#پاسخ_به_شبهات
#نقد_تصوف
#نقد_مولوی
#نقد_شبستری
💢شریعت ، طریقت ، حقیقت💢
همواره منتقدین صوفیه، آنها را به شریعت گریزی و ترک اعمال و دستورات دینی متهم میکنند.
از طرف دیگر بسیاری از پیروان فرق صوفیه، نه تنها اعمال واجب بلکه مستحبات دینی را نیز به جای می آورند و به تمام آداب و دستورات دینی ملتزم هستند.
حال باید پرسید آیا منتقدین در اشتباه هستند؟؟؟
این تناقض را چگونه می توان حل کرد؟؟؟
〰〰〰〰〰▪️🔹▪️
☑️ پاسخ:
#مهمترین_نیرنگ_صوفیه در این آموزه خوابیده است ؛
زیرا اگر آنها از همان ابتدا به مریدان خود بگویند ما التزامی به رعایت شرع نداریم، هیچ کس به سمت این فرق جذب نمی شود بلکه مهمترین روش جذب آنها، دعوت به شریعت و دین است.
اما باید دانست که:
سیر و سلوک در تصوف دارای سه مرحله میباشد:
🔻مرحله اول #شریعت است،
مادامی که صوفی در این مرحله به سر می برد باید مانند دیگر مسلمانان تمام دستورات دینی را به جا آورده و کوچکترین خللی به آنها وارد نسازد.
در این مرحله حتی به مریدان دستور میدهند که از مراجع تقلید کنند.مدت زمانی که شخص در این مرحله می ماند، متغایر و متفاوت است. حتی مشاهده شده که گاهی بیست سال یا سی سال یک مرید را در این مرحله نگه داشته اند. زیرا به اندازه کافی تسلیم حکم اقطاب خود نبوده است.
🔻مرحله دوم #طریقت است،
در این مرحله صوفی باید حکم و دستور قطب را انجام دهد و اگر دستور او #مخالف شریعت بود، #حکم_قطب #مقدم میشود. به عنوان مثال یکی از اقطاب فرق کنونی به برخی از مریدانش گفته بود که شما در این ماه رمضان لازم نیست #روزه بگیرید زیرا کارهای مهم تری برای شما در نظر گرفته شده است!!
🔻مرحله سوم #حقیقت است،
یعنی صوفی در ذات خدا فناء شده و باقی به بقاء او می باشد. در این مرحله (که معمولاً افراد بسیار معدودی به آن می رسند) دیگر نیازی به انجام احکام شریعت و التزام به دستورات دینی نیست. زیرا شریعت و طریقت، همچون نردبانی برای صعود به درجات بالا بود و حال که شخص به آن درجات رسیده است به نردبان هیچ نیازی ندارد.
⬇️ در این مرحله است که می گویند:
ما ز قرآن مغز را برداشتیم
پوست را بهر خران بگذاشتیم
👤شبستری در تمثیلی میگوید :
تبه گردد سراسر مغز بادام
گرش از پوست بخراشی گه خام
ولی چون پخته شد، بی پوست نیکوست
اگر مغزش برآری برکنی پوست
شریعت پوست، مغز آمد حقیقت
میان این و آن باشد طریقت
(گلشن راز ص42)
👤 مولوی در دفتر پنجم مثنوی با تماثیلی این سه مرحله را تبیین می کند:
شريعت همچو شمع است ره مینمايد و بى آن كه شمع به دست آورى راه رفته نشود و چون در ره آمدى آن رفتن تو طريقت است و چون رسيدى به مقصود آن حقيقت است و جهت اين گفتهاند كه لَو ظَهَرَتِ الحَقائِقُ بَطَلَتِ الشَّرائِعُ (اگر به حقیقت برسی شریعت باطل می شود)
شريعت همچون علم كيميا آموختن است از استاد يا از كتاب و طريقت استعمال كردن داروها و مس را در كيميا ماليدن است و حقيقت زر شدن مس، كيميا دانان به علم كيميا شادند و عمل كنندگان به عمل كيميا شادند و حقيقت يافتگان به حقيقت شادند كه ما زر شديم و از علم و عمل كيميا آزاد شديم!!
🚫👈 یعنی انسانی که شمع به دست گرفته تا به مقصد برسد، بعد از رسیدن به مقصد دیگر شمع نگه داشتن لازم نیست بلکه قبیح است؛
شریعت نیز مانند همین شمع می باشد که بعد از فناء فی الله، هیچ نیازی به آن نمیباشد❗️
⚠️ در آخر باید توجه داشت که شریعت گریزی یکی از مهمترین شاخصه های عرفان های کاذب می باشد با این تفاوت که در عرفان های دیگر از همان #ابتدا سالک را از اعمال شریعت منع می کنند لکن در تصوف این دستور #بعد از طی مراحلی صادر میشود.
