به عنوان مثال در نظر بگیرید:
که در مورد خلیفه اوّل شاید عامه مردم نسبت به او پذیرش داشتند.
و علت آن این است که عامه مردم هر چه خوششان میآمد خلیفه اوّل آن را انجام می داد؛
و چیزی که عامه مردم نمیخواستند خلیفه اول انجام نمیداد.
این چنین کسی امام به معنای نمونۀ خدایی نیست.
چرا؟
اگر امامی صبر بر اموری کند که در نتیجه تأمین خواهشهای مردم بشود، چنین امامی ساخت مردم است.
امامی که خدا قرار می دهد ، به حساب خدا کار میکند.
به طوری که شما ببینید میزان امام الهی، آنست که چنانچه احکام الهی با خواهشهای مردم تضاد پیدا کند احکام الهی بر خواهشهای مردم مقدم باشد،
نه بالعکس .
👈👈 از خود آیات نورانی قرآن این نکته ها آمده است که امام الهی میزانش مشخص شده است.
""امام الهی آن نیست که مردم از او راضی باشند امام الهی آنست که خدا از او راضی باشد. و #صبر در امر و نهی الهی داشته باشد.""
چرا که قرآن مجید می فرماید همیشه بین رضایت تو ای انسان و آنچه واجب بر تو است
یک #تضاد فراوان وجود دارد.
یعنی در غالب موارد آنچه باید بکنی با آنچه میخواهی بکنی ناسازگار است.
میخواهی یک جور است؛ آنچه باید بکنی گونهء دیگری است.
امام الهی آنست که خداوند تعالی بداند و بگوید او آنچه را من میخواهم و واجب می دانم انجام می دهد، نه آنچه تو ای انسان می پسندی.
✅ دقت بفرمایید که معنای خلافة اللهی این نیست که مردم نباید به خواهشهایشان برسند.
بلکه افراد به نیازشان میرسند؛
اما افراد لزوماً به خواهشهایشان نمیرسند.
بین #نیاز و #خواهش ها تفاوت است.
امروزه شما در میان ده نفر نیازها را میتوانید متعادل قرار بدهید؛
اما خواهشها را نمی توانید!
مگر این که از خواهشها بگذرید و تنها نیازها را میزان قرار دهید.
برای مثال، اداره صحیح یک خانه به این است که نیازها متعادل بشود؛
نه اینکه خواسته ها تامین بشود.
و الا اگر در یک خانهء پنج نفری هر کدام یک دستور برای غذای خودش بدهد که قابل اجرا نمی باشد.
👈 میزان #تعادل در تامین نیازهاست نه تامین خواسته ها و این کاری است که خلیفه الهی میکند.
و این کاری است که امام و خلیفه الهی انجام میدهد.
〰〰〰〰〰〰〰〰
جمع بندی : پس خداوند میفرماید که از میان بنیاسرائیل امامانی را برگزیدیم تا به امر ما مردم را راهنمائی کنند.
✅ امامانی که به #تشخیصالهی شکیبا هستند در آنچه بر ایشان وارد میشود:
💠 و في تفسير عليّ بن إبراهيم ، و قوله: وَ جَعَلْنا مِنْهُمْ أَئِمَّةً يَهْدُونَ بِأَمْرِنا لَمَّا صَبَرُوا قال: كان في علم اللَّه أنّهم يصبرون على ما يصيبهم. فجعلهم أئمّة.
✅ و امامانی که #خواست خدا را بر خواست مردم #مقدم میدارند:
💠 حدثنا حميد بن زياد قال: حدّثنا محمّد بن الحسين، عن محمّد بن يحيى، عن طلحة بن زيد، عن جعفر بن محمّد، عن أبيه [، عن آبائه] - عليهم السّلام- قال: الائمّة في كتاب اللَّه إمامان: إمام عدل، و إمام جور، قال اللَّه- تعالى-: وَ جَعَلْنا مِنْهُمْ أَئِمَّةً يَهْدُونَ بِأَمْرِنا لا بأمر النّاس. يقدّمون أمر اللَّه قبل أمرهم و حكم اللَّه قبل حكمهم.
➖➖➖➖➖➖
©کانال برهان و طرح مباحث ناب #معرفت_امام
@borrhan
که در مورد خلیفه اوّل شاید عامه مردم نسبت به او پذیرش داشتند.
و علت آن این است که عامه مردم هر چه خوششان میآمد خلیفه اوّل آن را انجام می داد؛
و چیزی که عامه مردم نمیخواستند خلیفه اول انجام نمیداد.
این چنین کسی امام به معنای نمونۀ خدایی نیست.
چرا؟
اگر امامی صبر بر اموری کند که در نتیجه تأمین خواهشهای مردم بشود، چنین امامی ساخت مردم است.
امامی که خدا قرار می دهد ، به حساب خدا کار میکند.
به طوری که شما ببینید میزان امام الهی، آنست که چنانچه احکام الهی با خواهشهای مردم تضاد پیدا کند احکام الهی بر خواهشهای مردم مقدم باشد،
نه بالعکس .
👈👈 از خود آیات نورانی قرآن این نکته ها آمده است که امام الهی میزانش مشخص شده است.
""امام الهی آن نیست که مردم از او راضی باشند امام الهی آنست که خدا از او راضی باشد. و #صبر در امر و نهی الهی داشته باشد.""
چرا که قرآن مجید می فرماید همیشه بین رضایت تو ای انسان و آنچه واجب بر تو است
یک #تضاد فراوان وجود دارد.
یعنی در غالب موارد آنچه باید بکنی با آنچه میخواهی بکنی ناسازگار است.
میخواهی یک جور است؛ آنچه باید بکنی گونهء دیگری است.
امام الهی آنست که خداوند تعالی بداند و بگوید او آنچه را من میخواهم و واجب می دانم انجام می دهد، نه آنچه تو ای انسان می پسندی.
✅ دقت بفرمایید که معنای خلافة اللهی این نیست که مردم نباید به خواهشهایشان برسند.
بلکه افراد به نیازشان میرسند؛
اما افراد لزوماً به خواهشهایشان نمیرسند.
بین #نیاز و #خواهش ها تفاوت است.
امروزه شما در میان ده نفر نیازها را میتوانید متعادل قرار بدهید؛
اما خواهشها را نمی توانید!
مگر این که از خواهشها بگذرید و تنها نیازها را میزان قرار دهید.
برای مثال، اداره صحیح یک خانه به این است که نیازها متعادل بشود؛
نه اینکه خواسته ها تامین بشود.
و الا اگر در یک خانهء پنج نفری هر کدام یک دستور برای غذای خودش بدهد که قابل اجرا نمی باشد.
👈 میزان #تعادل در تامین نیازهاست نه تامین خواسته ها و این کاری است که خلیفه الهی میکند.
