#از_برهان_بپرس (۲۰)
✅ نحوه و راه پاسخگویی به شبهات وهابیت
〰〰〰〰〰▪️▪️▪️
👈 همانگونه که بیان شد آنچه به نام وهابیت خوانده میشود یک ریشه اصلی در حنبلیت دارد ؛
منتها این ریشهای بود که ابن تیمیه و سپس محمد بن عبدالوهاب یک چیزهایی بر آن پایه ساختند.
نمونۀ طرز فکر احمد بن حنبل این است که هر چیزی که اثری (روایتی) در مورد آن بود باید پذیرفت.
جدای از این ، چیزی بنام عقل وجود ندارد.
و بر این پایه، نتیجه این می شود که آنها جز آیه و مهمتر از آیه،
به جز حدیث چیزی را به عنوان پایۀ استدلالی نمیپذیرند.
نتیجتاً استدلال آنها به آیه و حدیث و اساس الزامشان هم از این راه است.
بنابراین در مواجهه با آنها باید از همان راهی که آنها به عنوان اصل اولی پذیرفته اند مواجه شد.
منتها این نطفۀ ناپاک در محیطی که نامساعد باشد ، متناسب با آن محیط ساخته می شود و رشد می کند. مانند هر موجودی که می گویند زنده است و در شرایط خاصی وجودش ، مطابق با آن نشوء و نما دارد.
لذا در محیطی مثل محیط شیعه اگر وهابیون سخن از حدیث گفتند، تمامی احادیث شیعه را مجبور خواهند شد که به آن اعتراف کنند.
بنابراین به نتیجه رسیدند که سخن در اینجا چه باید باشد؟
البته که #قرآن ؛
نه از باب اینکه اینها حدیث را قبول ندارند، بلکه اگر سخن از حدیث آمد اینجا محکومند.
در محیط خاص خودشان که حدیثی جز آنچه آنها می گویند مطرح نیست، لذا استدلال به حدیث می شود؛
اما جائی که حدیثی که مطرح است و مورد پذیرش است و حدیث آنها نیست، در آنجا اگر گفتند حدیث،
آنگاه باید همه چیز را بپذیرند و تمامی اعمالی که یک فرد شیعی انجام می دهد را باید انجام بدهند .
باید تقلید را انجام بدهند؛ دعای کمیل را بخوانند؛ و تمامی اعمالی که یک فرد شیعی انجام می دهد باید انجام بدهند.
لذا راهکارشان چیست؟
راهش همانی است که آن اولین رهبرشان گفت یعنی: #حسبنا_کتاب_الله .
نه از باب این که کتاب خدا را قبول داشت؛ از باب اینکه آنچه آن وقت به زیان او بود سنّت رسول الله (صلی الله علیه و آله) بود.
نه از باب اینکه او معتقد به کتاب خدا بود. بلکه حدیث را باید نفی می کرد به بهانۀ حصر اینکه آنچه ما قبول داریم کتاب الله است.
لذا خلاصۀ بحث این می شود که #قدر_مشترکی که در #تمامی جاها با وهابیت از راه آن می شود مقاومت کرد
#قرآن_مجید است.
این واقعیت است که آنچه باید در بحث از آن استفاده شود و از راه آن ثابت بشود که وهابیون بیجا می گویند #قرآن_مجید می باشد.
برای اینکه مقابله حدیث با حدیث به جایی نمی رسد. این آقایان خواهند گفت به اینکه این احادیث را ما قبول نداریم. جز کتاب خدا چیز دیگری را قبول نداریم.
نتیجتاً اینکه راه طبیعی این است . این مطلب اول است.
مطلب دیگر:
و آن اینکه وهابیون در خصوص آن عقاید خاص وهابیت و آن قدر مشترک بین وهابیت و مذهب حنبلی مطلق،
در خصوص عقاید خاص وهابیت،
غالباً استدلالشان به آیاتی است که آنها را
می شود #چند_جور معنا کرد.
آنها به آن نحوه ای که می خواهند معنا می کنند.
و انشاءالله در ضمن بحث معلوم میشود این آیات غیر از چند آیه بیشتر نیست؛
و آن هم به لطف خدا واضح می شود که آنچه که آنها می گویند مغالطۀ صرف است.
و این جهت دوّم است که باز سبب میشود انسان در این بحث بیشتر عنایت به #قرآن_مجید داشته باشد؛
یا اساس عنایت در بحث به قرآن مجید باشد.
✅ حال روش بحث با وهابیت چیست؟؟
روش بحث این است که اول از #توحید آغاز کنیم چون اینها از توحید شروع میکنند و موحدین را مشرک می دانند ، لذا ما هم از توحید آغاز کنیم؛
و این که ببینیم قرآن مجید چه را توحید میداند و چه را شرک میداند.
