[ کانال برهان ]
11.3K subscribers
23.5K photos
1.93K videos
745 files
13.5K links
مرکز نشر دروس اعتقادی اهل بیت علیهم‌السلام
+ مباحث نقد فرق ضاله

👤پرسش و پاسخ @EDborrhan


کانالهای زیرمجموعه:
@fariadras
@borrhan2
@borrhanlibrary
@borrhanmedia
@dinclass

اینستا:
https://t.me/pageborhan
Download Telegram
[ کانال برهان ]
🔺 جلوه‌هایی از مظلومیت امیرالمؤمنین علیه‌السلام 🟥 مسئله محاربه و معارضه سقیفة و حکومت های وابسته به ایشان، با عترت به خصوص امیرالمؤمنین علیه السلام از مسلمات تاریخ است. این تقابل تا حدی شدت داشته که حکومات مانند امویّون لعنهم الله حتی با نقل فضائل امیرمومنان…
⬛️ مظلومیت امیرالمؤمنین علیه‌السلام

#ابن_تیمیه الحرانی در کتاب منهاج السنة خود مینویسد:

❗️فليس في الأئمة الأربعة ولا غيرهم من أئمة الفقهاء من يرجع إليه ...

#ترجمه : هیچ یک از ائمه اربعه مکتب سقیفه و غیر ایشان از عالمان و فقیهان بکریة به معارف و معالم امیرالمؤمنین علیه السلام رجوع نکردند!
#مالک_بن_انس بر مسلک اهل مدینة بود که ایشان اخذ علم از امیرالمومنین علیه السلام نداشتند
اما #محمد_بن_ادریس_شافعی که اولا بر طریق اهل مکة بود و با متد ایشان تفقه میکرد، سپس با مبانی مالک آشنا شد و اصولش را با مبانی حدیثیه جدید خود جمع نمود
#ابوحنیفه هم که شیوخ او شناخته شده هستند مانند حماد که اتصالش در طبقات عالیه به غیر امام است
و اما #احمد_بن_حنبل او بر مذهب اهل حدیث بود و شیوخ او هیچ کدام در تحمل اتصال به امام نداشتند
❗️و در آخر میگوید:
در کتبِ صحاح و سنن و مسانید جز قلیلی از مسائل و احادیث از امام علی علیه السلام و اولاد ایشان باقی نمانده!!!


🤔 جا دارد تابع سقیفه اگر اهل تعقل است نیک بیندیشد که در مذهبش آیا رجوع به عترت ، که امر الله متعال و پیامبرش است محقق شده یا نه؟

#سیرهء علمای مخالفین (۶۱)
@borrhan
[ کانال برهان ]
☑️ منشاء اصلى قتل حضرت سيدالشهداء (عليه‌السلام) از🔥سقيفه🔥در كلام امام صادق (عليه‌السلام) + سندمعتبر امام صادق (عليه‌السلام) : ✍️ إِذَا كُتِبَ الْكِتَابُ قُتِلَ الْحُسَيْنُ عليه السلام هنگاميكه #صحيفه_ملعونه نوشته شد امام حسين(عليه‌السلام)به شهادت رسيد.…
🔻اعتراف بسیار مهم عالم اهل سنت

صلاح الدین صَفدی، از بزرگان و مورّخین عامه در قرن هشتم در کتاب معتبر «الوافی بِالوَفيات» از قاضی ابوبکر بن قريعة که شاعر زبردستی بوده، نقل می‌کند که در قالب شعری گفته است:

🔸«اگر ترس از مردم و شمشیر دشمنان و سياست خليفه نبود، مطالبی را از اسرار پيغمبر و آلش می‌گفتم که شما را از روايات مالک و #ابوحنیفه بی‌نياز کند؛ در کاغذی ماجرای صحيفه ( #صحیفه_ملعونه ) را برایتان نقل می‌کردم و به شما نشان می‌دادم که حسين (علیه‌السلام) در روز سقيفه به شهادت رسيد (نه در کربلا)!»

📔📙 الوافی بالوفیات (صفدی)، ج۳، ص۱۸۹

#از_سقیفه_تا_کربلا (۵۲) #سیرهء علمای اهل تسنن
#قاعده_الزام #مالک_بن_انس
@borrhan
[ کانال برهان ]
‍ ‍ #باید_بدانیم #نسب_عمر (۱۰) #مقوله_علم_خلفا (۱۷) فتواهای عجیب (۶۸) زنان در نظر عمر بن خطاب ←دم خروسِ برخی از طرفداران حقوق زن! ┄┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄ 🔻جناب مولوی عبدالحمید ! شما پیش از برائت از مکتب سقیفه و بزرگان محبوب خود ، صلاحیت دفاع از زنان را ندارید!…
نقد صریح مولوی عبدالحمید

✍️ مولوی عبدالحمید در جدیدترین اظهار نظر مدعی شده است که آنقدر اعتقاد به آزادی دارد که می تواند با آزادی های مطرح شده در حقوق بشر نیز رقابت کند!

این در حالی است که در فقه مولوی عبدالحمید:

اگر کسی مست باشد و هیچ اراده ای نداشته باشد و در این حال همسرش را طلاق دهد، طلاق صحیح است.😐

اگر کسی از روی شوخی، غفلت یا فراموشی همسرش را طلاق دهد، طلاق صحیح است.😂

اگر کسی مثلا خواست بگوید: «سبحان الله»، ولی از روی غلط و اشتباه به همسرش گفت: «تو را طلاق دادم» همسرش مطلقه است.

✍️ عجب ترین فتوای احناف اینجاست:

اگر کسی از روی اجبار و اکراه _ مثلا تهدید به کشتن او _ همسرش را طلاق دهد، طلاق واقع می‌شود.

📚 رک: تصویر فوق، رد المحتار، ج 10  صص: 459 الی 485

✍️ آقای عبدالحمید! به جای پرت و پلا گفتن و ادعای پوچ آزادی نمودن، شجاعت به خرج بدهید و بگویید امام اعظم #ابوحنیفه اشتباه کرده! کدام انسان با شعوری این فتواهای ضد آزادی و ضد وجدان را قبول می کند؟

❇️ گفتم که الف، گفت دگر؟ گفتم هیچ
❇️ در خانه اگر کس است، یک حرف بس است!

فتواهای عجیب (۷۰)
@borrhan
#تلنگر #حکومت_علوی #دولت_حق

❗️از اجاره‌ٔ قاطر تا خشکسالی

⚠️ هشدار دربارهٔ قضاوت‌های ناحق

┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄

أبوولّاد نقل می‌کند:
در کوفه از شخصی قاطرش را اجاره کردم تا با آن به جایی روم و طلبم را از شخصی که به من بدهکار بود ستانده و بازگردم. چون به پل کوفه رسیدم با خبر شدم که بدهکارم به سوی نیل (جایی در عراق) رفته، و چون به سوی نیل رفتم خبردار شدم که به بغداد رفته است. در بغداد او را یافتم و طلبم را از او ستانده و به کوفه بازگشتم.

