#عاشورا (۶)
⁉️ هدف سیدالشهدا علیه السلام از #خروج چه بود؟؟
✅ إنّی ما خَرَجتُ اَشِراً و لا بَطِراً و لا مُفسِداً و لا ظالِماً، اِنَّما خَرَجتُ لِطَلَبِ الاصلاحِ فی اُمَّهِ جَدّی، اُریدُ اَن آمُرَ بِالمَعرُوفِ و اَنهی عَنِ المنکَرِ وَ اَسیرَ بِسیرهِ جَدّی وَ اَبی عَلیَّ بن اَبی طالبٍ.
〰〰〰〰〰〰〰
برای یافتن پاسخ به این سوال،
بهترین و دقیقترین جواب ، جستجو در منابع تاریخی و روایی و یافتن پاسخ از لسان مبارک خود آن حضرت است؛
☑️ با پیگیری دقیق این مباحث درخواهید یافت، علت خروج آن حضرت #ترک_بیعت با #یزید لع و حفظ جان مبارک خویش بوده است؛
چرا که فرمان یزید این بود:
یا بیعت یا سر آن حضرت!
و به هیچ عنوان خروج حضرتش طبق برخی ادعاها
-بر خلاف حق الهیِ خلافت ظاهری ایشان- به جهت تشکیل حکومت نبوده و قیام بالسیف نفرمودهاند.
______________
#دومین_خطبه_امام_برای_سپاهاموی
هنگامی که وقت نماز عصر فرا رسید، امام فرمود برای نماز عصر ، اذان بگویند.
سپس خود حضرت اقامه گفت و با آنها نماز خواند.
بعد از نماز به آنها توجه کرد؛ حمد خدا را به جای آورد و فرمود:
💠 و بعد...ای مردم اگر تقوای خدا را پیشه کنید و حق را برای اهلش بشناسید، خداوند از شما راضیتر خواهد بود. ما اهل بیت محمد ، نسبت به این امر از این گروه - که مدعی آنچه از ایشان نیست و عمل کننده به ستم و جور در میان شما هستند - شایستهتریم. اگر با اکراه نسبت به ما و جهل به حق ما ، ابا نمودید و نظر شما غیر از آنی باشد که در نامهها و نوشتههایی به من رسید، من از شما منصرف خواهم شد.
حر بن یزید پاسخ داد::
به خدا نمیدانم این نامهها کدام است.
امام به عَقَبة بن سَمعان فرمود نامههای داخل دو کیسه را خارج کند.
او کاغذهای فراوانی را از دو کیسهء پر خارج کرد و در جلوی امام حسین علیه السلام پراکند.
حر گفت:
ما از آنها نیستیم که برای تو نامه نوشتهایم. به ما دستور دادهاند که از تو جدا نشویم مگر آنکه تو را به کوفه نزد عبیدالله بن زیاد ببریم.
امام حسین علیه السلام فرمود:
مرگ به تو از این مطلب نزدیکتر است.
سپس به اصحابش فرمود که برخیزند و سوار شوند و زنها را سوار نمودند؛
سپاه اموی مانعشان شدند ؛ امام به حر فرمودند:
-مادرت به عزایت بنشیند، چه میخواهی؟
-اگر هر کس دیگری از اعراب این را میگفت و در موقعیت تو بود، او را وانمیگذاشتم مگر آنکه نام مادرش را ببرم.اما چه کنم در مورد مادر تو، باید به بهترین وجه بگویم.
-چه میخواهی؟
-میخواهم تو را نزد عبیدالله بن زیاد ببرم.
-سوگند به خدا که از تو پیروی نخواهم کرد.
-به خدا سوگند که تو را رها نخواهم کرد.
👈👈 و این مطلب ۳ بار تکرار شد و صحبت بین آن دو طولانی گشت.
حر به امام گفت:
من به کشتن تو امر نشدهام؛ آنچه به من دستور دادهاند این است که از تو جدا نشوم مگر اینکه تو را به کوفه ببرم.
اگر ابا داری، راهی را در پیش گیر که به کوفه نرسد و به مدینه نیز تو را نبرد. من نیز برای امیر عبیدالله بنویسم تا شاید خداوند سلامت را به جای ابتلا به کار تو ، روزیام سازد . این راه را بگیر و از قادسیه و عَذیب در قسمت چپ برو.
👈👈 امام حسین علیه السلام به اصحابشان فرمان دادند تا از سمت چپ حرکت کنند و حر هم با آنان به راه افتاد.
(مقتل الحسین/امین/۸۱ و تاریخ طبری ۲۹۸/۴)
〰〰〰〰〰〰〰
پ.ن::
✍... علت ظاهری خروج آن حضرت از مدینه ، #ترک بیعت با چون یزیدی
و برای #حفظ نفْس بوده است و علت خروج آن حضرت از مکه، علاوه بر حفظ نفس و ترک بیعت با #یزید ،
محفوظ ماندن #حرمت خانه خدا است.
به خاطر بسپارید که
امام حسین علیه السلام وظیفه ندارند که به پیمان شکنی کوفیان
- که به علم الهی آن را میدانند- ترتیب اثر دهند چرا که شأن امامتی آن حضرت ایجاب میکند نسبت به درخواستهای مردم بیاعتنا نباشد.
سفر آن حضرت از مکه به مدینه، و برخوردهای آن حضرت با دشمنان، جنبه #دفاعی دارد،
و به هیچ عنوان مبارزه به معنای #شروع جنگ و یا عنوان #انقلاب و یا #قیام (به معنای مصطلح امروز) و
یا انگیزه #تشکیل_حکومت ،
بر خروج آن حضرت از مدینه و آنگاه مکه منطبق #نیست.
هر چند اگر کوفیان به عهدشان وفادار بودند ، مقدمات تشکیل حکومت و جهاد با یزید مهیا میشد...
و البته که امام به پیمان شکنی کوفیان بیش از دیگران آگاه بودند.
✔️ادامه دارد....
