Book_tips
18.3K subscribers
6.78K photos
2.12K videos
67 files
419 links
اهدای کتاب اهدای کلمه است.
کلمات نور هستند، باعث می‌شوند زندگی را بهتر ببینیم.

ارتباط با ادمین
@zarnegar503
@Missino

تبلیغات
@booktips_ads


❤️ تاریخ تاسیس کانال❤️
26, March, 2016

گروه بوک تیپس
https://t.me/+XJ1JFjF5FsllNjA8
Download Telegram
🍃🌺🍃
#برگ_روزانه
#جهانی_نو
#اکهارت_تله


بهشتی نو و جهانی نو


عنوان این کتاب را از پیش گویی های کتاب مقدس الهام گرفتم و به نظر می رسد که در این دوره بیش از هر زمان دیگری در تاریخ بشر کاربرد داشته باشد. در هر دو کتاب عهد عتیق و عهد جديد، صحبت از فروپاشی نظام دنیای موجود و پیدایش «بهشتی نو و جهانی نو» شده است. ما باید بدانیم که در اینجا منظور از بهشت، موقعیت و مکان نیست، بلکه آن قلمرو درونی آگاهی می باشد. این معنای نهانی کلمه و نیز تفسیری ست که در آموزه های حضرت مسیح (ع) آمده است. از سویی دیگر، سیاره زمین نمود بیرونی به صورت شکل بوده و همیشه بازتابی از درون است. آگاهی جمعی بشر و حیات روی سیاره ما به گونه ای ذاتی با هم پیوستگی دارند. «بهشت نو» پیدایش حالت دگرگون شده آگاهی بشر و «جهانی نو» بازتاب آن در قلمرو مادی است. از آنجا که هستی و آگاهی بشر به گونه ای ذاتی با حیات این سیاره یکی است، با فروپاشی آگاهی گذشته، تغییرات شدید و ناگهانی جغرافیایی و آب و هوایی در بسیاری از بخش های زمین به طور همزمان پدید می آید که هم اکنون شاهد برخی از این تغییرات طبیعی هستیم.



صفحه ۲۵

@book_tips 🐞
🍃🌺🍃
#برگ_روزانه
#جهانی_نو
#اکهارت_تله


«من درون» وضعیت کنونی بشر


واژگان، چه با صدا بیان شوند و چه به صورت اندیشه ناگفته باقی بمانند، می توانند کم و بیش تأثیر یک خواب مصنوعی را بر شما داشته باشند. شما خود را به راحتی در آنها گم می کنید و به خواب مصنوعی می روید و کاملا به این باور می رسید که گاه واژه ای را بر چیزی می چسبانید، می دانید که آن چیز چیست. حقیقت این است که شما نمی دانید آن چیست. شما فقط رازی را با برچسبی پوشانیده اید. هر چه، مانند پرنده، حتی یک سنگ کوچک و به طور یقین بشر، در نهایت نافهمیدنی است، زیرا از ژرفای نامفهومی برخوردار است. همه آنچه را می فهمیم، تجربه می کنیم و در باره اش می اندیشیم، سطح ظاهری حقیقت است که کمتر از نوک یک کوه یخی می باشد.
در زیر آن سطح ظاهری، نه تنها همه چیزها با همدیگر، بلکه با سرچشمه کل هستی نیز که خود از آن آمده اند، پیوند دارند. گل یا پرنده و حتی یک سنگ می تواند راه بازگشت به پروردگار، به منشأ و خود شما را نشانتان بدهد. هنگامی که به چیزی می نگرید یا آن را در دستان خود می گیرید و بی آن که واژه یا برچسبی ذهنی به آن تحمیل کنید، به آن اجازه بودن می دهید، حسی از شگفتی و احترام در شما پدید می آید. جوهر آن به آرامی خود را به شما می نمایاند و جوهر خودتان را به شما باز می تاباند. از این روست که هنرمندان بزرگ، این جوهر ذاتی را احساس می کنند و در انتقال آن حس از طریق هنرشان موفق می شوند. ون گوگ نگفت : «این فقط یک صندلی ست» او به صندلی نگریست و نگریست. این هنرمند، جوهره بودن صندلی را حس کرد. سپس در برابر بوم نقاشی نشست و قلم مو را به دست گرفت. ارزش آن صندلی باید معادل کمتر از چند دلار بوده باشد، ولی نقاشی همان صندلی، امروز بیش از بیست و پنج میلیون دلار به فروش می رسد.


