Forwarded from اتچ بات
#نقد_آتئیست
❗️دروغ بستن میرزا آقاخان کرمانی (دین ستیز ملی گرا) و کانالهای اسلام ستیز بر کتاب #بحار_الانوار و #علامه_مجلسی (رض)
❎ حدیث ماهی کرکره
〰〰✖️✖️〰〰〰〰〰
یکی از وجوه مشترک مخالفان و دشمنان مذهب حقه ی شیعه، دروغ پراکنی و #نشر_شایعات_بیاساس علیه این مکتب نورانی می باشد تا جایی که گاهی این دروغ ها به باوری عمومی تبدیل شده و آن را راست می پندارند!
یکی از شخصیت های دروغ پراکن میرزا آقا خان کرمانی، دین ستیز ملی گرا، میباشد.(👤عکس او پیوست خواهد شد.)
وی در کتاب مشهور خویش در دروغی آشکار با جعل و وضع روایتی دروغین و نسبت دادن آن به دروغ به کتاب بحار الانوار و علامه مجلسی، به آموزه های مکتب اهل بیت علیهم السلام و احادیث نورانی ایشان حمله میکند.
وی مینویسد :
❌ اینک محض ازدیاد بصیرت دو سه حدیث و روایت برای شما از بحار الانوار [ملا باقر مجلسی] نقل می کنم.
علی علیه السلام در غزوه [غزو به عربی جنگ و قتال را گویند.غزوه یا غزوات جمع آن است] #صفین از نهر فرات عبور می خواست و معبرش معلوم نبود.به نصیر بن هلال به نصیر بن هلال که یکی از اصحاب بود فرمود : برو بر کنار فرات بایست و از طرف من کرکره را آواز بده.ماهی به تو جواب می دهد.محل عبور را از او بپرس.
نصیر اطاعت امر نموده و بر شاطی [کنار - ساحل] فرات آمده و فریاد برآورد که یا کرکره ! هفتاد هزار ماهی سر از آب بیرون آورده که لبیک لبیک چه می گویی.جواب داد مولایم غالب کل غالب، سلطان المشارق و المعارف علی بن ابی طالب معبر فرات را می خواهد.آواز برآوردند که ما همه کرکره هستیم و از اطاعت امر مولای خویش افتخار داریم، ولی این شرف در حق کدام یک از ماها مرحمت شده تا اطاعت کند؟
نصیر برگشت صورت ماجرا را به عرض مولا رسانید.فرمودند برو کرکره بن صرصره را بخوان.نصیر برگشت و گفت کرکره بن صرصره.دوباره شصت هزار ماهی سر از فرات برآوردند که همه ی ما کرکره بن صرصره هستیم و در فرمانبرداری امر حاضریم.این عنایت در حق کدام شده؟ دوباره نصیر برگشت و صورت حکایت را به حضور آن حضرت عرض نمود.دوباره فرمودند برگرد و کرکره بن صرصره بن غرغره را بخوان.نصیر برگشته چنان نمود.این دفعه پنجاه هزار ماهی سر از فرات برآوردند.لبیک لبیک گویان او را جواب دادند و گفتند ما همه کرکره بن صرصره بن غرغره هستیمومقصود کدام است؟ دوباره به حضور علی عودت و استفسار نمود. فرمود برگرد کرکره بن صرصره بن غرغره بن دردره را بخوان.باز چنان کرد و جواب شنید چون کرات سابقه.تا اینکه در دفعه ی هشتم که فریاد برآورد ای کرکره بن صرصره بن غرغره بن دردره بن جرجره بن بن عرعره بن فرفره بن مرمره.آن وقت ماهی بسیار بزرگی سر از آب فرات برآورد و آواز داد که لبیک لبیک چه می خواهی و چه می گویی؟ گفت مولای متقیان امیر مؤمنان به تو سلام می رساند و فرموده امروزه ما را نصرت کرده معبر فرات را به ما نشان بده.ماهی قاه قاه خندید که ای نصیر، علی بن ابی طالب راه های دریا و معبرها و دجله ها را از ماهیان بهتر می داند. بدان و آگاه باش وقتی که یونس پیغمبر از نینوا فرار کرد و به کشتی سوار شد و در ترعه قسمت دریا افتاد خطاب به من رسید که او را ببلعم.
