[ کانال برهان ]
11.1K subscribers
22.8K photos
1.78K videos
739 files
12.9K links
مرکز نشر دروس اعتقادی اهل بیت علیهم‌السلام
+ مباحث نقد فرق ضاله

👤پرسش و پاسخ @EDborrhan


کانالهای زیرمجموعه:
@fariadras
@borrhan2
@borrhanlibrary
@borrhanmedia
@dinclass

اینستا:
https://t.me/pageborhan
Download Telegram
لاریجانی.MP3
129 MB
🔸گفتگو میان دکتر منصوری لاریجانی و دکتر سید محسن هندی
با محوریت #وحدت_وجود

🔻نکته جالب در این مناظرات پیرو مباحثی که اخیراً درباره ریاضت صوفیانه در برهان قرار گرفته ، اینجاست که جناب منصوری لاریجانی به عنوان مدافع وحدت وجود به جای اینکه دفاع عقلی و نقلی اقامه کنند میگویند عقل در این وادی حجت نیست؛ و باید بروید چله نشینی کنید و ریاضت بکشید...

←استماع بفرمایید و داوری درباره خروجی این گفتگو بر عهده مخاطبین محترم

@borrhan
@dinclass
#حج (۱۴۸) #نقد_تصوف #نقد_حلاج (۲۹)
#نقد_مولوی (۲۰۷) #نقد_بایزید_بسطامی (۲۹)
#عطار_نیشابوری (۱۲) #وحدت_وجود (۱۲۷)

🕋 حج، در آموزه‌های صوفیه

┄┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄

🟨 یکی از مسائل مهم و کلیدی در دین اسلام و مکتب تشیع، مسئله حج است تا جایی که آیات و روایات کثیری به این مهم پرداخته و تأکید کرده است (چنانکه گذشت). اما به همین اندازه که اسلام و تشیع به این مهم پرداخته، در مکتب تصوف، حج بی اهمیت و حتی گاهی حرام است! حج‌ستیزیِ غالب اقطاب تصوف چنان واضح و آشکار است که جای هیچ ابهامی باقی نگذارده. آنان خود را از حج بی‌نیاز دیده و تأویلاتی عجیب از این فریضهٔ الهی نموده‌اند.

🔹 شخصی به #عبدالقادر_گیلانی قطب فرقهٔ قادریه گفت چرا به حج نمی‌روی؟ گفت بین دو انگشت من را نگاه کن، ببین کعبه دور سر من می‌چرخد.❗️

تاریخ تصوف، ۲/۷۸

#ابوسعید_ابوالخیر مریدان را از سفر حج منبع می‌کرد و شریعت را برای کسانی که به مقصد رسیده باشند منتفی می‌دانست.❗️

ارزش میراث صوفیه، ص ۶۸

یک بار ابوطاهر فرزند ابوسعید، در حال سماع احرام بست و قصد حج کرد! ابوسعید نیز با وی همراه شد. اما وقتی به خرقان و بسطام رسید، گفت: حج من این است که به زیارت قبر #ابوالحسن_خرقانی و #بایزید_بسطامی بروم و از همانجا برگشت و تا آخر عمر به حج نرفتابوسعید می‌گفت: خدا می‌داند که هرکس را خدا راه مکه پیش روی او نهاد، از راه حق فاصله گرفت!

اسرارالتوحید، شفیعی، ۱/۱۰۰

🔸 منصور #حلاج می‌گفت:

«اگر می‌خواهی حج بروی و توان رفتن به حج نداری، خانه خودت را از وسايل خالی كن و مناسك حج را بجای آور همانطور كه در حج انجام می‌دهی. بعد سی نفر يتيم را حاضر كن و به آن‌ها غذا بده و خدمتشان كن و وقتی كه آن‌ها غذا خوردند و دست‌های خود را شستند به هر يك از آن‌ها يك پيراهن بپوشان و هفت يا سه درهم به آن‌ها بده. اگر اين كار را بكنی قائم مقام حج است و حج را بجای آورده‌ای

تحفة الأخيار، ص ۴۰۷

و نقل است حلاج برای مریدانش مکانی درست کرده بود؛ که به جای رفتن به مکه، در آن خانه احرام ببندند و به جای حج، در آن جا طواف نمایند.

