[ کانال برهان ]
11.2K subscribers
23.4K photos
1.91K videos
743 files
13.4K links
مرکز نشر دروس اعتقادی اهل بیت علیهم‌السلام
+ مباحث نقد فرق ضاله

👤پرسش و پاسخ @EDborrhan


کانالهای زیرمجموعه:
@fariadras
@borrhan2
@borrhanlibrary
@borrhanmedia
@dinclass

اینستا:
https://t.me/pageborhan
Download Telegram
به این روایت از منابع مخالفین ما توجه کنید::

#ریشه_افکار_وهابیت_در_بنی‌امیه


این روایت در کتاب #مسند_احمد_بن_حنبل احمد ، در مسند #ابی‌ایوب_انصاری_خالد_بن_زید است.

🌿 ابی ایوب از آن کسانی است که هیچ مسلمانی نمی تواند مقام او را منکر شود. در شرافتش همین کافی است که خاتم انبیاء (صلی الله علیه و آله) که به مدینه منوره تشریف آوردند.
مردم آمدند و حضرت را دعوت کردند. حضرت فرمود خدا به شتر من فرمان داده است " دعوها فانّها مأموره" خودش به فرمان خدا هر جا رفت و آنجا خوابید جای من است. و آن شتر آمد و به صریح فرمایش خاتم انبیاء (صلی الله علیه و آله) مقابل خانه ابو ایوب ایستاد. ابوایوب جوان و خیلی فقیر بود.
حضرت آنجا تشریف آوردند.
ابوایوب جزء شیعیان خاص امیر المؤمنین (علیه‌السلام) است در جنگ #جمل ، #صفین ، نهروان حاضر بوده است.


📜 در مسند ابوایوب الانصاری ج 5/345 رضی الله تعالی عنه که سندش صحیح است، راوی می گوید :

یک روزی در مسجد النبی بودم در وقتی که مروان بن الحکم امیر مدینه بود؛ و دیدم یک نفری آمد و رفت و خودش را بر قبر انداخت
{"فوقع علی القبرِ یُقّبله و یبکی"} آن را می بوسید و گریه می کرد.
قبر مقصود قبر خاتم انبیاء (صلی الله علیه و آله) است. در این اثناء مروان در مسجد بود چشمش افتاد و رفت و به خشونت او را کشید و گفت:
"یا هذا ماذا تَصنَع" این چه کاری است که می کنی؟
سرش را بالا برد و دید #خالد_بن_ولید است. خود مروان هم جا خورد.

[[👈 معنایش این است که طرز فکر #ابن_تیمیه از مروان و بنی امیه به او ارث رسیده است که در جایش شواهدش ذکر می شود، که عرب جاهلی برای انسان اساساً ارزشی جزء همین زندگی و در سطح سایر موجودات و در سطح نبات قائل نبود. سطح فکر آنان بیش از این نبوده است، لذا قرآن میفرماید:
📖 و قالوا ما هِيَ إِلَّا حَيَاتُنَا الدُّنْيَا نَمُوتُ وَنَحْيَا وَمَا نَحْنُ بِمَبْعُوثِينَ

حد ارزش آنها برای انسانیت این بود و و حتی "زنده یاد" را هم حاضر نبودند که بپذیرند؛ و این آراء وهابی ها و اتباعشان از آنجا آمده است.]]

و می گوید از ابوایوب انصاری است و گفت: خالد برگشت به مروان گفت:
انی ما اَتَیتُ القبر ولکنی جئتُ صاحب القبر – من پیش قبر نیامدم پیش صاحب قبر آمدم.

[[👈👈این روایت معنایش این است که ابوایوب که صحابی است عقیده اش این است که صاحب قبر مانند حال حیاتش است ،
همه ادراکاتی که خدا به او در حال حیات عنایت کرده و در ممات هم این گونه است.]]

بعد می گوید من از صاحب قبر خودم شنیدم:
انی سمعتُه یقول لا تبکوا علی الدّین اذا وُلِیُه اهله لکن اِبُکُوا علیه اذا وَلِیَهُ غیرُ اهله ـ
که فرمود که بر دین گریه نکنید اگر آنهایی که اهل دین هستند و دین وابسته به آنهاست آنها متصدی امر دین بشوند، آن وقت گریه کنید که آنهایی که رابطه ای با دین ندارند متصدی امر دین بشوند.

[[👈👈 معنایش این است که تویی که چون رابطه با دین نداری، حرصت در توحید این است،
غم در این نیست که من قبر را می بوسم غم در این است که تو امیر مدینه هستی.]]


این هم از احادیثی نیست که بگویند احمد بن حنبل رافضی بوده است!!
احمد بن حنبل شیخ مشایخ آنهاست و تمامی عقاید خود را مستند به او می‌دانند.



🔹روایت مشابه این روایت از ابوایوب انصاری در:::

https://t.me/borrhan/33534
https://t.me/borrhan/26174

@borrhan