[ کانال برهان ]
لَا تَتَوَلَّوْا قَوْمًا غَضِبَ اللَّهُ عَلَيهِمْ با قومی که خداوند آنان را مورد غضب قرار داده دوستی نکنيد/ممتحنه۱۳. إِنَّ الَّذِينَ يؤْذُونَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ لَعَنَهُمُ اللَّهُ فِي الدُّنْيا وَالْآخِرَةِ وَأَعَدَّ لَهُمْ عَذَابًا مُهِينًا/احزاب۵۷ ✅ حقیقت…
🔺چرا حضرت فاطمه علیهاالسلام شبانه دفن شد؟
✍🏾بر اساس روایات صحیح و ثابت #کتب_مخالفین، حضرت صدیقه طاهره سلاماللهعلیها پس از ماجرای غصب #فدک توسط حرامزادگان سقیفه ملعونه، از ابوبکر و انصارش غضبناک و روىگردان شد و با آنان سخن نگفت تا اینکه از دنیا رفت! پس علی علیه السلام شبانه همسرش را دفن كرد و ابوبكر را خبر نداد تا بر او نماز بخواند.
📕صحیح بخارى، حدیث۳۰۹۳، و ۴۲۴۰ و ۶۷۲۶
📗صحیح مسلم، حدیث۵۲ - (۱۷۵۹)
✓ابن حجر عسقلانی هم در التلخیص تصریح میکند که: در روایات صحیح، ثابت شده است که ابوبکر از درگذشت فاطمه خبردار نشد.
❓جماعت مخالفین ما جواب بدهند:
چرا باید تنها یادگار رسول خدا صلی الله علیه و آله مخفیانه دفن شود؟ و خلیفه مسلمین از تشییع آن حضرت بیخبر باشد؟! علت غضب آن حضرت از خلیفهتان چه بود؟ مگر خودتان روایت ندارید که پیامبر (صلی الله علیه و آله) فرمودند: غضب حضرت فاطمه سلاماللهعلیه، غضب خدا است.
_ این روایت را حاکم، ابوبکر هيثمی، ابن حجر عسقلانی، سيوطی، صالحی شامی، مناوی، زرقانی، حمدی السلفی، تحسین کردهاند.
#دفن_شبانه (۶۲)
#اسناد_غضب (۷۹)
#نقل_فضایل_از_کتب_مخالفین (۱۳۹۴)
@borrhan
✍🏾بر اساس روایات صحیح و ثابت #کتب_مخالفین، حضرت صدیقه طاهره سلاماللهعلیها پس از ماجرای غصب #فدک توسط حرامزادگان سقیفه ملعونه، از ابوبکر و انصارش غضبناک و روىگردان شد و با آنان سخن نگفت تا اینکه از دنیا رفت! پس علی علیه السلام شبانه همسرش را دفن كرد و ابوبكر را خبر نداد تا بر او نماز بخواند.
📕صحیح بخارى، حدیث۳۰۹۳، و ۴۲۴۰ و ۶۷۲۶
📗صحیح مسلم، حدیث۵۲ - (۱۷۵۹)
✓ابن حجر عسقلانی هم در التلخیص تصریح میکند که: در روایات صحیح، ثابت شده است که ابوبکر از درگذشت فاطمه خبردار نشد.
❓جماعت مخالفین ما جواب بدهند:
چرا باید تنها یادگار رسول خدا صلی الله علیه و آله مخفیانه دفن شود؟ و خلیفه مسلمین از تشییع آن حضرت بیخبر باشد؟! علت غضب آن حضرت از خلیفهتان چه بود؟ مگر خودتان روایت ندارید که پیامبر (صلی الله علیه و آله) فرمودند: غضب حضرت فاطمه سلاماللهعلیه، غضب خدا است.
_ این روایت را حاکم، ابوبکر هيثمی، ابن حجر عسقلانی، سيوطی، صالحی شامی، مناوی، زرقانی، حمدی السلفی، تحسین کردهاند.
#دفن_شبانه (۶۲)
#اسناد_غضب (۷۹)
#نقل_فضایل_از_کتب_مخالفین (۱۳۹۴)
@borrhan
ریشهی همهی مصائب در بیان شیخ صدوق(۳۸۱هـ) به نقل از مرحوم ابن شهر آشوب (۵۸۸ هـ) أعلى الله مقامهما:
غصب خلافت از امیر المؤمنین
غصب میراث صدیقه طاهره
کشتن محسن بن علی علیهم السلام
✔️ وأوَّلُ مَا استُفتِحَ بِه مِنَ الظُّلمِ ما أخّر عليّا عليه السلام عَنِ الخِلافَةِ وغُصِبَت فاطمَةُ ميراثَ أبيها وَقتل المُحسِنِ في بَطنِ أمِّه.
📜 نسخهی خطی کتاب مثالب النواصب_ابن شهرآشوب، کتابت سال ۸۴۵ هـ.
این نسخه قدیمیترین نسخهی شناسایی شده از این کتاب است که در کتابخانه ناصریه_لکنهو(کتابخانهی خاندان صاحب عبقات) نگهداری میشود.
#فدک (۲۲۵) #قدمت_فاطمیه (۳۹)
#حضرت_محسن (۱۲۸)
#از_سقیفه_تا_کربلا (۷۴)
@borrhan
غصب خلافت از امیر المؤمنین
غصب میراث صدیقه طاهره
کشتن محسن بن علی علیهم السلام
✔️ وأوَّلُ مَا استُفتِحَ بِه مِنَ الظُّلمِ ما أخّر عليّا عليه السلام عَنِ الخِلافَةِ وغُصِبَت فاطمَةُ ميراثَ أبيها وَقتل المُحسِنِ في بَطنِ أمِّه.
📜 نسخهی خطی کتاب مثالب النواصب_ابن شهرآشوب، کتابت سال ۸۴۵ هـ.
این نسخه قدیمیترین نسخهی شناسایی شده از این کتاب است که در کتابخانه ناصریه_لکنهو(کتابخانهی خاندان صاحب عبقات) نگهداری میشود.
#فدک (۲۲۵) #قدمت_فاطمیه (۳۹)
#حضرت_محسن (۱۲۸)
#از_سقیفه_تا_کربلا (۷۴)
@borrhan
#دستور_به_صبر (۵۴) #فدک
#از_سقیفه_تا_کربلا (۷۴)
#اولی_الامر
❗️اطاعت از امراء ظالم در كتب اهلسنت
┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄
✅ پاسخ نقضى ديگر به شبهه اهلسنت در خصوص عدم قيام اميرالمؤمنين بر عليه خلفاى غاصب و پس گرفتن فدک
54 - أَخْبَرَنَا مُحَمَّدٌ، قَالَ: أَنْبَأَ وَكِيعٌ، عَنْ سُفْيَانَ، عَنْ إِبْرَاهِيمَ بْنِ عَبْدِ الْأَعْلَى، عَنْ سُوَيْدِ بْنِ غَفَلَةَ، قَالَ: قَالَ لِي عُمَرُ: " يَا أَبَا أُمَيَّةَ، إِنِّي لَا أَدْرِي، لَعَلِّي لَا أَلْقَاكَ بَعْدَ عَامِي هَذَا، فَإِنْ أُمِّرَ عَلَيْكَ عَبْدٌ حَبَشِيٌّ مُجَدَّعٌ فَاسْمَعْ لَهُ وَأَطِعْ، وَإِنْ ضَرَبَكَ فَاصْبِرْ، وَإِنْ حَرَمَكَ فَاصْبِرْ،وَإِنْ أَرَادَ أَمْرًا يُنْقِصُ دِينَكَ، فَقُلْ: سَمْعًا وَطَاعَةً، دَمِي دُونَ دِينِي*، وَلَا تُفَارِقِ الْجَمَاعَةَ "
#ترجمه : سويد بن غفله ميگويد عمربن خطاب به من گفت: اى ابو اميه،من نميدانم كه بعد از اين سال نيز تو را ملاقات ميكنم يا نه، پس گوش كن و اطاعت كن، اگر عبد حبشىِ گوش بريده اى بر تو امير و حاكم شد فرمانبردار و مطيع او باش و اگر تو را زد صبر داشته باش و اگر تو را(از حقت) محروم كرد صبر داشته باش و اگر خواست كارى كنى كه با انجام آن در دين تو نقصى وارد شود، بگو: چشم و اطاعت كن، خونم را حفظ ميكنم نه دينم را و از جماعت جدا نشو.
