#عطش (۶۴) #افطار (۲۲)
#رمضان #تبری
💧افطار کن به یاد لب عطشان حسین [علیهالسلام]
وقت افطار شد و روضه شده روزهٔ من
تشنگی، بغض، عطش، آب، اذان... آه حسین!
┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄
حاج شیخ جعفر شوشتری در کتاب «خصائص الحسینیه» مینویسد:
... هر آب سرد خوشگواری که دوستان بنوشند، پس حق آن جناب در آن هست که باید او را یاد کنند و بر قاتلین او #لعنت فرسـتند،
چنانکه فرمود:
«شـیعتی ما ان شـربتم عـذب ماء فاذکرونی»:
«ای شـیعیان من! هرگاه آب گوارائی نوشـیدید مرا یاد کنید.»
وحضرت صادق(علیهالسلام) فرمود که:
«من هرگز نیاشامیدم آب سردی مگر اینکه یاد کردم حسین(علیهالسلام) را»
(ر.ک: تصویر الحاقی)
و حکمت در اینکه حقوق آن جناب از جهت آب چهار نوع است شاید دو وجه باشد:
🟥 وجه اول : محروم ساختن حسین علیهالسلام از آب - او را از چهـار حق که در آب داشت منع نمودنـد.
❶ اول: ازحق مشـترکی که با همهْ مردم در آن داشت،چنـانکه همهٔ بنی آدم با هم شریکند در آب و گیاه، این است که جایز است آب خوردن از نهرهاي مملوکه هر چند اذن از مالک نگیرند،
و شایـد از همین جهت است اسـتحباب آب دادن به کفار هرگاه تشـنه باشـند.
❷ دوم: حـق مشـترکی است که بـا همهٔ جانـداران داشـته، چون که هر ذي روحی راحق است در آب، و از این جهت است که واجب میشـود تیمم، هرگـاه خـوف عطش باشـد بر حیوانـات مملوکه و غیر آنهـا.
❸ سوم: حق خاصـی که بر اهـل کوفه داشت، که سه مرتبه ایشـان را سـیراب نموده بود. یـک مرتبه در سـال خشـکی از برای ایشـان طلب بـاران نمود، و به برکت آنجناب باران آمـد.
دفعهٔ دیگر در #صـفین آب را به ضرب شمشیر از لشکر #معاویه گرفت. و دیگر در قادسیه لشکرحر را آب داد.
❹ چهارم: حقی کـه آن حضـرت، در خصـوص نهر فرات داشت، چـون مهریه مـادرش حضـرت فـاطمه (علیهالسـلام) بـود.
▪️و آن جمـاعت مراعات هیـچ یک از این حقوق را ننمودنـد، حتی اینکه یک قطره به جهت طفل شـیرخوارش خواهش نمود و دیدند آن طفل را که از تشـنگی کباب است، پس باز اجابت نکردنـد، بعـد از برای خودش یک قطره طلب نمود، ندادند، آه...
بودند دیو و دد همه سـیراب و میمکید
خاتم ز قحط آب ، سلیمان کربلا
🟥 وجه دوم: اینکه تشـنگی آن سـرور در چهـار عضو تـأثیر تمـام نموده بود؛
❶ اول: لبهای مبارك که افسـرده شـده بود.
❷ دوم: جگر پاره پاره ؛ چنانکه در آخر امر، بعـداز ناامیـدی از زندگی فرمود:
«اسـقونی قطرة من الماء فقد تفتت کبدي من الظماء»
قطره ی آبی به مـن بدهیـد که جگرم از تشـنگی پـاره پـاره شـد.
❸ سوم: زبان آن حضـرت که مجروح شـده بود از بس به اطراف دهان سائیده بود.
❹ چهارم: چشـم های مقدسش که از تشنگی تاریک گردیده بود، چنانکه در حدیث مکالمه جبرئیل با حضرت آدم (علیهالسـلام) منقول است که گفت:
«اگر ببینی ای آدم او را در حالتی که میگوید «وا عطشاه» به حدی که تشـنگی حائل شده باشد مابین او و آسـمان مانند دود؛»
▪️...چون سـخن به اینجا رسید شما شیعیان هم بخل نورزید به اشکِ دیدگان.
