#فرحة_الزهراء
#پیامبر_اهل_تسنن (۶۲)
#روابط
✅ آشنایی با یکی دیگر از مطاعن عمر بن خطاب
❗️جایگاه نام پیامبر خدا نزد عمر بن خطاب!
┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄
🔸خلیفهٔ دوم اهل تسنن، در دوران خلافت خویش به شدت اصرار داشته است تا مردم نام انبیا ، مانند ابراهیم و عیسی و به خصوص «محمد» را بر فرزندان خویش نگذارند!
دقت کنید:
🔸وكان عمر رضی الله تعالى عنه كتب إلى أهل الكوفة لا تسموا أحدا باسم نبی وأمر جماعة بالمدینة بتغییر أسماء أبنائهم المسمین بمحمد حتى ذكر له جماعة من الصحابة أنه - صلى الله علیه وسلم - أذن لهم فی ذلك فتركهم .
#ترجمه : عمر به اهل کوفه نامه نوشت که هیچ کس نامش را همنام انبیاء نگذارد و به مردم مدینه امر میکرد که هر کس نامش به نام «محمد» است باید نامش را تغییر بدهد.
📗عمدة القاری شرح صحیح بخاری، ج 15 ، ص 39 ، ش 23 ، دارالکتب العلیمه کتاب خمس، الناشر: دار إحیاء التراث العربی - بیروت (ر.ک: تصویر الحاقی) و جواهر العقود – المنهاجی الأسیوطی – ج ۲ – ص ۴۶۶/ شرح مسلم – النووی – ج ۱۴ – ص ۱۱۳/ فتح الباری – ابن حجر – ج ۱۰ – ص ۴۷۲0
🔸وقال آخرون : غیر جائز لأحد أن یسمى باسم النبى علیه السلام ذکر من قال ذلک : حدثنا محمد بن بشار ، حدثنا معاذ بن هشام قال : حدثنى أبى ، عن قتادة ، عن سالم بن أبى الجعد قال : کتب عمر إلى أهل الکوفة الا تسموا أحدًا باسم نبى.
#ترجمه : و دیگران گفته اند : جائز نیست که کسی اسم پیامبر را برای خود بگذارد و این افراد این حدیث را ذکر کرده اند که سالم بن ابی الجعد نقل می کند که عمر بن الخطاب به اهالی کوفه نامه نوشت و گفت هیچکس را به اسم هیچ پیامبری نامگذاری نکنید!
📗شرح صحیح البخاری لابن بطال، ج9،ص344 ط مکتبة الرشد(ر.ک: تصویر الحاقی)
❗️و این اصرار بر نگذاشتن نام توسط عمر در حالی است که صحابه ای مانند ابوبکر و طلحه ، دو تن از همفکران او ، در زمان پیامبر فرزندان خویش را به نام انبیا نام گذاری کرده بودند؛ جناب #محمد_بن_ابوبکر متولد سال ۱۰ هجری است و طلحه نام های موسی ، عیسی ، اسحاق ، یعقوب ، ابراهیم ... و محمد را برای نامگذاری 10 فرزندش انتخاب کرد.
❗️از همه خندهدارتر آنکه عمَر در دوران خلافتش دست پسر خود «عبیدالله» را در مسجد , به جهت این که کنیهٔ «ابوعیسی» را برای خویش انتخاب کرده بود آن چنان گاز گرفت که به خون افتاد و سپس کتکش زد!!!
←داستان از این قرار بود که زن عبیدالله به نزد پدر شوهر میرود و میگوید: « ابوعیسی فلان کار را کرده و بهمان کار را نکرده است.» عمر میگوید : ابوعیسی دیگر کیست؟ و پاسخ میشنود که این کنیهای است که پسرت برای خویش انتخاب کرده است.
پسر فراخوانده میشود و پیش از هر صحبتی پدر دستش را گاز میگیرد!
استدلال خلیفه این بود که عیسی مسیح علیه السلام پدر ندارد تا کسی کنیهٔ مسخره ای مانند ابوعیسی (= پدر عیسی) بر خود بنهد و اعراب نباید کنیهای این چنین بر خود بگذارند!!!
📗عمده القاری ج۷ص۱۴۳ و اسدالغابه ج۳ص۴۲۳
🔻و اما جالب اینجاست که عمر نه تنها از نام گذاری به اسم انبیای عظام الهی علیهمالسلام و به خصوص پیامبر خدا صلیالله علیه و آله نهی میکرد ، در مقابل به نام گذاری افراد به اسم خود میپرداخت!!
🔸وکان عمر بن الخطاب سمّى عمر بن علیّ بإسمه.
#ترجمه : عمر بن خطاب ، فرزند علی را از نام خویش، «عمر» نامگذارى کرد.
📗أنساب الأشراف، ج ۱، ص ۲۹۷
🔸ومولده فی أیام عمر. فعمر سماه باسمه
#ترجمه : در زمان عمر متولد شد و عمر، نام خودش را براى او انتخاب کرد.
📗سیر أعلام النبلاء، ج ۴، ص ۱۳۴، تحقیق: شعیب الأرناؤوط، محمد نعیم العرقسوسی، ناشر: مؤسسة الرسالة – بیروت، الطبعة: التاسعة، ۱۴۱۳هـ
🔻مدارک دیگری که به این نامگذاری اشاره میکنند که عمر بن خطاب اسم این فرزند امیرالمؤمنین علیهالسلام را که به نظر پاره ای از مورخین نام اصلی ایشان «عَمرو» بوده به نام خود تغییر داد↓↓
📚 تاریخ الاسلام ذهبی ج 6 ص 164
📚تهذیب التهذیب ابن حجر ج 22 ص 485
📚تهذیب الکمال مزی ج 21 ص 467
‼️ حتی جالب اینجاست که یکی از علمای اهل سنت بنام محمد بن سلام به نتیجهٔ(پسر نوه) جناب عمر بن علی علیهالسلام با تعجب میگوید : که چگونه امیرالمومنین(ع)، نام فرزندش را عمر گذاشت؟
و بعد، نتیجه جناب عمر بن علی علیهالسلام میگوید: امیرالمومنین خودش این را نگذاشت بلکه عمر این را گذاشت.
📚 تاریخ دمشق ابن عساکر ج 45 ص 304
حال طرح سوالاتی از مخالفین ما که پاسخی قاطع میطلبد :
⁉️❔چرا خلیفهٍٔ دوم از نام گذاری به نام پیامبر صلی الله علیه و آله منع میکرد ولی در عین حال نام گذاری به اسم خود را تجویز مینمود؟؟
⁉️❔آیا شأن «نام عمر» از شان «نام رسول الله» صلی الله علیه و آله و باقی پیامبران الهی علیهمالسلام بالاتر بود؟!
اسکنهای مرتبط در ادامه خواهد آمد.
➖➖➖
@borrhan
#پیامبر_اهل_تسنن (۶۲)
#روابط
✅ آشنایی با یکی دیگر از مطاعن عمر بن خطاب
❗️جایگاه نام پیامبر خدا نزد عمر بن خطاب!
┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄
🔸خلیفهٔ دوم اهل تسنن، در دوران خلافت خویش به شدت اصرار داشته است تا مردم نام انبیا ، مانند ابراهیم و عیسی و به خصوص «محمد» را بر فرزندان خویش نگذارند!
دقت کنید:
🔸وكان عمر رضی الله تعالى عنه كتب إلى أهل الكوفة لا تسموا أحدا باسم نبی وأمر جماعة بالمدینة بتغییر أسماء أبنائهم المسمین بمحمد حتى ذكر له جماعة من الصحابة أنه - صلى الله علیه وسلم - أذن لهم فی ذلك فتركهم .
#ترجمه : عمر به اهل کوفه نامه نوشت که هیچ کس نامش را همنام انبیاء نگذارد و به مردم مدینه امر میکرد که هر کس نامش به نام «محمد» است باید نامش را تغییر بدهد.
📗عمدة القاری شرح صحیح بخاری، ج 15 ، ص 39 ، ش 23 ، دارالکتب العلیمه کتاب خمس، الناشر: دار إحیاء التراث العربی - بیروت (ر.ک: تصویر الحاقی) و جواهر العقود – المنهاجی الأسیوطی – ج ۲ – ص ۴۶۶/ شرح مسلم – النووی – ج ۱۴ – ص ۱۱۳/ فتح الباری – ابن حجر – ج ۱۰ – ص ۴۷۲0
🔸وقال آخرون : غیر جائز لأحد أن یسمى باسم النبى علیه السلام ذکر من قال ذلک : حدثنا محمد بن بشار ، حدثنا معاذ بن هشام قال : حدثنى أبى ، عن قتادة ، عن سالم بن أبى الجعد قال : کتب عمر إلى أهل الکوفة الا تسموا أحدًا باسم نبى.
#ترجمه : و دیگران گفته اند : جائز نیست که کسی اسم پیامبر را برای خود بگذارد و این افراد این حدیث را ذکر کرده اند که سالم بن ابی الجعد نقل می کند که عمر بن الخطاب به اهالی کوفه نامه نوشت و گفت هیچکس را به اسم هیچ پیامبری نامگذاری نکنید!
