[ کانال برهان ]
✖️مولوى جبرى مسلك و تمسّك به داستانى جعلى در شهادت اميرالمؤمنين على عليهالسلام محمد تقى جعفرى در شرحش بر مثنوى تصريح ميكند كه اين اشعار مولوى بدون منبع روايى هستند و⬅︎ در هيچ يك از منابع اسلامى چنين مطالبى از اميرالمؤمنين(عليهالسلام) نقل نشده است. 📕نام…
✖️مولوى جبرى مسلك و تمسّك به داستانى جعلى در شهادت اميرالمؤمنين على(عليهالسلام)
سيد جعفر شهيدى شارح مثنوى پس از نقل داستان تخيلى مولوى مينويسد :
✍️ چنانكه در جاى ديگر اشارت شده است بيشتر داستانهايى كه مولانا در سراسر كتاب آورده از نظر تاريخى يا ريشه ندارد و يا او آن را به سليقه خود دگرگون كرده است...
#نقد_مولوی (۱۹۷)
#نقد_تصوف
#ابن_ملجم
@borrhan
سيد جعفر شهيدى شارح مثنوى پس از نقل داستان تخيلى مولوى مينويسد :
✍️ چنانكه در جاى ديگر اشارت شده است بيشتر داستانهايى كه مولانا در سراسر كتاب آورده از نظر تاريخى يا ريشه ندارد و يا او آن را به سليقه خود دگرگون كرده است...
#نقد_مولوی (۱۹۷)
#نقد_تصوف
#ابن_ملجم
@borrhan
#نقد_تصوف
❗️عطار نيشابورى و تکرار ادعاهای باطل مولوی پیرامون شهادت امیرالمؤمنین علیهالسلام این بار در📔منطق الطير صفحه ۳۰:
✖️مرتضى بى او(ابن ملجم)نميشد در بهشت
🔚 هزار افسوس که اشقی الاولین و الآخرین و سنگدل ترین مردمان در نزد این صوفی نادان مسبب بهشتی شدن امیر المومنین علیه السلام معرفی شد، تو گویی ما باید ممنون او باشیم که زمینه بهشتی شدن مولی را فراهم نمود!
آنچه مسبب بهشتی شدن حضرت است آن اخلاص و وارستگی و بندگی محض وی در قبال خداوند سبحان است که حاضر است جانش را در این راه قربانی کند «و من الناس من یشری نفسه ابتغاء مرضات الله»
و آنچه مسبب جهنمی شدن قاتل مولی است همانا روحیه عناد و دشمنی با حق ممثل، امیرالمومنین علیهالسلام است.
آری اینها توضیحات واضحات است ولی این طایفه گمراه که استاد قلب حقائق اند خواسته یا ناخواسته مقامی به #ابن_ملجم میدهند که اگر وجود نحس و نجسش نبود...
یا اینکه به دروغ، وی را مستحق شفاعت میدانند، سهل است حضرت امیر علیهالسلام را که جز به اذن و مشیت حق رفتار نمیکنند، «لا یشفعون الا لمن ارتضی» به دروغ شفیع وی معرفی میکنند از باب اینکه فعل او فعل حق است و همین موجب بهشتی شدن حضرت امیر علیهالسلام و مورد مغفرت واقع شدن ابن ملجم است!
⁉️❔ولی آیا این طایفه قاتلان عمر و عثمان را هم مستحق #شفاعت و ...میدانند؟!
آیا فعل آنها را هم فعل حق و آنها را آلت حق میشمارند؟! آیا شیعیان را که سراسر بغض نسبت به دشمنان آل الله هستند را هم بهشتی و مغفورله میدانند؟
⚠️ فتأمل!
#نقد_مولوی (۱۹۸)
➖➖➖➖
@borrhan
❗️عطار نيشابورى و تکرار ادعاهای باطل مولوی پیرامون شهادت امیرالمؤمنین علیهالسلام این بار در📔منطق الطير صفحه ۳۰:
✖️مرتضى بى او(ابن ملجم)نميشد در بهشت
🔚 هزار افسوس که اشقی الاولین و الآخرین و سنگدل ترین مردمان در نزد این صوفی نادان مسبب بهشتی شدن امیر المومنین علیه السلام معرفی شد، تو گویی ما باید ممنون او باشیم که زمینه بهشتی شدن مولی را فراهم نمود!
آنچه مسبب بهشتی شدن حضرت است آن اخلاص و وارستگی و بندگی محض وی در قبال خداوند سبحان است که حاضر است جانش را در این راه قربانی کند «و من الناس من یشری نفسه ابتغاء مرضات الله»
و آنچه مسبب جهنمی شدن قاتل مولی است همانا روحیه عناد و دشمنی با حق ممثل، امیرالمومنین علیهالسلام است.
آری اینها توضیحات واضحات است ولی این طایفه گمراه که استاد قلب حقائق اند خواسته یا ناخواسته مقامی به #ابن_ملجم میدهند که اگر وجود نحس و نجسش نبود...
یا اینکه به دروغ، وی را مستحق شفاعت میدانند، سهل است حضرت امیر علیهالسلام را که جز به اذن و مشیت حق رفتار نمیکنند، «لا یشفعون الا لمن ارتضی» به دروغ شفیع وی معرفی میکنند از باب اینکه فعل او فعل حق است و همین موجب بهشتی شدن حضرت امیر علیهالسلام و مورد مغفرت واقع شدن ابن ملجم است!
⁉️❔ولی آیا این طایفه قاتلان عمر و عثمان را هم مستحق #شفاعت و ...میدانند؟!
آیا فعل آنها را هم فعل حق و آنها را آلت حق میشمارند؟! آیا شیعیان را که سراسر بغض نسبت به دشمنان آل الله هستند را هم بهشتی و مغفورله میدانند؟
⚠️ فتأمل!
#نقد_مولوی (۱۹۸)
➖➖➖➖
@borrhan
Telegram
attach 📎
#نقد_مولوی (۱۹۹)
🔚پیرو سوال یکی از کاربران محترم:
⁉️❔با توجه به بیت
راز بگشا اى علىّ مرتضى
اى پس از سوء القضا حسن القضاء
آیا مذهب مولوی شیعه نبوده است؟
┄┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄
✍.. از جمله اشعار معروف مولوی که برای اثبات شیعه بودنش بسیار مورد استناد قرار میگیرد ابیات ذیل است:
راز بگشا اى علىّ مرتضى
اى پس از سوء القضا حسن القضاء
برای اثبات تشیع مولوی شعر را اینگونه معنا کرده اند که مقصود از سوء القضاء دوران نکبت و بدبختی سه خلیفه اول بود و دوران حسن القضاء دوران خلافت شماست و فقط شیعیان معتقدند که دوران سه خلیفه قبلی بد و سوء بود فثبت المراد و الله خیرالحافظین!
✅🔚کسی که مثنوی را خوانده باشد و سیمای سه خلیفه اول را در مثنوی دیده باشد هرگز این ابیات را اینگونه معنا نمیکند.
خلیفه ثانی در روایات تسنن مظهر غضب و خشونت (أول من اتخذ الدرة=اولین کسی که تازیانه به دست گرفت) است. صوفیان و در رأس آنها مولوی این چهره ترسناک را بازخوانی و #تحریف کردند تا لااقل خود اهل سنت پذیرای آن باشند. آنها چهره خلیفهٔ خشمناک را تلطیف و دلنشین جلوه دادهاند و او را فردی نرم خو و ملایم و اهل موسیقی و حتی گیاه خوار جلوه معرفی کردند تا اولا برای خود اهل سنت قابل تحمل و الگو گرفتن باشد و ثانیا برای غیر سنیان هم جذاب باشد.
اگر بپرسید برای روایات بی شماری که سیمایی خشن از خلیفه جلوه میداد چه کردند؟ پاسخ میدهیم: صوفیان با زبان خاص خود این خشونت را طوری معرفی کردند که مخاطب خیال کند لازم و ضروری است و فریفته آن غضب شود.
