برای ورود به بحث، و یافتن #ریشه_تاریخی عقاید وهابیت،
به روایتی از کتاب مسند احمد بن حنبل میپردازیم
در ابتدا شرح کوتاهی بر کتاب #مسند_احمد_بن_حنبل میدهیم:::
کتابهای حدیث پیش دیگران دو گونه است:
1- یک قسم از آنها را بر اساس موضوعات ترتیب داده اند؛ در نتیجه حدیث باید ترتیب داشته باشد.
2- یک قسم از آن ها بر اساس اشخاص ترتیب داده شده است.
♦️آنهایی که بر مبنای #موضوعات مرتب شده است شبیه کتابهای حدیثی ما است؛
مانند ثقة الاسلام کلینی اعلی الله مقامه الشریف که یک مجموعه کامل کتاب حدیث بنام #کافی دارد که روی موضوعات است.
👈 اول از احادیث مربوط به #اعتقادیات آغاز می کند چون مهمتر از سایر مباحث است. جزء اعتقادیات ایمان و کفر را بر می شمارد و
👈 سپس تمامی #قضایای_اخلاقی را هم #مقدم بر احادیث #احکام مطرح میکند.
این یک نوع ترتیب احادیث است که طبق موضوعات است.
♦️یک نوع دیگر ترتیب حدیث است که بر طبق #اشخاص است.
در این روش اشخاص حدیث سُنی باید چنان مرتب شوند که حدیث منتهی به خاتم انبیاء (صلی الله علیه و آله) بشود.
لامحاله این منتهی شدن به کسی است که او این سخن را از پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) شنیده است و نقل میکند.
به این نحوۀ ترتیب #مسند اشخاص میگویند.
بنا بر این ترتیب حدیث طبق مسند اشخاص است.
فرض کنید مسند احمد بن حنبل که میگویند 36 هزار حدیث دارد.
البته بماند که مکررش چه مقدار است .
حدیث از ابوبکر شروع می شود که اولین خلیفه است و افضل صحابه، به زعم مذهب سازان!!
و بعد از او احادیثِ عمر و احادیث عثمان است بعد از آن احادیث مولی امیرالمؤمنین (علیه السلام) و بعد از آن احادیث اهل بیت (علیهم السلام) است از عباس و ابن عباس شروع می شود،
بعداً احادیث اهل مدینه از قبیل #ابوهریره و بعد شامیین و کوفیین و بصریین،
تا می رسد به آخرش که نساء است....
《2》
به روایتی از کتاب مسند احمد بن حنبل میپردازیم
در ابتدا شرح کوتاهی بر کتاب #مسند_احمد_بن_حنبل میدهیم:::
کتابهای حدیث پیش دیگران دو گونه است:
1- یک قسم از آنها را بر اساس موضوعات ترتیب داده اند؛ در نتیجه حدیث باید ترتیب داشته باشد.
2- یک قسم از آن ها بر اساس اشخاص ترتیب داده شده است.
♦️آنهایی که بر مبنای #موضوعات مرتب شده است شبیه کتابهای حدیثی ما است؛
مانند ثقة الاسلام کلینی اعلی الله مقامه الشریف که یک مجموعه کامل کتاب حدیث بنام #کافی دارد که روی موضوعات است.
👈 اول از احادیث مربوط به #اعتقادیات آغاز می کند چون مهمتر از سایر مباحث است. جزء اعتقادیات ایمان و کفر را بر می شمارد و
👈 سپس تمامی #قضایای_اخلاقی را هم #مقدم بر احادیث #احکام مطرح میکند.
این یک نوع ترتیب احادیث است که طبق موضوعات است.
♦️یک نوع دیگر ترتیب حدیث است که بر طبق #اشخاص است.
در این روش اشخاص حدیث سُنی باید چنان مرتب شوند که حدیث منتهی به خاتم انبیاء (صلی الله علیه و آله) بشود.
لامحاله این منتهی شدن به کسی است که او این سخن را از پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) شنیده است و نقل میکند.
به این نحوۀ ترتیب #مسند اشخاص میگویند.
بنا بر این ترتیب حدیث طبق مسند اشخاص است.
فرض کنید مسند احمد بن حنبل که میگویند 36 هزار حدیث دارد.
البته بماند که مکررش چه مقدار است .
حدیث از ابوبکر شروع می شود که اولین خلیفه است و افضل صحابه، به زعم مذهب سازان!!
