#نقد_روشنفکری
#کمال_حیدری (۸)
#نقد_سروش (۷۵)
#نقد_ملکیان
✅ بررسی گزاره ای که از روشنفکران دینی زیاد شنیدهاید:
«دین غیر از معرفت دینی عالمان دین است. فهم عالمان از دین، لزوماً عین دین نیست.»
💡با دقت بخوانید!
┄┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄
قبل از پاسخ به مدعای مطرح شده ذیل گزاره فوق، لازم است کمی پیرامون مفاد مدعای ایشان بحث و بررسی بنمائیم.
❌خلاصۀ سخن رواج دهندگان این تفکر چنین میشود که هر عالمی از متون دینی برداشت خاص خود را دارد؛ و چون دیدگاه های افراد مختلف است پس فهم های گوناگونی از متون دینی در اذهان علمای دین شکل میگیرد.
🔚به نظر ما واضح است که این سخن مطلقاً، بیاساس است.
🔻چرا؟
بدان دلیل که انسان ها در این جهان، همواره در حال تبادل اطلاعات و معلومات خود با دیگران می باشند. از کودک نونهالی که به دبستان می رود، تا محققانی که در دانشگاه ها و مراکز تحقیقاتی کار میکنند، همه و همه منظور و مقصود دیگران را در می یابند؛ و منظور و مقصود خود را به دیگران منتقل میکنند. هر زمان کسی منظور مخاطب خود را به درستی دریافت نکند از وی میخواهد که بیشتر توضیح بدهد. با کمی توضیح بیشتر و یکی دو تا مثال، مطلب واضح میشود.
پس می توان گفت که هیچ ابهام یا عدم اطمینانی در اطلاعات و معلومات مبادله شده بین اهل فن، باقی نمیماند. البته ممکن است در بادی امر ابهاماتی بروز کند؛ اما ابهام، عدم درک، برداشت دوگانه و یا چند گانه پایدار نخواهد ماند.
مثلاً در ریاضیات، مهندسی، طب و علوم تجربی هر قدر که سطح مطالب عالی باشد، صاحب نظریه مقصود خود را به مخاطبان تفهیم میکند؛ و بعد استادان و معلمان مسائل را برای شاگردان خود حل میکنند.
نکتۀ بسیار مهم اینست که 👈 روش حل مسائل در کل عالم یکسان و پاسخ ها مشابه است👉.
به همین دلیل است که بشر توانسته است در علوم مادی به پیشرفت های شگرفی دست یابد؛ و مردم به محصولات این علوم که در قالب ادوات، آلات، تجهیزات و سازه های شگفت انگیز نمود و بروز یافته است 👈اطمینان می کنند👉 . اگر وحدت فهم و وحدت معیار و مبنا وجود نداشت غیر ممکن بود من و شما در یک هواپیمایی که ساختۀ مهندسان خارجی است بنشینیم و برای سفر با سرعت نزدیک به صوت خطر کنیم. در پزشکی و سایر علوم هم همین طور است.
🔻دانش دین هم یکی از معارف بشری است. در دانش دین هم افراد میتوانند به زبان و فهم واحدی از مبانی هر دینی برسند. راه رسیدن به فهم درست و زبان مشترک در علوم و معارف دین آنست که متعلمان این دانش نزد «افراد دارای اهلیت و صلاحیت» تلمذ نمایند.
آری، اگر هر شیادی عده ای نادان خام را دور خود جمع کند می تواند آنان را بفریبد. اما در سایر معارف هم این مشکل وجود دارد. مگر طبیب و مهندس قلابی در دنیا وجود نداشته است؟ تفاوت در اینست که در برخی علوم و معارف، تشخیص سره از ناسره آسان تر و در بعضی دیگر دشوار تر و پیچیده تر است.
در اینجا لازم است به یک نکته اشاره شود؛ و آن اینست که گاهی پدید آورندگان مطالب
👈به عمد و به منظور خاصی👉 مطالب خود را با ابهام و رمز و راز بیان می کنند. این اتفاق معمولاً، در سه زمینه بروز می کند
✅ اول در قلمرو ادبیات و هنر، که در واقع جاذبه و لطف برخی از محصولات ادبی و هنری در ابهام و ایهام آنهاست؛ و غالب پدید آورندگان این گونه آثار در حالات غیر عادی و تحت تاثیر مسکرات یا مواد روانگردان دست به آفرینش اثر خود می زنند؛
✅ دوم در بعضی از مطالب فلسفی که در واقع، فرد متفلسف به این وسیله بازار گرمی و به نوعی، شیادی میکند؛
✅ سوم در بخشی از متون دینی، که صاحب دین عمداً مطالب را دو پهلو یا چند پهلو بیان می کند.
