Forwarded from اتچ بات
#عاشورا (۸)
⁉️ هدف سیدالشهدا علیه السلام از #خروج چه بود؟؟
✅ إنّی ما خَرَجتُ اَشِراً و لا بَطِراً و لا مُفسِداً و لا ظالِماً، اِنَّما خَرَجتُ لِطَلَبِ الاصلاحِ فی اُمَّهِ جَدّی، اُریدُ اَن آمُرَ بِالمَعرُوفِ و اَنهی عَنِ المنکَرِ وَ اَسیرَ بِسیرهِ جَدّی وَ اَبی عَلیَّ بن اَبی طالبٍ.
〰〰〰〰〰〰〰
#نامه_ابنزیاد_به_حر
...کاروان امام به منزلگاه قصر بنیمقاتل رسیدند و شب در آنجا ماندند...
صبحگاهان پس از اقامه نماز صبح، با شتاب کاروان را حرکت دادند، اما حر مانع میشد؛
در این هنگام فرستادهء عبیدالله بن زیاد به نزد حر رسید و بر او سلام کرد و نامهء عبیدالله را به او داد. مضمون نامه چنین بود::
❌ اما بعد، چون این نامه به تو رسید، حسین را زیر نظر بگیر. فرستادهء من به تو میگوید که او را پیاده نکنی مگر در بیابانی که نه پناهگاهی داشته باشد و نه آب. به فرستادهام دستور دادهام که از تو جدا نشود تا اینکه خبر دستور انجام شده را برایم بیاورد. والسلام
(تاریخ طبری ۳۰۷/۴- کامل ۲۸۲/۳)
سپس حر به امام و یارانش گفت::
❌این نامهء عبیدالله بن زیاد است که به من دستور میدهد بعد از اینکه این نامه به دستم رسید، با تو به خشونت رفتار کنم، فرستادهاش از من جدا نمیشود مگر اینکه امرش را اجرا کنم.
👈👈👈 هر گاه امام میخواست با سوارانش حرکت کند، حر و افرادش مانع میشدند و به گِردَش میچرخیدند؛
این دو گروه به هم پرخاش میکردند؛ امام به حر فرمودند:
💠 آیا نگفتی که از راه دیگر رویم؟
حر گفت:
چرا، ولی عبیدالله در نامه به من دستور سختگیری نسبت به تو را داده و بر من مراقبی گمارده است.
جناب زهیر بن قین، به امام حسین علیه السلام گفت::
ای پسر رسول خدا ، به خدا سوگند که آینده را بدتر از این میبینم . جنگ با اینها برای ما سادهتر از جنگیدن با کسانی است که بعد با ما میجنگند.
امام حسین علیه السلام جواب فرمودند:
💠 من نبرد را شروع نخواهم کرد.
زهیر گفت:
پس ما را حرکت دهید تا در کربلا پیاده شویم که بر کنار فرات است و در آنجا باشیم. اگر جنگیدند با آنها میجنگیم و از خدا کمک میگیریم.
آنگاه امام علیهالسلام فرمودند:
💠 اللهم إني أعوذ بك من الكرب و البلاء
💠 خدایا، من از بلا و سختی به تو پناه میبرم.
سپس حرکت فرمود، در حالیکه حر راه را بر ایشان تنگ کرده ، مزاحم ایشان میشد.
روز پنجشنبه که با روز دوم محرم سال ۶۰ هجری مصادف بود، به کربلا رسیدند؛
امام سوال فرمود:
کربلا اینجاست؟
گفتند:
آری ، ای پسر پیامبر.
فرمودند:
💠 انزِلوا، هذا مَوضِعُ كَربٍ وبَلاءٍ، هاهُنا مُناخُ رِكابِنا، ومَحَطُّ رِحالِنا، وسَفكُ دِمائِنا.
💠 این موضع کرب و بلاست؛
پیاده شوید. اینجا اقامتگاه سواران ما، توقفگاه مسافرانمان ، محل قتل مردان و جایگاه ریزش خونهایمان است.
(تاریخ طبری ۳۰۸/۴)
👈👈👈 پس همه در یک طرف پیاده شدند.
حر و افرادش هم در سوی دیگر قرار گرفتند.