و بعد از او احادیثِ عمر و احادیث عثمان است بعد از آن احادیث مولی امیرالمؤمنین (علیه السلام) و بعد از آن احادیث اهل بیت (علیهم السلام) است از عباس و ابن عباس شروع می شود،
بعداً احادیث اهل مدینه از قبیل #ابوهریره و بعد شامیین و کوفیین و بصریین،
تا می رسد به آخرش که نساء است....
《2》
به این روایت از منابع مخالفین ما توجه کنید::
#ریشه_افکار_وهابیت_در_بنیامیه
این روایت در کتاب #مسند_احمد_بن_حنبل احمد ، در مسند #ابیایوب_انصاری_خالد_بن_زید است.
🌿 ابی ایوب از آن کسانی است که هیچ مسلمانی نمی تواند مقام او را منکر شود. در شرافتش همین کافی است که خاتم انبیاء (صلی الله علیه و آله) که به مدینه منوره تشریف آوردند.
مردم آمدند و حضرت را دعوت کردند. حضرت فرمود خدا به شتر من فرمان داده است " دعوها فانّها مأموره" خودش به فرمان خدا هر جا رفت و آنجا خوابید جای من است. و آن شتر آمد و به صریح فرمایش خاتم انبیاء (صلی الله علیه و آله) مقابل خانه ابو ایوب ایستاد. ابوایوب جوان و خیلی فقیر بود.
حضرت آنجا تشریف آوردند.
ابوایوب جزء شیعیان خاص امیر المؤمنین (علیهالسلام) است در جنگ #جمل ، #صفین ، نهروان حاضر بوده است.
📜 در مسند ابوایوب الانصاری ج 5/345 رضی الله تعالی عنه که سندش صحیح است، راوی می گوید :
یک روزی در مسجد النبی بودم در وقتی که مروان بن الحکم امیر مدینه بود؛ و دیدم یک نفری آمد و رفت و خودش را بر قبر انداخت
{"فوقع علی القبرِ یُقّبله و یبکی"} آن را می بوسید و گریه می کرد.
قبر مقصود قبر خاتم انبیاء (صلی الله علیه و آله) است. در این اثناء مروان در مسجد بود چشمش افتاد و رفت و به خشونت او را کشید و گفت:
"یا هذا ماذا تَصنَع" این چه کاری است که می کنی؟
سرش را بالا برد و دید #خالد_بن_ولید است. خود مروان هم جا خورد.
[[👈 معنایش این است که طرز فکر #ابن_تیمیه از مروان و بنی امیه به او ارث رسیده است که در جایش شواهدش ذکر می شود، که عرب جاهلی برای انسان اساساً ارزشی جزء همین زندگی و در سطح سایر موجودات و در سطح نبات قائل نبود. سطح فکر آنان بیش از این نبوده است، لذا قرآن میفرماید:
📖 و قالوا ما هِيَ إِلَّا حَيَاتُنَا الدُّنْيَا نَمُوتُ وَنَحْيَا وَمَا نَحْنُ بِمَبْعُوثِينَ
حد ارزش آنها برای انسانیت این بود و و حتی "زنده یاد" را هم حاضر نبودند که بپذیرند؛ و این آراء وهابی ها و اتباعشان از آنجا آمده است.]]
و می گوید از ابوایوب انصاری است و گفت: خالد برگشت به مروان گفت:
انی ما اَتَیتُ القبر ولکنی جئتُ صاحب القبر – من پیش قبر نیامدم پیش صاحب قبر آمدم.
[[👈👈این روایت معنایش این است که ابوایوب که صحابی است عقیده اش این است که صاحب قبر مانند حال حیاتش است ،
همه ادراکاتی که خدا به او در حال حیات عنایت کرده و در ممات هم این گونه است.]]
بعد می گوید من از صاحب قبر خودم شنیدم:
انی سمعتُه یقول لا تبکوا علی الدّین اذا وُلِیُه اهله لکن اِبُکُوا علیه اذا وَلِیَهُ غیرُ اهله ـ
که فرمود که بر دین گریه نکنید اگر آنهایی که اهل دین هستند و دین وابسته به آنهاست آنها متصدی امر دین بشوند، آن وقت گریه کنید که آنهایی که رابطه ای با دین ندارند متصدی امر دین بشوند.
[[👈👈 معنایش این است که تویی که چون رابطه با دین نداری، حرصت در توحید این است،
غم در این نیست که من قبر را می بوسم غم در این است که تو امیر مدینه هستی.]]
این هم از احادیثی نیست که بگویند احمد بن حنبل رافضی بوده است!!
احمد بن حنبل شیخ مشایخ آنهاست و تمامی عقاید خود را مستند به او میدانند.
