[ کانال برهان ]
11.3K subscribers
23.6K photos
1.94K videos
745 files
13.5K links
مرکز نشر دروس اعتقادی اهل بیت علیهم‌السلام
+ مباحث نقد فرق ضاله

👤پرسش و پاسخ:
@EDborrhan

کانالهای زیرمجموعه:
@fariadras
@borrhan2
@borrhanlibrary
@borrhanmedia
@dinclass

اینستا:
https://t.me/pageborhan
Download Telegram
وجه تسمیه #ذوالفقار


به خاطر داشته باشید که ذوالفقار، دو دم است. دو دم یعنی دو لبه؛ شبیه شمشیرهای ایرانیان و رومیان. شمشیر های ایرانی بلند و شمسیر های رومی کوتاه بودند. شمشیر های عربی یک دم یا یک لبه و دارای خمیدگی است. ذوالفقاری که در فیلم ها نشان می دهند اختراع افراد بی سواد است. شمشیر دو زبانه به هیچ کاری نمی آید. اگر در غلاف باشد بیرون نمی آید؛ و اگر بیرون غلاف باشد نمی توان آن را در غلاف کرد.

@borrhan
#روز_شمار_فاطمیه [23]
#دفن_شبانه
#دستور_به_صبر

🌑 وقایع روز ۱۴ جمادی الاول سال ۱۱ هجری قمری ، ۲۶ مرداد سال ۱۱ هجری شمسی ، ۱۲ آگوست سال ۶۳۲ میلادی

🔶

مردمان از خبر دفن شبانهء دخت پیامبر خدا صلی الله علیه و آله بهت زده می‌شوند؛

تلخ تر آنکه می شنوند وصیت فرزند پیامبرشان ، آن است که اهل مدینه حتی از محل قبر ایشان نیز آگاه نباشند؛

آری ! …… امیرمؤمنان شب گذشته , قبر اصلی را با زمین صاف کردند (۱) ؛
و نزدیک به چهل نقطه را در بقیع به صورت قبر ساخته اند تا محل قبر اصلی بانوی دو عالم - بنا به وصیت خود ایشان - مشخص نباشد...

👥👥مردمان گفتند :

[ ای وای بر ما ! ] پیامبرمان جز یک دختر در میان ما نداشت ؛
که وفات یافت و دفن شد و ما در هنگام وفات ، غسل و نمازش حضور نداشتیم ! الآن نیز از محل قبرش آگاهی نداریم تا حتی آن را زیارت کنیم .…(۲)

دستگاه سقیفه نیز از ماجرا آگاه می‌شود

عمر رو به ابوبکر کرده , می‌گوید:

❗️به تو نگفتم آنان مراسم را شبانه انجام خواهند داد [ و ما را برای نماز خبر نخواهند کرد ]

عمر در تصمیمی عجولانه و برای ترمیم چهرهء خلیفه و دستگاه خلافت ، تصمیم به نبش قبرهای ساخته شده در بقیع می‌گیرد ؛
تا با بیرون آوردن پیکر حضرت صدیقه کبری سلام الله علیها ، ابوبکر به عنوان خلیفه در مراسمی با شکوه بر آن حضرت نماز گزارد!

👈👈 به همین منظور , ابوبکر دستور میدهد که زنانی از مسلمانان را جمع کنند و همراه با گروهی به بقیع رفته , شروع به نبش قبرها نمایند .

عمر سرپرستی این کار را به عهده می‌گیرد؛

خبر به امیرمؤمنان علیه السلام میرسد؛

👈👈 آن حضرت از شدت خشم ، چشمانشان سرخ شده است ،
شمشیر #ذوالفقار را از نیام می‌کشند ، عبایی زرد رنگ - که در جنگ های سخت می پوشیدند - بر دوش می‌افکنند و می‌فرمایند:

💠 دستی که به قبرها برسد , به صاحبش برنخواهد گشت.

و آنگاه راهی بقیع می‌شوند؛

فردی که این سخن را شنیده و خروج امیرالمؤمنین را مشاهده کرده بود , به شتاب خبر را به بقیع می‌رساند ،
و مردمان مانند گلهء بُزان که از شیری می گریزند ، فرار می.کنند ؛

امیرمؤمنان به بقیع می‌رسند ، بر ذوالفقار تکیه کرده ، تهدید علنی نسبت به هر گونه اقدامی می‌نمایند..
☝️اهل سقیفه در می یابند که امیرالمؤمنین علیه السلام در این قضیه , همانند ماجراهای قبل , مأمور به صبر نیستند؛

عمر شروع به هتاکی می‌کند❗️….حضرت امير لباسهاى وى را گرفته و او را از جاى بر كَند و بر زمين زدند و فرمودند:

💠 یابن السوداء (ای سیاه زاده)! من حقّ خود (يعنى مقام خلافت) را بدين جهت از دست دادم كه مبادا مردم از دين خويش برگردند.
اما در باره قبر فاطمه: به حقّ آن خدايى كه جان على در دست قدرت اوست اگر تو و يارانت راجع به اين قبرها عملى انجام دهيد زمين را از خون شما سيراب خواهم كرد.
عمر! از اين خيال در گذر!
ابوبكر می‌گوید : اى ابو الحسن! تو را به حقّ پيغمبر اسلام و آن كسى كه بالاى عرش است سوگند می‌دهم كه از عمر دست بردارى، زيرا ما از انجام دادن عملى كه تو نمی‌پسندى خوددارى می‌كنيم.
راوى می‌گويد: على عليه السّلام عمر را رها كرد و مردم پراكنده شدند و به دنبال مقصود خود بازنگشتند؛

اینگونه عمر کاری از پیش نمی‌برد و قضیه فیصله می‌یابد؛(۳)

🔰🔰اینک دختر پیامبر خاتم صلی الله و آله و پاره تن رسول خدا در کنار آن حضرت آرمیده است، تا از رنج های بی‌پایانش برای پدر حکایت کند.(۴)


أللّهُمَّ عَجِّل لِوَلِيِّكَ الفَرَج



🔗 ابن ابی الحدید معتزلی
🔗 دلائل الامامه طبری شیعی
🔗 کامل شیخ بهائی

1️⃣ بحارالانوار ۱۸۳/۴۳
2️⃣ بحارالانوار ۱۷۱/۴۳
3️⃣ بحارالانوار ۱۹۹/۴۳
4️⃣ بحارالانوار ۱۸۸/۴۳

