[ کانال برهان ]
11.1K subscribers
22.8K photos
1.78K videos
739 files
12.9K links
مرکز نشر دروس اعتقادی اهل بیت علیهم‌السلام
+ مباحث نقد فرق ضاله

👤پرسش و پاسخ @EDborrhan


کانالهای زیرمجموعه:
@fariadras
@borrhan2
@borrhanlibrary
@borrhanmedia
@dinclass

اینستا:
https://t.me/pageborhan
Download Telegram
#منجی (۳۴۱)
#تجسیم

🟨 ظهور کامل نور وحی در فاران

اثبات بشارت تورات درباره ظهور اسلام از حجاز

┄┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄

#قسمت_هفتم

اما نقد و بررسی تفسیر دیگر : در موسوعه تفسیری عهد عتیق ، از کلیسای قبطی مصر ، آن بشارت توراتی را چنین تفسیر می کنند که :

خداوند در کوه سینا ، شریعتش را به حضرت موسی ابلاغ کرد و این وحی توراتی در فضایی از مجد و نور و نار الهی نازل شده است.
طلوع نور خدا در سعیر به این معناست که خداوند برای امت های دیگر هم نورافشانی می کند و طالب نجات دیگر امت ها نیز هست! این همان امری است که در عهد جدید با ظهور مسیح و رسولان او‌ تحقق پیدا کرد درخشش خدا از فاران هم به معنای این است که خداوند طالب نجات امت هاست! و نجات الهی ، دیگر امت ها را هم در برخواهد گرفت. اما تجلی الهی در میان فرشتگان هم به این معناست که خود خدا در صورت انسانی تجسد یافته و از حضرت مریم متولد شد.(الوهیت و جنبه انسانی مسیح)

ع2 :جاء الرب من سيناء: ظهر مجد هللا على الجبل في سيناء أمام كل الشعب وأعطى موسى الوصايا والشريعة (خر19 ،20 .)وكان هذا في ضباب وبروق ورعود ونار وعظيمة وصوت بوق. أشرق لهم من سعير: انعكس ضياء هللا من جبل سيناء على جبل سعير وهي سلسلة جبال يسكنها نسل عيسو. وهذا معناه أن الله ينير لليهود واألمم ويريد خالص الجميع، وهذا ما تم في العهد الجديد. تألأل من جبل فاران: انعكس أيضا مجد الله على جبل فاران الذي يقع جنوب فلسطين أيضا وشمال برية سيناء و يسكنه الامم، أي أن الله يريد خالص الامم. أتى من ربوات القدس: ربوات أي عشرات الالوف. والقدس يقصد به مجمع الملائكة من السماء. أي أن الله تنازل من مجده وظهر بشكل ملموس في الارض على الجبل،وأعطى وصاياه وشريعته، بل أكثر من هذا تنازل في ملء الزمان وتجسد من
العذراء.
https://st-takla.org/bible/commentary/ar/ot/church-encyclopedia/deuteronomy/chapter-33.html


🟧🔚نقد و بررسی

این تفسیر از جهتی نسبت به تفسیر یهودی بهتر است ولی همچنان اشکالاتی دارد.

اما نقاط قوت این تفسیر :
اول . اعتراف دارد که این ظهور نور الهی در سه منطقه سینا ، سعیر ، فاران به معنای نزول و انتشار آیین الهی است.

دوم . پذیرفته است که این عبارات ، بشارتی درباره آینده هستند نه توصیفی از خط سیر بنی اسرائیل یا دلیلی بر سرزنش اقوام غیر یهود!

سوم . طلوع نور الهی در سعیر را به دعوت مسیح ارتباط داده است که این هم مورد قبول ماست.

چهارم . اجمالا پذیرفته است که این بشارت به اقوامی پس از یهود مربوط می‌شود. و به نهضتی جهانی ارتباط دارد

اما همچنان نقاط ابهامی در این تفسیر وجود دارند :

نور فارانی بنابر تصریح تورات ، کامل ترین نور الهی است و از شریعت تورات درخشان تر است. چه اتفاقی در فاران روی داده است؟ غیر از اینکه باید با نبوتی جدید و بزرگ در ارتباط باشد؟ شریعتی که تورات موسی به منزله مقدمه اوست.
نوری که بنابر کتاب حبقوق از فاران شروع شده و نسخ ناپذیر است و جهان را از تسبیح خدا پر میکند.

اشکال بعدی : دعوت الهی در بین اقوام و مناطق فراوانی منتشر شده است. تنها نام بردن از سعیر و فاران چه دلیلی دارد؟ اگر منظور موسی علیه‌السلام انتشار دعوت الهی در نقاط مختلف زمین بود که قاعدتا باید از ممالک مهم‌تر و دوردست تر مانند مصر و یونان و بابل و عیلام و ... یاد میکرد!

به علاوه : اناجیل و کل رساله های مقدس مسیحیت ، کوچک ترین اشاره ای از ارتباط مسیح با فاران ندارند ؛ نه محل تولد اوست ، نه محل قوت دعوت اوست و نه هیچ چیز دیگر ؛ اما این آموزه که : «مسیح دارای الوهیت بوده است و در حقیقت این خدا بود که مجسد شد.» علاوه بر اشکالات عقلانی اش با نصوص متعددی از کتاب مقدس ایشان سازگار نیست!!