〰〰〰〰〰〰
🔹روایت مشابه این روایت از ابوایوب انصاری در:::
https://t.me/borrhan/33534
https://t.me/borrhan/26174
@borrhan
#ریشه_افکار_وهابیت_در_بنیامیه
این روایت در کتاب #مسند_احمد_بن_حنبل احمد ، در مسند #ابیایوب_انصاری_خالد_بن_زید است.
🌿 ابی ایوب از آن کسانی است که هیچ مسلمانی نمی تواند مقام او را منکر شود. در شرافتش همین کافی است که خاتم انبیاء (صلی الله علیه و آله) که به مدینه منوره تشریف آوردند.
مردم آمدند و حضرت را دعوت کردند. حضرت فرمود خدا به شتر من فرمان داده است " دعوها فانّها مأموره" خودش به فرمان خدا هر جا رفت و آنجا خوابید جای من است. و آن شتر آمد و به صریح فرمایش خاتم انبیاء (صلی الله علیه و آله) مقابل خانه ابو ایوب ایستاد. ابوایوب جوان و خیلی فقیر بود.
حضرت آنجا تشریف آوردند.
ابوایوب جزء شیعیان خاص امیر المؤمنین (علیهالسلام) است در جنگ #جمل ، #صفین ، نهروان حاضر بوده است.
📜 در مسند ابوایوب الانصاری ج 5/345 رضی الله تعالی عنه که سندش صحیح است، راوی می گوید :
یک روزی در مسجد النبی بودم در وقتی که مروان بن الحکم امیر مدینه بود؛ و دیدم یک نفری آمد و رفت و خودش را بر قبر انداخت
{"فوقع علی القبرِ یُقّبله و یبکی"} آن را می بوسید و گریه می کرد.
قبر مقصود قبر خاتم انبیاء (صلی الله علیه و آله) است. در این اثناء مروان در مسجد بود چشمش افتاد و رفت و به خشونت او را کشید و گفت:
"یا هذا ماذا تَصنَع" این چه کاری است که می کنی؟
سرش را بالا برد و دید #خالد_بن_ولید است. خود مروان هم جا خورد.
[[👈 معنایش این است که طرز فکر #ابن_تیمیه از مروان و بنی امیه به او ارث رسیده است که در جایش شواهدش ذکر می شود، که عرب جاهلی برای انسان اساساً ارزشی جزء همین زندگی و در سطح سایر موجودات و در سطح نبات قائل نبود. سطح فکر آنان بیش از این نبوده است، لذا قرآن میفرماید:
📖 و قالوا ما هِيَ إِلَّا حَيَاتُنَا الدُّنْيَا نَمُوتُ وَنَحْيَا وَمَا نَحْنُ بِمَبْعُوثِينَ
حد ارزش آنها برای انسانیت این بود و و حتی "زنده یاد" را هم حاضر نبودند که بپذیرند؛ و این آراء وهابی ها و اتباعشان از آنجا آمده است.]]
و می گوید از ابوایوب انصاری است و گفت: خالد برگشت به مروان گفت:
انی ما اَتَیتُ القبر ولکنی جئتُ صاحب القبر – من پیش قبر نیامدم پیش صاحب قبر آمدم.
[[👈👈این روایت معنایش این است که ابوایوب که صحابی است عقیده اش این است که صاحب قبر مانند حال حیاتش است ،
همه ادراکاتی که خدا به او در حال حیات عنایت کرده و در ممات هم این گونه است.]]
بعد می گوید من از صاحب قبر خودم شنیدم:
انی سمعتُه یقول لا تبکوا علی الدّین اذا وُلِیُه اهله لکن اِبُکُوا علیه اذا وَلِیَهُ غیرُ اهله ـ
که فرمود که بر دین گریه نکنید اگر آنهایی که اهل دین هستند و دین وابسته به آنهاست آنها متصدی امر دین بشوند، آن وقت گریه کنید که آنهایی که رابطه ای با دین ندارند متصدی امر دین بشوند.
[[👈👈 معنایش این است که تویی که چون رابطه با دین نداری، حرصت در توحید این است،
غم در این نیست که من قبر را می بوسم غم در این است که تو امیر مدینه هستی.]]
این هم از احادیثی نیست که بگویند احمد بن حنبل رافضی بوده است!!
احمد بن حنبل شیخ مشایخ آنهاست و تمامی عقاید خود را مستند به او میدانند.
