#ضرورت_معرفت_امام (۱۳)
#شهادت_ثالثه
🔻برتري چهارده معصوم علیهم السلام بر همه خلایق
┄┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄
#قسمت_سیزدهم
🔻قضـیه دیگری در ماجرای سـجده ملائکه بر حضـرت آدم علیه السلام پیش آمد که نقل آن در بحث فعلی مفید فایده است.
امام رضا علیهالسلام میفرمایند:
🔹«إنَّ آدَمَ علیهالسلام لَمّا أکْرَمَهُ اللهُ تَعالَی ذِکْرُهُ بِإسْجادِ مَلائِکَتِهِ وَ بِإدْخالِهِ الْجَنَّةَ، قالَ فی نَفْسِهِ: «هَلْ خَلَقَ اللهُ بَشَراً أفْضَلَ مِنّی؟» فَعَلِمَ اللهُ عَزَّ وَ جَلَّ ما وَقَعَ فی نَفْسِهِ، فَناداهُ: «ارْفَعْ رَأْسَکَ یا آدَمُ! وَ انْظُرْ إلَی ساقِ الْعَرْشِ». فَرَفَعَ آدَمُ رَأْسَهُ، فَنَظَرَ إلَی ساقِ الْعَرْشِ، فَوَجَدَ عَلَیْهِ مَکْتوباً «لا إلَهَ إلّا اللهُ، مُحَمَّدٌ رَسولُ اللهِ صلیاللهعلیهوآله وَ عَلیُّ بْنُ أبیطالِبٍ علیهالسلام أمیرُالْمُؤْمِنینَ وَ زَوْجَتُهُ فاطِمَةُ سَیِّدَةُ نِساءِ الْعالَمینَ وَ الْحَسَنُ وَ الْحُسَیْنُ سَیِّدا شَبابِ أهْلِ الْجَنَّةِ» فَقالَ آدَمُ علیهالسلام: «یا رَبِّ! مَنْ هَؤُلاءِ؟» فَقالَ عَزَّ وَ جَلَّ: «هَؤُلاءِ مِنْ ذُرّیَّتِکَ وَ هُمْ خَیْرٌ مِنْکَ وَ مِنْ جَمیعِ خَلْقی وَ لَوْ لا هُمْ ما خَلَقْتُکَ وَ لا خَلَقْتُ الْجَنَّةَ وَ النّارَ وَ لا السَّماءَ وَ الْأرْضَ...»
#ترجمه : «وقتی خـدای متعـال بـا به سـجده آوردن ملائکه نسـبت به حضـرت آدم و داخل بهشت کردن او، مورد احترام و اکرام خویش قرارش داد، آدم پیش خود گفت: آیـا خداونـد انسـانی بهتر از من خلق کرده است؟ پس خـدا آنچه را به دل او آمـده بود دانست و به او خطـاب کرد:
اي آدم، رأس خود را بلنـد کن و به ساق عرش من بنگر. پس آدم رأس خود را بلنـد کرد و به ساق عرش نگریست و این جملات را آنجـا به صـورت مکتـوب یـافت:
معبـودي جز خـدا نیست. محمـد رسـول خـداست. علی بن ابیطـالب #امیرالمـومنین است. و همسرش فاطمه سرور زنان عالمیان است. و حسن و حسین دو آقای جوانان اهل بهشت هستند.
آدم علیهالسلام پرسـید: پروردگارا، اینها چه کسانی هستند؟ خداي عزوجل فرمود:
اینها از فرزندان تو هستند و از تو و از همه مخلوقاتم بهتر هستند. و اگر اینها نبودند، من تو را نمی آفریدم، و نیز بهشت و جهّنم و آسمان و زمین را نمی آفریدم.»(۱)
ّ
🔚✅🔚 پس بـدون تردیـد خـدای متعـال در مجموع آفریـده های خود، مخلوقاتی اشـرف و افضل از این چهارده معصوم علیهم السلام
ندارد و امتیازات و کراماتی به اینها عطا کرده که به احدی از مخلوقات خود نداده و نخواهد داد.
