[ کانال برهان ]
#جمل (۱۵۱) ✧❁﷽❁✧ هنگامی که امیر المؤمنین علیهالسلام از جنگ جمل بازگشتند بیمار شدند. روز جمعه فرا رسید. چه کسی میتواند جای امیرِ کلام خطبه بخواند؟! به فرزند دلبندش امام مجتبی علیهالسلام فرمود: پسرم ! نماز جمعه را همراه مردم به جای آور. امام به مسجد…
🔹بریدن پاهای شتر #عایشه توسط امام حسن مجتبی علیه السلام
«در جنگ جمل حضرت امير محمّد بن حنفيه را خواست و نيزه خود را به او داد و فرمود: با اين نيزه متوجه جنگ شو و شتر عايشه را نيزه بزن! وقتى محمّد بن حنفيه متوجه جنگ گرديد بنو ضبه مانع وى شدند. هنگامى كه محمّد بسوى پدرش مراجعت نمود امام حسن نيزه را از دست ایشان گرفت و متوجه شتر عايشه شد و پس از اينكه نيزهاى به آن زد به نزد حضرت امير بازگشتند ؛ ديدند اثر خون در نوك آن مشاهده میشود. محمّد بن حنفيه از مشاهده اين موضوع صورتش سرخ شد. حضرت امير علیهالسلام به محمّد بن حنفيه فرمود: نگران مباش! زيرا حسن پسر پيغمبر اسلام است و تو پسر على میباشى.(*)»
📔زندگانى حضرت زهرا عليها السلام - ترجمه جلد ۴۳ بحار الأنوار - صفحه۳۹۳
* منظور امام علیهالسلام این است که به محمد حنفیه فرمودند: تو ناراحت نشو که من تو را پیش از ایشان به میدان فرستادم. تو باید فدایی ایشان باشی. هردو فرزندان من هستید. اما باید حفظ جان فرزند رسول اکرم ص را بر فرزند خودم مقدم بدارم.
#جمل (۱۵۲)
@borrhan
«در جنگ جمل حضرت امير محمّد بن حنفيه را خواست و نيزه خود را به او داد و فرمود: با اين نيزه متوجه جنگ شو و شتر عايشه را نيزه بزن! وقتى محمّد بن حنفيه متوجه جنگ گرديد بنو ضبه مانع وى شدند. هنگامى كه محمّد بسوى پدرش مراجعت نمود امام حسن نيزه را از دست ایشان گرفت و متوجه شتر عايشه شد و پس از اينكه نيزهاى به آن زد به نزد حضرت امير بازگشتند ؛ ديدند اثر خون در نوك آن مشاهده میشود. محمّد بن حنفيه از مشاهده اين موضوع صورتش سرخ شد. حضرت امير علیهالسلام به محمّد بن حنفيه فرمود: نگران مباش! زيرا حسن پسر پيغمبر اسلام است و تو پسر على میباشى.(*)»
📔زندگانى حضرت زهرا عليها السلام - ترجمه جلد ۴۳ بحار الأنوار - صفحه۳۹۳
* منظور امام علیهالسلام این است که به محمد حنفیه فرمودند: تو ناراحت نشو که من تو را پیش از ایشان به میدان فرستادم. تو باید فدایی ایشان باشی. هردو فرزندان من هستید. اما باید حفظ جان فرزند رسول اکرم ص را بر فرزند خودم مقدم بدارم.
#جمل (۱۵۲)
@borrhan
معنای #مولا (۱۴۵)
#جمل (۱۵۳)
#حدیث_غدیر
🔻شیخ مفید با یک سوال قاضی عبدالجبار معتزلی را رسوا کرد!
┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄
🔸روزی قاضی عبدالجبّار در بغداد در مجلس خود بود و بسیاری از علمای بزرگ شیعه و سنّی در آن مجلس حضور داشتند، در این هنگام شیخ مفید وارد مجلس شد و در پائین مجلس نشست و پس از مدتی به قاضی رو کرد و گفت: من از تو در حضور علماء سؤالی دارم؟
قاضی گفت بپرس.
➖شیخ مفید فرمود: شما در مورد این حدیث چه میگوئید که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله در غدیر فرمود: مَنْ کُنْتُ مولاه فعلی مولاه ،کسی که من رهبر او هستم پس علی رهبر اوست. آیا این حدیث، مسلم و صحیح است که پیامبر در روز غدیر فرموده است؟
قاضی گفت آری، حدیث صحیح میباشد.
شیخ مفید فرمود: منظور از کلمه مولی چیست؟
قاضی گفت: مولی به معنی اولی و بهتر است.
شیخ مفید فرمود: پس این اختلاف و خصومت بین شیعه و سنّی چیست؟ (با اینکه پیامبر علی را برتر از دیگران معرفی نموده است).
✖️قاضی گفت: این حدیث، روایت است، ولی خلافت ابوبکر دِرایت (و از روی اجتهاد و درک) میباشد، و انسان عادل روایت را همتای درایت قرار نمیدهد (یعنی درایت مقدّم است).
➖شیخ مفید فرمود: شما درباره این فرمایشات پیامبر چه میگوئید که به علی علیه السلام فرمود: حَرْبُک حَرْبی وَسلمُکَ سِلْمی (جنگ تو جنگ من است، و صلح تو صلح من است). قاضی گفت: این گفتار براساس حدیث صحیح است.
شیخ مفید فرمود: نظر شما درباره اصحاب جمل (که به جنگ علی(ع) آمدند مانند طلحه و زبیر و...) چیست؟ قاضی گفت: ای برادر آنها توبه کردند.
🔶 شیخ مفید فرمود: ای قاضی جنگ آنها دِرایت و (حتمی) بوده است ولی توبه کردن آنها روایت شده است و تو در مورد حدیث غدیر گفتی روایت معادل درایت نیست (و درایت مقدم میباشد).
قاضی از پاسخ به شیخ مفید عاجز و درمانده شد، سر در گریبان فرو برد و سپس گفت تو کیستی؟ شیخ مفید جواب داد من خدمتگذار تو محمد بن محمد بن نعمان حارثی هستم. قاضی از مسند قضاوت برخاست و دست شیخ مفید را گرفت و بر آن مسند نشانید و گفت: اَنْتَ المفیدُ حقا براستی که تو انسان مفید (و سود بخشی) هستی.
