن خطاب ، همان راه ایلخانان و مغولانی است که به جای دین الهی ، یاسای چنگیزخانی را بر سرزمین های خود حاکم کردند!!
🔖پینوشت: با توجه به گستردگی منابع و تعدد کتب ، و به جهت رعایت اختصار ، از ذکر مآخذ صرفنظر شد، عزیزانی که خواهان مدارک هر قسمت از مجموعه مطالب «تازیانه عمر» هستند میتوانند به ادمین های کانال پیام دهند.
#حکومت_علوی
➖➖➖➖
@borrhan
#منجی (۲۹۱)
✅ بشارت و پیشگویی حضرت سلیمان علیهالسلام درباره حضرت خاتم الانبیاء حضرت محمد صلیاللهعلیهوآله
#قسمت_سوم (پایانی)
┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄
در قسمت اول بیان داشتیم که در کتاب غزل غزلهای سلیمان از کتب مقدس اهل کتاب ، بهترین سرودهٔ الهامی آن حضرت درج شده است؛ هر چند این سروده از تحریف مصون نمانده ، اما در آن عباراتی میتوان یافت که گویای بشارت به ظهور اسلام است.
در قسمت دوم اثبات نمودیم که کلمه (مَحَمَد) که در این بشارت آمده در عبری ، همان معنای محمد در عربی را داشته و به معنای ستوده / مرغوب / نفیس میباشد. هم اشاره به نام موعود دارد و هم معنای صفتی داشته ، دلالت بر کمال صاحب عنوان دارد. (اسمِ با مسمّی)
🔻در این قسمت به برخی دیگر از خصوصیات این شخصیت محبوب حضرت سلیمان علی نبینا و آله و علیهالسلام که بر خاتم الانبیا صلیاللهعلیهوآله منطبق است اشاره خواهیم کرد:
🔖غزل غزلهای سلیمان ، باب ۵ - بند١٣:
«رخسارهایش مثل باغچه بَلَسان و پشتههای ریاحین میباشد. لبهایش سوسنها است كه از آنها مّر صافی میچكد.»
↑←در اینجا چهره این شخصیت به یک باغچه و پشته ای از گل های خوشبو تشبیه شده است.
←میدانیم که استعمال فراوان عطر در سنت پیامبر ، مشخص است . (در ادامه یک سند ارائه خواهد شد.)
←همچنین به فصاحت و زیبایی بیان او اشاره شده است . به این صورت که گفته شده :
«از دهانش مّر صافی می چکد.»
«مر» یک صمغ خوشبو و مورد استعمال است.
🔖 غزل غزلهای سلیمان - باب ۵ - بند ١٢ میگوید:
«چشمانش كبوتران نزد نهرهای آب است، با شیر شسته شده و در چشمخانه خود نشسته.»
↑←چشمان این شخص به کبوتری پاکیزه تشبیه شده که کنار نهر آبی نشسته است. اشاره به چشمانی که گریان هستند! می دانیم که گریه از خوف خدا و در عبادت ها از خصوصیات رسول االله صلیالله علیه و آله است که در زاهدان و عابدان امت ایشان باقی است. اگر بخواهیم به ذکر عبادات و گریه های آن حضرت (در اثر خوف و رجای الهی) و اهل بیت و شاگردان و پیروان ایشان در این امت بپردازیم ، حتما مجلدات بسیاری را در برخواهد گرفت. خصوصا که #نماز_شب و عبادت قبل از سحر به آن حضرت دستور داده شده است. {آیات ١ _ ٧ سوره مزمل و آیه ٧٩ سوره اسراء}
🔖 غزل غزلهای سلیمان - باب ۵ - بند ١٠ چنین میگوید:
«محبوب من سفید و سرخ فام است، و بر هزارها افراشته شده است.»
↑←بنابر این متن ، این شخصیت بزرگ دارای چهره ای سفید و روشن و سرخ فام است.
و در بین محیط خود شخصیتی برجسته است و در بین هزاران نفر دارای برجستگی و نمود خاصی است.
تاثیر و برجستگی شخصیتی خاتم الانبیاء صلیاللهعلیهوآله در طول تاریخ بر کسی پوشیده نیست . (چه ایشان را قبول داشته باشیم یا نه : پیشنهاد سرچ عبارت #فراسوی_ادیان در کانان برهان) همچنین ایشان ریاست جامعه خود را به دست گرفتند و در جهاد ها و سفر های مختلفی در رأس جمعیت بزرگ متشکل از هزاران نفر قرار داشتند.
و بنابر اسناد ، چهره پیامبر گرامی اسلام صلیالله علیه و آله نیز همین گونه بوده است.
🔸یک گزارش با سند معتبر درباره خصوصیت چهره رسول الله و سنت ایشان در استعمال عطر پیوست میشود ؛
🔸همچنین در کتاب الارشاد ، ج ١ ، ص ١٨۶ چنین آمده است که حضرت صدیقه کبری سلام الله علیها (هنگامی که پدر بزرگوارشان در بستر مرگ بودند.) در سوگ ایشان شعری از حضرت #ابوطالب را تکرار میکردند:
و ابیض یستسقی الغمام بوجهه
ثمال الیتامی و عصمه للارامل
که در اینجا نیز به خصوصیت روشنی و سفید چهره بودن حضرت محمد صلیالله علیه و آله اشاره شده است.
پیشنهاد مطالعه:
https://t.me/borrhanlibrary/6212
➖➖➖➖➖
@borrhan
✅ بشارت و پیشگویی حضرت سلیمان علیهالسلام درباره حضرت خاتم الانبیاء حضرت محمد صلیاللهعلیهوآله
#قسمت_سوم (پایانی)
┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄
در قسمت اول بیان داشتیم که در کتاب غزل غزلهای سلیمان از کتب مقدس اهل کتاب ، بهترین سرودهٔ الهامی آن حضرت درج شده است؛ هر چند این سروده از تحریف مصون نمانده ، اما در آن عباراتی میتوان یافت که گویای بشارت به ظهور اسلام است.
در قسمت دوم اثبات نمودیم که کلمه (مَحَمَد) که در این بشارت آمده در عبری ، همان معنای محمد در عربی را داشته و به معنای ستوده / مرغوب / نفیس میباشد. هم اشاره به نام موعود دارد و هم معنای صفتی داشته ، دلالت بر کمال صاحب عنوان دارد. (اسمِ با مسمّی)
🔻در این قسمت به برخی دیگر از خصوصیات این شخصیت محبوب حضرت سلیمان علی نبینا و آله و علیهالسلام که بر خاتم الانبیا صلیاللهعلیهوآله منطبق است اشاره خواهیم کرد:
🔖غزل غزلهای سلیمان ، باب ۵ - بند١٣:
«رخسارهایش مثل باغچه بَلَسان و پشتههای ریاحین میباشد. لبهایش سوسنها است كه از آنها مّر صافی میچكد.»
↑←در اینجا چهره این شخصیت به یک باغچه و پشته ای از گل های خوشبو تشبیه شده است.
←میدانیم که استعمال فراوان عطر در سنت پیامبر ، مشخص است . (در ادامه یک سند ارائه خواهد شد.)
←همچنین به فصاحت و زیبایی بیان او اشاره شده است . به این صورت که گفته شده :
«از دهانش مّر صافی می چکد.»
«مر» یک صمغ خوشبو و مورد استعمال است.
🔖 غزل غزلهای سلیمان - باب ۵ - بند ١٢ میگوید:
«چشمانش كبوتران نزد نهرهای آب است، با شیر شسته شده و در چشمخانه خود نشسته.»
