[ کانال برهان ]
11.3K subscribers
23.6K photos
1.94K videos
745 files
13.5K links
مرکز نشر دروس اعتقادی اهل بیت علیهم‌السلام
+ مباحث نقد فرق ضاله

👤پرسش و پاسخ:
@EDborrhan

کانالهای زیرمجموعه:
@fariadras
@borrhan2
@borrhanlibrary
@borrhanmedia
@dinclass

اینستا:
https://t.me/pageborhan
Download Telegram
🔸 متکلّم خبیر مرحوم شیخ محمد جواد خراسانی در بخشی از کتاب شریفش می‌نویسد:

✍️ اگر نه ترس آن بود که قاصران بگویند همه‌اش قرآن میخوانی هر آینه بسط کلام میدادم و در هر مطلب همه‌اش آیه میخواندم، آري چه‌کنم ما که اهل عرفان بافی نیستیم و اهل لاف و گزاف و شعر نیستیم که از خود ببافیم و لاف و گزاف سرائی کنیم و بعد هم بگوئیم (چه‌کنم حرف دگر یاد نداد استادم!) یا به‌ گفته این و آن دلخوش کنیم و خود را قانع کنیم و کتاب پر کنیم و بعد بگوئیم (عارفان این گفته از خود گفته‌اند)
ما تابع دین و پیرو قرآن و اخباریم
نیست در کنج دلم جز تبع از دین و کتاب
چه‌کنم حرف دگر شرع ندادي یادم!
و هم بحث ما در امر دینی است و از نظر دین نه در مادیات و طبیعیات و عادیات یا از نظر مادیات تا تمسک بگفته فلاسفه و حکما و اروپائیان کنیم، در امر دینی باید که از نظر دین سخن گفت نه از نظر غیر، که نظر او نه در نفی و نه در اثبات حجت نیست.
📗 البدعة و التحرف یا آئین تصوف؛ ص۱۴۲-۱۴۳

🖇 مطلب پیشنهادی:
«منتظر؛ از کدام دسته ای؟؟!»
«در بیان معنی شیعه واقعی»

#حدیث_ثقلین #نقد_تصوف #نقد_فلسفه #علم_دین
@borrhan
💠 نارضایتی مرجع بزرگوار آیت الله بروجردی رحمةالله از ترجمه کتاب اسفار ملاصدرا

📝 آیت الله صافی گلپایگانی ضمن خاطرات خود از مرحوم بروجردی می‌نویسد:
نقل ماجرا را در اسکن بخوانید 📖

📚 فخر دوران، نکوداشت استاد اعظم و زعیم بزرگ جهان اسلام مرحوم آیت الله العظمی بروجردی اعلی الله مقامه، ص۳۸و۳۹ ، چاپ اول

#نقد_فلسفه
#علمای_صالح
@borrhan
انکار خلود عذاب کافران در جهنم توسط ابن عربی!!

🔻 یکی از مبانی مهم در مذهب شیعه #خلود_کفار_و_دشمنان_اهل‌بیت علیهم السلام می‌باشد، اما فلسفه و عرفان به زیرکی با این مبنای عقلانی تشیع مبارزه کرده‌اند و خلاف آن را قائلند.!
در آیات و روایات فراوان آمده است که همانطور که اهل بهشت در بهشت و نعمت مخلّد می‌باشند، کفار و مشرکین نیز تا ابد در جهنم خواهند بود و طعم تلخ عذاب الهی را خواهند چشید.

🖇 در گذشته استدلال دکتر مهدی نصیری را به این نکته یادآور شدیم.

✍️ استاد داود الهامی دراین باره می‌نویسد:
🔸از جمله اعتراضاتی که به ابن عربی شده این است که همه گناهکاران حتی ملحدان و کافران را ناجی دانسته!! و این قول ابن عربی مخالف اجماع اهل اسلام است.. بنابراین این پندار ابن عربی با هیچ یک از آیات خلود و جاودانگی عذا سازگار نیست.!!
📚 داوری های متضاد درباره ابن عربی.

✍️ علامه مجلسی قدس سره نیز دربیان اجماع می‌نویسد:
🔸بدان که خلود و ابدیت بهشتیان در بهشت همچنین خلود کفار در آتش و دوام عذابشان از مسائلی است که مسلمانان بر آن اجماع دارند.
📚 بحار الأنوار.