📗شرح صحیح البخاری لابن بطال، ج9،ص344 ط مکتبة الرشد(ر.ک: تصویر الحاقی)
❗️و این اصرار بر نگذاشتن نام توسط عمر در حالی است که صحابه ای مانند ابوبکر و طلحه ، دو تن از همفکران او ، در زمان پیامبر فرزندان خویش را به نام انبیا نام گذاری کرده بودند؛ جناب #محمد_بن_ابوبکر متولد سال ۱۰ هجری است و طلحه نام های موسی ، عیسی ، اسحاق ، یعقوب ، ابراهیم ... و محمد را برای نامگذاری 10 فرزندش انتخاب کرد.
❗️از همه خندهدارتر آنکه عمَر در دوران خلافتش دست پسر خود «عبیدالله» را در مسجد , به جهت این که کنیهٔ «ابوعیسی» را برای خویش انتخاب کرده بود آن چنان گاز گرفت که به خون افتاد و سپس کتکش زد!!!
←داستان از این قرار بود که زن عبیدالله به نزد پدر شوهر میرود و میگوید: « ابوعیسی فلان کار را کرده و بهمان کار را نکرده است.» عمر میگوید : ابوعیسی دیگر کیست؟ و پاسخ میشنود که این کنیهای است که پسرت برای خویش انتخاب کرده است.
پسر فراخوانده میشود و پیش از هر صحبتی پدر دستش را گاز میگیرد!
استدلال خلیفه این بود که عیسی مسیح علیه السلام پدر ندارد تا کسی کنیهٔ مسخره ای مانند ابوعیسی (= پدر عیسی) بر خود بنهد و اعراب نباید کنیهای این چنین بر خود بگذارند!!!
📗عمده القاری ج۷ص۱۴۳ و اسدالغابه ج۳ص۴۲۳
🔻و اما جالب اینجاست که عمر نه تنها از نام گذاری به اسم انبیای عظام الهی علیهمالسلام و به خصوص پیامبر خدا صلیالله علیه و آله نهی میکرد ، در مقابل به نام گذاری افراد به اسم خود میپرداخت!!
🔸وکان عمر بن الخطاب سمّى عمر بن علیّ بإسمه.
#ترجمه : عمر بن خطاب ، فرزند علی را از نام خویش، «عمر» نامگذارى کرد.
📗أنساب الأشراف، ج ۱، ص ۲۹۷
🔸ومولده فی أیام عمر. فعمر سماه باسمه
#ترجمه : در زمان عمر متولد شد و عمر، نام خودش را براى او انتخاب کرد.
📗سیر أعلام النبلاء، ج ۴، ص ۱۳۴، تحقیق: شعیب الأرناؤوط، محمد نعیم العرقسوسی، ناشر: مؤسسة الرسالة – بیروت، الطبعة: التاسعة، ۱۴۱۳هـ
🔻مدارک دیگری که به این نامگذاری اشاره میکنند که عمر بن خطاب اسم این فرزند امیرالمؤمنین علیهالسلام را که به نظر پاره ای از مورخین نام اصلی ایشان «عَمرو» بوده به نام خود تغییر داد↓↓
📚 تاریخ الاسلام ذهبی ج 6 ص 164
📚تهذیب التهذیب ابن حجر ج 22 ص 485
📚تهذیب الکمال مزی ج 21 ص 467
‼️ حتی جالب اینجاست که یکی از علمای اهل سنت بنام محمد بن سلام به نتیجهٔ(پسر نوه) جناب عمر بن علی علیهالسلام با تعجب میگوید : که چگونه امیرالمومنین(ع)، نام فرزندش را عمر گذاشت؟
و بعد، نتیجه جناب عمر بن علی علیهالسلام میگوید: امیرالمومنین خودش این را نگذاشت بلکه عمر این را گذاشت.
📚 تاریخ دمشق ابن عساکر ج 45 ص 304
حال طرح سوالاتی از مخالفین ما که پاسخی قاطع میطلبد :
⁉️❔چرا خلیفهٍٔ دوم از نام گذاری به نام پیامبر صلی الله علیه و آله منع میکرد ولی در عین حال نام گذاری به اسم خود را تجویز مینمود؟؟
⁉️❔آیا شأن «نام عمر» از شان «نام رسول الله» صلی الله علیه و آله و باقی پیامبران الهی علیهمالسلام بالاتر بود؟!
اسکنهای مرتبط در ادامه خواهد آمد.
➖➖➖
@borrhan
Telegram
attach 📎
#روابط #عدالت_صحابه
#تبری #حکومت_علوی
ً✅ امام مجتبی علیه السلام و رسوا کردن #معاویه ، #عمروعاص و ابوسفیان پس از قرارداد صلح( به سند صحیح از کتب مخالفین)
┄┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄
اثری با سند صحیح طبق شروط بخاری در کتب مخالفین نقل شده است که برای ادای حق آن، همه متنش را نقل کرده و ترجمه میکنیم:
🔸أخبرنا يزيد بن هارون. قال: أخبرنا حریز بن عثمان. قال: حدثنا عبد الرحمن بن أبي عوف الجرشي. قال:لما بايع الحسن بن علي معاوية قال له عمرو بن العاص و أبو الأعور السلمي و عمرو بن سفيان: لو أمرت الحسن فصعد المنبر فتكلم عيي عن المنطق فيزهد فيه الناس. فقال معاوية: لا تفعلوا فو الله لقد رأيت رسول الله ص يمص لسانه و شفته. و لن يعي لسان مصه النبي ص أو شفتين. فأبوا على معاوية. فصعد معاوية المنبر. ثم أمر الحسن فصعد. و أمره أن يخبر الناس أني قد بايعت معاوية فصعد الحسن المنبر فحمد الله و أثنى عليه ثم قال: أيها الناس إن الله هداكم بأولنا و حقن دماءكم بآخرنا و إني قد أخذت لكم على معاوية أن يعدل فيكم. و أن يوفر عليكم غنائمكم. و أن يقسم فيئكم فيكم. ثم أقبل على معاوية. فقال: كذاك. قال: نعم. ثم هبط من المنبر و هو يقول و يشير بإصبعه إلى معاوية «وَ إِنْ أَدْرِي لَعَلَّهُ فِتْنَةٌ لَكُمْ وَ مَتاعٌ إِلى حِينٍ» فاشتد ذلك على معاوية. فقالا: لو دعوته فاستنطقته فقال: مهلا فأبوا. فدعوه. فأجابهم. فأقبل عليه عمرو بن العاص. فقال له الحسن: أما أنت فقد اختلف فيك رجلان: رجل من قريش. و جزار أهل المدينة. فادعياك فلا أدري أيهما أبوك. و أقبل عليه أبو الأعور السلمي فقال له الحسن: أ لم يلعن رسول الله ص رعلا و ذكوان و عمرو بن سفيان. ثم أقبل معاوية يعين القوم فقال له الحسن: أ ما علمت أن رسول الله ص لعن قائد الأحزاب و سائقهم و كان أحدهما أبو سفيان و الآخر أبو الأعور السلمي
📚الطبقات الكبرى لإبن سعد ج6 ص382-383 ،طبعة مكتبة الخانجي بالقاهرة - تحقيق: الدكتور علي محمد عمر
#ترجمه: از ابن ابی عوف جرشی نقل شده است که: وقتی امام حسن علیه السلام با معاویه بیعت کرد، عمرو عاص و ابو اعور سلمی به معاویه گفتند، ای کاش به امام حسن علیه السلام بگویی تا بالای منبر برود و سخن بگوید زیرا او در سخن گفتن عاجز است و نمی تواند خوب مراد خویش را بیان کند در این صورت مردم او را ترک خواهند کرد، پس معاویه گفت این کار را نکنید به خداوند قسم من دیدم که رسول خداوند زبان و لبان حسن را می مکید، و زبانی که پیامبر آن را مکیده است هیچ وقت در سخن گفتن عاجز نخواهد بود، پس عمرو عاص و ابو اعور بر معاویه اصرار کردند که این کار را بکند، پس معاویه بالای منبر رفت و به امام حسن دستور داد که بالای منبر برود و به مردم بگوید که من با معاویه بیعت کردم ، پس امام حسن بالای منبر رفتند و ستایش خداوند را گفتند پس فرمودند: ای مردم خداوند به وسیله اولین از ما شما را هدایت کرد و با اخرین از ما خون های شما را حفظ کرد و من بر معاویه شرط کردم تا در بین شما عدالت را اجرا کند و غنائم را بین شما تقسیم کند و فیئ را بین شما تقسیم کند، سپس رو به معاویه کردند وفرمودند اینطور است؟ معاویه گفت بله ، سپس حضرت از بالای منبر پایین امدند در حالی که با انگشت به معاویه اشاره میکردند و این آیه را تلاوت میکردند(وان ادری لَعَلَّهُ فِتْنَةٌ لَكُمْ وَمَتاعٌ إِلى حِينٍ) سوره انبیاء/۱۱۱
«ترجمه آیه: و من نمىدانم شايد اين آزمايشى براى شما و بهرهمندى اندكى [از نعمت ها] تا مدتى معين است»
پس معاویه ناراحت شد و عمرو عاص و ابو اعور به او گفتند او را صدا بزن و از او بپرس چه منظوری از آیه داشته؟ معاویه امتناع کرد ولی این دو اصرار کردند، پس امام حسن علیه السلام را اوردند و از او پرسیدند و امام جواب دادند سپس به عمروعاص رو کرده فرمودند: ای عمرو در مورد تو دو نفر اختلاف کردند مردی از قریش و مردی از مدینه و هر دو ادعای کردند که فرزند انها هستی، و به ابو اعور فرمودند ایا رسول خداوند رعل وذکوان و عمرو بن سفیان(نام ابو الاعور) را لعن نکردند؟
پس به معاویه رو کرده و فرمودند: آیا نمیدانی که رسول خدا قائد احزاب که یکی از انها ابوسفیان و دیگری ابوالاعور سلمی بود را لعن کردند؟
🔹سند روایت صحیح است و همه راویان آن از رجال بخاری هستند.
