Forwarded from اتچ بات
#نقد_تصوف
#درس_های_توحید
#نقد_فلسفه
⁉️❔مردم ایران چه کسانی را عارف میدانند؟
┄┅━🔹𖣐﴾﷽﴿𖣐🔹━┅┄
اگر از ما بپرسند که یکی از عارفان معاصر ایران را نام ببرید،
معمولا یکی از مصادیق گزینه های زیر را معرفی میکنیم:
1_اشخاصی که معروف به عبادات های سخت و دشوار و ریاضت های آنچنانی بودند مانند مرحوم نخودکی
2_اشخاصی که علاوه بر عبادت سخت، حالات عجیب و غریب داشتند مانند مرحوم بهجت
3_اشخاصی که خبر های غیبی میدانند و احیانا کراماتی از آنها صادر می شد مانند آقای قاضی
⚠️ اما آیا از نظر دین مبین اسلام، عرفان به معنای کرامت یا کثرت عبادت یا شناخت شهودی خداوند است؟!
🔚 هرگز چنین نیست و این یک غلط مشهور است که ما #عابدان و #زاهدان و #صوفیان را با #عارفان خلط میکنیم.
✅ عارف از منظر آیات و روایات، کسی است که بیشترین بهره را از عقل خود ببرد.
عارف کسی است که دو خصوصیت دارد:
🔹1_ خدا را به حق معرفته، میشناسد (یعنی شناختی که در نهایت درجه تنزیه میباشد) ؛
🔹2_به تمام لوازم این شناخت پایبند است مانند تقوا و عبادت و ... به عبارت دیگر از منظر روایات، نشانه شناخت واقعی، عمل صالح است و همین اعمال موجب ازدیاد شناخت میشود.
❎ صوفیان، کسانی را که به فناء فی الله یا شناخت شهودی خداوند رسیده باشند عارف می دانند اما در مکتب تشیع، شناخت شهودی و حسی خداوند محال است زیرا او #منزه از صفات بشری و مخلوقات است.
⚫️ اشکال:
ممکن است اشکال کنید که با این حساب، فلاسفه از بزرگترین عرفای مکتب اهل بیت علیهم السلام محسوب میشوند زیرا آنها نیز در خداشناسی مشی عقلانی داشته اند!
👈👈 پاسخ این است که خداشناسی عقلانی، لوازمی دارد که مهمترین آن، عدم تشبیه خالق به مخلوق است درحالیکه تمام فلاسفه، رابطه خالق و مخلوق را رابطه علت و معلول میدانند و تمام معالیل نیز با علت خود همسنخ هستند پس خدای آنها مشابه مخلوقاتش است لذا خدا را نشناخته اند ضمن اینکه به لوازم شناختشان نیز پایبندی چندانی نداشتند.
✅ اینکه گفته شد عرفان یعنی خداشناسی عقلی، مقصود این نبود که عقل خود بنیاد، به طور مستقل قادر بر معرفت خدا باشد، چه بسیار اموری که از ابده بدیهیات است اما نیاز به یک #مذکر و #متنبه دارد تا عقل را بدان راهنما باشد.
🔻وظیفه انبیاء و اولیاء علیهمالسلام در مرتبه اول، همین تذکار به حکم عقل و اثاره دفائن عقول برای شناخت الله است.
امیرالمومنین علیه السلام فرمود:
💠 فَبَعَثَ فِيهِمْ رُسُلَهُ وَ وَاتَرَ إِلَيْهِمْ أَنْبِيَاءَهُ لِيَسْتَأْدُوهُم ... ِ وَ يُثِيرُوا لَهُمْ دَفَائِنَ الْعُقُولِ
📗نهج البلاغة فیض الاسلام، ص: 34-35
➖➖➖➖➖➖
@borrhan
#درس_های_توحید
#نقد_فلسفه
⁉️❔مردم ایران چه کسانی را عارف میدانند؟
┄┅━🔹𖣐﴾﷽﴿𖣐🔹━┅┄
اگر از ما بپرسند که یکی از عارفان معاصر ایران را نام ببرید،
معمولا یکی از مصادیق گزینه های زیر را معرفی میکنیم:
1_اشخاصی که معروف به عبادات های سخت و دشوار و ریاضت های آنچنانی بودند مانند مرحوم نخودکی
2_اشخاصی که علاوه بر عبادت سخت، حالات عجیب و غریب داشتند مانند مرحوم بهجت
3_اشخاصی که خبر های غیبی میدانند و احیانا کراماتی از آنها صادر می شد مانند آقای قاضی
⚠️ اما آیا از نظر دین مبین اسلام، عرفان به معنای کرامت یا کثرت عبادت یا شناخت شهودی خداوند است؟!
🔚 هرگز چنین نیست و این یک غلط مشهور است که ما #عابدان و #زاهدان و #صوفیان را با #عارفان خلط میکنیم.
✅ عارف از منظر آیات و روایات، کسی است که بیشترین بهره را از عقل خود ببرد.
عارف کسی است که دو خصوصیت دارد:
🔹1_ خدا را به حق معرفته، میشناسد (یعنی شناختی که در نهایت درجه تنزیه میباشد) ؛
🔹2_به تمام لوازم این شناخت پایبند است مانند تقوا و عبادت و ... به عبارت دیگر از منظر روایات، نشانه شناخت واقعی، عمل صالح است و همین اعمال موجب ازدیاد شناخت میشود.
❎ صوفیان، کسانی را که به فناء فی الله یا شناخت شهودی خداوند رسیده باشند عارف می دانند اما در مکتب تشیع، شناخت شهودی و حسی خداوند محال است زیرا او #منزه از صفات بشری و مخلوقات است.
⚫️ اشکال:
ممکن است اشکال کنید که با این حساب، فلاسفه از بزرگترین عرفای مکتب اهل بیت علیهم السلام محسوب میشوند زیرا آنها نیز در خداشناسی مشی عقلانی داشته اند!
👈👈 پاسخ این است که خداشناسی عقلانی، لوازمی دارد که مهمترین آن، عدم تشبیه خالق به مخلوق است درحالیکه تمام فلاسفه، رابطه خالق و مخلوق را رابطه علت و معلول میدانند و تمام معالیل نیز با علت خود همسنخ هستند پس خدای آنها مشابه مخلوقاتش است لذا خدا را نشناخته اند ضمن اینکه به لوازم شناختشان نیز پایبندی چندانی نداشتند.
✅ اینکه گفته شد عرفان یعنی خداشناسی عقلی، مقصود این نبود که عقل خود بنیاد، به طور مستقل قادر بر معرفت خدا باشد، چه بسیار اموری که از ابده بدیهیات است اما نیاز به یک #مذکر و #متنبه دارد تا عقل را بدان راهنما باشد.
🔻وظیفه انبیاء و اولیاء علیهمالسلام در مرتبه اول، همین تذکار به حکم عقل و اثاره دفائن عقول برای شناخت الله است.
امیرالمومنین علیه السلام فرمود:
💠 فَبَعَثَ فِيهِمْ رُسُلَهُ وَ وَاتَرَ إِلَيْهِمْ أَنْبِيَاءَهُ لِيَسْتَأْدُوهُم ... ِ وَ يُثِيرُوا لَهُمْ دَفَائِنَ الْعُقُولِ
📗نهج البلاغة فیض الاسلام، ص: 34-35
➖➖➖➖➖➖
@borrhan
Telegram
attach 📎
[ کانال برهان ]
↩️ پیرو مطلب قبل 🔹 آیتالله صافی گلپایگانی : ... بگذارید مردم راه اسلام و ایمان فطری خود را - که قرآن و حدیث هم بر آن دلالت دارد - بروند و به کار خود برسند، اُمّت حضرت محمد (صلّى الله عليه و آله) و شیعه أميرالمؤمنین (عليه السلام) بمانند! و فصوص و شروح آن…
🔻هشدار آیت الله صافی گلپایگانی(رحمة الله عليه) :
« تدریس و تدرّس فلسفه و عرفان مصطلح به طور آزاد مانند فقه و تفسیر و حدیث و علوم دیگر در حوزه ها و خصوصاً قرار دادن آن در برنامه دروس حوزوی و دانشگاهی بسیار خطرناک است و اجرای این برنامه ها و تشویق و تائید آنان قابل توجیه نیست و اگر کسی در این حوزه ها گمراه شود، علاوه بر اینکه خودش مسئول است، مدرس و استاد نیز مسئول خواهند بود.»
📔نگرشی در فلسفه و عرفان، ص١٢٤
پینوشت:
این فقیه بزرگوار از جمله علمایی بودند که سنت ردیه نویسی بر تصوف را که بیش از هزار است در حوزه های علمیه شیعه جریان دارد ادامه دادند و کتاب هایی را در نقد نگرش صوفیانه و خوانش عرفانی از تعالیم وحی داشتند.
حشره الله مع اولیائه... .
اذامات العالم ثلم فی الاسلام ثلمه لایسدها شی
#نقد_تصوف #نقد_فلسفه
#علمای_صالح
@borrhan
« تدریس و تدرّس فلسفه و عرفان مصطلح به طور آزاد مانند فقه و تفسیر و حدیث و علوم دیگر در حوزه ها و خصوصاً قرار دادن آن در برنامه دروس حوزوی و دانشگاهی بسیار خطرناک است و اجرای این برنامه ها و تشویق و تائید آنان قابل توجیه نیست و اگر کسی در این حوزه ها گمراه شود، علاوه بر اینکه خودش مسئول است، مدرس و استاد نیز مسئول خواهند بود.»
📔نگرشی در فلسفه و عرفان، ص١٢٤
پینوشت:
این فقیه بزرگوار از جمله علمایی بودند که سنت ردیه نویسی بر تصوف را که بیش از هزار است در حوزه های علمیه شیعه جریان دارد ادامه دادند و کتاب هایی را در نقد نگرش صوفیانه و خوانش عرفانی از تعالیم وحی داشتند.
حشره الله مع اولیائه... .