تراژدی حلاج در متون کهن.

#عطار نیشابوری می‌نویسد:

«نقل است که #بایزید_بسطامی یکبار قصد سفر حجاز کرد. چون بیرون شد بازگشت. گفتند: هرگز هیچ عزم نقض نکرده ای این چرا بود؟ گفت: روی به راه نهادم. زنگی دیدم، تیغی کشیده که اگر بازگشتی نیکو! و إلا سرت از تن جدا کنم. پس مرا گفت: (ترکت الله ببسطام و قصدت البیت الحرام) خدای را به بسطام بگذاشتی و قصد کعبه کردی؟!»

تذکرة الاولیاء، باب احوالات بایزید بسطامی.

این هم نمونه ای دیگر از بایزید بسطامی که حکم پیغمبر را برای صوفیه داره:
او با رفتن به حج مخالف بود و می گفت : هرکه صاحب خانه را بشناسد دیگر چه نیازی به دیوارهای خانه دارد .
نقل است یکی از مریدان بایزید بسطامی قصد زیارت کعبه و حج داشت، بایزید به او گفت: هزینه سفرت را به مساکین بده و هفت مرتبه دور من بگرد تو را کفایت می کند از حج.


به این داستان از بِشر حافی که از بزرگترین اقطاب صوفیه است توجه کنید :

يكى با بشر حافى مشاورت كرد كه «دو هزار درم دارم از حلال، به حج خواهم شد»، وى گفت: «به تماشا میشوى يا براى رضاى حق- تعالى؟» گفت: «براى رضاى حق- تعالى-»، گفت: «برو به وامداران و يتيمان و صاحب عيالان ده، كه آن راحت كه بدان مسلمانان رسانى، از صد حج فاضل‏تر است.»

غزالی در كيمياى سعادت، ج‏2، ص: 312 (ر.ک: تصویر الحاقی)


اما در میان تمام اقطاب تصوف، هیچ‌کس مانند #مولوی این امر را تضعیف نکرده است؛

او متبحرانه با روان مخاطب بازی نموده و چنان احساسات و عواطف مخاطب را دستخوش تغییر و تحول کرده که هنوز هم اثر آن در بین مردم دیده می‌شود.←که چندین قرن است به مرور پرورش یافته و تفسیرها از آن شده و دیگران نیز از آن تبعیت کرده یا تأثیر گرفته‌اند.
متأسفانه نسیمی از این طوفان، برخی متشرعین و مؤمنین را نیز نوازش نموده و خواسته_ناخواسته وارد خیلِ عظیمی شده‌اند که حج را تضعیف می‌کنند!

مولوی می‌دانسته که چگونه باید مردم را به حج بدبین کند! او می‌دانسته باید چه جایگزینی برای حج معرفی کند تا مؤثر واقع شود. لذا می‌گوید:

👇👇ادامه👇👇
#عرفه (۲۷)
#وحدت_وجود (۱۲۸)
#نقد_مدعی_یمانی (۹۹۶)

⚠️ تحریف به زیادت در دعای عرفه [3]

۞༅🕊️✿﷽✿༅࿇༅═┅┅┄•

عزیزان عنایت داشته باشند در دعای شریف عرفه ، فقرات اخیره اش از جمله تحریفات صوفیه است.

دعاي شريف عرفه كه از حضرت سيّدالشّهدا‌ (علیه‌السلام) روايت شده است تا جمله «وَأَنْتَ عَلَى‏ كُلِّ شَىْ‏ءٍ قَدِيرٌ يَا رَبِّ يَا رَبِّ» مورد اتّفاق همهٔ كتاب‌های دعاست.

⛔️ ولی بخش ديگر كه از «إِلَهِي‏ أَنَا الْفَقيرُ ‏في غِنَايَ، فَكَيْفَ لَا أَكُونُ فَقِيراً فِي فَقْرِي » آغاز مي‌شود و به جمله «اَلْحَمْدُ لِلهِ وَحْدَهُ» پايان می‌يابد به تایید بزرگانی چون علامه مجلسی از صوفیه علیهم لعائن الله تعالی می باشد؛
فقرات آخر دعای شریف عرفه از کتاب «الحکم العطائیه» از «ابن عطاء الله اسکندرانی» از بزرگان صوفیه در قرن هفتم است.