رفت و برگشت من مجموعاً ١۵ روز شد. به  صاحب قاطر گفتم و از او حلالیّت طلبیدم و برای این‌که راضی‌اش کنم به او ١۵ درهم (به ازای پانزده روز) دادم ولی قبول نکرد (و بیشتر خواست).
هر دو رضایت دادیم که
#ابوحنیفه میان ما حکم کند. (نزد او رفته و) داستان را برای او بازگفتیم.
ابوحنیفه به من گفت: با قاطر چه کردی؟ گفتم: صحیح و سالم به او بازگرداندم. صاحب قاطر گفت: بله، ولی پس از ١۵ روز. ابوحنیفه گفت: از او چه می‌خواهی؟ گفت: کرایۀ قاطر را، چون ١۵ روز بی‌قاطر ماندم.

✖️ابوحنیفه گفت: برای تو حقّی‌نمی‌بینم (و همان ١۵ درهم نیز به تو نمی‌رسد)؛ چون او قاطر را برای رفتن به جایی اجاره کرده بود ولی بدان‌جا نرفته است و به جای دیگری رفته، پس (چون قاطر را در راهی که اجاره کرده، استفاده نکرده) اجاره‌‌ بهای قاطر از ذمّه‌اش ساقط شده و ضامن قیمت آن است (اگر قاطر تلف می‌شد، می‌باید قیمت قاطر را به تو می‌داد). حال که قاطر را صحیح و سالم بازگردانده، قیمت قاطر هم بر عهدۀ او نیست، (پس نه مبلغ اجاره به تو تعلّق می‌گیرد و نه قیمت قاطر).

از نزد ابوحنیفه خارج شدیم. صاحب قاطر با خود می‌گفت: «إنا لله و إنا إلیه راجعون». من نیز به خاطر فتوا (و قضاوت) ابوحنیفه دلم به حال او سوخت. از این روی مبلغی (بیش از پیش) به او داده و از او حلالیت طلبیدم.

←همان سال به #حج رفتم و برای امام صادق علیه‌السلام (داستان، قضاوت و) فتوای ابوحنیفه را بازگو کردم.

امام فرمودند: در این قضاوت و قضاوت‌هایی این‌چنین است که آسمان بارانش و زمین برکاتش را حبس کرده (و نازل نمی‌کند).


🔚🔚آن گاه امام حکم مسأله را به‌نحو کامل برای من بیان کردند. عرض کردم: به او چند درهم (بیشتر) دادم و او نیز راضی شد و مرا حلال کرد. امام فرمودند: چون قضاوت ابوحنیفه را دید به این مقدار رضایت داد. به نزد او برو و سخن من را برایش بازگو کن. اگر حلال کرد چیزی بر ذمّۀ تو نیست.

چون (به کوفه) بازگشتم به نزد صاحب قاطر رفته و نظر امام (علیه‌السلام) را برای او نقل کردم. آن‌ گاه گفتم: هر مقدار خواستی بگو تا به تو بدهم (و مرا حلال کن). او نیز گفت: با این سخنت، جعفر بن محمد را نزد من محبوب ساختی، و در قلب‍❤️‍م (بر دیگران) برتری یافت. تو را حلال کردم و اگر خواستی همان مقداری که پرداخت کرده‌ای را نیز به تو باز می‌گردانم.

📙الکافی ۵: ٢٩٠-٢٩١، ح ۶
📘تهذیب الأحکام ٧: ٢١۵-٢١۶، ح ٢۵
📗الاستبصار ٣: ١٣۴-١٣۵، ح ٢



پی‌نوشت: از داستان چنین برمی‌آید که صاحب قاطر، شیعه نبوده است چون هم به قضاوت ابوحنیفه رضایت داده (و ابوولاد نیز ناچار شده به نزد ابوحنیفه برود) و هم در آخر داستان گفته است جعفر بن محمد را نزد من محبوب ساختی.
همچنین جهل قاضی به حکم، از بار معصیت او نمی‌کاهد؛ بلکه برعکس، جسارت وی را آشکار می‌کند که با وجود جهل و بدون آگاهی از حکم الهی، به خود اجازۀ داوری می‌دهد ، لذا جهل او از عواقب حکم باطل نمی‌کاهد؛
مطابق با این حدیث، امام صادق علیه‌السلام میفرمایند که قضاوت نابه‌جا که منجر به از بین رفتن حق یک فرد (ولو غیر شیعه) شود نیز باعث خشکسالی می‌شود، هر چند این جور در حد چند درهم اجاره‌بهای یک قاطر باشد!

زین پس برای یافتن علل خشکسالی، راه دور نرویم، عامل آن همین نزدیکیهاست، عامل آن خود ما مردم هستیم!

@borrhan
#ابوحنیفه (۸۲)

🟣 نقدهای سنگین علمای اهل سنت به امام اعظم ابوحنیفه، [مرجع تقلید ۷۰ درصد سنیان ]

🔻روزهای پایانی ماه #رجب سالمرگ ابوحنیفه در سال ۱۵۰ هجری قمری
┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄

خطیب بغدادی، مورخ مشهور اهل سنت (متوفی ۴۶۳ هجری قمری) نقل کرد:

ولید بن مسلم گوید؛ #مالک_بن_انس گفت؛ آیا در سرزمین شما نام ابوحنیفه برده می شود؟ ولید بن مسلم می گوید گفتم بله. مالک گفت : شایسته نیست که در سرزمین شما سکونت شود!

#متن_عربی؛ الوليد بن مسلم قال قال لي مالك بن أنس: أيتكلم برأي أبي حنيفة عندكم؟ قلت: نعم. قال: ما ينبغي لبلدكم أن يسكن.

📓منبع کتاب ، تاریخ مدینه السلام، تالیف خطیب بغدادی دانشمند اهل سنت، جلد ۱۵ صفحه ۵۵۱ (ر.ک: تصویر الحاقی)

پی‌نوشت: مالک بن انس رئیس فرقه مالکی هاست از فِرَق چهارگانه اهل سنت. ابوحنیفه رئیس فرقه حنفی هاست از فِرَق چهارگانه که بیشتر اهل سنت به ایشان اقتدا کرده اند!


امام شافعی ( #محمد_بن_ادریس_شافعی از ائمه و مراجع تقلید سرشناس نزد اهل تسنن) می‌گوید:

📃 کتاب ابوحنیفه را نگاه کردم و ۱۲۰ یا ۱۳۰ ورق داشت. ۸۰ ورق آن درباره وضو و نماز بود و این‌ها، یا مخالف قرآن بود یا مخالف سنت رسول اکرم (صلی الله علیه و آله) یا دارای اختلاف اقوال، یا دارای تناقض، یا خلاف قیاس.