پیشنهاد مطالعه

#نقد_ابن_عربی
#نقد_فلسفه
#نقد_تصوف
@borrhan

👇👇👇👇
[ کانال برهان ]
#شاگردان_مکتب_الصادق علیه‌السلام [2] 💠امام صادق علیه السلام میفرمایند: علمای شیعه مرزدارانی هستند که مراقب شیاطین و عفریت‌هایند و مانع از تسلط شیاطین و نواصب بر آن دسته از شیعیان و جوانان ما که عقیده قوی ندارند می‌شوند. 📗بحارالانوار ج2 ص5 ح8 ▪️
↩️ ادامه مطلب قبل:

📝 «هشام بن الحکم رحمة‌الله» از خواص و اجله اصحاب امام صادق علیه السلام کتابی در رد #فلاسفه و رد توحید #ارسطو تألیف کرده است چنانچه شیخ کشی (ره) ذکر کرده؛ علامه مجلسی می‌نویسد:

🔹 و عد أصحاب الرجال من كتبه (هشام بن الحکم) كتاب الرد على أصحاب الطبائع و كتاب‏ الرد على أرسطاطاليس في التوحيد.
🔸 و اصحاب در کتب او (هشام بن الحکم) کتاب رد بر اصحاب طبایع را بر شمردند، و همچنین کتاب رد بر ارسطو در توحید.
📚بحار الأنوار (ط - بيروت)، ج‏۵۷، ص۱۹۷و۱۹۸


🔖ناگفته نماند برخی از فلاسفه با شیادی تمام دست به جعل حدیث بردند و برای ارسطو ادعای پیامبری هم کرده‌اند!! شما میتوانید مطلب فوق را در [اینجا] ... بخوانید.

#نقد_فلسفه
#شاگردان_مکتب_الصادق علیه‌السلام

@borrhan
#نقد_تصوف
#علمای_صالح
#وحدت_وجود

📍تطهیر علمای شیعه از تصوف

( تطهیر #علامه_مجلسی #اول و #دوم و #شیخ_بهائی از تصوف )

💠🌀💠

یکی از مهمترین حیله های صوفیان برای کسب مشروعیت، انتساب علمای بزرگ شیعه به مسلک و فرقه خود می باشد در حالیکه شأن و منزلت این علما، هرگز چنین انتسابی را بر نمی تابد. در این وسط برخی از مردم، فریب این ظاهر سازی و دروغ بزرگ صوفیان را خورده و از روی جهل و عدم تتبع، علمای بزرگ ما را زیر سوال می برند. برای بررسی حقیقت امر لازم است شرایط اجتماعی و سیاسی آن دوران به خوبی مطالعه شود.


همانطور که در تاریخ ایران ضبط شده است، صفویه با کمک صوفی های قزلباش توانستند حکومت ملوک الطوایفی در ایران را بر انداخته و تمام خاک ایران را تحت سلطه خود در آوردند.
برای درک بهتر شرایط زمانی و اوضاع اجتماعی آن دوران به این نکته اشاره می‌کنیم:

⬇️ تصوف در قرن هشتم و نهم به صورت یک گرایش عمومی در آمده بود و دوران اوج و کمال خود را سپری می کرد. به طوری که مردم علاوه بر مذهب فقهی و کلامی ، طریقت صوفیانه خود را نیز ذکر می کردند.
مثلا می گفتند : فلانی شافعی مذهب با اعتقادات اشاعره و طریقت شاذلیه می‌باشد .

خانقاه اردبیل (صفویه) از معروفترین شاخه های کبرویه محسوب می شد و در آسیا و آفریقا (حتی در حکومت عثمانیه) پیروان فراوانی داشت. به دعوت اقطاب این سلسله، پیروان، خرقه و کشکول را رها کرده و شمشیر و کلاه خود را جایگزین آن ها نمودند و حکومت صفویه را با اقتدار تمام پایه گذاری کردند.
به این ترتیب حکومت صفویه با تکیه بر دو رکن مهم تشیع و تصوف آغاز به کار کرد.
بعد از محکم شدن پایه های سلسله صفویه، با دعوت شاه اسماعیل و شاه طهماسب و شاه عباس اول، علمای شیعه از لبنان و جبل عامل به سمت ایران سرآزیر شدند.