🔚🔚نسخه خطی شرح حکم عطائیه پیوست میشود ؛ نتیجه آنکه ←←عبارات اخیره دعای عرفه متخذ از کلمات اسکندرانی میباشد و قول امام معصوم علیه‌السلام نیست ؛ بلکه ایراد اضافه شده توسط صوفیه است. لذا بطور جد میبایست از خواندن این قسمت پرهیز نماییم.
⚠️ که از عبارت «انا الفقیر فی غنای» آغاز میشود...

یادآوری : گفتار علامه مجلسی (←اینجا→) و آیت الله شبیری زنجانی (←اینجا→) ، کلام جلال الدینی همایی ، تصوف پژوه شهیر (←اینجا→)

▼↓▼↓▼↓▼↓▼↓▼

در تکمله برای اثبات دقیقتر این مطلب که فقرات پایانی این دعا ، برخاسته از تفکرات صوفیانه است ، به نقد یکی از فرازهای این بخش می‌پردازیم:

🔻خلط مقام ثبوت و اثبات در بخش الحاقی و مجعول دعای عرفه

آیا خداوند وجودش نیازمند دلیل است؟
آیا خداوند وجودش نیازمند علت و فاعل است؟

... کاملا روشن است که وجود حق متعال، ثبوتا و از جهت وجود خارجی به هیچ علت و فاعل و خالقی نیاز ندارد و به اصطلاح غنی بالذات است ؛ اما آیا این معنا اثبات میکند که اثباتا نتوان برای وجود خداوند اقامه دلیل و برهان نمود؟

معلوم است که پاسخ منفی است.

آیات الهی همگی دال بر وجود حق متعال‌اند و میتوان به پشتوانه عقل، و تعلیم وحی از آیه به ذو الآیه پی برد.

حال با این مقدمه بنگرید به این فراز الحاقی و مجعول دعای عرفه:
« کیف یستدل علیک بما هو فی وجوده مفتقر الیک..»

صوفی، گمان کرده چون مخلوق ثبوتا وجودش محتاج به وجود و ایجاد حق متعال است ، اثباتا هم ممتنع است که دلیلی غیر از وجود حق، راهبر و راهنمای به سوی حق باشد چرا که هر چه غیر حق، فرض شود فقیر به اوست و فقیر نمیتواند اثبات کنندهٔ غنی باشد.
این خلط روشنی است بین دو مقام ثبوت و اثبات.

🔚آری فقیر نمیتواند، وجود غنی را در خارج ایجاد و اثبات( تحقق بخشی) کند، ولی کاملا ممکن است، استدلال و برهان، خداوند را برای شخص غافل،  اثبات (در مقام فهم و شناخت) نماید و او را از جهل و غفلت برهاند. «بصنعه یستدل علیه»


البته چون سراینده صوفی است ، از باب اینکه وجودی جز وجود، قائل نیست و وحدت وجودی است ! در لفافهٔ این عبارات مبهم و موهم میخواهد مراد باطل خود را اثبات کند!

که در این صورت باید به او تذکر داد «چگونه دعا میکنی و چه کسی را میخوانی در حالی که جز او هیچ نیست و همه اوست و ...»

در مقام وحدت، نه دالی است نه دلیلی و نه مدلولی، نه دعایی و نه داعی ای و نه مدعوی و ...

🔗پیشنهاد مطالعه:
وقتی احمدالحسن مدعی مقام امامت ؛ با استناد به این فقرات جعلی ، سیدالشهداء علیه‌السلام را به شرک متهم می‌کند! (←اینجا→ و ←اینجا→)

@borrhan
[ کانال برهان ]
✧❁﷽❁✧ 🔰رودراکشا، تسبیح یوگا و پرکاربرد در هندوئیسم! رودراکشا نوعی تسبیح در ادیان شرق است که آن را از درختی که منتسب به شیوا (خدای نابودگر) است گرفته اند. این درخت را «درخت خدا»خوانده و رودراکشا را نماد اشک شیوا می‌دانند ! عجیب آن که این تسبیح به راحتی در…
✧❁﷽❁✧

🔰رودرکشا، تسبیح یوگا نماد خدایان هندو است!

