[ کانال برهان ]
11.1K subscribers
22.9K photos
1.79K videos
741 files
13K links
مرکز نشر دروس اعتقادی اهل بیت علیهم‌السلام
+ مباحث نقد فرق ضاله

👤پرسش و پاسخ @EDborrhan


کانالهای زیرمجموعه:
@fariadras
@borrhan2
@borrhanlibrary
@borrhanmedia
@dinclass

اینستا:
https://t.me/pageborhan
Download Telegram
#کمی_تأمل

📝 نظر نویسنده مشهور مسیحی در مورد جلوه‌هایی از سیره علوی و شدت عطوفت و جوانمردی آن حضرت

▪️▪️

👤جرج جرداق در کتابش میفرماید:

على (ع) با همه نیروی شگرف و #شجاعت فوق‌العاده ای که داشت، در هیچ موقعیتی به ظلم دست نیالود. همه راویان و تاریخ نویسان در این امر متفق القولند که علی تا #مجبور نمیگشت وارد #کارزار نمیشد. او تا میتوانست سعی میکرد که از راه های مسالمت آمیز اختلافات را با دشمنان خود برطرف سازد و از خونریزی و جنگ جلوگیری به عمل آورد و همیشه این سخن را به فرزندش حسن (ع) تکرار می کرد: هرگز کسی را به مبارزه دعوت نکن. و چون گفتار امام از روی صدق بود، خود وی وصیت به فرزندش حسن را همیشه مورد عمل قرار می داد و از نبرد، جز در صورت اضطرار و ناچاری، پرهیز میکرد.

🚩 از اینجا بود که وقتی که سربازان خوارج، نیروهای خود را آماده جنگ با او نموده بودند، و یکی از یاران از علی خواست که جنگ را شروع کند، چنین پاسخ داد: تا آنان شروع به جنگ نکنند، من آغاز نمیکنم. #مردانگی ، #شهامت ، #ایمان او به نیکی و جوشش #انسانیت در روح او، امام را وادار میساخت که با آنها به مذاکره بپردازد، شاید که قانع شوند. روزی گروهی را موعظه میکرد و در میان آنها بسیاری از خوارج بودند که امام را کافر میدانستند! موعظه او یکی از خوارج را تحت تأثیر قرار داد و بلاغت و بیان سحر انگیز علی او را به بزرگداشت و شگفتی واداشت، ولی او ناگهان فریاد زد:
خداوند او را بکشد، چه كافر فقیه و دانشمندی است. پیروان علی خواستند او را بکشند، ولى على فریاد برآورد: او دشنامی داد و جواب او را به زبان باید گفت و یا گناهش را باید بخشید. همان طور که اشاره شد، رفتار او با سربازان معاویه، در آن هنگامی که می‌خواستند او را با تشنگی از پای درآورند، رفتاری کاملا برعکس بود و با نیکی و نیکوکاری خود بر بدی های آنها جواب داد و آنان را از آب منع نکرد و اجازه داد که همانند خود و پیروانش از آن بهره مند شوند.

البته علی (ع) را با #معاویه و لشکریانش داستان هایی است که در اینجا مجالی برای ذکر آنها نیست، ولی همه آنها نشانه #عظمت خاص علی در پرهیز از ظلم و مبادرت به #نیکی است. از جمله آنها، داستانی است که یکی از زندگینامه نویسان زندگی امام آورده است: در جنگ #صفین ، مردی از اصحاب معاویه به نام کریز بن صباح حمیری بیرون آمد و در میان دو صف بانگ برآورد: کیست که به مبارزه آید؟ مردی از اصحاب علی به مقابله آمد که به دست کریز کشته شد. سپس کریز مبارز دیگری طلبيد، مرد دیگری بیرون آمد و کریز او را نیز از پای درآورد : باز مبارز خواست، مرد دیگری به میدان آمد و به سرنوشت دو رفیق قبلی خود دچار شدن برای بار چهارم بانگ برآورد، کسی به میدان نیامد و هر کسی که در صف نخستین بود به صف عقب تر برگشت! على (ع) دید که ترس و وحشت در صفوف سربازانش رخنه می یابد، خود به میدان این مرد آمد و او را به قتل رسانید. سپس با صدای بلند که همه بشنوند، گفت: مردم ! اگر شما جنگ را شروع نمیکردید، ما آغاز نمیکردیم ! و سپس به جای خود بازگشت.