📕نام کتاب : السنة نویسنده : الخلَّال البغدادي، أبو بكر جلد : 1 صفحه : 111
https://b2n.ir/e06545
http://lib.efatwa.ir/42100/1/111
📕نام کتاب : مصنف ابن أبي شيبة نویسنده : ابن أبي شيبة، أبو بكر جلد : 6 صفحه : 544
http://lib.efatwa.ir/42216/6/544
بررسى رجال سند:
از ابن ابي شيبة در مصنفش
ترجمه ابوبكر بن ابي شيبة
🌐كليک كنيد ↓
شمس الدین ذهبی از او به عنوان (الحافظ) (الإمام الكبير) یاد ميكند:
170- يَحْيَى بنُ عَبْدِ الحَمِيْدِ بنِ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بنِ مَيْمُوْنِ بنِ عَبْدِ الرَّحْمَنِ الحِمَّانِيُّ *
الحَافِظُ، الإِمَامُ، الكَبِيْرُ، أَبُو زَكَرِيَّا ابْنُ المُحَدِّثِ الثِّقَةِ؛ أَبِي يَحْيَى الحِمَّانِيِّ الكُوْفِيِّ صَاحِبِ (المُسْنَدِ) الكَبِيْرِ.
📕نام کتاب : سير أعلام النبلاء - ط الرسالة نویسنده : الذهبي، شمس الدين جلد : 10 صفحه : 526- 527
➊ وَكِيعٌ : ثقة حافظ إمام
➋ سُفْيَانَ : ثقة حافظ فقيه إمام حجة وربما دلس
➌ إِبْرَاهِيمَ بْنِ عَبْدِ الْأَعْلَى : ثقة
➍ سُوَيْدِ بْنِ غَفَلَةَ : ثقة
و محقق كتاب السنة ذيل اين روايت مينويسد⬇︎
(5)إسناد هذا الأثر عن عمر رضي الله عنه صحيح...
سند اين اثر(روايت) از عمر صحيح است
* : (این عبارت دو پهلو است. دون هم به معنای نزدیک است و هم به معنای پایین تر.
دمی دون دینی را میشود گفت: خونم نزدیک تر به من از دینم میباشد. یعنی مقدم بر دین من است.
آما اگر دون را پایین تر معنی کنیم، عبارت بدین معنی خواهد شد که خون من کم بها تر از دینم میباشد.
این عبارت از یک چاروادار منافق نقل میشود؛ پس تعجبی ندارد که معنی دقیقی نداشته باشد.
دون را میتوان به معنای قبل یا پیش هم گرفت. در این صورت باز هم عبارت دوپهلو خواهد شد. خون خود را قبل از دینم تقدیم میکنم؛ یا خون من مقدم بر دینم و مهم تر از دینم میباشد.
دون به معنای بالاتر هم آمده است. این عبارت خیلی دوپهلوست.)
یادآوری: اولین و دومین پاسخ نقضی ما در↓
https://t.me/borrhan/50735?single
https://t.me/borrhan/56911?single
➖➖➖➖
@borrhan
#از_سقیفه_تا_کربلا (۷۴)
#اولی_الامر
❗️اطاعت از امراء ظالم در كتب اهلسنت
┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄
✅ پاسخ نقضى ديگر به شبهه اهلسنت در خصوص عدم قيام اميرالمؤمنين بر عليه خلفاى غاصب و پس گرفتن فدک
54 - أَخْبَرَنَا مُحَمَّدٌ، قَالَ: أَنْبَأَ وَكِيعٌ، عَنْ سُفْيَانَ، عَنْ إِبْرَاهِيمَ بْنِ عَبْدِ الْأَعْلَى، عَنْ سُوَيْدِ بْنِ غَفَلَةَ، قَالَ: قَالَ لِي عُمَرُ: " يَا أَبَا أُمَيَّةَ، إِنِّي لَا أَدْرِي، لَعَلِّي لَا أَلْقَاكَ بَعْدَ عَامِي هَذَا، فَإِنْ أُمِّرَ عَلَيْكَ عَبْدٌ حَبَشِيٌّ مُجَدَّعٌ فَاسْمَعْ لَهُ وَأَطِعْ، وَإِنْ ضَرَبَكَ فَاصْبِرْ، وَإِنْ حَرَمَكَ فَاصْبِرْ،وَإِنْ أَرَادَ أَمْرًا يُنْقِصُ دِينَكَ، فَقُلْ: سَمْعًا وَطَاعَةً، دَمِي دُونَ دِينِي*، وَلَا تُفَارِقِ الْجَمَاعَةَ "
#ترجمه : سويد بن غفله ميگويد عمربن خطاب به من گفت: اى ابو اميه،من نميدانم كه بعد از اين سال نيز تو را ملاقات ميكنم يا نه، پس گوش كن و اطاعت كن، اگر عبد حبشىِ گوش بريده اى بر تو امير و حاكم شد فرمانبردار و مطيع او باش و اگر تو را زد صبر داشته باش و اگر تو را(از حقت) محروم كرد صبر داشته باش و اگر خواست كارى كنى كه با انجام آن در دين تو نقصى وارد شود، بگو: چشم و اطاعت كن، خونم را حفظ ميكنم نه دينم را و از جماعت جدا نشو.
📕نام کتاب : السنة نویسنده : الخلَّال البغدادي، أبو بكر جلد : 1 صفحه : 111
https://b2n.ir/e06545
http://lib.efatwa.ir/42100/1/111
📕نام کتاب : مصنف ابن أبي شيبة نویسنده : ابن أبي شيبة، أبو بكر جلد : 6 صفحه : 544
http://lib.efatwa.ir/42216/6/544
بررسى رجال سند:
از ابن ابي شيبة در مصنفش
ترجمه ابوبكر بن ابي شيبة
🌐كليک كنيد ↓
شمس الدین ذهبی از او به عنوان (الحافظ) (الإمام الكبير) یاد ميكند:
170- يَحْيَى بنُ عَبْدِ الحَمِيْدِ بنِ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بنِ مَيْمُوْنِ بنِ عَبْدِ الرَّحْمَنِ الحِمَّانِيُّ *
الحَافِظُ، الإِمَامُ، الكَبِيْرُ، أَبُو زَكَرِيَّا ابْنُ المُحَدِّثِ الثِّقَةِ؛ أَبِي يَحْيَى الحِمَّانِيِّ الكُوْفِيِّ صَاحِبِ (المُسْنَدِ) الكَبِيْرِ.
📕نام کتاب : سير أعلام النبلاء - ط الرسالة نویسنده : الذهبي، شمس الدين جلد : 10 صفحه : 526- 527
➊ وَكِيعٌ : ثقة حافظ إمام
➋ سُفْيَانَ : ثقة حافظ فقيه إمام حجة وربما دلس
➌ إِبْرَاهِيمَ بْنِ عَبْدِ الْأَعْلَى : ثقة
➍ سُوَيْدِ بْنِ غَفَلَةَ : ثقة
و محقق كتاب السنة ذيل اين روايت مينويسد⬇︎
(5)إسناد هذا الأثر عن عمر رضي الله عنه صحيح...
سند اين اثر(روايت) از عمر صحيح است
* : (این عبارت دو پهلو است. دون هم به معنای نزدیک است و هم به معنای پایین تر.
دمی دون دینی را میشود گفت: خونم نزدیک تر به من از دینم میباشد. یعنی مقدم بر دین من است.
آما اگر دون را پایین تر معنی کنیم، عبارت بدین معنی خواهد شد که خون من کم بها تر از دینم میباشد.
این عبارت از یک چاروادار منافق نقل میشود؛ پس تعجبی ندارد که معنی دقیقی نداشته باشد.