↑←چشمان این شخص به کبوتری پاکیزه تشبیه شده که کنار نهر آبی نشسته است. اشاره به چشمانی که گریان هستند! می دانیم که گریه از خوف خدا و در عبادت ها از خصوصیات رسول االله صلیالله علیه و آله است که در زاهدان و عابدان امت ایشان باقی است. اگر بخواهیم به ذکر عبادات و گریه های آن حضرت (در اثر خوف و رجای الهی) و اهل بیت و شاگردان و پیروان ایشان در این امت بپردازیم ، حتما مجلدات بسیاری را در برخواهد گرفت. خصوصا که #نماز_شب و عبادت قبل از سحر به آن حضرت دستور داده شده است. {آیات ١ _ ٧ سوره مزمل و آیه ٧٩ سوره اسراء}
🔖 غزل غزلهای سلیمان - باب ۵ - بند ١٠ چنین میگوید:
«محبوب من سفید و سرخ فام است، و بر هزارها افراشته شده است.»
↑←بنابر این متن ، این شخصیت بزرگ دارای چهره ای سفید و روشن و سرخ فام است.
و در بین محیط خود شخصیتی برجسته است و در بین هزاران نفر دارای برجستگی و نمود خاصی است.
تاثیر و برجستگی شخصیتی خاتم الانبیاء صلیاللهعلیهوآله در طول تاریخ بر کسی پوشیده نیست . (چه ایشان را قبول داشته باشیم یا نه : پیشنهاد سرچ عبارت #فراسوی_ادیان در کانان برهان) همچنین ایشان ریاست جامعه خود را به دست گرفتند و در جهاد ها و سفر های مختلفی در رأس جمعیت بزرگ متشکل از هزاران نفر قرار داشتند.
و بنابر اسناد ، چهره پیامبر گرامی اسلام صلیالله علیه و آله نیز همین گونه بوده است.
🔸یک گزارش با سند معتبر درباره خصوصیت چهره رسول الله و سنت ایشان در استعمال عطر پیوست میشود ؛
🔸همچنین در کتاب الارشاد ، ج ١ ، ص ١٨۶ چنین آمده است که حضرت صدیقه کبری سلام الله علیها (هنگامی که پدر بزرگوارشان در بستر مرگ بودند.) در سوگ ایشان شعری از حضرت #ابوطالب را تکرار میکردند:
و ابیض یستسقی الغمام بوجهه
ثمال الیتامی و عصمه للارامل
که در اینجا نیز به خصوصیت روشنی و سفید چهره بودن حضرت محمد صلیالله علیه و آله اشاره شده است.
پیشنهاد مطالعه:
https://t.me/borrhanlibrary/6212
➖➖➖➖➖
@borrhan
Telegram
attach 📎
#منجی (۲۹۴)
✅ بشارت انجیل یوحنا به ظهور خاتم الانبیاء
#قسمت_سوم
┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄
- در قسمت اول به این سوال پاسخ دادیم که با آنکه کتب مقدس را تحریفی میدانیم پس چرا به بشارات آن استناد میکنیم ؟
- در قسمت دوم به عنوان مهم این بشارت اشاره کردیم و به تحلیل معنای «روح راستی» یا «فاراقلیط» پرداختیم.
❓❔حال بررسی میکنیم که آیا مصداق این بشارت درباره پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله است یا روح القدس؟
(مطابق تفسیر مسیحی در مقابل مسلمین)
در ابتدا باید بدانیم مسیحیان روح القدس را موجودی فرا طبیعی میدانند که اقنوم (=اصل) سوم تثلیث را تشکیل میدهد (پدر-پسر-روح القُدُس) که از جمله به صورت کبوتری بر شانه حضرت مسیح نشست و پس از ایشان هم به هدایت امت ایشان میپردازد و قبل از آن هم انبیا و حواریون و ... به وسیله او تقویت میشدند.
حال با این مقدمه عبارات این بشارت را بخش بخش طرح کرده و تحلیل میکنیم :
🟨 ابتدا مقدمه کلام ایشان برای بشارت به ظهور حضرت محمد صلیالله علیه و آله↓↓
🔻انجیل یوحنا ، باب ۱۵ : بند ۱۸ _ ۲۵
«اگر دنیا از شما نفرت دارد، به یاد داشته باشید که پیش از شما از من نفرت داشته است. اگر به دنیا تعلق داشتید، دنیا شما را چون کسان خود دوست میداشت. اما چون به دنیا تعلّق ندارید، بلکه من شما را از دنیا برگزیدهام، دنیا از شما نفرت دارد. کلامی را که به شما گفتم، به یاد داشته باشید: «بنده از ارباب خود بزرگتر نیست.» اگر مرا آزار رسانیدند، با شما نیز چنین خواهند کرد؛ و اگر کلام مرا نگاه داشتند، کلام شما را نیز نگاه خواهند داشت. اما این همه را به سبب نام من با شما خواهند کرد، زیرا فرستندۀ مرا نمیشناسند. اگر نیامده و با ایشان سخن نگفته بودم، گناه نمیداشتند؛ اما اکنون دیگر عذری برای گناهشان ندارند. کسی که از من نفرت داشته باشد، از پدر من نیز نفرت دارد. اگر در میان آنان کارهایی نکرده بودم که جز من هیچکس نکرده است، گناه نمیداشتند؛ اما اکنون، با اینکه آن کارها را دیدهاند، هم از من و هم از پدرم نفرت دارند. اینگونه، کلامی که در تورات خودشان آمده است به حقیقت میپیوندد که: «بیسبب از من نفرت داشتند.»
https://bible.com/bible/118/jhn.15.18-25.NMV
(👇تصویر الحاقی)
↩️←پیشگویی درباره این است که زمانی شدت و انکار بر مومنان مسیحی افزوده خواهد شد. رفتار هایی که در اثر جهل و عناد است. اما وضعیت در اینجا متوقف نمیشود. یک مدافع بزرگ در راه است.
اما ادامه متن :
🔻انجیل یوحنا ، باب ۱۵ : بند ۲۶ و ۲۷
ِ «اما چون آن مدافع که از نزد پدر برای شما میفرستم بیاید، یعنی روح راستی که از پدر صادر میشود، او خوْد دربارۀ من شهادت خواهد داد، و شما نیز شهادت خواهید داد، زیرا از آغاز با من بودهاید.»
https://bible.com/bible/118/jhn.15.26-27.NMV
↩️←مسیح بنابر انجیل یوحنا به پیروانش خبر میدهند که مردمِ دنیا زده ، همان طور که کلام مرا نگه نداشتند و مرا اذیت کردند ، با شما نیز این گونه خواهند بود. و شکنجه پیروان حقیقی اش را پیشگویی میکند. تا اینکه میفرماید : اما آن شخصیت موعود با آمدنش به نفع من گواهی خواهد داد همان طور که شما گواهی میدهد
🔸پیداست که این گواهی در مقابل منکران و دشمنان مسیح است و حواریون نیازی به گواهی بر حقانیت استادشان نداشتند!←روح القدس هیچ گاه در روز پنطیکاست که مسیحیان مدعی هستند بر حواریون ظاهر شد، درمقابل منکران گواهی نداد.
قطعا سخن از پیامبری است که از چهره مسیح و حقانیت او دفاع میکند. که این با رسول الله صلیالله علیه و آله تطبیق کامل دارد.
🔻متن انجیل یوحنا در باب ۱۶ : بند ۷ و ۸ میگوید :
«با این حال، من به شما راست میگویم که رفتنم به سود شماست. زیرا اگر نروم، آن مدافع نزد شما نخواهد آمد؛ اما اگر بروم او را نزد شما میفرستم.»
https://bible.com/bible/118/jhn.16.7.NMV
↩️←پس چنین میفهمیم که آن موعود از مسیح مفیدتر و برتر است. آیا روح القدس
را میتوانند از عیسی بالاتر بدانند؟ آیا این خبر از پیامبر بزرگتری نیست؟
🔸همچنین تصریح شده که آن شخصیت موعود ، در دوران بعد از حضرت عیسی میآید. در حالی که عیسی علیهالسلام در دوران خودش روح القدس را به حواریون داد.
