Forwarded from اتچ بات
#فریضهء_شهادت_ثالثه
✅ آیه #میثاق_غدیر و ادای شهادت ثالثه به عنوان بخشی از واقعه #غدیر
قسمت دهم
➖➖➖➖💟➖➖
📖وَاذْكُرُوا نِعْمَةَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ وَمِيثَاقَهُ الَّذِي وَاثَقَكُمْ بِهِ إِذْ قُلْتُمْ سَمِعْنَا وَأَطَعْنَا ۖ وَاتَّقُوا اللَّهَ ۚ إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ بِذَاتِ الصُّدُورِ
📖و ذکر کنید نعمت خدا را بر خودتان و میثاق او را، میثاقی را که او آن را با شما در زمانی مواثقه کرده است که شما گفتید: ما شنیدیم و اطاعت کردیم؛ و تقوای خدا را پیشه کنید. به درستی که خدا کاملا آگاه است به آنچه به پنهانِ سینهها تعلق دارد.
{۷/مائده}
==============
به بررسی #مقطع_اول این آیه میپردازیم:
🔅 وَاذْكُرُوا نِعْمَةَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ
در تکمله بحث به برخی دیگر از ویژگیهای>> #نعمت اشاره میکنیم.
👈 نعمت آیه #میثاق_غدیر برای مومنان، نعمتی #همگانی است؛ این نعمت ، که بهرهمندی از آن برای مومنین در ضمن یک واقعه عملی که خدا آن را با عبارت ᐸسَمِعنا وَ أطَعنا> معرفی کرده، آغاز شد ، نعمتی است که بر تمام مومنان در تمام طول حیاتشان و تا ابد جریان دارد.
👈 جریان این #نعمت بر مومنان به #ذکر کردن آنان #وابستگی تام دارد.
چرا که بر اساس آیه، مومنین به #سمع و #طاعت مطلق متعهد شدهاند.
ᐸᐸاذکروا>> امر خداست و مومنان باید هم این نعمت ویژهء خدا را ذکر کنند و هم میثاق خاص او را.
👈 #ذکرِزبانی بخشی از وظیفه مکلف در مورد نعمتهایی است که به #ذکر آنها فرمان داده شده و یکی از بهرههای ذکر زبانی ، آگاه سازی دیگران از این نعمتهای ویژه خداست.
و این ذکر زبانی ، در حکم تذکر و تذکری روی تذکر است که این خود، سبب میشود مکلفان در خصوص مسئولیتی که در قبال این نعمت دارند کوشاتر از گذشته گردند:
در سوره اعلی آیات ۹و۱۰ چنین میخوانیم:
📖 فَذَكِّرْ إِنْ نَفَعَتِ الذِّكْرى *سَيَذَّكَّرُ مَنْ يَخْشى
📖 پس اگر چنانچه ذکری بهره داشته باشد تو آن را برای دیگران #ذکر کن * به زودی هر آنکه خشیت را همراهِ همیشگی خودش کرده است، #متذکر میشود.
#ذکر در جامعه مومنین به #مذاکره منتهی میشود و مذاکره این نعمت ویژه به تعهد بیشتر نسبت به آن و در نهایت به ادای بهتر حق آن منجر میشود..
⚠️ روشن است که خاموشی و بیتعهدی نسبت به نعمتی که در آیه مذکور است، سبب قطع جریان نعمت میشود و چنانچه فردی به این بیتعهدی تن دهد، با وجود جریان دائمی آن بر تمام مومنان، از آن بیبهره خواهد شد...
👈 باید توجه داشت که فرمان خدا در آیه #میثاق_غدیر و آیات دیگری از کتاب خدا،
#ذکر نعمت است نه #شکر نعمت.
و میان این دو فرمان تفاوتهای بسیاری است.
این در حالی است که #شکر این نعمت که ذکرش نیز #واجب شده، همانند هر نعمت دیگری واجب است.
و این مطلب عقلی،
فرمان خدا در قرآن کریم نیز هست.
(آیه ۱۱۴/نحل)
البته همه میدانند که #شکر نعمتهای خدا وظیفهای نیست که تنها با #الحمدلله گفتن و یا الفاظی مشابه، به انجام برسد، بلکه جاری ساختن این الفاظ بر زبان ، #اولین گام یا یکی از اولین گامهای انجام این وظیفه است.
⬇️ دقت کنید که #شکر هر نعمتی واجب است ولی #ذکر هر نعمتی #واجب نیست.و خداوند تنها #ذکر بعضی از نعمتها را واجب ساخته است. و این صدور فرمان به تنهایی گویای اهمیت ویژه این نعمت هاست.