+ https://t.me/borrhan/50456

🔝کانال برهان و مروری مستند بر فرازهای حساس تاریخ مسلمانان

@borrhan
Forwarded from اتچ بات
#روز_شمار_فاطمیه [25]
#دفن_شبانه
#دستور_به_صبر

🌑 وقایع روز ۴جمادی الثانی سال ۱۱ هجری قمری ، ۷مهر سال ۱۱ هجری شمسی ، ۲سپتامبر سال ۶۳۲ میلادی

🔶

مردمان از خبر دفن شبانهء دخت پیامبر خدا صلی الله علیه و آله بهت زده می‌شوند؛

تلخ تر آنکه می شنوند وصیت فرزند پیامبرشان ، آن است که اهل مدینه حتی از محل قبر ایشان نیز آگاه نباشند؛

آری ! …… امیرمؤمنان شب گذشته , قبر اصلی را با زمین صاف کردند (۱) ؛
و نزدیک به چهل نقطه را در بقیع به صورت قبر ساخته اند تا محل قبر اصلی بانوی دو عالم - بنا به وصیت خود ایشان - مشخص نباشد...

👥👥مردمان گفتند :

[ ای وای بر ما ! ] پیامبرمان جز یک دختر در میان ما نداشت ؛
که وفات یافت و دفن شد و ما در هنگام وفات ، غسل و نمازش حضور نداشتیم ! الآن نیز از محل قبرش آگاهی نداریم تا حتی آن را زیارت کنیم .…(۲)

دستگاه سقیفه نیز از ماجرا آگاه می‌شود

عمر رو به ابوبکر کرده , می‌گوید:

❗️به تو نگفتم آنان مراسم را شبانه انجام خواهند داد [ و ما را برای نماز خبر نخواهند کرد ]

عمر در تصمیمی عجولانه و برای ترمیم چهرهء خلیفه و دستگاه خلافت ، تصمیم به نبش قبرهای ساخته شده در بقیع می‌گیرد ؛
تا با بیرون آوردن پیکر حضرت صدیقه کبری سلام الله علیها ، ابوبکر به عنوان خلیفه در مراسمی با شکوه بر آن حضرت نماز گزارد!

👈👈 به همین منظور , ابوبکر دستور میدهد که زنانی از مسلمانان را جمع کنند و همراه با گروهی به بقیع رفته , شروع به نبش قبرها نمایند .

عمر سرپرستی این کار را به عهده می‌گیرد؛

خبر به امیرمؤمنان علیه السلام میرسد؛

👈👈 آن حضرت از شدت خشم ، چشمانشان سرخ شده است ،
شمشیر #ذوالفقار را از نیام می‌کشند ، عبایی زرد رنگ - که در جنگ های سخت می پوشیدند - بر دوش می‌افکنند و می‌فرمایند:

💠 دستی که به قبرها برسد , به صاحبش برنخواهد گشت.

و آنگاه راهی بقیع می‌شوند؛

فردی که این سخن را شنیده و خروج امیرالمؤمنین را مشاهده کرده بود , به شتاب خبر را به بقیع می‌رساند ،
و مردمان مانند گلهء بُزان که از شیری می گریزند ، فرار می.کنند ؛

امیرمؤمنان به بقیع می‌رسند ، بر ذوالفقار تکیه کرده ، تهدید علنی نسبت به هر گونه اقدامی می‌نمایند..
☝️اهل سقیفه در می یابند که امیرالمؤمنین علیه السلام در این قضیه , همانند ماجراهای قبل , مأمور به صبر نیستند؛

عمر شروع به هتاکی می‌کند❗️….حضرت امير لباسهاى وى را گرفته و او را از جاى بر كَند و بر زمين زدند و فرمودند:

💠 یابن السوداء (ای سیاه زاده)! من حقّ خود (يعنى مقام خلافت) را بدين جهت از دست دادم كه مبادا مردم از دين خويش برگردند.
اما در باره قبر فاطمه: به حقّ آن خدايى كه جان على در دست قدرت اوست اگر تو و يارانت راجع به اين قبرها عملى انجام دهيد زمين را از خون شما سيراب خواهم كرد.
عمر! از اين خيال در گذر!
ابوبكر می‌گوید : اى ابو الحسن! تو را به حقّ پيغمبر اسلام و آن كسى كه بالاى عرش است سوگند می‌دهم كه از عمر دست بردارى، زيرا ما از انجام دادن عملى كه تو نمی‌پسندى خوددارى می‌كنيم.
راوى می‌گويد: على عليه السّلام عمر را رها كرد و مردم پراكنده شدند و به دنبال مقصود خود بازنگشتند؛

اینگونه عمر کاری از پیش نمی‌برد و قضیه فیصله می‌یابد؛(۳)

🔰🔰اینک دختر پیامبر خاتم صلی الله و آله و پاره تن رسول خدا در کنار آن حضرت آرمیده است، تا از رنج های بی‌پایانش برای پدر حکایت کند.(۴)


أللّهُمَّ عَجِّل لِوَلِيِّكَ الفَرَج



🔗 ابن ابی الحدید معتزلی
🔗 دلائل الامامه طبری شیعی
🔗 کامل شیخ بهائی

1️⃣ بحارالانوار ۱۸۳/۴۳
2️⃣ بحارالانوار ۱۷۱/۴۳
3️⃣ بحارالانوار ۱۹۹/۴۳
4️⃣ بحارالانوار ۱۸۸/۴۳

🔝کانال برهان و مروری مستند بر فرازهای حساس تاریخ مسلمانان

@borrhan
BANOOYE-ASEMANI 058
<unknown>
#بانوی_آسمانی 58

تاریخ رنجهای حضرت فاطمه
سلام الله علیها

قسمت 58
تنهایی امیرالمومنین

#ذوالفقار
مخصوص نوجوانان 👉
مخصوص معلمین 👉

مخاطب اصلی مجموعه
#دین_زیباست نوجوانان هستند، مقید باشید این فایلها را حداقل به #یک نوجوان شیعه برسانید!
@borrhan
اعتراف مهم تفتازانی از بزرگان عامه

وأيضا هو أشجعهم يدل عليه كثرة جهاده في سبيل الله وحسن إقدامه في الغزوات وهي مشهورة غنية عن البيان ولهذا قال النبي صلي الله عليه وسلم لا فتي إلا علي ولا سيف إلا ذو الفقار وقال صلي الله عليه وسلم يوم الأحزاب لضربة علي خير من عبادة الثقلين

همچنين حضرت علي [عليه السلام] شجاع ترين مردم است، فراواني پيكارها و كارهاي خوب او در جنگها دليل بر شجاعت اوست. شجاعت ايشان امري مشهور و بي نياز از بيان است؛ به همين جهت رسول خدا در باره وي فرمود : جوانمردي نيست جز علي، و شمشيري نيست مگر #ذوالفقار ، و در روز جنگ احزاب فرمود : يك ضربه شمشير علي از عبادت جن و انس بهتر است .