دون را میتوان به معنای قبل یا پیش هم گرفت. در این صورت باز هم عبارت دوپهلو خواهد شد. خون خود را قبل از دینم تقدیم میکنم؛ یا خون من مقدم بر دینم و مهم تر از دینم میباشد.
دون به معنای بالاتر هم آمده است. این عبارت خیلی دوپهلوست.)
یادآوری: اولین و دومین پاسخ نقضی ما در↓
https://t.me/borrhan/50735?single
https://t.me/borrhan/56911?single
➖➖➖➖
@borrhan
Telegram
attach 📎
[ کانال برهان ]
❣سرودهای از شاه طهماسب صفوی ؛ پسر ارشد شاه اسماعیل و دومین پادشاه از دودمان صفویان: هرکس گوید که از تبرا ضرر است آن را نه ز دین و نه ز ایمان خبر است فرزند علی اگر تبرا نکند فرزند علی نیست که نسل عُمَر است 📓 کتاب انساب النواصب صفحه ۵۵۳ پ.ن : شاه طهماسب…
🔻نامه کوبنده شاه طهماسب به عبیدخان ازبک , والی سنی مذهب بخارا
[[ ... ابوبکر - عمر - عثمان - علیهم اللعنه - قبایح و ذمایم بسیار که اسناد آنها به هیچ یک از خلایق لایق نیست مرتکب شده اند.... ابوبکر مِلک #فدک را از حضرت زهرا به عنف گرفت.... عمر کتابی که در باب فدک مکتوب بود پاره ساخت و پرداخت خمس به سادات را منع کرد.... عثمان، ابن مسعود را به ضرب چوب هلاک ساخته. عماریاسر را بسیار کتک زده و #ابوذر غفاری را پس از ایذا و اهانت زیاد حکم به اخراج داده.... هر که مسلمان است، در لعن ابوبکر و عمر و عثمان و تابعین آن ملاعین شیاطین، تامل و تعلل ندارد.]]
📓کتاب شاه طهماسب (تهماسب) اول. تالیف دکتر منوچهر پارسادوست، صفحه ۴۳
+ نامه آتشین شاه طهماسب صفوی به سلطان سلیمان عثمانی (اینجا) و (اینجا)
شعری از شاه طهماسب در اهمیت تبری : اینجا
شعری دیگر از ارادت اوبه امیرالمؤمنین علیهالسلام: اینجا
فالنامه طهماسبی
#اسلام_و_ایرانیان (۹۰)
#تبری
@borrhan
[[ ... ابوبکر - عمر - عثمان - علیهم اللعنه - قبایح و ذمایم بسیار که اسناد آنها به هیچ یک از خلایق لایق نیست مرتکب شده اند.... ابوبکر مِلک #فدک را از حضرت زهرا به عنف گرفت.... عمر کتابی که در باب فدک مکتوب بود پاره ساخت و پرداخت خمس به سادات را منع کرد.... عثمان، ابن مسعود را به ضرب چوب هلاک ساخته. عماریاسر را بسیار کتک زده و #ابوذر غفاری را پس از ایذا و اهانت زیاد حکم به اخراج داده.... هر که مسلمان است، در لعن ابوبکر و عمر و عثمان و تابعین آن ملاعین شیاطین، تامل و تعلل ندارد.]]
📓کتاب شاه طهماسب (تهماسب) اول. تالیف دکتر منوچهر پارسادوست، صفحه ۴۳
+ نامه آتشین شاه طهماسب صفوی به سلطان سلیمان عثمانی (اینجا) و (اینجا)
شعری از شاه طهماسب در اهمیت تبری : اینجا
شعری دیگر از ارادت اوبه امیرالمؤمنین علیهالسلام: اینجا
فالنامه طهماسبی
#اسلام_و_ایرانیان (۹۰)
#تبری
@borrhan
#آیه_تطهیر (۱۵۳)
#فدک (۲۲۸)
#ابوبکر_شناسی (۵۴)
#نقل_فضایل_از_کتب_مخالفین (۱۳۹۵)
✅ طلب شاهد از مصداق آیه تطهیر دلیل برای کفر ابوبکر است.
┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄
🔻با توجه به آیه تطهیر که مفسران شیعه و سنی شأن نزول آن را درباره اهل بیت پیامبر می دانند، پرواضح است که حضرت امیر و فاطمه زهرا سلام الله علیهما از هر گونه رجس و پلیدی دورند ، و بدیهی است که مصداق این آیه نمیتواند ادعای نادرست مطرح کند؛
همه ما قضیه خزیمه بن ثابت را شنیدهایم که در معامله ای که حضور نداشته ، بخاطر #عصمت پیامبر حق بودن دعوی پیامبر را تصدیق میکند؛
#ابن_ابی_الحدید ازبزرگان اهلسنت قضیه فدک را با داستان خزیمه چنین مقایسه میکند و میگوید:
🔸بما تواترت الأخبار في ذلك و الإرادة هاهنا دلالة على وقوع الفعل للمراد و أيضا فيدل على ذلك قوله فاطمة بضعة مني من آذاها فقد آذاني و من آذاني فقد آذى الله. و هذا يدل على عصمتها لأنها لو كانت ممن تقارف الذنوب لم يكن من يؤذيها مؤذيا له على كل حال بل كان متى فعل المستحق من ذمها أو إقامة الحد عليها إن كان الفعل يقتضيه سارا له و مطيعا على أنا لا نحتاج أن ننبه هذا الموضع على الدلالة على عصمتها بل يكفي في هذا الموضع العلم بصدقها فيما ادعته و هذا لا خلاف فيه بين المسلمين لأن أحدا لا يشك أنها لم تدع ما ادعته كاذبة و ليس بعد ألا تكون كاذبة إلا أن تكون صادقة و إنما اختلفوا في هل يجب مع العلم بصدقها تسلم ما ادعته بغير بينة أم لا يجب ذلك قال الذي يدل على الفصل الثاني أن البينة إنما تراد ليغلب في الظن صدق المدعي أ لا ترى أن العدالة معتبرة في الشهادات لما كانت مؤثرة في غلبة الظن لما ذكرناه و لهذا جاز أن يحكم الحاكم بعلمه من غير شهادة لأن علمه أقوى من الشهادة و لهذا كان الإقرار أقوى من البينة من حيث كان أغلب في تأثير غلبة الظن و إذا قدم الإقرار على الشهادة لقوة الظن عنده فأولى أن يقدم العلم على الجميع و إذا لم يحتج مع الإقرار إلى شهادة لسقوط حكم الضعيف مع القوي لايحتاج أيضا مع العلم إلى مايؤثر الظن من البينات و الشهادات و الذي يدل على صحة ما ذكرناه أيضا أنه لا خلاف بين أهل النقل في أن أعرابيا نازع النبي ص في ناقة فقال ع هذه لي و قد خرجت إليك من ثمنها فقال الأعرابي من يشهد لك بذلك فقال خزيمة بن ثابت أنا أشهد بذلك فقال النبي من أين علمت و ما حضرت ذلك قال لا و لكن علمت ذلك من حيث علمت أنك رسول الله فقال قد أجزت شهادتك و جعلتها شهادتين فسمي ذا الشهادتين .
