Bitawan Ngo | انجمن بی‌تاوان
941 subscribers
9K photos
2.57K videos
12 files
8.09K links
مرکز بررسی آسیب‌های ناشی از تروریسم
Download Telegram
پژاک؛ بازوی تروریستی آمریکا در پروژه بی‌ثبات‌سازی منطقه


بیش از دو دهه از حضور نظامی ایالات متحده در خاورمیانه می‌گذرد؛ حضوری که با شعار مبارزه با تروریسم آغاز شد، اما در عمل، به گسترش افراط‌گرایی، ایجاد شکاف‌های قومی و فرقه‌ای و تخریب ساختارهای امنیتی منطقه انجامید. در این میان، یکی از جلوه‌های بارز سیاست دوگانه آمریکا در قبال تروریسم، حمایت پنهان و آشکار از گروهک تروریستی پژاک است؛ گروهی که امروز به یکی از بازوان اجرایی واشنگتن تبدیل شده است.

پژاک در سال ۲۰۰۴، تنها یک سال پس از اشغال عراق توسط ارتش آمریکا، با هدایت تشکیلات پ‌ک‌ک در کوه‌های قندیل شکل گرفت. هم‌زمانی تأسیس این گروه با ورود آمریکا به منطقه، تصادفی نبود؛ بلکه بخشی از طرح کلان ایالات متحده برای مدیریت ناامنی‌های کنترل‌شده در پیرامون ایران محسوب می‌شد. بسیاری از اعضای جداشده از پ‌ک‌ک اذعان کرده‌اند که تشکیل پژاک، نتیجه توافق غیررسمی میان رهبران پ‌ک‌ک و مقامات آمریکایی بود تا از ظرفیت این گروه برای ایجاد فشار امنیتی علیه ایران بهره‌برداری شود.

بهروز طهماسبی، عضو پیشین پ‌ک‌ک و پژاک، در این باره می‌گوید: «پس از دستگیری عبدالله اوجالان در سال ۱۹۹۹، پ‌ک‌ک به‌دنبال راهی برای بقا و بازتعریف نقش خود در منطقه بود. تشکیل پژاک با جهت‌گیری ضدایرانی، پاسخی به همین نیاز بود و با رضایت و حمایت آمریکا انجام گرفت.»

اظهارات عثمان اوجالان نیز همین ادعا را تأیید می‌کند؛ او می‌گوید آمریکا از شکل‌گیری پژاک استقبال کرد و حتی مانع اقدامات اقلیم کردستان علیه این گروه شد تا فعالیت آن در قندیل بدون مانع ادامه یابد.

از همان سال‌های نخست، پژاک به تجهیزات پیشرفته ارتباطی و تسلیحاتی دست یافت؛ تجهیزاتی که بنا بر گزارش منابع امنیتی و رسانه‌ای، از سوی سرویس‌های اطلاعاتی آمریکا و رژیم صهیونیستی در اختیار آن قرار گرفت. رابرت بائر، مأمور پیشین سیا، در گفت‌وگویی با مجله اشپیگل تأیید کرده بود که نیروهای آمریکایی اطلاعات میدانی در اختیار پژاک قرار می‌دهند تا در «موقعیت‌های لازم از خود دفاع کند». این «دفاع»، در واقع پوششی برای انجام عملیات تروریستی و ناامن‌سازی مرزهای شمال‌غرب ایران است.

پژاک، بخشی از راهبرد گسترده‌تر ایالات متحده برای بهره‌گیری از گروه‌های نیابتی در جنگ‌های ترکیبی علیه ایران و محور مقاومت است. واشنگتن در ظاهر با تروریسم می‌جنگد، اما در عمل میان «تروریسم بد» و «تروریسم خوب» تمایز قائل می‌شود. در این چارچوب، گروه‌هایی چون پژاک، داعش در برهه‌ای از زمان، و حتی سازمان مجاهدین خلق، ابزارهای اجرایی سیاست فشار غیرمستقیم علیه ایران به‌شمار می‌روند.

