[ کانال برهان ]
11.3K subscribers
23.6K photos
1.94K videos
745 files
13.5K links
مرکز نشر دروس اعتقادی اهل بیت علیهم‌السلام
+ مباحث نقد فرق ضاله

👤پرسش و پاسخ:
@EDborrhan

کانالهای زیرمجموعه:
@fariadras
@borrhan2
@borrhanlibrary
@borrhanmedia
@dinclass

اینستا:
https://t.me/pageborhan
Download Telegram
Forwarded from اتچ بات
‍ ‍ ‍ #جنگ_احد

📌موضوع: فرار از جنگ.

حکم فرار از دیدگاه قرآن و فرار ابوبکر

▪️

... بی‌ترديد فرار از ميدان جنگ ، يكی از گناهان كبيره محسوب می‌شود كه هم از نظر عقل و هم از نظر شرع عملی است ناپسند ؛
زيرا ثابت می‌كند كه شخص فرار كننده از جنگ ، به خداوند و وعده‌هايی كه داده است بی توجه است و حاضر نيست جان خود را در راه خداوند و دين اسلام فدا كند.
اگر اين فرار سبب شود كه رسول خدا صلي الله عليه وآله در ميان مشركين تنها مانده و افرادي كه از آن حضرت در مقابل حملات دشمنان دفاع نمايد نداشته باشد، حكم ديگری پيدا می‌كند .

خداوند كريم در باره فرار از جنگ مي‌فرمايد :

📖 يَأَيُّهَا الَّذِينَ ءَامَنُواْ إِذَا لَقِيتُمُ الَّذِينَ كَفَرُواْ زَحْفًا فَلا تُوَلُّوهُمُ الْأَدْبَار . وَ مَن يُوَلِّهِمْ يَوْمَئذٍ دُبُرَهُ إِلا مُتَحَرِّفًا لِّقِتَالٍ أَوْ مُتَحَيزِّا إِلىَ‏ فِئَةٍ فَقَدْ بَاءَ بِغَضَبٍ مِّنَ اللَّهِ وَ مَأْوَئهُ جَهَنَّمُ وَ بِئْسَ المَْصِير .
الأنفال / 15 و 16.

📖 اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد ! هنگامى كه با انبوه كافران در ميدان نبرد رو برو شديد ، به آن ها پشت نكنيد (و فرار ننماييد) ! .
و هر كس در آن هنگام به آن‌ها پشت كند ، مگر آن كه هدفش كناره‏گيرى از ميدان براى حمله مجدد ، و يا به قصد پيوستن به گروهى (از مجاهدان) بوده باشد ، (چنين كسى) به غضب خدا گرفتار خواهد شد و جايگاه او جهنم ، و چه بد جايگاهى است !

☑️ اما ببینیم اعتراف ابوبکر را درباره ی فرار از جنگ:


🔖 كان أبو بكر رضي الله عنه إذا ذكر يوم أحد بكى ثم قال ذاك كله يوم طلحة ثم أنشأ يحدث قال كنت أول من فاء يوم أحد فرأيت رجلا يقاتل مع رسول الله صلى الله عليه وسلم دونه وأراه قال يحميه قال فقلت كن طلحة حيث فاتني ما فاتني فقلت يكون رجلا من قومي أحب إلي وبيني وبين المشرق رجل لا أعرفه وأنا أقرب إلى رسول الله صلى الله عليه وسلم منه وهو يخطف المشي خطفا لا أخطفه فإذا هو أبو عبيدة بن الجراح فانتهينا إلى رسول الله صلى الله عليه وسلم وقد كسرت رباعيته وشج في وجهه وقد دخل في وجنته حلقتان من حلق المغفر .

#عایشه مي‌گويد : ابوبكر هر گاه ياد روز اُحُد می‌افتاد ،‌ گريه می‌كرد و می‌گفت : آن روز ، روز طلحه بود سپس گفت : نخستين كسی كه در آن روز (بعد از فرار) بازگشت ، من بودم ، رسول خدا را ديدم كه با يكی از كفار می‌جنگيد ،
به طلحه گفتم : همان جايی كه هستي باش كه من چيزهايی را از دست داده‌ام ، مردی از خويشان من است كه عزيزتر است از تمام آن چه بين مشرق و مغرب است . و من به رسول خدا نزديكتر بودم ، كسی را كه نمی‌شناختم به طرف رسول خدا آمد ، وقتی كه نزديك شد ديدم ابوعبيده جراح است ، خودمان را به پيامبر رسانديم ، ديدم دندان‌های جلوی آن حضرت شكسته شده و صورتش شكافته و دو حلقه از حلقه‌های زره در صورتش فرو رفته بود.

حاكم نيشابوري بعد از نقل اين روايت مي‌گويد :
▫️هذا حديث صحيح على شرط الشيخين ولم يخرجاه▪️

📚المستدرك على الصحيحين ، ج3 ، ص298 .
📚مسند ابی‌داود الطیالسی ، ج1 ، ص9



پ.ن:::

روایت حاوی چند دروغ است:

⭕️ همۀ منافقان مکی گریختند؛ از جمله، #طلحه و #ابوعبیده

⭕️ در احادیث دیگرشان می گویند که طلحه در صعود از کوه به پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله کمک کرد؛ که دروغ است.

⭕️ می گویند دو حلقه از زره حضرت صلی الله علیه و آله در دو گونۀ راست و چپ حضرت صلی الله علیه و آله فرورفته بود؛ که ابو عبیده با دندان خود آنها را ببرون کشید؛ و برای هر حلقه یکی از دندان های پیشین او افتاد❗️!! که این هم دروغ است و از نوع شاخدار آن!!!

ضمناً در کتاب های خود مخالفین است که چند گناه هست که کفاره ندارد؛ یعنی غیر قابل بخشش است. یکی از آنها «الفرار من الزحف» می باشد.
https://t.me/borrhan/26361



🆔 مطالب ناب تاریخ صدر اسلام در کانال برهان

@borrhan
Forwarded from اتچ بات
#عزاداری
#نقد_وهابیت

⬇️ اشاره به دو روایت از احوالات رسول خدا صلی الله علیه و آله و خواهر حضرت #حمزه علیه‌السلام در شهادت آن حضرت

🔰

1⃣ به نقل از کتاب : كشف الأستار عن زوائد البزار جلد 2 صفحه 326


Ⓜ️ حَدَّثَنَا سَلْمُ بْنُ جُنَادَةَ أَبُو السَّائِبِ، ثنا عَبْدُ اللَّهِ بْنُ نُمَيْرٍ، ثنا مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيٍّ السُّلَمِيُّ، عَنْ عُبَيْدِ اللَّهِ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عُقَيْلٍ، عَنْ جَابِرٍ، قَالَ: لَمَّا بَلَغَ النَّبِيَّ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ قَتْلُ حَمْزَةَ، بَكَى، فَلَمَّا نَظَرَ إِلَيْهِ، شَهَقَ.

💠 یعنی از جابر بن عبدالله الانصاری رضی الله عنه نقل است وقتی رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم خبر شهادت حمزه رو شنیدند #گریه سر دادند و وقتی پیکر مبارک حمزه را دیدند #فریاد کشیدند.