〰〰〰〰〰〰
✅ شهادت به حقانیت و ولایت امیرمومنان علی علیه السلام میثاق خداست....
@borrhan
✅ آیه #میثاق_غدیر و ادای شهادت ثالثه به عنوان بخشی از واقعه #غدیر
قسمت دهم
➖➖➖➖💟➖➖
📖وَاذْكُرُوا نِعْمَةَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ وَمِيثَاقَهُ الَّذِي وَاثَقَكُمْ بِهِ إِذْ قُلْتُمْ سَمِعْنَا وَأَطَعْنَا ۖ وَاتَّقُوا اللَّهَ ۚ إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ بِذَاتِ الصُّدُورِ
📖و ذکر کنید نعمت خدا را بر خودتان و میثاق او را، میثاقی را که او آن را با شما در زمانی مواثقه کرده است که شما گفتید: ما شنیدیم و اطاعت کردیم؛ و تقوای خدا را پیشه کنید. به درستی که خدا کاملا آگاه است به آنچه به پنهانِ سینهها تعلق دارد.
{۷/مائده}
==============
به بررسی #مقطع_اول این آیه میپردازیم:
🔅 وَاذْكُرُوا نِعْمَةَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ
در تکمله بحث به برخی دیگر از ویژگیهای>> #نعمت اشاره میکنیم.
👈 نعمت آیه #میثاق_غدیر برای مومنان، نعمتی #همگانی است؛ این نعمت ، که بهرهمندی از آن برای مومنین در ضمن یک واقعه عملی که خدا آن را با عبارت ᐸسَمِعنا وَ أطَعنا> معرفی کرده، آغاز شد ، نعمتی است که بر تمام مومنان در تمام طول حیاتشان و تا ابد جریان دارد.
👈 جریان این #نعمت بر مومنان به #ذکر کردن آنان #وابستگی تام دارد.
چرا که بر اساس آیه، مومنین به #سمع و #طاعت مطلق متعهد شدهاند.
ᐸᐸاذکروا>> امر خداست و مومنان باید هم این نعمت ویژهء خدا را ذکر کنند و هم میثاق خاص او را.
👈 #ذکرِزبانی بخشی از وظیفه مکلف در مورد نعمتهایی است که به #ذکر آنها فرمان داده شده و یکی از بهرههای ذکر زبانی ، آگاه سازی دیگران از این نعمتهای ویژه خداست.
و این ذکر زبانی ، در حکم تذکر و تذکری روی تذکر است که این خود، سبب میشود مکلفان در خصوص مسئولیتی که در قبال این نعمت دارند کوشاتر از گذشته گردند:
در سوره اعلی آیات ۹و۱۰ چنین میخوانیم:
📖 فَذَكِّرْ إِنْ نَفَعَتِ الذِّكْرى *سَيَذَّكَّرُ مَنْ يَخْشى
📖 پس اگر چنانچه ذکری بهره داشته باشد تو آن را برای دیگران #ذکر کن * به زودی هر آنکه خشیت را همراهِ همیشگی خودش کرده است، #متذکر میشود.
#ذکر در جامعه مومنین به #مذاکره منتهی میشود و مذاکره این نعمت ویژه به تعهد بیشتر نسبت به آن و در نهایت به ادای بهتر حق آن منجر میشود..
⚠️ روشن است که خاموشی و بیتعهدی نسبت به نعمتی که در آیه مذکور است، سبب قطع جریان نعمت میشود و چنانچه فردی به این بیتعهدی تن دهد، با وجود جریان دائمی آن بر تمام مومنان، از آن بیبهره خواهد شد...
👈 باید توجه داشت که فرمان خدا در آیه #میثاق_غدیر و آیات دیگری از کتاب خدا،
#ذکر نعمت است نه #شکر نعمت.
و میان این دو فرمان تفاوتهای بسیاری است.
این در حالی است که #شکر این نعمت که ذکرش نیز #واجب شده، همانند هر نعمت دیگری واجب است.
و این مطلب عقلی،
فرمان خدا در قرآن کریم نیز هست.
(آیه ۱۱۴/نحل)
البته همه میدانند که #شکر نعمتهای خدا وظیفهای نیست که تنها با #الحمدلله گفتن و یا الفاظی مشابه، به انجام برسد، بلکه جاری ساختن این الفاظ بر زبان ، #اولین گام یا یکی از اولین گامهای انجام این وظیفه است.
⬇️ دقت کنید که #شکر هر نعمتی واجب است ولی #ذکر هر نعمتی #واجب نیست.و خداوند تنها #ذکر بعضی از نعمتها را واجب ساخته است. و این صدور فرمان به تنهایی گویای اهمیت ویژه این نعمت هاست.