〰〰〰〰〰〰〰〰
پ.ن:
اهل دقت پاسخ دهند::
به راستی، لغزشی که عدهای به آن مبتلا شدهاند و خروج حضرت از مدینه را تشکیل حکومت میدانند ، چگونه با سیره سیدالشهدا علیه السلام ، پرهیز از جنگ ، درخواست مکرر برای تغییر مسیر از جناب حر ، و کلمات آن حضرت از هنگام #خروج ایشان و در طول مسیر از مدینه تا کربلا ،
توجیه میشود؟؟؟
به راستی اگر حضرتش قصد تشکیل حکومت و یا بنای #قیام به معنای مصطلح امروز، را داشتند ، چرا قبل از آنکه والی مدینه بخواهد از حضرت بیعت بگیرد،
هیچ حرکتی از ایشان مشاهده نمیشود؟؟
و پس از آن چرا در طول اقامت چند ماهه آن حضرت در مکه، هیچ فعالیت خاصی از آن حضرت ثبت نشده؟؟
آیا این تاخیر در انجام وظیفه ، با شأن امام معصوم سازگاری دارد؟؟
📢 به سوالی که از آیت الله میلانی در این رابطه پرسیده اند دقت کنید:
❓سلام علیکم، سؤالی که ذهن بنده رو به خود مشغول کرده این است که چطور شد حسین (علیه السلام) در مقابل استبداد و کودتای #یزید ساکت ننشست و علیه او قیام کرد و شمشیر کشید ولی علی (علیه السلام) در برابر ظلم و دیکتاتوری و زورگویی خلفای راشدین نه شمشیر کشیدند نه به اهل مکه و مدینه و کوفه جهت یاری رساندن در جنگ نامه نوشتند و نه اصلا در فکر جنگ بودند؟
✅ بسمه تعالی
السلام علیکم
اشتباه همین است، حضرت امام حسین علیه السلام کودتا نکردند و شمشیر نکشیدند؛ بلکه مثل پدرشان فقط بیعت نکردند، و مورد غضب حکومت قرار گرفتند و شهید شدند.
✔️ ادامه دارد...
@borrhan
⁉️ هدف سیدالشهدا علیه السلام از #خروج چه بود؟؟
✅ إنّی ما خَرَجتُ اَشِراً و لا بَطِراً و لا مُفسِداً و لا ظالِماً، اِنَّما خَرَجتُ لِطَلَبِ الاصلاحِ فی اُمَّهِ جَدّی، اُریدُ اَن آمُرَ بِالمَعرُوفِ و اَنهی عَنِ المنکَرِ وَ اَسیرَ بِسیرهِ جَدّی وَ اَبی عَلیَّ بن اَبی طالبٍ.
〰〰〰〰〰〰〰
#نامه_ابنزیاد_به_حر
...کاروان امام به منزلگاه قصر بنیمقاتل رسیدند و شب در آنجا ماندند...
صبحگاهان پس از اقامه نماز صبح، با شتاب کاروان را حرکت دادند، اما حر مانع میشد؛
در این هنگام فرستادهء عبیدالله بن زیاد به نزد حر رسید و بر او سلام کرد و نامهء عبیدالله را به او داد. مضمون نامه چنین بود::
❌ اما بعد، چون این نامه به تو رسید، حسین را زیر نظر بگیر. فرستادهء من به تو میگوید که او را پیاده نکنی مگر در بیابانی که نه پناهگاهی داشته باشد و نه آب. به فرستادهام دستور دادهام که از تو جدا نشود تا اینکه خبر دستور انجام شده را برایم بیاورد. والسلام
(تاریخ طبری ۳۰۷/۴- کامل ۲۸۲/۳)
سپس حر به امام و یارانش گفت::
❌این نامهء عبیدالله بن زیاد است که به من دستور میدهد بعد از اینکه این نامه به دستم رسید، با تو به خشونت رفتار کنم، فرستادهاش از من جدا نمیشود مگر اینکه امرش را اجرا کنم.
👈👈👈 هر گاه امام میخواست با سوارانش حرکت کند، حر و افرادش مانع میشدند و به گِردَش میچرخیدند؛
این دو گروه به هم پرخاش میکردند؛ امام به حر فرمودند:
💠 آیا نگفتی که از راه دیگر رویم؟
حر گفت:
چرا، ولی عبیدالله در نامه به من دستور سختگیری نسبت به تو را داده و بر من مراقبی گمارده است.