💠نکات مهم این روایت:
1⃣ هدف عمرو عاص و ابو اعور سلمی از منبر رفتن امام مجتبی علیه السلام، تخریب ایشان در بین مردم بوده است.
2⃣ امام مجتبی علیه السلام عمرو عاص را حرام زاده معرفی میفرمایند و یادآور میشوند دو نفر ادعای پدری عمرو را داشتند!
3⃣ بنابه نقل امام مجتبی علیه السلام، پیامبر صلی الله علیه وآله، ابوسفیان و ابو اعور سلمی را لعن کرده اند.
4⃣ امام مجتبی علیه السلام برای جلوگیری از خونریزی تن به صلح داده اند، و حکومت معاویه را فتنه و آزمایشی برای مسلمانان میدانند.
❥✦༅✿༅✦❥═༅༅═┅──
@borrhan
#تبری #حکومت_علوی
ً✅ امام مجتبی علیه السلام و رسوا کردن #معاویه ، #عمروعاص و ابوسفیان پس از قرارداد صلح( به سند صحیح از کتب مخالفین)
┄┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄
اثری با سند صحیح طبق شروط بخاری در کتب مخالفین نقل شده است که برای ادای حق آن، همه متنش را نقل کرده و ترجمه میکنیم:
🔸أخبرنا يزيد بن هارون. قال: أخبرنا حریز بن عثمان. قال: حدثنا عبد الرحمن بن أبي عوف الجرشي. قال:لما بايع الحسن بن علي معاوية قال له عمرو بن العاص و أبو الأعور السلمي و عمرو بن سفيان: لو أمرت الحسن فصعد المنبر فتكلم عيي عن المنطق فيزهد فيه الناس. فقال معاوية: لا تفعلوا فو الله لقد رأيت رسول الله ص يمص لسانه و شفته. و لن يعي لسان مصه النبي ص أو شفتين. فأبوا على معاوية. فصعد معاوية المنبر. ثم أمر الحسن فصعد. و أمره أن يخبر الناس أني قد بايعت معاوية فصعد الحسن المنبر فحمد الله و أثنى عليه ثم قال: أيها الناس إن الله هداكم بأولنا و حقن دماءكم بآخرنا و إني قد أخذت لكم على معاوية أن يعدل فيكم. و أن يوفر عليكم غنائمكم. و أن يقسم فيئكم فيكم. ثم أقبل على معاوية. فقال: كذاك. قال: نعم. ثم هبط من المنبر و هو يقول و يشير بإصبعه إلى معاوية «وَ إِنْ أَدْرِي لَعَلَّهُ فِتْنَةٌ لَكُمْ وَ مَتاعٌ إِلى حِينٍ» فاشتد ذلك على معاوية. فقالا: لو دعوته فاستنطقته فقال: مهلا فأبوا. فدعوه. فأجابهم. فأقبل عليه عمرو بن العاص. فقال له الحسن: أما أنت فقد اختلف فيك رجلان: رجل من قريش. و جزار أهل المدينة. فادعياك فلا أدري أيهما أبوك. و أقبل عليه أبو الأعور السلمي فقال له الحسن: أ لم يلعن رسول الله ص رعلا و ذكوان و عمرو بن سفيان. ثم أقبل معاوية يعين القوم فقال له الحسن: أ ما علمت أن رسول الله ص لعن قائد الأحزاب و سائقهم و كان أحدهما أبو سفيان و الآخر أبو الأعور السلمي
📚الطبقات الكبرى لإبن سعد ج6 ص382-383 ،طبعة مكتبة الخانجي بالقاهرة - تحقيق: الدكتور علي محمد عمر
#ترجمه: از ابن ابی عوف جرشی نقل شده است که: وقتی امام حسن علیه السلام با معاویه بیعت کرد، عمرو عاص و ابو اعور سلمی به معاویه گفتند، ای کاش به امام حسن علیه السلام بگویی تا بالای منبر برود و سخن بگوید زیرا او در سخن گفتن عاجز است و نمی تواند خوب مراد خویش را بیان کند در این صورت مردم او را ترک خواهند کرد، پس معاویه گفت این کار را نکنید به خداوند قسم من دیدم که رسول خداوند زبان و لبان حسن را می مکید، و زبانی که پیامبر آن را مکیده است هیچ وقت در سخن گفتن عاجز نخواهد بود، پس عمرو عاص و ابو اعور بر معاویه اصرار کردند که این کار را بکند، پس معاویه بالای منبر رفت و به امام حسن دستور داد که بالای منبر برود و به مردم بگوید که من با معاویه بیعت کردم ، پس امام حسن بالای منبر رفتند و ستایش خداوند را گفتند پس فرمودند: ای مردم خداوند به وسیله اولین از ما شما را هدایت کرد و با اخرین از ما خون های شما را حفظ کرد و من بر معاویه شرط کردم تا در بین شما عدالت را اجرا کند و غنائم را بین شما تقسیم کند و فیئ را بین شما تقسیم کند، سپس رو به معاویه کردند وفرمودند اینطور است؟ معاویه گفت بله ، سپس حضرت از بالای منبر پایین امدند در حالی که با انگشت به معاویه اشاره میکردند و این آیه را تلاوت میکردند(وان ادری لَعَلَّهُ فِتْنَةٌ لَكُمْ وَمَتاعٌ إِلى حِينٍ) سوره انبیاء/۱۱۱
«ترجمه آیه: و من نمىدانم شايد اين آزمايشى براى شما و بهرهمندى اندكى [از نعمت ها] تا مدتى معين است»
پس معاویه ناراحت شد و عمرو عاص و ابو اعور به او گفتند او را صدا بزن و از او بپرس چه منظوری از آیه داشته؟ معاویه امتناع کرد ولی این دو اصرار کردند، پس امام حسن علیه السلام را اوردند و از او پرسیدند و امام جواب دادند سپس به عمروعاص رو کرده فرمودند: ای عمرو در مورد تو دو نفر اختلاف کردند مردی از قریش و مردی از مدینه و هر دو ادعای کردند که فرزند انها هستی، و به ابو اعور فرمودند ایا رسول خداوند رعل وذکوان و عمرو بن سفیان(نام ابو الاعور) را لعن نکردند؟
پس به معاویه رو کرده و فرمودند: آیا نمیدانی که رسول خدا قائد احزاب که یکی از انها ابوسفیان و دیگری ابوالاعور سلمی بود را لعن کردند؟
🔹سند روایت صحیح است و همه راویان آن از رجال بخاری هستند.
💠نکات مهم این روایت:
1⃣ هدف عمرو عاص و ابو اعور سلمی از منبر رفتن امام مجتبی علیه السلام، تخریب ایشان در بین مردم بوده است.
2⃣ امام مجتبی علیه السلام عمرو عاص را حرام زاده معرفی میفرمایند و یادآور میشوند دو نفر ادعای پدری عمرو را داشتند!
3⃣ بنابه نقل امام مجتبی علیه السلام، پیامبر صلی الله علیه وآله، ابوسفیان و ابو اعور سلمی را لعن کرده اند.
4⃣ امام مجتبی علیه السلام برای جلوگیری از خونریزی تن به صلح داده اند، و حکومت معاویه را فتنه و آزمایشی برای مسلمانان میدانند.