✖️ترمذی صوفی این حدیث جعلی را نقل میگوید:
ای محمد، به عمر سلام برسان و بگو که خشم او(خلیفه ثانی) باعث عزت است و رضای او موجب عدل است!
ترمذی، نوادر الاصول، ج2، ص 16-7
✅🔚مدح و ستایش مولوی از سه خلیفه به ویژه خلیفه دوم، بسیار بیشتر از امیرالمومنین علی علیه السلام است به طوری که حتی عشاق مولوی و تصوف مانند نصر الله پورجوادی(در کتاب آسمان جان) صدای اعتراض شان بلند شده است که بابا دروغ و جعل و خیال بافی هم حدی دارد!
✅🔚از جانب دیگر، بدانید اکثر اشعاری که امروزه در مدح حضرت امیر علیهالسلام به مولوی نسبت داده می شود، در هیچ کدام از کتب مولوی نیست و به دروغ منسوب به مولوی می کنند مشتی از این خروار :
تا صورت پيوند جهان بود علي بود
تا نقش زمين بود و زمان بود علي بود
✅🔚نکته ای دیگر میگوییم که دیگر کسی ادعای تشیع مولوی را نکند. مولوی در مثنوی وقتی قصد مدح حضرت امیر علیهالسلام را دارد میگوید:
گفت پيغمبر على را كاى على- شير حقى پهلوانى پر دلى
ليك بر شيرى مكن هم اعتماد-اندر آ در سايهى نخل اميد
اندر آ در سايهى آن عاقلى- كش نداند برد از ره ناقلى
ظل او اندر زمين چون كوه قاف-روح او سيمرغ بس عالى طواف
مخلص کلام اینکه پیغمبر صلی الله علیه وآله به امام علیه السلام فرمود اگرچه تو شجاع هستی و همچون شیر جنگجویی و فلان و بهمان؛ اما دقت کن در وادی عرفان و معنویت و سیر و سلوک باید به دنبال خضر طریق بروی و سرپرده او شوی و از او تبعیت داشته باشی چراکه او اعقل از توست.
خب حالا این مرشدی که حضرت علی علیه السلام با آن عظمت باید در برابرش کالمیت بین یدی الغسال باشد کیست؟ درست حدس زدید خلیفه ثانی. که در داستان مفصل مثنوی پیرامون ملاقات رسول قیصر روم با خلیفه ثانی میتوانید مطالعه فرمایید.
حال مدام عدهای بگویند مولوی در #تقیه بوده است! آیا کسی شمشیر بر گردن مولوی نهاده بود که خلیفه ثانی را مرشد امیرالمؤمنین علی علیهالسلام بداند؟
✅🔚اما بازگردیم به معنای ابیات نخستین. ای پس از سوء القضا حسن القضا ده ها گونه معنا میشود که به نظر ما مقصود سرنوشت خود حضرت امیر علیه السلام است که از نظر مولوی بعد از خانه نشینی و سوء القضا به خلافت و حسن القضاء رسید.
حتی اگر بگویید مقصود خلافت سه خلیفه اول است، مولوی با عبارت القضاء به مساله سرنوشت حتمی و جبری اشاره دارد که قابل تغییر نیست.
اگر دوران گذشته مناسب نبود، تقصیر خلیفه نیست بلکه تقصیر قضا و تقدیر است و این هم گویای جبرگرایی مولوی است.
❗️محکم ترین ادله برای اثبات تشیع مولوی این است حال راجع به بقیه خود قضاوت کنید.
🔖 در پایان پاسخ را مزین میکنیم به کلامی از ملا محمدطاهرقمی از مشايخ اجازه #علامه_مجلسی و شیخ حر عاملی رضوان الله عليهم در کتاب «تحفه الاخیار فی شرح مونس الابرار» که در رد تصوف نوشته است و اسکن آن الحاق میشود ، ایشان دلائلی زیادی در #سنی و #صوفی بودن مولوی بیان میکند ، و بیان میدارند از جمله دلائلی که بر سنی بودن مولوی اشاره میکند این است که او در باب عزای سیدالشهداء و اهل بیت علیهم السلام شیعه را به تمسخر گرفته است.
➖➖➖➖➖
@borrhan
🔚پیرو سوال یکی از کاربران محترم:
⁉️❔با توجه به بیت
راز بگشا اى علىّ مرتضى
اى پس از سوء القضا حسن القضاء
آیا مذهب مولوی شیعه نبوده است؟
┄┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄
✍.. از جمله اشعار معروف مولوی که برای اثبات شیعه بودنش بسیار مورد استناد قرار میگیرد ابیات ذیل است:
راز بگشا اى علىّ مرتضى
اى پس از سوء القضا حسن القضاء
برای اثبات تشیع مولوی شعر را اینگونه معنا کرده اند که مقصود از سوء القضاء دوران نکبت و بدبختی سه خلیفه اول بود و دوران حسن القضاء دوران خلافت شماست و فقط شیعیان معتقدند که دوران سه خلیفه قبلی بد و سوء بود فثبت المراد و الله خیرالحافظین!
✅🔚کسی که مثنوی را خوانده باشد و سیمای سه خلیفه اول را در مثنوی دیده باشد هرگز این ابیات را اینگونه معنا نمیکند.
خلیفه ثانی در روایات تسنن مظهر غضب و خشونت (أول من اتخذ الدرة=اولین کسی که تازیانه به دست گرفت) است. صوفیان و در رأس آنها مولوی این چهره ترسناک را بازخوانی و #تحریف کردند تا لااقل خود اهل سنت پذیرای آن باشند. آنها چهره خلیفهٔ خشمناک را تلطیف و دلنشین جلوه دادهاند و او را فردی نرم خو و ملایم و اهل موسیقی و حتی گیاه خوار جلوه معرفی کردند تا اولا برای خود اهل سنت قابل تحمل و الگو گرفتن باشد و ثانیا برای غیر سنیان هم جذاب باشد.
اگر بپرسید برای روایات بی شماری که سیمایی خشن از خلیفه جلوه میداد چه کردند؟ پاسخ میدهیم: صوفیان با زبان خاص خود این خشونت را طوری معرفی کردند که مخاطب خیال کند لازم و ضروری است و فریفته آن غضب شود.
✖️ترمذی صوفی این حدیث جعلی را نقل میگوید:
ای محمد، به عمر سلام برسان و بگو که خشم او(خلیفه ثانی) باعث عزت است و رضای او موجب عدل است!
ترمذی، نوادر الاصول، ج2، ص 16-7
✅🔚مدح و ستایش مولوی از سه خلیفه به ویژه خلیفه دوم، بسیار بیشتر از امیرالمومنین علی علیه السلام است به طوری که حتی عشاق مولوی و تصوف مانند نصر الله پورجوادی(در کتاب آسمان جان) صدای اعتراض شان بلند شده است که بابا دروغ و جعل و خیال بافی هم حدی دارد!
✅🔚از جانب دیگر، بدانید اکثر اشعاری که امروزه در مدح حضرت امیر علیهالسلام به مولوی نسبت داده می شود، در هیچ کدام از کتب مولوی نیست و به دروغ منسوب به مولوی می کنند مشتی از این خروار :
تا صورت پيوند جهان بود علي بود
تا نقش زمين بود و زمان بود علي بود
✅🔚نکته ای دیگر میگوییم که دیگر کسی ادعای تشیع مولوی را نکند. مولوی در مثنوی وقتی قصد مدح حضرت امیر علیهالسلام را دارد میگوید:
گفت پيغمبر على را كاى على- شير حقى پهلوانى پر دلى
ليك بر شيرى مكن هم اعتماد-اندر آ در سايهى نخل اميد
اندر آ در سايهى آن عاقلى- كش نداند برد از ره ناقلى
ظل او اندر زمين چون كوه قاف-روح او سيمرغ بس عالى طواف
مخلص کلام اینکه پیغمبر صلی الله علیه وآله به امام علیه السلام فرمود اگرچه تو شجاع هستی و همچون شیر جنگجویی و فلان و بهمان؛ اما دقت کن در وادی عرفان و معنویت و سیر و سلوک باید به دنبال خضر طریق بروی و سرپرده او شوی و از او تبعیت داشته باشی چراکه او اعقل از توست.
