[ کانال برهان ]
11.3K subscribers
23.6K photos
1.93K videos
745 files
13.5K links
مرکز نشر دروس اعتقادی اهل بیت علیهم‌السلام
+ مباحث نقد فرق ضاله

👤پرسش و پاسخ:
@EDborrhan

کانالهای زیرمجموعه:
@fariadras
@borrhan2
@borrhanlibrary
@borrhanmedia
@dinclass

اینستا:
https://t.me/pageborhan
Download Telegram
#ضرورت_معرفت_امام (۴۶)
#تبری

حبّ و بغض براي خداوند

┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄

#قسمت_چهل_و_ششم

🔻«الحب فی الله» یعنی اینکه انسان در راه خدا و به خاطر او دوست داشته باشد؛
همه دوستی هایش به خاطر خـدا باشـد ، آن کسـی را و چیزی را که خدا دوست دارد، به این دلیل که محبوب خداست، دوست داشـته باشد؛ و همچنین از آنچه مبغوض خداست، به خاطر اینکه مبغوض خداست، بدش بیاید، دوستی و دشـمنی او در همه موارد به خاطر خدا باشد.←چنین کسـی در واقع خدا را ولی و سـرپرست خود دانسـته و از پیش خود در برابر او اراده‌ای ندارد، خواسـت خود را درخواست خـدا فانی کرده و جز آنچه او می‌خواهد، نمی‌خواهد. این روح ایمان است. اگر کسـی از این حالت هیچ بهره‌ای نداشـته باشـد، مزه ایمان را نمی‌چشـد، هرچند که اهل #نماز و #روزه و سایر عبادات باشد.
انجام هر عبادتی، اگر چنین حـالتی را در انسـان به وجود آورد ،طعم ایمان را خواهـد چشـید و در غیر اینصورت ایمان در ذائقه روحش بی‌مزه‌ جلوه می‌کنـد.
🔻درجـه ایمـان هر کس به انـدازه «حب فی‌الله» و «بغض فی الله» در اوست. بنـابراین حب و بغض در راه خـدا معیـار درجه ایمـان می‌باشـد. به همین جهت است که وقـتی از امـام صـادق علیه‌السلام سؤال شـد که آیـا حب و بغض جزء ایمـان هست، فرمودند:

💠 وَ هَلِ الْاِیمَانُ اِلَّا الْحبّ وَ الْبُغْضُ؟!

#ترجمه : آیا ایمان چیزي جز حب و بغض میباشد؟!(۱)

🔚 روح همه اعمـال علاقه یا نفرت انسان است نسـبت به کسـی‌ که اطاعت یا نافرمانی او را میکنـد. روح طاعت این است که از روي علاقهٔ به خداونـد و به خـاطر امتثـال امر او انجـام شود. و اینکه عبـادات بایـد به قصـد «قربة الی الله»صورت پـذیرد، نشان دهنده همین حقیقت است. و روح معصیت هم نفرت و بغض نسبت به خداوند است. پس ارزش مثبت یا منفی داشتن اعمال به همین حب و بغض برمیگردد.

ملاک دینداری در نزد ائمه علیهم‌السلام همین«حب» و «بغض» براسـاس دین است. پس اگر چنین حب و بغضـی در انسـان نباشد، هیچ بهره اي از دین ندارد.

امام صادق علیه‌السلام میفرمایند:

💠 كُلُّ مَن لَم يُحِبَّ على الدِّينِ و لَم يُبغِضْ على الدِّينِ، فلا دِينَ لَهُ

#ترجمه : هرکس حب و بغض براساس دین نداشته باشد، دینی ندارد.(۲)

🔚 نتیجه آنکه : میزان دینداری در هرکس به اندازه حب و بغض دینی اوست.


⁉️حـال که چنین است، بایـد دیـد چه چیزي محبـوب خـداست وچه چیزی مبغوض او و چه کسـانی محبوب خـدا یـا مبغوض او هستند، تا انسان محور حب و بغض های الهی را بشناسد و بتواند ایمان خود را به آن وسیله محک بزند.

🔰 همین سؤال را کسی که در حدیث قبلی مخاطب پیامبر اکرم صـلی الله علیه و آله بوده از ایشان پرسید. سؤالش این بود: از کجا بدانم که دوستی و دشـمنی‌ام در راه خدا بوده؟ و دوست خدا کیست تا با او دوستی کنم؟ و دشـمن او کیست تا با او دشمنی کنم؟

حضرت در پاسخ، به امیرالمؤمنین علیه‌السلام اشاره کرده و فرمودند:

💠 وَلِيُّ هَذَا وَلِيُّ اللَّهِ فَوَالِهِ وَ عَدُوُّ هَذَا عَدُوُّ اللَّهِ فَعَادِهِ ثُمَّ قَالَ وَالِ وَلِيَّ هَذَا وَ لَوْ أَنَّهُ قَاتِلُ أَبِيكَ وَ وَلَدِكَ وَ عَادِ عَدُوَّ هَذَا وَ لَوْ أَنَّهُ أَبُوكَ وَ وَلَدُكَ.

#ترجمه : دوست امیرالمؤمنین علیه‌السلام دوست خداست، پس با او دوستی کن. و دشمن ایشان دشمن خداست، پس با او دشمن باش. با دوست امیرالمؤمنین علیه‌السلام دوستی کن هرچند که کُشنده پدر و فرزندت باشد. و با دشمن ایشان دشمنی کن، هرچند که پدرت یا فرزندت باشد. 

🔚 این است محور حب و بغض الهی و انسـان میتوانـد ایمـان خود را به وسـیله درجه محبت خود به امیرالمؤمنین علیه‌السلام و دوستان ایشان و بغض نسبت به دشمنان ایشان، بشناسد.

۱- اصول کافی ، کتاب الایمان و الکفر، باب الحب فی الله و البغض فی الله، ح۵ (ر.ک: تصویر الحاقی)
۲- همان ح۱۶
۳- بحارالانوار ج۶۹ ص۲۳۶ح۱ ،از علل الشرایع، به نقل از عیون اخبارالرضا


@borrhan
#ضرورت_معرفت_امام (۴۸)
#آیه_مودت (۲۹) #تبری (۴۳۳)

موّدت فی القربی؛ روح بندگی خداوند

┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄

#قسمت_چهل_و_هشتم

🔻بنا بر آنچه در دو قسمت قبل (اینجا) و (اینجا) گفته شد حب فی الله در مقـام تحّقق به حب و بغض فی القربی بر‌می‌گردد. و این همان است که اصل و روح بنـدگی خـدا را تشـکیل میدهد.