جناب زهیر بن قین، به امام حسین علیه السلام گفت::
ای پسر رسول خدا ، به خدا سوگند که آینده را بدتر از این میبینم . جنگ با اینها برای ما سادهتر از جنگیدن با کسانی است که بعد با ما میجنگند.
امام حسین علیه السلام جواب فرمودند:
💠 من نبرد را شروع نخواهم کرد.
زهیر گفت:
پس ما را حرکت دهید تا در کربلا پیاده شویم که بر کنار فرات است و در آنجا باشیم. اگر جنگیدند با آنها میجنگیم و از خدا کمک میگیریم.
آنگاه امام علیهالسلام فرمودند:
💠 اللهم إني أعوذ بك من الكرب و البلاء
💠 خدایا، من از بلا و سختی به تو پناه میبرم.
سپس حرکت فرمود، در حالیکه حر راه را بر ایشان تنگ کرده ، مزاحم ایشان میشد.
روز پنجشنبه که با روز دوم محرم سال ۶۰ هجری مصادف بود، به کربلا رسیدند؛
امام سوال فرمود:
کربلا اینجاست؟
گفتند:
آری ، ای پسر پیامبر.
فرمودند:
💠 انزِلوا، هذا مَوضِعُ كَربٍ وبَلاءٍ، هاهُنا مُناخُ رِكابِنا، ومَحَطُّ رِحالِنا، وسَفكُ دِمائِنا.
💠 این موضع کرب و بلاست؛
پیاده شوید. اینجا اقامتگاه سواران ما، توقفگاه مسافرانمان ، محل قتل مردان و جایگاه ریزش خونهایمان است.
(تاریخ طبری ۳۰۸/۴)
👈👈👈 پس همه در یک طرف پیاده شدند.
حر و افرادش هم در سوی دیگر قرار گرفتند.
〰〰〰〰〰〰〰〰
پ.ن:
اهل دقت پاسخ دهند::
به راستی، لغزشی که عدهای به آن مبتلا شدهاند و خروج حضرت از مدینه را تشکیل حکومت میدانند ، چگونه با سیره سیدالشهدا علیه السلام ، پرهیز از جنگ ، درخواست مکرر برای تغییر مسیر از جناب حر ، و کلمات آن حضرت از هنگام #خروج ایشان و در طول مسیر از مدینه تا کربلا ،
توجیه میشود؟؟؟
به راستی اگر حضرتش قصد تشکیل حکومت و یا بنای #قیام به معنای مصطلح امروز، را داشتند ، چرا قبل از آنکه والی مدینه بخواهد از حضرت بیعت بگیرد،
هیچ حرکتی از ایشان مشاهده نمیشود؟؟
و پس از آن چرا در طول اقامت چند ماهه آن حضرت در مکه، هیچ فعالیت خاصی از آن حضرت ثبت نشده؟؟
آیا این تاخیر در انجام وظیفه ، با شأن امام معصوم سازگاری دارد؟؟
📢 به سوالی که از آیت الله میلانی در این رابطه پرسیده اند دقت کنید:
❓سلام علیکم، سؤالی که ذهن بنده رو به خود مشغول کرده این است که چطور شد حسین (علیه السلام) در مقابل استبداد و کودتای #یزید ساکت ننشست و علیه او قیام کرد و شمشیر کشید ولی علی (علیه السلام) در برابر ظلم و دیکتاتوری و زورگویی خلفای راشدین نه شمشیر کشیدند نه به اهل مکه و مدینه و کوفه جهت یاری رساندن در جنگ نامه نوشتند و نه اصلا در فکر جنگ بودند؟
✅ بسمه تعالی
السلام علیکم
اشتباه همین است، حضرت امام حسین علیه السلام کودتا نکردند و شمشیر نکشیدند؛ بلکه مثل پدرشان فقط بیعت نکردند، و مورد غضب حکومت قرار گرفتند و شهید شدند.
✔️ ادامه دارد...
