#روز_شمار_غدیر
📢📢📢.. ۵ روز به عید غدیر خم ، روز اجتماع مؤمنین به جهت جشن و سرور باقی است ..(۱)
📇 در روز چهارشنبه ۱۳ ذی الحجه سال ۱۰ ھ۔ق ؛ ۲۵ اسفند سال ۱۰ ھ۔ش ، ۱۳ مارس سال ۶۳۲ میلادی ؛
چه اتفاقی افتاد؟؟
〰〰〰◽️🌿〰〰〰
🕝🕔🕓..آخرین ساعات حضور پیامبر صلی الله علیه و آله در مکه 🕋 است و به زودی کاروان حجاج به قصد بازگشت به دیار خویش ،
حرکت خواهد کرد ؛
امروز نیز افتخاری دیگر برای شاه جوانمردان به همراه دارد ؛
..آری ، .... امروز است که جبرئیل بر پیامبر خدا نازل می گردد و از جانب پروردگار ، عنوان افتخار آمیز
✨ "امیرالمؤمنین"
را اختصاصا برای ابوالحسن علی بن ابی طالب علیه السلام به همراه می آورد ؛
🎴پیامبر خدا صلی الله علیه و آله نیز دستور می دهند تا یکایک یاران شان صاحب ذوالفقار را ملاقات کنند و ایشان را با عنوان "امیر اهل ایمان" بخوانند و بر او چنین سلام کنند :
💠ألسَّلامُ عَلَيكَ يا أميرَالمُؤمِنينَ (٢)
این دستور پیامبر ، بعضی از صحابه را خوش نمی آید و ناخرسندانه میپرسند :
❌ آیا این عنوان از سوی خداوند و رسول اوست؟!!!
پیامبر رحمت آزرده خاطر و غضبناک میفرمایند :
💠 این حقی است از طرف خدا و رسولش ؛ خداوند این دستور را به من داده است .
..به راستی این چنین مسلمانانی در فرداهای نزدیک چگونه سر تسلیم در برابر فرمان عظیم پروردگار فرود خواهند آورد؟؟!!
⚠️ نطفهء نخستین توطئه ها در همین روزها در مکه بسته شده است ؛
...گفته های پیامبر ، از رحلت قریبالوقوع حضرتش خبر میدهد و همه چیز از جانشینی امیرمؤمنان بعد از ایشان حکایت دارد ؛
آنان که سال های سال در اندیشه و آرزوی تکیه زدن بر جایگاه حكومتِ بعد از پیامبر ، دندان طمع تیز کرده بودند ،
اینک حلقهء فتنه آراسته می کنند و برای فرداها ، هم قسم میشوند که :
❌ اگر محمد از دنیا رفت یا کشته شد ، نمیگذاریم خلافت و جانشینی او در اهل بیتش مستقر شود . (۳)
📜 این متن پیمانی بود که ۵ نفر (*) از یاران نقاب به چهره و نفاق پیشهء پیامبر ،
نوشته و در میان کعبه 🕋 در زیر خاک نهان کرده بودند ؛
پیمانی که با عنوان "صحیفهء ملعونه " (نوشتار شوم) از آن یاد می شود ؛
و پیامبر بزرگ در خطبهء غدیر نسبت به آن هشدار میدهند .
....آیا مسلمانان به این هشدار توجه کردند؟!!!!
〰〰〰〰〰〰
1⃣ اشاره به روایتی از امیرالمؤمنین علیه السلام : عوالم العلوم ۲۰۹/۱۵
2⃣ حلیة الأولياء ۶۳/۱
تاریخ بغداد ۱۲۲/۱۳ (هر دو از مدارک اهل تسنن)
3⃣ بحارالانوار ۲۹/۱۷ و ۸۵/۲۸ و ۱۱۴/۳۷
(*) : ابوبکر ، عمر ، ابوعبیده جراح ، معاذ بن جبل ، سالم مولی ابو حذیفه
https://t.me/borrhan/52619
▪️کانال برهان
@borrhan
📢📢📢.. ۵ روز به عید غدیر خم ، روز اجتماع مؤمنین به جهت جشن و سرور باقی است ..(۱)
📇 در روز چهارشنبه ۱۳ ذی الحجه سال ۱۰ ھ۔ق ؛ ۲۵ اسفند سال ۱۰ ھ۔ش ، ۱۳ مارس سال ۶۳۲ میلادی ؛
چه اتفاقی افتاد؟؟
〰〰〰◽️🌿〰〰〰
🕝🕔🕓..آخرین ساعات حضور پیامبر صلی الله علیه و آله در مکه 🕋 است و به زودی کاروان حجاج به قصد بازگشت به دیار خویش ،
حرکت خواهد کرد ؛
امروز نیز افتخاری دیگر برای شاه جوانمردان به همراه دارد ؛
..آری ، .... امروز است که جبرئیل بر پیامبر خدا نازل می گردد و از جانب پروردگار ، عنوان افتخار آمیز
✨ "امیرالمؤمنین"
را اختصاصا برای ابوالحسن علی بن ابی طالب علیه السلام به همراه می آورد ؛
🎴پیامبر خدا صلی الله علیه و آله نیز دستور می دهند تا یکایک یاران شان صاحب ذوالفقار را ملاقات کنند و ایشان را با عنوان "امیر اهل ایمان" بخوانند و بر او چنین سلام کنند :
💠ألسَّلامُ عَلَيكَ يا أميرَالمُؤمِنينَ (٢)
این دستور پیامبر ، بعضی از صحابه را خوش نمی آید و ناخرسندانه میپرسند :
❌ آیا این عنوان از سوی خداوند و رسول اوست؟!!!
پیامبر رحمت آزرده خاطر و غضبناک میفرمایند :
💠 این حقی است از طرف خدا و رسولش ؛ خداوند این دستور را به من داده است .
..به راستی این چنین مسلمانانی در فرداهای نزدیک چگونه سر تسلیم در برابر فرمان عظیم پروردگار فرود خواهند آورد؟؟!!
⚠️ نطفهء نخستین توطئه ها در همین روزها در مکه بسته شده است ؛
...گفته های پیامبر ، از رحلت قریبالوقوع حضرتش خبر میدهد و همه چیز از جانشینی امیرمؤمنان بعد از ایشان حکایت دارد ؛
آنان که سال های سال در اندیشه و آرزوی تکیه زدن بر جایگاه حكومتِ بعد از پیامبر ، دندان طمع تیز کرده بودند ،
اینک حلقهء فتنه آراسته می کنند و برای فرداها ، هم قسم میشوند که :
❌ اگر محمد از دنیا رفت یا کشته شد ، نمیگذاریم خلافت و جانشینی او در اهل بیتش مستقر شود . (۳)
📜 این متن پیمانی بود که ۵ نفر (*) از یاران نقاب به چهره و نفاق پیشهء پیامبر ،
نوشته و در میان کعبه 🕋 در زیر خاک نهان کرده بودند ؛
پیمانی که با عنوان "صحیفهء ملعونه " (نوشتار شوم) از آن یاد می شود ؛
و پیامبر بزرگ در خطبهء غدیر نسبت به آن هشدار میدهند .
....آیا مسلمانان به این هشدار توجه کردند؟!!!!
〰〰〰〰〰〰
1⃣ اشاره به روایتی از امیرالمؤمنین علیه السلام : عوالم العلوم ۲۰۹/۱۵
2⃣ حلیة الأولياء ۶۳/۱
تاریخ بغداد ۱۲۲/۱۳ (هر دو از مدارک اهل تسنن)
3⃣ بحارالانوار ۲۹/۱۷ و ۸۵/۲۸ و ۱۱۴/۳۷
(*) : ابوبکر ، عمر ، ابوعبیده جراح ، معاذ بن جبل ، سالم مولی ابو حذیفه
https://t.me/borrhan/52619
▪️کانال برهان
@borrhan
Telegram
[ کانال برهان ]
🔻روایتی در کافی شریف و بیان شأن نزول
{آیه ۷/مجادله} درباره نویسندگانِ #صحیفه_ملعونه اول : فلان و فلان و #ابوعبیده جراح ، #معاذ_بن_جبل ، سالم مولی ابو حذیفه
🔚🔚 منظور از فلان و فلان آن دونفر اول (ابوبکر وعمر) است.
وقوله : (فلان وفلان) ؛ يعني الأوّلين .
…
{آیه ۷/مجادله} درباره نویسندگانِ #صحیفه_ملعونه اول : فلان و فلان و #ابوعبیده جراح ، #معاذ_بن_جبل ، سالم مولی ابو حذیفه
🔚🔚 منظور از فلان و فلان آن دونفر اول (ابوبکر وعمر) است.
وقوله : (فلان وفلان) ؛ يعني الأوّلين .
…
Forwarded from اتچ بات
#جنگ_احد
📌موضوع: فرار از جنگ.
حکم فرار از دیدگاه قرآن و فرار ابوبکر
〰〰〰〰▪️〰〰〰
✍... بیترديد فرار از ميدان جنگ ، يكی از گناهان كبيره محسوب میشود كه هم از نظر عقل و هم از نظر شرع عملی است ناپسند ؛
زيرا ثابت میكند كه شخص فرار كننده از جنگ ، به خداوند و وعدههايی كه داده است بی توجه است و حاضر نيست جان خود را در راه خداوند و دين اسلام فدا كند.