در این شرایط، علمای شیعه مانند مرحوم کرکی،شیخ بهائی و پدرشان، مجلسی پدر و پسر و مرحوم فیض کاشانی و ، که به فساد مذهب صوفیه و در عین حال نفوذ فراوان آنها ملتفت بودند، هر کدام مواضع مختلفی برای بر اندازی تصوف و تصفیه شیعه و حکومت صفویان از عناصر منحرف صوفیه، اتخاذ کردند :

🔻1_ عده ای با انعطاف نشان دادن و مماشات نسبت به صوفیه، سعی در جذب آنها داشتند تا بلکه بتوانند از این راه، زمینه های هدایت به مسیر حقه اهل بیت ع را برای این جماعت گمراه فراهم کنند. مانند مرحوم مجلسی پدر و شیخ بهائی و ... .

🔻2_ عده ای با برخورد کوبنده ، تند و خشن، هر نوع تسامح در برابر آنها را بر نمی تافتند و در قلع و قمع کردن آنها می‌کوشیدند مانند مرحوم کرکی و مجلسی پسر و مقدس اردبیلی ، محمد طاهر قمی، میرلوحی سبزواری ، علیقلی جدید الاسلام و ... .

آری، شیخ بهائی که شیخ الاسلام اصفهان بوده است، با نیت هدایت صوفیه، مکرر خرقه دراویش می پوشید و با بهره گیری از اصطلاحات صوفیه در کتب خود، سعی در جذب آنها داشت اما هرگز نباید درباره این بزرگان فکر اشتباه کرد و آنها را به صوفی بودن متهم کرد.
چنانچه خودشان نیز تصریح کرده اند :

👤 مؤلف كتاب «جنّتان مُدهامّتان» شيخ علي اكبر نهاوندی می‌نويسد:
«روزی شيخ بهائی به يكی از شاگردان خود كه تعداد آنها به چهار صد نفر می‌رسيد، گفت: امشب به منزل ما بيا، آن شخص می‌گويد: من امتثال كردم و رفتم، كمك اركان دولت صفوی آمدند و همه صوفی بودند. پس شيخ بهائي كسوت خرقه درويشي پوشيده و سر حلقه اهل ذكر شد و آنها مشغول ذكر شدند به فاصله يك ساعت آنها را جذبه گرفت و از دهان آنها كف می ريخت و روی زمين افتادند. جز شيخ كه در حال عادی باقی ماند. پس شيخ بهائی فرمود: تو را آوردم كه ببينی من بيچاره در اين زمان مبتلا شده ام كه شاه و درباريان همه اهل تصوف هستند ناچار شدم از اين راه وارد شدم شايد كم كم آنها را هدايت كنم.

👤مجلسی اول نیز از همین روش بهره می‌برد چنانچه پسر بزرگوار ایشان یعنی محمد باقر مجلسی درباره پدر خود در رساله "اعتقادات" می گوید :
بپرهيزيد از آن كه درباره پدر دانشمندم آخوند ملامحمدتقي مجلسي گمان بد بريد و چنين پنداريد كه او از جمله صوفيان و يا معتقد به دوستی طريقه و مذهبشان بود. هرگز چنين نبود و چگونه می‌توانست چنين باشد در حالی كه او آشناترين و داناترين مردم زمان خود به خبرهای اهل بيت و سخنان ايشان بود، بلكه او مردی بود پارسا و پاكدامن كه در آغاز كار خود نام تصوف بر خويش نهاد تا صوفيان بدو پيوندند و از وي نگريزند و بدين وسيله آنان را با بحثهای نيكو و سودمند به راه راست خواند و چون در پايان زندگاني ديد كه از اين مصلحت انديشی سود بر نمی‌خيزد، و درفشهای گمراهی و سركیي برافراشته شده و لشگرهای شيطان چيرگی يافته اند، دريافت كه آنان آشكارا دشمنان خدايند، پس از ايشان كناره گرفت و كفرشان را آشكار نمود و من به باورداشتهای پدرم داناترم و نوشته هايش در اين باره نزد من موجود است. (👉ضربه بزنید)

🖇 مجلسی‌اول و تشبیه عقاید صوفیه به ملحدین
《1》
Forwarded from اتچ بات
#نقد_فلسفه

🔻گلايهٔ مرحوم شهید ثانی از طلاب و عالمانى كه با كتب حديث بيگانه هستند و به سمت فلسفه و...رفته اند؛