←چهرههای علمای بزرگ مجلس درهم کشیده شد، وقتی قاضی ناراحتی آنها را دریافت به آنها رو کرد و گفت: ای علماء این مرد (شیخ مفید) مرا مجاب کرد و در پاسخ او عاجز شدم، اگر کسی از شما قادر به جواب او هست، اعلام کند تا او را بر مسند بنشانم و شیخ مفید به جای خود بنشیند، هیچ کس جواب نداد و این موضوع شایع گردید و علت نام گذاری او به مفید از همین جا سر چشمه گرفت.
📘مستدرك سفينة البحار نویسنده : النمازي، الشيخ علي جلد : 8 صفحه : 349
📘مجالس المومنین ۲۰۰/۱
➖➖➖➖➖
@borrhan
#جمل (۱۵۳)
#حدیث_غدیر
🔻شیخ مفید با یک سوال قاضی عبدالجبار معتزلی را رسوا کرد!
┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄
🔸روزی قاضی عبدالجبّار در بغداد در مجلس خود بود و بسیاری از علمای بزرگ شیعه و سنّی در آن مجلس حضور داشتند، در این هنگام شیخ مفید وارد مجلس شد و در پائین مجلس نشست و پس از مدتی به قاضی رو کرد و گفت: من از تو در حضور علماء سؤالی دارم؟
قاضی گفت بپرس.
➖شیخ مفید فرمود: شما در مورد این حدیث چه میگوئید که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله در غدیر فرمود: مَنْ کُنْتُ مولاه فعلی مولاه ،کسی که من رهبر او هستم پس علی رهبر اوست. آیا این حدیث، مسلم و صحیح است که پیامبر در روز غدیر فرموده است؟
قاضی گفت آری، حدیث صحیح میباشد.
شیخ مفید فرمود: منظور از کلمه مولی چیست؟
قاضی گفت: مولی به معنی اولی و بهتر است.
شیخ مفید فرمود: پس این اختلاف و خصومت بین شیعه و سنّی چیست؟ (با اینکه پیامبر علی را برتر از دیگران معرفی نموده است).
✖️قاضی گفت: این حدیث، روایت است، ولی خلافت ابوبکر دِرایت (و از روی اجتهاد و درک) میباشد، و انسان عادل روایت را همتای درایت قرار نمیدهد (یعنی درایت مقدّم است).
➖شیخ مفید فرمود: شما درباره این فرمایشات پیامبر چه میگوئید که به علی علیه السلام فرمود: حَرْبُک حَرْبی وَسلمُکَ سِلْمی (جنگ تو جنگ من است، و صلح تو صلح من است). قاضی گفت: این گفتار براساس حدیث صحیح است.
شیخ مفید فرمود: نظر شما درباره اصحاب جمل (که به جنگ علی(ع) آمدند مانند طلحه و زبیر و...) چیست؟ قاضی گفت: ای برادر آنها توبه کردند.
🔶 شیخ مفید فرمود: ای قاضی جنگ آنها دِرایت و (حتمی) بوده است ولی توبه کردن آنها روایت شده است و تو در مورد حدیث غدیر گفتی روایت معادل درایت نیست (و درایت مقدم میباشد).
قاضی از پاسخ به شیخ مفید عاجز و درمانده شد، سر در گریبان فرو برد و سپس گفت تو کیستی؟ شیخ مفید جواب داد من خدمتگذار تو محمد بن محمد بن نعمان حارثی هستم. قاضی از مسند قضاوت برخاست و دست شیخ مفید را گرفت و بر آن مسند نشانید و گفت: اَنْتَ المفیدُ حقا براستی که تو انسان مفید (و سود بخشی) هستی.
←چهرههای علمای بزرگ مجلس درهم کشیده شد، وقتی قاضی ناراحتی آنها را دریافت به آنها رو کرد و گفت: ای علماء این مرد (شیخ مفید) مرا مجاب کرد و در پاسخ او عاجز شدم، اگر کسی از شما قادر به جواب او هست، اعلام کند تا او را بر مسند بنشانم و شیخ مفید به جای خود بنشیند، هیچ کس جواب نداد و این موضوع شایع گردید و علت نام گذاری او به مفید از همین جا سر چشمه گرفت.
📘مستدرك سفينة البحار نویسنده : النمازي، الشيخ علي جلد : 8 صفحه : 349
📘مجالس المومنین ۲۰۰/۱
➖➖➖➖➖
@borrhan
#دستور_به_صبر (۵۲)
⁉️ چــرا امیرالمؤمنین علیهالسلام صبــر نمودند؟!
پاسخ نقضی بر اساس مبانی اهل سنت
┄┅━💢﴾﷽﴿𖣐━┄┅
✍🏻این سؤالۍ است که مخالفین همواره در ایام فاطمیه میپرسند، والبته قضیه قیام و صبر امام از همان زمان بهانهٔ نواصب برای طعنه به امیرالمؤمنین ؏لیهالسلام بود!
حضرتش با اندوه میفرماید:
«اگر سخن گويم، مىگويند براى حرص به ملک است واگر سکوت کنم مىگويند از مرگ هراس دارد. هيهات پس از اين همه پيشامدهاى سهمگين و پى در پى چنین باشد! سوگند به خدا اُنس پسر ابو طالب به مرگ بيشتر از انس نوزاد به سینه مادرش است، بلكه سكوت من براى آن است كه فرو رفتهام در علمى كه مکنون است واگر آن چه را كه مىدانم هر آينه شما مضطرب و لرزان مىشويد مانند لرزيدن ريسمان در چاه ژرف».
📗كشف اليقين ج:۱ ص:۱۸۰
⫸چقدر سخن حضرت حال نواصب را #دقیق وصف میکند،هم جنگ حضرت را تقبیح میڪنند، هم صبر حضرت را!
مثلاً #ابن_تیمیه و امثالش میگوید که امام در #جمل و #صفین برای طمع به ریاست دنیوی جنگیده! امروزه نیز نواصب لعنهم الله بخاطر صبـر حضرت امیر در جریان #هجوم به سرور مؤمنین تهمت هراس میزنند!قبحهُم الله.
⫸معمولاً غرض از این سؤال به حاشیه راندن اصل #هجوم و پوشش بر جُرم عظیم ابوبڪر وعمر است؛ چرا که نواصب همیشه سعۍ دارند امام را مقصّر نشان دهند و این ناشۍ از بغض شدید آنها نسبت به اهل بیت است. بدین روند از پاسخ به جرایم ابوبکر و عمر فرار مۍکنند!