اسناد فاش‌شده توسط ویکی‌لیکس این روابط را به‌خوبی آشکار می‌سازند. در یکی از این اسناد، مربوط به دیدار مئیر داگان (رئیس وقت موساد) و نیکلاس برنز (معاون وزیر خارجه دولت بوش)، بر بهره‌گیری از «گروه‌های قومی و تجزیه‌طلب به‌ویژه پژاک» برای فشار بر ایران تأکید می‌شود. در سند دیگری، یک ژنرال ترک از وجود فیلمی خبر می‌دهد که در آن سربازان آمریکایی به نیروهای پژاک و پ‌ک‌ک در کوه‌های قندیل آذوقه و مهمات تحویل می‌دهند.

آنچه در پس حمایت آمریکا از پژاک نهفته است، راهبردی موسوم به «آشوب کنترل‌شده» است؛ یعنی ایجاد بی‌ثباتی در محیط پیرامونی ایران با استفاده از گروه‌های تروریستی، بدون ورود مستقیم نظامی.
در این چارچوب، پژاک همزمان دو مأموریت را دنبال می‌کند: نخست، ایجاد ناامنی در مناطق مرزی شمال‌غرب کشور از طریق عملیات تروریستی و ترور نیروهای نظامی و بومی؛ و دوم، تخریب وجهه ایران در سطح بین‌المللی از رهگذر تبلیغات رسانه‌ای درباره «حقوق اقلیت‌ها».

#پژاک امروزه ابزار اجرایی راهبرد آمریکا در بی‌ثبات‌سازی خاورمیانه است. این گروه، با ماهیتی کاملاً تروریستی، تجزیه‌طلبانه و ضدایرانی، در مسیر منافع واشنگتن و تل‌آویو حرکت می‌کند و در حقیقت، «فرزند نامشروع حضور آمریکا در منطقه» است.

با وجود حمایت‌های اطلاعاتی و لجستیکی غرب، پژاک در سال‌های اخیر به‌دلیل اقتدار امنیتی جمهوری اسلامی ایران و پاکسازی مناطق مرزی از عناصر تروریستی، به‌شدت تضعیف شده است. با این حال، تجربه دو دهه اخیر نشان می‌دهد که آمریکا همچنان از تروریسم به‌عنوان ابزار سیاست خارجی خود استفاده می‌کند و پژاک، یکی از نمونه‌های آشکار این سیاست در قبال ایران است
.

https://t.me/bitawan_ngo
👍31🔥1😁1
واکنش گروهک ترویستی کومله به فایل صوتی سرکرده پژاک:
" مضمون دروغ پردازی های امیر کریمی در مورد تاریخ کومله و جنبش کمونیستی به عنوان بخشی از جنگ نرم و روانی علیه کومله فاقد هرگونه ارزش محتوایی برای نقد نظری هستند.مدیریت پژاک با ادبیات و فرهنگ سیاسی وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی ایران در مورد تاریخ کومله و حتی حزب دمکرات کردستان ایران برای جوانانی که به صف این تشکیلات می پیوندند سخن می گوید و افکار آنان را با این دروغ پردازی ها مهندسی می کند. پژاک با همین دیدگاهها، رویکرد و پتانسیل در ضدیت با نیروهای سیاسی اجتماعی، فرصت و امکان گشایش در فعالیت های خود در داخل کردستان ایران را به دست آورد."

https://t.me/bitawan_ngo
👎2
Forwarded from عکس نگار
یکی از سرکردگان ارشد پ.ک.ک در آلمان بازداشت شد

گزارش شده است که «رهبر هامبورگ پ.ک.ک» در عملیاتی که توسط پلیس آلمان انجام شد، بازداشت شده است. این شهروند ۵۴ ساله ترکیه‌ای که نامش فاش نشده، به «تبلیغ و جمع‌آوری کمک مالی به نمایندگی از این سازمان» متهم شده است.

به گزارش دویچه وله ترکی، یکی از رهبران ارشد پ.ک.ک در هامبورگ بازداشت شده است.

پلیس زاکسن اعلام کرد که این شهروند ۵۴ ساله ترکیه‌ای پس از صدور حکم بازداشت توسط دادگاه ایالتی درسدن بازداشت شده است.

اعلام شد که خانه این مرد ناشناس در کلن مورد بازرسی قرار گرفته و این عملیات به طور مشترک توسط پلیس هامبورگ، نیدرزاکسن و نوردراین-وستفالن انجام شده است.

او به چه چیزی متهم است؟

این مرد که به «عضویت در پ.ک.ک و عضویت در یک سازمان تروریستی» متهم شده بود، بین سال‌های ۲۰۱۵ تا ۲۰۱۸ رهبر منطقه‌ای این سازمان در زاکسن بود.