🔹🔹

زین الدین بن علی عاملی مشهور به شهید ثانی (متوفی966هـ) در يكى از رساله های خود در نصیحتی خطاب به طلاب و اهل علم زمان خود ، ضمن گلایه از این که برخی از فضلا و عالمان زمانش با کتب حدیث بیگانه هستند، مینویسد:

✍️ و أعْظَمُ مِن هذا مِحْنَةً، و أكبرُ مصيبةً، و أوجَبُ على مرتكِبِه إثماً، ما يتداوَلُه كثير من المُتّسِمينَ بالعلمِ من أهلِ بلادِ العجم، و ما ناسَبَها من غيرهم في هذا الزمان؛ حيث يصرِفُون عمرَهُم و يَقْضون دهرَهُم على تحصيل علوم الحكمة، كعلمِ المنطقِ و الفلسفة و غيرهما، ممّا يَحْرُمُ لذاتِهِ أو لمنافاتِه للواجب، على وجهٍ لو صَرَفوا جزءاً منه على تحصيلِ العلمِ الديني الذي يَسألُهُمُ اللهُ تعالى عنه يومَ القيامةِ سؤالًا حثيثاً، و يُناقِشُهُم على التفريط فيه نِقاشاً عظيماً لحَصّلوا ما يجِبُ عليهم من علمِ الدين. ثمّ هم مع ذلك يَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ يُحْسِنُونَ صُنْعاً [1]، بل يَزْعُمونَ أنّ ما هم فيه أعظمُ فضيلةً و أتَمّ نفعاً. و ذلك عينُ الخِذلانِ من الله سبحانه و البُعدِ عنه. بل الانسلاخُ من الدين رأساً أنْ يُحْيِيَ من يَزْعُمُ أنّه مِن أتْباع سيّد المرسلين محمّدٍ و آله الطاهرين دينَ أرسطو و مَنْ شاكَلَه من الحكماء، و يُهْمِلَ الدينَ الذي دانَ اللهُ به أهلَ الأرضِ و السماء. نعوذ بالله من هذه الغَفلةِ و نَسألُه العفوَ و الرحمةَ.

ترجمه :
و محنت بزرگتر و مصیبت جانکاه تر که موجب معصیت مرتکب آن است، آن چیزی است که در زمانه ما بین بسیاری از کسانی که نام اهل علم بر خود نهاده اند در شهرهای ایران شایع است و آن این که عمر و روزگار خود را صرف فراگیری علوم حکمت مانند منطق و فلسفه و غیر این دو میکنند، در حالیکه تحصیل این قبیل علوم یا ذاتا و یا به دلیل منافات آن با امری واجب [مانند این که تحصیل این علوم فرصت تحصیل و توغل در علوم حقیقی و معارف برهانی وحیانی را از شخص سلب می کند] حرام است.
در حالی که اینان اگر بخشی از این وقت خود را صرف تحصیل علم دینی ـ که خداوند در قیامت از آنان در باره آن به جدّ سئوال خواهد کرد و به خاطر کوتاهی در تحصیل آن مورد بازخواستشان قرار خواهد داد ـ کنند به آن مقدار از علم دین که تحصیلش بر آنها واجب است دست خواهند یافت. شگفت آن که اینان با این وضعیت [بی اعتنایی به علوم حقیقی دینی و در پی تحصیل فلسفه رفتن] فکر می کنند که کار خوبی انجام میدهند و بلکه بر این گمانند که آنچه آنها در پی آموختن آن هستند بزرگترین فضیلت بوده و متضمن سود سرشار است؛ در حالی که این عین خواری نزد خداوند متعال و دوری از اوست. بلکه این فاصله گرفتن و بریدن اساسی از دین است که کسی که مدعی پیروی از آقای رسولان حضرت محمد و اهل بیت پاکش صلوات الله علیهم اجمعین است، در پی احیای دین ارسطو و امثال او از فلاسفه باشد و دین حقیقی الهی را که ساکنان زمین آسمان بدان پایبندند رها کند. به خداوند بزرگ از این غفلت پناه می بریم و از جنابش درخواست بخشش و رحمت داریم.