اذامات العالم ثلم فی الاسلام ثلمه لایسدها شی
#نقد_تصوف #نقد_فلسفه
#علمای_صالح
@borrhan
Forwarded from اتچ بات
#درس_های_توحید
#نقد_تصوف
#نقد_فلسفه
🔻 توحید در کلام امام هادی علیه السلام
┄┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄
امام هادی صلوات الله علیه فرمودند:
🔹إِنَّ اَللَّهَ لاَ يُوصَفُ إِلاَّ بِمَا وَصَفَ بِهِ نَفْسَهُ
وَ أَنَّى يُوصَفُ اَلَّذِي تَعْجِزُ اَلْحَوَاسُّ أَنْ تُدْرِكَهُ وَ اَلْأَوْهَامُ أَنْ تَنَالَهُ وَ اَلْخَطَرَاتُ أَنْ تَحُدَّهُ وَ اَلْأَبْصَارُ عَنِ اَلْإِحَاطَةِ بِهِ نَأَى فِي قُرْبِهِ وَ قَرُبَ فِي نَأْيِهِ
كَيَّفَ اَلْكَيْفَ بِغَيْرِ أَنْ يُقَالَ كَيْفَ وَ أَيَّنَ اَلْأَيْنَ بِلاَ أَنْ يُقَالَ أَيْنَ هُوَ مُنْقَطِعُ اَلْكَيْفِيَّةِ وَ اَلْأَيْنِيَّةِ اَلْوَاحِدُ اَلْأَحَدُ جَلَّ جَلاَلُهُ وَ تَقَدَّسَتْ أَسْمَاؤُهُ.
ترجمه :
«خداوند نه وصف گردد و نه تعريف جز بدان چه خود خويش را وصف نموده، و چگونه وصف شود آن خدائى كه حواسّ از دركش ناتوان، و تصوّرات از دستيابيش درمانده، و افكار از محدود ساختنش عاجز است و در ديده نگنجد، آن خدائى كه نزديكى او دورى است و دوريش نزديكى، او خود كيفيّت را آفريده بىآنكه گويند او چگونه است، و مكان را خود پديد آورده بىآنكه گويند كجاست، و ساحتش بركنار از كيفيّت و مكان است، او يكتا و يگانه است، عظمت و جلالش با شكوه، و نامهايش پاك و منزّه است.»
📚بحار الانوار، ج۴، ص ۳۰۳
🔚🔚 اصول توحیدی که در این روایت شریف بیان شده عبارت است از:
۱- انحصار راه شناخت و توصیف خداوند به بیان وحی. ( پس از قبول وحی از طریق عقل)
۲- عدم قدرت عقل و حس بشر بر نیل و احاطه به پروردگار. ( عقل فقط قدرت بر اثبات ذات پروردگار دارد، نه احاطه بر او و توصیف او ، همچانکه چشم و حس بشر از ادراک حسی ذات حق عاجز است)
۳- خداوند هم سنخ با خلق نیست تا قرب و بعد مکانی با خلق داشته باشد، به همین جهت در عین حال که نزدیک به خلق است از حیث احاطه بر خلق، از آن دور است از حیث عدم سنخیت و تشابه
۴- خداوند خالق کیفیت و مکان است یعنی این دو حقیقت را از کتم عدم به وجود آورده است پس خود او کیفیت و مکان نداشته و ندارد.
۵- خداوند یگانه است و هیچ چیز همانند او نیست و حتی نامهای او نیز مقدس از درک عقل بشر است.
❗️❕اما صوفیه و فلاسفه اساس خداشناسی خود را بر تشبیه و قیاس و تفکر در ذات حق تعالی بنا گذاشته و به عقائدی همچون #وحدت_وجود و قدم عالم و ... معتقد گردیدهاند.
➖➖➖➖
@borrhan
#نقد_تصوف
#نقد_فلسفه
🔻 توحید در کلام امام هادی علیه السلام
┄┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄
امام هادی صلوات الله علیه فرمودند:
🔹إِنَّ اَللَّهَ لاَ يُوصَفُ إِلاَّ بِمَا وَصَفَ بِهِ نَفْسَهُ
وَ أَنَّى يُوصَفُ اَلَّذِي تَعْجِزُ اَلْحَوَاسُّ أَنْ تُدْرِكَهُ وَ اَلْأَوْهَامُ أَنْ تَنَالَهُ وَ اَلْخَطَرَاتُ أَنْ تَحُدَّهُ وَ اَلْأَبْصَارُ عَنِ اَلْإِحَاطَةِ بِهِ نَأَى فِي قُرْبِهِ وَ قَرُبَ فِي نَأْيِهِ
كَيَّفَ اَلْكَيْفَ بِغَيْرِ أَنْ يُقَالَ كَيْفَ وَ أَيَّنَ اَلْأَيْنَ بِلاَ أَنْ يُقَالَ أَيْنَ هُوَ مُنْقَطِعُ اَلْكَيْفِيَّةِ وَ اَلْأَيْنِيَّةِ اَلْوَاحِدُ اَلْأَحَدُ جَلَّ جَلاَلُهُ وَ تَقَدَّسَتْ أَسْمَاؤُهُ.
ترجمه :
«خداوند نه وصف گردد و نه تعريف جز بدان چه خود خويش را وصف نموده، و چگونه وصف شود آن خدائى كه حواسّ از دركش ناتوان، و تصوّرات از دستيابيش درمانده، و افكار از محدود ساختنش عاجز است و در ديده نگنجد، آن خدائى كه نزديكى او دورى است و دوريش نزديكى، او خود كيفيّت را آفريده بىآنكه گويند او چگونه است، و مكان را خود پديد آورده بىآنكه گويند كجاست، و ساحتش بركنار از كيفيّت و مكان است، او يكتا و يگانه است، عظمت و جلالش با شكوه، و نامهايش پاك و منزّه است.»
📚بحار الانوار، ج۴، ص ۳۰۳
🔚🔚 اصول توحیدی که در این روایت شریف بیان شده عبارت است از:
۱- انحصار راه شناخت و توصیف خداوند به بیان وحی. ( پس از قبول وحی از طریق عقل)
۲- عدم قدرت عقل و حس بشر بر نیل و احاطه به پروردگار. ( عقل فقط قدرت بر اثبات ذات پروردگار دارد، نه احاطه بر او و توصیف او ، همچانکه چشم و حس بشر از ادراک حسی ذات حق عاجز است)
۳- خداوند هم سنخ با خلق نیست تا قرب و بعد مکانی با خلق داشته باشد، به همین جهت در عین حال که نزدیک به خلق است از حیث احاطه بر خلق، از آن دور است از حیث عدم سنخیت و تشابه
۴- خداوند خالق کیفیت و مکان است یعنی این دو حقیقت را از کتم عدم به وجود آورده است پس خود او کیفیت و مکان نداشته و ندارد.
۵- خداوند یگانه است و هیچ چیز همانند او نیست و حتی نامهای او نیز مقدس از درک عقل بشر است.
❗️❕اما صوفیه و فلاسفه اساس خداشناسی خود را بر تشبیه و قیاس و تفکر در ذات حق تعالی بنا گذاشته و به عقائدی همچون #وحدت_وجود و قدم عالم و ... معتقد گردیدهاند.
➖➖➖➖
@borrhan
Telegram
attach 📎
[ کانال برهان ]
#علمای_صالح (۶۶) 🔻معرفی اجمالی #علامه_شیخ_محمدرضاجعفری ❥༻⃘⃕࿇﷽༻⃘⃕❀༅⊹━┅┄ 🔹 علامه شيخ محمد رضا جعفري اشکوري فرزند نصر الله در روز جمعه هفتم شوال سال 1350هـ.ق در نجف اشرف متولد گرديد. 🔹 وی تحصيلات مقدماتي را به سرپرستي پدرشان مرحوم شيخ نصر الله اشکوري که…
معرفت دینی _ جلسه اول
آیت الله شیخ محمد رضا جعفری
#معرفت_دینی
#علامه_شیخ_محمدرضاجعفری
#نقد_فلسفه #وحدت_وجود
🔻جلسه اول
ایشان در این جلسه به مسئله #علم_الهی ورود میکنند و عدم دخالت زمان در آن و محدود نبودن آن را بررسی مینمایند. همچنین به #نقد_نظریه_فلاسفه پیرامون این مسئله میپردازند.
⏱ ۳۸:۴۷دقیقه
📥 حجم فایل: ۱۳:۰۳ MB
@borrhan
#علامه_شیخ_محمدرضاجعفری
#نقد_فلسفه #وحدت_وجود
🔻جلسه اول
ایشان در این جلسه به مسئله #علم_الهی ورود میکنند و عدم دخالت زمان در آن و محدود نبودن آن را بررسی مینمایند. همچنین به #نقد_نظریه_فلاسفه پیرامون این مسئله میپردازند.
⏱ ۳۸:۴۷دقیقه
📥 حجم فایل: ۱۳:۰۳ MB
@borrhan
[ کانال برهان ]
آیت الله شیخ محمد رضا جعفری – معرفت دینی _ جلسه ششم
معرفت دینی _ جلسه هفتم
آیت الله شیخ محمد رضا جعفری
#معرفت_دینی
#علامه_شیخ_محمدرضاجعفری
#نقد_فلسفه
#مکارم_اخلاق
#تجسیم
🔻جلسه هفتم
ایشان در این جلسه به #تاریخ_فلسفه و چگونگی سیر آن از تشکیل تا تکمیل آن میپردازند.
نیز به #اصالت_تشیع و عدم تشکیل آن از سائر فرق و نحل میپردازند.
همچنین به نظریه #جسم_کالاجسام #هشام_بن_حکم اشاره میکنند.
نیز به مناسبت به گوشه هایی از تاریخ #بنی_العباس اشاره میکنند.
در آخر به اهمیت تبعیت از #اخلاق اهل بیت و بطان #سلوک های رهزن اشاره مینمایند.
📆 تاریخ: ۱۳۷۹/۷/۳۰ ش
⏱ ۵۰ دقیقه
📥 حجم فایل: ۴۹ MB
@borrhan
#علامه_شیخ_محمدرضاجعفری
#نقد_فلسفه
#مکارم_اخلاق
#تجسیم
🔻جلسه هفتم
ایشان در این جلسه به #تاریخ_فلسفه و چگونگی سیر آن از تشکیل تا تکمیل آن میپردازند.
نیز به #اصالت_تشیع و عدم تشکیل آن از سائر فرق و نحل میپردازند.
همچنین به نظریه #جسم_کالاجسام #هشام_بن_حکم اشاره میکنند.
نیز به مناسبت به گوشه هایی از تاریخ #بنی_العباس اشاره میکنند.
در آخر به اهمیت تبعیت از #اخلاق اهل بیت و بطان #سلوک های رهزن اشاره مینمایند.
📆 تاریخ: ۱۳۷۹/۷/۳۰ ش
⏱ ۵۰ دقیقه
📥 حجم فایل: ۴۹ MB
@borrhan
[ کانال برهان ]
آیت الله شیخ محمد رضا جعفری – معرفت دینی _ جلسه هفتم
معرفت دینی _ جلسه هشتم
آیت الله شیخ محمد رضا جعفری
#معرفت_دینی
#علامه_شیخ_محمدرضاجعفری
#نقد_فلسفه
🔻جلسه هشتم
ایشان در این جلسه به توضیح و تبیین قانون #علیت میپردازند و به اقسام علت ها و #اقسام_موانع اشاره میکنند.