🟩 قرآن کریم در بارۀ ابهام آیات قرآن روشنگری نموده است.
📖 هوَ الَّذِي أَنْزَلَ عَلَيْكَ الْكِتَابَ مِنْهُ آيَاتٌ مُحْكَمَاتٌ هُنَّ أُمُّ الْكِتَابِ وَأُخَرُ مُتَشَابِهَاتٌ فَأَمَّا الَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ زَيْغٌ فَيَتَّبِعُونَ مَا تَشَابَهَ مِنْهُ ابْتِغَاءَ الْفِتْنَةِ وَابْتِغَاءَ تَأْوِيلِهِ وَمَا يَعْلَمُ تَأْوِيلَهُ إِلَّا اللَّهُ وَالرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ يَقُولُونَ آمَنَّا بِهِ كُلٌّ مِنْ عِنْدِ رَبِّنَا وَمَا يَذَّكَّرُ إِلَّا أُولُو الْأَلْبَابِ ﴿۷/آل عمران﴾
#ترجمه اوست كسى كه اين كتاب [=قرآن] را بر تو فرو فرستاد پاره اى از آن آيات محكم [=صريح و روشن] است آنها اساس كتابند و [پاره اى] ديگر متشابهاتند [كه تاويل پذيرند] اما كسانى كه در دلهايشان انحراف است براى فتنهجويى و طلب تاويل آن [به دلخواه خود] از متشابه آن پيروى مى كنند با آنكه تاويلش را جز خدا و ريشه داران در دانش كسى نمى داند [آنان كه] مى گويند ما بدان ايمان آورديم همه [چه محكم و چه متشابه] از جانب پروردگار ماست و جز خردمندان كسى متذكر نمىشود.
🔰 از حضرت امیر علیهالسلام در بارۀ تفسیر این آیه سؤال شد. حضرت چنین فرمودند:
در کتاب احتجاج آمده است↓↓↓↓
«1️⃣»
#کمال_حیدری (۸)
#نقد_سروش (۷۵)
#نقد_ملکیان
✅ بررسی گزاره ای که از روشنفکران دینی زیاد شنیدهاید:
«دین غیر از معرفت دینی عالمان دین است. فهم عالمان از دین، لزوماً عین دین نیست.»
💡با دقت بخوانید!
┄┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄
قبل از پاسخ به مدعای مطرح شده ذیل گزاره فوق، لازم است کمی پیرامون مفاد مدعای ایشان بحث و بررسی بنمائیم.
❌خلاصۀ سخن رواج دهندگان این تفکر چنین میشود که هر عالمی از متون دینی برداشت خاص خود را دارد؛ و چون دیدگاه های افراد مختلف است پس فهم های گوناگونی از متون دینی در اذهان علمای دین شکل میگیرد.
🔚به نظر ما واضح است که این سخن مطلقاً، بیاساس است.
🔻چرا؟
بدان دلیل که انسان ها در این جهان، همواره در حال تبادل اطلاعات و معلومات خود با دیگران می باشند. از کودک نونهالی که به دبستان می رود، تا محققانی که در دانشگاه ها و مراکز تحقیقاتی کار میکنند، همه و همه منظور و مقصود دیگران را در می یابند؛ و منظور و مقصود خود را به دیگران منتقل میکنند. هر زمان کسی منظور مخاطب خود را به درستی دریافت نکند از وی میخواهد که بیشتر توضیح بدهد. با کمی توضیح بیشتر و یکی دو تا مثال، مطلب واضح میشود.
پس می توان گفت که هیچ ابهام یا عدم اطمینانی در اطلاعات و معلومات مبادله شده بین اهل فن، باقی نمیماند. البته ممکن است در بادی امر ابهاماتی بروز کند؛ اما ابهام، عدم درک، برداشت دوگانه و یا چند گانه پایدار نخواهد ماند.
