Forwarded from اتچ بات
#ضرورت_معرفت_امام (۵)
#دوازده
✅ عبادت خدا ازطریق تسلیم به برگزیدگان الهی
❥༻⃘⃕࿇﷽༻⃘⃕❀༅⊹━┅┄
🔻قسمت پنجم::
پس از آنکه خداونـد، بنـدگان برگزیـده خود را به مردم معرفی کرد آنچه بر عهده آنها میباشد تسلیم و پذیرفتن معرفت آنهاست؛
درست همان وظیفه اي که در برابر شـناخت خود خـدا بر مردم بوده، پس از آن، نسـبت به شناخت رسولان و حجج الهی بر عهـده ایشان میباشد. احادیثی هم که در باب معرفت واجب بر انسانها آمده است، نوعًا خاص معرفت خداوند نیست.
به عنوان مثال به این حدیث شریف از امام صادق علیه السلام دقت کنید:
💠 لَيْسَ لِلَّهِ عَلَى خَلْقِهِ أَنْ يَعْرِفُوا وَ لِلْخَلْقِ عَلَى اَللَّهِ أَنْ يُعَرِّفَهُمْ وَ لِلَّهِ عَلَى اَلْخَلْقِ إِذَا عَرَّفَهُمْ أَنْ يَقْبَلُوا(۱)
💠 برای خدا بر مخلوقات (این حق) نیست که معرفت پیدا کنند. و این حق مخلوقات بر خداوند است که به ایشان معرفت را ارزانی دارد. و (آنگاه) حق خدا بر خلق این است که پس از نیل به معرفت، آن را بپذیرند.
🔚🔚 همانطور که ملاحظه میشود ذکری از متعلق معرفت نشـده وحـدیث فقـط در مقـام بیـان معرفت خـدا نیست، بلکه شـامل
معرفت نسبت به حجج الهی هم میشود.
همانطور که پس از معرفی خداوند , وظیفه پذیرش و تسلیم نسبت به آن است ، پس از معرفی خداوند، برگزیدگان خود را نیز , وظیفه مردم مردم پـذیرش و قبول آن میباشد؛
و همین پـذیرفتن که - عقلا و نقلا ـ واجب میباشـد، به عنوان«معرفه الامام» - که بر مردم واجب است - تعبیر شده است ؛
در حدیثی از امام صادق علیهالسلام چنین آمده است:
💠 إِنَّ أَفْضَلَ اَلْفَرَائِضِ وَ أَوْجَبَهَا عَلَی اَلْإِنْسَانِ مَعْرِفَةُ اَلرَّبِّ وَ اَلْإِقْرَارُ لَهُ بِالْعُبُودِیَّةِ، وَ بَعْدَهُ مَعْرِفَةُ اَلرَّسُولِ وَ اَلشَّهَادَةُ لَهُ بِالنُّبُوَّةِ، وَ بَعْدَهَا مَعْرِفَةُ اَلْإِمَامِ اَلَّذِی یَأْتَمُّ بِهِ، وَ یَعْلَمُ أَنَّ اَلْإِمَامَ بَعْدَ رَسُولِ اَللَّهِ صَلَّی اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّمَ👈أَمِیرُ اَلْمُؤْمِنِینَ عَلِیُّ بْنُ أَبِی طَالِبٍ، وَ بَعْدَهُ اَلْحَسَنُ ثُمَّ اَلْحُسَیْنُ ثُمَّ عَلِیُّ بْنُ اَلْحُسَیْنِ، ثُمَّ مُحَمَّدُ بْنُ عَلِیٍّ، ثُمَّ أَنَا ثُمَّ بَعْدِی مُوسَی اِبْنِی، وَ بَعْدَهُ عَلِیٌّ اِبْنُهُ، وَ بَعْدَ عَلِیٍّ مُحَمَّدٌ اِبْنُهُ، وَ بَعْدَ مُحَمَّدٍ عَلِیٌّ اِبْنُهُ، وَ بَعْدَ عَلِیٍّ اَلْحَسَنُ اِبْنُهُ، وَ اَلْحُجَّةُ مِنْ وُلْدِ اَلْحَسَنِ؛
💠 همانـا بـا فضـیلت ترین وضـروری ترین واجبـات بر انسـان، معرفت پروردگـار و اقرار به بنـدگی اوست... . و پس از آن، معرفت رسول و شـهادت دادن به نبوت اوست. و پایین ترین حـد معرفت رسول این است که انسان به نبوت او و اینکه هرچه آورده اعم از کتاب آسمانی یا امر و نهی- از طرف خداي عزوجل میباشد- اقرار و اعتراف نماید....
