#حرکت_حسینی [16]
#حکومت_علوی [47]
⁉️ هدف سیدالشهدا علیه السلام از #خروج چه بود؟؟
✅ إنّی ما خَرَجتُ اَشِراً و لا بَطِراً و لا مُفسِداً و لا ظالِماً، اِنَّما خَرَجتُ لِطَلَبِ الاصلاحِ فی اُمَّهِ جَدّی، اُریدُ اَن آمُرَ بِالمَعرُوفِ و اَنهی عَنِ المنکَرِ وَ اَسیرَ بِسیرهِ جَدّی وَ اَبی عَلیَّ بن اَبی طالبٍ.
〰〰▪️〰〰〰〰〰
برای یافتن پاسخ به این سوال،
بهترین و دقیقترین جواب ، جستجو در منابع تاریخی و روایی و یافتن پاسخ از لسان مبارک خود آن حضرت است؛
☑️ با پیگیری دقیق این مباحث درخواهید یافت، علت خروج آن حضرت #ترک_بیعت با #یزید لعین تا سرحد شهادت بوده است؛
و به هیچ عنوان خروج حضرتش برخلاف برخی ادعاها ، مانند ادعای امثال آقای #صالحی_نجف_آبادی در کتاب <شهید جاوید> به جهت تشکیل حکومت نبوده و قیام بالسیف بدین معنا نفرمودهاند؛
☑️ شأن امام هدایتگری است و حکومت و این مسائل اهمیتی در مقابل «هدایت» که هدف اولیاء الهی است، ندارد.
〰〰〰〰〰〰
✍..امام همهء راههای هدایت و ارشاد به راه راست را به کار بردند تا از #جنگ #جلوگیری نمایند؛
امام با انواع روشها قصد اصلاح و هدایت سپاه اموی را داشتند ولی آنها از جمله عمر سعد، امتناع و استکبار ورزیدند؛
عمر بن سعد با بیشرمی تمام در صبح روز دهم، به حالت غرور ایستاد و #اولین تیر را به سوی خیمههای حسینی پرتاب کرد و گفت:
❌ نزد امیر شهادت دهید که من اولین کسی بودم که تیر انداختم.
(اللهوف فی قتلی الطفوف۴۲- تاریخ طبری ۳۳/۴- کامل ابن اثیر۲۸۹/۳)
👈👈 بعد از آن تیرها چون #باران از سوی سپاه اموی به سوی امام حسین علیه السلام سرازیر شد.
👈👈 امام علیهالسلام تا زمانی که راهی بهتر سراغ داشتند، از جنگ و خونریزی خودداری فرمودند.
لذا بارها به اصحاب خود فرمودند:
💠 من اکراه دارم که جنگ را با ایشان بیاغازم.
اما زمانی که تیر را همچون باران به سوی سپاهش روانه ساختند تا جایی که حتی بر طناب خیمهها تیر نشست،
اذن جنگ به اصحاب خود دادند و فرمودند::
💠 خداوند شما را رحمت کند! به سوی مرگی که #حتمی است، برخیزید که این تیرها، پیکهای این گروه به سوی شماست.
(اللهوف فی قتلی الطفوف۴۲)
_
پ.ن: به سفیر سالار شهیدان جناب مسلم بن عقیل بنگرید!
اگر مسلم به امر امام، در پی حکومت بود، بیشک آن هنگام که در خانه هانی شرایط برای #ترور ابنزیاد فراهم شد،
او را از پشت مورد حمله قرار میداد و امت و اسلام را از شر او راحت میساخت!
و زمینه را برای به دست گرفتن حکومت برای امام هموار مینمود،
اما او به جهت ایمان و عقیدهاش و به سبب تربیت علوی، حمله ناجوانمردانه را با ایمان مهار نمود؛
این کلام امیرالمومنین او را از این عمل بازداشت::
💠 ایمان، مانع حملهء ناجوانمردانه است ؛ مومن به ناحق(از پشت) حمله نمیکند.
✅ این است سیرهء اهل بیت علیهمالسلام، امامان هیچگاه برای گرفتن مسند خلافت ظاهری ، که حق الهی ایشان است، به زور متوسل نمیشوند و با جنگیدن تشکیلحکومت نمیدهند؛ علت را میتوان در این کلام نورانی و بسیار عمیق امیرالمومنین علی علیه السلام یافت که فرمود: خوارج ، نتیجهء #فتوحات بیرویهاند.
از این رو است که میبینیم امام حسین علیهالسلام میفرمایند:
💠 #تنها برای سامان بخشیدن در امت جدم #خروج کردهام (=از وطن خود خارج شدم) ؛ برای آنکه امر به معروف و نهی از منکر کنم و به سیرهء #جد و #پدرم عمل کنم.
✅ این است سیرهء جدش رسول خدا صلی الله علیه و آله و پدرش امیرالمومنین علی بن ابیطالب علیهماالسلام
➖➖➖➖➖➖➖➖
✔️ این مجموعه را پیگیری فرمائید!
@borrhan
#حکومت_علوی [47]
⁉️ هدف سیدالشهدا علیه السلام از #خروج چه بود؟؟
✅ إنّی ما خَرَجتُ اَشِراً و لا بَطِراً و لا مُفسِداً و لا ظالِماً، اِنَّما خَرَجتُ لِطَلَبِ الاصلاحِ فی اُمَّهِ جَدّی، اُریدُ اَن آمُرَ بِالمَعرُوفِ و اَنهی عَنِ المنکَرِ وَ اَسیرَ بِسیرهِ جَدّی وَ اَبی عَلیَّ بن اَبی طالبٍ.
〰〰▪️〰〰〰〰〰
برای یافتن پاسخ به این سوال،
بهترین و دقیقترین جواب ، جستجو در منابع تاریخی و روایی و یافتن پاسخ از لسان مبارک خود آن حضرت است؛
☑️ با پیگیری دقیق این مباحث درخواهید یافت، علت خروج آن حضرت #ترک_بیعت با #یزید لعین تا سرحد شهادت بوده است؛
و به هیچ عنوان خروج حضرتش برخلاف برخی ادعاها ، مانند ادعای امثال آقای #صالحی_نجف_آبادی در کتاب <شهید جاوید> به جهت تشکیل حکومت نبوده و قیام بالسیف بدین معنا نفرمودهاند؛
☑️ شأن امام هدایتگری است و حکومت و این مسائل اهمیتی در مقابل «هدایت» که هدف اولیاء الهی است، ندارد.
〰〰〰〰〰〰
✍..امام همهء راههای هدایت و ارشاد به راه راست را به کار بردند تا از #جنگ #جلوگیری نمایند؛
امام با انواع روشها قصد اصلاح و هدایت سپاه اموی را داشتند ولی آنها از جمله عمر سعد، امتناع و استکبار ورزیدند؛
عمر بن سعد با بیشرمی تمام در صبح روز دهم، به حالت غرور ایستاد و #اولین تیر را به سوی خیمههای حسینی پرتاب کرد و گفت:
❌ نزد امیر شهادت دهید که من اولین کسی بودم که تیر انداختم.
(اللهوف فی قتلی الطفوف۴۲- تاریخ طبری ۳۳/۴- کامل ابن اثیر۲۸۹/۳)
👈👈 بعد از آن تیرها چون #باران از سوی سپاه اموی به سوی امام حسین علیه السلام سرازیر شد.
👈👈 امام علیهالسلام تا زمانی که راهی بهتر سراغ داشتند، از جنگ و خونریزی خودداری فرمودند.
لذا بارها به اصحاب خود فرمودند:
💠 من اکراه دارم که جنگ را با ایشان بیاغازم.
اما زمانی که تیر را همچون باران به سوی سپاهش روانه ساختند تا جایی که حتی بر طناب خیمهها تیر نشست،
اذن جنگ به اصحاب خود دادند و فرمودند::
💠 خداوند شما را رحمت کند! به سوی مرگی که #حتمی است، برخیزید که این تیرها، پیکهای این گروه به سوی شماست.
(اللهوف فی قتلی الطفوف۴۲)
_
پ.ن: به سفیر سالار شهیدان جناب مسلم بن عقیل بنگرید!
اگر مسلم به امر امام، در پی حکومت بود، بیشک آن هنگام که در خانه هانی شرایط برای #ترور ابنزیاد فراهم شد،
او را از پشت مورد حمله قرار میداد و امت و اسلام را از شر او راحت میساخت!
و زمینه را برای به دست گرفتن حکومت برای امام هموار مینمود،
اما او به جهت ایمان و عقیدهاش و به سبب تربیت علوی، حمله ناجوانمردانه را با ایمان مهار نمود؛
این کلام امیرالمومنین او را از این عمل بازداشت::
💠 ایمان، مانع حملهء ناجوانمردانه است ؛ مومن به ناحق(از پشت) حمله نمیکند.
✅ این است سیرهء اهل بیت علیهمالسلام، امامان هیچگاه برای گرفتن مسند خلافت ظاهری ، که حق الهی ایشان است، به زور متوسل نمیشوند و با جنگیدن تشکیلحکومت نمیدهند؛ علت را میتوان در این کلام نورانی و بسیار عمیق امیرالمومنین علی علیه السلام یافت که فرمود: خوارج ، نتیجهء #فتوحات بیرویهاند.
از این رو است که میبینیم امام حسین علیهالسلام میفرمایند:
💠 #تنها برای سامان بخشیدن در امت جدم #خروج کردهام (=از وطن خود خارج شدم) ؛ برای آنکه امر به معروف و نهی از منکر کنم و به سیرهء #جد و #پدرم عمل کنم.
✅ این است سیرهء جدش رسول خدا صلی الله علیه و آله و پدرش امیرالمومنین علی بن ابیطالب علیهماالسلام
➖➖➖➖➖➖➖➖
✔️ این مجموعه را پیگیری فرمائید!