〰〰〰〰〰〰
🔹روایت مشابه این روایت از ابوایوب انصاری در:::
https://t.me/borrhan/33534
https://t.me/borrhan/26174
@borrhan
Telegram
کانال برهان
#نقد_وهابیت
✅ #توسل به ارواح و آثار ائمه و انبیاء علیهم السلام از دیدگاه اهل سنت
◽️💢 ◽️〰〰〰
⬇️ #توسل ابو ایوب انصاری (صحابی) به قبر نبی خاتم صلی الله علیه و آله
💠 يكي از تفاوت های وهابیون پلید با اهل سنت این است که وهابیون میگویند توسل بعد از موت…
✅ #توسل به ارواح و آثار ائمه و انبیاء علیهم السلام از دیدگاه اهل سنت
◽️💢 ◽️〰〰〰
⬇️ #توسل ابو ایوب انصاری (صحابی) به قبر نبی خاتم صلی الله علیه و آله
💠 يكي از تفاوت های وهابیون پلید با اهل سنت این است که وهابیون میگویند توسل بعد از موت…
نتیجتاً اینکه وهابیّت به حساب فکری چیز تازه ای نیست و علمای ما از همان ابتدا، پاسخ ها و ردیه های بینظیر بر این مسلک منحرف زدهاند.
رحمت و رضوان خدا بر علمای ما
🕓🕔🕕... در روز 8 شوال سال 1346 قمری وهابی مسلکها مدینه را فتح کردند.
یک مرتبه #یزید آن را فتح کرده بود؛ و دو مرتبه اینها فتح کردند؛
و همان جنایت را انجام دادند. سه روز طائف را اِباحۀ عام کردند!!!
هر زنی را که توانستند هر کاری که خواستند با او کردند؛ و همان کاری که یزید با مدینه کرد اینها با طائف کردند. آن روز روز هدم قبور است.
این ها می خواستند قبور ائمه (علیهمالسلام) را خراب بکنند از
"ابن بُلَیهد" که قاضی نجد بود فتوی گرفتند؛ استفتاء کردند که آیا می شود قبور ائمه را خراب کرد؛ و ایشان فتوی داد؛ و به نام فتوای ابن بلیهدی معروف است.
آیة الله بلاغی بر وهابیت و این فتوا ردیه نوشته است؛
ایشان از اعیان شاگردان میرزای شیرازی است، که ردیه نوشته است؛ و دیگران هم هستند، که در این مجموعه آخرینشان مرحوم حاج حسن آقا میر قزوینی کربلائی است. "البراهین الجلیة فی رد شبهة الوهابیّة".
این تاریخچه بیان شد تا یک مقداری در بحث، سوابق ذهنی به قضایا را داشته باشیم.
______________
نتیجتاً تا اینجای مباحث #از_برهان_بپرس ، مبحث #شفاعت و آشنایی با وهابیت،
به اینجا رسیدیم
که این مسلک وهابیت یک #ریشه دارد که آن حنبلیت است.
یک پایهریز اولیه دارد که
#ابن_تیمیه است؛
یک آبیار و به #ثمررسان و از ثمر استفاده کن دارد؛
که #محمد_بن_عبدالوهاب است.
قرن 3 ابن حنبل ، یعنی سال 241،
قرن 8 #ابن_تیمیه، در سال 728،
و نهایتاً اواخر
قرن 11 و اوائل قرن 12 یعنی سال 1206 #محمد_بن_عبدالوهاب.
آن دوران سالهای استقرار حکومت انگلیس و خلف الصدق شرکت تجارت شرقی در هند است. کسی که تاریخ استعمار را بداند، می داند در سالهای سرنوشت ساز،
هلندی ها در قرن 11 هجری، اواخر قرن 17 میلادی، یک شرکتی بنام شرکت هند شرقی ساختند. آمدند به عنوان تجارت.
کم کم انگلیسی ها دیدند جای خوبی است؛
و آمدند آنها را بیرون کردند و خودشان جای آنها ماندند و از این مزرعه استفاده کردند؛
یعنی این که از گاو و گوشت و استخوان آن باید استفاده کرد! و در این مزرعه نردۀ آهنی کشیدند؛
که یکی از نرده ها ایران بود، یکی از نرده ها زمینهایی بود در دریای عمان به خلیج فارس که از آن سو یعنی به حجاز، کرانه دارد. در آن جا باید کسانی باشند که حافظ منافع باشند.
و لذا می بینیم در آن سالها وهابیت گُل می کند؛ و این هم سابقه دارد.
و عجیب است؛
که در اولین نامه اش شیخ جعفر ، مؤدبانه پاسخ میدهد ؛ دانه دانه ادله را بیان می کند؛ جواب می دهد؛ و از کتب خودشان جواب می دهد.
