[ کانال برهان ]
#خطبه_فدکیه (۱۵۳) #خطابهء_غدیر (۲۷۳) #علمای_صالح (۱۰۹) 🔻خطبه فدکیه در کهنترین، نفیسترین و سالمترین دستنویس شناختهشده از کتاب احتجاج ┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄ کتاب «الاحتجاج علی اهل اللجاج»، نوشته احمد بن علی بن ابی طالب طبرسی (درگذشته در حدود سالهای 520…
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#خواب (۱۱۲)
#شخصیت_زدگی (۳۳)
#نقد_تصوف (۶۱۰)
#گسترش_تشیع (۹۵)
مطلبی که کمتر شنیدهاید:
✅ مؤمنین حقیقی #کمتر خواب میبینند!
┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄
#مقدمه : یکی از جالبترین و مهمترین موضوعاتی که حق تعالی در ساحت انسانی نهاده است، موضوع خواب یا رویا است که غفلت از جایگاه و دایره حجیت آن همانگونه که تاکنون در مجموعه مطالب مهم #خواب تقدیم محضرتان شده ، میتواند به بزرگترین انحرافات یک شخص، بلکه یک مکتب و حتی یک نسل منجر شده و برای همیشه دست آنها را از وصول به حقیقت کوتاه و منقطع سازد و از طرف دیگر انسان میتواند با شناخت جایگاه خواب از طریق روایات معتبر، بسان رحمتی عظیم از فوائد آن بهره مند شده و موجبات توفیق هر چه بیشتر خویش را فراهم سازد.
اما نکته جالب این جاست که هرچقدر ایمان انسان راسخ تر شود، کمتر خواب میبیند و بالتبع، دیگر به دنبال رویاهایش راه نمیافتد. شاید از این سخن تعجب کنید اما این نص روایات ماست. عارفان راستین و حقیقی، اهل شهود و خواب نیستند.
🔸در تمام مکاتب عرفانی دنیا و فرق ضاله، خواب و مکاشفه نقشی اساسی در سلوک عرفانی و انحراف ایفا میکند.←اما در عرفان اهل بیت علیهمالسلام، خواب و شهود هرگز نشانه ای برای حقانیت فرد یا درجه بندی ایمان انسان ها نیست.
🔹رویای صادقه نیز یک نوع آینده نگری و غیب گویی است و از بالاترین درجات رویا محسوب می شود.←فرعون که در ادبیات قرآنی، نماد خباثت و شرارت و تکبر و تجلی انسانی شیطان بر زمین است، اما با کمال تعجب خداوند رویای صادقه را به وی عطا مینماید تا نشان دهد این تخیلات دیداری هیچ ارتباطی به حقانیت صاحبش ندارد. موارد دیگری هم مانند هم سلولی های حضرت یوسف علیه السلام هستند که مشرک بودند اما رویای صادقه دیدند.
🔸روایت جالبی در کتاب معتبر بصائر الدرجات مرحوم صفار وارد شده است مبنی بر اینکه:
🔖یکی از صوفیان اهل سنت در زمان امام صادق علیه السلام «وَ كَانَ مِنْ أَعْبَدِ أَهْلِ زَمَانِه» از عابدترین زاهدان زمان بود و حتی خلیفه را هم موعظه میکرد. این صوفی مانند دیگر عرفا، شهود گرا بوده و خواب های زیادی میدید تا اینکه از تسنن وارد مذهب حقه تشیع میشود لکن دیگر خواب نمیبیند! پس نزد امام صادق علیه السلام آمده و میپرسد چرا از وقتی شیعه شدم دیگر خواب نمیبینم؟ حضرت این جمله مهم و طلائی را در پاسخ وی فرمودند:
🔸 فَإِنَّ الْمُؤْمِنَ إِذَا رَسَخَ فِي الْإِيمَانِ رُفِعَ عَنْهُ الرُّؤْيَا.