از همین داستانهاست ماجرای جنگ #جمل : هنگامی که دشمنانش جمع شدند، میکوشیدند که به سوی وی آیند، به یاران خود دستور داد که صفوف خود را آماده سازند و چون آماده شدند، به آنها فرمود: تیری نیفکنید، با نیزه مزنید و شمشیر نکشید #مگر اینکه #معذور باشید. او بدین ترتیب میخواست که از جنگ جلوگیری کند و مسائل را به طور مسالمت آمیز حل کند تا خون ها ریخته نشود و مردم کشته نشوند. ولی این دقیقه ای بیش نبود، مردی از سپاه دشمن تیری رها کرد و یکی از یاران على به قتل رسید. على بانگ برآورد: اللهم اشهد! خداوندا، گواه باش. سپس مرد دیگری بدین ترتیب کشته شد و علی گفت: خداوندا، گواه باش! آنگاه عبدالله بن بديل تیر خورد، برادرش او را به نزد على آورد و علی گفت:
خداوندا گواه باش و سپس جنگ آغاز شد.


📗📔امام علی (ع) صدای عدالت انسانی _ نوشته جرج جرداق _ ترجمه سید هادی خسروشاهی _ صفحات 154 تا 156

📑 اسکن از صفحات:
🔖http://yon.ir/KSIom
🔖http://yon.ir/rSoTN
🔖http://yon.ir/s4W4U
🔖http://yon.ir/WY9Tz

__________________

#حکومت_علوی
#فراسوی_ادیان

بنفسي انت يا أميرالمؤمنين
@borrhan
#عاشورا (۲۳)

⁉️ هدف سیدالشهداء علیه ‌السلام از #خروج چه بود؟؟



... پس از آنکه امام حسین علیه السلام از بیعت با یزید امتناع فرمود، ماندن در مدینه دیگر به صلاح ایشان نبود؛
خطر جدی حضرت را تهدید می‌کرد و ایشان #مجبور بودند برای حفظ جان خویش از #مدینه خارج شوند.

چرا که آنها یا حضرت را مجبور به بیعت می‌کردند و یا ایشان را به قتل می‌رساندند، و چون حضرت حاضر به بیعت نبودند،
#چاره‌ای #جز خروج از مدینه #نداشتند ؛

یزید به حاکم مدینه نوشته بود:

هر چه زودتر پاسخ نامه را همراه با سر بریدهء حسین بن علی به من برسان؛
(امالی صدوق/۱۵۱- مقتل خوارزمی۱۸۵/۱)

لذا امام مصمم شدند که از مدینه خارج شوند.

این ظاهر قضیه بود، اما #باطن آن مربوط می‌شود به انجام امر الهی؛

لذا سیدالشهداء سلام الله علیه طلوع فجرِ ۲۸ رجب از مدینه ، از #شاهراه اصلی و #جاده_عمومی به همراه #خانواده خود خارج گردیدند و به سمت مکه به راه افتادند.

📌 پ.ن :

👈 جالب است بدانید عبدالله بن زبیر لع ، که او نیز از بیعت با یزید امتناع نمود، از مدینه خارج شد ولی از طریق راههای فرعی از مدینه گریخت و حتی به امام حسین علیه السلام توصیه نمود که ایشان نیز از طریق راههای فرعی خود را به مکه برسانند؛
اما امام با نظر عبدالله بن زیبر - فرزند شوم زبیر - مخالفت فرمودند.