چند نمونه از همین تورات و عهد عتیق درباره اینکه انسان نمی‌تواند خدا باشد بلکه در برابر خدا چیزی به حساب نمی‌آید :

🔻در تورات ، کتاب اعداد ، باب ٢۳ : بند ١٩ چنین می‌خوانیم :
«خدا انسان نیست که دروغ گوید، و نه بنی‌آدم که از تصمیم خود منصرف شود. آیا او سخنی گفته که بدان عمل نکرده باشد؟ یا کلامی بر زبان آورده که به انجام نرسانده باشد؟»
https://bible.com/bible/118/num.23.19.NMV
و شبیه آن در اول سموئیل ، باب ١۵ : بند ٢٩ بیان شده است.
https://bible.com/bible/118/1sa.15.29.NMV

همچنین در مزامیر ، باب ۱۴۴ : بند ۳ چنین آمده است :
«خداوندا، انسان چیست که او را در نظر آوری، و پسر انسان که به او بیندیشی؟»
https://bible.com/bible/118/psa.144.3.NM


←در قسمت بعد به نقد و بررسی تفسیر دیگر : تادرس یعقوب ملطی در تفسیرش بر کتاب حبقوق , و تفسیر جان مک آرتور را بر عهد عتیق بررسی خواهیم کرد.


@borrhan
@hekmatenabavi
فایل pdf کتاب «کحل البصر في سيرة سيد البشر» نوشته حاج شیخ عباس قمی رضوان الله تعالی علیه - به زبان عربی ؛ در کتابخانه برهان بارگذاری شد↓↓
https://t.me/borrhanlibrary/8019

←نگارنده در این كتاب ضمن بیان زندگی حضرت ختمی مرتبت صلی‌الله علیه و آله از زمان تولد تا شهادت ، به شرح اخلاق و سیره‌ٔ ایشان نیز می‌پردازد. فایل pdf ترجمه فارسی این کتاب پیشتر در کتابخانه قرار گرفته بود.
[ کانال برهان ]
<unknown> – الصحیح من سیرۀ النبی ص جلسه 87
الصحیح من سیرۀ النبی ص جلسه 184
<unknown>
#صوت
#دوره_مجازی
#تاریخ_پیامبر_اعظم صلوات الله علیه و اله
#جلسه_صد_و_هشتاد_و_چهارم
#جلسه_۱۸۴
#دروس_الصحیح_من_سیرة_النبي صلي الله علیه و آله

💡موضوع : بررسی سریه بئر معونه جلسه ششم -

⚜️ بازخوانی، شرح و تبیین کتاب الصحیح من سیرة النبی الاعظم صلوات الله علیه و اله مرحوم #علامه_سید_جعفر_مرتضی_عاملی

🔅تاریخ پیامبر اکرم صلی الله علیه و اله


🗣 مدرّس : استاد دکتر هندی


📺 کانال آموزش مجازی دینکلاس:

دوره های مجازی برای شیعیان فارسی زبان جهان
🆔 @dinclass
🆔 @borrhan
www.dinclass.ir
#پیامبر_اهل_تسنن (۶۳)
#نقد_بخاری (۵۲)

باز هم جسارتی سخیف به خاتم الانبیاء صلی‌الله‌علیه‌و‌آله در کتب مخالفین! و اثبات کفر ، ملحد و پست و فرومایه بودن عایشه

❥༻⃘⃕࿇﷽༻⃘⃕❀༅⊹━┅┄

🔻در صحیح بخاری که یکی از صحیح ترین کتب جماعت اهل خلاف است، #عایشه می‌گوید رسول الله صلی الله علیه و آله جادو و سحر شده است!!!

❗️ حدثني عبد اللَّهِ بن مُحَمَّدٍ قال سمعت بن عُيَيْنَةَ يقول أَوَّلُ من حدثنا بِهِ بن جُرَيْجٍ يقول حدثني آلُ عُرْوَةَ عن عُرْوَةَ فَسَأَلْتُ هِشَامًا عنه فَحَدَّثَنَا عن أبيه عن عَائِشَةَ رضي الله عنها قالت كان رسول اللَّهِ صلي الله عليه وسلم سُحِرَ حتى كان يَرَى أَنَّهُ يَأْتِي النِّسَاءَ ولا يَأْتِيهِنَّ

#ترجمه : از عائشه روايت شده است که گفت : رسول خدا را جادو کردند ؛ به اين حد که وى گمان مى کرد به نزد زنان خويش آمده ( با آنان نزديکى کرده) است اما چنين نبود.

📔الجامع الصحيح المختصر ، ج 5 ص 2175 رقم 5432 ، اسم المؤلف:  محمد بن إسماعيل أبو عبدالله البخاري الجعفي الوفاة: 256 ، دار النشر : دار ابن كثير , اليمامة - بيروت
(ر.ک: تصویر الحاقی)

⁉️اما حکم جادو شدن رسول الله و بیان اینکه ایشان سحر و جادو شده است چیست؟
پاسخ را در ادامه از علمای اهل سنت دریافت کنید↓↓

🟥 ابوبکر جصاص از کبار و اعاظم مفسرین عامه درباره کسانی که به انبیاء نسبت سحر دهد می‌گوید:
«ومثل هذه الأخبار من وضع الملحدين تلعّبا واستجرارا إلى القول بإبطال معجزات الأنبياء عليهم السلام، والقدح فيها. وأنه لا فرق بين معجزات الأنبياء وفعل السحرة، وأن جميعه من نوع واحد.»

