Forwarded from اتچ بات
#ستون_حنانه
✅ گریه چوب ؛
✅ معرفت موجودات به پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله
▫️🔻~~~~~~~~~
1️⃣ پیامبر رحمت صلی الله علیه و آله مدتی در مسجد بر تکه چوبی استوانهای از نخل خرما تکیه میزدند و خطبه میخواندند ! ازدحام جمعیت در مسجد زیاد می شود، شخصی از انصار با اجازه رسول اکرم صلی الله علیه و آله منبری برای ایشان می سازد و در مسجد قرار می.دهد.
2️⃣ رسول مهربانی ها آهنگ آن میکنند که بر منبر مسجد بالا روند که سرّی آشکار می گردد! آن تکه چوب خرما از فراق و جدایی، ناله های جان سوز سر میدهد ؛ ناله های طفلی که مادرش را می جوید. ناله ها آنقدر شدید بود که چوب از شدت درد و سوز تکه تکه میشود و بند بند وجودش در فراق پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله از هم پاشیده میشود.
3️⃣ رسولخدا صلی الله علیه و آله از منبر پایین آمده و با دست های گرم و مهربان خویش چوب را نوازش میکنند و با تمام وجود آن را در آغوش میگیرند و با گرمای محبت بی حساب ، آتش درون و فراق چوب نخل را به وصل و آرامش تبدیل می.کنند.
4️⃣ رسول الله صلی الله علیه و آله رو به اهل مسجد می فرمایند: « لو لم أحتضنه لحنّ إلى يوم القيامة »
🔸 اگر این چوب را در آغوش محبت نمی گرفتم تا روز قیامت نالان و گریان بود»
📚 سند این مطلب بین تمام فرق مخالفین ما قطعی است و بخاری و مسلم و نسایی و .... نقل کردهاند. و به #قاعده_الزام نقل شد. و #باید_بدانیم این فراز تاریخ در کتب ما اینگونه نقل نشده است و در برخی جزئیات با این نقل تفاوت دارد.
➖➖➖➖➖➖➖➖
🆔 @borrhan
✅ گریه چوب ؛
✅ معرفت موجودات به پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله
1️⃣ پیامبر رحمت صلی الله علیه و آله مدتی در مسجد بر تکه چوبی استوانهای از نخل خرما تکیه میزدند و خطبه میخواندند ! ازدحام جمعیت در مسجد زیاد می شود، شخصی از انصار با اجازه رسول اکرم صلی الله علیه و آله منبری برای ایشان می سازد و در مسجد قرار می.دهد.
2️⃣ رسول مهربانی ها آهنگ آن میکنند که بر منبر مسجد بالا روند که سرّی آشکار می گردد! آن تکه چوب خرما از فراق و جدایی، ناله های جان سوز سر میدهد ؛ ناله های طفلی که مادرش را می جوید. ناله ها آنقدر شدید بود که چوب از شدت درد و سوز تکه تکه میشود و بند بند وجودش در فراق پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله از هم پاشیده میشود.
3️⃣ رسولخدا صلی الله علیه و آله از منبر پایین آمده و با دست های گرم و مهربان خویش چوب را نوازش میکنند و با تمام وجود آن را در آغوش میگیرند و با گرمای محبت بی حساب ، آتش درون و فراق چوب نخل را به وصل و آرامش تبدیل می.کنند.
4️⃣ رسول الله صلی الله علیه و آله رو به اهل مسجد می فرمایند: « لو لم أحتضنه لحنّ إلى يوم القيامة »
🔸 اگر این چوب را در آغوش محبت نمی گرفتم تا روز قیامت نالان و گریان بود»
📚 سند این مطلب بین تمام فرق مخالفین ما قطعی است و بخاری و مسلم و نسایی و .... نقل کردهاند. و به #قاعده_الزام نقل شد. و #باید_بدانیم این فراز تاریخ در کتب ما اینگونه نقل نشده است و در برخی جزئیات با این نقل تفاوت دارد.