همچنین بیان میکنند که #علیت از #مدرکات_بدیهیه است و نه #اولیه.
در ادامه توضیح میدهند که آنچه در تعیین اشیاء در خارج به آن مراجعه میشود حواس است نه #عقل.
ایشان در ادامه تذکر میدهند #اولین_مشکل_فلسفه آن است که #نظام_عالم را از راه #خیال تعریف میکند.
علامه جعفری در ادامه ی انتقاد خویش از فلسفه مطرح میکنند:
از دیگر #مشکلات_فلسفه نبودن برخی قواعد و گزاره های فلسفی در #متون_وحیانی و عدم وجود شاهد و یا دلیل از منابع بر آنها است.
📆 تاریخ: ۱۳۷۹/۸/۱۴ ش
⏱ ۳۲ دقیقه
📥 حجم فایل: ۳۰ MB
@borrhan
#علامه_شیخ_محمدرضاجعفری
#نقد_فلسفه
🔻جلسه هشتم
ایشان در این جلسه به توضیح و تبیین قانون #علیت میپردازند و به اقسام علت ها و #اقسام_موانع اشاره میکنند.
همچنین بیان میکنند که #علیت از #مدرکات_بدیهیه است و نه #اولیه.
در ادامه توضیح میدهند که آنچه در تعیین اشیاء در خارج به آن مراجعه میشود حواس است نه #عقل.
ایشان در ادامه تذکر میدهند #اولین_مشکل_فلسفه آن است که #نظام_عالم را از راه #خیال تعریف میکند.
علامه جعفری در ادامه ی انتقاد خویش از فلسفه مطرح میکنند:
از دیگر #مشکلات_فلسفه نبودن برخی قواعد و گزاره های فلسفی در #متون_وحیانی و عدم وجود شاهد و یا دلیل از منابع بر آنها است.
📆 تاریخ: ۱۳۷۹/۸/۱۴ ش
⏱ ۳۲ دقیقه
📥 حجم فایل: ۳۰ MB
@borrhan
#نقد_تصوف
#نقد_فلسفه
#علمای_صالح (۷۴)
🔻تقابل علمای شیعه با تصوف و فلسفه
┄┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄
🔰آیت الله سید ابو الحسن اصفهانی(رحمه الله) :
راضی نیستم کسی که در غیر فقه و اصول زحمت بکشد از این شهریه استفاده کند.
در جلسه ای که مدرسین نجف در آن دعوت شده بودند، فرمودند: نجف کارخانه اجتهاد است هر کس فلسفه و عرفان میخواهد برود قم، من راضی نیستم این امور مطرح شود.
📚حیات جاودانی صفحات 64 و 62
➖➖⚜🏮🏮⚜➖➖
🔰آیت الله سید محمد کاظم یزدی (رحمه الله):
خواندن فلسفه با ظن بلکه با خوف انجرار به ضلالت جائز نیست. تعلیم و تعلم آن، بلکه هر چه از قبیل این باشد چنین است(جائز نیست). مثل مسافرت به بلاد کفر و معاشرت با کفار با فرض خوف مذکور.
📚غایه القصوی، مسائل متفرقه، ص341
کسی که قادر بر کار کردن میباشد اگر مشغول تحصیل علمی بشود که مانع از کسب و کار میشود(آیا جائز است زکات بگیرد؟) به شرطی گرفتن زکات برای او جائز است که آن علم واجب عینی یا واجب کفائی باشد یا مستحب باشد مثل تعلیم فقه بصورت اجتهادی یا تقلیدی. و اگر مثل فلسفه و نجوم و ریاضیات و عروض و ادبیات باشد که نه واجب است نه مستحب(نمیتواند بگیرد) برای کسی که قصد فقاهت در دین ندارد گرفتن زکات برای او جائز نیست.
📚عروه الوثقی، ج2، کتاب الزکوه، فصل6، مسئله8
➖➖⚜🏮🏮⚜➖➖
🔰شیخ بهائی(رحمه الله):
کسی که از مطالعه علوم دینی دوری کند و وقت خود را در فایده دادن فنون فلسفی بگذراند در زمانی که خورشید عمرش رو به پایان میرود، زبان حالش نزدیک است که بگوید:
تمام عمر با اسلام در داد و ستد بودم
کنون میمیرم از من بتُ و زنّار میماند
📚سفینه البحار، ج7، ماده فلسفه، ص154
➖➖⚜🏮🏮⚜➖➖
🔰آیت الله تبریزی(رحمه الله):
کسی که خوف انحراف و ضلال میدهد، تعلیم فلسفه و امثال آن برای او جائز نیست.
📚استفتاء و صراط النجاه، سوال 1291
➖➖⚜🏮🏮⚜➖➖
🔰آیت الله بروجردی(رحمه الله):
طلاب علوم دینیه مادامی که از آیات و روایات، پایهٔ اعتقادات دینی خود را کاملا محکم نکرده باشند، جائز نیست به تحصیل علوم فلسفه و عرفان بپردازند.
📚ابواب الهدی، ص43
➖➖⚜🏮🏮⚜➖➖
🔰مرحوم شيخ على نمازى شاهرودى نقل ميكند:
ومنهم العلامة الكامل ركن الفقهاء صاحب الجواهر في الفقه كما في كتاب السلسبيل للعلامة الجليل الحاج ميرزا أبو الحسن الإصطهباناتي قال: سمعت عن بعض تلامذة صاحب الجواهر أنه في مجلس درسه جاء بعض أهل العلم وفي يده كتاب من الفلسفة، فسأل عنه عما في يده، فلما رآه صاحب الجواهر قال: والله ما جاء محمد من عند الله إلا لإبطال هذه الخرافات والمزخرفات.
در كتاب السلسبيل علامه جليل حاج ميرزا أبو الحسن إصطهباناتى آمده است: از بعضی از شاگردان صاحب جواهر شنیدم که در مجلس درس ایشان، طلبه ای وارد شد در حالیکه در دستش کتاب فلسفه بود. صاحب جواهر از آنچه در دست داشت، پرسید. وقتی که دید کتاب فلسفه است، گفت: بخدا سوگند که رسول خدا(صلیالله علیه و آله) از جانب خدا نیامد مگر برای ابطال این خرافات و مزخرفات(فلسفه)
📚 مستدرك سفينة البحار - الشيخ علي النمازي الشاهرودي (م 1405 ه) مؤسسة النشر الاسلامي التابعة لجماعة المدرسين بقم المشرفة ج8 ص302
📚 مستدرك سفينة البحار ج8 ص299
پیشنهاد مطالعه:
🔖 گلایهٔ شهید ثانی
➖➖➖➖
@borrhan
#نقد_فلسفه
#علمای_صالح (۷۴)
🔻تقابل علمای شیعه با تصوف و فلسفه
┄┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄
🔰آیت الله سید ابو الحسن اصفهانی(رحمه الله) :
راضی نیستم کسی که در غیر فقه و اصول زحمت بکشد از این شهریه استفاده کند.
در جلسه ای که مدرسین نجف در آن دعوت شده بودند، فرمودند: نجف کارخانه اجتهاد است هر کس فلسفه و عرفان میخواهد برود قم، من راضی نیستم این امور مطرح شود.
📚حیات جاودانی صفحات 64 و 62
➖➖⚜🏮🏮⚜➖➖
🔰آیت الله سید محمد کاظم یزدی (رحمه الله):
خواندن فلسفه با ظن بلکه با خوف انجرار به ضلالت جائز نیست. تعلیم و تعلم آن، بلکه هر چه از قبیل این باشد چنین است(جائز نیست). مثل مسافرت به بلاد کفر و معاشرت با کفار با فرض خوف مذکور.
📚غایه القصوی، مسائل متفرقه، ص341
کسی که قادر بر کار کردن میباشد اگر مشغول تحصیل علمی بشود که مانع از کسب و کار میشود(آیا جائز است زکات بگیرد؟) به شرطی گرفتن زکات برای او جائز است که آن علم واجب عینی یا واجب کفائی باشد یا مستحب باشد مثل تعلیم فقه بصورت اجتهادی یا تقلیدی. و اگر مثل فلسفه و نجوم و ریاضیات و عروض و ادبیات باشد که نه واجب است نه مستحب(نمیتواند بگیرد) برای کسی که قصد فقاهت در دین ندارد گرفتن زکات برای او جائز نیست.
📚عروه الوثقی، ج2، کتاب الزکوه، فصل6، مسئله8
➖➖⚜🏮🏮⚜➖➖
🔰شیخ بهائی(رحمه الله):
کسی که از مطالعه علوم دینی دوری کند و وقت خود را در فایده دادن فنون فلسفی بگذراند در زمانی که خورشید عمرش رو به پایان میرود، زبان حالش نزدیک است که بگوید:
تمام عمر با اسلام در داد و ستد بودم
کنون میمیرم از من بتُ و زنّار میماند
📚سفینه البحار، ج7، ماده فلسفه، ص154
➖➖⚜🏮🏮⚜➖➖
🔰آیت الله تبریزی(رحمه الله):
کسی که خوف انحراف و ضلال میدهد، تعلیم فلسفه و امثال آن برای او جائز نیست.
📚استفتاء و صراط النجاه، سوال 1291
➖➖⚜🏮🏮⚜➖➖
🔰آیت الله بروجردی(رحمه الله):
طلاب علوم دینیه مادامی که از آیات و روایات، پایهٔ اعتقادات دینی خود را کاملا محکم نکرده باشند، جائز نیست به تحصیل علوم فلسفه و عرفان بپردازند.
📚ابواب الهدی، ص43
➖➖⚜🏮🏮⚜➖➖
🔰مرحوم شيخ على نمازى شاهرودى نقل ميكند:
ومنهم العلامة الكامل ركن الفقهاء صاحب الجواهر في الفقه كما في كتاب السلسبيل للعلامة الجليل الحاج ميرزا أبو الحسن الإصطهباناتي قال: سمعت عن بعض تلامذة صاحب الجواهر أنه في مجلس درسه جاء بعض أهل العلم وفي يده كتاب من الفلسفة، فسأل عنه عما في يده، فلما رآه صاحب الجواهر قال: والله ما جاء محمد من عند الله إلا لإبطال هذه الخرافات والمزخرفات.