مناسب است که قسمتهایی از
عبارات زیارت #جامعه_کبیره را که از امام هادي علیه السلام در خصوص اهلبیت علیهم السلام وارد شده در این موضوع مورد
دّقت نظر قرار دهیم:
🔖 «آتَاكُمُ اللَّهُ مَا لَمْ يُؤْتِ أَحَداً مِنَ الْعَالَمِينَ طَأْطَأَ كُلُّ شَرِيفٍ لِشَرَفِكُمْ وَ بَخَعَ كُلُّ مُتَكَبِّرٍ لِطَاعَتِكُمْ وَ خَضَعَ كُلُّ جَبَّارٍ لِفَضْلِكُمْ وَ ذَلَّ كُلُّ شَيْءٍ لَكُمْ.»
#ترجمه : خداوند به شـما آنچه را که به احدي از جهانیان نداده بخشـیده است. هر شـرافتمندي در برابر شرافت شما سر به زیر انداخته. و هر صاحب کبریایی به اطاعت از شـما گردن نهاده. و هر جباری نسبت به برتري شما خاضع گردیده. و هر چیزي(در عالَم) در برابر شما خوار و ذلیل گشته است.
(۱) بحارالانوار ج۲۶ ص۲۷۳
➖➖➖➖
@borrhan
#شهادت_ثالثه
🔻برتري چهارده معصوم علیهم السلام بر همه خلایق
┄┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄
#قسمت_سیزدهم
🔻قضـیه دیگری در ماجرای سـجده ملائکه بر حضـرت آدم علیه السلام پیش آمد که نقل آن در بحث فعلی مفید فایده است.
امام رضا علیهالسلام میفرمایند:
🔹«إنَّ آدَمَ علیهالسلام لَمّا أکْرَمَهُ اللهُ تَعالَی ذِکْرُهُ بِإسْجادِ مَلائِکَتِهِ وَ بِإدْخالِهِ الْجَنَّةَ، قالَ فی نَفْسِهِ: «هَلْ خَلَقَ اللهُ بَشَراً أفْضَلَ مِنّی؟» فَعَلِمَ اللهُ عَزَّ وَ جَلَّ ما وَقَعَ فی نَفْسِهِ، فَناداهُ: «ارْفَعْ رَأْسَکَ یا آدَمُ! وَ انْظُرْ إلَی ساقِ الْعَرْشِ». فَرَفَعَ آدَمُ رَأْسَهُ، فَنَظَرَ إلَی ساقِ الْعَرْشِ، فَوَجَدَ عَلَیْهِ مَکْتوباً «لا إلَهَ إلّا اللهُ، مُحَمَّدٌ رَسولُ اللهِ صلیاللهعلیهوآله وَ عَلیُّ بْنُ أبیطالِبٍ علیهالسلام أمیرُالْمُؤْمِنینَ وَ زَوْجَتُهُ فاطِمَةُ سَیِّدَةُ نِساءِ الْعالَمینَ وَ الْحَسَنُ وَ الْحُسَیْنُ سَیِّدا شَبابِ أهْلِ الْجَنَّةِ» فَقالَ آدَمُ علیهالسلام: «یا رَبِّ! مَنْ هَؤُلاءِ؟» فَقالَ عَزَّ وَ جَلَّ: «هَؤُلاءِ مِنْ ذُرّیَّتِکَ وَ هُمْ خَیْرٌ مِنْکَ وَ مِنْ جَمیعِ خَلْقی وَ لَوْ لا هُمْ ما خَلَقْتُکَ وَ لا خَلَقْتُ الْجَنَّةَ وَ النّارَ وَ لا السَّماءَ وَ الْأرْضَ...»
