#پاسخ_به_شبهات
#صفات_الشیعه


✅ پاسخ به شبههء ارسالی کاربران ، یکی از شبهات کانالهای وهابی و طعنه به شیعیان جعفری

باسلام وخسته نباشید می خواستم در مورد صحت این روایت برام توضیح بدین..امام محمد باقر علیه السلام مى‌فرمايند :اگر تمام مردم شيعه ما بودند سه چهارمشان شكاك و ربع آخر هم احمق بودند
رجال كشى صفحه 179
{لو كان الناس كلهم لنا شيعة لكان ثلاثة أرباعهم لنا شكاكاً والربع الآخر أحمق }
با تشکر

〰〰🔹🔸〰〰〰〰〰

✅ پاسخ:

👈این روایت هیچ اشکالی بر شیعیان وارد نمیکند زیرا در روایت از لفظ«لو» استفاده شده است .

حرف 👈«لو»👉اگر پس از آن فعل ماضی بیاید «لو»حرف امتناع میشود.

💢و در این حدیث نیز آمده است لو کان، بنابراین در این حدیث #فرض_محال است یعنی هیچگاه این اتفاق نمی افتد.💢

💢اما نکته ی دیگر اینکه چون این حدیث فرض محال است و با لفط لو کان بیان شده است ایرادی به شیعه وارد نمیکند و معنای احمق بودن و یاد شکاک بودن شیعیان را نمیدهد.

😎اگر بخواهند طبق این روایت نتیجه گیری کنند که سه چهارم شیعه شکاک و یک چهارم نیز احمق هستند باید قبل از آن اعتراف کنند که در دنیا👈 چندین خدا👉 وجود دارد!!!

😱چرا؟؟؟

👇به این دلیل👇

زیرا خداوند متعال در قرآن کریم فرموده است :

📖 👈لوْ كَانَ👉 فيهِمَا آلِهَةٌ إِلَّا اللَّهُ لَفَسَدَتَا فَسُبْحَانَ اللَّهِ رَبِّ الْعَرْشِ عَمَّا يَصِفُونَ
﴿۲۲﴾سوره ی انبیا

📖 اگر در آنها [=زمين و آسمان] جز خدا خدايانى [ديگر] وجود داشت قطعا [زمين و آسمان] تباه و فاسد مى ‏شد پس منزه است‏ خدا پروردگار عرش از آنچه وصف مى كنند (۲۲)

😑خداوند نیز با عبارت لو کان جمله ی خود ر ابیان کرده است!!!👈حال آیا میتوان استدلال کرد که با این آیهء قرآن کریم خدایانی دیگر وجود دارند؟😂

☑️ خیر این فرض محالی است زیرا هیچ خدایی جز الله نیست.

🤔و آیا میتوان با این آیه استدلال کرد که زمین و آسمان تباه شده اند؟؟؟

☑️ خیر؛ بنابراین از این چنین جملاتی نمیتوان لفظ سخن را اثبات کرد.

حال با حدیث مورد بحث مقایسه کنیم:

💠 لو كان الناس كلهم لنا شيعة لكان ثلاثة أرباعهم لنا شكاكا، والربع الاخر أحمق.

🤔 آیا میتوان استدلال کرد که تمام مردم شیعه هستند؟

☑️ خیر.این فرض محال است.

🤔 آیا میتوان با این متن استدلال کرد که الان شیعیان احمق و شکاک هستند؟

☑️ خیر؛ زیرا شرط آن محال است پس این جمله نیز محال می شود.