مثلاً در ریاضیات، مهندسی، طب و علوم تجربی هر قدر که سطح مطالب عالی باشد، صاحب نظریه مقصود خود را به مخاطبان تفهیم میکند؛ و بعد استادان و معلمان مسائل را برای شاگردان خود حل میکنند.
نکتۀ بسیار مهم اینست که 👈 روش حل مسائل در کل عالم یکسان و پاسخ ها مشابه است👉.
به همین دلیل است که بشر توانسته است در علوم مادی به پیشرفت های شگرفی دست یابد؛ و مردم به محصولات این علوم که در قالب ادوات، آلات، تجهیزات و سازه های شگفت انگیز نمود و بروز یافته است 👈اطمینان می کنند👉 . اگر وحدت فهم و وحدت معیار و مبنا وجود نداشت غیر ممکن بود من و شما در یک هواپیمایی که ساختۀ مهندسان خارجی است بنشینیم و برای سفر با سرعت نزدیک به صوت خطر کنیم. در پزشکی و سایر علوم هم همین طور است.
🔻دانش دین هم یکی از معارف بشری است. در دانش دین هم افراد میتوانند به زبان و فهم واحدی از مبانی هر دینی برسند. راه رسیدن به فهم درست و زبان مشترک در علوم و معارف دین آنست که متعلمان این دانش نزد «افراد دارای اهلیت و صلاحیت» تلمذ نمایند.
آری، اگر هر شیادی عده ای نادان خام را دور خود جمع کند می تواند آنان را بفریبد. اما در سایر معارف هم این مشکل وجود دارد. مگر طبیب و مهندس قلابی در دنیا وجود نداشته است؟ تفاوت در اینست که در برخی علوم و معارف، تشخیص سره از ناسره آسان تر و در بعضی دیگر دشوار تر و پیچیده تر است.
در اینجا لازم است به یک نکته اشاره شود؛ و آن اینست که گاهی پدید آورندگان مطالب
👈به عمد و به منظور خاصی👉 مطالب خود را با ابهام و رمز و راز بیان می کنند. این اتفاق معمولاً، در سه زمینه بروز می کند
✅ اول در قلمرو ادبیات و هنر، که در واقع جاذبه و لطف برخی از محصولات ادبی و هنری در ابهام و ایهام آنهاست؛ و غالب پدید آورندگان این گونه آثار در حالات غیر عادی و تحت تاثیر مسکرات یا مواد روانگردان دست به آفرینش اثر خود می زنند؛
✅ دوم در بعضی از مطالب فلسفی که در واقع، فرد متفلسف به این وسیله بازار گرمی و به نوعی، شیادی میکند؛
✅ سوم در بخشی از متون دینی، که صاحب دین عمداً مطالب را دو پهلو یا چند پهلو بیان می کند.
🟩 قرآن کریم در بارۀ ابهام آیات قرآن روشنگری نموده است.
📖 هوَ الَّذِي أَنْزَلَ عَلَيْكَ الْكِتَابَ مِنْهُ آيَاتٌ مُحْكَمَاتٌ هُنَّ أُمُّ الْكِتَابِ وَأُخَرُ مُتَشَابِهَاتٌ فَأَمَّا الَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ زَيْغٌ فَيَتَّبِعُونَ مَا تَشَابَهَ مِنْهُ ابْتِغَاءَ الْفِتْنَةِ وَابْتِغَاءَ تَأْوِيلِهِ وَمَا يَعْلَمُ تَأْوِيلَهُ إِلَّا اللَّهُ وَالرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ يَقُولُونَ آمَنَّا بِهِ كُلٌّ مِنْ عِنْدِ رَبِّنَا وَمَا يَذَّكَّرُ إِلَّا أُولُو الْأَلْبَابِ ﴿۷/آل عمران﴾
#ترجمه اوست كسى كه اين كتاب [=قرآن] را بر تو فرو فرستاد پاره اى از آن آيات محكم [=صريح و روشن] است آنها اساس كتابند و [پاره اى] ديگر متشابهاتند [كه تاويل پذيرند] اما كسانى كه در دلهايشان انحراف است براى فتنهجويى و طلب تاويل آن [به دلخواه خود] از متشابه آن پيروى مى كنند با آنكه تاويلش را جز خدا و ريشه داران در دانش كسى نمى داند [آنان كه] مى گويند ما بدان ايمان آورديم همه [چه محكم و چه متشابه] از جانب پروردگار ماست و جز خردمندان كسى متذكر نمىشود.