📚📕نام کتاب : رسائل الشهيد الثاني نویسنده : الشهيد الثاني  جلد : 1  صفحه : 55

اسكن كتاب:
https://b2n.ir/h87545

http://lib.eshia.ir/10641/1/55


#اصول_چهارصدگانه

@borrhan
[ کانال برهان ]
‍ #نقد_تصوف پاسخ کوتاه به ادعای عجیب یکی از مروجین تصوف حوزوی بر اساس اعتراف خود ایشان!! ✖️ جناب آقای حسن زاده آملی از مشایخ بزرگ عرفان و فلسفه در اثبات عقیده باطل #وحدت_وجود چنین می‌‌نگارند:: از عجائب امور اينكه بسيارى از اهل قشر اين همه آيات…
ثقلین، عرفان حقیقی

💠 شیخ علی نمازی شاهرودی قدس الله سره به نقل از مرحوم فیض کاشانی می‌نویسد:

✍️هان! گواه باشيد برادران، من جز با نور قرآن و اهل‏بيت عليهم‏السلام هدايت نيافتم و جز به ائمّه هدى عليهم‏‌السلام اقتدا نخواهم كرد و از غير آنان به خدا پناه مى‌‏برم.
نه متكلمم ونه متفلسف ونه #متصوف ونه متكلف، بلكه مقلد قرآن وحديث پيغمبر، وتابع اهل بيت آن سرور، از سخنان حيرت افزاى طوائف أربع ملول وكرانه، واز ما سواى قرآن مجيد وحديث اهل بيت وآنچه به اين دو آشنا نباشد بيگانه.
📘 مستدرك سفينة البحار، ج۸، ص۳۰۲-۳۰۳

#نقد_تصوف
#نقد_فلسفه
@borrhan
آیا خداوند همانند مخلوقات است؟!

✍️ فلاسفه و عرفان مصطلح آفرینش خداوند را به تغیرات و تبدلات مخلوقات او قیاس کرده، و اشیاء را پدید آمده و صادر شده از #ذات_خداوند ( بلکه عین ذات و هستی او ) می‎انگارد نه آفریده او!!

📝کلام برخی از فلاسفه معاصر:

🔹صاحب تفسیر المیزان در «نهاية الحكمة» می‌گوید:
🔸و من الواجب أن يكون بين المعلول و علّته سنخيّة ذاتيّة.
🔹لازم است که بین معلول و علت آن، شباهت و سنخیت و همانندی ذاتی وجود داشته باشد.!
📙نهاية الحكمة؛ ج۳، ص۶۴۱

🔹حسن‌زاده آملی نیز در تعلیقاتش بر کتاب کشف المراد علامه حلی می‌نویسد:
🔸اقول: ان السنخية بين الفاعل و فعله مما لا يعتريه ريب و لا يتطرق إليه شائبة دغدغة..
🔹شباهت و همانندی بین فاعل و فعل او، از اموری است که هیچ شک و دغدغه‌ای در آن راه ندارد.!
📘 كشف المراد في شرح تجريد الاعتقاد؛ ص۵۰۶

#نقد_تصوف #نقد_فلسفه
#وحدت_وجود
@borrhan
Forwarded from اتچ بات
#درس_های_توحید
نفی #وحدت_وجود
#نقد_فلسفه


اعجاز کلام حضرت جوادالائمه علیه صلوات الله

💡الفاظی کوتاه و معانیِ بلند در اوج عرش

💡حاوی نکاتی ناب برای اهل فن

❥༻⃘⃕࿇﷽༻⃘⃕❀༅⊹━┅┄

یکی از غرر روایات صادره از وجود مبارک جواد الائمه علیه‌السلام که آیت صدق حقانیت آن وجود نورانی است روایت معجز نظام زیر می‌باشد:

« ان ما سوی الواحد متجزئ او متوهم بالقله و الکثره و الله واحد لا متجزئ و لا متوهم بالقله و الکثره و کل متجزی او متوهم بالقله و الکثره مخلوق دال علی خالق له»

🔹همانا جز خداوند یگانه، همه چیز دارای اجزا است، و خداوند یکتا، نه دارای اجزا است و نه قابل تصور و توهم به كمی و زيادی است، و هر چيزی که دارای اجزا یا قابل توهم به کمی و زیاد باشد مخلوق است و دلالت بر این می‌کند که او را خالقی می‌باشد.

📓الكافي (ط - الإسلامية)، ج۱، ص۱۱۶، ح۷


☑️ از این روایت، اصول فراوان توحیدی قابل اصطیاد است که در حد وسع به برخی از آنها اشاره میشود:

۱. بینونت بین حق و خلق بینونت وصفی است. بینونت میان واحد و متجزی.