#ترجمه : و اینگونه اخبار سحر از جعلیات ملحدین است تا انسان های پست و فرومایه  بگویند معجزات انبیاء علیهم السلام باطل بوده است. و در آنها قدح وارد کنند و بگویند هیچ فرقی بین معجزات انبیا و کار جادوگران  وجود ندارد و همه از یک نوع اند.

📔 احکام القرآن أبوبكر الجصاص ج1 ص60

نتیجه تا اینجا:
عایشه : پیامبر سحر شده؛
ابوبکر جصاص : هر کسی بگوید پیامبر سحر شده ملحد و پست و فرومایه است؛
🔚🔚عایشه 🟰 ملحد


🟥 امام نووی از بزرگان و اجلای عامه که از شارحین بنام و معروف و مشهور اهل سنت است هم می‌گوید:
«قال الشهاب: نقل في (التأويلات) عن أبي بكر الأصم أنه قال: إن حديث " سحره صلوا ت الله عليه » ، المروي هنا، متروك لما يلزم من قول الكفرة أنه مسحور. وهو مخالف لنص القرآن حيث أكذبهم الله فيه.»

#ترجمه : شهاب در التاویلات از ابی بکر الاصم نقل کرده است که او گفته: حدیث سحر شدن پیامبر که اینجا روایت شده است متروک است، چون مستلزم قول کفار است که می‌گویند پیغمبر مسحور بود، و این مخالف نص صریح قرآن است چرا که خدای متعال در قرآن آنان را تکذیب کرده است.

📔 المجموع للنوي ج19 ص243

نتیجه اینکه:
عایشه : پیامبر سحر شده؛
امام نووی : هر کسی بگوید پیامبر سحر شده کافر است؛
🔚🔚عایشه 🟰 کافر


🔸امید است پیروان مکتب زندقه ( سقیفه) از کفر و ملحد بودن مادرشان عایشه دفاع کنند!
و جا دارد باز این سوال را مطرح کنیم که تا به حال امتی دیده بودید اینقدر به پیامبر خود توهین کرده باشد و اینچنین شأن او را پایین بیاورد؟!!

در تکملهٔ بررسی این مطلب مطالعه آیاتی که کفار پیامبر اکرم صلی‌الله علیه و آله را «مسحور» یا «مسحَّر» نامیده اند، به محققین پیشنهاد می‌شود؛ در سوره های اسراء شعراء و فرقان.


+ اسکن ها در ادامه خواهد آمد.

@borrham
[ کانال برهان ]
✧❁﷽❁✧ 🔰 آیا می‌دانید در یوگا، مواد مخدر توصیه شده؟! در عرفان هندوئیسم که در انجام حرکات یوگا خلاصه می‌شود، به شدت مصرف دود و مواد مخدر از جمله حشیش و ماری جوآنا توصیه شده است و اهل یوگا باید با مصرف مواد مخدر، به هدف نهایی خود برسند! چنان که در اینترنت…
✧❁﷽❁✧

🔰مصرف حشیش در کتاب مقدس یوگا !!

مصرف مواد مخدر از جمله حشیش به صراحت در کتب مقدس هندوئیسم از جمله کتاب📔«یوگا سوتره» تالیف پتنجلی، فصل 4 بیان و توصیه شده است:
«گیاهان دارویی: فراوان یافت می‌شود که سادوها (مربیان سنتی یوگا در هندوئیسم) اهل مصرف گنگا و یا همان حشیش می‌باشند

←بنابراین در یوگا وقتی که صحبت از گوشه نشینی و حرکات مرتاض گونه و نیز مصرف گیاهان می‌شود، منظور همان حشیش است تا افراد بتوانند با بت‌های هندوئیسم متحد شده و کارمای خود را بسوزانند و رستگار به مدل مشرکانه ی هندو - بودایی شوند !

#نقد_هندوئیسم (۳۳)
#نقد_بودیسم (۳۳)
@borrhan
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#منجی (۳۴۲)


🟨 ظهور کامل نور وحی در فاران

اثبات بشارت تورات درباره ظهور اسلام از حجاز

┄┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄

#قسمت_هشتم

🔻نقد و بررسی تفسیر دیگری از بشارت توراتی : تادرس یعقوب ملطی در تفسیرش بر کتاب حبقوق نبی

او ابتدا چنانکه ما توضیح دادیم بشارت کتاب حبقوق را تفسیری می‌داند بر بشارت توراتی فاران ؛ و می‌پذیرد که مرحله اول در سینا مربوط به شریعت موسی علیه‌السلام است. سپس می‌گوید : منظور از انتشار تسبیح خدا در زمین و آسمان ، این است که نفس و بدن انسان به تسبیح در آمد! (یعنی آسمان نماد روح انسانی و زمین نماد جسد اوست)

سپس در ضمن نقل اقوال مفسرین ، از جروم - عالم شهیر مسیحی و صاحب ترجمه وولگات کتاب مقدس که در نگاه بسیاری از مسیحیان قدیس شمرده می‌شود - چنین نقل میکند که :

«این عبارت کتاب حبقوق اشاره دارد که خداوند نجات دهنده ما از سوی جنوب می‌آید. چون مسیح در بیت لحم متولد شد که در جنوب اورشلیم بود! » سپس از دیدیموس نابینا ، از قدیسان در نگاه نصاری هم تفسیری شبیه این را نقل می‌کند.
(ر.ک: تصویر الحاقی)