2⃣ به نقل از کتاب : مسند الإمام أحمد بن حنبل جلد 3 صفحه 34

Ⓜ️ حَدَّثَنَا سُلَيْمَانُ بْنُ دَاوُدَ الْهَاشِمِيُّ، أَخْبَرَنَا عَبْدُ الرَّحْمَنِ يَعْنِي ابْنَ أَبِي الزِّنَادِ، عَنْ هِشَامٍ، عَنْ عُرْوَةَ، قَالَ: أَخْبَرَنِي أَبِي الزُّبَيْرُ: أَنَّهُ لَمَّا كَانَ يَوْمُ أُحُدٍ أَقْبَلَتِ امْرَأَةٌ تَسْعَى، حَتَّى إِذَا كَادَتْ أَنْ تُشْرِفَ عَلَى الْقَتْلَى، قَالَ: فَكَرِهَ النَّبِيُّ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ أَنْ تَرَاهُمْ. فَقَالَ: " الْمَرْأَةَ الْمَرْأَةَ ". قَالَ الزُّبَيْرُ: فَتَوَسَّمْتُ أَنَّهَا أُمِّي صَفِيَّةُ، قَالَ: فَخَرَجْتُ أَسْعَى إِلَيْهَا، فَأَدْرَكْتُهَا قَبْلَ أَنْ تَنْتَهِيَ إِلَى الْقَتْلَى، قَالَ: فَلَدَمَتْ فِي صَدْرِي، وَكَانَتِ امْرَأَةً جَلْدَةً، قَالَتْ: إِلَيْكَ لَا أَرْضَ لَكَ، قَالَ: فَقُلْتُ: إِنَّ رَسُولَ اللهِ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ عَزَمَ عَلَيْكِ. قَالَ: فَوَقَفَتْ وَأَخْرَجَتْ ثَوْبَيْنِ مَعَهَا، فَقَالَتْ: هَذَانِ ثَوْبَانِ جِئْتُ بِهِمَا لِأَخِي حَمْزَةَ، فَقَدْ بَلَغَنِي مَقْتَلُهُ فَكَفِّنُوهُ فِيهِمَا، قَالَ: فَجِئْنَا بِالثَّوْبَيْنِ لِنُكَفِّنَ فِيهِمَا حَمْزَةَ، فَإِذَا إِلَى جَنْبِهِ رَجُلٌ مِنَ الْأَنْصَارِ قَتِيلٌ، قَدْ فُعِلَ بِهِ كَمَا فُعِلَ بِحَمْزَةَ، قَالَ: فَوَجَدْنَا غَضَاضَةً وَحَيَاءً أَنْ نُكَفِّنَ حَمْزَةَ فِي ثَوْبَيْنِ، وَالْأَنْصَارِيُّ لَا كَفَنَ لَهُ، فَقُلْنَا: لِحَمْزَةَ ثَوْبٌ، وَلِلِأَنْصَارِيِّ ثَوْبٌ، فَقَدَرْنَاهُمَا فَكَانَ أَحَدُهُمَا أَكْبَرَ مِنَ الآخَرِ، فَأَقْرَعْنَا بَيْنَهُمَا فَكَفَّنَّا كُلَّ وَاحِدٍ مِنْهُمَا فِي الثَّوْبِ الَّذِي طَارَ لَهُ.

💠 یعنی زبیر بن عوام می گوید در روز #جنگ_احد زنی را دیدیم که با سرعت خود را به شهدای احد رساند، رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم نمی خواستند آن زن پیکر شهدا را ببیند و فرمودند: مراقب آن زن باشید مراقب آن زن باشید، زبیر گفته است آن زن را می شناختم او صفیه بود، خودم را به او رساندم او زنی دلاور ولی بد اخلاق بود و با مشت به سینه ام زد و گفت از سر راهم کنار برو، گفتم رسول الله فرموده است نگذارم تو نزد پیکرها بروی،
صفیه ایستاد و دو پارچه از زیر چادر بیرون آورد گفت: از شهادت برادرم #حمزه مطلع شده ام آمده ام تا حمزه رو کفن کنم. زبیر گفته است خواستیم حمزه رو کفن کنیم دیدیم کنار او شهیدی از انصار است که او هم مثل حمزه #مثله شده بود، شرم کردیم حمزه سیدالشهدا رو در دو کفن بگذاریم و آن شهید انصار بدون کفن باشد، یکی از پارچه ها بزرگ بود و یکی کوچک بود، قرعه انداختیم یکی رو کفن حمزه سیدالشهدا کردیم و یکی رو کفن شهید انصار.


🔥 لعنت خدا بر وحشی بن حرب و هنده بنت عتبه


🆔 @borrhan
امام معصوم علیه السلام جان خویش را فدا کردند تا شیعه در امان باشد.

🔸 شیخ طوسی رحمةالله گوید: از احوالات ائمه مشخص است که آن بزرگواران هرگونه قیام علیه #دولت_باطل را به مصلحت نمی‌‌دانستند بلکه آنان منتظر قیام قائم (ع) بودند.

امام موسى بن جعفر عليهما السلام فرمودند: خداى عز و جل بر شيعه غضب كرد، پس مرا مخير ساخت كه يا من و يا آنها فدا شويم، بخدا من با دادن جان خودم ايشان را حفظ كردم.!!

📝 علامه مجلسى رحمةالله گويد:
غضب خدا بر شيعه يا براى اين بود كه ايشان #تقيه را از دست دادند و امامت آن حضرت را فاش كردند: پس خليفه وقت هارون الرشيد چاره‌‏ئى نداشت، جز اينكه يا شيعيان را تعقيب كند و بكشد و يا آن حضرت را زندانى و مسموم كند، و حضرتش سلامت شيعه را بقيمت جان خود خريد.
🔹 يا آنكه علت غضب خدا اين بود كه شيعيان از آن حضرت اطاعت و انقياد نكردند تا هارونيان بر آنها مسلط شدند، 👈خداى تعالى آن حضرت را #مخير ساخت كه يا #جنگ_كند و جماعتى از شيعه را #بكشتن دهد و يا گوشه‌‏گيرى كند و تن بزندان و شهادت دهد.!!
📚 اصول كافي - ترجمه مصطفوى، ج۱، ص۳۸۶و۳۸۷

#دولت_حق

@borrhan
#افضلیت

حکایتی دلنشین از مباحثه یک شیعه حاضرجواب با #ابوحنیفه

⬇️▪️

نقل شده دو نفر از شیعیان در گذرگاهی از بغداد به مجلس بزرگی رسیدند.
پرسیدند:
این مجلس متعلّق به کیست؟
گفتند:
مجلس درس امام اعظم #ابوحنیفه است.
راوی حکایت می گوید:
رفیق من که اسمش فضل بن حسن بود و مردی متعصّب در مذهب شیعه و در عین حال آدمی بحّاث و با اطلاع از مبانی مذهب بود، گفت:
من میروم و با این مرد مباحثه می کنم و تا او را ملزم و مجاب نکنم از این مکان نمیروم.
گفتم:
این عالم بزرگی است و از عهدۀ بحث با او بر نمی آیی.
گفت:
من معتقد به مذهب حقم و حق مغلوب نمی شود.

