بررسی ابهامات کودتای نقاب -قسمت اول
❌سعید حجاریان و کودتای نقاب
سعید حجاریان از گردانندگان اصلی کمیته اداره دوم [اطلاعات] ارتش در سال ۱۳۵۹، در مصاحبهای زمان اطلاع خود را از کودتای نقاب مشهوربه نوژه سه روز قبل از عملیات کودتا، یعنی حوالی ۱۵ تیر ۱۳۵۹، ذکر کرده است:
«سه روز مانده به عملیات کودتا چند تن از افسران مراجعه کردند و کودتا را لو دادند. ما در ستاد مشترک ستاد خنثیسازی تشکیل دادیم و ترکیبی از سپاه و کمیته ستاد مشترک و کمیته بهارستان در این ستاد حضور داشتند و عملیات دستگیریها را هم سپاه عهدهدار شد.
شب کودتا به آقای ریشهری گفتم که میخواهد کودتا شود و ما آن را کشف کردهایم. کمکم متهمین را معرفی میکنیم به شما. آقای خامنهای، دکتر مصطفی چمران و امام را نیز در جریان گذاشتیم و [گفتیم] با توجه به اینکه یکی از اهداف کودتا مکان اقامت امام بود، بهتر است تغییر مکان دهند که البته ایشان نپذیرفتند.»
(روزنامه فتح ،تاریخ۱۳۷۹/۱/۱۵)
حجاریان در گفتگوی دیگر براطلاع قبلی خود از کودتا و مراجعه به امام و مطلع نمودن ایشان تأکید میکند:
«کودتای نوژه متهمی آمد و اعتراف کرد از درجه دارهای کودتاگر که قرار است کودتایی بشود و مسئول کودتا احسان بنیعامری است، این فرد آمد پیش من و اعتراف کرد که عامری به من گفت یک بیسیم برمیداری و میروی قم و با شریعتمداری دیدار میکنی. اگر کودتا پیروز شود و تهران به هم بریزد، ایشان قرار است از طریق بیسیم برای پیروزی کودتا پیام بدهند و از کودتا حمایت کنند و ما در رادیو پیام ایشان را پخش کنیم.
این درجهدار آمد تعریف کرد که من رفتم قم و شریعتمداری را دیدم. وقتی اطرافش خلوت شد گفتم آقا این امانتی (بیسیم) مال شماست. ایشان هم بیسیم را گرفت و زیر تشکچهاش گذاشت. بعد شریعتمداری به من گفت میروی پیش آقای عباسی که دامادش بود و رسید میگیری و تحویل رئیست میدهی. من هم رسید را گرفتم و به احسان بنیعامری دادم. بعد از این اعتراف من رفتم پیش ریشهری که وزیر اطلاعات بود، گفتم چنین اعترافی شده است و مسئولش هم احسان بنیعامری است.
بلافاصله ریشهری از حاج احمد آقا وقت گرفت که هر دو نزد امام برویم. در حال رفتن به بیت امام بودیم که ریشهری به من گفت تو از امام درخواست کن که با توجه به کشف چنین سرنخ مهمی که بهدست آمده اجازه بدهند که ما تلفن آقای شریعتمداری را شنود کنیم. خود من هم (ریشهری) مشروح مذاکرات را به امام تحویل میدهم. خدمت امام رسیدیم و گفتیم که چنین اتفاقی افتاده است و کودتایی در حال برنامهریزی است و در نهایت از امام درخواست کردیم که تلفن شریعتمداری شنود شود.
آقای ریشهری هم در جلسه گفت که آقا فقط من تلفن شریعتمداری را گوش میکنم و هیچ فرد دیگری خبردار نمیشود و شب به شب هم گزارش وقایع را به شما میدهم. اما امام در کمال تعجب گفتند لازم نیست تلفن شنود شود و این کار را یک زمانی اصلاً انجام ندهید. امام گفت شریعتمداری بیسیم داشته باشد مثلاً با بیسیم چه کاری میخواهد انجام دهد. اصلاً کودتا بشود مگر با کودتا چکار میخواهند بکنند. امام آنچنان بیتفاوت با کودتاه نوژه برخورد کرد که انگار اصلاً اینها را دشمن انقلاب و ایران نمیدانست. امام تأکید کرد که دشمن اصلی آمریکاست و نه آقای شریعتمداری.»
سعید حجاریان میگوید ازماهها پیش از فعالیت بنیعامری مطلع بوده است:
«ما ماهها پیش از کودتا میدانستیم که بنیعامری نامی مشغول فعالیت است اما از چند و چون آن مطلع نبودیم.»(منبع:خاطره ها، خاطرات محمدی ری شهری صص۱۱۵-۱۱۳)
حجاریان به اسامی و مسولیت افسرانی که سه روز قبل از افشاء کودتا به او اطلاع دادهاند اشارهای نکرده است. از سوی دیگر در حالی که مدعی میشود چند تن از «افسران» مراجعه کردند و کودتا را لو دادند، در مطلبی دیگر به مراجعه فقط یک «درجه دار» که ان هم روز چهارشنبه ۱۸ تیر بوده است اشاره می کند.
حجاریان میگوید از سه روز قبل از زمان و چگونگی کودتا مطلع بوده و حتی بهمراه حجت الاسلام ریشهری خدمت امام رسیده و ماجرا را اطلاع دادهاند، ولی براساس گفته ریشهری، حجاریان عصر سهشنبه ۱۷ تیر ۱۳۵۹ به او اطلاع داده است:
«نزدیک غروب آفتاب روز ۱۷/ ۴/ ۱۳۵۹ آقای سعید حجاریان، که با کمیته اداره دوم ارتش همکاری داشت، به دفترم آمد و هیجانزده گفت کار خصوصی دارم. ظاهراً چند نفر در دفتر بودند، به من نزدیک شد و گفت: امشب قرار است کودتا شود. بدینسان با پیگیری کودتا کشف و خنثی شد.»(منبع:کودتای نوژه ،موسسه مطالعات پژوهشهای سیاسی،چاپ چهارم بهار۱۳۸۴صفحه 289-290)
بر اساس گفتههای حجاریان، ظاهراً اداره دوم ارتش، که مسئولان آن محمد رضوی و سعید حجاریان و حبیب الله داداشی و مسعود کشمیری بودند، حداقل سه روز قبل از زمان و جزئیات کودتا مطلع بودند و در غروب روز قبل کودتا به آقای ری شهری خبر داده اند.
#حسین_قاسمی
🆔 @boltan
❌سعید حجاریان و کودتای نقاب
سعید حجاریان از گردانندگان اصلی کمیته اداره دوم [اطلاعات] ارتش در سال ۱۳۵۹، در مصاحبهای زمان اطلاع خود را از کودتای نقاب مشهوربه نوژه سه روز قبل از عملیات کودتا، یعنی حوالی ۱۵ تیر ۱۳۵۹، ذکر کرده است:
«سه روز مانده به عملیات کودتا چند تن از افسران مراجعه کردند و کودتا را لو دادند. ما در ستاد مشترک ستاد خنثیسازی تشکیل دادیم و ترکیبی از سپاه و کمیته ستاد مشترک و کمیته بهارستان در این ستاد حضور داشتند و عملیات دستگیریها را هم سپاه عهدهدار شد.