👈👈 همین رویکرد حضرت ، راهنمای ماست در تشخیص انگیزهء خروج ایشان،
اگر امام قصد انجام کارهای غافلگیرانه برای خلافت #یزید را داشتند و قصد گرفتن قدرت، عاقلانه آن بود که #مخفیانه عمل فرمایند.
__________

⬇️ برای بررسی دقیقتر علل #خروج آن حضرت از مدینه، به مدلول برخی از آثار تاریخی و کلمات آن حضرت در این زمینه توجه کنید:

- قرائت آیهء شریفهء ۲۱/قصص، در هنگام خروج از مدینه و ورود به مکه،
و اشاره به حضرت موسی علی نبینا و آله و علیه‌السلام و خوف و هراس او از فرعونیان که به روشنی دلالت دارد بر خطر جدی که حضرت را تهدید می‌کرده، که ناچار برای حفظ جان از مدینه خارج شده اند.
(مناقب۲۴۱/۳-فتوح ابن اعثم۲۲/۵)

- حضرت به ابن عباس فرمودند:
چه می‌گویی دربارهء کسانی که فرزند دختر پیامبر را از خانه و آشیانه و زادگاهش ، از حرم پیامبر بیرون کرده، آسایش و امنیت را از او سلب نموده، می‌خواهند خونش را بریزند و او را به قتل برسانند؟
(فتوح ابن اعثم۲۴/۵)

- از حضرت پرسیدند چرا به مکه آمدید؟ فرمودند: به خدا و خانهء خدا پناهنده شدم.
(تذکرة الخواص٢١٤)

-------------------------

👈 امام سوم شعبان وارد مکه شدند، در مدت اقامت چند ماهه حضرت در مکه، پیشنهاد افرادی مانند محمد حنفیه و ابن عباس این بود که ماندن در مکه باعث حفظ احترام آن حضرت می‌شود؛
اما حضرت به آنان از توطئهء دشمنان خبر دادند ،
حضرت می‌دانستند که نقشهء عوامل یزید این است که ایشان را در مناسک حج به قتل برسانند،
لذا برای #حفظ جان خویش و محفوظ ماندن #حرمت خانه خدا از مکه خارج شدند و
اینجا نیز پیامبر رحمت صلی الله علیه و آله در رویا به آن حضرت دستور فرمود تا از مکه خارج شوند.

⬇️ در ادامه به مدلول برخی دیگر از آثار تاریخی مرتبط با این مطلب دقت فرمایید:

- امام حسین علیه السلام به محمد حنفیه فرمودند:
خوف آن دارم که [ماموران] یزید مرا غافلگیر کرده، به قتل برسانند و حرمت حرم به کشته شدن من در آن شکسته شود....
(لهوف۳۹ و..)

- فرزدق پرسید: چرا برای مراسم حج در مکه نمانید و بار سفر‌ بسته‌اید؟
حضرت فرمودند: زیرا می‌خواستند مرا دستگیر کنند.
(ارشاد۶۶/۲ و...)
و بنا به نقلی فرمودند: من از شر آنان در امان نبودم.
(ترجمة الامام الحسين من طبقات ابن سعد٦٣)

- ابن عباس در نامه‌ای به یزید متذکر شد که: تو باعث شدی امام حسین از مدینه به مکه برود و افرادی را فرستادی تا ایشان را در مکه به قتل برسانند و چنان در کار خویش پایداری نمودی که ایشان مجبور شد مکه را به قصد عراق ترک نماید و ایشان با خوف و هراس از مکه بیرون رفت.
(بحارالانوار ۳۲۳/۴۵ و...)