🛑 در این مقال قصد داریم پاسخ را بر مبناۍ عامه ارائه دهیم و آن اینکه:
⫸بر مبنای اهلسنت قیام بر حاکم ظالم #مطلقا_حرام است!
پس یک کاربر سنی اصلاً حق ندارد بپرسد چرا حضرت علۍ؏لیهالسلام قیام نکرد؛چون اساساً این عمل نزد این جماعت #حـرام است!
⇣روایات اهلسنت را در ادامه بخوانید⇣
﴾❶﴿➸━━➵━━➸━┅┄
🛎دستور به اطاعت #امراۍ_ظالم در صحیح مسلم
پیامبرﷺفرمود: «بعد از من اماماني خواهند بود كه به هدايت رهنمون نمیكنند و به سنت من عمل عمل نميكنند و در بين آنان مرداني هستند كه قلب هایشان قلبهاۍ شيطان است و جسمشان جسم انسان، عرض كردم وظيفه ما در اين هنگام چيست؟ فرمودند:فرمانبردار و مطيع امير باش و سخنش را بشنو اگرچه تو را بزند و اموالت را بگيرد فرمانبردار و مطيع باش».
قال:«يَكُونُ بَعْدِي أَئِمَّةٌ لَا يَهْتَدُونَ بِهُدَايَ، وَلَا يَسْتَنُّونَ بِسُنَّتِي، وَسَيَقُومُ فِيهِمْ رِجَالٌ قُلُوبُهُمْ قُلُوبُ الشَّيَاطِينِ فِي جُثْمَانِ إِنْسٍ»، قَال: قُلْتُ: كَيْفَ أَصْنَعُ يَا رَسُولَ اللهِ، إِنْ أَدْرَكْتُ ذَلِكَ؟ قَالَ: «تَسْمَعُ وَتُطِيعُ لِلْأَمِيرِ،وَإِنْ ضُرِبَ ظَهْرُكَ، وَأُخِذَ مَالُكَ، فَاسْمَعْ وَأَطِعْ»
📕صحيح مسلم ج۳ ص۱۴۷۶
←آیا یک سنی حق دارد بپرسد چرا امام ؏ قیام نکرد؟!
﴾❷﴿➸━━➵━━➸━┅┄
🛎دستور به صبر در برابر حکام ظالم در حدیث صحیح مسلم
پیامبرﷺفرمود :« به زودى بعد از من با امرايى مستبد روبه رو خواهيد شد؛ پس [در مقابل ظلم آنان] صبر ورزيد تا مرا بر سر حوض ملاقات كنيد.»
فقال:أَلَا تَسْتَعْمِلُنِي كَمَا اسْتَعْمَلْتَ فُلَانًا؟ فَقَالَ: «إِنَّكُمْ سَتَلْقَوْنَ بَعْدِي أَثَرَةً فَاصْبِرُوا حَتَّى تَلْقَوْنِي عَلَى الْحَوْضِ»،
📕صحيح مسلم ج۳ ص۱۴۷۴
←پس امام نیز به این وصیت پیامبر عمل کرده و صبر را پیشه کرده ، اهلسنت چه اعتراضۍ دارند؟!
﴾❸﴿➸━━➵━━➸━┅┄
🛎اطاعت از حاکم غاصب وظالم در روایت عمَر
عمربن خطاب گفت:«اى ابو اميه،من نميدانم كه بعد از اين سال نيز تو را ملاقات ميكنم يا نه، پس گوش كن و اطاعت كن، اگر عبد حبشىِ گوش بريده اى بر تو امير و حاكم شد فرمانبردار و مطيع او باش و اگر تو را زد صبر داشته باش و اگر تو را «از حقت» محروم كرد صبر داشته باش و اگر خواست كارى كنى كه با انجام آن در دين تو نقصى وارد شود، بگو: چشم و اطاعت كن، خونم کمتر از دينم است و از جماعت جدا نشو».
حَدَّثَنَا وَكِيعٌ، قال ثنا سُفْيَانُ، عَنْ إِبْرَاهِيمَ بْنِ عَبْدِ الْأَعْلَى، عَنْ سُوَيْدِ بْنِ غَفَلَةَ، قال: قال لِي عُمَرُ: يَا أَبَا أُمَيَّةَ إِنِّي لَا أَدْرِي لَعَلِّي أَنْ لَا أَلْقَاكَ بَعْدَ عَامِي هَذَا فَاسْمَعْ وَأَطِعْ وَإِنْ أُمِّرَ عَلَيْكَ عَبْدٌ حَبَشِيٌّ مُجْدَعٌ إِنْ ضَرَبَكَ فَاصْبِرْ وَإِنْ حَرَمَكَ فَاصْبِرْ وَإِنْ أَرَادَ أَمْرًا يَنْتَقِصُ دِينَكَ فَقُلْ: سَمْعٌ وَطَاعَةٌ وَدَمِي دُونَ دِينِي فَلَا تُفَارِقِ الْجَمَاعَةَ
📕مصنّف ابن أبۍشيبة ج۶ ص۵۴۴
📕السُنـة، ابوبڪر خلَّال ج۱ ص۱۱۱
[سند صحیح است]
⫸①روایت صراحتاً به صبر در برابر ضرب وشتم ومحروم کردن از حق دستور داده؛پس بر این مبنا صبر امام در مقابل ضرب حضرت صدیقه وغصب #فدک صواب و حق است.
⫸② بر مبناۍ عامه حتی اطاعت از آن حاڪم واجب است ،لکن امام هرگز از آن طواغیت اطاعت نکرد وتنها صبر ڪرد.
⫸③در نتیجه هرگونه اعتراض اهلسنت در مقابل عملکرد امام ،به اعتراض بر مبانی اهلسنت منتهۍ میشود!
👇ادامه 👇
⁉️ چــرا امیرالمؤمنین علیهالسلام صبــر نمودند؟!
پاسخ نقضی بر اساس مبانی اهل سنت
┄┅━💢﴾﷽﴿𖣐━┄┅
✍🏻این سؤالۍ است که مخالفین همواره در ایام فاطمیه میپرسند، والبته قضیه قیام و صبر امام از همان زمان بهانهٔ نواصب برای طعنه به امیرالمؤمنین ؏لیهالسلام بود!