#ترجمه : زمانی که ایمان در مومن ریشه دار و با ثبات گردد، خواب از او برداشته میشود.
📔 بصائرالدرجات ج1، ص: 275
✅🔚 عمل به همین یک روایت و تدبر در آن ، سبب شناخت عرفان حق از باطل و مکاتب ضاله از #فرقه_ناجیه میشود.
متأسفانه حجم زیادی از کتب شرح حال عرفا و صوفیه و احوالات بزرگان فرق ضاله ، به شهود و خواب اختصاص دارد و مردم همواره دنبال این مسائل هستند درحالیکه امام طبق این روایت شریف به آنها میفرماید:
ایمان والا و راسخ، رویا و شهود را بر میدارد و دنبال این مسائل نباشید.
🔻اگر خواب دیدن و شهود(دیدن برخی امور در بیداری) میتوانند واقعیت های امور جهان را به عیان مشاهده کنند، چرا این همه اختلافات و تضادها هیچگاه از بین نمیرود؟ چرا تا به حال نشده است که عارف یک دین، بطلان مذهب خود را شهود کند؟ چرا عرفای ادیان و فِرق دیگر، حقانیت آیین اسلام را شهود نمیکنند؟ چرا همه انسانها مدام حقانیت راه و روش خود را شهود میکنند یا خواب میبینند؟!!!
بالاخره تثلیث مسیحیت حق است یا توحید یهود؟ شانکارا راست میگوید یا ابن عربی؟
آقای سید علی قاضی به حقیقت رسیده بود یا تمام فقهای شیعه؟ فقها و مجتهدین شیعه مصاب به واقع اند یا شیخیه و ... ؟ اختلاف توحیدی مرحوم طباطبایی با شاگردش آقای حسینی طهرانی چرا رفع نشد؟ (درحالیکه شاگرد عقیده استادش را شرک می دانست و ایضا استادش عقیده شاگرد را)
... و هزاران سوال دیگر در باب اختلافات مبنایی و اصولی، که انسان را به یک پاسخ میرساند و آن اینکه:
🔻هر کس بر اساس عقیده و دیدگاه و ذهنیتهای خود و القائات #خواب میبیند ، و آنچه در شهود و رویا رخ میدهد چیزی بیشتر از انعکاس عینی معتقدات فرد نیست که در قالب کشف و شهود و خواب جلوه میکند و فرد نظرات شخصی خود را در اموری مانند خواب و بیداری(مکاشفه) رویت میکنند.
از این روست که شیعه به عدم حجیت خواب اذعان دارد و مبانی اعتقادی شیعه مبتنی بر عقل و فطرت است نه شهود و خواب!
➖➖➖➖
@borrhan
#شخصیت_زدگی (۳۳)
#نقد_تصوف (۶۱۰)
#گسترش_تشیع (۹۵)
مطلبی که کمتر شنیدهاید:
✅ مؤمنین حقیقی #کمتر خواب میبینند!
┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄
#مقدمه : یکی از جالبترین و مهمترین موضوعاتی که حق تعالی در ساحت انسانی نهاده است، موضوع خواب یا رویا است که غفلت از جایگاه و دایره حجیت آن همانگونه که تاکنون در مجموعه مطالب مهم #خواب تقدیم محضرتان شده ، میتواند به بزرگترین انحرافات یک شخص، بلکه یک مکتب و حتی یک نسل منجر شده و برای همیشه دست آنها را از وصول به حقیقت کوتاه و منقطع سازد و از طرف دیگر انسان میتواند با شناخت جایگاه خواب از طریق روایات معتبر، بسان رحمتی عظیم از فوائد آن بهره مند شده و موجبات توفیق هر چه بیشتر خویش را فراهم سازد.
اما نکته جالب این جاست که هرچقدر ایمان انسان راسخ تر شود، کمتر خواب میبیند و بالتبع، دیگر به دنبال رویاهایش راه نمیافتد. شاید از این سخن تعجب کنید اما این نص روایات ماست. عارفان راستین و حقیقی، اهل شهود و خواب نیستند.