در كتاب السلسبيل علامه جليل حاج ميرزا أبو الحسن إصطهباناتى آمده است: از بعضی از شاگردان صاحب جواهر شنیدم که در مجلس درس ایشان، طلبه ای وارد شد در حالیکه در دستش کتاب فلسفه بود. صاحب جواهر از آنچه در دست داشت، پرسید. وقتی که دید کتاب فلسفه است، گفت: بخدا سوگند که رسول خدا(صلیالله علیه و آله) از جانب خدا نیامد مگر برای ابطال این خرافات و مزخرفات(فلسفه)
📚 مستدرك سفينة البحار - الشيخ علي النمازي الشاهرودي (م 1405 ه) مؤسسة النشر الاسلامي التابعة لجماعة المدرسين بقم المشرفة ج8 ص302
📚 مستدرك سفينة البحار ج8 ص299
پیشنهاد مطالعه:
🔖 گلایهٔ شهید ثانی
➖➖➖➖
@borrhan
Telegram
attach 📎
[ کانال برهان ]
#نقد_تصوف #نقد_فلسفه #علمای_صالح (۷۴) 🔻تقابل علمای شیعه با تصوف و فلسفه ┄┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄ 🔰آیت الله سید ابو الحسن اصفهانی(رحمه الله) : راضی نیستم کسی که در غیر فقه و اصول زحمت بکشد از این شهریه استفاده کند. در جلسه ای که مدرسین نجف در آن دعوت شده بودند،…
🔻شرايط خواندن فلسفه
23- فراگيرى فلسفه و علوم غريبه
سؤال 1756- عدّهاى از علما و مراجع گذشته قائل به حرمت فراگيرى فلسفه، و عدّهاى (بنابر آنچه معروف است) قائل به وجوب خواندن فلسفه هستند. علّامه مامقانى در كتاب مرآة الرشاد به پسرش چنين نصيحت مىكند: «پسرم! تا وقتى كه مجتهد نشدهاى فلسفه نخوان» نظر حضرتعالى در اين زمينه چيست؟
جواب: خواندن فلسفه با دو شرط اشكالى ندارد. نخست اين كه انسان قبلًا عقايد اسلامى را به قدر كافى فراگرفته باشد. و ديگر اين كه نزد استاد متعهّدى بخواند.
📕نام کتاب : استفتائات جديد نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد3 صفحه611
پ.ن: (علت مخالفت اسلام با فلاسفه در آراء آنان نسبت به پیدایش جهان و نیز در بارۀ قیامت است.فلسفه یکی از دانش های بشری است که حدود 2300 سال قبل توسط ارسطو بنیان گذاری شده. ابن سینا و دیگران، آراء ارسطو را با کمی تغییر، پذیرفته اند. اما امروزه، می توان گفت که تمامی مبانی فکری فلاسفه منسوخ و دستخوش ابطال گردیده است. در روایات ما هم از فلسفه مذمت شده است.)
#نقد_فلسفه
@borrhan
23- فراگيرى فلسفه و علوم غريبه
سؤال 1756- عدّهاى از علما و مراجع گذشته قائل به حرمت فراگيرى فلسفه، و عدّهاى (بنابر آنچه معروف است) قائل به وجوب خواندن فلسفه هستند. علّامه مامقانى در كتاب مرآة الرشاد به پسرش چنين نصيحت مىكند: «پسرم! تا وقتى كه مجتهد نشدهاى فلسفه نخوان» نظر حضرتعالى در اين زمينه چيست؟
جواب: خواندن فلسفه با دو شرط اشكالى ندارد. نخست اين كه انسان قبلًا عقايد اسلامى را به قدر كافى فراگرفته باشد. و ديگر اين كه نزد استاد متعهّدى بخواند.
📕نام کتاب : استفتائات جديد نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد3 صفحه611
پ.ن: (علت مخالفت اسلام با فلاسفه در آراء آنان نسبت به پیدایش جهان و نیز در بارۀ قیامت است.فلسفه یکی از دانش های بشری است که حدود 2300 سال قبل توسط ارسطو بنیان گذاری شده. ابن سینا و دیگران، آراء ارسطو را با کمی تغییر، پذیرفته اند. اما امروزه، می توان گفت که تمامی مبانی فکری فلاسفه منسوخ و دستخوش ابطال گردیده است. در روایات ما هم از فلسفه مذمت شده است.)
#نقد_فلسفه
@borrhan
#نقد_عرفان_حلقه (۱۸)
#نقد_فلسفه
#نقد_تصوف
🔻ریشه انحرافات طاهری، عرفان و فلسفه است!
┄┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄
🔰 محمد علی طاهری با بهره گیری از سخنان باطل عرفا و فلاسفه و همچنین عرفان هایی مانند ریکی و... اقدام به راه اندازی فرقه ای به نام حلقه کرد و چون در عرفان او ادعای درمانگری و شفا مطرح می شد، پیروان و طرفداران قابل توجهی پیدا کرد.
🔖اکنون تنها یکی از موارد اقتباس را بیان میکنیم:
🟥 فلاسفه یونان باستان معتقد بودند که «از خدا فقط یک موجود صادر می شود» و «خدا نمیتواند مستقیما خلق کند» زیرا او مجرد است و سنخیتی با مخلوقات مادی ندارد!
لذا بحث نفوس تسعه و عقول عشره را مطرح کردند و گفتند: خداوند هرکاری را که بخواهد انجام دهد توسط اینها انجام میدهد و فیض الهی توسط اینها جاری میشود!
🟥 فلاسفه اسلامی که نمی توانستند سخنان ارسطو و دیگر فلاسفه یونان را نادیده بگیرند و از طرفی به دنبال اسلامی جلوه دادن فلسفه بودند، گفتند: منظور از عقول عشره همان ملائکه است و عقل دهم نیز حضرت جبرئیل می باشد!! که مدبر عوالم و هستی است و تمام تدبیرات و تصرفات عالم توسط او انجام میشود.
📒فرهنگ اصطلاحات آثار شيخ اشراق -۱۹۷
(ر.ک: تصویر الحاقی)
اما بحثی که مطرح است، نحوه برقراری ارتباط با عقل فعال (جبرئیل) می باشد که برخی مانند سهروردی می گویند فقط صوفیه و عرفا می توانند بعد از انجام ریاضت، با او ارتباط بر قرار کنند؛
👈 و برخی مانند طاهری میگوید: ما و فرادرمانگران ما میتوانیم چنین کاری انجام دهیم و بعد از برقراری رابطه با او، بیماران را شفا می دهیم زیرا او مدبر عالم است و هرکاری از او بر می آید.
✖️طاهری، تنها کاری که کرد تغییر نام عقل فعال مطرح در فلسفه به «هوشمندی حاکم بر جهان هستی» بود.
او می گوید:
«هوشمندی حاکم بر جهان هستی (هوشمندی الهی) که در مجموعه بیکران جهان دوقطبی نقش جاری کردن فیض الهی برای انسان را به عهده دارد، «روحالقدس» نیز نام میگیرد. این کارگزار، موجب جریان فیض رحمانی در هر اتصال میشود و آن (اتصال) را به نتیجه میرساند.»
✅ گرچه امروزه فعالین زیادی مشغول مبارزه با عرفان حلقه و دیگر معنویت های کاذب نوظهور هستند، اما مادامی که به مبانی سخنان باطل عرفا و فلاسفه مسلط نباشند نمی توانند نقد عالمانه و عمیقی با خصم داشته باشند و آنها را مجاب کنند چراکه تمام این فرقه ها اصول مشترکی دارند و همه بیرون آمده از قلب تصوف (یا عرفان) هستند با این تفاوت که رنگ جدیدی مطابق نیاز امروزه، به کلمات و آموزه های خود زده و به مردم ارائه دادند. لذا باید ریشه را زد نه شاخه!
🔰توجه داشته باشید که این سخنان فلاسفه و عرفا در نصوص دینی ما جایی ندارد و اساس نفوس و عقول عشره، صرفاً ساخته و پرداخته اذهان فلاسفه و نتیجه دوری از انبیاء است و با هیچ کدام از آموزه های دینی ما تطابق ندارد.
➖➖➖➖
@borrhan
#نقد_فلسفه
#نقد_تصوف
🔻ریشه انحرافات طاهری، عرفان و فلسفه است!
┄┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄
🔰 محمد علی طاهری با بهره گیری از سخنان باطل عرفا و فلاسفه و همچنین عرفان هایی مانند ریکی و... اقدام به راه اندازی فرقه ای به نام حلقه کرد و چون در عرفان او ادعای درمانگری و شفا مطرح می شد، پیروان و طرفداران قابل توجهی پیدا کرد.
🔖اکنون تنها یکی از موارد اقتباس را بیان میکنیم:
🟥 فلاسفه یونان باستان معتقد بودند که «از خدا فقط یک موجود صادر می شود» و «خدا نمیتواند مستقیما خلق کند» زیرا او مجرد است و سنخیتی با مخلوقات مادی ندارد!
لذا بحث نفوس تسعه و عقول عشره را مطرح کردند و گفتند: خداوند هرکاری را که بخواهد انجام دهد توسط اینها انجام میدهد و فیض الهی توسط اینها جاری میشود!
🟥 فلاسفه اسلامی که نمی توانستند سخنان ارسطو و دیگر فلاسفه یونان را نادیده بگیرند و از طرفی به دنبال اسلامی جلوه دادن فلسفه بودند، گفتند: منظور از عقول عشره همان ملائکه است و عقل دهم نیز حضرت جبرئیل می باشد!! که مدبر عوالم و هستی است و تمام تدبیرات و تصرفات عالم توسط او انجام میشود.
📒فرهنگ اصطلاحات آثار شيخ اشراق -۱۹۷
(ر.ک: تصویر الحاقی)
اما بحثی که مطرح است، نحوه برقراری ارتباط با عقل فعال (جبرئیل) می باشد که برخی مانند سهروردی می گویند فقط صوفیه و عرفا می توانند بعد از انجام ریاضت، با او ارتباط بر قرار کنند؛
👈 و برخی مانند طاهری میگوید: ما و فرادرمانگران ما میتوانیم چنین کاری انجام دهیم و بعد از برقراری رابطه با او، بیماران را شفا می دهیم زیرا او مدبر عالم است و هرکاری از او بر می آید.
✖️طاهری، تنها کاری که کرد تغییر نام عقل فعال مطرح در فلسفه به «هوشمندی حاکم بر جهان هستی» بود.
او می گوید:
«هوشمندی حاکم بر جهان هستی (هوشمندی الهی) که در مجموعه بیکران جهان دوقطبی نقش جاری کردن فیض الهی برای انسان را به عهده دارد، «روحالقدس» نیز نام میگیرد. این کارگزار، موجب جریان فیض رحمانی در هر اتصال میشود و آن (اتصال) را به نتیجه میرساند.»
✅ گرچه امروزه فعالین زیادی مشغول مبارزه با عرفان حلقه و دیگر معنویت های کاذب نوظهور هستند، اما مادامی که به مبانی سخنان باطل عرفا و فلاسفه مسلط نباشند نمی توانند نقد عالمانه و عمیقی با خصم داشته باشند و آنها را مجاب کنند چراکه تمام این فرقه ها اصول مشترکی دارند و همه بیرون آمده از قلب تصوف (یا عرفان) هستند با این تفاوت که رنگ جدیدی مطابق نیاز امروزه، به کلمات و آموزه های خود زده و به مردم ارائه دادند. لذا باید ریشه را زد نه شاخه!