🔸در واقع ، جروم که قبل از ظهور اسلام زیسته است. نیز این مورد را بشارت انبیای بنی‌اسرائیل درباره آینده می‌داند اما آن را بر مسیح تطبیق میدهد

چرا ؟ چون عبارت کتاب حبقوق در کنار ظهور نور فارانی از ظهور الهی در تیمان هم سخن گفته است. و تیمان در عبری به معنای جنوب است
درباره معنای تیمان رجوع شود به کتاب المحیط الجامع ، قاموسی در رابطه با کتاب مقدس و شرق قدیم ، اثر بولس الفغالی ، ص ۳۹۱ (اسکن آن در ادامه خواهد آمد)

←←پس جروم هم بشارتی بودن کلیت آن آیه را قبول داشته است ؛ اما او نیز برای فاران توضیحی ندارد. بلکه فقط بشارت تیمان را بر ظهور عیسی علیه السلام تطبیق داده است

🔚 ما مانعی نمی‌بینیم که بشارت درباره تیمان ، به حضرت عیسی مربوط باشد. همان طور که بخشی از بشارت موسی علیه‌السلام درباره مسیح علیه‌السلام بود. در عین حال بشارت به آمدن وحی از جنوب ، با ظهور اسلام از حجاز هم منطبق است که در جنوب فلسطین و یهودیه قرار دارد.

به علاوه که بر اساس منابع مستقل تاریخی تولد مسیح در بیت لحم در جنوب اورشلیم قابل اثبات نیست.

اما نگاه جروم ، درباره الوهیت عیسی را هم نقد کردیم ؛ تفسیر تمثیلی تادرس یعقوب ملطی هم غیرمقبول است. دلیلی نداریم که زمین و آسمان را مَثلی برای روح و جسد بدانیم!! متن صریحاً دارد از دعوتی سخن می‌گوید که در آفاق منتشر شده و زمین و آسمان را از صوت تسبیح و تنزیه الهی پر می‌کند.

🔻نقد و بررسی تفسیری دیگر از بشارت توراتی : جان مک آرتور در تفسیرش بر عهد عتیق ، ص‌۳۲۹ (اسکن آن در ادامه خواهد آمد) این بشارت حضرت موسی علیه‌السلام را چنین توضیح میدهد :

«سینا ... سعیر ... فاران. این کوه ها با اعطای شریعت در ارتباطند. سینا در جنوب ، سعیر در شمال شرق ، و فاران در شمال واقع است. در توصیف این کوه ها ، از تشبیه زیبای سپیده دم و طلوع خورشید استفاده است. خدا ، همچون خورشید سحرگاه ، نوری است که طلوع می‌کند و بر سرزمین موعود پرتو می‌افکند. مقدسان ، به احتمال بسیار ، به فرشتگان اشاره دارد که به هنگام اعطای شریعت به موسی در کوه سینا در حضور خدا بودند.»

🔸بخشی از این تفسیر که : سینا و سعیر و فاران با اعطای شریعت در ارتباط هستند و اینکه خدا در مراحل نور افشانی اش به خورشیدی تشبیه شده که در نهایت به تجلی کامل میرسد ، مورد قبول ما نیز هست.

اما نقد ها ↓↓↓

⃣1 نویسنده می‌گوید این کوه ها با اعطای شریعت در ارتباطند اما توضیحی نمیدهد ، که چه شریعتی در فاران و سعیر اعطا شد؟ در قسمت‌های پیشین توضیحی دادیم که در این مناطق ، هیچ شریعت و یا حادثه نورانی در عصر موسی علیه‌السلام روی نداد. بلکه کاملا برعکس بود.

مک آتور سپس مسیر کلامش را تغییر میدهد و می‌گوید :خدا به خورشیدی تشبیه شده که بر سرزمین موعود پرتو می افکند! در حالی که : فاران چه در حجاز باشد و چه در شمال شبه جزیره سینای مصر ، به هر حال خارج از سرزمین موعود است ؛ حضرت موسی هم اصلا وارد سرزمین موعود نشدند تا به مراحل اعطای شریعت نسبت به ایشان ارتباطی داشته باشد. سرزمین موعود بنی اسرائیل در کنعان و ... بود ؛ همچنین توضیح دادیم که بنی اسرائیل بنابر تورات ، همراه با موسی وارد سعیر نشدند. و حقی در آن نیافتند بلکه آن را دور زدند

⃣3 - و مهم آنکه توضیحات کتاب حبقوق از یک نهضت جهانی و نسخ ناپذیر در فاران سخن می‌گوید.

پس : تفسیر جان مک آرتور نیز مردود است


@borrhan
@hekmatenabavi
#نقد_تصوف
#تبری #بررسی_روایات_مدح_خلفا
#حدیث_منزلت #حدیث_غدیر

❗️تلاش صوفیه برای کمرنگ کردن تبری

┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄

یکی از مصادیق بارز مبارزه با تبری در فرقه صوفیه نمود دارد؛ روشن است که اصل و ریشه تصوف در تَسنُن می‌باشد و از یک دوره به بعد توسط برخی منسوبین به شیعه که متمایل به تصوف بودند، وارد تشیع نیز شد؛

بزرگان تصوف که دلداده و پِیرو سران سقیفه بودند، بین محبت و مودت اهل بیت علیهم السلام، و محبت و مودت سران خودشان در برزخی گرفتار آمدند که هر طرف آن برایشان ضرر بود.←إنکار اهل بیت علیهم السلام مساوی با نصب بود و سِیلی از طعن و تکفیر را در پی داشت،←و انکار و برائت از سران سقیفه نیز در قاموس آنان کفر محسوب می‌شد. لذا سعی کردند بین هر دو جمع کنند اما نشد، و در نهایت به جسارت و هتک حرمت اهل بیت علیهم السلام ختم شد.