خب حالا این مرشدی که حضرت علی علیه السلام با آن عظمت باید در برابرش کالمیت بین یدی الغسال باشد کیست؟ درست حدس زدید خلیفه ثانی. که در داستان مفصل مثنوی پیرامون ملاقات رسول قیصر روم با خلیفه ثانی میتوانید مطالعه فرمایید.
حال مدام عدهای بگویند مولوی در #تقیه بوده است! آیا کسی شمشیر بر گردن مولوی نهاده بود که خلیفه ثانی را مرشد امیرالمؤمنین علی علیهالسلام بداند؟
✅🔚اما بازگردیم به معنای ابیات نخستین. ای پس از سوء القضا حسن القضا ده ها گونه معنا میشود که به نظر ما مقصود سرنوشت خود حضرت امیر علیه السلام است که از نظر مولوی بعد از خانه نشینی و سوء القضا به خلافت و حسن القضاء رسید.
حتی اگر بگویید مقصود خلافت سه خلیفه اول است، مولوی با عبارت القضاء به مساله سرنوشت حتمی و جبری اشاره دارد که قابل تغییر نیست.
اگر دوران گذشته مناسب نبود، تقصیر خلیفه نیست بلکه تقصیر قضا و تقدیر است و این هم گویای جبرگرایی مولوی است.
❗️محکم ترین ادله برای اثبات تشیع مولوی این است حال راجع به بقیه خود قضاوت کنید.
🔖 در پایان پاسخ را مزین میکنیم به کلامی از ملا محمدطاهرقمی از مشايخ اجازه #علامه_مجلسی و شیخ حر عاملی رضوان الله عليهم در کتاب «تحفه الاخیار فی شرح مونس الابرار» که در رد تصوف نوشته است و اسکن آن الحاق میشود ، ایشان دلائلی زیادی در #سنی و #صوفی بودن مولوی بیان میکند ، و بیان میدارند از جمله دلائلی که بر سنی بودن مولوی اشاره میکند این است که او در باب عزای سیدالشهداء و اهل بیت علیهم السلام شیعه را به تمسخر گرفته است.
➖➖➖➖➖
@borrhan
Telegram
attach 📎
[ کانال برهان ]
#نقد_مولوی (۱۹۹) 🔚پیرو سوال یکی از کاربران محترم: ⁉️❔با توجه به بیت راز بگشا اى علىّ مرتضى اى پس از سوء القضا حسن القضاء آیا مذهب مولوی شیعه نبوده است؟ ┄┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄ ✍.. از جمله اشعار معروف مولوی که برای اثبات شیعه بودنش بسیار مورد استناد قرار…
🔻بحثهای فقهی موافق با فقه اهل تسنن در گوشه و کنار آثار مولوی
به این شعر دقت کنید::
اندرین بودند کآواز صلا
مصطفی بشنید از سوی علا
خواست آبی و وضو را تازه کر
دست و رو را شست او زان آب سرد
👈هر دو پا شست👉 و به موزه کرد رای
موزه را بربود یک موزهربای
📚 مثنوی «دفتر سوم » بخش ۱۵۳
پ.ن: مولوی داستانی را به صورت شعر درآورده که روزی رسول خدا صلی الله علیه و آله مشغول وضو گرفتن بودند که عقابی نعلین آن حضرت را ربود و آن را واژگون کرد و ایشان دید ماری سیاه درون نعلین بود و افتاد. در این مصرع: «هر دو پا شست و به موزه کرد رای» دقیقا اشاره به بحث #وضو در فقه عامه دارد و میگوید آن حضرت پاهای مبارکشان را شستند. زیرا مخالفین شیعه، پاها را میشورند و مانند شیعیان #مسح نمیکنند! لذا تصریح میکند که شستن پاها صحیح است.
💥 جلال الدین همایی در مورد این شعر مینویسد:
مولوی كيفيت وضوى را موافق طريقهاى كه ما بين اهل سنت و جماعت معمول است وصف مىكند، بِاين قرار كه مىگويد 👈هر دوپا را بشست👉 و مىدانيم كه غسل رِجْلين معمولِ اهل سنت است، بر خلاف شيعه اماميه كه مسح مىكنند.
📚 مولوی نامه ج۱، ص۶۲
#نقد_مولوی (۲۰۰)
@borrham
به این شعر دقت کنید::
اندرین بودند کآواز صلا
مصطفی بشنید از سوی علا
خواست آبی و وضو را تازه کر
دست و رو را شست او زان آب سرد
👈هر دو پا شست👉 و به موزه کرد رای
موزه را بربود یک موزهربای
📚 مثنوی «دفتر سوم » بخش ۱۵۳
پ.ن: مولوی داستانی را به صورت شعر درآورده که روزی رسول خدا صلی الله علیه و آله مشغول وضو گرفتن بودند که عقابی نعلین آن حضرت را ربود و آن را واژگون کرد و ایشان دید ماری سیاه درون نعلین بود و افتاد. در این مصرع: «هر دو پا شست و به موزه کرد رای» دقیقا اشاره به بحث #وضو در فقه عامه دارد و میگوید آن حضرت پاهای مبارکشان را شستند. زیرا مخالفین شیعه، پاها را میشورند و مانند شیعیان #مسح نمیکنند! لذا تصریح میکند که شستن پاها صحیح است.
💥 جلال الدین همایی در مورد این شعر مینویسد:
مولوی كيفيت وضوى را موافق طريقهاى كه ما بين اهل سنت و جماعت معمول است وصف مىكند، بِاين قرار كه مىگويد 👈هر دوپا را بشست👉 و مىدانيم كه غسل رِجْلين معمولِ اهل سنت است، بر خلاف شيعه اماميه كه مسح مىكنند.
📚 مولوی نامه ج۱، ص۶۲
#نقد_مولوی (۲۰۰)
@borrham
[ کانال برهان ]
🔻بحثهای فقهی موافق با فقه اهل تسنن در گوشه و کنار آثار مولوی به این شعر دقت کنید:: اندرین بودند کآواز صلا مصطفی بشنید از سوی علا خواست آبی و وضو را تازه کر دست و رو را شست او زان آب سرد 👈هر دو پا شست👉 و به موزه کرد رای موزه را بربود یک موزهربای 📚 مثنوی…
✖️استناد مولوی به فقه حنفی، در بحثِ «شهادت دادن» !!
چکیده: در بحث «شهادت دادن» ، طبق فقه حنفی شهادت بنده و عبد را نمیپذیرد، در حالیکه در مذهب حقه شیعه و طبق قرآن در صورتیکه عبد، مسلمان و بالغ و عادل باشد، شهادت او پذیرفته است.
🔹لذا مولوی حنفی گوید:
در شریعت مر گواهی بنده را
نیست قدری وقت دعوی و قضا
گر هزاران بنده باشندت گواه
شرع نپذیرد گواهیشان گ بِکاه.
📚 مثنوی، دفتر اول، بخش ١٦٦
💥 جلال الدین همایی ذیل این شعر مینویسد:
اين مسئله كه شهادت بندهٔ مملوك در شريعت اسلام هيچ كجا و به هيچوجه مسموع و مقبول نباشد، درست موافق مذهب حنفى در باب قضا و شهادات فقه است... اما در فقه شيعه امامى حُريت در شهادت شرط نيست و گواهى بنده مملوك نيز مانند شخص آزاد در قضا و شهادات مسموع و منشأ حكم و اثرست.
