[ کانال برهان ]
11.3K subscribers
23.6K photos
1.93K videos
745 files
13.5K links
مرکز نشر دروس اعتقادی اهل بیت علیهم‌السلام
+ مباحث نقد فرق ضاله

👤پرسش و پاسخ:
@EDborrhan

کانالهای زیرمجموعه:
@fariadras
@borrhan2
@borrhanlibrary
@borrhanmedia
@dinclass

اینستا:
https://t.me/pageborhan
Download Telegram
#نقد_بایزید_بسطامی
#نقد_تصوف

🔰 شناخت بزرگان تصوف:
با یزید بسطامی

▪️قسمت دوم

▪️⬜️⬜️⬜️▪️

پیش از ورود به بحث ، لازم است عبارتی را شرح دهیم:

-شطحیات

🔺معنای شطح از نظر شیعه:
به زبان راندن کلمات کفر آمیز که منع شرعی،عقلی و عرفی دارد.

🔺معنای شطح از نظر صوفیه :
به زبان راندن کلماتی که ظاهری سنگین اما باطنی قابل تاویل دارد🤔

👈👈 وقتی شطحیات وارد بازار تصوف شد سر و صدای زیادی به راه انداخت و تا آنجا پیش رفت که کشته هم داد ،
و کشته آن حسین ابن منصور حلاج بود .

📝شطح دارای سه شخصیت مهم است:

⭕️1.شیخ شطح : بایزید بسطامی .
⭕️2.کشته شطح : حسین ابن منصور حلاج .
⭕️3.شارح شطح : روز بهان بقلی شیرازی
_______________

🔵 بایزید بسطامی،شیخ شطح :

کسی است که بیشترین شطحیات از وی نقل شده است .

👤‌نام او طیفور ابن عیسی بن آدم بن سروشان می باشد ؛
جد او بر دین مجوس بوده که مسلمان شده بود .

شیخ #عطار_نیشابوری می نویسد :
او اکبر مشایخ و اعظم اولیاء بود . او قطب عالم بود . او پخته جهان بود . و جنید در حق او گفت که بایزید در میان ما صوفیان چون جبرئیل است در میان فرشتگان .

بی شک بایزید قائل به حلول و اتحاد بوده است چنانچه بنابر نقل عطار:

بایزید گفت چون به معراج رفتم و حق را به حقیقت مشاهده کردم ،
بخشایش حق آمد و به من علم ازلی داد و زبان خودش را در کام من بنهاد و تاج کرامت بر سر من نهاد ؛
و مرا گفت حق گوی و حق جوی . گفتم اگر دیدم به تو دیدم و اگر شنیدم به تو شنیدم .
آنگاه پروردگار در توحید بر من باز کرد . در این موقع در آن مکان یکتایی به هم رسید و دوئی از میان ما برخاست.
( این همان اتحاد خلق با خالق است که بایزید او را مدعی شده است .)



🔵 کشته شطح :
حسین ابن منصور حلاج

حلاج از کسانی بود که ادعای بابیت امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف را نمود و از طرف حضرتش نامه ای در لعن او صادر گردید.
(غیبت طوسی ص 401)

امروزه معروف است که حلاج بخاطر "انا الحقش" اعدام شد.
این همان سر مگو است که حلاج سَر خود را بخاطر این سِرّ به باد داد و به قول معروف :
آن یار کز او گشت سر دار بلند
جرمش آن بود که اسرار هویدا می کرد

🔺اما واقعیت اینگونه نیست و دادگاه حلاج و گزارشاتی که از دادگاه حلاج موجود می باشد چیز دیگری را بیان می‌دارد .
برخی از اتهامات حلاج به شرح ذیل است:

✔️سحر و جادوگری:
عروس حلاج در دادگاه چهل مورد از آنها را نقل کرده است
✔️ادعای خدایی: نامه ای در منطقه ای به نام دینور کرمانشاه از یکی از مریدان وی به دست آمد که حلاج در آن نوشته بود: از رحمن رحیم، به فلان بن فلان.
✔️تبدیل عبادات به ویژه حج: وی برای مریدانش جایگزین درست کرده بود؛ که به جای رفتن به مکه در خانه احرام کنید و در جایی نیت و به جای حج آن جا را طواف کنید (تراژدی حلاج در متون کهن)
✔️دفاع از شیطان وفرعون: حلاج می‌گوید، صاحب من و استاد من ابلیس و فرعون است؛ به آتش بترسانیدند ابلیس را، از دعوی خود بازنگشت. فرعون را به دریا غرق کردند و از دعوی بازنگشت.(مجموعه آثار حلاج ص55)
✔️ دستور به انهدام و از بین بردن کعبه که در یکی از نامه هایش به یکی از مریدانش دستور داده بود که "اهدم الکعبه".
(تاریخ صوفی و صوفیگری،ج1،ص274)



🔵شارح شطح :

شارحان شطح متعددند ولی از بین این افراد کسی که بیشترین تلاش را در توجیه و تاویل شطحیات انجام داد روز بهان بقلی شیرازی است .
که از علمای اهل سنت می باشد و در قرن ششم و هفتم می زیسته و کتب متعددی دارد که معروفترین آنها "شرح شطحیات" می باشد.