@borrhan
#حرکت_حسینی [23]
⁉️ هدف سیدالشهداء علیه السلام از #خروج چه بود؟؟
〰〰▪️〰〰〰〰〰
✍... پس از آنکه امام حسین علیه السلام از بیعت با یزید امتناع فرمودند، ماندن در مدینه دیگر به صلاح ایشان نبود؛
خطر جدی حضرت را تهدید میکرد و ایشان #مجبور بودند برای حفظ جان خویش از #مدینه خارج شوند.
چرا که آنها یا حضرت را مجبور به بیعت میکردند و یا ایشان را به قتل میرساندند، و چون حضرت حاضر به بیعت نبودند،
#چارهای #جز خروج از مدینه #نداشتند ؛
یزید به حاکم مدینه نوشته بود:
❌ هر چه زودتر پاسخ نامه را همراه با سر بریدهء حسین بن علی به من برسان؛
(امالی صدوق/۱۵۱- مقتل خوارزمی۱۸۵/۱)
لذا امام مصمم شدند که از مدینه خارج شوند.
این ظاهر قضیه بود، اما #باطن آن مربوط میشود به انجام امر الهی؛
لذا سیدالشهداء سلام الله علیه طلوع فجرِ ۲۸ رجب از مدینه ، از #شاهراه اصلی و #جاده_عمومی به همراه #خانواده خود خارج گردیدند و به سمت مکه به راه افتادند.
📌 پ.ن :
👈 جالب است بدانید عبدالله بن زبیر لع ، که او نیز از بیعت با یزید امتناع نمود، از مدینه خارج شد ولی از طریق راههای فرعی از مدینه گریخت و حتی به امام حسین علیه السلام توصیه نمود که ایشان نیز از طریق راههای فرعی خود را به مکه برسانند؛
اما امام با نظر عبدالله بن زیبر - فرزند شوم زبیر - مخالفت فرمودند.
👈👈 همین رویکرد حضرت ، راهنمای ماست در تشخیص انگیزهء خروج ایشان،
اگر امام قصد انجام کارهای غافلگیرانه برای خلافت #یزید را داشتند و قصد گرفتن قدرت، عاقلانه آن بود که #مخفیانه عمل فرمایند.
__
⬇️ برای بررسی دقیقتر علل #خروج آن حضرت از مدینه، به مدلول برخی از آثار تاریخی و کلمات آن حضرت در این زمینه توجه کنید:
- قرائت آیهء شریفهء ۲۱/قصص، در هنگام خروج از مدینه و ورود به مکه،
و اشاره به حضرت موسی علی نبینا و آله و علیهالسلام و خوف و هراس او از فرعونیان که به روشنی دلالت دارد بر خطر جدی که حضرت را تهدید میکرده، که ناچار برای حفظ جان از مدینه خارج شده اند.
(مناقب۲۴۱/۳-فتوح ابن اعثم۲۲/۵)
- حضرت به ابن عباس فرمودند:
چه میگویی دربارهء کسانی که فرزند دختر پیامبر را از خانه و آشیانه و زادگاهش ، از حرم پیامبر بیرون کرده، آسایش و امنیت را از او سلب نموده، میخواهند خونش را بریزند و او را به قتل برسانند؟
(فتوح ابن اعثم۲۴/۵)
- از حضرت پرسیدند چرا به مکه آمدید؟ فرمودند: به خدا و خانهء خدا پناهنده شدم.
(تذکرة الخواص٢١٤)
👈 امام سوم شعبان وارد مکه شدند، در مدت اقامت چند ماهه حضرت در مکه، پیشنهاد افرادی مانند محمد حنفیه و ابن عباس این بود که ماندن در مکه باعث حفظ احترام آن حضرت میشود؛
اما حضرت به آنان از توطئهء دشمنان خبر دادند ،
حضرت میدانستند که نقشهء عوامل #یزید این است که ایشان را در مناسک حج به قتل برسانند،
لذا برای #حفظ جان خویش و محفوظ ماندن #حرمت خانه خدا از مکه خارج شدند و اینجا نیز پیامبر رحمت صلی الله علیه و آله در رویا به آن حضرت دستور فرمودند تا از مکه خارج شوند.
⬇️ در ادامه به مدلول برخی دیگر از آثار تاریخی مرتبط با این مطلب دقت فرمایید:
- امام حسین علیه السلام به محمد حنفیه فرمودند:
خوف آن دارم که [ماموران] یزید مرا غافلگیر کرده، به قتل برسانند و حرمت حرم به کشته شدن من در آن شکسته شود....
(لهوف۳۹ و..)
- فرزدق پرسید: چرا برای مراسم حج در مکه نمانید و بار سفر بستهاید؟
حضرت فرمودند: زیرا میخواستند مرا دستگیر کنند.
(ارشاد۶۶/۲ و...)
و بنا به نقلی فرمودند: من از شر آنان در امان نبودم.
(ترجمة الامام الحسين من طبقات ابن سعد٦٣)
- ابن عباس در نامهای به یزید متذکر شد که: تو باعث شدی امام حسین از مدینه به مکه برود و افرادی را فرستادی تا ایشان را در مکه به قتل برسانند و چنان در کار خویش پایداری نمودی که ایشان مجبور شد مکه را به قصد عراق ترک نماید و ایشان با خوف و هراس از مکه بیرون رفت.
(بحارالانوار ۳۲۳/۴۵ و...)
- یزید لشکری عظیم ترتیب داده بود که بین حاجیان باشد و اگر توانستند امام حسین علیه السلام را در مکه دستگیر کنند و گرنه او را غافلگیر کرده و به قتل برسانند.
حتی او جداگانه 30 نفر از شیاطین بنیامیه را بین حجاج فرستاده بود تا به هر کیفیتی شده حضرت را ترور کنند.
(بحارالانوار ۹۹/۴۵)
- عمرو بن سعید با لشکری انبوه 1 روز قبل از عرفه به مکه رفت، او از طرف یزید به قتال و مبارزه با امام حسین علیه السلام مامور شده بود، حضرت همان روز از مکه خارج شدند.
(بحارالانوار۹۹/۴۵ و...)
〰〰〰〰〰〰〰
⁉️‼️اهل انصاف پاسخ دهند:
به راستی با توجه به مشی سالار شهیدان و این همه دلایل واضح و روشن، صرفنظر از علم قطعی حضرتش به شهادت در سرزمین کربلا،
ادعا و اصرار امثال نویسنده کتاب شهید جاوید
- #صالحی_نجف_آبادی -
مبنی بر انگیزه قیام برای تشکیل حکومت ، برای خروج آن حضرت از وطن،
چگونه توجیه میشود؟
@borrhan
⁉️ هدف سیدالشهداء علیه السلام از #خروج چه بود؟؟
〰〰▪️〰〰〰〰〰
✍... پس از آنکه امام حسین علیه السلام از بیعت با یزید امتناع فرمودند، ماندن در مدینه دیگر به صلاح ایشان نبود؛
خطر جدی حضرت را تهدید میکرد و ایشان #مجبور بودند برای حفظ جان خویش از #مدینه خارج شوند.
چرا که آنها یا حضرت را مجبور به بیعت میکردند و یا ایشان را به قتل میرساندند، و چون حضرت حاضر به بیعت نبودند،
#چارهای #جز خروج از مدینه #نداشتند ؛
یزید به حاکم مدینه نوشته بود:
❌ هر چه زودتر پاسخ نامه را همراه با سر بریدهء حسین بن علی به من برسان؛
(امالی صدوق/۱۵۱- مقتل خوارزمی۱۸۵/۱)
لذا امام مصمم شدند که از مدینه خارج شوند.
این ظاهر قضیه بود، اما #باطن آن مربوط میشود به انجام امر الهی؛
لذا سیدالشهداء سلام الله علیه طلوع فجرِ ۲۸ رجب از مدینه ، از #شاهراه اصلی و #جاده_عمومی به همراه #خانواده خود خارج گردیدند و به سمت مکه به راه افتادند.
📌 پ.ن :
👈 جالب است بدانید عبدالله بن زبیر لع ، که او نیز از بیعت با یزید امتناع نمود، از مدینه خارج شد ولی از طریق راههای فرعی از مدینه گریخت و حتی به امام حسین علیه السلام توصیه نمود که ایشان نیز از طریق راههای فرعی خود را به مکه برسانند؛
اما امام با نظر عبدالله بن زیبر - فرزند شوم زبیر - مخالفت فرمودند.
👈👈 همین رویکرد حضرت ، راهنمای ماست در تشخیص انگیزهء خروج ایشان،
اگر امام قصد انجام کارهای غافلگیرانه برای خلافت #یزید را داشتند و قصد گرفتن قدرت، عاقلانه آن بود که #مخفیانه عمل فرمایند.
__
⬇️ برای بررسی دقیقتر علل #خروج آن حضرت از مدینه، به مدلول برخی از آثار تاریخی و کلمات آن حضرت در این زمینه توجه کنید:
- قرائت آیهء شریفهء ۲۱/قصص، در هنگام خروج از مدینه و ورود به مکه،
و اشاره به حضرت موسی علی نبینا و آله و علیهالسلام و خوف و هراس او از فرعونیان که به روشنی دلالت دارد بر خطر جدی که حضرت را تهدید میکرده، که ناچار برای حفظ جان از مدینه خارج شده اند.
(مناقب۲۴۱/۳-فتوح ابن اعثم۲۲/۵)
- حضرت به ابن عباس فرمودند:
چه میگویی دربارهء کسانی که فرزند دختر پیامبر را از خانه و آشیانه و زادگاهش ، از حرم پیامبر بیرون کرده، آسایش و امنیت را از او سلب نموده، میخواهند خونش را بریزند و او را به قتل برسانند؟
(فتوح ابن اعثم۲۴/۵)
- از حضرت پرسیدند چرا به مکه آمدید؟ فرمودند: به خدا و خانهء خدا پناهنده شدم.