↩️ انجیل یوحنا ، باب ۲۰ : بند ۲۱ و ۲۲
https://bible.com/bible/118/jhn.20.21-22.NMV
↓بلکه بنابر اناجیل : روح القدس در دوران مسیح و قبل از ایشان نیز در بین مردم ، وجود و نقش داشته است. به عنوان نمونه :
انجیل لوقا ، باب ۳ : بند ۲۱ و ۲۲ و
باب ۴ : بند ۱ و باب ۱ : بند ۱۵ و بند ۴۱ و بند ۶۷ و باب ۲ : بند ۲۵ و ۲۶
https://bible.com/bible/118/luk.3.21-22.NMV
https://bible.com/bible/118/luk.4.1.NMV
https://bible.com/bible/118/luk.1.15.NMV
https://bible.com/bible/118/luk.1.41.NMV
https://bible.com/bible/118/luk.1.67.NMV
https://bible.com/bible/118/luk.2.25-26.NMV
«1⃣»
✅ بشارت انجیل یوحنا به ظهور خاتم الانبیاء
#قسمت_سوم
┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄
- در قسمت اول به این سوال پاسخ دادیم که با آنکه کتب مقدس را تحریفی میدانیم پس چرا به بشارات آن استناد میکنیم ؟
- در قسمت دوم به عنوان مهم این بشارت اشاره کردیم و به تحلیل معنای «روح راستی» یا «فاراقلیط» پرداختیم.
❓❔حال بررسی میکنیم که آیا مصداق این بشارت درباره پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله است یا روح القدس؟
(مطابق تفسیر مسیحی در مقابل مسلمین)
در ابتدا باید بدانیم مسیحیان روح القدس را موجودی فرا طبیعی میدانند که اقنوم (=اصل) سوم تثلیث را تشکیل میدهد (پدر-پسر-روح القُدُس) که از جمله به صورت کبوتری بر شانه حضرت مسیح نشست و پس از ایشان هم به هدایت امت ایشان میپردازد و قبل از آن هم انبیا و حواریون و ... به وسیله او تقویت میشدند.
حال با این مقدمه عبارات این بشارت را بخش بخش طرح کرده و تحلیل میکنیم :
🟨 ابتدا مقدمه کلام ایشان برای بشارت به ظهور حضرت محمد صلیالله علیه و آله↓↓
🔻انجیل یوحنا ، باب ۱۵ : بند ۱۸ _ ۲۵
«اگر دنیا از شما نفرت دارد، به یاد داشته باشید که پیش از شما از من نفرت داشته است. اگر به دنیا تعلق داشتید، دنیا شما را چون کسان خود دوست میداشت. اما چون به دنیا تعلّق ندارید، بلکه من شما را از دنیا برگزیدهام، دنیا از شما نفرت دارد. کلامی را که به شما گفتم، به یاد داشته باشید: «بنده از ارباب خود بزرگتر نیست.» اگر مرا آزار رسانیدند، با شما نیز چنین خواهند کرد؛ و اگر کلام مرا نگاه داشتند، کلام شما را نیز نگاه خواهند داشت. اما این همه را به سبب نام من با شما خواهند کرد، زیرا فرستندۀ مرا نمیشناسند. اگر نیامده و با ایشان سخن نگفته بودم، گناه نمیداشتند؛ اما اکنون دیگر عذری برای گناهشان ندارند. کسی که از من نفرت داشته باشد، از پدر من نیز نفرت دارد. اگر در میان آنان کارهایی نکرده بودم که جز من هیچکس نکرده است، گناه نمیداشتند؛ اما اکنون، با اینکه آن کارها را دیدهاند، هم از من و هم از پدرم نفرت دارند. اینگونه، کلامی که در تورات خودشان آمده است به حقیقت میپیوندد که: «بیسبب از من نفرت داشتند.»
https://bible.com/bible/118/jhn.15.18-25.NMV
(👇تصویر الحاقی)
↩️←پیشگویی درباره این است که زمانی شدت و انکار بر مومنان مسیحی افزوده خواهد شد. رفتار هایی که در اثر جهل و عناد است. اما وضعیت در اینجا متوقف نمیشود. یک مدافع بزرگ در راه است.
اما ادامه متن :
🔻انجیل یوحنا ، باب ۱۵ : بند ۲۶ و ۲۷
ِ «اما چون آن مدافع که از نزد پدر برای شما میفرستم بیاید، یعنی روح راستی که از پدر صادر میشود، او خوْد دربارۀ من شهادت خواهد داد، و شما نیز شهادت خواهید داد، زیرا از آغاز با من بودهاید.»
https://bible.com/bible/118/jhn.15.26-27.NMV
↩️←مسیح بنابر انجیل یوحنا به پیروانش خبر میدهند که مردمِ دنیا زده ، همان طور که کلام مرا نگه نداشتند و مرا اذیت کردند ، با شما نیز این گونه خواهند بود. و شکنجه پیروان حقیقی اش را پیشگویی میکند. تا اینکه میفرماید : اما آن شخصیت موعود با آمدنش به نفع من گواهی خواهد داد همان طور که شما گواهی میدهد
🔸پیداست که این گواهی در مقابل منکران و دشمنان مسیح است و حواریون نیازی به گواهی بر حقانیت استادشان نداشتند!←روح القدس هیچ گاه در روز پنطیکاست که مسیحیان مدعی هستند بر حواریون ظاهر شد، درمقابل منکران گواهی نداد.
قطعا سخن از پیامبری است که از چهره مسیح و حقانیت او دفاع میکند. که این با رسول الله صلیالله علیه و آله تطبیق کامل دارد.
🔻متن انجیل یوحنا در باب ۱۶ : بند ۷ و ۸ میگوید :
«با این حال، من به شما راست میگویم که رفتنم به سود شماست. زیرا اگر نروم، آن مدافع نزد شما نخواهد آمد؛ اما اگر بروم او را نزد شما میفرستم.»
https://bible.com/bible/118/jhn.16.7.NMV
↩️←پس چنین میفهمیم که آن موعود از مسیح مفیدتر و برتر است. آیا روح القدس
را میتوانند از عیسی بالاتر بدانند؟ آیا این خبر از پیامبر بزرگتری نیست؟
🔸همچنین تصریح شده که آن شخصیت موعود ، در دوران بعد از حضرت عیسی میآید. در حالی که عیسی علیهالسلام در دوران خودش روح القدس را به حواریون داد.
↩️ انجیل یوحنا ، باب ۲۰ : بند ۲۱ و ۲۲
https://bible.com/bible/118/jhn.20.21-22.NMV
↓بلکه بنابر اناجیل : روح القدس در دوران مسیح و قبل از ایشان نیز در بین مردم ، وجود و نقش داشته است. به عنوان نمونه :
انجیل لوقا ، باب ۳ : بند ۲۱ و ۲۲ و
باب ۴ : بند ۱ و باب ۱ : بند ۱۵ و بند ۴۱ و بند ۶۷ و باب ۲ : بند ۲۵ و ۲۶
https://bible.com/bible/118/luk.3.21-22.NMV
https://bible.com/bible/118/luk.4.1.NMV
https://bible.com/bible/118/luk.1.15.NMV
https://bible.com/bible/118/luk.1.41.NMV
https://bible.com/bible/118/luk.1.67.NMV
https://bible.com/bible/118/luk.2.25-26.NMV
«1⃣»
Telegram
attach 📎
#شبهات_مهدوی
#اهلسنت_و_مهدویت (۱۳۴)
✅ ابعاد گسترده حدیث متواتر «لَو لَم يَبْقَ مِن...»