📃 #متن_عربی: ابن عبدالحكم قال : سمعت الشافعی، يقول: نظرت في كتاب لأبي حنيفة فيه عشرون و مائة، أو ثلاثون و مائة ورقة، فوجدت فيه ثمانين ورقة في الوضوء و الصلاة، و وجدت فيه إما خلافا لكتاب أو لسنة رسول الله صلى الله عليه و سلم، أو اختلاف قول أو تناقضا، أو خلاف قياس

📗کتاب حلیة الاولیاء و طبقات الاصفیاء، تألیف حافظ ابی نعیم، جلد ۹، صفحه ۱۰۳
lib.efatwa.ir/42151/9/103


اِبن حِبان عالم بزرگ و پرآوازه در نزد اهل تسنن مینویسد:

اعتماد و استدلال كردن به نظرات ابوحنيفه جايز نيست. او از داعیان تفکر ارجاء و دعوت کنندگان به #بدعت بود. قاطبه ائمه ما اجازه نداده ‌اند که به اقوال ابوحنیفه احتجاج شود. کسی را در میان ائمه حدیث نمی ‌شناسم که مخالف باشد، پیشوایان اسلام و اهل ورع در تمام شهرهای بزرگ و کوچک، ابوحنیفه را جرح کرده و در او طعن زده ‌اند الا تعدادی انگشت شمار!

#متن_عربی: ۱۱۲۷. ابوحَنیفِه = لَا يجوز الِاحْتِجَاج بِهِ لِأَنَّهُ كَانَ دَاعيا إِلَى الإرجاء والداعية إِلَى الْبدع لَا يجوز أَن يحْتَج بِهِ عِنْد أَئِمَّتنَا قاطبة لَا أعلم بَينهم فِيهِ خلافًا على أَن أَئِمَّة الْمُسلمين وَأهل الْوَرع فِي الدَّين فِي جَمِيع الْأَمْصَار وَسَائِر الأقطار جرحوه وأطلقوا عَلَيْهِ الْقدح إِلَّا الْوَاحِد بعد الْوَاحِد

📓منبع؛ کتاب مجروحین من المحدثین، تالیف ابن حبان بستی. جلد دوم. صفحه ۴۰۵ - ۴۰۶


امام صادق (علیه السلام) با سند از کتب اهل تسنن میفرمایند: لعنت من و پدرانم و اجدادم بر ابوحنیفه!

#متن_عربی: أَخْبَرَنَا عَلِيُّ بْنُ عَبْدِالْعَزِيزِ الأُبَلِّيُّ قَالَ حَدَّثَنَا عَمْرُو بْنُ مُحَمَّدٍ الْأنس عَنْ أَبِي الْبَخْتَرِيِّ قَالَ سَمِعْتُ جَعْفَرَ بْنَ مُحَمَّدٍ يَقُولُ اللَّهُمَّ إِنَّا وَرِثْنَا هَذِهِ النُّبُوَّةَ عَنْ أَبِينَا إِبْرَاهِيمَ خَلِيلِ الرَّحْمَنِ وَ وَرِثْنَا هَذَا الْبَيْتَ عَن أَبينَا إِسْمَاعِيل بن خَلِيلِ الرَّحْمَنِ وَ وَرِثْنَا هَذَا الْعِلْمَ عَنْ جَدِّنَا مُحَمَّدٍ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ سَلَّمَ فَاجْعَلْ لَعْنَتِي وَ لَعْنَةَ آبَائِي وَ أَجْدَادِي عَلَى أَبِي حَنِيفَةَ

📓کتاب المجروحين. تالیف: ابن حبان (عالم سنی مذهب) جلد ۳ صفحه ۶۵ _ یا جلد ۲ صفحه ۴۰۷
lib.efatwa.ir/40265/3/65


در کتاب السنه عبدالله بن احمد میخوانیم:

منصور بن ابی مزاحم می گوید؛ مالک بن انس با کلامی بد از ابوحنیفه یاد کرد و گفت : ابوحنیفه با دین مبارزه کرد و هرکس با دین مبارزه کند، دین ندارد.

#متن_عربی ۲۹۲ - حَدَّثَنِي مَنْصُورُ بْنُ أَبِي مُزَاحِمٍ، سَمِعْتُ مَالِكَ بْنَ أَنَسٍ، ذَكَرَ أَبَا حَنِيفَةَ فَذَكَرَهُ بِكَلَامِ سُوءٍ وَ قَالَ: " كَادَ الدِّينَ، وَ قَالَ: مَنْ كَادَ الدِّينَ فَلَيْسَ مِنَ الدِّينِ "

📓کتاب السنة عبدالله بن احمد، جلد ۱ صفحه ۱۹۹، حدیث ۲۹۲ ، تحقیق دکتر محمد بن سعید القحطانی ، ط دار ابن القیم
lib.efatwa.ir/46458/1/199