@borrhan
⁉️ هدف سیدالشهدا علیه السلام از #خروج چه بود؟؟
✅ إنّی ما خَرَجتُ اَشِراً و لا بَطِراً و لا مُفسِداً و لا ظالِماً، اِنَّما خَرَجتُ لِطَلَبِ الاصلاحِ فی اُمَّهِ جَدّی، اُریدُ اَن آمُرَ بِالمَعرُوفِ و اَنهی عَنِ المنکَرِ وَ اَسیرَ بِسیرهِ جَدّی وَ اَبی عَلیَّ بن اَبی طالبٍ.
〰〰〰〰〰〰〰
برای یافتن پاسخ به این سوال،
بهترین و دقیقترین جواب ، جستجو در منابع تاریخی و روایی و یافتن پاسخ از لسان مبارک خود آن حضرت است؛
☑️ با پیگیری دقیق این مباحث درخواهید یافت، علت خروج آن حضرت #ترک_بیعت با #یزید لع و حفظ جان مبارک خویش بوده است؛
چرا که فرمان یزید این بود:
یا بیعت یا سر آن حضرت!
و به هیچ عنوان خروج حضرتش طبق برخی ادعاها
-بر خلاف حق الهیِ خلافت ظاهری ایشان- به جهت تشکیل حکومت نبوده و قیام بالسیف نفرمودهاند.
______________
#دومین_خطبه_امام_برای_سپاهاموی
هنگامی که وقت نماز عصر فرا رسید، امام فرمود برای نماز عصر ، اذان بگویند.
سپس خود حضرت اقامه گفت و با آنها نماز خواند.
بعد از نماز به آنها توجه کرد؛ حمد خدا را به جای آورد و فرمود:
💠 و بعد...ای مردم اگر تقوای خدا را پیشه کنید و حق را برای اهلش بشناسید، خداوند از شما راضیتر خواهد بود. ما اهل بیت محمد ، نسبت به این امر از این گروه - که مدعی آنچه از ایشان نیست و عمل کننده به ستم و جور در میان شما هستند - شایستهتریم. اگر با اکراه نسبت به ما و جهل به حق ما ، ابا نمودید و نظر شما غیر از آنی باشد که در نامهها و نوشتههایی به من رسید، من از شما منصرف خواهم شد.
حر بن یزید پاسخ داد::
به خدا نمیدانم این نامهها کدام است.
امام به عَقَبة بن سَمعان فرمود نامههای داخل دو کیسه را خارج کند.
او کاغذهای فراوانی را از دو کیسهء پر خارج کرد و در جلوی امام حسین علیه السلام پراکند.
حر گفت:
ما از آنها نیستیم که برای تو نامه نوشتهایم. به ما دستور دادهاند که از تو جدا نشویم مگر آنکه تو را به کوفه نزد عبیدالله بن زیاد ببریم.
امام حسین علیه السلام فرمود:
مرگ به تو از این مطلب نزدیکتر است.
سپس به اصحابش فرمود که برخیزند و سوار شوند و زنها را سوار نمودند؛
سپاه اموی مانعشان شدند ؛ امام به حر فرمودند:
-مادرت به عزایت بنشیند، چه میخواهی؟
-اگر هر کس دیگری از اعراب این را میگفت و در موقعیت تو بود، او را وانمیگذاشتم مگر آنکه نام مادرش را ببرم.اما چه کنم در مورد مادر تو، باید به بهترین وجه بگویم.
-چه میخواهی؟
-میخواهم تو را نزد عبیدالله بن زیاد ببرم.
-سوگند به خدا که از تو پیروی نخواهم کرد.
-به خدا سوگند که تو را رها نخواهم کرد.
👈👈 و این مطلب ۳ بار تکرار شد و صحبت بین آن دو طولانی گشت.
حر به امام گفت:
من به کشتن تو امر نشدهام؛ آنچه به من دستور دادهاند این است که از تو جدا نشوم مگر اینکه تو را به کوفه ببرم.
اگر ابا داری، راهی را در پیش گیر که به کوفه نرسد و به مدینه نیز تو را نبرد. من نیز برای امیر عبیدالله بنویسم تا شاید خداوند سلامت را به جای ابتلا به کار تو ، روزیام سازد . این راه را بگیر و از قادسیه و عَذیب در قسمت چپ برو.
👈👈 امام حسین علیه السلام به اصحابشان فرمان دادند تا از سمت چپ حرکت کنند و حر هم با آنان به راه افتاد.
(مقتل الحسین/امین/۸۱ و تاریخ طبری ۲۹۸/۴)
〰〰〰〰〰〰〰
پ.ن::
✍... علت ظاهری خروج آن حضرت از مدینه ، #ترک بیعت با چون یزیدی
و برای #حفظ نفْس بوده است و علت خروج آن حضرت از مکه، علاوه بر حفظ نفس و ترک بیعت با #یزید ،
محفوظ ماندن #حرمت خانه خدا است.
به خاطر بسپارید که
امام حسین علیه السلام وظیفه ندارند که به پیمان شکنی کوفیان
- که به علم الهی آن را میدانند- ترتیب اثر دهند چرا که شأن امامتی آن حضرت ایجاب میکند نسبت به درخواستهای مردم بیاعتنا نباشد.
سفر آن حضرت از مکه به مدینه، و برخوردهای آن حضرت با دشمنان، جنبه #دفاعی دارد،
و به هیچ عنوان مبارزه به معنای #شروع جنگ و یا عنوان #انقلاب و یا #قیام (به معنای مصطلح امروز) و
یا انگیزه #تشکیل_حکومت ،
بر خروج آن حضرت از مدینه و آنگاه مکه منطبق #نیست.
هر چند اگر کوفیان به عهدشان وفادار بودند ، مقدمات تشکیل حکومت و جهاد با یزید مهیا میشد...
و البته که امام به پیمان شکنی کوفیان بیش از دیگران آگاه بودند.
✔️ادامه دارد....
@borrhan
#عاشورا (۱۲)
#عطش
#قتل_عثمان
⁉️ هدف سیدالشهدا علیه السلام از #خروج چه بود؟؟
✅ إنّی ما خَرَجتُ اَشِراً و لا بَطِراً و لا مُفسِداً و لا ظالِماً، اِنَّما خَرَجتُ لِطَلَبِ الاصلاحِ فی اُمَّهِ جَدّی، اُریدُ اَن آمُرَ بِالمَعرُوفِ و اَنهی عَنِ المنکَرِ وَ اَسیرَ بِسیرهِ جَدّی وَ اَبی عَلیَّ بن اَبی طالبٍ.