#ترجمه : «وقتی خـدای متعـال بـا به سـجده آوردن ملائکه نسـبت به حضـرت آدم و داخل بهشت کردن او، مورد احترام و اکرام خویش قرارش داد، آدم پیش خود گفت: آیـا خداونـد انسـانی بهتر از من خلق کرده است؟ پس خـدا آنچه را به دل او آمـده بود دانست و به او خطـاب کرد:
اي آدم، رأس خود را بلنـد کن و به ساق عرش من بنگر. پس آدم رأس خود را بلنـد کرد و به ساق عرش نگریست و این جملات را آنجـا به صـورت مکتـوب یـافت:
معبـودي جز خـدا نیست. محمـد رسـول خـداست. علی بن ابیطـالب #امیرالمـومنین است. و همسرش فاطمه سرور زنان عالمیان است. و حسن و حسین دو آقای جوانان اهل بهشت هستند.
آدم علیهالسلام پرسـید: پروردگارا، اینها چه کسانی هستند؟ خداي عزوجل فرمود:
اینها از فرزندان تو هستند و از تو و از همه مخلوقاتم بهتر هستند. و اگر اینها نبودند، من تو را نمی آفریدم، و نیز بهشت و جهّنم و آسمان و زمین را نمی آفریدم.»(۱)
ّ
🔚✅🔚 پس بـدون تردیـد خـدای متعـال در مجموع آفریـده های خود، مخلوقاتی اشـرف و افضل از این چهارده معصوم علیهم السلام
ندارد و امتیازات و کراماتی به اینها عطا کرده که به احدی از مخلوقات خود نداده و نخواهد داد.
مناسب است که قسمتهایی از
عبارات زیارت #جامعه_کبیره را که از امام هادي علیه السلام در خصوص اهلبیت علیهم السلام وارد شده در این موضوع مورد
دّقت نظر قرار دهیم:
🔖 «آتَاكُمُ اللَّهُ مَا لَمْ يُؤْتِ أَحَداً مِنَ الْعَالَمِينَ طَأْطَأَ كُلُّ شَرِيفٍ لِشَرَفِكُمْ وَ بَخَعَ كُلُّ مُتَكَبِّرٍ لِطَاعَتِكُمْ وَ خَضَعَ كُلُّ جَبَّارٍ لِفَضْلِكُمْ وَ ذَلَّ كُلُّ شَيْءٍ لَكُمْ.»
#ترجمه : خداوند به شـما آنچه را که به احدي از جهانیان نداده بخشـیده است. هر شـرافتمندي در برابر شرافت شما سر به زیر انداخته. و هر صاحب کبریایی به اطاعت از شـما گردن نهاده. و هر جباری نسبت به برتري شما خاضع گردیده. و هر چیزي(در عالَم) در برابر شما خوار و ذلیل گشته است.
(۱) بحارالانوار ج۲۶ ص۲۷۳
➖➖➖➖
@borrhan
Telegram
attach 📎
#منجی (۳۴۷)
🟨 ظهور کامل نور وحی در فاران
✅ اثبات بشارت تورات درباره ظهور اسلام از حجاز
┄┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄
#قسمت_سیزدهم
🔻یک گواهی مقارن با عصر ظهور اسلام
سبئوس مورخ و اسقف ارمنی که معاصر با دوران صحابه بوده ، از فصل۴۲ کتابش همانگونه که در اسکن میبینید به بعد گزارشاتی از ظهور اسلام و #فتوحات اعراب دارد ؛ او پس از توصیف رسول الله هنگام توصیف حرکت اعراب از سرزمینشان برای فتح مصر و ایران و شام میگوید طوایف اسماعیلی از صحرای فاران به راه افتادند و با قوای روم درگیر شدند و طبیعتا گزارش یک اسقف مسیحی و مورخ که معاصر با وقایع بوده بسیار اهمیت دارد؛ احتمال خطا در چنین زمینه ای بسیار پایین است. اعراب ، امت بزرگی بودند که مصر و ایران و ... را تسخیر کردند. نه اینکه ساکن در صحرای کوچکی از مصر باشند آنان از حجاز و عربستان به راه افتادند که این اسقف ، آن را فاران نامیده ؛ خطا در چنین زمینه ای مانند این است که ما استان خراسان را با استان گرگان یا سیستان اشتباه بگیریم!!