در یوگا، تسبیحی وجود دارد به نام «رودراکشا» که نماد خدایان هندو و سمبل اشک خدای شیوا می‌باشد. این تسبیح را در باشگاه های یوگا توصیه می‌کنند که بایستی شاگردان از آن استفاده کرده و ذکر خدایان هندوئیسم را بر زبان جاری کنند تا با خدایان هندو یکی شوند و به اتحاد و یگانگی برسند !

در کانال تلگرام «دانش یوگا» از جمله منابع دسته اول آموزش یوگا در ایران آمده است:
«در زبان سانسکریت، رودراکشا به معنی درخت خداست ! در افسانه‌ها آمده است وقتی اشک های شیوا از آسمان فرو می‌ریزد، از دانه های اشک آن درختی می‌روید به نام رودراکشا که ثمره خوردن میوهٔ آن، رهایی از دردها و یکی شدن با ذات هستی است. به همین سبب به رودراکشا، اشک شیوا ! هم می‌گویند.
امروزه در یوگا و مدیتیشن کاربرد زیادی دارد


⁉️چرا یوگی ها (مربیان حرفه ای یوگا) این تسبیح شرک آلود هندو را به شاگردان خود توصیه می‌کنند ؟!
آیا باز هم می‌توان با وجود این نمادها در یوگا، یوگا را فقط ورزش دانست؟!

#نقد_بودیسم (۲۸)
#نقد_هندوئیسم (۲۸)
#وحدت_وجود (۱۲۹)
@borrhan
❗️ماجرای بایزید بسطامی و سبحانی گفتن وی و مخالفت با معارف صحیفه سجادیه

📌 ابوالفضل محمد بن علی سهلگی بسطامی / هالک سنة ۴۷۷، رسالة ای دارد با نام «کتاب النور» در این رساله روایاتی مرتبط با احوال بایزید را جمع آوری کرده است و در آنجا عبارت معروف «سبحانی سبحانی ما اعظم شأنی» بایزید بسطامی _از ارکان و اقطاب صوفیة خذلهم الله را آورده است.

• به احتمال قوی بخش اقوال و احوال بایزید در تذکرة الاولیاء "عطار" از روی همین کتاب سهلگی تدوین و ترجمه شده است.

🖋 این کتاب توسط محمدرضا شفیعی کدکنی با نام (دفتر روشنایی) ترجمه شده که عبارت مورد نظر را در این کتاب در ص۱۷۰ مشاهده می‌فرمایید.

🔖 این درحالیست که استفاده از چنین الفاظ و عباراتی در لسان قرآن و عترت در تنزیه خداوند سبحان صورت می‌گیرد، به طوری که حضرت امام سجاد علیه السلام اینگونه با خالق خویش مناجات می‌فرمایند: «سبحانک ما اعظم شأنک» = «پاک و منزهی تو [خداوندا] چه عظیم است شأن تو» لکن صوفیان و غلات بد کیش این الفاظ تعظیم را در غیر خداوند سبحان استعمال می‌کنند مطابق با مبانی فاسد #وحدت_وجود شان!

صحیفه سجادیه دعای۵۲

#نقد_بایزید_بسطامی (۳۰)
#صحیفه_سجادیه (۳۷۴)
@borrhan
#نقد_مولوی (۲۰۸)
#وحدت_وجود (۱۳۱)
#نقد_تصوف (۵۸۹)
#شبهات_محرم

⁉️دعا یا سوال؟

+ نقد یکی از برنامه‌های تلویزیونی شبکهٔ قرآن که در ماه محرم پخش شد.

┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄

... مولوی در یکی از اشعار معروف خود در مثنوی دفتر سوم که در تصویر الحاقی اسکن آن را مطالعه می‌فرمایید ، مدعی است گروهی از درویشان و صوفیان را میشناسد که به هیچ روی اهل دعا و سوال و درخواست از ذات مقدس حق نیستند.
راز مطلب را هم در این میداند که اینان به مقام رضا و تسلیم در برابر قضای الهی نائل گشته، مطلقا خواهان تغییر و تبدیل در حوادث عالم نیستند...