در بیانیه پلیس آمده است که منطقه تعیین‌شده توسط پ.ک.ک شامل شهرهای درسدن، لایپزیگ، کمنیتس، ماگدبورگ و هاله در آلمان و همچنین جمهوری چک و لهستان می‌شود.

بعداً مشخص شد که این فرد، پس از تغییر سمت در سازمان، به عنوان «مدیر منطقه‌ای» در زارلند، گیسن/زیگن، دورتموند، دوسلدورف، دویسبورگ و در نهایت هامبورگ خدمت کرده است.

گفته می‌شود که او چه سمتی در پ.ک.ک داشته است؟

در بیانیه پلیس زاکسن اطلاعات زیر در مورد وظایف این فرد ارائه شده است:

«وظایف مظنون شامل نظارت و مدیریت افسران میدانی پ.ک.ک تحت فرماندهی او و همچنین سازماندهی رویدادها و جلسات تبلیغاتی بود. او همچنین مراسم جمع‌آوری کمک‌های مالی سالانه برای پ.ک.ک را سازماندهی می‌کرد.»

انتظار می‌رود فرد بازداشت‌شده در دادگاه منطقه‌ای درسدن در برابر قاضی تحقیق حاضر شود.

در همین حال، پلیس زاکسن در بیانیه‌ای اعلام کرد که خانه‌های دو شهروند ترکیه، یکی ۴۶ ساله و دیگری ۵۳ ساله، که به عضویت و حمایت از پ.ک.ک متهم هستند، مورد بازرسی قرار گرفته و تلفن‌های همراه، دستگاه‌های ذخیره‌سازی اطلاعات، اسناد و مقدار زیادی پول نقد در جریان این بازرسی‌ها ضبط شده است.

https://t.me/bitawan_ngo
🔥1
سرنوشت دلخراش زنان در گروه‌های تروریستی

دنیای پیچیده گروه‌های تروریستی اغلب واقعیتی تحریف‌شده را به تصویر می‌کشد، به‌ویژه در مورد نقش زنان. در حالی که برخی ممکن است زنان را صرفاً به عنوان قربانی تصور کنند، تصویر بسیار ظریف‌تر است.

زنان به‌طور فعال در این سازمان‌ها مشارکت دارند، سمت‌های رهبری را بر عهده دارند، وظایف لجستیکی را انجام می‌دهند و حتی در برخی موارد در نبردها شرکت می‌کنند. این مشارکت، به‌ویژه در گروه‌های چپ‌گرا، می‌تواند به طرز فریبنده‌ای به‌عنوان نوعی توانمندسازی ارائه شود و مسائل عمیق‌تر و استثمار را پنهان کند.

با این حال، در زیر سطح برابری ادعایی، اغلب یک واقعیت تلخ نهفته است. زنان در این گروه‌ها، با وجود ایفای نقش‌های حیاتی، اغلب با چالش‌ها و خطرات زیادی روبرو هستند. این مقاله به موضوع خاص استثمار جنسی می‌پردازد و با استفاده از روایت‌های دست اول بازماندگان و بینش محققان، این موضوع فراگیر و کمتر مورد توجه قرار گرفته را روشن می‌کند. استثمار جنسی زنان در گروه‌های تروریستی پدیده‌ای است که ریشه در ماهیت و روابط سازمانی این گروه‌ها دارد. در حالی که مردان نیز به عنوان زیردستان در این ساختار رنج می‌برند، به دلیل دیدگاه تحریف‌شده و شخصیت‌های آسیب‌شناختی رهبران، زنان به قربانیان اصلی برده‌داری جنسی تبدیل می‌شوند.

می‌توان استدلال کرد که استثمار جنسی زنان بخش جدایی‌ناپذیر از شیوه کار گروه‌های تروریستی ضداجتماعی است که نیروهای خود را به زندگی مخفیانه، زیرزمینی و خصمانه با خانواده وادار می‌کند.

این گروه‌ها در سراسر جهان، از آفریقا تا آمریکای مرکزی و خاورمیانه، مانند فارک، ببرهای تامیل، پ.ک.ک، پژاک، مجاهدین خلق (MEK) یا کومله پراکنده‌اند. همه آنها با شعارهایی که از برابری جنسیتی حمایت می‌کنند، ریاکارانه زنان را به بردگان جنسی تبدیل می‌کنند.