🔰 از حضرت امیر علیهالسلام در بارۀ تفسیر این آیه سؤال شد. حضرت چنین فرمودند:
در کتاب احتجاج آمده است↓↓↓↓
«1️⃣»
[ کانال برهان ]
#نقد_روشنفکری #کمال_حیدری (۸) #نقد_سروش (۷۵) #نقد_ملکیان ✅ بررسی گزاره ای که از روشنفکران دینی زیاد شنیدهاید: «دین غیر از معرفت دینی عالمان دین است. فهم عالمان از دین، لزوماً عین دین نیست.» 💡با دقت بخوانید! ┄┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄ قبل از پاسخ به مدعای مطرح شده…
@sokhanranihaa - مصطفی ملکیان - نگاه بودا به بحثهایی که دگر ادیان…
@sokhanranihaa
#نقد_ملکیان (۲)
🔺موضوع فایل:
نگاه بودا به بحثهایی که دیگر ادیان و فیلسوفان میکنند
سخنران: مصطفی ملکیان
✅🔚 نقد کوتاه بر سخنان ملکیان و تفکرات بودا↓↓↓
https://t.me/borrhan/53244
▼↓▼↓▼↓▼↓▼↓▼
🔺موضوع فایل:
نگاه بودا به بحثهایی که دیگر ادیان و فیلسوفان میکنند
سخنران: مصطفی ملکیان
✅🔚 نقد کوتاه بر سخنان ملکیان و تفکرات بودا↓↓↓
https://t.me/borrhan/53244
▼↓▼↓▼↓▼↓▼↓▼
#نقد_تصوف
#نقد_عرفان_حلقه (۳۴)
#نقد_روشنفکری #نقد_ملکیان
#نقد_سروش
❗️مشترکات مبانی تصوف و عرفان حلقه
┄┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄
به فیلم الحاقی دقت کنید:
🔻محمد علی طاهری رئیس عرفان حلقهٔ شیطانی میگوید: «در این دوره یاد میگیرید مَن را از خودتان حذف کنید و به فنا برسید، حالا در عرفان فنا زیاد گفته شده، اما باید روش عملی آن را یاد بگیریم.»
←این دقیقاً همان سخن صوفیان است!→
در این پست روی سخن ما با بخشی از منتقدینی است که خطرات تصوف را پذیرفتهاند اما معتقدند در اولویت بندی مسائل فرهنگی، نقد کسانی مثل مولوی و شمس و دراویش باید در آخرین پله باشد زیرا امروزه خطرات مهمتری دین و فرهنگ مردم را تهدید می کند!
باید به این عزیزان گفت:
✅🔚اشتباه بزرگ شما این است که تصوف را یک مذهب و فرقه درون دینی پنداشته اید که خروجی آن چهارتا درویش لاابالی است و در مقیاسی بزرگ تر افرادی مانند مولوی و شمس پرچم دار آن هستند؛ درحالیکه تصوف یک بینش و جهان بینی فرامذهبی مبتنی بر شهود است که هر ساله از بطن آن چندین و چند عرفان نوظهور و فرقه های شبهه معنوی و روشنفکر بیرون میآید.
⚠️ تصوف بستری مناسب برای رشد و پرورش فرقه ضاله است و اگر بنابر اولویت بندی باشد، باید ابتدا ریشه فساد را خشکاند تا هرساله شاهد بروز شاخه های آن یعنی امثال طاهری ها و ... نباشیم.
اگر حرف ما را نمیپذیرید برای شما نمونهای ذکر میکنیم از اون استاد عرفانی که هر هفته در صدا و سیما برنامهٔ عرفانی دارد و عمرش را صرف غور در کلمات عرفا کرده است اما بر کتاب محمد علی طاهری مقدمه زد و عرفان حلقه را همان عرفان اسلامی قلمداد کرد بدون کوچکترین تفاوتی.(گرچه بعد از دستگیری طاهری ناچار به برائت جستن شد)
🔻لذا اگر مبارزه با عرفان های نوظهور را در اولویت میدانید، باید قبول کنید که ابتدا مقابله با تصوف لازم است.
اگر نظری به زندگی نواندیشانی مانند آقایان سروش و کدیور و ملکیان و ... داشته باشید نه تنها آنها را در ابتدا مدرس عرفان و تصوف مییابید بلکه تمام نظریه های مخالف شرع آنها را تکرار کلمات صوفیان گذشته خواهید یافت و خودشان هم به این موضوع تصریح دارند.