قوم دیگر میشناسم ز اولیا
که دهانشان بسته باشد از دعا


باری، آقای حسن رمضانی از شاگردان مرحوم حسن زاده آملی به عنوان کارشناس یکی از برنامه های مذهبی شبکه قرآن؛ وجود مبارک سالار شهیدان علیه‌السلام را مصداق بارز افرادی معرفی فرمودند که العیاذ بالله مطلقاً بسان آن صوفیان نادان، اهل دعا و سوال از ساحت حق نیستند❗️چون ایشان نیز به مقام رضا باریافته اند و در آن مقام که مقام فنای اراده عبد سالک در اراده حق است دعا معنا ندارد❗️و تاریخ هم گواه صدق است بر این مدعا که تنها سخن حضرت در سراسر کربلا این بود که «رضی بقضائک تسلیما لامرک...»

البته تذکر فرمودند که مرادشان از دعای منفی، دعا به معنای سوال و درخواست است والا حضرتشان واضح است که اهل دعا به معنای خواندن حق به اسماء و صفاتش و ...بودند❗️ و بلکه در این جهت احدی بسان آن وجود مبارک و اصحابش نبوده و نخواهند بود...

🔚 این سخن، پنداری است بی بنیان و بدور از ساحت مکتب نورانی قرآن و عترت علیهم السلام

اولیای حق از آدم تا خاتم هم اهل دعا به معنای خواندن حق بودند و هم اهل سوال و درخواست از خزائن غیب حضرتش ؛ سبحانه و تعالی

اگر کسی اندک آشنایی با فضای قرآن از یک سو و تاریخ کربلا و سیره سالار شهیدان سلام الله علیه از سوی دیگر داشته باشد تصدیق این سخن برایش آسان است.

سید الشهداء وارث انبیا علیهم‌السلام است؛
قرآن عزیز در مقام نقل سیره نورانی انبیا تمامی ایشان را اهل سوال و درخواست و ...در پیشگاه مقدسش میداند؛
که گزارش مختصری از آن تقدیم می‌شود↓

دعای نوح نبی علیه‌السلام :
{فدعا ربه اني مغلوب فانتصر} (قمر ١٠) 
دعای ابراهیم علیه‌السلام :
{ربنا و ابعث فیهم رسولا منهم یتلوا علیهم...} (بقره ۱۲۹)
دعای موسی علیه‌السلام :
{ربنا اطمس على اموالهم و اشدد على قلوبهم...} ( یونس ۸۸)
دعای مسیح علیه‌السلام :
{ربنا أنزل علينا مائدة من السماء ...} (مائده ۱۱۴)
دعای رسول اکرم صلی‌الله علیه و آله :
{رب زدنی علما} (طه ١١٤)
{و قل رب أدخلني مدخل صدق و ...} (اسراء ۸۰)

قرآن کریم، عباد الرحمن را (در آیات پایانی سوره فرقان،) که مصداق اتم آن سالار شهدا علیه‌السلام است را اینگونه می‌ستاید:
{...و الذین یقولون ربنا اصرف عنا عذاب جهنم...و الذین یقولون ربنا هب لنا من ازواجنا و ذریاتنا قرة اعين...}
و آنگه در مقام رد اوهام صوفی میفرماید:
{قل ما يعبؤ بكم ربي لولا دعاؤكم}
در جایی دگر باز در رد وهم صوفی فرماید:

{و قال ربكم ادعوني استجب لكم ان الذين يستكبرون عن عبادتي سيدخلون جهنم داخرين} (غافر ٦٠)


آقای رمضانی اصرار اکید داشتند که امام و یارانش در کربلا چون راضی و فانی محض بودند اصلا و ابدا دشمنان خود را نفرین نکردند و ...