🔺وی و دیگر شارحان شطح در توجیه شطح چند روش را به کار می برند :

✖️1.اینکه تعریفی با الفاظ ثقیل و سنگین و غیر قابل فهم برای همگان از شطح ارائه می دهند .

✖️2.غالب شطحیات را با مسئله #وحدت_وجود و موجود توجیه می کنند .

✖️3.با کرامت بافی هایی که در این زمینه می کنند شطحیات را توجیه می‌کنند و می گویند گر این حرفها کفر گویی بود این کرامات نصیب اینها نمی‌شد ،
که اولاً باید گفت خیلی از این کرامت ها دروغی بیش نبوده و در هیچ یک از تواریخ معتبر نیامده است ؛
و ثانیا اگر هم چیزی وجود داشته باشد می توان از راه های غیر شرعی مثل سحر و ارتباط با اجنه و ... بوجود آمده باشد که برای مطالعه بیشتر می توانید به کتب مربوطه مراجعه نمایید .

✖️4.گاهی هم می گویند چون این افراد از حالت عادی خود خارج می شدند چنین سخنانی را به زبان می آوردند مانند شخص مست که در حالت غیر عادی سخنانی به زبان می آورد.
(که این سخن عذر بدتر از گناه است.)



قسمت اول

✔️ادامه دارد....

©کانال برهان و نقد بزرگان تصوف

@borrhan
#نقد_بایزید_بسطامی
#حیدر_آملی

⚠️ کفریات صوفیه و جعل حدیث توسط آنان!

⛔️⛔️

#عطار_نیشابوری در کتاب تذکرة الاولیاء نقل می کند که بایزید می‌گفت:
«سبحانی ما اعظم شأنی!!!» یعنی منزهم من چقدر مقامم والا است!!! (نعوذ بالله ادعای مقام خداوندی کرده).

📚 تذکرة الاولياء، صفحه ١۲۷

📃 اسکن کتاب:
http://bit.ly/2f52XNK
📃 پوستر:
http://bit.ly/2wAHti7

🔥 صوفیه برای توجیه این کفریات دست به حیله و دسیسه‌های زیادی زده اند تا جایی که سید حیدر آملی، عارف معروف،
در کتاب "أسرار شریعة و أطوار طریقة و أنوار حقیقة" این سخن بایزید بسطامی را به پیامبر (صلی الله علیه و آله) نسبت داده است! و می‌گوید:

«و پیامبر (صلی الله علیه و آله) می‌فرماید: و هرکس من را ببیند پس خدای را دیده است، من منزهم چه شأن عظیمی دارم!».

📚 أسرار شریعة و أطوار طریقة و أنوار حقیقة، صفحه ۲۷۰

📃 اسکن کتاب:
http://bit.ly/2f4Mglp
📃 پوستر:
http://bit.ly/2hc6quw

💥 حدیثی که حیدر آملی آورده جعلی است و نه تنها در منابع روایی وجود ندارد بلکه با عقاید مکتب اهل بیت (علیهم السلام) در تضاد است.
این صوفی با نسبت دادن این کفریات به رسول خدا صلی الله علیه و آله سعی در تبرئه بایزید دارد تا در صورت اعتراض دیگران با استفاده از این حدیث جعلی آنان را مخالف رسول خدا نشان داده و راه اعتراض را ببندد!!!

‼️‼️البته غافل از اینکه بایزید مقام خود را از رسول خدا صلی الله علیه و آله هم بالاتر می‌‌دانست!!!😳

عطار نیشابوری باز در کتاب تذکرة الاولیاء نقل می‌کند که:
«بایزید را گفتند: روز قیامت که می‌شود مردم در زیر لوای محمد (صلی الله علیه و آله) خواهند بود؟ گفت به خدا قسم لوای من از لوای محمد بزرگ‌تر است و پیغمبران و خلایق تحت لوای من خواهند بود!!!».

📚 تذکرة الاولياء، صفحه ۱۶۰

📃 اسکن کتاب:
http://bit.ly/2x87SYL
📃 پوستر:
http://bit.ly/2ff8iWy

و جالب است بدانید عطار همه این چیزها را در منقب و تمجید بایزید نقل کرده است!!!

=============

🔸 رسول اکرم صلی الله علیه و آله فرمودند: هر کس سخنی را که نگفته‌ام به من نسبت دهد، حتما در قعر جهنم جای خواهد گرفت.

📚 ثواب الأعمال و عقاب الأعمال، صفحه ۳۱۶

📃 اسکن روایت:
http://bit.ly/2xsmCSm



🆔 کانال برهان و نقد بزرگان تصوف

@borrhan
#نقد_حلاج

❗️نظافت حلاج 🦟

#عطار_نیشابوری در مورد حلاج می‌نویسد:

نقلست که در ابتدا که ریاضت می‌کشیدی دلقی (لباس کهنه پشمینه) داشت که بیست سال بیرون نکرده بود. روزی به ستم از وی بیرون کردند، [حشرات] گزنده بسیار در وی افتاده بود، یکی از آن وزن کردند نیم دانگ بود !!!