===================
در تکمله این بحث استماع سخنرانی #دکتر_حسین_فریدونی با عنوان <<شریعت، طریقت و حقیقت>> توصیه میشود::
https://t.me/borrhan/16632
➖➖➖➖➖➖
▪️کانال برهان و نقد تصوف و عرفان مصطلح و نقد بزرگان تصوف
🆔 @borrhan
#نقد_تصوف
#نقد_مولوی
#نقد_شبستری
💢شریعت ، طریقت ، حقیقت💢
همواره منتقدین صوفیه، آنها را به شریعت گریزی و ترک اعمال و دستورات دینی متهم میکنند.
از طرف دیگر بسیاری از پیروان فرق صوفیه، نه تنها اعمال واجب بلکه مستحبات دینی را نیز به جای می آورند و به تمام آداب و دستورات دینی ملتزم هستند.
حال باید پرسید آیا منتقدین در اشتباه هستند؟؟؟
این تناقض را چگونه می توان حل کرد؟؟؟
〰〰〰〰〰▪️🔹▪️
☑️ پاسخ:
#مهمترین_نیرنگ_صوفیه در این آموزه خوابیده است ؛
زیرا اگر آنها از همان ابتدا به مریدان خود بگویند ما التزامی به رعایت شرع نداریم، هیچ کس به سمت این فرق جذب نمی شود بلکه مهمترین روش جذب آنها، دعوت به شریعت و دین است.
اما باید دانست که:
سیر و سلوک در تصوف دارای سه مرحله میباشد:
🔻مرحله اول #شریعت است،
مادامی که صوفی در این مرحله به سر می برد باید مانند دیگر مسلمانان تمام دستورات دینی را به جا آورده و کوچکترین خللی به آنها وارد نسازد.
در این مرحله حتی به مریدان دستور میدهند که از مراجع تقلید کنند.مدت زمانی که شخص در این مرحله می ماند، متغایر و متفاوت است. حتی مشاهده شده که گاهی بیست سال یا سی سال یک مرید را در این مرحله نگه داشته اند. زیرا به اندازه کافی تسلیم حکم اقطاب خود نبوده است.
🔻مرحله دوم #طریقت است،
در این مرحله صوفی باید حکم و دستور قطب را انجام دهد و اگر دستور او #مخالف شریعت بود، #حکم_قطب #مقدم میشود. به عنوان مثال یکی از اقطاب فرق کنونی به برخی از مریدانش گفته بود که شما در این ماه رمضان لازم نیست #روزه بگیرید زیرا کارهای مهم تری برای شما در نظر گرفته شده است!!
🔻مرحله سوم #حقیقت است،
یعنی صوفی در ذات خدا فناء شده و باقی به بقاء او می باشد. در این مرحله (که معمولاً افراد بسیار معدودی به آن می رسند) دیگر نیازی به انجام احکام شریعت و التزام به دستورات دینی نیست. زیرا شریعت و طریقت، همچون نردبانی برای صعود به درجات بالا بود و حال که شخص به آن درجات رسیده است به نردبان هیچ نیازی ندارد.
⬇️ در این مرحله است که می گویند:
ما ز قرآن مغز را برداشتیم
پوست را بهر خران بگذاشتیم
👤شبستری در تمثیلی میگوید :
تبه گردد سراسر مغز بادام
گرش از پوست بخراشی گه خام
ولی چون پخته شد، بی پوست نیکوست
اگر مغزش برآری برکنی پوست
شریعت پوست، مغز آمد حقیقت
میان این و آن باشد طریقت
(گلشن راز ص42)
👤 مولوی در دفتر پنجم مثنوی با تماثیلی این سه مرحله را تبیین می کند:
شريعت همچو شمع است ره مینمايد و بى آن كه شمع به دست آورى راه رفته نشود و چون در ره آمدى آن رفتن تو طريقت است و چون رسيدى به مقصود آن حقيقت است و جهت اين گفتهاند كه لَو ظَهَرَتِ الحَقائِقُ بَطَلَتِ الشَّرائِعُ (اگر به حقیقت برسی شریعت باطل می شود)
شريعت همچون علم كيميا آموختن است از استاد يا از كتاب و طريقت استعمال كردن داروها و مس را در كيميا ماليدن است و حقيقت زر شدن مس، كيميا دانان به علم كيميا شادند و عمل كنندگان به عمل كيميا شادند و حقيقت يافتگان به حقيقت شادند كه ما زر شديم و از علم و عمل كيميا آزاد شديم!!