(تذکرة الخواص٢١٤)
👈 امام سوم شعبان وارد مکه شدند، در مدت اقامت چند ماهه حضرت در مکه، پیشنهاد افرادی مانند محمد حنفیه و ابن عباس این بود که ماندن در مکه باعث حفظ احترام آن حضرت میشود؛
اما حضرت به آنان از توطئهء دشمنان خبر دادند ،
حضرت میدانستند که نقشهء عوامل #یزید این است که ایشان را در مناسک حج به قتل برسانند،
لذا برای #حفظ جان خویش و محفوظ ماندن #حرمت خانه خدا از مکه خارج شدند و اینجا نیز پیامبر رحمت صلی الله علیه و آله در رویا به آن حضرت دستور فرمودند تا از مکه خارج شوند.
⬇️ در ادامه به مدلول برخی دیگر از آثار تاریخی مرتبط با این مطلب دقت فرمایید:
- امام حسین علیه السلام به محمد حنفیه فرمودند:
خوف آن دارم که [ماموران] یزید مرا غافلگیر کرده، به قتل برسانند و حرمت حرم به کشته شدن من در آن شکسته شود....
(لهوف۳۹ و..)
- فرزدق پرسید: چرا برای مراسم حج در مکه نمانید و بار سفر بستهاید؟
حضرت فرمودند: زیرا میخواستند مرا دستگیر کنند.
(ارشاد۶۶/۲ و...)
و بنا به نقلی فرمودند: من از شر آنان در امان نبودم.
(ترجمة الامام الحسين من طبقات ابن سعد٦٣)
- ابن عباس در نامهای به یزید متذکر شد که: تو باعث شدی امام حسین از مدینه به مکه برود و افرادی را فرستادی تا ایشان را در مکه به قتل برسانند و چنان در کار خویش پایداری نمودی که ایشان مجبور شد مکه را به قصد عراق ترک نماید و ایشان با خوف و هراس از مکه بیرون رفت.
(بحارالانوار ۳۲۳/۴۵ و...)
- یزید لشکری عظیم ترتیب داده بود که بین حاجیان باشد و اگر توانستند امام حسین علیه السلام را در مکه دستگیر کنند و گرنه او را غافلگیر کرده و به قتل برسانند.
حتی او جداگانه 30 نفر از شیاطین بنیامیه را بین حجاج فرستاده بود تا به هر کیفیتی شده حضرت را ترور کنند.
(بحارالانوار ۹۹/۴۵)
- عمرو بن سعید با لشکری انبوه 1 روز قبل از عرفه به مکه رفت، او از طرف یزید به قتال و مبارزه با امام حسین علیه السلام مامور شده بود، حضرت همان روز از مکه خارج شدند.
(بحارالانوار۹۹/۴۵ و...)
〰〰〰〰〰〰〰
⁉️‼️اهل انصاف پاسخ دهند:
به راستی با توجه به مشی سالار شهیدان و این همه دلایل واضح و روشن، صرفنظر از علم قطعی حضرتش به شهادت در سرزمین کربلا،
ادعا و اصرار امثال نویسنده کتاب شهید جاوید
- #صالحی_نجف_آبادی -
مبنی بر انگیزه قیام برای تشکیل حکومت ، برای خروج آن حضرت از وطن،
چگونه توجیه میشود؟
@borrhan
#حرکت_حسینی [26]
⁉️❓هدف سیدالشهداء سلام الله علیه از #خروج از وطن چه بود؟؟
〰〰▪️〰〰〰〰〰
#بیوفاییکوفیان_و_باقیماندنیارانواقعی
⬇️ برخی دیگر از آثار تاریخی و روایاتی که دلالت دارد بر بیوفایی کوفیان::
- از امام حسین علیه السلام نقل شده که فرمودند:
نامههای کوفیان نیرنگی بیش نبود.
(انساب الاشراف ۱۸۵/۳)
- اهل کوفه از من خواستند که نزد آنها آمده و رهبری آنها را به عهده گیرم؛ من به آنها اطمینان کردم ولی آنها به من نیرنگ زدند، هنگامی که به فریب آنها پی بردم خواستم برگردم ولی حر مانع شد.
(الاخبار الطول ۲۵۳)
- امام زین العابدین فرمودند:
ای مردم[کوفه] آیا میدانید[و میپذیرید] که شما بودید که به پدرم نامه نوشتید و با او خدعه نمودید؟؟
(الاحتجاج ۳۲/۲)
- حضرت زینب سلام الله علیها به آنها فرمود: ای کوفیان! ای اهل خدعه و خیانت و نیرنگ و خذلان!
(بلاغات النساء۲۳)
- حضرت فاطمه صغری نیز خطاب به آنان فرمودند: ای کوفیان! ای اهل مکر و حیله و نیرنگ و خودپسندی!
(احتجاج ۲۷/۲)
- امام باقر علیه السلام فرمودند: 000'20 نفر عراقی با امام حسین علیه السلام بیعت کردند و سپس به آن امام نیرنگ زدند.
(بحار ۶۸/۴۴)
- حضرت مسلم هنگام معرفی خودش به طوعه فرمود: من مسلم بن عقیل هستم ، این مردم به من دروغ گفتند و مرا فریب دادند.
(ارشاد ۵۵/۲)
- و نیز حضرت مسلم در آخرین لحظات عمرش به درگاه خداوند عرض نمود: خدایا بین ما و این قوم قضاوت نما که ما را فریب دادند، دست از یاری ما کشیدند، به ما نیرنگ زدند، به ما دروغ گفتند ، ما را تنها و بییاور گذاشتند و به قتل رساندند.
(مناقب ۲۴۵/۳)
____
با توجه به سوء سابقهء اهل کوفه، و پیش بینی همهء معاصران حضرت و گوشزد نمودن دوست و دشمن به بیوفایی آنان معلوم میشود که
- گذشته از علم و دانش الهی - حضرت به آسانی میتوانستند اوضاع را پیشبینی فرمایند.
البته این بدان معنا نیست که دعوت و نامه نگاشتن آنها نادیده گرفته شود،
چون وظیفه حضرت مبتنی بر طبق ظاهرِ دعوت آنها بوده است.
بدون شک شأن امام اجل از آن است که کسی بتواند ایشان را نیرنگ بزند، ولی جایی که امام مأمور به رعایت ظاهر است، آنچه را میداند نادیده فرض میکند؛
پس ظاهرا تمام روایاتی که حاکی از عدم صداقت و استواری کوفیان است و الفاظ #غدر ، #کید و #خدعه در آن به کار رفته است ،
اشاره به همین مطلب است،
یعنی ظاهر قضیه و لزوم رعایت ظاهر، نه اینکه واقعا حضرت فریب خورده باشند،
زیرا شأن حجت خدا اجلّ از آن است که کسی بتواند به ایشان نیرنگ بزند.
✋✋ به خاطر داشته باشید، حجت خدا ، میزان و شاخص بهشتی و جهنمی شدن افراد است؛
لذا حرکت ایشان به سمت کوفه، با علم به وقایع،
#اتمام_حجتی قاطع است بر کوفیان و در امتداد آنان بر تمام مردم تا قیامِ #قیامت ، تا کسی نسبت به بیتفاوت بودن به باطل و پیروی از باطل ، عذری در پیشگاه الهی نداشته باشد.
👈 لذاست که حضرت به صراحت در مسیر حرکت به عمر بن لوذان ، پیرمردی از بنیعکرمه، فرمودند:
💠 لیس یخفی علیَّ الرأي.
💠 رای و نظر صحیح بر من پوشیده نیست.
(مقتل الحسین/امین ۷۸)
__
هنگامی که خبر شهادت حضرت مسلم و هانی و بیوفایی کوفیان به کاروان میرسد، بعضی از اصحاب به امام حسین سلام الله علیه گفتند:
شما مثل مسلم نیستید اگر به کوفه برویم در اسرع وقت به یاری شما خواهند شتافت.
(الامامة و السياسة ١١/٢)
حضرت در پاسخ چیزی نفرمودند و سکوت کردند ؛
ولی طولی نکشید که در منزل بعدی ، خبر شهادت
عبدالله بن یقطر ، برادر رضاعی امام ، نیز به حضرت گزارش شد، لذا امام فرمودند:
💠 پیروان ما دست از یاری ما برداشتند؛ هر کس بخواهد میتواند برگردد.
(ارشاد ۷۵/۲)
👈👈 حضرت کراهت داشتند که با ایشان افرادی ناآگاه به آینده خویش و طالبان دنیا و قدرت همراه باشند؛
لذا فقط کسانی باقی ماندند که میدانستند ظفر و فتحی در کار نیست.
و فقط کسانی باقی ماندند که قصد مواسات داشته و خود را برای مرگ و دفاع از حجت خدا آماده کرده بودند.
👈👈 به راستی اگر سیدالشهداء سلام الله علیه بنا بر ادعای #صالحی_نجف_آبادی در کتاب شهید جاوید،
انگیزهء تشکیل حکومت در سر داشتند و با توجه به سوء سابقهء کوفیان ، آیا بهتر آن نبود که در مدت اقامت چند ماهه در مکه، به تجهیز سپاه بپردازند و به سوی شام،
مرکز خلافت یزید راهی شوند؟؟
فتأمل!
🔗 پیشنهاد مطالعه
➖➖➖➖➖➖
✔️ادامه دارد....
@borrhan
⁉️❓هدف سیدالشهداء سلام الله علیه از #خروج از وطن چه بود؟؟
〰〰▪️〰〰〰〰〰
#بیوفاییکوفیان_و_باقیماندنیارانواقعی
⬇️ برخی دیگر از آثار تاریخی و روایاتی که دلالت دارد بر بیوفایی کوفیان::
- از امام حسین علیه السلام نقل شده که فرمودند:
نامههای کوفیان نیرنگی بیش نبود.