@borrhan
#نقد_تصوف

پاسخ به سوال یکی از کاربران محترم

⁉️رابعه عَدَویه کیست؟؟

⛔️

برای شخصیت شناسی یکی از اقطاب صوفیه یعنی رابعه عدویه به نکات زیر توجه کنید:::

نام : رابعه عدویه
لقب و کنیه : ام الخیر
مذهب : سنی صوفی مسلک پیرو #حسن_بصری
متوفی : قرن دوم هجری
متولد : سال 95 هجری
خصوصیات : بنیانگذار عرفان عاشقانه


♦️توضیحات :♦️

تصوف تا زمان رابعه عدویه مسلک زهد محور بود(زهد به معنای ترک دنیا) لکن بعد از ظهور این زن تبدیل به مکتبی شوق محور گردید.
رابعه در پی بنیان نهادن گرایش سلوکی ویژه خود بود به همین جهت سلوک عاشقانه (یا عرفان عاشقانه) را پی ریزی کرده و با وارد کردن این مبنا در تصوف تحولی عظیم در این فرقه ضاله بوجود آورد و آن را به سمت عرفانی عاشقانه سوق داد.

بسیاری از اعمال صوفیه (مانند #سماع ، مذمت عقل، شطحیات، تشبیه خدا و تمام اعمالی که سبب حال و وجد و شور صوفیانه می شود) بر مبنای سلوک عاشقانه بوجود آمده است،
و بسیاری از انحرافات آنها حول این محور شکل می گیرد.

رابعه رابطه عبد و مولا ی مخلوقات را تبدیل به عاشق و معشوق کرد و از این پس صوفیه باید با سوار شدن بر مرکب عشق به فنا و اتحاد با خدا دست پیدا می کردند.

#عطار_نیشابوری که صفحات زیادی از کتاب تذکرة الاولیاء را به بیان احوالات رابعه اختصاص داده است!!
می گوید:

✖️رابعه در روزگار خود از لحاظ معرفت هیچ مثل و مانندی نداشت و بر اهل روزگار خود حجت بود !
(تذکره الاولیاء 42)

✖️اما نکته جالب این است که رابعه نیز مانند خیلی از صوفیه، قبل از پیوستن به مسلک تصوف، غرق در گناه بوده و زندگی اش به مطربی و نوازندگی و فاحشه گری می گذشت.
(تذکرة الاولیاء ص43)

به برخی از سخنان و آموزه های رابعه عدویه که در تذکرة الاولیاء نقل شده، توجه کنید :

✖️ای خدا ! من از کلوخ هستم و خانه تو از سنگ است. پس خانه تو باید به نزد من بیاید.

✖️روزی جماعتی دیدند که رابعه به دستی آتش گرفته بود و به دستی آب، و به استعجال می‌دوید، سوال کردند که ای بانوی آخرت کجا می‌روی ؟ گفت: می‌روم آتش در بهشت زنم و آب در دوزخ ریزم تا این هر دو حجاب رهروان از میانه برخیزند و مقصد معین شود.

✖️رابعه در رابطه با شیطان گرایی و تقدیس #ابلیس نیز کلماتی دارد،
وی با اهانت به پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله می‌گوید :
دل من لبریز از محبت خداست و در آن هیچ جایی برای محبت مصطفی (ص) و عداوت #ابلیس نمانده است!!
(تحفه الاخیار ص 28)

✖️همچنین در کتاب تذکرة الاولیاء اینگونه نقل شده است که به رابعه گفتند: «حضرت عزّت را دوست می‌دارى؟». گفت: «دارم». گفتند: «شيطان را دشمن دارى؟». گفت: «از دوستى رحمن با عداوت شيطان نمی‌پردازم ... محبّت حق، مرا چنان فروگرفته است، كه دوستى و دشمنى غير او در دلم نمانده است».
(تذكره الأولياء، القسم‏الاول، ص: 67)

✖️یکی از ریاضت های #رابعه_عدویه این بود که با پهلو غلت بخوره تا به مکه برسه! نقل است که هفت سال غلت خورده تا به زیارت خانه خدا رسیده!
این سلوک چرخ و فلک طور دیگه انقدر محیر العقول بوده که خود تذکره نویسان صوفیه هم برق سه فاز پراندن! و با واژه "از همه شگفت تر" به نقل این خزعبلات پرداختند.
در مقدمه کتاب نخستین زنان صوفی :
"اما داستان حج رابعه عدويه از همه شگفت‏ تر است ... وى روى به باديه نهاد و هفت سال به پهلو می گردید تا به عرفات رسيد."❗️
(همان، ص 69 به نقل از تذکره عطار 63)

در پایان خواندن مطلب زیر نیز خالی از لطف نخواهد بود:::

✖️ #ابراهیم_ادهم چهارده سال راه پیمود و سلوک کرد تا به شهر مکه و کعبه رسید، لکن دید کعبه سرجایش نیست! گفت تغییری در ساختمان کعبه ایجاد شده است یا در چشمان من خلل و ضعفی حاصل شده ؟ هاتفی ندا داد: هیچ، گفت پس کعبه کجاست؟
گفتند: #رابعه_عدویه به دیدار کعبه می آمد، کعبه به استقبالش رفت.😂😂
(تذكره الأولياء، القسم‏‌الاول، ص: 62)



بیشتر بخوانید

☑️ کانال برهان و نقد بزرگان تصوف

@borrhan
❗️ توهین بایزید بسطامی قبح الله وجهه نسبت به ساحت مقدس رسول خدا صلوات الله علیه وآله!!

