#ضرورت_معرفت_امام (۳۷)
#درس_های_توحید (۲۶۱) #تبری
#دوازده
✅ امام شناسی؛ تنها پایه خداشناسی
💡 با دقت بخوان!
┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄
#قسمت_سی_و_هفتم
🔻در بحث از معرفت خـدا، به این حقیقت اشاره شـدکه اعطاي معرفت از جانب خود خداست و انسان پس از معرفی او اگر آن معرفت را بپذیرد و تسـلیم شود، وظیفه خود را درباره معرفت خدا انجام داده است.چنین کسـی را میتوانیم خداشناس بدانیم.
و منظور از این تعبیر «خـداباور» بودن است نه کسـی که صـرفًا حقیقت برایش روشن شده باشد.←چه بسا حجت بر کسـی تمام شده و خـدا او را به معرفت خود رسانـده باشـد، اما تا وقتی تسـلیم آن نگشـته است به او خدا شـناس گفته نمیشود.
🔸خداشـناس یعنی کسـی کـه پس از نیـل بـه معرفـت، آنرا تصـدیق هم کرده باشـد و مـا در این بحث اصـطلاح «معرفت خـدا» را به عنـوان فعل اختیاري انسان به همین معنا به کار میبریم.
🔻تعریف خداشناسی صحیح
حال با توجه به این معنا، سـخن در این است که خداشناسـی بدون امام شناسـی امکان ندارد. و منظور از امام شناسـی هم، نظیر خداشناسـی، این است که←شـخص پس از معرفی امام علیهالسلام از جانب خدا آن را بپذیرد و #تسلیم شود و در حقیقت وظیفه خود را در باب معرفت امام انجام دهـد. چنین فردي را امام شـناس میگوییم.
🔚 پس امام شـناس یعنی معتقد به امام و کسـی که امامت ایشان را پذیرفته است.
اکنون میتوانیم تصدیق کنیم که خدا باوري بدون اعتقاد به امام امکان ندارد. زیرا اگر شـخص واقعًا تسـلیم خـدا و بنـده اوست، بایـد نسـبت به باب بندگی و تنها راهی که اوخود به عنوان عبادت خود پذیرفته است،حالت تسلیم و پذیرش داشته باشد.
امامت و ولایت بابی است که خداونـد براي بنـدگی خود بازکرده و عبادت را فقط از این طریق ممکن دانسـته است. لـذا نمیتوان پذیرفت که شخصـی ادعای معرفت خدا را داشـته باشد اما نسبت به این امر حالت تسلیم نداشته باشد.
کسی که خدا را به خدایی باور دارد، باید پیامبرش را هم به پیامبري و امامش را هم به امامت قبول داشـته باشد. وگرنه اگر در یکی از اینها تزلزل و تردید داشـته باشد، در حقیقت در خداشناسی تردید کرده و لذا معرفت خدا را ندارد.
بنابراین، معرفت امام علیه السلام لازمه لاینفک معرفت خدا میباشد.
ابوحمزه ثُمالی میگوید:
🔸 إنَّما يَعبُدُ اللّهَ مَن يَعرِفُ اللّهَ ، فَأمّا مَن لا يَعرِفُ اللّهَ ، فَانّما يَعبُدُهُ هكذا ضَلالاً .قلتُ : جُعِلتُ فداكُ ؛ فَما مَعرفَةُ اللّهِ ؟ قال عليهالسلام : تَصديقِ اللّهِ عزّوجلّ و تصديقُ رسولِه و مُوالاةُ عَليٍ و الائتّمامُ بِه و بأئِمَةّ الهُدي و البَراءَةُ اِلَي اللّهِ عزّوجلّ مِن عَدُوّهم ، هكذا يُعرَفُ اللّهُ عزّوجلَّ.(۱-ر.ک: تصویر الحاقی)
#ترجمه :امام باقر علیهالسلام به من فرمودند: تنها کسی خدا را بندگی میکند که معرفت او را داشته باشد. ولی آنکه اهل معرفت خدا نیست، او را اینچنین (مانند منکران ولایت)گمراهانه میپرستد.