← یعنی تنها کسـی بندگی خدا را میکند که اهلبیت علیهم السلام را دوست بدارد و دشمن ایشان را دشمن بدارد و با دوستان ایشان به خاطر دوستی با اهلبیت علیهم السلام دوستی کند و با دشمنان ایشان هم به خاطر دشمنی با ایشان، دشمن باشد و به طور کّلی همه حب و بغض هایش به خاطر اهلبیت علیهم‌السلام باشد، جز آنچه آنها می‌پسندند نپسندد و جز از آنچه آنها از آن کراهت دارند، ناخشـنود نباشد.

این،حقیقت ایمان و روح بندگی خداست و کسـی که راهی به سوي قرب خدا و رضاي او می‌جوید، باید #صرفا از این طریق حرکت نماید:

📖 قُلْ ما أَسْئَلُكُمْ عَلَيْهِ مِنْ أَجْرٍ إِلَّا مَنْ شاءَ أَنْ يَتَّخِذَ إِلى‌ رَبِّهِ سَبِيلًا{۵۷/فرقان}

#ترجمه : بگـو (ای پیـامبر): به خـاطر انجـام رسـالتم از شـما مزدی نمیخواهم مگر اینکه کسـی بخواهـد به سوی پروردگـارش راهی را برگزیند.

🔚راهی که خدا در پیش روی چنین کسی نهاده است، « مودت فی‌القربی» است. بنابراین هر چند تعبیر «اجر» در اینجا به کار رفته است، ولی در واقع از طریق مودت فی القربی، خود انسـان است که بهره منـد می‌گردد و اهـل بیت علیهم‌السلام نیازی به این مودت ندارند.
ّ
📖 قُلْ مَا سَأَلْتُكُمْ مِنْ أَجْرٍ فَهُوَ لَكُمْ ۖ{۴۷/سبأ}

#ترجمه : بگو (ای‌ پیامبر): مزدی که به خاطر انجام رسالتم از شماخواسته ام، برای خودتان است.

🔚 با توجه به مباحث فوق ، سـِر این همه تأکیدي که در روایات ما بر مسأله «محبت » اهل‌بیت علیهم‌السلام و «بغض» دشمنان ایشان شده است، روشن میگردد. یکی از تعابیري که در این خصوص به‌ کار رفته این است که ولایت ایشان و بغض نسبت به دشمنان ایشان، محکمترین دستگیره های ایمان است.
امام صادق علیه‌السلام فرمودند:

🔸عَنْ اَبِی عَبْدِ اللَّهِ (علیه‌السّلام) قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (صلی الله علیه وآله) لِاَصْحَابِهِ اَیُّ عُرَی الْاِیمَانِ اَوْثَقُ فَقَالُوا اللَّهُ وَ رَسُولُهُ اَعْلَمُ وَ قَالَ بَعْضُهُمُ الصَّلَاةُ وَ قَالَ بَعْضُهُمُ الزَّکَاةُ وَ قَالَ بَعْضُهُمُ الصِّیَامُ وَ قَالَ بَعْضُهُمُ الْحَجُّ وَ الْعُمْرَةُ وَ قَالَ بَعْضُهُمُ الْجِهَادُ فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلِکُلِّ مَا قُلْتُمْ فَضْلٌ وَ لَیْسَ بِهِ وَ لَکِنْ اَوْثَقُ عُرَی الْاِیمَانِ الْحبّ فِی اللَّهِ وَ الْبُغْضُ فِی اللَّهِ وَ تَوَالِی اَوْلِیَاءِ اللَّهِ وَ التَّبَرِّی مِنْ اَعْدَاءِ اللَّهِ.(۱-ر.ک: تصویر الحاقی)

#ترجمه : رسولخـداصـلی الله علیه و آله وسـلم به اصـحاب خود فرمودند: «کدام یک از دسـتگیره های ایمان محکمتر است؟ اصـحاب گفتنـد: خـدا و رسـولش بهـتر می‌داننـد. و برخی گفتنـد: #نمـاز . و برخی گفتنـد: #زکـات. و برخی دیگرگفتنـد: #روزه. و برخی گفتند: #حج و عمره. و بعضی گفتند: جهاد. ←آنگاه پیامبرخدا صـلی الله علیه و آله وسـلم فرمودند: هر یک از مواردي که گفتید فضـیلت دارد ولی هیچ یک محکمترین پـایه ایمـان نیست. محکمترین پـایه ایمان عبارت است از‌ حب به خاطر خـدا و بغض به خاطر خـدا، و دوستی کردن با اولیاي خدا و بیزاري جستن از دشمنان خدا.»

🔚اولیاي خدا کسانی هسـتند که خداوند در #حدیث_کساء ایشان را معرفی فرموده و دشـمنان خدا، دشـمنان آنها هستند.
دوستی و دشـمنی به خاطر خـدا عبارت است از اینکه آنچه محبوب اولیای خـداست دوست بداریم و آنچه مبغوض ایشان است ، دشـمن داشته باشیم.

رسول خدا صلی‌الله علیه و آله می‌فرمایند:

🔸وِلايَةُ عَلِي بنِ ابيطالِبِ وِلايَةُ اللّهِ عزّوجلّ و حُبُّهُ عِبادَةُ اللّهِ و اتّباعُهُ فَريضَةُ اللّهِ و اَولياءُهُ اَولياءُ اللّهِ و اعدائُهُ اَعداءُ اللّهِ و حَربُهُ حَربُ اللّهِ و سِلمُهُ سِلمُ اللّهِ عزّوجلّ.(۲)

#ترجمه : «ولایت علی بن ابی طالب ولایت خـداي عزوجل است. و دوست داشـتن او عبادت خداست. و پیروي از او ازطرف خدا واجب است. و دوستان او دوسـتان خدا، و دشـمنان او دشمنان خدا هستند.جنگ با او جنگ با خداست. و تسلیم بودن نسبت به او، تسلیم بودن نسبت به خداي عزوجل است.»

🔚بـا این ترتیب « تبری» از دشـمنان خـدا، به بیزاری جسـتن از دشـمنان اهـلبیت علیهم السلام است. این تبری لازمه قبول ولایت اهل‌بیت علیهم‌السلام می‌باشد و از آن جدانشدنی نیست.