#ترجمه : (آیه تطهیر) حکایت از #عصمت او(حضرت فاطمه) دارد، چنانکه از آیه چنین برداشت شده و همچنین قول پیامبر که فرمود هرکس فاطمه را آزار دهد من را آزار داده و آزار من خشم خدا را بدنبال دارد. و این کلام پیامبر هم دلالت بر عصمت میکند...طبق این آیه و قول پیامبر نیازی نیست دلیل بیاوریم (قضیه فدک) بلکه کافی است در این جا بدانیم که او در آنچه ادعا کرده راست میگوید ، و اختلافی نیست در مورد آن در میان مسلمانان، زیرا هیچ کس شک ندارد که او ادعای دروغ خود را نکرده است ، و بعد از آن هم دروغ نبوده است، مگر اینکه راست است. که دلیل بر این است که حقیقت مدعی را غلبه کند،←آیا نمیبینید که عدالت در شهادت ها لحاظ میشود، زیرا در غلبه شبهه به آنچه ذکر کردیم مؤثر بوده و به همین دلیل برای قاضی جایز است با علم خود بدون شهادت حکم کند ، زیرا علم او قویتر از شهادت است و به همین دلیل اقرار از ادله قویتر بود ، که در تأثیر غلبه ظن بیشتر بود .با همین تصدیق و شهادت دادن ادعای (ابوبکر) را باطل میکند....که دلالت بر درستی آنچه را هم آوردیم در میان اهل روایات اختلافی نیست که بادیه نشینی با پیامبر در مورد شتر اختلاف میکند خزیمه به نفع پیامبر شهادت داد، اعرابى اعتراض كرد كه او شهادت مىدهد در حالى كه حضور نداشته ، چون پيامبر از خزيمه پرسيد كه آيا هنگام خريد و فروش حضور داشته است، گفت: نه، ولی من از آنجا دانستم ، كه تو رسول خدا هستی، گفت: شهادت تو مقبول است و من آن را دو شهادت كردم، پس او را ذوالشهادتين ناميدند.
📚شرح نهج البلاغة ابن ابي الحديد ج 16ص273
✍ پینوشت:
پس اگر نبود اینکه عصمت دلیل صدق است از شهادت پیامبر به قول خزیمه که شاهد ماجرا نبود ، حکم نمیکرد و آنرا تصویب نمیکرد خزیمه را در شهادت برچیزی که ندیده بود آنرا ، و شاهد خرید و فروش نبود. ولیکن خزیمه چون میدانست پیامبر از جانب خداوند است و در گفتار خود معصوم است و معصوم هم هیچوقت فعل منافی عصمت انجام نمیدهد و دروغ نمیگوید حق را به رسول الله داد. ←و لذا هرگاه واجب باشد قبول قول فاطمه سلام الله علیها بدلائل صدق او و مستغنی باشد از شهود برای وی ثابت میشود ابوبکری که منع کرده است حضرت صدیقه را از حق وی و واجب ساخته که شاهد بیاورد برای صحت قولش ، در حکم ظلم کرده است و در فعل آزار کرده است خدا و رسول را به سبب آزار دادن حضرت.
( + اینجا و اینجا )
➖➖➖➖
@borrhan
#فدک (۲۲۸)
#ابوبکر_شناسی (۵۴)
#نقل_فضایل_از_کتب_مخالفین (۱۳۹۵)
✅ طلب شاهد از مصداق آیه تطهیر دلیل برای کفر ابوبکر است.
┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄
🔻با توجه به آیه تطهیر که مفسران شیعه و سنی شأن نزول آن را درباره اهل بیت پیامبر می دانند، پرواضح است که حضرت امیر و فاطمه زهرا سلام الله علیهما از هر گونه رجس و پلیدی دورند ، و بدیهی است که مصداق این آیه نمیتواند ادعای نادرست مطرح کند؛
همه ما قضیه خزیمه بن ثابت را شنیدهایم که در معامله ای که حضور نداشته ، بخاطر #عصمت پیامبر حق بودن دعوی پیامبر را تصدیق میکند؛
#ابن_ابی_الحدید ازبزرگان اهلسنت قضیه فدک را با داستان خزیمه چنین مقایسه میکند و میگوید:
🔸بما تواترت الأخبار في ذلك و الإرادة هاهنا دلالة على وقوع الفعل للمراد و أيضا فيدل على ذلك قوله فاطمة بضعة مني من آذاها فقد آذاني و من آذاني فقد آذى الله. و هذا يدل على عصمتها لأنها لو كانت ممن تقارف الذنوب لم يكن من يؤذيها مؤذيا له على كل حال بل كان متى فعل المستحق من ذمها أو إقامة الحد عليها إن كان الفعل يقتضيه سارا له و مطيعا على أنا لا نحتاج أن ننبه هذا الموضع على الدلالة على عصمتها بل يكفي في هذا الموضع العلم بصدقها فيما ادعته و هذا لا خلاف فيه بين المسلمين لأن أحدا لا يشك أنها لم تدع ما ادعته كاذبة و ليس بعد ألا تكون كاذبة إلا أن تكون صادقة و إنما اختلفوا في هل يجب مع العلم بصدقها تسلم ما ادعته بغير بينة أم لا يجب ذلك قال الذي يدل على الفصل الثاني أن البينة إنما تراد ليغلب في الظن صدق المدعي أ لا ترى أن العدالة معتبرة في الشهادات لما كانت مؤثرة في غلبة الظن لما ذكرناه و لهذا جاز أن يحكم الحاكم بعلمه من غير شهادة لأن علمه أقوى من الشهادة و لهذا كان الإقرار أقوى من البينة من حيث كان أغلب في تأثير غلبة الظن و إذا قدم الإقرار على الشهادة لقوة الظن عنده فأولى أن يقدم العلم على الجميع و إذا لم يحتج مع الإقرار إلى شهادة لسقوط حكم الضعيف مع القوي لايحتاج أيضا مع العلم إلى مايؤثر الظن من البينات و الشهادات و الذي يدل على صحة ما ذكرناه أيضا أنه لا خلاف بين أهل النقل في أن أعرابيا نازع النبي ص في ناقة فقال ع هذه لي و قد خرجت إليك من ثمنها فقال الأعرابي من يشهد لك بذلك فقال خزيمة بن ثابت أنا أشهد بذلك فقال النبي من أين علمت و ما حضرت ذلك قال لا و لكن علمت ذلك من حيث علمت أنك رسول الله فقال قد أجزت شهادتك و جعلتها شهادتين فسمي ذا الشهادتين .
#ترجمه : (آیه تطهیر) حکایت از #عصمت او(حضرت فاطمه) دارد، چنانکه از آیه چنین برداشت شده و همچنین قول پیامبر که فرمود هرکس فاطمه را آزار دهد من را آزار داده و آزار من خشم خدا را بدنبال دارد. و این کلام پیامبر هم دلالت بر عصمت میکند...طبق این آیه و قول پیامبر نیازی نیست دلیل بیاوریم (قضیه فدک) بلکه کافی است در این جا بدانیم که او در آنچه ادعا کرده راست میگوید ، و اختلافی نیست در مورد آن در میان مسلمانان، زیرا هیچ کس شک ندارد که او ادعای دروغ خود را نکرده است ، و بعد از آن هم دروغ نبوده است، مگر اینکه راست است. که دلیل بر این است که حقیقت مدعی را غلبه کند،←آیا نمیبینید که عدالت در شهادت ها لحاظ میشود، زیرا در غلبه شبهه به آنچه ذکر کردیم مؤثر بوده و به همین دلیل برای قاضی جایز است با علم خود بدون شهادت حکم کند ، زیرا علم او قویتر از شهادت است و به همین دلیل اقرار از ادله قویتر بود ، که در تأثیر غلبه ظن بیشتر بود .با همین تصدیق و شهادت دادن ادعای (ابوبکر) را باطل میکند....که دلالت بر درستی آنچه را هم آوردیم در میان اهل روایات اختلافی نیست که بادیه نشینی با پیامبر در مورد شتر اختلاف میکند خزیمه به نفع پیامبر شهادت داد، اعرابى اعتراض كرد كه او شهادت مىدهد در حالى كه حضور نداشته ، چون پيامبر از خزيمه پرسيد كه آيا هنگام خريد و فروش حضور داشته است، گفت: نه، ولی من از آنجا دانستم ، كه تو رسول خدا هستی، گفت: شهادت تو مقبول است و من آن را دو شهادت كردم، پس او را ذوالشهادتين ناميدند.