«1⃣»
#معرفی_کتاب

۲۹ رجب سال‌مرگ #نعمان_بن_ثابت معروف به #ابوحنیفه است..
کتاب «ترجمه ابی‌حنیفه» از علامه شیخ محمدرضا جعفری رحمه‌الله ؛ به زبان عربی یکی از بهترین کتب در باب شناخت و واکاوی در عقاید و شخصیت ابوحنیفه است؛
مطالعه آن به پژوهشگران کانال توصیه می‌شود.
علماء عامه گفتند: چرا در نزد سلطان نشستى؟
علامه گفت: جائى غیر از آنجا خالى و فارغ نبود. و کلمات علامه را مترجم تماما براى سلطان ترجمه مى‏نمود.
علماء گفتند: به چه علت نعلین خود را در دست گرفتى، و با خود در مجلس آوردى، و این عملى است که از هیچ عاقل، بلکه از هیچ انسانى سر نمى‏زند؟
علامه گفت: ترسیدم که حنفى‏ها آن را بدزدند، همچنانکه #ابوحنیفه نعل رسول خدا صلى الله علیه و آله را دزدید.
حنفى‏ها گفتند و فریاد برآوردند که: حاشا و کلا ابداً چنین نیست، ابوحنیفه کى در زمان رسول خدا بود؟ تولد ابوحنیفه بعد از صد سال از زمان وفات رسول خدا، واقع شد.
علامه گفت: فراموش کردم، شاید آن کسى که نعل رسول خدا را دزدیده باشد #محمد_بن_ادریس_شافعى بوده است.
شافعى‏ها صیحه زدند و گفتند که: تولد شافعى در روز وفات ابوحنیفه بوده است، و شافعى چهار سال در شکم مادرش ماند و به جهت مراعات ادب و احترام ابوحنیفه خارج نمى‏شد، و چون ابوحنیفه وفات یافت، شافعى از مادر متولد شد، و نشو و نماى شافعى در دویست ‏سال بعد از وفات رسول الله بوده است.
علامه گفت: شاید آن دزد #مالک_بن_انس بوده است!
مالکى‏ها گفتند همان مطالبى را که حنفى‏ها گفته بودند.
علامه گفت: شاید آن دزد #احمد_بن_حنبل بوده است!
حنبلى‏ها نیز همان گفتار شافعى را گفتند.
علامه در این وقت متوجه به سلطان شد و گفت: اى پادشاه، دانستى که هیچ یک از رؤساء مذاهب اربعه در زمان رسول خدا صلى الله علیه و آله نبوده‏اند، و در زمان اصحاب رسول خدا نیز نبوده‏اند، و این مطلب یکى از بدعت‏هاى آنان است که از میان مجتهدین خود فقط این چهار نفر را انتخاب نموده‏اند، و اگر احیاناً در میان آنان فردى باشد که به مراتب از آن چهار نفر افضل باشد باز جایز نمى‏دانند که بر خلاف رأى یکى از این چهار نفر فتوا دهد.
سلطان محمد گفت: هیچ یک از این چهار تن در زمان رسول الله صلى الله علیه و آله نبوده‏اند، و در زمان صحابه نیز نبوده‏اند؟
همگى متفقاً گفتند: نه.
علامه گفت: اما ما شیعیان همگى از امیرالمؤمنین علیه‌السلام که نفس رسول خدا صلى الله علیه و آله و برادر و پسر عمو و وصى آن حضرت است پیروى مى‏کنیم.
و بر هر تقدیر طلاقى را که سلطان واقع ساخته‏اند باطل است، چون شروط آن تحقق نپذیرفته است، و از جمله شروط دو شاهد عادل است، آیا پادشاه زن خود را در حضور دو شاهد عادل طلاق داده‏اند؟!
سلطان گفت: نه، و علامه درباره این مسئله مشغول بحث ‏شد با علماى عامه و به طورى بحث کرد که همگى را ملزم و مجاب نمود.
سلطان، تشیع را اختیار کرد و جماعتى را به سوى اقلیم‏ها و شهرها گسیل داشت، تا آنکه بنام ائمه اثنا عشر خطبه بخوانند، و نام آنها را در مساجد و معابد بنویسند.


پی‌نوشت:
خدا استاد بزرگوار ما علامه شیخ محمدرضا جعفری را رحمت کند ، ایشان برای نشان دادن عظمت علامه حلی در میان باقی علمای عظام شیعه می‌فرمود:
«لقب "آیة الله" تنها باید برای یک نفر به کار رود؛ که مرحوم علامۀ حلی است.»


🔗پیشنهاد مطالعه:
حکومت های شیعی قبل از صفویه

+ سکه‌های ضرب شده توسط اولجایتو پس از گرایش به تشیع (اینجا)

@borrhan
#ریاست_طلبی (۸)

​​💠 بیان #علامه_مجلسی (ره) پیرامون ریاست و انواع آن

┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄

این روایات انسان را از طلب ریاست بر حذر می‌دارد. ریاست انواع مختلفی دارد؛ بخشی از آن ممدوح و بخشی از آن مذموم است:


🔹ریاست انبیاء و اوصیاء:

پس ریاست ممدوح آن ریاستی است که خدای متعال به خواص از خلق خود یعنی انبیاء و اوصیا علیهم السلام عطا فرموده تا خلق را هدایت و ارشاد کنند و فساد را از آن باز دارند و چون معصوم بودند با عنایات ربانی تأیید می‌شدند. پس اینان ایمنی دارند از این که قصدشان به دست آوردن اغراض پست و اهداف دنیوی باشد. پس وقتی اینان طلب ریاست می‌کنند، غرضشان تنها دلسوزی بر خلق خدا و نجات آنان از مهالک دنیوی و اخروی است، چنانچه یوسف علیه السلام به پادشاه مصر فرمود: «مرا سرپرست خزائن سرزمین (مصر) قرار ده، که نگهدارنده و آگاهم! » (یوسف/۵۵)


🔹ریاست سایر مردم:

اما سایر مردم ریاسات به حق و ریاسات باطلی دارند و این به حسب نیت‌های آنان و اختلاف احوالشان متفاوت می‌شود.


🔻قضاوت و داوری:

از جمله این نیت‌ها، قضاوت و داوری بین مردم است و این امری خطیر است و شیطان در آن آراستن‌های زیادی دارد و به همین خاطر در بسیاری از احادیث از آن بر حذر داشته‌اند، اما کسی که خود را از فریب شیطان ایمن می‌داند، و می‌داند که فریب شیطان را نمی خورد، اگر در زمان حضور امام علیه السلام و باز بودن دست حضرت باشد و حضرت امر قضاوت را بر عهده آن شخص بگذرد، واجب است که قبول نماید و اما در زمان غیبت، مشهور آن است که بر فقیه جامع الشرایط که حق قضاوت کردن و فتوا دادن دارد، واجب است که قضاوت نماید و این وجوب یا عینی است و یا کفایی.
پس اگر غرض شخص از این امر اطاعت امامش و دلسوزی بر بندگان خدا و احقاق حقوق خلق و حفظ فروج و اموال و آبروی مردم از تلف شدن باشد، و غرض او برتر شدن نسبت به مردم و تسلط بر ایشان و جلب قلوبشان و کسب ستایش آنان نباشد، ریاست او ریاست باطل نیست بلکه ریاست به حق است که خدا را در آن اطاعت نموده و خیر امام خویش را خواسته است.
اما اگر غرض او کسب مال حرام و جلب قلوب خواص و عوام مردم و مانند اینها باشد، این همان ریاست باطلی است که از آن بر حذر داشته شده.(*)


🔻ادعای امامت و خلافت:

و بدتر از آن کسی است که ادعای امری را کند که برای او نیست، مانند امامت و خلافت و معارضه با امامان حق که در حد شرک به خداست. و نزدیک به این عمل، فعل دروغگویان و بازیگرانی است که در اعصار امامان علیهم السلام بودند و مردم را از رجوع به ائمه علیهم السلام باز می‌داشتند، مثل #حسن_بصری و سفیان ثوری و #ابوحنیفه و امثال اینان.