شب کودتا به آقای ریشهری گفتم که میخواهد کودتا شود و ما آن را کشف کردهایم. کمکم متهمین را معرفی میکنیم به شما. آقای خامنهای، دکتر مصطفی چمران و امام را نیز در جریان گذاشتیم و [گفتیم] با توجه به اینکه یکی از اهداف کودتا مکان اقامت امام بود، بهتر است تغییر مکان دهند که البته ایشان نپذیرفتند.»
(روزنامه فتح ،تاریخ۱۳۷۹/۱/۱۵)
حجاریان در گفتگوی دیگر براطلاع قبلی خود از کودتا و مراجعه به امام و مطلع نمودن ایشان تأکید میکند:
«کودتای نوژه متهمی آمد و اعتراف کرد از درجه دارهای کودتاگر که قرار است کودتایی بشود و مسئول کودتا احسان بنیعامری است، این فرد آمد پیش من و اعتراف کرد که عامری به من گفت یک بیسیم برمیداری و میروی قم و با شریعتمداری دیدار میکنی. اگر کودتا پیروز شود و تهران به هم بریزد، ایشان قرار است از طریق بیسیم برای پیروزی کودتا پیام بدهند و از کودتا حمایت کنند و ما در رادیو پیام ایشان را پخش کنیم.
این درجهدار آمد تعریف کرد که من رفتم قم و شریعتمداری را دیدم. وقتی اطرافش خلوت شد گفتم آقا این امانتی (بیسیم) مال شماست. ایشان هم بیسیم را گرفت و زیر تشکچهاش گذاشت. بعد شریعتمداری به من گفت میروی پیش آقای عباسی که دامادش بود و رسید میگیری و تحویل رئیست میدهی. من هم رسید را گرفتم و به احسان بنیعامری دادم. بعد از این اعتراف من رفتم پیش ریشهری که وزیر اطلاعات بود، گفتم چنین اعترافی شده است و مسئولش هم احسان بنیعامری است.
بلافاصله ریشهری از حاج احمد آقا وقت گرفت که هر دو نزد امام برویم. در حال رفتن به بیت امام بودیم که ریشهری به من گفت تو از امام درخواست کن که با توجه به کشف چنین سرنخ مهمی که بهدست آمده اجازه بدهند که ما تلفن آقای شریعتمداری را شنود کنیم. خود من هم (ریشهری) مشروح مذاکرات را به امام تحویل میدهم. خدمت امام رسیدیم و گفتیم که چنین اتفاقی افتاده است و کودتایی در حال برنامهریزی است و در نهایت از امام درخواست کردیم که تلفن شریعتمداری شنود شود.
آقای ریشهری هم در جلسه گفت که آقا فقط من تلفن شریعتمداری را گوش میکنم و هیچ فرد دیگری خبردار نمیشود و شب به شب هم گزارش وقایع را به شما میدهم. اما امام در کمال تعجب گفتند لازم نیست تلفن شنود شود و این کار را یک زمانی اصلاً انجام ندهید. امام گفت شریعتمداری بیسیم داشته باشد مثلاً با بیسیم چه کاری میخواهد انجام دهد. اصلاً کودتا بشود مگر با کودتا چکار میخواهند بکنند. امام آنچنان بیتفاوت با کودتاه نوژه برخورد کرد که انگار اصلاً اینها را دشمن انقلاب و ایران نمیدانست. امام تأکید کرد که دشمن اصلی آمریکاست و نه آقای شریعتمداری.»
سعید حجاریان میگوید ازماهها پیش از فعالیت بنیعامری مطلع بوده است:
«ما ماهها پیش از کودتا میدانستیم که بنیعامری نامی مشغول فعالیت است اما از چند و چون آن مطلع نبودیم.»(منبع:خاطره ها، خاطرات محمدی ری شهری صص۱۱۵-۱۱۳)
حجاریان به اسامی و مسولیت افسرانی که سه روز قبل از افشاء کودتا به او اطلاع دادهاند اشارهای نکرده است. از سوی دیگر در حالی که مدعی میشود چند تن از «افسران» مراجعه کردند و کودتا را لو دادند، در مطلبی دیگر به مراجعه فقط یک «درجه دار» که ان هم روز چهارشنبه ۱۸ تیر بوده است اشاره می کند.
حجاریان میگوید از سه روز قبل از زمان و چگونگی کودتا مطلع بوده و حتی بهمراه حجت الاسلام ریشهری خدمت امام رسیده و ماجرا را اطلاع دادهاند، ولی براساس گفته ریشهری، حجاریان عصر سهشنبه ۱۷ تیر ۱۳۵۹ به او اطلاع داده است:
«نزدیک غروب آفتاب روز ۱۷/ ۴/ ۱۳۵۹ آقای سعید حجاریان، که با کمیته اداره دوم ارتش همکاری داشت، به دفترم آمد و هیجانزده گفت کار خصوصی دارم. ظاهراً چند نفر در دفتر بودند، به من نزدیک شد و گفت: امشب قرار است کودتا شود. بدینسان با پیگیری کودتا کشف و خنثی شد.»(منبع:کودتای نوژه ،موسسه مطالعات پژوهشهای سیاسی،چاپ چهارم بهار۱۳۸۴صفحه 289-290)
بر اساس گفتههای حجاریان، ظاهراً اداره دوم ارتش، که مسئولان آن محمد رضوی و سعید حجاریان و حبیب الله داداشی و مسعود کشمیری بودند، حداقل سه روز قبل از زمان و جزئیات کودتا مطلع بودند و در غروب روز قبل کودتا به آقای ری شهری خبر داده اند.
#حسین_قاسمی
🆔 @boltan
Forwarded from 🇮🇷 بولتن محرمانه 🇮🇷
بررسی ابهامات کودتای نقاب -قسمت اول
❌سعید حجاریان و کودتای نقاب
سعید حجاریان از گردانندگان اصلی کمیته اداره دوم [اطلاعات] ارتش در سال ۱۳۵۹، در مصاحبهای زمان اطلاع خود را از کودتای نقاب مشهوربه نوژه سه روز قبل از عملیات کودتا، یعنی حوالی ۱۵ تیر ۱۳۵۹، ذکر کرده است:
«سه روز مانده به عملیات کودتا چند تن از افسران مراجعه کردند و کودتا را لو دادند. ما در ستاد مشترک ستاد خنثیسازی تشکیل دادیم و ترکیبی از سپاه و کمیته ستاد مشترک و کمیته بهارستان در این ستاد حضور داشتند و عملیات دستگیریها را هم سپاه عهدهدار شد.