➖➖➖➖
@borrhan
#رمضان #تبری
💧افطار کن به یاد لب عطشان حسین [علیهالسلام]
وقت افطار شد و روضه شده روزهٔ من
تشنگی، بغض، عطش، آب، اذان... آه حسین!
┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄
حاج شیخ جعفر شوشتری در کتاب «خصائص الحسینیه» مینویسد:
... هر آب سرد خوشگواری که دوستان بنوشند، پس حق آن جناب در آن هست که باید او را یاد کنند و بر قاتلین او #لعنت فرسـتند،
چنانکه فرمود:
«شـیعتی ما ان شـربتم عـذب ماء فاذکرونی»:
«ای شـیعیان من! هرگاه آب گوارائی نوشـیدید مرا یاد کنید.»
وحضرت صادق(علیهالسلام) فرمود که:
«من هرگز نیاشامیدم آب سردی مگر اینکه یاد کردم حسین(علیهالسلام) را»
(ر.ک: تصویر الحاقی)
و حکمت در اینکه حقوق آن جناب از جهت آب چهار نوع است شاید دو وجه باشد:
🟥 وجه اول : محروم ساختن حسین علیهالسلام از آب - او را از چهـار حق که در آب داشت منع نمودنـد.
❶ اول: ازحق مشـترکی که با همهْ مردم در آن داشت،چنـانکه همهٔ بنی آدم با هم شریکند در آب و گیاه، این است که جایز است آب خوردن از نهرهاي مملوکه هر چند اذن از مالک نگیرند،
و شایـد از همین جهت است اسـتحباب آب دادن به کفار هرگاه تشـنه باشـند.
❷ دوم: حـق مشـترکی است که بـا همهٔ جانـداران داشـته، چون که هر ذي روحی راحق است در آب، و از این جهت است که واجب میشـود تیمم، هرگـاه خـوف عطش باشـد بر حیوانـات مملوکه و غیر آنهـا.
❸ سوم: حق خاصـی که بر اهـل کوفه داشت، که سه مرتبه ایشـان را سـیراب نموده بود. یـک مرتبه در سـال خشـکی از برای ایشـان طلب بـاران نمود، و به برکت آنجناب باران آمـد.
دفعهٔ دیگر در #صـفین آب را به ضرب شمشیر از لشکر #معاویه گرفت. و دیگر در قادسیه لشکرحر را آب داد.
❹ چهارم: حقی کـه آن حضـرت، در خصـوص نهر فرات داشت، چـون مهریه مـادرش حضـرت فـاطمه (علیهالسـلام) بـود.
▪️و آن جمـاعت مراعات هیـچ یک از این حقوق را ننمودنـد، حتی اینکه یک قطره به جهت طفل شـیرخوارش خواهش نمود و دیدند آن طفل را که از تشـنگی کباب است، پس باز اجابت نکردنـد، بعـد از برای خودش یک قطره طلب نمود، ندادند، آه...
بودند دیو و دد همه سـیراب و میمکید
خاتم ز قحط آب ، سلیمان کربلا
🟥 وجه دوم: اینکه تشـنگی آن سـرور در چهـار عضو تـأثیر تمـام نموده بود؛
❶ اول: لبهای مبارك که افسـرده شـده بود.
❷ دوم: جگر پاره پاره ؛ چنانکه در آخر امر، بعـداز ناامیـدی از زندگی فرمود:
«اسـقونی قطرة من الماء فقد تفتت کبدي من الظماء»
قطره ی آبی به مـن بدهیـد که جگرم از تشـنگی پـاره پـاره شـد.
❸ سوم: زبان آن حضـرت که مجروح شـده بود از بس به اطراف دهان سائیده بود.
❹ چهارم: چشـم های مقدسش که از تشنگی تاریک گردیده بود، چنانکه در حدیث مکالمه جبرئیل با حضرت آدم (علیهالسـلام) منقول است که گفت:
«اگر ببینی ای آدم او را در حالتی که میگوید «وا عطشاه» به حدی که تشـنگی حائل شده باشد مابین او و آسـمان مانند دود؛»
▪️...چون سـخن به اینجا رسید شما شیعیان هم بخل نورزید به اشکِ دیدگان.
➖➖➖➖
@borrhan
Telegram
attach 📎