🔻بیان احکام و تدریس و ارشاد مردم:

و از جمله ریاست‌هایی که به حق و باطل تقسیم می‌گردد، تصدّی فتوا و تدریس و ارشاد مردم است؛ پس هر کس اهل این امور باشد و عالم به آنچه می‌گوید باشد، و تابع کتاب و سنت باشد و غرض او هدایت مردم و تعلیم مسائل دینی به مردم باشد، از قبیل ریاست حق است و احتمال دارد به صورت عینی یا کفائی واجب باشد؛ و کسی که اهل آن نباشد، و آیات قرآن را تفسیر به رأی کند و احادیث را با عدم فهم خود، به رأی تفسیر کند و برای مردم فتوای بدون علم بدهد، از جمله کسانی است که خدای سبحان در حق او فرمود: «بگو: «آیا به شما خبر دهیم که زیانکارترین (مردم) در کارها، چه کسانی هستند؟ آنها که تلاش‌هایشان در زندگی دنیا گم (و نابود) شده؛ با این حال، می‌پندارند کار نیک انجام می‌دهند! » (کهف/ ۱۰۳ - ۱۰۴)


🔻ریاست به جهت ریا و شهرت طلبی و کسب مناصب و مال:

و (از جمله دیگر ریاست‌های باطل) کسانی هستند که از جهت علم و دانش اهل این امور هستند، اما اهل ریا و ظاهرسازی هستند و سخنان را از جای آن تحریف می‌کنند و بر خلاف آنچه می‌دانند برای مردم فتوا می‌دهند، یا غرض آنان صرفِ شهرت طلبی است و جلب قلوب مردم و یا تحصیل اموال و مناصب، این دسته نیز از هلاک شوندگانند.


🔻امامت جماعت و جمعه:

و نیز از این قبیل است امامت جماعت و جمعه که در این مورد نیز اگر شخص اهل آن بوده و نیتش صحیح باشد، از ریاسات حق است و گرنه، او نیز از اهل فساد است.


نتیجه‌گیری:

و نتیجه آنکه ریاست اگر به جهت شرعی و برای غرض صحیحی باشد، ممدوح است وگرنه، اگر بر غیر جهات شرعیه بوده یا مقرون به اهداف فاسد باشد، مذموم است و این اخبار حمل می‌شود بر یکی از این وجوه باطل یا بر فرضی که هدف، نفسِ ریاست و تسلط باشد.

📗بحارالانوار، ج۷۰، ص۱۴۶-۱۴۷

⚠️ پی‌نوشت مهم و شرح تکمیلی قسمت ستاره دار (*) را در ادامه مطالعه بفرمایید!


@borrhan
#ابوحنیفه (۸۶)
فتواهای عجیب

❗️عبـادت دمـپایی به قـصد تـقربت به خداوند!

←اندر عجایب توحید سقیفه‌ای

┄┅━𖣐﴾﷽﴿𖣐━┅┄

از امام اعظم اهل سنت ابوحنیفه با سند کاملا #صحیح و رجال تماماً #ثقه نقل شده است که گفت :
اگر مردی این دمپایی را به قصد تقرب به خداوند عبادت کند' اشکالی در آن نمی‌بینیم!!!

#متن_عربی : أَخْبَرَنَا مُحَمَّد بن الحُسَيْن بن الفضل القَطَّان، قَالَ: أَخْبَرَنَا عَبْد الله بن جَعْفَر بن درستويه، قَالَ: حَدَّثَنَا يَعْقُوب بن سُفْيَان، قَالَ: حَدَّثَنِي عَليّ بن عُثْمَان بن نفيل، قَالَ: حَدَّثَنَا أَبُو مُسْهِر، قَالَ: حَدَّثَنَا يَحْيَى بن حمزة، وَسَعِيد يسمع، أَنَّ أَبَا حنيفة، قَالَ: لو أَنَّ رجلا عَبْد هذه النعل يتقرب بها إلى الله، لم أر بذلك بأسا
📕 تاریخ بغداد ج۱۵ ص۵۰۲

به دلیل سنگینی متن روایت بر عقول و باور های اهل سنت عده ای ناچار شدند هر طور شده خللی به سند روایت وارد کنند
✋🏻 اشکالی که وارد می‌کنند به راوی امام و علامه ی اهل سنت عبد الله بن جعفر بن درستويه است؛
ذهبی در مورد او می نویسد↓↓

ابن دَرَسْتَوَيْه: الإِمَامُ العَلاَّمَةُ, شَيْخُ النَّحْوِ, أَبُو مُحَمَّدٍ عَبْدُ اللهِ بنُ جَعْفَرِ بنِ دَرَسْتَوَيْه بنِ المَرْزُبَانِ الفَارِسِيُّ النَّحْوِيُّ, تِلْمِيْذُ المُبَرِّدِ.....قدم مِنْ مدينَة فَسَا فِي صباهُ إِلَى بَغْدَادَ, وَاسْتوطنهَا, وَبَرَعَ فِي العَرَبِيَّة، وصنَّف التَّصَانِيْفَ, وَرُزِق الإِسْنَاد العَالِي, وَكَانَ ثِقَةً
📘 سیر اعلام النبلاء ج۱۲ ص۱۰۰

تضعیف راوی فوق توسط الالکائی توسط علماء اهل سنت من جمله خطیب بغدادی کاملاً رد شده است و در منبع بالا میتوانید این مورد را مشاهده کنید

▫️ علی بن عثمان بن نفیل نیز اشکال
واهی دیگریست که ایشان نیز از ثقات است


➸➸➸➸➸➸➸➸➸➸➸➸➸➸➸

⫸ در ضمن مضمون این روایت با اندکی تفاوت در الفاظ در اسناد متفاوتی از ابوحنیفه روایت شده است بعنوان مثال :

#متن_عربی : أَخْبَرَنَا الثَّقَفِيُّ قَالَ حَدَّثَنَا أَحْمَدُ بْنُ الْوَلِيدِ الْكَرْخِيُّ قَالَ حَدَّثَنَا الْحَسَنُ بْنُ الصَّبَّاحِ قَالَ حَدَّثَنَا مَحْفُوظُ بْنُ أَبِي ثَوْبَةَ قَالَ حَدَّثَنِي بن أَبِي مُسْهِرٍ قَالَ حَدَّثَنَا يَحْيَى بْنُ حَمْزَةَ وَسَعِيدُ بْنُ عَبْدِ الْعَزِيزِ قَالا سَمِعْنَا أَبَا حَنِيفَةَ يَقُولُ لَوْ أَنَّ رَجُلا عَبَدَ هَذَا الْبَغْلَ تَقَرُّبًا بِذَلِكَ إِلَى اللَّهِ جَلَّ وَعَلا لَمْ أَرَ بِذَلِكَ بَأْسًا
📕 المجروحین ابن حبان ج۳ ص۷۳



✘ آیا اهل سنت معاصر حاضر هستند امام اعظم خود را همانند متقدمین و هم عصرانش او را تکفیر و تضلیل کرده و مورد لعن و نفرین قرار دهند !؟

✘چگونه نزد این امام والا مقام اهل سنت عبادت #دمپایی و #قاطر (*) چنانچه به قصد تقرب به خدا باشد اشکالی ندارد؛ اما اهل سنت امروزه شیعیان را تنها به دلیل #توسل به اهل بیت {علیهم السلام} در نزد باری تعالی به شرک متهم می‌کنند!؟!!