❥✦༅✿༅✦❥═༅༅═┅──
@borrhan
Telegram
attach 📎
#ضرورت_معرفت_امام (۵۰)
#تبری #روابط (۱۱۳)
#نماز_تراویح (۴۳)
✅ بدعت گذاشتن عمدی خلفا در دین
┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄
#قسمت_پنجاهم
در دو قسمت قبل «اینجا» و «اینجا» به خطبه مهم حضرت امیرالکلام علی علیهالسلام در «ذیقار» در اهمیت شناخت دشمنان دین خدا و انحرافاتی که در دین آوردهاند اشاره کردیم؛
در ادامه این خطبه شریف آمده است که سپس امیرالمؤمنین علیهالسلام روي خود را به سـمت اطرافیـان خود ازخـانواده و شـیعیان و نزدیکانشان میکننـد و خطاب به آنان میفرمایند:
🔸فَقَالَ قَدْ عَمِلَتِ الْوُلاةُ قَبْلِي أَعْمَالا خَالَفُوا فِيهَا رَسُولَ اللهِ (صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَآلِه) مُتَعَمِّدِينَ لِخِلافِهِ نَاقِضِينَ لِعَهْدِهِ مُغَيِّرِينِ لِسُنَّتِهِ وَلَوْ حَمَلْتُ النَّاسَ عَلَى تَرْكِهَا وَحَوَّلْتُهَا إِلَى مَوَاضِعِهَا وَإِلَى مَا كَانَتْ فِي عَهْدِ رَسُولِ اللهِ (صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَآلِه) لَتَفَرَّقَ عَنِّي جُنْدِي حَتَّى أَبْقَى وَحْدِي أَوْ قَلِيلٌ مِنْ شِيعَتِيَ الَّذِينَ عَرَفُوا فَضْلِي وَفَرْضَ إِمَامَتِي مِنْ كِتَابِ اللهِ عَزَّ وَجَلَّ وَسُنَّةِ رَسُولِ اللهِ (صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَآلِه)
#ترجمه : «حاکمان پیش از من، اعمالی انجام دادند که در آن با رسولخداصـلی الله علیه و آله وسـلم مخالفت ورزیدهاند در حالیکه در این مخالفت تعمد داشـتند، پیمان او را شکسـتند و سـّنت او را تغییر دادند. و من اگر مردم را مجبور به ترك آن اعمال میکردم و آنها را به جاي اصـلی خود که در زمان رسولخدا صـلی الله علیه و آله وسـلم بود، باز میگرداندم، سپاهیانم از گرد من متفرق میشدند تا آنجا که خود تنها میماندم یا فقط عّده کمی از شیعیانم باقی میماندند که برتري و وجوب امامت مرا ازکتاب خدا وسّنت رسولخدا صلیالله علیه و آله وسلم پذیرفته بودند.»
←آنگاه حضـرت حـدود بیست مورد از مواردي را مثال میزننـد که خلفاي گذشـته بـدعت گذاشـته انـد و ایشان نتوانسـته اند تغییري در آنها ایجاد کنند؛
🔸وَاللهِ لَقَدْ أَمَرْتُ النَّاسَ أَنْ لا يَجْتَمِعُوا فِي شَهْرِ رَمَضَانَ إِلا فِي فَرِيضَةٍ وَأَعْلَمْتُهُمْ أَنَّ اجْتِمَاعَهُمْ فِي النَّوَافِلِ بِدْعَةٌ فَتَنَادَى بَعْضُ أَهْلِ عَسْكَرِي مِمَّنْ يُقَاتِلُ مَعِي يَا أَهْلَ الإسْلامِ غُيِّرَتْ سُنَّةُ عُمَرَ يَنْهَانَا عَنِ الصَّلاةِ فِي شَهْرِ رَمَضَانَ تَطَوُّعاً وَلَقَدْ خِفْتُ أَنْ يَثُورُوا فِي نَاحِيَةِ جَانِبِ عَسْكَرِي مَا لَقِيتُ مِنْ هَذِهِ الأمَّةِ مِنَ الْفُرْقَةِ وَطَاعَةِ أَئِمَّةِ الضَّلالَةِ وَالدُّعَاةِ إِلَى النَّارِ.(۱)
#ترجمه : «به خـدا قسم به مردم دسـتور دادم که در ماه #رمضان جز نماز واجب را به جماعت نخوانند و به آنان اعلام کردم که به جماعت خواندن نماز نافله بدعت است، اما یکی از افراد لشکرم، از همان کسانیکه درکنار من میجنگیدند، فریاد زد : اي اهل اسلام، سّنت عمر تغییر پیداکرد! (علی) ما را از نماز مستحبی در ماه رمضان باز میدارد! و من میترسیدم که درگوشه اي از لشکرم شورشـی به پاکنند.چه ها دیدم من از این امت ، ازجدایی شان و از اطاعتشان در برابر پیشوایان ضـلالت و کسانیکه به سوي آتش(جهّنم) میخوانند!»
❗️این نمـونه ای از بـدعتهایی است که امیرالمـؤمنین علیهالسلام بـا آن مواجه بودنـد و میبینیم که آنـان که این بـدعتها را نمیشناختند بلکه آنرا سّنت میشمردند، چگونه در مقابل امیرالمؤمنین علیهالسلام ایستادند و با امام هدایت مخالفت ورزیدند.
۱- کافی ج۸ ص۳۶ ح۲۱
➖➖➖➖
@borrhan
#تبری #روابط (۱۱۳)
#نماز_تراویح (۴۳)
✅ بدعت گذاشتن عمدی خلفا در دین
┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄
#قسمت_پنجاهم
در دو قسمت قبل «اینجا» و «اینجا» به خطبه مهم حضرت امیرالکلام علی علیهالسلام در «ذیقار» در اهمیت شناخت دشمنان دین خدا و انحرافاتی که در دین آوردهاند اشاره کردیم؛
در ادامه این خطبه شریف آمده است که سپس امیرالمؤمنین علیهالسلام روي خود را به سـمت اطرافیـان خود ازخـانواده و شـیعیان و نزدیکانشان میکننـد و خطاب به آنان میفرمایند:
🔸فَقَالَ قَدْ عَمِلَتِ الْوُلاةُ قَبْلِي أَعْمَالا خَالَفُوا فِيهَا رَسُولَ اللهِ (صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَآلِه) مُتَعَمِّدِينَ لِخِلافِهِ نَاقِضِينَ لِعَهْدِهِ مُغَيِّرِينِ لِسُنَّتِهِ وَلَوْ حَمَلْتُ النَّاسَ عَلَى تَرْكِهَا وَحَوَّلْتُهَا إِلَى مَوَاضِعِهَا وَإِلَى مَا كَانَتْ فِي عَهْدِ رَسُولِ اللهِ (صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَآلِه) لَتَفَرَّقَ عَنِّي جُنْدِي حَتَّى أَبْقَى وَحْدِي أَوْ قَلِيلٌ مِنْ شِيعَتِيَ الَّذِينَ عَرَفُوا فَضْلِي وَفَرْضَ إِمَامَتِي مِنْ كِتَابِ اللهِ عَزَّ وَجَلَّ وَسُنَّةِ رَسُولِ اللهِ (صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَآلِه)
#ترجمه : «حاکمان پیش از من، اعمالی انجام دادند که در آن با رسولخداصـلی الله علیه و آله وسـلم مخالفت ورزیدهاند در حالیکه در این مخالفت تعمد داشـتند، پیمان او را شکسـتند و سـّنت او را تغییر دادند. و من اگر مردم را مجبور به ترك آن اعمال میکردم و آنها را به جاي اصـلی خود که در زمان رسولخدا صـلی الله علیه و آله وسـلم بود، باز میگرداندم، سپاهیانم از گرد من متفرق میشدند تا آنجا که خود تنها میماندم یا فقط عّده کمی از شیعیانم باقی میماندند که برتري و وجوب امامت مرا ازکتاب خدا وسّنت رسولخدا صلیالله علیه و آله وسلم پذیرفته بودند.»
←آنگاه حضـرت حـدود بیست مورد از مواردي را مثال میزننـد که خلفاي گذشـته بـدعت گذاشـته انـد و ایشان نتوانسـته اند تغییري در آنها ایجاد کنند؛
🔸وَاللهِ لَقَدْ أَمَرْتُ النَّاسَ أَنْ لا يَجْتَمِعُوا فِي شَهْرِ رَمَضَانَ إِلا فِي فَرِيضَةٍ وَأَعْلَمْتُهُمْ أَنَّ اجْتِمَاعَهُمْ فِي النَّوَافِلِ بِدْعَةٌ فَتَنَادَى بَعْضُ أَهْلِ عَسْكَرِي مِمَّنْ يُقَاتِلُ مَعِي يَا أَهْلَ الإسْلامِ غُيِّرَتْ سُنَّةُ عُمَرَ يَنْهَانَا عَنِ الصَّلاةِ فِي شَهْرِ رَمَضَانَ تَطَوُّعاً وَلَقَدْ خِفْتُ أَنْ يَثُورُوا فِي نَاحِيَةِ جَانِبِ عَسْكَرِي مَا لَقِيتُ مِنْ هَذِهِ الأمَّةِ مِنَ الْفُرْقَةِ وَطَاعَةِ أَئِمَّةِ الضَّلالَةِ وَالدُّعَاةِ إِلَى النَّارِ.(۱)
#ترجمه : «به خـدا قسم به مردم دسـتور دادم که در ماه #رمضان جز نماز واجب را به جماعت نخوانند و به آنان اعلام کردم که به جماعت خواندن نماز نافله بدعت است، اما یکی از افراد لشکرم، از همان کسانیکه درکنار من میجنگیدند، فریاد زد : اي اهل اسلام، سّنت عمر تغییر پیداکرد! (علی) ما را از نماز مستحبی در ماه رمضان باز میدارد! و من میترسیدم که درگوشه اي از لشکرم شورشـی به پاکنند.چه ها دیدم من از این امت ، ازجدایی شان و از اطاعتشان در برابر پیشوایان ضـلالت و کسانیکه به سوي آتش(جهّنم) میخوانند!»