شب کودتا به آقای ریشهری گفتم که میخواهد کودتا شود و ما آن را کشف کردهایم. کمکم متهمین را معرفی میکنیم به شما. آقای خامنهای، دکتر مصطفی چمران و امام را نیز در جریان گذاشتیم و [گفتیم] با توجه به اینکه یکی از اهداف کودتا مکان اقامت امام بود، بهتر است تغییر مکان دهند که البته ایشان نپذیرفتند.»
(روزنامه فتح ،تاریخ۱۳۷۹/۱/۱۵)
حجاریان در گفتگوی دیگر براطلاع قبلی خود از کودتا و مراجعه به امام و مطلع نمودن ایشان تأکید میکند:
«کودتای نوژه متهمی آمد و اعتراف کرد از درجه دارهای کودتاگر که قرار است کودتایی بشود و مسئول کودتا احسان بنیعامری است، این فرد آمد پیش من و اعتراف کرد که عامری به من گفت یک بیسیم برمیداری و میروی قم و با شریعتمداری دیدار میکنی. اگر کودتا پیروز شود و تهران به هم بریزد، ایشان قرار است از طریق بیسیم برای پیروزی کودتا پیام بدهند و از کودتا حمایت کنند و ما در رادیو پیام ایشان را پخش کنیم.
این درجهدار آمد تعریف کرد که من رفتم قم و شریعتمداری را دیدم. وقتی اطرافش خلوت شد گفتم آقا این امانتی (بیسیم) مال شماست. ایشان هم بیسیم را گرفت و زیر تشکچهاش گذاشت. بعد شریعتمداری به من گفت میروی پیش آقای عباسی که دامادش بود و رسید میگیری و تحویل رئیست میدهی. من هم رسید را گرفتم و به احسان بنیعامری دادم. بعد از این اعتراف من رفتم پیش ریشهری که وزیر اطلاعات بود، گفتم چنین اعترافی شده است و مسئولش هم احسان بنیعامری است.
بلافاصله ریشهری از حاج احمد آقا وقت گرفت که هر دو نزد امام برویم. در حال رفتن به بیت امام بودیم که ریشهری به من گفت تو از امام درخواست کن که با توجه به کشف چنین سرنخ مهمی که بهدست آمده اجازه بدهند که ما تلفن آقای شریعتمداری را شنود کنیم. خود من هم (ریشهری) مشروح مذاکرات را به امام تحویل میدهم. خدمت امام رسیدیم و گفتیم که چنین اتفاقی افتاده است و کودتایی در حال برنامهریزی است و در نهایت از امام درخواست کردیم که تلفن شریعتمداری شنود شود.
آقای ریشهری هم در جلسه گفت که آقا فقط من تلفن شریعتمداری را گوش میکنم و هیچ فرد دیگری خبردار نمیشود و شب به شب هم گزارش وقایع را به شما میدهم. اما امام در کمال تعجب گفتند لازم نیست تلفن شنود شود و این کار را یک زمانی اصلاً انجام ندهید. امام گفت شریعتمداری بیسیم داشته باشد مثلاً با بیسیم چه کاری میخواهد انجام دهد. اصلاً کودتا بشود مگر با کودتا چکار میخواهند بکنند. امام آنچنان بیتفاوت با کودتاه نوژه برخورد کرد که انگار اصلاً اینها را دشمن انقلاب و ایران نمیدانست. امام تأکید کرد که دشمن اصلی آمریکاست و نه آقای شریعتمداری.»
سعید حجاریان میگوید ازماهها پیش از فعالیت بنیعامری مطلع بوده است:
«ما ماهها پیش از کودتا میدانستیم که بنیعامری نامی مشغول فعالیت است اما از چند و چون آن مطلع نبودیم.»(منبع:خاطره ها، خاطرات محمدی ری شهری صص۱۱۵-۱۱۳)
حجاریان به اسامی و مسولیت افسرانی که سه روز قبل از افشاء کودتا به او اطلاع دادهاند اشارهای نکرده است. از سوی دیگر در حالی که مدعی میشود چند تن از «افسران» مراجعه کردند و کودتا را لو دادند، در مطلبی دیگر به مراجعه فقط یک «درجه دار» که ان هم روز چهارشنبه ۱۸ تیر بوده است اشاره می کند.
حجاریان میگوید از سه روز قبل از زمان و چگونگی کودتا مطلع بوده و حتی بهمراه حجت الاسلام ریشهری خدمت امام رسیده و ماجرا را اطلاع دادهاند، ولی براساس گفته ریشهری، حجاریان عصر سهشنبه ۱۷ تیر ۱۳۵۹ به او اطلاع داده است:
«نزدیک غروب آفتاب روز ۱۷/ ۴/ ۱۳۵۹ آقای سعید حجاریان، که با کمیته اداره دوم ارتش همکاری داشت، به دفترم آمد و هیجانزده گفت کار خصوصی دارم. ظاهراً چند نفر در دفتر بودند، به من نزدیک شد و گفت: امشب قرار است کودتا شود. بدینسان با پیگیری کودتا کشف و خنثی شد.»(منبع:کودتای نوژه ،موسسه مطالعات پژوهشهای سیاسی،چاپ چهارم بهار۱۳۸۴صفحه 289-290)
بر اساس گفتههای حجاریان، ظاهراً اداره دوم ارتش، که مسئولان آن محمد رضوی و سعید حجاریان و حبیب الله داداشی و مسعود کشمیری بودند، حداقل سه روز قبل از زمان و جزئیات کودتا مطلع بودند و در غروب روز قبل کودتا به آقای ری شهری خبر داده اند.
#حسین_قاسمی
🆔 @boltan
❌سعید حجاریان و کودتای نقاب
سعید حجاریان از گردانندگان اصلی کمیته اداره دوم [اطلاعات] ارتش در سال ۱۳۵۹، در مصاحبهای زمان اطلاع خود را از کودتای نقاب مشهوربه نوژه سه روز قبل از عملیات کودتا، یعنی حوالی ۱۵ تیر ۱۳۵۹، ذکر کرده است:
«سه روز مانده به عملیات کودتا چند تن از افسران مراجعه کردند و کودتا را لو دادند. ما در ستاد مشترک ستاد خنثیسازی تشکیل دادیم و ترکیبی از سپاه و کمیته ستاد مشترک و کمیته بهارستان در این ستاد حضور داشتند و عملیات دستگیریها را هم سپاه عهدهدار شد.
شب کودتا به آقای ریشهری گفتم که میخواهد کودتا شود و ما آن را کشف کردهایم. کمکم متهمین را معرفی میکنیم به شما. آقای خامنهای، دکتر مصطفی چمران و امام را نیز در جریان گذاشتیم و [گفتیم] با توجه به اینکه یکی از اهداف کودتا مکان اقامت امام بود، بهتر است تغییر مکان دهند که البته ایشان نپذیرفتند.»