《1》
✅ نحوه و راه پاسخگویی به شبهات وهابیت
〰〰〰〰〰▪️▪️▪️
👈 همانگونه که بیان شد آنچه به نام وهابیت خوانده میشود یک ریشه اصلی در حنبلیت دارد ؛
منتها این ریشهای بود که ابن تیمیه و سپس محمد بن عبدالوهاب یک چیزهایی بر آن پایه ساختند.
نمونۀ طرز فکر احمد بن حنبل این است که هر چیزی که اثری (روایتی) در مورد آن بود باید پذیرفت.
جدای از این ، چیزی بنام عقل وجود ندارد.
و بر این پایه، نتیجه این می شود که آنها جز آیه و مهمتر از آیه،
به جز حدیث چیزی را به عنوان پایۀ استدلالی نمیپذیرند.
نتیجتاً استدلال آنها به آیه و حدیث و اساس الزامشان هم از این راه است.
بنابراین در مواجهه با آنها باید از همان راهی که آنها به عنوان اصل اولی پذیرفته اند مواجه شد.
منتها این نطفۀ ناپاک در محیطی که نامساعد باشد ، متناسب با آن محیط ساخته می شود و رشد می کند. مانند هر موجودی که می گویند زنده است و در شرایط خاصی وجودش ، مطابق با آن نشوء و نما دارد.
لذا در محیطی مثل محیط شیعه اگر وهابیون سخن از حدیث گفتند، تمامی احادیث شیعه را مجبور خواهند شد که به آن اعتراف کنند.
بنابراین به نتیجه رسیدند که سخن در اینجا چه باید باشد؟
البته که #قرآن ؛
نه از باب اینکه اینها حدیث را قبول ندارند، بلکه اگر سخن از حدیث آمد اینجا محکومند.
در محیط خاص خودشان که حدیثی جز آنچه آنها می گویند مطرح نیست، لذا استدلال به حدیث می شود؛
اما جائی که حدیثی که مطرح است و مورد پذیرش است و حدیث آنها نیست، در آنجا اگر گفتند حدیث،
آنگاه باید همه چیز را بپذیرند و تمامی اعمالی که یک فرد شیعی انجام می دهد را باید انجام بدهند .
باید تقلید را انجام بدهند؛ دعای کمیل را بخوانند؛ و تمامی اعمالی که یک فرد شیعی انجام می دهد باید انجام بدهند.
لذا راهکارشان چیست؟
راهش همانی است که آن اولین رهبرشان گفت یعنی: #حسبنا_کتاب_الله .
نه از باب این که کتاب خدا را قبول داشت؛ از باب اینکه آنچه آن وقت به زیان او بود سنّت رسول الله (صلی الله علیه و آله) بود.
نه از باب اینکه او معتقد به کتاب خدا بود. بلکه حدیث را باید نفی می کرد به بهانۀ حصر اینکه آنچه ما قبول داریم کتاب الله است.
لذا خلاصۀ بحث این می شود که #قدر_مشترکی که در #تمامی جاها با وهابیت از راه آن می شود مقاومت کرد
#قرآن_مجید است.
این واقعیت است که آنچه باید در بحث از آن استفاده شود و از راه آن ثابت بشود که وهابیون بیجا می گویند #قرآن_مجید می باشد.
برای اینکه مقابله حدیث با حدیث به جایی نمی رسد. این آقایان خواهند گفت به اینکه این احادیث را ما قبول نداریم. جز کتاب خدا چیز دیگری را قبول نداریم.
نتیجتاً اینکه راه طبیعی این است . این مطلب اول است.
مطلب دیگر:
و آن اینکه وهابیون در خصوص آن عقاید خاص وهابیت و آن قدر مشترک بین وهابیت و مذهب حنبلی مطلق،
در خصوص عقاید خاص وهابیت،
غالباً استدلالشان به آیاتی است که آنها را
می شود #چند_جور معنا کرد.
آنها به آن نحوه ای که می خواهند معنا می کنند.
و انشاءالله در ضمن بحث معلوم میشود این آیات غیر از چند آیه بیشتر نیست؛
و آن هم به لطف خدا واضح می شود که آنچه که آنها می گویند مغالطۀ صرف است.
و این جهت دوّم است که باز سبب میشود انسان در این بحث بیشتر عنایت به #قرآن_مجید داشته باشد؛
یا اساس عنایت در بحث به قرآن مجید باشد.
✅ حال روش بحث با وهابیت چیست؟؟
روش بحث این است که اول از #توحید آغاز کنیم چون اینها از توحید شروع میکنند و موحدین را مشرک می دانند ، لذا ما هم از توحید آغاز کنیم؛
و این که ببینیم قرآن مجید چه را توحید میداند و چه را شرک میداند.
《1》