📚شرح نهج البلاغة ابن ابي الحديد ج 16ص273
✍ پینوشت:
پس اگر نبود اینکه عصمت دلیل صدق است از شهادت پیامبر به قول خزیمه که شاهد ماجرا نبود ، حکم نمیکرد و آنرا تصویب نمیکرد خزیمه را در شهادت برچیزی که ندیده بود آنرا ، و شاهد خرید و فروش نبود. ولیکن خزیمه چون میدانست پیامبر از جانب خداوند است و در گفتار خود معصوم است و معصوم هم هیچوقت فعل منافی عصمت انجام نمیدهد و دروغ نمیگوید حق را به رسول الله داد. ←و لذا هرگاه واجب باشد قبول قول فاطمه سلام الله علیها بدلائل صدق او و مستغنی باشد از شهود برای وی ثابت میشود ابوبکری که منع کرده است حضرت صدیقه را از حق وی و واجب ساخته که شاهد بیاورد برای صحت قولش ، در حکم ظلم کرده است و در فعل آزار کرده است خدا و رسول را به سبب آزار دادن حضرت.
( + اینجا و اینجا )
➖➖➖➖
@borrhan
[ کانال برهان ]
#آیه_تطهیر (۱۵۳) #فدک (۲۲۸) #ابوبکر_شناسی (۵۴) #نقل_فضایل_از_کتب_مخالفین (۱۳۹۵) ✅ طلب شاهد از مصداق آیه تطهیر دلیل برای کفر ابوبکر است. ┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄ 🔻با توجه به آیه تطهیر که مفسران شیعه و سنی شأن نزول آن را درباره اهل بیت پیامبر می دانند، پرواضح است…
🔸جوزف ولید مرعی و جری باکاراک در کتاب دانشنامه تمدن اسلامی در قرون وسطی در صفحات 248 و 249 در بخش معرفی حضرت زهرای اطهر سلام الله علیها ، مطالبی را از تاریخ قطعی صدر اسلام و آیات قرآن و کلام متواتر نبوی نقل میکنند که برای شناخت حقیقت برای هر وجدان پاکی کافی است:
۱- هنگامی که محمد [صلیالله علیه و آله] از دنیا رفت، فاطمه به دلیل اینکه خلافت را حق علی میدانست با خلافت ابوبکر مخالفت کرد.
۲- عمر چون نگران مخالفت او بود #تهدید کرد که خانه را همراه با ساکنان آن خراب کند.
۳- غصب #فدک توسط ابوبکر و عدم استرداد آن به حضرت صدیقه کبری سلام الله علیها
۴- نزول #آیه_تطهیر ، آیه ۳۳ احزاب در شأن خمسه طیبه و حضرت زهرا سلام الله علیها از مصادیق اهل بیت در آیه تطهیر
۵- به اجماع شیعه و سنی حضرت زهرا سلام الله علیها سیده زنان بهشت و سیده زنان عالم هستند..
(بازنشر از مجموعه #فاطمیه_و_مستشرقین )
@borrhan
۱- هنگامی که محمد [صلیالله علیه و آله] از دنیا رفت، فاطمه به دلیل اینکه خلافت را حق علی میدانست با خلافت ابوبکر مخالفت کرد.
۲- عمر چون نگران مخالفت او بود #تهدید کرد که خانه را همراه با ساکنان آن خراب کند.
۳- غصب #فدک توسط ابوبکر و عدم استرداد آن به حضرت صدیقه کبری سلام الله علیها
۴- نزول #آیه_تطهیر ، آیه ۳۳ احزاب در شأن خمسه طیبه و حضرت زهرا سلام الله علیها از مصادیق اهل بیت در آیه تطهیر
۵- به اجماع شیعه و سنی حضرت زهرا سلام الله علیها سیده زنان بهشت و سیده زنان عالم هستند..
(بازنشر از مجموعه #فاطمیه_و_مستشرقین )
@borrhan
[ کانال برهان ]
🔸ده کلیپ کوتاه صوتی از دکتر سید حمید خویی با عنوان « نگاهی به مظلومیت های بیانتهای امیرالمؤمنین علیهالسلام در آینه خطبه شقشقیه» در «برهان مدیا» بارگذاری شد↓↓ https://t.me/borrhanmedia/2655
ده جلسه تصویری با عنوان:
🔸«شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها»
از شیخ عبدالرضا درایتی در «برهان مدیا» بارگذاری شد↓↓↓
https://t.me/borrhanmedia/2676
با ریز موضوعات:
غصب #فدک ، لقب #صدیق و #فاروق و سرقت این القاب از امیرالمؤمنین ، صدیقه بودن حضرت زهرا با استناد به #آیه_تطهیر ، مطاعن عمر ، بررسی جمله نحن معاشر الانبیاء ما ترکناه صدقه ، معنای #محدثه ، #مصحف_فاطمه ، دشمنی همه جانبه دو خلیفه با اهل بیت علیهم السلام ، معنای اهل البیت در آیه تطهیر ، اهمیت #تبری ، #وحدت_اسلامی ، #عدالت_صحابه ، اولین توهین کننده به صحابه ، بررسی #مقوله_علم_خلفا ، #هجوم به بیت وحی ، #یوم_الدار ، وهابیت وطنی ، #نقد_علی_شریعتی ، #نقد_سروش ، انواع صدیق ، #بررسی_روایات_مدح_خلفا ، #فرحة_الزهراء ، #امهات_المومنین ، #تعدد_زوجات ، سوره #تحریم ، #فرقه_ناجیه ، #پیامبر_اهل_تسنن ، #تکفیر ، #نقل_فضایل_از_کتب_مخالفین
🔸«شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها»
از شیخ عبدالرضا درایتی در «برهان مدیا» بارگذاری شد↓↓↓
https://t.me/borrhanmedia/2676
با ریز موضوعات:
غصب #فدک ، لقب #صدیق و #فاروق و سرقت این القاب از امیرالمؤمنین ، صدیقه بودن حضرت زهرا با استناد به #آیه_تطهیر ، مطاعن عمر ، بررسی جمله نحن معاشر الانبیاء ما ترکناه صدقه ، معنای #محدثه ، #مصحف_فاطمه ، دشمنی همه جانبه دو خلیفه با اهل بیت علیهم السلام ، معنای اهل البیت در آیه تطهیر ، اهمیت #تبری ، #وحدت_اسلامی ، #عدالت_صحابه ، اولین توهین کننده به صحابه ، بررسی #مقوله_علم_خلفا ، #هجوم به بیت وحی ، #یوم_الدار ، وهابیت وطنی ، #نقد_علی_شریعتی ، #نقد_سروش ، انواع صدیق ، #بررسی_روایات_مدح_خلفا ، #فرحة_الزهراء ، #امهات_المومنین ، #تعدد_زوجات ، سوره #تحریم ، #فرقه_ناجیه ، #پیامبر_اهل_تسنن ، #تکفیر ، #نقل_فضایل_از_کتب_مخالفین
#خطبه_فدکیه (۱۵۵)
#پیدایش_شیعه (۷۳)
✅ اهتمام علمای تراز اول شیعه به ماجرای فدک و خطبه فدکیه
- آثار اعتقاد شیعی در بحرین قرن هفتم هجری
┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄
🔸کمال الدین میثم بن علی بن میثم بحرانی (درگذشته به سال 689 هجری) از عالمان مشهور امامیه اهل بحرین بود.
چندین تن از مشهورترین فقهای شیعه، از جمله علامه حلی، شاگرد ابن میثم بودهاند. بخش عمدهای از تألیفات او پیرامون کتاب شریف #نهج_البلاغه است. بحرانی سه شرح بر این کتاب نوشت: شرح صغیر نهج البلاغه، شرح کبیر نهج البلاغه با عنوان مصباح السالکین و گزیدهای از مصباح السالکین با عنوان اختیار مصباح السالکین.
←مصباح السالکین را میتوان بزرگترین اثر ابن میثم دانست که آن را برای عطاملک جوینی از رجال سیاسی دوران ایلخانان، نوشته است. وی در این شرح بیشتر به مباحث کلامی و ادبی توجه داشته است.
مؤلف پیش از شرح نهج البلاغه مقدمهای نسبتاً طولانی و سودمند در سه قاعده نوشته است:
۱- قاعدۀ اول: مباحث الفاظ، شامل عمدۀ مباحث معانی و بیان؛
۲- قاعدۀ دوم: در خطابه؛
۳- قاعدۀ سوم: در اینکه امیرالمؤمنین (علیه السلام) جامع همۀ فضائل انسانی است. هر یک از این قواعد دربردارندۀ مباحث و فصول متعدد است.