(انساب الاشراف ۱۸۵/۳)
- اهل کوفه از من خواستند که نزد آنها آمده و رهبری آنها را به عهده گیرم؛ من به آنها اطمینان کردم ولی آنها به من نیرنگ زدند، هنگامی که به فریب آنها پی بردم خواستم برگردم ولی حر مانع شد.
(الاخبار الطول ۲۵۳)
- امام زین العابدین فرمودند:
ای مردم[کوفه] آیا میدانید[و میپذیرید] که شما بودید که به پدرم نامه نوشتید و با او خدعه نمودید؟؟
(الاحتجاج ۳۲/۲)
- حضرت زینب سلام الله علیها به آنها فرمود: ای کوفیان! ای اهل خدعه و خیانت و نیرنگ و خذلان!
(بلاغات النساء۲۳)
- حضرت فاطمه صغری نیز خطاب به آنان فرمودند: ای کوفیان! ای اهل مکر و حیله و نیرنگ و خودپسندی!
(احتجاج ۲۷/۲)
- امام باقر علیه السلام فرمودند: 000'20 نفر عراقی با امام حسین علیه السلام بیعت کردند و سپس به آن امام نیرنگ زدند.
(بحار ۶۸/۴۴)
- حضرت مسلم هنگام معرفی خودش به طوعه فرمود: من مسلم بن عقیل هستم ، این مردم به من دروغ گفتند و مرا فریب دادند.
(ارشاد ۵۵/۲)
- و نیز حضرت مسلم در آخرین لحظات عمرش به درگاه خداوند عرض نمود: خدایا بین ما و این قوم قضاوت نما که ما را فریب دادند، دست از یاری ما کشیدند، به ما نیرنگ زدند، به ما دروغ گفتند ، ما را تنها و بییاور گذاشتند و به قتل رساندند.
(مناقب ۲۴۵/۳)
____
با توجه به سوء سابقهء اهل کوفه، و پیش بینی همهء معاصران حضرت و گوشزد نمودن دوست و دشمن به بیوفایی آنان معلوم میشود که
- گذشته از علم و دانش الهی - حضرت به آسانی میتوانستند اوضاع را پیشبینی فرمایند.
البته این بدان معنا نیست که دعوت و نامه نگاشتن آنها نادیده گرفته شود،
چون وظیفه حضرت مبتنی بر طبق ظاهرِ دعوت آنها بوده است.
بدون شک شأن امام اجل از آن است که کسی بتواند ایشان را نیرنگ بزند، ولی جایی که امام مأمور به رعایت ظاهر است، آنچه را میداند نادیده فرض میکند؛
پس ظاهرا تمام روایاتی که حاکی از عدم صداقت و استواری کوفیان است و الفاظ #غدر ، #کید و #خدعه در آن به کار رفته است ،
اشاره به همین مطلب است،
یعنی ظاهر قضیه و لزوم رعایت ظاهر، نه اینکه واقعا حضرت فریب خورده باشند،
زیرا شأن حجت خدا اجلّ از آن است که کسی بتواند به ایشان نیرنگ بزند.
✋✋ به خاطر داشته باشید، حجت خدا ، میزان و شاخص بهشتی و جهنمی شدن افراد است؛
لذا حرکت ایشان به سمت کوفه، با علم به وقایع،
#اتمام_حجتی قاطع است بر کوفیان و در امتداد آنان بر تمام مردم تا قیامِ #قیامت ، تا کسی نسبت به بیتفاوت بودن به باطل و پیروی از باطل ، عذری در پیشگاه الهی نداشته باشد.
👈 لذاست که حضرت به صراحت در مسیر حرکت به عمر بن لوذان ، پیرمردی از بنیعکرمه، فرمودند:
💠 لیس یخفی علیَّ الرأي.
💠 رای و نظر صحیح بر من پوشیده نیست.
(مقتل الحسین/امین ۷۸)
__
هنگامی که خبر شهادت حضرت مسلم و هانی و بیوفایی کوفیان به کاروان میرسد، بعضی از اصحاب به امام حسین سلام الله علیه گفتند:
شما مثل مسلم نیستید اگر به کوفه برویم در اسرع وقت به یاری شما خواهند شتافت.
(الامامة و السياسة ١١/٢)
حضرت در پاسخ چیزی نفرمودند و سکوت کردند ؛
ولی طولی نکشید که در منزل بعدی ، خبر شهادت
عبدالله بن یقطر ، برادر رضاعی امام ، نیز به حضرت گزارش شد، لذا امام فرمودند:
💠 پیروان ما دست از یاری ما برداشتند؛ هر کس بخواهد میتواند برگردد.
(ارشاد ۷۵/۲)
👈👈 حضرت کراهت داشتند که با ایشان افرادی ناآگاه به آینده خویش و طالبان دنیا و قدرت همراه باشند؛
لذا فقط کسانی باقی ماندند که میدانستند ظفر و فتحی در کار نیست.
و فقط کسانی باقی ماندند که قصد مواسات داشته و خود را برای مرگ و دفاع از حجت خدا آماده کرده بودند.
👈👈 به راستی اگر سیدالشهداء سلام الله علیه بنا بر ادعای #صالحی_نجف_آبادی در کتاب شهید جاوید،
انگیزهء تشکیل حکومت در سر داشتند و با توجه به سوء سابقهء کوفیان ، آیا بهتر آن نبود که در مدت اقامت چند ماهه در مکه، به تجهیز سپاه بپردازند و به سوی شام،
مرکز خلافت یزید راهی شوند؟؟
فتأمل!
🔗 پیشنهاد مطالعه
➖➖➖➖➖➖
✔️ادامه دارد....
@borrhan
[ کانال برهان ]
#حرکت_حسینی [29] ⁉️❔هدف سیدالشهداء سلام الله علیه از #خروج از وطن چه بود؟؟ 〰〰▪️〰〰〰〰〰 ✍... بسیاری از کسانی که دربارهء زندگی و سیرهء امام حسین علیه السلام سخن گفتهاند ، حرکت و مخالفت حضرت را انقلابی علیه دستگاه حکومت دانسته، و جمعی آن را جهاد و مبارزه…
امام رضا علیه السلام و اشاره به حرمت جنگ و مبارزه و... در ماههای حرام حتی در جاهلیت...
🤔 چگونه است که تفکراتی امثال #صالحی_نجف_آبادی ، نویسنده کتاب شهید جاوید، اصرار دارند سیدالشهداء سلام الله علیه بر خلاف نص قرآن ، در ماه حرام برای تشکیل حکومت قیام فرمودهاند؟؟؟
✅ تنها انگیزه #خروج امام از وطن اباء از بیعت با چون یزیدی تا حد شهادت است.
+ #صالحی_نجف_آبادی و طرح دیدگاه مانند ابن قیم جوزیه!↓↓
https://t.me/borrhan/44003
#حرکت_حسینی
@borrhan
🤔 چگونه است که تفکراتی امثال #صالحی_نجف_آبادی ، نویسنده کتاب شهید جاوید، اصرار دارند سیدالشهداء سلام الله علیه بر خلاف نص قرآن ، در ماه حرام برای تشکیل حکومت قیام فرمودهاند؟؟؟
✅ تنها انگیزه #خروج امام از وطن اباء از بیعت با چون یزیدی تا حد شهادت است.
+ #صالحی_نجف_آبادی و طرح دیدگاه مانند ابن قیم جوزیه!↓↓
https://t.me/borrhan/44003
#حرکت_حسینی
@borrhan
[ کانال برهان ]
#حرکت_حسینی [32] #اصلاح_در_امت ⁉️ هدف سیدالشهدا علیه السلام از #خروج از وطن چه بود؟؟ ✅ إنّی ما خَرَجتُ اَشِراً و لا بَطِراً و لا مُفسِداً و لا ظالِماً، اِنَّما خَرَجتُ لِطَلَبِ الاصلاحِ فی اُمَّهِ جَدّی، اُریدُ اَن آمُرَ بِالمَعرُوفِ و اَنهی عَنِ المنکَرِ…
#حرکت_حسینی [33]
#اصلاح_در_امت
#صالحی_نجف_آبادی
⁉️❓هدف سیدالشهداء سلام الله علیه از #خروج از وطن چه بود؟؟
⛔️متن شبهه و ادعای گزاف امثال آقای صالحی نجف آبادی در کتاب شهید جاوید::
❌ اگر امام حسین علیه السلام میدانستند که شهید میشوند پس چرا فرمودند برای طلب اصلاح در امت جد خویش از وطن خارج شدم؟؟
💡با دقت بخوانید!
〰〰▪️〰〰〰〰〰
✅ پاسخ :::
وجود مقدس سیدالشهداء (علیهالسلام) آگاه از سرنوشت خویش بودند،
علاوه بر این که تمامی حوادث آینده به صورت مکتوب، به ائمه سلام الله علیهم اجمعین، داده شده؛ بلکه آنچه که بر هر امامی می گذرد؛ و ایشان چه باید بکند؛ به عهد الهی به ایشان گفته شده است.
امام نه فقط مرگ خود را می داند؛ بلکه می داند چه بر سر تمامی افراد می آید؛ و چگونه و در چه تاریخ و چه روز و چه ساعت و به چه عاملی می میرند
و این که اصحاب امیرالمؤمنین (علیهالسلام) این چنین بودند. سیدالشهداء (علیهالسلام) هم نسبت به اصحابشان کمی از آن را باز کردند.