❗️این نمـونه ای از بـدعتهایی است که امیرالمـؤمنین علیهالسلام بـا آن مواجه بودنـد و میبینیم که آنـان که این بـدعتها را نمیشناختند بلکه آنرا سّنت میشمردند، چگونه در مقابل امیرالمؤمنین علیهالسلام ایستادند و با امام هدایت مخالفت ورزیدند.
۱- کافی ج۸ ص۳۶ ح۲۱
➖➖➖➖
@borrhan
Telegram
attach 📎
[ کانال برهان ]
#فتوحات (۵۴) ✅ النقض و حضور اهلبیت علیهمالسلام در فتوحات ایران ┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄ 🔸در سال ۵۵۵قمری نویسندهای اهل ری کتابی در رد عقاید شیعیان نوشت به نام بعض فضائح الروافض. اصل این کتاب از دست رفته است. عبدالجلیل قزوینی که آن روزگار در ری میزیست و عالم…
مدرکی بسیار مهم
🔸به گواهی کتاب النقض که در پاسخ به یکی از کتب اهل سنت نگاشته شده , در نیمه دوم قرن ۶ ، سنی و شیعه اعتقاد داشتند و «از آفتاب روشنتر بود» که علی و اولاد علی علیهمالسلام در فتح ایران به دست اعراب شرکت نداشتند.
بیشتر بخوانید↓↓
https://t.me/borrhan/56672
✍ پینوشت: ادعای مشارکت حضرت امیر و حسنین علیهم السلام و نیز یاران خاص آن بزرگواران از قبیل جناب #سلمان ، در #فتوحات عمر، بدین سبب است که مخالفان در صدد و آرزوی تطهیر خلفای غاصب از ظلم و تعدی بی حد نسبت به اهلبیت عصمت ع و سایر مردم هستند. آنها میخواهند حضرت امیر و امامان ما را هم در اعمال خلفای غاصب شریک سازند؛ تا بلکه بدین وسیله، آبرویی برای آن غاصبان دست و پا کنند؛ و شیعه را قانع سازند که حضرات معصومین علیهم السلام با خلفای غاصب مشکلی نداشتند.
#روابط
#نقل_فضایل_از_کتب_مخالفین
🔸به گواهی کتاب النقض که در پاسخ به یکی از کتب اهل سنت نگاشته شده , در نیمه دوم قرن ۶ ، سنی و شیعه اعتقاد داشتند و «از آفتاب روشنتر بود» که علی و اولاد علی علیهمالسلام در فتح ایران به دست اعراب شرکت نداشتند.
بیشتر بخوانید↓↓
https://t.me/borrhan/56672
✍ پینوشت: ادعای مشارکت حضرت امیر و حسنین علیهم السلام و نیز یاران خاص آن بزرگواران از قبیل جناب #سلمان ، در #فتوحات عمر، بدین سبب است که مخالفان در صدد و آرزوی تطهیر خلفای غاصب از ظلم و تعدی بی حد نسبت به اهلبیت عصمت ع و سایر مردم هستند. آنها میخواهند حضرت امیر و امامان ما را هم در اعمال خلفای غاصب شریک سازند؛ تا بلکه بدین وسیله، آبرویی برای آن غاصبان دست و پا کنند؛ و شیعه را قانع سازند که حضرات معصومین علیهم السلام با خلفای غاصب مشکلی نداشتند.
#روابط
#نقل_فضایل_از_کتب_مخالفین
#شاگردان_مکتب_الصادق (۲۱)
#ابوحنیفه (۹۰) #متعه (۲۲) #ترور (۵۷)
#خالد_بن_ولید (۶۴) #روابط (۱۱۵)
🔻وقتی مؤمن الطاق، ابوحنیفه را بیچاره کرد!
←اشاره به نقش خالد بن ولید در ترورهای صدر اسلام
←پست ویژه کانال برهان به مناسبت تتمه ماه ربیعالثانی سالمرگ خالد بن ولید
❥༻⃘⃕࿇﷽༻⃘⃕❀༅⊹━┅┄
🔸محمّد بن علی بن نعمان بی أبی طریفة بجلی کوفی، ملقب به مؤمن الطاق رحمه الله، یکی از اصحاب امام صادق علیه السلام است. او را صاحب طاق و طاقی و شاه طاق میگفتهاند، این لقب بدین خاطر بود که وی در طاق المحامل کوفه دُکان صرافی داشت. البته از آن جهت که در کار صرافی خبرگی داشت و میتوانست پول اصل را از تقلبی تشخیص دهد به او شیطان طاق میگفتند. البته گفته شده است چون در مناظرهای بر ابوحنیفه پیروز شد، ابوحنیفه نخستین کسی بود که او را شیطان طاق نامید، و چون #هشام_بن_حکم این را شنید، نخستین کسی بود که او را مؤمن طاق نامید. وی بسیار با ابوحنیفه بحث داشته و گاهی جوابهایی به او داده که جالب توجه است و گاهی انسان را به خنده شوق وا میدارد. حال چند گزارش از گفتگوهای او را میخوانیم و البته یکی را ترجمه نمیکنیم:
1⃣ ابوحنیفه: آیا به #رجعت اعتقاد داری؟
مؤمن طاق: بلی.
ابوحنیفه: پس پانصد اشرفی به من قرض بده که در رجعت وقتی برگشتم به تو پس میدهم. ( تمسخر و کنایه به رجعت)
مؤمن طاق: قبول دارم، به شرط اینکه برای من ضامنی بیاور که وقتی به دنیا برمیگردی به شکل انسان برگردی. میترسم که رجعت تو به شکل غیر انسانی باشد و من تو را نشناسم و نتوانم وجهم را از تو دریافت کنم.😁
(رجال نجاشی، ص ٣٢٦)
2⃣ ابوحنیفه به مؤمن الطاق گـفت: اگر واقعاً علی بن ابی طالب (علیهما السّلام) پس از پیامبر (صلی الله علیه و آله) حقّی داشت چرا حقّ خود را مطالبه نکرد؟ مؤمن الطاق با لبخند پاسخ داد: میترسید جنیّان او را بکُشند، همانگونه که سعد بن عباده را کشتند! (بحار الانوار، ج ٤٧، ص ٣٩٩-
تصویر الحاقی _ قول ابن ابی الحدید)
👈🏻 سعد بن عباده از بزرگان انصار بود و پس از جریان سقیفه مخالفت خود را با خلافت ابوبکر ابراز کرد و در خلافت عمر نیز بر عقیده خود ماند و خلافت را حق او نمیدانست. او در مقام اعتراض به خلافت عمر راهی زمینهایش در شام شد اما در بیابانهای اطراف مدینه در سال پانزده هجری در پنجاه و شش سالگی به دست خالد بن ولید، مأمور عمر کشته شد.اما به منظور پیشگیری از مقابله انصار، بین عامه مردم شایع کردند، او توسط جنیان به قتل رسیده است.
3⃣ پس از شهادت امام صادق علیه السلام، ابوحنیفه به مؤمن طاق گفت: امامِ تو از دنیا رفت. (یعنی دیگر سنگ چه کسی را میخواهی به سینه بزنی) وی پاسخ داد: بلی، لیکن امام تو (شیطان) تا روز قیامت زنده خواهد بود. 😁 (اشاره به آیه: قالَ فَإِنَّکَ مِنَ الْمُنْظَرین اِلی یَوْمِ الْوَقْتِ المَعْلُومِ)
(رجال الکشی، قم: آل البیت، ج ٢ ص ٤٢٦)
4⃣ یک روز ابو حنیفه با مؤمن طاق در یکی از بازارهای کوفه همراه شد، شخصی فریاد میزد چه کسی بچهای که (ضال) گمشده است را دیده است؟ مؤمن طاق گفت: بچه گمشدهای را ندیدم؛ ولی اگر پیر (ضال) گمراه میخواهی، بیا و ابوحنیفه را بگیر! (بحارالانوار، ج ٤٧ ص ٤٠٠)
5⃣ روزی ابوحنيفه از مومن طاق پرسيد: دربارۀ ازدواج موقّت چه مىگويى؟ آيا گمان مىكنى حلال است؟ مؤمن طاق گفت: آرى. گفت: پس چه چيزى مانعت مىشود كه به اهل منزلت (كنيزان و زنان و...) دستور دهى كه ازدواج موقت كنند و برايت درآمد كسب كنند؟ مؤمن طاق گفت: هر كارى كه مورد رغبت مردم نيست؛ گرچه حلال هم باشد. و مردم شأن و منزلتى دارند كه مىكوشند آن را بالاتر برند. امّا اى ابوحنيفه! درباره شراب چه مىگويى؟ آيا گمان مىكنى حلال است؟ ابوحنيفه گفت: آرى. گفت: پس چه چيزى مانعت مىشود كه زنانت را در دكانهاى شرابفروشى بگمارى تا برايت درآمدى كسب نمايند؟ 😁 ابوحنیفه گفت: تيرى در مقابل تيرى، ولى تير تو کاری بود. (الکافی، ط_الاسلامیه، ج ۵ ص ٤٥٠)
6⃣ ... قِيلَ إِنَّهُ دَخَلَ عَلَى أَبِي حَنِيفَةَ يَوْماً فَقَالَ لَهُ أَبُوحَنِيفَةَ بَلَغَنِي عَنْكُمْ مَعْشَرَ اَلشِّيعَةِ شَيْءٌ فَقَالَ فَمَا هُوَ قَالَ بَلَغَنِي أَنَّ اَلْمَيِّتَ مِنْكُمْ إِذَا مَاتَ كَسَرْتُمْ يَدَهُ اَلْيُسْرَى لِكَيْ يُعْطَى كِتَابَهُ بِيَمِينِهِ. فَقَالَ مَكْذُوبٌ عَلَيْنَا وَ لَكِنِّي بَلَغَنِي عَنْكُمْ مَعْشَرَ اَلْمُرْجِئَةِ أَنَّ اَلْمَيِّتَ مِنْكُمْ إِذَا مَاتَ قَمَعْتُمْ فِي دُبُرِهِ قَمْعاً فَصَبَبْتُمْ فِيهِ جَرَّةً مِنْ مَاءٍ لِكَيْ لاَ يَعْطَشَ يَوْمَ اَلْقِيَامَةِ 😂 فَقَالَ أَبُو حَنِيفَةَ مَكْذُوبٌ عَلَيْنَا وَ عَلَيْكُمْ. (رجال الکشی، ص ١٩٠)
✅ جالب آنکه ابوحنیفه خودش شروع میکرده و خودش هم به غلط کردن میافتاده!
