#نقد_تصوف
#نقد_مولوی
❌✖️ مولوی #ابن_ملجم لعنة الله علیه را آلت حق مىشمارد، و جنایت او را غیر قابل طعن و ملامت مىداند!!!
✅ پست ویژه کانال برهان به مناسبت شهادت امیرمومنان علی علیه السلام
~~~~~~~~
🗒 مقدمه: عرفای #صوفیه عقیده به #جبر دارند و انسان را موجودی آزاد و مختار و با اراده نمیدانند، زیرا آنان طبق عقیدهی #وحدت_وجود قائلند که یک ذات بیشتر در عالم وجود ندارد و آن ذات نیز در قالبهای گوناگون بصورت موجودات ظاهر شده است!!
بنابراین چون یک موجود و یک ذات بیشتر در عالم موجود وجود ندارد، پس یک اراده و یک فاعل هم بیشتر در عالم نیست!! آنان خدا را صاحب تمام افعال بشر میدانند و میگویند که بشر فقط آلت است و هیچ گونه فاعلیتی نسبت به فعل خودش ندارد!!!
💠 علامه حلی رضوان الله علیه در نفی جبر و عقیده امامیه مینویسد:
🔹هذا مذهب الإمامية قالوا إن الله تعالى أراد الطاعات و لم يرد المعاصي سواء وقعت أو لا و كره المعاصي سواء وقعت أم لا و لم يكره الطاعات سواء وقعت أم لا.
🔸اين مذهب اماميه است. ايشان برآنند كه خداوند طاعت را اراده كرده است، خواه انجام شود يا نشود؛ و گناهان خواه واقع شوند و خواه نشوند مورد اراده او نيستند.
📗 نهج الحق و كشف الصدق، ص۹۴
💡اما مولوی در مسئله جبر و موضع او در قبال ابن ملجم لعنة الله علیه
🔻 مولوی ضمن حکایتی کذب و افتراء میگوید:
پیامبر(ص) ابن ملجم را خبر داده بود که قاتل علی علیه السلام خواهد شد، لذا زمانی که دانست قاتل حضرت امیر خواهد شد از آن حضرت خواست که او را بکشد که مولا در جواب فرمود: قضا و قدر الهی این است و من نمیتوانم قصاص قبل از جنایت انجام دهم! و دست تو، دست حق است! و تو در واقع آلت حقّی و فاعل در اینجا #دست_حق است، و من این عمل را از تو نمیدانم! و به دست حق نمیتوان طعن زد، و من تو را حلال میکنم و چون خونم را بریزی شفیع تو منم !!!
_________
✍️ نقد و بررسی:
🔻مولوی از زبان پیامبر و حضرت امیر مینویسد:
گفت پیغامبر به گوش چاکرم
کو برد روزی ز گردن این سرم
کرد آگه آن رسول از وحی دوست
که هلاکم عاقبت بر دست اوست
هیچ بغضی نیست در جانم ز تو
زآنکه این را من نمی دانم ز تو
آلت حقی تو فاعل، دست حق
چون زنم بر آلت حق طعن و دق
📕 مثنوی، دفتر اول، بخش ۱۶۷
✅ پاسخ:
📝 شک نیست که این حکایت #محض_كذب و #افتراست، و هرگز حضرت رسول خدا (صلی الله علیه و آله) به ابن ملجم نگفته بود که تو قاتل على خواهی بود و هرگز على (علیهالسلام) به اين عدو الله نگفته بود که بغض تو در دلم نیست.! و احادیث درین باب متواتر است.
📗 تحفه الاخیار، ص۱۸۰و۱۸۱
✍️ به عنوان مثال؛
نقل شده آخرین سخنی که امیرالمؤمنین علیه السلام به امام حسن علیه السلام فرمود این بود:
🔹يا بني إذا مت فألحقوا بي ابن ملجم لعنه الله أخاصمه عند رب العالمين.
🔸 ای فرزندم اگر از دنیا رفتم، ابن ملجم #لعنه_الله را به من ملحق کنید تا در نزد پروردگار جهانیان با او مخاصمه (دادخواهی) کنم.