یا کشور عربستان را با کشور مصر اشتباه بگیریم! این با تعداد سربازان فلان لشکر و جزئیات فلان ماجرا متفاوت بوده و از خطوط محوری واقعه است
🔻اما اسناد مربوط به بعد از گسترش اسلام
در اینجا اسنادی از یهود و نصاری میبینید که پس از اسلام نوشته اند. در حالی که مسلمین از این شهادت ها بر ضد ایشان و برای اثبات بشارت فاران استفاده میکردند ؛ گاه گفته میشود که اینان تحت تاثیر مسلمین چنین گفته اند!❗️اما آیا ممکن است علمای بزرگ مسیحی و یهودی هم با مسلمین تبانی کرده باشند تا محل فاران را تغییر دهند؟ اتفاقا در چنین شرایطی انگیزه برای انکار بالا میرود نه همراهی!
🔸گزارش افتیشیوس که با نام سعید بن طریق شناخته می شود مورخ مسیحی و زعیم مسیحیان مصر در قرن چهارم هجری
گفتیم که محل سکونت اسماعیل ع در نگاه توراتی ، فاران است ، این مورخ مسیحی میگوید هاجر و اسماعیل به سوی یمن و یثرب رفتند. یعنی فاران را منطقه بین یمن و یثرب میداند که همان مکه و حجاز باشد و باید بدانیم که ابن بطریق ، این کتاب را برای برادرش نوشته است نه برای مسلمین!
کتاب التاریخ المجموع ، ص ۲۲
🔸ترجمه عربی تورات سامریه
یکی از فرقه های آیین موسی ع ، فرقه سامریه است که البته ارتباطی با شخص سامری در قرآن ندارد ؛ در برخی نسخه های ترجمه تورات سامری ، به جای فاران ، کلمه حجاز را قرار دادهاند. چون فاران در نظر عالم مترجم سامری مذهب ، همان حجاز بوده است
یعنی هنگام یادکرد از محل سکونت اسماعیل ع آن را حجاز خوانده و هنگام ترجمه بشارت موسی ع نیز به جای فاران از کلمه حجاز استفاده کرده است.
به پاورقی توجه شود
در بیان اختلاف نسخه ها درباره برخی نسخهها به این اشاره شده که در آن نقاط ، حجاز نوشته شده است تحقیق و مقدمه این کتاب هم از یک مسیحی با نام حسیب شحاده است
🔸سخن سعدیا گائون ، از پیشوایان و علمای بزرگ یهود
او یک ترجمه تفسیری بر تورات نوشته است. در ترجمه تفسیری ، مترجم حق دارد برای رساندن معنا از عین لفظ عبور کند. مثال اگر در متن قدیمی کلمه بابل باشد. مترجم به جای بابل مینویسد: «جنوب عراق» چون این دو محدوده منطبق هستند
سعدیا گائون در ترجمه کتاب پیدایش ، باب ۱۶ بند ۷ میگوید هاجر گریخت و فرشته الهی او را بر چشمه ای یافت که در طریق سنگ حجاز قرار دارد. صفحه ۱۱۰
سنگ حجاز در اینجا اشاره به کعبه یا حجرالاسود دارد؛
🔸گواهی ابن عزرا از مفسرین معروف یهود که در قرن ۱۲م میزیست
ابن عزرا هم تفسیری بر تورات دارد. او در بیان چشمهٔ آبی که حضرت هاجر به آنجا رفتند میگوید: این چشمه همان چاه زیموم است که اسماعیلیان در آنجا سالانه مراسم دارند، مشخص است که این مفسر یهودی به زمزم و مراسم #حج اشاره دارد
در این سایت معتبر مسیحی میبینیم که توضیح دادهاند منظور ابن عزرا از زیموم
، همان زمزم است :
https://biblehub.com/commentaries/genesis/16-14.htm
در تورات ، دو مرتبه به صورت متفاوت ، داستان رفتن حضرت هاجر را بیان کردهاند