👈نکته ی مهمتر اینکه امام باقر علیه السلام شیعیان را شکاک و احمق نمیدانند زیرا برای بیان چنین حالتی فرض محال میکنند.👉

⛔️ و مهمتر از آن نیز این سخن امام باقر علیه السلام تایید بر #عالِم_بودن شیعیان می باشد چون اگر شیعه احمق و شکاک بود امام از فرض محال استفاده نمی‌فرمودند.
بنابراین این حدیث هیچ ایرادی بر شیعیان وارد نمیکند و👈❗️ دقیقا منظور امام باقر علیه السلام از این عبارت طعن بر کسانی است که شیعه نیستند به این صورت که اگر مردمی که شیعه نیستند شیعه شوند احمق و یا شکاک هستند.❗️


⬅️ علاوه بر قرآن در احادیث اهل‌سنت نیز از این الفاظ استفاده شده.
از جمله در روایتی عمر بن خطاب به شخصی میگوید:

🔴حدَّثَنَا الْعَبَّاسُ بْنُ الْعَبَّاسِ بْنِ الْمُغِيرَةِ، قَالَ: حَدَّثَنَا عُبَيْدُ اللَّهِ بْنِ سَعْدٍ، قَالَ: نا عَمِّي، قَالَ: نا أَبِي، عَنِ ابْنِ إِسْحَاقَ، قَالَ: حَدَّثَنَا هِشَامُ بْنُ عُرْوَةَ أَنَّ عُرْوَةَ بْنَ الزُّبَيْرِ[ ج 1 : ص 333 ]
حَدَّثَهُ: " أَنَّ عُمَرَ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ كَانَ يَنْهَى النَّاسَ عَنْهُمَا: يَعْنِي الرَّكْعَتَيْنِ بَعْدَ الْعَصْرِ، فَمَرَّ عَلَى تَمِيمٍ الدَّارِيِّ، فَنَهَاهُ، فَقَالَ: لا وَاللَّهِ، لا أَتْرُكُهُمَا يَا عُمَرُ، لَقَدْ صَلَّيْتُهُمَا مَعَ مَنْ هُوَ خَيْرٌ مِنْكَ، مَعَ رَسُولِ اللَّهِ "، فَقَالَ عُمَرُ: وَيْحَكَ يَا تَمِيمُ ! إِنَّهُ 👈لوْ كَانَ النَّاسُ كُلُّهُمْ 👉مثْلَكَ، لَمْ أُبَالِ


🔵 عمر بن خطاب مردم را نماز دو رکعی بعد از عصر نهی میکرد سپس از نزد تمیم داری عبور میکند و تمیم او را نهی میکند و میگوید ای عمر آنها را ترک نمیکنم زیرا آنها را با کسی که بهتر از تو بود یعنی رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم بود خواندم. عمر گفت: وای بر تو تمیم.اگر تمام مردم مانند تو بودند من مشکلی نداشتم!!!

https://library.islamweb.net/hadith/display_hbook.php?indexstartno=0&hflag=1&pid=307001&bk_no=557&startno=4

⭕️ سند این روایت نیز حسن است و معتبر.⭕️


♻️ حال سوال میکنیم:

ایا طبق این روایت که عمر بن خطاب گفته است:👈لوْ كَانَ النَّاسُ كُلُّهُمْ مِثْلَكَ👉

🤔یعنی تمام مردم از نظر عمر بن خطاب مانند تیمیم الداری بوده اند؟

🅾 واقعا تاسف بار است که باید قواعد عربی را نیز به وهابیون یاد بدهیم.

⬅️ بنابراین لو کان برای فرض محال است و جمله ی بعد از این عبارت عبارتی محال است.

《1》

#باید_بدانیم

✍... والده ماجده امام صادق صلوات الله علیه « ام فروه» دختر جناب قاسم بن #محمد_بن_ابوبکر است و مادر ام فروه اسماء دختر عبدالرحمان بن ابی بکر است؛
لذا مادر ایشان از طرف پدر و مادر منسوب به ابوبکر است.

📚امام شناسی ج15 ص26

✋ هر چند در علمای شیعه و مخالفین ما هستند کسانی که در این باره تشکیک کرده‌اند ، اما بنا بر نظر قاطبه علما ادله به گونه‌ای است که نمی‌توان این انتساب را رد نمود.