فرمودند شما عواقب کارتان این گونه است؛
اما جدای از این، فرض کنید ما آن ضوابطی را در نظر بگیریم که هر فرد شیعه را ملزم می کند به این که یقین داشته باشد به اینکه امام علیهالسلام قدر مسلّم، بدون شک، اگر از مرگ من خبر ندارد،
از سرنوشت خودش، از حین انتقال امامت به او تا حین ارتحالش خبر دارد.
توجه داشته باشیم که محال است که امامت از امام سلب بشود.
چرا؟
چون یا خدا به کسی امامت الهی را نمیدهد؛ یا از او نمیگیرد. چون گرفتن امامت یا از باب این است که خدا و العیاذ بالله، خیال می کرد این فرد شایستۀ امامت است؛ ولی بعد معلوم شد که این طور نیست؛
که این بر خدا محال است؛ علت دیگر اینست که فرد شایسته بوده؛ ولی خداوند امامت را بدون دلیل و بیهوده از او بگیرد. این کار هم همانند بیهوده دادن امامت است؛ پس محال است.
همچنین می دانیم که شخص نمی تواند بر خلاف ارادۀ خدا عمل نماید. خدا خواسته که او معصوم باشد؛
اما او بر خلاف ارادۀ خدا شخص باشد؛
این نیز محال است.
📖 "أفهم الغالبون" (انبیاء/44)
غالب بر امر الهی وجود ندارد.
📖 "و الله غالبٌ علی امره" (یوسف/21)
📖 "و هو القاهر فوق عباده و یرسل علیکم حفظة" (انعام/61)
اینها از واضحات است.
حال به این مقدمه توجه بفرمایید::
هدف دو معنا دارد.
1⃣ یک معنای از هدف آن مسیر کلّی فعل است؛
2⃣ معنای دوم از هدف خصوص نتیجه ای است که بر اثر این عمل به بار می آید.
برای توضیح مطلب مثالی میزنیم؛
هدف کلّی از نان داشتن، خوردن است.
کسی که نان تهیه می کند برای خوردن تهیه می کند. اما گاهی می شود شخص می رود نان تهیه می کند؛ اما می داند که او این نان را نمی خورد؛ بلکه دیگران میخورند. این کار هیچ اشکالی ندارد؛
این را در خصوص عمل سید شهداء (علیهالسلام) بیان کنیم. شکی نیست که سید الشهداء سلام الله علیه، به آن هدفی که می خواستند رسیدند.
برای واضح تر شدن مطلب، بیان دیگری را عرض می کنیم.
هدف دو معنا دارد:
1⃣ یک معنای هدف آن چیزی است که انسان می خواهد که واقع شود. ما کاری به معنای فلسفی آن نداریم؛ بلکه همان تعبیر عمومی منظور ماست. طرف سخن ما کسانی هستند که از این تعابیر عمومی سوء استفاده می کنند.
2⃣ معنای دوم از هدف آن چیزی است که انسان می داند حاصل می شود.
مثال بزنیم؛
شخص چرا بچۀ مریضش را پیش طبیب می برد؟ می برد که بچۀ مریضش خوب بشود. اگر کسی از وی سؤال کند که دلش از این کار چه میخواهد؛ آنچه که علاقه دارد که حاصل بشود، شفای مریض است؛ بعد از استعمال دارو؛ از معالجۀ دکتر.
اما گاهی انسان می داند آن که واقع میشود این نیست. شخص می گوید من بچه ام را با علم به این که با نسخۀ این دکتر خوب نمی شود، پیش طبیب بردم. اگر از او سؤال کنند دلت می خواست چه بشود؟
می گوید من دلم می خواست خوب بشود؛ اما می دانستم او خوب نمی شود. این دومطلب با هم تفاوت واضح دارند.
حال با این مقدمه کلام نورانی سیدالشهداء علیه السلام را مجدد بخوانیم :
💠 لم اخرج اَشِرَاً وَ لا بَطراً و لا مُفسِداً و إنَّما خَرجتُ لِطلب الاصلاح فی اُمَّتی جدی و أرید اَن آمرُ بالمعروف و انهی عن المنکر فمن قَبِلَنی بقبول الحق ( فمن قبلنی بانی قبلت الحق) فالله اولی بالحقّ و من رَدَّ عَلیَّ أصبِر حَتّی یحکُم الله وَ هُو خیرُ الحاکِمین.
(📸 اسکن در انتهای پاسخ الحاق خواهد شد.)
《1》
#اصلاح_در_امت
#صالحی_نجف_آبادی
⁉️❓هدف سیدالشهداء سلام الله علیه از #خروج از وطن چه بود؟؟
⛔️متن شبهه و ادعای گزاف امثال آقای صالحی نجف آبادی در کتاب شهید جاوید::
❌ اگر امام حسین علیه السلام میدانستند که شهید میشوند پس چرا فرمودند برای طلب اصلاح در امت جد خویش از وطن خارج شدم؟؟
💡با دقت بخوانید!
〰〰▪️〰〰〰〰〰
✅ پاسخ :::
وجود مقدس سیدالشهداء (علیهالسلام) آگاه از سرنوشت خویش بودند،
علاوه بر این که تمامی حوادث آینده به صورت مکتوب، به ائمه سلام الله علیهم اجمعین، داده شده؛ بلکه آنچه که بر هر امامی می گذرد؛ و ایشان چه باید بکند؛ به عهد الهی به ایشان گفته شده است.
امام نه فقط مرگ خود را می داند؛ بلکه می داند چه بر سر تمامی افراد می آید؛ و چگونه و در چه تاریخ و چه روز و چه ساعت و به چه عاملی می میرند
و این که اصحاب امیرالمؤمنین (علیهالسلام) این چنین بودند. سیدالشهداء (علیهالسلام) هم نسبت به اصحابشان کمی از آن را باز کردند.
فرمودند شما عواقب کارتان این گونه است؛
اما جدای از این، فرض کنید ما آن ضوابطی را در نظر بگیریم که هر فرد شیعه را ملزم می کند به این که یقین داشته باشد به اینکه امام علیهالسلام قدر مسلّم، بدون شک، اگر از مرگ من خبر ندارد،
از سرنوشت خودش، از حین انتقال امامت به او تا حین ارتحالش خبر دارد.
توجه داشته باشیم که محال است که امامت از امام سلب بشود.
چرا؟
چون یا خدا به کسی امامت الهی را نمیدهد؛ یا از او نمیگیرد. چون گرفتن امامت یا از باب این است که خدا و العیاذ بالله، خیال می کرد این فرد شایستۀ امامت است؛ ولی بعد معلوم شد که این طور نیست؛
که این بر خدا محال است؛ علت دیگر اینست که فرد شایسته بوده؛ ولی خداوند امامت را بدون دلیل و بیهوده از او بگیرد. این کار هم همانند بیهوده دادن امامت است؛ پس محال است.
همچنین می دانیم که شخص نمی تواند بر خلاف ارادۀ خدا عمل نماید. خدا خواسته که او معصوم باشد؛
اما او بر خلاف ارادۀ خدا شخص باشد؛
این نیز محال است.
📖 "أفهم الغالبون" (انبیاء/44)
غالب بر امر الهی وجود ندارد.
📖 "و الله غالبٌ علی امره" (یوسف/21)
📖 "و هو القاهر فوق عباده و یرسل علیکم حفظة" (انعام/61)
اینها از واضحات است.
حال به این مقدمه توجه بفرمایید::
هدف دو معنا دارد.
1⃣ یک معنای از هدف آن مسیر کلّی فعل است؛
2⃣ معنای دوم از هدف خصوص نتیجه ای است که بر اثر این عمل به بار می آید.
برای توضیح مطلب مثالی میزنیم؛
هدف کلّی از نان داشتن، خوردن است.
کسی که نان تهیه می کند برای خوردن تهیه می کند. اما گاهی می شود شخص می رود نان تهیه می کند؛ اما می داند که او این نان را نمی خورد؛ بلکه دیگران میخورند. این کار هیچ اشکالی ندارد؛
این را در خصوص عمل سید شهداء (علیهالسلام) بیان کنیم. شکی نیست که سید الشهداء سلام الله علیه، به آن هدفی که می خواستند رسیدند.
برای واضح تر شدن مطلب، بیان دیگری را عرض می کنیم.
هدف دو معنا دارد:
1⃣ یک معنای هدف آن چیزی است که انسان می خواهد که واقع شود. ما کاری به معنای فلسفی آن نداریم؛ بلکه همان تعبیر عمومی منظور ماست. طرف سخن ما کسانی هستند که از این تعابیر عمومی سوء استفاده می کنند.
2⃣ معنای دوم از هدف آن چیزی است که انسان می داند حاصل می شود.
مثال بزنیم؛
شخص چرا بچۀ مریضش را پیش طبیب می برد؟ می برد که بچۀ مریضش خوب بشود. اگر کسی از وی سؤال کند که دلش از این کار چه میخواهد؛ آنچه که علاقه دارد که حاصل بشود، شفای مریض است؛ بعد از استعمال دارو؛ از معالجۀ دکتر.
اما گاهی انسان می داند آن که واقع میشود این نیست. شخص می گوید من بچه ام را با علم به این که با نسخۀ این دکتر خوب نمی شود، پیش طبیب بردم. اگر از او سؤال کنند دلت می خواست چه بشود؟
می گوید من دلم می خواست خوب بشود؛ اما می دانستم او خوب نمی شود. این دومطلب با هم تفاوت واضح دارند.
حال با این مقدمه کلام نورانی سیدالشهداء علیه السلام را مجدد بخوانیم :
💠 لم اخرج اَشِرَاً وَ لا بَطراً و لا مُفسِداً و إنَّما خَرجتُ لِطلب الاصلاح فی اُمَّتی جدی و أرید اَن آمرُ بالمعروف و انهی عن المنکر فمن قَبِلَنی بقبول الحق ( فمن قبلنی بانی قبلت الحق) فالله اولی بالحقّ و من رَدَّ عَلیَّ أصبِر حَتّی یحکُم الله وَ هُو خیرُ الحاکِمین.