📝 #عطار_نیشابوری یکی از سران صوفیه در کتابش ذیل ترجمه بایزید بسطامی نقل می‌کند:
«بایزید را گفتند: روز قیامت که می‌شود مردم در زیر لوای [پرچم] محمد خواهند بود؟ گفت به خدا قسم لوای من از لوای محمد بزرگ‌تر است و پیغمبران و خلایق تحت لوای من خواهند بود!!».

جالب است بدانید عطار نیشابوری این نقل را در منقب و تمجید از بایزید نوشته است!!!

جناب آقای مکارم شیرازی در کتابی که در مبحث «صوفیگری و رد آن» تألیف کرده، پس از نقل این عبارت بایزید می‌نویسد: گوینده آن قطعاً منحرف است.
📗 جلوهٔ حق، ص۱۶۷

#نقد_بایزید_بسطامی
#نقد_تصوف

@borrhan
[ کانال برهان ]
‍ #نقد_تصوف ⚠️ #هشدار! #کرامات_شیطانی 💢 غیب گویی دلیل بر تقوا و بندگی نیست ؛گول هر شخص كه 👈ادعاى👉 كرامت كرد را نخوريم! ~~~~~~~~~~ مرحوم مولى محمد طاهر قمى در كتابش تحفة الاخيار كه در نقد صوفيه تأليف كرده است مينويسد: مرحوم میرزای قمی (ره) در رساله…
🔥 شیطان یار و مددکار صوفیان

🔸#عطار_نیشابوری نقلی از #ابوبکر_شبلی آورده که نتیجتاً در مدح #ابلیس است،
علامه #محمدطاهر_قمی پس از نقل آن می‌نویسد:
✍️ای اهل عقل و انصاف! ببینید که این گمراهان چه دروغها می‌گویند و چه دعواهای باطل می‌کنند؟! این احمقان شیطان را یارومددکار خود می‌دانند، با آنکه حق سبحانه وتعالی در قرآن گفته که: ﴿ان الشیطان لکم عدو فاتخذوه عدوا﴾ یعنی؛ (به درستی که: شیطان دشمن شماست پس او را دشمن خود بگیرید.) واگر راست گوئید که شیطان یارو مددکار ایشان باشد این بنابر آن است که ایشان دشمنان دین و ایمانند و یاران و مددکاران شیطانند.
📘تحفه الاخیار، ص۲۲۲-۲۲۳
📥 دانلود کیفیت اصلی اسکن

#نقد_تصوف
@borrhan
#نقد_بهائیت
#نقد_تصوف


❗️بهائیت در خرقه صوفیه!!!!

_✖️✖️_____________

از جمله کسانی که وارد فرقه صوفیه شد، حسین علی بهاء (سرکرده فرقه بهائیت) بود. او زمانی که به کشور عراق تبعید شد به مدّت ۲ سال با لباس مبدّل و با نام مستعار درویش محمد به کوه‌ های سلیمانیه واقع در کردستان عراق نزد فرقه صوفیه نقشبندیه رفت و در آن جا، خرقه و کشکول به ‌دست گرفته و با نام صوفیه، تبلیغ فرقه نوظهور خود یعنی بهائیت را می کرد ! او تلاش می‌کرد تا بتواند با نام صوفیه خود را در میان متصوفه، جا کند و به مرور زمان، فرقه بهائیت خود را در میان مردم صوفی مسلک، جا بیندازد !


چنان که در کتاب 📔 " بهاءالله شمس حقیقت " تالیف: حسن موقر بالیوزی، صفحه 150 و 151 آمده است:

✖️بهاءالله، سلیمانیه قلب ارتفاعات کردستان عراق را برای عزلت خود اختیار نموده بودند ...
در سلیمانیه، بهاءالله هویت خود را کاملا مجهول نگه داشته بودند ! ایشان لباس درویشی بر تن کرده به نام درویش محمّد ایرانی شناخته شدند و در غارهائی که در ارتفاعات سلیمانیه قرار داشت، گوشه عزلت اختیار فرمودند !

+ همچنین در صفحه 159 آمده است:

✖️بهاءالله از بیت مبارک او هم ناپدید شده بود به بغداد رسید، معلوم شد که درویش محمّد ایرانی که در کوه های شمال کردستان به سر می برد و آوازه شهرتش تا بغداد نیز رسیده بود، کسی جز شخص بهاءالله نیست !

+ و نیز در صفحه 214 همین کتاب آمده است:

✖️رساله " هفت وادی " در پاسخ سوالات شیخ محی الدین قاضی خانقین عزّ نزول یافته است و طی آن اصول تصوف به صورت نثری زیبا و دلکش به رشته تحریر درآمده است ...
این هفت وادی یا هفت مرحله عبارت اند از: وادی طلب، عشق، معرفت، توحید، استغناء، حیرت، فقر حقیقی و فنای اصلی.
______________

❗️آری؛ از حسین علی نوری بهاء موسس فرقه بهائیت تا درویش محمّد ایرانی صوفی مسلک که اشعار #عطار_نیشابوری را به سرقت برده و به نام خود ثبت‌ می‌کند !!