⁉️❔ممکن است گفته شود که ابن عزرا و سعدیا بن گائون ، دارند درباره مرتبه اول سخن میگویند نه مرتبه دوم که با فرزندش در فاران ساکن شد
✅ پاسخ : تورات کنونی از جمع چند متن پیشین تشکیل شده است. دو منبع از منابع تورات ، منبع الوهیمی و یهوه ای نام دارند که در متن توراتی ترکیب شده اند. برای همین در اسفار تورات ، گاهی یک واقعه به دو شکل روایت میشود با تفاوت در تفاصیل این دو مورد هم همین گونه است و محل هجرت حضرت هاجر در هر دو مرتبه ، یکی است
چنانکه در این ترجمه مسیحی در پاورقی تصریح شده دو روایت به یک ماجرا مربوط هستند. یکی مربوط به متن یهوه ای است و دیگری مربوط به متن الوهیمی
پاورقی صفحه ۹۷ و ۹۸ مطالعه شود
الترجمه الرهبانیه الیسوعیه نشر دار الشرق بیروت ، پاورقی ص۹۷ و ۹۸ مطالعه شود.
(اسکنها در ادامه)
@borrhan
🟨 ظهور کامل نور وحی در فاران
✅ اثبات بشارت تورات درباره ظهور اسلام از حجاز
┄┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄
#قسمت_سیزدهم
🔻یک گواهی مقارن با عصر ظهور اسلام
سبئوس مورخ و اسقف ارمنی که معاصر با دوران صحابه بوده ، از فصل۴۲ کتابش همانگونه که در اسکن میبینید به بعد گزارشاتی از ظهور اسلام و #فتوحات اعراب دارد ؛ او پس از توصیف رسول الله هنگام توصیف حرکت اعراب از سرزمینشان برای فتح مصر و ایران و شام میگوید طوایف اسماعیلی از صحرای فاران به راه افتادند و با قوای روم درگیر شدند و طبیعتا گزارش یک اسقف مسیحی و مورخ که معاصر با وقایع بوده بسیار اهمیت دارد؛ احتمال خطا در چنین زمینه ای بسیار پایین است. اعراب ، امت بزرگی بودند که مصر و ایران و ... را تسخیر کردند. نه اینکه ساکن در صحرای کوچکی از مصر باشند آنان از حجاز و عربستان به راه افتادند که این اسقف ، آن را فاران نامیده ؛ خطا در چنین زمینه ای مانند این است که ما استان خراسان را با استان گرگان یا سیستان اشتباه بگیریم!!
یا کشور عربستان را با کشور مصر اشتباه بگیریم! این با تعداد سربازان فلان لشکر و جزئیات فلان ماجرا متفاوت بوده و از خطوط محوری واقعه است
🔻اما اسناد مربوط به بعد از گسترش اسلام
در اینجا اسنادی از یهود و نصاری میبینید که پس از اسلام نوشته اند. در حالی که مسلمین از این شهادت ها بر ضد ایشان و برای اثبات بشارت فاران استفاده میکردند ؛ گاه گفته میشود که اینان تحت تاثیر مسلمین چنین گفته اند!❗️اما آیا ممکن است علمای بزرگ مسیحی و یهودی هم با مسلمین تبانی کرده باشند تا محل فاران را تغییر دهند؟ اتفاقا در چنین شرایطی انگیزه برای انکار بالا میرود نه همراهی!
🔸گزارش افتیشیوس که با نام سعید بن طریق شناخته می شود مورخ مسیحی و زعیم مسیحیان مصر در قرن چهارم هجری
گفتیم که محل سکونت اسماعیل ع در نگاه توراتی ، فاران است ، این مورخ مسیحی میگوید هاجر و اسماعیل به سوی یمن و یثرب رفتند. یعنی فاران را منطقه بین یمن و یثرب میداند که همان مکه و حجاز باشد و باید بدانیم که ابن بطریق ، این کتاب را برای برادرش نوشته است نه برای مسلمین!