(📸 اسکن در انتهای پاسخ الحاق خواهد شد.)
《1》
Telegram
[ کانال برهان ]
↩️ پیرو مطلب قبل::
✅ امام حسن عسکری علیه السلام :
إنَّ اللهَ تَبارَکَ وَ تَعالی بَیَّنَ حُجَّتَهُ مِنْ سائِرِ خَلْقِهِ بِکُلِّ شَیء، وَ یُعْطِیهِ اللُّغاتِ، وَمَعْرِفَهَ الاْنْسابِ وَالاْجالِ وَالْحَوادِثِ، وَلَوْلا ذلِکَ لَمْ یَکُنْ بَیْنَ الْحُجَّهِ…
✅ امام حسن عسکری علیه السلام :
إنَّ اللهَ تَبارَکَ وَ تَعالی بَیَّنَ حُجَّتَهُ مِنْ سائِرِ خَلْقِهِ بِکُلِّ شَیء، وَ یُعْطِیهِ اللُّغاتِ، وَمَعْرِفَهَ الاْنْسابِ وَالاْجالِ وَالْحَوادِثِ، وَلَوْلا ذلِکَ لَمْ یَکُنْ بَیْنَ الْحُجَّهِ…
#حرکت_حسینی [34]
#صالحی_نجف_آبادی
⁉️❔هدف سیدالشهداء سلام الله علیه از #خروج از وطن چه بود؟؟
💡با دقت بخوانید!
〰〰▪️〰〰〰〰
درباره علل #ظاهری خروج سالار شهیدان علیه السلام مفصل صحبت نمودیم
و مکرر بیان شد که علت #باطنی خروج امام حسین علیه السلام ، امتثال امر الهی و تمکین فرمان نبوی صلی الله علیه و آله بود؛
سید ابن طاووس در لهوف می فرماید:
💠 "و رويت بالإسناد عن أحمد بن داود القمي عن أبي عبد الله ع قال جاء محمد بن الحنفية إلى الحسين ع في الليلة التي أراد الحسين الخروج في صبيحتها عن مکة فقال له يا أخي إن أهل الکوفة قد عرفت غدرهم بأبيک و أخيک و قد خفت أن يکون حالک کحال من مضى فإن رأيت أن تقيم فإنک أعز من بالحرم و أمنعه فقال يا أخي قد خفت أن يغتالني يزيد بن معاوية بالحرم فأکون الذي يستباح به حرمة هذا البيت.":
(به نقل از بحار ج 44 / ص 364)
🔖 ترجمه و شرح روایت::
احمدبن داود قمی از امام صادق (علیهالسلام) روایت می کند که آن وقتی که سیدالشهداء(علیهالسلام) خواستند از مکه خارج شوند محمدبن الحنفیه آمد خدمتشان در مکه،
در آن شبی که فردایش حضرت میخواستند خارج شوند؛ که شب 8 ذی الحجۀ سال 60 می باشد؛ و به حضرت از نیرنگ کوفیان بیم دادند ،
حضرت در پاسخ محمد حنفیه فرمودند: من بیم آن دارم که کمین کنند و مرا در مکه به طور ناگهانی و بدون آگاهی بکشند؛
("اَن یغتالنی" یعنی مرا ترور کند.)
و نگرانم که حرمت خانۀ خدا با قتل من هتک شود.
سپس مرحوم سیدبن طاووس از محمد بن احمد بن داود القمی نقل می کند:
💠 "فلما کان فی السحر ارتحل الحسین ع فبلغ ذلک ابن الحنفیة فأتاه فأخذ زمام ناقته التی رکبها فقال له یاأخی أ لم تعدنی النظر فیما سألتک قال بلی قال فما حداک علی الخروج عاجلا فقال أتانی رسول الله ص بعد مافارقتک فقال یاحسین ع اخرج فإن الله قدشاء أن یراک قتیلا فقال له ابن الحنفیة إنا لله وإنا إلیه راجعون فما معنی حملک هؤلاء النساء معک و أنت تخرج علی مثل هذه الحال قال فقال له قد قال لی إن الله قدشاء أن یراهن سبایا و سلم علیه ومضی"
(لهوف/ 65)
🔖 ترجمه و شرح روایت:
صبحگاهان که امام عزم حرکت فرمود ابن الحنفیه آمد و جلوی ناقۀ حضرت را گرفت و عرض کرد: یابن رسول الله به من فرموده بودید که دربارۀ پیشنهادات من فکر می کنید.
حضرت فرمود من دیشب نبی اکرم (صلی الله علیه و آله) را در خواب دیدم و به من فرمان دادند....
👈👈 یعنی آنکه #خدا چنین خواسته که #من را #کشته ببیند و #زنان و فرزندان مرا #اسیر در دست دشمن باشند.
====================
اما جالب است بدانید ، نویسنده کتاب شهید جاوید ، صالحی نجف آبادی،
برای اثبات مدعای باطل خود ،
مبنی بر:
❌عدم علم امام به شهادت
❌و حرکت آن حضرت به سمت کوفه ، به انگیزهء #قیام و #تشکیل_حکومت
❌و ناکامی آن حضرت و عملی نشدن برنامه ایشان
به روایت فوقالذکر ایراداتی وارد میکند!!!
✅ صرفنظر از پاسخهایی که در اثبات علم امام حسین علیه السلام به #شهادت در این سفر ،
و انگیزه #خروج آن حضرت از وطن تاکنون تقدیم شد؛
به بررسی اشکالات این شخص ، یعنی صالحی نجف آبادی بر این روایت میپردازیم ؛
تا خوانندگان عمق جهل و بیسوادی
او را -بر خلاف ادعا و ژست تحقیقِ جامع- وجدان کنند!
در ابتدا بررسی اشکال اول:
《1》
#صالحی_نجف_آبادی
⁉️❔هدف سیدالشهداء سلام الله علیه از #خروج از وطن چه بود؟؟
💡با دقت بخوانید!
〰〰▪️〰〰〰〰
درباره علل #ظاهری خروج سالار شهیدان علیه السلام مفصل صحبت نمودیم
و مکرر بیان شد که علت #باطنی خروج امام حسین علیه السلام ، امتثال امر الهی و تمکین فرمان نبوی صلی الله علیه و آله بود؛
سید ابن طاووس در لهوف می فرماید:
💠 "و رويت بالإسناد عن أحمد بن داود القمي عن أبي عبد الله ع قال جاء محمد بن الحنفية إلى الحسين ع في الليلة التي أراد الحسين الخروج في صبيحتها عن مکة فقال له يا أخي إن أهل الکوفة قد عرفت غدرهم بأبيک و أخيک و قد خفت أن يکون حالک کحال من مضى فإن رأيت أن تقيم فإنک أعز من بالحرم و أمنعه فقال يا أخي قد خفت أن يغتالني يزيد بن معاوية بالحرم فأکون الذي يستباح به حرمة هذا البيت.":
(به نقل از بحار ج 44 / ص 364)
🔖 ترجمه و شرح روایت::
احمدبن داود قمی از امام صادق (علیهالسلام) روایت می کند که آن وقتی که سیدالشهداء(علیهالسلام) خواستند از مکه خارج شوند محمدبن الحنفیه آمد خدمتشان در مکه،
در آن شبی که فردایش حضرت میخواستند خارج شوند؛ که شب 8 ذی الحجۀ سال 60 می باشد؛ و به حضرت از نیرنگ کوفیان بیم دادند ،
حضرت در پاسخ محمد حنفیه فرمودند: من بیم آن دارم که کمین کنند و مرا در مکه به طور ناگهانی و بدون آگاهی بکشند؛
("اَن یغتالنی" یعنی مرا ترور کند.)
و نگرانم که حرمت خانۀ خدا با قتل من هتک شود.
سپس مرحوم سیدبن طاووس از محمد بن احمد بن داود القمی نقل می کند:
💠 "فلما کان فی السحر ارتحل الحسین ع فبلغ ذلک ابن الحنفیة فأتاه فأخذ زمام ناقته التی رکبها فقال له یاأخی أ لم تعدنی النظر فیما سألتک قال بلی قال فما حداک علی الخروج عاجلا فقال أتانی رسول الله ص بعد مافارقتک فقال یاحسین ع اخرج فإن الله قدشاء أن یراک قتیلا فقال له ابن الحنفیة إنا لله وإنا إلیه راجعون فما معنی حملک هؤلاء النساء معک و أنت تخرج علی مثل هذه الحال قال فقال له قد قال لی إن الله قدشاء أن یراهن سبایا و سلم علیه ومضی"
(لهوف/ 65)
🔖 ترجمه و شرح روایت:
صبحگاهان که امام عزم حرکت فرمود ابن الحنفیه آمد و جلوی ناقۀ حضرت را گرفت و عرض کرد: یابن رسول الله به من فرموده بودید که دربارۀ پیشنهادات من فکر می کنید.
حضرت فرمود من دیشب نبی اکرم (صلی الله علیه و آله) را در خواب دیدم و به من فرمان دادند....
👈👈 یعنی آنکه #خدا چنین خواسته که #من را #کشته ببیند و #زنان و فرزندان مرا #اسیر در دست دشمن باشند.
====================
اما جالب است بدانید ، نویسنده کتاب شهید جاوید ، صالحی نجف آبادی،
برای اثبات مدعای باطل خود ،
مبنی بر:
❌عدم علم امام به شهادت
❌و حرکت آن حضرت به سمت کوفه ، به انگیزهء #قیام و #تشکیل_حکومت
❌و ناکامی آن حضرت و عملی نشدن برنامه ایشان
به روایت فوقالذکر ایراداتی وارد میکند!!!