اگر این آقایان در جواب سه حدیث سنی نقل می کنند او 20 فقره حدیث سنی نقل می کند؛
که به عنوان نمونه بخوانم:
💠 "وقدر رُوی عن النبی (ص) اَنّه ذبح بیده و قال اللهم هذا عنی و عن من لم یوح من امتی، رواه احمد، ابو داود و ترمذی"
(منهج الرشادص57، مرکز الغدیر للدراسات الاسلامیة)
پشت سر هم احادیث ذکر می کند؛ که معنایش احاطۀ او به حدیث سنی است. حدیث را هم با راوی سنی آن نقل میکند.
⬇️⬇️ خلاصه آنکه:
نتیجتاً باید گفت نه وهابیت بتخانهای است که به زمان خاتم انبیاء (صلی الله علیه و آله) برسد؛
و نه اینکه شیعه تازه چشمش به وهابیت افتاده که بنابراین ما مرعوب آن باشیم!
یک چیزی بوده که یک ریشه ای در مذهب حنبلی داشته؛
منتها این ریشه ای بوده که یک چیزهایی بر پایه آن ساخته شده، و یک جَو خاصی آن را تقویت کرده است.
سازنده اولیه آن #ابن_تیمیه ، یعنی تقی الدین از سلسلهء بنی تیمیه، احمد بن عبدالحلیم بن عبدالسلام بن تیمیه،
حَرّانی حنبلی است؛
اما این دعوت فقط در سطح چند نفر بود و بعد از آن مُرد.
بعدها #محمد_بن_عبدالوهاب این دعوت را ساخت؛
حتی حنابلۀ معاصر از اهل نجد، در عصر محمد بن عبدالوهاب، دارای موضع مخالف نسبت به وی بوده اند؛ که اولینشان برادرش بود؛
و سه نفر بعدی که در پست قبل این عنوان به آن اشاره کردیم، این موقف (موضع) آنهاست.
بعد از آن علماء شیعه رد نوشته اند؛ که در رأس آنها شیخ الفقهاء مرحوم شیخ جعفر کبیر، استاد صاحب جواهر است که کتابی در عصر خود نوشته است.
➖➖➖➖➖
🔰کانال برهان و طرح مباحث ناب
@borrhan
رحمت و رضوان خدا بر علمای ما
🕓🕔🕕... در روز 8 شوال سال 1346 قمری وهابی مسلکها مدینه را فتح کردند.
یک مرتبه #یزید آن را فتح کرده بود؛ و دو مرتبه اینها فتح کردند؛
و همان جنایت را انجام دادند. سه روز طائف را اِباحۀ عام کردند!!!
هر زنی را که توانستند هر کاری که خواستند با او کردند؛ و همان کاری که یزید با مدینه کرد اینها با طائف کردند. آن روز روز هدم قبور است.
این ها می خواستند قبور ائمه (علیهمالسلام) را خراب بکنند از
"ابن بُلَیهد" که قاضی نجد بود فتوی گرفتند؛ استفتاء کردند که آیا می شود قبور ائمه را خراب کرد؛ و ایشان فتوی داد؛ و به نام فتوای ابن بلیهدی معروف است.
آیة الله بلاغی بر وهابیت و این فتوا ردیه نوشته است؛
ایشان از اعیان شاگردان میرزای شیرازی است، که ردیه نوشته است؛ و دیگران هم هستند، که در این مجموعه آخرینشان مرحوم حاج حسن آقا میر قزوینی کربلائی است. "البراهین الجلیة فی رد شبهة الوهابیّة".
این تاریخچه بیان شد تا یک مقداری در بحث، سوابق ذهنی به قضایا را داشته باشیم.
______________
نتیجتاً تا اینجای مباحث #از_برهان_بپرس ، مبحث #شفاعت و آشنایی با وهابیت،
به اینجا رسیدیم
که این مسلک وهابیت یک #ریشه دارد که آن حنبلیت است.
یک پایهریز اولیه دارد که
#ابن_تیمیه است؛
یک آبیار و به #ثمررسان و از ثمر استفاده کن دارد؛
که #محمد_بن_عبدالوهاب است.
قرن 3 ابن حنبل ، یعنی سال 241،
قرن 8 #ابن_تیمیه، در سال 728،
و نهایتاً اواخر
قرن 11 و اوائل قرن 12 یعنی سال 1206 #محمد_بن_عبدالوهاب.
آن دوران سالهای استقرار حکومت انگلیس و خلف الصدق شرکت تجارت شرقی در هند است. کسی که تاریخ استعمار را بداند، می داند در سالهای سرنوشت ساز،
هلندی ها در قرن 11 هجری، اواخر قرن 17 میلادی، یک شرکتی بنام شرکت هند شرقی ساختند. آمدند به عنوان تجارت.