〰〰〰〰〰〰
✅ شهادت به حقانیت و ولایت امیرمومنان علی علیه السلام میثاق خداست....
@borrhan
Telegram
attach 📎
#باید_بدانیم
💡مطلبی که کمتر شنیدهاید!
✅ اتمام حجت رسول خدا صلی الله علیه و آله با ابوبکر پس از غصب خلافت و #شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها
📌 زمان : بیش از سه ماه پس از شهادت رسول خدا صلی الله علیه و آله
📌 مکان : در مسیر محلهء بنی نجّار ، باغ های اطراف مدینه
〰〰▪️▪️〰〰〰〰〰
مدتی است که از #شهادت بانوی دو سرا ، حضرت فاطمهء زهرا سلام الله علیها میگذرد ؛
در پی این ماجرا ، امیرمؤمنان علیهالسلام بیش از پیش از سقیفه گران فاصله میگیرند و به خصوص با شخص خلیفه و اطرافیان نزدیک او به سردی برخورد مینمایند .
از سوی دیگر، ابوبکر که میخواهد خلافت و نقش رهبری خویش را در بین اطرافیانش حفظ کند ، در تلاش است باب آشتی با امیرالمؤمنین علیه السلام را باز نماید ؛
به همین جهت ، در زمان مناسب هنگامی که امیرالمؤمنین علیه السلام در باغ های اطراف مدینه هستند ، ابوبکر خود را به آن حضرت می رساند و با ایشان دست می دهد و چنین سخن آغاز میکند :
❌ ای ابالحسن ! به خدا سوگند من به ارادهء خودم ، خلافت را به دست نگرفتم ؛ این مسلمانان بودند که بر این مطلب اصرار و اجتماع داشتند ؛ من نیز نتوانستم با آنان مخالفت کنم ؛ چرا که پیامبر فرموده اند : امت من بر گمراهی اجتماع نکنند❗️
امیرالمؤمنین علیه السلام فرمودند :
💠 ای ابوبکر ، امت پیامبر کسانی هستند که پس از وفات پیامبر خدا از او اطاعت نمایند ، به آنچه با پیامبر عهد کردهاند وفا کنند و آن را تغییر ندهند ؛
ابوبکر می گوید :
❌به خدا قسم ، هم اکنون اگر کسی که او را صادق و راستگو میدانم ، شهادت دهد که تو نسبت به امر خلافت لایق تری ، آن را به تو تسلیم میکنم.
امیرمؤمنان علیهالسلام فرمودند :
💠 ای ابوبکر ! آیا کسی را صادق تر از رسول خدا می شناسی ؟!
مگر پیامبر در روز #غدیر و پس از بازگشت از حجة الوداع ، شما را به بیعت با من فرا نخواند ؟!
شما بودید که گفتید : ای رسول خدا ، شنیدیم و اطاعت کردیم ، رسول خدا فرمود : خدا و رسول او ، بر مدعای شما شاهدند ؛ شما هم گفتید : خدا و رسول را بر این سخن شاهد می گیریم ؛ آن گاه عُمَر بر شانهء من زد و گفت :
گوارایت باد ای فرزند ابوطالب ، اکنون مولای من و مولای هر مسلمان شده ای.
ابوبکر گفت :
❌ به درستی چیزی را به یاد من آوردی که اگر رسول خدا آن را #متذکر میشد ، از او میشنیدم و اطاعت میکردم.
امیرالمؤمنین علیه السلام فرمودند :
💠 اگر اینک رسول خدا را ببینی و آن حضرت به تو بگویند که به تحقیق در حق من ستم نموده ای ، آیا از امر خلافت چشم پوشی می کنی و آن را به من واگذار میگذاری؟
ابوبکر متعجبانه می پرسد :
❌ آیا رسول خدا را پس از مرگش زنده ببینم و از او این جملهها را بشنوم؟!
امیرمؤمنان علیهالسلام فرمودند :
💠 آری ؛
...اینک ، ...امیرالمومنین علیه السلام به سوی مسجد قبا حرکت میکنند و ابوبکر ناخواسته و آشفته در پی آن حضرت ، راه میپیماید؛
با گذر از محلهء بنی نجّار و ورود به مسجد قبا ، خلیفه ، ناگهان رسول خدا صلی الله علیه و آله را در محل #نماز میبیند و سخت خود را میبازد؛
رسول خدا صلی الله علیه و آله غضبناک ابوبکر را مخاطب قرار داده و میفرمایند :
🔸ای گمراهِ مفتون ، سرت را بلند کن...آیا تو نبودی که با علی #بیعت کردی و خدا و رسول را بر این مطلب شاهد گرفتی ؟
ابوبکر پریشان و به هم ریخته میگوید :
❌ آیا می توانم توبه کنم ؟ اگر این امر را به امیرمؤمنان تسلیم کنم ، آیا خداوند مرا عفو خواهد کرد ؟
رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمودند :
💠 آری ای ابوبکر ، من بر این مطلب ضامن تو هستم .