البته باید دانست که بنیان گذاران تصوف در میان مسلمین، نواصب و منافقانی از قبیل #حسن_بصری و سفیان ثوری، بودند. بقیه هم کم و بیش رشحاتی از ناصبی‌گری داشتند، لذا در برزخی قرار نگرفتند. البته، از نظر ما فرقی بین دسته اول و دسته دوم نیست، تنها شاید شدت و ضعف آنان در دشمنی متفاوت باشد.

حال به نمونه‌‌هایی توجه فرمائید:

✍🏻 همانگونه که در اسکن می‌بینید: اسماعیل مستملی بخاری حنفی، صوفیِ سُنیِ قرن چهارم، در شرح خود بر یکی از کتب مهم صوفیه، هنگام نقد و بررسی برخی مذاهب، پس از آنکه سُنیان را تنها طایفه اهل نجات معرفی می‌کند، می‌نويسد:

✖️« ... گروهی دیگر رافضيان و ناصبيان‏اند كه پشتاپشت‏اند. رافضيان اندر دعوى محبت اهل بيت را #غلو كردند و با صحابه رسول صلى الله عليه عداوت كردند و ايشان را ظالمان و فاسقان خواندند، و گروهى از ايشان صحابه را كافر خواندند. و باز ناصبيان اندر دعوى محبت صحابه غلو كردند و با اهل بيت عداوت كردند و على را و اهل بيت را رضى الله عنهم ظالم و كافر خواندند و بر مضادت سخن گفتند.
و باز ما كه سُنيان‏ايم اندر ميان هر دو گروه بايستاديم و با هر دو حرب كرديم و روافض را گفتيم كه صحابه رسول را صلى الله عليه و سلم بد مگوى كه ايشان اعوان دين‏اند و ناصر پيغمبراند،
خاصه ابوبكر كه صاحب غار است و رفيق سفر و حضر است، و تن و مال و فرزند فداى پيغامبر صلى الله عليه و سلم كرد (❗️) و ضجيع وى است اندر گور، و آن كس است كه پيغامبر گفت صلى الله عليه و سلم: و الله ما طلعت الشمس و لا غربت على ذى لهجه بعد النبيين و المرسلين افضل من ابو بكر. (❗️)
و اندر عُمر رضى الله عنه طعن مكنيد كه صهر ( داماد ) پيغمبر است و خداى تعالى اسلام به وى عزيز كرد (❗️) و عادل است و #فاروق است، فرق بين الحق و الباطل، و آن كس است كه پيغمبر صلى الله عليه و سلم گفت: ما فى السماء ملك [مقرب‏] الا و هو يوقر عمر بن الخطاب و ما فى الارض شيطان الا و هو يفر من ظل‏ عمر. (❗️)
و همچنين‏ گفتيم عثمان را رضى الله عنه بد نگوييد كه داماد پيغمبر است به دو دختر، و صاحب بئر الرومه و صاحب جِيش عسرت است، و آن كسى است كه پيغمبر صلى الله عليه و سلم گفت: ان ملائكة السماء تستحيى من عثمان. (❗️) ما را گفتند شما ناصبى‏ايد و شما دشمن‏داران اهل بيت‏ايد؛ و ما از اين بيزار، و دشمنان اهل بيت نزد ما كافر؛
باز روى به ناصبيان آورديم و گفتيم اهل بيت را بد مگوييد خاصه على را رضى الله عنه كه رسول صلى الله عليه و سلم گفت او را: انت منى بمنزلة هارون من موسى الا انه لا نبى بعدى. و نيز گفت: من كنت مولاه فعلى مولاه. و صاحب #ذوالفقار بود و شمشير دين بود، و زوج بتول بود و پدر شبر و شبير بود رضى الله عنه، و آن بود كه پيغمبر صلى الله عليه و سلم گفت: يا على لا يحبك الا مؤمن تقى و لا يبغضك الا منافق شقى. و فاطمه را گفت _ رضى الله عنها _ هى بضعة منى. بضعه پيغامبر را دشمن داشتن كفر است. و حسين و حسن را رضى الله عنهما را گفت: الحسن و الحسين سيدا شباب اهل الجنة و ابوهما خير منهما. و ايشان را گفت بر من نشينيد تا من شما را مرکب باشم. و پدر ايشان را گردن‏ بداشت بر در كعبه تا پاى خويش را بر گردن مبارك سيد نهاد و بُت را بكَند و بينداخت. چون با ايشان مناظره كرديم ما را #رافضى خواندند و ما از رافضى بيزار، و رافضى نزديك ما كافر؛ از بهر آنكه رافضى مبغض صحابه رسول باشد و مبغض صحابه كافر باشد.
پس ما اندر ميان هر دو بايستاديم و با هر دو حرب كرديم، و صحابه و اهل بيت هر دو گروه را نيكو گفتيم و زبان از هر دو گروه نگاه داشتيم، و لله الحمد و المنة آن خبر را كه پيغمبر گفت صلى الله عليه و سلم: من احب ابا بكر فقد اقام الدين (❗️) و من احب عمر فقد اوضح السبيل (❗️) و من احب عثمان فقد استنار بنور الله (❗️) و من احب عليا فقد استمسك بالعروة الوثقى.
و نيز پيغامبر گفت صلى الله عليه و سلم اتانى جبريل صلوات الله عليه فقال ان الله تعالى يقرئك السلام و يقول اتخذ ابا بكر والدا و عمر مشيرا و عثمان ظهيرا (❗️) و عليا سندا.