۲. سنخیتی میان خالق و مخلوق نیست. چون بین واحد و متجزی سنخیتی نیست. واحد یعنی حقیقت مجرد لاینقسم و متجزی یعنی حقیقت محدود ممتد تقسیم پذیر.

۳. تنها ذات مجرد از حد و عد و اجزاء و ابعاض خداوند سبحان است و سوای او مطلقا محقق در اجزاء و ابعاض اند.

۴. انفصال میان واحد و متجزی انفصال حقیقی است یعنی الشئ اما واحد و اما متجزی و محال است موجودی نه واحد و نه متجزی باشد. چون الشئ اما ینقسم و اما لا ینقسم.

۵. کثرت در ماسوا حقیقی و وحدت اعتباری است چون محال است شئی هم واحد و هم متجزی باشد و در خداوند سبحان وحدت حقیقی و کثرت اعتباری خواهد بود.

۶. کثرت فرع بر تجزی است و موجود واحد دو پذیر از سنخ خود نخواهد بود. اگر موجودی حقیقتا واحد بود همان واحد بودن دلیل بر دوپذیر نبودن آن است چرا که واحد لا یتوهم بالقله و الکثره بر خلاف متجزی.

۷. اگر الموجود اما واحد و اما متجزی پس واحد چون زیاده و نقصان پذیر نیست قهرا ازلی و قدیم خواهد بود و متجزی هم چون زیاده و نقصان پذیر است حتما حادث و وجودش مسبوق به عدم حقیقی است.

۸. زمان و مکان بی نهایت مفهومی موهوم و ممتنع الوجود است چرا که ذات زیاده و نقصان پذیر محال است مصداق بی نهایت بالفعل باشد.

۹. واحد حقیقی منزه از قوه و استعداد و جسمانیت و حرکت و دیگر اوصافی است که همگی مناط امکان است چون هر حرکتی فرع بر قوه و هر موجود بالقوه ای بالضروره وجودش امتدادی خواهد بود چرا که زیاده و نقصان و قله و کثرت پذیری فرع بر مقدار و کمیت حقیقی است.

۱۰. تمام اوصاف حق در وحدت محقق اند در مقابل تمامی اوصاف ماسوا در کثرت و تجزی.
در حق متعال هیچ نحوه تغایر و امتیاز نیست، ولی ماسوا در متن غیریت و امتیاز محقق اند.

۱۱. واحد به دلیل وحدت هیچ تزاحم وجودی با متجزی نخواهد داشت چون ممتد نیست فلذا واحد هیچ موطنی از مواطن هستی را پر یا خالی نمیکند تا گفته شود او جا برای غیر میگذارد یا نمیگذارد.

۱۲. مناط مخلوقیت، تجزی و زیاده و نقصان پذیری است و مناط غنای از خالق وحدت است.
هر آنچه متجزی است چون قابل زیاده و نقصان است قهرا نبود و به وجود آمد چون محدود است و حاد او حتما منزه از حد و لاجرم واحد خواهد بود.

۱۳. قاعده الواحد باطل است چون وجود دو واحد عقلا محال است چون واحد غیر متوهم بالقله و الکثره.

۱۴. تشکیک در وجود باطل است چون هر وجودی به نحو لا یقفی قابل ازدیاد است و محال است بالفعل وجود بی نهایت داشت.
وجود حق متعال به دلیل بینونت وجودی با موجود متجزی مرتبه وجودی اش- ان صح التعبیر- مرتبه وجود واحد است که خالق ماسواست نه مرتبه عالیه آنها چون متجزی در هر درجه وجودی که باشد بالاتر یا پایین تر از آن نیز متصور خواهد بود. متوهم بالقله و الکثره.

🔻ملاحظه شد که این روایت از جهت الفاظ کوتاه و از جهت معنا بلند در اوج عرش، چگونه تمام مبانی فلسفی را ابطال و در مقابل و در مقام اثبات روشن ترین و عقلانی ترین مبانی توحید اسلامی را با آن بیان موجز و معجز اثبات نمود.🔺

🔆 جان و روح ما فدای باب المراد حضرت جوادالائمه صلوات الله علیه

┄┅══••𑁍❀𑁍••══┅┄
@borrhan
Forwarded from اتچ بات
#نقد_تصوف
#درس_های_توحید
#نقد_فلسفه

