[ کانال برهان ]
11.1K subscribers
22.9K photos
1.8K videos
741 files
13K links
مرکز نشر دروس اعتقادی اهل بیت علیهم‌السلام
+ مباحث نقد فرق ضاله

👤پرسش و پاسخ @EDborrhan


کانالهای زیرمجموعه:
@fariadras
@borrhan2
@borrhanlibrary
@borrhanmedia
@dinclass

اینستا:
https://t.me/pageborhan
Download Telegram
#شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها
#بیعت_اجباری

🔥 #مهاجمین به خانه وحی را بشناسید!

7⃣ #ابوعبيدة_بن_جراح

▪️▪️

⚫️ ثم انطلق بعلي عليه السلام يعتل عتلا حتي انتهي به إلي أبي بكر، و عمر قائم بالسيف علي رأسه، وخالد بن الوليد وأبو عبيدة بن الجراح وسالم مولي أبي حذيفة ومعاذ بن جبل والمغيرة بن شعبة وأسيد بن حضير وبشير بن سعيد وسائر الناس جلوس حول أبي بكر عليهم السلاح

🍂 سپس علي عليه السلام را بردند و به شدت او را مي كشيدند، تا آنكه نزد ابوبكر رسانيدند. و اين در حالي بود كه عمر بالاي سر ابوبكر با شمشير ايستاده بود، و خالد بن وليد و #ابوعبيدة_بن_جراح و سالم مولي ابي حذيفة و معاذ بن جبل و #مغيرة بن شعبة و اُسَيد بن حضير و بشير بن سعيد و ساير مردم در اطراف ابوبكر نشسته بودند و همگي سلاح به همراه داشتند.

📚كتاب سليم بن قيس هلالي، ص 151 و 152

http://l1l.ir/4b9f



پ.ن::

ابوعبیده جراح، رفیق عمر و ابوبکر و شریک تمام جنایات خلفاست،
قبرکَن مهاجرینِ اهل مدینه ، جزء ۵ نویسنده صحیفه ملعونه اول و جزء ۳۴ امضاء کنندهء صحیفه ملعونه دوم ، که به عنوان امین ، از جانب منافقان ماموریت یافت تا صحیفه ملعونه دوم را از مدینه و از بیت ابوبکر ، به مکه ببرد
و آن را پای کعبه دفن نماید!!

خوش خدمتی او به خلفای غاصب به گونه‌ای بود که عمر بیان می‌داشت اگر او نمُرده بود ، او را به جای عثمان جانشین خود میکرد؛
این ملعون ازل و ابد در سال ۱۸ هجری قمری در شام در اثر شیوع طاعونِ عَمْواس به درک واصل شد.

اطلاعات تکمیلی درباره صحیفه ملعونه اول و دوم
(👆ضربه بزنید)


©کانال برهان و نقل فرازهای مهم تاریخ مسلمانان

@borrhan
Forwarded from اتچ بات
#نقد_ابن_عربی

👤محسن جهانگیری (متولد ۱۳۰۸ در شهر ضیاءآباد استان قزوین ، درگذشت ۱ اردیبهشت ۱۳۹۸ تهران) فیلسوف مطرح ایرانی و استاد ممتاز دانشگاه تهران بود. او در سال ۱۳۸۱ در دومین همایش چهره‌های ماندگار به عنوان چهره ماندگار در رشته فلسفه برگزیده و معرفی شد.
👈 از وی با عنوان یکی از #برترین #ابن_عربی_شناسان_ایران یاد برده می‌شود؛

ایشان درکتاب
📒»محیی الدین ابن عربی چهرۀ برجستۀ عرفان اسلامی» انتشارات دانشگاه تهران، 1375 ،
نظر نهایی خود را درباره #مذهب_ابن_عربی اینچنین بیان می‌دارد:::