📚 مولوی نامه ج۱، ص۷۳
✅ در روایتی صحیح از قول امام صادق علیهالسلام آمده است که فرمودند: شهادت پدر برای فرزند و فرزند برای پدر و برادر برای برادرش مجاز میباشد.
🔸 عن الحلبي قال قال أبوعبدالله علیهالسلام تجوز شهادة الولد لوالده و الوالد لولده و الأخ لأخيه.
الحديث الثالث: صحيح.
📚 مرآة العقول ۲۴/۲۴۴
#نقد_مولوی (۲۰۱)
@borrhan
چکیده: در بحث «شهادت دادن» ، طبق فقه حنفی شهادت بنده و عبد را نمیپذیرد، در حالیکه در مذهب حقه شیعه و طبق قرآن در صورتیکه عبد، مسلمان و بالغ و عادل باشد، شهادت او پذیرفته است.
🔹لذا مولوی حنفی گوید:
در شریعت مر گواهی بنده را
نیست قدری وقت دعوی و قضا
گر هزاران بنده باشندت گواه
شرع نپذیرد گواهیشان گ بِکاه.
📚 مثنوی، دفتر اول، بخش ١٦٦
💥 جلال الدین همایی ذیل این شعر مینویسد:
اين مسئله كه شهادت بندهٔ مملوك در شريعت اسلام هيچ كجا و به هيچوجه مسموع و مقبول نباشد، درست موافق مذهب حنفى در باب قضا و شهادات فقه است... اما در فقه شيعه امامى حُريت در شهادت شرط نيست و گواهى بنده مملوك نيز مانند شخص آزاد در قضا و شهادات مسموع و منشأ حكم و اثرست.
📚 مولوی نامه ج۱، ص۷۳
✅ در روایتی صحیح از قول امام صادق علیهالسلام آمده است که فرمودند: شهادت پدر برای فرزند و فرزند برای پدر و برادر برای برادرش مجاز میباشد.
🔸 عن الحلبي قال قال أبوعبدالله علیهالسلام تجوز شهادة الولد لوالده و الوالد لولده و الأخ لأخيه.
الحديث الثالث: صحيح.
📚 مرآة العقول ۲۴/۲۴۴
#نقد_مولوی (۲۰۱)
@borrhan
[ کانال برهان ]
✖️استناد مولوی به فقه حنفی، در بحثِ «شهادت دادن» !! چکیده: در بحث «شهادت دادن» ، طبق فقه حنفی شهادت بنده و عبد را نمیپذیرد، در حالیکه در مذهب حقه شیعه و طبق قرآن در صورتیکه عبد، مسلمان و بالغ و عادل باشد، شهادت او پذیرفته است. 🔹لذا مولوی حنفی گوید: در شریعت…
🔻یکی دیگر از اشعاری که دلالت بر مذهب مولوی دارد!
❗️ بیان تاریخ وفات خاتم الانبیاء صلیاللهعلیهوآله مطابق با منابع عامه
📝 مولوی در «دفتر چهارم» در بخش ۱۰۱ در ابتدای شعرش تصریح میکند که رسول خدا در ماه ربیع الاول از دنیا رفتند!! حال آنکه عقیده و باور شیعه این است که آن حضرت صلوات الله علیه وآله در ۲۸ ماه #صفر به شهادت رسیدند.
سپس روایتی جعلی به رسول خدا نسبت میدهد که آن حضرت فرمود: هر کس پایان صفر را مژده دهد بهشت بر او واجب است!!
📚مثنوی، دفتر چهارم، بخش ۱۰۱
#نکته: این حدیث در هیچ یک از کتب حدیثی شیعه وارد نشده.
💠 دکتر زرینکوب، نیز ذیل این شعر مولوی تصریح میکند:
روایت عکّاشه از احادیث موضوعه ( #حدیث_جعلی ) است، لذا مولوی در تاريخِ رحلت، نظر مذهب خود را گفته و کاملا با روایات شیعی در این زمینه بیگانه بوده است. زیرا مشهور در میان شیعیان این است که آن حضرت در ماه صفر از دنیا رفت.
📚 سرّ نِی، ج١، ص٣٩٨-٣٩٩
#نقد_مولوی (۲۰۲)
#شهادت_رسولخدا (۶۹)
@borrhan
❗️ بیان تاریخ وفات خاتم الانبیاء صلیاللهعلیهوآله مطابق با منابع عامه
📝 مولوی در «دفتر چهارم» در بخش ۱۰۱ در ابتدای شعرش تصریح میکند که رسول خدا در ماه ربیع الاول از دنیا رفتند!! حال آنکه عقیده و باور شیعه این است که آن حضرت صلوات الله علیه وآله در ۲۸ ماه #صفر به شهادت رسیدند.
سپس روایتی جعلی به رسول خدا نسبت میدهد که آن حضرت فرمود: هر کس پایان صفر را مژده دهد بهشت بر او واجب است!!
📚مثنوی، دفتر چهارم، بخش ۱۰۱
#نکته: این حدیث در هیچ یک از کتب حدیثی شیعه وارد نشده.
💠 دکتر زرینکوب، نیز ذیل این شعر مولوی تصریح میکند:
روایت عکّاشه از احادیث موضوعه ( #حدیث_جعلی ) است، لذا مولوی در تاريخِ رحلت، نظر مذهب خود را گفته و کاملا با روایات شیعی در این زمینه بیگانه بوده است. زیرا مشهور در میان شیعیان این است که آن حضرت در ماه صفر از دنیا رفت.
📚 سرّ نِی، ج١، ص٣٩٨-٣٩٩
#نقد_مولوی (۲۰۲)
#شهادت_رسولخدا (۶۹)
@borrhan
[ کانال برهان ]
🔻یکی دیگر از اشعاری که دلالت بر مذهب مولوی دارد! ❗️ بیان تاریخ وفات خاتم الانبیاء صلیاللهعلیهوآله مطابق با منابع عامه 📝 مولوی در «دفتر چهارم» در بخش ۱۰۱ در ابتدای شعرش تصریح میکند که رسول خدا در ماه ربیع الاول از دنیا رفتند!! حال آنکه عقیده و باور شیعه…
❗️مولوی و تحریف یک روایت به نفع مادرش عایشه
📌در روایتی راجع به عفاف حضرت زهرا سلام الله علیها میخوانیم «مردی نابینا از حضرت فاطمه علیها السلام اذن خواست که داخل خانه شود. حضرت خود را از او پوشاند. پیامبر صلی الله علیه و آله به حضرت فرمود: به چه سبب خود را مستور کردی و حال این که این مرد نابینا تو را نمی بیند. حضرت پاسخ دادند: اگر او مرا نمیبیند، من او را مینگرم»
📔بحار ج۴۳ ص۹۱
فارغ از بحث صحت صدور این خبر (اصل این روایت در دعائم قاضی نعمان است) روایت دلالت بر اشتداد در عفت حضرت دارد؛
اما مولوی ماجرای عفاف را به عایشه نسبت میدهد!
چون در آمد آن ضریر از در شتاب
عایشه بگریخت بهر احتجاب
زانک واقف بود آن خاتون پاک
از غیوری رسول رشکناک
📓دفتر ششم مثنوی
💢در کافی شریف میخوانیم این اتفاق برای #عایشه افتاد ولی سلطان تبرج های نامنظم #حجاب نکرد!↓↓
• در قضیه مشابه، ابن ام مکتوم از صحابه نابینای پیامبر ص بر ایشان وارد شد در حالی که عایشه و #حفصه نزد حضرت بودند و هیچ اقدامی برای حجاب نکردند. حضرت به ایشان فرمود از اینجا بروید مردی آمده،آن دو زن گفتند او که کور است نمیبیند
📔الکافی ج۵ ص۵۳۴
#نقد_مولوی (۲۰۳)
@borrhan
📌در روایتی راجع به عفاف حضرت زهرا سلام الله علیها میخوانیم «مردی نابینا از حضرت فاطمه علیها السلام اذن خواست که داخل خانه شود. حضرت خود را از او پوشاند. پیامبر صلی الله علیه و آله به حضرت فرمود: به چه سبب خود را مستور کردی و حال این که این مرد نابینا تو را نمی بیند. حضرت پاسخ دادند: اگر او مرا نمیبیند، من او را مینگرم»
📔بحار ج۴۳ ص۹۱
فارغ از بحث صحت صدور این خبر (اصل این روایت در دعائم قاضی نعمان است) روایت دلالت بر اشتداد در عفت حضرت دارد؛
اما مولوی ماجرای عفاف را به عایشه نسبت میدهد!