⁉️مردم ایران چه کسانی را عارف می‌دانند؟

┄┅━🔹𖣐﴾﷽﴿𖣐🔹━┅┄

اگر از ما بپرسند که یکی از عارفان معاصر ایران را نام ببرید،
معمولا یکی از مصادیق گزینه های زیر را معرفی می‌کنیم:

1_اشخاصی که معروف به عبادات های سخت و دشوار و ریاضت های آنچنانی بودند مانند مرحوم نخودکی
2_اشخاصی که علاوه بر عبادت سخت، حالات عجیب و غریب داشتند مانند مرحوم بهجت
3_اشخاصی که خبر های غیبی می‌دانند و احیانا کراماتی از آنها صادر می شد مانند آقای قاضی


⚠️ اما آیا از نظر دین مبین اسلام، عرفان به معنای کرامت یا کثرت عبادت یا شناخت شهودی خداوند است؟!

🔚 هرگز چنین نیست و این یک غلط مشهور است که ما #عابدان و #زاهدان و #صوفیان را با #عارفان خلط می‌کنیم.

عارف از منظر آیات و روایات، کسی است که بیشترین بهره را از عقل خود ببرد.
عارف کسی است که دو خصوصیت دارد:

🔹1_ خدا را به حق معرفته، می‌شناسد (یعنی شناختی که در نهایت درجه تنزیه می‌باشد) ؛
🔹2_به تمام لوازم این شناخت پایبند است مانند تقوا و عبادت و ... به عبارت دیگر از منظر روایات، نشانه شناخت واقعی، عمل صالح است و همین اعمال موجب ازدیاد شناخت می‌شود.

صوفیان، کسانی را که به فناء فی الله یا شناخت شهودی خداوند رسیده باشند عارف می دانند اما در مکتب تشیع، شناخت شهودی و حسی خداوند محال است زیرا او #منزه از صفات بشری و مخلوقات است.


⚫️ اشکال:
ممکن است اشکال کنید که با این حساب، فلاسفه از بزرگترین عرفای مکتب اهل بیت علیهم السلام محسوب می‌شوند زیرا آنها نیز در خداشناسی مشی عقلانی داشته اند!

👈👈 پاسخ این است که خداشناسی عقلانی، لوازمی دارد که مهمترین آن، عدم تشبیه خالق به مخلوق است درحالیکه تمام فلاسفه، رابطه خالق و مخلوق را رابطه علت و معلول می‌دانند و تمام معالیل نیز با علت خود همسنخ هستند پس خدای آنها مشابه مخلوقاتش است لذا خدا را نشناخته اند ضمن اینکه به لوازم شناختشان نیز پایبندی چندانی نداشتند.


اینکه گفته شد عرفان یعنی خداشناسی عقلی، مقصود این نبود که عقل خود بنیاد، به طور مستقل قادر بر معرفت خدا باشد، چه بسیار اموری که از ابده بدیهیات است اما نیاز به یک #مذکر و #متنبه دارد تا عقل را بدان راهنما باشد.
🔻وظیفه انبیاء و اولیاء علیهم‌السلام در مرتبه اول، همین تذکار به حکم عقل و اثاره دفائن عقول برای شناخت الله است.

امیرالمومنین علیه السلام فرمود:
💠 فَبَعَثَ فِيهِمْ رُسُلَهُ وَ وَاتَرَ إِلَيْهِمْ أَنْبِيَاءَهُ لِيَسْتَأْدُوهُم‏ ... ِ وَ يُثِيرُوا لَهُمْ دَفَائِنَ الْعُقُولِ
📗نهج البلاغة فیض الاسلام، ص: 34-35


@borrhan
[ کانال برهان ]
↩️ پیرو مطلب قبل 🔹 آیت‌الله صافی گلپایگانی : ... بگذارید مردم راه اسلام و ایمان فطری خود را - که قرآن و حدیث هم بر آن دلالت دارد - بروند و به کار خود برسند، اُمّت حضرت محمد (صلّى الله عليه و آله) و شیعه أميرالمؤمنین (عليه السلام) بمانند! و فصوص و شروح آن…
🔻هشدار آیت الله صافی گلپایگانی(رحمة الله عليه) :

« تدریس و تدرّس فلسفه و عرفان مصطلح به طور آزاد مانند فقه و تفسیر و حدیث و علوم دیگر در حوزه ها و خصوصاً قرار دادن آن در برنامه دروس حوزوی و دانشگاهی بسیار خطرناک است و اجرای این برنامه ها و تشویق و تائید آنان قابل توجیه نیست و اگر کسی در این حوزه ها گمراه شود، علاوه بر اینکه خودش مسئول است، مدرس و استاد نیز مسئول خواهند بود.»

