📚#داستانی_خواندنی_از_ملانصرالدین
روزی دوستی از ملانصرالدین پرسید
ملا ، آیا تا بحال به فکر ازدواج افتادی ؟
ملا در جوابش گفت بله ، زمانی که جوان بودم به فکر ازدواج افتادم ....
دوستش دوباره پرسید خب ، چه شد ؟
ملا جواب داد بر خرم سوار شده و به هند سفر کردم ، در آنجا با دختری آشنا شدم که بسیار زیبا بود ولی من او را نخواستم ،
چون از مغز خالی بود! بعد به شیراز رفتم : دختری دیدم بسیار تیزهوش و دانا ، ولی من او را هم نخواستم ، چون زیبا نبود ....
ولی آخر به بغداد رفتم و با دختری آشنا شدم که هم بسیار زیبا و همینکه ، خیلی دانا و خردمند و تیزهوش بود ، ولی با او هم ازدواج نکردم...
دوستش کنجاوانه پرسید دیگر چرا ؟
ملا گفت برای اینکه او خودش هم به دنبال چیزی میگشت ، که من میگشتم🙈😁😂
📗حکایتهای بهلول و ملانصرالدین👇
📚 @Bohlol_Molanosradin
روزی دوستی از ملانصرالدین پرسید
ملا ، آیا تا بحال به فکر ازدواج افتادی ؟
ملا در جوابش گفت بله ، زمانی که جوان بودم به فکر ازدواج افتادم ....
دوستش دوباره پرسید خب ، چه شد ؟
ملا جواب داد بر خرم سوار شده و به هند سفر کردم ، در آنجا با دختری آشنا شدم که بسیار زیبا بود ولی من او را نخواستم ،
چون از مغز خالی بود! بعد به شیراز رفتم : دختری دیدم بسیار تیزهوش و دانا ، ولی من او را هم نخواستم ، چون زیبا نبود ....
ولی آخر به بغداد رفتم و با دختری آشنا شدم که هم بسیار زیبا و همینکه ، خیلی دانا و خردمند و تیزهوش بود ، ولی با او هم ازدواج نکردم...
دوستش کنجاوانه پرسید دیگر چرا ؟
ملا گفت برای اینکه او خودش هم به دنبال چیزی میگشت ، که من میگشتم🙈😁😂
📗حکایتهای بهلول و ملانصرالدین👇
📚 @Bohlol_Molanosradin
📚#داستانی_خواندنی_از_ملانصرالدین
روزی دوستی از ملانصرالدین پرسید
ملا ، آیا تا بحال به فکر ازدواج افتادی ؟
ملا در جوابش گفت بله ، زمانی که جوان بودم به فکر ازدواج افتادم ....
دوستش دوباره پرسید خب ، چه شد ؟
ملا جواب داد بر خرم سوار شده و به هند سفر کردم ، در آنجا با دختری آشنا شدم که بسیار زیبا بود ولی من او را نخواستم ،
چون از مغز خالی بود! بعد به شیراز رفتم : دختری دیدم بسیار تیزهوش و دانا ، ولی من او را هم نخواستم ، چون زیبا نبود ....
ولی آخر به بغداد رفتم و با دختری آشنا شدم که هم بسیار زیبا و همینکه ، خیلی دانا و خردمند و تیزهوش بود ، ولی با او هم ازدواج نکردم...
دوستش کنجاوانه پرسید دیگر چرا ؟
ملا گفت برای اینکه او خودش هم به دنبال چیزی میگشت ، که من میگشتم🙈😁😂
📗کانال حکایتهای بهلول و ملانصرالدین👇
📚 @Bohlol_Molanosradin
روزی دوستی از ملانصرالدین پرسید
ملا ، آیا تا بحال به فکر ازدواج افتادی ؟
ملا در جوابش گفت بله ، زمانی که جوان بودم به فکر ازدواج افتادم ....
دوستش دوباره پرسید خب ، چه شد ؟
ملا جواب داد بر خرم سوار شده و به هند سفر کردم ، در آنجا با دختری آشنا شدم که بسیار زیبا بود ولی من او را نخواستم ،
چون از مغز خالی بود! بعد به شیراز رفتم : دختری دیدم بسیار تیزهوش و دانا ، ولی من او را هم نخواستم ، چون زیبا نبود ....
ولی آخر به بغداد رفتم و با دختری آشنا شدم که هم بسیار زیبا و همینکه ، خیلی دانا و خردمند و تیزهوش بود ، ولی با او هم ازدواج نکردم...
دوستش کنجاوانه پرسید دیگر چرا ؟
ملا گفت برای اینکه او خودش هم به دنبال چیزی میگشت ، که من میگشتم🙈😁😂
📗کانال حکایتهای بهلول و ملانصرالدین👇
📚 @Bohlol_Molanosradin