اگر اين فرار سبب شود كه رسول خدا صلي الله عليه وآله در ميان مشركين تنها مانده و افرادي كه از آن حضرت در مقابل حملات دشمنان دفاع نمايد نداشته باشد، حكم ديگری پيدا میكند .
خداوند كريم در باره فرار از جنگ ميفرمايد :
📖 يَأَيُّهَا الَّذِينَ ءَامَنُواْ إِذَا لَقِيتُمُ الَّذِينَ كَفَرُواْ زَحْفًا فَلا تُوَلُّوهُمُ الْأَدْبَار . وَ مَن يُوَلِّهِمْ يَوْمَئذٍ دُبُرَهُ إِلا مُتَحَرِّفًا لِّقِتَالٍ أَوْ مُتَحَيزِّا إِلىَ فِئَةٍ فَقَدْ بَاءَ بِغَضَبٍ مِّنَ اللَّهِ وَ مَأْوَئهُ جَهَنَّمُ وَ بِئْسَ المَْصِير .
الأنفال / 15 و 16.
📖 اى كسانى كه ايمان آوردهايد ! هنگامى كه با انبوه كافران در ميدان نبرد رو برو شديد ، به آن ها پشت نكنيد (و فرار ننماييد) ! .
و هر كس در آن هنگام به آنها پشت كند ، مگر آن كه هدفش كنارهگيرى از ميدان براى حمله مجدد ، و يا به قصد پيوستن به گروهى (از مجاهدان) بوده باشد ، (چنين كسى) به غضب خدا گرفتار خواهد شد و جايگاه او جهنم ، و چه بد جايگاهى است !
☑️ اما ببینیم اعتراف ابوبکر را درباره ی فرار از جنگ:
🔖 كان أبو بكر رضي الله عنه إذا ذكر يوم أحد بكى ثم قال ذاك كله يوم طلحة ثم أنشأ يحدث قال كنت أول من فاء يوم أحد فرأيت رجلا يقاتل مع رسول الله صلى الله عليه وسلم دونه وأراه قال يحميه قال فقلت كن طلحة حيث فاتني ما فاتني فقلت يكون رجلا من قومي أحب إلي وبيني وبين المشرق رجل لا أعرفه وأنا أقرب إلى رسول الله صلى الله عليه وسلم منه وهو يخطف المشي خطفا لا أخطفه فإذا هو أبو عبيدة بن الجراح فانتهينا إلى رسول الله صلى الله عليه وسلم وقد كسرت رباعيته وشج في وجهه وقد دخل في وجنته حلقتان من حلق المغفر .
#عایشه ميگويد : ابوبكر هر گاه ياد روز اُحُد میافتاد ، گريه میكرد و میگفت : آن روز ، روز طلحه بود سپس گفت : نخستين كسی كه در آن روز (بعد از فرار) بازگشت ، من بودم ، رسول خدا را ديدم كه با يكی از كفار میجنگيد ،
به طلحه گفتم : همان جايی كه هستي باش كه من چيزهايی را از دست دادهام ، مردی از خويشان من است كه عزيزتر است از تمام آن چه بين مشرق و مغرب است . و من به رسول خدا نزديكتر بودم ، كسی را كه نمیشناختم به طرف رسول خدا آمد ، وقتی كه نزديك شد ديدم ابوعبيده جراح است ، خودمان را به پيامبر رسانديم ، ديدم دندانهای جلوی آن حضرت شكسته شده و صورتش شكافته و دو حلقه از حلقههای زره در صورتش فرو رفته بود.
حاكم نيشابوري بعد از نقل اين روايت ميگويد :
▫️هذا حديث صحيح على شرط الشيخين ولم يخرجاه▪️
📚المستدرك على الصحيحين ، ج3 ، ص298 .
📚مسند ابیداود الطیالسی ، ج1 ، ص9
➖➖➖➖➖➖➖
پ.ن:::
روایت حاوی چند دروغ است:
⭕️ همۀ منافقان مکی گریختند؛ از جمله، #طلحه و #ابوعبیده
⭕️ در احادیث دیگرشان می گویند که طلحه در صعود از کوه به پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله کمک کرد؛ که دروغ است.
⭕️ می گویند دو حلقه از زره حضرت صلی الله علیه و آله در دو گونۀ راست و چپ حضرت صلی الله علیه و آله فرورفته بود؛ که ابو عبیده با دندان خود آنها را ببرون کشید؛ و برای هر حلقه یکی از دندان های پیشین او افتاد❗️!! که این هم دروغ است و از نوع شاخدار آن!!!
ضمناً در کتاب های خود مخالفین است که چند گناه هست که کفاره ندارد؛ یعنی غیر قابل بخشش است. یکی از آنها «الفرار من الزحف» می باشد.
https://t.me/borrhan/26361
➖➖➖➖➖➖➖➖
🆔 مطالب ناب تاریخ صدر اسلام در کانال برهان
@borrhan
📌موضوع: فرار از جنگ.
حکم فرار از دیدگاه قرآن و فرار ابوبکر
〰〰〰〰▪️〰〰〰
✍... بیترديد فرار از ميدان جنگ ، يكی از گناهان كبيره محسوب میشود كه هم از نظر عقل و هم از نظر شرع عملی است ناپسند ؛
زيرا ثابت میكند كه شخص فرار كننده از جنگ ، به خداوند و وعدههايی كه داده است بی توجه است و حاضر نيست جان خود را در راه خداوند و دين اسلام فدا كند.
اگر اين فرار سبب شود كه رسول خدا صلي الله عليه وآله در ميان مشركين تنها مانده و افرادي كه از آن حضرت در مقابل حملات دشمنان دفاع نمايد نداشته باشد، حكم ديگری پيدا میكند .
خداوند كريم در باره فرار از جنگ ميفرمايد :
📖 يَأَيُّهَا الَّذِينَ ءَامَنُواْ إِذَا لَقِيتُمُ الَّذِينَ كَفَرُواْ زَحْفًا فَلا تُوَلُّوهُمُ الْأَدْبَار . وَ مَن يُوَلِّهِمْ يَوْمَئذٍ دُبُرَهُ إِلا مُتَحَرِّفًا لِّقِتَالٍ أَوْ مُتَحَيزِّا إِلىَ فِئَةٍ فَقَدْ بَاءَ بِغَضَبٍ مِّنَ اللَّهِ وَ مَأْوَئهُ جَهَنَّمُ وَ بِئْسَ المَْصِير .
الأنفال / 15 و 16.
📖 اى كسانى كه ايمان آوردهايد ! هنگامى كه با انبوه كافران در ميدان نبرد رو برو شديد ، به آن ها پشت نكنيد (و فرار ننماييد) ! .
و هر كس در آن هنگام به آنها پشت كند ، مگر آن كه هدفش كنارهگيرى از ميدان براى حمله مجدد ، و يا به قصد پيوستن به گروهى (از مجاهدان) بوده باشد ، (چنين كسى) به غضب خدا گرفتار خواهد شد و جايگاه او جهنم ، و چه بد جايگاهى است !
☑️ اما ببینیم اعتراف ابوبکر را درباره ی فرار از جنگ:
🔖 كان أبو بكر رضي الله عنه إذا ذكر يوم أحد بكى ثم قال ذاك كله يوم طلحة ثم أنشأ يحدث قال كنت أول من فاء يوم أحد فرأيت رجلا يقاتل مع رسول الله صلى الله عليه وسلم دونه وأراه قال يحميه قال فقلت كن طلحة حيث فاتني ما فاتني فقلت يكون رجلا من قومي أحب إلي وبيني وبين المشرق رجل لا أعرفه وأنا أقرب إلى رسول الله صلى الله عليه وسلم منه وهو يخطف المشي خطفا لا أخطفه فإذا هو أبو عبيدة بن الجراح فانتهينا إلى رسول الله صلى الله عليه وسلم وقد كسرت رباعيته وشج في وجهه وقد دخل في وجنته حلقتان من حلق المغفر .
#عایشه ميگويد : ابوبكر هر گاه ياد روز اُحُد میافتاد ، گريه میكرد و میگفت : آن روز ، روز طلحه بود سپس گفت : نخستين كسی كه در آن روز (بعد از فرار) بازگشت ، من بودم ، رسول خدا را ديدم كه با يكی از كفار میجنگيد ،
به طلحه گفتم : همان جايی كه هستي باش كه من چيزهايی را از دست دادهام ، مردی از خويشان من است كه عزيزتر است از تمام آن چه بين مشرق و مغرب است . و من به رسول خدا نزديكتر بودم ، كسی را كه نمیشناختم به طرف رسول خدا آمد ، وقتی كه نزديك شد ديدم ابوعبيده جراح است ، خودمان را به پيامبر رسانديم ، ديدم دندانهای جلوی آن حضرت شكسته شده و صورتش شكافته و دو حلقه از حلقههای زره در صورتش فرو رفته بود.
حاكم نيشابوري بعد از نقل اين روايت ميگويد :
▫️هذا حديث صحيح على شرط الشيخين ولم يخرجاه▪️
📚المستدرك على الصحيحين ، ج3 ، ص298 .
📚مسند ابیداود الطیالسی ، ج1 ، ص9
➖➖➖➖➖➖➖
پ.ن:::
روایت حاوی چند دروغ است:
⭕️ همۀ منافقان مکی گریختند؛ از جمله، #طلحه و #ابوعبیده
⭕️ در احادیث دیگرشان می گویند که طلحه در صعود از کوه به پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله کمک کرد؛ که دروغ است.