بحرانی در شرحِ نامۀ چهل و پنجم نهج البلاغه (نامۀ امیرالمؤمنین علیه السلام به عثمان بن حُنَیف) و به مناسبت اشارۀ امیرالمؤمنین (علیه السلام) به #فدک ، به مسألۀ فدک پرداخته و بخشی از خطبۀ فدکیه را نقل کرده است.
این نسخه شامل جزء پنجم مصباح السالکین است و شرح نامۀ سی و یکم تا انتهای نهج البلاغه را در خود جای داده است. این نسخه در ماه صفر سال 679 هجری کتابت شده و امروزه به شماره 3970 در کتابخانه مجلس شورای اسلامی نگهداری می شود. بخشی از خطبۀ فدکیه در این نسخه در برگههای 47 پشت تا 48 پشت قرار دارد.
شناسایی و معرفی نسخه: احمدرضا رحیمی ریسه
توضیح تصاویر این نسخه از چپ به راست:
تصویر نخست: برگه 47 پشت، آغاز خطبه فدکیه(ر.ک: تصویر الحاقی)
تصویر دوم: برگه 48رو، ادامه خطبه فدکیه
تصویر سوم: برکه 48پشت، بخش پایانی خطبه فدکیه
تصویر چهارم: برگه 205 پشت، پایان نسخه و متن، شامل انجام مؤلف و انجامه کاتب
(اسکنها در ادامه خواهد آمد)
🔗 پاسخ به دروغ پردازی مخالفین درباره رضایت صدیقه کبری سلام الله علیها از ابوبکر با استناد به قول ابن میثم بحرانی
➖➖➖➖➖
@borrhan
#پیدایش_شیعه (۷۳)
✅ اهتمام علمای تراز اول شیعه به ماجرای فدک و خطبه فدکیه
- آثار اعتقاد شیعی در بحرین قرن هفتم هجری
┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄
🔸کمال الدین میثم بن علی بن میثم بحرانی (درگذشته به سال 689 هجری) از عالمان مشهور امامیه اهل بحرین بود.
چندین تن از مشهورترین فقهای شیعه، از جمله علامه حلی، شاگرد ابن میثم بودهاند. بخش عمدهای از تألیفات او پیرامون کتاب شریف #نهج_البلاغه است. بحرانی سه شرح بر این کتاب نوشت: شرح صغیر نهج البلاغه، شرح کبیر نهج البلاغه با عنوان مصباح السالکین و گزیدهای از مصباح السالکین با عنوان اختیار مصباح السالکین.
←مصباح السالکین را میتوان بزرگترین اثر ابن میثم دانست که آن را برای عطاملک جوینی از رجال سیاسی دوران ایلخانان، نوشته است. وی در این شرح بیشتر به مباحث کلامی و ادبی توجه داشته است.
مؤلف پیش از شرح نهج البلاغه مقدمهای نسبتاً طولانی و سودمند در سه قاعده نوشته است:
۱- قاعدۀ اول: مباحث الفاظ، شامل عمدۀ مباحث معانی و بیان؛
۲- قاعدۀ دوم: در خطابه؛
۳- قاعدۀ سوم: در اینکه امیرالمؤمنین (علیه السلام) جامع همۀ فضائل انسانی است. هر یک از این قواعد دربردارندۀ مباحث و فصول متعدد است.
بحرانی در شرحِ نامۀ چهل و پنجم نهج البلاغه (نامۀ امیرالمؤمنین علیه السلام به عثمان بن حُنَیف) و به مناسبت اشارۀ امیرالمؤمنین (علیه السلام) به #فدک ، به مسألۀ فدک پرداخته و بخشی از خطبۀ فدکیه را نقل کرده است.
این نسخه شامل جزء پنجم مصباح السالکین است و شرح نامۀ سی و یکم تا انتهای نهج البلاغه را در خود جای داده است. این نسخه در ماه صفر سال 679 هجری کتابت شده و امروزه به شماره 3970 در کتابخانه مجلس شورای اسلامی نگهداری می شود. بخشی از خطبۀ فدکیه در این نسخه در برگههای 47 پشت تا 48 پشت قرار دارد.
شناسایی و معرفی نسخه: احمدرضا رحیمی ریسه
توضیح تصاویر این نسخه از چپ به راست:
تصویر نخست: برگه 47 پشت، آغاز خطبه فدکیه(ر.ک: تصویر الحاقی)
تصویر دوم: برگه 48رو، ادامه خطبه فدکیه
تصویر سوم: برکه 48پشت، بخش پایانی خطبه فدکیه
تصویر چهارم: برگه 205 پشت، پایان نسخه و متن، شامل انجام مؤلف و انجامه کاتب
(اسکنها در ادامه خواهد آمد)
🔗 پاسخ به دروغ پردازی مخالفین درباره رضایت صدیقه کبری سلام الله علیها از ابوبکر با استناد به قول ابن میثم بحرانی
➖➖➖➖➖
@borrhan
#ابوبکر_شناسی (۵۶)
#فدک (۲۳۱) #صحیفه_ملعونه (۲۱)
#قرطاس (۱۱۵) معنای #مولا (۱۴۶)
💡پست ویژه کانال برهان به مناسبت فرارسیدن ۲۲جمادیالثانی/سالمرگ ابوبکر بن ابوقحافه←فوقالعاده خواندنی
🔻آخرین روزهای خلیفه اول و روابط با خلیفه دوم
┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄
#مقدمه : ابوبکر ظاهراً برای جانشینی خویش عمر را برگزید ، اما به روشنی مشخص است که روابط شیخین بسیار پیچیدهتر از آنی است که تنها به عنوان دو دوست یا دو همکار از آن یاد شود،
اختلافهای فراوان و همکاریهای بسیار آن دو در تاریخ ثبت است ؛ اما اگر صحبت خلافت مُلک و ریاستی باشد که به «الملک عقیم» : «سلطنت رحم و مروت نمیشناسد» تعبیر شود ، این همکاری و آن اختلاف باید بسی دقیقتر بررسی گردد.
✅🔚 قبل از #شهادت_رسولخدا شیخین به روشنی همکاری تمام و کمال داشتند البته هریک با زیرکی خاص خود سعی در مطرح کردن خویش داشت ؛ اما پیمان نانوشتهٔ آنان پیش از صحیفه ملعونهٔ اول به گونهای بود که گویی ابوبکر به جهت سن بیشتر باید در دوران پس از رسول خدا صلیالله علیه و آله به خلافت برسد؛
←در پی نوشتن صحیفه ملعونهٔ اول ، به ظاهر نزدیکی پنج تن امضا کننده آن ، حکایتگر این ماجراست که تا زنده بودن هر یک از آن ۵ نفر خلافت نباید از میانشان به دیگری منتقل شود اما باز هم ابوبکر به جهت سن بالاتر و برخی خصوصیات فردی از جمله آرامش بیشتر ، قدرت کلام و تظاهر به زهد و تقوا جلوتر از چهار نفر دیگر بود.
به ظاهر با آنچه در پیمان نامه صحیفه ملعونه دوم نوشته شد علی رغم معرفی نشدن فردی به عنوان جانشین رسول خدا از سوی نویسندگان ، باز هم ابوبکر امکان بیشتری برای تصاحب این مقام داشت؛ البته از این تاریخ به بعد هر کدام از این دو نفر یعنی ابوبکر و عمر به دنبال نوعی یارکشی بودند تا بتوانند بعدها از آن استفاده بیشتری ببرند. اما آنچه هر دوی اینان را به هم نزدیکتر میکرد وجود #بنی_امیه ای بود که با کنار زدن رقیبانی از بنی هاشم به شدت از لحاظ اجتماعی و در نتیجه سیاسی در جامعه عربی _ قبیلگی آن زمان جلوتر بودند.