🔻لذا اگر مقابله با موج روشنفکری را نیز خطری برای مذهب تلقی میکنید، ابتدا باید با تصوف مقابله نمایید.
فراتر آنکه اگر اختلاس اختلاسگران غوغا کرده، اگر در لباس مذهب، به غارت آن پرداخته میشود اگر در جامعه اسلامی، شریعت گریزی رواج دارد و .... باید بدانید که نتیجه حرکت جامعه در بستر تصوف بوده است؛(*)
منتقدینی که اساساً نقد تصوف را یک اشتباه میدانند پرده از چهره حقیقی خود برداشتهاند!
---------------
* : در دورههای نقد تصوف/کانال دینکلاس که در حال برگزاری است، مفصل به آسیب شناسی تصوف پرداختهایم.
➖➖➖➖
@borrhan
#نقد_عرفان_حلقه (۳۴)
#نقد_روشنفکری #نقد_ملکیان
#نقد_سروش
❗️مشترکات مبانی تصوف و عرفان حلقه
┄┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄
به فیلم الحاقی دقت کنید:
🔻محمد علی طاهری رئیس عرفان حلقهٔ شیطانی میگوید: «در این دوره یاد میگیرید مَن را از خودتان حذف کنید و به فنا برسید، حالا در عرفان فنا زیاد گفته شده، اما باید روش عملی آن را یاد بگیریم.»
←این دقیقاً همان سخن صوفیان است!→
در این پست روی سخن ما با بخشی از منتقدینی است که خطرات تصوف را پذیرفتهاند اما معتقدند در اولویت بندی مسائل فرهنگی، نقد کسانی مثل مولوی و شمس و دراویش باید در آخرین پله باشد زیرا امروزه خطرات مهمتری دین و فرهنگ مردم را تهدید می کند!
باید به این عزیزان گفت:
✅🔚اشتباه بزرگ شما این است که تصوف را یک مذهب و فرقه درون دینی پنداشته اید که خروجی آن چهارتا درویش لاابالی است و در مقیاسی بزرگ تر افرادی مانند مولوی و شمس پرچم دار آن هستند؛ درحالیکه تصوف یک بینش و جهان بینی فرامذهبی مبتنی بر شهود است که هر ساله از بطن آن چندین و چند عرفان نوظهور و فرقه های شبهه معنوی و روشنفکر بیرون میآید.
⚠️ تصوف بستری مناسب برای رشد و پرورش فرقه ضاله است و اگر بنابر اولویت بندی باشد، باید ابتدا ریشه فساد را خشکاند تا هرساله شاهد بروز شاخه های آن یعنی امثال طاهری ها و ... نباشیم.
اگر حرف ما را نمیپذیرید برای شما نمونهای ذکر میکنیم از اون استاد عرفانی که هر هفته در صدا و سیما برنامهٔ عرفانی دارد و عمرش را صرف غور در کلمات عرفا کرده است اما بر کتاب محمد علی طاهری مقدمه زد و عرفان حلقه را همان عرفان اسلامی قلمداد کرد بدون کوچکترین تفاوتی.(گرچه بعد از دستگیری طاهری ناچار به برائت جستن شد)
🔻لذا اگر مبارزه با عرفان های نوظهور را در اولویت میدانید، باید قبول کنید که ابتدا مقابله با تصوف لازم است.
اگر نظری به زندگی نواندیشانی مانند آقایان سروش و کدیور و ملکیان و ... داشته باشید نه تنها آنها را در ابتدا مدرس عرفان و تصوف مییابید بلکه تمام نظریه های مخالف شرع آنها را تکرار کلمات صوفیان گذشته خواهید یافت و خودشان هم به این موضوع تصریح دارند.
🔻لذا اگر مقابله با موج روشنفکری را نیز خطری برای مذهب تلقی میکنید، ابتدا باید با تصوف مقابله نمایید.
فراتر آنکه اگر اختلاس اختلاسگران غوغا کرده، اگر در لباس مذهب، به غارت آن پرداخته میشود اگر در جامعه اسلامی، شریعت گریزی رواج دارد و .... باید بدانید که نتیجه حرکت جامعه در بستر تصوف بوده است؛(*)
منتقدینی که اساساً نقد تصوف را یک اشتباه میدانند پرده از چهره حقیقی خود برداشتهاند!