⭕️ می گویند دو حلقه از زره حضرت صلی الله علیه و آله در دو گونۀ راست و چپ حضرت صلی الله علیه و آله فرورفته بود؛ که ابو عبیده با دندان خود آنها را ببرون کشید؛ و برای هر حلقه یکی از دندان های پیشین او افتاد❗️!! که این هم دروغ است و از نوع شاخدار آن!!!
ضمناً در کتاب های خود مخالفین است که چند گناه هست که کفاره ندارد؛ یعنی غیر قابل بخشش است. یکی از آنها «الفرار من الزحف» می باشد.
https://t.me/borrhan/26361
➖➖➖➖➖➖➖➖
🆔 مطالب ناب تاریخ صدر اسلام در کانال برهان
@borrhan
Telegram
attach 📎
[ کانال برهان ]
#باید_بدانیم ✅ گوشههایی از نحوه انتخاب ابوبکر در سقیفه در کلام حاج شیخ عباس قمی رضوان الله علیه 〰〰▪️〰〰〰〰〰 ⚫️ قال الشيخ في تلخيص الشافي والطبرسي في الاحتجاج، وابن أبي الحديد في شرح النهج، عن كتاب السقيفة لأحمد بن عبد العزيز الجوهري ما ملخصه: إنه…
#کودتایی_در_اعماقتاریخ
هِنری لامِنس (۱۸۶۲-۱۹۳۷م)، مستشرق بلژیکی 🇧🇪 ، به نقل از مجموعه مقالات دانشکده مطالعات شرقی دانشگاه سن ژوزف ، دورهء ۴ ص۱۲۶
در مقاله ای به نام
<مثلث قدرت : ابوبکر،عمر،ابوعبیده>
از همکاری این 3 نفر در زمان رسول خدا سخن میگوید و اشاره میکند که این همکاری ، خلافت ابوبکر و عمَر را پایه گذاری کرد او پیش بینی کرده بود که اگر #ابوعبیده در دوران خلافت عمر ، از دنیا نرفته بود ، به عنوان جانشین و خلیفهء بعدی توسط عمر انتخاب میشد .
🔗ویلفرد مادلونگ
#فاطمیه_و_مستشرقین
@borrhan
هِنری لامِنس (۱۸۶۲-۱۹۳۷م)، مستشرق بلژیکی 🇧🇪 ، به نقل از مجموعه مقالات دانشکده مطالعات شرقی دانشگاه سن ژوزف ، دورهء ۴ ص۱۲۶
در مقاله ای به نام
<مثلث قدرت : ابوبکر،عمر،ابوعبیده>
از همکاری این 3 نفر در زمان رسول خدا سخن میگوید و اشاره میکند که این همکاری ، خلافت ابوبکر و عمَر را پایه گذاری کرد او پیش بینی کرده بود که اگر #ابوعبیده در دوران خلافت عمر ، از دنیا نرفته بود ، به عنوان جانشین و خلیفهء بعدی توسط عمر انتخاب میشد .
🔗ویلفرد مادلونگ
#فاطمیه_و_مستشرقین
@borrhan
#روز_شمار_فاطمیه [12]
🌑روز سه شنبه ، ۱۴ ربیع الاول سال ۱۱ هجری قمری ، ۲۶ خرداد سال ۱۱ هجری شمسی ،۱۲ ژوئن سال ۶۳۲ میلادی
➖➖➖➖🔶
سه روز از زمان اتفاقات مسجد:خطبه فاطمی سلام الله علیها و احتجاج ۱۲ هم پیمان میگذرد؛ و ابوبکر سه روز است که از منزل خارج نگشته؛
…در چهارمین روز , #خالد_بن_ولید , سالم مولی ابوحذیفه و مُعاذ بن جَبَل , هر یک با گروه زیادی از افراد مسلح قبیلهء خود و هم پیمانانشان و هم چنین طلحه , عثمان , عبدالرحمان بن عوف , سعد ابن ابی وقاص , #ابوعبیده و سعید بن عَمرو بن نُفَيل , هر یک به همراه عدهای از قبیلهء خویش ،
به کنار خانه ی ابوبکر میآیند و شمشیرها را بیرون می آورند و اعلام میکنند:
❌ "جز ابوبکر کسی را خلیفه نمیدانیم" ؛ (۱)
👈👈 ابوبکر، به همراه این گروه , از خانه خارج می شود و با عبور از کوچه های مدینه , وارد مسجد پیامبر صلی الله علیه و آله شده , از منبر بالا رفته و بر فراز آن قرار میگیرد ؛
عمر فریاد میزند:
❌" به خدا قسم , ای صحابهء علی ! اگر سخنی همانند آنچه قبلا از شما شنیدیم , بگویید , جانتان را خواهیم ستاند ."
……برخی زبان به اعتراض میگشایند , اما عمر و اطرافیانش , برای کشتن آنان به سویشان حمله میکنند ؛
امیرمؤمنان علیه السلام برمیخیزند و عمر را به گوشه ای پرتاب کرده و از حملهء اطرافیان پر شمار عمر به معدود حامیان خویش جلوگیری میکنند ؛
ایشان یاران خویش را به سکوت دعوت کرده و رحمت خدایی را برای آنان طلب مینمایند .(۲)
⚠️ غائله فرو می نشیند و اینک , بار دیگر ابوبکر بر منبر رسول خدا صلی الله علیه و آله نشسته است!!!
🔰🔰قدرت حاکمه , برای نشان دادن قدرت خویش , در همین روز , یعنی پانزدهمین روز پس از شهادت رسول خدا صلی الله علیه و آله ،
کارگزاران حضرت صدیقه کبری سلام الله علیها را از #فدک اخراج میکنند (۳)
◾️ این تصمیم , به ظاهر در آغاز صبح و با فرستادن عناصر خلیفه به سوی منطقه خیبر و دهکدهء فدک صورت گرفته است؛
🏮… اینک دو هدف مهم , جامهء عمل به خود گرفته است:
اول ، تثبیت مجدد خلافت و در مرحلهء دوم غصب فدک!
➖➖➖➖➖
1⃣ خصال شیخ صدوق صص۴۶۵-۴۶۱
2⃣ احتجاج طبرسی صص۵۰-۴۷ و بحارالانوار ج ۲۸ صص ۲۰۳-۱۸۹
+ https://t.me/borrhan/49938
3⃣ عده الأکیاس ۱۷۶/۲
© کانال برهان و مروری مستند بر فرازهای حساس تاریخ مسلمانان
@borrhan
🌑روز سه شنبه ، ۱۴ ربیع الاول سال ۱۱ هجری قمری ، ۲۶ خرداد سال ۱۱ هجری شمسی ،۱۲ ژوئن سال ۶۳۲ میلادی
➖➖➖➖🔶
سه روز از زمان اتفاقات مسجد:خطبه فاطمی سلام الله علیها و احتجاج ۱۲ هم پیمان میگذرد؛ و ابوبکر سه روز است که از منزل خارج نگشته؛
…در چهارمین روز , #خالد_بن_ولید , سالم مولی ابوحذیفه و مُعاذ بن جَبَل , هر یک با گروه زیادی از افراد مسلح قبیلهء خود و هم پیمانانشان و هم چنین طلحه , عثمان , عبدالرحمان بن عوف , سعد ابن ابی وقاص , #ابوعبیده و سعید بن عَمرو بن نُفَيل , هر یک به همراه عدهای از قبیلهء خویش ،
به کنار خانه ی ابوبکر میآیند و شمشیرها را بیرون می آورند و اعلام میکنند:
❌ "جز ابوبکر کسی را خلیفه نمیدانیم" ؛ (۱)
👈👈 ابوبکر، به همراه این گروه , از خانه خارج می شود و با عبور از کوچه های مدینه , وارد مسجد پیامبر صلی الله علیه و آله شده , از منبر بالا رفته و بر فراز آن قرار میگیرد ؛
عمر فریاد میزند:
❌" به خدا قسم , ای صحابهء علی ! اگر سخنی همانند آنچه قبلا از شما شنیدیم , بگویید , جانتان را خواهیم ستاند ."
……برخی زبان به اعتراض میگشایند , اما عمر و اطرافیانش , برای کشتن آنان به سویشان حمله میکنند ؛
امیرمؤمنان علیه السلام برمیخیزند و عمر را به گوشه ای پرتاب کرده و از حملهء اطرافیان پر شمار عمر به معدود حامیان خویش جلوگیری میکنند ؛
ایشان یاران خویش را به سکوت دعوت کرده و رحمت خدایی را برای آنان طلب مینمایند .(۲)
⚠️ غائله فرو می نشیند و اینک , بار دیگر ابوبکر بر منبر رسول خدا صلی الله علیه و آله نشسته است!!!
🔰🔰قدرت حاکمه , برای نشان دادن قدرت خویش , در همین روز , یعنی پانزدهمین روز پس از شهادت رسول خدا صلی الله علیه و آله ،
کارگزاران حضرت صدیقه کبری سلام الله علیها را از #فدک اخراج میکنند (۳)
◾️ این تصمیم , به ظاهر در آغاز صبح و با فرستادن عناصر خلیفه به سوی منطقه خیبر و دهکدهء فدک صورت گرفته است؛
🏮… اینک دو هدف مهم , جامهء عمل به خود گرفته است:
اول ، تثبیت مجدد خلافت و در مرحلهء دوم غصب فدک!