- یزید لشکری عظیم ترتیب داده بود که بین حاجیان باشد و اگر توانستند امام حسین علیه السلام را در مکه دستگیر کنند و گرنه او را غافلگیر کرده و به قتل برسانند.
حتی او جداگانه ۳۰ نفر از شیاطین بنی‌امیه را بین حجاج فرستاده بود تا به هر کیفیتی شده حضرت را ترور کنند.
(بحارالانوار ۹۹/۴۵)

- عمرو بن سعید با لشکری انبوه ۱ روز قبل از عرفه به مکه رفت، او از طرف یزید به قتال و مبارزه با امام حسین علیه السلام مامور شده بود، حضرت همان روز از مکه خارج شدند.
(بحارالانوار۹۹/۴۵ و...)



⁉️‼️اهل انصاف پاسخ دهند:

به راستی با توجه به مشی سالار شهیدان و این همه دلایل واضح و روشن، صرفنظر از علم قطعی حضرتش به شهادت در سرزمین کربلا،
ادعا و اصرار امثال نویسنده کتاب شهید جاوید - صالحی نجف آبادی -
مبنی بر انگیزه #قیام و #تشکیل_حکومت ، برای #خروج آن حضرت
چگونه توجیه می‌شود؟؟🤔🤔

@borrhan
#حرکت_حسینی [23]

⁉️ هدف سیدالشهداء علیه ‌السلام از #خروج چه بود؟؟

▪️

... پس از آنکه امام حسین علیه السلام از بیعت با یزید امتناع فرمودند، ماندن در مدینه دیگر به صلاح ایشان نبود؛
خطر جدی حضرت را تهدید می‌کرد و ایشان #مجبور بودند برای حفظ جان خویش از #مدینه خارج شوند.

چرا که آنها یا حضرت را مجبور به بیعت می‌کردند و یا ایشان را به قتل می‌رساندند، و چون حضرت حاضر به بیعت نبودند،
#چاره‌ای #جز خروج از مدینه #نداشتند ؛

یزید به حاکم مدینه نوشته بود:

هر چه زودتر پاسخ نامه را همراه با سر بریدهء حسین بن علی به من برسان؛
(امالی صدوق/۱۵۱- مقتل خوارزمی۱۸۵/۱)

لذا امام مصمم شدند که از مدینه خارج شوند.

این ظاهر قضیه بود، اما #باطن آن مربوط می‌شود به انجام امر الهی؛

لذا سیدالشهداء سلام الله علیه طلوع فجرِ ۲۸ رجب از مدینه ، از #شاهراه اصلی و #جاده_عمومی به همراه #خانواده خود خارج گردیدند و به سمت مکه به راه افتادند.

📌 پ.ن :

👈 جالب است بدانید عبدالله بن زبیر لع ، که او نیز از بیعت با یزید امتناع نمود، از مدینه خارج شد ولی از طریق راههای فرعی از مدینه گریخت و حتی به امام حسین علیه السلام توصیه نمود که ایشان نیز از طریق راههای فرعی خود را به مکه برسانند؛
اما امام با نظر عبدالله بن زیبر - فرزند شوم زبیر - مخالفت فرمودند.

👈👈 همین رویکرد حضرت ، راهنمای ماست در تشخیص انگیزهء خروج ایشان،
اگر امام قصد انجام کارهای غافلگیرانه برای خلافت
#یزید را داشتند و قصد گرفتن قدرت، عاقلانه آن بود که #مخفیانه عمل فرمایند.
__

⬇️ برای بر
رسی دقیقتر علل #خروج آن حضرت از مدینه، به مدلول برخی از آثار تاریخی و کلمات آن حضرت در این زمینه توجه کنید:

- قرائت آیهء شریفهء ۲۱/قصص، در هنگام خروج از مدینه و ورود به مکه،
و اشاره به حضرت موسی علی نبینا و آله و علیه‌السلام و خوف و هراس او از فرعونیان که به روشنی دلالت دارد بر خطر جدی که حضرت را تهدید می‌کرده، که ناچار برای حفظ جان از مدینه خارج شده اند.
(مناقب۲۴۱/۳
-فتوح ابن اعثم۲۲/۵)