وارد مجلس شدیم و نشستیم و در یک فرصت مناسب، فضل از جا برخاست و گفت:
من برادری دارم که رافضی است (یعنی شیعه است.) و من هر چه میخواهم به او بفهمانم که ابوبکر بعد از پیامبر ص، افضل امّت و خلیفۀ بر حق بوده است قبول نمی کند و میگوید:

علی بن ابیطالب علیه السلام، افضل و خلیفۀ به حق است.
شما یک دلیل قاطعی به من یاد بدهید که به او بفهمانم و او را به راه راست بیاورم.

ابوحنیفه گفت:
به برادرت بگو بهترین و روشن ترین دلیل اینست که پیامبر ص، همواره در میدان های #جنگ ، آن دو بزرگوار (ابوبکر و عمر) را کنار خود می نشاند و علی را مقابل نیزه و شمشیر دشمن می‌فرستاد! و این نشان میدهد،
که آن دو نفر، محبوب پیامبر بوده اند و چون آن حضرت می خواسته که آنها بعد از خودش جانشین باشند
آنها را حفظ میکرد.
و چون علی را دوست نداشت، طردش میکرد و به میدان می فرستاد تا کشته شود و این بهترین دلیل بر افضلیت ابوبکر و عمر است.
فضل گفت:
بله من این را به برادرم میگویم ولی او از قرآن به من جواب میدهد که خداوند فرموده:
«خداوند، مجاهدین را بر قاعدین و نشستگان برتری داده و اجری بزرگ برای آنان آماده است.»
و به حکم این آیه، علی چون مجاهد بوده افضل از ابوبکر و عمر است، که قاعد بوده اند.

ابوحنیفه گفت:
به او بگو از این بهتر میخواهی که ابوبکر و عمر، قبرشان کنار قبر پیامبر ص و چسبیده به قبر آن حضرت است؛ در حالی که قبر علی از قبر پیامبر دور افتاده و در عراق است!

فضل گفت:
بله این را هم به برادرم میگویم، امّا او میگوید:
آن ها غاصبانه در کنار پیامبر اکرم ، دفن شده اند!
برای این که خداوند فرموده است:
«ای مؤمنان بدون اذن و اجازۀ پیامبر، داخل خانه اش نشوید…»

و میدانیم، که رسول اکرم صلی الله علیه و آله در خانۀ خودش دفن شده و آن دو نفر بدون اذن در خانۀ آن حضرت دفن شده اند و محل دفن ایشان غصبی است.

ابوحنیفه که از این گفتگو سخت ناراحت شده بود، تأمّلی کرد و سپس با لحنی تند گفت:
به این برادر خبیثت بگو:

آنها غاصبانه در خانه ی پیامبر دفن نشده اند! بلکه #عایشه و #حفصه که دختران آن دو بزرگوار و همسران پیامبر بودند و از وی مهریه طلبکار بودند، پدران شان را در مهریه ی خودشان دفن کردند!

فضل گفت:
بله من این مطلب را هم به برادرم گفته ام ولی او باز آیه ای برای من میخواند و میگوید:
پیامبر به همسرانش بدهکار نبوده است.
برای اینکه خداوند فرموده است:

«ای پیامبر ما همسران تو را که مهرشان را پرداخته ای برای تو حلال کردیم»
طبق این آیه، پیامبر مهریۀ زن هایش را داده بود و وقتی که از دنیا رفت به زن هایش بدهکار نبوده است.
ابوحنیفه اندکی تأمّل کرد و گفت:

به این برادرت بگو درست است که همسران پیامبر مهریّه طلبکار نبوده اند، اما سهم الارث که از ما تَرَک پیامبر داشته اند و ماتَرَک (یعنی آنچه پیامبر بعد از مرگش از خود باقی گذاشت.) نیز همین خانه اش بود و شرعاً سهمی هم از آن خانه به همسرانش میرسد و چون عایشه و حفصه وارث پیامبر بوده اند، پدران شان را در سهم الارث خودشان دفن کرده اند و بنابراین، غصبی در کار نبوده است!

فضل گفت:
بله من این را هم به برادرم گفته ام ولی او میگوید:

شما مگر نمیگویید:
پیامبر ارث نمیگذارد و حدیث نقل میکنید که پیامبر فرمود:
«ما پیامبران اصلاً ارث نمیگذاریم و هر چه از ما باقی مانده، صدقه است.»
پس عایشه و حفصه سهم الارث نداشته‌اند، به همان دلیلی که حضرت فاطمه از #فدک محروم شدند و گفتند:
پیامبر ارث نمی گذارد، آن دو همسر نیز نباید ارث ببرند.
آیا دختر از پدر ارث نمی برد، اما همسر از شوهر ارث میبرد؟
حالا بر فرض بپذیریم که آنها سهم الارث داشته اند، مگر نه اینست که میّت اگر فرزند داشته باشد، سهم الارث زوجه اش یک هشتم ماتَرَک می شود، در این جا تمام ماتَرَک که یک حجره (اتاق) بوده، وقتی تقسیم بر ٨ شود، یک قسمت از آن ۸ قسمت تقسیم می شود،
میان همسران پیامبر، که ۹ نفر بوده اند! و در نتیجه، سهم هر یک از عایشه و حفصه، به قدر یک وجب هم نمیشود!
پس چگونه آن ۲ هیکل بزرگ، در یک وجب زمین جا شده اند؟!


👈👈 سخن به اینجا که رسید، ابوحنیفه از کوره در رفت و با لحنی خشم آلود، فریاد کشید:
این مرد را بیرون کنید! این خودش رافضی است و
قطعا برادر ندارد!!😂😂

《1》
Forwarded from اتچ بات
‍ ‍ ‍ #حدیث_مناشده (40)

مناشده امیرالمومنین علیه‌السلام در روز شوری به سال 23 و یا آغاز سال 24 از هجرت

~~~~💠🔅~~~~~

👈 نشدتكم بالله هل فيكم أحد قتل من بني عبد الدار تسعة مبارزة غيري، كلهم يأخذ اللواء ثم جاء صؤاب الحبشي مولاهم، وهو يقول: والله لا أقتل بسادتي إلا محمدا قد أزبد شدقاه واحمرتا عيناه فاتقيتموه وحدتم عنه وخرجت إليه فلما أقبل كأنه قبة مبنية، فاختلفت أنا وهو ضربتين فقطعته بنصفين وبقيت رجلاه وعجزه و فخذه قائمة على الأرض ينظر إليه المسلمون ويضحكون منه. غيري قالوا: اللهم لا،

👈 شما را به خدا #سوگند می دهم آیا به جز من بین شما کسی هست كه به رسم مبارزه، 9 تن از درفش داران بنى عبد الدار را كشته باشد، پس از كشته شدن ايشان، (صواب حبشى) بنده ی آنان به ميدان آمده، بانگ بر آورد كه به خدا سوگند به خون سرور خود، جز محمد صلی الله علیه و آله كسى را نخواهم كشت. مانند اشتر كف به لب آورده دو ديده وى به سان دو جام از خون سرخ شده بود. همگان از وى ترسيدند. من پيش راندم. مانند كاخ بلندى بود. دو ضربت ميان من و او رد و بدل شد، من او را از كمر دو نيم كردم. نيمى از وى به سر دو پاى مانده بود. چنان كه مسلمانان به وى همى می نگريستند و مى‌خنديدند؟
گفتند: به خدا #سوگند نه!

📚 الخصال الشيخ محمد بن علي بن الحسين الصدوق ص 553 - 560

http://l1l.ir/31cn



#افضلیت
#جنگ_احد

©کانال برهان و نقل روایات ناب

@borrhan
Forwarded from اتچ بات
‍ ‍ ‍ #حدیث_مناشده (41)

مناشده امیرالمومنین علیه‌السلام در روز شوری به سال 23 و یا آغاز سال 24 از هجرت

~~~~💠🔅~~~~~

👈 نشدتكم بالله هل فيكم أحد قتل من مشركي قريش مثل قتلي؟ قالوا: اللهم لا،

👈 شما را به خدا سوگند می دهم آیا به جز من بین شما کسی هست که از مشركان عرب به اندازه من كشته باشد؟ گفتند: به خدا #سوگند نه!