«داورى: آنچه به نظر درست مى‏ آيد اين است كه ابن عربى شيعه نبوده و ادله و شواهد مذكور چنان‏كه اشاره شد براى اثبات تشيع وى كافى و بسنده نمى‏ نمايد، اگرچه به‏ طورى كه در آينده گفته خواهد شد او از ارادتمندان و دوستداران اهل بيت عصمت و طهارت بوده و در موارد كثيرى نسبت به آن بزرگواران اداى احترام و اظهار محبت و ارادت كرده و احيانا سخنانى هم بر زبان آورده است كه كم‏ وبيش با معتقدات شيعه به‏ ويژه شيعه اثنا عشريّه سازگار مى‏ نمايد.
زيرا علاوه بر اينكه جمهور نويسندگان شرح حالش وى را از اهل تسنن قلمداد كرده‏ اند، طبق گفته‏ ها و نوشته‏ هايش به ويژه كتاب فتوحاتش كه استوارترين سند عقايد و افكار وى است،
#او_سنى_است،
نهايت، #سنى_صوفى مجتهد كه در اصول از كشف و عيان استمداد
مى‏ جويد و در فروع، خود به اجتهاد مى‏ پردازد و از هيچ‏ كدام از ائمه اهل سنت تقليد نمى ‏نمايد.
ابن عربى در كتاب فتوحات مكيه با اين كه ادعا كرده است خداوند در كشف، مطّلعش ساخته است كه تقدم و سبق زمانى كسى در خلافت بر ديگرى دليل تقدم وى در فضل نيست، به صحّت خلافت ابو بكر و استحقاقش به امامت و برتريش بر جماعت اشاره كرده؛ عبارت متن فتوحات مکیة اینست:

« 👈 و الذى اطلعنا اللّه من طريق الكشف 👉 انّ تقدم شخص بالامامة على آخر انما هو تقدم بالزمان لا يلزم منه التقدم بالفضل فان اللّه تعالى قد امرنا باتّباع ملّة ابراهيم و ليس ذلك لكونه احقّ بها من محمد- صلى اللّه عليه و سلم- و انما هو لتقدّمه بالزمان فانّ للزّمان حكما فى التقدم من حيث هو زمان لا من حيث المرتبة و ذلك كالخلافة بعد رسول اللّه- صلى اللّه عليه و سلم-.»
(فتوحات مكيه، ج 4، ص 98؛ اليواقيت و الجواهر، ج 2، ص 76)

و نيز در همان كتاب روايتى از ترمذى آورده و پذيرفته است كه بعد از پيامبر خدا افضل مردمان در ميان مسلمانان ابو‌بكر بوده است. البته در عين حال عيسى- عليه السلام- را نيز از امت محمد- صلى الله عليه و آله- و از پيروان وى به شمار آورده و افضل از همۀ امت، حتى از ابوبكر دانسته است.
گذشته از اين‏ها در كتاب «محاضرة الابرار و مسامرة الاخيار»ش نوشته است كه: «ابو بكر، #ابوعبيدة_بن_جراح را پيش حضرت على- عليه السلام- فرستاد و به‏ وسيله وى از خوددارى آن حضرت از بيعت و كناره‏ گيريش از جماعت و نيز از دعوى خلافت وى، اظهار نگرانى كرد، على- عليه السلام- در پاسخ قصد خلافت و امتناع از امر بيعت را نفى و انكار كرد و از كناره‏ گيرى و خانه‏ نشينى‏ اش پوزش طلبيد كه فراق رسول اللّه- صلى اللّه عليه و آله- وى را بيش از پيش اندوهگين ساخته و ديدن مكانهايى كه پيامبر را در آن مكانها مى‏ ديده به اندوه و حسرتش مى‏ افزايد و شوق پيوستن به آن حضرت از علاقه به غيرش باز می‌دارد»، اضافه می‌کند كه:
«على- عليه‏
السلام- به دنبال اين اظهارات پيش ابوبكر مى‏ رود و با وى #بيعت مى‏ كند و ميان او و عمر بحث تندى در مى‏ گيرد و مباحثه و محاجه مى‏ آغازد كه پايان آن به #اعتذار_على- عليه السلام- از عمر می‌انجامد.(❗️❗️)

مسلم است كه #هيچ_شيعه‏‌اى از دل روا نمى‏ دارد چنين سخنانى را كه ابن عربى بر زبان آورده به زبان آورد.
بالاخره آنان كه در اثبات تشيع ابن عربى كوشيده‏ اند با اين که نيتشان خالص و قصدشان پاك است، سعيشان عاطل و باطل است،
همچنان‏كه كوشش عبد الوهاب شعرانى كه خواسته است وى را يك سنّى پاي بند به جميع اصول و فروع مذهب تسنن قلمداد كند و حتى عقيده به وحدت وجود را نيز از وى نفى كند بيهوده و عبث است، كه او نه شيعه به معناى متداول لفظ است و نه سنّى به معناى متعارف آن،
بلكه آن #يك_صوفى_وحدت_وجودى است كه هم وجود را واحد می‌داند
و هم حقيقت را و هم احيانا دين و مذهب را.»

(محیی الدین عربی چهرۀ برجستۀ عرفان اسلامی، صص 490-491)



©کانال برهان و نقد تصوف و بزرگان تصوف

@borrhan