کتاب التاریخ المجموع ، ص ۲۲
🔸ترجمه عربی تورات سامریه
یکی از فرقه های آیین موسی ع ، فرقه سامریه است که البته ارتباطی با شخص سامری در قرآن ندارد ؛ در برخی نسخه های ترجمه تورات سامری ، به جای فاران ، کلمه حجاز را قرار دادهاند. چون فاران در نظر عالم مترجم سامری مذهب ، همان حجاز بوده است
یعنی هنگام یادکرد از محل سکونت اسماعیل ع آن را حجاز خوانده و هنگام ترجمه بشارت موسی ع نیز به جای فاران از کلمه حجاز استفاده کرده است.
به پاورقی توجه شود
در بیان اختلاف نسخه ها درباره برخی نسخهها به این اشاره شده که در آن نقاط ، حجاز نوشته شده است تحقیق و مقدمه این کتاب هم از یک مسیحی با نام حسیب شحاده است
🔸سخن سعدیا گائون ، از پیشوایان و علمای بزرگ یهود
او یک ترجمه تفسیری بر تورات نوشته است. در ترجمه تفسیری ، مترجم حق دارد برای رساندن معنا از عین لفظ عبور کند. مثال اگر در متن قدیمی کلمه بابل باشد. مترجم به جای بابل مینویسد: «جنوب عراق» چون این دو محدوده منطبق هستند
سعدیا گائون در ترجمه کتاب پیدایش ، باب ۱۶ بند ۷ میگوید هاجر گریخت و فرشته الهی او را بر چشمه ای یافت که در طریق سنگ حجاز قرار دارد. صفحه ۱۱۰
سنگ حجاز در اینجا اشاره به کعبه یا حجرالاسود دارد؛
🔸گواهی ابن عزرا از مفسرین معروف یهود که در قرن ۱۲م میزیست
ابن عزرا هم تفسیری بر تورات دارد. او در بیان چشمهٔ آبی که حضرت هاجر به آنجا رفتند میگوید: این چشمه همان چاه زیموم است که اسماعیلیان در آنجا سالانه مراسم دارند، مشخص است که این مفسر یهودی به زمزم و مراسم #حج اشاره دارد
در این سایت معتبر مسیحی میبینیم که توضیح دادهاند منظور ابن عزرا از زیموم
، همان زمزم است :
https://biblehub.com/commentaries/genesis/16-14.htm
در تورات ، دو مرتبه به صورت متفاوت ، داستان رفتن حضرت هاجر را بیان کردهاند
⁉️❔ممکن است گفته شود که ابن عزرا و سعدیا بن گائون ، دارند درباره مرتبه اول سخن میگویند نه مرتبه دوم که با فرزندش در فاران ساکن شد
✅ پاسخ : تورات کنونی از جمع چند متن پیشین تشکیل شده است. دو منبع از منابع تورات ، منبع الوهیمی و یهوه ای نام دارند که در متن توراتی ترکیب شده اند. برای همین در اسفار تورات ، گاهی یک واقعه به دو شکل روایت میشود با تفاوت در تفاصیل این دو مورد هم همین گونه است و محل هجرت حضرت هاجر در هر دو مرتبه ، یکی است
چنانکه در این ترجمه مسیحی در پاورقی تصریح شده دو روایت به یک ماجرا مربوط هستند. یکی مربوط به متن یهوه ای است و دیگری مربوط به متن الوهیمی
پاورقی صفحه ۹۷ و ۹۸ مطالعه شود
الترجمه الرهبانیه الیسوعیه نشر دار الشرق بیروت ، پاورقی ص۹۷ و ۹۸ مطالعه شود.
(اسکنها در ادامه)
@borrhan
Telegram
attach 📎