و این کاری است که امام و خلیفه الهی انجام میدهد.
〰〰〰〰〰〰〰〰
جمع بندی : پس خداوند میفرماید که از میان بنیاسرائیل امامانی را برگزیدیم تا به امر ما مردم را راهنمائی کنند.
✅ امامانی که به #تشخیصالهی شکیبا هستند در آنچه بر ایشان وارد میشود:
💠 و في تفسير عليّ بن إبراهيم ، و قوله: وَ جَعَلْنا مِنْهُمْ أَئِمَّةً يَهْدُونَ بِأَمْرِنا لَمَّا صَبَرُوا قال: كان في علم اللَّه أنّهم يصبرون على ما يصيبهم. فجعلهم أئمّة.
✅ و امامانی که #خواست خدا را بر خواست مردم #مقدم میدارند:
💠 حدثنا حميد بن زياد قال: حدّثنا محمّد بن الحسين، عن محمّد بن يحيى، عن طلحة بن زيد، عن جعفر بن محمّد، عن أبيه [، عن آبائه] - عليهم السّلام- قال: الائمّة في كتاب اللَّه إمامان: إمام عدل، و إمام جور، قال اللَّه- تعالى-: وَ جَعَلْنا مِنْهُمْ أَئِمَّةً يَهْدُونَ بِأَمْرِنا لا بأمر النّاس. يقدّمون أمر اللَّه قبل أمرهم و حكم اللَّه قبل حكمهم.
➖➖➖➖➖➖
©کانال برهان و طرح مباحث ناب #معرفت_امام
@borrhan
برای ورود به بحث، و یافتن #ریشه_تاریخی عقاید وهابیت،
به روایتی از کتاب مسند احمد بن حنبل میپردازیم
در ابتدا شرح کوتاهی بر کتاب #مسند_احمد_بن_حنبل میدهیم:::
کتابهای حدیث پیش دیگران دو گونه است:
1- یک قسم از آنها را بر اساس موضوعات ترتیب داده اند؛ در نتیجه حدیث باید ترتیب داشته باشد.
2- یک قسم از آن ها بر اساس اشخاص ترتیب داده شده است.
♦️آنهایی که بر مبنای #موضوعات مرتب شده است شبیه کتابهای حدیثی ما است؛
مانند ثقة الاسلام کلینی اعلی الله مقامه الشریف که یک مجموعه کامل کتاب حدیث بنام #کافی دارد که روی موضوعات است.
👈 اول از احادیث مربوط به #اعتقادیات آغاز می کند چون مهمتر از سایر مباحث است. جزء اعتقادیات ایمان و کفر را بر می شمارد و
👈 سپس تمامی #قضایای_اخلاقی را هم #مقدم بر احادیث #احکام مطرح میکند.
این یک نوع ترتیب احادیث است که طبق موضوعات است.
♦️یک نوع دیگر ترتیب حدیث است که بر طبق #اشخاص است.
در این روش اشخاص حدیث سُنی باید چنان مرتب شوند که حدیث منتهی به خاتم انبیاء (صلی الله علیه و آله) بشود.
لامحاله این منتهی شدن به کسی است که او این سخن را از پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) شنیده است و نقل میکند.
به این نحوۀ ترتیب #مسند اشخاص میگویند.
بنا بر این ترتیب حدیث طبق مسند اشخاص است.
فرض کنید مسند احمد بن حنبل که میگویند 36 هزار حدیث دارد.
البته بماند که مکررش چه مقدار است .
حدیث از ابوبکر شروع می شود که اولین خلیفه است و افضل صحابه، به زعم مذهب سازان!!
و بعد از او احادیثِ عمر و احادیث عثمان است بعد از آن احادیث مولی امیرالمؤمنین (علیه السلام) و بعد از آن احادیث اهل بیت (علیهم السلام) است از عباس و ابن عباس شروع می شود،
بعداً احادیث اهل مدینه از قبیل #ابوهریره و بعد شامیین و کوفیین و بصریین،
تا می رسد به آخرش که نساء است....
《2》
به روایتی از کتاب مسند احمد بن حنبل میپردازیم
در ابتدا شرح کوتاهی بر کتاب #مسند_احمد_بن_حنبل میدهیم:::
کتابهای حدیث پیش دیگران دو گونه است:
1- یک قسم از آنها را بر اساس موضوعات ترتیب داده اند؛ در نتیجه حدیث باید ترتیب داشته باشد.
2- یک قسم از آن ها بر اساس اشخاص ترتیب داده شده است.
♦️آنهایی که بر مبنای #موضوعات مرتب شده است شبیه کتابهای حدیثی ما است؛
مانند ثقة الاسلام کلینی اعلی الله مقامه الشریف که یک مجموعه کامل کتاب حدیث بنام #کافی دارد که روی موضوعات است.
👈 اول از احادیث مربوط به #اعتقادیات آغاز می کند چون مهمتر از سایر مباحث است. جزء اعتقادیات ایمان و کفر را بر می شمارد و
👈 سپس تمامی #قضایای_اخلاقی را هم #مقدم بر احادیث #احکام مطرح میکند.
این یک نوع ترتیب احادیث است که طبق موضوعات است.
♦️یک نوع دیگر ترتیب حدیث است که بر طبق #اشخاص است.
در این روش اشخاص حدیث سُنی باید چنان مرتب شوند که حدیث منتهی به خاتم انبیاء (صلی الله علیه و آله) بشود.
لامحاله این منتهی شدن به کسی است که او این سخن را از پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) شنیده است و نقل میکند.
به این نحوۀ ترتیب #مسند اشخاص میگویند.
بنا بر این ترتیب حدیث طبق مسند اشخاص است.
فرض کنید مسند احمد بن حنبل که میگویند 36 هزار حدیث دارد.
البته بماند که مکررش چه مقدار است .
حدیث از ابوبکر شروع می شود که اولین خلیفه است و افضل صحابه، به زعم مذهب سازان!!
و بعد از او احادیثِ عمر و احادیث عثمان است بعد از آن احادیث مولی امیرالمؤمنین (علیه السلام) و بعد از آن احادیث اهل بیت (علیهم السلام) است از عباس و ابن عباس شروع می شود،
بعداً احادیث اهل مدینه از قبیل #ابوهریره و بعد شامیین و کوفیین و بصریین،
تا می رسد به آخرش که نساء است....
《2》
#افضلیت
⁉️⁉️ آیا خلیفهء اول ، خائن به خدا و رسول و مسلمانان است؟؟
✅ پست ویژه :
به بهانه ایراد اولین خطبه نماز جمعه ابوبکر
➖▪️〰〰〰〰♦️♦️
✍..همواره یکی از مسائلی که در میان امت اسلامی مطرح بوده است و شیعیان بارها و بارها از اهل سنت تحدی کرده اند که یک دلیل برای ثبوت این مطلب بیاورند ،
مسئلهء برتری ابوبکر بن ابی قحافه بر سایر مسلمانان است.