حضرتش با اندوه میفرماید:
«اگر سخن گويم، مىگويند براى حرص به ملک است واگر سکوت کنم مىگويند از مرگ هراس دارد. هيهات پس از اين همه پيشامدهاى سهمگين و پى در پى چنین باشد! سوگند به خدا اُنس پسر ابو طالب به مرگ بيشتر از انس نوزاد به سینه مادرش است، بلكه سكوت من براى آن است كه فرو رفتهام در علمى كه مکنون است واگر آن چه را كه مىدانم هر آينه شما مضطرب و لرزان مىشويد مانند لرزيدن ريسمان در چاه ژرف».
📗كشف اليقين ج:۱ ص:۱۸۰
⫸چقدر سخن حضرت حال نواصب را #دقیق وصف میکند،هم جنگ حضرت را تقبیح میڪنند، هم صبر حضرت را!
مثلاً #ابن_تیمیه و امثالش میگوید که امام در #جمل و #صفین برای طمع به ریاست دنیوی جنگیده! امروزه نیز نواصب لعنهم الله بخاطر صبـر حضرت امیر در جریان #هجوم به سرور مؤمنین تهمت هراس میزنند!قبحهُم الله.
⫸معمولاً غرض از این سؤال به حاشیه راندن اصل #هجوم و پوشش بر جُرم عظیم ابوبڪر وعمر است؛ چرا که نواصب همیشه سعۍ دارند امام را مقصّر نشان دهند و این ناشۍ از بغض شدید آنها نسبت به اهل بیت است. بدین روند از پاسخ به جرایم ابوبکر و عمر فرار مۍکنند!
🛑 در این مقال قصد داریم پاسخ را بر مبناۍ عامه ارائه دهیم و آن اینکه:
⫸بر مبنای اهلسنت قیام بر حاکم ظالم #مطلقا_حرام است!
پس یک کاربر سنی اصلاً حق ندارد بپرسد چرا حضرت علۍ؏لیهالسلام قیام نکرد؛چون اساساً این عمل نزد این جماعت #حـرام است!
⇣روایات اهلسنت را در ادامه بخوانید⇣
﴾❶﴿➸━━➵━━➸━┅┄
🛎دستور به اطاعت #امراۍ_ظالم در صحیح مسلم
پیامبرﷺفرمود: «بعد از من اماماني خواهند بود كه به هدايت رهنمون نمیكنند و به سنت من عمل عمل نميكنند و در بين آنان مرداني هستند كه قلب هایشان قلبهاۍ شيطان است و جسمشان جسم انسان، عرض كردم وظيفه ما در اين هنگام چيست؟ فرمودند:فرمانبردار و مطيع امير باش و سخنش را بشنو اگرچه تو را بزند و اموالت را بگيرد فرمانبردار و مطيع باش».
قال:«يَكُونُ بَعْدِي أَئِمَّةٌ لَا يَهْتَدُونَ بِهُدَايَ، وَلَا يَسْتَنُّونَ بِسُنَّتِي، وَسَيَقُومُ فِيهِمْ رِجَالٌ قُلُوبُهُمْ قُلُوبُ الشَّيَاطِينِ فِي جُثْمَانِ إِنْسٍ»، قَال: قُلْتُ: كَيْفَ أَصْنَعُ يَا رَسُولَ اللهِ، إِنْ أَدْرَكْتُ ذَلِكَ؟ قَالَ: «تَسْمَعُ وَتُطِيعُ لِلْأَمِيرِ،وَإِنْ ضُرِبَ ظَهْرُكَ، وَأُخِذَ مَالُكَ، فَاسْمَعْ وَأَطِعْ»
📕صحيح مسلم ج۳ ص۱۴۷۶
←آیا یک سنی حق دارد بپرسد چرا امام ؏ قیام نکرد؟!
﴾❷﴿➸━━➵━━➸━┅┄
🛎دستور به صبر در برابر حکام ظالم در حدیث صحیح مسلم
پیامبرﷺفرمود :« به زودى بعد از من با امرايى مستبد روبه رو خواهيد شد؛ پس [در مقابل ظلم آنان] صبر ورزيد تا مرا بر سر حوض ملاقات كنيد.»
فقال:أَلَا تَسْتَعْمِلُنِي كَمَا اسْتَعْمَلْتَ فُلَانًا؟ فَقَالَ: «إِنَّكُمْ سَتَلْقَوْنَ بَعْدِي أَثَرَةً فَاصْبِرُوا حَتَّى تَلْقَوْنِي عَلَى الْحَوْضِ»،
📕صحيح مسلم ج۳ ص۱۴۷۴
←پس امام نیز به این وصیت پیامبر عمل کرده و صبر را پیشه کرده ، اهلسنت چه اعتراضۍ دارند؟!
﴾❸﴿➸━━➵━━➸━┅┄
🛎اطاعت از حاکم غاصب وظالم در روایت عمَر
عمربن خطاب گفت:«اى ابو اميه،من نميدانم كه بعد از اين سال نيز تو را ملاقات ميكنم يا نه، پس گوش كن و اطاعت كن، اگر عبد حبشىِ گوش بريده اى بر تو امير و حاكم شد فرمانبردار و مطيع او باش و اگر تو را زد صبر داشته باش و اگر تو را «از حقت» محروم كرد صبر داشته باش و اگر خواست كارى كنى كه با انجام آن در دين تو نقصى وارد شود، بگو: چشم و اطاعت كن، خونم کمتر از دينم است و از جماعت جدا نشو».
حَدَّثَنَا وَكِيعٌ، قال ثنا سُفْيَانُ، عَنْ إِبْرَاهِيمَ بْنِ عَبْدِ الْأَعْلَى، عَنْ سُوَيْدِ بْنِ غَفَلَةَ، قال: قال لِي عُمَرُ: يَا أَبَا أُمَيَّةَ إِنِّي لَا أَدْرِي لَعَلِّي أَنْ لَا أَلْقَاكَ بَعْدَ عَامِي هَذَا فَاسْمَعْ وَأَطِعْ وَإِنْ أُمِّرَ عَلَيْكَ عَبْدٌ حَبَشِيٌّ مُجْدَعٌ إِنْ ضَرَبَكَ فَاصْبِرْ وَإِنْ حَرَمَكَ فَاصْبِرْ وَإِنْ أَرَادَ أَمْرًا يَنْتَقِصُ دِينَكَ فَقُلْ: سَمْعٌ وَطَاعَةٌ وَدَمِي دُونَ دِينِي فَلَا تُفَارِقِ الْجَمَاعَةَ
📕مصنّف ابن أبۍشيبة ج۶ ص۵۴۴
📕السُنـة، ابوبڪر خلَّال ج۱ ص۱۱۱
[سند صحیح است]
⫸①روایت صراحتاً به صبر در برابر ضرب وشتم ومحروم کردن از حق دستور داده؛پس بر این مبنا صبر امام در مقابل ضرب حضرت صدیقه وغصب #فدک صواب و حق است.