🔚🔚 میبینیم که «معرفت» به «اقرار» تفسـیر شـده است. و این، #سـهم_انسـان و #فعـل_اختیاري او پس از معرفی متعال میباشد. معرفت امام علیه السـلام هم که جانشـین پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم است، پس از معرفت رسول صلی الله علیه و آله وسلم واجب دانسته شده که در مباحث آینده خواهد آمد.
🟩 خلاصه اینکه: خداوند متعال راه بندگی خود را معين فرموده که #منحصر است در شناخت برگزیدگان خدا و تسلیم به مقام و منصبی که از جـانب پروردگار به ایشان عطا شـده است. عبادت هیـچ کس جز از این طریق مقبول درگاه الهی واقع نمیشود.
بنا براین اگر کسی به معرفت خدا و ربوبیت او - که بشر به برکت وحی و حضور انبیاء به آن ملتفت شده است - گردن نهد و سـر تسلیم در پیشگاه مقدس او فرود آورد، اما نسبت به پذیرفتن راهی که خداوند برای بندگی خود قرار داده ، یعنی تسلیم به خود حجج الهی ، حالت انکار و یا حّتی تردید و شک دانسـته باشد، در حقیقت بنده خدا نبوده، پیروی از هوای نفس و میل و تشخیص خود میکند.
چنین کسی اگر واقعًا تسلیم پروردگار است؛
چه انگیزه اي او را از پذیرفتن باب بندگی خدا باز میدارد؟!
حق این است که او خدا را هم - حقیقتًا - به عنوان ّرب و مالک و صاحب اختیار خویش نپذیرفته است.
۱َ- اصول کافی ج1ص164،کتاب التوحید، باب حجج الله علی خلقه،ح1.
۲- بحارالانوارج36ص407ح16 ،ازکفایه الاثر
➖➖➖➖➖
@borrhan
#دوازده
✅ عبادت خدا ازطریق تسلیم به برگزیدگان الهی
❥༻⃘⃕࿇﷽༻⃘⃕❀༅⊹━┅┄
🔻قسمت پنجم::
پس از آنکه خداونـد، بنـدگان برگزیـده خود را به مردم معرفی کرد آنچه بر عهده آنها میباشد تسلیم و پذیرفتن معرفت آنهاست؛
درست همان وظیفه اي که در برابر شـناخت خود خـدا بر مردم بوده، پس از آن، نسـبت به شناخت رسولان و حجج الهی بر عهـده ایشان میباشد. احادیثی هم که در باب معرفت واجب بر انسانها آمده است، نوعًا خاص معرفت خداوند نیست.
به عنوان مثال به این حدیث شریف از امام صادق علیه السلام دقت کنید:
💠 لَيْسَ لِلَّهِ عَلَى خَلْقِهِ أَنْ يَعْرِفُوا وَ لِلْخَلْقِ عَلَى اَللَّهِ أَنْ يُعَرِّفَهُمْ وَ لِلَّهِ عَلَى اَلْخَلْقِ إِذَا عَرَّفَهُمْ أَنْ يَقْبَلُوا(۱)
💠 برای خدا بر مخلوقات (این حق) نیست که معرفت پیدا کنند. و این حق مخلوقات بر خداوند است که به ایشان معرفت را ارزانی دارد. و (آنگاه) حق خدا بر خلق این است که پس از نیل به معرفت، آن را بپذیرند.
🔚🔚 همانطور که ملاحظه میشود ذکری از متعلق معرفت نشـده وحـدیث فقـط در مقـام بیـان معرفت خـدا نیست، بلکه شـامل
معرفت نسبت به حجج الهی هم میشود.