ناگاه جوانی از بر فرود آمد با هیئتی که لرزه بر اندامم افتاد.به من خطاب فرمود که با یونس [یکی از انبیای بنی اسرائیل] شیعه من و میهمانت به مدارا حرکت نما.عرض کردم ای مولای من نام مبارک تو چیست ؟ فرمود : فریادرس درماندگان، چاره ی بیچارگان، امیر مؤمنان.
ای نصیر هر روز چند کرة [کرة،کرت،دفعه،مرتبه] می آمد و با یونس پیغمبر محض رفع دلتنگی در شکم من [با او] سخن می گفت و عجایب دریاها را بدو نشان می داد و سر آفرینش را برایش بیان می نمود و از آن روز مرا سابقه ی معرفت و رشته ی دوستی و ارادت آن حضرت در دل و جان من است.اینک معبر فرات آن جاست.نصیر برگشت و صورت حال را عرض کرد.حضرت فرمودند : «انا اعلم بطرق السموات و طرق الارض».
نصیر صیحه زده غش کرد.چون به هوش آمد فریاد برآورد که «اشهد انک الله الواحد الواحد القهار».حضرت فرمود که نصیر کافر به خدا و مرتد از ملت محمد مصطفی شده قتلش واجب است.آن گاه شمشیر از غلاف کشیده و گردنش را زدند.[نصیر] به یک اشاره [دوباره] زنده شد و عرض کرد : «اشهد انک الله حقا حقا».باز گردنش را زدند تا سه دفعه چنین شد. آن وقت امیر مؤمنان فرمودند که از اردوی مبارک بیرون رود.نصیر بیرون آمد.نصیری ها [فرقه ای از غلات شیعه] به واسطه ی او عتقاد به خدایی علی نمودند و به این جهت نصیری گفته می شوند.
📗📘کرمانی،میرزا آقاخان،سه مکتوب،صص 188 - 191.
(📸 اسکن آن در ادامه خواهد آمد.)
《1》
❗️دروغ بستن میرزا آقاخان کرمانی (دین ستیز ملی گرا) و کانالهای اسلام ستیز بر کتاب #بحار_الانوار و #علامه_مجلسی (رض)
❎ حدیث ماهی کرکره
〰〰✖️✖️〰〰〰〰〰
یکی از وجوه مشترک مخالفان و دشمنان مذهب حقه ی شیعه، دروغ پراکنی و #نشر_شایعات_بیاساس علیه این مکتب نورانی می باشد تا جایی که گاهی این دروغ ها به باوری عمومی تبدیل شده و آن را راست می پندارند!
یکی از شخصیت های دروغ پراکن میرزا آقا خان کرمانی، دین ستیز ملی گرا، میباشد.(👤عکس او پیوست خواهد شد.)
وی در کتاب مشهور خویش در دروغی آشکار با جعل و وضع روایتی دروغین و نسبت دادن آن به دروغ به کتاب بحار الانوار و علامه مجلسی، به آموزه های مکتب اهل بیت علیهم السلام و احادیث نورانی ایشان حمله میکند.
وی مینویسد :
❌ اینک محض ازدیاد بصیرت دو سه حدیث و روایت برای شما از بحار الانوار [ملا باقر مجلسی] نقل می کنم.
علی علیه السلام در غزوه [غزو به عربی جنگ و قتال را گویند.غزوه یا غزوات جمع آن است] #صفین از نهر فرات عبور می خواست و معبرش معلوم نبود.به نصیر بن هلال به نصیر بن هلال که یکی از اصحاب بود فرمود : برو بر کنار فرات بایست و از طرف من کرکره را آواز بده.ماهی به تو جواب می دهد.محل عبور را از او بپرس.