⫸② بر مبناۍ عامه حتی اطاعت از آن حاڪم واجب است ،لکن امام هرگز از آن طواغیت اطاعت نکرد وتنها صبر ڪرد.
⫸③در نتیجه هرگونه اعتراض اهلسنت در مقابل عملکرد امام ،به اعتراض بر مبانی اهلسنت منتهۍ میشود!
👇ادامه 👇
lib.efatwa.ir
کتابخانه مدرسه فقاهت کتابخانهای رایگان برای مستند کردن مقالهها است
صحيح مسلم - مسلم -
کتابخانه مدرسه فقاهت
کتابخانه مدرسه فقاهت
#حکومت_علوی (۲۱۴)
✅ امیرالمؤمنین علی علیه السلام:
حاضر نیستم احدی را به کاری که نمیپسندد مجبور کنم (حتی اگر آن کار به صلاح جامعه باشد) ...
❥༻⃘⃕࿇﷽༻⃘⃕❀༅⊹━┅┄
🔸قرظه بن کعب یکی از فرمانداران امیرالمومنین علیهالسلام بود. او پیش تر نیز از صحابه رسول خدا صلیالله علیه و آله بود و در جنگ #احد و جنگ های پس از آن شرکت نمود. وی در جنگ های #جمل و #صفین و نهروان نیز از سپاهیان ارشد حضرت امیر سلام الله علیه بود و در رکاب آن حضرت شمشیر میزد.
گروهی از اقلیت های مذهبیِ منطقه فرمانروایی وی، نزد امیرالمومنین آمدند و چنین گزارش کردند:
«در منطقه ما جوی آبی وجود دارد که فرسوده و خراب شده است و اگر مردم منطقهشان کمک نمایند و آن جوی را حفر و لای روبی کنند، آن منطقه آباد می شود و قهرا درآمد مردم افزایش می یابد و در نتیجه مالیات بیشتری هم نصیب بیت المال میشود.»
آنان از حضرت تقاضا داشتند تا به فرماندار خود (قرظه بن کعب) دستور دهد که مردم را به انجام این کار وادار و مجبور نماید؛ و نتیجه این اجبار منافع و مصالحی خواهد بود که برای تمام جامعه سودمند است.
✅🔚اما مولاامیرالمومنین صلوات الله علیه طی نامه ای در خواست آن ها را به قرظه بن کعب منتقل نموده و نظر خویش را در ذیل ان چنین آوردند:
«من نمیخواهم احدی را بر کاری که نمیپسندد مجبور کنم! پس مردم را فرا بخوان، اگر ماجرای این رود همان گونه است که به من گفتند، به هرکس که دوست دارد کار کند، فرمان ده تا با اختیار خود به کار بپردازد...»
✅🔚حضرت امیر درخواست آن گروه (مبنی بر اجبار مردم به آباد کردن نهر) را نپذیرفتند! چرا که این مسئله با سیاست های کلی آن حضرت برای حفظ حقوق و آزادی های مردم، در تضاد بود. مبنای اصلی امام همان بود که در نامه خویش نوشت: من نمیخواهم احدی را بر کاری که نمیپسندد، اجبار کنم (و لست اری ان اجبر احدا علی عمل یکرهه).
حضرت در ادامه به فرماندار خود دستور دادند که موضوع را با حضور مردم مورد بررسی قرار دهد و اگر چنان است که گفته اند، به مردم پیشنهاد بدهد که هر کس مایل است، به صورت داوطلبانه برای حفر رود اقدام کند. والبته بهره برداری از نهر هم به کسانی که در احیای آن مشارکت میکنند اختصاص خواهد داشت.
مولاامیرالمومنین در پایان نامه میفرماید: «اقدام مردم برای عمران و آبادی منطقه و تقویت بنیه مالیشان بهتر از ان است که در ضعف و ناتوانی بمانند.»
✅🔚صدر و ذیل کلام حضرت گویای آن است که هر چند اینگونه اقدامات عمرانی پسندیده و به صلاح است، ولی نباید جنبه اجباری پیدا کرده و بر مردم تحمیل شود.
📔 انساب الاشراف، ج ۲ ، ص ۱۶۲
📔 الامام علي صوت العدالة الانسانیة، ج ۱ ، ص ۲۰۸
📔 تاريخ اليعقوبي، ج ۲ ، ص ۲۰۳
و ...
➖➖➖➖
@borrhan
✅ امیرالمؤمنین علی علیه السلام:
حاضر نیستم احدی را به کاری که نمیپسندد مجبور کنم (حتی اگر آن کار به صلاح جامعه باشد) ...
❥༻⃘⃕࿇﷽༻⃘⃕❀༅⊹━┅┄
🔸قرظه بن کعب یکی از فرمانداران امیرالمومنین علیهالسلام بود. او پیش تر نیز از صحابه رسول خدا صلیالله علیه و آله بود و در جنگ #احد و جنگ های پس از آن شرکت نمود. وی در جنگ های #جمل و #صفین و نهروان نیز از سپاهیان ارشد حضرت امیر سلام الله علیه بود و در رکاب آن حضرت شمشیر میزد.
گروهی از اقلیت های مذهبیِ منطقه فرمانروایی وی، نزد امیرالمومنین آمدند و چنین گزارش کردند:
«در منطقه ما جوی آبی وجود دارد که فرسوده و خراب شده است و اگر مردم منطقهشان کمک نمایند و آن جوی را حفر و لای روبی کنند، آن منطقه آباد می شود و قهرا درآمد مردم افزایش می یابد و در نتیجه مالیات بیشتری هم نصیب بیت المال میشود.»
آنان از حضرت تقاضا داشتند تا به فرماندار خود (قرظه بن کعب) دستور دهد که مردم را به انجام این کار وادار و مجبور نماید؛ و نتیجه این اجبار منافع و مصالحی خواهد بود که برای تمام جامعه سودمند است.