📚 الخصال الشيخ محمد بن علي بن الحسين الصدوق ص 553 - 560

http://l1l.ir/31cp
~~~~~~~~~

#افضلیت
#جنگ

©کانال برهان و نقل روایات ناب

@borrhan
Forwarded from اتچ بات
#حرکت_حسینی [14]

⁉️ هدف سیدالشهدا از #خروج چه بود؟

▪️

#روز_دهم_محرم

سپیده فجر روز دهم محرم برآمد؛ امام با اصحابش نماز صبح را خواندند. سپس حمد خدا بازگفتند و فرمودند:

💠 خداوند متعال اجازه فرمود تا من و شما امروز کشته شویم؛ بر شما باد شکیبایی و نبرد.
(تاریخ طبری ۳۲۷/۲)

👈 امام به یاران و اصحابش نگاهی فرمودند و این سپاه کوچک که به قول #شیخ_مفید در 📔ارشاد و ابن اثیر در 📔کامل ۲۸۶/۳ متشکل از ۳۲ #سواره و ۴۰ #پیاده بودند؛
و به قولی دیگر طبق استناد شیخ محمد سماوی در 📔 ابصار العین فی انصار الحسین، تعداد آنها از ۱۱۰ پیاده و سواره بیشتر نبوده است؛
را به سه جبهه تقسیم نمود.

راست به رهبری #زهیر ، چپ به سرپرستی #حبیب و در قلب سپاه، او و اهل بیت و دیگر یاران ایستادند و پرچم را به دست برادرش #عباس علیه‌السلام سپرد.

👈 عمر سعد نیز دستور داد تا لشکرش را که متشکل از 000'30 پیاده و سواره بود منظم کنند...

بعد از تنظیم صفوف ، عمر بن سعد با لشکرش به سوی لشکر امام سرازیر شد و شروع کرد به گشتن دور خیمه‌های امام حسین علیه السلام، امام دستور دادند آتش را در خندق بیفروزند،
تا دشمن از پشت هجوم نیاورد و آنها در یک جهت با دشمن بجنگند.

#خباثت_درونی_شمر

شَمِر بن ذی الجوشن -که لعنت خدا بر او باد- گفت:

حسین، قبل از رسیدن قیامت، آتش را در دنیا برای خود افروختی!

امام علیه السلام فرمود:

کیست؟ مثل اینکه #شمر بن ذی‌الجوشن است.
گفتند:
بله.

فرمود:
ای چوپان‌زاده ، تو بدین نزدیکتری.

مسلم بن عوسجه گفت:

ای پسر پیامبر، فدایت شوم، آیا او را با یک تیر بزنم؟ می‌توانم.
او از بزرگترین ستمکاران است و تیر من هرگز به خطا نمی‌رود.


امام فرمود:

💠 نه؛ من خوش #ندارم #جنگ را #آغاز کنم.
(تاریخ طبری ۳۲۹/۴)

چون امام به لشکر امویان نظر افکند، آنان را چون سیلی دید که به قتل و غارت و چپاول او کمر بسته‌اند.
پس به خدای اجابت‌کنندهء دعا توجه نمودند و دستان مبارک‌شان را بلند کردند و فرمودند::

💠 خدایا تو در هر سختی مرا پناهی و در هر شدتی امید و در هر مصیبتی تو وسیله و اطمینان منی. چه بسیار کوشش‌ها که دل در آن به ضعف کشیده می‌شود و حیله‌ها به کاهش می‌رود و دوست در آن خوار می‌شود و دشمن در آن سرزنش می‌کند و من آن را به سوی تو نازل کردم و از آن تنها به تو شکایت نمودم و آن را روا شده یافتم. تویی صاحب هر نعمت من و دارندهء هر نیکی و سرانجام هر آرزو.



پ.ن:
امام تا آخرین لحظات قبل از ورود به کربلا از معرکه جنگ میگریختند:

وقتی جناب حر رضوان الله علیه، مأمور شد تا حضرت را به نزد ابن زیاد ببرد، بعد از گفتگویی که بین او و امام رد و بدل شد، امام فرمود:

💠 ثم تردد الكلام بينهما حتي قال له الحسين فإذاكنتم علي خلاف ماأتتني به كتبكم وقدمت به علي رسلكم فإنني أرجع إلي الموضع ألذي أتيت منه فمنعه الحر وأصحابه من ذلك و قال بل خذ يا ابن رسول الله طريقا لايدخلك الكوفة و لايوصلك إلي المدينة لأعتذر أنا إلي ابن زياد.
▪️امام فرمود: «اگر اكنون رأى شما بر خلاف نامه‌ها و پيام هاى شما است كه براى من فرستاديد، من به همان جايى كه از آنجا آمده‌ام باز مى گردم». حرّ و همراهانش، امام عليه السّلام را از بازگشت جلوگيرى نمودند، و حرّ به امام عليه السّلام گفت: «راهى را كه نه به كوفه منتهى مى شود، و نه به مدينه باز مى گرداند، انتخاب كن، تا من راه عذرى براى ابن زياد داشته باشم.»
(اللهوف ص 78-بحارالانوار 44/377)


این نکته نیز قابل توجه است که امام روز عاشورا نیز فرمودند: ما آغاز کننده جنگ نیستیم.

⁉️❗️آیا این مشی و سیره یعنی امام علیه‌السلام قیام بالسیف به قصد تشکیل حکومت کرده‌ اند؟؟

@borrhan
#حرکت_حسینی [16]
#حکومت_علوی [47]


⁉️ هدف سیدالشهدا علیه السلام از #خروج چه بود؟؟

إنّی ما خَرَجتُ اَشِراً و لا بَطِراً و لا مُفسِداً و لا ظالِماً، اِنَّما خَرَجتُ لِطَلَبِ الاصلاحِ فی اُمَّهِ جَدّی، اُریدُ اَن آمُرَ بِالمَعرُوفِ و اَنهی عَنِ المنکَرِ وَ اَسیرَ بِسیرهِ جَدّی وَ اَبی عَلیَّ بن اَبی طالبٍ.

▪️

برای یافتن پاسخ به این سوال،
بهترین و دقیق‌ترین جواب ، جستجو در منابع تاریخی و روایی و یافتن پاسخ از لسان مبارک خود آن حضرت است؛

☑️ با پیگیری دقیق این مباحث درخواهید یافت، علت خروج آن حضرت #ترک_بیعت با #یزید لعین تا سرحد شهادت بوده است؛
و به هیچ عنوان خروج حضرتش برخلاف برخی ادعاها ، مانند ادعای امثال آقای #صالحی_نجف_آبادی در کتاب <شهید جاوید> به جهت تشکیل حکومت نبوده و قیام بالسیف بدین معنا نفرموده‌اند؛

☑️ شأن امام هدایتگری است و حکومت و این مسائل اهمیتی در مقابل «هدایت» که هدف اولیاء الهی است، ندارد.



..امام همهء راههای هدایت و ارشاد به راه راست را به کار بردند تا از #جنگ #جلوگیری نمایند؛
امام با انواع روشها قصد اصلاح و هدایت سپاه اموی را داشتند ولی آنها از جمله عمر سعد، امتناع و استکبار ورزیدند؛