همانطور که پس از معرفی خداوند , وظیفه پذیرش و تسلیم نسبت به آن است ، پس از معرفی خداوند، برگزیدگان خود را نیز , وظیفه مردم مردم پـذیرش و قبول آن میباشد؛
و همین پـذیرفتن که - عقلا و نقلا ـ واجب میباشـد، به عنوان«معرفه الامام» - که بر مردم واجب است - تعبیر شده است ؛
در حدیثی از امام صادق علیهالسلام چنین آمده است:
💠 إِنَّ أَفْضَلَ اَلْفَرَائِضِ وَ أَوْجَبَهَا عَلَی اَلْإِنْسَانِ مَعْرِفَةُ اَلرَّبِّ وَ اَلْإِقْرَارُ لَهُ بِالْعُبُودِیَّةِ، وَ بَعْدَهُ مَعْرِفَةُ اَلرَّسُولِ وَ اَلشَّهَادَةُ لَهُ بِالنُّبُوَّةِ، وَ بَعْدَهَا مَعْرِفَةُ اَلْإِمَامِ اَلَّذِی یَأْتَمُّ بِهِ، وَ یَعْلَمُ أَنَّ اَلْإِمَامَ بَعْدَ رَسُولِ اَللَّهِ صَلَّی اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّمَ👈أَمِیرُ اَلْمُؤْمِنِینَ عَلِیُّ بْنُ أَبِی طَالِبٍ، وَ بَعْدَهُ اَلْحَسَنُ ثُمَّ اَلْحُسَیْنُ ثُمَّ عَلِیُّ بْنُ اَلْحُسَیْنِ، ثُمَّ مُحَمَّدُ بْنُ عَلِیٍّ، ثُمَّ أَنَا ثُمَّ بَعْدِی مُوسَی اِبْنِی، وَ بَعْدَهُ عَلِیٌّ اِبْنُهُ، وَ بَعْدَ عَلِیٍّ مُحَمَّدٌ اِبْنُهُ، وَ بَعْدَ مُحَمَّدٍ عَلِیٌّ اِبْنُهُ، وَ بَعْدَ عَلِیٍّ اَلْحَسَنُ اِبْنُهُ، وَ اَلْحُجَّةُ مِنْ وُلْدِ اَلْحَسَنِ؛
💠 همانـا بـا فضـیلت ترین وضـروری ترین واجبـات بر انسـان، معرفت پروردگـار و اقرار به بنـدگی اوست... . و پس از آن، معرفت رسول و شـهادت دادن به نبوت اوست. و پایین ترین حـد معرفت رسول این است که انسان به نبوت او و اینکه هرچه آورده اعم از کتاب آسمانی یا امر و نهی- از طرف خداي عزوجل میباشد- اقرار و اعتراف نماید....
🔚🔚 میبینیم که «معرفت» به «اقرار» تفسـیر شـده است. و این، #سـهم_انسـان و #فعـل_اختیاري او پس از معرفی متعال میباشد. معرفت امام علیه السـلام هم که جانشـین پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم است، پس از معرفت رسول صلی الله علیه و آله وسلم واجب دانسته شده که در مباحث آینده خواهد آمد.
🟩 خلاصه اینکه: خداوند متعال راه بندگی خود را معين فرموده که #منحصر است در شناخت برگزیدگان خدا و تسلیم به مقام و منصبی که از جـانب پروردگار به ایشان عطا شـده است. عبادت هیـچ کس جز از این طریق مقبول درگاه الهی واقع نمیشود.
بنا براین اگر کسی به معرفت خدا و ربوبیت او - که بشر به برکت وحی و حضور انبیاء به آن ملتفت شده است - گردن نهد و سـر تسلیم در پیشگاه مقدس او فرود آورد، اما نسبت به پذیرفتن راهی که خداوند برای بندگی خود قرار داده ، یعنی تسلیم به خود حجج الهی ، حالت انکار و یا حّتی تردید و شک دانسـته باشد، در حقیقت بنده خدا نبوده، پیروی از هوای نفس و میل و تشخیص خود میکند.
چنین کسی اگر واقعًا تسلیم پروردگار است؛
چه انگیزه اي او را از پذیرفتن باب بندگی خدا باز میدارد؟!
حق این است که او خدا را هم - حقیقتًا - به عنوان ّرب و مالک و صاحب اختیار خویش نپذیرفته است.
۱َ- اصول کافی ج1ص164،کتاب التوحید، باب حجج الله علی خلقه،ح1.
۲- بحارالانوارج36ص407ح16 ،ازکفایه الاثر
➖➖➖➖➖
@borrhan
Telegram
attach 📎