〰〰〰〰〰〰〰
...عبیدالله نامه به نامه و فرستاده در پی فرستاده برای عمر بن سعد میفرستاد و او را برای جنگ با امام حسین علیه السلام تحریک میکرد؛ از جمله برای او نوشت:
❌ اما بعد، بین حسین و یارانش را از آب بازدار تا قطرهای آب نتوانند آشامید، همانطور که با آن مرد پاک مظلوم و وارسته، عثمان بن عفان کردند!!!!
(مقتل ابنابیمخنف/۶۳- مقتل الحسین/مقرم۲۷۵)
چون نامه به دست عمر بن سعد رسید، به عمرو بن حجاج با همراهی ۵۰۰ سواره دستور داد تا بر کنار آب فرود آیند و بین حسین و اصحابش با آب مانع ایجاد کنند و این واقعه روز هفتم محرم بود.
...زمانی که وضعیت مشکل شد، امام حسین علیه السلام عمر بن قرضهء انصاری را به سوی عمر بن سعد فرستاد تا از او ملاقات بخواهد و به او بگوید که وی میخواهد او را در فاصلهء بین دو لشکر ملاقات کند. امام علیهالسلام و عمر بن سعد بین دو لشکر به صحبت نشستند.
(کامل ابن اثیر۲۸۳/۳)
امام حسین علیه السلام به او فرمودند:
💠 وای بر تو ای پسر سعد، آیا تقوای خدایی را که به سوی او بازمیگردی ، پیشه نمیسازی؟ آیا با من میجنگی حال آنکه میدانی من پسر چه کسی هستم؟ این گروه را رها کن و به من ملحق شو که به خدا قسم این برای تو بهتر است.
عمر بن سعد گفت:
میترسم خانهام ویران شود.
امام حسین علیه السلام فرمود:
من آن را میسازم.
عمر بن سعد گفت:
میترسم که مالم گرفته شود.
امام علیهالسلام پاسخ داد:
بهتر از آن را، از اموال حجاز به تو میدهم.
عمر بن سعد گفت:
من عیال دارم و برای آنها میترسم.
امام حسین علیه السلام ساکت شدند و او را جواب ندادند.
آنگاه امام از او منصرف شدند در حالیکه میفرمودند:
💠 ترا چه شده؟ خداوند در بستر خواب سرت را قطع کند و در رستاخیز تو را نیامرزد. امیدوارم از گندم عراق چندان نخوری.
عمر به استهزاء گفت:
اگر از گندم عراق بهرهمند نشوم، جوهایش مرا بس است.
(تاریخ طبری۳۱۵/۴- کامل ابناثیر۲۸۳/۳- مقتل الحسین/امین ۱۰۰)
___
#نامه_ابنزیاد_به_عمرسعد
ابن زیاد ملعون خبیث، نامه تندی خطاب به عمر سعد نوشت و آن را به شمر لع داد تا به او برساند؛
در آن آمده بود::
❌ من تو را به سوی حسین نفرستادم تا از او دست بکشی و به او مهلت دهی...بنگر ، اگر حسین و یارانش به فرمان من درآمدند و تسلیم شدند ، آنها را دستگیر کن و به نزد من بفرست. اگر امتناع ورزیدند، به سوی آنها برو تا آنها را به قتل برسانی و سپس مُثله کنی که بدان سزاوارند! هر گاه حسین کشته شد، اسبان را بر سینه و پشتش بدوان که او تیرهبخت، ظالم و فرومایه است.
من میدانم که بعد از مرگ این کارها به او ضرری نمیرساند، اما این قولی است که من دادهام که بعد از مرگش با او چنین کنم!!! اگر به فرمان ما عمل کنی، به تو پاداش شنوندهء مطیع را خواهم داد و هر گاه اطاعت نکنی، از مسئولیت لشکر کنارهگیری کن و لشکر را به شمر بن ذیالجوشن بسپار که ما دستورات را به او دادهایم.
والسلام.
....پس از این واقعه بود که شمر ملعون، امان نامه برای فرزندان حضرت امالبنین سلام الله علیها آورد...
(تاریخ طبری ج۴ ص۳۱۶،۳۱۷)
در پی این واقعه و شدت کنترل بر آب ،
سپاهیان امام مانند جناب بریر با لشکر اموی سخن گفتند و آنان را نسبت به بستن آب بر پسر پیامبر خدا صلی الله علیه و آله بیم دادند.
و پاسخی چنین دریافت کردند:
❌ ای بریر، زیاد حرف زدی، ساکت شو؛ به خدا سوگند که حسین تشنه خواهد ماند.....
(مقتل الحسین/امین۹۸)
و حتی امام علیهالسلام ، وقتی حد عناد و اصرار بر گناه آنان را مشاهده فرمودند، به ارشاد سپاه اموی برخاستند و در حالیکه به شمشیر خود تکیه زده بودند به معرفی خود پرداختند
و انتساب خود را به رسول خدا ، زهرای اطهر ، امیرالمومنین ، خدیجه کبری ، حضرت حمزه ، حضرت جعفر طیار علیهمالسلام و ...را یادآور شدند و ایشان نیز پاسخی جز این دریافت
ننمودند::
❌ همهء اینها را میدانیم ولی تو را رها نمیکنیم تا از تشنگی هلاک گردی!
(المجالس الفاخرة/شرف الدین۹۹ - مقتل الحسین/امین۹۹)
〰〰〰〰〰〰
پ.ن :
به راستی چگونه است که عدهای با چنین روایات و آثار موجود، حرکت و مخالفت آن حضرت را با #یزید و عدم بیعت با او را ، #انقلاب علیه دستگاه حکومت دانستهاند؟؟!
آن امام غریب، هرگز آغازگر مبارزه و جنگ نبود و عبارت صحیح درباره #خروج آن حضرت،
#دفاع است.