📚 بحار الأنوار (ط - بيروت)، ج۴۲، ص۲۵۴
📝 و هرگز حضرت به او نگفته بود که من تورا قاتل خود نمیدانم، بلکه قاتل من خداست و تو آلت خدائی! چرا که این مذهب جبر است و حضرت مرتضی تصریح کرده که جبری [مذهب] کافر و مشرکست.
📗 تحفه الاخیار، ص۱۸۱
💠 علامه مجلسی رحمة الله علیه نیز میفرماید:
در هیچ صفحه از صفحههای #مثنوی نیست که اشعار به #جبر یا #وحدت_وجود یا موجود یا سقوط عبادات یا غیر آنها از #اعتقادات_فاسده نکرده باشد.
📎📗 عین الحیات
《1》
#نقد_مولوی
❌✖️ مولوی #ابن_ملجم لعنة الله علیه را آلت حق مىشمارد، و جنایت او را غیر قابل طعن و ملامت مىداند!!!
✅ پست ویژه کانال برهان به مناسبت شهادت امیرمومنان علی علیه السلام
🗒 مقدمه: عرفای #صوفیه عقیده به #جبر دارند و انسان را موجودی آزاد و مختار و با اراده نمیدانند، زیرا آنان طبق عقیدهی #وحدت_وجود قائلند که یک ذات بیشتر در عالم وجود ندارد و آن ذات نیز در قالبهای گوناگون بصورت موجودات ظاهر شده است!!
بنابراین چون یک موجود و یک ذات بیشتر در عالم موجود وجود ندارد، پس یک اراده و یک فاعل هم بیشتر در عالم نیست!! آنان خدا را صاحب تمام افعال بشر میدانند و میگویند که بشر فقط آلت است و هیچ گونه فاعلیتی نسبت به فعل خودش ندارد!!!
💠 علامه حلی رضوان الله علیه در نفی جبر و عقیده امامیه مینویسد:
🔹هذا مذهب الإمامية قالوا إن الله تعالى أراد الطاعات و لم يرد المعاصي سواء وقعت أو لا و كره المعاصي سواء وقعت أم لا و لم يكره الطاعات سواء وقعت أم لا.
🔸اين مذهب اماميه است. ايشان برآنند كه خداوند طاعت را اراده كرده است، خواه انجام شود يا نشود؛ و گناهان خواه واقع شوند و خواه نشوند مورد اراده او نيستند.
📗 نهج الحق و كشف الصدق، ص۹۴
💡اما مولوی در مسئله جبر و موضع او در قبال ابن ملجم لعنة الله علیه
🔻 مولوی ضمن حکایتی کذب و افتراء میگوید:
پیامبر(ص) ابن ملجم را خبر داده بود که قاتل علی علیه السلام خواهد شد، لذا زمانی که دانست قاتل حضرت امیر خواهد شد از آن حضرت خواست که او را بکشد که مولا در جواب فرمود: قضا و قدر الهی این است و من نمیتوانم قصاص قبل از جنایت انجام دهم! و دست تو، دست حق است! و تو در واقع آلت حقّی و فاعل در اینجا #دست_حق است، و من این عمل را از تو نمیدانم! و به دست حق نمیتوان طعن زد، و من تو را حلال میکنم و چون خونم را بریزی شفیع تو منم !!!
_________
✍️ نقد و بررسی:
🔻مولوی از زبان پیامبر و حضرت امیر مینویسد:
گفت پیغامبر به گوش چاکرم
کو برد روزی ز گردن این سرم
کرد آگه آن رسول از وحی دوست
که هلاکم عاقبت بر دست اوست
هیچ بغضی نیست در جانم ز تو
زآنکه این را من نمی دانم ز تو
آلت حقی تو فاعل، دست حق
چون زنم بر آلت حق طعن و دق
📕 مثنوی، دفتر اول، بخش ۱۶۷
✅ پاسخ:
📝 شک نیست که این حکایت #محض_كذب و #افتراست، و هرگز حضرت رسول خدا (صلی الله علیه و آله) به ابن ملجم نگفته بود که تو قاتل على خواهی بود و هرگز على (علیهالسلام) به اين عدو الله نگفته بود که بغض تو در دلم نیست.! و احادیث درین باب متواتر است.