🔸در تمام مکاتب عرفانی دنیا و فرق ضاله، خواب و مکاشفه نقشی اساسی در سلوک عرفانی و انحراف ایفا میکند.←اما در عرفان اهل بیت علیهمالسلام، خواب و شهود هرگز نشانه ای برای حقانیت فرد یا درجه بندی ایمان انسان ها نیست.
🔹رویای صادقه نیز یک نوع آینده نگری و غیب گویی است و از بالاترین درجات رویا محسوب می شود.←فرعون که در ادبیات قرآنی، نماد خباثت و شرارت و تکبر و تجلی انسانی شیطان بر زمین است، اما با کمال تعجب خداوند رویای صادقه را به وی عطا مینماید تا نشان دهد این تخیلات دیداری هیچ ارتباطی به حقانیت صاحبش ندارد. موارد دیگری هم مانند هم سلولی های حضرت یوسف علیه السلام هستند که مشرک بودند اما رویای صادقه دیدند.
🔸روایت جالبی در کتاب معتبر بصائر الدرجات مرحوم صفار وارد شده است مبنی بر اینکه:
🔖یکی از صوفیان اهل سنت در زمان امام صادق علیه السلام «وَ كَانَ مِنْ أَعْبَدِ أَهْلِ زَمَانِه» از عابدترین زاهدان زمان بود و حتی خلیفه را هم موعظه میکرد. این صوفی مانند دیگر عرفا، شهود گرا بوده و خواب های زیادی میدید تا اینکه از تسنن وارد مذهب حقه تشیع میشود لکن دیگر خواب نمیبیند! پس نزد امام صادق علیه السلام آمده و میپرسد چرا از وقتی شیعه شدم دیگر خواب نمیبینم؟ حضرت این جمله مهم و طلائی را در پاسخ وی فرمودند:
🔸 فَإِنَّ الْمُؤْمِنَ إِذَا رَسَخَ فِي الْإِيمَانِ رُفِعَ عَنْهُ الرُّؤْيَا.
#ترجمه : زمانی که ایمان در مومن ریشه دار و با ثبات گردد، خواب از او برداشته میشود.
📔 بصائرالدرجات ج1، ص: 275
✅🔚 عمل به همین یک روایت و تدبر در آن ، سبب شناخت عرفان حق از باطل و مکاتب ضاله از #فرقه_ناجیه میشود.
متأسفانه حجم زیادی از کتب شرح حال عرفا و صوفیه و احوالات بزرگان فرق ضاله ، به شهود و خواب اختصاص دارد و مردم همواره دنبال این مسائل هستند درحالیکه امام طبق این روایت شریف به آنها میفرماید:
ایمان والا و راسخ، رویا و شهود را بر میدارد و دنبال این مسائل نباشید.
🔻اگر خواب دیدن و شهود(دیدن برخی امور در بیداری) میتوانند واقعیت های امور جهان را به عیان مشاهده کنند، چرا این همه اختلافات و تضادها هیچگاه از بین نمیرود؟ چرا تا به حال نشده است که عارف یک دین، بطلان مذهب خود را شهود کند؟ چرا عرفای ادیان و فِرق دیگر، حقانیت آیین اسلام را شهود نمیکنند؟ چرا همه انسانها مدام حقانیت راه و روش خود را شهود میکنند یا خواب میبینند؟!!!