(روزنامه فتح ،تاریخ۱۳۷۹/۱/۱۵)
حجاریان در گفتگوی دیگر براطلاع قبلی خود از کودتا و مراجعه به امام و مطلع نمودن ایشان تأکید میکند:
«کودتای نوژه متهمی آمد و اعتراف کرد از درجه دارهای کودتاگر که قرار است کودتایی بشود و مسئول کودتا احسان بنیعامری است، این فرد آمد پیش من و اعتراف کرد که عامری به من گفت یک بیسیم برمیداری و میروی قم و با شریعتمداری دیدار میکنی. اگر کودتا پیروز شود و تهران به هم بریزد، ایشان قرار است از طریق بیسیم برای پیروزی کودتا پیام بدهند و از کودتا حمایت کنند و ما در رادیو پیام ایشان را پخش کنیم.
این درجهدار آمد تعریف کرد که من رفتم قم و شریعتمداری را دیدم. وقتی اطرافش خلوت شد گفتم آقا این امانتی (بیسیم) مال شماست. ایشان هم بیسیم را گرفت و زیر تشکچهاش گذاشت. بعد شریعتمداری به من گفت میروی پیش آقای عباسی که دامادش بود و رسید میگیری و تحویل رئیست میدهی. من هم رسید را گرفتم و به احسان بنیعامری دادم. بعد از این اعتراف من رفتم پیش ریشهری که وزیر اطلاعات بود، گفتم چنین اعترافی شده است و مسئولش هم احسان بنیعامری است.
بلافاصله ریشهری از حاج احمد آقا وقت گرفت که هر دو نزد امام برویم. در حال رفتن به بیت امام بودیم که ریشهری به من گفت تو از امام درخواست کن که با توجه به کشف چنین سرنخ مهمی که بهدست آمده اجازه بدهند که ما تلفن آقای شریعتمداری را شنود کنیم. خود من هم (ریشهری) مشروح مذاکرات را به امام تحویل میدهم. خدمت امام رسیدیم و گفتیم که چنین اتفاقی افتاده است و کودتایی در حال برنامهریزی است و در نهایت از امام درخواست کردیم که تلفن شریعتمداری شنود شود.
آقای ریشهری هم در جلسه گفت که آقا فقط من تلفن شریعتمداری را گوش میکنم و هیچ فرد دیگری خبردار نمیشود و شب به شب هم گزارش وقایع را به شما میدهم. اما امام در کمال تعجب گفتند لازم نیست تلفن شنود شود و این کار را یک زمانی اصلاً انجام ندهید. امام گفت شریعتمداری بیسیم داشته باشد مثلاً با بیسیم چه کاری میخواهد انجام دهد. اصلاً کودتا بشود مگر با کودتا چکار میخواهند بکنند. امام آنچنان بیتفاوت با کودتاه نوژه برخورد کرد که انگار اصلاً اینها را دشمن انقلاب و ایران نمیدانست. امام تأکید کرد که دشمن اصلی آمریکاست و نه آقای شریعتمداری.»
سعید حجاریان میگوید ازماهها پیش از فعالیت بنیعامری مطلع بوده است:
«ما ماهها پیش از کودتا میدانستیم که بنیعامری نامی مشغول فعالیت است اما از چند و چون آن مطلع نبودیم.»(منبع:خاطره ها، خاطرات محمدی ری شهری صص۱۱۵-۱۱۳)
حجاریان به اسامی و مسولیت افسرانی که سه روز قبل از افشاء کودتا به او اطلاع دادهاند اشارهای نکرده است. از سوی دیگر در حالی که مدعی میشود چند تن از «افسران» مراجعه کردند و کودتا را لو دادند، در مطلبی دیگر به مراجعه فقط یک «درجه دار» که ان هم روز چهارشنبه ۱۸ تیر بوده است اشاره می کند.
حجاریان میگوید از سه روز قبل از زمان و چگونگی کودتا مطلع بوده و حتی بهمراه حجت الاسلام ریشهری خدمت امام رسیده و ماجرا را اطلاع دادهاند، ولی براساس گفته ریشهری، حجاریان عصر سهشنبه ۱۷ تیر ۱۳۵۹ به او اطلاع داده است:
«نزدیک غروب آفتاب روز ۱۷/ ۴/ ۱۳۵۹ آقای سعید حجاریان، که با کمیته اداره دوم ارتش همکاری داشت، به دفترم آمد و هیجانزده گفت کار خصوصی دارم. ظاهراً چند نفر در دفتر بودند، به من نزدیک شد و گفت: امشب قرار است کودتا شود. بدینسان با پیگیری کودتا کشف و خنثی شد.»(منبع:کودتای نوژه ،موسسه مطالعات پژوهشهای سیاسی،چاپ چهارم بهار۱۳۸۴صفحه 289-290)
بر اساس گفتههای حجاریان، ظاهراً اداره دوم ارتش، که مسئولان آن محمد رضوی و سعید حجاریان و حبیب الله داداشی و مسعود کشمیری بودند، حداقل سه روز قبل از زمان و جزئیات کودتا مطلع بودند و در غروب روز قبل کودتا به آقای ری شهری خبر داده اند.
#حسین_قاسمی
🆔 @boltan
بررسی ابهامات کودتای نقاب - قسمت دوم
گفتم: قضیه چیست و تو از کجا میدانی؟ شروع کرد به شرح دادن. گفتم: شما چهطور شد آمدی سراغ من؟ او ماجرای خود را تعریف کرد که جالب بود. اثر بیخوابی شب، خیابانگردی، خستگی و افسردگی در او پیدا بود. حرفش را مرتب و منظم نمیزد و من مجبور بودم مکرر از او سوال کنم. خلاصه آنچه گفت این بود که در پایگاه همدان، اجتماعی تشکیل شده و تصمیم بر یک کودتایی گرفته شده. پولهایی به افراد زیادی دادهاند، به خود من که خلبان هستم هم پول دادند. عدهای از تهران جمع میشوند میروند همدان و آنجا این کار - تصرف پایگاه هوایی شهید نوژه - انجام میگیرد. بعد میآیند تهران، جماران و چند جا را بمبباران میکنند. پرسیدم کی قرار است این کودتا انجام شود؟ گفت: امشب و شاید فردا شب. - دقیقا یادم نیست- من دیدم مساله خیلی جدی است و باید آن را پیگیری کنیم.
با اینکه احتمال میدادم اوحال عادی نداشته باشد یا سیاستی باشد که بخواهند ما را سرگرم کنند، اما اصل قضیه اینقدر مهم بود که با وجود این احتمالها، دنبال آن باشیم. گفتم: شما بنشین تا من ترتیب کار را بدهم. آقای هاشمی هم آنشب منزل ما بود. به آقای هاشمی گفتم: چنین قضیهای است. بعد تلفن کردم به محسن رضایی که آنموقع مسوول اطلاعات سپاه بود. گفتم: فوری بیا اینجا. با یک نفر دیگر هم تماس گرفتم. آن جوان را خواستیم آمد. یکی - دو ساعت با هم صحبت کردند و اطلاعاتش را یادداشت کردند. مقطّعمقطّع میگفت، اما در مجموع اطلاعات خوبی بهدست آمد.»