📗📕شرح المقاصد في علم الكلام ، سعد الدين التفتازاني (متوفاي791هـ) ، ج 2 ، ص 301 ، ناشر : دار المعارف النعمانية - باكستان - 1401هـ - 1981م ، الطبعة : الأولي .

#باید_بدانیم
جملۀ معروفی است که در عربی می‌گویند: «ما من عام الا و قد خص». یعنی هر عمومی استثنایی دارد. ثقلین به معنای عموم جن و انس است. البته منظور این نیست که شامل رسول الله ص هم می‌شود.

#خندق #نقل_فضایل_از_کتب_مخالفین
#احد #قاعده_الزام
@borrhan
🔻#ذوالفقار و ظهور #منجی در زبور

در زبور یا مزامیر داوودی ، مزمور ۱۴۹ : ۵ _ ۹ چنین می‌خوانیم :

5 .مقدسان از جلال فخر بنمايند، و بر بسترهاي خود ترنم بكنند
6 . تسبیحات بلند خدا در دهان ايشان باشد، و شمشير دودمه در دست ايشان
7 .تا از امتها انتقام بكشند، و تأديبها بر طوايف بنمايند
8 .و پادشاهانِ ايشان را به زنجيرها ببندند، و سروران ايشان را به پابندهاي آهنين
9 .و داوري را كه مكتوب است بر ايشان اجرا دارند، اين كرامت است براي همة مقدسان او

🔚 در این فرازها از زبور کنونی از شمشیر دو دمه‌ای یاد میشود که در دست مقدسان خدا است و این مقدسان قرار است در آینده پادشاهان ستمگر را به بند کشیده و انتقام الهی از ظالمان را تحقق ببخشند.
همچنین از نشانه های این مقدسان این است که تسبیح بلند خدا در دهان ایشان است ...


☑️ می‌دانیم شمشیر دو دمه قبلا در دست حضرت امیر علیه‌السلام این امور را انجام میداد و از آنجایی که حضرت مهدی عج وارث آثار و علوم انبیاء و اوصیاء پیشین‌اند وارث این شمشیر(که نماد ولایت و شجاعت علوی است)می‌باشند و وعده زبور را به کاملا تحقق خواهند بخشید, «تسبیحات بلند خدا» نیز در قالب #اذان آشکار میشود.
@borrhan
Forwarded from اتچ بات
#منجی (۲۱۸)

اوصاف امیرمومنان در کتب یهود و نصاری(۱۲)

❥༻⃘⃕࿇﷽༻⃘⃕❀༅⊹━┅┄

🔻معتقدیم که تورات و انجیل و زبور و ...با وجود اینکه متاسفانه در ایشان #تحریف روی داده ، هنوز هم مشتمل بر بشارت ها و #پیشگویی های متعددی پیرامون ظهور پیامبر اکرم صلی‌الله علیه و آله و اهل بیت گرامی ایشان علیهم‌السلام است؛

⁉️ممکن است سوالی مطرح شود که اگر این کتاب ها را تحریف شده می‌دانید پس چرا به آنها استناد می‌کنید؟

✔️ پاسخ آنکه قرآن مجید تمام مطالب این کتب را تحریفی و باطل نمی‌داند!
بلکه هنوز هم میراث وحیانی انبیاء علیهم السلام در این کتب باقی مانده‌اند. به علاوه پیروان این کتب آن ها را برای خودشان حجّت و سند می‌دانند و اگر ما حقانیت اسلام را از کتب خودشان اثبات کنیم قاعدتاً باید بپذیرند. از این گذشته اینکه ظهور پیامبر اسلام و خاندان معصوم آن حضرت در کتب آسمانی مربوط به چند قرن قبل از اسلام مژده داده شده، خود نشانگر وجود خط پیشرو انبیای الهی در طول تاریخ است و اینکه پیامبر خاتم صلی‌الله علیه و آله آنچنان مورد تأیید خدا بوده که خداوند علامت حقانیت ایشان را اینگونه در طول تاریخ حفظ کرده است. و گویای این مطلب است که آن متن بشارت ، بشری نیست بلکه وحیانی است.
روشن است که رجوع به قول صاحب معجزه، دنباله منطقی اعتماد به اوست.


🔆 حال بشارت به حضرت حیدر علیه‌السلام و ذوالفقار و منجی در مزامیر داوود علیه‌السلام::

در زبور یا مزامیر داوودی ، مزمور ۱۴۹ : ۵ _ ۹ همانگونه که در تصویر الحاقی می‌بینید چنین می‌خوانیم :

«5 .مقدسان از جلال فخر بنمايند، و بر بسترهاي خود ترنم بكنند
6 . تسبیحات بلند خدا در دهان ايشان باشد، و شمشير دودمه در دست ايشان
7 .تا از امتها انتقام بكشند، و تأديبها بر طوايف بنمايند
8 .و پادشاهانِ ايشان را به زنجيرها ببندند، و سروران ايشان را به پابندهاي آهنين
9 .و داوري را كه مكتوب است بر ايشان اجرا دارند، اين كرامت است براي همة مقدسان او»



🔚🔚 در این متن به شخصیت یا شخصیت هایی مقدس اشاره شده که تسبیح بلند خدا در دهان ایشان و شمشیری دو دمه در دست ایشان است که به وسیله آن ، طغیانگران طوایف مختلف را تنبیه می کنند. تا اینجای بشارت کاملا بر سرگذشت امیرالمومنین علی (علیه السلام) صادق است که با شمشیر خود در بسیاری از جهاد ها مقابل کفار حضور داشتند. و همچنین (تسبیح بلند خدا) بر #اذان اسلامی قابل تطبیق است.

🔻باید بدانیم : شمشیر #ذوالفقار در واقع از رسول الله به حضرت امیر و پس از ایشان نیز به امامان بعدی علیهم السلام رسید .
از جمله در این زمینه می توان به روایات این دو باب از اصول کافی (کتاب الحجه) رجوع کرد :
http://lib.eshia.ir/27311/1/577
http://lib.eshia.ir/27311/1/590

و حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) به اراده الهی و به عنوان وارث این
شمشیر مقدس ظهور کرده و بشارت مزامیر را (در مجازات ظالمان) تکمیل خواهند کرد.