زیرا اگر ابوبکر افضل امت اسلام نباشد و با این حال به خلافت رسیده باشد ،
این سوال پیش می آید که چرا اصولا باید مثل او خلیفه باشد در حالیکه افضل نیست⁉️
____
🗣 علامه ابوبکر باقلانی،
متکلم زبردست و قدیمی اهل سنت که کتاب معتبر تمهید الاوائل را در علم کلام اهل سنت نوشته است ،
روایتی را در کتاب خودش نقل کرده است که ادعای تواتر مضمون این روایت را نموده :
📜 وقوله (مَن تَقَدَّمَ عَلى قومٍ مِنَ المُسلِمینَ یرى أن فیهم مَن هو أفضل مِنه فقد خانَ الله و رسوله والمُسلِمین) فی أمثال هذه الأخبار مما قد تواترت على المعنى وإن اختلفت ألفاظها.
منبع : تمهید الأوائل وتلخیص الدلائل۴۷۴/۱ مؤلف: محمد بن الطیب الباقلانی الوفاه: ۴۰۳هـ، دار النشر: مؤسسه الکتب الثقافیه لبنان ۱۴۰۷هـ ۱۹۸۷م، الطبعه: الأولى، تحقیق: عماد الدین أحمد حیدر
ترجمه :
و قول رسول خدا صلی الله علیه و آله که فرمود: هرکس که بر گروهی از مسلمین #خودش را #مقدم بدارد و ببیند که در میان آنان، #بالاتر از او وجود دارد ، پس👈به خداوند و رسول او و مسلمانان #خیانت کرده است.👉و امثال این روایت که به این معنا با وجود اختلاف کلماتش، به صورت متواتر آمده است.
🔵 از طرف دیگر #اولین #خطابههای ابوبکر بعد از نشستن بر مسند خلافت،به سند معتبر در کتب اهل تسنن نقل شده است به این صورت :
📜 حَدَّثَنَا أَبُو دَاوُدَ قَالَ: نا إِسْمَاعِیلُ بْنُ إِبْرَاهِیمَ الْهُذَلِیُّ أَبُومَعْمَرٍ، نا عَلِیُّ بْنُ هَاشِمٍ، عَنْ إِسْمَاعِیلَ، عَنْ قَیْسٍ، قَالَ: خَطَبَنَا أَبُو بَکْرٍ قَالَ: وُلِّیتُ أَمَرَکُمْ وَلَسْتُ بِخَیْرِکُمْ، فَإِنْ أَنَا أَحْسَنْتُ فَأَعِینُونِی وَإِنْ أَنَا أَسَأْتُ فَسَدِّدُونِی، فَإِنَّ لِی شَیْطَانًا یَعْتَرِینِی…(اسناده جید)
منبع : الزهد،ص:۵۶،المؤلف: أبو داود سلیمان بن الأشعث السجستانی، تحقیق:أبو تمیم یاسر بن ابراهیم بن محمد،أبو بلال غنیم بن عباس بن غنیم وقدم له وراجعه:فضیله الشیخ محمد عمرو بن عبد اللطیف،الناشر:دار المشکاه للنشر والتوزیع،حلوان.
ترجمه : قیس میگوید : #ابوبکر برای ما #خطبه خواند و گفت: بر شما امیر شدم و #بهترین شما #نیستم . پس اگر من کار نیکی انجام دادم، مرا کمک کنید و اگر خطایی کردم، مرا باز دارید. همانا شیطانی برای من است که مرا فریب میدهد .
(محقق وهابی کتاب می گوید: سند روایت، جید (بسیار عالی) است👌)
==========
📣📣 حال از مخالفین شیعه ۱ سوال داریم :
آیا ابوبکر با اعتراف به این مسئله که بهترین مردم نیست ، در حق خدا و رسول و مومنین خیانت کرده است یا خیر؟؟؟؟
🅾 نکته :
فراموش نکنیم که امیرالمومنین علیه السلام در روایت #صحیح_مسلم ، به اعتراف عمر بن خطاب،
ابوبکر را #خائن میدانستند!!!
فقال أبوبَکْرٍ:قال رسول اللَّهِ صلى الله علیه وسلم:ما نُورَثُ ما ترکنا صَدَقَهٌ:فَرَأَیْتُمَاهُ کَاذِبًا آثِمًا غَادِرًا خَائِنًا
منبع : صحیح مسلم۱۳۷۸/۳ المؤلف: مسلم بن الحجاج أبو الحسین القشیری النیسابوری الوفاه: ۲۶۱، دار النشر: دار إحیاء التراث العربی بیروت، تحقیق: محمد فؤاد عبد الباقی.
https://t.me/borrhan/31080
🅾 و باز فراموش نکنیم که طبق روایت #صحیح_بخاری، یکی از صفات #منافقین، خیانت کار بودنشان است!!
حدَّثَنَا قَبِیصَهُ بْنُ عُقْبَهَ، قَالَ: حَدَّثَنَا سُفْیَانُ، عَنِ الأَعْمَشِ، عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ مُرَّهَ، عَنْ مَسْرُوقٍ، عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ عَمْرٍو أَنَّ النَّبِیَّ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ قَالَ: ” أَرْبَعٌ مَنْ کُنَّ فِیهِ کَانَ مُنَافِقًا خَالِصًا، وَمَنْ کَانَتْ فِیهِ خَصْلَهٌ مِنْهُنَّ کَانَتْ فِیهِ خَصْلَهٌ مِنَ النِّفَاقِ حَتَّى یَدَعَهَا: إِذَا اؤْتُمِنَ خَانَ، وَإِذَا حَدَّثَ کَذَبَ، وَإِذَا عَاهَدَ غَدَرَ، وَإِذَا خَاصَمَ فَجَرَ ”
📚صحیح البخاری۲۱/۱ المؤلف: محمد بن إسماعیل أبو عبدالله البخاری الجعفی الوفاه: ۲۵۶، دار النشر: دار ابن کثیر, الیمامه بیروت۱۴۰۷–۱۹۸۷، الطبعه:الثالثه،تحقیق: د.مصطفى دیب البغا
پیامبر صلی الله علیه و آله فرمودند: کسی که دارای این چهار خصلت است منافق خالص است و اگر یکی از این خصلتها را دارا باشد، خصلتی از نفاق در او وجود دارد تا آنکه آن را ترک نماید: اگر امین شمرده شود خیانت نماید، وچون صحبت کند دروغ گوید و چون پیمان بندد آن را بشکند و چون درگیری نماید، دشنام دهد.