@borrhan
Telegram
attach 📎
Forwarded from اتچ بات
#حرکت_حسینی [8]
⁉️ ❔هدف سیدالشهدا علیه السلام از #خروج چه بود؟؟
✅ إنّی ما خَرَجتُ اَشِراً و لا بَطِراً و لا مُفسِداً و لا ظالِماً، اِنَّما خَرَجتُ لِطَلَبِ الاصلاحِ فی اُمَّهِ جَدّی، اُریدُ اَن آمُرَ بِالمَعرُوفِ و اَنهی عَنِ المنکَرِ وَ اَسیرَ بِسیرهِ جَدّی وَ اَبی عَلیَّ بن اَبی طالبٍ.
〰〰▪️〰〰〰〰〰
#نامه_ابنزیاد_به_حر
...کاروان امام به منزلگاه قصر بنیمقاتل رسیدند و شب در آنجا ماندند...
صبحگاهان پس از اقامه نماز صبح، با شتاب کاروان را حرکت دادند، اما حر مانع میشد؛
در این هنگام فرستادهء عبیدالله بن زیاد به نزد حر رسید و بر او سلام کرد و نامهء عبیدالله را به او داد. مضمون نامه چنین بود::
❌ اما بعد، چون این نامه به تو رسید، حسین را زیر نظر بگیر. فرستادهء من به تو میگوید که او را پیاده نکنی مگر در بیابانی که نه پناهگاهی داشته باشد و نه آب. به فرستادهام دستور دادهام که از تو جدا نشود تا اینکه خبر دستور انجام شده را برایم بیاورد. والسلام
(تاریخ طبری ۳۰۷/۴- کامل ۲۸۲/۳)
سپس حر به امام و یارانش گفت::
❌این نامهء عبیدالله بن زیاد است که به من دستور میدهد بعد از اینکه این نامه به دستم رسید، با تو به خشونت رفتار کنم، فرستادهاش از من جدا نمیشود مگر اینکه امرش را اجرا کنم.
👈👈👈 هر گاه امام میخواستند با سوارانشان حرکت کنند، حر و افرادش مانع میشدند و به گِردَش میچرخیدند؛
این دو گروه به هم پرخاش میکردند؛ امام به حر فرمودند:
💠 آیا نگفتی که از راه دیگر رویم؟
حر گفت:
چرا، ولی عبیدالله در نامه به من دستور سختگیری نسبت به تو را داده و بر من مراقبی گمارده است.
جناب زهیر بن قین، به امام حسین علیهالسلام گفت::
ای پسر رسول خدا ، به خدا سوگند که آینده را بدتر از این میبینم . جنگ با اینها برای ما سادهتر از جنگیدن با کسانی است که بعد با ما میجنگند.
امام حسین علیه السلام جواب فرمودند:
💠 من نبرد را شروع نخواهم کرد.
زهیر گفت:
پس ما را حرکت دهید تا در کربلا پیاده شویم که بر کنار فرات است و در آنجا باشیم. اگر جنگیدند با آنها میجنگیم و از خدا کمک میگیریم.
آنگاه امام علیهالسلام فرمودند:
💠 اللهم إني أعوذ بك من الكرب و البلاء
💠 خدایا، من از بلا و سختی به تو پناه میبرم.
سپس حرکت فرمود، در حالیکه حر راه را بر ایشان تنگ کرده ، مزاحم ایشان میشد.
روز پنجشنبه که با روز دوم محرم سال ۶۰ هجری مصادف بود، به کربلا رسیدند؛
امام سوال فرمود:
کربلا اینجاست؟
گفتند:
آری ، ای پسر پیامبر.
فرمودند:
💠 انزِلوا، هذا مَوضِعُ كَربٍ وبَلاءٍ، هاهُنا مُناخُ رِكابِنا، ومَحَطُّ رِحالِنا، وسَفكُ دِمائِنا.
💠 این موضع کرب و بلاست؛
پیاده شوید. اینجا اقامتگاه سواران ما، توقفگاه مسافرانمان ، محل قتل مردان و جایگاه ریزش خونهایمان است.
(تاریخ طبری ۳۰۸/۴)
👈👈👈 پس همه در یک طرف پیاده شدند.
حر و افرادش هم در سوی دیگر قرار گرفتند.