عرض کردم: فدایت گردم؛ معرفت خدا چیست؟ فرمود: باور داشـتن خداي عّزوجل و باور داشـتن پیامبرش صلی الله علیه و آله و دوستی و همراهی با علی علیه السلام و بیزاري جستن از دشمنان ایشان به سوي خدای عّزوجل. این است معرفت خداوند عّزوجل.
✅←ملاحظه میشود که پـذیرفتن پیامبر به پیامبري و امام به امامت، جزء معرفت خـدا قرار دارد. و این از آن جهت است که خـدا باوري، بـدون اعتقاد به باب بندگی خداوند امکان ندارد.
حدیث دیگر را در این زمینه جابر جعفی از امام باقر علیهالسلام نقل کرده است:
🔸إنَّما يَعرفُ اللّهَ عَزّوجلّ و يَعبُدُهُ مَن عَرَف اللّهَ و عَرَفَ اِمامَهُ مِنّا اَهلَ البَيتِ ، و مَن لايَعرِفُ اللّهَ عزّوجلّ و(لا) يَعرِفُ الاِمامَ مِنّا اَهلَ البَيتِ فَاِنّما يَعرِفُ و يَعبُدُ غيرَ اللّهِ هكذا-وَ اللّه-ضَلالاً.(۲)
#ترجمه : تنها کسی اهل معرفت خدا و عبادت اوست که هم معرفت خدا را داشته باشد و هم اهل معرفت امامِ از ما اهل بیت باشد و - قسم به خدا - کسی که خدا را نشناسد و معرفت نسبت به امام از ما اهل بیت نداشته باشد ، چنین کسی غیر خدا را شناخته و بندگی غیر خدا را این چنین گمراهانه کرده است.
✅←چنین کسی درحقیقت به جاي خدا از هوا و هوس خود پیروي کرده است و به بیان قرآن گمراه ترین افراد است:
«1⃣»
#درس_های_توحید (۲۶۱) #تبری
#دوازده
✅ امام شناسی؛ تنها پایه خداشناسی
💡 با دقت بخوان!
┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄
#قسمت_سی_و_هفتم
🔻در بحث از معرفت خـدا، به این حقیقت اشاره شـدکه اعطاي معرفت از جانب خود خداست و انسان پس از معرفی او اگر آن معرفت را بپذیرد و تسـلیم شود، وظیفه خود را درباره معرفت خدا انجام داده است.چنین کسـی را میتوانیم خداشناس بدانیم.
و منظور از این تعبیر «خـداباور» بودن است نه کسـی که صـرفًا حقیقت برایش روشن شده باشد.←چه بسا حجت بر کسـی تمام شده و خـدا او را به معرفت خود رسانـده باشـد، اما تا وقتی تسـلیم آن نگشـته است به او خدا شـناس گفته نمیشود.
🔸خداشـناس یعنی کسـی کـه پس از نیـل بـه معرفـت، آنرا تصـدیق هم کرده باشـد و مـا در این بحث اصـطلاح «معرفت خـدا» را به عنـوان فعل اختیاري انسان به همین معنا به کار میبریم.
🔻تعریف خداشناسی صحیح
حال با توجه به این معنا، سـخن در این است که خداشناسـی بدون امام شناسـی امکان ندارد. و منظور از امام شناسـی هم، نظیر خداشناسـی، این است که←شـخص پس از معرفی امام علیهالسلام از جانب خدا آن را بپذیرد و #تسلیم شود و در حقیقت وظیفه خود را در باب معرفت امام انجام دهـد. چنین فردي را امام شـناس میگوییم.
🔚 پس امام شـناس یعنی معتقد به امام و کسـی که امامت ایشان را پذیرفته است.