🔰توجه داشته باشید که این سخنان فلاسفه و عرفا در نصوص دینی ما جایی ندارد و اساس نفوس و عقول عشره، صرفاً ساخته و پرداخته اذهان فلاسفه و نتیجه دوری از انبیاء است و با هیچ کدام از آموزه های دینی ما تطابق ندارد.
➖➖➖➖
@borrhan
Telegram
attach 📎
#نقد_تصوف
#نقد_فلسفه
#درس_های_توحید (۲۵۱)
⁉️❔ آیا روح انسان و ملائکه مجرد هستند؟
💡پاسخ بر اساس یکی از روایات توحیدی حضرت جوادالائمه علیهالسلام
┄┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄
#پاسخ :
خیر، یکی از اصول و مبانی مکتب اهل بیت علیهم السلام این است که هیچ موجود مجردی غیر از خداوند، وجود ندارد.
🔺در حدیث مشهوری امام جواد علیه السلام میفرمایند:
🔹لأنّ ما سوی الواحد متجزّئ، واللّه واحد أحد لا متجزّئ ولا متوهّم بالقلّة والكثرة. وكلّ متجزّئ أو متوهّم بالقلّة والكثرة فهو مخلوق دالّ علی خالق له.
#ترجمه : غیر از خدای واحد همه چیز دارای اجزا است، و خداوند واحد احد است نه جزء دارد و نه قابل تصور و توهّم به کمی و زیادی مى باشد، هر چیز متجزّی و قابل تصور به کمی و زیادی مخلوق است و دلیل بر وجود خالق خود مى باشد.
📔الوافی ج۱ص۴۷۳
📔بحارالانوار ج۴ ص۱۵۳
📔التوحيد (للصدوق)، ص۱۹۳
📔کافی ج۱ ص۱۱۶ ح۷
✍️ مقصود از #مجرد، موجود غیر مقداری و غیر عددی و غیر متجزی و فارغ از زمان و مکان و تغییر و تحول است. بر مبنای برهان عقلی که وجود و موجود به دو سنخ خالق و مخلوق تقسیم میشود و وجود مخلوق متجزی و مقداری و طبعا دارای زمان و مکان و جسم (لطیف یا ثقیل) است و وجود خالق از هر جهت بر خلاف آن است، تجرد اختصاص به خداوند و خالق هستی داشته و هر چیزی ما سوای او مخلوق و غیر مجرد خواهد بود، چرا که وجودی متجزی و زمان دار و مکان دار است.
🔸 بر این اساس اعتقاد فلاسفه و عرفا به این که موجوداتی چون عقول دهگانه یا نفس و روح و یا فرشتگان و یا شیاطین، مجرد و غیر متجزی و ازلی و قدیم و عاری از ویژگیهای مخلوق هستند، امری باطل و موهوم است.
🔹 در حقیقت اگر معنای مجرد بودن به درستی تصور شود، معلوم میشود که اساساً چنین موجودی یکی بیشتر نمیتواند باشد و آن ذات قدوسی خداوند است و همین که پای دوم و سوم و ... از یک موجود به میان میآید به معنای متجزی بودن و زمان دار و مکان دار بودن آن است و الا فرض دو تا و سه تا بودن معنا نداشت.
و عموم آیات و روایاتی که سخن از روح و فرشتگان کردهاند، بیانگر مادی و #متجزی بودن و نوعی تجسم داشتن آنها هستند.
🔹امام صادق علیه السلام مىفرمایند:
هیچ چیزی نیست مگر اینکه از میان مىرود و دگرگون مىشود، یا تغییر و زوال را در آن راه است، یا از رنگی به رنگی دیگر، و از شکلی به شکل دیگر، و از صفتی به صفتی دیگر، و از زیاده به نقصان، یا از نقصان رو به زیادی مىرود، مگر پروردگار عالمیان، او پیوسته و پیوسته واحد است.
📔 الكافي، ج۱، ص۱۱۵، ح۵
💥👈 به تصریح روایت فوق هر موجودی جز خداوند در معرض دگرگونی و کمی و زیادی است و این یعنی همه ما سوی الله #غیر_مجرد هستند.
🔹و امام صادق علیه السلام مىفرمایند:
او واحدی است که هیچ واحدی جز او نباشد؛ چرا که در ذات او اجزای مختلف وجود ندارد.
📔 بحار الأنوار (ط - بيروت)، ج۳، ص۱۹۶
♦️بنابر روایات، روح انسان #جسمانی میباشد با این تفاوت که نسبت به سائر اجسام بسیار رقیق تر است لذا به چشم معمولی دیده نمیشود.
🔺امام صادق علیه السلام می فرماید:
الرُّوحُ جِسْمٌ رَقِيقٌ قَدْ أُلْبِسَ قَالَباً كَثِيفا
روح، جسم رقیقی است که قالب کثیف(غلیظ) یعنی جسم بر آن پوشانده شده است.
📔الإحتجاج على أهل اللجاج (للطبرسي)، ج2، ص: 349
🔹و نیز درباره شیاطین میفرمایند:
زنديق پرسيد: چگونه شياطين به آسمان صعود نمودند با اينكه در خلقت و سنگينى مانند همين مردمند، حال اينكه براى سليمان بن داود عليهما السلام ابنيهاى ساختند كه ساير مردم از ساخت آن عاجزند؟
فرمود: آنها براى حضرت سليمان غلظت يافته و سنگين شدند همان طور كه مسخر شدند، با اينكه آفرينشى رقيق داشته و غذايشان نسيم بود، و دليل اين مطلب همان صعود ايشان به آسمان براى استراق سمع مىباشد، وگرنه اين جسم سنگين كجا مىتواند جز با نردبان يا سبب ديگرى به آسمان ارتقاء يابد.
📔 الإحتجاج / ترجمه جعفرى، ج۲، ص۲۱۳
🔗دیدگاه علامه مجلسی رض
🔗 شرح روایت امام جواد علیهالسلام
➖➖➖➖➖
@borrhan
#نقد_فلسفه
#درس_های_توحید (۲۵۱)
⁉️❔ آیا روح انسان و ملائکه مجرد هستند؟
💡پاسخ بر اساس یکی از روایات توحیدی حضرت جوادالائمه علیهالسلام
┄┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄
#پاسخ :
خیر، یکی از اصول و مبانی مکتب اهل بیت علیهم السلام این است که هیچ موجود مجردی غیر از خداوند، وجود ندارد.
🔺در حدیث مشهوری امام جواد علیه السلام میفرمایند:
🔹لأنّ ما سوی الواحد متجزّئ، واللّه واحد أحد لا متجزّئ ولا متوهّم بالقلّة والكثرة. وكلّ متجزّئ أو متوهّم بالقلّة والكثرة فهو مخلوق دالّ علی خالق له.
#ترجمه : غیر از خدای واحد همه چیز دارای اجزا است، و خداوند واحد احد است نه جزء دارد و نه قابل تصور و توهّم به کمی و زیادی مى باشد، هر چیز متجزّی و قابل تصور به کمی و زیادی مخلوق است و دلیل بر وجود خالق خود مى باشد.
📔الوافی ج۱ص۴۷۳
📔بحارالانوار ج۴ ص۱۵۳
📔التوحيد (للصدوق)، ص۱۹۳
📔کافی ج۱ ص۱۱۶ ح۷
✍️ مقصود از #مجرد، موجود غیر مقداری و غیر عددی و غیر متجزی و فارغ از زمان و مکان و تغییر و تحول است. بر مبنای برهان عقلی که وجود و موجود به دو سنخ خالق و مخلوق تقسیم میشود و وجود مخلوق متجزی و مقداری و طبعا دارای زمان و مکان و جسم (لطیف یا ثقیل) است و وجود خالق از هر جهت بر خلاف آن است، تجرد اختصاص به خداوند و خالق هستی داشته و هر چیزی ما سوای او مخلوق و غیر مجرد خواهد بود، چرا که وجودی متجزی و زمان دار و مکان دار است.
🔸 بر این اساس اعتقاد فلاسفه و عرفا به این که موجوداتی چون عقول دهگانه یا نفس و روح و یا فرشتگان و یا شیاطین، مجرد و غیر متجزی و ازلی و قدیم و عاری از ویژگیهای مخلوق هستند، امری باطل و موهوم است.
🔹 در حقیقت اگر معنای مجرد بودن به درستی تصور شود، معلوم میشود که اساساً چنین موجودی یکی بیشتر نمیتواند باشد و آن ذات قدوسی خداوند است و همین که پای دوم و سوم و ... از یک موجود به میان میآید به معنای متجزی بودن و زمان دار و مکان دار بودن آن است و الا فرض دو تا و سه تا بودن معنا نداشت.
و عموم آیات و روایاتی که سخن از روح و فرشتگان کردهاند، بیانگر مادی و #متجزی بودن و نوعی تجسم داشتن آنها هستند.
🔹امام صادق علیه السلام مىفرمایند:
هیچ چیزی نیست مگر اینکه از میان مىرود و دگرگون مىشود، یا تغییر و زوال را در آن راه است، یا از رنگی به رنگی دیگر، و از شکلی به شکل دیگر، و از صفتی به صفتی دیگر، و از زیاده به نقصان، یا از نقصان رو به زیادی مىرود، مگر پروردگار عالمیان، او پیوسته و پیوسته واحد است.
📔 الكافي، ج۱، ص۱۱۵، ح۵
💥👈 به تصریح روایت فوق هر موجودی جز خداوند در معرض دگرگونی و کمی و زیادی است و این یعنی همه ما سوی الله #غیر_مجرد هستند.
🔹و امام صادق علیه السلام مىفرمایند:
او واحدی است که هیچ واحدی جز او نباشد؛ چرا که در ذات او اجزای مختلف وجود ندارد.
📔 بحار الأنوار (ط - بيروت)، ج۳، ص۱۹۶
♦️بنابر روایات، روح انسان #جسمانی میباشد با این تفاوت که نسبت به سائر اجسام بسیار رقیق تر است لذا به چشم معمولی دیده نمیشود.
🔺امام صادق علیه السلام می فرماید:
الرُّوحُ جِسْمٌ رَقِيقٌ قَدْ أُلْبِسَ قَالَباً كَثِيفا
روح، جسم رقیقی است که قالب کثیف(غلیظ) یعنی جسم بر آن پوشانده شده است.