نه #انقلاب و #شورش و #قیام و #جنگ و #مبارزه
✔️ادامه دارد....
@borrhan
#عطش
#قتل_عثمان
⁉️ هدف سیدالشهدا علیه السلام از #خروج چه بود؟؟
✅ إنّی ما خَرَجتُ اَشِراً و لا بَطِراً و لا مُفسِداً و لا ظالِماً، اِنَّما خَرَجتُ لِطَلَبِ الاصلاحِ فی اُمَّهِ جَدّی، اُریدُ اَن آمُرَ بِالمَعرُوفِ و اَنهی عَنِ المنکَرِ وَ اَسیرَ بِسیرهِ جَدّی وَ اَبی عَلیَّ بن اَبی طالبٍ.
〰〰〰〰〰〰〰
...عبیدالله نامه به نامه و فرستاده در پی فرستاده برای عمر بن سعد میفرستاد و او را برای جنگ با امام حسین علیه السلام تحریک میکرد؛ از جمله برای او نوشت:
❌ اما بعد، بین حسین و یارانش را از آب بازدار تا قطرهای آب نتوانند آشامید، همانطور که با آن مرد پاک مظلوم و وارسته، عثمان بن عفان کردند!!!!
(مقتل ابنابیمخنف/۶۳- مقتل الحسین/مقرم۲۷۵)
چون نامه به دست عمر بن سعد رسید، به عمرو بن حجاج با همراهی ۵۰۰ سواره دستور داد تا بر کنار آب فرود آیند و بین حسین و اصحابش با آب مانع ایجاد کنند و این واقعه روز هفتم محرم بود.
...زمانی که وضعیت مشکل شد، امام حسین علیه السلام عمر بن قرضهء انصاری را به سوی عمر بن سعد فرستاد تا از او ملاقات بخواهد و به او بگوید که وی میخواهد او را در فاصلهء بین دو لشکر ملاقات کند. امام علیهالسلام و عمر بن سعد بین دو لشکر به صحبت نشستند.
(کامل ابن اثیر۲۸۳/۳)
امام حسین علیه السلام به او فرمودند:
💠 وای بر تو ای پسر سعد، آیا تقوای خدایی را که به سوی او بازمیگردی ، پیشه نمیسازی؟ آیا با من میجنگی حال آنکه میدانی من پسر چه کسی هستم؟ این گروه را رها کن و به من ملحق شو که به خدا قسم این برای تو بهتر است.
عمر بن سعد گفت:
میترسم خانهام ویران شود.
امام حسین علیه السلام فرمود:
من آن را میسازم.
عمر بن سعد گفت:
میترسم که مالم گرفته شود.
امام علیهالسلام پاسخ داد:
بهتر از آن را، از اموال حجاز به تو میدهم.
عمر بن سعد گفت:
من عیال دارم و برای آنها میترسم.
امام حسین علیه السلام ساکت شدند و او را جواب ندادند.
آنگاه امام از او منصرف شدند در حالیکه میفرمودند:
💠 ترا چه شده؟ خداوند در بستر خواب سرت را قطع کند و در رستاخیز تو را نیامرزد. امیدوارم از گندم عراق چندان نخوری.
عمر به استهزاء گفت:
اگر از گندم عراق بهرهمند نشوم، جوهایش مرا بس است.
(تاریخ طبری۳۱۵/۴- کامل ابناثیر۲۸۳/۳- مقتل الحسین/امین ۱۰۰)
___
#نامه_ابنزیاد_به_عمرسعد
ابن زیاد ملعون خبیث، نامه تندی خطاب به عمر سعد نوشت و آن را به شمر لع داد تا به او برساند؛
در آن آمده بود::
❌ من تو را به سوی حسین نفرستادم تا از او دست بکشی و به او مهلت دهی...بنگر ، اگر حسین و یارانش به فرمان من درآمدند و تسلیم شدند ، آنها را دستگیر کن و به نزد من بفرست. اگر امتناع ورزیدند، به سوی آنها برو تا آنها را به قتل برسانی و سپس مُثله کنی که بدان سزاوارند! هر گاه حسین کشته شد، اسبان را بر سینه و پشتش بدوان که او تیرهبخت، ظالم و فرومایه است.
من میدانم که بعد از مرگ این کارها به او ضرری نمیرساند، اما این قولی است که من دادهام که بعد از مرگش با او چنین کنم!!! اگر به فرمان ما عمل کنی، به تو پاداش شنوندهء مطیع را خواهم داد و هر گاه اطاعت نکنی، از مسئولیت لشکر کنارهگیری کن و لشکر را به شمر بن ذیالجوشن بسپار که ما دستورات را به او دادهایم.
والسلام.
....پس از این واقعه بود که شمر ملعون، امان نامه برای فرزندان حضرت امالبنین سلام الله علیها آورد...
(تاریخ طبری ج۴ ص۳۱۶،۳۱۷)
در پی این واقعه و شدت کنترل بر آب ،
سپاهیان امام مانند جناب بریر با لشکر اموی سخن گفتند و آنان را نسبت به بستن آب بر پسر پیامبر خدا صلی الله علیه و آله بیم دادند.
و پاسخی چنین دریافت کردند:
❌ ای بریر، زیاد حرف زدی، ساکت شو؛ به خدا سوگند که حسین تشنه خواهد ماند.....
(مقتل الحسین/امین۹۸)
و حتی امام علیهالسلام ، وقتی حد عناد و اصرار بر گناه آنان را مشاهده فرمودند، به ارشاد سپاه اموی برخاستند و در حالیکه به شمشیر خود تکیه زده بودند به معرفی خود پرداختند
و انتساب خود را به رسول خدا ، زهرای اطهر ، امیرالمومنین ، خدیجه کبری ، حضرت حمزه ، حضرت جعفر طیار علیهمالسلام و ...را یادآور شدند و ایشان نیز پاسخی جز این دریافت
ننمودند::
❌ همهء اینها را میدانیم ولی تو را رها نمیکنیم تا از تشنگی هلاک گردی!