➖➖➖➖➖➖➖➖
🆔 @borrhan
Telegram
attach 📎
[ کانال برهان ]
#ستون_حنانه ✅ گریه چوب ؛ ✅ معرفت موجودات به پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله ▫️🔻~~~~~~~~~ 1️⃣ پیامبر رحمت صلی الله علیه و آله مدتی در مسجد بر تکه چوبی استوانهای از نخل خرما تکیه میزدند و خطبه میخواندند ! ازدحام جمعیت در مسجد زیاد می شود، شخصی از انصار…
صدای نالهاش، جمعیت را به گریه انداختهبود.
تا همین جمعهٔ قبل، پیامبر برای خطبه خواندن به او تكیه میدادند.
حالا اما برای رسول خدا منبر ساخته بودند.
ستون چوبی مسجد مدینه، طاقت دوری حجت خدا را نداشت. صدای نالهاش هر لحظه بیشتر میشد! پیامبر رحمت صلی الله علیه وآله از منبر جدید پایین آمدند؛ سراغ تكیهگاه قدیمی خویش رفتند؛ در آغوشش گرفتند؛
نوازشش کردند؛
ستون حنّانه آرام شد.
پیامبر به منبر جدید برگشته رو به مردم فرمودند:
«حتی این چوب خشک هم دلش برای من پر میکشد؛ حتی این ستون هم از دوری پیامبرش غصهدار میشود؛ ولی انگار برای بعضی از شما، دوری و نزدیكی من فرقی ندارد! اگر این ستون را در آغوش نمیگرفتم، تا قیام قیامت ناله میكرد!»
📚 بحارالأنوار ج17، ص 326.
____
مولا جان!
میبینید!
روزگارمان را عفونت گرفته از
تعفن حرف ها و ادعاها!
و از توهم زیستن
در تقویمهای مُردگی!
با کابوسهای مست روزمرگی در
روزهای چرک و کثیفِ معصیت؛
... و در میان این عصر تهوع حیوان وار،
کاش یک بار
فقط یک بار به اندازهٔ #ستون_حنانه......
بگذریم!
✅ دلتنگ و بیقرار #امام_زمان بودن نشانه ایمان است!
#شهادت_رسولخدا
@borrhan
تا همین جمعهٔ قبل، پیامبر برای خطبه خواندن به او تكیه میدادند.
حالا اما برای رسول خدا منبر ساخته بودند.
ستون چوبی مسجد مدینه، طاقت دوری حجت خدا را نداشت. صدای نالهاش هر لحظه بیشتر میشد! پیامبر رحمت صلی الله علیه وآله از منبر جدید پایین آمدند؛ سراغ تكیهگاه قدیمی خویش رفتند؛ در آغوشش گرفتند؛
نوازشش کردند؛
ستون حنّانه آرام شد.
پیامبر به منبر جدید برگشته رو به مردم فرمودند:
«حتی این چوب خشک هم دلش برای من پر میکشد؛ حتی این ستون هم از دوری پیامبرش غصهدار میشود؛ ولی انگار برای بعضی از شما، دوری و نزدیكی من فرقی ندارد! اگر این ستون را در آغوش نمیگرفتم، تا قیام قیامت ناله میكرد!»
📚 بحارالأنوار ج17، ص 326.
____
مولا جان!
میبینید!
روزگارمان را عفونت گرفته از
تعفن حرف ها و ادعاها!
و از توهم زیستن
در تقویمهای مُردگی!
با کابوسهای مست روزمرگی در
روزهای چرک و کثیفِ معصیت؛
... و در میان این عصر تهوع حیوان وار،
کاش یک بار
فقط یک بار به اندازهٔ #ستون_حنانه......
بگذریم!
✅ دلتنگ و بیقرار #امام_زمان بودن نشانه ایمان است!
#شهادت_رسولخدا
@borrhan