اما باید توجه کرد که ازدواج اهل بیت علیهم‌السلام با افرادی از نسل جناب محمد بن ابوبکر ، که بواسطه تربیت مادری شایسته - جناب اسماء بنت عمیس رضوان الله تعالی علیها - نور و هدایت را دریافتند ؛
بر اساس یک اصل قرآنی بوده است که خداوند می فرماید:

📖 لَا تَزِرُ وَازِرَةٌ وِزْرَ اُخْرَی
📖 هیچ کس بار گناه دیگری را بدوش نمی‌کشد
(نجم38)


🔷اگر جد بزرگ والده ماجده امام صادق علیه السلام، یعنی ابوبکر نسبت به اهل بیت ظلم کرد و بر دخت گرامی پیامبر صلی الله علیه و آله ستم روا داشت دلیل نمیشود که نوه و نبیره های او در این جرم شریک باشند؛
زیرا هر کس مسؤول اعمال خویش است.


لازم به ذکر است که در خصوص رد انتساب عبارت « ولدنی ابوبکر مرتین»( من از دو جهت به ابوبکر مرتبط هستم ) به صادق سلام الله علیه پاسخ جامعی ارائه داده بودیم؛ (مطلب ریپلای/Reply شده)

که در اینجا به خلاصه‌ای از آن اشاره می‌کنیم؛

1⃣ اولا: به #فرض_صحت این روایت امام صادق علیه السلام تنها در بیان آن هستند که مادر من از نسل ابوبکر است و این سخن بر چیز دیگری دلالت ندارد؛

2⃣ ثانیا: آن روایت را ابن عنبه در کتابش نقل می کند ولی هیچ سندی ارائه نمیدهد؛

📚عمده الطالب ص195

⁉️❗️شبهه‌پراکنان با حدیث بدون سند می‌خواهند بر چه چیزی استدلال کنند؟

همچنین مرحوم اربلی آن سخن را در کشف الغمه نقل می کند

📚کشف الغمه ج2 ص161

❗️اما باید توجه داشت که مرحوم اربلی ان روایت را از کتاب الاخضر الحنابذی که از علمای اهل سنت است نقل می کند لذا ناقل روایت سنی است و گفتار او در برابر احتجاج با شیعه حجت نیست.

📚شذرات الذهب ج5 ص46

گذشته از این که به فرض حجت بودن، روایت نیز بدون سند نقل شده است و قابل استناد نیست

3⃣ ثالثا: چگونه ممکن است که امام صادق علیه السلام به ابوبکر افتخار کنند در حالی که جد بزرگوار ایشان امیرالمومنین علی علیه السلام ، ابوبکر را با استناد به صحیح ترین کتب مخالفین دروغگو ،گناهکار و خائن وحیله گر می‌دانسته‌اند.

📚صحیح مسلم،ج3 ص1378 ح1757

و در #خطبه_شقشقیه (خطبه 3 نهج البلاغه) که علامه امینی رضوان الله علیها در الغدیر جلد7 ص82 به بعد آن خطبه را از 28 کتاب نام می‌برد از ابوبکر مذمت و بدگویی می‌کنند؛
(+ پیشنهاد سرچ عبارت #روابط)

4⃣ رابعا :در مبغوضیت خلفا در نزد اهل بیت علیهم السلام جای هیچ شکی نیست.

👈 علامه مجلسی در بحار الانوار جلد 30 ص 145 باب 20 ، صد و هفتاد و سه روایت خاصه در مذمت خلفا از اهل بیت علیهم السلام را نقل می‌کند و می‌گوید اخبار این قدر زیاد است که نمی‌توان همه آنها را در یک جلد یا چند جلد بحار جمع‌آوری کنم‌.

📚بحار الانوار،ج30 ص398

〰〰〰〰〰〰〰〰

نتیجه آنکه:

✅ فرزند زادگی چند پشت بعد از ابوبکر برای امام علیه‌السلام نه مایۀ افتخار است و نه ننگ. جناب محمد بن ابی بکر و فرزندش قاسم از افراد با تقوا و درستکار بودند. این که ام فروه از نسل ابوبکر ملعون بوده است، نباید باعث شود که ما حق را رها کنیم و به باطل بچسبیم!