➖➖➖➖➖
@borrhan
#ابوحنیفه (۹۰) #متعه (۲۲) #ترور (۵۷)
#خالد_بن_ولید (۶۴) #روابط (۱۱۵)
🔻وقتی مؤمن الطاق، ابوحنیفه را بیچاره کرد!
←اشاره به نقش خالد بن ولید در ترورهای صدر اسلام
←پست ویژه کانال برهان به مناسبت تتمه ماه ربیعالثانی سالمرگ خالد بن ولید
❥༻⃘⃕࿇﷽༻⃘⃕❀༅⊹━┅┄
🔸محمّد بن علی بن نعمان بی أبی طریفة بجلی کوفی، ملقب به مؤمن الطاق رحمه الله، یکی از اصحاب امام صادق علیه السلام است. او را صاحب طاق و طاقی و شاه طاق میگفتهاند، این لقب بدین خاطر بود که وی در طاق المحامل کوفه دُکان صرافی داشت. البته از آن جهت که در کار صرافی خبرگی داشت و میتوانست پول اصل را از تقلبی تشخیص دهد به او شیطان طاق میگفتند. البته گفته شده است چون در مناظرهای بر ابوحنیفه پیروز شد، ابوحنیفه نخستین کسی بود که او را شیطان طاق نامید، و چون #هشام_بن_حکم این را شنید، نخستین کسی بود که او را مؤمن طاق نامید. وی بسیار با ابوحنیفه بحث داشته و گاهی جوابهایی به او داده که جالب توجه است و گاهی انسان را به خنده شوق وا میدارد. حال چند گزارش از گفتگوهای او را میخوانیم و البته یکی را ترجمه نمیکنیم:
1⃣ ابوحنیفه: آیا به #رجعت اعتقاد داری؟
مؤمن طاق: بلی.
ابوحنیفه: پس پانصد اشرفی به من قرض بده که در رجعت وقتی برگشتم به تو پس میدهم. ( تمسخر و کنایه به رجعت)
مؤمن طاق: قبول دارم، به شرط اینکه برای من ضامنی بیاور که وقتی به دنیا برمیگردی به شکل انسان برگردی. میترسم که رجعت تو به شکل غیر انسانی باشد و من تو را نشناسم و نتوانم وجهم را از تو دریافت کنم.😁
(رجال نجاشی، ص ٣٢٦)
2⃣ ابوحنیفه به مؤمن الطاق گـفت: اگر واقعاً علی بن ابی طالب (علیهما السّلام) پس از پیامبر (صلی الله علیه و آله) حقّی داشت چرا حقّ خود را مطالبه نکرد؟ مؤمن الطاق با لبخند پاسخ داد: میترسید جنیّان او را بکُشند، همانگونه که سعد بن عباده را کشتند! (بحار الانوار، ج ٤٧، ص ٣٩٩-
تصویر الحاقی _ قول ابن ابی الحدید)
👈🏻 سعد بن عباده از بزرگان انصار بود و پس از جریان سقیفه مخالفت خود را با خلافت ابوبکر ابراز کرد و در خلافت عمر نیز بر عقیده خود ماند و خلافت را حق او نمیدانست. او در مقام اعتراض به خلافت عمر راهی زمینهایش در شام شد اما در بیابانهای اطراف مدینه در سال پانزده هجری در پنجاه و شش سالگی به دست خالد بن ولید، مأمور عمر کشته شد.اما به منظور پیشگیری از مقابله انصار، بین عامه مردم شایع کردند، او توسط جنیان به قتل رسیده است.
3⃣ پس از شهادت امام صادق علیه السلام، ابوحنیفه به مؤمن طاق گفت: امامِ تو از دنیا رفت. (یعنی دیگر سنگ چه کسی را میخواهی به سینه بزنی) وی پاسخ داد: بلی، لیکن امام تو (شیطان) تا روز قیامت زنده خواهد بود. 😁 (اشاره به آیه: قالَ فَإِنَّکَ مِنَ الْمُنْظَرین اِلی یَوْمِ الْوَقْتِ المَعْلُومِ)
(رجال الکشی، قم: آل البیت، ج ٢ ص ٤٢٦)
4⃣ یک روز ابو حنیفه با مؤمن طاق در یکی از بازارهای کوفه همراه شد، شخصی فریاد میزد چه کسی بچهای که (ضال) گمشده است را دیده است؟ مؤمن طاق گفت: بچه گمشدهای را ندیدم؛ ولی اگر پیر (ضال) گمراه میخواهی، بیا و ابوحنیفه را بگیر! (بحارالانوار، ج ٤٧ ص ٤٠٠)
5⃣ روزی ابوحنيفه از مومن طاق پرسيد: دربارۀ ازدواج موقّت چه مىگويى؟ آيا گمان مىكنى حلال است؟ مؤمن طاق گفت: آرى. گفت: پس چه چيزى مانعت مىشود كه به اهل منزلت (كنيزان و زنان و...) دستور دهى كه ازدواج موقت كنند و برايت درآمد كسب كنند؟ مؤمن طاق گفت: هر كارى كه مورد رغبت مردم نيست؛ گرچه حلال هم باشد. و مردم شأن و منزلتى دارند كه مىكوشند آن را بالاتر برند. امّا اى ابوحنيفه! درباره شراب چه مىگويى؟ آيا گمان مىكنى حلال است؟ ابوحنيفه گفت: آرى. گفت: پس چه چيزى مانعت مىشود كه زنانت را در دكانهاى شرابفروشى بگمارى تا برايت درآمدى كسب نمايند؟ 😁 ابوحنیفه گفت: تيرى در مقابل تيرى، ولى تير تو کاری بود. (الکافی، ط_الاسلامیه، ج ۵ ص ٤٥٠)
6⃣ ... قِيلَ إِنَّهُ دَخَلَ عَلَى أَبِي حَنِيفَةَ يَوْماً فَقَالَ لَهُ أَبُوحَنِيفَةَ بَلَغَنِي عَنْكُمْ مَعْشَرَ اَلشِّيعَةِ شَيْءٌ فَقَالَ فَمَا هُوَ قَالَ بَلَغَنِي أَنَّ اَلْمَيِّتَ مِنْكُمْ إِذَا مَاتَ كَسَرْتُمْ يَدَهُ اَلْيُسْرَى لِكَيْ يُعْطَى كِتَابَهُ بِيَمِينِهِ. فَقَالَ مَكْذُوبٌ عَلَيْنَا وَ لَكِنِّي بَلَغَنِي عَنْكُمْ مَعْشَرَ اَلْمُرْجِئَةِ أَنَّ اَلْمَيِّتَ مِنْكُمْ إِذَا مَاتَ قَمَعْتُمْ فِي دُبُرِهِ قَمْعاً فَصَبَبْتُمْ فِيهِ جَرَّةً مِنْ مَاءٍ لِكَيْ لاَ يَعْطَشَ يَوْمَ اَلْقِيَامَةِ 😂 فَقَالَ أَبُو حَنِيفَةَ مَكْذُوبٌ عَلَيْنَا وَ عَلَيْكُمْ. (رجال الکشی، ص ١٩٠)
✅ جالب آنکه ابوحنیفه خودش شروع میکرده و خودش هم به غلط کردن میافتاده!
➖➖➖➖➖
@borrhan
[ کانال برهان ]
معنای #مولا (۱۲۸) #روابط (۹۷) #معاویه (۳۴۲) #افضلیت (۳۳۰) #بیعت_اجباری (۵۸) #تحریف #سیرهء علمای مخالفین (۷۳) ➊ تصریح امیر المؤمنین علی (﮼عليهالسلام)بر اینکه آنحضرت احقّ به امر خلافت بودند + [سند صحیح] ۞༅🕊️✿﷽✿༅࿇༅═┅┅┄• 9روز تا غدیر باقیست..... ✍️ امیر…
✅ مظلومیت امیرالمؤمنین علیه السلام در کلام خود حضرت!!