📚ترجمه صحیح بخاری۲۷/۱ عبدالعلی نور احراری.
https://t.me/borrhan/31085
〰〰〰〰〰〰〰
➕سرچ عبارت #افضلیت پیشنهاد میشود
@borrhan
⁉️⁉️ آیا خلیفهء اول ، خائن به خدا و رسول و مسلمانان است؟؟
✅ پست ویژه :
به بهانه ایراد اولین خطبه نماز جمعه ابوبکر
➖▪️〰〰〰〰♦️♦️
✍..همواره یکی از مسائلی که در میان امت اسلامی مطرح بوده است و شیعیان بارها و بارها از اهل سنت تحدی کرده اند که یک دلیل برای ثبوت این مطلب بیاورند ،
مسئلهء برتری ابوبکر بن ابی قحافه بر سایر مسلمانان است.
زیرا اگر ابوبکر افضل امت اسلام نباشد و با این حال به خلافت رسیده باشد ،
این سوال پیش می آید که چرا اصولا باید مثل او خلیفه باشد در حالیکه افضل نیست⁉️
____
🗣 علامه ابوبکر باقلانی،
متکلم زبردست و قدیمی اهل سنت که کتاب معتبر تمهید الاوائل را در علم کلام اهل سنت نوشته است ،
روایتی را در کتاب خودش نقل کرده است که ادعای تواتر مضمون این روایت را نموده :
📜 وقوله (مَن تَقَدَّمَ عَلى قومٍ مِنَ المُسلِمینَ یرى أن فیهم مَن هو أفضل مِنه فقد خانَ الله و رسوله والمُسلِمین) فی أمثال هذه الأخبار مما قد تواترت على المعنى وإن اختلفت ألفاظها.
منبع : تمهید الأوائل وتلخیص الدلائل۴۷۴/۱ مؤلف: محمد بن الطیب الباقلانی الوفاه: ۴۰۳هـ، دار النشر: مؤسسه الکتب الثقافیه لبنان ۱۴۰۷هـ ۱۹۸۷م، الطبعه: الأولى، تحقیق: عماد الدین أحمد حیدر
ترجمه :
و قول رسول خدا صلی الله علیه و آله که فرمود: هرکس که بر گروهی از مسلمین #خودش را #مقدم بدارد و ببیند که در میان آنان، #بالاتر از او وجود دارد ، پس👈به خداوند و رسول او و مسلمانان #خیانت کرده است.👉و امثال این روایت که به این معنا با وجود اختلاف کلماتش، به صورت متواتر آمده است.
🔵 از طرف دیگر #اولین #خطابههای ابوبکر بعد از نشستن بر مسند خلافت،به سند معتبر در کتب اهل تسنن نقل شده است به این صورت :
📜 حَدَّثَنَا أَبُو دَاوُدَ قَالَ: نا إِسْمَاعِیلُ بْنُ إِبْرَاهِیمَ الْهُذَلِیُّ أَبُومَعْمَرٍ، نا عَلِیُّ بْنُ هَاشِمٍ، عَنْ إِسْمَاعِیلَ، عَنْ قَیْسٍ، قَالَ: خَطَبَنَا أَبُو بَکْرٍ قَالَ: وُلِّیتُ أَمَرَکُمْ وَلَسْتُ بِخَیْرِکُمْ، فَإِنْ أَنَا أَحْسَنْتُ فَأَعِینُونِی وَإِنْ أَنَا أَسَأْتُ فَسَدِّدُونِی، فَإِنَّ لِی شَیْطَانًا یَعْتَرِینِی…(اسناده جید)
منبع : الزهد،ص:۵۶،المؤلف: أبو داود سلیمان بن الأشعث السجستانی، تحقیق:أبو تمیم یاسر بن ابراهیم بن محمد،أبو بلال غنیم بن عباس بن غنیم وقدم له وراجعه:فضیله الشیخ محمد عمرو بن عبد اللطیف،الناشر:دار المشکاه للنشر والتوزیع،حلوان.
ترجمه : قیس میگوید : #ابوبکر برای ما #خطبه خواند و گفت: بر شما امیر شدم و #بهترین شما #نیستم . پس اگر من کار نیکی انجام دادم، مرا کمک کنید و اگر خطایی کردم، مرا باز دارید. همانا شیطانی برای من است که مرا فریب میدهد .
(محقق وهابی کتاب می گوید: سند روایت، جید (بسیار عالی) است👌)
==========
📣📣 حال از مخالفین شیعه ۱ سوال داریم :
آیا ابوبکر با اعتراف به این مسئله که بهترین مردم نیست ، در حق خدا و رسول و مومنین خیانت کرده است یا خیر؟؟؟؟
🅾 نکته :
فراموش نکنیم که امیرالمومنین علیه السلام در روایت #صحیح_مسلم ، به اعتراف عمر بن خطاب،
ابوبکر را #خائن میدانستند!!!
فقال أبوبَکْرٍ:قال رسول اللَّهِ صلى الله علیه وسلم:ما نُورَثُ ما ترکنا صَدَقَهٌ:فَرَأَیْتُمَاهُ کَاذِبًا آثِمًا غَادِرًا خَائِنًا
منبع : صحیح مسلم۱۳۷۸/۳ المؤلف: مسلم بن الحجاج أبو الحسین القشیری النیسابوری الوفاه: ۲۶۱، دار النشر: دار إحیاء التراث العربی بیروت، تحقیق: محمد فؤاد عبد الباقی.
https://t.me/borrhan/31080
🅾 و باز فراموش نکنیم که طبق روایت #صحیح_بخاری، یکی از صفات #منافقین، خیانت کار بودنشان است!!
حدَّثَنَا قَبِیصَهُ بْنُ عُقْبَهَ، قَالَ: حَدَّثَنَا سُفْیَانُ، عَنِ الأَعْمَشِ، عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ مُرَّهَ، عَنْ مَسْرُوقٍ، عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ عَمْرٍو أَنَّ النَّبِیَّ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ قَالَ: ” أَرْبَعٌ مَنْ کُنَّ فِیهِ کَانَ مُنَافِقًا خَالِصًا، وَمَنْ کَانَتْ فِیهِ خَصْلَهٌ مِنْهُنَّ کَانَتْ فِیهِ خَصْلَهٌ مِنَ النِّفَاقِ حَتَّى یَدَعَهَا: إِذَا اؤْتُمِنَ خَانَ، وَإِذَا حَدَّثَ کَذَبَ، وَإِذَا عَاهَدَ غَدَرَ، وَإِذَا خَاصَمَ فَجَرَ ”
📚صحیح البخاری۲۱/۱ المؤلف: محمد بن إسماعیل أبو عبدالله البخاری الجعفی الوفاه: ۲۵۶، دار النشر: دار ابن کثیر, الیمامه بیروت۱۴۰۷–۱۹۸۷، الطبعه:الثالثه،تحقیق: د.مصطفى دیب البغا
پیامبر صلی الله علیه و آله فرمودند: کسی که دارای این چهار خصلت است منافق خالص است و اگر یکی از این خصلتها را دارا باشد، خصلتی از نفاق در او وجود دارد تا آنکه آن را ترک نماید: اگر امین شمرده شود خیانت نماید، وچون صحبت کند دروغ گوید و چون پیمان بندد آن را بشکند و چون درگیری نماید، دشنام دهد.