✅ صرفنظر از پاسخهایی که در اثبات علم امام حسین علیه السلام به #شهادت در این سفر ،
و انگیزه #خروج آن حضرت از وطن تاکنون تقدیم شد؛
به بررسی اشکالات این شخص ، یعنی صالحی نجف آبادی بر این روایت میپردازیم ؛
تا خوانندگان عمق جهل و بیسوادی
او را -بر خلاف ادعا و ژست تحقیقِ جامع- وجدان کنند!
در ابتدا بررسی اشکال اول:
《1》
[ کانال برهان ]
#روز_شمار_عاشورا 《4》 #کتاب_گویا 🌅"با کاروان خورشید"🌅 〰〰〰〰〰〰〰 💠صلی الله علیک یاثارالله با پای دل با کاروان سیدالشهداء علیهالسلام همراه شده و راهی کربلا میشویم... 🕚🕝🕛..روز شمار مصیبت عظیم عاشورا ، در روز ۹ ذیحجه سال ۶۰ هجری قمری چه اتفاقی…
امروز روز خروج کاروان حسینی از مکه به سمت عراق و کربلاست... در این روز امام علیهالسلام در مسیر حرکت ، در صحرای عرفات دعای زیبای #عرفه را خواندند....
و اما پاسخ به سوالی مهم :
⁉️❗️آیا سیدالشهداء سلام الله علیه محْرم به حج تمتع بودند و آنرا به عمره بدل فرمودند؟؟
پاسخ به این سوال و رد ادعای آقای صالحی نجف آبادی و باوری غلط اما متداول را در لینک های زیر مطالعه فرمایید:
https://t.me/borrhan/36925
https://t.me/borrhan/36926
#صالحی_نجف_آبادی
@borrhan
و اما پاسخ به سوالی مهم :
⁉️❗️آیا سیدالشهداء سلام الله علیه محْرم به حج تمتع بودند و آنرا به عمره بدل فرمودند؟؟
پاسخ به این سوال و رد ادعای آقای صالحی نجف آبادی و باوری غلط اما متداول را در لینک های زیر مطالعه فرمایید:
https://t.me/borrhan/36925
https://t.me/borrhan/36926
#صالحی_نجف_آبادی
@borrhan
#معرفی_کتاب
نقدهای آیتالله #علامه_شیخ_محمدرضاجعفری (ره) بر «شهید جاوید» اثر نعمتالله صالحی نجفآبادی منتشر شد. کتاب📔«مباحثی در نقد کتاب شهید جاوید» حاصل درسگفتارهای مرحوم جعفری است و در ۳۳۶صفحه از سوی انتشارات نبأ روانۀ بازار شده است.
صالحی نجف آبادی در سال ۱۳۴۹ تحلیل خود از واقعۀ عاشورا را منتشر کرد که موجب واکنشها و نقدهای زیادی شد. قرائت متفاوت از «علم امام» و دفاع از نظریۀ حکومت بهعنوان هدف امام حسین علیهالسلام دو مسألۀ مهم در کتاب یادشده بود.
گفتنی است پیش از این در کتاب «بازخوانی برخی زوایای عاشورا» که در کانال کتابخانه برهان بارگذاری شده است پارهای از نقدهای آیتالله جعفری بر «شهید جاوید» منتشر شده بود.
📍لازم به یادآوری است پیشتر در کانال برهان ذیل هشتک #حرکت_حسینی در نقد نظریهٔ تشکیل حکومت به عنوان هدف سالار شهیدان علیهالسلام مطالبی قرار گرفته است.
بنا داریم ذیل همین هشتک پارهای از نقدهای استاد مرحوم علامه جعفری را بر خوانش اشتباه نجف آبادی از «علم امام» در قالب بحثی تطبیقی با تاریخ واقعه کربلا نشر دهیم.
#شبهات_محرم
#صالحی_نجف_آبادی
@borrhan
نقدهای آیتالله #علامه_شیخ_محمدرضاجعفری (ره) بر «شهید جاوید» اثر نعمتالله صالحی نجفآبادی منتشر شد. کتاب📔«مباحثی در نقد کتاب شهید جاوید» حاصل درسگفتارهای مرحوم جعفری است و در ۳۳۶صفحه از سوی انتشارات نبأ روانۀ بازار شده است.
صالحی نجف آبادی در سال ۱۳۴۹ تحلیل خود از واقعۀ عاشورا را منتشر کرد که موجب واکنشها و نقدهای زیادی شد. قرائت متفاوت از «علم امام» و دفاع از نظریۀ حکومت بهعنوان هدف امام حسین علیهالسلام دو مسألۀ مهم در کتاب یادشده بود.
گفتنی است پیش از این در کتاب «بازخوانی برخی زوایای عاشورا» که در کانال کتابخانه برهان بارگذاری شده است پارهای از نقدهای آیتالله جعفری بر «شهید جاوید» منتشر شده بود.
📍لازم به یادآوری است پیشتر در کانال برهان ذیل هشتک #حرکت_حسینی در نقد نظریهٔ تشکیل حکومت به عنوان هدف سالار شهیدان علیهالسلام مطالبی قرار گرفته است.
بنا داریم ذیل همین هشتک پارهای از نقدهای استاد مرحوم علامه جعفری را بر خوانش اشتباه نجف آبادی از «علم امام» در قالب بحثی تطبیقی با تاریخ واقعه کربلا نشر دهیم.
#شبهات_محرم
#صالحی_نجف_آبادی
@borrhan
#ضرورت_معرفت_امام (۵۷)
#کمال_حیدری (۹)
#صالحی_نجف_آبادی (۳۶)
✅ مأجور نبودن مستضعفان نیکوکار
💡بادقت بخوان!
┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄
#قسمت_پنجاه_و_هفتم
در حدیثی از امام باقر علیه السلام که در قسمت قبل بیان شد ، آن حضرت در ادامه فرمایش خود درباره کسانی که بدون دلالت امامان هدایت عملی را انجام میدهند ، به مطلبی اشاره فرمودهاند که برای برخی منحرفین مانند آقای صالحی نجفآبادی مورد سوء برداشت قرار گرفته است ؛ ایشان فرمودهاند:
🔸اولئِکَ المُحسِنُ مِنهُم یُدخِلُهُ اللّهُ الجَنَّةَ بِفَضلِ رَحمَتِهِ
#ترجمه :خداوند افراد نیکوکار ایشان را به سبب زیادی رحمت خود وارد بهشت میکند.
🔻مرحوم علامه مجلسی در توضیح این فرمایش دو احتمال را مطرح کردند که یکی از آنها را اظهر دانستهاند ؛ احتمالی که ایشان ترجیح دادهاند این است که «اولئك» اشاره به مستضعفان از منکران ولایت باشد؛ یعنی کسانی که بدون هیچگونه تقصیری از نعمت معرفت ائمه ع محروم شدهاند. اینها «مُرجونَ لِأمرالله» هستند ، یعنی سرنوشت ایشان به امر خداوند موکول شده است؛
امر الهی مطابق فرمایش امام باقرعلیه السلام این است که اگر اهل ظلم و جنایت نباشند بلکه اهل عمل به نیکیها و خیرات باشند خداوند به سبب زیادی رحمت خود آنان را به بهشت میبرد ؛
تعبیر«بِفَضلِ رَحمَتِهِ» دلالت میکند بر اینکه بهشتی شدن این افراد به خاطر وعده الهی به آنان نیست؛ چنانکه قبل از این عبارت فرمودند
«مَاكَانَ لَهُ عَلَى اللَّهِ جَلَّوَعِز حَقٌّ فِي ثَوَابِهِ» یعنی اینها مشمول وعده پاداشی که خداوند به مومنان داده است نمیشوند؛
اهل ایمان به خاطر وعده خداوند استحقاق بهشت را پیدا میکنند ،ولی به مستضعفان نیکوکار هیچ وعدهای از جانب پروردگار تعلق نگرفته است ،پس اگر اهل بهشت شوند نظیر مومنان بهشتی نخواهند بود؛
آری هرچند وعده خداوند به مومنان از روی فضل اوست و هیچکس به خاطر اطاعت از پروردگار #استحقاق این را که مشمول پاداش الهی شود پیدا نمیکند ، ولی پس از ابلاغ این وعده ، اهل ایمان حقی بر خدای خود پیدا میکنند، اما غیر مومنان اعم از نیکوکار و جنایتکار هیچ حقی بر خداوند ندارند.←←بنابراین بهشتی شدن خوبانِ غیر مومن ، به فضل زائد خداوند نسبت به ایشان است نه اینکه به خاطر وعده الهی حقی پیدا کرده باشند
➖نکته دیگری که از عبارات «بِفَضلِ رَحمَتِهِ» فهمیده میشود این است که بهشتی شدن مستضعفان نیکوکار به معنای پذیرفته شدن اعمال ایشان در پیشگاه الهی نیست؛
بنابراین اگر ایشان را به خاطر استضعاف و عدم تقصیرشان معذور بدانیم ، ولی این معذوریت دلیل مأجور بودن آنها نیست؛
مأجور به کسی میتوان گفت که عملش مطابق با خواست خدای متعال بوده و مشمول وعده پاداش او گردد ، در حالی که این گروه به تصریح حضرت باقرالعلوم هیچ حقی در گرفتن پاداش از خداوند ندارند.
به تعبیر دقیقتر بهشت رفتن ایشان اجر اعمال خودشان نیست، خداوند برای مقبول شدن اعمال شرایطی را معتبر دانسته است که در راس همه آنها «ایمان» میباشد و اینان چون ایمان ندارند مشمول وعده قبولی اعمال نمیگردند ؛
بنابراین با وجود کارهای خوبشان اگر بهشتی نشوند هم ظلمی به آنها روا نشده است چون حقی بر خداوند نداشته است؛ این است که میگوییم نمیتوان ایشان را مأجور دانست.