کم کم انگلیسی ها دیدند جای خوبی است؛
و آمدند آنها را بیرون کردند و خودشان جای آنها ماندند و از این مزرعه استفاده کردند؛
یعنی این که از گاو و گوشت و استخوان آن باید استفاده کرد! و در این مزرعه نردۀ آهنی کشیدند؛
که یکی از نرده ها ایران بود، یکی از نرده ها زمینهایی بود در دریای عمان به خلیج فارس که از آن سو یعنی به حجاز، کرانه دارد. در آن جا باید کسانی باشند که حافظ منافع باشند.
و لذا می بینیم در آن سالها وهابیت گُل می کند؛ و این هم سابقه دارد.
و عجیب است؛
که در اولین نامه اش شیخ جعفر ، مؤدبانه پاسخ میدهد ؛ دانه دانه ادله را بیان می کند؛ جواب می دهد؛ و از کتب خودشان جواب می دهد.
اگر این آقایان در جواب سه حدیث سنی نقل می کنند او 20 فقره حدیث سنی نقل می کند؛
که به عنوان نمونه بخوانم:
💠 "وقدر رُوی عن النبی (ص) اَنّه ذبح بیده و قال اللهم هذا عنی و عن من لم یوح من امتی، رواه احمد، ابو داود و ترمذی"
(منهج الرشادص57، مرکز الغدیر للدراسات الاسلامیة)
پشت سر هم احادیث ذکر می کند؛ که معنایش احاطۀ او به حدیث سنی است. حدیث را هم با راوی سنی آن نقل میکند.
⬇️⬇️ خلاصه آنکه:
نتیجتاً باید گفت نه وهابیت بتخانهای است که به زمان خاتم انبیاء (صلی الله علیه و آله) برسد؛
و نه اینکه شیعه تازه چشمش به وهابیت افتاده که بنابراین ما مرعوب آن باشیم!
یک چیزی بوده که یک ریشه ای در مذهب حنبلی داشته؛
منتها این ریشه ای بوده که یک چیزهایی بر پایه آن ساخته شده، و یک جَو خاصی آن را تقویت کرده است.
سازنده اولیه آن #ابن_تیمیه ، یعنی تقی الدین از سلسلهء بنی تیمیه، احمد بن عبدالحلیم بن عبدالسلام بن تیمیه،
حَرّانی حنبلی است؛
اما این دعوت فقط در سطح چند نفر بود و بعد از آن مُرد.
بعدها #محمد_بن_عبدالوهاب این دعوت را ساخت؛
حتی حنابلۀ معاصر از اهل نجد، در عصر محمد بن عبدالوهاب، دارای موضع مخالف نسبت به وی بوده اند؛ که اولینشان برادرش بود؛
و سه نفر بعدی که در پست قبل این عنوان به آن اشاره کردیم، این موقف (موضع) آنهاست.
بعد از آن علماء شیعه رد نوشته اند؛ که در رأس آنها شیخ الفقهاء مرحوم شیخ جعفر کبیر، استاد صاحب جواهر است که کتابی در عصر خود نوشته است.
➖➖➖➖➖
🔰کانال برهان و طرح مباحث ناب
@borrhan
Forwarded from اتچ بات
#اجتهاد_و_تقلید [16]
🔻دو کلمه حرف حساب و صریح و ساده با جماعت نواخباری و مخالفین تقلید!
┄┅━🔹𖣐﴾﷽﴿𖣐🔹━┅┄
عموم کسانی که مخالفت با تقلید میکنند با الفاظ بازی میکنند و درک درستی از معنای اجتهاد ندارند!
هیچ یک از علمای شیعه اجتهاد را به معنای تلاش #آزاد و #بی_ضابطۀ فقیه برای رسیدن به فتوا و تکلیف آن بر مقلد نمیداند!
🔻اجتهاد یعنی تلاش برای درک کلام معصوم علیه السلام. #اختلاف فقها در #برداشت های متفاوت از #حدیث است. هیچ فقیهی به تفسیر دلخواه و مورد پسند خود از قرآن کریم استناد نمی کند.
در فقه ، وظیفۀ شرعی مقلد را از کلام معصوم علیه السلام استنباط میکنند. گاهی ممکن است روایت صریحی در مورد یک مسأله یافت نشود. در آن صورت، با استفاده از قوانین منطق، حکم را استنباط میکنند. این کار بسیار مشکل و خطرناک اجتهاد است.
آنچه را که از فقهای نامدار در تعریف اجتهاد، نقل کرده اید به همین معناست.