📔الإحتجاج على أهل اللجاج (للطبرسي)، ج2، ص: 349
🔹و نیز درباره شیاطین میفرمایند:
زنديق پرسيد: چگونه شياطين به آسمان صعود نمودند با اينكه در خلقت و سنگينى مانند همين مردمند، حال اينكه براى سليمان بن داود عليهما السلام ابنيهاى ساختند كه ساير مردم از ساخت آن عاجزند؟
فرمود: آنها براى حضرت سليمان غلظت يافته و سنگين شدند همان طور كه مسخر شدند، با اينكه آفرينشى رقيق داشته و غذايشان نسيم بود، و دليل اين مطلب همان صعود ايشان به آسمان براى استراق سمع مىباشد، وگرنه اين جسم سنگين كجا مىتواند جز با نردبان يا سبب ديگرى به آسمان ارتقاء يابد.
📔 الإحتجاج / ترجمه جعفرى، ج۲، ص۲۱۳
🔗دیدگاه علامه مجلسی رض
🔗 شرح روایت امام جواد علیهالسلام
➖➖➖➖➖
@borrhan
Telegram
attach 📎
#علامه_مجلسی
#نقد_تصوف #نقد_ابن_عربی (۱۱۳)
#نقد_فلسفه (۱۰۴) #علمای_صالح (۸۸)
✅ علامه مجلسی و حفظ تشیع از اسلام ابن عربی و صدرایی
┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄
🔸 در پایگاه اطلاع رسانی مرحوم آیتالله صافی گلپایگانی مطلبی تحت عنوان «نقش محدّثان در نجات مردم در عصر غیبت کبری» منتشر شده است.
ایشان با تاکید بر جایگاه والای علامه محمد باقر مجلسی در احیاء علوم و معارف اهلبیت علیهم السلام، حفظ شیعه از تصوف و اسلام صدرایی و ابن عربی را مرهون زحمات آن عالم بزرگوار میداند.
🔻تفصیل بیانات ایشان به شرح ذیل است:
«پس از عصر ائمّه (علیهم السلام) همواره حاملان حدیث بودند که میتوانستند سره را از ناسره، و بدعت را از سنّت تشخیص دهند، و مردم را از گمراهیهایی که در نتیجه غور در
فلسفه، و گرایش به عرفان مصطلح، و مکاتبالحادی مطرح میگردید نجات دهند، و بالأخره تا این اواخر، یعنی عصر #صفویه (که در آن رسمیت تشیّع تجدید گردید) اعلان میشد بهواسطه عوامل خاصّی که بعد از سلطنت شاهطهماسب اوّل پیش آمد، رفته رفته گرایش به فلسفه، و افکار صوفیانه و مشارب غیر شرعی قوّت گرفت، تا حدی که در اصفهان، خانقاه ها برپا شده، و مثل عالم جلیل آقاحسین خوانساری را به جای القاب اسلامی، به عقل حادیعشر میخواندند، و نهایت ظهور علوم اهلبیت (علیهمالسلام) آن بود که محقق داماد در قالب اصطلاحات فلسفی مطرح میکرد، و خلاصه، زبان اهلبیت (علیهمالسلام)، و احادیث آنها، در غربت افتاده بود،
🔹 که به إذن الله تعالی شخصیتی مثل علامه مجلسی (رحمهالله) ظاهر شد، و حدیث را دوباره چنان احیاء و مطرح کرد که احادیث اهلبیت (علیهمالسلام) را نه فقط در مدارس و در معرض توجّه و دقّت علما قرار داد، بلکه شاید خانهای در بلاد ایران نماند که از خواندن کتاب بهره نداشته باشد، مگر آنکه احادیث اهلبیت (علیهمالسلام) به صورتی و زیر عنوانی، در آن وارد شد.
🔹خانقاههای اصفهان، همه تعطیل شد و افکار متصوفه از میان رفت و زبان حدیث و استدلال به ظواهر قرآن و احادیث و زبان ائمّه معصومین (علیهمالسلام)، زبان علماء و حوزهها شد.
🔹بدون شکّ، باید گفت: ظهور علامه مجلسی در آن عصر، موجب بازگشت تشیع به عصر ائمّه (علیهمالسلام) و اصحاب آنها، امثال #زرارة_بن_اعین ها، و #محمد_بن_مسلم ها، و صاحبان اصول گردید.
🔹نمیخواهم بگویم عصر قبل از آن، همانند عصر ائمّه (علیهمالسلام) نبود، ولی این را هم نمیتوانم بگویم که همانند عصر آنان بود، زیرا اصطلاحات و الفاظ اسلامی کم و بیش عوض شده بود و بحث درس و تألیف و تصنیف چنان که باید، بر محور قرآن و سنت و احادیث اهلبیت (علیهمالسلام) دور نمیزد.
🔹هر طور بود و هر گونه بود، به ظاهر اگر مجلسی (رحمهالله) ظهور نکرده بود، و وضع حوزهها به آنگونه که داشت، جلو میرفت، شریعت ارسطویی و اسلام ابنسینایی و صدرایی و ابنعربی پابرجا میشد، و خدا میداند که باب تأویل و توجیه آیات و احادیث، و حمل آنها با تکلّف بر بیانی خاصّ تا کجا گسترده میگشت!
🔹این علامه مجلسی بود که حوزه ها را به معارف اصیل دین، و تشیّع بازگرداند، و قرآن و سنّت را مافوق همه مکتبها قرار داد. شکر الله سعیه وجزاه الله عن هذا الدّین والکتاب والسنّه خیر جزاء المحسنین.»
✍ پینوشت:
✅ علامه مجلسی رضوان الله علیه:
«چون ديدم كه مردم به صوفيانِ بدعتگذار و فیلسوفان زنديق مىپردازند، اين بود كه در برابر آنها آثار امامان را در ميان آنها پراكندم، با اين كه میشنيدم دشمنان و مخالفان، ما را حشوىِ خارجى مىخوانند!»
«ابوالحسن قزوینی، مؤلف کتاب «فوائد الصفویه» مینویسد: هر آنچه را ملا محمد باقر مجلسى كه استادِ شاه سلطان حسین صفوی بود عرض مینمود، توسط شاه به اجابت مقرون بود. در اكثرش امور مِلكى و مالى به صلاح و صواب ديد فُضَلا و علما میفرمود و طريقۀ صوفيه كه شعار و اطوار سلسلۀ عليّۀ صفويه بود را بر انداخت. از آن جمله «توحيدخانه» كه در دولتِ آن جناب متصل به عالىقاپو بود و هر شبِ جمعه مشايخ صوفيه جمع شده و با خلفا و امراء وجد كرده و "ياهو" مىزدند، متوقف فرمود.»
📚 صفویه در عرصه دین، فرهنگ، سیاست، ج۲ صص۵۸۷ - ۵۹۱ (ر.ک: تصویر الحاقی)
🔸 رحمت و رضوان و برکات الهی بر روح پُرفتوح علامه مجلسی دوم
➖➖➖➖
@borrhan
#نقد_تصوف #نقد_ابن_عربی (۱۱۳)
#نقد_فلسفه (۱۰۴) #علمای_صالح (۸۸)
✅ علامه مجلسی و حفظ تشیع از اسلام ابن عربی و صدرایی
┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄
🔸 در پایگاه اطلاع رسانی مرحوم آیتالله صافی گلپایگانی مطلبی تحت عنوان «نقش محدّثان در نجات مردم در عصر غیبت کبری» منتشر شده است.
ایشان با تاکید بر جایگاه والای علامه محمد باقر مجلسی در احیاء علوم و معارف اهلبیت علیهم السلام، حفظ شیعه از تصوف و اسلام صدرایی و ابن عربی را مرهون زحمات آن عالم بزرگوار میداند.
🔻تفصیل بیانات ایشان به شرح ذیل است:
«پس از عصر ائمّه (علیهم السلام) همواره حاملان حدیث بودند که میتوانستند سره را از ناسره، و بدعت را از سنّت تشخیص دهند، و مردم را از گمراهیهایی که در نتیجه غور در
فلسفه، و گرایش به عرفان مصطلح، و مکاتبالحادی مطرح میگردید نجات دهند، و بالأخره تا این اواخر، یعنی عصر #صفویه (که در آن رسمیت تشیّع تجدید گردید) اعلان میشد بهواسطه عوامل خاصّی که بعد از سلطنت شاهطهماسب اوّل پیش آمد، رفته رفته گرایش به فلسفه، و افکار صوفیانه و مشارب غیر شرعی قوّت گرفت، تا حدی که در اصفهان، خانقاه ها برپا شده، و مثل عالم جلیل آقاحسین خوانساری را به جای القاب اسلامی، به عقل حادیعشر میخواندند، و نهایت ظهور علوم اهلبیت (علیهمالسلام) آن بود که محقق داماد در قالب اصطلاحات فلسفی مطرح میکرد، و خلاصه، زبان اهلبیت (علیهمالسلام)، و احادیث آنها، در غربت افتاده بود،
🔹 که به إذن الله تعالی شخصیتی مثل علامه مجلسی (رحمهالله) ظاهر شد، و حدیث را دوباره چنان احیاء و مطرح کرد که احادیث اهلبیت (علیهمالسلام) را نه فقط در مدارس و در معرض توجّه و دقّت علما قرار داد، بلکه شاید خانهای در بلاد ایران نماند که از خواندن کتاب بهره نداشته باشد، مگر آنکه احادیث اهلبیت (علیهمالسلام) به صورتی و زیر عنوانی، در آن وارد شد.
🔹خانقاههای اصفهان، همه تعطیل شد و افکار متصوفه از میان رفت و زبان حدیث و استدلال به ظواهر قرآن و احادیث و زبان ائمّه معصومین (علیهمالسلام)، زبان علماء و حوزهها شد.
🔹بدون شکّ، باید گفت: ظهور علامه مجلسی در آن عصر، موجب بازگشت تشیع به عصر ائمّه (علیهمالسلام) و اصحاب آنها، امثال #زرارة_بن_اعین ها، و #محمد_بن_مسلم ها، و صاحبان اصول گردید.
🔹نمیخواهم بگویم عصر قبل از آن، همانند عصر ائمّه (علیهمالسلام) نبود، ولی این را هم نمیتوانم بگویم که همانند عصر آنان بود، زیرا اصطلاحات و الفاظ اسلامی کم و بیش عوض شده بود و بحث درس و تألیف و تصنیف چنان که باید، بر محور قرآن و سنت و احادیث اهلبیت (علیهمالسلام) دور نمیزد.
🔹هر طور بود و هر گونه بود، به ظاهر اگر مجلسی (رحمهالله) ظهور نکرده بود، و وضع حوزهها به آنگونه که داشت، جلو میرفت، شریعت ارسطویی و اسلام ابنسینایی و صدرایی و ابنعربی پابرجا میشد، و خدا میداند که باب تأویل و توجیه آیات و احادیث، و حمل آنها با تکلّف بر بیانی خاصّ تا کجا گسترده میگشت!