عمر بن سعد با بیشرمی تمام در صبح روز دهم، به حالت غرور ایستاد و #اولین تیر را به سوی خیمه‌های حسینی پرتاب کرد و گفت:

نزد امیر شهادت دهید که من اولین کسی بودم که تیر انداختم.
(اللهوف فی قتلی الطفوف۴۲- تاریخ طبری ۳۳/۴- کامل ابن اثیر۲۸۹/۳)

👈👈 بعد از آن تیرها چون #باران از سوی سپاه اموی به سوی امام حسین علیه السلام سرازیر شد.

👈👈 امام علیه‌السلام تا زمانی که راهی بهتر سراغ داشتند، از جنگ و خونریزی خودداری فرمودند.
لذا بارها به اصحاب خود فرمودند:

💠 من اکراه دارم که جنگ را با ایشان بیاغازم.

اما زمانی که تیر را همچون باران به سوی سپاهش روانه ساختند تا جایی که حتی بر طناب خیمه‌ها تیر نشست،
اذن جنگ به اصحاب خود دادند و فرمودند::

💠 خداوند شما را رحمت کند! به سوی مرگی که #حتمی است، برخیزید که این تیرها، پیکهای این گروه به سوی شماست.
(اللهوف فی قتلی الطفوف۴۲)

_

پ.ن: ب
ه سفیر سالار شهیدان جناب مسلم بن عقیل بنگرید!

اگر مسلم به امر امام، در پی حکومت بود، بی‌شک آن هنگام که در خانه هانی شرایط برای #ترور ابن‌زیاد فراهم شد،
او را از پشت مورد حمله قرار می‌داد و امت و اسلام را از شر او راحت می‌ساخت!
و زمینه را برای به دست گرفتن حکومت برای امام هموار می‌نمود،

اما او به جهت ایمان و عقیده‌اش و به سبب تربیت علوی، حمله ناجوانمردانه را با ایمان مهار نمود؛
این کلام امیرالمومنین او را از این عمل بازداشت::

💠 ایمان، مانع حملهء ناجوانمردانه است ؛ مومن به ناحق(از پشت) حمله نمی‌کند.

این است سیرهء اهل بیت علیهم‌السلام، امامان هیچ‌گاه برای گرفتن مسند خلافت ظاهری ، که حق الهی ایشان است، به زور متوسل نمی‌شوند و با جنگیدن تشکیل‌حکومت نمی‌دهند؛ علت را می‌توان در این کلام نورانی و بسیار عمیق امیرالمومنین علی علیه السلام یافت که فرمود: خوارج ، نتیجهء #فتوحات بی‌رویه‌اند.

از این
رو است که می‌بینیم امام حسین علیه‌السلام می‌فرمایند:

💠 #تنها برای سامان بخشیدن در امت جدم #خروج‌ کرده‌ام (=از وطن خود خارج شدم) ؛ برای آنکه امر به معروف و نهی از منکر کنم و به سیرهء #جد و #پدرم عمل کنم.

این است سیرهء جدش رسول خدا صلی الله علیه و آله و پدرش امیرالمومنین علی بن ابیطالب علیهماالسلام


✔️ این مجموعه را پیگیری فرمائید!

@borrhan
#حرکت_حسینی [28]

⁉️هدف سیدالشهداء سلام الله علیه از #خروج چه بود؟؟

▪️

#عدم‌سازش_با_ابن‌زیاد

هنگامی که پیشنهاد سازش با ابن زیاد به سیدالشهداء سلام الله علیه داده شد، حضرت جملهء معروف :

💠 #هیهات_منا_الذلة

و مانند آن را فرمودند.
این عبارت در مقام بیان #علت خروج حضرت از وطن #نیست.
ولی بعضی به لغزش آن را عامل و انگیزهء حرکت حضرت پنداشته‌اند!


با تأمل در روایات روشن می‌شود که این جملات #فقط در مقام بیان زیر بار زور نرفتن و تسلیم نشدن در برابر فرمان ابن زیاد است نه این که عامل خروج و حرکت حضرت باشد.

⬇️ به مدلول آثاری از شیعه و سنی در این زمینه توجه فرمایید::

- ابن زیاد به شمر گفت: این نامه را به عمر بن سعد برسان، باید حسین و اصحابش تسلیم فرمان من شوند؛ هنگامی که فرمان را به عمر سعد رساند او گفت: به خدا سوگند حسین تسلیم فرمان ابن‌زیاد نخواهد شد، روح پدرش علی در کالبد اوست.
(ارشاد ۸۸/۲)

هنگامی که لشکر دشمن خواست حمله کند؛ حضرت عباس از طرف سیدالشهداء سلام الله علیه نزد آنان آمدند و پرسیدند: چه شده، چه تصمیمی گرفته‌اید؟ گفتند: فرمان امیر این است یا تسلیم فرمان او شوید یا با شما می‌جنگیم.
(ارشاد ۹۰/۲)

- هنگامی که لشکر حر مانع بازگشت امام حسین علیه السلام شد و بر ایشان سختگیری نمود، آن حضرت در ضمن خطبه‌ای فرمودند: مگر نمی‌بینید که به حق عمل نمی‌شود و از باطل دست برنمی‌دارند؛ واقعا جای آن دارد که مومن مشتاق لقای پروردگارش باشد؛ من مرگ را جز سعادت و زندگانی [و سازش] با ستمگران را جز آزردگی و دلتنگی نمی‌بینم.
(تحف العقول ۲۴۵)

طبری نیز این خطبه را #پس از نقل ملاقات حضرت با جناب حر روایت کرده است؛
(تاریخ طبری ۴۰۴/۵)
قاضی نعمان مغربی(متوفای ۳۶۳) می‌گوید: این خطبه مربوط به هنگامی است که از حضرت خواستند تسلیم فرمان ابن‌زیاد لعین شود تا او #هر_تصمیمی خواست بگیرد.
(شرح الاخبار ۱۴۹/۲)
بنا بر نقل مصادر متعدد دیگر، هنگامی که دشمن با حضرت روبرو شد، و حضرت یقین کرد که با او خواهند جنگید، خطبه گذشته را ایراد فرمودند.

- امام علیه‌السلام فرمودند:
این ناپاک فرزند ناپاک مرا بین مرگ و خواری مخیر کرده است و من هیچ‌گاه زیر بار خواری و ذلت نخواهم رفت.
خدا، پیامبر، دامن های پاکی که ما را پرورش داده و نیاکان پاک سرشت ما هرگز نمی‌پسندند که ما [زندگی با خواری و] فرمانبرداری از مردم پَست را بر مرگ با عزت ترجیح دهیم.
(احتجاج ۲۴/۲)

- #پس از #شهادت جمعی از اصحاب ، حضرت فرمودند:
به خدا سوگند به هیچ یک از خواسته‌های آنان پاسخ مثبت نخواهم داد تا آن که با خضاب خون به ملاقات خدا نائل گردم.
(لهوف ۶۱)

- دشمنان از حضرت خواستند تا تسلیم ابن زیاد شود[تا او هر تصمیمی خواست بگیرد] آنها می‌گفتند: او رفتار ناپسندی با شما نخواهد داشت!