---------------
* : در دورههای نقد تصوف/کانال دینکلاس که در حال برگزاری است، مفصل به آسیب شناسی تصوف پرداختهایم.
➖➖➖➖
@borrhan
Telegram
attach 📎
#نقد_ملکیان (۴)
#درس_های_توحید (۲۶۹)
نگاهی به یکی از کلیپهای کوتاه پخش شده از مصطفی ملکیان:
🔈 سخن حکیمانه راسل پیش از مرگ خود که یکی از حکمت آمیزترین سخنانی است که بر زبان بشر جاری شده است، چیست؟
┄┄┅━✺𖣐﴾﷽﴿𖣐✺━┅┄
آقای ملکیان مدعی است که پاسخ راسل به سؤال این خبرنگار، یکی از حکمت آمیز ترین سخنان بشر است. به نظر ما چنین نیست؛ به چند دلیل :
❇️ 1) در کتاب مقدس براهین عقلی ساده ای برای وجود یک آفرینندۀ حکیم و توانا که کائنات را بر اساس علم، حکمت و رحمت آفریده است، وجود دارد. راسل به صورت اجمالی و بدون ادای هیچ توضیحی، میگوید که برهان نظم و حکمت ارائه شده، وی را قانع نکرده است. سؤال اینست که اشکال این برهان چیست؟
❇️ 2) در احادیث وارد شده از امامان معصوم ما علیهم السلام، براهین نظم و حکمت در آفرینش عالم، با تفصیل و دقت زیاد، ارائه گردیده است. شایسته است آقای ملکیان نخست این براهین را نقد نماید؛ سپس لب به تحسین و تمجید عبارات راسل باز کند؛ و یا لا اقل، دست از ادعای مسلمانی بردارد.
❇️ 3) میدانیم که در قرآن کریم و روایات اهل بیت علیهم السلام تنها دلیل وجود خداوند متعال و حساب و کتاب قیامت، قول رسول الله ص و فطرت انسانی است. . . .
قرآن کریم
✅ 1) در بارۀ خداوند میفرماید:
«قَالَتْ رُسُلُهُمْ أَفِي اللَّهِ شَكٌّ فَاطِرِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ» (ابراهیم/10)
«پيامبرانشان گفتند مگر در باره خدا پديد آورنده آسمانها و زمين ترديدى هست؟»
✅ 2) در بارۀ قیامت و وعده های الهی میفرماید:
«وَإِذَا قِيلَ إِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ وَالسَّاعَةُ لَا رَيْبَ فِيهَا قُلْتُمْ مَا نَدْرِي مَا السَّاعَةُ إِنْ نَظُنُّ إِلَّا ظَنًّا وَمَا نَحْنُ بِمُسْتَيْقِنِينَ» ﴿جاثیة/۳۲﴾
«و چون گفته شد وعده خدا راست است و شكى در رستاخيز نيست گفتيد ما نمى دانيم رستاخيز چيست جز گمان نمى ورزيم و ما يقين نداريم»
←در آیات فوق و بسیاری آیات دیگر، وجود «الله» تعالی به فطرت انسانی، و برپایی قیامت به صدق گفتار انبیاء علیهم السلام ارجاع داده شده است. به علاوه، مردم وقتی معجزات انبیاء را می دیدند ایمان و یقین آنان به هردو مورد، مستحکم می شد.
←ناگفته نماند که علمای کلام در آثار خود، دلایلی عقلی برای اثبات ذات واجب الوجود تبارک و تعالی، و قیامت اقامه نمودهاند. ممکن است درک این استدلال ها برای مردم عادی، ساده نباشد. اما این دلائل بسیار متقن و محکم است.
اکنون می توان قضاوت کرد که آقای ملکیان که مدعی مسلمانی است؛ و خود را یک فیلسوف و متفکر مسلمان قلمداد میکند، چقدر از منطق قرآن بی اطلاع است.
میشود از ایشان پرسید: «پرسش و پاسخ راسل و آن خانم خبرنگار چه تناظری با دیالوگ های جهان اسلام دارد؟»
موجه بودن یا نبودن عذر راسل برای بی ایمانی به خدا و قیامت مسیحیت، به خود او و آفریدگار او مربوط است.