➖➖➖➖➖
1⃣ خصال شیخ صدوق صص۴۶۵-۴۶۱
2⃣ احتجاج طبرسی صص۵۰-۴۷ و بحارالانوار ج ۲۸ صص ۲۰۳-۱۸۹
+ https://t.me/borrhan/49938
3⃣ عده الأکیاس ۱۷۶/۲
© کانال برهان و مروری مستند بر فرازهای حساس تاریخ مسلمانان
@borrhan
Telegram
کانال برهان
برائت جناب #سلمان از خلفا و درگیری عمر با ایشان، و دفاع امیرالمومنین علی علیه السلام از جناب سلمان و بر زمین کوبیدن عمر
مدارک بیشتر و شرح کاملتر در:
https://t.me/borrhan/30250
@borrhan
مدارک بیشتر و شرح کاملتر در:
https://t.me/borrhan/30250
@borrhan
Forwarded from اتچ بات
#باید_بدانیم :
پس از رحلت پیامبر اکرم صلیالله علیه و آله؛ عمر بن خطاب که پس از نماز صبح به سمت محل سپاه رفته بود با ترک سپاه اسامه به سرعت خود را به مسجد میرساند و شروع به فریاد زدن میکند که :
«پیامبر نمرده است و هر کس که چنین سخنی بگوید کشته خواهد شد.»❗️
تلاش مردمان برای ساکت کردن او به جایی نمیرسد❗️
✖️حتی آیاتی از قرآن که بیان میکند « پیامبر از میانتان خواهد رفت -۱۴۴/آل عمران» بر او خوانده میشود اما او در مقام تهدید, شمشیر کشیده , فریاد برمیآورد که : « هر کس بگوید که پیامبر مرده است, کشته خواهد شد» (۱)
👈 او با این ترفند برای رسیدن ابوبکر ، زمان میخرد و آن قدر #فریاد برمیآورد و تهدید میکند که برخی گمان میکنند او #دیوانه شده است. (۲)
✖️میگویند ابن امّ مکتوم - که صحابهای نابینا بود - در انتهای مسجد آیه « ما محمد الا رسول قد خلت من قبله الریل افان مات او قتل انقلبتم علی اعقابکم» را میخوانده , اما خلیفه توجه نمیکرده است❗️ (۳)
✖️عباس عموی پیامبر و #مغیرة_بن_شعبه جداگانه به عمر گفتهاند که ما دیدیم رسول خدا مرده است اما باز هم خلیفه وقعی نمینهد!(۴)
✖️جالب آنکه او در این هنگام میگفته است:
« پیامبر نمرده و همانند موسای پیامبر به سوی پرودگارش رفته و پس از چهل روز برمیگردد» (۵) چنین عبارتی «موسای پیامبر به آسمان رفته در اسلام وجود ندارد و این سخن با قرآن سازگار نیست ؛ این مطلب از تعالیم تورات است که نشان میدهد تسلط عمر بر تورات به مراتب بیشتر از قرآن بوده است! (۶)
جالب آنکه با حضور ابوبکر در مسجد ، عمر ساکت میشود و در گوشه ای مینشیند!
🔹اما آنچه باعث تعجب نکته سنجان گردیده نحوه مواجهه ابوبکر با پیکر حضرت رسول صلیالله علیه و آله است.
ابوبکر روانداز پیامبر را کنار میزند و پس از اطمینان از وفات آن حضرت به مسجد برگشته رو به اهل مسجد کرده و میگوید:
«هر کس محمد را میپرستید ، بداند او مرده و هر کس خدا را میپرستید بداند که او زنده است! »(۷ - ر.ک:تصویر)
⁉️⚠️❔سوال عالمان شیعه و تیزبینان این است که آیا براستی کسی پیامبر را میپرستید تا این سخن معنا پیدا کند؟
اصولا با آموزه های دینی فراوان مانند آنچه مسلمانان در تشهد #نماز هر روز میخواندند «و اشهد ان محمدا عبده و رسوله» کسی ادعای الوهیت و خدایی برای پیامبر میکرد؟!!!
🤔آیا این سخن را باید تهدیدی برای دوستداران واقعی رسولخدا صلیالله علیه و آله محسوب کرد؟
🤔آیا او میخواسته حاضران در مسجد را که قصد مقاومت احتمالی و پایداری بر پیمان خویش در غدیر با رسولخدا صلیالله علیه و آله را داشتند بترساند؟
🤔علت تفکیک خدا و رسولش در این سخن ابوبکر برای چیست؟
🔺پاسخ به این سوالات نیازمند موشکافی بیشتر در حوادث آن دوران است ؛ اهل دقت و تاریخ میدانند که این سبک جملات و این سیاست ابوبکر در شرایط سخت ، خلافت را برای او به ارمغان آورد و رهبری او را بر یارانش مانند عمر و #ابوعبیده نیز دیکته کرد!
➖➖➖➖➖
۱- صحیح بخاری ج۴ ص۱۹۴ و...
۲- کمال الدین و تمام النعمه به نقل از بحار ج۳۰ ص۱۹۱
۳- دلائل النبوه ج۸ ص۳۲۵ و ...
۴- طبقات ج۲ ص۲۷۲
۵- سیره ابن هشام ج۴ ص۳۰۵
۶- ر.ک : کتاب مقدس سفر خروج ق۲۴ - قسمت ۳۲ گوساله طلایی
۷- سیره ابن هشام ج۴ ص۳۰۷
➖➖➖➖➖➖➖➖
🔻کانال برهان و نقل نکات ناب تاریخی، مطالبی که کمتر شنیده اید!
@borrhan
پس از رحلت پیامبر اکرم صلیالله علیه و آله؛ عمر بن خطاب که پس از نماز صبح به سمت محل سپاه رفته بود با ترک سپاه اسامه به سرعت خود را به مسجد میرساند و شروع به فریاد زدن میکند که :
«پیامبر نمرده است و هر کس که چنین سخنی بگوید کشته خواهد شد.»❗️
تلاش مردمان برای ساکت کردن او به جایی نمیرسد❗️
✖️حتی آیاتی از قرآن که بیان میکند « پیامبر از میانتان خواهد رفت -۱۴۴/آل عمران» بر او خوانده میشود اما او در مقام تهدید, شمشیر کشیده , فریاد برمیآورد که : « هر کس بگوید که پیامبر مرده است, کشته خواهد شد» (۱)
👈 او با این ترفند برای رسیدن ابوبکر ، زمان میخرد و آن قدر #فریاد برمیآورد و تهدید میکند که برخی گمان میکنند او #دیوانه شده است. (۲)
✖️میگویند ابن امّ مکتوم - که صحابهای نابینا بود - در انتهای مسجد آیه « ما محمد الا رسول قد خلت من قبله الریل افان مات او قتل انقلبتم علی اعقابکم» را میخوانده , اما خلیفه توجه نمیکرده است❗️ (۳)
✖️عباس عموی پیامبر و #مغیرة_بن_شعبه جداگانه به عمر گفتهاند که ما دیدیم رسول خدا مرده است اما باز هم خلیفه وقعی نمینهد!(۴)
✖️جالب آنکه او در این هنگام میگفته است:
« پیامبر نمرده و همانند موسای پیامبر به سوی پرودگارش رفته و پس از چهل روز برمیگردد» (۵) چنین عبارتی «موسای پیامبر به آسمان رفته در اسلام وجود ندارد و این سخن با قرآن سازگار نیست ؛ این مطلب از تعالیم تورات است که نشان میدهد تسلط عمر بر تورات به مراتب بیشتر از قرآن بوده است! (۶)
جالب آنکه با حضور ابوبکر در مسجد ، عمر ساکت میشود و در گوشه ای مینشیند!
🔹اما آنچه باعث تعجب نکته سنجان گردیده نحوه مواجهه ابوبکر با پیکر حضرت رسول صلیالله علیه و آله است.
ابوبکر روانداز پیامبر را کنار میزند و پس از اطمینان از وفات آن حضرت به مسجد برگشته رو به اهل مسجد کرده و میگوید:
«هر کس محمد را میپرستید ، بداند او مرده و هر کس خدا را میپرستید بداند که او زنده است! »(۷ - ر.ک:تصویر)
⁉️⚠️❔سوال عالمان شیعه و تیزبینان این است که آیا براستی کسی پیامبر را میپرستید تا این سخن معنا پیدا کند؟
اصولا با آموزه های دینی فراوان مانند آنچه مسلمانان در تشهد #نماز هر روز میخواندند «و اشهد ان محمدا عبده و رسوله» کسی ادعای الوهیت و خدایی برای پیامبر میکرد؟!!!
🤔آیا این سخن را باید تهدیدی برای دوستداران واقعی رسولخدا صلیالله علیه و آله محسوب کرد؟
🤔آیا او میخواسته حاضران در مسجد را که قصد مقاومت احتمالی و پایداری بر پیمان خویش در غدیر با رسولخدا صلیالله علیه و آله را داشتند بترساند؟
🤔علت تفکیک خدا و رسولش در این سخن ابوبکر برای چیست؟
🔺پاسخ به این سوالات نیازمند موشکافی بیشتر در حوادث آن دوران است ؛ اهل دقت و تاریخ میدانند که این سبک جملات و این سیاست ابوبکر در شرایط سخت ، خلافت را برای او به ارمغان آورد و رهبری او را بر یارانش مانند عمر و #ابوعبیده نیز دیکته کرد!