۱- اصول کافی کتاب الایمان و الکفر باب الحب فی الله و البغض فی الله ح۶
۲- بحارالانوار ج۳۸ ص۳۱-۳۲

@borrhan
👆🏻 صالح بن سهل از حضرت صادق علیه السّلام نقل کرد که فرمودند: هر کس ما را دوست بدارد و دشمن ما را بی آنکه کینه‌ای از او در امور دنیا داشته باشد دشمن بدارد، بعد با همین وضع بمیرد و خداوند را ملاقات کند، اگر به اندازه کف دریا گناه داشته باشد، خداوند او را می‌آمرزد. ( ثواب الأعمال، ص ١٧٠، ثواب من أحب آل محمد ع و أبغض عدوهم في الله تعالى )


🔰 یکی از آثار جالب توجه برائت و بيزاری از دشمنان:

از جناب بزنطی نقل است که امام رضا علیه السّلام به من نوشتند که حضرت باقر علیه السّلام فرمودند: هرکس مایل است بین او و خداوند حجابی نباشد تا به خداوند نظر کند و خداوند به او توجه نماید، باید دوست بدارد آل محمّد را و از دشمنان آنها بیزاری جوید و پیرو ائمه از آل محمّد باشد. وقتی چنین بود، توجه به خداوند نموده و خداوند نیز متوجه اوست. ( قرب الإسناد، ص ٣۵١ )

 علامه مجلسی رحمه الله:

نظره إلی الله کنایة عن غایة المعرفة بحسب طاقته و قابلیته و نظر الله إلیه کنایة عن نهایة اللطف و الرحمة.

نگاه کردن به خداوند، کنایه از کمال معرفت است به حسب طاقت و قابلیت او، و نگاه خداوند به بنده، کنایه از کمال لطف و مرحمت است. ( بحارالأنوار، ج ٢٧ ص ۵٢ )

🔶  اگر فقط ذره‌ای محبت دشمنان را داشته باشیم، مانعی دارد؟!

عیاشی به سندش از حضرت صادق علیه السّلام نقل کرده که درباره آیه: «وَ إِنْ تُبْدُوا ما فِی أَنْفُسِکُمْ أَوْ تُخْفُوهُ یُحاسِبْکُمْ بِهِ اللَّهُ فَیَغْفِرُ لِمَنْ یَشاءُ وَ یُعَذِّبُ مَنْ یَشاءُ. بقره ۲۸۴» یعنی: "و اگر آنچه در دل‌های خود دارید، آشکار یا پنهان کنید، خداوند شما را به آن محاسبه می‌کند؛ آن‌گاه هرکس را بخواهد می‌بخشد، و هرکس را بخواهد عذاب می‌کند." فرمودند: سزاوار است که خداوند داخل بهشت نکند کسی را که در دلش به اندازه یک دانه خردل محبت آن دو را داشته باشد. ( تفسیر العیاشی، ج ١ ص ١۵۶، رقم ۵٢٨ - مدرک دیگر در تصویر الحاقی)

محکم‌ترین دستاویز ما چیست؟!

ابی علی طایی گوید: حضرت صادق علیه السّلام فرمودند: کدام یک از دستاویزهای ایمان محکم‌تر است؟ عرض کردند: خداوند و پیامبرش بهتر می‌دانند. فرمودند: جواب بدهید! عرض کردند: #نماز . فرمودند: نماز با اهمیت است، ولی آن نیست. گفتند: #زکات . فرمودند: زکات نیز اهمیت زیاد دارد، ولی محکم‌ترین آنها نیست. گفتند: #روزه ماه رمضان. فرمودند: روزه ماه رمضان دارای اهمیت است، ولی آن نیست. گفتند: #حج و عمره. فرمودند: حج و عمره اهمیت دارد، ولی آن نیست. گفتند: پس جهاد در راه خداوند. فرمودند: جهاد در راه خدا دارای اهمیت است، ولی آن نیست. عرض کردند: پس خداوند و پیامبرش می‌دانند. امام توضیح دادند: پیامبر اکرم فرمودند: محکم‌ترین دستاویز ایمان، دوستی در راه خداوند و دشمنی در راه خداوند، و دوستی با دوست خدا و دشمنی با دشمن اوست. ( المحاسن، ص ١۶۵، رقم ١٢١ )


يا کور باش يا بينا!

ابن إدريس رحمه الله به سندش نقل کرده که مردی خدمت حضرت امیرالمؤمنین علیه السّلام رسید و گفت: یا امیرالمؤمنین! من تو را دوست دارم و فلانی را هم دوست دارم ( و یکی از دشمنان را نام برد ) فرمودند: اکنون تو یک چشم سالم داری، یا کور باش یا بينا! ( السرائر، ج ٣ ص ۶٣٩، و مما استطرفناه من كتاب أنس العالم تصنيف الصفواني )


📢 برائت نباید ضعیف باشد:

به امام صادق علیه السّلام عرض کردند: شخصی شما را دوست می‌دارد، ولی در بیزاری از دشمنانتان ضعیف است. حضرت فرمودند : هیهات، دروغ می‌گوید کسی که مدعی است ما را دوست می‌دارد، ولی از دشمنان ما بیزاری نمی‌جوید. ( مصدر سابق )

🔚این فقط نمونه‌ای از روایات این بحث بود که علامه مجلسی رحمه الله در کتاب شریف بحارالأنوار ( ج ٢٧ ص ۵٠ ) آن را گرد آورده است.


@borrhan
🔸فرازی از گزارش انجیلی درباره آزمایش های حضرت عیسی که پس از آن به آغاز دعوت و نشر تعالیم خود پرداختند↓
انجیل متی ، باب ۴ : بند ۱ _ ۱۱
« آنگاه روح، عیسی را به بیابان هدایت کرد تا ابلیس وسوسه‌اش کند. عیسی پس از آنکه چهل شبانه‌روز را در #روزه سپری کرد گرسنه شد. آنگاه وسوسه گر نزدش آمد و گفت: «اگر پسر خدایی، به این سنگها بگو نان شوند!» دیگر بار، ابلیس او را بر فراز کوهی بس بلند برد و همۀ حکومتهای جهان را با تمام شکوه و جلالشان به او نشان داد و گفت: «اگر در برابرم به خاک افتی و مرا سجده کنی، این همه را به تو خواهم بخشید.» عیسی به او گفت: «دور شو ای شیطان! زیرا نوشته شده است: خداوند، خدای خود را بپرست و تنها او را عبادت کن.» آنگاه ابلیس او را رها کرد و فرشتگان آمده، خدمتش کردند.
https://bible.com/bible/118/mat.4.1-11.NMV

🔸نمونه ای از روایات اسلامی درباره وسوسه #ابلیس نسبت به حضرت عیسی علیه السلام و پیروزی ایشان در امتحان را در اسکن الحاقی مشاهده می‌فرمایید

حال پاسخ به سوالی دیگر اگر گفته شود که : حضرت موسی در آن بشارت کتاب تثنیه برای وداع با بنی اسرائیل ، دارد گذشته و خط سیرشان ، پس از خروج از مصر را یادآوری میکند و اساسا هنگام وداع جایی نیست که از آینده پیشگویی کند!

