[ کانال برهان ]
11.3K subscribers
23.6K photos
1.93K videos
745 files
13.5K links
مرکز نشر دروس اعتقادی اهل بیت علیهم‌السلام
+ مباحث نقد فرق ضاله

👤پرسش و پاسخ:
@EDborrhan

کانالهای زیرمجموعه:
@fariadras
@borrhan2
@borrhanlibrary
@borrhanmedia
@dinclass

اینستا:
https://t.me/pageborhan
Download Telegram
#پاسخ_به_شبهات
#نقد_تصوف
#نقد_مولوی
#نقد_شبستری

💢شریعت ، طریقت ، حقیقت💢

همواره منتقدین صوفیه، آنها را به شریعت گریزی و ترک اعمال و دستورات دینی متهم می‌کنند.
از طرف دیگر بسیاری از پیروان فرق صوفیه، نه تنها اعمال واجب بلکه مستحبات دینی را نیز به جای می آورند و به تمام آداب و دستورات دینی ملتزم هستند.
حال باید پرسید آیا منتقدین در اشتباه هستند؟؟؟
این تناقض را چگونه می توان حل کرد؟؟؟

▪️🔹▪️

☑️ پاسخ:

#مهمترین_نیرنگ_صوفیه در این آموزه خوابیده است ؛
زیرا اگر آنها از همان ابتدا به مریدان خود بگویند ما التزامی به رعایت شرع نداریم، هیچ کس به سمت این فرق جذب نمی شود بلکه مهمترین روش جذب آنها، دعوت به شریعت و دین است.
اما باید دانست که:
سیر و سلوک در تصوف دارای سه مرحله می‌باشد:

🔻مرحله اول #شریعت است،

مادامی که صوفی در این مرحله به سر می برد باید مانند دیگر مسلمانان تمام دستورات دینی را به جا آورده و کوچکترین خللی به آنها وارد نسازد.
در این مرحله حتی به مریدان دستور می‌دهند که از مراجع تقلید کنند.مدت زمانی که شخص در این مرحله می ماند، متغایر و متفاوت است. حتی مشاهده شده که گاهی بیست سال یا سی سال یک مرید را در این مرحله نگه داشته اند. زیرا به اندازه کافی تسلیم حکم اقطاب خود نبوده است.

🔻مرحله دوم #طریقت است،

در این مرحله صوفی باید حکم و دستور قطب را انجام دهد و اگر دستور او #مخالف شریعت بود، #حکم_قطب #مقدم می‌شود. به عنوان مثال یکی از اقطاب فرق کنونی به برخی از مریدانش گفته بود که شما در این ماه رمضان لازم نیست #روزه بگیرید زیرا کارهای مهم تری برای شما در نظر گرفته شده است!!

🔻مرحله سوم #حقیقت است،

یعنی صوفی در ذات خدا فناء شده و باقی به بقاء او می باشد. در این مرحله (که معمولاً افراد بسیار معدودی به آن می رسند) دیگر نیازی به انجام احکام شریعت و التزام به دستورات دینی نیست. زیرا شریعت و طریقت، همچون نردبانی برای صعود به درجات بالا بود و حال که شخص به آن درجات رسیده است به نردبان هیچ نیازی ندارد.

⬇️ در این مرحله است که می گویند:

ما ز قرآن مغز را برداشتیم
پوست را بهر خران بگذاشتیم

👤شبستری در تمثیلی می‌گوید :

تبه گردد سراسر مغز بادام
گرش از پوست بخراشی گه خام
ولی چون پخته شد، بی پوست نیکوست
اگر مغزش برآری برکنی پوست
شریعت پوست، مغز آمد حقیقت
میان این و آن باشد طریقت
(گلشن راز ص42)

👤 مولوی در دفتر پنجم مثنوی با تماثیلی این سه مرحله را تبیین می کند:

شريعت همچو شمع است ره می‌نمايد و بى‏‌ آن كه شمع به دست آورى راه رفته نشود و چون در ره آمدى آن رفتن تو طريقت است و چون رسيدى به مقصود آن حقيقت است و جهت اين گفته‏اند كه لَو ظَهَرَتِ الحَقائِقُ بَطَلَتِ الشَّرائِعُ (اگر به حقیقت برسی شریعت باطل می شود)
شريعت همچون علم كيميا آموختن است از استاد يا از كتاب و طريقت استعمال كردن داروها و مس را در كيميا ماليدن است و حقيقت زر شدن مس، كيميا دانان به علم كيميا شادند و عمل كنندگان به عمل كيميا شادند و حقيقت يافتگان به حقيقت شادند كه ما زر شديم و از علم و عمل كيميا آزاد شديم!!