واقعا انسان متعجب می‌شود که این آقایان بزرگوار نمی‌دانند یا خود را به جهالت میزنند یا اینکه حب صوفیه چشم دلشان را کور و کر کرده است که اینگونه بینات را انکار میکنند.  البته شأن ایشان اجل از این ...حتما سبق لسان و غفلتی رخ داده است! انشاالله

🔰 گذری کوتاه در منابع تاریخ کربلا چون ارشاد و کامل و لهوف و ...نمونه های فراوانی از نفرین های صریح و بی پرده ان حضرت، خطاب به آن نابکاران را نشان میدهد که این نقلها هم ابدا  با سیره قطعیه انبیا عظام و اولیای کرام در تضاد نیست و بلکه کاملا ملائم و موافق است :

- اللهم امنعهم برکات الارض و فرقهم تفريقا و اجعلهم طرائق قددا و لاترض الولاة عنهم ابدا فانهم دعونا لينصرونا...
- قطع الله رحمك و لا بارك الله في امرك...
- اللهم احبس عنهم قطر السماء و احرمهم بركاتك...

البته واضح است که شواهد رد مدعای مولوی صوفی بسیار بیش از اینهاست و این وجیزه را امکان رسیدگی به همه آن نیست.
ولی افسوس که به جای تبیین سیره شهید مظلوم کربلا با محکمات قرآن و کلمات عترت، کارشناس ما باید به اوهام صوفی منحرفی چون مولوی رومی پناهنده شود!

البته باید اعتراف کرد که خیلی هم جای تعجب ندارد چون کلمات  او را برخی ، اصل اصول اصول دین می‌پندارند و ...

اللهم عجل لولیک الفرج


@borrhan
[ کانال برهان ]
فایل pdf کتاب عرفان از حقیقت تا پندار؛ گذاری در مکتب لاله زاری (علامه طهرانی) - مجتبی عابدی - ۱۹۱صفحه در «کتابخانه برهان» بارگذاری شد↓↓↓ https://t.me/borrhanlibrary/7765 🔸توضیحات: تصوف حوزوی یکی از جریانهای مدعی عرفان و معنویت معاصر در ایران است که در لباس…
فایل pdf کتاب عرفان از حقیقت تا پندار / نگاهی به عقاید داوود صمدی آملی ؛ تألیف عبدالحمید حیدری در «کتابخانه برهان» بارگذاری شد↓↓↓
https://t.me/borrhanlibrary/7770

🔻سرفصلها:
بخش اول#قاتلین_سیدالشهداء علیه‌السلام از نگاه آقای صمدی آملی - نقد سخنان آقای صمدی - ریشه های انحراف - موضع گیری مراجع تقلید - تحریم مجالس صمدی آملی توسط مراجع عظام تقلید

بخش دوم#وحدت_وجود از نگاه آقای صمدی آملی - عینیت وجود زمین و آسمان با وجود حق تعالی - انسان و وحدت با ذات خداوند - جنت ذات خدا - وجود حق متعال - متن وجود جمادات و نباتات و حیوانات - فیلسوف بودن انبیاء و ائمه علیهم السلام - انکار علت و معلول - دفاع از سفسطه - انکار قیامت - قداست کافر و سگ

بخش سوم: نگاهی به دیگر سخنان صمدی آملی - اهانت به مراجع و فقها‌ - خداوند عین موجودات جهان - دفاع جانانه از صوفیان - نفی عادت به خداوند و خوبی ها - ذکرهای ساختگی و دستور العمل های ذوقی - انکار خلود فرعونیان و طاغوت ها
#نقد_تصوف (۵۹۶)

سوال یکی از کاربران محترم برهان:

⁉️ معنای لغوی و اصطلاحی تصوف چیست؟

┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄

پاسخ :

🔴 معنای لغوی↓↓

تصوف از باب تَفَعُّل :
1) پوشیدن لباس پشمینه : تَقَمَّصَ
2) صیرورت، صوفی شدن : تَسلُّم، تَهَوُّد ، تَمَجُّس
3) دارا شدن شیء یا صفت : تَاَهّل یا تَاَلَّم
قشیری می‌گوید: لفظ صوفی جامد و غیر مشتق است.