✅🔚اما مولاامیرالمومنین صلوات الله علیه طی نامه ای در خواست آن ها را به قرظه بن کعب منتقل نموده و نظر خویش را در ذیل ان چنین آوردند:
«من نمیخواهم احدی را بر کاری که نمیپسندد مجبور کنم! پس مردم را فرا بخوان، اگر ماجرای این رود همان گونه است که به من گفتند، به هرکس که دوست دارد کار کند، فرمان ده تا با اختیار خود به کار بپردازد...»
✅🔚حضرت امیر درخواست آن گروه (مبنی بر اجبار مردم به آباد کردن نهر) را نپذیرفتند! چرا که این مسئله با سیاست های کلی آن حضرت برای حفظ حقوق و آزادی های مردم، در تضاد بود. مبنای اصلی امام همان بود که در نامه خویش نوشت: من نمیخواهم احدی را بر کاری که نمیپسندد، اجبار کنم (و لست اری ان اجبر احدا علی عمل یکرهه).
حضرت در ادامه به فرماندار خود دستور دادند که موضوع را با حضور مردم مورد بررسی قرار دهد و اگر چنان است که گفته اند، به مردم پیشنهاد بدهد که هر کس مایل است، به صورت داوطلبانه برای حفر رود اقدام کند. والبته بهره برداری از نهر هم به کسانی که در احیای آن مشارکت میکنند اختصاص خواهد داشت.
مولاامیرالمومنین در پایان نامه میفرماید: «اقدام مردم برای عمران و آبادی منطقه و تقویت بنیه مالیشان بهتر از ان است که در ضعف و ناتوانی بمانند.»
✅🔚صدر و ذیل کلام حضرت گویای آن است که هر چند اینگونه اقدامات عمرانی پسندیده و به صلاح است، ولی نباید جنبه اجباری پیدا کرده و بر مردم تحمیل شود.
📔 انساب الاشراف، ج ۲ ، ص ۱۶۲
📔 الامام علي صوت العدالة الانسانیة، ج ۱ ، ص ۲۰۸
📔 تاريخ اليعقوبي، ج ۲ ، ص ۲۰۳
و ...
➖➖➖➖
@borrhan
#حکومت_علوی (۲۱۵)
#جمل (۱۵۶) #صفین (۱۱۷)
✅ جلوههایی از حکومت امیرالمومنین علیه السلام و نکاتی خواندنی درباره جنگ های ایشان از زبان مورخین غیر مسلمان
❥༻⃘⃕࿇﷽༻⃘⃕❀༅⊹━┅┄
✍ جرج جرداق مسیحی در کتابش مینویسد:
🔻همه راویان و تاریخ نویسان در این امر متفق القولند که علی تا مجبور نمیگشت وارد کارزار نمیشد. او تا میتوانست سعی میکرد که از راه های مسالمت آمیز اختلافات را با دشمنان خود برطرف سازد و از خونریزی و جنگ جلوگیری به عمل آورد و همیشه این سخن را به فرزندش حسن [علیهالسلام] تکرار میکرد: «هرگز کسی را به مبارزه دعوت نکن.» و چون گفتار امام از روی صدق بود، خود وی وصیت به فرزندش حسن را همیشه مورد عمل قرار میداد و از نبرد، جز در صورت اضطرار و ناچاری، پرهیز میکرد.
🔰جنگ جمل :
از همین داستانهاست ماجرای جنگ جمل: هنگامی که دشمنانش جمع شدند، میکوشیدند که به سوی وی آیند، به یاران خود دستور داد که صفوف خود را آماده سازند و چون آماده شدند، به آنها فرمود: «تیری نیفکنید، با نیزه مزنید و شمشیر نکشید مگر اینکه معذور باشید.» او بدین ترتیب میخواست که از جنگ جلوگیری کند و مسائل را به طور مسالمت آمیز حل کند تا خون ها ریخته نشود و مردم کشته نشوند. ولی این دقیقه ای بیش نبود، مردی از سپاه دشمن تیری رها کرد و یکی از یاران على به قتل رسید. على بانگ برآورد: «اللهم اشهد! خداوندا، گواه باش.» سپس مرد دیگری بدین ترتیب کشته شد و علی گفت: «خداوندا، گواه باش!» آنگاه عبدالله بن بديل تیر خورد، برادرش او را به نزد على آورد و علی گفت: «خداوندا گواه باش» و سپس جنگ آغاز شد.
🔰 جنگ صفین؛
البته علی (ع) را با #معاویه و لشکریانش داستان هایی است که در اینجا مجالی برای ذکر آنها نیست، ولی همه آنها نشانه عظمت خاص علی در پرهیز از ظلم و مبادرت به نیکی است. از جمله آنها، داستانی است که یکی از زندگینامه نویسان زندگی امام آورده است: در جنگ صفین، مردی از اصحاب معاویه به نام کریز بن صباح حمیری بیرون آمد و در میان دو صف بانگ برآورد: کیست که به مبارزه آید؟ مردی از اصحاب علی به مقابله آمد که به دست کریز کشته شد. سپس کریز مبارز دیگری طلبيد، مرد دیگری بیرون آمد و کریز او را نیز از پای درآورد : باز مبارز خواست، مرد دیگری به میدان آمد و به سرنوشت دو رفیق قبلی خود دچار شدن برای بار چهارم بانگ برآورد، کسی به میدان نیامد و هر کسی که در صف نخستین بود به صف عقب تر برگشت! على (ع) دید که ترس و وحشت در صفوف سربازانش رخنه مییابد، خود به میدان این مرد آمد و او را به قتل رسانید. سپس با صدای بلند که همه بشنوند، گفت: «مردم ! اگر شما جنگ را شروع نمیکردید، ما آغاز نمیکردیم ! »و سپس به جای خود بازگشت.