(📸 اسکن ها در پست بعد)
☑️ @borrhan
[ کانال برهان ]
‍ #پاسخ_به_شبهات #نقد_تصوف #تفسیر_قرآن این سوال مهمی است که امروزه زیاد می‌پرسند : ⁉️آیا گفتن اذکار نیاز به اجازه از استاد دارد؟؟ ❥༻⃘⃕࿇﷽༻⃘⃕❀༅⊹━┅┄ پاسخ : ✔️به هیچ وجه گفتن اذکار نیاز به اجازه ندارد. هیچ گونه دلیل عقلی و نقلی مبنی بر اینکه گفتن…
ادعایی مشترک از ابوبکر شبلی و جناب حسن زاده آملی !

🔹#عطار_نیشابوری در شرح حال ابوبکر شبلی نقل می‌کند:
شبلی در لحظات آخر عمرش از گفتن "لا اله الا الله" إبا داشت و این ذکر شریف را نگفت.❗️
📔تذکرة الاولیاء، ص۵۵۶

🔹حسن زاده آملی نیز گوید:
«الهی از گفتن نفی و اثبات شرم (*) دارم که اثباتیم؛ لا اله الا الله را دیگران بگویند «الله» را حسن
📗الهی نامه، ص٥٤
📥 دانلود اسکن

🔸الله متعال می‌فرماید:
﴿وَتِلْكَ عَادٌ ۖ جَحَدُوا بِآيَاتِ رَبِّهِمْ وَعَصَوْا رُسُلَهُ وَاتَّبَعُوا أَمْرَ 👈كلِّ جَبَّارٍ عَنِيدٍ﴾ هود:۵۹
🔸پیامبر اکرم صلوات الله و آله ذیل آیه فرمودند:
منظور از آیه «کل جبار عنید[هر متکبر جبار]» کسی است که از #گفتن لا اله الا الله #ابا کند.
📕ثواب الأعمال و عقاب الأعمال، ص۶

👈🏻پاسخ علامه مرتضی رضوی را نیز در اسکن بخوانید ..
📥 دانلود اسکن

🔗 پیشنهاد مطالعه

* : به ما امر کرده اند که هر روز در نماز ««لا اله الا الله»» بگوییم و این بالاترین ذکر است بر اساس قرآن و روایات معتبره؛ ایشان از چه خجالت میکشد؟ ایشان نماز نمیخوانده؟
آری ؛ منشا شرم همان اعتقاد به مرام باطل وحدت وجود است!

#نقد_تصوف #وحدت_وجود
@borrhan
[ کانال برهان ]
‍ ‍ #نقد_تصوف 🔴 تصوف در اصطلاح ❥༻⃘⃕࿇﷽༻⃘⃕❀༅⊹━┅┄ تعریف هایی که تاکنون از معنای اصطلاحی صوفیه ارائه شده است بیش از تعداد مشایخ و اقطاب آنها در طول تاریخ است؛ زیرا گاها اقطاب نیز چندین تعریف متفاوت از ماهیت تصوف ارائه داده اند. لذا این تعاریف هیچ اصلی از…
⛔️صوفی مقید به هیچ مذهبی نیست!!

✍️...ابوالحسن خضری که از اکابر اولیای اهل سنت است ؛ #عطار_نیشابوری بعد از آن که او را مدح و ثنا کرده گفتگوها کرده و گفته: خلیفه از وی پرسید که چه مذهب داری؟
گفت مذهب حنفی داشتم و به مذهب شافعی بار شدم و اکنون مستغرق(متحیر) حالیم که از هیچ مذهب یاد ندارم! خلیفه گفت آن چیست؟ گفت #تصوف!

🔹ملا #محمدطاهر_قمی پس از نقل می‌نویسد:
از این کلام فهمیده می‌شود که اعتقاد قبیح این طایفه(صوفیه) این است که تا به معرفت و حقیقت نرسیده‌اند مقید به شریعت هستند، و چون به معرفت و حقیقت رسند شریعت از ایشان ساقط شود و مقید به شریعت نباشند!
📗تحفه الاخیار، ص۱۱۶و۱۱۷

⚠️قول #مولوی هم در این باره مشهور است که گفته: «لو ظهرت الحقایق بطلت الشرایع»

🔹علامه حلي میفرماید:
اى خردمند! به اين قوم و عقايدشان درباره خداوند بنگر. عبادتشان چنان است و عذر خواهشان از #نماز ، چنين. با اين همه گمان مى‌‏برند از ابدالند. به واقع ايشان نادانترين جهالند.
📚 نهج الحق و كشف الصدق، ص۵۹

🔗 پیشنهاد مطالعه

#نقد_تصوف [480]
#نقد_مولوی [191]
@borrhan
🔥ابوبکر فدک را از حضرت زهرا سلام الله علیها گرفت تا به دنیا آلوده نشود!