پاسخ می‌دهیم: هر چند نقد تفصیلی این ادعا در مطالب پیشین گذشت. اما چرا آیا سخنرانی وداع ، جای پیشگویی آینده نیست؟

صاحب این شبهه ، گویی به جایگاه "پیشگویی" در بین انبیای بنی اسرائیل و کتب عهد عتیق آگاه نیست. و خبر از آینده را امر کم اهمیتی میداند.

اولا . دقت کنید که خبر دادن از وقایع و نبوت های الهی در آینده ، امر بی اهمیتی نیست که گفته شود جای آن نبود!

دوم . در همین تورات می‌خوانیم که حضرت یعقوب در بستر مرگ ، فرزندانش را پیش خواند تا از آینده به ایشان خبر دهد :

کتاب پیدایش ، باب ۴۹ : بند ۱
«آنگاه یعقوب پسرانش را فرا خواند و گفت: »گرد آیید تا شما را از آنچه در آینده بر شما واقع خواهد شد آگاه کنم.»
https://bible.com/bible/118/gen.49.1.NMV

بلکه در همین کتاب تثنیه و همین سخنان پایانی حضرت موسی علیه‌السلام هم مواردی از پیشگویی آینده می‌بینیم :

🔸پیشگویی ظهور پیامبری در بین برادران بنی اسرائیل در کتاب تثنیه ، باب ۱۸: بند ۱۸

«نبی ای برای ایشان از میان برادرانشان همچون تو بر خواهم انگیخت و کلام خود را در دهان وی خواهم نهاد، تا هرآنچه به او فرمان میدهم به ایشان بازگوید.»
https://bible.com/bible/118/deu.18.18.NMV

🔸پیشگویی انحراف و عصیان بنی اسرائیل در کتاب تثنیه ، باب ۳۱ : بند ۲۷ _ ۲۹

«زیرا من از ِعصیانگری و گردنکشی شما آگاهم. اینک حتی امروز که هنوز زنده و در میان شمایم بر خداوند ِعصیان می‌ورزید، پس چقدر بیشتر پس از درگذشتم؟ تمامی مشایخ قبایل خود و صاحب منصبان خویش را نزد من گرد آورید تا این سخنان را به گوش آنها برسانم و آسمان و زمین را بر آنان شاهد بگیرم. از آن رو که میدانم پس از درگذشتم، خویشتن را به تمامی فاسد خواهید ساخت و از راهی که به شما فرمان دادم، گمراه خواهید شد. در روزهای آینده به مصیبت گرفتار خواهید شد، زیرا آنچه را که در نظر خداوند بد است به جا خواهید آورد و با اعمال دست خود، خداوند را خشمگین خواهید ساخت.«
https://bible.com/bible/118/deu.31.27-29.NMV

پس شبهه مطرح شده کاملا سست است!

در قسمت بعد تفسیر رسمی و غالب یهود را از آن آیات با هم بررسی می‌کنیم. تفسیری که قبل از ظهور اسلام در تلمود بابلی بیان شده بود.


@borrhan
@hekmatenabavi
#ضرورت_معرفت_امام (۵۵)

ایمان و عمل صالح ؛ دو شرط لازم برای سعادت

┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄

#قسمت_پنجاه_و_پنجم

🔻همانگونه که در قسمت قبل بیان شد به طور کلی پذیرفته شدن اعمال دو شـرط دارد:
یکی اینکه طبق آنچه خداوند مقرر فرموده انجام شود ؛ دوم آنکه انجام دهنده اهل ایمان و معرفت امامان علیهم‌السلام باشد.

این هر دو شـرط براي پذیرفته شدن اعمال از انسان لازم است. اگر کاری فی حّد نفسه خوب باشد، مانند نماز، اما انجام دهنده اهل ولایت و معرفت نباشـد، انجام آن هیچ فایده اي ندارد و مانند آن است که شـخص اصـلا نمازی نخوانده باشد. همانطور که اگر کسـی بـدون وضو نماز گزارد، آن عمل در واقع نماز نیست؛

منکر امام علیه السلام هم اگر یکسـری اعمال خارجی شبیه نماز انجام دهـد، در واقع عبادت نماز را به جا نیاورده است .چون همانطور که قبلاً بیان شـد ولایت و معرفت ائمه علیهم السلام روح هر عبادی و حقیقت ایمان است که بدون آن هیچ عمل خوب و شایسـته ای برای انسان مفید فایده نیست.

لذا امام صادق علیه السلام در ادامه فرمایش خود درباره سخن ابوالخّطاب چنین فرمودند:

🔸إِنَّ اللَّهَ عزّوجلّ یَقُولُ مَنْ عَمِلَ صالِحاً مِنْ ذَکَرٍ أَوْ أُنْثی وَ هُوَ مُؤْمِنٌ فَأُولئِکَ یَدْخُلُونَ الْجَنَّةَ یُرْزَقُونَ فِیها بِغَیْرِ حِسابٍ (۱) وَ یَقُولُ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی مَنْ عَمِلَ صالِحاً مِنْ ذَکَرٍ أَوْ أُنْثی وَ هُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْیِیَنَّهُ حَیاهًًْ طَیِّبَهًًْ.(۲) اسکن

#ترجمه : «خـداي عزوجـل میفرمایـد: «مردان و زنانی که کار شایسـته انجام دهنـد در حالیکه با ایمان باشـند، وارد بهشت می‌شونـد و بـدون حساب در آنجا روزي داده می‌شونـد.» و نیز میفرمایـد: «هر مرد و زنی که کارشایسـته انجام دهـد‌ در حالیکه ایمان دارد، او را به زندگی پاکی، زنده میداریم.»