🚫👈 یعنی انسانی که شمع به دست گرفته تا به مقصد برسد، بعد از رسیدن به مقصد دیگر شمع نگه داشتن لازم نیست بلکه قبیح است؛
شریعت نیز مانند همین شمع می باشد که بعد از فناء فی الله، هیچ نیازی به آن نمی‌باشد❗️

⚠️ در آخر باید توجه داشت که شریعت گریزی یکی از مهمترین شاخصه های عرفان های کاذب می باشد با این تفاوت که در عرفان های دیگر از همان #ابتدا سالک را از اعمال شریعت منع می کنند لکن در تصوف این دستور #بعد از طی مراحلی صادر می‌شود.

===================

در تکمله این بحث استماع سخنرانی #دکتر_حسین_فریدونی با عنوان <<شریعت، طریقت و حقیقت>> توصیه می‌شود::

https://t.me/borrhan/16632



▪️کانال برهان و نقد تصوف و عرفان مصطلح و نقد بزرگان تصوف

🆔 @borrhan
#نقد_تصوف

🔰پاسخ قاطع امام هادی علیه السلام به توجیه صوفیه برای شریعت گریزی
مبنی بر زوال عقل و هشیاری و
غرق شدن در جذبه‌های عرفانی!
!!!

▪️▪️

🔹در باب شریعت گریزی صوفیان در گذشته مطالبی عرض شد؛


اما در این میان برخی از صوفیان به توجیه و تاویل این شریعت گریزی همت گمارده و در این راستا متشبث به عذرهای بدتر از گناه شدند!

🔻اما توجیه آنان این است:

که آنها عقلاء المجانین و اصحاب المواجیدی‌اند که از حالت هوشیاری خارج گشته و مسلوب العقل و الاختیار در دریای سکر و مستی غرق شده‌اند و خطاب شرعی به کسی تعلق می گیرد که عاقل و هوشیار و مختار باشد، درحالیکه آنها در حالت سکر عقل ندارند لذا خطاب شرعی به آنها تعلق نمی گیرد!

📚الفتوحات المكية(اربع مجلدات)، ج‏1، ص: 248
📚کشف المحجوب، ص 533
📚مفاتيح الغيب، ص: 487

🔍 پاسخ:

🔸اولا) اینکه گفته شود عارف در حالت بی عقلی قرار گرفته؛ عذر بدتر از گناه می باشد زیرا فارق حیوانیت و انسانیت به همین گوهر گرانبها و نورانی عقل و اندیشه است و عرفا می دانند که اگر این مقدمات را طی کنند، عقلشان در بعضی حالات زائل می شود لذا با اختیار و اراده تام به سلب عقلانیت خود اقدام کرده‌اند؛ دقیقا مانند کسی که در میکده شرب خمر کرده و در مستی، نمازش قضا می شود و بعد عذر می آورد که من مست بودم و بی اختیار!!
ضمن اینکه این شارب خمر یا این صوفی که هر دو خود را مستان لایعقل ساخته‌اند، از بهائم به مراتب پست تر اند زیرا آن حیوانات زبان بسته از ابتدا صاحب خرد نبودند و هرچه می‌خواستند می‌کردند، اما این شبه انسانها با طی مقدماتی خود را به مرتبه سبعیت رسانده و کردند هرآنچه می‌خواستند
(چنانچه خداوند می‌فرماید کسانی که لَهُمْ قُلُوبٌ لا يَفْقَهُونَ بِها باشند أُولئِكَ كَالْأَنْعامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ هستند)