📗 تحفه الاخیار، ص۱۸۰و۱۸۱
✍️ به عنوان مثال؛
نقل شده آخرین سخنی که امیرالمؤمنین علیه السلام به امام حسن علیه السلام فرمود این بود:
🔹يا بني إذا مت فألحقوا بي ابن ملجم لعنه الله أخاصمه عند رب العالمين.
🔸 ای فرزندم اگر از دنیا رفتم، ابن ملجم #لعنه_الله را به من ملحق کنید تا در نزد پروردگار جهانیان با او مخاصمه (دادخواهی) کنم.
📚 بحار الأنوار (ط - بيروت)، ج۴۲، ص۲۵۴
📝 و هرگز حضرت به او نگفته بود که من تورا قاتل خود نمیدانم، بلکه قاتل من خداست و تو آلت خدائی! چرا که این مذهب جبر است و حضرت مرتضی تصریح کرده که جبری [مذهب] کافر و مشرکست.
📗 تحفه الاخیار، ص۱۸۱
💠 علامه مجلسی رحمة الله علیه نیز میفرماید:
در هیچ صفحه از صفحههای #مثنوی نیست که اشعار به #جبر یا #وحدت_وجود یا موجود یا سقوط عبادات یا غیر آنها از #اعتقادات_فاسده نکرده باشد.
📎📗 عین الحیات
《1》
Forwarded from اتچ بات
#نقد_مولوی
❎ تقدس تراشی مولوی برای کتابش!!!
~~~✖️✖️~~~~~~~~~
🔻 مولوی معتقد هست کتاب او #مثنوی بر او نازل شده، و در مقدمه کتابش میگوید:
این کتاب مثنوی، اصولِ اصولِ اصول دین است، کشف رازهای وصول به حقیقت و رسیدن به مرتبهی یقین است!، و دانش بزرگ خداوند و راه روشن خداپرستی است! ....
🔻 مولوی چنان برای کتاب خود تقدس و ارزش قائل است، که صراحتا تعریفی عصمت آمیز از آن ارائه میدهد.
🔻 وی در مقدمه مثنوی علاوه بر اینکه کتاب خود را : «اصول اصول اصول دین و فقه الله الاکبر و شرع الله الازهر و برهان الله الاظهر» میداند!!!!
به همین مقدار اکتفا نکرده، بلکه گام فراتر نهاده و مدعی شده که مثنوی حقِ محض است! و هیچ باطلی در آن راه ندارد و آیه «لا یأتیه الباطل من بین یدیه و لا من خلفه» و همچنین آیه «لا یمسه الا المطهرون» را در وصف کتاب خود میگوید.!!!!
🔻 لذا کتاب خود را در کنار کتب آسمانی می آورد و آن را از هر باطل و لغزشی منزه میداند!
❗️ و حتی از او نقل است که مثنوی را از قرآن بالاتر و برتر میدانست!!!
🔻 همانگونه که در اسکن با رنگ سبز مشخص شده ، مولوی برخی از اوصاف قرآن کریم را درباره مثنوی مطرح میکند!
❔❓ آیا به راستی ذکر اوصاف قرآن کریم که مختص به خود قرآن کریم است برای مثنوی بی احترامی به قرآن کریم نیست؟؟!!!!
➕🔚 پاسخی به این تقدس تراشی در مقام کنایه و لفافه برای اهل دقت:::
✅ اینکه برخی متقشفین و بعض مقدسین ظاهر بین مراد جناب رومی مولانا جلال الدین از آن عبارت بلند که کتاب خود را اصل اصول دین نامید را نفهمیده و زبان به طعن او گشودند بدان جهت است که با لب تصوف و عرف عرفان آشنا نبوده از اسرار عرفانی طرفی نبسته اند!!!!
مراد آن بزرگ حکیم از عبارت پیش گفته در معرفی کتاب خود که سمت اطلاق و سمات تنزه از اسم و رسم از آن لایح و هویداست این است که مطلق الدین و دین مطلق، اصل اصولش که همان بی اصلی و تنزه و تعری از هر قید و وصفی است در کتاب من (که کتاب و کتیبه هر کس اثر او و نمودار دارایی وی است) تجلی کرده است.
بدان ای عزیز! اگر اهل سنت و جماعتی کتابم کتاب سنی و جمعی است بلا قید. اگر اهل نصب و عداوتی کتابم جلوه هایی از نصب را دارد بلا صوره و حد.