بالاخره تثلیث مسیحیت حق است یا توحید یهود؟ شانکارا راست میگوید یا ابن عربی؟
آقای سید علی قاضی به حقیقت رسیده بود یا تمام فقهای شیعه؟ فقها و مجتهدین شیعه مصاب به واقع اند یا شیخیه و ... ؟ اختلاف توحیدی مرحوم طباطبایی با شاگردش آقای حسینی طهرانی چرا رفع نشد؟ (درحالیکه شاگرد عقیده استادش را شرک می دانست و ایضا استادش عقیده شاگرد را)
... و هزاران سوال دیگر در باب اختلافات مبنایی و اصولی، که انسان را به یک پاسخ میرساند و آن اینکه:
🔻هر کس بر اساس عقیده و دیدگاه و ذهنیتهای خود و القائات #خواب میبیند ، و آنچه در شهود و رویا رخ میدهد چیزی بیشتر از انعکاس عینی معتقدات فرد نیست که در قالب کشف و شهود و خواب جلوه میکند و فرد نظرات شخصی خود را در اموری مانند خواب و بیداری(مکاشفه) رویت میکنند.
از این روست که شیعه به عدم حجیت خواب اذعان دارد و مبانی اعتقادی شیعه مبتنی بر عقل و فطرت است نه شهود و خواب!
➖➖➖➖
@borrhan
#معجزات_الائمه (۲۱۸)
#گسترش_تشیع (۹۶)
#توسل (۳۰۴)
✅ عنایت حضرت جوادالائمه علیه السلام به یکی از شیعیان
┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄
مرحوم سیدمحمدضیاءآبادی مینویسد:
این قصه را مرحوم علامه مجلسی (رضواناللهتعالیعلیه) نقل کردهاند که:
➖ مردی به نام علی بن خالد که زیدی مذهب بود و پس از امامت امام سجاد (علیهالسلام) به امامت #زید_بن_علی ، فرزند آن حضرت معتقد شد و به امامت امام باقر (علیهالسلام) و امامان پس از آن حضرت اعتقاد نداشت گفته است : روزی شنیدم مردی را از شام دستگیر کرده و بر گردنش زنجیر نهاده، به عراق آورده و زندانش کردهاند (به اتهام اینکه ادعای نبوت کرده است) من تعجب کردم و خواستم او را از نزدیک ببینم که چگونه آدمی است.
➖ رفتم با زندانبانها رابطهای برقرار کردم تا ترتیب ملاقاتم را با او دادند.
وقتی رفتم و او را دیدم و صحبت کردم، او را آدم عاقل و فهمیدهای یافتم و دیدم معقول نیست او ادعای نبوت کرده باشد. پرسیدم: مطلب چه بوده که شما را متهم کردهاند؟ گفت: اصل جریان این است که من در شام، در جایی معروف به رأس الحسین، مدتها مشغول عبادت بودم تا یک روز دیدم مرد بزرگواری نزد من آمد و گفت: برخیز و همراه من بیا، من نیز مانند کسی که مجذوب شده باشد از جا برخاستم و همراهش شدم.
چند قدمی که رفتیم با کمال تعجب دیدم در مسجد کوفه هستم ! از من پرسید: اینجا را میشناسی؟
گفتم: بله ؛ اینجا مسجد کوفه است. او مشغول نماز شد و من هم نماز خواندم.
بعد حرکت کرد و من هم دنبالش رفتم، چند قدم که رفتیم؛ دیدم در مسجد مدینه هستم، فرمود: اینجا را میشناسی؟
گفتم: بله ، اینجا مسجد مدینه است.
آنجا هم مشغول نماز و زیارت شد ، من هم نماز خواندم و زیارت کردم.بعد از چند قدمی که رفتیم، دیدم در مکه و مسجد الحرام هستم، طواف بیت کردیم و نماز خواندیم.
بعد از چند لحظه دیدم در جای اول خودم؛ یعنی در شام و رأس الحسین (علیهالسلام) هستم.
➖ خیلی تعجب کردم که این چه سِیری بود! ناگهان او هم از چشم من غایب شد.
تا یک سال از این جریان گذشت و سال دیگر باز در همان مکان، همان شخص نزد من آمد و به من گفت: برخیز و با من باید؛ باز همان برنامهی سال قبل تکرار شد.
➖ وقتی که به موضع خود در شام برگشتم. و او خواست از من جدا شود ، قسمش دادم که تو را به حق آن کسی که این قدرت را به تو داده است، خود را معرفی کن.