👇👇ادامه👇👇
پس هر چهار را دوست داريم و ميان رافضيان و ناصبيان بايستاديم و بر راست و بر چپ با هر دو حرب كرديم. خير الامور اوسطها ما بوديم و طريق مستقيم ميانگى ما بوديم، و سبل شيطان بر راست و بر چپ ايشان بودند.

و چون با #رافضى مناظره كرديم ما را ناصبى خواندند، و چون با ناصبى مناظره كرديم ما را رافضى خواندند، و ما از هر دو بيزار و هر دو نزديك ما مبتدع و ضال‏.

📔 شرح التعرف لمذهب التصوف، ج١ ص۴۶١


🔚 بنگرید این صوفی نگون بخت، چگونه برای توجیه محبت و مودت خود نسبت سران سقیفه، دست به دامان احادیث جعلی و متناقض شده است. هرچند شیوه جعل و #تحریف ، شیوه بزرگان پیش از او بوده؛ جالب آنکه خودشان نیز معترفند که از بس تناقض در عقیده دارند، هم ناصبی خطاب می‌شوند هم رافضی!
البته کسی که این جماعت سقیفه دوست را صحیح بشناسد، هرگز بوی رافضیان را از آنها استشمام نخواهد کرد.
عداوت سران سقیفه با أميرالمؤمنين علیه السلام و بالعکس، از واضحات تاریخی است، حال چگونه ادعا می‌کنند که دشمنِ دشمنان اهل بیت هستند؟!!!

🔶 عطار نیشابوری، که مکرر در آثارش به شیعیان طعن و کنایه دارد، در کتاب «تذکرة الاولیاء» هنگام نقل حالات و زندگی «ابوالقاسم نصر آبادی» از مشایخ صوفیه، می‌نویسد:

✖️«گفت یک روز در مکه بودم، مردی را دیدم بر زمین افتاده و می‌طپید، خواستم که الحمدی بر او خوانم و بر وی دمم تا باشد که از آن زحمت نجات یابد، ناگاه از شکم او آوازی صریح بگوش من بر آمد که: بگذار این سگ را که او دشمن یابد، ناگاه از شکم او آوازی صریح به گوش من برآمد بگذار این سگ را که او دشمن ابوبکر است رضی الله عنه!!!»

همو در نقل حالات "ابوبکر شبلی" _ که حلاج ثانی بایدش گفت، و گوی کفر از صوفیان ربوده _ می‌نویسد:

✖️«نقل ست که گفت: از جمله فِرَق عالَم که خلاف کرده‌اند هیچکس پست‌تر از رافضی و خارجی نیامد! زیرا دیگران که خلاف کرده‌اند در حق ( تعالی ) اختلاف داشتند و سخن از او گفتند، و این دو گروه روز در خلق به باد دادند.» ( یعنی شیعیان درباره اهل بیت علیهم السلام و دشمنانشان لعنهم الله، بحث و گفتگو کردند که کاری بیهوده و سبب پستیِ آنان است. العیاذبالله )

یکی دیگر از بی‌ادبی ‌های او، جسارت به ساحت و مقام حضرت زهرا سلام الله علیها است که وقتی بین تبرئه ابوبکر و آن حضرت مردد می‌شود، با استدلالی سخیف ابوبكر را تبرئه می‌کند و مقام حضرت را هتک می‌کند!!! (اینجا - ر.ک: اسکن الحاقی)

🔚 اینها فقط نمونه‌های کوچکی از سخنان اقطاب صوفیه در این‌باره بود.
وقتی محبت اهل بیت علیهم السلام با برائت از دشمنان همراه نباشد، نتیجه این می‌شود. اگر سران صوفیه ، شیعه را "سگ و خوک و کافر و ... " خطاب می‌کنند معاذالله، به دلیل عدم "برائت" است، و آن محبت و مودتی هم که نسبت به اهل بیت علیهم السلام مدعی‌ داشتنش هستند، دروغ و لطیفه‌ای بیش نیست،
حتی اگر هزاران بیت در منقبت اهل بیت علیهم السلام شعر بگویند، یا اظهار ارادت کنند. خیلی ساده‌لوحی می‌خواهد که صوفیه را دوست‌دار اهل بیت علیهم السلام بدانیم و چشم روی محبتشان به سران سقیفه ببندیم.

این چه محبتی به اهل بیت علیهم السلام است که شیعیانشان را لایق تکفیر و ترور می‌دانند؟! برخی سران صوفیه، رساله در تکفیر شیعیان و تشویق به قتل آنان دارند!!!! که سخن در این زمینه فراوان است.