📚ترجمه صحیح بخاری۲۷/۱ عبدالعلی نور احراری.
https://t.me/borrhan/31085
〰〰〰〰〰〰〰
➕سرچ عبارت #افضلیت پیشنهاد میشود
@borrhan
Telegram
[ کانال برهان ]
#روابط امیرالمومنین با خلفا (۱۵)
⚠️امیرالمومنین علی علیه السلام و اشاره به صفات منافقین در شأن خلفا!!
و #تحریف حقایق!!
➖〰〰〰〰♦️ ▪️
✍..قبل از بیان نظر امیرالمومنین علیه السلام در این مورد ، به این روایت از قول عمر در صحیح بخاری توجه فرمایید:
⬅️ قَالَ…
⚠️امیرالمومنین علی علیه السلام و اشاره به صفات منافقین در شأن خلفا!!
و #تحریف حقایق!!
➖〰〰〰〰♦️ ▪️
✍..قبل از بیان نظر امیرالمومنین علیه السلام در این مورد ، به این روایت از قول عمر در صحیح بخاری توجه فرمایید:
⬅️ قَالَ…
#پاسخ_به_شبهات
#نقد_تصوف
#نقد_مولوی
#نقد_شبستری
💢شریعت ، طریقت ، حقیقت💢
همواره منتقدین صوفیه، آنها را به شریعت گریزی و ترک اعمال و دستورات دینی متهم میکنند.
از طرف دیگر بسیاری از پیروان فرق صوفیه، نه تنها اعمال واجب بلکه مستحبات دینی را نیز به جای می آورند و به تمام آداب و دستورات دینی ملتزم هستند.
حال باید پرسید آیا منتقدین در اشتباه هستند؟؟؟
این تناقض را چگونه می توان حل کرد؟؟؟
〰〰〰〰〰▪️🔹▪️
☑️ پاسخ:
#مهمترین_نیرنگ_صوفیه در این آموزه خوابیده است ؛
زیرا اگر آنها از همان ابتدا به مریدان خود بگویند ما التزامی به رعایت شرع نداریم، هیچ کس به سمت این فرق جذب نمی شود بلکه مهمترین روش جذب آنها، دعوت به شریعت و دین است.
اما باید دانست که:
سیر و سلوک در تصوف دارای سه مرحله میباشد:
🔻مرحله اول #شریعت است،
مادامی که صوفی در این مرحله به سر می برد باید مانند دیگر مسلمانان تمام دستورات دینی را به جا آورده و کوچکترین خللی به آنها وارد نسازد.
در این مرحله حتی به مریدان دستور میدهند که از مراجع تقلید کنند.مدت زمانی که شخص در این مرحله می ماند، متغایر و متفاوت است. حتی مشاهده شده که گاهی بیست سال یا سی سال یک مرید را در این مرحله نگه داشته اند. زیرا به اندازه کافی تسلیم حکم اقطاب خود نبوده است.
🔻مرحله دوم #طریقت است،
در این مرحله صوفی باید حکم و دستور قطب را انجام دهد و اگر دستور او #مخالف شریعت بود، #حکم_قطب #مقدم میشود. به عنوان مثال یکی از اقطاب فرق کنونی به برخی از مریدانش گفته بود که شما در این ماه رمضان لازم نیست #روزه بگیرید زیرا کارهای مهم تری برای شما در نظر گرفته شده است!!
🔻مرحله سوم #حقیقت است،
یعنی صوفی در ذات خدا فناء شده و باقی به بقاء او می باشد. در این مرحله (که معمولاً افراد بسیار معدودی به آن می رسند) دیگر نیازی به انجام احکام شریعت و التزام به دستورات دینی نیست. زیرا شریعت و طریقت، همچون نردبانی برای صعود به درجات بالا بود و حال که شخص به آن درجات رسیده است به نردبان هیچ نیازی ندارد.
⬇️ در این مرحله است که می گویند:
ما ز قرآن مغز را برداشتیم
پوست را بهر خران بگذاشتیم
👤شبستری در تمثیلی میگوید :
تبه گردد سراسر مغز بادام
گرش از پوست بخراشی گه خام
ولی چون پخته شد، بی پوست نیکوست
اگر مغزش برآری برکنی پوست
شریعت پوست، مغز آمد حقیقت
میان این و آن باشد طریقت
(گلشن راز ص42)
👤 مولوی در دفتر پنجم مثنوی با تماثیلی این سه مرحله را تبیین می کند:
شريعت همچو شمع است ره مینمايد و بى آن كه شمع به دست آورى راه رفته نشود و چون در ره آمدى آن رفتن تو طريقت است و چون رسيدى به مقصود آن حقيقت است و جهت اين گفتهاند كه لَو ظَهَرَتِ الحَقائِقُ بَطَلَتِ الشَّرائِعُ (اگر به حقیقت برسی شریعت باطل می شود)
شريعت همچون علم كيميا آموختن است از استاد يا از كتاب و طريقت استعمال كردن داروها و مس را در كيميا ماليدن است و حقيقت زر شدن مس، كيميا دانان به علم كيميا شادند و عمل كنندگان به عمل كيميا شادند و حقيقت يافتگان به حقيقت شادند كه ما زر شديم و از علم و عمل كيميا آزاد شديم!!
🚫👈 یعنی انسانی که شمع به دست گرفته تا به مقصد برسد، بعد از رسیدن به مقصد دیگر شمع نگه داشتن لازم نیست بلکه قبیح است؛
شریعت نیز مانند همین شمع می باشد که بعد از فناء فی الله، هیچ نیازی به آن نمیباشد❗️
⚠️ در آخر باید توجه داشت که شریعت گریزی یکی از مهمترین شاخصه های عرفان های کاذب می باشد با این تفاوت که در عرفان های دیگر از همان #ابتدا سالک را از اعمال شریعت منع می کنند لکن در تصوف این دستور #بعد از طی مراحلی صادر میشود.