اغلب محققین واژه صوفی را مشتق می‌دانند و در رابطه با اشتقاق این واژه می‌گویند :
✖️1_ « صُفه» : صوفی از صفه مشتق شده است.
عده ای از مسلمانان فقیر صدر اسلام که در صفّه ای واقع در مسجد مدینه ساکن بودند را «اهل صفّه » می‌گفتند.
اشکال :
اسم منسوب به صفّه ، صُفّی است نه صوفی
✖️2_ صوفانه (گیاهی نازک و کوچکی) : صوفی از صوفانه مشتق شده است.چرا که صوفیه نیز به گیاهان بیابان قناعت می‌کردند.
اشکال :
نسبت صوفانه می‌شود صوفانی نه صوفی
✖️3_ صفا : صوفی از صفا مشتق شده است.مراد از آن صفا و پاکی قلب صوفیان است.
اشکال :
نسبت صفا می‌شود صفوی نه صوفی.
✖️4_ صَفّ : صوفی از صف مشتق شده است زیرا صوفیان نزد خداوند در صف اول قرار دارند.
اشکال :
واژة منسوب به صفّ ، صَفّی خواهد بود نه صوفی
✖️5_ (سوف:Soph ) يونانى بمعنى حكمت‏ و دانش است
كه لفظ فيلسوف مركّب از فيلا(Phila)و سوفيا(sophia) بمعنى محبّ و دوستار حكمت نيز از آن ريشه گرفته شده است.
اشکال :
سین یونانی (سیکما) همه جا به معنای سین ترجمه شده استو علی القاعده باید سوفی ترجمه می‌شد نه صوفی.
✖️6_ صوفی از صوفة القفاء مشتق شده است که به معنای موهای پشت سر است زیرا صوفیه موهای پشت سرشان را بلند می‌کردند .
اشکال :
ياء نسبت به جزء دوم اضافه می‌شود و قفوی می‌شود .
✔️7_ صوف، صوفی از صوف به معنای پشم مشتق شده است . این قول مشهورترین و صحیح‌ترین قول است ؛
که خود صوفیه از جمله سراج طوسی پذیرفته اند.

←دکتر قاسم غنی در این رابطه می‌گوید :
«حاصل آنکه نزدیکترین قولها به عقل و منطق و موازین لغت این است که صوفی کلمه ایست عربی و مشتق از لغت «صوف» یعنی پشم و وجه تسمیه زهاد و مرتاضین قرون اول اسلام به صوفی آن است که لباس پشمینه خشنی می‌پوشیده اند و نیز لغت تصوف مصدر باب تفعل است که معنای آن پشمینه پوشیدن است همانطور که «تقمص» به معنای پیراهن پوشیدن است .»


🔴 تصوف در اصطلاح↓↓

تعریف هایی که تاکنون از معنای اصطلاحی صوفیه ارائه شده است بیش از تعداد مشایخ و اقطاب آنها در طول تاریخ است! زیرا گاها اقطاب نیز چندین تعریف متفاوت از ماهیت تصوف ارائه داده اند.
لذا این تعاریف هیچ اصلی از تصوف را برای ما مشخص نمی‌کند مگر اینکه بگوییم تصوف طریقتی عاری از اصول و قواعد منضبط و مشخص است که در واقع نیز همینگونه است.

این اختلاف و تناقض در تعریف ها ، نشانه مشخص نبودن طریقه تصوف و التقاطی بودن آن می‌باشد. تصوف یک مذهب خاص و محدود نمی‌باشد بلکه طریقه ای التقاطی است و از بهم آمیختن عقائد و افکار گوناگون پدید آمده است!
به همین جهت حد و حصاری به خود ندیده و همواره در طی قرون و اعصار متمادی با مقتضیات و شرائط و افکار هر دوره ، تغییر شکل داده است .
برخلاف تشیع که هیچگاه از مسیر اصول اساسی خود بیرون نرفته است و همواره یک مذهب خاص و منظم با حدود و ثغور مشخصی بوده است .

یکی از محققین صوفی پژوه به نام مرحوم داود الهامی در رابطه با تعریف تصوف می‌گوید :
«تصوف مسلک و روش لغزنده و متغیری است که نقطه شروع آن زهد و پارسایی و نقطه پایان آن عقیده #وحدت_وجود است و در بین این دو نقطه شروع و پایان تنوع و اقسام رنگ‌های عقاید گوناگون و مسالک مخصوص فکری و تمایلات رنگارنگ پیدا شده است.»

