Forwarded from اتچ بات
#نقد_تصوف
✅ اساتید دانشگاه و نخبگان رشته ادبیات و عرفان، درباره عرفان نظری ابن عربی چه میگویند؟
💡استاد شفیعی کدکنی
❥༻⃘⃕࿇﷽༻⃘⃕❀༅⊹━┅┄
استاد شفیعی کدکنی میگویند :
1⃣ « یک نکته را قبل از هر چیز باید یادآور میشدم و آن این است که برای من «عرفان» و «تصوف» دو چیز نیست...اما برخی اصرار دارند که عرفان چیزی است و تصوف چیز دیگر.!!
من این نکته را بارها و بارها در جاهای دیگر نوشتهام که هر کس بگوید «تصوف غیر از عرفان است و عرفان غیر از تصوف»، شیادی است که با همان گونه حرکتها و سر به دیوار کوفتنها و رقص و #سماع ها، میخواهد مردم ساده را فریب دهد. چنین کسی حتی الفبای تاریخ تصوف و عرفان را نیز نیاموخته است.»
📔زبان شعر در نثر صوفیه، صفحه ۱۸، چاپ انتشارات سخن
(📸 اسکن آن پیوست خواهد شد.)
2⃣ «تمام این مملکت ویران شود، خواهند گفت: "تعیّن اوّل بود که از مقام فیض قدسی به مقام فیض اقدس تنّزل کرد"!
مزخرفاتی از این نوع عبارات که نسلهای پی در پی فرزندان این آب و خاک را خاکسترنشین کرد: عرفان شیخ محیی الدین ابن عربی و اتباع او، به روایت شارحان معاصر ما که میپندارند هرچه این زبان پیچیده تر شود عرفان عمیق تر می شود نمونه ای آشکار است که در آن هیچ جایی برای حضور انسان، جز در آینۀ "حضرات خمس" دیده نمیشود.»
📗زبان شعر در نثر صوفیه- 100
پ.ن:: صوفیان حوزوی که منتقدین عرفان نظری را بی سواد می خوانند در مواجه با نظرات خبرگان این رشته (که عرفان نظری را مزخرف می دانند) دیگر چه توجیهی دارند؟ آیا امثال کدکنی هم سواد ندارند و فقط شما #دراویش_حوزوی درس خوانده اید!
3⃣ «عرفانی که اکنون غالباً در ایران در "محافل" و در "کتب" و "نشریات" عرضه میشود، عرفانی است که تبار ایرانی را تباه خواهد کرد و کوچک ترین جایی برای خِرَد واراده و جنبش باقی نخواهد گذاشت. مجموعۀ بی نهایتی است از بازی با الفاظ که عارفانش می توانند ناظر قتل عام هزاران جوان و پیر باشند و بعد هم بگویند: "تجلی ذات احدیت بود در مقام اسم قهار".»
📗زبان شعردر نثر صوفیه-ص 99
4⃣ «من نیز با کسروی، درین نکته، موافقم که یکی از علل، و شاید تنها علت، در عقبماندگی جوامع اسلامی، تصوف است؛ اما به مانند کسروی نمیخواهم این «علت بدبختی» را با دشنام و ستیزهجویی از میان بردارم، زیرا برای من به مانند روز روشن است که عرفان و تصوف، با مخالفتهایی از نوع مخالفت کسروی هرگز از میان برداشته نخواهد شد.»
📗زبان شعر در نثر صوفیه، ص 19
پ.ن::: کدکنی، استاد دانشگاه، شاعر، محقق و صاحب نظر بلا مناقشه در ادبیات و تصوف است و عامل بدبختی و عقب ماندگی مسلمین را تصوف میداند؛ البته در بین روشنفکران معاصر اشخاص فراوانی این نظر را دارند و تصوف را از منظر اجتماعی و عرفان نظری نقد می کنند.