===================
در تکمله این بحث استماع سخنرانی #دکتر_حسین_فریدونی با عنوان <<شریعت، طریقت و حقیقت>> توصیه میشود::
https://t.me/borrhan/16632
➖➖➖➖➖➖
▪️کانال برهان و نقد تصوف و عرفان مصطلح و نقد بزرگان تصوف
🆔 @borrhan
#نقد_تصوف
#نقد_مولوی
#نقد_شبستری
💢شریعت ، طریقت ، حقیقت💢
همواره منتقدین صوفیه، آنها را به شریعت گریزی و ترک اعمال و دستورات دینی متهم میکنند.
از طرف دیگر بسیاری از پیروان فرق صوفیه، نه تنها اعمال واجب بلکه مستحبات دینی را نیز به جای می آورند و به تمام آداب و دستورات دینی ملتزم هستند.
حال باید پرسید آیا منتقدین در اشتباه هستند؟؟؟
این تناقض را چگونه می توان حل کرد؟؟؟
〰〰〰〰〰▪️🔹▪️
☑️ پاسخ:
#مهمترین_نیرنگ_صوفیه در این آموزه خوابیده است ؛
زیرا اگر آنها از همان ابتدا به مریدان خود بگویند ما التزامی به رعایت شرع نداریم، هیچ کس به سمت این فرق جذب نمی شود بلکه مهمترین روش جذب آنها، دعوت به شریعت و دین است.
اما باید دانست که:
سیر و سلوک در تصوف دارای سه مرحله میباشد:
🔻مرحله اول #شریعت است،
مادامی که صوفی در این مرحله به سر می برد باید مانند دیگر مسلمانان تمام دستورات دینی را به جا آورده و کوچکترین خللی به آنها وارد نسازد.
در این مرحله حتی به مریدان دستور میدهند که از مراجع تقلید کنند.مدت زمانی که شخص در این مرحله می ماند، متغایر و متفاوت است. حتی مشاهده شده که گاهی بیست سال یا سی سال یک مرید را در این مرحله نگه داشته اند. زیرا به اندازه کافی تسلیم حکم اقطاب خود نبوده است.
🔻مرحله دوم #طریقت است،
در این مرحله صوفی باید حکم و دستور قطب را انجام دهد و اگر دستور او #مخالف شریعت بود، #حکم_قطب #مقدم میشود. به عنوان مثال یکی از اقطاب فرق کنونی به برخی از مریدانش گفته بود که شما در این ماه رمضان لازم نیست #روزه بگیرید زیرا کارهای مهم تری برای شما در نظر گرفته شده است!!
🔻مرحله سوم #حقیقت است،
یعنی صوفی در ذات خدا فناء شده و باقی به بقاء او می باشد. در این مرحله (که معمولاً افراد بسیار معدودی به آن می رسند) دیگر نیازی به انجام احکام شریعت و التزام به دستورات دینی نیست. زیرا شریعت و طریقت، همچون نردبانی برای صعود به درجات بالا بود و حال که شخص به آن درجات رسیده است به نردبان هیچ نیازی ندارد.
⬇️ در این مرحله است که می گویند:
ما ز قرآن مغز را برداشتیم
پوست را بهر خران بگذاشتیم
👤شبستری در تمثیلی میگوید :
تبه گردد سراسر مغز بادام
گرش از پوست بخراشی گه خام
ولی چون پخته شد، بی پوست نیکوست
اگر مغزش برآری برکنی پوست
شریعت پوست، مغز آمد حقیقت
میان این و آن باشد طریقت
(گلشن راز ص42)
👤 مولوی در دفتر پنجم مثنوی با تماثیلی این سه مرحله را تبیین می کند:
شريعت همچو شمع است ره مینمايد و بى آن كه شمع به دست آورى راه رفته نشود و چون در ره آمدى آن رفتن تو طريقت است و چون رسيدى به مقصود آن حقيقت است و جهت اين گفتهاند كه لَو ظَهَرَتِ الحَقائِقُ بَطَلَتِ الشَّرائِعُ (اگر به حقیقت برسی شریعت باطل می شود)
شريعت همچون علم كيميا آموختن است از استاد يا از كتاب و طريقت استعمال كردن داروها و مس را در كيميا ماليدن است و حقيقت زر شدن مس، كيميا دانان به علم كيميا شادند و عمل كنندگان به عمل كيميا شادند و حقيقت يافتگان به حقيقت شادند كه ما زر شديم و از علم و عمل كيميا آزاد شديم!!
🚫👈 یعنی انسانی که شمع به دست گرفته تا به مقصد برسد، بعد از رسیدن به مقصد دیگر شمع نگه داشتن لازم نیست بلکه قبیح است؛
شریعت نیز مانند همین شمع می باشد که بعد از فناء فی الله، هیچ نیازی به آن نمیباشد❗️
⚠️ در آخر باید توجه داشت که شریعت گریزی یکی از مهمترین شاخصه های عرفان های کاذب می باشد با این تفاوت که در عرفان های دیگر از همان #ابتدا سالک را از اعمال شریعت منع می کنند لکن در تصوف این دستور #بعد از طی مراحلی صادر میشود.
===================
در تکمله این بحث استماع سخنرانی #دکتر_حسین_فریدونی با عنوان <<شریعت، طریقت و حقیقت>> توصیه میشود::
https://t.me/borrhan/16632
➖➖➖➖➖➖
▪️کانال برهان و نقد تصوف و عرفان مصطلح و نقد بزرگان تصوف
🆔 @borrhan
Telegram
[ کانال برهان ]
#افضلیت
⁉️⁉️ آیا خلیفهء اول ، خائن به خدا و رسول و مسلمانان است؟؟
✅ پست ویژه : به بهانه ایراد اولین خطبه نماز جمعه ابوبکر!
~~~▪️~~~~~~~
✍..همواره یکی از مسائلی که در میان امت اسلامی مطرح بوده است و شیعیان بارها و بارها از اهل سنت تحدی کرده اند که یک دلیل برای ثبوت این مطلب بیاورند ،
مسئلهء برتری ابوبکر بن ابی قحافه بر سایر مسلمانان است.
⁉️❔زیرا اگر ابوبکر افضل امت اسلام نباشد و با این حال به خلافت رسیده باشد ،
این سوال پیش می آید که چرا اصولا باید مثل او خلیفه باشد در حالیکه افضل نیست؟؟؟
🗣 علامه ابوبکر باقلانی،
متکلم زبردست و قدیمی اهل سنت که کتاب معتبر تمهید الاوائل را در علم کلام اهل سنت نوشته است ،
روایتی را در کتاب خودش نقل کرده است که ادعای تواتر مضمون این روایت را نموده :
📜 وقوله (مَن تَقَدَّمَ عَلى قومٍ مِنَ المُسلِمینَ یرى أن فیهم مَن هو أفضل مِنه فقد خانَ الله و رسوله والمُسلِمین) فی أمثال هذه الأخبار مما قد تواترت على المعنى وإن اختلفت ألفاظها.