#قسمت_سوم
┄┄┅━✺𖣐﴾﷽﴿𖣐✺━┅┄
رسول الله صلی الله علیه وآله فرمودند:
💠 لَو لَم يَبْقَ مِن الدُّنيا إلاّ يَومٌ واحدٌ لَطوّلَ اللّهُ ذلكَ اليومَ حتّى يَبعَثَ فيهِ رجُلاً مِن وُلدي يُواطئُ اسمُه اسمِي يَملَؤها عَدلاً و قِسْطا كما مُلِئتْ جَورا و ظُلما .(اسکن این روایت به نقل از #ابن_تیمیه پیوست میشود**)
در قسمت اول به تحلیل فراز «اگر تنها یک روز از عمر دنیا باقی مانده باشد» ، در قسمت دوم به مفهوم بعث و بعثت پرداختیم ؛
و حال این قسمت :
۲- مفهوم بعث و بعثت در روایت مورد بحث
✍... وقتی خاتم الانبیا واژه بعثت را آنهم بعثت الهی را در خصوص مهدی آل محمد و عجل الله فرجه الشریف به کار می برند میرسانند که آنچه از ناحیه خداوند مصحّح رسالت الهی است ، و موجب شده تا حضرت حق جل و علا این امر خطیر را تنها به خودش نسبت دهد ، عیناً در موضوع بعثت مهدی آل محمد علیهمالسلام نیز جاری است.
←یعنی بعثت آن حضرت نیز از شئون مختصه خداوند متعال است ؛ لذا وجود این شایستگی در آن امام همام امری نیست که در طول زمان و به تدریج در اثر تلاش و مجاهدت ایجاد شده باشد بلکه به مفهوم دقیق کلمه چنین اهلیتی یکباره با ارادهٔ حق تعالی به آن حضرت با تمامی لوازم آن اعطا شده است.
✅🔚 نکته مهم دیگری که از تدبر در روایت فوق الذکر می توان به آن رسید این است که «بعثت» از قبیل مناصبی است که خدا کسی را واسطه دستیابی به آن قرار نداده است ، بلکه منصوب آن را خداوند خودش برگزیده و برمیگزیند.
#ترجمه : «پروردگار تو هر آنچه را مشیت کند میآفریند و بر میگزیند و آنها را اختیاری نیست»
{قصص/۶۸}
✅🔚 بعثت در امری بدین اهمیت منصبی در عِداد رسالت الهی است. وقتی به دنبال رسالت خاتم الانبیاء صلیاللهعلیهوآله قرار میگیرد ، بدان معناست که هر آنچه از حقّ طاعت که شیعه با زیربنای #عصمت و لوازم آن در معنای الهیِ امامت بدان قائل است و خداوند به خاتم الانبیاء صلیاللهعلیهوآله داده است ، همان را به ائمه اطهار علیهم السلام و وجود مقدس مهدی آل محمد عجل الله تعالی فرجه الشریف نیز داده است ؛
واضح است که اگر کسی قائل به خاتمیت پیغمبر نباشد حداقل مطلب این است که ایشان را مبعوث الهی میداند ، بدیهی است که اعتقاد به بعثت ، منهای نبوت ، عصمت و همهٔ خصوصیات آن را به دنبال خود دارد ، این بدان معنی است که قول به امامت آن حضرت برای یک شیعهٔ معتقد محفوظ است ؛
حال بر این اساس اگر مخالفین ما ، ائمه دیگر را به این معنا نپذیرند مجبور خواهند بود تا از تعبیر «یبعث الله» در کلام رسول خدا صلیالله علیه و آله ، مهدی عالم آل محمد علیه السلام را در معنای امامت یکی از #دوازده امامی که پیغمبر نسبت بدانان خبر داده است بپذیرند.
این یعنی اینکه یا باید قائل به فاصله هزار ساله بین عهد امامت و ولایت آن حضرت شد که البته چنین قولی به گفتار دیوانگان بیشتر شباهت دارد ؛ یا باید قائل به ولادت و غیبت و ظهور پس از غیبت گردید ، این راهی است که بنا بر مفاد حدیث چارهای جز پذیرش آن نداریم. (منظور این است که ممکن است عده ای بگویند امام عصر علیه السلام به دنیا آمده، غایب شده اند؛ سپس در آخر الزمان، به امامت مبعوث خواهند شد. در حالی که ایشان همواره امام و پس از امام عسکری علیه السلام، مبعوث بودهاند.)
------------
(**) همانگونه که در اسکن الحاقی مشاهده میکنید ابن تیمیه عبارتی را در متن حدیث آورده که خود علمای عامه هم تصریح کرده اند که این لفظ «اسم ابيه اسم ابي» از اضافات است:
🔸ورواه غير عاصم عن زر وهو عمرو بن مرة عن زر، كل هؤلاء رووا (اسمه اسمي) إلا ما كان من عبيد الله بن موسى عن زائدة عن عاصم فإنه قال فيه (واسم أبيه اسم أبي). ولا يرتاب اللبيب أن هذه الزيادة لا اعتبار بها مع اجتماع هؤلاء الأئمة على خلافها، والله أعلم.
... اين روايت را غير عاصم از طريق زر بن حبيش، عمرو بن مره از زر روايت كرده است. تمام اين راويان، روايت را با جمله «اسمه اسمي» نقل كردهاند؛ مگر عبيد الله بن موسى از طريق زائده از عاصم كه در روايت او جمله «واسم ابيه اسم ابي» آمده است. هيچ عاقلى شك ندارد كه اين جمله اضافه است و با توجه به اجتماع اين راويان بر خلاف آن، روايت او مورد اعتبار نيست.
📔 الگنجي الشافعي، الإمام الحافظ أبي عبد الله محمد بن يوسف بن محمد القرشي،۷ (متوفاي658هـ)، البيان في أخبار صاحب الزمان ص ۴۸۳.
↓جایگاه گنجی شافعی نزد عامه↓
ابن خلكان در ترجمه او مينويسد :
🔸الفخر الكنجي محمد بن يوسف بن محمد بن الفخر الكنجي نزيل دمشق عني بالحديث وسمع ورحل وحصل كان إماما محدثا .
محمد بن يوسف گنجي ... ساكن دمشق بود ، به علم حديث اعتنا ميكرد ، براي يادگيري آن از ديگران ميشنيد ، وبراي دانش بيشتر مسافرت ميكرد او پيشوا و محدث بود .
📔 الوافي بالوفيات ۱۴۸/۵
➖➖➖➖
@borrhan
#اهلسنت_و_مهدویت (۱۳۴)
✅ ابعاد گسترده حدیث متواتر «لَو لَم يَبْقَ مِن...»
#قسمت_سوم
┄┄┅━✺𖣐﴾﷽﴿𖣐✺━┅┄
رسول الله صلی الله علیه وآله فرمودند:
💠 لَو لَم يَبْقَ مِن الدُّنيا إلاّ يَومٌ واحدٌ لَطوّلَ اللّهُ ذلكَ اليومَ حتّى يَبعَثَ فيهِ رجُلاً مِن وُلدي يُواطئُ اسمُه اسمِي يَملَؤها عَدلاً و قِسْطا كما مُلِئتْ جَورا و ظُلما .(اسکن این روایت به نقل از #ابن_تیمیه پیوست میشود**)
در قسمت اول به تحلیل فراز «اگر تنها یک روز از عمر دنیا باقی مانده باشد» ، در قسمت دوم به مفهوم بعث و بعثت پرداختیم ؛
و حال این قسمت :
۲- مفهوم بعث و بعثت در روایت مورد بحث
✍... وقتی خاتم الانبیا واژه بعثت را آنهم بعثت الهی را در خصوص مهدی آل محمد و عجل الله فرجه الشریف به کار می برند میرسانند که آنچه از ناحیه خداوند مصحّح رسالت الهی است ، و موجب شده تا حضرت حق جل و علا این امر خطیر را تنها به خودش نسبت دهد ، عیناً در موضوع بعثت مهدی آل محمد علیهمالسلام نیز جاری است.
←یعنی بعثت آن حضرت نیز از شئون مختصه خداوند متعال است ؛ لذا وجود این شایستگی در آن امام همام امری نیست که در طول زمان و به تدریج در اثر تلاش و مجاهدت ایجاد شده باشد بلکه به مفهوم دقیق کلمه چنین اهلیتی یکباره با ارادهٔ حق تعالی به آن حضرت با تمامی لوازم آن اعطا شده است.