✘ آیا ادمین های کانال‌های اهل سنت بهتر نیست بجای نقد مبانی شیعه کمی وقت بگذارند و به حل این مسائل و رفع این مشکلات مذهبشان بپردازند !؟


(*) : پرستش الاغ به این شرط جایز است:
سمعنا أباحنيفة يقول لو أنّ رجلاً عَبَدَ هذا البغل تقرباً بذلك إلى اللّه‏ لم ‏أر بذلك بأساً

📚 ابن الجوزي، المنتظم في تاريخ الملوك والأمم المنتظم ج 8 ص 133، بیروت: دار صادر، 1358/. الطبعة الأولى
ابی حاتم التمیمی، المجروحين من المحدثين والضعفاء والمتروكين المجروحين، ج 3 ص 73 ، حلب: دار الوعي، 1396. الطبعة الأولى، تحقيق: محمود إبراهيم زايد

از ابوحنیفه شنیدیم که می گفت اگر شخصی این قاطر را بپرستد برای اینکه به وسیله آن به خدا تقرّب جوید، در آن اشکالی نمی‌بینم!
━━━➵━━➸━┅┄
@borrhan
#زیارت_قبور #سماع_اموات
#قاعده_الزام #مالک_بن_انس
#محمد_بن_ادریس_شافعی

💡 زیارت در مکتب سُنّیان

پاسخ به شبهات نخ نما شده و تکراری این روزهای برخی سنیان مجازی درباره زیارت پس از مشاهده عظمت #اربعین !

┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄

تعصّب را وانهید و در کتب خود تأمل کنید!


ابن حجر گوید: ابوالشیخ در کتاب الثواب از رسول خدا (صلی الله علیه و آله) نقل کرده است: «مَن صَلّی علی عند قبری سمعته» هر کس بر من کنار قبرم #صلوات بفرستد، می‌شنوم. ( فتح البارى، ج 6، ص 352 )

#عبدالله_بن_عمر بن خطاب از پیامبر (صلی الله علیه و آله) گزارش می‌کند: «مَن زار قبری وجبت له شفاعتی»؛ هر کس قبرم را زیارت کند، شفاعتم بر او واجب می‌گردد.
ابن حجر هیتمی درباره این حدیث می‌نویسد: «الحدیث یشمل الذکر و الانثی من قرب أو بعد فیستدلّ به علی فضیلة شدّ الرحال لذلک و ندب السفر للزیارة اذ للوسائل حکم المقاصد»
این حکم شامل مرد و زن و فاصله دور و نزدیک، هر دو می‌شود و با آن، به فضیلت و استحباب مسافرت برای زیارت استدلال می‌شود؛ چون وسایل، حکم اهداف و مقاصد را دارند. یعنی اگر زیارت، مستحب است، مسافرت برای این منظور هم مستحب است.(رفع المناره، ص 51 و 263)

شربینی (از علمای شافعی مذهب قرن دهم هجری) از رسول خدا (صلی الله علیه و آله) نقل کرده است: «مَن جاءنی زائراً لم تنزعه حاجة الا زیارتی، کان حقاً علی الله تعالی أن أکون له شفیعاً یوم القیامة»؛ اگر کسی کنار قبرم برای زیارت بیاید و قصدش فقط زیارت من باشد، بر خداوند متعال است که من در روز قیامت شفیع او باشم. (مغنى المحتاج، ج 1، ص 512.)

رسول خدا (صلی الله علیه و آله) در ترغیب مردم به زیارت شهدای #احد فرمودند: «. . . آتوهم و زوروهم و سلّموا علیهم والّذی نفسی بیده، لا یسلّم علیهم أحدا إلی یوم القیامة إلّا ردّوا علیه»؛ کنار قبرشان بیایید و زیارتشان کنید و بر آنها درود و رحمت بفرستید. سوگند به آن که جانم به اختیار اوست، کسی بر آنها تا روز قیامت درود و رحمت نمی فرستد، جز آن که درود و رحمت را به او باز میگردانند. ( واقدی، المغازى، ج 1، ص 313.)

🔻🔻 از مطالعه فتاوای سُنّیان درباره #توسل به اموات و #شفاعت و فضیلت زیارت، به دلالت مطابقی یا التزامی، جواز یا استحباب سفرهای زیارتی کاملا واضح است. بعنوان نمونه↓↓

#احمد_بن_حنبل گوید: «اذا دخلتم المقابر فاقرؤا الفاتحة و المعوّذتین»؛ زمانی که وارد مقبره ها شدید، سوره فاتحه و معوّذتین بخوانید. (مواهب الجليل، ج 3، ص 51.)

نووی درباره حکم زیارت قبور می‌گوید:
نصوص شافعی و اصحاب بر این نکته متفقند که برای مردها زیارت قبور مستحب است و این، سخن تمام علماست. عبدری در این باره اجماع علمای اسلام را حکایت کرده است. دلیل حکم شافعی، علاوه بر اجماع، احادیث صحیح و مشهور است. (المجموع، ج 5، ص 310 و 311.)

ذهبی دعا در کنار قبور انبیا و صالحین و در مساجد و در عرفات و مزدلفه را مستجاب می‌دانند. (سير اعلام النبلاء، ج 10، ص 107.)

خیرالدین آلوسی می‌نویسد: همواره مردم در همه زمان ها و مناطق جهان بر زیارت قبر شریف پیامبر (صلی الله علیه و آله) به امید این که بر آنها خیر و برکت نازل شود و مشمول شفاعت آن حضرت قرار گیرند، اتفاق نظر داشته اند و فرقی هم بین ذکر توسّل و استغاثه و تشفّع و توجه به حضرت پیامبر یا غیر ایشان از انبیاء و اولیاء وجود ندارد. (جلاء العينين، ص 504.)

ابن حجر می‌نویسد: شافعی کنار ضریح #ابوحنیفه می‌آمد و بر او سلام می‌فرستاد و برای برآورده شدن حوائجش به واسطه او به خداوند متوسّل می شد و ثابت شده که احمد بن حنبل به شافعی متوسّل می‌شد. وقتی به شافعی گزارش داده شد که مردم مغرب به مالک متوسل می‌شوند، بر آنها خرده نگرفت. (الغدير، ج 5، ص 194.)