#عطار_نیشابوری (۱۳)

@borrhan
[ کانال برهان ]
توصیف سیدالشهداء علیه السلام از حکومت اموی لعنهم الله 🔸فى کُلِّ بَلَدٍ مِنْهُمْ عَلَى مِنْبَرهِ خَطیبٌ یَصْقَعُ؛ فَالْأَرْضُ لَهُمْ شاغِرَةٌ؛ وَ أَیْدیهِمْ فیها مَبْسُوطَةٌ. وَ النّاسُ لَهُمْ خَوَلٌ، لا یَدْفَعُونَ یَدَ لامِسٍ؛ فَمِنْ بَیْنِ جَبّارٍ…
تفاوت اسلام علوی با اسلام اموی

🔻 از توصیه‌‌های همیشگی امیر عدالت امیرالمؤمنین علیه‌السلام به سربازان خویش:
«إِذَا هَزَمْتُمُوهُمْ فَلاَ تُجْهِزُوا عَلَى قَتِيلٍ وَ لاَ جَرِيحٍ وَ لاَ تَقْتُلُوا أَسِيراً وَ لاَ تَطْلُبُوا مُوَلِّياً وَ لاَ تُتْبِعُوا مُدْبِراً وَ لاَ تَكْشِفُوا عَوْرَةً وَ لاَ تُمَثِّلُوا بِقَتِيلٍ وَ لاَ تَهْتِكُوا سِتْراً وَ لاَ تَرُبُّوا شَيْئاً مِنْ أَمْوَالِهِمْ إِلاَّ أَنْ تَجِدُوهُ فِي مُعَسْكَرِهِمْ ... .»

📚 وقعة الجمل ص١٢١

#ترجمه : چون آنان را شکست دادید، به هیچ كشته‌ و زخمى‌ حمله نکنید و اسيری را نكشيد و به دنبال گريختگان نیفتيد و فراريان را تعقيب نكنيد و با برهنه کردن، عورتى را آشكار نسازيد و کشته‌ای را مثله ننمائيد و پرده‌ای را ندريد و اموالشان را تصرف نکنید مگر آنچه در لشكرگاهشان مى‌يابيد ... .

#حکومت_علوی (۲۰۷)
@borrhan
[ کانال برهان ]
تفاوت اسلام علوی با اسلام اموی 🔻 از توصیه‌‌های همیشگی امیر عدالت امیرالمؤمنین علیه‌السلام به سربازان خویش: «إِذَا هَزَمْتُمُوهُمْ فَلاَ تُجْهِزُوا عَلَى قَتِيلٍ وَ لاَ جَرِيحٍ وَ لاَ تَقْتُلُوا أَسِيراً وَ لاَ تَطْلُبُوا مُوَلِّياً وَ لاَ تُتْبِعُوا مُدْبِراً…
فایل pdf کتاب «وقعة الجمل»، و ترجمه فارسی این کتاب ؛ نوشته السید ضامن بن شدقم المدنی، متوفای ۱۰۲۸ هجری به بعد در «کتابخانه برهان» بارگذاری شد↓↓
https://t.me/borrhanlibrary/8022
https://t.me/borrhanlibrary/8024

🔸این کتاب دربردارنده گزارش‌های جنگ #جمل است که در منطقه بصره اتفاق افتاد. این کتاب، در عین اختصار، حاوی مستندات مهم تاریخی در این رابطه است که آن را جزو منابع اولیه تحقیق و پژوهش در سیره حضرت امیرالمؤمنین علیه‌السّلام قرار داده است.
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#منجی (۳۴۳)

🟨 ظهور کامل نور وحی در فاران

اثبات بشارت تورات درباره ظهور اسلام از حجاز

┄┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄

#قسمت_نهم

🔻نقد و بررسی تفسیری دیگر :

متی هنری در تفسیری که بر کتاب مقدس نوشته است در ص۴۱۱ همانگونه که در اسکن الحاقی مشاهده می‌کنید می‌گوید :
«این عبارت توراتی به ظهورات مجد خدا در حین اعطای قانون و امتیازات الهی اشاره دارد. که سبب می‌شود هر گونه الحاد و انحرافی ، مجاب گردد. و مجرمین مجازات شوند. چنانکه بنابر رساله یهودا در کتاب خنوخ نیز آمده بود!»

←یعنی این مفسر هم مانند ما عبارت رساله یهودا را مربوط به همین بشارت فارانی میداند. سپس مصداق آن مجد اعطا شده را ، در شریعت موسی و انجیل معرفی میکند.

اما اشکالی که اینجا مطرح می شود این است که شریعت موسی علیه السلام نتوانست چنین اثر جهانی ای داشته باشد و انجیل هم از فاران ظهور نکرده است. اصلا در تمام زندگینامه مسیح در اناجیل ، به علاوه تمام عهد جدید کلمه فاران را نمی‌بینیم ؛ گویا متی هنری نیز برای همین در تفسیر بخش مربوط به فاران سکوت میکند.
یعنی هنگام تفسیرش اصلا آن کلمه فاران را نمی آورد تا مجبور به تفسیرش هم نشود!


در ادامه👇👇به طرح دو اشکال پیرامون این بشارات توراتی و پاسخ به آن خواهیم پرداخت!

«1⃣»
گاهی اشکال می‌کنند :
شما برای بشارت فاران ، از جمله به باب سوم کتاب حبقوق نبی استناد کرده اید. در حالی که :
- اولا . در برخی نسخه های ترجمه سبعینیه (هفتادگانی) در این بخش از کتاب حبقوق ، به جای کلمه "فاران" از عبارت "کوه سایه دار" استفاده شده است.