برخلاف انچه حجاریان گفته است ایشان و ری شهری نقشی در مطلع نمودن حضرت امام خمینی ره درباره کودتا نداشته اند. ایت الله خامنه ای نقش خود و ایت الله هاشمی رفسنجانی در اطلاع به امام را چنین روایت نموده است:
«سپاه آن روز خوب جنبید... ما دیگر دلدل میکردیم. عصر آمدیم شورای انقلاب، میدیدیم آنجا آرام نمیگیرد. دلم میخواست از امام کمک بگیرم. به آقای هاشمی گفتم: بیا برویم خدمت امام، بگوییم امشب چه اتفاقی قرار است رخ دهد. من و آقای هاشمی با هم سوار ماشین شدیم، رفتیم جماران، خدمت امام. گفتیم با امام کار واجبی داریم... گفتیم چنین قضیهای در شرف انجام است و شما در جماران نمانید.
امام بهدقت گوش میکردند، ولی با کمال خونسردی گفتند: نه. اصرار کردیم، خواهش و التماس کردیم که از اینجا بروید؛ خطرناک است. ایشان مصر و قرص گفتند: نه. وقتی دیدند خیلی اصرار میکنیم، گفتند: شما برای من نگران نباشید. امشب اتفاقی برایم نمیافتد. این حرف امام در گوشم صدا کرد که ایشان با قاطعیت گفتند اتفاقی برایم نمیافتد. به من گفتند: شما بروید، مواظب اوضاع باشید. از آنجا به من تلفن بزنید. اگر حادثهای پیش آمد؛ فردا از رادیو و تلویزیون با مردم صحبت میکنم.»
۳ - چرا حجاریان پس از اطلاع از ارتباط شریعتمداری با بنی عامری (مسئول شاخه نظامی ) نه اورا دستگیر و نه زیر نظر میگیرد؟ چرا علیرغم اطلاع ازماهیت بنی عامری ماهها قبل کودتا، اقدامی صورت نگرفته است؟ البته نه تنها بنی عامری مسول شاخه نظامی کودتا،منوچهرقربانیفرمسول شاخه تدارکات کودتا نیز نه تنها دستگیر نمی شود بلکه مدتی بعد از کودتا رابط نخست وزیری با آمریکائی ها و اسرائیلی ها در قصه خرید سلاح ومک فارلین می شود و ازادانه به ایران رفت و امد می کند.
۴-سعید حجاریان درگفتگویی مدعی شده است:"سه روز مانده به عملیات کودتا چند تن از افسران مراجعه کردند و کودتا را لو دادند. " اگر چنین بوده چرا تا ساعاتی قبل از کودتا و ان هم پس از افشای کودتای مزبور توسط یکی از خلبانان دخیل در کودتا ، اقدامی برای افشای ان انجام ندادید و مسولین مربوطه را درجریان قرارندادید؟ چرا سه روز این مطلب از مسولین نظام مخفی نگه داشته شد؟
#حسین_قاسمی
🆔 @boltan
گفتم: قضیه چیست و تو از کجا میدانی؟ شروع کرد به شرح دادن. گفتم: شما چهطور شد آمدی سراغ من؟ او ماجرای خود را تعریف کرد که جالب بود. اثر بیخوابی شب، خیابانگردی، خستگی و افسردگی در او پیدا بود. حرفش را مرتب و منظم نمیزد و من مجبور بودم مکرر از او سوال کنم. خلاصه آنچه گفت این بود که در پایگاه همدان، اجتماعی تشکیل شده و تصمیم بر یک کودتایی گرفته شده. پولهایی به افراد زیادی دادهاند، به خود من که خلبان هستم هم پول دادند. عدهای از تهران جمع میشوند میروند همدان و آنجا این کار - تصرف پایگاه هوایی شهید نوژه - انجام میگیرد. بعد میآیند تهران، جماران و چند جا را بمبباران میکنند. پرسیدم کی قرار است این کودتا انجام شود؟ گفت: امشب و شاید فردا شب. - دقیقا یادم نیست- من دیدم مساله خیلی جدی است و باید آن را پیگیری کنیم.
با اینکه احتمال میدادم اوحال عادی نداشته باشد یا سیاستی باشد که بخواهند ما را سرگرم کنند، اما اصل قضیه اینقدر مهم بود که با وجود این احتمالها، دنبال آن باشیم. گفتم: شما بنشین تا من ترتیب کار را بدهم. آقای هاشمی هم آنشب منزل ما بود. به آقای هاشمی گفتم: چنین قضیهای است. بعد تلفن کردم به محسن رضایی که آنموقع مسوول اطلاعات سپاه بود. گفتم: فوری بیا اینجا. با یک نفر دیگر هم تماس گرفتم. آن جوان را خواستیم آمد. یکی - دو ساعت با هم صحبت کردند و اطلاعاتش را یادداشت کردند. مقطّعمقطّع میگفت، اما در مجموع اطلاعات خوبی بهدست آمد.»
برخلاف انچه حجاریان گفته است ایشان و ری شهری نقشی در مطلع نمودن حضرت امام خمینی ره درباره کودتا نداشته اند. ایت الله خامنه ای نقش خود و ایت الله هاشمی رفسنجانی در اطلاع به امام را چنین روایت نموده است:
«سپاه آن روز خوب جنبید... ما دیگر دلدل میکردیم. عصر آمدیم شورای انقلاب، میدیدیم آنجا آرام نمیگیرد. دلم میخواست از امام کمک بگیرم. به آقای هاشمی گفتم: بیا برویم خدمت امام، بگوییم امشب چه اتفاقی قرار است رخ دهد. من و آقای هاشمی با هم سوار ماشین شدیم، رفتیم جماران، خدمت امام. گفتیم با امام کار واجبی داریم... گفتیم چنین قضیهای در شرف انجام است و شما در جماران نمانید.
امام بهدقت گوش میکردند، ولی با کمال خونسردی گفتند: نه. اصرار کردیم، خواهش و التماس کردیم که از اینجا بروید؛ خطرناک است. ایشان مصر و قرص گفتند: نه. وقتی دیدند خیلی اصرار میکنیم، گفتند: شما برای من نگران نباشید. امشب اتفاقی برایم نمیافتد. این حرف امام در گوشم صدا کرد که ایشان با قاطعیت گفتند اتفاقی برایم نمیافتد. به من گفتند: شما بروید، مواظب اوضاع باشید. از آنجا به من تلفن بزنید. اگر حادثهای پیش آمد؛ فردا از رادیو و تلویزیون با مردم صحبت میکنم.»