┄┅══••𑁍❀𑁍••══┅┄
@borrhan
✅ اساتید دانشگاه و نخبگان رشته ادبیات و عرفان، درباره عرفان نظری ابن عربی چه میگویند؟
💡استاد شفیعی کدکنی
❥༻⃘⃕࿇﷽༻⃘⃕❀༅⊹━┅┄
استاد شفیعی کدکنی میگویند :
1⃣ « یک نکته را قبل از هر چیز باید یادآور میشدم و آن این است که برای من «عرفان» و «تصوف» دو چیز نیست...اما برخی اصرار دارند که عرفان چیزی است و تصوف چیز دیگر.!!
من این نکته را بارها و بارها در جاهای دیگر نوشتهام که هر کس بگوید «تصوف غیر از عرفان است و عرفان غیر از تصوف»، شیادی است که با همان گونه حرکتها و سر به دیوار کوفتنها و رقص و #سماع ها، میخواهد مردم ساده را فریب دهد. چنین کسی حتی الفبای تاریخ تصوف و عرفان را نیز نیاموخته است.»
📔زبان شعر در نثر صوفیه، صفحه ۱۸، چاپ انتشارات سخن
(📸 اسکن آن پیوست خواهد شد.)
2⃣ «تمام این مملکت ویران شود، خواهند گفت: "تعیّن اوّل بود که از مقام فیض قدسی به مقام فیض اقدس تنّزل کرد"!
مزخرفاتی از این نوع عبارات که نسلهای پی در پی فرزندان این آب و خاک را خاکسترنشین کرد: عرفان شیخ محیی الدین ابن عربی و اتباع او، به روایت شارحان معاصر ما که میپندارند هرچه این زبان پیچیده تر شود عرفان عمیق تر می شود نمونه ای آشکار است که در آن هیچ جایی برای حضور انسان، جز در آینۀ "حضرات خمس" دیده نمیشود.»
📗زبان شعر در نثر صوفیه- 100
پ.ن:: صوفیان حوزوی که منتقدین عرفان نظری را بی سواد می خوانند در مواجه با نظرات خبرگان این رشته (که عرفان نظری را مزخرف می دانند) دیگر چه توجیهی دارند؟ آیا امثال کدکنی هم سواد ندارند و فقط شما #دراویش_حوزوی درس خوانده اید!
3⃣ «عرفانی که اکنون غالباً در ایران در "محافل" و در "کتب" و "نشریات" عرضه میشود، عرفانی است که تبار ایرانی را تباه خواهد کرد و کوچک ترین جایی برای خِرَد واراده و جنبش باقی نخواهد گذاشت. مجموعۀ بی نهایتی است از بازی با الفاظ که عارفانش می توانند ناظر قتل عام هزاران جوان و پیر باشند و بعد هم بگویند: "تجلی ذات احدیت بود در مقام اسم قهار".»
📗زبان شعردر نثر صوفیه-ص 99
4⃣ «من نیز با کسروی، درین نکته، موافقم که یکی از علل، و شاید تنها علت، در عقبماندگی جوامع اسلامی، تصوف است؛ اما به مانند کسروی نمیخواهم این «علت بدبختی» را با دشنام و ستیزهجویی از میان بردارم، زیرا برای من به مانند روز روشن است که عرفان و تصوف، با مخالفتهایی از نوع مخالفت کسروی هرگز از میان برداشته نخواهد شد.»
📗زبان شعر در نثر صوفیه، ص 19
پ.ن::: کدکنی، استاد دانشگاه، شاعر، محقق و صاحب نظر بلا مناقشه در ادبیات و تصوف است و عامل بدبختی و عقب ماندگی مسلمین را تصوف میداند؛ البته در بین روشنفکران معاصر اشخاص فراوانی این نظر را دارند و تصوف را از منظر اجتماعی و عرفان نظری نقد می کنند.
┄┅══••𑁍❀𑁍••══┅┄
@borrhan
Telegram
attach 📎