ابن حبّان پیرامون زیارت قبر مطهّر امام رضا (علیه السلام) می‌نویسد: در زمان اقامت در طوس دچار هیچ سختی و گرفتاری نشدم که در پی آن، قبر علی بن موسی- که صلوات خدا بر جدش و او باد- را زیارت کنم و از خدا بخواهم آن را از من برطرف سازد، مگر این که آن سختی از من برطرف شد. این امر را مکرراً تجربه کردم و به همان نتیجه رسیدم. خداوند ما را بر محبت مصطفی و اهل بیت او صلی الله علیه و سلّم الله علیه و علیهم أجمعین بمیراند. (الثِقات، ج 8، ص 457 - ر.ک: تصویر الحاقی)

سمعانی می‌گوید: مرقد موسی بن جعفر (علیهما السّلام) در بغداد مشهور است و مردم به زیارت ایشان می روند. من ایشان را بیش از یک بار با نوه‌اش، محمد بن رضا علی بن موسی (علیهم السّلام) زیارت کردم. (الانساب، ج 5، ص 406. فقاهت)

🔚موارد مذکور فقط مختصری از گزارشات این بحث است! چرا این همه کینه و بغض و نفرت و انزجار نسبت به زيارت اهل بیت علیهم السّلام دارید؟ این تعصب ما را به چیزی جز ناصبی‌گری رهنمون نمی‌نماید!


@borrhan
#ترور (۵۶) #فرحة_الزهراء
#ابوبکر_شناسی (۴۷)
#مالک_بن_نویره (۱۵)
#شاگردان_مکتب_الصادق (۲۰)


عمَر و مخالفان!

┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄

🔻با بررسی صفحات تاریخ در‌می یابیم که مخالفین شخص خلیفه که آرام نمی‌نشستند و یا حتی کسانی که حضورشان احتمال خطر بالقوه داشت ، معمولا به مرگ‌های مشکوک از صحنه حذف می‌شدند و یا خشونت خلفا گریبان آن ها را می‌گرفت!

در دوران ابوبکر داستان #شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها ؛ کشتن ام فروه ؛ سوزاندن فجائه سلمی ؛ کشته شدن مالک بن نویره ؛ مرگ مشکوک ام ایمن و .... به وقوع پیوست که در همگی آنان خلیفه دوم نقش به سزایی داشت ؛

در واکاوی بیشتر آنچه بر سر مخالفین حکومت عمری آمد ، موارد ذیل را می‌توان در نظر گرفت:

🔻طبیب ابوبکر ، پزشک مشهور عرب ، حارث بن کَلده مدتی پس از مرگ ابوبکر مرد! (۱) مرگ او این شک را تقویت می‌کند که او مطالبی درباره‌ی فرد یا افراد مسئول مرگ ابوبکر می‌دانسته است، می‌گویند که عمر آخرین نفری بوده است که ابوبکر را زنده دیده بود. در برخی منابع آمده است او که از اثر نکردن سریع سم بر روی ابوبکر و ادامه زنده ماندنش نگران بود با گذاشتن بالش بر روی دهان ابوبکر به زندگی او پایان داد.(۲)

🔻چنین وضعیتی را در ماجرای ابن کعب نیز می‌توان جستجو کرد در اوایل هفته‌ای اهل عراق برای پرسیدن سوالاتی درباره مسئله نفاق به سراغ ابی بن کعب صحابی مشهور رفتند ابی بن کعب در پی سوالات اهل عراق تحریک شده با صدای بلند اعلام می‌کند که در روز جمعه منافقان زمان رسول خدا را معرفی خواهد کرد؛ او در چهارشنبه یا پنجشنبه همان هفته در سال ۲۲ هجری می‌میرد(۳) تا نشان دهد زبان سرخ در زمان خلیفه عادلی مانند عمر بن خطاب با سرعت زیادی سر سبز را بر باد می‌دهد! ترور ابی بن کعب تلاش برای کشتن فردی بود که می‌خواست خلیفه واقعی رسول خدا صلی‌الله علیه و آله را به مردمان ناآگاه آخرین سال‌های خلافت عمر بشناساند.(تفصیل ماجرا و مدرک)

🔻اما شاید یکی از اولین ترورها در سال ۱۴ یا ۱۵ هجری اتفاق افتاد ؛ سعد بن عُباده که در سقیفه با ابوبکر به مخالفت پرداخت و بعدها نیز از جمله مخالفان عمر بود ، از جمله این ترور شدگان است.
او در دوران حکومت عمر به بهانه مخالفت با خلیفه به شام رفت و در آنجا کشته شد شایعه کردند که جنیان او را به قتل رساندند(۴- ر.ک: تصویر الحاقی).
جالب آنکه این مطلب در منابع شیعی به صورت احتجاجی جالب به یادگار مانده است ؛ ←در منابع آمده است که #ابوحنیفه بزرگ حنفیان در پی مناظره‌ای با مومن الطاق از شاگردان مبرز امام صادق علیه السلام می‌گوید: «اگر واقعاً حق با علی بود پس چرا خود او دم از این حق نزد و بر گرفتن آن اصرار نکرد؟!» مومن الطاق پاسخ می‌دهد: ترسید که جنیان او را بکشند! [همانطور که سعد بن عباده را کشتند](۵)

🔻 همین ماجرا بر سر #خالد_بن_ولید که او نیز از مخالفان خلیفه بود می‌آید و او نیز در شام توسط همین جنیان کشته می‌شود.


۱- دیدگاه‌های دو خلیفه، نجاح ، مترجم ص۱۸۰-۱۸۱
۲- ر.ک : اغتیال الخلیفه ابی‌بکر ، نجاح طائی
۳- مستدرک الصحیحین ج۲ صص۲۲۶-۲۲۷ ؛ برای بررسی بیشتر ر.ک : بحارالانوار ج۲۸ صص۱۱۷-۱۲۰
۴- اسدالغابه ج۲ ص۲۰۶
۵-احتجاج ۳۸۰/۱ - مناقب ۲۷۰/۱ - بحارالانوار ۴۴۲/۲۹


@borrhan
#شاگردان_مکتب_الصادق (۲۱)
#ابوحنیفه (۹۰) #متعه (۲۲) #ترور (۵۷)
#خالد_بن_ولید (۶۴) #روابط (۱۱۵)

🔻وقتی مؤمن الطاق، ابوحنیفه را بیچاره کرد!