نصیر اطاعت امر نموده و بر شاطی [کنار - ساحل] فرات آمده و فریاد برآورد که یا کرکره ! هفتاد هزار ماهی سر از آب بیرون آورده که لبیک لبیک چه می گویی.جواب داد مولایم غالب کل غالب، سلطان المشارق و المعارف علی بن ابی طالب معبر فرات را می خواهد.آواز برآوردند که ما همه کرکره هستیم و از اطاعت امر مولای خویش افتخار داریم، ولی این شرف در حق کدام یک از ماها مرحمت شده تا اطاعت کند؟
نصیر برگشت صورت ماجرا را به عرض مولا رسانید.فرمودند برو کرکره بن صرصره را بخوان.نصیر برگشت و گفت کرکره بن صرصره.دوباره شصت هزار ماهی سر از فرات برآوردند که همه ی ما کرکره بن صرصره هستیم و در فرمانبرداری امر حاضریم.این عنایت در حق کدام شده؟ دوباره نصیر برگشت و صورت حکایت را به حضور آن حضرت عرض نمود.دوباره فرمودند برگرد و کرکره بن صرصره بن غرغره را بخوان.نصیر برگشته چنان نمود.این دفعه پنجاه هزار ماهی سر از فرات برآوردند.لبیک لبیک گویان او را جواب دادند و گفتند ما همه کرکره بن صرصره بن غرغره هستیمومقصود کدام است؟ دوباره به حضور علی عودت و استفسار نمود. فرمود برگرد کرکره بن صرصره بن غرغره بن دردره را بخوان.باز چنان کرد و جواب شنید چون کرات سابقه.تا اینکه در دفعه ی هشتم که فریاد برآورد ای کرکره بن صرصره بن غرغره بن دردره بن جرجره بن بن عرعره بن فرفره بن مرمره.آن وقت ماهی بسیار بزرگی سر از آب فرات برآورد و آواز داد که لبیک لبیک چه می خواهی و چه می گویی؟ گفت مولای متقیان امیر مؤمنان به تو سلام می رساند و فرموده امروزه ما را نصرت کرده معبر فرات را به ما نشان بده.ماهی قاه قاه خندید که ای نصیر، علی بن ابی طالب راه های دریا و معبرها و دجله ها را از ماهیان بهتر می داند. بدان و آگاه باش وقتی که یونس پیغمبر از نینوا فرار کرد و به کشتی سوار شد و در ترعه قسمت دریا افتاد خطاب به من رسید که او را ببلعم.
ناگاه جوانی از بر فرود آمد با هیئتی که لرزه بر اندامم افتاد.به من خطاب فرمود که با یونس [یکی از انبیای بنی اسرائیل] شیعه من و میهمانت به مدارا حرکت نما.عرض کردم ای مولای من نام مبارک تو چیست ؟ فرمود : فریادرس درماندگان، چاره ی بیچارگان، امیر مؤمنان.
ای نصیر هر روز چند کرة [کرة،کرت،دفعه،مرتبه] می آمد و با یونس پیغمبر محض رفع دلتنگی در شکم من [با او] سخن می گفت و عجایب دریاها را بدو نشان می داد و سر آفرینش را برایش بیان می نمود و از آن روز مرا سابقه ی معرفت و رشته ی دوستی و ارادت آن حضرت در دل و جان من است.اینک معبر فرات آن جاست.نصیر برگشت و صورت حال را عرض کرد.حضرت فرمودند : «انا اعلم بطرق السموات و طرق الارض».
نصیر صیحه زده غش کرد.چون به هوش آمد فریاد برآورد که «اشهد انک الله الواحد الواحد القهار».حضرت فرمود که نصیر کافر به خدا و مرتد از ملت محمد مصطفی شده قتلش واجب است.آن گاه شمشیر از غلاف کشیده و گردنش را زدند.[نصیر] به یک اشاره [دوباره] زنده شد و عرض کرد : «اشهد انک الله حقا حقا».باز گردنش را زدند تا سه دفعه چنین شد. آن وقت امیر مؤمنان فرمودند که از اردوی مبارک بیرون رود.نصیر بیرون آمد.نصیری ها [فرقه ای از غلات شیعه] به واسطه ی او عتقاد به خدایی علی نمودند و به این جهت نصیری گفته می شوند.
📗📘کرمانی،میرزا آقاخان،سه مکتوب،صص 188 - 191.
(📸 اسکن آن در ادامه خواهد آمد.)
《1》
Telegram
attach 📎