هر چند انسان واقعا افسوس میخورد یک نفر ۹۹ سال در این کره خاکی زندگی کرده و یک بار هم با پروردگارش راز و نیاز نکرده باشد ! و ...البته قطعا خداوند ظالم نیست و داور و حاکم هم هموست.
✅🔚 نتیجه آنکه : این بازارگرمی و تاکید بر حکیمانه بودن سخن راسل نشان از نفاق و معرکه گیر بودن ملکیان میدهد!
➖➖➖➖➖
@borrhan
#درس_های_توحید (۲۶۹)
نگاهی به یکی از کلیپهای کوتاه پخش شده از مصطفی ملکیان:
🔈 سخن حکیمانه راسل پیش از مرگ خود که یکی از حکمت آمیزترین سخنانی است که بر زبان بشر جاری شده است، چیست؟
┄┄┅━✺𖣐﴾﷽﴿𖣐✺━┅┄
آقای ملکیان مدعی است که پاسخ راسل به سؤال این خبرنگار، یکی از حکمت آمیز ترین سخنان بشر است. به نظر ما چنین نیست؛ به چند دلیل :
❇️ 1) در کتاب مقدس براهین عقلی ساده ای برای وجود یک آفرینندۀ حکیم و توانا که کائنات را بر اساس علم، حکمت و رحمت آفریده است، وجود دارد. راسل به صورت اجمالی و بدون ادای هیچ توضیحی، میگوید که برهان نظم و حکمت ارائه شده، وی را قانع نکرده است. سؤال اینست که اشکال این برهان چیست؟
❇️ 2) در احادیث وارد شده از امامان معصوم ما علیهم السلام، براهین نظم و حکمت در آفرینش عالم، با تفصیل و دقت زیاد، ارائه گردیده است. شایسته است آقای ملکیان نخست این براهین را نقد نماید؛ سپس لب به تحسین و تمجید عبارات راسل باز کند؛ و یا لا اقل، دست از ادعای مسلمانی بردارد.
❇️ 3) میدانیم که در قرآن کریم و روایات اهل بیت علیهم السلام تنها دلیل وجود خداوند متعال و حساب و کتاب قیامت، قول رسول الله ص و فطرت انسانی است. . . .
قرآن کریم
✅ 1) در بارۀ خداوند میفرماید:
«قَالَتْ رُسُلُهُمْ أَفِي اللَّهِ شَكٌّ فَاطِرِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ» (ابراهیم/10)
«پيامبرانشان گفتند مگر در باره خدا پديد آورنده آسمانها و زمين ترديدى هست؟»
✅ 2) در بارۀ قیامت و وعده های الهی میفرماید:
«وَإِذَا قِيلَ إِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ وَالسَّاعَةُ لَا رَيْبَ فِيهَا قُلْتُمْ مَا نَدْرِي مَا السَّاعَةُ إِنْ نَظُنُّ إِلَّا ظَنًّا وَمَا نَحْنُ بِمُسْتَيْقِنِينَ» ﴿جاثیة/۳۲﴾
«و چون گفته شد وعده خدا راست است و شكى در رستاخيز نيست گفتيد ما نمى دانيم رستاخيز چيست جز گمان نمى ورزيم و ما يقين نداريم»
←در آیات فوق و بسیاری آیات دیگر، وجود «الله» تعالی به فطرت انسانی، و برپایی قیامت به صدق گفتار انبیاء علیهم السلام ارجاع داده شده است. به علاوه، مردم وقتی معجزات انبیاء را می دیدند ایمان و یقین آنان به هردو مورد، مستحکم می شد.
←ناگفته نماند که علمای کلام در آثار خود، دلایلی عقلی برای اثبات ذات واجب الوجود تبارک و تعالی، و قیامت اقامه نمودهاند. ممکن است درک این استدلال ها برای مردم عادی، ساده نباشد. اما این دلائل بسیار متقن و محکم است.
اکنون می توان قضاوت کرد که آقای ملکیان که مدعی مسلمانی است؛ و خود را یک فیلسوف و متفکر مسلمان قلمداد میکند، چقدر از منطق قرآن بی اطلاع است.
میشود از ایشان پرسید: «پرسش و پاسخ راسل و آن خانم خبرنگار چه تناظری با دیالوگ های جهان اسلام دارد؟»
موجه بودن یا نبودن عذر راسل برای بی ایمانی به خدا و قیامت مسیحیت، به خود او و آفریدگار او مربوط است.