🔚عمـل شایسـته،کـاری است که بـا نظر به خود عمـل، نیکو و خوب است. اما فاعل و انجام دهنـده عمل صالـح نیز در اینکه آن عمل فایـده داشـته باشـد و مقبول درگاه الهی قرار گیرد، کاملا مؤثر است. اگر فاعل آن، اهل ایمان باشد، عمل مقبول است. و گر نه در جهت عاقبت به خیري و سـعادت اخروی او فایده‌ای ندارد، هر چند ممکن است در دنیا منشأ خیرات و برکاتی گردد، یا حتی در آخرت سبب بعضی تخفیف‌ها در عذاب شود، ولی مطابق سنت الهی موجب سعادت اخروی نمیگردد.

🔻اصولا تفاوت بین اسلام به معنای ظاهری آن و ایمان در همین امر خلاصه میشود.

امام صادق علیه‌السلام می‌‌فرمایند: 

🔸الْإِسْلَامُ هُوَ الظَّاهِرُ الَّذِی عَلَیْهِ النَّاسُ شَهَادَهًُْ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَحْدَهُ لَا شَرِیکَ لَهُ وَ أَنَّ مُحَمَّداً (صلی الله علیه و آله) عَبْدُهُ وَ رَسُولُهُ وَ إِقَامُ الصَّلَاهًِْ وَ إِیتَاءُ الزَّکَاهًِْ وَ حِجُ الْبَیْتِ وَ صِیَامُ شَهْرِ رَمَضَانَ فَهَذَا الْإِسْلَامُ. وَ قَالَ: الْإِیمَانُ مَعْرِفَهًُْ هَذَا الْأَمْرِ مَعَ هَذَا فَإِنْ أَقَرَّ بِهَا وَ لَمْ یَعْرِفْ هَذَا الْأَمْرَ، کَانَ مُسْلِماً وَ کَانَ ضَالًّا.(۳)

#ترجمه : «اسـلام همین صورت ظاهری است که مردم دارنـد: شـهادت به این که شایسـته پرستشـی جز خدا نیست، و اینکه حضـرت محمد صلی‌الله علیه و آله وسـلم بنـده و فرسـتاده اوست، و گزاردن #نماز و دادن زکات و به جا آوردن #حـج خانه خدا و #روزه گرفتن ماه #رمضان . این، اسلام است. و ایمان عبارت است از شناخت این امر (امامت و ولایت) علاوه بر این(اسلام). پس اگر به اسلام اقرار نماید، ولی معرفت نسبت به امر امامت و ولایت نداشته باشد، مسلمان هست ولی در عین حال گمراه می‌باشد.»


🔚 اسـلام بدون ایمان، یک صورت ظاهر بیش نیست. و عمل در صورتی واقعا عبادت خداست که برخاسته و نشأت گرفته از باور قلبی و تسـلیم شـخص نسـبت به پروردگار متعال باشـد. و آنچنانکه در احادیث تعبیر شـده مؤمن کسـی است که عمل او نشان  دهنـده یقین و بـاور قلبی‌اش باشـد.
←←ارزش عبـادت در حقیقت به همـان یقین قلبی مربوط است. اما وقتی چنین باور و یقینی در کار نباشد، عملی یک صورت ظاهري بدون محتواست و هیچ ارزشـی ندارد.←با این ترتیب ممکن است شـخص مسلمان باشد و آثـار فقهی اسـلام در دنیـا بر او مترّتب گردد، امـا در واقع گمراه باشـد. زیرا هـدایت، به تحّقق ایمان، محّقق میشود نه اسـلامِ بدون ایمان.


۱- آیه ۴۰/سوره غافر
۲- آیه ۹۹/سوره نحل
۳-اصول کافی ج۲ص۲۴، کتاب الایمان و الکفر، باب أن الاسلام یحقن به الدم ...،ح۴(ر.ک: تصویر الحاقی)


@borrhan
[ کانال برهان ]
‍ #ضرورت_معرفت_امام (۵۵) ایمان و عمل صالح ؛ دو شرط لازم برای سعادت ┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄ #قسمت_پنجاه_و_پنجم 🔻همانگونه که در قسمت قبل بیان شد به طور کلی پذیرفته شدن اعمال دو شـرط دارد: یکی اینکه طبق آنچه خداوند مقرر فرموده انجام شود ؛ دوم آنکه انجام دهنده اهل…
💠 عدم قبولی اعمال بدون ولایت اهلبیت علیهم السلام

در تفسیر قمی در مورد آیه (ابراهیم:۱۸) آمده: «هر کس اقرار به ولایت امیرالمؤمنین علیه السلام نداشته باشد، عملش باطل است؛ مانند خاکستري که بادی بر آن بوزد و آن را از هم بپاشد

🔹و هدایت را در آیه دوم(طه:۸۲)، در بیشتر اخبار، تفسیر هدایت را به ولایت نموده‌اند.

🔹بدان که امامیه شرط صحت اعمال و قبولی آن را ایمان میدانند که یک قسمت ایمان اقرار به ولایت تمام ائمه علیهم السلام و امامت ایشان است. اخباری که دلالت بر این معنی دارند، متواتر است.

🔸و امام صادق علیه السلام فرمودند:
«زمانی که بنده در پیشگاه خدا می‌ایستد، اولین چیزی که از آن سؤال می‌شود، #نماز های واجب، زکات واجب، #روزه واجب، #حج واجب و ولایت ما اهل بیت است اگر اقرار به ولایت ما کرد و بر همین اعتقاد مرد، نماز و روزه و زکات و حج او قبول می‌شود، اما اگر اقرار به ولایت ما نکرد، در پیشگاه پروردگار هیچ یک از اعمالش را قبول نخواهد شد

📕بحار الأنوار، ج‏۲۷، ص۱۶۶-۱۶۷
📥دانلود اسکن

#معرفت_امام
@borrhan
#ضرورت_معرفت_امام (۵۶)
معنای #مولا (۱۴۴)


دلالت ولیّ خدا در همهٔ اعمال

┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄

#قسمت_پنجاه_و_ششم

🔻در حدیثی از امام باقر علیه‌السلام که مبناي اسلام را پنج چیز دانسته اند - #نماز ، زکات، #حج ، #روزه و ولایت - در مقام مقایسه ولایت با چهار پایه قبلی چنین فرموده :