✅ توجه داشته باشید که اصلاب شامخه مربوط به خاندان پدری است. ارحام مطهره یعنی مادران پاک دامن. مادران امام صادق علیه‌السلام پاک دامن بودند. حالا چرا نباید ظالمان را لعن کنیم؟ وقتی خود محمد بن ابی بکر پدر خود را غاصب و ملعون می داند، ما چرا باید او را لعن نکنیم؟!!؟

⬇️ به این روایت توجه بفرمائید:

💠 «وَ قَالَ الصَّادِقُ ع وَلَايَتِي لِعَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ أَحَبُّ إِلَيَّ مِنْ وِلَادَتِي مِنْهُ لِأَنَّ وَلَايَتِي لَهُ فَرْضٌ وَ وِلَادَتِي مِنْهُ فَضْلٌ.»

امام صادق علیه السلام می فرمایند: ولایت نزد من بالاتر از رابطۀ نسبی است. زیرا ولایت من نسبت به حضرت امیر علیه السلام واجب الهی است؛ در حالی که از نسل ایشان بودن برای من برتریی نسبت به دیگران است.

یا این روایت شریف:

💠 «قَالَ الصَّادِقُ ع وَلَايَتِي لِآبَائِي أَحَبُّ إِلَيَّ مِنْ نَسَبِي وَلَايَتِي لَهُمْ تَنْفَعُنِي مِنْ غَيْرِ نَسَبٍ وَ نَسَبِي لَا يَنْفَعُنِي بِغَيْرِ وَلَايَةٍ.»

👈👈 خلاصه، نسب چنان اهمیتی ندارد. فرض بفرمائید یک نفر سید صحیح النسب مذهب اهل تسنن داشته باشد؛ چنان که هم اکنون از این سادات در بلاد عربی فراوانند.
در مقابل یک غیر سید که اعتقاد صحیح داشته باشد.
این دو اصلاً قابل مقایسه نیستند.

که خداوند میفرماید
ویخرجهم من الظلمات الی النور
و یخرج الحی من المیت

➖➖➖➖➖➖➖

🔚 کانال برهان
@borrhan

‍ ❌ گاهی اشکال می‌کنند :
شما برای بشارت فاران ، از جمله به باب سوم کتاب حبقوق نبی استناد کرده اید. در حالی که :
- اولا . در برخی نسخه های ترجمه سبعینیه (هفتادگانی) در این بخش از کتاب حبقوق ، به جای کلمه "فاران" از عبارت "کوه سایه دار" استفاده شده است.

- دوم . یکی از نسخه های مهم از عهد عتیق ، طومارهای بحر المیت است. که در بین این طومار ها هم تفسیری بر کتاب حبقوق وجود دارد اما این تفسیر به باب سوم (بخش مربوط به بحث ما) نپرداخته است. یعنی باب سوم در این تفسیر نیست! که نشان از عدم اصالت این باب دارد


✅ پاسخ ما :

۱- ترجمه سبعینیه یا هفتادگانی که از ترجمه های باستانی عهد عتیق است که به زبان یونانی انجام شده است و از جهاتی قابل اعتنا است. اما دچار تحریفات و خطا های بسیار وسیعی
است. بنابر این صرف اینکه در برخی نسخه های این #ترجمه ، کلمه فاران را پیدا نکنیم دلیل بر کنار گذاشتن متن رسمی و قانونی که خود یهودیان و مسیحیان قبول نمی‌شود!

یک نمونه #تحریف در این ترجمه:


کتاب استر ، یکی از کتب عهد عتیق و از کتب مقدس نزد یهودیت و مسیحیت است که محتوای آن بحث های متعددی را برانگیخته است 💠 محتوای این کتاب ممکن است اصلی داشته باشد که بعدا به آن پر و بال داده شده اما اثر جعل در محتوای فعلی داستان، قابل تشخیص است. برخی محققین آن را برگرفته از اسطوره ای بابلی میدانند (از جمله آقای عبد الله شهبازی، محقق تاریخ یهود)
این کتاب به ماجرای پوریم می‌پردازد. اما هیچ جا از متن عبری به صراحت نامی از خدا یافت نمی‌شود و این درباره یک کتاب دینی ، تعحب آور است.
اما در نسخه ترجمه یونانی سبعینیه ، بابی بر کتاب استر افزوده شده و در آن صریحاً نیایش با خداوند و نام او آمده!❗️ اما این افزوده کتاب استر ، دارای اصل عبری نیست و بعدا توسط علمای یهود از کتاب مقدس ایشان کنار گذاشته شد
.. روشن است که مترجمین کتاب استر برای آنکه این کتاب از نام خدا خالی نباشد از
پیش خود بابی را با این محتوا بر ترجمه افزوده اند! حال چطور می توان چنین
ترجمه ای را معیار نهایی دانست؟