حضرت با اشاره به اینکه به #حضرت_مسلم هم همین را گفتند و سپس ایشان را کشتند، فرمود: به خدا سوگند من حاضر نیستم که به اختیار خویش تسلیم شما شوم و مانند بردگان خود را در اختیارتان بگذارم.
(مناقب ۲۴۴/۳)

و بنا بر نقلی : و نه مانند بردگان پا به فرار می‌گذارم.
(تاریخ طبری ۳۲۳/۴)

- حضرت فرمودند: من شما را بین سه مطلب مخیر کردم ولی نپذیرفتید. قدرت و شوکتتان شما را به طمع انداخت که [با امتناع شما] من منقاد و #مطیع #طاغوت ملحد شما خواهم شد!
پناه بر خدا، نفوس تسلیم ناپذیر و عزت و جوانمردی، ما را از تن دادن به این پستی باز می‌دارد.....چقدر مشتاقم که به این جوانان - اشاره به اجساد عزیزان شهید - ملحق شده و به عهد خویش با پروردگارم وفا نمایم.....
(فرهنگ جامع سخنان امام حسین۵۶۰)

____________

🅾 قـــــــــــــــضاوت درباره کسانی که
این کلمات امام علیه‌السلام که در هنگامی ایراد شده است که انتخابی جز شهادت برای حضرت باقی نگذاشتند ،
را برای مقاصد دنیایی خویش
به عنوان انگیزهء #حرکت امام علیه ‌السلام بیان می‌کنند
به اهل انصاف می‌سپاریم!!


🔚 با دقت در سیر مطالبی که تقدیم بزرگواران شد،
کاملا روشن است که حضرت هرگز آغازگر مبارزه و جنگ نبوده‌اند و
تمام تلاش خویش را برای پرهیز از جنگ و دفاع و حفظ جان خود و نوامیس رسول خدا صلی الله علیه و آله به کار بردند.

لذا تعابیر #شورش ، #انقلاب ، #قیام ، #جنگ و #مبارزه و ...
درباره انگیزهء #خروج آن حضرت از وطن منتفی است.



✔️ادامه دارد...
@borrhan
[ کانال برهان ]
دیوان حافظ ابراهیم ؛ شاعر نامدار مصری -ملقب به شاعر نیل- ؛ ایشان ضمن سروده خود، در اظهار نظری عجیب #تهدید کردن امیرمومنان و جسارت به بیت فاطمی(علیهماالسلام) را از مصادیق شجاعت می‌داند! شرح مطلب ↓↓↓↓↓ https://t.me/borrhan/44911
↩️ پیرو مطلب(ریپلای شده/Reply)

شبهة وردها (هل قتل عمر کافرا) :

قالوا : هل عندکم دلیل من أی مصدر من کتبکم أن عمر بن الخطاب قتل ولو کافرا واحدا ؟

📔استدلال الشیعة بالسنة النبویة فی میزان النقد العلمی،ص1029 ط دار الصفوة

یک شبهه و پاسخ به آن (آیا عمر کافری را کشته است؟) :

(شیعیان) گفته اند : آیا دلیلی از مصدری از کتبتان دارید که عمر بن الخطاب ولو #یک_کافر را کشته باشد ؟

نویسنده -دمشقیه- پس از توجیه های خنده دار نهایتا اعتراف تلخی کرده و می‌نویسد :

قلنا : لنقل أننا عجزنا عن ذلک .....

📔استدلال الشیعة بالسنة النبویة فی میزان النقد العلمی،ص1029 ط دار الصفوة

ما (در پاسخ) می‌گوییم : باید بگوییم از این عاجزیم .....(‼️)

شجاعت #فرحة_الزهراء
#جنگ
@borrhan
#پاسخ_به_شبهات

‼️⁉️ چگونگی شکل گیری جنگ جمل در روز ۱۰ جمادی الاول سال ۳۶ هجری قمری

🚩 بررسی حوادث #جنگ_جمل

⚠️ #عایشه فرمانده جنگ #جمل

▪️

♦️ بى ترديد مقصران اصلى جنگ #جمل، #عایشه ، طلحه و زبير بودند.
چرا که بعد از به روی کار آمدن امیرالمومنین علی علیه السلام بر خلاف میل آنان ،
تمام معادلات آنان برای پی‌ریزی نقشه #قتل_عثمان به هم خورد ،
و دست‌شان از منابع قدرت و ثروت به دور ماند.


از اين ميان تقصير #عایشه بيش از دو نفر ديگر مى تواند باشد؛
چرا كه اگر او، طلحه و زبير را همراهی نمى كرد، مردم براى اين نبرد حاضر نمى‌شدند و شايد فتنه جمل اصلا شكل نمى گرفت.

👈 مردم وقتى ديدند كه ناموس رسول خدا صلى الله عليه وآله فرمانده اين لشكر است، دچار شک و ترديد شدند و از طرف ديگر عده زیادی گول همين قضيه را خوردند و به جنگ اميرمؤمنان عليه السلام رفتند.

▪️اميرمؤمنان عليه السلام در خطبه 13 نهج البلاغه، روز جمعه سال 36 هجری پس از پايان جنگ جمل در مسجد جامع شهر بصره در نكوهش مردم بصره فرمود:

🔸 كُنْتُمْ جُنْدَ الْمَرْأَةِ وَ أَتْبَاعَ الْبَهِيمَةِ رَغَا فَأَجَبْتُمْ وَ عُقِرَ فَهَرَبْتُمْ

🔹 شما سپاه یک زن و پيروان حيوان «شتر عايشه» بوديد، تا شتر صدا مى كرد مى جنگيديد، و تا دست و پای آن قطع گرديد فرار كرديد.

◽️ در اين روايت، اميرمؤمنان عليه السلام صراحتا مردم بصره را لشكريان عائشه و پيروان شتر او معرفی مى كند.

________________

📗 طبق آن چه كه علمای #اهل_سنت نوشته اند، پيروان جمل پيش از ورود اميرمؤمنان عليه السلام به بصره،
تعداد زیادی از ياران آن حضرت را به شهادت رساندند،
شهر بصره را تصرف و بيت المال مسلمين را غارت كردند
. وقتى اميرمؤمنان عليه السلام از اين قضيه آگاه شدند، تصميم جدی گرفتند كه #فتنه گران را سرجای خود نشانده و انتقام ياران شهيدش را از پيروان جمل بگيرد.

🔻 ابن قتيبه دينوری در كتاب المعارف در باره اتفاقات جنگ جمل مي نويسد:

♦️ (فتنه گران جمل ) به خاطر موقعیتی كه #معاويه داشت، قصد شام كردند اما عبد الله بن عامر آن ها را به طرف بصره منصرف كرد؛ وقتى به آن جا رسيدند، عثمان بن حنيف، عامل على عليه السلام را دستگير و زندانی كردند، پنجاه نفر از افرادی كه مأمور بيت المال بودند و همچنين تعداد ديگر از كارگزاران آن حضرت را كشتند و كارهای ناشايستی انجام دادند.
