🇮🇷 بولتن محرمانه 🇮🇷
17.5K subscribers
4.16K photos
5.01K videos
60 files
20.5K links
Download Telegram
#رزق_معنوی

یکی از علمای بزرگوار منسب و تدریسی داشتند؛ والده ایشان مریض شدند و به منزلشان آمدند، بعدها کار ایشان به جایی رسید که دیگر باید مادر را تر و خشک می کردند.
ایشان فکر کردند شاید همسر و بچه‌هایشان نتوانند این کار را انجام دهند و یا موقعی کوچک ترین چیزی در دلشان بگذرد و نگاهی به او کنند و ...، لذا ایشان همه چیز را تعطیل کردند و تصمیم گرفتند خودشان به مادر رسیدگی کنند.
این بزرگوار، حاج آقای "حلوایی" بودند که خودشان، مادر را تر و خشک می کردند. عذر میخواهم آن موقع پوشک و ... هم نبود، خودشان مادر را کهنه می کردند و کهنه ها را می شستند...
می گفتند: من مدام روی پای مادر می افتادم و گریه می کردم. مادرم می گفت: خسته شدی؟! می گفتم: نه مادر ! تازه دارم می فهمم، گرچه هنوز هم نمی فهمم، چه سختی هایی برای من کشیدی...
یکی از اوتاد می فرمودند: ایشان را بعد از مرگشان در خواب دیدم. گفتم: چه حالی داشتید؟
فرمودند: پیامبران برای استقبال از من صف کشیده بودند، من فکر می کردم برای کس دیگری آمده‌اند. حتی حالت چهره آنها در آن عالم برای من معلوم شده بود و در رأس آنها، خاتم الانبیا (ص) بودند؛ همه آنها برای استقبال از من صف کشیده بودند و من همه آنها را با چهره می شناختم، کأنّ با آنها بوده‌ام!
لذا پیامبر می فرمایند: آنها "بابان مفتوحان من الجّنه" هستند؛ ما دو درب گشوده بهشت را داریم اما خوابیم. حالا مگر چقدر می خواهیم در این دنیا باشیم که مدام می گوییم: اذیت می شویم؟! مگر آنها چقدر در این دنیا هستند؟! دو سال، پنج سال، ده سال؟! نعوذباللّه وقتی که افتاده شدند، ما چه می کنیم ؟!

📚 دو گوهر بهشتی، پدر و مادر
حضرت آیت اللّه روح اللّه قرهی


______________________

📡 كانال بولتن محرمانه
.
.
✔️تلگرام
🆔 https://t.me/Boltan
.
.
✔️پیام رسان “بله”
🆔 ble.im/booltan
.
.
✔️“سروش”
🆔 http://sapp.ir/boltan
.
.
✔️اینستاگرام
🆔 https://www.instagram.com/booltan