🔸عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع فِي حَدِيثٍ قَالَ: ذِرْوَةُ الْأَمْرِ وَسَنَامُهُ وَمِفْتَاحُهُ وَبَابُ الْأَشْيَاءِ وَرِضَى الرَّحْمَنِ الطَّاعَةُ لِلْإِمَامِ بَعْدَ مَعْرِفَتِهِ إِنَّ اَللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى يَقُولُ مَنْ يُطِعِ اَلرَّسُولَ فَقَدْ أَطاعَ اَللّهَ وَ مَنْ تَوَلّى فَما أَرْسَلْناكَ عَلَيْهِمْ حَفِيظاً أَمَا لَوْ أَنَّ رَجُلًا قَامَ لَيْلَهُ وَصَامَ نَهَارَهُ وَتَصَدَّقَ بِجَمِيعِ مَالِهِ وَحَجَّ جَمِيعَ دَهْرِهِ وَلَمْ يَعْرِفْ وَلَايَةَ وَلِيِّ اللَّهِ فَيُوَالِيَهُ وَيَكُونَ جَمِيعُ أَعْمَالِهِ بِدَلَالَتِهِ إِلَيْهِ مَا كَانَ لَهُ عَلَى اللَّهِ جَلَّ وَ عِز حَقٌّ فِي ثَوَابِهِ وَلَا كَانَ مِنْ أَهْلِ الْإِيمَان.(۱)

#ترجمه : «بالاترین نقطه و قّله دین و کلیـد آن و دَرِ همهٔ چیزهـا و مـایه خشـنودي خـدای مهربـان، عبـارت است از اطاعت از امام پس از معرفت نسـبت به ایشان. خداي عّزوجل میفرماید: «کسـی‌که پیامبر را اطاعت کند،خدا را اطاعت کرده است. و هرکس زیر بار اطاعت از ایشان نرود، پس (اي‌پیامبر) ما تو را برای حفظ و نگهبانی از او نفرستاده‌ایم؛ توجه داشته باشید که اگر شخصی شبهاي خود را به عبادت و روزهایش را به روزه بگذراند و همه دارایی خود را صدقه بدهد. و در تمام دوران عمرش به حـج رود ، اما اهل معرفت و ولایت ولیّ خدا نباشد تا او را دوست داشـته باشد و همراهی کند و همهٔ اعمالش بر طبق راهنمایی و نظر او باشد، چنین کسـی بر خداي عزوجل حقی پیدا نمیکند تا او را پاداش دهد و اصلاً از ایمان آورندگان نیست.»


🔚 آنچه خداوند می‌خواهد این است که اعمال انسانها تحت هدایت و راهنمایی کسانی باشد که او خود ایشان را به عنوان سرپرست و صـاحب اختیـار مؤمنـان قرار داده است. و وقتی ولایت ایشان را پذیرفتنـد، بایـد همه کارهای خود را بـدون اسـتثناء تحت ولایت و سـرپرستی آنها قرار دهنـد.

🔻هیـچ کاري در این امر اسـتثنا نشده است؛ چه اعمال جوارحی و چه افعال قلبی و چه افکـار انسـان ، همه و همه بایـد زیر چتر ولایت و هـدایت ائمه علیهم‌السلام قرار گیرد. و تنها در این حالت است که میتوان گفت شـخص بنده خداست.
←اگر فقط در مسائلی که خودش می‌پسندد به ائمه علیهم السلام رجوع کند و در آنچه نمی‌پسندد به میل و تشـخیص خود عمل نمایـد، او فقط بنـده خـدا نیست بلکه در بندگی،خود را و رأي و تشـخیص خود را شـریک خدا قرار داده است و لذا مؤمن نیست و ثوابها و پاداش‌هایی که به مؤمنان وعده داده شده شامل حال او نمی‌گردد.

۱- اصول کافی ؛ کتاب الایمان و الکفر ، باب دعائم الاسلام ح۵ (ر.ک: تصویر الحاقی)

@borrhan
#نقد_تصوف #علمای_صالح
#علم_زندگی #وحدت_وجود
#درس_های_توحید #جهاد_با_نفس
#شخصیت_زدگی

پاسخ به سوال مهم یکی از کاربران محترم
🔻تفاوت عارف و زاهد چیست؟!

❥༻⃘⃕࿇﷽༻⃘⃕❀༅⊹━┅┄

🔸 همانطور که از ابتدای شروع مطالب #نقد_تصوف در کانال برهان با ذکر دلائل بی شمار برای شما عزیزان ثابت کرده‌ایم، عرفان و تصوف مسلکی باطل و انحرافی است اما #زهد بسیار ممدوح و پسندیده می‌باشد و در روایات به عنوان عالی ترین مقامات بندگی شمرده شده است لکن مرز بین این دو بسیار مخفی و پوشیده است و نیاز به دقت نظر دارد.

تفاوت عارفان و زاهدان شیعه چیست⁉️

از کجا باید تشخیص دهیم که شخصی زاهد سالم است و یا یک عارف باطل؟ درحالیکه ظاهر آنها تفاوت آشکاری ندارند.

پاسخ:

یک تفاوت عمده و مهم میان عارفان و زاهدان وجود دارد که اگر به این تفاوت ملتفت باشیم هرگز میان زاهد عالی مقام شیعه و عارفان و صوفیان باطل شیعه مسلک خلط نخواهیم کرد.

و آن اینکه↓↓
مبانی نظری و علمی این دو متفاوت است. عارفان در بینش توحیدی خود، قائل به وحدت وجود یا وحدت شهود هستند و تمام عالم را تجلی و حصه ای از ذات خدا می‌دانند. به عبارت دیگر، عارفان در توحید قائل به سنخیت و یا عینیت هستند.
درحالیکه زاهدان شیعه، که اکثر علمای بزرگ و فقهای برجسته در این زمره هستند، در توحید دارای بیینش تنزیهی صرف بوده و خدا را با غیر خدا تشبیه نمی‌کنند و مروج توحید ناب اهل بیت علیهم السلام هستند که تعطیل و تشبیه را نفی می‌کند.
بنابراین اگر می خواهید بدانید کسی یک صوفی و عارف بوده و یا یک زاهد، باید به جنبه های نظری و علمی او توجه کنید و هرگز از میزان بکاء در #نماز یا #روزه و #حج و دنیا گریزی او به این موضوع پی نخواهید برد.