✍🏻از علی علیه السلام روایت شده که حضرت فرمودند: از زمانی که رسول خدا صلی الله علیه وآله از دنیا رفت، تا امروز پیوسته مظلوم بودهام!
✍🏻و روایت شده که؛ در حالی که مولا خطبه میخواند اعرابی گفت: آه ای مظلوم! حضرت فرمودند: نزدیک شو، وقتی آن اعرابی نزدیک شد. حضرت به او فرمودند: بخدا سوگند که به تعداد همه کلوخها و کرکها مورد ظلم واقع شدم؛
- و در روایت کثیر بن یمان آمده است: قابل شمارش نیست!
✍🏻حریث گفت: علی علیه السلام از هیچ منبری پایین نیامد جز اینکه میفرمود: از زمانی که رسول خدا صلی الله علیه وآله از دنیا رفت، پیوسته مظلوم واقع شدم.
📗مناقب آل أبي طالب عليهم السلام، ج٢، ص۱۳۳
#روابط (۱۱۶)
@borrhan
✍🏻از علی علیه السلام روایت شده که حضرت فرمودند: از زمانی که رسول خدا صلی الله علیه وآله از دنیا رفت، تا امروز پیوسته مظلوم بودهام!
✍🏻و روایت شده که؛ در حالی که مولا خطبه میخواند اعرابی گفت: آه ای مظلوم! حضرت فرمودند: نزدیک شو، وقتی آن اعرابی نزدیک شد. حضرت به او فرمودند: بخدا سوگند که به تعداد همه کلوخها و کرکها مورد ظلم واقع شدم؛
- و در روایت کثیر بن یمان آمده است: قابل شمارش نیست!
✍🏻حریث گفت: علی علیه السلام از هیچ منبری پایین نیامد جز اینکه میفرمود: از زمانی که رسول خدا صلی الله علیه وآله از دنیا رفت، پیوسته مظلوم واقع شدم.
📗مناقب آل أبي طالب عليهم السلام، ج٢، ص۱۳۳
#روابط (۱۱۶)
@borrhan
#پشیمانی (۲۹) #روابط
#تحریف #توسل (۳۰۰)
#سیرهء علمای مخالفین (۱۹۰)
❗️ پشیمانی پُر دردسر
┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄
🔷 در منابع بسیاری از کتب حدیثی و تاریخی، خبری نقل شده که در آن خلیفهی اوّل در آخرین لحظات عمر خویش، از #هجوم به خانهی حضرت زهرا سلام الله علیها اظهار پشیمانی و ندامت نموده است.
←طبعا این نقل به مذاق بسیاری خوش نیامده و سعی کردهاند به گونهای آن را انکار نمایند!
🔻 بخش اصلی متن مورد نظر این است:
...فَوَدِدْتُ أَنِّي لَمْ أَكُنْ كَشَفْتُ بَيْتَ فَاطِمَةَ وَتَرَكْتُهُ، وَإنْ أغْلِقَ عَلَیّ الْحَرْب
«ای كاش بیاجازه وارد نمی شدیم و منزل آن حضرت را وارسی نمیکردیم هر چند اگر آنها درِِ خانه را به عنوان مركز جنگی بر روی من بسته بودند.»
(در برخی مصادر به جای "أغلق"، "أغلقوه" يا "غلقوه" _از همان ماده غ ل ق_ ثبت شده است که در معنا تفاوت چندانی ندارد، همینطور تغییر برخی کلمات یا خوانش آنها مثل "عَلِيٌّ، علَيَّ، عَلَی" ، "أن،إن" تأثير قابل ملاحظهای در معنا ندارد)
←به اسکنهای در ادامه دقت کنید:
👥👥برخی از بزرگان غیر شیعه مانند ابن زنجویه (تصویر ۲) ، طبری (تصویر ۲) ، ابن عبد ربّه (تصویر ۳)، طبرانی (تصویر ۴)، ابن عساکر (تصویر ۵)، ضیاء مقدسی (تصویر۶) و ... این خبر را نقل کرده و برخی مانند ضیاء مقدسی این خبر را معتبر دانستهاند. (تصویر ۶)
(البته یکی از دلقکهای وهابی اخیراً در یکی از شبکههای ماهوارهای سعی کرده نظر "ضیاء مقدسی" را وارونهنمایی کند.)
✖️هرچند "ابو عبید" در تحریفی آشکار با نوشتن عبارت «نمیخواهم آن را نقل کنم!» ، ماجرای پشیمانی از هجوم را ذکر نمیکند! (تصویر ۷)
✖️برخی نیز به عادت معهود سعی در جا به جایی الفاظ خبر داشتهاند. مثلا "دكتر عبد الملك دهيش" محقق کتاب "الأحاديث المختارة" که سابقهی خوبی هم در امانت علمی ندارد(تصویر ۱۰)، کلمهی "أغلق" را "أعلق" ضبط کرده است،(تصویر ۶) و همین مسأله دستاویز برخی کانالهای وهابی فارسی زبان شده تا هجوم را کم اهمیت جلوه دهند و مدعی هستند «أعلق علی الحرب» معنای مشخصی افاده نمیکند و خلیفه بیت وحی را که مشکل چندانی با او نداشتند ، صرفا وارسی نمودهاست!
در حالی که↓↓
۱. بر خلاف این ادعا «علق علیّ الحرب» یعنی مرا درگیر جنگ کرد. «اعلق علیّ» یعنی شر و بدبختی با خود آورد.
۲. البته بیدقتی این وهابی قابل قبول نیست ، چرا که "مقدسی" همچون "ابن عساکر" این خبر را از "طبرانی" نقل کرده که طبعا سندش نیز با او مشترک است. در حالی که هم "طبرانی" و هم "ابن عساکر" آن را "أغلق" نگاشتهاند. (تصاویر ۴،۵)
۳. ابن زنجویه، طبری و ابن عبد ربه نیز آن را از ریشهی "غلق" ثبت کردهاند نه "علق" ! (تصاویر۲،۳)
۴. در نسخه کتاب "تاریخ الإسلام" که به خطّ خود نویسنده یعنی شمس الدین ذهبی دانشمند نامآشنا در کتابخانه ایاصوفیای ترکیه به شماره ۳۰۰۵ نگهداری میگردد، "أغلق" نگاشته شده است.(تصویر ۸)
۵. در تنها نسخه از کتاب "ضیاء مقدسی"نیز که پسر برادرش کتابت نموده است ، این کلمه به گونهای است که گویی نقطه "غ" کمی کشیده شده است.(تصویر ۹)
۶. همانطور که گفته شد "ضیاء مقدسی" همچون"ابن عساکر" این روایت را از "طبرانی" نقل کرده و دهيش محقق کتاب "الأحاديث المختارة" اشتباه کرده و اگر کانالهای وهابی به این دو کتاب و کتابهای دیگر رجوع میکردند متوجه این اشتباه میشدند، و عجب از این جهال کم سواد که بین این همه مدرک ، آنی را ارائه دهند که به گمان باطل شان بی معناست! البته نباید فراموش کرد که در نسخه خطی نیز کلمه به گونهای است که گویی نقطه "غ" کمی کشیده شده. (تصویر ۹)
✅🔚 نتیجه آنکه هرچه بنویسند ابراز ندامت آن خبیث محو نمیشود. مهم آن ابراز ندامت است.
✂️ تکمله : دکتر دهیش سابقه یک تحریف آشکار دارد؛ او کتاب «المستوعب» تألیف «نصیرالدین حنبلی» از فقهای حنبلی مذهب قرن ۶ و ۷ هـ ق را تصحیح نموده است. «نصیرالدین حنبلی» در ذیل بیان احکام و مناسک #حج ، در بابی با عنوان «باب زیارة قبر الرسول صلّی الله علیه و آله و سلم» به پیامبر استغاثه مینماید و چنین میگوید:
🔸«خداوندا! من با حالت پشیمانی و استغفار به سوی "پیامبرت" آمدهام، پس از تو تقاضا دارم که مرا مورد مغفرت خود قرار دهی، همانگونه که کسانی را که در زمان حیات پیامبر«صلی الله علیه و آله» خدمت ایشان میرسیدند و تقاضای استغفار می کردند را میبخشیدی.
«...وإنّي قد أتَـیتُ "نَـبِـيَّـكَ" تائباً مستغفراً ، فَأسألُكَ أن توجِبَ لي المَغفِرَةَ كما أوجَبـتَها لمَن أتاه في حَيـاته.»
😳 اما آقای "دهیش" ، با وجود اینکه از نسخه خطی کتابخانه ظاهریه استفاده نموده، ولی عبارت «اللهمّ... إنّي أتیت "نـبـیّـک" تائباً مستغفراً» را به «الّلهمّ...إنّي قد أتیتُکَ تائباً مستغفراً» تحریف نموده است تا واسطه شدن رسولخدا «صلی الله علیه و آله و سلّم» را کتمان کند ! (تصویر ۱۰)
➖➖➖➖➖
@borrhan
#تحریف #توسل (۳۰۰)
#سیرهء علمای مخالفین (۱۹۰)
❗️ پشیمانی پُر دردسر
┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄
🔷 در منابع بسیاری از کتب حدیثی و تاریخی، خبری نقل شده که در آن خلیفهی اوّل در آخرین لحظات عمر خویش، از #هجوم به خانهی حضرت زهرا سلام الله علیها اظهار پشیمانی و ندامت نموده است.