آن گاه رسول خدا از دیدگان غایب میشوند و ابوبکر متحیر بر جای میماند؛
👈👈 خلیفه در حالی که رنگ بر رخسار ندارد ، به دنبال امیرمؤمنان علیهالسلام از مسجد قبا خارج می شود تا به مسجد النبی وارد شده و بر سر منبر ، امر خلافت را به امیرمؤمنان علیهالسلام واگذار کند؛
حالِ ابوبکر به حدی دگرگون است که رهگذران با تعجب به چهرهء او مینگرند؛
اینک امیرمؤمنان علیهالسلام در مسجد النبی کنار منبر نشسته اند تا خلیفهء اول بالای منبر رود و تصمیم خویش را برای بازگرداندن خلافت به اطلاع عموم برساند ؛
ابوبکر به بهانهء تجدید وضو به بیرون از مسجد میرود و ماجرا را برای عمر بن خطاب شرح می دهد!
❗️لحظاتی چند نمی گذرد که عمر فرزند خطاب برای امیر مؤمنان پیام میآورد :
خلیفه از تصمیم خویش برای "بازگرداندن خلافت" منصرف شده است.
...تبسم امیرمؤمنان علیهالسلام تلخ ترین پایان برای این حکایت است.
📗📙 بحارالانوار ۳۶/۲۹
🔗 #معجزات_الائمه #تبریک
#حدیث_غدیر #روابط #ده_اشاره_به_پیام_غدیر [11]
➖➖➖➖➖➖➖
🆔 کانال برهان و نقل روایات ناب
@borrhan
💡مطلبی که کمتر شنیدهاید!
✅ اتمام حجت رسول خدا صلی الله علیه و آله با ابوبکر پس از غصب خلافت و #شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها
📌 زمان : بیش از سه ماه پس از شهادت رسول خدا صلی الله علیه و آله
📌 مکان : در مسیر محلهء بنی نجّار ، باغ های اطراف مدینه
〰〰▪️▪️〰〰〰〰〰
مدتی است که از #شهادت بانوی دو سرا ، حضرت فاطمهء زهرا سلام الله علیها میگذرد ؛
در پی این ماجرا ، امیرمؤمنان علیهالسلام بیش از پیش از سقیفه گران فاصله میگیرند و به خصوص با شخص خلیفه و اطرافیان نزدیک او به سردی برخورد مینمایند .
از سوی دیگر، ابوبکر که میخواهد خلافت و نقش رهبری خویش را در بین اطرافیانش حفظ کند ، در تلاش است باب آشتی با امیرالمؤمنین علیه السلام را باز نماید ؛
به همین جهت ، در زمان مناسب هنگامی که امیرالمؤمنین علیه السلام در باغ های اطراف مدینه هستند ، ابوبکر خود را به آن حضرت می رساند و با ایشان دست می دهد و چنین سخن آغاز میکند :
❌ ای ابالحسن ! به خدا سوگند من به ارادهء خودم ، خلافت را به دست نگرفتم ؛ این مسلمانان بودند که بر این مطلب اصرار و اجتماع داشتند ؛ من نیز نتوانستم با آنان مخالفت کنم ؛ چرا که پیامبر فرموده اند : امت من بر گمراهی اجتماع نکنند❗️
امیرالمؤمنین علیه السلام فرمودند :
💠 ای ابوبکر ، امت پیامبر کسانی هستند که پس از وفات پیامبر خدا از او اطاعت نمایند ، به آنچه با پیامبر عهد کردهاند وفا کنند و آن را تغییر ندهند ؛
ابوبکر می گوید :
❌به خدا قسم ، هم اکنون اگر کسی که او را صادق و راستگو میدانم ، شهادت دهد که تو نسبت به امر خلافت لایق تری ، آن را به تو تسلیم میکنم.
امیرمؤمنان علیهالسلام فرمودند :
💠 ای ابوبکر ! آیا کسی را صادق تر از رسول خدا می شناسی ؟!
مگر پیامبر در روز #غدیر و پس از بازگشت از حجة الوداع ، شما را به بیعت با من فرا نخواند ؟!