(المجالس الفاخرة/شرف الدین۹۹ - مقتل الحسین/امین۹۹)
〰〰〰〰〰〰
پ.ن :
به راستی چگونه است که عدهای با چنین روایات و آثار موجود، حرکت و مخالفت آن حضرت را با #یزید و عدم بیعت با او را ، #انقلاب علیه دستگاه حکومت دانستهاند؟؟!
آن امام غریب، هرگز آغازگر مبارزه و جنگ نبود و عبارت صحیح درباره #خروج آن حضرت،
#دفاع است.
نه #انقلاب و #شورش و #قیام و #جنگ و #مبارزه
✔️ادامه دارد....
@borrhan
#عاشورا(۲۸)
⁉️هدف سیدالشهداء سلام الله علیه از #خروج چه بود؟؟
〰〰〰〰〰〰〰
#عدم_سازش_با_ابنزیاد
هنگامی که پیشنهاد سازش با ابن زیاد به سیدالشهداء سلام الله علیه داده شد، حضرت جملهء معروف :
💠 هیهات منا الذلة
و مانند آن را فرمودند.
این عبارت در مقام بیان #علت خروج حضرت #نیست.
ولی بعضی به لغزش آن را عامل و انگیزهء حرکت حضرت پنداشتهاند!!
با تأمل در روایات روشن میشود که این جملات #فقط در مقام بیان زیر بار زور نرفتن و تسلیم نشدن در برابر فرمان ابن زیاد است نه این که عامل خروج و حرکت حضرت باشد.
⬇️ به مدلول آثاری از شیعه و سنی در این زمینه توجه فرمایید::
- ابن زیاد به شمر گفت: این نامه را به عمر بن سعد برسان، باید حسین و اصحابش تسلیم فرمان من شوند؛ هنگامی که فرمان را به عمر سعد رساند او گفت: به خدا سوگند حسین تسلیم فرمان ابنزیاد نخواهد شد، روح پدرش علی در کالبد اوست.
(ارشاد ۸۸/۲)
هنگامی که لشکر دشمن خواست حمله کند؛ حضرت عباس از طرف سیدالشهداء سلام الله علیه نزد آنان آمد و پرسید: چه شده، چه تصمیمی گرفتهاید؟ گفتند: فرمان امیر این است یا تسلیم فرمان او شوید یا با شما میجنگیم.
(ارشاد ۹۰/۲)
- هنگامی که لشکر حر مانع بازگشت امام حسین علیه السلام شد و بر ایشان سختگیری نمود، آن حضرت در ضمن خطبهای فرمودند: مگر نمیبینید که به حق عمل نمیشود و از باطل دست برنمیدارند؛ واقعا جای آن دارد که مومن مشتاق لقای پروردگارش باشد؛ من مرگ را جز سعادت و زندگانی[و سازش] با ستمگران را جز آزردگی و دلتنگی نمیبینم.
(تحف العقول ۲۴۵)
طبری نیز این خطبه را پس از نقل ملاقات حضرت با جناب حر روایت کرده است؛
(تاریخ طبری ۴۰۴/۵)
قاضی نعمان مغربی(متوفای ۳۶۳) میگوید: این خطبه مربوط به هنگامی است که از حضرت خواستند تسلیم فرمان ابنزیاد لعین شود تا او #هر_تصمیمی خواست بگیرد.
(شرح الاخبار ۱۴۹/۲)
بنا بر نقل مصادر متعدد دیگر، هنگامی که دشمن با حضرت روبرو شد، و حضرت یقین کرد که با او خواهند جنگید، خطبه گذشته را ایراد فرمودند.
- امام علیهالسلام فرمودند:
این ناپاک فرزند ناپاک مرا بین مرگ و خواری مخیر کرده است و من هیچگاه زیر بار خواری و ذلت نخواهم رفت.
خدا، پیامبر، دامن های پاکی که ما را پرورش داده و نیاکان پاک سرشت ما هرگز نمیپسندند که ما [زندگی با خواری و] فرمانبرداری از مردم پَست را بر مرگ با عزت ترجیح دهیم.
(احتجاج ۲۴/۲)
- #پس از #شهادت جمعی از اصحاب ، حضرت فرمودند:
به خدا سوگند به هیچ یک از خواستههای آنان پاسخ مثبت نخواهم داد تا آن که با خضاب خون به ملاقات خدا نائل گردم.
(لهوف ۶۱)
- دشمنان از حضرت خواستند تا تسلیم ابن زیاد شود[تا او هر تصمیمی خواست بگیرد] آنها میگفتند: او رفتار ناپسندی با شما نخواهد داشت!
حضرت با اشاره به اینکه به حضرت مسلم هم همین را گفتند و سپس ایشان را کشتند، فرمود: به خدا سوگند من حاضر نیستم که به اختیار خویش تسلیم شما شوم و مانند بردگان خود را در اختیارتان بگذارم.
(مناقب ۲۴۴/۳)
و بنا بر نقلی : و نه مانند بردگان پا به فرار میگذارم.
(تاریخ طبری ۳۲۳/۴)
- حضرت فرمودند: من شما را بین سه مطلب مخیر کردم ولی نپذیرفتید. قدرت و شوکتتان شما را به طمع انداخت که [با امتناع شما] من منقاد و #مطیع #طاغوت ملحد شما خواهم شد!
پناه بر خدا، نفوس تسلیم ناپذیر و عزت و جوانمردی، ما را از تن دادن به این پستی باز میدارد.....چقدر مشتاقم که به این جوانان - اشاره به اجساد عزیزان شهید - ملحق شده و به عهد خویش با پروردگارم وفا نمایم.....
(فرهنگ جامع سخنان امام حسین۵۶۰)
________________
🅾 قـــــــــــــــضاوت درباره کسانی که
این کلمات امام علیهالسلام که در هنگامی ایراد شده است که انتخابی جز شهادت برای حضرت باقی نگذاشتند ،
را برای مقاصد دنیایی خویش
به عنوان انگیزهء #حرکت امام علیه السلام بیان میکنند
به اهل انصاف میسپاریم!!
🔚 با دقت در سیر مطالبی که تقدیم بزرگواران شد،
کاملا روشن است که حضرت هرگز آغازگر مبارزه و جنگ نبودهاند و
تمام تلاش خویش را برای پرهیز از جنگ و دفاع و حفظ جان خود و نوامیس رسول خدا صلی الله علیه و آله به کار بردند.