اکنون میتوانیم تصدیق کنیم که خدا باوري بدون اعتقاد به امام امکان ندارد. زیرا اگر شـخص واقعًا تسـلیم خـدا و بنـده اوست، بایـد نسـبت به باب بندگی و تنها راهی که اوخود به عنوان عبادت خود پذیرفته است،حالت تسلیم و پذیرش داشته باشد.
امامت و ولایت بابی است که خداونـد براي بنـدگی خود بازکرده و عبادت را فقط از این طریق ممکن دانسـته است. لـذا نمیتوان پذیرفت که شخصـی ادعای معرفت خدا را داشـته باشد اما نسبت به این امر حالت تسلیم نداشته باشد.
کسی که خدا را به خدایی باور دارد، باید پیامبرش را هم به پیامبري و امامش را هم به امامت قبول داشـته باشد. وگرنه اگر در یکی از اینها تزلزل و تردید داشـته باشد، در حقیقت در خداشناسی تردید کرده و لذا معرفت خدا را ندارد.
بنابراین، معرفت امام علیه السلام لازمه لاینفک معرفت خدا میباشد.
ابوحمزه ثُمالی میگوید:
🔸 إنَّما يَعبُدُ اللّهَ مَن يَعرِفُ اللّهَ ، فَأمّا مَن لا يَعرِفُ اللّهَ ، فَانّما يَعبُدُهُ هكذا ضَلالاً .قلتُ : جُعِلتُ فداكُ ؛ فَما مَعرفَةُ اللّهِ ؟ قال عليهالسلام : تَصديقِ اللّهِ عزّوجلّ و تصديقُ رسولِه و مُوالاةُ عَليٍ و الائتّمامُ بِه و بأئِمَةّ الهُدي و البَراءَةُ اِلَي اللّهِ عزّوجلّ مِن عَدُوّهم ، هكذا يُعرَفُ اللّهُ عزّوجلَّ.(۱-ر.ک: تصویر الحاقی)
#ترجمه :امام باقر علیهالسلام به من فرمودند: تنها کسی خدا را بندگی میکند که معرفت او را داشته باشد. ولی آنکه اهل معرفت خدا نیست، او را اینچنین (مانند منکران ولایت)گمراهانه میپرستد.
عرض کردم: فدایت گردم؛ معرفت خدا چیست؟ فرمود: باور داشـتن خداي عّزوجل و باور داشـتن پیامبرش صلی الله علیه و آله و دوستی و همراهی با علی علیه السلام و بیزاري جستن از دشمنان ایشان به سوي خدای عّزوجل. این است معرفت خداوند عّزوجل.
✅←ملاحظه میشود که پـذیرفتن پیامبر به پیامبري و امام به امامت، جزء معرفت خـدا قرار دارد. و این از آن جهت است که خـدا باوري، بـدون اعتقاد به باب بندگی خداوند امکان ندارد.
حدیث دیگر را در این زمینه جابر جعفی از امام باقر علیهالسلام نقل کرده است:
🔸إنَّما يَعرفُ اللّهَ عَزّوجلّ و يَعبُدُهُ مَن عَرَف اللّهَ و عَرَفَ اِمامَهُ مِنّا اَهلَ البَيتِ ، و مَن لايَعرِفُ اللّهَ عزّوجلّ و(لا) يَعرِفُ الاِمامَ مِنّا اَهلَ البَيتِ فَاِنّما يَعرِفُ و يَعبُدُ غيرَ اللّهِ هكذا-وَ اللّه-ضَلالاً.(۲)
#ترجمه : تنها کسی اهل معرفت خدا و عبادت اوست که هم معرفت خدا را داشته باشد و هم اهل معرفت امامِ از ما اهل بیت باشد و - قسم به خدا - کسی که خدا را نشناسد و معرفت نسبت به امام از ما اهل بیت نداشته باشد ، چنین کسی غیر خدا را شناخته و بندگی غیر خدا را این چنین گمراهانه کرده است.
✅←چنین کسی درحقیقت به جاي خدا از هوا و هوس خود پیروي کرده است و به بیان قرآن گمراه ترین افراد است:
«1⃣»
Telegram
attach 📎