- حضرت به ابن عباس فرمودند:
چه می‌گویی دربارهء کسانی که فرزند دختر پیامبر را از خانه و آشیانه و زادگاهش ، از حرم پیامبر بیرون کرده، آسایش و امنیت را از او سلب نموده، می‌خواهند خونش را بریزند و او را به قتل برسانند؟
(فتوح ابن اعثم۲۴/۵)

- از حضرت پرسیدند چرا به مکه آمدید؟ فرمودند: به خدا و خانهء خدا پناهنده شدم.
(تذکرة الخو
اص٢١٤)

👈 امام سوم شعبان وارد مکه شدند، در مدت اقامت چند ماهه حضرت در مکه، پیشنهاد افرادی مانند محمد حنفیه و ابن عباس این بود که ماندن در مکه باعث حفظ احترام آن حضرت می‌شود؛
اما حضرت به آنان از توطئهء دشمنان خبر دادند ،
حضرت می‌دانستند که نقشهء عوامل #یزید این است که ایشان را در مناسک حج به قتل برسانند،
لذا برای #حفظ جان خویش و محفوظ ماندن #حرمت خانه خدا از مکه خارج شدند و اینجا نیز پیامبر رحمت صلی الله علیه و آله در رویا به آن حضرت دستور فرمودند تا از مکه خارج شوند.

⬇️ در ادامه
به مدلول برخی دیگر از آثار تاریخی مرتبط با این مطلب دقت فرمایید:

- امام حسین علیه السلام به محمد حنفیه فرمودند:
خوف آن دارم که [ماموران] یزید مرا غافلگیر کرده، به قتل برسانند و حرمت حرم به کشته شدن من در آن شکسته شود....
(لهوف۳۹ و..
)

- فرزدق پرسید: چرا برای مراسم حج در مکه نمانید و بار سفر‌ بسته‌اید؟
حضرت فرمودند: زیرا می‌خواستند مرا دستگیر کنند.
(ارشاد۶۶/۲
و...)
و بنا به نقلی فرمودند: من از شر آنان در امان نبودم.
(ترجمة الامام الحسين من طبقات ابن سعد٦٣)

- ابن عباس در نامه‌ای به یزید متذکر شد که: تو باعث شدی امام حسین از مدینه به مکه برود و افرادی را فرستادی تا ایشان را در مکه به قتل برسانند و چنان در کار خویش پایداری نمودی که ایشان مجبور شد مکه را به قصد عراق ترک نماید و ایشان با خوف و هراس از مکه بیرون رفت.
(بحارالانوا
ر ۳۲۳/۴۵ و...)

- یزید لشکری عظیم ترتیب داده بود که بین حاجیان باشد و اگر توانستند امام حسین علیه السلام را در مکه دستگیر کنند و گرنه او را غافلگیر کرده و به قتل برسانند.
حتی او جداگانه 30 نفر از شیاطین بنی‌امیه را بین حجاج فرستاده بود تا به هر کیفیتی شده حضرت را ترور کنند.
(بحارالانوا
ر ۹۹/۴۵)

- عمرو بن سعید با لشکری انبوه 1 روز قبل از عرفه به مکه رفت، او از طرف یزید به قتال و مبارزه با امام حسین علیه السلام مامور شده بود، حضرت همان روز از مکه خارج شدند.
(بحارالانوا
ر۹۹/۴۵ و...)



⁉️‼️اهل انصاف پاسخ دهند:

به راستی با توجه به مشی سالار شهیدان و این همه دلایل واضح و روشن، صرفنظر از علم قطعی حضرتش به شهادت در سرزمین کربلا،
ادعا و اصرار امثال نویسنده کتاب شهید جاوید
- #صالحی_نجف_آبادی -
مبنی بر انگیزه قیام برای تشکیل حکومت ، برای خروج آن حضرت از وطن،
چگونه توجیه میشود؟

@borrhan