🔚🔚 کلمه (مقدسان) در ابتدای این بشارت ، ترجمه کلمه عبری(حَسیدیم) است. (حسید) به معنای شخص مقدس و پاک و... می باشد. که به صورت (حسیدیم) جمع بسته شده است.
اگر این جمع بسته شدن را در اینجا به معنای احترام نهادن بدانیم (چنانکه در زبان عبری وجود دارد که مثلا الوه را که نام خدا و موجود ملکوتی است به صورت جمع الوهیم در می‌آورند.) پس این عبارت اشاره به شخص #امیرالمومنین دارد اما اگر به معنای جمع بگیریم . (چنانکه در ترجمه فوق جمع بسته شده است.) اشاره به خود حضرت و اوصیای ایشان تا ظهور و قیام قائم آل محمد
(عجل الله تعالی فرجه الشریف) نیز دارد.
(که وارث این آثار و سلاح ایشان بوده اند.) و امام مهدی (ارواحنافداه) نیز از این سلاح استفاده خواهندکرد.


🔰☑️ اما ماجرایی بسیار قابل تدبّر در اینجا وجود دارد :

و آن اینکه ، وقتی مرحب خیبری یهودی ، به عنوان پهلوان یهود وارد جنگ با امام علی (علیه السلام) شد ، خودش را در قالب شعری معرفی کرد. حضرت علی (علیه السلام) نیز متقابلا در ضمن شعری ،
خود را
(حیدر) معرفی فرمود. مرحب با شنیدن این سخن امام (علیه‌السلام) ، ترسید
و پا به فرار گذاشت و نهایتا کشته شد!


بحار الأنوار ، ج ۴١ ، ص ٨۶


🔚🔚در همین باب از کتاب مزامیر (باب ۱۴۹) عبارتی وجود دارد که می تواند نشان دهد چرا به مرحب ، خبر داده شده بود که از جنگ با (#حیدر) خودداری کند!
دقت کنید↓↓↓↓↓↓

«1⃣»
[ کانال برهان ]
۱۵ شوال سالروز وقایعی مهم 🔖 جنگ #احد و شهادت حضرت #حمزه سلام الله علیه : به این مناسبت فهرست کانال «آرشیو برهان» با بیش از ۱۳۹ عنوان مطلب به روز رسانی شد↓↓↓↓↓ https://t.me/borrhan2/429 https://t.me/borrhan2/430 🔖 واقعه عظیم ردالشمس: در این باره با سرچ…
به مناسبت فرارسیدن ۱۵شوال سالروز جنگ #احد و واقعه عظیم #رد_الشمس، فایل pdf دو کتاب در کانال «کتابخانه برهان» بارگذاری شد:
۱- نسخه خطی شعشعه #ذوالفقار در غزوات حیدر کرار علیه السلام به قلم سید محمد شفیع حسینی عاملی قزوینی (فارسی)↓↓↓↓↓
https://t.me/borrhanlibrary/4799
۲- رد الشمس لعلي عليه السلام
به قلم علامه سید جعفر مرتضی عاملی رضوان الله تعالی علیه - عربی - ۸۱صفحه↓↓↓↓↓
https://t.me/borrhanlibrary/4801
جنگ #احد

رشادت بى نظير امیرالمؤمنین على (عليه‌السلام) در جنگ اُحُد
🔻و شیخ صدوق و‌ اثبات برتری چهارده معصوم علیهم السلام بر ملائکه با استناد به کلام جبرئیل در جریان واقعه احد

❥༻⃘⃕࿇﷽༻⃘⃕❀༅⊹━┅┄

🔖حَدَّثَنَا أَحْمَدُ بْنُ زِيَادِ بْنِ جَعْفَرٍ الْهَمَدَانِيُّ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ قَالَ حَدَّثَنَا عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ بْنِ هَاشِمٍ عَنْ أَبِيهِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِي نَصْرٍ الْبَزَنْطِيِّ وَ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِي عُمَيْرٍ جَمِيعاً عَنْ أَبَانِ بْنِ عُثْمَانَ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ (ع) قَالَ لَمَّا كَانَ يَوْمُ أُحُدٍ انْهَزَمَ أَصْحَابُ رَسُولِ اللَّهِ حَتَّى لَمْ يَبْقَ مَعَهُ إِلَّا عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِبٍ (ع) وَ أَبُو دُجَانَةَ سِمَاكُ بْنُ خَرَشَةَ فَقَالَ لَهُ النَّبِيُّ (ص) يَا أَبَا دُجَانَةَ أَ مَا تَرَى قَوْمَكَ قَالَ بَلَى قَالَ الْحَقْ بِقَوْمِكَ قَالَ مَا عَلَى هَذَا بَايَعْتُ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ قَالَ أَنْتَ فِي حِلٍّ قَالَ وَ اللَّهِ لَا تَتَحَدَّثُ قُرَيْشٌ بِأَنِّي خَذَلْتُكَ وَ فَرَرْتُ حَتَّى أَذُوقَ مَا تَذُوقُ فَجَزَاهُ النَّبِيُّ خَيْراً وَ كَانَ عَلِيٌّ (ع) كُلَّمَا حَمَلَتْ طَائِفَةٌ عَلَى رَسُولِ اللَّهِ اسْتَقْبَلَهُمْ وَ رَدَّهُمْ حَتَّى أَكْثَرَ فِيهِمُ الْقَتْلَ وَ الْجِرَاحَاتِ حَتَّى انْكَسَرَ سَيْفُهُ فَجَاءَ إِلَى النَّبِيِّ (ص) فَقَالَ يَا رَسُولَ اللَّهِ إِنَّ الرَّجُلَ يُقَاتِلُ بِسِلَاحِهِ وَ قَدِ انْكَسَرَ سَيْفِي فَأَعْطَاهُ (ع) سَيْفَهُ ذَا الْفَقَارِ فَمَا زَالَ يَدْفَعُ بِهِ عَنْ رَسُولِ اللَّهِ (ص) حَتَّى أُثِّرَ وَ انكسر [أُنْكِرَ فَنَزَلَ عَلَيْهِ جَبْرَئِيلُ وَ قَالَ يَا مُحَمَّدُ إِنَّ هَذِهِ لَهِيَ الْمُوَاسَاةُ مِنْ عَلِيٍّ لَكَ فَقَالَ النَّبِيُّ (ص) إِنَّهُ مِنِّي وَ أَنَا مِنْهُ فَقَالَ جَبْرَئِيلُ وَ أَنَا مِنْكُمَا وَ سَمِعُوا دَوِيّاً مِنَ السَّمَاءِ لَا سَيْفَ إِلَّا ذُو الْفَقَارِ وَ لَا فَتَى إِلَّا عَلِيٌّ.