✅🔚 نکته مهم دیگری که از تدبر در روایت فوق الذکر می توان به آن رسید این است که «بعثت» از قبیل مناصبی است که خدا کسی را واسطه دستیابی به آن قرار نداده است ، بلکه منصوب آن را خداوند خودش برگزیده و برمیگزیند.
#ترجمه : «پروردگار تو هر آنچه را مشیت کند میآفریند و بر میگزیند و آنها را اختیاری نیست»
{قصص/۶۸}
✅🔚 بعثت در امری بدین اهمیت منصبی در عِداد رسالت الهی است. وقتی به دنبال رسالت خاتم الانبیاء صلیاللهعلیهوآله قرار میگیرد ، بدان معناست که هر آنچه از حقّ طاعت که شیعه با زیربنای #عصمت و لوازم آن در معنای الهیِ امامت بدان قائل است و خداوند به خاتم الانبیاء صلیاللهعلیهوآله داده است ، همان را به ائمه اطهار علیهم السلام و وجود مقدس مهدی آل محمد عجل الله تعالی فرجه الشریف نیز داده است ؛
واضح است که اگر کسی قائل به خاتمیت پیغمبر نباشد حداقل مطلب این است که ایشان را مبعوث الهی میداند ، بدیهی است که اعتقاد به بعثت ، منهای نبوت ، عصمت و همهٔ خصوصیات آن را به دنبال خود دارد ، این بدان معنی است که قول به امامت آن حضرت برای یک شیعهٔ معتقد محفوظ است ؛
حال بر این اساس اگر مخالفین ما ، ائمه دیگر را به این معنا نپذیرند مجبور خواهند بود تا از تعبیر «یبعث الله» در کلام رسول خدا صلیالله علیه و آله ، مهدی عالم آل محمد علیه السلام را در معنای امامت یکی از #دوازده امامی که پیغمبر نسبت بدانان خبر داده است بپذیرند.
این یعنی اینکه یا باید قائل به فاصله هزار ساله بین عهد امامت و ولایت آن حضرت شد که البته چنین قولی به گفتار دیوانگان بیشتر شباهت دارد ؛ یا باید قائل به ولادت و غیبت و ظهور پس از غیبت گردید ، این راهی است که بنا بر مفاد حدیث چارهای جز پذیرش آن نداریم. (منظور این است که ممکن است عده ای بگویند امام عصر علیه السلام به دنیا آمده، غایب شده اند؛ سپس در آخر الزمان، به امامت مبعوث خواهند شد. در حالی که ایشان همواره امام و پس از امام عسکری علیه السلام، مبعوث بودهاند.)
------------
(**) همانگونه که در اسکن الحاقی مشاهده میکنید ابن تیمیه عبارتی را در متن حدیث آورده که خود علمای عامه هم تصریح کرده اند که این لفظ «اسم ابيه اسم ابي» از اضافات است:
🔸ورواه غير عاصم عن زر وهو عمرو بن مرة عن زر، كل هؤلاء رووا (اسمه اسمي) إلا ما كان من عبيد الله بن موسى عن زائدة عن عاصم فإنه قال فيه (واسم أبيه اسم أبي). ولا يرتاب اللبيب أن هذه الزيادة لا اعتبار بها مع اجتماع هؤلاء الأئمة على خلافها، والله أعلم.
... اين روايت را غير عاصم از طريق زر بن حبيش، عمرو بن مره از زر روايت كرده است. تمام اين راويان، روايت را با جمله «اسمه اسمي» نقل كردهاند؛ مگر عبيد الله بن موسى از طريق زائده از عاصم كه در روايت او جمله «واسم ابيه اسم ابي» آمده است. هيچ عاقلى شك ندارد كه اين جمله اضافه است و با توجه به اجتماع اين راويان بر خلاف آن، روايت او مورد اعتبار نيست.
📔 الگنجي الشافعي، الإمام الحافظ أبي عبد الله محمد بن يوسف بن محمد القرشي،۷ (متوفاي658هـ)، البيان في أخبار صاحب الزمان ص ۴۸۳.
↓جایگاه گنجی شافعی نزد عامه↓
ابن خلكان در ترجمه او مينويسد :
🔸الفخر الكنجي محمد بن يوسف بن محمد بن الفخر الكنجي نزيل دمشق عني بالحديث وسمع ورحل وحصل كان إماما محدثا .
محمد بن يوسف گنجي ... ساكن دمشق بود ، به علم حديث اعتنا ميكرد ، براي يادگيري آن از ديگران ميشنيد ، وبراي دانش بيشتر مسافرت ميكرد او پيشوا و محدث بود .
📔 الوافي بالوفيات ۱۴۸/۵
➖➖➖➖
@borrhan
Telegram
attach 📎
#منجی (۳۳۸)
#تجسیم
🟨 ظهور کامل نور وحی در فاران
✅ اثبات بشارت تورات درباره ظهور اسلام از حجاز
┄┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄
#قسمت_سوم
همانگونه که در قسمت قبل بیان شد ؛ رساله یهودا نیز که جزئی از کتب مقدس مسیحیان است در راستای همان بشارت توراتی ، سخن از این دارد که بنابر تعلیم خنوخ (ادریس نبی) خداوند با جمع بزرگی از فرشتگان بر ضد تبهکاران حکم خواهد کرد
باز هم در اینجا سخن از نزول هزاران فرشته و ... است.
📔رساله یهودا : بند ۱۳ _ ۱۵
«آری، اینان همچون امواج خروشان دریایند که اعمال ننگینشان را چون کف برمیآورند، و ستارگانی سرگردانند که تاریکی مطلق ابدی برایشان مقرر است. َخنوخ، که هفتم پس از آدم بود، دربارۀ همینها پیشگویی کرده، میگوید: «هان، خداوند با هزاران هزار فرشتۀ مقّدس خود میآید تا بر همگان داوری کند و همۀ بیدینان را به سبب تمامی کارهای خلاف دینداری که در بیدینی کردهاند، و به سزای جملۀ سخنان زشتی که گناهکاران بیدین بر ضد او گفتهاند، محکوم سازد.»
https://bible.com/bible/118/jud.1.13-15.NMV
✅🔚 باید دانست که در کتب یهود ، همانند بشارت مورد نظر ما از تورات ، بار ها سخن از ظهور و نور افشانی خداوند آمده است که لزوماً نباید همه آن ها را به معنای جسمانیت خدا حمل کرد.←بلکه منظور آن آمدن وحی و شریعت یا پیامبر یا قاضی الهی یا فرشته و ... است. در اینجا هم تجلی نور خدا در سینا و سعیر و فاران به معنای نزول هدایت و دین الهی میباشد.
موسی بن میمون (هارامبام) یکی از بزرگترین علمای تاریخ یهود در کتاب دالله الحائرین ، صفحه ۲۴ ، میگوید :
«هر عبرانی میداند که این عنوان خداوند برای فرشتگان و قاضیان تدبیر گر (داوران ، حکام الهی و ...) هم به کار رفته است.»
تصویر این عبات را در اسکن الحاقی میبینید.
🟨 حال پس از نقل شواهدی از موارد مشابه در راستای این بشارت نورانی ، تفسیر حبقوق نبی بر این بشارت را با هم بررسی میکنیم.
🔸در کتاب مقدس یهود و مسیحیت ، کتابی است به نام حَبَقوق نبی. این کتاب مربوط به دعایی است از حبقوق نبی و پاسخ خداوند به او درباره سرنوشت بشر و برپایی شریعت و ...