#پیشگویی
〰〰〰〰〰〰〰〰
اهل دقت پاسخ دهند::
به راستی، لغزشی که عدهای به آن مبتلا شدهاند و خروج حضرت از مدینه را تشکیل حکومت میدانند ، چگونه با سیره سیدالشهدا علیه السلام ، پرهیز از جنگ ، درخواست مکرر برای تغییر مسیر از جناب حر ، و کلمات آن حضرت از هنگام #خروج ایشان و در طول مسیر از مدینه تا کربلا ،
توجیه میشود؟؟؟
به راستی اگر حضرتش قصد تشکیل حکومت و یا بنای قیام مسلحانه به معنای تشکیل حکومت را داشتند ، چرا قبل از آنکه والی مدینه بخواهد از حضرت بیعت بگیرد، هیچ حرکتی از ایشان مشاهده نمیشود؟؟
و پس از آن چرا در طول اقامت چند ماهه آن حضرت در مکه، هیچ فعالیت خاصی از آن حضرت ثبت نشده؟؟
آیا این تاخیر در انجام وظیفه ، با شأن امام معصوم سازگاری دارد؟؟
📢 به سوالی که از آیت الله #سید_علی_حسینی_میلانی این رابطه پرسیده اند دقت کنید:
❓سلام علیکم، سؤالی که ذهن بنده رو به خود مشغول کرده این است که چطور شد حسین (علیه السلام) در مقابل استبداد و کودتای #یزید ساکت ننشست و علیه او قیام کرد و شمشیر کشید ولی علی (علیه السلام) در برابر ظلم و دیکتاتوری و زورگویی خلفای راشدین نه شمشیر کشیدند نه به اهل مکه و مدینه و کوفه جهت یاری رساندن در جنگ نامه نوشتند و نه اصلا در فکر جنگ بودند؟
✅ بسمه تعالی
السلام علیکم
اشتباه همین است، حضرت امام حسین علیه السلام کودتا نکردند و شمشیر نکشیدند؛ بلکه مثل پدرشان فقط بیعت نکردند، و مورد غضب حکومت قرار گرفتند و شهید شدند.
➖➖➖➖➖➖➖
✔️ این مجموعه را پیگیری فرمائید!
@borrhan
⁉️ ❔هدف سیدالشهدا علیه السلام از #خروج چه بود؟؟
✅ إنّی ما خَرَجتُ اَشِراً و لا بَطِراً و لا مُفسِداً و لا ظالِماً، اِنَّما خَرَجتُ لِطَلَبِ الاصلاحِ فی اُمَّهِ جَدّی، اُریدُ اَن آمُرَ بِالمَعرُوفِ و اَنهی عَنِ المنکَرِ وَ اَسیرَ بِسیرهِ جَدّی وَ اَبی عَلیَّ بن اَبی طالبٍ.
〰〰▪️〰〰〰〰〰
#نامه_ابنزیاد_به_حر
...کاروان امام به منزلگاه قصر بنیمقاتل رسیدند و شب در آنجا ماندند...
صبحگاهان پس از اقامه نماز صبح، با شتاب کاروان را حرکت دادند، اما حر مانع میشد؛
در این هنگام فرستادهء عبیدالله بن زیاد به نزد حر رسید و بر او سلام کرد و نامهء عبیدالله را به او داد. مضمون نامه چنین بود::
❌ اما بعد، چون این نامه به تو رسید، حسین را زیر نظر بگیر. فرستادهء من به تو میگوید که او را پیاده نکنی مگر در بیابانی که نه پناهگاهی داشته باشد و نه آب. به فرستادهام دستور دادهام که از تو جدا نشود تا اینکه خبر دستور انجام شده را برایم بیاورد. والسلام
(تاریخ طبری ۳۰۷/۴- کامل ۲۸۲/۳)
سپس حر به امام و یارانش گفت::
❌این نامهء عبیدالله بن زیاد است که به من دستور میدهد بعد از اینکه این نامه به دستم رسید، با تو به خشونت رفتار کنم، فرستادهاش از من جدا نمیشود مگر اینکه امرش را اجرا کنم.
👈👈👈 هر گاه امام میخواستند با سوارانشان حرکت کنند، حر و افرادش مانع میشدند و به گِردَش میچرخیدند؛
این دو گروه به هم پرخاش میکردند؛ امام به حر فرمودند:
💠 آیا نگفتی که از راه دیگر رویم؟
حر گفت:
چرا، ولی عبیدالله در نامه به من دستور سختگیری نسبت به تو را داده و بر من مراقبی گمارده است.
