#ضرورت_معرفت_امام (۴۱)
#شهادت_ثالثه (۷۷)
✅ منکر امام علیه السلام مسلمانِ کافراست
┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄
#قسمت_چهل_و_یکم
🔻با توجه به مبحث پیشین نمیتوان گفت که «چون شـیعیان، منکران ائمه و ناقضان اقوالشان را کافر و غیر مسلمان نمیدانند، پس ولایت و امامت جزیی از اجزاي قطعی ایمان محسوب نمیشود و الا انکار آن به الحاد و ارتداد میکشید».
←آري؛ شـیعیان، منکران ائمه علیهم السلام را مسـلمان میداننـد ولی در عین حـال ایشان را کافر میشـمارند. این کفر در برابر ایمان است نه اسـلام. کفری که ضـد اسـلام باشـد، باعث الحاد و ارتـداد میشود؛ ولی کفري که ضّد ایمان است میتواند با اسلام جمع شود.
بنـابراین مسـلمان ممکن است کـافر باشـد ولی این کفر موجب الحاد و ارتـداد نمیشود. پس در عین حال که امامت جزیی از اجزاي قطعی ایمان- بلکه اصل و روح آن- است، اما انکار آن، اگر باحفظ ظاهر اسـلام باشد، فرد را از شـمول احکام اسلام خارج نمیسازد.
رسولخدا میفرمایند:
💠 حَدَّثَنِي جَبْرَئِيلُ عَنْ رَبِّ الْعِزَّةِ جَلَّ جَلَالُهُ أَنَّهُ قَالَ مَنْ عَلِمَ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنَا وَحْدِي وَ أَنَّ مُحَمَّداً عَبْدِي وَ رَسُولِي وَ أَنَّ عَلِيَّ بْنَ أَبِي طَالِبٍ خَلِيفَتِي وَ أَنَّ الْأَئِمَّةَ مِنْ وُلْدِهِ حُجَجِي أُدْخِلُهُ الْجَنَّةَ بِرَحْمَتِي وَ نَجَّيْتُهُ مِنَ النَّارِ بِعَفْوِي وَ أَبَحْتُ لَهُ جِوَارِي وَ أَوْجَبْتُ لَهُ كَرَامَتِي وَ أَتْمَمْتُ عَلَيْهِ نِعْمَتِي وَ جَعَلْتُهُ مِنْ خَاصَّتِي وَ خَالِصَتِي إِنْ نَادَانِي لَبَّيْتُهُ وَ إِنْ دَعَانِي أَجَبْتُهُ وَ إِنْ سَأَلَنِي أَعْطَيْتُهُ وَ إِنْ سَكَتَ ابْتَدَأْتُهُ وَ إِنْ أَسَاءَ رَحِمْتُهُ وَ إِنْ فَرَّ مِنِّي دَعَوْتُهُ وَ إِنْ رَجَعَ إِلَيَّ قَبِلْتُهُ وَ إِنْ قَرَعَ بَابِي فَتَحْتُهُ وَ مَنْ لَمْ يَشْهَدْ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنَا وَحْدِي أَوْ شَهِدَ بِذَلِكَ وَ لَمْ يَشْهَدْ أَ نَّ مُحَمَّداً عَبْدِي وَ رَسُولِي أَوْ شَهِدَ بِذَلِكَ وَ لَمْ يَشْهَدْ أَنَّ عَلِيَّ بْنَ أَبِي طَالِبٍ خَلِيفَتِي أَوْ شَهِدَ بِذَلِكَ وَ لَمْ يَشْهَدْ أَنَّ الْأَئِمَّةَ مِنْ وُلْدِهِ حُجَجِي فَقَدْ جَحَدَ نِعْمَتِي وَ صَغَّرَ عَظَمَتِي وَ كَفَرَ بِآيَاتِي وَ كُتُبِي إِنْ قَصَدَنِي حَجَبْتُهُ وَ إِنْ سَأَلَنِي حَرَمْتُهُ وَ إِنْ نَادَانِي لَمْ أَسْمَعْ نِدَاءَهُ وَ إِنْ دَعَانِي لَمْأَسْتَجِبْ دُعَاءَهُ وَ إِنْ رَجَانِي خَيَّبْتُهُ وَ ذَلِكَ جَزَاؤُهُ مِنِّي وَ ما أَنَا بِظَلَّامٍ لِلْعَبِيدِ