تأملی کرد و فرمود:
من محمد بن علی بن موسی الرضا هستم.
فهمیدم که حضرت امام جواد (علیهالسلام) است. این مطلب گذشت و مردم با خبر شدند و در مجالس نقل شد تا به گوش وزیر رسید.
محمد بن عبدالملک زیات، وزیر خلیفهی عباسی، آدم جباری بود و با آل علی (علیهالسلام) هم دشمنی داشت.
او دستور داد مرا بردند و بدون مقدمه زنجیر بر گردنم نهادند و متهمم کردند که ادعای نبوت کردهام، تا اینکه مرا اینجا آورده و زندانم کردهاند.
➖ علی بن خالد گوید: من خیلی دلم به حال او سوخت که چنین مرد بزرگوار و محترمی را اینگونه گرفتارش کردهاند.
گفتم: مایل هستید گزارش حال شما را به وزیر بدهم؟ شاید برای او اشتباه شده باشد.
گفت: مانعی نیست. من برای وزیر نامهای نوشتم که حال او چنین است و ادعای نبوت نکرده و متهمش کردهاند؛ و امیدوار بودم که آزادش کنند ولی پس از مدتی جواب آمد، دیدم زیر آن نامه نوشته است:
به او بگو همان کسی که تو را در یک روز از شام به کوفه و مدینه و مکه برده و برگردانده است، هم او بیاید و تو را از زندان بیرون بیاورد!
دیدم مطلب را به مسخره گرفته و کینهتوزانه برخورد کرده است.
➖ خیلی متأسف شدم و تصمیم گرفتم بروم و دوباره او را ببینم و دلداریش بدهم و بگویم فعلاً چارهای نیست، صبر کن تا شاید فرجی حاصل شود.
وقتی که به زندان رفتم دیدم غوغا و ازدحام عجیبی در اطراف زندان برپاست. پاسبانها و زندانبانها شدیداً مضطربند و این سمت و آن سمت میروند و سخت ناراحتند.
پرسیدم: چه شده است؟!
گفتند: آن مرد شامی که ادعای نبوت کرده و محبوس بود مفقود شده است.
با اینکه درهای زندان بسته بوده هیچ معلوم نیست چه شده؟ آیا به زمین فرو رفته یا به آسمان صعود کرده؟! نفهمیدیم
➖ من با خود گفتم: بله، همان کسی که او را در یک روز از شام به کوفه و مدینه و مکه برده و برگردانده است، هم او را نجاتش داده است.
➖ همین علی بن خالد، راوی جریان؛ گفته است: من اول زیدی مذهب بودم ؛ آن روز مستبصر (آگاه به حقیقت شدن) شدم و حقیقت را فهمیدم و به امامت امام جواد (علیهالسلام) و دیگر امامان (علیهمالسلام) معتقد شدم.
📚 منابع:
۱. بحارالأنوار، ج۵۰، ص۳۸
۲. امام جواد (علیهالسلام) دردانه هدایت، آیتالله ضیاءآبادی، ص۱۷
➖➖➖➖
@borrhan
#گسترش_تشیع (۹۶)
#توسل (۳۰۴)
✅ عنایت حضرت جوادالائمه علیه السلام به یکی از شیعیان
┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄
مرحوم سیدمحمدضیاءآبادی مینویسد:
این قصه را مرحوم علامه مجلسی (رضواناللهتعالیعلیه) نقل کردهاند که:
➖ مردی به نام علی بن خالد که زیدی مذهب بود و پس از امامت امام سجاد (علیهالسلام) به امامت #زید_بن_علی ، فرزند آن حضرت معتقد شد و به امامت امام باقر (علیهالسلام) و امامان پس از آن حضرت اعتقاد نداشت گفته است : روزی شنیدم مردی را از شام دستگیر کرده و بر گردنش زنجیر نهاده، به عراق آورده و زندانش کردهاند (به اتهام اینکه ادعای نبوت کرده است) من تعجب کردم و خواستم او را از نزدیک ببینم که چگونه آدمی است.