لذا تعابیر #شورش ، #انقلاب ، #قیام ، #جنگ و #مبارزه و ...
درباره انگیزهء #خروج آن حضرت منتفی است.
〰〰〰〰〰〰〰〰
@borrhan
⁉️هدف سیدالشهداء سلام الله علیه از #خروج چه بود؟؟
〰〰〰〰〰〰〰
#عدم_سازش_با_ابنزیاد
هنگامی که پیشنهاد سازش با ابن زیاد به سیدالشهداء سلام الله علیه داده شد، حضرت جملهء معروف :
💠 هیهات منا الذلة
و مانند آن را فرمودند.
این عبارت در مقام بیان #علت خروج حضرت #نیست.
ولی بعضی به لغزش آن را عامل و انگیزهء حرکت حضرت پنداشتهاند!!
با تأمل در روایات روشن میشود که این جملات #فقط در مقام بیان زیر بار زور نرفتن و تسلیم نشدن در برابر فرمان ابن زیاد است نه این که عامل خروج و حرکت حضرت باشد.
⬇️ به مدلول آثاری از شیعه و سنی در این زمینه توجه فرمایید::
- ابن زیاد به شمر گفت: این نامه را به عمر بن سعد برسان، باید حسین و اصحابش تسلیم فرمان من شوند؛ هنگامی که فرمان را به عمر سعد رساند او گفت: به خدا سوگند حسین تسلیم فرمان ابنزیاد نخواهد شد، روح پدرش علی در کالبد اوست.
(ارشاد ۸۸/۲)
هنگامی که لشکر دشمن خواست حمله کند؛ حضرت عباس از طرف سیدالشهداء سلام الله علیه نزد آنان آمد و پرسید: چه شده، چه تصمیمی گرفتهاید؟ گفتند: فرمان امیر این است یا تسلیم فرمان او شوید یا با شما میجنگیم.
(ارشاد ۹۰/۲)
- هنگامی که لشکر حر مانع بازگشت امام حسین علیه السلام شد و بر ایشان سختگیری نمود، آن حضرت در ضمن خطبهای فرمودند: مگر نمیبینید که به حق عمل نمیشود و از باطل دست برنمیدارند؛ واقعا جای آن دارد که مومن مشتاق لقای پروردگارش باشد؛ من مرگ را جز سعادت و زندگانی[و سازش] با ستمگران را جز آزردگی و دلتنگی نمیبینم.
(تحف العقول ۲۴۵)
طبری نیز این خطبه را پس از نقل ملاقات حضرت با جناب حر روایت کرده است؛
(تاریخ طبری ۴۰۴/۵)
قاضی نعمان مغربی(متوفای ۳۶۳) میگوید: این خطبه مربوط به هنگامی است که از حضرت خواستند تسلیم فرمان ابنزیاد لعین شود تا او #هر_تصمیمی خواست بگیرد.
(شرح الاخبار ۱۴۹/۲)
بنا بر نقل مصادر متعدد دیگر، هنگامی که دشمن با حضرت روبرو شد، و حضرت یقین کرد که با او خواهند جنگید، خطبه گذشته را ایراد فرمودند.
- امام علیهالسلام فرمودند:
این ناپاک فرزند ناپاک مرا بین مرگ و خواری مخیر کرده است و من هیچگاه زیر بار خواری و ذلت نخواهم رفت.
خدا، پیامبر، دامن های پاکی که ما را پرورش داده و نیاکان پاک سرشت ما هرگز نمیپسندند که ما [زندگی با خواری و] فرمانبرداری از مردم پَست را بر مرگ با عزت ترجیح دهیم.
(احتجاج ۲۴/۲)
- #پس از #شهادت جمعی از اصحاب ، حضرت فرمودند:
به خدا سوگند به هیچ یک از خواستههای آنان پاسخ مثبت نخواهم داد تا آن که با خضاب خون به ملاقات خدا نائل گردم.
(لهوف ۶۱)
- دشمنان از حضرت خواستند تا تسلیم ابن زیاد شود[تا او هر تصمیمی خواست بگیرد] آنها میگفتند: او رفتار ناپسندی با شما نخواهد داشت!
حضرت با اشاره به اینکه به حضرت مسلم هم همین را گفتند و سپس ایشان را کشتند، فرمود: به خدا سوگند من حاضر نیستم که به اختیار خویش تسلیم شما شوم و مانند بردگان خود را در اختیارتان بگذارم.
(مناقب ۲۴۴/۳)
و بنا بر نقلی : و نه مانند بردگان پا به فرار میگذارم.
(تاریخ طبری ۳۲۳/۴)
- حضرت فرمودند: من شما را بین سه مطلب مخیر کردم ولی نپذیرفتید. قدرت و شوکتتان شما را به طمع انداخت که [با امتناع شما] من منقاد و #مطیع #طاغوت ملحد شما خواهم شد!
پناه بر خدا، نفوس تسلیم ناپذیر و عزت و جوانمردی، ما را از تن دادن به این پستی باز میدارد.....چقدر مشتاقم که به این جوانان - اشاره به اجساد عزیزان شهید - ملحق شده و به عهد خویش با پروردگارم وفا نمایم.....
(فرهنگ جامع سخنان امام حسین۵۶۰)
________________
🅾 قـــــــــــــــضاوت درباره کسانی که
این کلمات امام علیهالسلام که در هنگامی ایراد شده است که انتخابی جز شهادت برای حضرت باقی نگذاشتند ،
را برای مقاصد دنیایی خویش
به عنوان انگیزهء #حرکت امام علیه السلام بیان میکنند
به اهل انصاف میسپاریم!!
🔚 با دقت در سیر مطالبی که تقدیم بزرگواران شد،
کاملا روشن است که حضرت هرگز آغازگر مبارزه و جنگ نبودهاند و
تمام تلاش خویش را برای پرهیز از جنگ و دفاع و حفظ جان خود و نوامیس رسول خدا صلی الله علیه و آله به کار بردند.
لذا تعابیر #شورش ، #انقلاب ، #قیام ، #جنگ و #مبارزه و ...