ادامه دارد ...


صفحات ۲۷-۲۸


@book_tips 🐞
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🍃🌺🍃

سوره الحجر آیه 5 :

مَا تَسْبِقُ مِنْ أُمَّةٍ أَجَلَهَا وَمَا يَسْتَأْخِرُونَ

ترجمه :

هیچ گروهی از اجل خود پیشی نمی‌گیرد؛ و از آن عقب نخواهد افتاد!

#کلام_پروردگار

@book_tips 🐞
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
پروانه، بوسه ی طبیعت بر گل هاست

#طبیعت_درمانگر

@book_tips 🐞
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
یک میلیون دلار جایزه نشنال جغرافی به فیلمبردار واقعی راز بقا این فیلم تعلق گرفت..
تا آخر ببینید بی نظیر است.

🎥#فیلم
#راز_بقا
@book_tips🐞
صد فصل بهار آید و بیرون ننهم گام
ترسم که بیایی تو و در خانه نباشم

#وحشی_بافقی

@book_tips 🐞
کتاب «انگور فرنگی» اثر کدام نویسنده زیر می‌باشد؟
Anonymous Quiz
37%
آنتوان چخوف
17%
فئودور داستایوفسکی
18%
چارلز دیکنز
28%
جان اشتاین بک
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🍃🌺🍃


سوره الحجرات آیه 11 :

وَلَا تَنَابَزُوا بِالْأَلْقَابِ ۖ

ترجمه :

و با القاب زشت و ناپسند یکدیگر را مخوانید...

#کلام_پروردگار

@book_tips 🐞
خموشی پیشه کن تا دامن مطلب به دست آری
که بی‌پاس نَفَس از بحر، گوهر برنمی‌آید

#صائب_تبریزی

@book_tips 🐞
🍃🌺🍃
#برگ_روزانه
#جهانی_نو
#اکهارت_تله


خود توهمی


واژه «من»، بزرگترین اشتباه و ژرف ترین حقیقت را - بسته به این که چگونه به کار رود - در خود دارد. واژه «من» همراه با کلمه های وابسته مانند «مرا»، «خودم» و «مال من»، در کاربرد قراردادی آن، نه تنها بیشترین کلمه به کار رفته در زبان، بلکه یکی از گمراه کننده ترین واژه ها است. در کاربرد معمول و همه روزه، واژه «من» به خطای نخستین که تعبیری نادرست از آن کسی که شما هستید و حسی واهی از هویت است، صورت بیرونی می دهد. «من درون»، این است. آلبرت اینشتین، کسی که بینشی ژرف نه تنها از حقیقت، فضا و زمان، بلکه از طبیعت بشر داشت، این حس فریبنده از خود را «توهمی عینی از آگاهی» نامیده است. این خود فریبنده اساس همه تعابیر یا بهتر بگوییم، تعبیرهای نادرست از حقیقت، فرایند تفکر، ارتباط و برخورد با دیگران می شود. حقیقت شما بازتابی از توهم نخستین می گردد.
مژده آن که چنان چه بتوانید توهم را به عنوان توهم تشخیص دهید، محو خواهد شد. شناخت توهم، پایان آن نیز هست. بقای توهم به این بستگی دارد که آن را به نادرست، حقیقت بدانید. با دیدن آن کسی که نیستید، حقیقت آن کسی که هستید، خودش پدیدار می شود. این تحولی است که با مطالعه آرام و دقیق این بخش و بخش بعدی در باره سازواره خود کاذب که ما آن را «من درون» می خوانیم، در شما روی می دهد. پس طبیعت این خود فریبنده چیست؟
آنچه که معمولا وقتی می گویید «من» به آن اشاره دارید، آن کسی که هستید، نیست. از طریق عمل وسیع کاهش گری، ژرفای بی کران آن کسی که هستید، با صدایی که توسط تارهای صوتی به وجود می آید یا با اندیشه ای از «من» یا هر آنچه که «من» خود را با آن یکی می داند، اشتباه گرفته می شود. پس، «من»، «مال من» و «خود من» معمولی به چه چیزی اشاره می کند؟


ادامه دارد ...