➖➖➖➖➖
۱- صحیح بخاری ج۴ ص۱۹۴ و...
۲- کمال الدین و تمام النعمه به نقل از بحار ج۳۰ ص۱۹۱
۳- دلائل النبوه ج۸ ص۳۲۵ و ...
۴- طبقات ج۲ ص۲۷۲
۵- سیره ابن هشام ج۴ ص۳۰۵
۶- ر.ک : کتاب مقدس سفر خروج ق۲۴ - قسمت ۳۲ گوساله طلایی
۷- سیره ابن هشام ج۴ ص۳۰۷
➖➖➖➖➖➖➖➖
🔻کانال برهان و نقل نکات ناب تاریخی، مطالبی که کمتر شنیده اید!
@borrhan
Telegram
attach 📎
#روز_شمار_شهادترسولخدا [3]
#صحیفه_ملعونه
⁉️❔در دو هفتهٔ ابتدائی محرم سال ۱۱ هجری قمری ، نیمهٔ دوم فروردین سال ۱۱ هجری شمسی ، آوریل سال ۶۳۲ میلادی ،
در مدینه چه اتفاقی افتاد؟؟
┄┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄
🔻در این ماه ، در چنین ایامی ، جلسهای در منزل ابوبکر تشکیل میشود!
در این جلسه ۳۴ نفر حضور دارند!
نام بزرگانی از قریش و سران دو قبیلهٔ اوس و خزرج در میان اعضای این جلسه دیده میشود!
«سعید بن عاص اُموی» نویسندهٔ پیمانی است که اعضای جلسه بر مفاد آن توافق دارند!
🔥«بسم الله الرحمن الرحيم ، این نوشته ، پیمانی است که گروهی از اصحاب محمد رسول خدا از مهاجرین و انصار -که خداوند آنان را در کتاب خویش ستوده است- بر آن توافق دارند ... پس به درستی که خداوند به لطف و کرم خویش محمد را به سوی تمامی مردم فرستاد ، او را فرستاد با دینی که برای بندگان به آن راضی بود ... او امر الاهی را ابلاغ نمود تا آن که دین کامل گشت ... سپس خدای متعال او را با اکرام به سوی خویش برد ، بدون آنکه کسی را به عنوان جانشین انتخاب کند (!).. پس بر مسلمانان واجب است که هرگاه دوران خلیفه ای به پایان رسید ، صاحبان خرد و صلاح به مشورت بنشینند و آن کس را که لایق است ، انتخاب کنند ... حال اگر کسی برخلاف سخن فوق ، مطلبی گوید ... با اجتماع مسلمانان مخالفت کرده است..»!!!!
وعدهٔ مال💰و مقام 👑 به شاهدان این ماجرا داده میشود ؛
...بدین ترتیب سعید بن عاص اُموی ، نام حاضران را می نویسد و پیمان نامه به «ابوعُبَيْده جراح» داده میشود ؛
او به عنوان «امین» امانت داریِ این عهد نامه را به عهده می گیرد تا در اولین فرصت آن را در مکه و در خانهٔ کعبه 🕋 - در کنار صحیفه اول - مدفون کند؛ تا این نوشته به عنوان سند محفوظ بماند.(۱)
حاضران در جلسه ، با شهادت بر اجرای این عهدنامه ، منزل ابوبکر را با رعایت احتیاط کامل ترک میکنند.
🔻فردا صبح پیامبر صلی الله علیه و آله ، پس از نماز صبح در جایگاه عبادت خویش به ذکر خداوند مشغول هستند ؛
با طلوع آفتاب ، پیامبر صلی الله علیه و آله رو به سمت ابوعبیده - که در صف نماز ایستاده بود - میکنند و میفرمایند :
💠 آفرین به مثل تو ، امین این امت شده ای؟(۲)
سپس آیهٔ زیر را تلاوت فرمودند :
📖 فَوَيلٌ لِلَّذينَ يَكتُبونَ الكِتابَ بِأيديهم ثُمَّ يَقولونَ هذا مِن عِندِاللهِ ... فَوَيلٌ لَهُم مِمّا كَتَبَت أيديهم وَ وَيلٌ لَهُم مِمّا يَكسِبونَ.
وای بر آن کسانیکه از پیش خود چیزی نوشته و به خدای متعال نسبت می دهند...پس وای بر آنها از آن نوشته ها و آنچه از آن به دست می آورند. {۷۹/بقره}
آن گاه فرمودند :
💠 عده ای از این امت معاهده ای نوشته اند که به معاهدهٔ زمان جاهلیت که در کعبه آویخته بودند ، شبیه است ... اگر نبود امر الاهی ، آنان را فرا میخواندم [ و رسوایشان می کردم]
⚠️ کسانی که شب قبل در منزل ابوبکر حضور داشتند و اینک در مسجد حاضرند ،
رنگ از رخسارشان میپرد و بر خود میلرزند(۳)...
🔚🔚 آری ، خداوند به سلاح وحی ، پیامبر خویش را از آنچه دیشب گذشته است آگاه میکند ؛ اما تاریخ نویسان به طریق دیگری نیز ماجرای فوق را حکایت کرده اند :
🔖 همسر ابوبکر ، اسماء بنت عُمَیس که جلسه در منزل او تشکیل شده ،
حکایتگر پیمان نامه برای آیندگان است؛(۴)
این بانوی مسلمان ، پس از مرگ ابوبکر در سال ۱۳ هجری قمری ، افتخار همسری امیرالمؤمنین علیه السلام را دارد.
-----------------------
پ.ن : اولین صحیفه ، چندی پیش و در ایام حجة الوداع نگاشته شده است ، و جمعی ۵ نفری از منافقان متفق شدهاند تا نگذارند بعد از رسول خدا ، خلافت در اهل بیت ایشان مستقر شود!
۱- ارشاد القلوب ۲۰۰/۲ ؛ بحارالانوار ۱۰۴/۲۸
۲- جالب است که در منابع اهل تسنن ، این جمله را با حذف بقیهٔ ماجرا به عنوان امتیاز برای #ابوعبیده نقل میکنند و او را «امین امت» لقب میدهند!!! : تفسیر ابن کثیر ۴۴/۲
۳- ارشادالقلوب ۲۰۰/۲ ؛ بحارالانوار ۱۰۵/۲۸
۴- بحارالانوار ۱۰۲/۲۸
➖➖➖➖
@borrhan
#صحیفه_ملعونه
⁉️❔در دو هفتهٔ ابتدائی محرم سال ۱۱ هجری قمری ، نیمهٔ دوم فروردین سال ۱۱ هجری شمسی ، آوریل سال ۶۳۲ میلادی ،
در مدینه چه اتفاقی افتاد؟؟
┄┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄
🔻در این ماه ، در چنین ایامی ، جلسهای در منزل ابوبکر تشکیل میشود!
در این جلسه ۳۴ نفر حضور دارند!
نام بزرگانی از قریش و سران دو قبیلهٔ اوس و خزرج در میان اعضای این جلسه دیده میشود!
«سعید بن عاص اُموی» نویسندهٔ پیمانی است که اعضای جلسه بر مفاد آن توافق دارند!
🔥«بسم الله الرحمن الرحيم ، این نوشته ، پیمانی است که گروهی از اصحاب محمد رسول خدا از مهاجرین و انصار -که خداوند آنان را در کتاب خویش ستوده است- بر آن توافق دارند ... پس به درستی که خداوند به لطف و کرم خویش محمد را به سوی تمامی مردم فرستاد ، او را فرستاد با دینی که برای بندگان به آن راضی بود ... او امر الاهی را ابلاغ نمود تا آن که دین کامل گشت ... سپس خدای متعال او را با اکرام به سوی خویش برد ، بدون آنکه کسی را به عنوان جانشین انتخاب کند (!).. پس بر مسلمانان واجب است که هرگاه دوران خلیفه ای به پایان رسید ، صاحبان خرد و صلاح به مشورت بنشینند و آن کس را که لایق است ، انتخاب کنند ... حال اگر کسی برخلاف سخن فوق ، مطلبی گوید ... با اجتماع مسلمانان مخالفت کرده است..»!!!!
وعدهٔ مال💰و مقام 👑 به شاهدان این ماجرا داده میشود ؛
...بدین ترتیب سعید بن عاص اُموی ، نام حاضران را می نویسد و پیمان نامه به «ابوعُبَيْده جراح» داده میشود ؛
او به عنوان «امین» امانت داریِ این عهد نامه را به عهده می گیرد تا در اولین فرصت آن را در مکه و در خانهٔ کعبه 🕋 - در کنار صحیفه اول - مدفون کند؛ تا این نوشته به عنوان سند محفوظ بماند.(۱)
حاضران در جلسه ، با شهادت بر اجرای این عهدنامه ، منزل ابوبکر را با رعایت احتیاط کامل ترک میکنند.