درباره انگیزهء #خروج آن حضرت منتفی است.
〰〰〰〰〰〰〰〰
@borrhan
#حرکت_حسینی [28]
⁉️❕هدف سیدالشهداء سلام الله علیه از #خروج چه بود؟؟
〰〰▪️〰〰〰〰〰
#عدمسازش_با_ابنزیاد
هنگامی که پیشنهاد سازش با ابن زیاد به سیدالشهداء سلام الله علیه داده شد، حضرت جملهء معروف :
💠 #هیهات_منا_الذلة
و مانند آن را فرمودند.
این عبارت در مقام بیان #علت خروج حضرت از وطن #نیست.
ولی بعضی به لغزش آن را عامل و انگیزهء حرکت حضرت پنداشتهاند!
با تأمل در روایات روشن میشود که این جملات #فقط در مقام بیان زیر بار زور نرفتن و تسلیم نشدن در برابر فرمان ابن زیاد است نه این که عامل خروج و حرکت حضرت باشد.
⬇️ به مدلول آثاری از شیعه و سنی در این زمینه توجه فرمایید::
- ابن زیاد به شمر گفت: این نامه را به عمر بن سعد برسان، باید حسین و اصحابش تسلیم فرمان من شوند؛ هنگامی که فرمان را به عمر سعد رساند او گفت: به خدا سوگند حسین تسلیم فرمان ابنزیاد نخواهد شد، روح پدرش علی در کالبد اوست.
(ارشاد ۸۸/۲)
هنگامی که لشکر دشمن خواست حمله کند؛ حضرت عباس از طرف سیدالشهداء سلام الله علیه نزد آنان آمدند و پرسیدند: چه شده، چه تصمیمی گرفتهاید؟ گفتند: فرمان امیر این است یا تسلیم فرمان او شوید یا با شما میجنگیم.
(ارشاد ۹۰/۲)
- هنگامی که لشکر حر مانع بازگشت امام حسین علیه السلام شد و بر ایشان سختگیری نمود، آن حضرت در ضمن خطبهای فرمودند: مگر نمیبینید که به حق عمل نمیشود و از باطل دست برنمیدارند؛ واقعا جای آن دارد که مومن مشتاق لقای پروردگارش باشد؛ من مرگ را جز سعادت و زندگانی [و سازش] با ستمگران را جز آزردگی و دلتنگی نمیبینم.
(تحف العقول ۲۴۵)
طبری نیز این خطبه را #پس از نقل ملاقات حضرت با جناب حر روایت کرده است؛
(تاریخ طبری ۴۰۴/۵)
قاضی نعمان مغربی(متوفای ۳۶۳) میگوید: این خطبه مربوط به هنگامی است که از حضرت خواستند تسلیم فرمان ابنزیاد لعین شود تا او #هر_تصمیمی خواست بگیرد.
(شرح الاخبار ۱۴۹/۲)
بنا بر نقل مصادر متعدد دیگر، هنگامی که دشمن با حضرت روبرو شد، و حضرت یقین کرد که با او خواهند جنگید، خطبه گذشته را ایراد فرمودند.
- امام علیهالسلام فرمودند:
این ناپاک فرزند ناپاک مرا بین مرگ و خواری مخیر کرده است و من هیچگاه زیر بار خواری و ذلت نخواهم رفت.
خدا، پیامبر، دامن های پاکی که ما را پرورش داده و نیاکان پاک سرشت ما هرگز نمیپسندند که ما [زندگی با خواری و] فرمانبرداری از مردم پَست را بر مرگ با عزت ترجیح دهیم.
(احتجاج ۲۴/۲)
- #پس از #شهادت جمعی از اصحاب ، حضرت فرمودند:
به خدا سوگند به هیچ یک از خواستههای آنان پاسخ مثبت نخواهم داد تا آن که با خضاب خون به ملاقات خدا نائل گردم.
(لهوف ۶۱)
- دشمنان از حضرت خواستند تا تسلیم ابن زیاد شود[تا او هر تصمیمی خواست بگیرد] آنها میگفتند: او رفتار ناپسندی با شما نخواهد داشت!
حضرت با اشاره به اینکه به #حضرت_مسلم هم همین را گفتند و سپس ایشان را کشتند، فرمود: به خدا سوگند من حاضر نیستم که به اختیار خویش تسلیم شما شوم و مانند بردگان خود را در اختیارتان بگذارم.
(مناقب ۲۴۴/۳)
و بنا بر نقلی : و نه مانند بردگان پا به فرار میگذارم.
(تاریخ طبری ۳۲۳/۴)
- حضرت فرمودند: من شما را بین سه مطلب مخیر کردم ولی نپذیرفتید. قدرت و شوکتتان شما را به طمع انداخت که [با امتناع شما] من منقاد و #مطیع #طاغوت ملحد شما خواهم شد!
پناه بر خدا، نفوس تسلیم ناپذیر و عزت و جوانمردی، ما را از تن دادن به این پستی باز میدارد.....چقدر مشتاقم که به این جوانان - اشاره به اجساد عزیزان شهید - ملحق شده و به عهد خویش با پروردگارم وفا نمایم.....
(فرهنگ جامع سخنان امام حسین۵۶۰)
____________
🅾 قـــــــــــــــضاوت درباره کسانی که
این کلمات امام علیهالسلام که در هنگامی ایراد شده است که انتخابی جز شهادت برای حضرت باقی نگذاشتند ،
را برای مقاصد دنیایی خویش
به عنوان انگیزهء #حرکت امام علیه السلام بیان میکنند
به اهل انصاف میسپاریم!!
🔚 با دقت در سیر مطالبی که تقدیم بزرگواران شد،
کاملا روشن است که حضرت هرگز آغازگر مبارزه و جنگ نبودهاند و
تمام تلاش خویش را برای پرهیز از جنگ و دفاع و حفظ جان خود و نوامیس رسول خدا صلی الله علیه و آله به کار بردند.
لذا تعابیر #شورش ، #انقلاب ، #قیام ، #جنگ و #مبارزه و ...
درباره انگیزهء #خروج آن حضرت از وطن منتفی است.