←طبعا این نقل به مذاق بسیاری خوش نیامده و سعی کردهاند به گونهای آن را انکار نمایند!
🔻 بخش اصلی متن مورد نظر این است:
...فَوَدِدْتُ أَنِّي لَمْ أَكُنْ كَشَفْتُ بَيْتَ فَاطِمَةَ وَتَرَكْتُهُ، وَإنْ أغْلِقَ عَلَیّ الْحَرْب
«ای كاش بیاجازه وارد نمی شدیم و منزل آن حضرت را وارسی نمیکردیم هر چند اگر آنها درِِ خانه را به عنوان مركز جنگی بر روی من بسته بودند.»
(در برخی مصادر به جای "أغلق"، "أغلقوه" يا "غلقوه" _از همان ماده غ ل ق_ ثبت شده است که در معنا تفاوت چندانی ندارد، همینطور تغییر برخی کلمات یا خوانش آنها مثل "عَلِيٌّ، علَيَّ، عَلَی" ، "أن،إن" تأثير قابل ملاحظهای در معنا ندارد)
←به اسکنهای در ادامه دقت کنید:
👥👥برخی از بزرگان غیر شیعه مانند ابن زنجویه (تصویر ۲) ، طبری (تصویر ۲) ، ابن عبد ربّه (تصویر ۳)، طبرانی (تصویر ۴)، ابن عساکر (تصویر ۵)، ضیاء مقدسی (تصویر۶) و ... این خبر را نقل کرده و برخی مانند ضیاء مقدسی این خبر را معتبر دانستهاند. (تصویر ۶)
(البته یکی از دلقکهای وهابی اخیراً در یکی از شبکههای ماهوارهای سعی کرده نظر "ضیاء مقدسی" را وارونهنمایی کند.)
✖️هرچند "ابو عبید" در تحریفی آشکار با نوشتن عبارت «نمیخواهم آن را نقل کنم!» ، ماجرای پشیمانی از هجوم را ذکر نمیکند! (تصویر ۷)
✖️برخی نیز به عادت معهود سعی در جا به جایی الفاظ خبر داشتهاند. مثلا "دكتر عبد الملك دهيش" محقق کتاب "الأحاديث المختارة" که سابقهی خوبی هم در امانت علمی ندارد(تصویر ۱۰)، کلمهی "أغلق" را "أعلق" ضبط کرده است،(تصویر ۶) و همین مسأله دستاویز برخی کانالهای وهابی فارسی زبان شده تا هجوم را کم اهمیت جلوه دهند و مدعی هستند «أعلق علی الحرب» معنای مشخصی افاده نمیکند و خلیفه بیت وحی را که مشکل چندانی با او نداشتند ، صرفا وارسی نمودهاست!
در حالی که↓↓
۱. بر خلاف این ادعا «علق علیّ الحرب» یعنی مرا درگیر جنگ کرد. «اعلق علیّ» یعنی شر و بدبختی با خود آورد.
۲. البته بیدقتی این وهابی قابل قبول نیست ، چرا که "مقدسی" همچون "ابن عساکر" این خبر را از "طبرانی" نقل کرده که طبعا سندش نیز با او مشترک است. در حالی که هم "طبرانی" و هم "ابن عساکر" آن را "أغلق" نگاشتهاند. (تصاویر ۴،۵)
۳. ابن زنجویه، طبری و ابن عبد ربه نیز آن را از ریشهی "غلق" ثبت کردهاند نه "علق" ! (تصاویر۲،۳)
۴. در نسخه کتاب "تاریخ الإسلام" که به خطّ خود نویسنده یعنی شمس الدین ذهبی دانشمند نامآشنا در کتابخانه ایاصوفیای ترکیه به شماره ۳۰۰۵ نگهداری میگردد، "أغلق" نگاشته شده است.(تصویر ۸)
۵. در تنها نسخه از کتاب "ضیاء مقدسی"نیز که پسر برادرش کتابت نموده است ، این کلمه به گونهای است که گویی نقطه "غ" کمی کشیده شده است.(تصویر ۹)
۶. همانطور که گفته شد "ضیاء مقدسی" همچون"ابن عساکر" این روایت را از "طبرانی" نقل کرده و دهيش محقق کتاب "الأحاديث المختارة" اشتباه کرده و اگر کانالهای وهابی به این دو کتاب و کتابهای دیگر رجوع میکردند متوجه این اشتباه میشدند، و عجب از این جهال کم سواد که بین این همه مدرک ، آنی را ارائه دهند که به گمان باطل شان بی معناست! البته نباید فراموش کرد که در نسخه خطی نیز کلمه به گونهای است که گویی نقطه "غ" کمی کشیده شده. (تصویر ۹)
✅🔚 نتیجه آنکه هرچه بنویسند ابراز ندامت آن خبیث محو نمیشود. مهم آن ابراز ندامت است.
✂️ تکمله : دکتر دهیش سابقه یک تحریف آشکار دارد؛ او کتاب «المستوعب» تألیف «نصیرالدین حنبلی» از فقهای حنبلی مذهب قرن ۶ و ۷ هـ ق را تصحیح نموده است. «نصیرالدین حنبلی» در ذیل بیان احکام و مناسک #حج ، در بابی با عنوان «باب زیارة قبر الرسول صلّی الله علیه و آله و سلم» به پیامبر استغاثه مینماید و چنین میگوید:
🔸«خداوندا! من با حالت پشیمانی و استغفار به سوی "پیامبرت" آمدهام، پس از تو تقاضا دارم که مرا مورد مغفرت خود قرار دهی، همانگونه که کسانی را که در زمان حیات پیامبر«صلی الله علیه و آله» خدمت ایشان میرسیدند و تقاضای استغفار می کردند را میبخشیدی.
«...وإنّي قد أتَـیتُ "نَـبِـيَّـكَ" تائباً مستغفراً ، فَأسألُكَ أن توجِبَ لي المَغفِرَةَ كما أوجَبـتَها لمَن أتاه في حَيـاته.»
😳 اما آقای "دهیش" ، با وجود اینکه از نسخه خطی کتابخانه ظاهریه استفاده نموده، ولی عبارت «اللهمّ... إنّي أتیت "نـبـیّـک" تائباً مستغفراً» را به «الّلهمّ...إنّي قد أتیتُکَ تائباً مستغفراً» تحریف نموده است تا واسطه شدن رسولخدا «صلی الله علیه و آله و سلّم» را کتمان کند ! (تصویر ۱۰)
➖➖➖➖➖
@borrhan
Sharhe Khotbeye Sheqsheqieh 01
@Elteja | کانال اِلتجا
▪️نگاهی به مظلومیتهای بیانتهای امیرالمومنین علیهالسلام در آینه خطبه شقشقیه
←خطبه «شِقشِقیّه» سومین خطبه #نهج_البلاغه است. این خطبه، درددلهای سوزناک امیرالمومنین علیهالسلام پیرامون روزهای بعد پیامبر صلی الله علیه وآله است.
- دکترسیدحمید خوئی
#قسمت_اول
#خطبه_شقشقیه (۱۳)
#روابط (۱۱۷) #ابوبکر_شناسی (۵۰)
@borrhan
←خطبه «شِقشِقیّه» سومین خطبه #نهج_البلاغه است. این خطبه، درددلهای سوزناک امیرالمومنین علیهالسلام پیرامون روزهای بعد پیامبر صلی الله علیه وآله است.
- دکترسیدحمید خوئی
#قسمت_اول
#خطبه_شقشقیه (۱۳)
#روابط (۱۱۷) #ابوبکر_شناسی (۵۰)
@borrhan
[ کانال برهان ]
@Elteja | کانال اِلتجا – Sharhe Khotbeye Sheqsheqieh 01
Sharhe Khotbeye Sheqsheqieh 02
@Elteja | اِلتجا
نگاهی به مظلومیتهای بیانتهای امیرالمومنین علیهالسلام در آینه خطبه شقشقیه - علت صبر امیرالمؤمنین علیهالسلام
#قسمت_دوم
#خطبه_شقشقیه (۱۴)
#روابط (۱۱۸) #دستور_به_صبر (۵۳)
@borrhan
#قسمت_دوم
#خطبه_شقشقیه (۱۴)
#روابط (۱۱۸) #دستور_به_صبر (۵۳)
@borrhan
[ کانال برهان ]
@Elteja | اِلتجا – Sharhe Khotbeye Sheqsheqieh 02
Sharhe Khotbeye Sheqsheqieh 03
@Elteja | کانال اِلتجا
نگاهی به مظلومیتهای بیانتهای امیرالمومنین علیهالسلام در آینه خطبه شقشقیه - خلفای از پیش تعیین شدهٔ کودتای سقیفه
#قسمت_سوم
#خطبه_شقشقیه (۱۵)
#روابط (۱۱۹) #ابوبکر_شناسی (۵۱)
@borrhan
#قسمت_سوم
#خطبه_شقشقیه (۱۵)
#روابط (۱۱۹) #ابوبکر_شناسی (۵۱)
@borrhan