چون در آمد آن ضریر از در شتاب
عایشه بگریخت بهر احتجاب
زانک واقف بود آن خاتون پاک
از غیوری رسول رشکناک
📓دفتر ششم مثنوی
💢در کافی شریف میخوانیم این اتفاق برای #عایشه افتاد ولی سلطان تبرج های نامنظم #حجاب نکرد!↓↓
• در قضیه مشابه، ابن ام مکتوم از صحابه نابینای پیامبر ص بر ایشان وارد شد در حالی که عایشه و #حفصه نزد حضرت بودند و هیچ اقدامی برای حجاب نکردند. حضرت به ایشان فرمود از اینجا بروید مردی آمده،آن دو زن گفتند او که کور است نمیبیند
📔الکافی ج۵ ص۵۳۴
#نقد_مولوی (۲۰۳)
@borrhan
#وحدت_وجود (۱۲۱) #نقد_تصوف
#نقد_مولوی (۲۰۴) #نقد_بهائیت (۱۰۹)
#نقد_هندوئیسم (۱۹) #نقد_بودیسم (۱۹)
#نقد_بایزید_بسطامی (۲۵) #نقد_حلاج (۲۵)
🔰 غایت تمامی عرفانها = رساندن انسان به خدایی!!
┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄
🔴 اوشو :
خدا جدا از شما نیست خدا نهایت هستی شماست... .
مثل یک رقاص که از رقصش جدا نیست در واقع کل هستی خداست .
خداوند در همه جا هست پس چگونه میتواند در آن بت ها نباشد؟ پس او در یک بت سنگی نیز هست .
📔آفتاب و سایهها 175- 175از اوشو راز بزرگ
🔴 سای بابا :
همه انسان ها جزئی از خدای واحدند ؛
من او (خدا) هستم .
شما همه سلول های زندهای در بدن خداوندید.
📔آفتاب و سایه ها 192 از تعلیمات ساتیا سای بابا
🔴 عرفان آمریکایی اکنکار :
هر یک از ما میوه یا یک شاخه از درخت خداییم هر یک از ما جرقه و شراره ای از سوگماد(خدا) هستیم
ما در ذات خود از همان جوهریم که خدای تعالی... ماده چیزی نیست جز روح خدا که به شکل های پاییت تری در آمد... ما خود حقیقت هستیم، حقیقت زنده و تجسم خود خدا... خدا در درون همه چیز وجود دارد... برای خدا هیچ تفاوتی نمی کند که چه کشلی به خود بگیرد.
📔آفتاب و سایه ها، محمد تقی فعالی 399
🔴 یوگا :
ما با پرودگار همه جا ناظر و حاضر کی هستیم ، ما اکنون به همان اندازه جزئی از او هستیم که در آینده خواهیم بود.
📔آفتاب و سایه ها محمد تقی فعالی 182-186
🔴 تائو :
انسان مى كوشد تا با ((تائو)) يكى شود، اما نمىتواند. ((تائو)) همه چيز است و هيچ چيز نيست . ((تائو)) همه علت است و هم معلول ، تمام اشياء از ((تائو)) پديد مىآيند و با ((تائو)) زندگى مىكنند و به ((تائو)) باز مىگردند. ((تائو)) طريق ابدى است كه همه مخلوقات از اين راه عبور مىكنند
((تائو)) همه علت است و هم معلول ، تمام اشياء از ((تائو)) پديد مىآيند و با ((تائو)) زندگى مىكنند و به ((تائو)) باز مىگردند.
🔴 حکمای یونان باستان : برمانيدس (متولد ٦٣٤قبل از ميلاد) ميگويد :
شخص خردمند جز به وجود واحد كه كل وجود و وجود كل است، قائل نتواند شد.
فلوطين (متولد ٢٠٤ ميلادي) ميگويد:
خدا کل اشيا است اما هي چيك از اشيا نيست. موجودات جوشش و ترشح ذات اويند. بايد براي رسيدن به اين مطلب از عقل و حس گذشته و به كشف و شهود متوسل شد.
📔سير حكمت در اروپا، ١٣٧٢ شمسي، ١/15
🔴 عرفای ایران باستان :
جهان را در خارج وجودي نيست و هر چه هست همه ايزد است. هستي واجب الوجود است و بس؛ ديگرهمه وهم و خيال است .
📔ناسخ التواريخ، جلد 8/ ٢٣٨ –ج3/ص237
🔴 دونالد والش از رهبران معنوی عصر جدید چنین میگوید :
تو يك وجود سهگانه هستي؛ مركب از جسم، ذهن و روح؛
تو مظهر تجلي خداوند هستي؛
يعني خداوند در تو متجلي گشته است.
📔گفتگو با خدا، ج3، ص 134
🔴 حسینعلی بهاء :
در هیکل من نمی بینی مگر هیکل خدا
در بود و ذات من نیست مگر بود و ذات پروردگار
همانا منم خداوند
📔کتاب مبین ص 13-17
🔵 شهید مطهری در رابطه با غایت عرفان اسلامی چنین میگوید :
عرفا همیشه مستی را به آن معنا که خود میگویند بر عقل ترجیح میدهند. توحید نزد آنها معنی دیگری دارد. توحید آنها وحدت وجود است .در این مکتب، انسان کامل در آخر، عین خدا میشود؛ اصلا انسان کامل حقیقی، خود خداست !
📔انسان کامل / ص168
🔴 شبستری:
وجود خلق و کثرت در نمود است
نه هرچه مىنماید عین بود است
🔴 شاه نعمت الله ولی :
نظرى کن که غیر یک شى نیست گرچه اندر ظهور اشیاء شد
🔴 مولوی :
نماند در میانه هیچ تمییز ، شود معروف و عارف جمله یک چیز
🔴 حلاج :
انا الحق
لیس فی جُبتی سوی الله
🔴 عطار :
هرکه از وی نَزَد انا الحق سر بود او از جماعت کفار
چو دوئی از میان برخیزد تو نمایی او کند اقرار
من همی گویم همی می شونم نیست در دار غیره دیار .
🔴 بایزید بسطامی :
سبحانی سبحانی ما اعظم شأنی
(ر.ک: تصویر الحاقی)
✍ پینوشت:
←ما میتوانيم عرفان را يك مذهب واحد در دنيا تلقی کنیم، زیرا تمام عرفان ها، اعم از عرفان هندو، رهبانیت نصاری، کابالای یهود،بودیسم، عرفان های نوظهور مثل حلقه و سرخپوستی و همچنین تصوف اسلامی دارای این ویژگیهای مشترک هستند:
1 ⫸ همه آنها شناخت حقيقت را امری قلبی و شهودی و فرا عقلی میدانند.
2 ⫸ همه آنها به جاي سخن از درك حقيقت، گفتگوي از وصال و مواجه با حقيقت را به میان آورده اند.
3 ⫸ همه آنها لازمه اين وصال و مواجهه را تهذيب نفس و صفاي باطن و تخلیه رذائل و تحلیه کمالات گرفته اند.
4 ⫸ همه آنها نتيجه اين وصال و فنا را توجه به وحدت حقيقت هستي دانسته اند و به نوعی وحدت وجود معتقد شده اند.
5 ⫸ همه آنها لازمه حرکت صحیح در این مسیر را پيروي از یک مرشد و قطب و خضر طریق دانسته اند.