🔹#عطار_نیشابوری در مصیبت‌نامه -که به حقّ مصیبت‌نامه است- توجیهاتِ سخیفی درباره غصب #فدک تراشیده تا فردای قیامت در صفِ ظالمان محشور شود و از شکایتِ صدیقة کبری (سلام الله علیها) بی‌نصیب نماند.
عطار، ماجرای غصب فدک را با روایت آموختن تسبیح مشهور به حضرت زهرا (سلام الله علیها) مقایسه می‌کند و می‌گوید این که ابوبکر فدک را از حضرت زهرای اطهر (سلام الله علیها) منع کرده، مانند آن است که پیامبر (صلی الله علیه و آله) به ایشان کنیزی نبخشید و به جایش تسبیحات را آموخت!

❗️با این منطق استوار، لابد یک تشکر هم برای غصب فدک بدهکاریم....!!

🔸بخش‌هایی از این اشعار سفیهانه را در تصویر بخوانید..

#تسبیحات_حضرت_زهرا
@borrhan
#نقد_تصوف #نقد_ابن_عربی (۱۱۶)
#عطار_نیشابوری (۱۱) #نقد_حلاج (۲۸)
#نقد_بایزید_بسطامی (۲۷)
#علم_زندگی (۸۳)


❗️حصول کشف و شهود ، در گرو ریاضت!!!

┄┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄

📌صوفیان معتقدند حقائق عالم در قلوب آنها منکشف و منعکس می‌شود. اما برای این کار مقدماتی لازم است از جمله #ترک_حیوانی و تحمل #گرسنگی شدید !!

چنانچه  ابوطالب مکی می‌گوید :
گرسنگی دل را رقیق می سازد و آماده مکاشفه می‌کند.

✖️عطار در شرح حال بایزید گوید:
چهل سال با کوزه شکسته و پوستینی پاره پاره ریاضت و مجاهدت کرده روزی وی را گفتند که از مجاهده خود ما را چیزی بگو. گفت :اگر از بزرگتر گوئیم طاقت ندارید؛ اما اگر از کمترین بگویم: روزی نفس را کاری بفرمودم سرکشی کرد؛ یکسالش آب نداد. گفتم :یا نفس در طاعت ده یا در تشنگی جان بده.
تذکره الاولیاء، ج 1 ، ص 148

✖️عطار در احوالات شاه شجاع کرمانی می‌گوید:
نقل است که چهل سال نخفت و نمک در چشم می‌کرد . شبلی هفت مَن نمک در چشم کرد تا شب ها به خواب نرود. حلاج خرقه ای بر تن داشت که 20 سال آن را در نیاورده بود و وقتی به زور آن را از تن حلاج درآوردند، جانورانی به وزن نیم دانگ خارج گردید!!
(ر.ک:تصویر الحاقی)
+ پیشنهاد مطالعه

✖️شیخ خرقانی را زمانی شوق بادنجان در سر بود. روزی مادرش نیمه بادنجانی برای او پخت. چون او آن نیمه بادنجان خورد پسرش کشته شد و شب سرش بر آستانه خانه او نهادند.
همان ج 2 ص 252

✖️از قول بایزید آورده اند که گفت:
چهل سال از آنچه آدمیزادگان خورند من نخوردم.

✖️ابوحامد طوسی گوید: سهل مدتی برگ درخت سدر می‌خورد و سه سال سبوس خورد و سه سال هم به سه درهم بزیست.

✖️ابن عربی نه ماه در خلوت بدون اینکه غذایی بخورد ماند و بعد از آن بشارت داد که خاتم ولایت محمدی است!!
اثنا عشریه ص 170


🔚اما اسلام با افراط در گرسنگی مخالف است و ترک حیوانی را به شدت منکوب کرده است.
دستورالعمل عرفانی اسلام برای اشخاصی که دنبال حکمت می‌باشند پرهیز از پرخوری و پر بوده معده در تمام اوقات است. امروزه در علوم پزشکی ثابت شده است که تحمل گرسنگی شدید قوای دماغی را تضعیف کرده و سبب بروز توهم و بیماری هایی شبیه اسکیزوفرنی می گردد ، نه شهود رحمانی!! لذا هر صوفی که ادعای گزاف شهود را داشته است بعد از مدتی ریاضت و ترک اطعام بوده است و این نکته ای مهم می‌باشد.

🔚 به پیغمبراکرم صلی الله علیه وآله، خبر رسید جمعی از اصحاب تصمیم گرفته اند از زنان پرهیز کنند و گوشت نخورند؛
فرمودند: من به رهبانیت مبعوث نشده ام و اگر این روش از طرف خدا به من پیشنهاد شده بود بدان عمل می‌کردم.

🔚 پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله، در مواضع متعددی اشخاصی که ترک دنیا کرده و به عبادت مشغول شده بودند، را توبیخ نموده اند و راه صحیح اسلام را سیرهٔ مبارک خودشان معرفی کرده اند که هم تزویج و هم خوراک مناسب و هم عبادت در آن می‌باشد ولی هر کدام به حد اعتدال.


🔚رسول اکرم صلی الله علیه وآله زیاده روی در زهد را ناروا شمرده چه عثمان بن مظعون را از رهبانیتش بازداشت و عبدالله بن #عمروعاص که تصمیم گرفت تمام عمر #روزه گیرد و در خواندن قرآن زیاده روی می‌کرد منع نمود.


@borrhan
#حج (۱۴۸) #نقد_تصوف #نقد_حلاج (۲۹)
#نقد_مولوی (۲۰۷) #نقد_بایزید_بسطامی (۲۹)
#عطار_نیشابوری (۱۲) #وحدت_وجود (۱۲۷)

🕋 حج، در آموزه‌های صوفیه

┄┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄

🟨 یکی از مسائل مهم و کلیدی در دین اسلام و مکتب تشیع، مسئله حج است تا جایی که آیات و روایات کثیری به این مهم پرداخته و تأکید کرده است (چنانکه گذشت). اما به همین اندازه که اسلام و تشیع به این مهم پرداخته، در مکتب تصوف، حج بی اهمیت و حتی گاهی حرام است! حج‌ستیزیِ غالب اقطاب تصوف چنان واضح و آشکار است که جای هیچ ابهامی باقی نگذارده. آنان خود را از حج بی‌نیاز دیده و تأویلاتی عجیب از این فریضهٔ الهی نموده‌اند.

🔹 شخصی به #عبدالقادر_گیلانی قطب فرقهٔ قادریه گفت چرا به حج نمی‌روی؟ گفت بین دو انگشت من را نگاه کن، ببین کعبه دور سر من می‌چرخد.❗️

تاریخ تصوف، ۲/۷۸

#ابوسعید_ابوالخیر مریدان را از سفر حج منبع می‌کرد و شریعت را برای کسانی که به مقصد رسیده باشند منتفی می‌دانست.❗️

ارزش میراث صوفیه، ص ۶۸

یک بار ابوطاهر فرزند ابوسعید، در حال سماع احرام بست و قصد حج کرد! ابوسعید نیز با وی همراه شد. اما وقتی به خرقان و بسطام رسید، گفت: حج من این است که به زیارت قبر #ابوالحسن_خرقانی و #بایزید_بسطامی بروم و از همانجا برگشت و تا آخر عمر به حج نرفتابوسعید می‌گفت: خدا می‌داند که هرکس را خدا راه مکه پیش روی او نهاد، از راه حق فاصله گرفت!

اسرارالتوحید، شفیعی، ۱/۱۰۰

🔸 منصور #حلاج می‌گفت:

«اگر می‌خواهی حج بروی و توان رفتن به حج نداری، خانه خودت را از وسايل خالی كن و مناسك حج را بجای آور همانطور كه در حج انجام می‌دهی. بعد سی نفر يتيم را حاضر كن و به آن‌ها غذا بده و خدمتشان كن و وقتی كه آن‌ها غذا خوردند و دست‌های خود را شستند به هر يك از آن‌ها يك پيراهن بپوشان و هفت يا سه درهم به آن‌ها بده. اگر اين كار را بكنی قائم مقام حج است و حج را بجای آورده‌ای

تحفة الأخيار، ص ۴۰۷

و نقل است حلاج برای مریدانش مکانی درست کرده بود؛ که به جای رفتن به مکه، در آن خانه احرام ببندند و به جای حج، در آن جا طواف نمایند.

تراژدی حلاج در متون کهن.

#عطار نیشابوری می‌نویسد:

«نقل است که #بایزید_بسطامی یکبار قصد سفر حجاز کرد. چون بیرون شد بازگشت. گفتند: هرگز هیچ عزم نقض نکرده ای این چرا بود؟ گفت: روی به راه نهادم. زنگی دیدم، تیغی کشیده که اگر بازگشتی نیکو! و إلا سرت از تن جدا کنم. پس مرا گفت: (ترکت الله ببسطام و قصدت البیت الحرام) خدای را به بسطام بگذاشتی و قصد کعبه کردی؟!»

تذکرة الاولیاء، باب احوالات بایزید بسطامی.

این هم نمونه ای دیگر از بایزید بسطامی که حکم پیغمبر را برای صوفیه داره:
او با رفتن به حج مخالف بود و می گفت : هرکه صاحب خانه را بشناسد دیگر چه نیازی به دیوارهای خانه دارد .
نقل است یکی از مریدان بایزید بسطامی قصد زیارت کعبه و حج داشت، بایزید به او گفت: هزینه سفرت را به مساکین بده و هفت مرتبه دور من بگرد تو را کفایت می کند از حج.


به این داستان از بِشر حافی که از بزرگترین اقطاب صوفیه است توجه کنید :

يكى با بشر حافى مشاورت كرد كه «دو هزار درم دارم از حلال، به حج خواهم شد»، وى گفت: «به تماشا میشوى يا براى رضاى حق- تعالى؟» گفت: «براى رضاى حق- تعالى-»، گفت: «برو به وامداران و يتيمان و صاحب عيالان ده، كه آن راحت كه بدان مسلمانان رسانى، از صد حج فاضل‏تر است.»

غزالی در كيمياى سعادت، ج‏2، ص: 312 (ر.ک: تصویر الحاقی)


اما در میان تمام اقطاب تصوف، هیچ‌کس مانند #مولوی این امر را تضعیف نکرده است؛

او متبحرانه با روان مخاطب بازی نموده و چنان احساسات و عواطف مخاطب را دستخوش تغییر و تحول کرده که هنوز هم اثر آن در بین مردم دیده می‌شود.←که چندین قرن است به مرور پرورش یافته و تفسیرها از آن شده و دیگران نیز از آن تبعیت کرده یا تأثیر گرفته‌اند.
متأسفانه نسیمی از این طوفان، برخی متشرعین و مؤمنین را نیز نوازش نموده و خواسته_ناخواسته وارد خیلِ عظیمی شده‌اند که حج را تضعیف می‌کنند!

مولوی می‌دانسته که چگونه باید مردم را به حج بدبین کند! او می‌دانسته باید چه جایگزینی برای حج معرفی کند تا مؤثر واقع شود. لذا می‌گوید:

👇👇ادامه👇👇
پس هر چهار را دوست داريم و ميان رافضيان و ناصبيان بايستاديم و بر راست و بر چپ با هر دو حرب كرديم. خير الامور اوسطها ما بوديم و طريق مستقيم ميانگى ما بوديم، و سبل شيطان بر راست و بر چپ ايشان بودند.

و چون با #رافضى مناظره كرديم ما را ناصبى خواندند، و چون با ناصبى مناظره كرديم ما را رافضى خواندند، و ما از هر دو بيزار و هر دو نزديك ما مبتدع و ضال‏.

📔 شرح التعرف لمذهب التصوف، ج١ ص۴۶١


🔚 بنگرید این صوفی نگون بخت، چگونه برای توجیه محبت و مودت خود نسبت سران سقیفه، دست به دامان احادیث جعلی و متناقض شده است. هرچند شیوه جعل و #تحریف ، شیوه بزرگان پیش از او بوده؛ جالب آنکه خودشان نیز معترفند که از بس تناقض در عقیده دارند، هم ناصبی خطاب می‌شوند هم رافضی!
البته کسی که این جماعت سقیفه دوست را صحیح بشناسد، هرگز بوی رافضیان را از آنها استشمام نخواهد کرد.
عداوت سران سقیفه با أميرالمؤمنين علیه السلام و بالعکس، از واضحات تاریخی است، حال چگونه ادعا می‌کنند که دشمنِ دشمنان اهل بیت هستند؟!!!

🔶 عطار نیشابوری، که مکرر در آثارش به شیعیان طعن و کنایه دارد، در کتاب «تذکرة الاولیاء» هنگام نقل حالات و زندگی «ابوالقاسم نصر آبادی» از مشایخ صوفیه، می‌نویسد:

✖️«گفت یک روز در مکه بودم، مردی را دیدم بر زمین افتاده و می‌طپید، خواستم که الحمدی بر او خوانم و بر وی دمم تا باشد که از آن زحمت نجات یابد، ناگاه از شکم او آوازی صریح بگوش من بر آمد که: بگذار این سگ را که او دشمن یابد، ناگاه از شکم او آوازی صریح به گوش من برآمد بگذار این سگ را که او دشمن ابوبکر است رضی الله عنه!!!»

همو در نقل حالات "ابوبکر شبلی" _ که حلاج ثانی بایدش گفت، و گوی کفر از صوفیان ربوده _ می‌نویسد:

✖️«نقل ست که گفت: از جمله فِرَق عالَم که خلاف کرده‌اند هیچکس پست‌تر از رافضی و خارجی نیامد! زیرا دیگران که خلاف کرده‌اند در حق ( تعالی ) اختلاف داشتند و سخن از او گفتند، و این دو گروه روز در خلق به باد دادند.» ( یعنی شیعیان درباره اهل بیت علیهم السلام و دشمنانشان لعنهم الله، بحث و گفتگو کردند که کاری بیهوده و سبب پستیِ آنان است. العیاذبالله )

یکی دیگر از بی‌ادبی ‌های او، جسارت به ساحت و مقام حضرت زهرا سلام الله علیها است که وقتی بین تبرئه ابوبکر و آن حضرت مردد می‌شود، با استدلالی سخیف ابوبكر را تبرئه می‌کند و مقام حضرت را هتک می‌کند!!! (اینجا - ر.ک: اسکن الحاقی)

🔚 اینها فقط نمونه‌های کوچکی از سخنان اقطاب صوفیه در این‌باره بود.
وقتی محبت اهل بیت علیهم السلام با برائت از دشمنان همراه نباشد، نتیجه این می‌شود. اگر سران صوفیه ، شیعه را "سگ و خوک و کافر و ... " خطاب می‌کنند معاذالله، به دلیل عدم "برائت" است، و آن محبت و مودتی هم که نسبت به اهل بیت علیهم السلام مدعی‌ داشتنش هستند، دروغ و لطیفه‌ای بیش نیست،
حتی اگر هزاران بیت در منقبت اهل بیت علیهم السلام شعر بگویند، یا اظهار ارادت کنند. خیلی ساده‌لوحی می‌خواهد که صوفیه را دوست‌دار اهل بیت علیهم السلام بدانیم و چشم روی محبتشان به سران سقیفه ببندیم.

این چه محبتی به اهل بیت علیهم السلام است که شیعیانشان را لایق تکفیر و ترور می‌دانند؟! برخی سران صوفیه، رساله در تکفیر شیعیان و تشویق به قتل آنان دارند!!!! که سخن در این زمینه فراوان است.

#عطار_نیشابوری (۱۳)

@borrhan