➖ رفتم با زندانبانها رابطهای برقرار کردم تا ترتیب ملاقاتم را با او دادند.
وقتی رفتم و او را دیدم و صحبت کردم، او را آدم عاقل و فهمیدهای یافتم و دیدم معقول نیست او ادعای نبوت کرده باشد. پرسیدم: مطلب چه بوده که شما را متهم کردهاند؟ گفت: اصل جریان این است که من در شام، در جایی معروف به رأس الحسین، مدتها مشغول عبادت بودم تا یک روز دیدم مرد بزرگواری نزد من آمد و گفت: برخیز و همراه من بیا، من نیز مانند کسی که مجذوب شده باشد از جا برخاستم و همراهش شدم.
چند قدمی که رفتیم با کمال تعجب دیدم در مسجد کوفه هستم ! از من پرسید: اینجا را میشناسی؟
گفتم: بله ؛ اینجا مسجد کوفه است. او مشغول نماز شد و من هم نماز خواندم.
بعد حرکت کرد و من هم دنبالش رفتم، چند قدم که رفتیم؛ دیدم در مسجد مدینه هستم، فرمود: اینجا را میشناسی؟
گفتم: بله ، اینجا مسجد مدینه است.
آنجا هم مشغول نماز و زیارت شد ، من هم نماز خواندم و زیارت کردم.بعد از چند قدمی که رفتیم، دیدم در مکه و مسجد الحرام هستم، طواف بیت کردیم و نماز خواندیم.
بعد از چند لحظه دیدم در جای اول خودم؛ یعنی در شام و رأس الحسین (علیهالسلام) هستم.
➖ خیلی تعجب کردم که این چه سِیری بود! ناگهان او هم از چشم من غایب شد.
تا یک سال از این جریان گذشت و سال دیگر باز در همان مکان، همان شخص نزد من آمد و به من گفت: برخیز و با من باید؛ باز همان برنامهی سال قبل تکرار شد.
➖ وقتی که به موضع خود در شام برگشتم. و او خواست از من جدا شود ، قسمش دادم که تو را به حق آن کسی که این قدرت را به تو داده است، خود را معرفی کن.
تأملی کرد و فرمود:
من محمد بن علی بن موسی الرضا هستم.
فهمیدم که حضرت امام جواد (علیهالسلام) است. این مطلب گذشت و مردم با خبر شدند و در مجالس نقل شد تا به گوش وزیر رسید.
محمد بن عبدالملک زیات، وزیر خلیفهی عباسی، آدم جباری بود و با آل علی (علیهالسلام) هم دشمنی داشت.
او دستور داد مرا بردند و بدون مقدمه زنجیر بر گردنم نهادند و متهمم کردند که ادعای نبوت کردهام، تا اینکه مرا اینجا آورده و زندانم کردهاند.
➖ علی بن خالد گوید: من خیلی دلم به حال او سوخت که چنین مرد بزرگوار و محترمی را اینگونه گرفتارش کردهاند.
گفتم: مایل هستید گزارش حال شما را به وزیر بدهم؟ شاید برای او اشتباه شده باشد.
گفت: مانعی نیست. من برای وزیر نامهای نوشتم که حال او چنین است و ادعای نبوت نکرده و متهمش کردهاند؛ و امیدوار بودم که آزادش کنند ولی پس از مدتی جواب آمد، دیدم زیر آن نامه نوشته است:
به او بگو همان کسی که تو را در یک روز از شام به کوفه و مدینه و مکه برده و برگردانده است، هم او بیاید و تو را از زندان بیرون بیاورد!
دیدم مطلب را به مسخره گرفته و کینهتوزانه برخورد کرده است.
➖ خیلی متأسف شدم و تصمیم گرفتم بروم و دوباره او را ببینم و دلداریش بدهم و بگویم فعلاً چارهای نیست، صبر کن تا شاید فرجی حاصل شود.