🚫👈 یعنی انسانی که شمع به دست گرفته تا به مقصد برسد، بعد از رسیدن به مقصد دیگر شمع نگه داشتن لازم نیست بلکه قبیح است؛
شریعت نیز مانند همین شمع می باشد که بعد از فناء فی الله، هیچ نیازی به آن نمیباشد❗️
⚠️ در آخر باید توجه داشت که شریعت گریزی یکی از مهمترین شاخصه های عرفان های کاذب می باشد با این تفاوت که در عرفان های دیگر از همان #ابتدا سالک را از اعمال شریعت منع می کنند لکن در تصوف این دستور #بعد از طی مراحلی صادر میشود.
===================
در تکمله این بحث استماع سخنرانی #دکتر_حسین_فریدونی با عنوان <<شریعت، طریقت و حقیقت>> توصیه میشود::
https://t.me/borrhan/16632
➖➖➖➖➖➖
▪️کانال برهان و نقد تصوف و عرفان مصطلح و نقد بزرگان تصوف
🆔 @borrhan
Telegram
[ کانال برهان ]
#منجی (۳۲۳) #فتوحات (۴۶) #قتل_عثمان (۴۳)
#معاویه #مکارم_اخلاق (۱۳۲) #اشعث_بن_قیس (۱۶) #شب_قدر
🟧 از ظهور پیامبر اکرم صلیالله علیه و آله تا شهادت امیرالمؤمنین علی علیهالسلام در گزارش تاریخ سبئوس
┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄
💠 تاریخ سبئوس اثر یک مورخ مسیحی ارمنی است که کتابش را در دوران پادشاهی معاویه نگاشته است. این کتاب علاوه بر اهمیتش درباره تاریخ ایران و روم و ارمنستان (و مناسبات شاهان متاخر ساسانی با امپراتوری روم) به تاریخ صدر اسلام نیز پرداخته و به دلیل نزدیک بودنش به وقایع صدر اسلام دارای اهمیت قابل توجهی است.
🔻🔚 او ابتدا به ظهور رسول الله صلیالله علیه و آله در بین اعراب اسماعیلی میپردازد و توضیح میدهد که آن حضرت مرد دانایی بود و سرگذشت حضرت موسی علیهالسلام را خوب میدانست. او مردمش را به #توحید و #شریعت و #اخلاق فراخواند. و چون دستوراتی که به او میرسید از عالم بالا بود (منشا الهی داشت.) مردم رسوم پوچ را کنار گذاشته بر محور او یکپارچه شدند. (ص۲۰۶)
🔻🔚 سپس در چند باب به فتوحات اعراب پرداخته بیان میدارد که امپراتوری روم در آن زمان توانایی خود را از دست داده بود و ایران هم دچار ضعف و چند دستگی شده بود. که سبب شد اعراب موفق شوند این دو را شکست دهند. از جمله رستم فرخزاد به جنگ لشکر اسماعیلیان آمد و شکست خورد. سبئوس در این میانه به گزارش قتل و غارت از سوی لشکر فاتحین میپردازد. از جمله چنین گزارش میدهد که : عمر ، پادشاه عرب ها ، شخصاً همراه لشکریان نمیرفت اما دستوراتی برای پیشروی آنان صادر کرد. لشکر اعراب به سرعت پیروز میشد و دست به قتل و غارت میزد! (به عنوان نمونه : صص ۲۰۹ و ۲۱۳ و ۲۱۹)
🔻🔚 سبئوس سپس اشاره میکند که بین خود اعراب اختلافی به وجود آمد در نتیجه سپاهیان عربی و مصری به یکدیگر پیوسته پادشاه خود را کشتند (اشاره به قتل عثمان) سپس پادشاه دیگری را برای خود برگزیدند (آغاز زمامداری حضرت امیر علیه السلام) در اینجا معاویه که قدرت دوم پس از پادشاه محسوب میشد با لشکریانش وارد جنگ شد او کشتار مهیبی به راه انداخت ؛ پادشاه عرب ها را به قتل رساند و نهایتا خود به پادشاهی رسید این کشتار ها ادامه داشتند تا اینکه نهایتاً دوباره صلح برقرار شد (ص۲۸۲)
💠 نکته مهم در اینجا آن است که : عامل شهادت امیرالمومنین علی علیهالسلام در این گزارش ، معاویه دانسته شده است؛
معاویه در تضعیف لشکر حضرت امیر علیهالسلام و شکل گیری جریان #خوارج نقش اساسی ایفا کرد. همچنین اشعث بن قیس (که در ماجرای شهادت امام و ضعف حکومت ایشان تاثیر گذار بود.) با معاویه همگام شده بود. مجموع این فضا سبب شده است که مورخ ، شهادت امام علیهالسلام را به خود معاویه منسوب کند.