🔸اولین اختلاف جدی بین ابوبکر و عمر به تصریح منابع اهل سنت در خود سقیفه بود. عمر خود میگوید ابوبکر با اشاره به انصاری که در زیر سایبان کوچک سقیفه جمع شده بودند
وی و #ابوعبیده را جلو انداخت. او در ادامه میگوید این کار ترفندی بیش نبود تا نشان دهد که تنها ابوبکر لایق این کار است. در منابع اهل تسنن تصریح شده است که عمر اذعان داشت ابوبکر با این کار طمع ما را نسبت به خلافت سنجید و در عین حال ناامیدمان کرد!
در همین راستا عمر آرزو میکرد که به حرف برادرش زید بن خطاب و یارانش گوش کرده بود تا ابوبکر مزه خلافت را نچشد! ←←این خود نشان میدهد که هر کدام از شیخین طرفداران و یاران خاص خود را داشتند اما به نظر تیم تحقیقاتی برهان ، بسیار بعید مینماید که در صورت حضور ابوبکر ، عمر حتی با گوش دادن به حرف برادر یا کس دیگری میتوانست به خلافت برسد.
به ظاهر ابوبکر مانند واسطه و اصطلاحا «کاتالیزوری» برای آمادگی مردم برای خلافت عمر که خشونت و بیمایگی تمام زندگیاش را فرا گرفته بود عمل کرد علت نیز به روشنی قابل مشاهده است؛←خلیفه دوم در آخرین سفر حجش که البته آخرین ماه زندگیش بود مطالب بحث برانگیزی را اشاره میکند او به ظاهر در همان سفر ، حداقل دو بار یک مرتبه به #مغیرة و یک بار دیگر به فرزندش #عبدالله_بن_عمر متذکر میشود که «قریش بیشترین حسادت را در میان مردمان دارد و در میان ایشان ابوبکر حسودترین فرد است» سپس او از زیرکی ابوبکر سخن میگوید و اینکه خلافت را از چنگ عمر ربوده است، در همین ماجرا عمر و فرزندش عبدالله بن عمر تصریح و تایید میکنند که «والله لهو احب الی الناس من ضیاء أبصارهم»(۱- ر.ک: تصویر الحاقی) «:ابوبکر در نظر مردمان از نور چشمشان هم عزیزتر است» که گویا اشاره به همان عوام فریبی و زهد شخص خلیفه اول دارد.
-----------
۱- شرح نهجالبلاغه ابن ابی الحدید ج۲صص۳۲-۲۸
«1⃣»
#فدک (۲۳۱) #صحیفه_ملعونه (۲۱)
#قرطاس (۱۱۵) معنای #مولا (۱۴۶)
💡پست ویژه کانال برهان به مناسبت فرارسیدن ۲۲جمادیالثانی/سالمرگ ابوبکر بن ابوقحافه←فوقالعاده خواندنی
🔻آخرین روزهای خلیفه اول و روابط با خلیفه دوم
┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄
#مقدمه : ابوبکر ظاهراً برای جانشینی خویش عمر را برگزید ، اما به روشنی مشخص است که روابط شیخین بسیار پیچیدهتر از آنی است که تنها به عنوان دو دوست یا دو همکار از آن یاد شود،
اختلافهای فراوان و همکاریهای بسیار آن دو در تاریخ ثبت است ؛ اما اگر صحبت خلافت مُلک و ریاستی باشد که به «الملک عقیم» : «سلطنت رحم و مروت نمیشناسد» تعبیر شود ، این همکاری و آن اختلاف باید بسی دقیقتر بررسی گردد.
✅🔚 قبل از #شهادت_رسولخدا شیخین به روشنی همکاری تمام و کمال داشتند البته هریک با زیرکی خاص خود سعی در مطرح کردن خویش داشت ؛ اما پیمان نانوشتهٔ آنان پیش از صحیفه ملعونهٔ اول به گونهای بود که گویی ابوبکر به جهت سن بیشتر باید در دوران پس از رسول خدا صلیالله علیه و آله به خلافت برسد؛
←در پی نوشتن صحیفه ملعونهٔ اول ، به ظاهر نزدیکی پنج تن امضا کننده آن ، حکایتگر این ماجراست که تا زنده بودن هر یک از آن ۵ نفر خلافت نباید از میانشان به دیگری منتقل شود اما باز هم ابوبکر به جهت سن بالاتر و برخی خصوصیات فردی از جمله آرامش بیشتر ، قدرت کلام و تظاهر به زهد و تقوا جلوتر از چهار نفر دیگر بود.
به ظاهر با آنچه در پیمان نامه صحیفه ملعونه دوم نوشته شد علی رغم معرفی نشدن فردی به عنوان جانشین رسول خدا از سوی نویسندگان ، باز هم ابوبکر امکان بیشتری برای تصاحب این مقام داشت؛ البته از این تاریخ به بعد هر کدام از این دو نفر یعنی ابوبکر و عمر به دنبال نوعی یارکشی بودند تا بتوانند بعدها از آن استفاده بیشتری ببرند. اما آنچه هر دوی اینان را به هم نزدیکتر میکرد وجود #بنی_امیه ای بود که با کنار زدن رقیبانی از بنی هاشم به شدت از لحاظ اجتماعی و در نتیجه سیاسی در جامعه عربی _ قبیلگی آن زمان جلوتر بودند.
🔸اولین اختلاف جدی بین ابوبکر و عمر به تصریح منابع اهل سنت در خود سقیفه بود. عمر خود میگوید ابوبکر با اشاره به انصاری که در زیر سایبان کوچک سقیفه جمع شده بودند
وی و #ابوعبیده را جلو انداخت. او در ادامه میگوید این کار ترفندی بیش نبود تا نشان دهد که تنها ابوبکر لایق این کار است. در منابع اهل تسنن تصریح شده است که عمر اذعان داشت ابوبکر با این کار طمع ما را نسبت به خلافت سنجید و در عین حال ناامیدمان کرد!
در همین راستا عمر آرزو میکرد که به حرف برادرش زید بن خطاب و یارانش گوش کرده بود تا ابوبکر مزه خلافت را نچشد! ←←این خود نشان میدهد که هر کدام از شیخین طرفداران و یاران خاص خود را داشتند اما به نظر تیم تحقیقاتی برهان ، بسیار بعید مینماید که در صورت حضور ابوبکر ، عمر حتی با گوش دادن به حرف برادر یا کس دیگری میتوانست به خلافت برسد.
به ظاهر ابوبکر مانند واسطه و اصطلاحا «کاتالیزوری» برای آمادگی مردم برای خلافت عمر که خشونت و بیمایگی تمام زندگیاش را فرا گرفته بود عمل کرد علت نیز به روشنی قابل مشاهده است؛←خلیفه دوم در آخرین سفر حجش که البته آخرین ماه زندگیش بود مطالب بحث برانگیزی را اشاره میکند او به ظاهر در همان سفر ، حداقل دو بار یک مرتبه به #مغیرة و یک بار دیگر به فرزندش #عبدالله_بن_عمر متذکر میشود که «قریش بیشترین حسادت را در میان مردمان دارد و در میان ایشان ابوبکر حسودترین فرد است» سپس او از زیرکی ابوبکر سخن میگوید و اینکه خلافت را از چنگ عمر ربوده است، در همین ماجرا عمر و فرزندش عبدالله بن عمر تصریح و تایید میکنند که «والله لهو احب الی الناس من ضیاء أبصارهم»(۱- ر.ک: تصویر الحاقی) «:ابوبکر در نظر مردمان از نور چشمشان هم عزیزتر است» که گویا اشاره به همان عوام فریبی و زهد شخص خلیفه اول دارد.
-----------
۱- شرح نهجالبلاغه ابن ابی الحدید ج۲صص۳۲-۲۸
«1⃣»
🔻در ادامه در دوران خلافت ابوبکر ، او به ظاهر به خلیفه دوم پر و بال میداد و کارها را به او میسپرد اما در عمل با سخنرانیها و گریان شدنهایش بر روی منبر ، به دل مردم رسوخ کرده بود بدین ترتیب زمینه برای برنامه دیگری را جهت جانشینی خویش دنبال میکرد...