۳ - چرا حجاریان پس از اطلاع از ارتباط شریعتمداری با بنی عامری (مسئول شاخه نظامی ) نه اورا دستگیر و نه زیر نظر میگیرد؟ چرا علیرغم اطلاع ازماهیت بنی عامری ماهها قبل کودتا، اقدامی صورت نگرفته است؟ البته نه تنها بنی عامری مسول شاخه نظامی کودتا،منوچهرقربانیفرمسول شاخه تدارکات کودتا نیز نه تنها دستگیر نمی شود بلکه مدتی بعد از کودتا رابط نخست وزیری با آمریکائی ها و اسرائیلی ها در قصه خرید سلاح ومک فارلین می شود و ازادانه به ایران رفت و امد می کند.
۴-سعید حجاریان درگفتگویی مدعی شده است:"سه روز مانده به عملیات کودتا چند تن از افسران مراجعه کردند و کودتا را لو دادند. " اگر چنین بوده چرا تا ساعاتی قبل از کودتا و ان هم پس از افشای کودتای مزبور توسط یکی از خلبانان دخیل در کودتا ، اقدامی برای افشای ان انجام ندادید و مسولین مربوطه را درجریان قرارندادید؟ چرا سه روز این مطلب از مسولین نظام مخفی نگه داشته شد؟
#حسین_قاسمی
🆔 @boltan
چند نکته در مورد کودتای نقاب
● حجاریان مدعی شده:"این درجهدار آمد تعریف کرد که من رفتم قم و شریعتمداری را دیدم. وقتی اطرافش خلوت شد گفتم آقا این امانتی (بیسیم) مال شماست. ایشان هم بیسیم را گرفت و زیر تشکچهاش گذاشت. بعد شریعتمداری به من گفت میروی پیش آقای عباسی که دامادش بود و رسید میگیری و تحویل رئیست میدهی. من هم رسید را گرفتم و به احسان بنیعامری دادم."
جريان رسید دادن و گرفتن خيلي خنده دار است ،طرف دارد كودتا مي كند، پيش بيني دو ميليون كشته و بمباران چند نقطه تهران راكرده ، قصد بمباران جماران و کشتن امام را داشته ، احتمال جنگ داخلي متصور بوده بدليل مقاومت نيروهاي وفادار به امام و كميته و سپاه و ... ، بعد به استوار گفته بي سيم دادي ر سيد بگير !!! آن هم از چه کسی ؟ از شريعتمداري با ان جایگاهش؟ یا شریعتمداری بیاید رسید بدهد برای چه چیزی؟ عاقلانه نیست حرفهای حجاریان یا اینکه خواننده را ساده لوح فرض کرده است. بحث فراتر از داستان سازي است.
اين مطلب حجاریان كه ما به ان مي خنديم ،در اعترافات هم اورده شده است...مسول بازجوها هم که خود حجاریان بوده. یعنی سربازجوی کودتا بوده.
● بنظر می رسد بخشی از تيم ضد كودتا ، بخشي از كودتا بودن یعنی پلن Bكودتا بودن .
نجات سران كودتا ،تخفيف مجازات موثرين ،جابجايي متهم و بيگناه و ضربه زدن به نيروي هوايي ارتش ،سازماندهي و كنترل اعترافات ،قهرمان سازي از شخصيتهاي خودشون در قالب ضد كودتا همه کارکرد بخش نفوذی کودتاگران در ستاد خنثی سازی کودتا بوده است.
● دلیلی که بی سیم و شنود را این قدر حجاریان برجسته کرده وبا اب وتاب درمصاحبه گفته برای انحراف ذهن و افکار مخاطب است که اولا سوال نشود شما که اینقدر روی شریعتمداری حساس بودی چرا بنی عامری مسول شاخه نظامی کودتا را که درجه دار به شما گفته دستگیر نکردی یا اقدامی نکردی؟ چرا وقتی سه روز قبل از اطلاع مسولین کشور چند افسر بشما گفته اند و به ریز ازکودتا مطلع بودید به مقامات اطلاع ندادی؟
● این چه بی سیم دستی بوده است که دران مقطع زمانی یعنی۳۷ سال پیش می توانسته از قم که شریعتمداری بوده با تهران یا همدان درتماس باشد؟بيسيمي كه از همدان يا مهراباد بتواند با قم در تماس باشه انهم بي سيم دستي ، با تجهيزات ان موقع ، فقط بي سيم هاي نيرو دريايي موسوم به نيمكره بودن كه ان هم انتن بزرگ دريافت درقم مي خواسته که در قم نبوده است.
#حسین_قاسمی
______________________
ارتباط با ادمين
@hezbollah110
📡 كانال بولتن(محرمانه)
🆔 https://t.me/boltan
● حجاریان مدعی شده:"این درجهدار آمد تعریف کرد که من رفتم قم و شریعتمداری را دیدم. وقتی اطرافش خلوت شد گفتم آقا این امانتی (بیسیم) مال شماست. ایشان هم بیسیم را گرفت و زیر تشکچهاش گذاشت. بعد شریعتمداری به من گفت میروی پیش آقای عباسی که دامادش بود و رسید میگیری و تحویل رئیست میدهی. من هم رسید را گرفتم و به احسان بنیعامری دادم."
جريان رسید دادن و گرفتن خيلي خنده دار است ،طرف دارد كودتا مي كند، پيش بيني دو ميليون كشته و بمباران چند نقطه تهران راكرده ، قصد بمباران جماران و کشتن امام را داشته ، احتمال جنگ داخلي متصور بوده بدليل مقاومت نيروهاي وفادار به امام و كميته و سپاه و ... ، بعد به استوار گفته بي سيم دادي ر سيد بگير !!! آن هم از چه کسی ؟ از شريعتمداري با ان جایگاهش؟ یا شریعتمداری بیاید رسید بدهد برای چه چیزی؟ عاقلانه نیست حرفهای حجاریان یا اینکه خواننده را ساده لوح فرض کرده است. بحث فراتر از داستان سازي است.
اين مطلب حجاریان كه ما به ان مي خنديم ،در اعترافات هم اورده شده است...مسول بازجوها هم که خود حجاریان بوده. یعنی سربازجوی کودتا بوده.
● بنظر می رسد بخشی از تيم ضد كودتا ، بخشي از كودتا بودن یعنی پلن Bكودتا بودن .
نجات سران كودتا ،تخفيف مجازات موثرين ،جابجايي متهم و بيگناه و ضربه زدن به نيروي هوايي ارتش ،سازماندهي و كنترل اعترافات ،قهرمان سازي از شخصيتهاي خودشون در قالب ضد كودتا همه کارکرد بخش نفوذی کودتاگران در ستاد خنثی سازی کودتا بوده است.