🔚 قال مصنف هذا الكتاب (رحمه الله) قول جبرئيل و أنا منكما تمني منه لأن يكون منهما فلو كان أفضل منهما لم يقل ذلك و لم يتمن أن ينحط عن درجته إلى أن يكون ممن دونه و إنما قال و أنا منكما ليصير ممن هو أفضل منه فيزداد محلا إلى محله و فضلا إلى فضله.

📕علل الشرائع الشيخ الصدوق ج1  ص7-8
http://lib.eshia.ir/10107/1/7
http://lib.eshia.ir/10107/1/8

#ترجمه:
راوی از حضرت ابى عبد الله عليه السّلام نقل كرده كه آن حضرت فرمودند :
در روز جنگ احد اصحاب و ياران رسول خدا صلَّى الله عليه و آله از صحنه كارزار گريختند و با آن حضرت غير از على بن ابى طالب عليه السّلام و ابودجانه باقى نماند ....
بارى على عليه السّلام در مقابل رسول خدا ايستاده و هر گاه گروهى از دشمن به آن جناب حمله مى آوردند با ايشان مقابله ميكرد و آنها را بر ميگرداند و كار به جايى رسيد كه آن حضرت يك تنه بسيارى از آنها را كشته و گروه زيادى را مجروح ساخت به حدّى كه شمشير آن صفدر شكست... پيامبر اكرم صلَّى الله عليه و آله شمشير خودشان يعنى #ذوالفقار را به على عليه السّلام دادند و پيوسته آن حضرت با ذو الفقار دشمنان را از رسول خدا صلَّى الله عليه و آله دفع مينمودند تا آنها را پراكنده كردند؛
در اين هنگام جبرئيل نازل شد و عرضه داشت يا محمّد ، اين عمل و ايثار از على عليه السّلام مواساتى است در حقّ تو .
پيامبر صلَّى الله عليه و آله فرمودند : على از من و من از على هستم .
جبرئيل عرض كرد : و من هم از شما دو نفر هستم .
و همگى صدايى را از آسمان شنيدند كه به اين عبارت طنين انداز بود :
لا سيف إلَّا ذو الفقار و لا فتى إلَّا على


🔚 مصنّف اين كتاب ( محمّد بن على بن الحسين ) رحمة الله عليه ميگويد : اين گفته جبرئيل يعنى : ( و أنا منكما ) حاكى است از آرزوى وى كه از آن دو بزرگوار ( رسول خدا صلَّى الله عليه و آله و على بن ابى طالب عليه السّلام ) باشد پس اگر از آن دو برتر ميبود نبايد اين سخن را میفرمود.

📕علل الشرايع ( فارسي) ج1 ص47 الى 51
http://ito.lib.eshia.ir/84793/1/47


@borrhan
[ کانال برهان ]
<unknown> – الصحیح من سیره النبی ص جلسه 139
الصحیح من سیره النبی ص جلسه 140
<unknown>
#صوت
#دوره_مجازی
#تاریخ_پیامبر_اعظم صلوات الله علیه و اله
#جلسه_صد_و_چهلم
#جلسه_۱۴۰
#دروس_الصحیح_من_سیرة_النبي صلي الله علیه و آله
#احد
#ذوالفقار

💡موضوع : وقایع تلخ و شیرین احد - لافتی الا علی لا سیف الا ذوالفقار - ابن ابی الحدید و اشاره به جوانمردی حضرت امیر علیه‌السلام در #خندق در بحث غنائم


⚜️ بازخوانی، شرح و تبیین کتاب الصحیح من سیرة النبی الاعظم صلوات الله علیه و اله مرحوم #علامه_سید_جعفر_مرتضی_عاملی

🔅تاریخ پیامبر اکرم صلی الله علیه و اله


🗣 مدرّس : استاد دکتر هندی


📺 کانال آموزش مجازی دینکلاس:

دوره های مجازی برای شیعیان فارسی زبان جهان
🆔 @dinclass
🆔 @borrhan
www.dinclass.ir
الصحیح من سیره النبی ص جلسه 142
🔗قسمت ۱۴۱

#صوت
#دوره_مجازی
#تاریخ_پیامبر_اعظم صلوات الله علیه و اله
#جلسه_صد_و_چهل_و_دوم
#جلسه_۱۴۲
#دروس_الصحیح_من_سیرة_النبي صلي الله علیه و آله
#احد

💡موضوع : لعن #معاویه توسط نبی اکرم صلی‌الله علیه و آله و نفرین بر معاویه : خدا شکمت را سیر نکند! و‌پاسخ به تحلیل مضحک ابن کثیر دمشقی ؛ معنای انه منی و انا منه ؛ لاسیف الا #ذوالفقار


⚜️ بازخوانی، شرح و تبیین کتاب الصحیح من سیرة النبی الاعظم صلوات الله علیه و اله مرحوم #علامه_سید_جعفر_مرتضی_عاملی

🔅تاریخ پیامبر اکرم صلی الله علیه و اله


🗣 مدرّس : استاد دکتر هندی


📺 کانال آموزش مجازی دینکلاس:

دوره های مجازی برای شیعیان فارسی زبان جهان
🆔 @dinclass
🆔 @borrhan
www.dinclass.ir
#قصیده_میمیه (۵)

◼️ آشنایی با یکی از شاهکارهای شعر عرب هم از جهت محتوا و هم سبک

🔻قصیده‌ای است که فرزدق در مدح امام سجاد علیه‌السلام آنهم در مقابل دشمن آن حضرت سرود.

┄┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄

... با رایحه‌ای دل‌انگیز که بوی بهشت را می‌مانست، با آرامش و وقاری که خاص او و خاندانش بود، وارد مسجدالحرام شد.
یادگار ارجمند امام حسین علیه السلام با خضوغ و فروتنی بسیار به سوی کعبه و حجرالاسود گام برمی‌داشت و حقیقت بندگی پرودگار را مجسم می‌کرد. این افتادگی، بر عظمت او می‌افزود و او را در چشم بینندگان بیشتر به جلوه می‌آورد. هنگامی که امام سجاد علیه‌السلام نزدیک حجرالاسود رسیدند ، مردم راه را برای ایشان باز کردند. آن حضرت به راحتی بر سنگ سیاه دست کشیدند و‌ پس از آن به طواف پرداختند.