📔نگرشی در فلسفه و عرفان، ص١٢٤

پی‌نوشت:
این فقیه بزرگوار از جمله علمایی بودند که سنت ردیه نویسی بر تصوف را که بیش از هزار است در حوزه های علمیه شیعه جریان دارد ادامه دادند و کتاب هایی را در نقد نگرش صوفیانه و خوانش عرفانی از تعالیم وحی داشتند.
حشره الله مع اولیائه... .

اذامات العالم ثلم فی الاسلام ثلمه لایسدها شی

#نقد_تصوف #نقد_فلسفه
#علمای_صالح
@borrhan
Forwarded from اتچ بات
#درس_های_توحید
#نقد_تصوف
#نقد_فلسفه

🔻 توحید در کلام امام هادی علیه السلام

┄┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄

امام هادی صلوات الله علیه فرمودند:

🔹إِنَّ اَللَّهَ لاَ يُوصَفُ إِلاَّ بِمَا وَصَفَ بِهِ نَفْسَهُ
وَ أَنَّى يُوصَفُ اَلَّذِي تَعْجِزُ اَلْحَوَاسُّ أَنْ تُدْرِكَهُ وَ اَلْأَوْهَامُ أَنْ تَنَالَهُ وَ اَلْخَطَرَاتُ أَنْ تَحُدَّهُ وَ اَلْأَبْصَارُ عَنِ اَلْإِحَاطَةِ بِهِ نَأَى فِي قُرْبِهِ وَ قَرُبَ فِي نَأْيِهِ
كَيَّفَ اَلْكَيْفَ بِغَيْرِ أَنْ يُقَالَ كَيْفَ وَ أَيَّنَ اَلْأَيْنَ بِلاَ أَنْ يُقَالَ أَيْنَ هُوَ مُنْقَطِعُ اَلْكَيْفِيَّةِ وَ اَلْأَيْنِيَّةِ اَلْوَاحِدُ اَلْأَحَدُ جَلَّ جَلاَلُهُ وَ تَقَدَّسَتْ أَسْمَاؤُهُ.

ترجمه :
«خداوند نه وصف گردد و نه تعريف جز بدان چه خود خويش را وصف نموده، و چگونه وصف شود آن خدائى كه حواسّ‌ از دركش ناتوان، و تصوّرات از دستيابيش درمانده، و افكار از محدود ساختنش عاجز است و در ديده نگنجد، آن خدائى كه نزديكى او دورى است و دوريش نزديكى، او خود كيفيّت را آفريده بى‌آنكه گويند او چگونه است، و مكان را خود پديد آورده بى‌آنكه گويند كجاست، و ساحتش بركنار از كيفيّت و مكان است، او يكتا و يگانه است، عظمت و جلالش با شكوه، و نامهايش پاك و منزّه است.»

📚بحار الانوار، ج۴، ص ۳۰۳



🔚🔚 اصول توحیدی که در این روایت شریف بیان شده عبارت است از:

۱- انحصار راه شناخت و توصیف خداوند به بیان وحی. ( پس از قبول وحی از طریق عقل)

۲- عدم قدرت عقل و حس بشر بر نیل و احاطه به پروردگار. ( عقل فقط قدرت بر اثبات ذات پروردگار دارد، نه احاطه بر او و توصیف او ، همچانکه چشم و حس بشر از ادراک حسی ذات حق عاجز است)

۳- خداوند هم سنخ با خلق نیست تا قرب و بعد مکانی با خلق داشته باشد، به همین جهت در عین حال که نزدیک به خلق است از حیث احاطه بر خلق، از آن دور است از حیث عدم سنخیت و تشابه

۴- خداوند خالق کیفیت و مکان است یعنی این دو حقیقت را از کتم عدم به وجود آورده است پس خود او کیفیت و مکان نداشته و ندارد.

۵- خداوند یگانه است و هیچ چیز همانند او نیست و حتی نامهای او نیز مقدس از درک عقل بشر است.

❗️اما صوفیه و فلاسفه اساس خداشناسی خود را بر تشبیه و قیاس و تفکر در ذات حق تعالی بنا گذاشته و به عقائدی همچون #وحدت_وجود و قدم عالم و ... معتقد گردیده‌اند.


@borrhan