وقتی که به زندان رفتم دیدم غوغا و ازدحام عجیبی در اطراف زندان برپاست. پاسبانها و زندانبانها شدیداً مضطربند و این سمت و آن سمت میروند و سخت ناراحتند.
پرسیدم: چه شده است؟!
گفتند: آن مرد شامی که ادعای نبوت کرده و محبوس بود مفقود شده است.
با اینکه درهای زندان بسته بوده هیچ معلوم نیست چه شده؟ آیا به زمین فرو رفته یا به آسمان صعود کرده؟! نفهمیدیم
➖ من با خود گفتم: بله، همان کسی که او را در یک روز از شام به کوفه و مدینه و مکه برده و برگردانده است، هم او را نجاتش داده است.
➖ همین علی بن خالد، راوی جریان؛ گفته است: من اول زیدی مذهب بودم ؛ آن روز مستبصر (آگاه به حقیقت شدن) شدم و حقیقت را فهمیدم و به امامت امام جواد (علیهالسلام) و دیگر امامان (علیهمالسلام) معتقد شدم.
📚 منابع:
۱. بحارالأنوار، ج۵۰، ص۳۸
۲. امام جواد (علیهالسلام) دردانه هدایت، آیتالله ضیاءآبادی، ص۱۷
➖➖➖➖
@borrhan
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔸اینکه در تمام نواحی عالم، نام شریف و مقدّس و نورانی امیرالمؤمنین علیه السّلام برده میشود، خشم عثمانالخميس (از دلدادگان #ابن_تیمیه) را بر انگیخته...تا کور شود هر آنکه نتواند دید...
🌿 فرارسیدن سالروز میلاد مولی الموالی ، امیرالمومنین ، سید المسلمین ، امیر الکونین ، امام المتقین ، یعسوب الدین و صراط الله المستقیم علی بن ابیطالب علیهالسلام بر همه محبین و شیعیان آن حضرت مبارکباد!
#گسترش_تشیع (۹۷)
@borrhan
🌿 فرارسیدن سالروز میلاد مولی الموالی ، امیرالمومنین ، سید المسلمین ، امیر الکونین ، امام المتقین ، یعسوب الدین و صراط الله المستقیم علی بن ابیطالب علیهالسلام بر همه محبین و شیعیان آن حضرت مبارکباد!
#گسترش_تشیع (۹۷)
@borrhan
🔸التماس دعا به شیخ صدوق ، در #زیارت امام رئوف در ماه پرفضیلت #رجب
💢 شیخ صدوق گوید: در سال ۳۵۲ من از ركنالدّولة تقاضاى جواز براى رفتن به زيارت امام رضا عليه السّلام كردم، در ماه رجب آن سال جواز من صادر شد و به دست من داد، چون بيرون آمدم مرا باز خواند و گفت: اين زيارتگاه مباركى است و من آنجا به زيارت رفتهام، و از خدا حوائج خواستهام و همه را اجابت فرموده، از تو میخواهم كه مرا در آنجا از دعا محروم مكنى و از جانب من نيز آن حضرت را زيارت كن، زيرا دعا در آن مكان مستجاب است. شیخ گوید: من اين را براى او تعهّد كردم، و بدان وفا نمودم. چون از آنجا بازگشتم و بر ركنالدولة وارد شدم، از من پرسيد: آيا ما را دعا كردى و از جانب ما زيارت نمودى؟ گفتم: آرى، گفت: احسنت! آفرين! «بمن ثابت شده است كه دعا در آن مزار شريف مستجاب است.»
📚 عيون أخبار الرضا ۳۱۲/۲
✍ پینوشت: شیخ صدوق به دعوت «رکن الدوله» از شاهان آل بویه از قم به ری مهاجرت فرمود، پس از اولین مناظرهای که شیخ صدوق در محضر رکن الدوله انجام داد ، رکن الدوله مذهب امامیه را حق و باقی فِرق را باطل اعلام نمود.