〰〰〰〰〰〰〰〰
✔️ادامه دارد...
@borrhan
⁉️❕هدف سیدالشهداء سلام الله علیه از #خروج چه بود؟؟
〰〰▪️〰〰〰〰〰
#عدمسازش_با_ابنزیاد
هنگامی که پیشنهاد سازش با ابن زیاد به سیدالشهداء سلام الله علیه داده شد، حضرت جملهء معروف :
💠 #هیهات_منا_الذلة
و مانند آن را فرمودند.
این عبارت در مقام بیان #علت خروج حضرت از وطن #نیست.
ولی بعضی به لغزش آن را عامل و انگیزهء حرکت حضرت پنداشتهاند!
با تأمل در روایات روشن میشود که این جملات #فقط در مقام بیان زیر بار زور نرفتن و تسلیم نشدن در برابر فرمان ابن زیاد است نه این که عامل خروج و حرکت حضرت باشد.
⬇️ به مدلول آثاری از شیعه و سنی در این زمینه توجه فرمایید::
- ابن زیاد به شمر گفت: این نامه را به عمر بن سعد برسان، باید حسین و اصحابش تسلیم فرمان من شوند؛ هنگامی که فرمان را به عمر سعد رساند او گفت: به خدا سوگند حسین تسلیم فرمان ابنزیاد نخواهد شد، روح پدرش علی در کالبد اوست.
(ارشاد ۸۸/۲)
هنگامی که لشکر دشمن خواست حمله کند؛ حضرت عباس از طرف سیدالشهداء سلام الله علیه نزد آنان آمدند و پرسیدند: چه شده، چه تصمیمی گرفتهاید؟ گفتند: فرمان امیر این است یا تسلیم فرمان او شوید یا با شما میجنگیم.
(ارشاد ۹۰/۲)
- هنگامی که لشکر حر مانع بازگشت امام حسین علیه السلام شد و بر ایشان سختگیری نمود، آن حضرت در ضمن خطبهای فرمودند: مگر نمیبینید که به حق عمل نمیشود و از باطل دست برنمیدارند؛ واقعا جای آن دارد که مومن مشتاق لقای پروردگارش باشد؛ من مرگ را جز سعادت و زندگانی [و سازش] با ستمگران را جز آزردگی و دلتنگی نمیبینم.
(تحف العقول ۲۴۵)
طبری نیز این خطبه را #پس از نقل ملاقات حضرت با جناب حر روایت کرده است؛
(تاریخ طبری ۴۰۴/۵)
قاضی نعمان مغربی(متوفای ۳۶۳) میگوید: این خطبه مربوط به هنگامی است که از حضرت خواستند تسلیم فرمان ابنزیاد لعین شود تا او #هر_تصمیمی خواست بگیرد.
(شرح الاخبار ۱۴۹/۲)
بنا بر نقل مصادر متعدد دیگر، هنگامی که دشمن با حضرت روبرو شد، و حضرت یقین کرد که با او خواهند جنگید، خطبه گذشته را ایراد فرمودند.
- امام علیهالسلام فرمودند:
این ناپاک فرزند ناپاک مرا بین مرگ و خواری مخیر کرده است و من هیچگاه زیر بار خواری و ذلت نخواهم رفت.
خدا، پیامبر، دامن های پاکی که ما را پرورش داده و نیاکان پاک سرشت ما هرگز نمیپسندند که ما [زندگی با خواری و] فرمانبرداری از مردم پَست را بر مرگ با عزت ترجیح دهیم.
(احتجاج ۲۴/۲)
- #پس از #شهادت جمعی از اصحاب ، حضرت فرمودند:
به خدا سوگند به هیچ یک از خواستههای آنان پاسخ مثبت نخواهم داد تا آن که با خضاب خون به ملاقات خدا نائل گردم.
(لهوف ۶۱)
- دشمنان از حضرت خواستند تا تسلیم ابن زیاد شود[تا او هر تصمیمی خواست بگیرد] آنها میگفتند: او رفتار ناپسندی با شما نخواهد داشت!
حضرت با اشاره به اینکه به #حضرت_مسلم هم همین را گفتند و سپس ایشان را کشتند، فرمود: به خدا سوگند من حاضر نیستم که به اختیار خویش تسلیم شما شوم و مانند بردگان خود را در اختیارتان بگذارم.
(مناقب ۲۴۴/۳)
و بنا بر نقلی : و نه مانند بردگان پا به فرار میگذارم.
(تاریخ طبری ۳۲۳/۴)
- حضرت فرمودند: من شما را بین سه مطلب مخیر کردم ولی نپذیرفتید. قدرت و شوکتتان شما را به طمع انداخت که [با امتناع شما] من منقاد و #مطیع #طاغوت ملحد شما خواهم شد!
پناه بر خدا، نفوس تسلیم ناپذیر و عزت و جوانمردی، ما را از تن دادن به این پستی باز میدارد.....چقدر مشتاقم که به این جوانان - اشاره به اجساد عزیزان شهید - ملحق شده و به عهد خویش با پروردگارم وفا نمایم.....
(فرهنگ جامع سخنان امام حسین۵۶۰)
____________
🅾 قـــــــــــــــضاوت درباره کسانی که
این کلمات امام علیهالسلام که در هنگامی ایراد شده است که انتخابی جز شهادت برای حضرت باقی نگذاشتند ،
را برای مقاصد دنیایی خویش
به عنوان انگیزهء #حرکت امام علیه السلام بیان میکنند
به اهل انصاف میسپاریم!!
🔚 با دقت در سیر مطالبی که تقدیم بزرگواران شد،
کاملا روشن است که حضرت هرگز آغازگر مبارزه و جنگ نبودهاند و
تمام تلاش خویش را برای پرهیز از جنگ و دفاع و حفظ جان خود و نوامیس رسول خدا صلی الله علیه و آله به کار بردند.
لذا تعابیر #شورش ، #انقلاب ، #قیام ، #جنگ و #مبارزه و ...
درباره انگیزهء #خروج آن حضرت از وطن منتفی است.
〰〰〰〰〰〰〰〰
✔️ادامه دارد...
@borrhan