- دوم . یکی از نسخه های مهم از عهد عتیق ، طومارهای بحر المیت است. که در بین این طومار ها هم تفسیری بر کتاب حبقوق وجود دارد اما این تفسیر به باب سوم (بخش مربوط به بحث ما) نپرداخته است. یعنی باب سوم در این تفسیر نیست! که نشان از عدم اصالت این باب دارد


پاسخ ما :

۱- ترجمه سبعینیه یا هفتادگانی که از ترجمه های باستانی عهد عتیق است که به زبان یونانی انجام شده است و از جهاتی قابل اعتنا است. اما دچار تحریفات و خطا های بسیار وسیعی
است. بنابر این صرف اینکه در برخی نسخه های این #ترجمه ، کلمه فاران را پیدا نکنیم دلیل بر کنار گذاشتن متن رسمی و قانونی که خود یهودیان و مسیحیان قبول نمی‌شود!

یک نمونه #تحریف در این ترجمه:


کتاب استر ، یکی از کتب عهد عتیق و از کتب مقدس نزد یهودیت و مسیحیت است که محتوای آن بحث های متعددی را برانگیخته است 💠 محتوای این کتاب ممکن است اصلی داشته باشد که بعدا به آن پر و بال داده شده اما اثر جعل در محتوای فعلی داستان، قابل تشخیص است. برخی محققین آن را برگرفته از اسطوره ای بابلی میدانند (از جمله آقای عبد الله شهبازی، محقق تاریخ یهود)
این کتاب به ماجرای پوریم می‌پردازد. اما هیچ جا از متن عبری به صراحت نامی از خدا یافت نمی‌شود و این درباره یک کتاب دینی ، تعحب آور است.
اما در نسخه ترجمه یونانی سبعینیه ، بابی بر کتاب استر افزوده شده و در آن صریحاً نیایش با خداوند و نام او آمده!❗️ اما این افزوده کتاب استر ، دارای اصل عبری نیست و بعدا توسط علمای یهود از کتاب مقدس ایشان کنار گذاشته شد
.. روشن است که مترجمین کتاب استر برای آنکه این کتاب از نام خدا خالی نباشد از
پیش خود بابی را با این محتوا بر ترجمه افزوده اند! حال چطور می توان چنین
ترجمه ای را معیار نهایی دانست؟


درباره نقد ترجمه هفتادگانی (سبعینیه) رجوع شود به این کتاب : 📔نقد اسطوره الترجمه السبعینیه - اثر ابوعمار اثری


۲- اما درباره اشکال دوم و تفسیر کتاب حبقوق در طومار های بحر المیت :

این طومار ها مربوط به فرقه یهودی اسنیان هستند.
←ما ابتدا #فرض می‌کنیم که باب سوم کتاب حبقوق در دست فرقه اسنیان نبوده است!
اما در هر حال این بخش هم در کتاب مقدس قانونی و مقبول نزد یهود و نصاری وجود دارد. و قرن ها قبل از اسلام بر آن تفسیر نوشته اند. و ارجاع داده اند. (چنانکه در تلمود و ...دیدیم.) این طور نیست که مسلمین این باب را اضافه کرده باشند. اصلا کتب مقدس یهودی و مسیحی به دست مسلمین یا اعراب تعیین نشده است! طومار های بحر المیت هم معیار فصل الخطاب و نهایی نیستند

🔻بنابر این : مسلمین حق دارند با این بخش بر اهل کتاب احتجاج کنند. به علاوه در ابتدای این سلسله بحث اشاره کردیم که : اگر اثبات شود یک متن حاوی پیشگویی واقعه ای مربوط به قرن ها بعد است دیگر نمی توان آن را حاصل جعل و تخیل یهود دانست! خبرپیشگویی از ظهور یک دین نسخ ناپذیر با تاثیر جهانی آن هم در بلاد عرب چیزی نیست که یهود آن را جعل کند!

←نکته بعدی : به نظر می رسد که این بخش (باب سوم) از کتاب حبقوق ، دنباله منطقی قسمت قبلی است.←در باب دوم هم خداوند برای پاسخ دادخواهی و در مقام پیشگویی آینده مفصلا ظالمان و بت پرستان را سرزنش می کند و در جمله آخر باب دوم این طور آمده است : پس تمامی زمین به حضور وی خاموش باشید! ←←خواننده انتظار دارد که ادامه متن را بخواند. همه دعوت به سکوت شده اند تا کلام خدا را بشنوند. باب سوم دقیقا پیشگویی و کلام الهی را توضیح میدهد که آینده بشریت با یک دین جهانی روشن خواهد شد اما بدون باب سوم ، این کتاب نیمه تمام است.

اما چرا در آن تفسیر کتاب حبقوق ، به باب سوم پرداخته نشده است؟ ما می‌دانیم که
در یکی از آثار این فرقه (طومار جنگ) تعصب خاصی بر بنی اسرائیل وجود دارد. و از جمله اشاره شده که بنی اسرائیل در جنگ نهایی بر دیگر اقوام از جمله بنی اسماعیل ؛ پیروز می‌شوند.

کاملا قابل درک است چنین نگرشی هنگامی که به بشارت ظهور وحی از فاران سرزمین بنی اسماعیل میرسد ، تفسیر را ادامه ندهد!
همان طور که دیدیم دیگران از یهود و مسیحیت در تفسیر این بخش درمانده اند! بخشی از طومار جنگ که به شکست آخرالزمانی بنی اسماعیل و دیگر اقوام مقابل بنی اسرائیل اشاره دارد را در اسکن الحاقی می‌بینید


🔻از قسمت بعد به این مبحث ورود
می‌کنیم که «فاران کجاست؟»

@borrhan
@hekmatenabavi