ما در بارۀ رانندگی با خودرو، بیمه، خدمات شهری و . . . حدیث نداریم. فقیه مسائل این حوزه ها را با درک روح احادیث، استنباط میکند. فتوای او باید در راستای اصول مذهب و ضوابط مندرج در احادیث اهل بیت علیهمالسلام باشد.
برای مقلد هم تخییر در انتخاب مرجع است. یعنی خود مقلد تشخیص می دهد که چه کسی از فقها «حافظاً لدینه . . . » است.
(ر.ک: تصویر الحاقی)
🔻وجوب تقلید عقلی است. یعنی کسی که قدرت استنباط حکم را ندارد؛ به زبان عربی هم مسلط نیست #چارهای جز تقلید ندارد.
در مکتب ما فقها همان راویان سخن معصوم علیه السلام هستند. بنا بر این مراجعه به فقیه برای دانستن نظر معصوم علیه السلام است؛ نه برای دانستن رأی فقیه!
اکنون که زمان غیبت است؛ و به امام معصوم علیه السلام دسترسی وجود ندارد، شخص عامی به ناچار باید به رأی فقیه عمل کند.
واقعیت اینست که رأی فقیه هرکس که باشد، در مقایسه با رأی معصوم علیهالسلام به اندازۀ پر کاهی وزن ندارد؛ و به پشیزی نمیارزد. ارزش و اعتبار سخن فقیه تنها، به خاطر استناد به فرمایش معصوم علیه السلام است.
استنباط حکم بدون اتکا به سخن معصوم ع همان روش #ابوحنیفه ها و مصداق تفسیر آیات قرآن کریم به رأی است.
👈 ولی این بدان معنا نیست که من عامی برای هر حکمی به فقیه بگویم ادله ارائه کنید!
این امر به حکم عقل باطل است.....
همانگونه که من در مقام بیمار برای هر دارویی که پزشک تجویز میکند به پزشک متخصصی که پس از تحقیق انتخاب کردهام ، نمیگویم مراحلی را که طی کردی تا بفهمی من باید این دارو را بخورم شرح بده!!
اگر در صدد فقیه شدن هستید بنشینید و سالها تلمذ کنید و ادله را دریابید ؛ چه چیزی از این بهتر!
ولی اگر از عوام هستید به حکم عقل نمیتوانید از فقیه برای هر حکمی بخواهید مراحلی را که سالیان سال طی کرده تا به این مرحله و به این حکم رسیده برای شما شرح دهد!
هیچ کسی نمیتواند منکر اصل عقلیِ رجوع جاهل به عالم باشد و خود این امر بدیهی یعنی تقلید را پذیرفتن!
⚠️ همگی باید به هوش باشیم که :
نو اخباریان اخیرا تبلیغات گسترده ای علیه فقهای شیعه انجام می دهند و به هر نحوی در صدد جدا کردن مردم از فقهای شیعه هستند، می خواهند مردم را از تقلید و نظرات تخصصی فقها دور کنند و نسبت به فهم حدیث و حل تعارض #خودکفا نمایند!!
طبق روایات متواتر، وظیفه ی اولیه اعمال مرجحات است (موافقت کتاب، مخالفت عامه، شهرت) ؛ بازگشت اجماع هم به سنت است
عقل هم غالبا نقش آلی دارد که حجت درونی است , تحصیل ظن هم در مواردی است که حصول یقین ممکن نیست از باب خیر الطرق ... متاسفانه شمای مستشکل در فهم اولیات راجل هستید!
درک این مسائل تنها از عهده ی فقیهی بر میآید که در این راه استخوان ترکانده! نه عوام شیعه!
(معتقدیم اگر این اکابر علما نبودند که مکتب را این جوجه اخباریهای بی عقل به باد فنا داده بودند و به تعداد مکلفین ، مجتهد و صاحب نظر داشتیم! خطر این جماعت نواخباری از فلسفه و عرفان بیشتر است! به اسم دین #ریشه_دین را میزنند!)
«1⃣»
🔻دو کلمه حرف حساب و صریح و ساده با جماعت نواخباری و مخالفین تقلید!
┄┅━🔹𖣐﴾﷽﴿𖣐🔹━┅┄
عموم کسانی که مخالفت با تقلید میکنند با الفاظ بازی میکنند و درک درستی از معنای اجتهاد ندارند!
هیچ یک از علمای شیعه اجتهاد را به معنای تلاش #آزاد و #بی_ضابطۀ فقیه برای رسیدن به فتوا و تکلیف آن بر مقلد نمیداند!
🔻اجتهاد یعنی تلاش برای درک کلام معصوم علیه السلام. #اختلاف فقها در #برداشت های متفاوت از #حدیث است. هیچ فقیهی به تفسیر دلخواه و مورد پسند خود از قرآن کریم استناد نمی کند.