➖➖➖➖
@borrhan
#نقد_مولوی (۲۰۴) #نقد_بهائیت (۱۰۹)
#نقد_هندوئیسم (۱۹) #نقد_بودیسم (۱۹)
#نقد_بایزید_بسطامی (۲۵) #نقد_حلاج (۲۵)
🔰 غایت تمامی عرفانها = رساندن انسان به خدایی!!
┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄
🔴 اوشو :
خدا جدا از شما نیست خدا نهایت هستی شماست... .
مثل یک رقاص که از رقصش جدا نیست در واقع کل هستی خداست .
خداوند در همه جا هست پس چگونه میتواند در آن بت ها نباشد؟ پس او در یک بت سنگی نیز هست .
📔آفتاب و سایهها 175- 175از اوشو راز بزرگ
🔴 سای بابا :
همه انسان ها جزئی از خدای واحدند ؛
من او (خدا) هستم .
شما همه سلول های زندهای در بدن خداوندید.
📔آفتاب و سایه ها 192 از تعلیمات ساتیا سای بابا
🔴 عرفان آمریکایی اکنکار :
هر یک از ما میوه یا یک شاخه از درخت خداییم هر یک از ما جرقه و شراره ای از سوگماد(خدا) هستیم
ما در ذات خود از همان جوهریم که خدای تعالی... ماده چیزی نیست جز روح خدا که به شکل های پاییت تری در آمد... ما خود حقیقت هستیم، حقیقت زنده و تجسم خود خدا... خدا در درون همه چیز وجود دارد... برای خدا هیچ تفاوتی نمی کند که چه کشلی به خود بگیرد.
📔آفتاب و سایه ها، محمد تقی فعالی 399
🔴 یوگا :
ما با پرودگار همه جا ناظر و حاضر کی هستیم ، ما اکنون به همان اندازه جزئی از او هستیم که در آینده خواهیم بود.
📔آفتاب و سایه ها محمد تقی فعالی 182-186
🔴 تائو :
انسان مى كوشد تا با ((تائو)) يكى شود، اما نمىتواند. ((تائو)) همه چيز است و هيچ چيز نيست . ((تائو)) همه علت است و هم معلول ، تمام اشياء از ((تائو)) پديد مىآيند و با ((تائو)) زندگى مىكنند و به ((تائو)) باز مىگردند. ((تائو)) طريق ابدى است كه همه مخلوقات از اين راه عبور مىكنند
((تائو)) همه علت است و هم معلول ، تمام اشياء از ((تائو)) پديد مىآيند و با ((تائو)) زندگى مىكنند و به ((تائو)) باز مىگردند.
🔴 حکمای یونان باستان : برمانيدس (متولد ٦٣٤قبل از ميلاد) ميگويد :
شخص خردمند جز به وجود واحد كه كل وجود و وجود كل است، قائل نتواند شد.
فلوطين (متولد ٢٠٤ ميلادي) ميگويد:
خدا کل اشيا است اما هي چيك از اشيا نيست. موجودات جوشش و ترشح ذات اويند. بايد براي رسيدن به اين مطلب از عقل و حس گذشته و به كشف و شهود متوسل شد.
📔سير حكمت در اروپا، ١٣٧٢ شمسي، ١/15
🔴 عرفای ایران باستان :
جهان را در خارج وجودي نيست و هر چه هست همه ايزد است. هستي واجب الوجود است و بس؛ ديگرهمه وهم و خيال است .
📔ناسخ التواريخ، جلد 8/ ٢٣٨ –ج3/ص237
🔴 دونالد والش از رهبران معنوی عصر جدید چنین میگوید :
تو يك وجود سهگانه هستي؛ مركب از جسم، ذهن و روح؛
تو مظهر تجلي خداوند هستي؛
يعني خداوند در تو متجلي گشته است.
📔گفتگو با خدا، ج3، ص 134
🔴 حسینعلی بهاء :
در هیکل من نمی بینی مگر هیکل خدا
در بود و ذات من نیست مگر بود و ذات پروردگار
همانا منم خداوند
📔کتاب مبین ص 13-17
🔵 شهید مطهری در رابطه با غایت عرفان اسلامی چنین میگوید :
عرفا همیشه مستی را به آن معنا که خود میگویند بر عقل ترجیح میدهند. توحید نزد آنها معنی دیگری دارد. توحید آنها وحدت وجود است .در این مکتب، انسان کامل در آخر، عین خدا میشود؛ اصلا انسان کامل حقیقی، خود خداست !
📔انسان کامل / ص168
🔴 شبستری:
وجود خلق و کثرت در نمود است
نه هرچه مىنماید عین بود است
🔴 شاه نعمت الله ولی :
نظرى کن که غیر یک شى نیست گرچه اندر ظهور اشیاء شد
🔴 مولوی :
نماند در میانه هیچ تمییز ، شود معروف و عارف جمله یک چیز
🔴 حلاج :
انا الحق
لیس فی جُبتی سوی الله
🔴 عطار :
هرکه از وی نَزَد انا الحق سر بود او از جماعت کفار
چو دوئی از میان برخیزد تو نمایی او کند اقرار
من همی گویم همی می شونم نیست در دار غیره دیار .
🔴 بایزید بسطامی :
سبحانی سبحانی ما اعظم شأنی
(ر.ک: تصویر الحاقی)
✍ پینوشت:
←ما میتوانيم عرفان را يك مذهب واحد در دنيا تلقی کنیم، زیرا تمام عرفان ها، اعم از عرفان هندو، رهبانیت نصاری، کابالای یهود،بودیسم، عرفان های نوظهور مثل حلقه و سرخپوستی و همچنین تصوف اسلامی دارای این ویژگیهای مشترک هستند:
1 ⫸ همه آنها شناخت حقيقت را امری قلبی و شهودی و فرا عقلی میدانند.
2 ⫸ همه آنها به جاي سخن از درك حقيقت، گفتگوي از وصال و مواجه با حقيقت را به میان آورده اند.
3 ⫸ همه آنها لازمه اين وصال و مواجهه را تهذيب نفس و صفاي باطن و تخلیه رذائل و تحلیه کمالات گرفته اند.
4 ⫸ همه آنها نتيجه اين وصال و فنا را توجه به وحدت حقيقت هستي دانسته اند و به نوعی وحدت وجود معتقد شده اند.
5 ⫸ همه آنها لازمه حرکت صحیح در این مسیر را پيروي از یک مرشد و قطب و خضر طریق دانسته اند.
➖➖➖➖
@borrhan
Telegram
attach 📎
#نقد_زرتشتی_گری #نقد_فلسفه
#نقد_بابیت #نقد_تصوف #وحدت_وجود #نقد_بودیسم #نقد_مسیحیت
#نقد_مولوی #نقد_بایزید_بسطامی #نقد_حلاج
🔶 ریاضت و چله نشینی
✧﷽✧
تحمل ریاضت های غیر شرعی و ترک لذائذ دنیوی و تحمل مشقت بار سختی ها، از اصول و پایه های تصوف، در بدو شکل گیری بوده و هنگام مطالعه سیره بزرگان و اقطاب صوفیه، تنها نقطه مشترکی که میتوان بین آنها یافت همین خلوت گزینی و چله نشینیها بوده است ،(ر.ک: تصویر الحاقی) اما نکته مهم این است که آنها بعد از این ریاضتها، به کلی تغییر رویه داده و اعتقادات و نظریات کاملاً متفاوت(و البته انحرافی) با دوران قبل از ریاضت ارائه کرده اند البته این موضوع فقط مخصوص صوفیه نیست.
💢به عنوان مثال :
🔻1_ بودا(موسس آیین یا فلسفه بودا)
در منابع کهن هندو آمده است «سیدارتا» شاهزاده ای بود که روزی به شکار رفت و بعد از پیشامد هایی، مقام و منصب دنیایی را رها کرد و به جنگل روی آورد و شش سال مشغول ریاضت شد سپس به میان مردم بازگشت درحالیکه مدعی بود دریافت ها و شهودهایی داشته که می تواند انسان را به سعادت برساند.