🔰جنگ نهروان :
از اینجا بود که وقتی که سربازان #خوارج ، نیروهای خود را آماده جنگ با او نموده بودند، و یکی از یاران از علی خواست که جنگ را شروع کند، چنین پاسخ داد: «تا آنان شروع به جنگ نکنند، من آغاز نمیکنم.» مردانگی، شهامت، ایمان او به نیکی و جوشش انسانیت در روح او، امام را وادار میساخت که با آنها به مذاکره بپردازد، شاید که قانع شوند؛
روزی گروهی را موعظه میکرد و در میان آنها بسیاری از خوارج بودند که امام را کافر میدانستند! موعظه او یکی از خوارج را تحت تأثیر قرار داد و بلاغت و بیان سحر انگیز علی او را به بزرگداشت و شگفتی واداشت، ولی او ناگهان فریاد زد: خداوند او را بکشد، چه كافر فقیه و دانشمندی است. پیروان علی خواستند او را بکشند، ولى على فریاد برآورد: «او دشنامی داد و جواب او را به زبان باید گفت و یا گناهش را باید بخشید. همان طور که اشاره شد،» رفتار او با سربازان معاویه، در آن هنگامی که می خواستند او را با #عطش از پای درآورند، رفتاری کاملا برعکس بود و با نیکی و نیکوکاری خود بر بدی های آنها جواب داد و آنان را از آب منع نکرد و اجازه داد که همانند خود و پیروانش از آن بهره مند شوند.
📗کتاب امام علی (علیهالسلام) صدای عدالت انسانی، نوشته جرج جرداق، ترجمه سید هادی خسروشاهی، صفحات 154 تا 156
➖➖➖➖
@borrhan
#جمل (۱۵۶) #صفین (۱۱۷)
✅ جلوههایی از حکومت امیرالمومنین علیه السلام و نکاتی خواندنی درباره جنگ های ایشان از زبان مورخین غیر مسلمان
❥༻⃘⃕࿇﷽༻⃘⃕❀༅⊹━┅┄
✍ جرج جرداق مسیحی در کتابش مینویسد:
🔻همه راویان و تاریخ نویسان در این امر متفق القولند که علی تا مجبور نمیگشت وارد کارزار نمیشد. او تا میتوانست سعی میکرد که از راه های مسالمت آمیز اختلافات را با دشمنان خود برطرف سازد و از خونریزی و جنگ جلوگیری به عمل آورد و همیشه این سخن را به فرزندش حسن [علیهالسلام] تکرار میکرد: «هرگز کسی را به مبارزه دعوت نکن.» و چون گفتار امام از روی صدق بود، خود وی وصیت به فرزندش حسن را همیشه مورد عمل قرار میداد و از نبرد، جز در صورت اضطرار و ناچاری، پرهیز میکرد.
🔰جنگ جمل :
از همین داستانهاست ماجرای جنگ جمل: هنگامی که دشمنانش جمع شدند، میکوشیدند که به سوی وی آیند، به یاران خود دستور داد که صفوف خود را آماده سازند و چون آماده شدند، به آنها فرمود: «تیری نیفکنید، با نیزه مزنید و شمشیر نکشید مگر اینکه معذور باشید.» او بدین ترتیب میخواست که از جنگ جلوگیری کند و مسائل را به طور مسالمت آمیز حل کند تا خون ها ریخته نشود و مردم کشته نشوند. ولی این دقیقه ای بیش نبود، مردی از سپاه دشمن تیری رها کرد و یکی از یاران على به قتل رسید. على بانگ برآورد: «اللهم اشهد! خداوندا، گواه باش.» سپس مرد دیگری بدین ترتیب کشته شد و علی گفت: «خداوندا، گواه باش!» آنگاه عبدالله بن بديل تیر خورد، برادرش او را به نزد على آورد و علی گفت: «خداوندا گواه باش» و سپس جنگ آغاز شد.
🔰 جنگ صفین؛
البته علی (ع) را با #معاویه و لشکریانش داستان هایی است که در اینجا مجالی برای ذکر آنها نیست، ولی همه آنها نشانه عظمت خاص علی در پرهیز از ظلم و مبادرت به نیکی است. از جمله آنها، داستانی است که یکی از زندگینامه نویسان زندگی امام آورده است: در جنگ صفین، مردی از اصحاب معاویه به نام کریز بن صباح حمیری بیرون آمد و در میان دو صف بانگ برآورد: کیست که به مبارزه آید؟ مردی از اصحاب علی به مقابله آمد که به دست کریز کشته شد. سپس کریز مبارز دیگری طلبيد، مرد دیگری بیرون آمد و کریز او را نیز از پای درآورد : باز مبارز خواست، مرد دیگری به میدان آمد و به سرنوشت دو رفیق قبلی خود دچار شدن برای بار چهارم بانگ برآورد، کسی به میدان نیامد و هر کسی که در صف نخستین بود به صف عقب تر برگشت! على (ع) دید که ترس و وحشت در صفوف سربازانش رخنه مییابد، خود به میدان این مرد آمد و او را به قتل رسانید. سپس با صدای بلند که همه بشنوند، گفت: «مردم ! اگر شما جنگ را شروع نمیکردید، ما آغاز نمیکردیم ! »و سپس به جای خود بازگشت.
🔰جنگ نهروان :
از اینجا بود که وقتی که سربازان #خوارج ، نیروهای خود را آماده جنگ با او نموده بودند، و یکی از یاران از علی خواست که جنگ را شروع کند، چنین پاسخ داد: «تا آنان شروع به جنگ نکنند، من آغاز نمیکنم.» مردانگی، شهامت، ایمان او به نیکی و جوشش انسانیت در روح او، امام را وادار میساخت که با آنها به مذاکره بپردازد، شاید که قانع شوند؛
روزی گروهی را موعظه میکرد و در میان آنها بسیاری از خوارج بودند که امام را کافر میدانستند! موعظه او یکی از خوارج را تحت تأثیر قرار داد و بلاغت و بیان سحر انگیز علی او را به بزرگداشت و شگفتی واداشت، ولی او ناگهان فریاد زد: خداوند او را بکشد، چه كافر فقیه و دانشمندی است. پیروان علی خواستند او را بکشند، ولى على فریاد برآورد: «او دشنامی داد و جواب او را به زبان باید گفت و یا گناهش را باید بخشید. همان طور که اشاره شد،» رفتار او با سربازان معاویه، در آن هنگامی که می خواستند او را با #عطش از پای درآورند، رفتاری کاملا برعکس بود و با نیکی و نیکوکاری خود بر بدی های آنها جواب داد و آنان را از آب منع نکرد و اجازه داد که همانند خود و پیروانش از آن بهره مند شوند.