صفحات ۲۹-۳۰

#اکهارت_تله
@book_tips 🐞
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
گر ترک وداع کرده ام معذورم
تو جان منی
وداع جان آسان نیست ...

@book_tips 🐞
چون انسانها زمانی هوشیارتر میشوند که زخمی شوند رنج نباید بیچارگی را بیشتر کند. رنجت را تحمل نکن رنجت را درک کن !این فرصتی است برای بیداری ،وقتی آگاه شوی بیچارگی ات تمام میشود...

#کارل_گوستاویونگ

@book_tips 🐞
Audio Book - Kababe Ghaaz
Mohammad Ali Jamalzadeh
🗞معرفی داستان:
کباب غاز نوشته محمد علی جمالزاده

شب عید نوروز بود و موقع ترفیع رتبه. در اداره با هم‌قطارها قرار و مدار گذاشته بودیم که هرکس اول ترفیع رتبه یافت، به عنوان ولیمه یک مهمانی دسته‌جمعی کرده، کباب غاز صحیحی بدهد دوستان نوش جان نموده به عمر و عزتش دعا کنند.
زد و ترفیع رتبه به اسم من درآمد. فوراً مساله‌ی مهمانی و قرار با رفقا را با عیالم که به‌تازگی با هم عروسی کرده بودیم در میان گذاشتم. گفت تو شیرینی عروسی هم به دوستانت نداده‌ای و باید در این موقع درست جلوشان درآیی. ولی چیزی که هست چون ظرف و کارد و چنگال برای دوازده نفر بیش‌تر نداریم یا باید باز یک دست دیگر خرید و یا باید عده‌ی مهمان بیش‌تر از یازده نفر نباشد که با خودت بشود دوازده نفر.

📔#کباب_غاز
#محمد_علی_جمال_زاده

@book_tips 🐞
کتاب «برف های کلیمانجارو» اثر کدام نویسنده زیر می‌باشد؟
Anonymous Quiz
36%
جان اشتاین بک
14%
پائولو کوئیلو
40%
ارنست همینگوی
10%
ژان پل سارتر
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🍃🌺🍃


سوره الحجرات آیه 12 :

يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اجْتَنِبُوا كَثِيرًا مِنَ الظَّنِّ إِنَّ بَعْضَ الظَّنِّ إِثْمٌ ۖ وَلَا تَجَسَّسُوا وَلَا يَغْتَبْ بَعْضُكُمْ بَعْضًا ۚ أَيُحِبُّ أَحَدُكُمْ أَنْ يَأْكُلَ لَحْمَ أَخِيهِ مَيْتًا فَكَرِهْتُمُوهُ ۚ وَاتَّقُوا اللَّهَ ۚ إِنَّ اللَّهَ تَوَّابٌ رَحِيمٌ


ترجمه :

ای کسانی که ایمان آورده‌اید! از بسیاری از گمانها بپرهیزید، چرا که بعضی از گمانها گناه است؛ و هرگز (در کار دیگران) تجسّس نکنید؛ و هیچ یک از شما دیگری را غیبت نکند، آیا کسی از شما دوست دارد که گوشت برادر مرده خود را بخورد؟! (به یقین) همه شما از این امر کراهت دارید؛ تقوای الهی پیشه کنید که خداوند توبه‌پذیر و مهربان است!

#کلام_پروردگار

@book_tips 🐞
زمان همیشه با همین‌ سرعت می‌گذرد،
فقط احساسات هستند که
سرعتشان تغییر می‌کند.

   هر روز می‌تواند به اندازه تمام زندگی
  کِش بیاید، یا به اندازه‌ی یک تپش قلب
        بگذرد. بستگی به این دارد که
     آن زمان را با چه کسی می‌گذرانی.

#فردریک_بکمن

@book_tips 🐞
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
دارم با زندگیم چکار می کنم ؟
هیچوقت این سوال را از خودتون کردین
؟


🌿لطفا ببینید...
@book_tips 🐞
🍃🌺🍃
#برگ_روزانه
#جهانی_نو
#اکهارت_تله


ادامه ...