وقتى خبر به على عليه السلام رسيد، براي جنگ با آن ها خارج شد و از مردم كوفه كمک خواست؛ سپس به همراه آن ها به سوى بصره رفت؛ در حالی که بيش از ده هزار نفر بودند.

📚 المعارف، ج1، ص208

_______________

📗 بلاذری در انساب الأشراف داستان آغاز جنگ جمل در بصره را اين گونه تعريف مى كند:

🔸 وأتي بعائشة علي جملها في هودجها فقالت: صه صه، فخطبت بلسان ذلق وصوت جهوري، فأسكت لها الناس فقالت: إن عثمان خليفتكم قتل مظلوماً بعد أن تاب إلي ربه وخرج من ذنبه، والله ما بلغ من فعله ما يستحل به دمه، فينبغي في الحق أن يؤخذ قتلته فيقتلوا به ويجعل الأمر شوري.
فقال قائلون: صدقت. وقال آخرون: كذبت حتي تضاربوا بالنعال وتمايزوا فصاروا فرقتين: فرقة مع عائشة وأصحابها، وفرقة مع ابن حنيف،

🔹 #عایشه داخل هودجی كه بر روى شتر گذاشته شده بود، آمد و گفت: ساكت باشيد ساكت باشيد. پس خطبه ای خواند با زبان تيز و صداى بلند؛ پس مردم به خاطر او ساكت شدند، عائشه گفت: خليفه شما عثمان، پس از آن كه توبه كرد و از گناهش خارج شد، مظلومانه كشته شد، به خدا سوگند او كارش به جايي نرسيده بود كه خونش حلال باشد؛ پس حقيقتا شايسته است كه قاتلان او دستگير شده و كشته شوند و حكومت به شورا واگذار شود.
برخی گفتند كه راست گفتی و تعداد ديگر گفتند كه دروغ مى گویی؛
تا جایی كه همديگر را با كفش زدند و در برابر همديگر موضع گرفتند و دو فرقه شدند: گروهی طرفدار عائشه و يارانش و گروهی با پسر حنيف...

📚 أنساب الأشراف، ج3، ص951-952

☑️ طبق اين روايت، عائشه در سخنرانی خود، هدف از قيام را كشتن قاتلان عثمان و قرار دادن خلافت در شورا بيان مي‌كند.
يعنى عائشه، مشروعيت خلافت اميرمؤمنان عليه السلام را قبول نداشت و گرفتن خون عثمان را بهانه ای براى براندازی حكومت اميرمؤمنان عليه السلام قرار داده بود تا دوباره شورایی تشكيل شود و كس دیگری را برای خلافت انتخاب نمايند.


پیشنهاد مطالعه قتل عثمان و کسانی که به امیرالمؤمنین پیوستند.
《1》
به اطلاع می‌رساند فهرست مطالب کار شده حول موضوع #جنگ_جمل در کانال <آرشیو برهان> - برای سهولت استخراج مطالب از کانال برهان - به روز رسانی شد؛
✔️ بیش از 95 عنوان
@borrhan2
Forwarded from اتچ بات
#باید_بدانیم

⁉️آیا می‌دانستید در مکتب خلفا یکی از شروط خلیفه شجاعت است؟؟

🔹

دیدگاه ۳ تن از بزرگان عامه به #قاعده_الزام در این باره نقل می‌گردد:::


👤 آقای «جرجانی» در کتاب «شرح مواقف» می‌گوید:

«(لیقوم بأمور الملک شجاع) قوی القلب (لیقوی علی الذب عن الحوزة) والحفظ لبیضة الإسلام بالثبات فی المعارک کما روی أنه علیه السلام وقف بعد انهزام المسلمین فی الصف قائلا»

امام باید شجاع و قوی القلب باشد تا بتواند در دفاع از حوزه اسلامی و ثبات قدم در معرکه‌ها و جنگ‌ها قوی باشد. در #جنگ_احد وقتی مسلمانان فرار کردند و جز علی بن أبی طالب (علیه السلام) و چند نفری در کنار پیغمبر اکرم نبودند

📗 شرح المواقف – القاضی الجرجانی – ج 8، ص 349

👤 ایجی هم چنین میگوید:

« المتن الجمهور على أن أهل الإمامة مجتهد في الأصول والفروع لیقوم بأمور الدین ذو رأی لیقوم بأمور الملک شجاع لیقوی علی الذب عن الحوزة» أن يكون عدلا لئلا يجوز

شرط امامت جامعه «اجتهاد» است تا امر دین را اقامه کند. «صاحب رأی بودن» است تا بتواند امور مملکتی را اداره بکند و «شجاعت» است تا بتواند از کیان کشور اسلامی دفاع کند و عادل باشد تا جوري صورت نگيرد

📗المواقف، اسم المؤلف: عضد الدین عبد الرحمن بن أحمد الإیجی، دار النشر: دار الجیل - لبنان - بیروت - 1417 هـ - 1997 م، الطبعة: الأولی، تحقیق: عبد الرحمن عمیرة، ج 3، ص 585.

👤 ماوردی هم چنین می گوید که از شروط امام و کسی که متولی امور است شجاعت است؛
اسکن آن پیوست خواهد شد.


🅾 بدون هیچ شرحی با توجه به غزوات صدر اسلام قـــــــــــــــضاوت درباره مشروعیت خلافت بعضی‌ها! باشـــــــــــــــــما


🆔 @borrhan
Forwarded from اتچ بات
#ذوالنورین (۶)
#قتل_عثمان
#جنگ_احد

⁉️آیا عثمان داماد پیامبر اکرم صلی‌الله علیه و آله بود؟؟

❥༻⃘⃕࿇﷽༻⃘⃕❀༅⊹━┅┄

⚠️ دزدان القاب و فضائل امیرالمومنین علی علیه السلام از هیچ کوششی برای تنقیص مناقب مولای ما فروگذار نکرده‌اند ؛ سیره نویسان جیره خوار بنی امیه در پروژه فضیلت تراشی برای بزرگان سقیفه، آنهم فضائلی در عرض فضائل امیرالمومنین علی علیه السلام تلاش فراوان داشته باشند.

❗️یکی از این ادعا ها برای کمرنگ کردن مقام دامادی امیرمومنان علیه السلام , جعل تاریخ و حدیث و دادن لقب #ذوالنورین به عثمان با ادعای ازدواج او با دو دختر پیامبر است!


🔽🔽 قبل از بررسی سندی روایاتی که به لقب #ذوالنورین برای خلیفه سوم اهل سقیفه اشاره دارد ؛ جا دارد مخالفین ما به چند سوال ما پاسخ دهند:

۱- علت عدم وجود رابطه صميمانه بين پيامبر و این دو دختر چیست؟
با توجه به آنکه با رجوع به سيره نبي مكرم اسلام و دقت در آن ، در می‌يابيم كه روايات بسياری از رابطه بسيار صميمانه نبی مكرم اسلام و دختر بزرگوارش صديقه طاهره سلام الله عليها حكايت میكند؛ چرا در تاریخ هیچ ردپایی از روابط گرم این دو دختر با پدرشان نیست ؛ این تبعیض آیا شایسته صاحب خلق عظیم هست؟؟