🔖 هشام بن عبدالملک دهمین خلیفهٔ #بنى_اميه ، ولیعهد برادرش ولید بن عبدالملک بود. او در ایام ولایتعهدی‌اش، در موسم #حج وارد مسجدالحرام شد. در آن سال، زائران بسیار بودند و زیادی جمعیت ، انجام مراسم و آداب #زیارت را دشوار می‌ساخت. هشام در حال طواف ، به حجرالاسود رسید و چون خواست دست بر آن بکشد به دلیل ازدحام زیاد، ممکن نشد. به ناچار منبری برای او در مسجدالحرام نصب کردند و‌ هشام بر روی آن نشست. بزرگان شام که همراه با او به حج آمده بودند نیز در کنارش ایستاده و مردم را می‌نگریستند.

مشاهده‌ی احترام مردم به حضرت سجاد علیه‌السلام برای هشام، که خود را بالاتر از همه می‌دانست، گران آمد و موجب خشم او شد و آت‍🔥‍ش کینه و حسد را در دل او شعله‌ور نمود. یکی از بزرگان شام که در کنارش بود از او پرسید: این کیست که مردم برای او احترام ویژه‌ای قائلند و او را بر خود مقدم می‌شمارند؟
هشام برای اینکه شامیان، امام سجاد علیه‌السلام را نشناسند و هم چنین برای تحقیر آن حضرت خود را به نادانی زد و گفت:
او را نمی‌شناسم
❗️
فرزدق شاعر اهل بیت علیهم‌السلام در آن جا حضور داشت. او گفت: اگر شما او را نمی‌شناسید ، من او را می‌شناسم و به شما معرفی می‌کنم.

شامیان از او خواستند آن حضرت را به آنان معرفی کند فرزدق ، حضرت سجاد علیه‌السلام را در قالب قصیده‌ای بلند توصیف و معرفی کرد که مضمون آن به این شرح است:

💎 «این که تو او را نمی‌شناسی اهمیتی ندارد، او همان کسی است که سرزمین بطحاء جای قدم‌هایش را می‌شناسد، و کعبه.. و حرم در شناسایی‌اش همدم و هم‌قدمند. این شخصیت فرزند بهترین بندگان خداست. او همان شخصیتِ منزه از هر آلودگی و پیراسته از هر عیب و‌ دور از هر نقص و کوه بلند دانش و فضیلت است. او همان کسی است که احمد مختار که درود و رحمت خدا جاودانه بر او جاری و روان باد، پدر اوست. او همان کسی است که #جعفر طیار و حمزهٔ سیدالشهداء عموهای اویند. #حمزه همان قهرمان نامدار که هر انسان آزاده‌ای مهرش را بر دل دارد و بر پیمان خود با او پایدار است. او فرزند فاطمه، سرور بانوان جهان است، و پسر وصی پیامبر است که شعلهٔ انتقام خدا از زبانهٔ تیغ بی‌دریغش پیوسته می‌درخشید... چون به طرف حجرالاسود می‌رود ، حجر او را می‌شناسند و نزدیک است که آن سنگ، دست امام را ببوسد. این که گفتی:«او کیست؟» از عظمت ، جلال و شکوه شخصیت او نمی‌کاهد، زیرا آن کسی که تو او را نمی‌شناسی ، عرب و عجم هر دو او را به خوبی می‌شناسند. اگر او را نمی‌شناسی او پسر و فرزند فاطمه است و به خاطر نیای او پیامبران الهی خاتمه پیدا کرده است....»

هشام با شنیدن اشعار فرزدق به خشم آمد و از او پرسید: چرا چنین اشعاری درباره ما نمی‌سرایی؟

فرزدق پاسخ داد:«نِیایی چون نیای او، پدری همچون پدرش و مادری بسان مادر او بیاور تا دربارهٔ تو‌ نیز اشعاری مانند او بسرایم.»

هشام با شنیدن این پاسخ خشمگین‌تر شد. دستور داد حقوق فرزدق را قطع کنند و او را به مکانی بین مکه و مدینه تبعید کرد. این خبر به حضرت سجاد علیه‌السلام رسید.
آن حضرت ۱۲هزار دینار برای فرزدق فرستاده و عذرخواهی کردند که در آن زمان بیشتر از آن مقدار، برایشان مقدور نیست.

فرزدق در حالی که آن مبلغ را باز پس می‌فرستاد، به حضرت پیام داد که کار او به خاطر خدا و رسولخدا صلی‌الله علیه و آله بوده است. امام بار دیگر آن وجه را به فرزدق بازگرداندند.
هدیهٔ امام معادل ۴۰سال حقوقی بود که او‌ دریافت می‌کرد. فرزدق پس از چهل سال چشم از جهان فروبست.


📔مستدرک سفینة البحار ج8ص170 و ...

◼️«اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ سَيِّدِ الْعَابِدِينَ الَّذِي اسْتَخْلَصْتَهُ لِنَفْسِكَ، وَ جَعَلْتَ مِنْهُ أَئِمَّةَ الْهُدَى الَّذِينَ يَهْدُونَ بِالْحَقِّ، وَ بِهِ يَعْدِلُونَ اخْتَرْتَهُ لِنَفْسِكَ، وَ طَهَّرْتَهُ مِنَ الرِّجْسِ، وَ اصْطَفَيْتَهُ وَ جَعَلْتَهُ هَادِياً مَهْدِيّاً اللَّهُمَّ فَصَلِّ عَلَيْهِ أَفْضَلَ مَا صَلَّيْتَ عَلَى أَحَدٍ مِنْ ذُرِّيَّةِ أَنْبِيَائِكَ»

#ذوالفقار #آیه_تطهیر #افضلیت
#پیشگویی معنای #مولا

@borrhan
#منجی (۳۰۴)

نام و اوصاف امیرالمومنین در کتب یهود و نصاری (۱۹)

🔻عظمت و قداست حیدر در مزامیر

┄┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄

در زبور یا مزامیر داوودی ، مزمور ۱۴۹ : بند ۵ _ ۹ مطابق ترجمه انجمن کلیمیان تهران چنین می‌خوانیم :

«مقدسان از جلال فخر بنمايند، و بر بسترهاي خود ترنم بكنند . ستايش بلند خدا در دهان ايشان باشد، و شمشير دو دمه در دست ايشان تا از امتها انتقام بكشند، و تأدیبها بر طوایف ببندند و پادشاهان ايشان را به زنجيرها ببندند، و سروران ايشان را به پابندهاي آهنين و داوری را كه مكتوب است بر ايشان اجرا دارند، اين كرامت است براي همة مقدسان»


متن کامل مطابق با ترجمه انجمن کلیمیان تهران را در اسکن الحاقی ملاحظه کنید!