#ترجمه : «جبرئیل از طرف پروردگار عزت برایم حدیث کرد که خدا فرمود: کسـیکه تنها مرا شاسـته بندگی بداند و محمد را بنده و رسول من بداند و علی بن ابی طالب را خلیفه من بداند و پیشوایان از فرزندان او را حّجت هاي من بداند،←او را به سـبب رحمت خویش وارد بهشت میسازم،←و به سبب عفو و بخشایش خود از آتش نجـاتش میدهم،←و به او اجازه میدهم تا در جوارم باشـد،←و کرامت خود را برایش حتمی میسازم،←و نعمت خود را بر او به اتمام میرسانم،←و او را از خواص و برگزیدگانم قرار میدهم. (به طوريکه)←اگر مرا صدا زند، جوابش را میدهم.←و اگر مرا بخوانـد، اجابتش میکنم.←و اگر از من درخواستی نماید، خواسـته اش را روا میدارم.←و اگر سـکوت کند(و نخواهد)،خودم ابتـدا به نعمت میکنم.←و اگر بـدي کنـد، او را مـورد رحمتش قرار میدهم.←و اگر از نزد من فرارکنـد، خودم او را صـدا میزنم.←و اگر به سویم برگردد، او را میپذیرم.←و اگر دَرِ مرا بکوبد، آنرا به رویش میگشایم. و کسـی که در الوهیت من قائل به توحیـد نباشـد، یا توحیـد را قبول داشـته باشـد ولی به اینکه محمد و رسول من اسـت شهادت ندهـد، یا به این هم شـهادت دهـد اما به اینکه علی بن ابیطالب خلیفه من است شـهادت ندهد، یا به این هم شـهادت دهد اما به اینکه پیشوایان از فرزنـدان او حّجتهاي من هسـتند شـهادت ندهد،←←چنین کسـی نعمت مرا انکار کرده، و عظمت مرا کوچک شـمرده، و به آیات و کتابهاي من کفر ورزیـده است. (بنابراین)←اگر مرا قصـد کند، او را از خود محجوب میکنم. و اگر از من درخواست کند، محرومش می سازم. و اگر مراصدا زند، صدایش را نشـنیده میگیرم. و اگر مرا بخواند، پاسـخش را نمیدهم. و اگر به من امید بندد، امیدش را ناامید میکنم. و این سزاي اوست از جانب من. و من ظلم کننده به بندگان نیستم.»
🔸ملاحظه میشود که منکر ولایت ائمه علیهم السلام هیـچ شأن و منزلتی در پیشـگاه خـداي متعال نـدارد و اعتقاد به توحیـد و نبوت و حتی امامت امیرمؤمنان اگر با انکار سایر ائمه علیهم السلام همراه باشد، سبب جلب عنایت الهی نمیشود.
و مطـابق آنچه گـذشت همه خیرات و برکات فقط و فقط با قبول ولایت همه امامان علیهمالسلام به دست میآیـد و حـدیث فوق گوشه اي از نعمات الهی را براي اهل ولایت و معرفت ائمه علیهمالسلام بیان میکند.
📔کمال الدین ب۲۴ ح۳
➖➖➖➖
@borrhan
#شهادت_ثالثه (۷۷)
✅ منکر امام علیه السلام مسلمانِ کافراست
┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄
#قسمت_چهل_و_یکم
🔻با توجه به مبحث پیشین نمیتوان گفت که «چون شـیعیان، منکران ائمه و ناقضان اقوالشان را کافر و غیر مسلمان نمیدانند، پس ولایت و امامت جزیی از اجزاي قطعی ایمان محسوب نمیشود و الا انکار آن به الحاد و ارتداد میکشید».
←آري؛ شـیعیان، منکران ائمه علیهم السلام را مسـلمان میداننـد ولی در عین حـال ایشان را کافر میشـمارند. این کفر در برابر ایمان است نه اسـلام. کفری که ضـد اسـلام باشـد، باعث الحاد و ارتـداد میشود؛ ولی کفري که ضّد ایمان است میتواند با اسلام جمع شود.
بنـابراین مسـلمان ممکن است کـافر باشـد ولی این کفر موجب الحاد و ارتـداد نمیشود. پس در عین حال که امامت جزیی از اجزاي قطعی ایمان- بلکه اصل و روح آن- است، اما انکار آن، اگر باحفظ ظاهر اسـلام باشد، فرد را از شـمول احکام اسلام خارج نمیسازد.