🔻فردا صبح پیامبر صلی الله علیه و آله ، پس از نماز صبح در جایگاه عبادت خویش به ذکر خداوند مشغول هستند ؛
با طلوع آفتاب ، پیامبر صلی الله علیه و آله رو به سمت ابوعبیده - که در صف نماز ایستاده بود - میکنند و میفرمایند :
💠 آفرین به مثل تو ، امین این امت شده ای؟(۲)
سپس آیهٔ زیر را تلاوت فرمودند :
📖 فَوَيلٌ لِلَّذينَ يَكتُبونَ الكِتابَ بِأيديهم ثُمَّ يَقولونَ هذا مِن عِندِاللهِ ... فَوَيلٌ لَهُم مِمّا كَتَبَت أيديهم وَ وَيلٌ لَهُم مِمّا يَكسِبونَ.
وای بر آن کسانیکه از پیش خود چیزی نوشته و به خدای متعال نسبت می دهند...پس وای بر آنها از آن نوشته ها و آنچه از آن به دست می آورند. {۷۹/بقره}
آن گاه فرمودند :
💠 عده ای از این امت معاهده ای نوشته اند که به معاهدهٔ زمان جاهلیت که در کعبه آویخته بودند ، شبیه است ... اگر نبود امر الاهی ، آنان را فرا میخواندم [ و رسوایشان می کردم]
⚠️ کسانی که شب قبل در منزل ابوبکر حضور داشتند و اینک در مسجد حاضرند ،
رنگ از رخسارشان میپرد و بر خود میلرزند(۳)...
🔚🔚 آری ، خداوند به سلاح وحی ، پیامبر خویش را از آنچه دیشب گذشته است آگاه میکند ؛ اما تاریخ نویسان به طریق دیگری نیز ماجرای فوق را حکایت کرده اند :
🔖 همسر ابوبکر ، اسماء بنت عُمَیس که جلسه در منزل او تشکیل شده ،
حکایتگر پیمان نامه برای آیندگان است؛(۴)
این بانوی مسلمان ، پس از مرگ ابوبکر در سال ۱۳ هجری قمری ، افتخار همسری امیرالمؤمنین علیه السلام را دارد.
-----------------------
پ.ن : اولین صحیفه ، چندی پیش و در ایام حجة الوداع نگاشته شده است ، و جمعی ۵ نفری از منافقان متفق شدهاند تا نگذارند بعد از رسول خدا ، خلافت در اهل بیت ایشان مستقر شود!
۱- ارشاد القلوب ۲۰۰/۲ ؛ بحارالانوار ۱۰۴/۲۸
۲- جالب است که در منابع اهل تسنن ، این جمله را با حذف بقیهٔ ماجرا به عنوان امتیاز برای #ابوعبیده نقل میکنند و او را «امین امت» لقب میدهند!!! : تفسیر ابن کثیر ۴۴/۲
۳- ارشادالقلوب ۲۰۰/۲ ؛ بحارالانوار ۱۰۵/۲۸
۴- بحارالانوار ۱۰۲/۲۸
➖➖➖➖
@borrhan
Telegram
attach 📎
[ کانال برهان ]
#روز_شمار_شهادترسولخدا [3] #صحیفه_ملعونه ⁉️❔در دو هفتهٔ ابتدائی محرم سال ۱۱ هجری قمری ، نیمهٔ دوم فروردین سال ۱۱ هجری شمسی ، آوریل سال ۶۳۲ میلادی ، در مدینه چه اتفاقی افتاد؟؟ ┄┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄ 🔻در این ماه ، در چنین ایامی ، جلسهای در منزل ابوبکر تشکیل میشود!…
🔻روایتی در کافی شریف و بیان شأن نزول
{آیه ۷/مجادله} درباره نویسندگانِ #صحیفه_ملعونه اول : فلان و فلان و #ابوعبیده جراح ، #معاذ_بن_جبل ، سالم مولی ابو حذیفه
🔚🔚 منظور از فلان و فلان آن دونفر اول (ابوبکر وعمر) است.
وقوله : (فلان وفلان) ؛ يعني الأوّلين .
📕نام کتاب : البضاعة المزجاة نویسنده : ابن قاریاغدی، محمد حسین جلد2 صفحه593
@borrhan
{آیه ۷/مجادله} درباره نویسندگانِ #صحیفه_ملعونه اول : فلان و فلان و #ابوعبیده جراح ، #معاذ_بن_جبل ، سالم مولی ابو حذیفه
🔚🔚 منظور از فلان و فلان آن دونفر اول (ابوبکر وعمر) است.
وقوله : (فلان وفلان) ؛ يعني الأوّلين .
📕نام کتاب : البضاعة المزجاة نویسنده : ابن قاریاغدی، محمد حسین جلد2 صفحه593
@borrhan
✅ عمر بن خطاب و استاندارانش
┄┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄
🔻باید بدانیم : خلیفه دوم به جای استفاده از بزرگان صحابه، در آغاز افرادی مانند #ابوهریره ، #قنفذ ، #مغیرة بن شعبه ، #ابوعبیده جراح (=گورکن شهر مدینه)....را به استانداری مناطق مهمی مانند مکه و بصره میگماشت که بیش از آنکه لیاقت مدیریت داشته باشند، افرادی خشن، سختگیر و با سابقه بزه و جرم و جنایت بودند.(۱)
البته گویا پس از برخی اعتراضات افرادی چون #عمروعاص ، یزید بن ابوسفیان و برادرش #معاویه که علیرغم کم سابقگی در اسلام، حداقلِ رضایت را برای دستگاه خلافت ایجاد میکردند، بر سر کار آمدند. البته اگر کسی هم از والیان شکایت میکرد ، باید صابون شلاق خوردن از خلیفه را به جان میخرید کما این که سلمان بن ربیعه باهلی از عامل خلیفه شکایت کرد و عمَر او را آن قدر تازیانه زد که خودش به نفس نفس افتاد و خسته شد.(۲)
از سوی دیگر والیان و استانداران عمر ، به گونهای بیسابقه مورد نظارت بودند، یکی از شرطهای خلیفه این بود که والیانش بر یابو سوار نشوند.(۳) تا نشانهای از ساده زیستی والیان و در نتیجه شخص خلیفه باشد و استاندار به خود بزرگ بینی مبتلا نشود. از همین شروط نداشتن دربان و حاجب بود ، علاوه بر آن والیان نباید لباس فاخر و غذای خوب میخوردند.(۴)
قاعده و قانون بحث برانگیز دیگر خلیفه ، این بود که نصف اموال آنان ضبط و به بیتالمال واریز شود.(۵) برخی استانداران که کمی در منطقهٔ خویش قدرت میگرفتند به سرعت عوض میشدند. این مسأله حتی در مورد یار گرمابه و گلستان او ابوعبیده نیز صدق کرد.
برخی بزرگان صحابه که سابقهٔ دوستی با امیرمؤمنان علیهالسلام را داشتند ، یا به ولایت شهرهای دور و پرت فرستاده میشدند - که این انتصاب بیشتر حالت دور کردن آنان از مدینه را داشت - و یا هیچگاه مناصب دولتی نمیرسیدند.
برای مثال وقتی از او پرسیدند که چرا افرادی مانند «اُبَیَّ بن کَعب» را بر سر کار نمینهد. او گفته است که نمیخواهد او و دیگر بزرگان از صحابه را با وارد کردن به کار دنیا آلوده کند! (۶)
علت این قبیل توجیهات آن بود که ابیبنکعب از هواداران امیرمؤمنان علیهالسلام بود و عمر نیز نمیخواست چنین فردی به استانداری برسد. البته ابیبنکعب که زبان نترسی داشت و #تقیه را کمی جدی نگرفت، جان خویش را در زمان خلیفه ، بر سر همین طرفداری از امیرمؤمنان علیهالسلام از دست داد.
رفتار شدید عمر نسبت به والیان و استاندارانش به نوعی تحقیرآمیز بود که معمولا باعث عکسالعمل متقابل میشد. برای مثال #عمروعاص که از سوی خلیفه والی مصر شد، با گذشت یک سال ، همانند دیگر استانداران، نیمی از اموالش ضبط گردید. عمروعاص که از این عمل بسیار ناخرسند بود به محمد بن مَسْلَمَه - مسئول حسابرسی از جانب خلیفه - به طعنه گفت: زمانی که من و پدرم (عاص) در ناز و نعمت بودیم ، او و پدرش (عمر و خطاب) با لباسی که سرین و نشیمنگاهشان را نمیپوشانید، در مکه میگشتند و بر گردنشان کیسهای از خرما بود که میفروختند، پاسخ شنید:
اسلام، جاهلیت را پاک کرد. او (عمر) بهتر از توست و پدر هر دوی شما در آتش است.(۷) در همین ماجرا عمروعاص به طعنه عمر را «ابن حنتمه» میخواند (۸*) تا خلیفه را به جهت گرفتن این مالیات زیاد تحقیر کرده باشد.
خلیفه نیز در برابر هر گونه ابراز اندام والیانش موضع میگرفت. برای مثال در برابر برخی مخالفتهای ضمنی همین عمروعاص در نامهای چنین نوشت:
« از بنده خدا عمر فرزند خطاب به نافرمان فرزند نافرمان(= عاصی بن عاصی به جای عمروعاص)! ای فرزند عاصی من از تو و جرأتی که در مقابل من و در مخالفت با پیمان من کردهای در شگفتم! من تو را بر اهل بدر برتری دادم، در حالی که بهتر از تو بودند و تو را جلو انداختم در حالی که از دیگران کمتر بودی!....»(۹)
❗️به نظر میرسد که تنها امویان در دوران خلافت عمر تا حدودی حاشیه امنیت داشتند. نصب معاویهٔ سی و اندی ساله در شام در سال ۱۹ هجری(۱۰) به جای ابوعبیده جراح که پنجاه و هشت سال داشت.(۱۱) تأییدی بر دو نکتهٔ پیشین است.(۱۲)
عمر به شخص #معاویه توجه ویژهای داشت.