شما بودید که گفتید : ای رسول خدا ، شنیدیم و اطاعت کردیم ، رسول خدا فرمود : خدا و رسول او ، بر مدعای شما شاهدند ؛ شما هم گفتید : خدا و رسول را بر این سخن شاهد می گیریم ؛ آن گاه عُمَر بر شانهء من زد و گفت :
گوارایت باد ای فرزند ابوطالب ، اکنون مولای من و مولای هر مسلمان شده ای.
ابوبکر گفت :
❌ به درستی چیزی را به یاد من آوردی که اگر رسول خدا آن را #متذکر میشد ، از او میشنیدم و اطاعت میکردم.
امیرالمؤمنین علیه السلام فرمودند :
💠 اگر اینک رسول خدا را ببینی و آن حضرت به تو بگویند که به تحقیق در حق من ستم نموده ای ، آیا از امر خلافت چشم پوشی می کنی و آن را به من واگذار میگذاری؟
ابوبکر متعجبانه می پرسد :
❌ آیا رسول خدا را پس از مرگش زنده ببینم و از او این جملهها را بشنوم؟!
امیرمؤمنان علیهالسلام فرمودند :
💠 آری ؛
...اینک ، ...امیرالمومنین علیه السلام به سوی مسجد قبا حرکت میکنند و ابوبکر ناخواسته و آشفته در پی آن حضرت ، راه میپیماید؛
با گذر از محلهء بنی نجّار و ورود به مسجد قبا ، خلیفه ، ناگهان رسول خدا صلی الله علیه و آله را در محل #نماز میبیند و سخت خود را میبازد؛
رسول خدا صلی الله علیه و آله غضبناک ابوبکر را مخاطب قرار داده و میفرمایند :
🔸ای گمراهِ مفتون ، سرت را بلند کن...آیا تو نبودی که با علی #بیعت کردی و خدا و رسول را بر این مطلب شاهد گرفتی ؟
ابوبکر پریشان و به هم ریخته میگوید :
❌ آیا می توانم توبه کنم ؟ اگر این امر را به امیرمؤمنان تسلیم کنم ، آیا خداوند مرا عفو خواهد کرد ؟
رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمودند :
💠 آری ای ابوبکر ، من بر این مطلب ضامن تو هستم .
آن گاه رسول خدا از دیدگان غایب میشوند و ابوبکر متحیر بر جای میماند؛
👈👈 خلیفه در حالی که رنگ بر رخسار ندارد ، به دنبال امیرمؤمنان علیهالسلام از مسجد قبا خارج می شود تا به مسجد النبی وارد شده و بر سر منبر ، امر خلافت را به امیرمؤمنان علیهالسلام واگذار کند؛
حالِ ابوبکر به حدی دگرگون است که رهگذران با تعجب به چهرهء او مینگرند؛
اینک امیرمؤمنان علیهالسلام در مسجد النبی کنار منبر نشسته اند تا خلیفهء اول بالای منبر رود و تصمیم خویش را برای بازگرداندن خلافت به اطلاع عموم برساند ؛
ابوبکر به بهانهء تجدید وضو به بیرون از مسجد میرود و ماجرا را برای عمر بن خطاب شرح می دهد!
❗️لحظاتی چند نمی گذرد که عمر فرزند خطاب برای امیر مؤمنان پیام میآورد :
خلیفه از تصمیم خویش برای "بازگرداندن خلافت" منصرف شده است.
...تبسم امیرمؤمنان علیهالسلام تلخ ترین پایان برای این حکایت است.
📗📙 بحارالانوار ۳۶/۲۹
🔗 #معجزات_الائمه #تبریک
#حدیث_غدیر #روابط #ده_اشاره_به_پیام_غدیر [11]
➖➖➖➖➖➖➖
🆔 کانال برهان و نقل روایات ناب
@borrhan
Telegram
کانال برهان
مطلبی که کمتر شنیدهاید:
☑️ احتجاج رسول خدا صلی الله علیه و آله به بیعت روز غدیر با ابوبکر ، #پس از غصب خلافت و #پس از شهادت صدیقه طاهره سلام الله علیها
توضیحات↓↓↓↓↓↓
https://t.me/borrhan/45907
ماجرایی مشابه:
https://t.me/borrhan/49732
☑️ احتجاج رسول خدا صلی الله علیه و آله به بیعت روز غدیر با ابوبکر ، #پس از غصب خلافت و #پس از شهادت صدیقه طاهره سلام الله علیها
توضیحات↓↓↓↓↓↓
https://t.me/borrhan/45907
ماجرایی مشابه:
https://t.me/borrhan/49732