[ کانال برهان ]
11.3K subscribers
23.5K photos
1.93K videos
745 files
13.5K links
مرکز نشر دروس اعتقادی اهل بیت علیهم‌السلام
+ مباحث نقد فرق ضاله

👤پرسش و پاسخ:
@EDborrhan

کانالهای زیرمجموعه:
@fariadras
@borrhan2
@borrhanlibrary
@borrhanmedia
@dinclass

اینستا:
https://t.me/pageborhan
Download Telegram
#دل_نوشته

▪️خداحافظی با ماه محرم‌ !


سفره ی محرّم را گاهِ آخر رسیده و ماهِ دلدادگی را هنگامه ی وداع آمده است
چه سرخوش بودیم اول روزها، که ""نوحوا علی الحسین... "" زمزمه ی لبهامان بود و بر سینه میکوفتیم
چه پریشان فریاد میزدیم ""فریاد یامحمدا، زینب رسید به کربلا""

چه اشک داغی بر صورت روانه میکردیم آن هنگام که ناله میزدیم ""عمه بیا گمشده پیدا شده کنج خرابه شب یلدا شده""
چه غریبانه بر خنچه ی عقد قاسم، نقل میپاشیدیم و اشک و آه ، بدرقه ی یتیم مجتبی مینمودیم ؛

چه بغض ها که به بیتابی گشودیم به گاهِ خواندنِ ""ببینید ببینید گلم تاب ندارد"" و چه اشکها که به دیدن هر شیرخواره روانه کردیم ؛

چه سوزها که بر جگر نشاندیم و به حسرت فریاد برآوردیم ""جوانان بنی هاشم بیایید علی را بر در خیمه رسانید""

چه مردانه بر طبل عزا کوبیدیم و چه غیورانه بانگ زدیم ""ای اهل حرم میر و علمدار نیامد سقای حسین سید و سالار نیامد""
حزن و اندوه به هم آمیخته نوحه خواندیم ""امشبی را شه دین در حرمش مهمان است، مکن ای صبح طلوع""

سر و صورت هامان لطم نمودیم و دم گرفتیم ""شمر با خنجر برون شد...""

و شب هنگام چه غریبانه سر به زانوی غم گذارده به آوایی حزین زمزمه کردیم
""خیمه ها میسوزد و شمع شب تارم شده""

چه چشمهای در خون نشسته ای داشتیم و چه سینه های خسته ای ،به صبح یازدهم که مرثیه سرایی میکردیم ""آمده ام به قتلگه بابا عزا به پا کنم""

...چه زود گذشت و خوش گذشت ایام شیدایی...

چه شوریدگیِ مطبوعی بود شوریده ی حسین بودن.
چه جنونِ شیرینی بود مجنون کویش گردیدن.
و چه حال خوشی بود بر خوان نعمتش زانو زدن.

خاطرات خوش ایام ، میان دستمال اشکهامان پیچیده ،
کنار کفن هامان ، ذخیره ی آخرت میکنیم و به توفیق عزای حسین ، سجده ی شکر به جای می آوریم ؛

محرم را بدرود میگوییم و بر لیاقت دلسوختگی در ماه صفر، دست نیاز به درگاه الهی دراز مینماییم و دل خوش میداریم که شاید چون گذشته بد و خوب را ، در هم ،
خریدار شود ارباب کَرم...



@borrhan
#دل_نوشته

▪️خداحافظی با ماه محرم‌ !


سفره ی محرّم را گاهِ آخر رسیده و ماهِ دلدادگی را هنگامه ی وداع آمده است؛

چه سرخوش بودیم اول روزها، که ""نوحوا علی الحسین... "" زمزمه ی لبهامان بود و بر سینه میکوفتیم
چه پریشان فریاد میزدیم ""فریاد یامحمدا، زینب رسید به کربلا""

چه اشک داغی بر صورت روانه میکردیم آن هنگام که ناله میزدیم ""عمه بیا گمشده پیدا شده کنج خرابه شب یلدا شده""
چه غریبانه بر خنچه ی عقد قاسم، نقل میپاشیدیم و اشک و آه ، بدرقه ی یتیم مجتبی می‌نمودیم ؛

چه بغض ها که به بیتابی گشودیم به گاهِ خواندنِ ""ببینید ببینید گلم تاب ندارد"" و چه اشکها که به دیدن هر شیرخواره روانه کردیم ؛

چه سوزها که بر جگر نشاندیم و به حسرت فریاد برآوردیم ""جوانان بنی هاشم بیایید علی را بر در خیمه رسانید""

چه مردانه بر طبل عزا کوبیدیم و چه غیورانه بانگ زدیم ""ای اهل حرم میر و علمدار نیامد سقای حسین سید و سالار نیامد""
حزن و اندوه به هم آمیخته نوحه خواندیم ""امشبی را شه دین در حرمش مهمان است، مکن ای صبح طلوع""

سر و صورت هامان لطم نمودیم و دم گرفتیم ""شمر با خنجر برون شد...""

و شب هنگام چه غریبانه سر به زانوی غم گذارده به آوایی حزین زمزمه کردیم
""خیمه ها میسوزد و شمع شب تارم شده""

چه چشمهای در خون نشسته ای داشتیم و چه سینه های خسته ای ،به صبح یازدهم که مرثیه سرایی میکردیم ""آمده ام به قتلگه بابا عزا به پا کنم""

...چه زود گذشت و خوش گذشت ایام شیدایی...

چه شوریدگیِ مطبوعی بود شوریده ی حسین بودن.
چه جنونِ شیرینی بود
مجنون کویش گردیدن.
و چه حال خوشی بود بر خوان نعمتش زانو زدن.

خاطرات خوش ایام ، میان دستمال اشکهامان پیچیده ،
کنار کفن هامان ، ذخیره ی آخرت میکنیم و به توفیق عزای حسین ، سجده ی شکر به جای می آوریم ؛

محرم را بدرود میگوییم و بر لیاقت دلسوختگی در ماه صفر، دست نیاز به درگاه الهی دراز مینماییم و دل خوش میداریم که شاید چون گذشته بد و خوب را ،
درهم ،
خریدار شود ارباب کَرم...



@borrhan