🔸ثانیا) شخصی که در حالت اختیار و تعقل به معصیتی دامن می زند هزار برابر بهتر است از شخصی که ابتدا عقل خود را زائل می‌کند سپس ندانسته هر معصیتی را مرتکب می شود زیرا شخص اولی، به گناهش واقف است و حد و مرزی برای افعالش تعیین می‌کند و هر معصیتی را مرتکب نمی شود و امید است روزی توبه کند اما شخص دوم، دیگر هیچ حدود و قیودی محدودش نمی کند و ممکن است اقبح قبائح را (مثل زناء با محارم در مسجد) مرتکب شود بدون اینکه لحظه‌ای پشیمان و نادم گردد، بلکه بعدها سلوک الی الله اش نیز می‌داند!

🔆اتفاقا در روایات اهل بیت علیهم السلام به این موضوع اشاره شده است.
شخصی از امام صادق علیه السلام می‌پرسد گناه شرب خمر بدتر است یا ترک #نماز؟
حضرت پاسخ می دهند شرب خمر بدتر است زیرا شارب خمر به جهت سلب عقل و اختیارش در حالتی قرار می‌گیرد که "يَصِيرُ فِي حَالٍ لَا يَعْرِفُ اللَّهَ تَعَالَى وَ لَا يَعْرِفُ مَنْ خَالِقُهُ" خدا و خالقش را نمی‌شناسد.
و چه بسا هر فعلی را مرتکب شود.
📚علل الشرائع، ج‏2، ص: 476

-------------

حال با این مقدمه، پاسخ قاطع امام هادی سلام الله علیه را به این توجیهات با هم میخوانیم؛

از این حدیث مشخص می شود که صوفیان از همان ابتدای پیدایش،
شریعت گریزی خویش را با زوال عقل و هشیاری توجیه می کردند تا خود را از مذمت متشرعین و فقها برهانند!!

اما حضرت هادی علیه السلام این بهانه را خدعه‌ای از جانب آنها و عملی شیطانی معرفی می‌فرمایند:

💠 باسناده عن ابی الحسن علی بن محمد الهادی علیه السلام انه سئل عن احوال هؤلاء و سماعهم الغناء و صفقهم و رقصهم و صیاحهم و کونهم یصیرون بغیر شعور؟ فقال علیه السلام :
کلهم من المرائین و الخداعین و لا یشتغلون بهذه الاعمال الا لغرور الناس فانها من الشیطان و انهم یتبعونه فقیل له: یابن رسول الله یقولون لاشعور لنا فی بعضها؟ فقال: «یخادعون الله و الذین آمنوا و ما یخدعون الا انفسهم و مایشعرون »

⭕️ از حضرت هادی علیه السلام در رابطه با احوال صوفیه و #سماع غنائی و دست زدن و رقص و فریاد زدن ها و اینکه چنین اعمالی بدون شعور و توجه انجام می شود سوال شد.
حضرت در پاسخ فرمود:
تمام صوفیه از ریاکاران و فریب دهنگان هستند و به چنین اعمالی اقدام نمی‌کنند مگر با هدف فریب دادن مردم؛ این اعمال شیطانی است و صوفیان پیروان شیطان هستند.

راوی مجدداً از حضرت پرسید:
صوفیان می گویند ما در انجام بعضی از این اعمال شعور و اراده و توجه نداریم.(چه پاسخ دهیم؟)

حضرت به این آیه شریفه اشاره فرمود:

📖 يُخادِعُونَ اللَّهَ وَ الَّذينَ آمَنُوا وَ ما يَخْدَعُونَ إِلاَّ أَنْفُسَهُمْ وَ ما يَشْعُرُون‏
خدا و مومنین را خدعه کرده و فریب می‌دهند اما در واقع خودشان را فریب داده اند درحالیکه متوجه نیستند.

📕📗📘به نقل الاثنی عشریه
حر عاملی ص 113. از کتاب الرد علی اصحاب الحجاج/ شیخ مفید



©کانال برهان و نقد تصوف و عرفان بشری

@borrhan