پی‌نوشت بسیار مهم: اسلام در برخی مفاهیم و بعضی از ملاک های سنجش نیکی و بدی و مصادیق حُسن و قُبح تحولی اساسی ایجاد کرد و قاعده بازی زندگی را به کلی دگرگون ساخت.

توضیح اینکه، معمولا در تمام ادیان و مذاهب، از اشخاص تارک دنیا و بی اعتنا به امیال و خواسته ها و شهوات، به عنوان عارف بالله تجلیل می شوند و خضوع و خشوع و احترام همگان را بر می انگیزانند.
اما اسلام نه تنها زبان به مدح این اشخاص نگشود، بلکه راه و روش آنها را مخالف نظر پروردگار متعال دانست و در تقبیح آنها، به روندگان مسیر شیطانی توصیفشان نمود.

📔نهج البلاغة (للصبحي صالح)، ص: 324

خداوند سبحان فرمود:
هدف از خلقت شماها، عبادت من است (وَ ما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الْإِنْسَ إِلاَّ لِيَعْبُدُون‏) اما تلاش برای جلب روزی و کسب و کار و تجارت به امید فراهم کردن زندگی بهتر با رزق وسیع برای خانواده را از خزیدن به گوشه مسجد و خانقاه و عبادت خویش بالاتر می‌دانم. نه تنها بالاتر می‌دانم، بلکه اساسا عبادتی که هدف خلقت شماست، مصداقی بالاتر از همین کار ندارد (الْعِبَادَةُ سَبْعُونَ جُزْءاً أَفْضَلُهَا طَلَبُ الْحَلَالِ)

🔻حجم عظیمی از ماثورات دینی، پیرامون زهد و تقواست. اما اسلام خود متکفل بیان حدود و ثغور آن شده است.
امام سجاد علیه السلام فرمود: تمام زهد در این دو آیه خلاصه می‌شود:
«لِكَيْلا تَأْسَوْا عَلى‏ ما فاتَكُمْ وَ لا تَفْرَحُوا بِما آتاكُم‏ برای چیزهایی که از دست دادی ناراحت نشو، و برای چیزهایی که به دست آوردی خوشحال نشو.»
الكافي (ط - الإسلامية)، ج‏2، ص: 128
(ر‌.ک: تصویر الحاقی)

🔚زهد و تقوای اسلامی چیزی بیش از عدم تعلق و دلبستگی و امید واهی به امور فانی نیست که البته بسیار منطقی است زیرا هر لحظه امکان از دست دادنش وجود دارد، و دل بستن به آن سبب آسیب های متعدد به شخص می شود.←این به معنای عدم تلاش برای کسب روزی بیشتر و زندگی توام با رفاه و آسایش نیست.

حال که نظر اسلام را فرا گرفتیم، جامه عمل بر پندار خویش بپوشانیم . یعنی اگر فردا روزی درویش یا صوفی یا حتی آخوند دنیاگریزی دیدیم که توهم عرفان، او را واداشته است که از تلاش برای کسب و روزی دست بشوید و خانواده فلک زده اش را در تنگنا و سختی به حال خویش و تقدیر رب رها کند، نه تنها همچون گذشته، برای بوسیدن دست هایش تقلا نکنیم، بلکه زبان به مذمت وی بگشاییم، و بالعکس اگر کارگر زحمت کشی را دیدیم که برای رفاه و آسایش خانواده اش، به سختی افتاده و عرق ریزان مشغول تلاش است، بر پیشانی اش بوسه زنیم.
«پینه دستان کارگر نزد خدا بسی مقدس تر و مقرب تر تسبیحِ دستِ زاهدِ خانه نشین است»
و در این نکته پایانی دقیق تامل کنیم که #فقر یکی از اولین قدم های سلوک عرفانی و صوفیانه است.

🔗حتما بخوانید:
تشخیص عارفان حقیقی از دروغین
https://t.me/borrhan/47013
جامعه عارف محور محکوم به سقوط است
https://t.me/borrhan/48291
https://t.me/borrhan/48292
میزان شناخت چیست؟
https://t.me/borrhan/48696
چشم برزخی و ..
https://t.me/borrhan/39043

@borrhan
[ کانال برهان ]
‍ #نقد_تصوف #علم_دین #امی #اجتهاد_و_تقلید ⁉️سوال کاربران: آیا انسانی که تحصیلات حوزوی و دینی ندارد می‌تواند سیر و سلوک عرفانی داشته باشد و کلاس های اخلاق و عرفان دائر کند و به اصطلاح، شاگرد تربیت نماید؟ اگر عالِم بودن اهمیت دارد، پس چرا پیامبر اکرم با…
⁉️ کدامیک برترند؟ عالم یا عابد؟

فضیلت مذاکره‌ی علم

✍🏻جناب #ابوذر رضوان الله علیه گوید: رسول خدا صلى الله علیه و آله فرمود:
«ای ابوذر! یک ساعت نشستن در مجلسی که در آن مذاکره(گفتگوی) علم شود، در نزد خدا از نماز خواندن هزار شب که هر شب هزار رکعت #نماز بخواند محبوب‌تر است، و نشستن یک ساعت نزد مذاکره علم، نزد خدا از هزار جهاد و قرائت تمام قرآن محبوب‌تر است.»
🔺ابوذر گفت: ای رسول خدا ! آیا مذاکره علم بهتر است از تلاوت تمام قرآن؟

رسول خدا صلى الله علیه و آله فرمودند:
«ای ابوذر! یک ساعت نشستن در مجلسی که مذاکره علم شود، از دوازده هزار بار قرائت قرآن نزد خداوند متعال محبوب‌تر است.
پس بر شما باد به مذاکره علم، ... ای ابوذر! یک ساعت نشستن در مجلسی که در آن مذاکره علم شود، برای تو از عبادت یک سال که روزهایش
#روزه و شب‌هایش به نماز قیام کنی بهتر است.»

📔جامع الأخبار الشعيري، ص۳۷و۳۸

#علم_دین (۹۸)
@borrhan
#ضرورت_معرفت_امام (۵۷)
#کمال_حیدری (۹)
#صالحی_نجف_آبادی (۳۶)

مأجور نبودن مستضعفان نیکوکار

💡بادقت بخوان!

┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄

#قسمت_پنجاه_و_هفتم

در حدیثی از امام باقر علیه السلام که در قسمت قبل بیان شد ، آن حضرت در ادامه فرمایش خود درباره کسانی که بدون دلالت امامان هدایت عملی را انجام می‌دهند ، به مطلبی اشاره فرموده‌اند که برای برخی منحرفین مانند آقای صالحی نجف‌آبادی مورد سوء برداشت قرار گرفته است ؛ ایشان فرموده‌اند:

🔸اولئِکَ المُحسِنُ مِنهُم یُدخِلُهُ اللّهُ الجَنَّةَ بِفَضلِ رَحمَتِهِ

#ترجمه :خداوند افراد نیکوکار ایشان را به سبب زیادی رحمت خود وارد بهشت میکند.

🔻مرحوم علامه مجلسی در توضیح این فرمایش دو احتمال را مطرح کردند که یکی از آنها را اظهر دانسته‌اند ؛ احتمالی که ایشان ترجیح داده‌اند این است که «اولئك» اشاره به مستضعفان از منکران ولایت باشد؛ یعنی کسانی که بدون هیچگونه تقصیری از نعمت معرفت ائمه ع محروم شده‌اند. اینها «مُرجونَ لِأمر‌الله» هستند ، یعنی سرنوشت ایشان به امر خداوند موکول شده است؛

امر الهی مطابق فرمایش امام باقرعلیه السلام این است که اگر اهل ظلم و جنایت نباشند بلکه اهل عمل به نیکی‌ها و خیرات باشند خداوند به سبب زیادی رحمت خود آنان را به بهشت می‌برد ؛
تعبیر«بِفَضلِ رَحمَتِهِ» دلالت می‌کند بر اینکه بهشتی شدن این افراد به خاطر وعده الهی به آنان نیست؛ چنانکه قبل از این عبارت فرمودند
«مَاكَانَ لَهُ عَلَى اللَّهِ جَلَّ‌وَعِز حَقٌّ فِي ثَوَابِهِ» یعنی این‌ها مشمول وعده پاداشی که خداوند به مومنان داده است نمی‌شوند؛

اهل ایمان به خاطر وعده خداوند استحقاق بهشت را پیدا می‌کنند ،ولی به مستضعفان نیکوکار هیچ وعده‌ای از جانب پروردگار تعلق نگرفته است ،پس اگر اهل بهشت شوند نظیر مومنان بهشتی نخواهند بود؛

آری هرچند وعده خداوند به مومنان از روی فضل اوست و هیچکس به خاطر اطاعت از پروردگار #استحقاق این را که مشمول پاداش الهی شود پیدا نمی‌کند ، ولی پس از ابلاغ این وعده ، اهل ایمان حقی بر خدای خود پیدا می‌کنند، اما غیر مومنان اعم از نیکوکار و جنایتکار هیچ حقی بر خداوند ندارند.←←بنابراین بهشتی شدن خوبانِ غیر مومن ، به فضل زائد خداوند نسبت به ایشان است نه اینکه به خاطر وعده الهی حقی پیدا کرده باشند

نکته دیگری که از عبارات «بِفَضلِ رَحمَتِهِ» فهمیده می‌شود این است که بهشتی شدن مستضعفان نیکوکار به معنای پذیرفته شدن اعمال ایشان در پیشگاه الهی نیست؛

بنابراین اگر ایشان را به خاطر استضعاف و عدم تقصیرشان معذور بدانیم ، ولی این معذوریت دلیل مأجور بودن آنها نیست؛
مأجور به کسی می‌توان گفت که عملش مطابق با خواست خدای متعال بوده و مشمول وعده پاداش او گردد ، در حالی که این گروه به تصریح حضرت باقرالعلوم هیچ حقی در گرفتن پاداش از خداوند ندارند.
به تعبیر دقیق‌تر بهشت رفتن ایشان اجر اعمال خودشان نیست، خداوند برای مقبول شدن اعمال شرایطی را معتبر دانسته است که در راس همه آنها «ایمان» می‌باشد و اینان چون ایمان ندارند مشمول وعده قبولی اعمال نمی‌گردند ؛
بنابراین با وجود کارهای خوبشان اگر بهشتی نشوند هم ظلمی به آنها روا نشده است چون حقی بر خداوند نداشته است؛ این است که می‌گوییم نمی‌توان ایشان را مأجور دانست.

←همچنین اعمال نیک این مستضعفان را به اصطلاح فقهی نمی‌توان مُجزی دانست ، مجزی به عملی گفته می‌شود که مطابق با تکلیف الهی انجام شده و از همین جهت وظیفهٔ انسان را از عهده‌اش ساقط می‌کند ؛
این‌ها به تکلیف الهی خود پی نبردند اما چون مستضعف می‌باشند در عمل نکردن به تکلیف معذور هستند؛ این معذوریت دلیل بر مجزی بودن اعمال خوبشان در عمل به تکالیف نیست.

با این توضیحات ، نادانی - اگر نگوییم غرض ورزی‌- صالحی نجف آبادی در عبارات ذیل درباره این حدیث شریف به خوبی روشن و آشکار می‌شود:

✖️«می‌بینیم امام محمد باقر ع کسانی را که احکام اسلام را از غیر راه امامی که در نظر شیعه حجت خداست فهمیده و به آن عمل کرده‌اند در صورتی که محسن باشند نه ظالم، اهل بهشت می‌داند از اینجا معلوم می‌شود اعمال آنان اگر مخالف حکم واقعی خدا هم باشد مجزی و موجب اجر است»

این نویسندهٔ نادان به خاطر همین اشتباهی که -آگاهانه یا ناآگاهانه- مرتکب شده اشتباه فاحش دیگری را در برداشت از فرمایش امام باقر ع مطرح کرده است می‌گوید :

✖️«معرفت امام طریقیت دارد نه موضوعیت چون فقط راه شناختن احکام دین است و نظیر اعتقاد به خدا و معاد نیست که موضوعیت داشته باشد»

❗️بسیار عجیب است که از فرمایش امام درست عکس این مطلب به صراحت برداشت می‌شود؛ «#روزه و زکات و #حج را انجام دهد اما همه این‌ها را بدون ولایت ولی خدا به جا آورد اعمالش هیچ اجر و پاداشی ندارد»

⁉️با چه تعبیری رساتر از این می‌توان موضوعیت داشتن معرفت امام را بیان کرد؟ اگر نویسنده سوء غرضی نداشت این مطلب صریح و روشن را نمی‌فهمید؟!


@borrhan