اشاره به نقش خالد بن ولید در ترورهای صدر اسلام
←پست ویژه کانال برهان به مناسبت تتمه ماه ربیع‌الثانی سالمرگ خالد بن ولید

❥༻⃘⃕࿇﷽༻⃘⃕❀༅⊹━┅┄

🔸محمّد بن علی بن نعمان بی‌ أبی طریفة بجلی کوفی، ملقب به مؤمن الطاق رحمه الله، یکی از اصحاب امام صادق علیه السلام است. او را صاحب طاق و طاقی و شاه طاق می‌گفته‌اند، این لقب بدین خاطر بود که وی در طاق المحامل کوفه دُکان صرافی داشت. البته از آن جهت که در کار صرافی خبرگی داشت و می‌توانست پول اصل را از تقلبی تشخیص دهد به او شیطان طاق می‌گفتند. البته گفته شده است چون در مناظره‌ای بر ابوحنیفه پیروز شد، ابوحنیفه نخستین کسی بود که او را شیطان طاق نامید، و چون #هشام_بن_حکم این را شنید، نخستین کسی بود که او را مؤمن طاق نامید. وی بسیار با ابوحنیفه بحث داشته و گاهی جوابهایی به او داده که جالب توجه است و گاهی انسان را به خنده شوق وا می‌دارد. حال چند گزارش از گفتگوهای او را می‌خوانیم و البته یکی را ترجمه نمی‌کنیم:

1⃣ ابوحنیفه: آیا به #رجعت اعتقاد داری؟

مؤمن طاق: بلی.

ابوحنیفه: پس پانصد اشرفی به من قرض بده که در رجعت وقتی برگشتم به تو پس می‌دهم. ( تمسخر و کنایه به رجعت)

مؤمن طاق‌: قبول دارم، به شرط اینکه برای من ضامنی بیاور که وقتی به دنیا برمی‌گردی به شکل انسان برگردی. می‌ترسم که رجعت تو به شکل غیر انسانی باشد و من تو را نشناسم و نتوانم وجهم را از تو دریافت کنم.😁
(رجال نجاشی، ص ٣٢٦)

2⃣ ابوحنیفه به مؤمن الطاق گـفت: اگر واقعاً علی بن ابی طالب (علیهما السّلام) پس از پیامبر (صلی الله علیه و آله) حقّی داشت چرا حقّ خود را مطالبه نکرد؟ مؤمن الطاق با لبخند پاسخ داد: می‌ترسید جنیّان او را بکُشند، همانگونه که سعد بن عباده را کشتند! (بحار الانوار، ج ٤٧، ص ٣٩٩-
تصویر الحاقی _ قول ابن ابی الحدید)

👈🏻 سعد بن عباده از بزرگان انصار بود و پس از جریان سقیفه مخالفت خود را با خلافت ابوبکر ابراز کرد و در خلافت عمر نیز بر عقیده خود ماند و خلافت را حق او نمی‌دانست. او در مقام اعتراض به خلافت عمر راهی زمین‌هایش در شام شد اما در بیابان‌های اطراف مدینه در سال پانزده هجری در پنجاه و شش سالگی به دست خالد بن ولید، مأمور عمر کشته شد.اما به منظور پیشگیری از مقابله انصار، بین عامه مردم شایع کردند، او توسط جنیان به قتل رسیده است.

3⃣ پس از شهادت امام صادق علیه السلام، ابوحنیفه به مؤمن طاق گفت: امامِ تو از دنیا رفت. (یعنی دیگر سنگ چه کسی را می‌خواهی به سینه بزنی) وی پاسخ داد: بلی، لیکن امام تو ‌(شیطان) تا روز قیامت زنده خواهد بود. 😁 (اشاره به آیه: قالَ فَإِنَّکَ مِنَ الْمُنْظَرین اِلی یَوْمِ الْوَقْتِ المَعْلُومِ)
(رجال الکشی، قم: آل البیت، ج ٢ ص ٤٢٦)

4⃣ یک روز ابو حنیفه با مؤمن طاق در یکی از بازارهای کوفه همراه شد، شخصی فریاد می‌زد چه کسی بچه‌ای که (ضال)  گمشده است را دیده است؟ مؤمن طاق گفت: بچه گمشده‌ای را ندیدم؛ ولی اگر پیر (ضال) گمراه می‌خواهی، بیا و ابوحنیفه را بگیر! (بحارالانوار، ج ٤٧ ص ٤٠٠)

5⃣  روزی ابوحنيفه از مومن طاق پرسيد: دربارۀ ازدواج موقّت چه مى‌گويى‌؟ آيا گمان مى‌كنى حلال است‌؟ مؤمن طاق گفت: آرى. گفت: پس چه چيزى مانعت مى‌شود كه به اهل منزلت (كنيزان و زنان و...) دستور دهى كه ازدواج موقت كنند و برايت درآمد كسب كنند؟ مؤمن طاق گفت: هر كارى كه مورد رغبت مردم نيست؛ گرچه حلال هم باشد. و مردم شأن و منزلتى دارند كه مى‌كوشند آن را بالاتر برند. امّا اى ابوحنيفه! درباره شراب چه مى‌گويى‌؟ آيا گمان مى‌كنى حلال است‌؟ ابوحنيفه گفت: آرى. گفت: پس چه چيزى مانعت مى‌شود كه زنانت را در دكان‌هاى شراب‌فروشى بگمارى تا برايت درآمدى كسب نمايند؟ 😁 ابوحنیفه گفت: تيرى در مقابل تيرى، ولى تير تو کاری بود. (الکافی، ط_الاسلامیه، ج ۵ ص ٤٥٠)

6⃣ ... قِيلَ إِنَّهُ دَخَلَ عَلَى أَبِي حَنِيفَةَ يَوْماً فَقَالَ لَهُ  أَبُوحَنِيفَةَ بَلَغَنِي عَنْكُمْ مَعْشَرَ  اَلشِّيعَةِ شَيْءٌ فَقَالَ فَمَا هُوَ قَالَ بَلَغَنِي أَنَّ اَلْمَيِّتَ مِنْكُمْ إِذَا مَاتَ كَسَرْتُمْ يَدَهُ اَلْيُسْرَى لِكَيْ يُعْطَى كِتَابَهُ بِيَمِينِهِ. فَقَالَ مَكْذُوبٌ عَلَيْنَا وَ لَكِنِّي بَلَغَنِي عَنْكُمْ مَعْشَرَ اَلْمُرْجِئَةِ أَنَّ اَلْمَيِّتَ مِنْكُمْ إِذَا مَاتَ قَمَعْتُمْ فِي دُبُرِهِ قَمْعاً فَصَبَبْتُمْ فِيهِ جَرَّةً مِنْ مَاءٍ لِكَيْ لاَ يَعْطَشَ يَوْمَ اَلْقِيَامَةِ 😂 فَقَالَ أَبُو حَنِيفَةَ مَكْذُوبٌ عَلَيْنَا وَ عَلَيْكُمْ. (رجال الکشی، ص ١٩٠)

جالب آنکه ابوحنیفه خودش شروع می‌کرده و خودش هم به غلط کردن می‌افتاده!


@borrhan