هر چند انسان واقعا افسوس میخورد یک نفر ۹۹ سال در این کره خاکی زندگی کرده و یک بار هم با پروردگارش راز و نیاز نکرده باشد ! و ...البته قطعا خداوند ظالم نیست و داور و حاکم هم هموست.
✅🔚 نتیجه آنکه : این بازارگرمی و تاکید بر حکیمانه بودن سخن راسل نشان از نفاق و معرکه گیر بودن ملکیان میدهد!
➖➖➖➖➖
@borrhan
Telegram
attach 📎
[ کانال برهان ]
#نقد_تصوف (۵۹۶) سوال یکی از کاربران محترم برهان: ⁉️ معنای لغوی و اصطلاحی تصوف چیست؟ ┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄ ✅ پاسخ : 🔴 معنای لغوی↓↓ تصوف از باب تَفَعُّل : 1) پوشیدن لباس پشمینه : تَقَمَّصَ 2) صیرورت، صوفی شدن : تَسلُّم، تَهَوُّد ، تَمَجُّس 3) دارا شدن شیء…
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🔸 #نقد_تصوف و #نقد_ابن_عربی در کلام مصطفی ملکیان
برخی مطالب ارائه شده:
←گروندگان به تصوف شخصیتی درونگرا و منفعل دارند لذا جهاد و امربه معروف و نهی ازمنکر را به بهانه مبارزه با نفس خود کنار میگذارند و منکر آیات جهاد و جنگهای حضوری وغیر حضوری پیامبر میشوند؛
←ابن عربی تحت تاثیر مسیحیان اندلس نظریه رحمت عام الهی را پذیرفته بود اما چون نمیتوانست به صراحت بگوید مسیحی شدهام و از اسلام دست کشیدهام ، آیات عذاب رابه گوارایی تأویل میکرد.
مانند قاچاق فروشی که مواد درون تخممرغ را با آمپولی تخلیه میکند و مواد مخدر را در آن تزریق میکنند و مدعی میشود من تخم مرغ فروشم!
←ابن عربی که ۲۴ جلد تفسیر قرآن نوشته حتی ۱۰ آیه را درست تفسیر نکرده! چون سنخ روانی او پذیرای این مطالب نبوده است.
✍پینوشت: هر چند نقد ملکیان بر ابن عربی و تصوف حائز نکات مهمی است اما رد پای آراء خود او در این سخنان هم وجود دارد! مثلاً آنجا که میگوید هرکس تفسیر خود را از حقیقت دارد؛ و آراء افراد نشآت گرفته از روان آنان است.
این مدعا یعنی این که تعداد آراء و عقاید به عدد افراد بشر است؛ که یک عقیدۀ انحرافی و خطرناک است.
#نقد_ملکیان
@borrhan
برخی مطالب ارائه شده:
←گروندگان به تصوف شخصیتی درونگرا و منفعل دارند لذا جهاد و امربه معروف و نهی ازمنکر را به بهانه مبارزه با نفس خود کنار میگذارند و منکر آیات جهاد و جنگهای حضوری وغیر حضوری پیامبر میشوند؛
←ابن عربی تحت تاثیر مسیحیان اندلس نظریه رحمت عام الهی را پذیرفته بود اما چون نمیتوانست به صراحت بگوید مسیحی شدهام و از اسلام دست کشیدهام ، آیات عذاب رابه گوارایی تأویل میکرد.
مانند قاچاق فروشی که مواد درون تخممرغ را با آمپولی تخلیه میکند و مواد مخدر را در آن تزریق میکنند و مدعی میشود من تخم مرغ فروشم!
←ابن عربی که ۲۴ جلد تفسیر قرآن نوشته حتی ۱۰ آیه را درست تفسیر نکرده! چون سنخ روانی او پذیرای این مطالب نبوده است.
✍پینوشت: هر چند نقد ملکیان بر ابن عربی و تصوف حائز نکات مهمی است اما رد پای آراء خود او در این سخنان هم وجود دارد! مثلاً آنجا که میگوید هرکس تفسیر خود را از حقیقت دارد؛ و آراء افراد نشآت گرفته از روان آنان است.
این مدعا یعنی این که تعداد آراء و عقاید به عدد افراد بشر است؛ که یک عقیدۀ انحرافی و خطرناک است.
#نقد_ملکیان
@borrhan