منبع : تمهید الأوائل وتلخیص الدلائل۴۷۴/۱ مؤلف: محمد بن الطیب الباقلانی الوفاه: ۴۰۳هـ، دار النشر: مؤسسه الکتب الثقافیه لبنان ۱۴۰۷هـ ۱۹۸۷م، الطبعه: الأولى، تحقیق: عماد الدین أحمد حیدر
ترجمه :
و قول رسول خدا صلی الله علیه و آله که فرمود: هرکس که بر گروهی از مسلمین #خودش را #مقدم بدارد و ببیند که در میان آنان، #بالاتر از او وجود دارد ، پس👈به خداوند و رسول او و مسلمانان #خیانت کرده است.👉و امثال این روایت که به این معنا با وجود اختلاف کلماتش، به صورت متواتر آمده است.
🔵 از طرف دیگر #اولین #خطابههای ابوبکر بعد از نشستن بر مسند خلافت، به سند معتبر در کتب اهل تسنن نقل شده است به این صورت :
📜 حَدَّثَنَا أَبُو دَاوُدَ قَالَ: نا إِسْمَاعِیلُ بْنُ إِبْرَاهِیمَ الْهُذَلِیُّ أَبُومَعْمَرٍ، نا عَلِیُّ بْنُ هَاشِمٍ، عَنْ إِسْمَاعِیلَ، عَنْ قَیْسٍ، قَالَ: خَطَبَنَا أَبُو بَکْرٍ قَالَ: وُلِّیتُ أَمَرَکُمْ وَلَسْتُ بِخَیْرِکُمْ، فَإِنْ أَنَا أَحْسَنْتُ فَأَعِینُونِی وَإِنْ أَنَا أَسَأْتُ فَسَدِّدُونِی، فَإِنَّ لِی شَیْطَانًا یَعْتَرِینِی…(اسناده جید)
منبع : الزهد،ص:۵۶،المؤلف: أبو داود سلیمان بن الأشعث السجستانی، تحقیق:أبو تمیم یاسر بن ابراهیم بن محمد،أبو بلال غنیم بن عباس بن غنیم وقدم له وراجعه:فضیله الشیخ محمد عمرو بن عبد اللطیف،الناشر:دار المشکاه للنشر والتوزیع،حلوان.
ترجمه : قیس میگوید : #ابوبکر برای ما #خطبه خواند و گفت: بر شما امیر شدم و #بهترین شما #نیستم . پس اگر من کار نیکی انجام دادم، مرا کمک کنید و اگر خطایی کردم، مرا باز دارید. همانا شیطانی برای من است که مرا فریب میدهد .
👈محقق وهابی کتاب می گوید: سند روایت، جید (بسیار عالی) است.
📣📣 حال از مخالفین شیعه 1 سوال داریم :
آیا ابوبکر با اعتراف به این مسئله که بهترین مردم نیست ، در حق خدا و رسول و مومنین خیانت کرده است یا خیر؟؟؟؟
---------------------
🅾 نکته :
فراموش نکنیم که امیرالمومنین علیه السلام در روایت #صحیح_مسلم ، به اعتراف عمر بن خطاب، ابوبکر را #خائن میدانستند!!!
فقال أبوبَکْرٍ: قال رسول اللَّهِ صلى الله علیه وسلم:ما نُورَثُ ما ترکنا صَدَقَهٌ:فَرَأَیْتُمَاهُ کَاذِبًا آثِمًا غَادِرًا خَائِنًا
منبع : صحیح مسلم۱۳۷۸/۳ المؤلف: مسلم بن الحجاج أبو الحسین القشیری النیسابوری الوفاه: ۲۶۱، دار النشر: دار إحیاء التراث العربی بیروت، تحقیق: محمد فؤاد عبد الباقی.
🅾 و باز فراموش نکنیم که طبق روایت #صحیح_بخاری، یکی از صفات #منافقین، خیانت کار بودنشان است!!
حدَّثَنَا قَبِیصَهُ بْنُ عُقْبَهَ، قَالَ: حَدَّثَنَا سُفْیَانُ، عَنِ الأَعْمَشِ، عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ مُرَّهَ، عَنْ مَسْرُوقٍ، عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ عَمْرٍو أَنَّ النَّبِیَّ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ قَالَ: ” أَرْبَعٌ مَنْ کُنَّ فِیهِ کَانَ مُنَافِقًا خَالِصًا، وَمَنْ کَانَتْ فِیهِ خَصْلَهٌ مِنْهُنَّ کَانَتْ فِیهِ خَصْلَهٌ مِنَ النِّفَاقِ حَتَّى یَدَعَهَا: إِذَا اؤْتُمِنَ خَانَ، وَإِذَا حَدَّثَ کَذَبَ، وَإِذَا عَاهَدَ غَدَرَ، وَإِذَا خَاصَمَ فَجَرَ ”
📚صحیح البخاری۲۱/۱ المؤلف: محمد بن إسماعیل أبو عبدالله البخاری الجعفی الوفاه: ۲۵۶، دار النشر: دار ابن کثیر, الیمامه بیروت۱۴۰۷–۱۹۸۷، الطبعه:الثالثه،تحقیق: د.مصطفى دیب البغا
پیامبر صلی الله علیه و آله فرمودند: کسی که دارای این چهار خصلت است منافق خالص است و اگر یکی از این خصلتها را دارا باشد، خصلتی از نفاق در او وجود دارد تا آنکه آن را ترک نماید: اگر امین شمرده شود خیانت نماید، وچون صحبت کند دروغ گوید و چون پیمان بندد آن را بشکند و چون درگیری نماید، دشنام دهد.
📚ترجمه صحیح بخاری۲۷/۱ عبدالعلی نور احراری.
(✋ برای مشاهده اسکن مدارک بر روی نوشتههای آبی ضربه بزنید)
➖➖➖➖➖➖➖
♦️@borrhan
⁉️⁉️ آیا خلیفهء اول ، خائن به خدا و رسول و مسلمانان است؟؟
✅ پست ویژه : به بهانه ایراد اولین خطبه نماز جمعه ابوبکر!
✍..همواره یکی از مسائلی که در میان امت اسلامی مطرح بوده است و شیعیان بارها و بارها از اهل سنت تحدی کرده اند که یک دلیل برای ثبوت این مطلب بیاورند ،
مسئلهء برتری ابوبکر بن ابی قحافه بر سایر مسلمانان است.