عمر هم که گمان میکرد برای ریاست تنها خشونت لازم است با عکسالعملهای خشن خودنمایی میکرد ، برای مثال بارها نامهها و دستورات ابوبکر را پاره کرد یا به نوشتهها آب دهان میانداخت و دستور خلیفه را نقض مینمود کار به بدانجا میرسید که مردم از ابوبکر میپرسیدند : «والله ما ندری أنت الخلیفة ام عمر»«:به خدا نمیدانیم تو خلیفهای یا عمر» و پاسخ میشنیدند که : «بل هو لو شاء»«:بلکه او خلیفه است هرگاه بخواهد!»(۱ - ر.ک: تصویر الحاقی)
🔻در یک مورد او حتی زمینی که ابوبکر به طلحه صحابی معروف و از خاندان ابوبکر بخشیده بود را پس گرفت؛ طلحه به اعتراض همین عبارت را که تو خلیفهای یا او بر زبان راند و همان قِسم پاسخها را شنید؛ (۲)
استدلال عمر این بود که این زمینها برای مسلمانان است و نباید به کس دیگری برسد از شواهد این چنین برمیآید که عمر نمیخواست این بذل و بخششها به حساب ابوبکر ریخته شود و او با این اموال تالیف قلوب بکند ، چرا که خود او در زمان خلافتش زمینهایی را به این و آن میبخشید(۳)؛ و آنجا که خودش بود فراموش میکرد که اینها هم از اموال عموم مسلمانان است!!
همین رفتار با نامه ابوبکر برای بخشیدن #فدک به حضرت زهرا سلام الله علیها صورت گرفت او به تصریح منابع اهل تسنن نامه ابوبکر را گرفت و پاره کرد.(۴)
اما ابوبکر با استقامت مثال زدنی در جنگ با کسانی که به او زکات پرداخت نمیکردند روی دیگر رهبری خود را به نمایش گذاشت ( ر.ک : اینجا و اینجا ) ؛ موارد دیگری هم از مخالفت ابوبکر وجود دارد که نشان میدهد او به هیچ روی فرد دست و پا بسته و دست نشانده و «بله قربان گو» در برابر عمر نبوده است؛ اصرار او بر امارت #خالد_بن_ولید بر فرماندهی سپاه #فتوحات از همین جمله است.
🔻حتی در یک مورد او در زندگی شخصی خلیفه دوم با او به مخالفت پرداخت ؛ عمر یکی از زنانش به نام جمیله مادر عاصم بن عمر را طلاق داد ؛ روزی عمر در مسجد قبا عاصم را در حال بازی دید دست بچه را گرفت و با خود برد ؛ بستگان جمیله شکایت پیش ابوبکر بردند و خلیفه به نفع مادر عاصم رای داد ؛ خلیفه رو به عمر کرد و گفت : «این پسر به محبت مادرش بیشتر نیاز دارد و پس از آنکه بزرگ شد خود تصمیم خواهد گرفت کجا باشد. » عمر علی رغم میل خود تن به این حکم تن در داد.(۵)
←این رفتارها باعث شد که شخص عمر از ادامه خلافت ابوبکر نگران شود و سختگیریهایش بیشتر گردد تا حرکات ابوبکر را تحت الشعاع قرار دهد...
-----------
۱- مدارک بیشماری از اهل تسنن از جمله کتاب المعرفة و التاريخ ج٣ صص٢٩٤ - ٢٩٥ که در آن به دو مورد اشاره شده است.
۲- الاموال ابن زنجویه ۶۲۳/۲
۳- منابع فراوانی از جمله مدرک قبل و در صفحه بعد ، همو همان بذل و بخششها را میکرد! : الاموال ابن زنجویه ۶۲۴/۲
۴- سیرهالحلبیه ۵۱۲/۳
۵- منابع بیشماری از اهل تسنن از جمله کنرالعمال ۶۷۶/۵ ح۱۴۰۲۰ ، مصنف ابن ابی شیبه ۱۸۰/۴ ح۱۹۱۲۴
«2⃣»
عمر هم که گمان میکرد برای ریاست تنها خشونت لازم است با عکسالعملهای خشن خودنمایی میکرد ، برای مثال بارها نامهها و دستورات ابوبکر را پاره کرد یا به نوشتهها آب دهان میانداخت و دستور خلیفه را نقض مینمود کار به بدانجا میرسید که مردم از ابوبکر میپرسیدند : «والله ما ندری أنت الخلیفة ام عمر»«:به خدا نمیدانیم تو خلیفهای یا عمر» و پاسخ میشنیدند که : «بل هو لو شاء»«:بلکه او خلیفه است هرگاه بخواهد!»(۱ - ر.ک: تصویر الحاقی)
🔻در یک مورد او حتی زمینی که ابوبکر به طلحه صحابی معروف و از خاندان ابوبکر بخشیده بود را پس گرفت؛ طلحه به اعتراض همین عبارت را که تو خلیفهای یا او بر زبان راند و همان قِسم پاسخها را شنید؛ (۲)
استدلال عمر این بود که این زمینها برای مسلمانان است و نباید به کس دیگری برسد از شواهد این چنین برمیآید که عمر نمیخواست این بذل و بخششها به حساب ابوبکر ریخته شود و او با این اموال تالیف قلوب بکند ، چرا که خود او در زمان خلافتش زمینهایی را به این و آن میبخشید(۳)؛ و آنجا که خودش بود فراموش میکرد که اینها هم از اموال عموم مسلمانان است!!
همین رفتار با نامه ابوبکر برای بخشیدن #فدک به حضرت زهرا سلام الله علیها صورت گرفت او به تصریح منابع اهل تسنن نامه ابوبکر را گرفت و پاره کرد.(۴)
اما ابوبکر با استقامت مثال زدنی در جنگ با کسانی که به او زکات پرداخت نمیکردند روی دیگر رهبری خود را به نمایش گذاشت ( ر.ک : اینجا و اینجا ) ؛ موارد دیگری هم از مخالفت ابوبکر وجود دارد که نشان میدهد او به هیچ روی فرد دست و پا بسته و دست نشانده و «بله قربان گو» در برابر عمر نبوده است؛ اصرار او بر امارت #خالد_بن_ولید بر فرماندهی سپاه #فتوحات از همین جمله است.
🔻حتی در یک مورد او در زندگی شخصی خلیفه دوم با او به مخالفت پرداخت ؛ عمر یکی از زنانش به نام جمیله مادر عاصم بن عمر را طلاق داد ؛ روزی عمر در مسجد قبا عاصم را در حال بازی دید دست بچه را گرفت و با خود برد ؛ بستگان جمیله شکایت پیش ابوبکر بردند و خلیفه به نفع مادر عاصم رای داد ؛ خلیفه رو به عمر کرد و گفت : «این پسر به محبت مادرش بیشتر نیاز دارد و پس از آنکه بزرگ شد خود تصمیم خواهد گرفت کجا باشد. » عمر علی رغم میل خود تن به این حکم تن در داد.(۵)
←این رفتارها باعث شد که شخص عمر از ادامه خلافت ابوبکر نگران شود و سختگیریهایش بیشتر گردد تا حرکات ابوبکر را تحت الشعاع قرار دهد...
-----------
۱- مدارک بیشماری از اهل تسنن از جمله کتاب المعرفة و التاريخ ج٣ صص٢٩٤ - ٢٩٥ که در آن به دو مورد اشاره شده است.
۲- الاموال ابن زنجویه ۶۲۳/۲
۳- منابع فراوانی از جمله مدرک قبل و در صفحه بعد ، همو همان بذل و بخششها را میکرد! : الاموال ابن زنجویه ۶۲۴/۲
۴- سیرهالحلبیه ۵۱۲/۳
۵- منابع بیشماری از اهل تسنن از جمله کنرالعمال ۶۷۶/۵ ح۱۴۰۲۰ ، مصنف ابن ابی شیبه ۱۸۰/۴ ح۱۹۱۲۴
«2⃣»