📔کتاب حبقوق ، باب ۱ : بند ۱
←وحی ای که حَبَقوقِ نبی دید.
https://bible.com/bible/118/hab.1.1.NMV
حبقوق نبی در دورانی می زیست که یهود دچار انحراف شده بود و شریعت الهی غریب بود. بابل کلدانی هم بر یهودیان مسلط شده بود و بر ایشان حمله میبرد؛
در این کتاب :
←ابتدا حبقوق علیهالسلام در درگاه الهی دعا و طلب میکند و از اوضاع نابسامان محیطش شکایت میکند↓
باب ۱ : بند ۴
«از این رو شریعت سست شده است و عدالت هرگز برقرار نمیشود. زیرا شریران پارسایان را احاطه میکنند؛ بنابراین عدالت منحرف میشود.
https://bible.com/bible/118/hab.1.4.NMV
←و سپس اشاره به حمله کلدانیان میکند↓
باب ۱ بند : ۱۰ _ ۵
«در میان ملل بنگرید و ملاحظه کنید! حیرت نمایید و در شگفت شوید! زیرا در ایام شما کاری میکنم که هرچند آن را به شما بازگویند هرگز باور نخواهید کرد. هان من کَلدانیان را برمیافرازم، آن قوم بیرحم و بیپروا را، که پهنۀ زمین را درمینوردند تا مسکنهایی را که از آن ایشان نیست، به تصرف درآورند. ایشان هولناک و مهیب اند، و قانون و منزلتشان از خودشان است. اسبانشان از یوزپلنگان چالاک ترند و از گرگان شب وحشی ترند. سوارانشان به پیش میتازند، و از دوردستها سر میرسند؛ همچون عقاب پرواز میکنند، و برای بلعیدن به سرعت فرود میآیند. جملۀ ایشان به جهت خشونت میآیند؛ سپاهیانشان رو به سوی پیش دارند، و اسیران را همچون ریگِ بیابان گرد میآورند. پادشاهان را به ریشخند میگیرند، و حکمرانان را تمسخر میکنند؛ بر همۀ قلعهها میخندند، و تلی از خاک برای تسخیر آنها بر پا میدارند. »
https://bible.com/bible/118/hab.1.5-10.NMV
←حبقوق نبی از خداوند میخواهد که شریعت و عدل را زنده کند↓
باب ۱ : بند ۱۲_۱۷
«ای یهوه، خدای من! ای قدوس من! آیا تو از ازل نیستی؟ پس نخواهیم مرد. ای خداوند، تو ایشان را به جهت داوری مقرر کردهای؛ ای صخره، تو ایشان را برای تنبیه برقرار داشتهای. چشمان تو پاکتر از آن است که بر شرارت بنگرد؛ تو بی انصافی را نظاره گر نمیتوانی شد؛ پس چرا خیانتکاران را تاب میآوری؟ و آنگاه که شریر پارساتر از خویش را فرو میبلعد، سکوت میکنی؟ تو انسان را همانند ماهیان دریا میسازی، همچون خزندگانی که حاکمی ندارند. او ایشان را به قلاب بالا میآورد و به دام خود میکشد و در تور خود جمع میکند. از این رو سرخوش است و شادی میکند. پس به تور خود قربانی تقدیم مینماید و برای دام خود بخور میسوزاند. زیرا عاید ِی او از آنها فربه میشود، و خوراک او لذیذ میگردد. آیا باید همچنان تور خود را خالی کند و به کشتار بیرحمانۀ ملتها ادامه دهد»
https://bible.com/bible/118/hab.1.12-17.NMV
«1⃣»
#تجسیم
🟨 ظهور کامل نور وحی در فاران
✅ اثبات بشارت تورات درباره ظهور اسلام از حجاز
┄┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄
#قسمت_سوم
همانگونه که در قسمت قبل بیان شد ؛ رساله یهودا نیز که جزئی از کتب مقدس مسیحیان است در راستای همان بشارت توراتی ، سخن از این دارد که بنابر تعلیم خنوخ (ادریس نبی) خداوند با جمع بزرگی از فرشتگان بر ضد تبهکاران حکم خواهد کرد
باز هم در اینجا سخن از نزول هزاران فرشته و ... است.
📔رساله یهودا : بند ۱۳ _ ۱۵
«آری، اینان همچون امواج خروشان دریایند که اعمال ننگینشان را چون کف برمیآورند، و ستارگانی سرگردانند که تاریکی مطلق ابدی برایشان مقرر است. َخنوخ، که هفتم پس از آدم بود، دربارۀ همینها پیشگویی کرده، میگوید: «هان، خداوند با هزاران هزار فرشتۀ مقّدس خود میآید تا بر همگان داوری کند و همۀ بیدینان را به سبب تمامی کارهای خلاف دینداری که در بیدینی کردهاند، و به سزای جملۀ سخنان زشتی که گناهکاران بیدین بر ضد او گفتهاند، محکوم سازد.»
https://bible.com/bible/118/jud.1.13-15.NMV
✅🔚 باید دانست که در کتب یهود ، همانند بشارت مورد نظر ما از تورات ، بار ها سخن از ظهور و نور افشانی خداوند آمده است که لزوماً نباید همه آن ها را به معنای جسمانیت خدا حمل کرد.←بلکه منظور آن آمدن وحی و شریعت یا پیامبر یا قاضی الهی یا فرشته و ... است. در اینجا هم تجلی نور خدا در سینا و سعیر و فاران به معنای نزول هدایت و دین الهی میباشد.
موسی بن میمون (هارامبام) یکی از بزرگترین علمای تاریخ یهود در کتاب دالله الحائرین ، صفحه ۲۴ ، میگوید :
«هر عبرانی میداند که این عنوان خداوند برای فرشتگان و قاضیان تدبیر گر (داوران ، حکام الهی و ...) هم به کار رفته است.»
تصویر این عبات را در اسکن الحاقی میبینید.
🟨 حال پس از نقل شواهدی از موارد مشابه در راستای این بشارت نورانی ، تفسیر حبقوق نبی بر این بشارت را با هم بررسی میکنیم.
🔸در کتاب مقدس یهود و مسیحیت ، کتابی است به نام حَبَقوق نبی. این کتاب مربوط به دعایی است از حبقوق نبی و پاسخ خداوند به او درباره سرنوشت بشر و برپایی شریعت و ...
📔کتاب حبقوق ، باب ۱ : بند ۱
←وحی ای که حَبَقوقِ نبی دید.
https://bible.com/bible/118/hab.1.1.NMV
حبقوق نبی در دورانی می زیست که یهود دچار انحراف شده بود و شریعت الهی غریب بود. بابل کلدانی هم بر یهودیان مسلط شده بود و بر ایشان حمله میبرد؛
در این کتاب :
←ابتدا حبقوق علیهالسلام در درگاه الهی دعا و طلب میکند و از اوضاع نابسامان محیطش شکایت میکند↓
باب ۱ : بند ۴
«از این رو شریعت سست شده است و عدالت هرگز برقرار نمیشود. زیرا شریران پارسایان را احاطه میکنند؛ بنابراین عدالت منحرف میشود.