عمر با فرستادن محمد بن مسلمه به کوفه سر درِ خانهٔ سعد بن وقاص را به جرم کاخ سازی تخریب کرد. در همین حال، با این که معاویه را کسری (و شاه) عرب مینامید (۱۳) کاخ سازی او را در شام میدید ، هیچ عکسالعملی نشان نمیداد و حتی مانند دیگر والیان اموال فراوان او را ضبط و حتی محاسبه نمیکرد.(۱۴)
➖➖➖➖➖
۱- طبقات ابن سعد ۲۸۳/۳ (تصویر الحاقی)
۲- غریب الحدیث ابوعبید هروی۲۷۶/۳ و ....
۳- تاریخ مدینه دمشق ۲۷۶/۴۴
۴- المجالس و جواهر العلم ۵۷/۴
۵- الغدیر ج۶ صص۲۷۱-۲۷۷ تنها کسانی که اموالشان مشمول این قانون نبود #معاویه و #قنفذ بودند!
۶- طبقات الکبری ۳۷۳/۳
۷- شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید ج۱۲ ص۴۴
۸- انساب الاشراف ۳۷۰/۱۰
۹- شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید ۱۰۵/۱۲
* «زاده حنتمه»
[1⃣]
┄┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄
🔻باید بدانیم : خلیفه دوم به جای استفاده از بزرگان صحابه، در آغاز افرادی مانند #ابوهریره ، #قنفذ ، #مغیرة بن شعبه ، #ابوعبیده جراح (=گورکن شهر مدینه)....را به استانداری مناطق مهمی مانند مکه و بصره میگماشت که بیش از آنکه لیاقت مدیریت داشته باشند، افرادی خشن، سختگیر و با سابقه بزه و جرم و جنایت بودند.(۱)
البته گویا پس از برخی اعتراضات افرادی چون #عمروعاص ، یزید بن ابوسفیان و برادرش #معاویه که علیرغم کم سابقگی در اسلام، حداقلِ رضایت را برای دستگاه خلافت ایجاد میکردند، بر سر کار آمدند. البته اگر کسی هم از والیان شکایت میکرد ، باید صابون شلاق خوردن از خلیفه را به جان میخرید کما این که سلمان بن ربیعه باهلی از عامل خلیفه شکایت کرد و عمَر او را آن قدر تازیانه زد که خودش به نفس نفس افتاد و خسته شد.(۲)
از سوی دیگر والیان و استانداران عمر ، به گونهای بیسابقه مورد نظارت بودند، یکی از شرطهای خلیفه این بود که والیانش بر یابو سوار نشوند.(۳) تا نشانهای از ساده زیستی والیان و در نتیجه شخص خلیفه باشد و استاندار به خود بزرگ بینی مبتلا نشود. از همین شروط نداشتن دربان و حاجب بود ، علاوه بر آن والیان نباید لباس فاخر و غذای خوب میخوردند.(۴)
قاعده و قانون بحث برانگیز دیگر خلیفه ، این بود که نصف اموال آنان ضبط و به بیتالمال واریز شود.(۵) برخی استانداران که کمی در منطقهٔ خویش قدرت میگرفتند به سرعت عوض میشدند. این مسأله حتی در مورد یار گرمابه و گلستان او ابوعبیده نیز صدق کرد.
برخی بزرگان صحابه که سابقهٔ دوستی با امیرمؤمنان علیهالسلام را داشتند ، یا به ولایت شهرهای دور و پرت فرستاده میشدند - که این انتصاب بیشتر حالت دور کردن آنان از مدینه را داشت - و یا هیچگاه مناصب دولتی نمیرسیدند.
برای مثال وقتی از او پرسیدند که چرا افرادی مانند «اُبَیَّ بن کَعب» را بر سر کار نمینهد. او گفته است که نمیخواهد او و دیگر بزرگان از صحابه را با وارد کردن به کار دنیا آلوده کند! (۶)
علت این قبیل توجیهات آن بود که ابیبنکعب از هواداران امیرمؤمنان علیهالسلام بود و عمر نیز نمیخواست چنین فردی به استانداری برسد. البته ابیبنکعب که زبان نترسی داشت و #تقیه را کمی جدی نگرفت، جان خویش را در زمان خلیفه ، بر سر همین طرفداری از امیرمؤمنان علیهالسلام از دست داد.
رفتار شدید عمر نسبت به والیان و استاندارانش به نوعی تحقیرآمیز بود که معمولا باعث عکسالعمل متقابل میشد. برای مثال #عمروعاص که از سوی خلیفه والی مصر شد، با گذشت یک سال ، همانند دیگر استانداران، نیمی از اموالش ضبط گردید. عمروعاص که از این عمل بسیار ناخرسند بود به محمد بن مَسْلَمَه - مسئول حسابرسی از جانب خلیفه - به طعنه گفت: زمانی که من و پدرم (عاص) در ناز و نعمت بودیم ، او و پدرش (عمر و خطاب) با لباسی که سرین و نشیمنگاهشان را نمیپوشانید، در مکه میگشتند و بر گردنشان کیسهای از خرما بود که میفروختند، پاسخ شنید:
اسلام، جاهلیت را پاک کرد. او (عمر) بهتر از توست و پدر هر دوی شما در آتش است.(۷) در همین ماجرا عمروعاص به طعنه عمر را «ابن حنتمه» میخواند (۸*) تا خلیفه را به جهت گرفتن این مالیات زیاد تحقیر کرده باشد.
خلیفه نیز در برابر هر گونه ابراز اندام والیانش موضع میگرفت. برای مثال در برابر برخی مخالفتهای ضمنی همین عمروعاص در نامهای چنین نوشت:
« از بنده خدا عمر فرزند خطاب به نافرمان فرزند نافرمان(= عاصی بن عاصی به جای عمروعاص)! ای فرزند عاصی من از تو و جرأتی که در مقابل من و در مخالفت با پیمان من کردهای در شگفتم! من تو را بر اهل بدر برتری دادم، در حالی که بهتر از تو بودند و تو را جلو انداختم در حالی که از دیگران کمتر بودی!....»(۹)
❗️به نظر میرسد که تنها امویان در دوران خلافت عمر تا حدودی حاشیه امنیت داشتند. نصب معاویهٔ سی و اندی ساله در شام در سال ۱۹ هجری(۱۰) به جای ابوعبیده جراح که پنجاه و هشت سال داشت.(۱۱) تأییدی بر دو نکتهٔ پیشین است.(۱۲)
عمر به شخص #معاویه توجه ویژهای داشت.
عمر با فرستادن محمد بن مسلمه به کوفه سر درِ خانهٔ سعد بن وقاص را به جرم کاخ سازی تخریب کرد. در همین حال، با این که معاویه را کسری (و شاه) عرب مینامید (۱۳) کاخ سازی او را در شام میدید ، هیچ عکسالعملی نشان نمیداد و حتی مانند دیگر والیان اموال فراوان او را ضبط و حتی محاسبه نمیکرد.(۱۴)
➖➖➖➖➖
۱- طبقات ابن سعد ۲۸۳/۳ (تصویر الحاقی)
۲- غریب الحدیث ابوعبید هروی۲۷۶/۳ و ....
۳- تاریخ مدینه دمشق ۲۷۶/۴۴
۴- المجالس و جواهر العلم ۵۷/۴
۵- الغدیر ج۶ صص۲۷۱-۲۷۷ تنها کسانی که اموالشان مشمول این قانون نبود #معاویه و #قنفذ بودند!
۶- طبقات الکبری ۳۷۳/۳
۷- شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید ج۱۲ ص۴۴
۸- انساب الاشراف ۳۷۰/۱۰
۹- شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید ۱۰۵/۱۲
* «زاده حنتمه»
[1⃣]
Telegram
attach 📎
#ابوبکر_شناسی (۵۶)
#فدک (۲۳۱) #صحیفه_ملعونه (۲۱)
#قرطاس (۱۱۵) معنای #مولا (۱۴۶)
💡پست ویژه کانال برهان به مناسبت فرارسیدن ۲۲جمادیالثانی/سالمرگ ابوبکر بن ابوقحافه←فوقالعاده خواندنی
🔻آخرین روزهای خلیفه اول و روابط با خلیفه دوم
┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄
#مقدمه : ابوبکر ظاهراً برای جانشینی خویش عمر را برگزید ، اما به روشنی مشخص است که روابط شیخین بسیار پیچیدهتر از آنی است که تنها به عنوان دو دوست یا دو همکار از آن یاد شود،
اختلافهای فراوان و همکاریهای بسیار آن دو در تاریخ ثبت است ؛ اما اگر صحبت خلافت مُلک و ریاستی باشد که به «الملک عقیم» : «سلطنت رحم و مروت نمیشناسد» تعبیر شود ، این همکاری و آن اختلاف باید بسی دقیقتر بررسی گردد.