در این متن به شخصیت یا شخصیت هایی مقدس اشاره شده که تسبیح بلند خدا در دهان ایشان و شمشیری در دست ایشان است که به وسیله آن ، طغیانگران طوایف مختلف را تنبیه می‌کنند.

در بند ۹ از باب ۱۴۹ از ترجمه چنین آمده بود که : «این کرامت است برای همه مقدسان او»

🔚←اما با رجوع به اصل عبری مزامیر ، به جای «کرامت ، عزت ، شکوه» کلمهٔ
«הָ֣דר : هادار» را می‌بینیم.

در این سایت مسیحی ، کلمات این بخش به صورت تفکیک شده همراه با تلفظ آمده‌اند :
https://biblehub.com/text/psalms/149-9.htm

🔚از سوی دیگر نام حیدر نیز برای شیر استفاده میشود که نماد شدت و عزت و اقتدار است. برای بررسی دقیق تر لغوی درباره این عنوان رجوع شود به کتب لغت از جمله :

📔 لسان العرب ، ج۴ ، ص۱۷۴
📔 تاج العروس ، ج۶ ، ص۲۵۳

دیدیم که در متن حدیث تصریح شده بود نام حضرت در متون پیشینیان به شکل «هدار» آمده است. به نظر می‌آید وجه صحیح برای ترجمه این است که :
«این حیدر است برای مقدسان او»
←یعنی این شخصیت مقدس که با شمشیرش به جنگ طغیان گران می‌رود و طوایف ایشان را تادیب می‌کند ، برای مقدسان به نام حیدر شناخته می‌شود.

🔖مرحب خیبری با شنیدن نام حریفش ، به یاد همان قهرمان موعود در مزامیر افتاده و بنابر متن حدیث چون او را هشدار داده بودند که با «حیدر» وارد پیکار نشود ، پا به فرار گذاشت اما شیطان او را فریفت و به جنگ فرستاد تا هالک شود.

🔖در فرازی از روایت مناظره امام رضا علیه السلام با سران ادیان می‌بینیم که حضرت برای اثبات بشارت به اسلام به متنی برای راس الجالوت استشهاد میکند که مشابه همین متن از مزامیر است :

ثم التفت عليه‌السلام إلى رأس الجالوت فقال : يا يهودي أقبل علي أسألك بالعشر الآيات التي أنزلت على موسى بن عمران عليه‌السلام هل تجد في التوراة مكتوبا نبأ محمد وأمته : إذا جاءت األمة األخيرة أتباع راكب البعير يسبحون الرب جدا جدا تسبيحا جديدا في الكنائس الجدد ، فليفرغ بنوا إسرائيل إليهم وإلى ملكهم لتطمئن قلوبهم ، فإن بأيديهم سيوفا ينتقمون بها من األمم الكافرة في أقطار األرض ، هكذا هو في التوراة مكتوب؟! قال رأس الجالوت : نعم إنا لنجده كذلك


🔚نتیجه آنکه : تا اینجای بشارت کاملا بر سرگذشت امیرالمؤمنین علی علیه‌السلام منطبق است که بنابر گزارشات تاریخی ، با شمشیر خود در بسیاری از جهاد ها مقابل کفار حضور داشتند. و همچنین «تسبیح بلند خدا» بر #اذان اسلامی قابل تطبیق است.
البته دو دم بودن شمشیر در عبارت مزامیر می‌تواند اشاره به کارایی و دقیق بودن آن داشته باشد که از هر طرف میتواند دشمن را کنترل کند و این وصف نیز درباره شمشیر #ذوالفقار و شجاعت آن حضرت صادق است.

شمشیر ذوالفقار در واقع از رسول الله صلی‌الله علیه و آله به حضرت امیر رسید و پس از ایشان نیز به امامان بعدی رسید . از جمله در این زمینه می‌توان به روایات این دو باب از اصول کافی کتاب الحجه رجوع کرد :
http://lib.eshia.ir/27311/1/577
http://lib.eshia.ir/27311/1/590

و امام مهدی عج به عنوان وارث این شمشیر مقدس ظهور کرده و بشارت مزامیر را در مجازات ظالمان تکمیل خواهند کرد.

کلمه مقدسان در ابتدای این بشارت ، ترجمه کلمه عبری «حسیدیم» است.
«حسید» به معنای شخص مقدس و پاک و متقی و ... می‌باشد. که به صورت «حسیدیم» جمع بسته شده است.

کلمه حسیدیم ֲח ִסי ִ֣דים در بند ۵ از این باب
تلفظ و ترجمه تک تک کلمات این بند↓↓
https://biblehub.com/text/psalms/149-5.htm

←اگر این جمع بسته شدن را در اینجا به معنای احترام نهادن بدانیم ، چنانکه در زبان عبری وجود دارد که مثال الوه را که نام خدا و موجودات ملکوتی است به صورت جمع : الوهیم در می‌آورند؛←پس این عبارت اشاره به شخص امیرالمومنین علیه‌السلام دارد؛

اما اگر به معنای جمع بگیریم .چنانکه در ترجمه فوق جمع بسته شده است. اشاره به خود حضرت و وارثان ایشان تا ظهور و قیام قائم آل محمد عج نیز دارد. که وارث این آثار و سلاح ایشان بوده اند. یا اشاره به مجاهدین دیگری که در راه دفاع از پیامبر شمشیر میزدند.


در ادامه به اشکالی پیرامون این بشارت پاسخ خواهیم داد.