https://bible.com/bible/118/hab.1.4.NMV
←و سپس اشاره به حمله کلدانیان میکند↓
باب ۱ بند : ۱۰ _ ۵
«در میان ملل بنگرید و ملاحظه کنید! حیرت نمایید و در شگفت شوید! زیرا در ایام شما کاری میکنم که هرچند آن را به شما بازگویند هرگز باور نخواهید کرد. هان من کَلدانیان را برمیافرازم، آن قوم بیرحم و بیپروا را، که پهنۀ زمین را درمینوردند تا مسکنهایی را که از آن ایشان نیست، به تصرف درآورند. ایشان هولناک و مهیب اند، و قانون و منزلتشان از خودشان است. اسبانشان از یوزپلنگان چالاک ترند و از گرگان شب وحشی ترند. سوارانشان به پیش میتازند، و از دوردستها سر میرسند؛ همچون عقاب پرواز میکنند، و برای بلعیدن به سرعت فرود میآیند. جملۀ ایشان به جهت خشونت میآیند؛ سپاهیانشان رو به سوی پیش دارند، و اسیران را همچون ریگِ بیابان گرد میآورند. پادشاهان را به ریشخند میگیرند، و حکمرانان را تمسخر میکنند؛ بر همۀ قلعهها میخندند، و تلی از خاک برای تسخیر آنها بر پا میدارند. »
https://bible.com/bible/118/hab.1.5-10.NMV
←حبقوق نبی از خداوند میخواهد که شریعت و عدل را زنده کند↓
باب ۱ : بند ۱۲_۱۷
«ای یهوه، خدای من! ای قدوس من! آیا تو از ازل نیستی؟ پس نخواهیم مرد. ای خداوند، تو ایشان را به جهت داوری مقرر کردهای؛ ای صخره، تو ایشان را برای تنبیه برقرار داشتهای. چشمان تو پاکتر از آن است که بر شرارت بنگرد؛ تو بی انصافی را نظاره گر نمیتوانی شد؛ پس چرا خیانتکاران را تاب میآوری؟ و آنگاه که شریر پارساتر از خویش را فرو میبلعد، سکوت میکنی؟ تو انسان را همانند ماهیان دریا میسازی، همچون خزندگانی که حاکمی ندارند. او ایشان را به قلاب بالا میآورد و به دام خود میکشد و در تور خود جمع میکند. از این رو سرخوش است و شادی میکند. پس به تور خود قربانی تقدیم مینماید و برای دام خود بخور میسوزاند. زیرا عاید ِی او از آنها فربه میشود، و خوراک او لذیذ میگردد. آیا باید همچنان تور خود را خالی کند و به کشتار بیرحمانۀ ملتها ادامه دهد»
https://bible.com/bible/118/hab.1.12-17.NMV
«1⃣»
Telegram
attach 📎
[ کانال برهان ]
@Elteja | اِلتجا – Sharhe Khotbeye Sheqsheqieh 02
Sharhe Khotbeye Sheqsheqieh 03
@Elteja | کانال اِلتجا
نگاهی به مظلومیتهای بیانتهای امیرالمومنین علیهالسلام در آینه خطبه شقشقیه - خلفای از پیش تعیین شدهٔ کودتای سقیفه
#قسمت_سوم
#خطبه_شقشقیه (۱۵)
#روابط (۱۱۹) #ابوبکر_شناسی (۵۱)
@borrhan
#قسمت_سوم
#خطبه_شقشقیه (۱۵)
#روابط (۱۱۹) #ابوبکر_شناسی (۵۱)
@borrhan
#شهادت حضرت زهرا #اسناد_غضب
#قدمت_فاطمیه #پیشگویی
#حضرت_محسن #مقتل_مادر
⁉️❔چرا شیعه میگوید :
شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها؟؟
#قسمت_سوم
┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄
🔻منطق شیعیان در به کارگیري واژه «شهادت» برای اشاره به درگذشت حضرت زهراعلیهالسلام، بر چهار دیدگاه تاریخی به هم پیوسته استوار میباشد.
در اینجا اولین باور تاریخی با عنوان «حضرت زهرا علیهالسلام توسط عوامل دستگاه حاکم مجروح شدهاند.»
و در قسمت دوم ، باور دوم با موضوع «جراحت حضرت زهراعلیهالسلام شدید بوده است» بررسی شد
🔻باور تاریخی سوم
«جراحت حضرت زهراعلیهالسلام به درگذشت ایشان منجر شده است.»
برخی نمونهها:
➖سند شماره 1
ابن قُولُویه قمی (متوفّاي 367)
در کتاب «کامل الزیارات» (ص ،333 چاپ: المرتضویه، نجف) از امام صادق علیهالسلام نقل میکند که جبرئیل علیهالسلام خطاب به رسول خداصلّی الله علیه وآله چنین خبر داد:
🔸و أما ابنَـتُک فَـتُظْلَم و تُحرَم و یؤْخَذُ حـقُّها غَصباً الَّذي تَجعلُه لَها و تُضْرَب و هی حاملٌ و یدخَلُ علی حرِیمها و منْزِلـِها بِغَیرِ إذْن،ٍ ثُم یمسها هوانٌ و ذُلٌّ، ثُم لاتَجِد مانعاً و تَطْرَح ما فی بـطْنها منْ الضَرْبِ و تَموت منْ ذلک الضَرْب...ِ
#ترجمه «و اما دخترت؛ مورد ستم واقع میشود و محروم میگردد و حقّش غاصبانه گرفته میشود؛ همان حقّی که تو برایش قرار میدهی. و در حالی که باردار است، او را میزنند و به حریم و خانه اش بدون اجازه وارد میشوند. سپس [از جهت ورود مهاجمان به خانهاش] به او خواری و ذلّت میرسد، بعد هم [مدافع و ] بازدارندهاي نمییابد و به جهت کوفته شدن، فرزندی را که در بطن دارد، فرو میاندازد و به دلیل آن ضربه، از دنیا میرود...»
➖سند شماره 2
شیخ صدوق (متوفّاي 381) در کتاب «الأمالی» (ص100 مجلس24 چاپ: أعلمی، بیروت) از رسول خداصلّی الله علیه وآله نقل میکند که آن حضرت فرمودند:
🔸و إنِّی لَما رأیتُها ذَکَرْت ما یصنَع بِها بعدي کَأنِّی بِها و قَد دخَلَ الذُلُّ بیتَها و انْتُهِکَت حرْمتُها و غُصبت حـقُّها و منعت إرثُها و کُسرَ جنْبها (و کُسرَت جنْبتُها) و أسقَطَت جنینَها و هی تُنادي: یا محمداه! فَلا تُجاب، و تَستَغیثُ فَلا تُغاث...ُفَتَقْدم علَی محزُونَۀً مکْرُوبۀً مغْمومۀً مغْصوبۀً مـقْتُولَه.
#ترجمه : «هرگاه که او را میبینم، به یاد میآورم که بعد از من با او چه رفتاري میشود و همانند این است که من با او هستم و مینگرم که اهانت، وارد خانه اش شده و حرمتش هتک گردیده و حقّش غصب شده و ارثش گرفته شده است. پهلویش شکسته و جنینش سقط شده است. این در حالی است که مرا به اندوه میخوانَد. ولی جواب داده نمیشود و کمک میخواهد و کسی او را یاري نمیدهد... سپس بر من وارد میشود در حالی که غصه دار و داغدار و ناراحت است. حقّ او را به ظلم گرفتهاند و او را به قتل رساندهاند.»(۱)
➖سند شماره 3
محمد بن جریر طبري امامی صغیر (متوفّاي بعد از 390) در کتاب «دلائل الإمامه» (طبع قدیم: ص 45 / طبع جدید: ص ،134 چاپ: مؤسسه بعثت، قم ) از امام صادق علیه السلام نقل میکند که آن حضرت علیه السلام فرمودند:
🔸و کانَ سبب وفاتها أنَّ قُنْفُذاً مولی عمرَ لَکَزَها بِنَعلِ السیف بِأمرِه، فَأسقَطَت محسناً و مرِضَت منْ ذلک مرَضاً شَدیدا...
#ترجمه : «و دلیل وفات آن بانو این بود که قُنْفُذ ـ غلام عمر ـ به دستور او با نعل شمشیر (آهنی که انتهاي غلاف شمشیر است) بر آن بانو به شدت ضربهاي زد؛ لذا محسن را سقط نمود و از این جهت، به سختی بیمار شد...»
➖سند شماره 4
محمد بن جریر طبري امامی صغیر (متوفّاي بعد از 390) در کتاب «نوادر المعجزات» (طبع جدید: ص 97 – 98 چاپ: مؤسسۀ الإمام المهدي علیه السلام، قم) نقل میکند:
🔸فَلَما قُبِض رسولُ اللهِ صلّی الله علیه وآله و جري ما جري فی یومِ دخُولِ الْقَومِ علَیها دارها و إخْراجِ ابنِ عمها أمیرِالْمؤْمنینَ علیهالسلام و ما لَحقَها منْ الرَجلِ أسقَطَت بِه ولَداً تَماماً و کانَ ذلک أصلَ مرَضها و وفاتها.