🔻2_ زردشت(مدعی نبوت)
در روایات اهل بیت ، زردشت شخصی دروغگو معرفی شده است که به اشتباه، با خود گمان می کرد پیامبر خداست! (احتجاج۳۴۶/۲) او مدت 15 یا 10 سال از مردم کناره گرفت و در کوه «اُشیدَرنه» خلوت گزید (ریاضت کشید) و سپس مدعی میشود پیامبر خداست!
🔻3_ شیخ احمد احسائی(موسس فرقه شیخیه)
او انسان وارسته و متشرعی بود ولی بعد از ورود به شهر بصره و خلوت گزینی و روی آوردن به ریاضت، انحرافات عقیدتی پیدا کرد و به کرات ادعا می نمود که حدیث یا روایتی را مستقیما از امام باقر یا امام صادق علیه السلام شنیده است! در نهایت نیز مورد تکفیر علما واقع شد.
🔻4_ علیمحمد باب(موسس فرقه بابیه)
او ابتدا در شهر بوشهر با وجودی گرمای طاقت فرسا، در پشت بام خانه و روبه روی آفتاب مینشست و اوراد و اذکاری را تکرار میکرد و اینگونه مشغول ریاضت کشی می شد و مردم گمان می کردند که قصد تسخیر شیطان را دارد.
🔻5_ابن سینا(موسس فلسفه مشاء)
ابن سینا بعد از تبعید شدن به زندان دیلمان همدان و رویی آوردن به ریاضت، از مبنای فلسفی خود دست برداشته و در سه نمط آخرین کتاب فلسفی خود یعنی اشارات، همچون عرفا مدعی دریافت و شهود می شود و همچون صوفیه مشی میکند .
🔻6_ سهروردی(موسس فلسفه اشراق)
او مدت زمان زیادی از عمر خود را به ریاضت و خلوت گزینی اختصاص داده بود و لذا یکی از مبانی مهم او در فلسفه اشراق این است که انسان در صورتی به تمام حقائق عالم میرسد که ترک حیوانی کرده و مشغول ریاضت و چله نشینی شود.
🔻7_ صدرالدین محمد شیرازی(موسس حکمت متعالیه)
ملاصدرا بعد از اینکه به روستای کهک تبعید می شود و در آنجا به ریاضت و خلوت گزینی رویی می آورد، تحولی عظیم در مبانی فلسفی او رویی داده و مدعی میشود که به هدایت خداوند، قائل به وحدت شخصیه وجود شده است! و بعد از این مورد تکفیر برخی از علما قرار می گیرد و ... .
🔻8_ مسیحیت
خداوند متعال در آیه ۲۷/حدید میفرماید:
وَ رَهْبانِيَّةً ابْتَدَعُوها ما كَتَبْناها عَلَيْهِمْ إِلاَّ ابْتِغاءَ رِضْوانِ اللَّهِ فَما رَعَوْها حَقَّ رِعايَتِها. یکی از مهمترین بدعت های مسیحیان که سبب انحراف آیین آنها شد رویی آوردن به رهبانیت و ریاضت و خلوت گزینی بوده است که خداوند متعال در این آیه به آن اشاره نموده است.
🔚همچنین است احوال ابوالحسن شاذلی،عبدالقادر گیلانی،بایزید،ابوسعید ابوالخیر،مولوی،غزالی و ابراهیم ادهم و ...
📌سوال اصلی این است که :
چرا بعد از خلوت گزینی و ریاضت، چنین ادعاهایی را مطرح میکردند؟ آیا آنها دروغ میگفتند؟
📝پاسخ اجمالی:
در قرآن و روایات ، ارتباط شیاطین جن و انس از مسلمات دانسته شده چنانچه خداوند میفرماید: وَ إِنَّ الشَّياطينَ لَيُوحُونَ إِلى أَوْلِيائِهِم.←یکی از مهمترین راه برای ورود به عالم شیاطین و اجنه، تحمل ریاضتهای شاقه میباشد.
←در این حالت است که انسان قدرت انخلاع پیدا میکند و اجنه با او ارتباط برقرار میکنند. اما شیاطین به هر شکلی که بخواهند ظاهر میشوند و فقط معصومین توانایی شناخت آنها را دارند.#ابلیس هرگز نمیتواند به شیخ احمد احسایی بگوید ادعای نبوت کن، لذا به دروغ میگوید من امام صادق ع هستم و این دستور را به تو میدهم، شیخ بیچاره نیز که مدت ها با امید وصول به حق راهی ریاضت شده با خود میپندارد که به مقصد رسیده و حرف شیطان را جامه عمل میپوشاند.←اما شیطان با اشخاصی مانند بودا و زردشت و بایزید و حلاج، همچون شیخ احمد رفتار نمیکند، لذا به زردشت میگوید من خدا هستم و تو پیامبرم میباشی. به حلاج میگوید من عبد تو هستم و تو خدای من میباشی و به بایزید می گوید تو آفریدگار هفت آسمان و هفت زمین هستی و آنها نیز میپذیرند؛ به همین جهت است که امام صادق میفرماید: زردشت خودش هم گمان میکرد نبی است.
@borrhan
#نقد_بابیت #نقد_تصوف #وحدت_وجود #نقد_بودیسم #نقد_مسیحیت
#نقد_مولوی #نقد_بایزید_بسطامی #نقد_حلاج
🔶 ریاضت و چله نشینی
✧﷽✧
تحمل ریاضت های غیر شرعی و ترک لذائذ دنیوی و تحمل مشقت بار سختی ها، از اصول و پایه های تصوف، در بدو شکل گیری بوده و هنگام مطالعه سیره بزرگان و اقطاب صوفیه، تنها نقطه مشترکی که میتوان بین آنها یافت همین خلوت گزینی و چله نشینیها بوده است ،(ر.ک: تصویر الحاقی) اما نکته مهم این است که آنها بعد از این ریاضتها، به کلی تغییر رویه داده و اعتقادات و نظریات کاملاً متفاوت(و البته انحرافی) با دوران قبل از ریاضت ارائه کرده اند البته این موضوع فقط مخصوص صوفیه نیست.
💢به عنوان مثال :
🔻1_ بودا(موسس آیین یا فلسفه بودا)
در منابع کهن هندو آمده است «سیدارتا» شاهزاده ای بود که روزی به شکار رفت و بعد از پیشامد هایی، مقام و منصب دنیایی را رها کرد و به جنگل روی آورد و شش سال مشغول ریاضت شد سپس به میان مردم بازگشت درحالیکه مدعی بود دریافت ها و شهودهایی داشته که می تواند انسان را به سعادت برساند.
🔻2_ زردشت(مدعی نبوت)
در روایات اهل بیت ، زردشت شخصی دروغگو معرفی شده است که به اشتباه، با خود گمان می کرد پیامبر خداست! (احتجاج۳۴۶/۲) او مدت 15 یا 10 سال از مردم کناره گرفت و در کوه «اُشیدَرنه» خلوت گزید (ریاضت کشید) و سپس مدعی میشود پیامبر خداست!
🔻3_ شیخ احمد احسائی(موسس فرقه شیخیه)
او انسان وارسته و متشرعی بود ولی بعد از ورود به شهر بصره و خلوت گزینی و روی آوردن به ریاضت، انحرافات عقیدتی پیدا کرد و به کرات ادعا می نمود که حدیث یا روایتی را مستقیما از امام باقر یا امام صادق علیه السلام شنیده است! در نهایت نیز مورد تکفیر علما واقع شد.