✅🔚 قبل از #شهادت_رسولخدا شیخین به روشنی همکاری تمام و کمال داشتند البته هریک با زیرکی خاص خود سعی در مطرح کردن خویش داشت ؛ اما پیمان نانوشتهٔ آنان پیش از صحیفه ملعونهٔ اول به گونهای بود که گویی ابوبکر به جهت سن بیشتر باید در دوران پس از رسول خدا صلیالله علیه و آله به خلافت برسد؛
←در پی نوشتن صحیفه ملعونهٔ اول ، به ظاهر نزدیکی پنج تن امضا کننده آن ، حکایتگر این ماجراست که تا زنده بودن هر یک از آن ۵ نفر خلافت نباید از میانشان به دیگری منتقل شود اما باز هم ابوبکر به جهت سن بالاتر و برخی خصوصیات فردی از جمله آرامش بیشتر ، قدرت کلام و تظاهر به زهد و تقوا جلوتر از چهار نفر دیگر بود.
به ظاهر با آنچه در پیمان نامه صحیفه ملعونه دوم نوشته شد علی رغم معرفی نشدن فردی به عنوان جانشین رسول خدا از سوی نویسندگان ، باز هم ابوبکر امکان بیشتری برای تصاحب این مقام داشت؛ البته از این تاریخ به بعد هر کدام از این دو نفر یعنی ابوبکر و عمر به دنبال نوعی یارکشی بودند تا بتوانند بعدها از آن استفاده بیشتری ببرند. اما آنچه هر دوی اینان را به هم نزدیکتر میکرد وجود #بنی_امیه ای بود که با کنار زدن رقیبانی از بنی هاشم به شدت از لحاظ اجتماعی و در نتیجه سیاسی در جامعه عربی _ قبیلگی آن زمان جلوتر بودند.
🔸اولین اختلاف جدی بین ابوبکر و عمر به تصریح منابع اهل سنت در خود سقیفه بود. عمر خود میگوید ابوبکر با اشاره به انصاری که در زیر سایبان کوچک سقیفه جمع شده بودند
وی و #ابوعبیده را جلو انداخت. او در ادامه میگوید این کار ترفندی بیش نبود تا نشان دهد که تنها ابوبکر لایق این کار است. در منابع اهل تسنن تصریح شده است که عمر اذعان داشت ابوبکر با این کار طمع ما را نسبت به خلافت سنجید و در عین حال ناامیدمان کرد!
در همین راستا عمر آرزو میکرد که به حرف برادرش زید بن خطاب و یارانش گوش کرده بود تا ابوبکر مزه خلافت را نچشد! ←←این خود نشان میدهد که هر کدام از شیخین طرفداران و یاران خاص خود را داشتند اما به نظر تیم تحقیقاتی برهان ، بسیار بعید مینماید که در صورت حضور ابوبکر ، عمر حتی با گوش دادن به حرف برادر یا کس دیگری میتوانست به خلافت برسد.
به ظاهر ابوبکر مانند واسطه و اصطلاحا «کاتالیزوری» برای آمادگی مردم برای خلافت عمر که خشونت و بیمایگی تمام زندگیاش را فرا گرفته بود عمل کرد علت نیز به روشنی قابل مشاهده است؛←خلیفه دوم در آخرین سفر حجش که البته آخرین ماه زندگیش بود مطالب بحث برانگیزی را اشاره میکند او به ظاهر در همان سفر ، حداقل دو بار یک مرتبه به #مغیرة و یک بار دیگر به فرزندش #عبدالله_بن_عمر متذکر میشود که «قریش بیشترین حسادت را در میان مردمان دارد و در میان ایشان ابوبکر حسودترین فرد است» سپس او از زیرکی ابوبکر سخن میگوید و اینکه خلافت را از چنگ عمر ربوده است، در همین ماجرا عمر و فرزندش عبدالله بن عمر تصریح و تایید میکنند که «والله لهو احب الی الناس من ضیاء أبصارهم»(۱- ر.ک: تصویر الحاقی) «:ابوبکر در نظر مردمان از نور چشمشان هم عزیزتر است» که گویا اشاره به همان عوام فریبی و زهد شخص خلیفه اول دارد.
-----------
۱- شرح نهجالبلاغه ابن ابی الحدید ج۲صص۳۲-۲۸
«1⃣»
#فدک (۲۳۱) #صحیفه_ملعونه (۲۱)
#قرطاس (۱۱۵) معنای #مولا (۱۴۶)
💡پست ویژه کانال برهان به مناسبت فرارسیدن ۲۲جمادیالثانی/سالمرگ ابوبکر بن ابوقحافه←فوقالعاده خواندنی
🔻آخرین روزهای خلیفه اول و روابط با خلیفه دوم
┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄
#مقدمه : ابوبکر ظاهراً برای جانشینی خویش عمر را برگزید ، اما به روشنی مشخص است که روابط شیخین بسیار پیچیدهتر از آنی است که تنها به عنوان دو دوست یا دو همکار از آن یاد شود،
اختلافهای فراوان و همکاریهای بسیار آن دو در تاریخ ثبت است ؛ اما اگر صحبت خلافت مُلک و ریاستی باشد که به «الملک عقیم» : «سلطنت رحم و مروت نمیشناسد» تعبیر شود ، این همکاری و آن اختلاف باید بسی دقیقتر بررسی گردد.
✅🔚 قبل از #شهادت_رسولخدا شیخین به روشنی همکاری تمام و کمال داشتند البته هریک با زیرکی خاص خود سعی در مطرح کردن خویش داشت ؛ اما پیمان نانوشتهٔ آنان پیش از صحیفه ملعونهٔ اول به گونهای بود که گویی ابوبکر به جهت سن بیشتر باید در دوران پس از رسول خدا صلیالله علیه و آله به خلافت برسد؛
←در پی نوشتن صحیفه ملعونهٔ اول ، به ظاهر نزدیکی پنج تن امضا کننده آن ، حکایتگر این ماجراست که تا زنده بودن هر یک از آن ۵ نفر خلافت نباید از میانشان به دیگری منتقل شود اما باز هم ابوبکر به جهت سن بالاتر و برخی خصوصیات فردی از جمله آرامش بیشتر ، قدرت کلام و تظاهر به زهد و تقوا جلوتر از چهار نفر دیگر بود.
به ظاهر با آنچه در پیمان نامه صحیفه ملعونه دوم نوشته شد علی رغم معرفی نشدن فردی به عنوان جانشین رسول خدا از سوی نویسندگان ، باز هم ابوبکر امکان بیشتری برای تصاحب این مقام داشت؛ البته از این تاریخ به بعد هر کدام از این دو نفر یعنی ابوبکر و عمر به دنبال نوعی یارکشی بودند تا بتوانند بعدها از آن استفاده بیشتری ببرند. اما آنچه هر دوی اینان را به هم نزدیکتر میکرد وجود #بنی_امیه ای بود که با کنار زدن رقیبانی از بنی هاشم به شدت از لحاظ اجتماعی و در نتیجه سیاسی در جامعه عربی _ قبیلگی آن زمان جلوتر بودند.
🔸اولین اختلاف جدی بین ابوبکر و عمر به تصریح منابع اهل سنت در خود سقیفه بود. عمر خود میگوید ابوبکر با اشاره به انصاری که در زیر سایبان کوچک سقیفه جمع شده بودند
وی و #ابوعبیده را جلو انداخت. او در ادامه میگوید این کار ترفندی بیش نبود تا نشان دهد که تنها ابوبکر لایق این کار است. در منابع اهل تسنن تصریح شده است که عمر اذعان داشت ابوبکر با این کار طمع ما را نسبت به خلافت سنجید و در عین حال ناامیدمان کرد!
در همین راستا عمر آرزو میکرد که به حرف برادرش زید بن خطاب و یارانش گوش کرده بود تا ابوبکر مزه خلافت را نچشد! ←←این خود نشان میدهد که هر کدام از شیخین طرفداران و یاران خاص خود را داشتند اما به نظر تیم تحقیقاتی برهان ، بسیار بعید مینماید که در صورت حضور ابوبکر ، عمر حتی با گوش دادن به حرف برادر یا کس دیگری میتوانست به خلافت برسد.
به ظاهر ابوبکر مانند واسطه و اصطلاحا «کاتالیزوری» برای آمادگی مردم برای خلافت عمر که خشونت و بیمایگی تمام زندگیاش را فرا گرفته بود عمل کرد علت نیز به روشنی قابل مشاهده است؛←خلیفه دوم در آخرین سفر حجش که البته آخرین ماه زندگیش بود مطالب بحث برانگیزی را اشاره میکند او به ظاهر در همان سفر ، حداقل دو بار یک مرتبه به #مغیرة و یک بار دیگر به فرزندش #عبدالله_بن_عمر متذکر میشود که «قریش بیشترین حسادت را در میان مردمان دارد و در میان ایشان ابوبکر حسودترین فرد است» سپس او از زیرکی ابوبکر سخن میگوید و اینکه خلافت را از چنگ عمر ربوده است، در همین ماجرا عمر و فرزندش عبدالله بن عمر تصریح و تایید میکنند که «والله لهو احب الی الناس من ضیاء أبصارهم»(۱- ر.ک: تصویر الحاقی) «:ابوبکر در نظر مردمان از نور چشمشان هم عزیزتر است» که گویا اشاره به همان عوام فریبی و زهد شخص خلیفه اول دارد.
-----------
۱- شرح نهجالبلاغه ابن ابی الحدید ج۲صص۳۲-۲۸
«1⃣»