#ترجمه : «وقتی رسول خداصلّی الله علیه وآله جان سپرد و آن ماجراها در روز وارد شدنِ جماعت به خانه آن بانو و بیرون کشاندن پسرعمویش امیرالمؤمنین علیه السلام و آن بلایی که از ناحیه آن مرد به او رسید، اتّفاق افتاد؛ فرزند کاملی را سقط کرد و این مسأله، ریشه بیماري و وفات آن بانو بود.»
➖سند شماره 5
کفعمی (متوفّاي 905) در کتاب «مصباح» صفحه 522 (میتوان گفت: کتاب «مصباح» به میراث مکتوب قرن 9 هجري تعلّق دارد) نقل میکند:
🔸إنَّ سبب وفاتهاعلیهالسلام هو أنَّها ضُرِبت و أسـقَطَت.
#ترجمه : همانا سبب درگذشت آن بانو این است که وي ضربه خورد، کوفته شد و سقط جنین کرد.
۱ـ علاقمندان برای مطالعه تفصیلی درباره نقل این حدیث توسط «جوینی شافعی» به کتاب «دانشنامه شهادت حضرت زهرا س»، بخش یکم، کتاب دوم مراجعه کنند.
➖➖➖➖
@borrhan
#قدمت_فاطمیه #پیشگویی
#حضرت_محسن #مقتل_مادر
⁉️❔چرا شیعه میگوید :
شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها؟؟
#قسمت_سوم
┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄
🔻منطق شیعیان در به کارگیري واژه «شهادت» برای اشاره به درگذشت حضرت زهراعلیهالسلام، بر چهار دیدگاه تاریخی به هم پیوسته استوار میباشد.
در اینجا اولین باور تاریخی با عنوان «حضرت زهرا علیهالسلام توسط عوامل دستگاه حاکم مجروح شدهاند.»
و در قسمت دوم ، باور دوم با موضوع «جراحت حضرت زهراعلیهالسلام شدید بوده است» بررسی شد
🔻باور تاریخی سوم
«جراحت حضرت زهراعلیهالسلام به درگذشت ایشان منجر شده است.»
برخی نمونهها:
➖سند شماره 1
ابن قُولُویه قمی (متوفّاي 367)
در کتاب «کامل الزیارات» (ص ،333 چاپ: المرتضویه، نجف) از امام صادق علیهالسلام نقل میکند که جبرئیل علیهالسلام خطاب به رسول خداصلّی الله علیه وآله چنین خبر داد:
🔸و أما ابنَـتُک فَـتُظْلَم و تُحرَم و یؤْخَذُ حـقُّها غَصباً الَّذي تَجعلُه لَها و تُضْرَب و هی حاملٌ و یدخَلُ علی حرِیمها و منْزِلـِها بِغَیرِ إذْن،ٍ ثُم یمسها هوانٌ و ذُلٌّ، ثُم لاتَجِد مانعاً و تَطْرَح ما فی بـطْنها منْ الضَرْبِ و تَموت منْ ذلک الضَرْب...ِ
#ترجمه «و اما دخترت؛ مورد ستم واقع میشود و محروم میگردد و حقّش غاصبانه گرفته میشود؛ همان حقّی که تو برایش قرار میدهی. و در حالی که باردار است، او را میزنند و به حریم و خانه اش بدون اجازه وارد میشوند. سپس [از جهت ورود مهاجمان به خانهاش] به او خواری و ذلّت میرسد، بعد هم [مدافع و ] بازدارندهاي نمییابد و به جهت کوفته شدن، فرزندی را که در بطن دارد، فرو میاندازد و به دلیل آن ضربه، از دنیا میرود...»
➖سند شماره 2
شیخ صدوق (متوفّاي 381) در کتاب «الأمالی» (ص100 مجلس24 چاپ: أعلمی، بیروت) از رسول خداصلّی الله علیه وآله نقل میکند که آن حضرت فرمودند:
🔸و إنِّی لَما رأیتُها ذَکَرْت ما یصنَع بِها بعدي کَأنِّی بِها و قَد دخَلَ الذُلُّ بیتَها و انْتُهِکَت حرْمتُها و غُصبت حـقُّها و منعت إرثُها و کُسرَ جنْبها (و کُسرَت جنْبتُها) و أسقَطَت جنینَها و هی تُنادي: یا محمداه! فَلا تُجاب، و تَستَغیثُ فَلا تُغاث...ُفَتَقْدم علَی محزُونَۀً مکْرُوبۀً مغْمومۀً مغْصوبۀً مـقْتُولَه.
#ترجمه : «هرگاه که او را میبینم، به یاد میآورم که بعد از من با او چه رفتاري میشود و همانند این است که من با او هستم و مینگرم که اهانت، وارد خانه اش شده و حرمتش هتک گردیده و حقّش غصب شده و ارثش گرفته شده است. پهلویش شکسته و جنینش سقط شده است. این در حالی است که مرا به اندوه میخوانَد. ولی جواب داده نمیشود و کمک میخواهد و کسی او را یاري نمیدهد... سپس بر من وارد میشود در حالی که غصه دار و داغدار و ناراحت است. حقّ او را به ظلم گرفتهاند و او را به قتل رساندهاند.»(۱)
➖سند شماره 3
محمد بن جریر طبري امامی صغیر (متوفّاي بعد از 390) در کتاب «دلائل الإمامه» (طبع قدیم: ص 45 / طبع جدید: ص ،134 چاپ: مؤسسه بعثت، قم ) از امام صادق علیه السلام نقل میکند که آن حضرت علیه السلام فرمودند:
🔸و کانَ سبب وفاتها أنَّ قُنْفُذاً مولی عمرَ لَکَزَها بِنَعلِ السیف بِأمرِه، فَأسقَطَت محسناً و مرِضَت منْ ذلک مرَضاً شَدیدا...
#ترجمه : «و دلیل وفات آن بانو این بود که قُنْفُذ ـ غلام عمر ـ به دستور او با نعل شمشیر (آهنی که انتهاي غلاف شمشیر است) بر آن بانو به شدت ضربهاي زد؛ لذا محسن را سقط نمود و از این جهت، به سختی بیمار شد...»
➖سند شماره 4
محمد بن جریر طبري امامی صغیر (متوفّاي بعد از 390) در کتاب «نوادر المعجزات» (طبع جدید: ص 97 – 98 چاپ: مؤسسۀ الإمام المهدي علیه السلام، قم) نقل میکند:
🔸فَلَما قُبِض رسولُ اللهِ صلّی الله علیه وآله و جري ما جري فی یومِ دخُولِ الْقَومِ علَیها دارها و إخْراجِ ابنِ عمها أمیرِالْمؤْمنینَ علیهالسلام و ما لَحقَها منْ الرَجلِ أسقَطَت بِه ولَداً تَماماً و کانَ ذلک أصلَ مرَضها و وفاتها.
#ترجمه : «وقتی رسول خداصلّی الله علیه وآله جان سپرد و آن ماجراها در روز وارد شدنِ جماعت به خانه آن بانو و بیرون کشاندن پسرعمویش امیرالمؤمنین علیه السلام و آن بلایی که از ناحیه آن مرد به او رسید، اتّفاق افتاد؛ فرزند کاملی را سقط کرد و این مسأله، ریشه بیماري و وفات آن بانو بود.»
➖سند شماره 5
کفعمی (متوفّاي 905) در کتاب «مصباح» صفحه 522 (میتوان گفت: کتاب «مصباح» به میراث مکتوب قرن 9 هجري تعلّق دارد) نقل میکند:
🔸إنَّ سبب وفاتهاعلیهالسلام هو أنَّها ضُرِبت و أسـقَطَت.
#ترجمه : همانا سبب درگذشت آن بانو این است که وي ضربه خورد، کوفته شد و سقط جنین کرد.
۱ـ علاقمندان برای مطالعه تفصیلی درباره نقل این حدیث توسط «جوینی شافعی» به کتاب «دانشنامه شهادت حضرت زهرا س»، بخش یکم، کتاب دوم مراجعه کنند.
➖➖➖➖
@borrhan