اگر اهل #غلو و محبتی کتابم کتاب غلو است و عشق و لیس بشئ منها.
اگر جبری و اشعری یا تفویضی و معتزلی اگر شیطان پرست و عمَری یا حق خواه و علوی هستی همه و همه را دارم لا بالممازجه و...
حتی اگر از بر و بچِّ خانی آباد و دروازه غار و خزانه فرابادی هم مایوس نباش که در این باب تجلیاتی رکیک دارم که نگو و نپرس!!!🤨🤨
➖➖➖➖➖➖➖
🆔 @borrhan
❎ تقدس تراشی مولوی برای کتابش!!!
🔻 مولوی معتقد هست کتاب او #مثنوی بر او نازل شده، و در مقدمه کتابش میگوید:
این کتاب مثنوی، اصولِ اصولِ اصول دین است، کشف رازهای وصول به حقیقت و رسیدن به مرتبهی یقین است!، و دانش بزرگ خداوند و راه روشن خداپرستی است! ....
🔻 مولوی چنان برای کتاب خود تقدس و ارزش قائل است، که صراحتا تعریفی عصمت آمیز از آن ارائه میدهد.
🔻 وی در مقدمه مثنوی علاوه بر اینکه کتاب خود را : «اصول اصول اصول دین و فقه الله الاکبر و شرع الله الازهر و برهان الله الاظهر» میداند!!!!
به همین مقدار اکتفا نکرده، بلکه گام فراتر نهاده و مدعی شده که مثنوی حقِ محض است! و هیچ باطلی در آن راه ندارد و آیه «لا یأتیه الباطل من بین یدیه و لا من خلفه» و همچنین آیه «لا یمسه الا المطهرون» را در وصف کتاب خود میگوید.!!!!
🔻 لذا کتاب خود را در کنار کتب آسمانی می آورد و آن را از هر باطل و لغزشی منزه میداند!
❗️ و حتی از او نقل است که مثنوی را از قرآن بالاتر و برتر میدانست!!!
🔻 همانگونه که در اسکن با رنگ سبز مشخص شده ، مولوی برخی از اوصاف قرآن کریم را درباره مثنوی مطرح میکند!
❔❓ آیا به راستی ذکر اوصاف قرآن کریم که مختص به خود قرآن کریم است برای مثنوی بی احترامی به قرآن کریم نیست؟؟!!!!
➕🔚 پاسخی به این تقدس تراشی در مقام کنایه و لفافه برای اهل دقت:::
✅ اینکه برخی متقشفین و بعض مقدسین ظاهر بین مراد جناب رومی مولانا جلال الدین از آن عبارت بلند که کتاب خود را اصل اصول دین نامید را نفهمیده و زبان به طعن او گشودند بدان جهت است که با لب تصوف و عرف عرفان آشنا نبوده از اسرار عرفانی طرفی نبسته اند!!!!
مراد آن بزرگ حکیم از عبارت پیش گفته در معرفی کتاب خود که سمت اطلاق و سمات تنزه از اسم و رسم از آن لایح و هویداست این است که مطلق الدین و دین مطلق، اصل اصولش که همان بی اصلی و تنزه و تعری از هر قید و وصفی است در کتاب من (که کتاب و کتیبه هر کس اثر او و نمودار دارایی وی است) تجلی کرده است.
بدان ای عزیز! اگر اهل سنت و جماعتی کتابم کتاب سنی و جمعی است بلا قید. اگر اهل نصب و عداوتی کتابم جلوه هایی از نصب را دارد بلا صوره و حد.
اگر اهل #غلو و محبتی کتابم کتاب غلو است و عشق و لیس بشئ منها.
اگر جبری و اشعری یا تفویضی و معتزلی اگر شیطان پرست و عمَری یا حق خواه و علوی هستی همه و همه را دارم لا بالممازجه و...
حتی اگر از بر و بچِّ خانی آباد و دروازه غار و خزانه فرابادی هم مایوس نباش که در این باب تجلیاتی رکیک دارم که نگو و نپرس!!!🤨🤨
➖➖➖➖➖➖➖
🆔 @borrhan
Telegram
attach 📎