وقتی یک کودک خردسال توالی صداهایی را که تارهای صوتی پدر و مادرش تولید می کنند و نام اوست می آموزد، واژه ای را که در ذهن به اندیشه تبدیل می شود، با آن کسی که خودش است، یکی می پندارد. در این مرحله، برخی از کودکان خودشان را سوم شخص خطاب می کنند؛ مانند «جانی گرسنه است» کودک خیلی زود واژه جادویی «من» را یاد می گیرد و آن را با نام خود که پیش تر با کسی که اوست برابر شمرده است، یکسان می انگارد. سپس اندیشه های دیگر از راه می رسند و با اندیشه «من نخستین» در می آمیزند. گام بعدی، اندیشه های من و مال من است که برای برچسب زدن بر چیزهایی که به گونه ای بخشی از «من» هستند، به کار می رود. این، همان یکی دانستن خود با اشیا، یعنی اختصاصی کردن چیزها و در نهایت، اندیشه هایی برای نمایاندن چیزها با حسی از خود و به موجب این حس، هویت گرفتن از آنهاست. زمانی که اسباب بازی «من» می شکند یا از «من» گرفته می شود، رنجی شدید پیش می آید. این رنج نه به علت ارزشی که آن اسباب بازی دارد، بلکه به دلیل اندیشه «مال من» ایجاد می شود، زیرا کودک به زودی علاقه اش را به آن از دست خواهد داد و اسباب بازی یا چیز دیگری جایگزین آن خواهد شد. به این ترتيب اسباب بازی، بخشی از رشد حس کودک از خود یا «من» شده است.
بنابراین با رشد بچه، اندیشه «من نخستین»، اندیشه های دیگری را به سوی خود جذب می کند. به این ترتیب او با جنسیت، مالکیت، جسم دریافت شده حسی ملیت، نژاد، مذهب و حرفه هویت می یابد. عوامل دیگری که «من» از آنها هویت می گیرد، نقش هایی مثل مادر، پدر، همسر و مانند اینها هستند. دستیابی به دانش یا عقاید، دوست داشتن ها و نداشتن ها و رویدادهایی که در گذشته برای «من» اتفاق افتاده است و خاطرات آنها نیز افکاری هستند که احساس «من» از خود را به عنوان «من و داستان من» تعریف می کنند. این ها فقط برخی از عواملی هستند که مردم حس هویت خود را از آنها می گیرند. این عوامل در نهایت چیزی بیش از افکاری نیستند که به گونه ای ناپایدار با این حقیقت که همه آنها با حسی از خود پنهان شده اند، در کنار هم قرار گرفته اند. این ساختار ذهنی چیزی است که شما معمولا هنگام گفتن «من» به آن اشاره می کنید. دقیق تر بگوییم: بیشتر اوقات این شما نیستید که می گویید یا فکر می کنید «من»، بلکه برخی از جنبه های ساختاری ذهنی، یعنی آن خود من گر است، هر گاه که هوشیار شوید، باز هم از واژه «من» استفاده خواهید کرد، اما این «من» از جایی ژرف تر، از درون شما خواهد آمد.
بسیاری از مردم هنوز به طور کامل از جریان بی وقفه ذهن، از تفکر اجباری که بیشتر تکراری و بیهوده است، هویت می گیرند. هیچ «منی» جدا از فرایند افکار و احساساتی که با آن همراه است، وجود ندارد. این، مفهوم ناآگاهی معنوی است. وقتی گفته می شود این صدای درون سر آنهاست که هرگز از صحبت دست نمی کشد، می گویند : «چه صدایی؟!» یا با خشم، آن را انکار می کنند. البته این واکنش، همان صدا، همان فکر کننده و همان ذهن مشاهده نشده است، می شود به این صدا به صورت موجودیتی نگاه کرد که آنها را به تصرف خود در آورده است.
برخی از مردم هرگز نخستین باری را که از یکسانی با افکارشان جدا شدند و این گونه لحظه ای گذرا از یکی بودن با محتوای ذهن خود و رسیدن به هوشیار بودن در پس زمینه را تجربه کردند، از یاد نمی برند. برای بعضی دیگر، این حرکت به اندازه ای اندک و مختصر است که به سختی متوجه آن می شوند یا فقط ورود جریان شادی و آرامش درونی را، بی آن که دلیلش را بدانند، حس می کنند.



صفحات ۳۰-۳۱


@book_tips 🐞