علامه طباطبایی (ره) می‌گوید :
«فهذه طرق ثلاثه فی البحث عن الحقائق :
1 ) الظواهر الدینیه
2 ) طریق البحث عقلی
3 ) طریق تصفیه النفس
اَخَذ بکل منهما طائفه من المسلمین علی ما بین الطوائف الثلاث من التنازع و التدافع ... . ترجمه : در میان امت اسلام سه روش برای کشف حقیقت وجود دارد :
1_ پیروی از آیات و روایات که روش فقها است.
2_ استدلالات و براهین عقلی صرف که روش فلاسفه است.
3_ ترک مشتهیات نفس و ریاضت دادن به بدن برای کشف حقیقت که روش صوفیه می‌باشد.» (تفسیر المیزان ج 5 / ص 282)

✔️بنابراین به طور خلاصه می‌توان گفت تصوف در اصطلاح یعنی : کشف حقائق عالم و معرفت به خدا و اسماء و صفات او از طریق تصوفیه نفس و ریاضت، به وسیله شهود و مکاشفه ،با هدف اتحاد ،حلول یا فناء در ذات خداوند!

ناگفته پیداست که بنابر آیات قرآن کریم و روایات متواتر در این زمینه از جمله #حدیث_ثقلین که از طریق شیعه و سنی نقل شده است، مسلمانان مأمور به پیروی از کتاب و سنت و تبیعت از آن هستند، لذا طریقی که هر مسلمانی وظیفه دارد آن را در پیش بگیرد همان پیروی از ظواهر دینی است.


@borrhan
[ کانال برهان ]
فایل pdf کتاب عرفان از حقیقت تا پندار؛ گذاری در مکتب لاله زاری (علامه طهرانی) - مجتبی عابدی - ۱۹۱صفحه در «کتابخانه برهان» بارگذاری شد↓↓↓ https://t.me/borrhanlibrary/7765 🔸توضیحات: تصوف حوزوی یکی از جریانهای مدعی عرفان و معنویت معاصر در ایران است که در لباس…
الله شناسی در مکتب عرفان و تصوف، با الله شناسی در مکتب وحی بسیار متفاوت است.←توحیدی که نتیجه اش #وحدت_وجود باشد و نجاسات در آن پاک و مطهر شوند، توحیدی نیست که مکتب وحی معرفی کرده است.

شيخ صدوق ره روایت میکند:
قَالَ الرِّضَا علیه السلام مَنْ شَبَّهَ اللَّهَ بِخَلْقِهِ فَهُوَ مُشْرِکٌ وَ مَنْ وَصَفَهُ بِالْمَکَانِ فَهُوَ کَافِرٌ وَ مَنْ نَسَبَ إِلَیْهِ مَا نَهَی عَنْهُ فَهُوَ کَاذِبٌ ثُمَّ تَلَا هَذِهِ الْآیَةَ- إِنَّما یَفْتَرِی الْکَذِبَ الَّذِینَ لا یُؤْمِنُونَ بِآیاتِ اللَّهِ وَ أُولئِکَ هُمُ الْکاذِبُونَ.
امام رئوف حضرت رضا علیه‌السلام فرمودند: هر کس خدا را به آفریده‌اش تشبیه کند مشرک است و هر کس او را به جا و مکان وصف کند کافر است و هر که بسوی او نسبت دهد آنچه را که از آن نهی فرموده دروغگو است. بعد از آن این آیه را تلاوت فرمود که «إِنَّما یَفْتَرِی الْکَذِبَ الَّذِینَ لا یُؤْمِنُونَ بِآیاتِ اللَّهِ وَ أُولئِکَ هُمُ الْکاذِبُونَ» یعنی همانا کسانی که دروغ میبافند، به آیات خدا ایمان ندارند‌. اینان خود دروغگویند.
توحید، صدوق ره، باب ۲، ح ۲۵

#درس_های_توحید (۲۷۱)
#سیدمحمدحسین_طهرانی (۲۹)
@borrhan