💠 نکته دیگر اینکه : معاویه تا آن زمان به قدری از سوی عمر و عثمان تقویت شده بود که از نگاه ناظرین بیرونی به عنوان قدرت دوم سیاسی (پس از خلیفه) شناخته میشده.
✍ پینوشت:
این روزها زیاد بگوییم :
اللّهمَّ العَن قَتلَة اَميرَالمُومِنينَ علیهالسلام
➖➖➖➖
@borrhan
#معاویه #مکارم_اخلاق (۱۳۲) #اشعث_بن_قیس (۱۶) #شب_قدر
🟧 از ظهور پیامبر اکرم صلیالله علیه و آله تا شهادت امیرالمؤمنین علی علیهالسلام در گزارش تاریخ سبئوس
┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄
💠 تاریخ سبئوس اثر یک مورخ مسیحی ارمنی است که کتابش را در دوران پادشاهی معاویه نگاشته است. این کتاب علاوه بر اهمیتش درباره تاریخ ایران و روم و ارمنستان (و مناسبات شاهان متاخر ساسانی با امپراتوری روم) به تاریخ صدر اسلام نیز پرداخته و به دلیل نزدیک بودنش به وقایع صدر اسلام دارای اهمیت قابل توجهی است.
🔻🔚 او ابتدا به ظهور رسول الله صلیالله علیه و آله در بین اعراب اسماعیلی میپردازد و توضیح میدهد که آن حضرت مرد دانایی بود و سرگذشت حضرت موسی علیهالسلام را خوب میدانست. او مردمش را به #توحید و #شریعت و #اخلاق فراخواند. و چون دستوراتی که به او میرسید از عالم بالا بود (منشا الهی داشت.) مردم رسوم پوچ را کنار گذاشته بر محور او یکپارچه شدند. (ص۲۰۶)
🔻🔚 سپس در چند باب به فتوحات اعراب پرداخته بیان میدارد که امپراتوری روم در آن زمان توانایی خود را از دست داده بود و ایران هم دچار ضعف و چند دستگی شده بود. که سبب شد اعراب موفق شوند این دو را شکست دهند. از جمله رستم فرخزاد به جنگ لشکر اسماعیلیان آمد و شکست خورد. سبئوس در این میانه به گزارش قتل و غارت از سوی لشکر فاتحین میپردازد. از جمله چنین گزارش میدهد که : عمر ، پادشاه عرب ها ، شخصاً همراه لشکریان نمیرفت اما دستوراتی برای پیشروی آنان صادر کرد. لشکر اعراب به سرعت پیروز میشد و دست به قتل و غارت میزد! (به عنوان نمونه : صص ۲۰۹ و ۲۱۳ و ۲۱۹)
🔻🔚 سبئوس سپس اشاره میکند که بین خود اعراب اختلافی به وجود آمد در نتیجه سپاهیان عربی و مصری به یکدیگر پیوسته پادشاه خود را کشتند (اشاره به قتل عثمان) سپس پادشاه دیگری را برای خود برگزیدند (آغاز زمامداری حضرت امیر علیه السلام) در اینجا معاویه که قدرت دوم پس از پادشاه محسوب میشد با لشکریانش وارد جنگ شد او کشتار مهیبی به راه انداخت ؛ پادشاه عرب ها را به قتل رساند و نهایتا خود به پادشاهی رسید این کشتار ها ادامه داشتند تا اینکه نهایتاً دوباره صلح برقرار شد (ص۲۸۲)
💠 نکته مهم در اینجا آن است که : عامل شهادت امیرالمومنین علی علیهالسلام در این گزارش ، معاویه دانسته شده است؛
معاویه در تضعیف لشکر حضرت امیر علیهالسلام و شکل گیری جریان #خوارج نقش اساسی ایفا کرد. همچنین اشعث بن قیس (که در ماجرای شهادت امام و ضعف حکومت ایشان تاثیر گذار بود.) با معاویه همگام شده بود. مجموع این فضا سبب شده است که مورخ ، شهادت امام علیهالسلام را به خود معاویه منسوب کند.
💠 نکته دیگر اینکه : معاویه تا آن زمان به قدری از سوی عمر و عثمان تقویت شده بود که از نگاه ناظرین بیرونی به عنوان قدرت دوم سیاسی (پس از خلیفه) شناخته میشده.
✍ پینوشت:
این روزها زیاد بگوییم :
اللّهمَّ العَن قَتلَة اَميرَالمُومِنينَ علیهالسلام
➖➖➖➖
@borrhan
Telegram
attach 📎