جناب زهیر بن قین، به امام حسین علیهالسلام گفت::
ای پسر رسول خدا ، به خدا سوگند که آینده را بدتر از این میبینم . جنگ با اینها برای ما سادهتر از جنگیدن با کسانی است که بعد با ما میجنگند.
امام حسین علیه السلام جواب فرمودند:
💠 من نبرد را شروع نخواهم کرد.
زهیر گفت:
پس ما را حرکت دهید تا در کربلا پیاده شویم که بر کنار فرات است و در آنجا باشیم. اگر جنگیدند با آنها میجنگیم و از خدا کمک میگیریم.
آنگاه امام علیهالسلام فرمودند:
💠 اللهم إني أعوذ بك من الكرب و البلاء
💠 خدایا، من از بلا و سختی به تو پناه میبرم.
سپس حرکت فرمود، در حالیکه حر راه را بر ایشان تنگ کرده ، مزاحم ایشان میشد.
روز پنجشنبه که با روز دوم محرم سال ۶۰ هجری مصادف بود، به کربلا رسیدند؛
امام سوال فرمود:
کربلا اینجاست؟
گفتند:
آری ، ای پسر پیامبر.
فرمودند:
💠 انزِلوا، هذا مَوضِعُ كَربٍ وبَلاءٍ، هاهُنا مُناخُ رِكابِنا، ومَحَطُّ رِحالِنا، وسَفكُ دِمائِنا.
💠 این موضع کرب و بلاست؛
پیاده شوید. اینجا اقامتگاه سواران ما، توقفگاه مسافرانمان ، محل قتل مردان و جایگاه ریزش خونهایمان است.
(تاریخ طبری ۳۰۸/۴)
👈👈👈 پس همه در یک طرف پیاده شدند.
حر و افرادش هم در سوی دیگر قرار گرفتند.
#پیشگویی
〰〰〰〰〰〰〰〰
اهل دقت پاسخ دهند::
به راستی، لغزشی که عدهای به آن مبتلا شدهاند و خروج حضرت از مدینه را تشکیل حکومت میدانند ، چگونه با سیره سیدالشهدا علیه السلام ، پرهیز از جنگ ، درخواست مکرر برای تغییر مسیر از جناب حر ، و کلمات آن حضرت از هنگام #خروج ایشان و در طول مسیر از مدینه تا کربلا ،
توجیه میشود؟؟؟
به راستی اگر حضرتش قصد تشکیل حکومت و یا بنای قیام مسلحانه به معنای تشکیل حکومت را داشتند ، چرا قبل از آنکه والی مدینه بخواهد از حضرت بیعت بگیرد، هیچ حرکتی از ایشان مشاهده نمیشود؟؟
و پس از آن چرا در طول اقامت چند ماهه آن حضرت در مکه، هیچ فعالیت خاصی از آن حضرت ثبت نشده؟؟
آیا این تاخیر در انجام وظیفه ، با شأن امام معصوم سازگاری دارد؟؟
📢 به سوالی که از آیت الله #سید_علی_حسینی_میلانی این رابطه پرسیده اند دقت کنید:
❓سلام علیکم، سؤالی که ذهن بنده رو به خود مشغول کرده این است که چطور شد حسین (علیه السلام) در مقابل استبداد و کودتای #یزید ساکت ننشست و علیه او قیام کرد و شمشیر کشید ولی علی (علیه السلام) در برابر ظلم و دیکتاتوری و زورگویی خلفای راشدین نه شمشیر کشیدند نه به اهل مکه و مدینه و کوفه جهت یاری رساندن در جنگ نامه نوشتند و نه اصلا در فکر جنگ بودند؟
✅ بسمه تعالی
السلام علیکم
اشتباه همین است، حضرت امام حسین علیه السلام کودتا نکردند و شمشیر نکشیدند؛ بلکه مثل پدرشان فقط بیعت نکردند، و مورد غضب حکومت قرار گرفتند و شهید شدند.
➖➖➖➖➖➖➖
✔️ این مجموعه را پیگیری فرمائید!
@borrhan
Telegram
attach 📎