🔹این علامه مجلسی بود که حوزه ها را به معارف اصیل دین، و تشیّع بازگرداند، و قرآن و سنّت را مافوق همه مکتبها قرار داد. شکر الله سعیه وجزاه الله عن هذا الدّین والکتاب والسنّه خیر جزاء المحسنین.»
✍ پینوشت:
✅ علامه مجلسی رضوان الله علیه:
«چون ديدم كه مردم به صوفيانِ بدعتگذار و فیلسوفان زنديق مىپردازند، اين بود كه در برابر آنها آثار امامان را در ميان آنها پراكندم، با اين كه میشنيدم دشمنان و مخالفان، ما را حشوىِ خارجى مىخوانند!»
«ابوالحسن قزوینی، مؤلف کتاب «فوائد الصفویه» مینویسد: هر آنچه را ملا محمد باقر مجلسى كه استادِ شاه سلطان حسین صفوی بود عرض مینمود، توسط شاه به اجابت مقرون بود. در اكثرش امور مِلكى و مالى به صلاح و صواب ديد فُضَلا و علما میفرمود و طريقۀ صوفيه كه شعار و اطوار سلسلۀ عليّۀ صفويه بود را بر انداخت. از آن جمله «توحيدخانه» كه در دولتِ آن جناب متصل به عالىقاپو بود و هر شبِ جمعه مشايخ صوفيه جمع شده و با خلفا و امراء وجد كرده و "ياهو" مىزدند، متوقف فرمود.»
📚 صفویه در عرصه دین، فرهنگ، سیاست، ج۲ صص۵۸۷ - ۵۹۱ (ر.ک: تصویر الحاقی)
🔸 رحمت و رضوان و برکات الهی بر روح پُرفتوح علامه مجلسی دوم
➖➖➖➖
@borrhan
Telegram
attach 📎
#نقد_زرتشتی_گری #نقد_فلسفه
#نقد_بابیت #نقد_تصوف #وحدت_وجود #نقد_بودیسم #نقد_مسیحیت
#نقد_مولوی #نقد_بایزید_بسطامی #نقد_حلاج
🔶 ریاضت و چله نشینی
✧﷽✧
تحمل ریاضت های غیر شرعی و ترک لذائذ دنیوی و تحمل مشقت بار سختی ها، از اصول و پایه های تصوف، در بدو شکل گیری بوده و هنگام مطالعه سیره بزرگان و اقطاب صوفیه، تنها نقطه مشترکی که میتوان بین آنها یافت همین خلوت گزینی و چله نشینیها بوده است ،(ر.ک: تصویر الحاقی) اما نکته مهم این است که آنها بعد از این ریاضتها، به کلی تغییر رویه داده و اعتقادات و نظریات کاملاً متفاوت(و البته انحرافی) با دوران قبل از ریاضت ارائه کرده اند البته این موضوع فقط مخصوص صوفیه نیست.
💢به عنوان مثال :
🔻1_ بودا(موسس آیین یا فلسفه بودا)
در منابع کهن هندو آمده است «سیدارتا» شاهزاده ای بود که روزی به شکار رفت و بعد از پیشامد هایی، مقام و منصب دنیایی را رها کرد و به جنگل روی آورد و شش سال مشغول ریاضت شد سپس به میان مردم بازگشت درحالیکه مدعی بود دریافت ها و شهودهایی داشته که می تواند انسان را به سعادت برساند.
🔻2_ زردشت(مدعی نبوت)
در روایات اهل بیت ، زردشت شخصی دروغگو معرفی شده است که به اشتباه، با خود گمان می کرد پیامبر خداست! (احتجاج۳۴۶/۲) او مدت 15 یا 10 سال از مردم کناره گرفت و در کوه «اُشیدَرنه» خلوت گزید (ریاضت کشید) و سپس مدعی میشود پیامبر خداست!
🔻3_ شیخ احمد احسائی(موسس فرقه شیخیه)
او انسان وارسته و متشرعی بود ولی بعد از ورود به شهر بصره و خلوت گزینی و روی آوردن به ریاضت، انحرافات عقیدتی پیدا کرد و به کرات ادعا می نمود که حدیث یا روایتی را مستقیما از امام باقر یا امام صادق علیه السلام شنیده است! در نهایت نیز مورد تکفیر علما واقع شد.
🔻4_ علیمحمد باب(موسس فرقه بابیه)
او ابتدا در شهر بوشهر با وجودی گرمای طاقت فرسا، در پشت بام خانه و روبه روی آفتاب مینشست و اوراد و اذکاری را تکرار میکرد و اینگونه مشغول ریاضت کشی می شد و مردم گمان می کردند که قصد تسخیر شیطان را دارد.
🔻5_ابن سینا(موسس فلسفه مشاء)
ابن سینا بعد از تبعید شدن به زندان دیلمان همدان و رویی آوردن به ریاضت، از مبنای فلسفی خود دست برداشته و در سه نمط آخرین کتاب فلسفی خود یعنی اشارات، همچون عرفا مدعی دریافت و شهود می شود و همچون صوفیه مشی میکند .
🔻6_ سهروردی(موسس فلسفه اشراق)
او مدت زمان زیادی از عمر خود را به ریاضت و خلوت گزینی اختصاص داده بود و لذا یکی از مبانی مهم او در فلسفه اشراق این است که انسان در صورتی به تمام حقائق عالم میرسد که ترک حیوانی کرده و مشغول ریاضت و چله نشینی شود.
🔻7_ صدرالدین محمد شیرازی(موسس حکمت متعالیه)
ملاصدرا بعد از اینکه به روستای کهک تبعید می شود و در آنجا به ریاضت و خلوت گزینی رویی می آورد، تحولی عظیم در مبانی فلسفی او رویی داده و مدعی میشود که به هدایت خداوند، قائل به وحدت شخصیه وجود شده است! و بعد از این مورد تکفیر برخی از علما قرار می گیرد و ... .
🔻8_ مسیحیت
خداوند متعال در آیه ۲۷/حدید میفرماید:
وَ رَهْبانِيَّةً ابْتَدَعُوها ما كَتَبْناها عَلَيْهِمْ إِلاَّ ابْتِغاءَ رِضْوانِ اللَّهِ فَما رَعَوْها حَقَّ رِعايَتِها. یکی از مهمترین بدعت های مسیحیان که سبب انحراف آیین آنها شد رویی آوردن به رهبانیت و ریاضت و خلوت گزینی بوده است که خداوند متعال در این آیه به آن اشاره نموده است.
🔚همچنین است احوال ابوالحسن شاذلی،عبدالقادر گیلانی،بایزید،ابوسعید ابوالخیر،مولوی،غزالی و ابراهیم ادهم و ...
📌سوال اصلی این است که :
چرا بعد از خلوت گزینی و ریاضت، چنین ادعاهایی را مطرح میکردند؟ آیا آنها دروغ میگفتند؟
📝پاسخ اجمالی:
در قرآن و روایات ، ارتباط شیاطین جن و انس از مسلمات دانسته شده چنانچه خداوند میفرماید: وَ إِنَّ الشَّياطينَ لَيُوحُونَ إِلى أَوْلِيائِهِم.←یکی از مهمترین راه برای ورود به عالم شیاطین و اجنه، تحمل ریاضتهای شاقه میباشد.
←در این حالت است که انسان قدرت انخلاع پیدا میکند و اجنه با او ارتباط برقرار میکنند. اما شیاطین به هر شکلی که بخواهند ظاهر میشوند و فقط معصومین توانایی شناخت آنها را دارند.#ابلیس هرگز نمیتواند به شیخ احمد احسایی بگوید ادعای نبوت کن، لذا به دروغ میگوید من امام صادق ع هستم و این دستور را به تو میدهم، شیخ بیچاره نیز که مدت ها با امید وصول به حق راهی ریاضت شده با خود میپندارد که به مقصد رسیده و حرف شیطان را جامه عمل میپوشاند.←اما شیطان با اشخاصی مانند بودا و زردشت و بایزید و حلاج، همچون شیخ احمد رفتار نمیکند، لذا به زردشت میگوید من خدا هستم و تو پیامبرم میباشی. به حلاج میگوید من عبد تو هستم و تو خدای من میباشی و به بایزید می گوید تو آفریدگار هفت آسمان و هفت زمین هستی و آنها نیز میپذیرند؛ به همین جهت است که امام صادق میفرماید: زردشت خودش هم گمان میکرد نبی است.
@borrhan
#نقد_بابیت #نقد_تصوف #وحدت_وجود #نقد_بودیسم #نقد_مسیحیت
#نقد_مولوی #نقد_بایزید_بسطامی #نقد_حلاج
🔶 ریاضت و چله نشینی
✧﷽✧
تحمل ریاضت های غیر شرعی و ترک لذائذ دنیوی و تحمل مشقت بار سختی ها، از اصول و پایه های تصوف، در بدو شکل گیری بوده و هنگام مطالعه سیره بزرگان و اقطاب صوفیه، تنها نقطه مشترکی که میتوان بین آنها یافت همین خلوت گزینی و چله نشینیها بوده است ،(ر.ک: تصویر الحاقی) اما نکته مهم این است که آنها بعد از این ریاضتها، به کلی تغییر رویه داده و اعتقادات و نظریات کاملاً متفاوت(و البته انحرافی) با دوران قبل از ریاضت ارائه کرده اند البته این موضوع فقط مخصوص صوفیه نیست.
💢به عنوان مثال :
🔻1_ بودا(موسس آیین یا فلسفه بودا)
در منابع کهن هندو آمده است «سیدارتا» شاهزاده ای بود که روزی به شکار رفت و بعد از پیشامد هایی، مقام و منصب دنیایی را رها کرد و به جنگل روی آورد و شش سال مشغول ریاضت شد سپس به میان مردم بازگشت درحالیکه مدعی بود دریافت ها و شهودهایی داشته که می تواند انسان را به سعادت برساند.
🔻2_ زردشت(مدعی نبوت)
در روایات اهل بیت ، زردشت شخصی دروغگو معرفی شده است که به اشتباه، با خود گمان می کرد پیامبر خداست! (احتجاج۳۴۶/۲) او مدت 15 یا 10 سال از مردم کناره گرفت و در کوه «اُشیدَرنه» خلوت گزید (ریاضت کشید) و سپس مدعی میشود پیامبر خداست!
🔻3_ شیخ احمد احسائی(موسس فرقه شیخیه)
او انسان وارسته و متشرعی بود ولی بعد از ورود به شهر بصره و خلوت گزینی و روی آوردن به ریاضت، انحرافات عقیدتی پیدا کرد و به کرات ادعا می نمود که حدیث یا روایتی را مستقیما از امام باقر یا امام صادق علیه السلام شنیده است! در نهایت نیز مورد تکفیر علما واقع شد.