● دلیلی که بی سیم و شنود را این قدر حجاریان برجسته کرده وبا اب وتاب درمصاحبه گفته برای انحراف ذهن و افکار مخاطب است که اولا سوال نشود شما که اینقدر روی شریعتمداری حساس بودی چرا بنی عامری مسول شاخه نظامی کودتا را که درجه دار به شما گفته دستگیر نکردی یا اقدامی نکردی؟ چرا وقتی سه روز قبل از اطلاع مسولین کشور چند افسر بشما گفته اند و به ریز ازکودتا مطلع بودید به مقامات اطلاع ندادی؟
● این چه بی سیم دستی بوده است که دران مقطع زمانی یعنی۳۷ سال پیش می توانسته از قم که شریعتمداری بوده با تهران یا همدان درتماس باشد؟بيسيمي كه از همدان يا مهراباد بتواند با قم در تماس باشه انهم بي سيم دستي ، با تجهيزات ان موقع ، فقط بي سيم هاي نيرو دريايي موسوم به نيمكره بودن كه ان هم انتن بزرگ دريافت درقم مي خواسته که در قم نبوده است.
#حسین_قاسمی
______________________
ارتباط با ادمين
@hezbollah110
📡 كانال بولتن(محرمانه)
🆔 https://t.me/boltan
کشمیرى و کودتای نقاب
۱- بلافاصله پس از پیروزی انقلاب اسلامی ، مسعود کشمیری به عنوان مسول کمیته اداره دوم [اطلاعات] نیروی هوایی ارتش ، سعید حجاریان به عنوان مسول کمیته اداره دوم نیروی دریایی ارتش، حبیب الله داداشی مسول کمیته نیروی زمینی ارتش و محمدکاظم پیرو رضوی معروف به محمد رضوی مسول کمیته اداره دوم ستاد مشترک ارتش می شود.
مسولیت کمیته اداره دوم ستاد مشترک ارتش ،توسط مرتضی الویری به محمد رضوی واگذارشد. الویری درگفتگو با سالنامه روزنامه اعتماد با صراحت به انتصاب دوستان خود در کمیته اداره دوم ارتش از ۲۴یا ۲۵بهمن اشاره کرده است:
"من از طرف کمیته موقت انقلاب اسلامی این مسوولیت را به اقای رضوی سپردم. حکم ایشان را من زدم... آنچه که یادم میآید این است که آقای رضوی را بنده وقتی در شورای فرماندهی کمیته بودم به رکن دو ارتش بردم، مسئولیت آنجا را به او واگذار کردم" سالنامه نوروز ۱۳۹۶ روزنامه اعتماد صفحه ۳۲۰-۳۰۶)
محمدرضوی و حبیب الله داداشی از اعضای گروه الویری [فلاح] قبل از انقلاب بوده اند. الویری درباره نحوه اشنایی خود با داداشی می گوید:
"او هم قبل از انقلاب درتشکیلات گروه فلاح با من بود، دوسه بار دستگیر شد. بعد از انقلاب هم جزو سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی شد." (همان ماخذ)
از دیگر دوستان مرتضی الویری که در کمیته اداره دوم ارتش مستقرشدند جواد قدیری بود. قدیری و الویری از دوران دانشگاه باهم مرتبط ودوست بودند. الویری در این خصوص اظهارداشته است:
"قدیری هم از دانشجویان دانشگاه صنعتی اریامهر بود که پیشنماز نمازخانه و دانشگاه بود. جواد قدیری هم در رکن دوم همکاری داشت و رفت و امد می کرد."
الویری در پاسخ به پرسش سالنامه اعتماد که ایا کشمیری هم با محمد رضوی در اداره دوم ارتش همکاری داشته است صراحتا خلاف واقع صحبت می کند: "نه نبود. کشمیری درجریان انفجار نخست وزیری نفوذ کرده بود."
واین درحالی است که بهزاد نبوی در مصاحبهای کشمیری را از فعالان مورد اعتماد اداره دوم ارتش میخواند:
"مسعود کشمیری پیش از شروع همکاری با برادر تهرانی در نخستوزیری، از فعالان مورد اعتماد اداره دوم ارتش و نیروی هوایی بوده و در فرو نشاندن اعتصاب همافران در سالهای اول انقلاب نقش مؤثری داشته است."
محمد رضوی خود نیز به صراحت به حضور و مسولیت کشمیری در کمیته اداره دوم نیروی هوایی ارتش پرداخته است.( محمد مهدی اسلامی و محمد حسن روزیطلب ، پرونده مسکوت، مرکز اسناد انقلاب، چاپ اول ۱۳۹۳صفحه۶۳)
خسرو تهرانی نیز در این خصوص می گوید:
"ورود کشمیری نیز در آن زمان توسط بچههای اداره دوم ارتش بود که وارد ستاد خنثیسازی کودتا شد."(ویژه نامه رمز عبور۱روزنامه ایران،اسفند ۱۳۸۸،صفحه ۶۸)
۲ - کشمیری یکی از مهم ترین ارکان ستاد خنثی سازی کودتای نقاب بوده است. کشمیری به همراه تقی محمدی و محمد حسین طائفه و...مسولیت تیم های دستگیری عوامل کودتا را در شب ۱۸ تیر ۱۳۵۹ به عهده داشت.
(پرونده مسکوت،صفحه۶۳)
محمد رضوی درباره نقش کشمیری درستاد خنثی سازی کودتای نقاب می گوید: "یکی از تشکیل دهندگان اولیه ی ستاد خنثی سازی کودتا، مسعود کشمیری بود و جریان نیروی هوایی را به کمیته ی اداره دوم و سپاه وصل کرده بود..."(همان ماخذصفحه۶۴)
رضوی در ادامه درباره مسولیت های متعدد کشمیری اظهار داشته است:
"ستاد [خنثی سازی کودتا] درمحل پادگان خلیج فارس مستقربود وهم زمان چند کار در انجا انجام می شد؛ یکی فیش بندی اطلاعات داده شده توسط کودتاچیان در بازجویی ها و دیگری پیگیری اطلاعات جدیدی بود که از گوشه و کنار مملکت توسط کمیته ها و دیگران می رسید. مسئول تنظیم و پیگیری این بخش مسعود کشمیری بود و چند نفر دیگر هم با او کار می کردند... فیش بندی را مسعود کشمیری در کنار کارهای اطلاعاتی جدیدی که مسئولش بود، انجام می داد. درادامه این کارها جواد قدیری و تقی محمدی که در اداره ی دوم مستقر بودند، مجددا به کارشان ، یعنی جمع اوری اخبار ، منابع و هدایت انها ادامه دادند.(همان ماخذ،صفحه ۶۵)
مهدی منتظری جانشین ستاد خنثی سازی کودتا نیز درباره جایگاه کشمیری درستاد خنثی سازی کودتا می گوید:
"جایگاه کشمیری هم خیال شما را راحت کنم، طوری بود که به همه اطلاعات دسترسی داشت."( رضاگلپور،شنود اشباح،چاپ اول ۱۳۸۱،انتشارات کلیدر صفحه ۶۲۹)
درگفتگویی که نگارنده با رضا عاصف از مسولین ستاد خنثی سازی کودتا داشتم معتقد بودبرخی نظرات درباره نقش کشمیری درستاد خنثی سازی کودتا بنظر کمی افراطی باشد:
"ستاد از بخش های مختلفی تشکیل می شد که بخش نظامی آن به عهده سپاه بود و بخش سیاسی به عهده اداره دوم و نخست وزیری بود و او [مسعود کشمیری] هم در این زمینه با اداره دوم (نیروی هوایی) و نخست وزیری کار می کرد. لازم به ذکر است که چند دهه از موضوع می گذرد و طبیعی است که نکاتی را فراموش کرده باشم.