←همچنین اعمال نیک این مستضعفان را به اصطلاح فقهی نمیتوان مُجزی دانست ، مجزی به عملی گفته میشود که مطابق با تکلیف الهی انجام شده و از همین جهت وظیفهٔ انسان را از عهدهاش ساقط میکند ؛
اینها به تکلیف الهی خود پی نبردند اما چون مستضعف میباشند در عمل نکردن به تکلیف معذور هستند؛ این معذوریت دلیل بر مجزی بودن اعمال خوبشان در عمل به تکالیف نیست.
با این توضیحات ، نادانی - اگر نگوییم غرض ورزی- صالحی نجف آبادی در عبارات ذیل درباره این حدیث شریف به خوبی روشن و آشکار میشود:
✖️«میبینیم امام محمد باقر ع کسانی را که احکام اسلام را از غیر راه امامی که در نظر شیعه حجت خداست فهمیده و به آن عمل کردهاند در صورتی که محسن باشند نه ظالم، اهل بهشت میداند از اینجا معلوم میشود اعمال آنان اگر مخالف حکم واقعی خدا هم باشد مجزی و موجب اجر است»
این نویسندهٔ نادان به خاطر همین اشتباهی که -آگاهانه یا ناآگاهانه- مرتکب شده اشتباه فاحش دیگری را در برداشت از فرمایش امام باقر ع مطرح کرده است میگوید :
✖️«معرفت امام طریقیت دارد نه موضوعیت چون فقط راه شناختن احکام دین است و نظیر اعتقاد به خدا و معاد نیست که موضوعیت داشته باشد»
❗️بسیار عجیب است که از فرمایش امام درست عکس این مطلب به صراحت برداشت میشود؛ «#روزه و زکات و #حج را انجام دهد اما همه اینها را بدون ولایت ولی خدا به جا آورد اعمالش هیچ اجر و پاداشی ندارد»
⁉️با چه تعبیری رساتر از این میتوان موضوعیت داشتن معرفت امام را بیان کرد؟ اگر نویسنده سوء غرضی نداشت این مطلب صریح و روشن را نمیفهمید؟!
➖➖➖➖
@borrhan
#کمال_حیدری (۹)
#صالحی_نجف_آبادی (۳۶)
✅ مأجور نبودن مستضعفان نیکوکار
💡بادقت بخوان!
┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄
#قسمت_پنجاه_و_هفتم
در حدیثی از امام باقر علیه السلام که در قسمت قبل بیان شد ، آن حضرت در ادامه فرمایش خود درباره کسانی که بدون دلالت امامان هدایت عملی را انجام میدهند ، به مطلبی اشاره فرمودهاند که برای برخی منحرفین مانند آقای صالحی نجفآبادی مورد سوء برداشت قرار گرفته است ؛ ایشان فرمودهاند:
🔸اولئِکَ المُحسِنُ مِنهُم یُدخِلُهُ اللّهُ الجَنَّةَ بِفَضلِ رَحمَتِهِ
#ترجمه :خداوند افراد نیکوکار ایشان را به سبب زیادی رحمت خود وارد بهشت میکند.
🔻مرحوم علامه مجلسی در توضیح این فرمایش دو احتمال را مطرح کردند که یکی از آنها را اظهر دانستهاند ؛ احتمالی که ایشان ترجیح دادهاند این است که «اولئك» اشاره به مستضعفان از منکران ولایت باشد؛ یعنی کسانی که بدون هیچگونه تقصیری از نعمت معرفت ائمه ع محروم شدهاند. اینها «مُرجونَ لِأمرالله» هستند ، یعنی سرنوشت ایشان به امر خداوند موکول شده است؛
امر الهی مطابق فرمایش امام باقرعلیه السلام این است که اگر اهل ظلم و جنایت نباشند بلکه اهل عمل به نیکیها و خیرات باشند خداوند به سبب زیادی رحمت خود آنان را به بهشت میبرد ؛
تعبیر«بِفَضلِ رَحمَتِهِ» دلالت میکند بر اینکه بهشتی شدن این افراد به خاطر وعده الهی به آنان نیست؛ چنانکه قبل از این عبارت فرمودند
«مَاكَانَ لَهُ عَلَى اللَّهِ جَلَّوَعِز حَقٌّ فِي ثَوَابِهِ» یعنی اینها مشمول وعده پاداشی که خداوند به مومنان داده است نمیشوند؛
اهل ایمان به خاطر وعده خداوند استحقاق بهشت را پیدا میکنند ،ولی به مستضعفان نیکوکار هیچ وعدهای از جانب پروردگار تعلق نگرفته است ،پس اگر اهل بهشت شوند نظیر مومنان بهشتی نخواهند بود؛
آری هرچند وعده خداوند به مومنان از روی فضل اوست و هیچکس به خاطر اطاعت از پروردگار #استحقاق این را که مشمول پاداش الهی شود پیدا نمیکند ، ولی پس از ابلاغ این وعده ، اهل ایمان حقی بر خدای خود پیدا میکنند، اما غیر مومنان اعم از نیکوکار و جنایتکار هیچ حقی بر خداوند ندارند.←←بنابراین بهشتی شدن خوبانِ غیر مومن ، به فضل زائد خداوند نسبت به ایشان است نه اینکه به خاطر وعده الهی حقی پیدا کرده باشند
➖نکته دیگری که از عبارات «بِفَضلِ رَحمَتِهِ» فهمیده میشود این است که بهشتی شدن مستضعفان نیکوکار به معنای پذیرفته شدن اعمال ایشان در پیشگاه الهی نیست؛
بنابراین اگر ایشان را به خاطر استضعاف و عدم تقصیرشان معذور بدانیم ، ولی این معذوریت دلیل مأجور بودن آنها نیست؛
مأجور به کسی میتوان گفت که عملش مطابق با خواست خدای متعال بوده و مشمول وعده پاداش او گردد ، در حالی که این گروه به تصریح حضرت باقرالعلوم هیچ حقی در گرفتن پاداش از خداوند ندارند.
به تعبیر دقیقتر بهشت رفتن ایشان اجر اعمال خودشان نیست، خداوند برای مقبول شدن اعمال شرایطی را معتبر دانسته است که در راس همه آنها «ایمان» میباشد و اینان چون ایمان ندارند مشمول وعده قبولی اعمال نمیگردند ؛
بنابراین با وجود کارهای خوبشان اگر بهشتی نشوند هم ظلمی به آنها روا نشده است چون حقی بر خداوند نداشته است؛ این است که میگوییم نمیتوان ایشان را مأجور دانست.
←همچنین اعمال نیک این مستضعفان را به اصطلاح فقهی نمیتوان مُجزی دانست ، مجزی به عملی گفته میشود که مطابق با تکلیف الهی انجام شده و از همین جهت وظیفهٔ انسان را از عهدهاش ساقط میکند ؛
اینها به تکلیف الهی خود پی نبردند اما چون مستضعف میباشند در عمل نکردن به تکلیف معذور هستند؛ این معذوریت دلیل بر مجزی بودن اعمال خوبشان در عمل به تکالیف نیست.
با این توضیحات ، نادانی - اگر نگوییم غرض ورزی- صالحی نجف آبادی در عبارات ذیل درباره این حدیث شریف به خوبی روشن و آشکار میشود:
✖️«میبینیم امام محمد باقر ع کسانی را که احکام اسلام را از غیر راه امامی که در نظر شیعه حجت خداست فهمیده و به آن عمل کردهاند در صورتی که محسن باشند نه ظالم، اهل بهشت میداند از اینجا معلوم میشود اعمال آنان اگر مخالف حکم واقعی خدا هم باشد مجزی و موجب اجر است»
این نویسندهٔ نادان به خاطر همین اشتباهی که -آگاهانه یا ناآگاهانه- مرتکب شده اشتباه فاحش دیگری را در برداشت از فرمایش امام باقر ع مطرح کرده است میگوید :
✖️«معرفت امام طریقیت دارد نه موضوعیت چون فقط راه شناختن احکام دین است و نظیر اعتقاد به خدا و معاد نیست که موضوعیت داشته باشد»
❗️بسیار عجیب است که از فرمایش امام درست عکس این مطلب به صراحت برداشت میشود؛ «#روزه و زکات و #حج را انجام دهد اما همه اینها را بدون ولایت ولی خدا به جا آورد اعمالش هیچ اجر و پاداشی ندارد»
⁉️با چه تعبیری رساتر از این میتوان موضوعیت داشتن معرفت امام را بیان کرد؟ اگر نویسنده سوء غرضی نداشت این مطلب صریح و روشن را نمیفهمید؟!
➖➖➖➖
@borrhan
[ کانال برهان ]
🔸حدیث مهم حضرت باقرالعلوم علیهالسلام و توضیح این مطلب : «مأجور نبودن مستضعفان نیکوکار - معذوریت دلیل مأجور بودن نیست» 🔻و پاسخ به سوء برداشت آقای نعمتالله صالحی نجف آبادی از این حدیث شریف به نقل از مجموعه مقالات ، مقاله وحدت اسلامی ص۱۷۶ و ص۱۷۷ (نظریهٔ باطل…
۲۵جلسه سخنرانی از دروس اعتقادی و تاریخی استاد مرحوم علامه شیخ محمدرضا جعفری ره ؛ باعنوان: تاریخ تطبیقی قرآن با سیره و تاریخ در «برهان مدیا» بارگذاری شد↓↓
https://t.me/borrhanmedia/2531
🔸با محوریت بررسی و تحلیل عقاید #صالحی_نجف_آبادی و نقدی بر کتاب شهید جاوید
https://t.me/borrhanmedia/2531
🔸با محوریت بررسی و تحلیل عقاید #صالحی_نجف_آبادی و نقدی بر کتاب شهید جاوید