🔻4_ علیمحمد باب(موسس فرقه بابیه)
او ابتدا در شهر بوشهر با وجودی گرمای طاقت فرسا، در پشت بام خانه و روبه روی آفتاب مینشست و اوراد و اذکاری را تکرار میکرد و اینگونه مشغول ریاضت کشی می شد و مردم گمان می کردند که قصد تسخیر شیطان را دارد.
🔻5_ابن سینا(موسس فلسفه مشاء)
ابن سینا بعد از تبعید شدن به زندان دیلمان همدان و رویی آوردن به ریاضت، از مبنای فلسفی خود دست برداشته و در سه نمط آخرین کتاب فلسفی خود یعنی اشارات، همچون عرفا مدعی دریافت و شهود می شود و همچون صوفیه مشی میکند .
🔻6_ سهروردی(موسس فلسفه اشراق)
او مدت زمان زیادی از عمر خود را به ریاضت و خلوت گزینی اختصاص داده بود و لذا یکی از مبانی مهم او در فلسفه اشراق این است که انسان در صورتی به تمام حقائق عالم میرسد که ترک حیوانی کرده و مشغول ریاضت و چله نشینی شود.
🔻7_ صدرالدین محمد شیرازی(موسس حکمت متعالیه)
ملاصدرا بعد از اینکه به روستای کهک تبعید می شود و در آنجا به ریاضت و خلوت گزینی رویی می آورد، تحولی عظیم در مبانی فلسفی او رویی داده و مدعی میشود که به هدایت خداوند، قائل به وحدت شخصیه وجود شده است! و بعد از این مورد تکفیر برخی از علما قرار می گیرد و ... .
🔻8_ مسیحیت
خداوند متعال در آیه ۲۷/حدید میفرماید:
وَ رَهْبانِيَّةً ابْتَدَعُوها ما كَتَبْناها عَلَيْهِمْ إِلاَّ ابْتِغاءَ رِضْوانِ اللَّهِ فَما رَعَوْها حَقَّ رِعايَتِها. یکی از مهمترین بدعت های مسیحیان که سبب انحراف آیین آنها شد رویی آوردن به رهبانیت و ریاضت و خلوت گزینی بوده است که خداوند متعال در این آیه به آن اشاره نموده است.
🔚همچنین است احوال ابوالحسن شاذلی،عبدالقادر گیلانی،بایزید،ابوسعید ابوالخیر،مولوی،غزالی و ابراهیم ادهم و ...
📌سوال اصلی این است که :
چرا بعد از خلوت گزینی و ریاضت، چنین ادعاهایی را مطرح میکردند؟ آیا آنها دروغ میگفتند؟
📝پاسخ اجمالی:
در قرآن و روایات ، ارتباط شیاطین جن و انس از مسلمات دانسته شده چنانچه خداوند میفرماید: وَ إِنَّ الشَّياطينَ لَيُوحُونَ إِلى أَوْلِيائِهِم.←یکی از مهمترین راه برای ورود به عالم شیاطین و اجنه، تحمل ریاضتهای شاقه میباشد.
←در این حالت است که انسان قدرت انخلاع پیدا میکند و اجنه با او ارتباط برقرار میکنند. اما شیاطین به هر شکلی که بخواهند ظاهر میشوند و فقط معصومین توانایی شناخت آنها را دارند.#ابلیس هرگز نمیتواند به شیخ احمد احسایی بگوید ادعای نبوت کن، لذا به دروغ میگوید من امام صادق ع هستم و این دستور را به تو میدهم، شیخ بیچاره نیز که مدت ها با امید وصول به حق راهی ریاضت شده با خود میپندارد که به مقصد رسیده و حرف شیطان را جامه عمل میپوشاند.←اما شیطان با اشخاصی مانند بودا و زردشت و بایزید و حلاج، همچون شیخ احمد رفتار نمیکند، لذا به زردشت میگوید من خدا هستم و تو پیامبرم میباشی. به حلاج میگوید من عبد تو هستم و تو خدای من میباشی و به بایزید می گوید تو آفریدگار هفت آسمان و هفت زمین هستی و آنها نیز میپذیرند؛ به همین جهت است که امام صادق میفرماید: زردشت خودش هم گمان میکرد نبی است.
@borrhan
Telegram
attach 📎
[ کانال برهان ]
#نقد_تصوف #نقد_ابن_عربی (۱۱۶) #عطار_نیشابوری (۱۱) #نقد_حلاج (۲۸) #نقد_بایزید_بسطامی (۲۷) #علم_زندگی (۸۳) ❗️حصول کشف و شهود ، در گرو ریاضت!!! ┄┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄ 📌صوفیان معتقدند حقائق عالم در قلوب آنها منکشف و منعکس میشود. اما برای این کار مقدماتی لازم است…
❗️علاقه عجیبِ استادِ مولوی به کثیفی و عدم نظافت
✍ «برهان الدين محقق ترمذى» در یک دوره تربیتِ مولوی را بر عهده داشت و از اساتید وی بشمار میرفت که در بین مریدانِ مولوی دارای احترام و منزلت خاصی بود.
🔻 نقل است:
از صاحب اصفهانى كه از جمله وزرا و فضلاى روم و مريد ايشان بود؛ از برهان الدين ترمذى میخواهند تا اجازه دهد لباسهای کثیفش را بشورند، میگوید: اگر باز چرک شود؟ میگویند: باز میشوریم.
بعد از چند بار تکرارِ این مطلب، در آخر میگوید: ای فضول! ما بهرِ شستنِ لباسهایمان به این دنیا نیامدهایم و تا آخر عمر به همان شکل ماند.
📕 زندگینامهٔ مولوی، سپهسالار، ص١١۹و١٢٠
🔻سلطان ولد فرزند ارشد مولوی نقل میکند:
برهان الدين و مولوی پس از ریاضت کشیدن قطب زمان خویش شدند؛ چنانچه نقل کردند که کاملان و قطبان اولین و آخرین محتاج عنایت آنها بودند.!!!
📕 ولدنامه سلطان ولد، ص١۶۵
✅🔚 در مکتب تصوف ریاضت های شاقه و غیرمشروع از جمله نظافت نکردن و لباسهای کثیفِ خود را نشستن و چرک آلود بودن و ... مرحلهای از سلوکِ عارفانه و راه رسیدن به کشف و شهود است!
←این است نتیجه دوری از مکتب اهل بیت علیهمالسلام
#نقد_مولوی (۲۰۶)
@borrhan
✍ «برهان الدين محقق ترمذى» در یک دوره تربیتِ مولوی را بر عهده داشت و از اساتید وی بشمار میرفت که در بین مریدانِ مولوی دارای احترام و منزلت خاصی بود.
🔻 نقل است:
از صاحب اصفهانى كه از جمله وزرا و فضلاى روم و مريد ايشان بود؛ از برهان الدين ترمذى میخواهند تا اجازه دهد لباسهای کثیفش را بشورند، میگوید: اگر باز چرک شود؟ میگویند: باز میشوریم.
بعد از چند بار تکرارِ این مطلب، در آخر میگوید: ای فضول! ما بهرِ شستنِ لباسهایمان به این دنیا نیامدهایم و تا آخر عمر به همان شکل ماند.
📕 زندگینامهٔ مولوی، سپهسالار، ص١١۹و١٢٠
🔻سلطان ولد فرزند ارشد مولوی نقل میکند:
برهان الدين و مولوی پس از ریاضت کشیدن قطب زمان خویش شدند؛ چنانچه نقل کردند که کاملان و قطبان اولین و آخرین محتاج عنایت آنها بودند.!!!
📕 ولدنامه سلطان ولد، ص١۶۵
✅🔚 در مکتب تصوف ریاضت های شاقه و غیرمشروع از جمله نظافت نکردن و لباسهای کثیفِ خود را نشستن و چرک آلود بودن و ... مرحلهای از سلوکِ عارفانه و راه رسیدن به کشف و شهود است!
←این است نتیجه دوری از مکتب اهل بیت علیهمالسلام
#نقد_مولوی (۲۰۶)
@borrhan