درباره نقد ترجمه هفتادگانی (سبعینیه) رجوع شود به این کتاب : 📔نقد اسطوره الترجمه السبعینیه - اثر ابوعمار اثری


۲- اما درباره اشکال دوم و تفسیر کتاب حبقوق در طومار های بحر المیت :

این طومار ها مربوط به فرقه یهودی اسنیان هستند.
←ما ابتدا #فرض می‌کنیم که باب سوم کتاب حبقوق در دست فرقه اسنیان نبوده است!
اما در هر حال این بخش هم در کتاب مقدس قانونی و مقبول نزد یهود و نصاری وجود دارد. و قرن ها قبل از اسلام بر آن تفسیر نوشته اند. و ارجاع داده اند. (چنانکه در تلمود و ...دیدیم.) این طور نیست که مسلمین این باب را اضافه کرده باشند. اصلا کتب مقدس یهودی و مسیحی به دست مسلمین یا اعراب تعیین نشده است! طومار های بحر المیت هم معیار فصل الخطاب و نهایی نیستند

🔻بنابر این : مسلمین حق دارند با این بخش بر اهل کتاب احتجاج کنند. به علاوه در ابتدای این سلسله بحث اشاره کردیم که : اگر اثبات شود یک متن حاوی پیشگویی واقعه ای مربوط به قرن ها بعد است دیگر نمی توان آن را حاصل جعل و تخیل یهود دانست! خبرپیشگویی از ظهور یک دین نسخ ناپذیر با تاثیر جهانی آن هم در بلاد عرب چیزی نیست که یهود آن را جعل کند!

←نکته بعدی : به نظر می رسد که این بخش (باب سوم) از کتاب حبقوق ، دنباله منطقی قسمت قبلی است.←در باب دوم هم خداوند برای پاسخ دادخواهی و در مقام پیشگویی آینده مفصلا ظالمان و بت پرستان را سرزنش می کند و در جمله آخر باب دوم این طور آمده است : پس تمامی زمین به حضور وی خاموش باشید! ←←خواننده انتظار دارد که ادامه متن را بخواند. همه دعوت به سکوت شده اند تا کلام خدا را بشنوند. باب سوم دقیقا پیشگویی و کلام الهی را توضیح میدهد که آینده بشریت با یک دین جهانی روشن خواهد شد اما بدون باب سوم ، این کتاب نیمه تمام است.

اما چرا در آن تفسیر کتاب حبقوق ، به باب سوم پرداخته نشده است؟ ما می‌دانیم که
در یکی از آثار این فرقه (طومار جنگ) تعصب خاصی بر بنی اسرائیل وجود دارد. و از جمله اشاره شده که بنی اسرائیل در جنگ نهایی بر دیگر اقوام از جمله بنی اسماعیل ؛ پیروز می‌شوند.

کاملا قابل درک است چنین نگرشی هنگامی که به بشارت ظهور وحی از فاران سرزمین بنی اسماعیل میرسد ، تفسیر را ادامه ندهد!
همان طور که دیدیم دیگران از یهود و مسیحیت در تفسیر این بخش درمانده اند! بخشی از طومار جنگ که به شکست آخرالزمانی بنی اسماعیل و دیگر اقوام مقابل بنی اسرائیل اشاره دارد را در اسکن الحاقی می‌بینید


🔻از قسمت بعد به این مبحث ورود
می‌کنیم که «فاران کجاست؟»
➖➖➖➖
@borrhan
@hekmatenabavi