رسولخدا میفرمایند:
💠 حَدَّثَنِي جَبْرَئِيلُ عَنْ رَبِّ الْعِزَّةِ جَلَّ جَلَالُهُ أَنَّهُ قَالَ مَنْ عَلِمَ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنَا وَحْدِي وَ أَنَّ مُحَمَّداً عَبْدِي وَ رَسُولِي وَ أَنَّ عَلِيَّ بْنَ أَبِي طَالِبٍ خَلِيفَتِي وَ أَنَّ الْأَئِمَّةَ مِنْ وُلْدِهِ حُجَجِي أُدْخِلُهُ الْجَنَّةَ بِرَحْمَتِي وَ نَجَّيْتُهُ مِنَ النَّارِ بِعَفْوِي وَ أَبَحْتُ لَهُ جِوَارِي وَ أَوْجَبْتُ لَهُ كَرَامَتِي وَ أَتْمَمْتُ عَلَيْهِ نِعْمَتِي وَ جَعَلْتُهُ مِنْ خَاصَّتِي وَ خَالِصَتِي إِنْ نَادَانِي لَبَّيْتُهُ وَ إِنْ دَعَانِي أَجَبْتُهُ وَ إِنْ سَأَلَنِي أَعْطَيْتُهُ وَ إِنْ سَكَتَ ابْتَدَأْتُهُ وَ إِنْ أَسَاءَ رَحِمْتُهُ وَ إِنْ فَرَّ مِنِّي دَعَوْتُهُ وَ إِنْ رَجَعَ إِلَيَّ قَبِلْتُهُ وَ إِنْ قَرَعَ بَابِي فَتَحْتُهُ وَ مَنْ لَمْ يَشْهَدْ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنَا وَحْدِي أَوْ شَهِدَ بِذَلِكَ وَ لَمْ يَشْهَدْ أَ نَّ مُحَمَّداً عَبْدِي وَ رَسُولِي أَوْ شَهِدَ بِذَلِكَ وَ لَمْ يَشْهَدْ أَنَّ عَلِيَّ بْنَ أَبِي طَالِبٍ خَلِيفَتِي أَوْ شَهِدَ بِذَلِكَ وَ لَمْ يَشْهَدْ أَنَّ الْأَئِمَّةَ مِنْ وُلْدِهِ حُجَجِي فَقَدْ جَحَدَ نِعْمَتِي وَ صَغَّرَ عَظَمَتِي وَ كَفَرَ بِآيَاتِي وَ كُتُبِي إِنْ قَصَدَنِي حَجَبْتُهُ وَ إِنْ سَأَلَنِي حَرَمْتُهُ وَ إِنْ نَادَانِي لَمْ أَسْمَعْ نِدَاءَهُ وَ إِنْ دَعَانِي لَمْأَسْتَجِبْ دُعَاءَهُ وَ إِنْ رَجَانِي خَيَّبْتُهُ وَ ذَلِكَ جَزَاؤُهُ مِنِّي وَ ما أَنَا بِظَلَّامٍ لِلْعَبِيدِ
#ترجمه : «جبرئیل از طرف پروردگار عزت برایم حدیث کرد که خدا فرمود: کسـیکه تنها مرا شاسـته بندگی بداند و محمد را بنده و رسول من بداند و علی بن ابی طالب را خلیفه من بداند و پیشوایان از فرزندان او را حّجت هاي من بداند،←او را به سـبب رحمت خویش وارد بهشت میسازم،←و به سبب عفو و بخشایش خود از آتش نجـاتش میدهم،←و به او اجازه میدهم تا در جوارم باشـد،←و کرامت خود را برایش حتمی میسازم،←و نعمت خود را بر او به اتمام میرسانم،←و او را از خواص و برگزیدگانم قرار میدهم. (به طوريکه)←اگر مرا صدا زند، جوابش را میدهم.←و اگر مرا بخوانـد، اجابتش میکنم.←و اگر از من درخواستی نماید، خواسـته اش را روا میدارم.←و اگر سـکوت کند(و نخواهد)،خودم ابتـدا به نعمت میکنم.←و اگر بـدي کنـد، او را مـورد رحمتش قرار میدهم.←و اگر از نزد من فرارکنـد، خودم او را صـدا میزنم.←و اگر به سویم برگردد، او را میپذیرم.←و اگر دَرِ مرا بکوبد، آنرا به رویش میگشایم. و کسـی که در الوهیت من قائل به توحیـد نباشـد، یا توحیـد را قبول داشـته باشـد ولی به اینکه محمد و رسول من اسـت شهادت ندهـد، یا به این هم شـهادت دهـد اما به اینکه علی بن ابیطالب خلیفه من است شـهادت ندهد، یا به این هم شـهادت دهد اما به اینکه پیشوایان از فرزنـدان او حّجتهاي من هسـتند شـهادت ندهد،←←چنین کسـی نعمت مرا انکار کرده، و عظمت مرا کوچک شـمرده، و به آیات و کتابهاي من کفر ورزیـده است. (بنابراین)←اگر مرا قصـد کند، او را از خود محجوب میکنم. و اگر از من درخواست کند، محرومش می سازم. و اگر مراصدا زند، صدایش را نشـنیده میگیرم. و اگر مرا بخواند، پاسـخش را نمیدهم. و اگر به من امید بندد، امیدش را ناامید میکنم. و این سزاي اوست از جانب من. و من ظلم کننده به بندگان نیستم.»
🔸ملاحظه میشود که منکر ولایت ائمه علیهم السلام هیـچ شأن و منزلتی در پیشـگاه خـداي متعال نـدارد و اعتقاد به توحیـد و نبوت و حتی امامت امیرمؤمنان اگر با انکار سایر ائمه علیهم السلام همراه باشد، سبب جلب عنایت الهی نمیشود.
و مطـابق آنچه گـذشت همه خیرات و برکات فقط و فقط با قبول ولایت همه امامان علیهمالسلام به دست میآیـد و حـدیث فوق گوشه اي از نعمات الهی را براي اهل ولایت و معرفت ائمه علیهمالسلام بیان میکند.
📔کمال الدین ب۲۴ ح۳
➖➖➖➖
@borrhan
Telegram
attach 📎