بنياد فرهنگ زندگی - سهیل رضایی
Photo
مرد بودن به تنهایی اضطراب زاست، گاهی پدری در اوج موهبت بودن به مصیبتی بی پایان تبدیل میشود!
این متن را مردی می نویسد که سال دیگر پنجاه ویک ساله خواهد شد.
او از دریچه ای به عالم نگاه می کند که هم پسری را به مدت طول عمر خود تجربه کرده است و هم پدری را قریب دوازده سال است که تجربه میکند.
همچنین یک#همسر است ( نقش#شوهر بودن بخش دیگری از وجه مردانگی است).
روزی یونگ نوشت#روانشناس و#مشاور بودن یکی از پراسترس ترین#شغل های دنیاست!
این جمله مرا در بهت غریبی فرو برد ،وقتی آنرا دقیق ترخواندم دیدم وی به حقیقتی اشاره می کند که من بارها آنرا در عمق وجودم تجربه کرد ه ام، اما او را با این شفافیت ندیده بود.
#یونگ می گوید مراجع وقتی به اتاق مشاور مراجعه می کند ، درخواست دارد مشاور بتواند برای مسئله ای که شاید سالیان سال او را آزار داده در طول مدت مشاوره یک جواب قطعی بگیرد و این پروژه انتقال فرد کامل روی مشاور، اورا به شدت تحت فشار واسترس قرار می دهد.
همین اتفاق برای اکثر#مردان این دنیا که به گونه ای مسوولیت پدری را پذیرفتند، رخ می دهد.
گاهی پسرم، وقتی از من سوالی می پرسد و در جواب می گویم نمیدانم !با تعجب به من نگاه می کند و با طنزمی گوید: "پس تو چی میدونی؟"
میگم: بابا من همه چی رو نمیدونم و او بازهم مصرانه می گوید:پس چطور بابا شدی؟
یادخود وانتظاراتم از پدرم می افتم.
من هم او را آنقدر قوی و #خردمند و همه چیز دان میدانستم که همیشه فکر می کردم او حق ندانستن و خطا ندارد و جالب اینه که معیار درست وغلط بودن عمل و گفتار اون خرد من بود!
چقدر سال ها از او عصبی بودم و نمی توانستم با نهایت#صمیمیت او را در#آغوش بکشم.
وقتی با دانش#روانشناسی_عمقی آشنا شدم تازه فهمیدم پدرم هم مثل من سفر بی نقشه ای را تجربه می کند که هیچ کس نمی تواند همیشه در آن عالی عمل کند و از همه مهمتر این است که عالی در هر زمان واز هر دریچه یک#معنا دارد واین روزها می فهمم که اگر بخواهم فرزندم نمره عالی به من بدهد باید گاهی به اواجازه نابود کردن خودش را بدهم!
اما نه، نمیشود.
پس بگذاراو راامروز نجات دهم،اما بپذیرم او سال ها ازمن باکینه یاد کند.
شاید او هم بفهمد این#پدرعوضی در آن لحظه اندازه عقل آن زمان و موقعیت آن مکان عمل کرده است.
پدری کردن همیشه محاکمه و محکومیت را در پی خواهد داشت اما لطف هایی دارد که نمی شود یک لحظه به پدر نبودن فکر کرد.
پدرم،#سپاس از وجودت که پذیرفتی از طرف من محاکمه شوی اما باز هم پدری کنی!
گاهی به خانه والدینت زنگ بزن. وقتی#بابا گوشی را برداشت و گفت با مامانت کار داری بگو نه با خودت کار دارم.
این متن را مردی می نویسد که سال دیگر پنجاه ویک ساله خواهد شد.
او از دریچه ای به عالم نگاه می کند که هم پسری را به مدت طول عمر خود تجربه کرده است و هم پدری را قریب دوازده سال است که تجربه میکند.
همچنین یک#همسر است ( نقش#شوهر بودن بخش دیگری از وجه مردانگی است).
روزی یونگ نوشت#روانشناس و#مشاور بودن یکی از پراسترس ترین#شغل های دنیاست!
این جمله مرا در بهت غریبی فرو برد ،وقتی آنرا دقیق ترخواندم دیدم وی به حقیقتی اشاره می کند که من بارها آنرا در عمق وجودم تجربه کرد ه ام، اما او را با این شفافیت ندیده بود.
#یونگ می گوید مراجع وقتی به اتاق مشاور مراجعه می کند ، درخواست دارد مشاور بتواند برای مسئله ای که شاید سالیان سال او را آزار داده در طول مدت مشاوره یک جواب قطعی بگیرد و این پروژه انتقال فرد کامل روی مشاور، اورا به شدت تحت فشار واسترس قرار می دهد.
همین اتفاق برای اکثر#مردان این دنیا که به گونه ای مسوولیت پدری را پذیرفتند، رخ می دهد.
گاهی پسرم، وقتی از من سوالی می پرسد و در جواب می گویم نمیدانم !با تعجب به من نگاه می کند و با طنزمی گوید: "پس تو چی میدونی؟"
میگم: بابا من همه چی رو نمیدونم و او بازهم مصرانه می گوید:پس چطور بابا شدی؟
یادخود وانتظاراتم از پدرم می افتم.
من هم او را آنقدر قوی و #خردمند و همه چیز دان میدانستم که همیشه فکر می کردم او حق ندانستن و خطا ندارد و جالب اینه که معیار درست وغلط بودن عمل و گفتار اون خرد من بود!
چقدر سال ها از او عصبی بودم و نمی توانستم با نهایت#صمیمیت او را در#آغوش بکشم.
وقتی با دانش#روانشناسی_عمقی آشنا شدم تازه فهمیدم پدرم هم مثل من سفر بی نقشه ای را تجربه می کند که هیچ کس نمی تواند همیشه در آن عالی عمل کند و از همه مهمتر این است که عالی در هر زمان واز هر دریچه یک#معنا دارد واین روزها می فهمم که اگر بخواهم فرزندم نمره عالی به من بدهد باید گاهی به اواجازه نابود کردن خودش را بدهم!
اما نه، نمیشود.
پس بگذاراو راامروز نجات دهم،اما بپذیرم او سال ها ازمن باکینه یاد کند.
شاید او هم بفهمد این#پدرعوضی در آن لحظه اندازه عقل آن زمان و موقعیت آن مکان عمل کرده است.
پدری کردن همیشه محاکمه و محکومیت را در پی خواهد داشت اما لطف هایی دارد که نمی شود یک لحظه به پدر نبودن فکر کرد.
پدرم،#سپاس از وجودت که پذیرفتی از طرف من محاکمه شوی اما باز هم پدری کنی!
گاهی به خانه والدینت زنگ بزن. وقتی#بابا گوشی را برداشت و گفت با مامانت کار داری بگو نه با خودت کار دارم.