بقیه اسکنها در ادامه↓↓

@borrhan
#نقل_فضایل_از_کتب_مخالفین (۱۳۴۹)
#عقد_اخوت (۳۹) #ابوبکر_شناسی (۳۷)
#فرحة_الزهراء

🔻مختصری از واقعه جنگ #خندق با نگاهی به روایت حاکم حسکانی از این فراز مهم تاریخ

❥༻⃘⃕࿇﷽༻⃘⃕❀༅⊹━┅┄

« ...پس از آن عمرو بن عبدود به میدان جنگ درآمده و مبارز طلبید، علی بن ابی‌طالب از جای برخاست به پیغمبر عرض کرد من مبارز او هستم؛ آن حضرت فرمود : بنشین این عمرو است باز عمرو تکرار کرده و شروع نمود به سرزنش کردن مسلمین و رجزخوانی نمود و می‌گفت: صدای من گرفت بس که مبارز طلبیدم شجاعت در جوان‌مرد آنست وجود بهترین صفت می‌باشد. علی بن ابی‌طالب متقابلاً به او خطاب نموده و گفت: ای عمرو شتاب مکن، آمد به سوی تو اجابت کننده ای که عاجز نیست از مقاومت در برابر تو و دارای نیّت درست و در راه حق بیناست و راستگویی نجات‌بخش هر رستگاری می‌باشد.
پیغمبر(ص) زره آهنین خود را به علی بن ابی‌طالب پوشانید و #ذوالفقار را به دست او داد و درباره او این چنین دعا کرد: بار خدایا یاری کن او را این برادر من است و پسر عموی منست مرا تنها مگذار که تو بهترین وارثین هستی. علی بن ابی‌طالب روانه میدان گشت و با عمرو روبه‌رو شد و به او گفت: تو گفته‌ای هر کس سه چیز از من درخواست کند یکی از آن‌ها را برآورده می‌کنم عمرو گفت آری چنین است، علی بن ابی‌طالب گفت من از تو درخواست می‌کنم که بگویی: اشهد ان لا اله الا الله و ان محمداً رسول الله و تسلیم پروردگار شوی؟ عمرو گفت این را از من نخواه پس از آن علی بن ابی‌طالب گفت خواسته دوم آن‌که تو برگردی به وطن خود که اگر محمد در ادعای نبوّتش راستگو است در نتیجه تو سعادت‌مندترین مردم خواهی بود (زیرا از کشتن پیغمبری خودداری نمودی) و اگر در این ادعایش دروغ‌گو می‌باشد که این همان خواسته تو است عمرو در جواب گفت: زنان قریش این موضوع را واگو می‌کنند و من به آن تن در نمی‌دهم، علی ابن ابی‌طالب گفت : خواسته سوم آنست که با من در نبرد درآیی. عمرو بخندید و گفت من گمان نمی‌کردم کسی در میان عرب مرا با چنین درخواستی بترساند سپس گفت تو کیستی؟ (چون علی پیچیده به لباس آهنین بود او را نمی‌شناخت) گفت من علی بن ابی‌طالبم عمرو گفت ای پسر برادر سوگند به خدا من دوست ندارم ترا بکشم ؛ علی بن ابی‌طالب گفت : سوگند به خدا من دوست دارم که ترا بکشم در این هنگام تکبّر و نخوت او به جوش آمد ؛ علی بن ابی‌طالب به او گفت تو سوار بر اسبی و من پیاده چگونه با تو بجنگم؟ او به سرعت از اسب خود به زیر آمد و شمشیر از غلاف بیرون کشید مانند آتش شعله‌ور گردید و به یک‌دیگر درافتادند غبار میدان را گرفت علی بن ابی‌طالب سپر خود را حایل کرد شمشیر عمرو بر آن فرود آمد و آن را بشکافت و سر او را زخمین کرد پس از آن علی بن ابی‌طالب شمشیری بر دوش او زد عمر بر زمین افتاد و جان سپرد و مسلمانان صدا به تکبیر بلند کردند. چون پیغمبر صدای تکبیر بشنید دانست که عمرو کشته شد.
علی بن ابی‌طالب با صورتی درخشان به سوی پیغمبر(ص) آمد، پیغمبر(ص) به علی بن ابی‌طالب فرمود هنگامی که او را کشتی خود را چگونه یافتی؟ عرض کرد آن چنان خویش را نیرومند یافتم که اگر تمام اهل مدینه با من روبه‌رو می‌شدند بر آنان غلبه می‌کردم پس از آن لشگر دشمن شکسته خورده و فرار کردند چون با ابوسفیان روبه‌رو شدند او به ایشان گفت برگردید که این واقعه برای ما سودی نداشت....»

📔اقتباسی از شواهدالتنزیل ج۲صص۵-۶-۷


پی‌نوشت:
در سال پنجم و در جنگ خندق شرایط بر مسلمانان به جهت حضور سپاه پرتعداد مشرکان که از اقوام (و احزاب) (۱) گوناگون بودند و در عین حال خیانت یهودیان مدینه، بسیار سخت می‌گردد.
در این جنگ پس از عبور پنج قهرمان قریش ، از جمله عمرو بن عبدود از خندق ، عده‌ای از اصحاب که از فریادهای عمرو برای مبارزه به شدت هراسان شده بودند تصمیم گرفتند تا رسول خدا را تحویل قریش دهند! (آیه ۱۲/احزاب تلویحا به این مطلب اشاره دارد) و خود فرار کرده (۲) به قریش پناه آورند؛(۳) تاریخ نویسان از میان صحابه‌ ، نام ابوبکر و عمر را آورده‌اند(۴) که به تعبیر قرآن وعدهٔ خدا و رسول را فریبی بیش نمی‌انگاشتند،(۵) منابع تاریخی اصل پیشنهاد تحویل رسول خدا را به عمر بن خطاب نسبت میدهند.(۶)

در منابع شیعی مدارکی است که نشان می‌دهد در این جنگ شیخین (۷) ، آن چنان به هراس افتاده بودند که بت‌هایی را در محلی امن پنهان نمودند تا در صورت غلبه مشرکان ، با آشکار ساختن آن بتان ، خود را هم آیین مشرکان جلوه دهند. به امر پیامبر ص ، امیرمؤمنان ع بت‌ها را از بین می‌برند (۸) ؛ و البته به لطف رسول رحمت ، آبروی این دو نفر حفظ شده و ماجرا علنی نمی‌شود.


۱- سوره احزاب به ماجراهای این جنگ اشاره دارد.
۲- اشاره به ۱۰/ احزاب
۳ و ۶- تفسیر البرهان ۲۹۸/۳
۴- تفسیر قمی ، بحار ج۲۰ ص۲۰۲ و ۲۲۹
۵- اشاره به ۱۲/احزاب
۷- در کتب تاریخی ، دو خلیفه اول را شیخین می‌نامند.
۸- محتضر ص۵۸-۵۹ ؛ بحار ج۳۰ ص۳۲۴-۳۲۵ و ۳۳۲-۳۳۳


@borrhan