#اسلام_و_ایرانیان #پیدایش_شیعه
#گسترش_تشیع
#علمای_صالح #توسل
💢 شیخ صدوق گوید: در سال ۳۵۲ من از ركنالدّولة تقاضاى جواز براى رفتن به زيارت امام رضا عليه السّلام كردم، در ماه رجب آن سال جواز من صادر شد و به دست من داد، چون بيرون آمدم مرا باز خواند و گفت: اين زيارتگاه مباركى است و من آنجا به زيارت رفتهام، و از خدا حوائج خواستهام و همه را اجابت فرموده، از تو میخواهم كه مرا در آنجا از دعا محروم مكنى و از جانب من نيز آن حضرت را زيارت كن، زيرا دعا در آن مكان مستجاب است. شیخ گوید: من اين را براى او تعهّد كردم، و بدان وفا نمودم. چون از آنجا بازگشتم و بر ركنالدولة وارد شدم، از من پرسيد: آيا ما را دعا كردى و از جانب ما زيارت نمودى؟ گفتم: آرى، گفت: احسنت! آفرين! «بمن ثابت شده است كه دعا در آن مزار شريف مستجاب است.»
📚 عيون أخبار الرضا ۳۱۲/۲
✍ پینوشت: شیخ صدوق به دعوت «رکن الدوله» از شاهان آل بویه از قم به ری مهاجرت فرمود، پس از اولین مناظرهای که شیخ صدوق در محضر رکن الدوله انجام داد ، رکن الدوله مذهب امامیه را حق و باقی فِرق را باطل اعلام نمود.
#اسلام_و_ایرانیان #پیدایش_شیعه
#گسترش_تشیع
#علمای_صالح #توسل
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
◾️خاطره شنیدنیِ شیخ نجمالدین طبسی از راننده سعودی!
- در هر خانه یک شیعه..
- مجلس شهادت امام کاظم علیهالسلام در منزل کارفرمای وهابی...
#گسترش_تشیع (۹۹)
@borrhan
- در هر خانه یک شیعه..
- مجلس شهادت امام کاظم علیهالسلام در منزل کارفرمای وهابی...
#گسترش_تشیع (۹۹)
@borrhan
[ کانال برهان ]
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
💎 حکایت دلنشین آقای عبدالسلام کمانگیر ، از حوزویهای تندروی اهلسنت، از محافظین عبدالحمید ، از دیار سیستان و بلوچستان، که ناخواسته و با اکراه ذکر «یااباالفضل» ورد زبانش بود... و سرانجام با دیدن عنایت آن حضرت شیعه شد!
#گسترش_تشیع (۱۰۱)
#حضرت_ابوالفضل (۳۷)
#توسل (۳۱۱)
@borrhan
#گسترش_تشیع (۱۰۱)
#حضرت_ابوالفضل (۳۷)
#توسل (۳۱۱)
@borrhan
[ کانال برهان ]
⚠️ احمد بن حنبل که خیانتهای علمی او بر اهل تحقیق مخفی نیست (یک نمونه)، در موردی دیگر، نقلی درباره رسول اکرم صلی الله علیه و آله را به راحتی تحریف نموده. (تصویر شماره ١) «وی نقل کرده که رسول اکرم (صلی الله علیه و آله) از چند طایفه بیزار بودند: ثقیف، و بنو…
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
[ کانال برهان ]
💎 حکایت دلنشین آقای عبدالسلام کمانگیر ، از حوزویهای تندروی اهلسنت، از محافظین عبدالحمید ، از دیار سیستان و بلوچستان، که ناخواسته و با اکراه ذکر «یااباالفضل» ورد زبانش بود... و سرانجام با دیدن عنایت آن حضرت شیعه شد! #گسترش_تشیع (۱۰۱) #حضرت_ابوالفضل (۳۷)…
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM