[ کانال برهان ]
11.3K subscribers
23.6K photos
1.93K videos
745 files
13.5K links
مرکز نشر دروس اعتقادی اهل بیت علیهم‌السلام
+ مباحث نقد فرق ضاله

👤پرسش و پاسخ:
@EDborrhan

کانالهای زیرمجموعه:
@fariadras
@borrhan2
@borrhanlibrary
@borrhanmedia
@dinclass

اینستا:
https://t.me/pageborhan
Download Telegram
#شبهات_محرم (۳۹)
#قرآن_و_اهل_بیت
معنای #مولا (۷۶)


پس از اولین پاسخگویی ما بر این شبهه که:

آیا امام حسین علیه السلام افرادی که #حق_الناس به گردن داشتند را از یاری خود #منع کرده و
#مرخص‌شان نمود؟

در لینک زیر
https://t.me/borrhan/36013

و استدلال ما بر اینکه امام حسین علیه‌السلام
در شب عاشورا فرموده باشند که هر کسی که حقی از مردم بر گردن خود دارد بازگردد، در #هیچ_کدام از مصادر شیعی #نیست ،

برخی از همراهان بزرگوار ما در کانال برهان، کتبی از شیعه را معرفی کردند که در آن به این کلام اشاره شده بود.

▪️▪️

در پاسخ تکمیلی به این بزرگواران عرض می‌کنیم.


روایتی که میگوید حضرت سیدالشهداء سلام الله علیه فرمودند:
هر کس دِین دارد با من نماند.
(به مضمون عرض شد)

این روایت از مصادر مورد قبول شیعه #اخذ نشده است؛


این روایت در کتب
مصنف ابن ابی شیبه و المعجم الکبیر طبرانی و طبقات ابن سعد و کتاب المتفق و المفترق خطیب بغدادی آمده است،

و راوی این روایت، ابو الحجاف است که آن از #موسی_بن_عمیر_الانصاری نقل کرده است.
و موسی بن عمیر انصاری #مجهول است حتی نزد خود اهل سنت،

و بزرگان اهل سنت مانند دارقطنی او را تضعیف کرده‌اند.

این روایت #تنها یک راوی دارد و #یک مروی عنه ، یعنی #تنها همین روایت از اوست،
لذا ضعیف تر از این شخص حتی نزد اهل سنت هم یافت نمیشود.

و اما در کتب رجالی شیعه هیچ نامی از او نیست.

👈 و جالب است که در معجم کبیر طبرانی بعد از نقل این حدیث، حدیث دیگری را نقل کرده که خود حضرت سیدالشهداء سلام الله علیه دِین داشتند.

👈 از طرفی بر فرض قبول حدیث، اصلا در منابع عامه که این روایت را نقل کرده‌اند ،
هیچ اشاره صریحی نشده است که این روایت مربوط به سفر #کربلا باشد،
یعنی این کلام سیدالشهداء سلام الله علیه، بر فرض صحت (که اینگونه نیست) ،
می‌تواند مربوط به زمان جنگ #جمل و #صفین و.... باشد....

___________

⬇️ حال به این روایت شریف از امام صادق علیه السلام توجه کنید:::

معاویة بن وهب گوید به امام صادق علیه السلام عرض کردم:
برای ما نقل کرده‌اند که مردی از انصار از دنیا رفت و دو دینار بدهکار بود لذا رسول خدا صلی الله علیه و آله بر او نماز نخواند و فرمود: بر برادرتان نماز بگزارید. تا اینکه بعضی از خویشانش بدهی‌اش را بر عهده گرفتند.
پس امام صادق علیه السلام فرمود: این ماجرا درست است.
سپس فرمود: همانا رسول خدا این کار را انجام داد تا مردم پند گیرند و قرضِ یکدیگر را برگردانند و بدهی را سبُک نشمارند. حال آنکه رسول خدا و امیرالمؤمنین و امام حسن و امام حسین علیهم السلام از دنیا رفتند در حالی که هر کدام بدهی داشتند.

(منظور: ایشان بدهکار بودند، اما وراثشان علیهم‌السلام عهده دار پرداخت شدند.)

📚من لا يحضره الفقيه، ج‏3، ص182
📚الكافي (ط - الإسلامية)، ج‏5، ص93

http://lib.eshia.ir/11005/5/93

________________

لذا مطلبِ مشهوری که معمولا در ایام محرم از زبان بعضی افراد نقل می‌شود حاکی از اینکه سیدالشهدا اصحابی را که #حق_الناس به گردن داشتند مرخص نمود و اجازه‌ی همراهی به ایشان نداده، مطلبی است بی ریشه و
#مغایر با روایاتِ صحیحی هم چون حدیث بالا.


وقتی خودِ امام که در حالت #اضطرار خروج فرموده‌اند و در حال بدهکاری به شهادت رسیده‌اند،
آیا قابل باور است که اصحاب خویش را به جهت بدهکاری و مدیون بودن مرخص کرده و از یاریِ خود منع فرمایند؟


بر خلاف #شایعه‌ مذکور آنچه در تاریخ نقل شده این است که پرداخت بدهی و حقوقِ مردم #بهانه‌ ی برخی از افراد بوده برای ترک یاری امام و فرار از دفاع از جان معصوم.

یعنی به امام گفته اند ما بدهکاریم و نمی‌توانیم شما را همراهی کنیم و حق الناس بر گردن مان است!!!!

👈 واضح است که هدف، بی‌اهمیّت جلوه دادن حقّ الناس نیست بلکه تذکّری است بر این اصل که #دفاع_از_جان_امام_معصوم بر هر حقّ و امرِ واجب و حق الناسی اولویت دارد.

که وجودِ مقدّس امام #محور_دین ، اساس دین و عینِ دین خدای متعال است.

کما اینکه ، همانگونه که پیشتر در پاسخ اول بیان شده بود،
در روایات دیگر آمده که حتی حق الناس شیعیان را هم اهل بیت علیهم السلام در روز قیامت پرداخت می کنند.

حضرت موسی بن جعفر علیهما السلام فرمودند:

چون روز قیامت فرا رسد و
خداوند پیشینیان و پسینیان را گرد آورد؛
حساب شیعیان ما را به ما می سپارد پس هر چه بین ایشان و خداوند (حق الله) باشد ما نزد خداوند در آن حکم می‌کنیم و او حکمرانی ما را می پذیرد و هر چه بین ایشان و مردم (حق الناس) باشد؛ ما آن را از آنان به عنوان #هدیه درخواست می کنیم و آنها آن را به ما #می‌بخشند و هر چه بین شیعیان و ما باشد؛
ما سزاوارترین کس برای گذشت و بخشش هستیم.

📚بحار الأنوار (ط - بيروت)، ج8، ص50 ح57

http://lib.eshia.ir/71860/8/50

《1》
Forwarded from اتچ بات
#ازدواج_حضرت‌ام‌کلثوم سلام الله علیها[5]


دیدگاه #گروه_دوم از علمای شیعه


پس از نقل دیدگاه گروه اول علمای شیعه که این ازدواج را از اصل انکار کرده و اعتقاد به دروغ و کذب بودن آن داشتند ، و پرداختن به برخی از ادله مرتبط با این باور از منابع فریقین ، حال به بررسی دیدگاه گروه دوم از علمای عظام شیعه در این مساله می‌پردازیم ؛


🅾 گروهی از علمای شیعه معتقدند این ازدواج نه از روی اختیار، بلکه از روی #اجبار و #اضطرار صورت گرفته و این عقد، نتیجه #تهدید‌های مکرر بنی هاشم از سوی عمر بوده است.



این دسته از علما برای گفته‌های خویش دلایلی آورده اند که بدانها اشاره می‌کنیم::

1⃣ مرحوم شیخ بزرگوار و محدث نامدار، کلینی رضوان الله تعالی در کتاب کافی از هشام بن سالم از لسان به حق ناطق حضرت امام جعفر صادق علیه السلام روایت کرده که آن حضرت فرمودند::

🔻زمانی که عمر به خواستگاری رفت؛ امیرالمومنین علی علیه السلام به او فرمودند: او(:ام کلثوم) کوچک(:خردسال) است . پس عمر ، عباس- عموی امیرالمومنین علیه السلام - را ملاقات کرد و گفت: چیست مرا؟ آیا مشکلی دارم؟
عباس گفت. مگر چه شده؟
گفت: برای خواستگاری پیش پسر برادرت رفتم ولی مرا رد کرد؛ به خدا قسم که چاه زمزم را پر خواهم کرد تا خشک شود(*) و هیچ فضیلت و کرامتی برای شما نمی‌گذارم مگر آنکه نابود می‌کنم و دو نفر شاهد علیه علی درست می‌کنم که شهادت (دروغ) بدهند که او دزدی کرده و حتما دست او را قطع خواهم کرد.

پس عباس به نزد حضرت آمد و به او خبر داد و از ایشان خواست امر را به دست او بدهند و حضرت چنین کردند.

📘📗کافی ج۵ ص۳۴۶ ح۱ - وسائل الشیعه حر عاملی ج۱۴ ص۴۳۳ ح۲


🔚 به این اجبار و تهدید ، در برخی منابع مخالفین اشاره شده که به #قاعده_الزام بیان می‌کنیم؛

و باید مدافعین خلفا و طرفداران خليفه پاسخ دهند آيا درست است حاكم اسلامی كه بايد حافظ ناموس ملت باشد، خود با ناموس مردم اين چنين كند؟

👤 هيثمي از علماي بزرگ اهل سنت نوشته است : در برابر اعتراض عقيل به اين ازدواج ، علي عليه السلام خطاب به عباس فرمود: خشونت عمر باعث اين كاری كه می‌بينی گرديد .

📗📔درة عمر أحرجته الي ماتري . مجمع الزوائد ج 4 ص 272، معجم كبير ج 3ص45.


🔚🔚 نتیجه سخن تا اینجا این که :
در موضوع ازدواج حضرت ام کلثوم سلام الله علیها با ملعون دوم سخن بسیار است؛ و ابهام و غموض مسأله خیلی زیاد است.
اما با این حال اگر چنین وصلتی صورت پذیرفته باشد، نمونۀ بارز ظلم و زورگوئی اوست.

-----------------------------

(*) شاید چون افتخار سقایت مسجد الحرام و آب زمزم به دست عباس بود، عمر می خواست این افتخار را از بین ببرد و عباس را به آن تهدید کرد.


🆔 @borrhan
[ کانال برهان ]
‍ #ازدواج_حضرت‌ام‌کلثوم سلام الله علیها[5] دیدگاه #گروه_دوم از علمای شیعه پس از نقل دیدگاه گروه اول علمای شیعه که این ازدواج را از اصل انکار کرده و اعتقاد به دروغ و کذب بودن آن داشتند ، و پرداختن به برخی از ادله مرتبط با این باور از منابع فریقین ،…
#ازدواج_حضرت‌ام‌کلثوم سلام الله علیها[7]

دیدگاه #گروه_دوم از علمای شیعه
(بخش دوم)


... در خبر دیگری که اشاره به وقوع این ازدواج نه به اختیار، بلکه به #اجبار و #اضطرار دارد و مشخص کننده مخالفت‌های مکرر امیرمومنان علی علیه السلام با این امر است ، چنین آمده :

✖️عمر ، عباس بن عبدالمطلب را به سوی امیرمومنان علی علیه السلام فرستاد و از او خواست که ام کلثوم را به ازدواج او درآورد.
ولی حضرت امتناع کردند؛ عباس برگشت و خبر امتناع حضرت را به عمر داد.
عمر گفت : ای عباس آیا او از این که دخترش را به ازدواج من درآورد، خودداری میکند؟
به خدا قسم اگر او را به ازدواج من در نیاورد، علی را می‌کُشم.

(📗 الشافی؛ شریف مرتضی ج۳ ص۲۷۲
📸اسکن آن در انتها خواهد آمد.)

عباس برگشت و این خبر را به حضرت رسانید.
باز هم حضرت بر امتناع خود ایستادگی کردند.
پس عباس به عمر خبر داد؛ عمر به عباس گفت: روز جمعه به مسجد بیا و پای منبر بنشین تا آن چه واقع می‌شود را بشناس و بدانی که اگر بخواهم او را بکشم، می‌توانم.

روز جمعه ، عباس در مسجد حاضر شد ؛ هنگامی که عمر از خطبه خود فارغ شد ؛ گفت: ای مردم! در این شهر مردی از اصحاب محمد هست که با این که مُحصَن است (یعنی زن دارد) زنا کرده است و فقط امیرالمومنین (: امیرالفاسقین!)
عمر از این کار خبر دارد؛
شما در این باره چه می‌گویید؟

پس مردم از هر طرف با صدای بلند گفتند: اگر امیرالمومنین(: امیرالفاسقین عمر) از این قضیه مطلع است نیازی به اطلاع دیگران نیست(*)
باید حکم خدا را در حق وی جاری کند(یعنی او را سنگسار کند و بکشد)

هنگامی که سخن عمر پایان یافت؛ در خلوت رو به عباس کرد و گفت :
به نزد علی برو و آن چه شنیدی به او بگو. اگر او را به ازدواج من در نیاورد، فردا در خطبه‌ام خواهم گفت:
مردی که می‌گفتم ، علی است و حتما او را به این اتهام سنگسار خواهم کرد.
(**)

پس عباس به سوی امیرالمومنین علیه السلام رفت و سخنان عمر را به او عرض کرد. حضرت فرمودند: من میدانم این کار از چیزهایی است که بر او سهل و آسان است(یعنی نسبت ناروا دادن و در پی آن، بی‌گناه کشتن) و من هرگز آنچه او میخواهد، انجام نمی‌دهم.

عباس عرض کرد: اگر شما انجام نمی‌دهی، پس من انجام می‌دهم و شما را قسم می‌دهم که با گفتار و کردار من مخالفت نکنی.

سپس به سوی عمر رفت و به او گفت: من کاری که تو می‌خواهی انجام می‌دهم(یعنی ام کلثوم را به عقد تو در‌می‌آورم)
عمر مردم را جمع کرد و گفت: این عباس عموی علی بن ابیطالب است که اختیار دخترش ام کلثوم را به عهده او نهاده و او را امر کرده که مرا به ترویج وی درآورد؛ و پس از مدت کمی، عباس او را به عقد عمر درآورد.

(📗 عوالم العلوم؛ بحرانی؛ ج۲ به نقل از اللمعة البيضاء ص١٣٩)


⬇️ این روایت با عبارت دیگری نیز نقل شده است::

عمر در آخر خطبه‌اش گفت: ای مردم اگر خلیفه اطلاع داشته باشد که مردی از شما با زنی زنا کرده و شاهدی نداشته باشد چه می‌کنید؟ گفتند:
قول خلیفه حجت است ، اگر امر کند او را سنگسار می‌کنیم.
پس عمر ساکت شد و از منبر پایین آمد. پس عباس را در خلوتی پیش کشید و گفت: قضیه را دیدی؟
گفت : آری
عمر گفت : والله اگر علی خواستگاری را نپذیرد ، فردا در خطبه‌ام می‌گویم : آن مردی که چنین کرده علی است ؛ پس او را سنگسار کنید.

(📗 همان مدرک و افسانه ازدواج فرید سائل ص۲۸-۲۹)

-------------------------------

(*) : توجه به این نکته لازم است که از نظر شریعت اسلام ، چنین ادعایی تنها با شهادت 4 شاهد عادل که هم زمان شهادت دهند ، ثابت می‌گردد و در غیر اینصورت بر شهود حد قَذف (هشتاد ضربه تازیانه) جاری می‌گردد.
خود خلیفه دوم نیز در ماجرای #مغیرة بن شعبه از همین حربه استفاده کرد و با منصرف ساختن چهارمین شاهد ، حد را بر مغیره جاری نساخته و بر عکس ، بر سه شاهد نخست، حد جاری نمود!!
(اجتهاد در مقابل نص علامه شرف الدین ص۳۴۰- ۳۴۵)

(**) همین سند تاریخی دلالت دارد بر این که حضرت امیر علیه السلام در نماز جماعت مسجد و مراسم های مشابه ، حاضر نمی‌شده‌اند.

《1》