⁉️❔زیرا اگر ابوبکر افضل امت اسلام نباشد و با این حال به خلافت رسیده باشد ،
این سوال پیش می آید که چرا اصولا باید مثل او خلیفه باشد در حالیکه افضل نیست؟؟؟
🗣 علامه ابوبکر باقلانی،
متکلم زبردست و قدیمی اهل سنت که کتاب معتبر تمهید الاوائل را در علم کلام اهل سنت نوشته است ،
روایتی را در کتاب خودش نقل کرده است که ادعای تواتر مضمون این روایت را نموده :
📜 وقوله (مَن تَقَدَّمَ عَلى قومٍ مِنَ المُسلِمینَ یرى أن فیهم مَن هو أفضل مِنه فقد خانَ الله و رسوله والمُسلِمین) فی أمثال هذه الأخبار مما قد تواترت على المعنى وإن اختلفت ألفاظها.
منبع : تمهید الأوائل وتلخیص الدلائل۴۷۴/۱ مؤلف: محمد بن الطیب الباقلانی الوفاه: ۴۰۳هـ، دار النشر: مؤسسه الکتب الثقافیه لبنان ۱۴۰۷هـ ۱۹۸۷م، الطبعه: الأولى، تحقیق: عماد الدین أحمد حیدر
ترجمه :
و قول رسول خدا صلی الله علیه و آله که فرمود: هرکس که بر گروهی از مسلمین #خودش را #مقدم بدارد و ببیند که در میان آنان، #بالاتر از او وجود دارد ، پس👈به خداوند و رسول او و مسلمانان #خیانت کرده است.👉و امثال این روایت که به این معنا با وجود اختلاف کلماتش، به صورت متواتر آمده است.
🔵 از طرف دیگر #اولین #خطابههای ابوبکر بعد از نشستن بر مسند خلافت، به سند معتبر در کتب اهل تسنن نقل شده است به این صورت :
📜 حَدَّثَنَا أَبُو دَاوُدَ قَالَ: نا إِسْمَاعِیلُ بْنُ إِبْرَاهِیمَ الْهُذَلِیُّ أَبُومَعْمَرٍ، نا عَلِیُّ بْنُ هَاشِمٍ، عَنْ إِسْمَاعِیلَ، عَنْ قَیْسٍ، قَالَ: خَطَبَنَا أَبُو بَکْرٍ قَالَ: وُلِّیتُ أَمَرَکُمْ وَلَسْتُ بِخَیْرِکُمْ، فَإِنْ أَنَا أَحْسَنْتُ فَأَعِینُونِی وَإِنْ أَنَا أَسَأْتُ فَسَدِّدُونِی، فَإِنَّ لِی شَیْطَانًا یَعْتَرِینِی…(اسناده جید)
منبع : الزهد،ص:۵۶،المؤلف: أبو داود سلیمان بن الأشعث السجستانی، تحقیق:أبو تمیم یاسر بن ابراهیم بن محمد،أبو بلال غنیم بن عباس بن غنیم وقدم له وراجعه:فضیله الشیخ محمد عمرو بن عبد اللطیف،الناشر:دار المشکاه للنشر والتوزیع،حلوان.
ترجمه : قیس میگوید : #ابوبکر برای ما #خطبه خواند و گفت: بر شما امیر شدم و #بهترین شما #نیستم . پس اگر من کار نیکی انجام دادم، مرا کمک کنید و اگر خطایی کردم، مرا باز دارید. همانا شیطانی برای من است که مرا فریب میدهد .
👈محقق وهابی کتاب می گوید: سند روایت، جید (بسیار عالی) است.
📣📣 حال از مخالفین شیعه 1 سوال داریم :
آیا ابوبکر با اعتراف به این مسئله که بهترین مردم نیست ، در حق خدا و رسول و مومنین خیانت کرده است یا خیر؟؟؟؟
---------------------
🅾 نکته :
فراموش نکنیم که امیرالمومنین علیه السلام در روایت #صحیح_مسلم ، به اعتراف عمر بن خطاب، ابوبکر را #خائن میدانستند!!!
فقال أبوبَکْرٍ: قال رسول اللَّهِ صلى الله علیه وسلم:ما نُورَثُ ما ترکنا صَدَقَهٌ:فَرَأَیْتُمَاهُ کَاذِبًا آثِمًا غَادِرًا خَائِنًا
منبع : صحیح مسلم۱۳۷۸/۳ المؤلف: مسلم بن الحجاج أبو الحسین القشیری النیسابوری الوفاه: ۲۶۱، دار النشر: دار إحیاء التراث العربی بیروت، تحقیق: محمد فؤاد عبد الباقی.
🅾 و باز فراموش نکنیم که طبق روایت #صحیح_بخاری، یکی از صفات #منافقین، خیانت کار بودنشان است!!
حدَّثَنَا قَبِیصَهُ بْنُ عُقْبَهَ، قَالَ: حَدَّثَنَا سُفْیَانُ، عَنِ الأَعْمَشِ، عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ مُرَّهَ، عَنْ مَسْرُوقٍ، عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ عَمْرٍو أَنَّ النَّبِیَّ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ قَالَ: ” أَرْبَعٌ مَنْ کُنَّ فِیهِ کَانَ مُنَافِقًا خَالِصًا، وَمَنْ کَانَتْ فِیهِ خَصْلَهٌ مِنْهُنَّ کَانَتْ فِیهِ خَصْلَهٌ مِنَ النِّفَاقِ حَتَّى یَدَعَهَا: إِذَا اؤْتُمِنَ خَانَ، وَإِذَا حَدَّثَ کَذَبَ، وَإِذَا عَاهَدَ غَدَرَ، وَإِذَا خَاصَمَ فَجَرَ ”
📚صحیح البخاری۲۱/۱ المؤلف: محمد بن إسماعیل أبو عبدالله البخاری الجعفی الوفاه: ۲۵۶، دار النشر: دار ابن کثیر, الیمامه بیروت۱۴۰۷–۱۹۸۷، الطبعه:الثالثه،تحقیق: د.مصطفى دیب البغا
پیامبر صلی الله علیه و آله فرمودند: کسی که دارای این چهار خصلت است منافق خالص است و اگر یکی از این خصلتها را دارا باشد، خصلتی از نفاق در او وجود دارد تا آنکه آن را ترک نماید: اگر امین شمرده شود خیانت نماید، وچون صحبت کند دروغ گوید و چون پیمان بندد آن را بشکند و چون درگیری نماید، دشنام دهد.
📚ترجمه صحیح بخاری۲۷/۱ عبدالعلی نور احراری.
(✋ برای مشاهده اسکن مدارک بر روی نوشتههای آبی ضربه بزنید)
➖➖➖➖➖➖➖
♦️@borrhan
Telegram
[ کانال برهان ]
هر کس خودش را بر گروهی از مسلمانان مقدم بدارد در حالیکه میداند برترین آنها نیست به خدا و رسول و مسلمین خیانت کرده است!
@borrhan
@borrhan