🔻4_ علیمحمد باب(موسس فرقه بابیه)
او ابتدا در شهر بوشهر با وجودی گرمای طاقت فرسا، در پشت بام خانه و روبه روی آفتاب مینشست و اوراد و اذکاری را تکرار میکرد و اینگونه مشغول ریاضت کشی می شد و مردم گمان می کردند که قصد تسخیر شیطان را دارد.
🔻5_ابن سینا(موسس فلسفه مشاء)
ابن سینا بعد از تبعید شدن به زندان دیلمان همدان و رویی آوردن به ریاضت، از مبنای فلسفی خود دست برداشته و در سه نمط آخرین کتاب فلسفی خود یعنی اشارات، همچون عرفا مدعی دریافت و شهود می شود و همچون صوفیه مشی میکند .
🔻6_ سهروردی(موسس فلسفه اشراق)
او مدت زمان زیادی از عمر خود را به ریاضت و خلوت گزینی اختصاص داده بود و لذا یکی از مبانی مهم او در فلسفه اشراق این است که انسان در صورتی به تمام حقائق عالم میرسد که ترک حیوانی کرده و مشغول ریاضت و چله نشینی شود.
🔻7_ صدرالدین محمد شیرازی(موسس حکمت متعالیه)
ملاصدرا بعد از اینکه به روستای کهک تبعید می شود و در آنجا به ریاضت و خلوت گزینی رویی می آورد، تحولی عظیم در مبانی فلسفی او رویی داده و مدعی میشود که به هدایت خداوند، قائل به وحدت شخصیه وجود شده است! و بعد از این مورد تکفیر برخی از علما قرار می گیرد و ... .
🔻8_ مسیحیت
خداوند متعال در آیه ۲۷/حدید میفرماید:
وَ رَهْبانِيَّةً ابْتَدَعُوها ما كَتَبْناها عَلَيْهِمْ إِلاَّ ابْتِغاءَ رِضْوانِ اللَّهِ فَما رَعَوْها حَقَّ رِعايَتِها. یکی از مهمترین بدعت های مسیحیان که سبب انحراف آیین آنها شد رویی آوردن به رهبانیت و ریاضت و خلوت گزینی بوده است که خداوند متعال در این آیه به آن اشاره نموده است.
🔚همچنین است احوال ابوالحسن شاذلی،عبدالقادر گیلانی،بایزید،ابوسعید ابوالخیر،مولوی،غزالی و ابراهیم ادهم و ...
📌سوال اصلی این است که :
چرا بعد از خلوت گزینی و ریاضت، چنین ادعاهایی را مطرح میکردند؟ آیا آنها دروغ میگفتند؟
📝پاسخ اجمالی:
در قرآن و روایات ، ارتباط شیاطین جن و انس از مسلمات دانسته شده چنانچه خداوند میفرماید: وَ إِنَّ الشَّياطينَ لَيُوحُونَ إِلى أَوْلِيائِهِم.←یکی از مهمترین راه برای ورود به عالم شیاطین و اجنه، تحمل ریاضتهای شاقه میباشد.
←در این حالت است که انسان قدرت انخلاع پیدا میکند و اجنه با او ارتباط برقرار میکنند. اما شیاطین به هر شکلی که بخواهند ظاهر میشوند و فقط معصومین توانایی شناخت آنها را دارند.#ابلیس هرگز نمیتواند به شیخ احمد احسایی بگوید ادعای نبوت کن، لذا به دروغ میگوید من امام صادق ع هستم و این دستور را به تو میدهم، شیخ بیچاره نیز که مدت ها با امید وصول به حق راهی ریاضت شده با خود میپندارد که به مقصد رسیده و حرف شیطان را جامه عمل میپوشاند.←اما شیطان با اشخاصی مانند بودا و زردشت و بایزید و حلاج، همچون شیخ احمد رفتار نمیکند، لذا به زردشت میگوید من خدا هستم و تو پیامبرم میباشی. به حلاج میگوید من عبد تو هستم و تو خدای من میباشی و به بایزید می گوید تو آفریدگار هفت آسمان و هفت زمین هستی و آنها نیز میپذیرند؛ به همین جهت است که امام صادق میفرماید: زردشت خودش هم گمان میکرد نبی است.
@borrhan
Telegram
attach 📎
#اسلام_و_ایرانیان (۷۴)
#پیدایش_شیعه (۵۰)
#نقد_فلسفه (۱۰۵)
#نقد_تصوف (۵۸۶)
#دوازده (۱۶۸)
✅ اهتمام به دفاع از باورهای شیعی و نقد فرق منحرف در ایران قرن ششم هجری
┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄
📜 نسخهٔ خطی کتاب «تبصرة العوام فی معرفة مقالات الانام»، کتابت شده در سال 716 (عکس الحاقی پایین سمت راست).
این نسخه به شماره 10474 در کتابخانه مجلس شورای اسلامی نگهداری میشود.
این کتاب نوشتهٔ «محمد بن حسن رازی» است، البته برخی نیز آن را نوشته «مرتضی بن داعی رازی» دانسته اند.
←کتاب تبصرة العوام در قرن ششم هجری (در حدود سال 540 هجری قمری) و در شهر شیراز به زبان فارسی نوشته شده است.
1⃣ از این کتاب نسخه های متعددی (نزدیک به هفتاد نسخه) در ایران موجود است که قدیمی ترین آنها همین نسخه ای است که عکس آن تقدیم شد.(فنخا، ج6، ص 865)
2⃣ موضوع این کتاب، بیان باورها و اعتقادات فرقه های اسلامی است. نویسنده در 20 فصل ابتدایی کتاب، اعتقادات فرقه های اسلامی (مانند اهل سنت، معتزله، اشاعره، فلاسفه، صوفیه و ...) را ذکر میکند. در ادامه (از فصل 21 به بعد) اعتقادات شیعه را ذکر کرده و تلاش دارد به اثبات باورهای شیعه بپردازد (عکس پایین سمت چپ را ببینید).
پ.ن 1: این کتاب در سال 658 به عربی نیز ترجمه شده است. نسخهٔ آن در پست های بعدی عرضه خواهد شد.
پ.ن 2: این کتاب در سال 1313 هجری شمسی توسط عباس اقبال آشتیانی تصحیح و چاپ شده است. چاپ دیگری نیز از این کتاب به تصحیح جعفر واعظی در سال 1396 منتشر شده است.
➖➖➖➖➖
@borrhan
#پیدایش_شیعه (۵۰)
#نقد_فلسفه (۱۰۵)
#نقد_تصوف (۵۸۶)
#دوازده (۱۶۸)
✅ اهتمام به دفاع از باورهای شیعی و نقد فرق منحرف در ایران قرن ششم هجری
┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄
📜 نسخهٔ خطی کتاب «تبصرة العوام فی معرفة مقالات الانام»، کتابت شده در سال 716 (عکس الحاقی پایین سمت راست).
این نسخه به شماره 10474 در کتابخانه مجلس شورای اسلامی نگهداری میشود.
این کتاب نوشتهٔ «محمد بن حسن رازی» است، البته برخی نیز آن را نوشته «مرتضی بن داعی رازی» دانسته اند.
←کتاب تبصرة العوام در قرن ششم هجری (در حدود سال 540 هجری قمری) و در شهر شیراز به زبان فارسی نوشته شده است.
1⃣ از این کتاب نسخه های متعددی (نزدیک به هفتاد نسخه) در ایران موجود است که قدیمی ترین آنها همین نسخه ای است که عکس آن تقدیم شد.(فنخا، ج6، ص 865)
2⃣ موضوع این کتاب، بیان باورها و اعتقادات فرقه های اسلامی است. نویسنده در 20 فصل ابتدایی کتاب، اعتقادات فرقه های اسلامی (مانند اهل سنت، معتزله، اشاعره، فلاسفه، صوفیه و ...) را ذکر میکند. در ادامه (از فصل 21 به بعد) اعتقادات شیعه را ذکر کرده و تلاش دارد به اثبات باورهای شیعه بپردازد (عکس پایین سمت چپ را ببینید).
پ.ن 1: این کتاب در سال 658 به عربی نیز ترجمه شده است. نسخهٔ آن در پست های بعدی عرضه خواهد شد.
پ.ن 2: این کتاب در سال 1313 هجری شمسی توسط عباس اقبال آشتیانی تصحیح و چاپ شده است. چاپ دیگری نیز از این کتاب به تصحیح جعفر واعظی در سال 1396 منتشر شده است.
➖➖➖➖➖
@borrhan
Telegram
attach 📎
[ کانال برهان ]
#نقد_تصوف (۵۹۴) #نقد_ابن_عربی (۱۱۸) ⁉️❔عرفا هنگام تعارض آیات با مکاشفات خود چه میکنند؟! ┄┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄ 🔺هرکس که کوچکترین آشنایی با قرآن کریم داشته باشد می داند که آیات متعددی با صراحت تمام به عذاب شدن کفار در جهنم و خلود آنها، اشاره کرده است اما عرفا…
✅ یکی از علل خاستگاه اعتقاد فاسد در عرفان و تصوف در خصوص جهنم و عذاب ، تعارض مکاشفات آنان با آیات قرآنی است!
←توضیحات↓↓
https://t.me/borrhan/56489
در اسکنها مطالعه کنید:
اعتراف صدرای شیرازی ؛ دیدگاه ابن عربی ؛
عدم تفاوت بهشت و جهنم در منظر اقای حداد!!!(استاد علامه طهرانی) ؛ بهشت و جهنم خیالی در اعتقاد ملاصدرا ؛ سید هاشم حداد و انتفاء اسناد عذاب به خداوند
+ نظر علامه سید عبدالله شبر(معروف به مجلسی ثانی)راجع به عذاب جهنمیان در دیدگاه فلاسفه
#نقد_تصوف #نقد_فلسفه
#نقد_هاشم_حداد (۱۵)
←توضیحات↓↓
https://t.me/borrhan/56489
در اسکنها مطالعه کنید:
اعتراف صدرای شیرازی ؛ دیدگاه ابن عربی ؛
عدم تفاوت بهشت و جهنم در منظر اقای حداد!!!(استاد علامه طهرانی) ؛ بهشت و جهنم خیالی در اعتقاد ملاصدرا ؛ سید هاشم حداد و انتفاء اسناد عذاب به خداوند
+ نظر علامه سید عبدالله شبر(معروف به مجلسی ثانی)راجع به عذاب جهنمیان در دیدگاه فلاسفه
#نقد_تصوف #نقد_فلسفه
#نقد_هاشم_حداد (۱۵)