#حسین_قاسمی
🆔 https://t.me/boltan
۱- بلافاصله پس از پیروزی انقلاب اسلامی ، مسعود کشمیری به عنوان مسول کمیته اداره دوم [اطلاعات] نیروی هوایی ارتش ، سعید حجاریان به عنوان مسول کمیته اداره دوم نیروی دریایی ارتش، حبیب الله داداشی مسول کمیته نیروی زمینی ارتش و محمدکاظم پیرو رضوی معروف به محمد رضوی مسول کمیته اداره دوم ستاد مشترک ارتش می شود.
مسولیت کمیته اداره دوم ستاد مشترک ارتش ،توسط مرتضی الویری به محمد رضوی واگذارشد. الویری درگفتگو با سالنامه روزنامه اعتماد با صراحت به انتصاب دوستان خود در کمیته اداره دوم ارتش از ۲۴یا ۲۵بهمن اشاره کرده است:
"من از طرف کمیته موقت انقلاب اسلامی این مسوولیت را به اقای رضوی سپردم. حکم ایشان را من زدم... آنچه که یادم میآید این است که آقای رضوی را بنده وقتی در شورای فرماندهی کمیته بودم به رکن دو ارتش بردم، مسئولیت آنجا را به او واگذار کردم" سالنامه نوروز ۱۳۹۶ روزنامه اعتماد صفحه ۳۲۰-۳۰۶)
محمدرضوی و حبیب الله داداشی از اعضای گروه الویری [فلاح] قبل از انقلاب بوده اند. الویری درباره نحوه اشنایی خود با داداشی می گوید:
"او هم قبل از انقلاب درتشکیلات گروه فلاح با من بود، دوسه بار دستگیر شد. بعد از انقلاب هم جزو سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی شد." (همان ماخذ)
از دیگر دوستان مرتضی الویری که در کمیته اداره دوم ارتش مستقرشدند جواد قدیری بود. قدیری و الویری از دوران دانشگاه باهم مرتبط ودوست بودند. الویری در این خصوص اظهارداشته است:
"قدیری هم از دانشجویان دانشگاه صنعتی اریامهر بود که پیشنماز نمازخانه و دانشگاه بود. جواد قدیری هم در رکن دوم همکاری داشت و رفت و امد می کرد."
الویری در پاسخ به پرسش سالنامه اعتماد که ایا کشمیری هم با محمد رضوی در اداره دوم ارتش همکاری داشته است صراحتا خلاف واقع صحبت می کند: "نه نبود. کشمیری درجریان انفجار نخست وزیری نفوذ کرده بود."
واین درحالی است که بهزاد نبوی در مصاحبهای کشمیری را از فعالان مورد اعتماد اداره دوم ارتش میخواند:
"مسعود کشمیری پیش از شروع همکاری با برادر تهرانی در نخستوزیری، از فعالان مورد اعتماد اداره دوم ارتش و نیروی هوایی بوده و در فرو نشاندن اعتصاب همافران در سالهای اول انقلاب نقش مؤثری داشته است."
محمد رضوی خود نیز به صراحت به حضور و مسولیت کشمیری در کمیته اداره دوم نیروی هوایی ارتش پرداخته است.( محمد مهدی اسلامی و محمد حسن روزیطلب ، پرونده مسکوت، مرکز اسناد انقلاب، چاپ اول ۱۳۹۳صفحه۶۳)
خسرو تهرانی نیز در این خصوص می گوید:
"ورود کشمیری نیز در آن زمان توسط بچههای اداره دوم ارتش بود که وارد ستاد خنثیسازی کودتا شد."(ویژه نامه رمز عبور۱روزنامه ایران،اسفند ۱۳۸۸،صفحه ۶۸)
۲ - کشمیری یکی از مهم ترین ارکان ستاد خنثی سازی کودتای نقاب بوده است. کشمیری به همراه تقی محمدی و محمد حسین طائفه و...مسولیت تیم های دستگیری عوامل کودتا را در شب ۱۸ تیر ۱۳۵۹ به عهده داشت.
(پرونده مسکوت،صفحه۶۳)
محمد رضوی درباره نقش کشمیری درستاد خنثی سازی کودتای نقاب می گوید: "یکی از تشکیل دهندگان اولیه ی ستاد خنثی سازی کودتا، مسعود کشمیری بود و جریان نیروی هوایی را به کمیته ی اداره دوم و سپاه وصل کرده بود..."(همان ماخذصفحه۶۴)
رضوی در ادامه درباره مسولیت های متعدد کشمیری اظهار داشته است:
"ستاد [خنثی سازی کودتا] درمحل پادگان خلیج فارس مستقربود وهم زمان چند کار در انجا انجام می شد؛ یکی فیش بندی اطلاعات داده شده توسط کودتاچیان در بازجویی ها و دیگری پیگیری اطلاعات جدیدی بود که از گوشه و کنار مملکت توسط کمیته ها و دیگران می رسید. مسئول تنظیم و پیگیری این بخش مسعود کشمیری بود و چند نفر دیگر هم با او کار می کردند... فیش بندی را مسعود کشمیری در کنار کارهای اطلاعاتی جدیدی که مسئولش بود، انجام می داد. درادامه این کارها جواد قدیری و تقی محمدی که در اداره ی دوم مستقر بودند، مجددا به کارشان ، یعنی جمع اوری اخبار ، منابع و هدایت انها ادامه دادند.(همان ماخذ،صفحه ۶۵)
مهدی منتظری جانشین ستاد خنثی سازی کودتا نیز درباره جایگاه کشمیری درستاد خنثی سازی کودتا می گوید:
"جایگاه کشمیری هم خیال شما را راحت کنم، طوری بود که به همه اطلاعات دسترسی داشت."( رضاگلپور،شنود اشباح،چاپ اول ۱۳۸۱،انتشارات کلیدر صفحه ۶۲۹)
درگفتگویی که نگارنده با رضا عاصف از مسولین ستاد خنثی سازی کودتا داشتم معتقد بودبرخی نظرات درباره نقش کشمیری درستاد خنثی سازی کودتا بنظر کمی افراطی باشد:
"ستاد از بخش های مختلفی تشکیل می شد که بخش نظامی آن به عهده سپاه بود و بخش سیاسی به عهده اداره دوم و نخست وزیری بود و او [مسعود کشمیری] هم در این زمینه با اداره دوم (نیروی هوایی) و نخست وزیری کار می کرد. لازم به ذکر است که چند دهه از موضوع می گذرد و طبیعی است که نکاتی را فراموش کرده باشم.
#حسین_قاسمی
🆔 https://t.me/boltan