۲-  در قضيه #مباهله كه پيامبر تمام بستگان درجه يك خود را انتخاب كرد ، چرا ديگر دختران خود را نبرد و از بين «نساء» خود فقط حضرت فاطمه سلام الله علیها را انتخاب فرمودند؟

۳- چرا هيچ كس از ديگر دختران پيامبر خواستگاری نكردند؟ در هيچ جايی از تاريخ ثبت نشده است كه در مدينه ، احدی از مهاجرين و يا انصار به خواستگاری زینب - یکی از این دختران که تا آن زمان ازدواج نکرده بود - رفته باشد ؛ با اين كه برای خواستگاری از فاطمه زهرا و رسيدن به افتخار دامادی پيامبر ، بر يكديگر پيش دستی می‌كردند و هر كس دوست داشت اين افتخار نصيب او شود . آيا ام كلثوم دختر پيامبر نبود يا اصلاً چنين دختری وجود خارجی نداشت ؟

۴- جالب است بدانید در صحیح بخاری آمده است که شخصی پيش #عبدالله_بن_عمر آمد و از او را در باره عثمان و حضرت امیر عليه السلام پرسيد ، وی در مقايسه چنین می‌گويد :

🔻أَمَّا عُثْمَانُ فَكَأَنَّ اللَّهَ عَفَا عَنْهُ وَأَمَّا أَنْتُمْ فَكَرِهْتُمْ أَنْ تَعْفُوا عَنْهُ وَأَمَّا عَلِيٌّ فَابْنُ عَمِّ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّي اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ وَخَتَنُهُ ... .

📘صحيح البخاري - البخاري - ج 5 - ص 157 .
(📸 اسکن آن پیوست خواهد شد.

اما عثمان ، خداوند از گناه او ( فرار عثمان در جنگ احد ) درگذشت ؛ ولي شما دوست نداريد كه او را ببخشيد ، اما علي عليه السلام پس او پسر عموي رسول خدا صلي الله عليه وآله وسلم و داماد او است .

ملاحظه می‌فرماييد كه دفاع عبد الله بن عمر از عثمان فقط در اين مطلب خلاصه می‌شود كه خداوند از گناه فرار وی در جنگ #احد درگذشته است ؛ ولی صحابه ای كه عليه او خروج كردند ، او را نبخشيده و عثمان را كشتند ؛ ولي اين كه عثمان داماد پيامبر نيز باشد ، متذكر نمی‌شود . اما نسبت به امير المؤمنين عليه السلام استدلال می‌كند كه او پسر عموی پيامبر و داماد آن حضرت است .

اگر عثمان داماد پيامبر بود ، بايد ابن عمر به آن استدلال مي كرد ؛ زيرا وی تمام تلاش خود را می‌كند كه در برابر هر نوع تهمتی را از عثمان دفع كند و معنا ندارد كه وقتي دليل قويتری همانند دامادی پيامبر وجود دارد ، وی به دليل سخيف و ضعيف استدلال كند ؛ زيرا عفو خداوند فقط شامل كسانی می‌شود كه بعد از فهميدن زنده بودن پيامبر از فرار دست كشيده و برگشتند و شامل عثمان كه بعد از سه روز برگشت ، نمی‌شود . حتی اگر فرض كنيم كه عفو خداوند شامل عثمان نيز می‌شود ، سبب نخواهد شد كه خداوند تمامی گناهان او را كه حتي بعد از آن نيز انجام داده بخشيده باشد ؛ بلكه حد اكثر شامل فرار او در همان جنگ می‌شود .
بنابراين شايسته بود كه اگر دامادی عثمان صحت داشت ، به آن استناد می‌كرد .

« 1⃣ »
#فتوحات (۲۸)
#قاعده_الزام


جنگ‌های نامشروع

┄┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄

1️⃣ روایت ذیل بر اساس مبانی رجالی سخت‌گیر ترین و متعصب ترین دانشمندان اهل سنت صحیح و معتبر است.

2️⃣ قرآن کریم نقشه راه پیامبر اکرم صلی‌الله علیه و آله برای از بین بردن شرک و بت پرستی و هدایت بشریت و اجرای قسط و عدل است. رسول خدا در تمام دوران نبوتش، برای #حاکمیت_قرآن از کیان اسلام #دفاع نمودند.

3⃣ رسولخدا صلی‌الله علیه و آله #فقط با هرکس که با برداشتن سلاح و تجهیز سپاه، دست به تعدی زد؛ و کمر به نابودی اسلام و محو دین بست، جهاد فرمودند.

4⃣ امیرالمومنین علیه‌السلام نیز برخوردشان با منافقینی چون #معاویه، #عایشه و طلحه و زبیر مانند برخورد خاتم الانبیاء صلی‌الله‌علیه‌و‌آله با آن سه ملعون اول و کفار بود. اما زمانی که آنان شروع به جنگ نمودند امام علیه‌السلام نیز دست به شمشیر بردند.

5⃣ ادامه خط نبوت در برخورد با کفار و منافقین داخلی، توسط امیرالمومنین علیه‌السلام صورت گرفت. و رسول اکرم صلی‌الله علیه و آله نیز این مطلب را اینگونه #پیشگویی و تأیید فرمودند و‌ نامشروع بودن مشی دیگران را واضح فرمودند:

🔻 ابو سعید انصاری می گوید: نزد پیامبر (صلی‌الله علیه و آله) بودیم کفش او پاره شد. علی (علیه‌السلام) ایستاد و تا کفش را وصله بزند. رسول خدا کمی راه رفت و گفت:

🔸 « إنَّ مِنكُم مَن يُقاتِلُ على تَأويل القُرآن كَما قاتَلتُ على تَنزيلِه »
همانا از شما کسی است که بر #تاویل و حقیقت قرآن #جنگ می کند همانطور که من بر #تنزیل آن جنگ کردم.
اصحاب که بین آنها ابوبکر و عمر نیز بودند، با حساسیت نگریستند! ابوبکر گفت: آن شخص من هستم؟ پیامبر (صلی‌الله علیه و آله) خیر. عمر گفت: من هستم؟ رسول خدا (صلی‌الله علیه و آله) فرمود: خیر.
نبی خدا (صلی‌الله علیه و آله) فرمود: « لا ، وَلكِن خاصِف النَعلِ » - يعني عَليّا – هیچ کدام از شما نیستید! او وصله کننده کفش _یعنی علی (علیه‌السلام) است.


🔚 تنها جنگ های امیرالمومنین_همانند جنگ های رسول الله (صلی‌الله علیه و آله)_ برای اجرای احکام قرآن بوده ، نه کشتارهای خلفا در جنگ های رده، و فتح ایران، شام و مصر که برای برده گرفتن و به تاراج بردن جان و نوامیس دیگران بوده است.


@borrhan