در فقه ، وظیفۀ شرعی مقلد را از کلام معصوم علیه السلام استنباط میکنند. گاهی ممکن است روایت صریحی در مورد یک مسأله یافت نشود. در آن صورت، با استفاده از قوانین منطق، حکم را استنباط میکنند. این کار بسیار مشکل و خطرناک اجتهاد است.
آنچه را که از فقهای نامدار در تعریف اجتهاد، نقل کرده اید به همین معناست.
ما در بارۀ رانندگی با خودرو، بیمه، خدمات شهری و . . . حدیث نداریم. فقیه مسائل این حوزه ها را با درک روح احادیث، استنباط میکند. فتوای او باید در راستای اصول مذهب و ضوابط مندرج در احادیث اهل بیت علیهمالسلام باشد.
برای مقلد هم تخییر در انتخاب مرجع است. یعنی خود مقلد تشخیص می دهد که چه کسی از فقها «حافظاً لدینه . . . » است.
(ر.ک: تصویر الحاقی)
🔻وجوب تقلید عقلی است. یعنی کسی که قدرت استنباط حکم را ندارد؛ به زبان عربی هم مسلط نیست #چارهای جز تقلید ندارد.
در مکتب ما فقها همان راویان سخن معصوم علیه السلام هستند. بنا بر این مراجعه به فقیه برای دانستن نظر معصوم علیه السلام است؛ نه برای دانستن رأی فقیه!
اکنون که زمان غیبت است؛ و به امام معصوم علیه السلام دسترسی وجود ندارد، شخص عامی به ناچار باید به رأی فقیه عمل کند.
واقعیت اینست که رأی فقیه هرکس که باشد، در مقایسه با رأی معصوم علیهالسلام به اندازۀ پر کاهی وزن ندارد؛ و به پشیزی نمیارزد. ارزش و اعتبار سخن فقیه تنها، به خاطر استناد به فرمایش معصوم علیه السلام است.
استنباط حکم بدون اتکا به سخن معصوم ع همان روش #ابوحنیفه ها و مصداق تفسیر آیات قرآن کریم به رأی است.
👈 ولی این بدان معنا نیست که من عامی برای هر حکمی به فقیه بگویم ادله ارائه کنید!
این امر به حکم عقل باطل است.....
همانگونه که من در مقام بیمار برای هر دارویی که پزشک تجویز میکند به پزشک متخصصی که پس از تحقیق انتخاب کردهام ، نمیگویم مراحلی را که طی کردی تا بفهمی من باید این دارو را بخورم شرح بده!!
اگر در صدد فقیه شدن هستید بنشینید و سالها تلمذ کنید و ادله را دریابید ؛ چه چیزی از این بهتر!
ولی اگر از عوام هستید به حکم عقل نمیتوانید از فقیه برای هر حکمی بخواهید مراحلی را که سالیان سال طی کرده تا به این مرحله و به این حکم رسیده برای شما شرح دهد!
هیچ کسی نمیتواند منکر اصل عقلیِ رجوع جاهل به عالم باشد و خود این امر بدیهی یعنی تقلید را پذیرفتن!
⚠️ همگی باید به هوش باشیم که :
نو اخباریان اخیرا تبلیغات گسترده ای علیه فقهای شیعه انجام می دهند و به هر نحوی در صدد جدا کردن مردم از فقهای شیعه هستند، می خواهند مردم را از تقلید و نظرات تخصصی فقها دور کنند و نسبت به فهم حدیث و حل تعارض #خودکفا نمایند!!
طبق روایات متواتر، وظیفه ی اولیه اعمال مرجحات است (موافقت کتاب، مخالفت عامه، شهرت) ؛ بازگشت اجماع هم به سنت است
عقل هم غالبا نقش آلی دارد که حجت درونی است , تحصیل ظن هم در مواردی است که حصول یقین ممکن نیست از باب خیر الطرق ... متاسفانه شمای مستشکل در فهم اولیات راجل هستید!
درک این مسائل تنها از عهده ی فقیهی بر میآید که در این راه استخوان ترکانده! نه عوام شیعه!
(معتقدیم اگر این اکابر علما نبودند که مکتب را این جوجه اخباریهای بی عقل به باد فنا داده بودند و به تعداد مکلفین ، مجتهد و صاحب نظر داشتیم! خطر این جماعت نواخباری از فلسفه و عرفان بیشتر است! به اسم دین #ریشه_دین را میزنند!)
«1⃣»
Telegram
attach 📎