📗کتاب امام علی (علیهالسلام) صدای عدالت انسانی، نوشته جرج جرداق، ترجمه سید هادی خسروشاهی، صفحات 154 تا 156
➖➖➖➖
@borrhan
[ کانال برهان ]
@Elteja | کانال اِلتجا – Sharhe Khotbeye Sheqsheqieh 08
Sharhe Khotbeye Sheqsheqieh 09
@Elteja | کانال اِلتجا
نگاهی به مظلومیتهای بیانتهای امیرالمؤمنین علیهالسلام در آینه خطبه شقشقیه - مواجهه امیرالمومنین با سه گروه ناکثین و قاسطین و مارقین - وجه اشتراک این سه جریان منحرف
#قسمت_نهم
#خطبه_شقشقیه (۲۱)
#جمل (۱۵۷) #صفین (۱۱۸)
@borrhan
#قسمت_نهم
#خطبه_شقشقیه (۲۱)
#جمل (۱۵۷) #صفین (۱۱۸)
@borrhan
🔻 شعری از سید حمیری شاعر قرن دوم هجری در مورد قساوت عایشه در ماجرای جمل و طعنه به فرار ابوبکر در خیبر !
او(عایشه) چه مادری است که مانند عقرب نیشش به فرزندان و دوستانش آزار میرسانده؟
اگر پدر او قوّت قلب او را داشت در جنگ خیبر از یهودیان فرار نمیکرد
اسکن کتاب:https://b2n.ir/a29625
📕نام کتاب : إثبات الهداة بالنصوص و المعجزات نویسنده : الشيخ حرّ العاملي جلد : 3 صفحه : 419
https://lib.eshia.ir/71405/3/419
📕نام کتاب : مناقب آل أبي طالب - ط علامه نویسنده : ابن شهرآشوب جلد : 3 صفحه : 150
https://lib.eshia.ir/12566/3/150
✍ پینوشت: ۲۲و ۲۳ #رجب سالروز فرار مفتضحانهٔ شیخین و سپاهیان تحت فرماندهیشان در جنگ خیبر!!
#عایشه (۴۰۹) #جمل (۱۵۸)
#خیبر (۹۵) #پیدایش_شیعه (۸۰)
#امهات_المومنین (۱۷)
@borrhan
او(عایشه) چه مادری است که مانند عقرب نیشش به فرزندان و دوستانش آزار میرسانده؟
اگر پدر او قوّت قلب او را داشت در جنگ خیبر از یهودیان فرار نمیکرد
اسکن کتاب:https://b2n.ir/a29625
📕نام کتاب : إثبات الهداة بالنصوص و المعجزات نویسنده : الشيخ حرّ العاملي جلد : 3 صفحه : 419
https://lib.eshia.ir/71405/3/419
📕نام کتاب : مناقب آل أبي طالب - ط علامه نویسنده : ابن شهرآشوب جلد : 3 صفحه : 150
https://lib.eshia.ir/12566/3/150
✍ پینوشت: ۲۲و ۲۳ #رجب سالروز فرار مفتضحانهٔ شیخین و سپاهیان تحت فرماندهیشان در جنگ خیبر!!
#عایشه (۴۰۹) #جمل (۱۵۸)
#خیبر (۹۵) #پیدایش_شیعه (۸۰)
#امهات_المومنین (۱۷)
@borrhan
✅ شجاعت امام مجتبی ع
چون اصحاب #جمل پرچم طغیان و گردنکشی در مقابله با خلیفه خدا برافراختند و آتش جنگ شعلهور شد و سپاه اسلام از مقابله با دشمن به عجز و ناتوانی افتادند امیرالمومنین فرزندش محمد حنفیه را خواست و نیزه خود را به او داد و فرمود: با این نیزه بر دشمن یورش ببر.
محمد حنفیه بر اصحاب جمل یورش برد ولی در برابر گردان بنوضبه نتوانست کاری از پیش ببرد ؛ از این رو عقب نشست و به نزد پدر بازگشت؛ هماندم امامحسن ع از جا پرید ، نیزه را از او بستاند و با شتاب به میدان رفت و با دشمن جنگ نمایانی کرده در حالیکه نیزه اش آغشته به خون بود به نزد پدر بازگشت.
محمد حنفیه از این عمل رخسارش به سرخی گرایید و ناراحت شد.
امیرالمومنین رو به محمد کرده فرمود:
«سرافکنده مباش، چرا که حسن فرزند پیامبر خدا و تو پسر علی هستی....»
📔زینت عرش خدا ، آیت الله وحید ص۳۳ به نقل از مناقب آل ابیطالب ۲۱/۱
* منظور امام علیهالسلام این است که به محمد حنفیه فرمودند: تو ناراحت نشو که من تو را پیش از ایشان به میدان فرستادم. تو باید فدایی ایشان باشی. هردو فرزندان من هستید. اما باید حفظ جان فرزند رسول اکرم ص را بر فرزند خودم مقدم بدارم.
@borrhan
چون اصحاب #جمل پرچم طغیان و گردنکشی در مقابله با خلیفه خدا برافراختند و آتش جنگ شعلهور شد و سپاه اسلام از مقابله با دشمن به عجز و ناتوانی افتادند امیرالمومنین فرزندش محمد حنفیه را خواست و نیزه خود را به او داد و فرمود: با این نیزه بر دشمن یورش ببر.
محمد حنفیه بر اصحاب جمل یورش برد ولی در برابر گردان بنوضبه نتوانست کاری از پیش ببرد ؛ از این رو عقب نشست و به نزد پدر بازگشت؛ هماندم امامحسن ع از جا پرید ، نیزه را از او بستاند و با شتاب به میدان رفت و با دشمن جنگ نمایانی کرده در حالیکه نیزه اش آغشته به خون بود به نزد پدر بازگشت.
محمد حنفیه از این عمل رخسارش به سرخی گرایید و ناراحت شد.
امیرالمومنین رو به محمد کرده فرمود:
«سرافکنده مباش، چرا که حسن فرزند پیامبر خدا و تو پسر علی هستی....»
📔زینت عرش خدا ، آیت الله وحید ص۳۳ به نقل از مناقب آل ابیطالب ۲۱/۱
* منظور امام علیهالسلام این است که به محمد حنفیه فرمودند: تو ناراحت نشو که من تو را پیش از ایشان به میدان فرستادم. تو باید فدایی ایشان باشی. هردو فرزندان من هستید. اما باید حفظ جان فرزند رسول اکرم ص را بر فرزند خودم مقدم بدارم.
@borrhan