با بررسی روایت‌های کسانی که تاریکی این گروه‌ها را تجربه کرده‌اند، هدف ما آگاهی‌بخشی به این جنبه حیاتی از وضعیت پیچیده‌ای است که زنان در قلمرو تروریسم با آن مواجه هستند.

چریک غمگین
تانیا نیجمایر، زن هلندی دارای مدرک زبان اسپانیایی، در سال ۲۰۰۲ هنگام تدریس در یکی از شهرهای کلمبیا با یکی از اعضای نیروهای مسلح انقلابی کلمبیا (FARC) آشنا شد. او که مجذوب آرمان‌های چریکی شده بود، تحت آموزش قرار گرفت و برای جنگیدن در کنار آنها به جنگل رفت. در سال ۲۰۰۷، طی یک حمله غافلگیرانه به چریک‌ها، دفتر خاطرات تانیا به دست ارتش کلمبیا افتاد. مجله هارپر ترجمه انگلیسی نوشته‌های او را منتشر کرد. او در بخشی از خاطراتش اشاره کرده است:

ژوئیه ۲۰۰۶: بیش از دو نفر از رفقای تیم ما ایدز دارند. دختری که اخیراً به این ویروس مبتلا شده بود، حتی نمی‌فهمید چه اتفاقی برایش افتاده است. وقتی این خبر را به من داد، لبخندی بزرگ بر لبانش نقش بست و به نظر نمی‌رسید دوست پسرش هم اهمیتی بدهد. اینجا همه رابطه دارند و دیر یا زود، همه به این بیماری کشنده مبتلا می‌شوند. خوشبختانه، معشوق محلی من، اگرچه ۲۵ ساله است، کاملاً سالم است، همانطور که حدس می‌زدم باکره بوده است.

نوامبر ۲۰۰۶: خسته‌ام. از ارتش انقلابی خسته‌ام. از مردم و زندگی گروهی خسته‌ام، و از اینکه هیچ چیز شخصی ندارم خسته‌ام. اگر می‌دانستید برای چه می‌جنگید، ارزشش را داشت که زحمت بکشید، اما در واقعیت، دیگر به آرمان‌های آنها اعتقادی ندارم. این چه نوع سازمانی است که در آن برخی پول، سیگار و تنقلات دارند و بقیه باید برای آنها التماس کنند و مسخره شوند؟ سیستم از زمانی که من آمده‌ام همین بوده و تغییری نکرده است. دختری با چهره‌ای زیبا می‌تواند رهبران را علیه یکدیگر بشوراند.

آوریل ۲۰۰۶: اینجا، همسران رفقای رهبری از همه چیز آگاه هستند و حتی می‌توانند به ما دستور بدهند. آنها اجازه دارند باردار شوند. آنها هم لباس‌های زیبا و هم شامپو دارند... این تبعیض منصفانه نیست. اگر "ارتش انقلابی" روزی قدرت را به دست بگیرد، مطمئناً زنان آنها را در حال سوار شدن بر فراری و خوردن خاویار خواهیم دید. همسر یکی از رفقای کمیته مرکزی یک لباس خواب زیبا دارد و ما باید خوش شانس باشیم اگر به جای دور انداختن لباس‌های قدیمی‌اش، دلش به حال ما بسوزد و آنها را به ما بدهد. من تعجب می‌کنم که آیا آنها مخفیانه از کاری که انجام می‌دهند شرمنده هستند. من باید خوشحال باشم که مثل آنها نیستم و برای این چیزها ارزش قائل نیستم یا به دنبال قدرت نیستم، اما دیدن این چیزها مرا آزار می‌دهد. احساس افسردگی شدیدی می‌کنم.

حرمسرای آپو!
نجدت بولدان، روزنامه‌نگار و شهردار سابق یوکسک اوا، با ده زن از این گروه در اروپا که از آزار و اذیت و بدرفتاری عبدالله اوجالان، رهبر پ.ک.ک، و دیگر رهبران این سازمان گریخته بودند، مصاحبه کرد.
👎21👍1
بولدان، که عضو سابق پ.ک.ک بود، این مصاحبه‌ها را در قالب کتابی با عنوان «زن بودن در پ.ک.ک» (PKK'de Kadın Olmak) منتشر کرد. این کتاب چهره زشت این سازمان تروریستی را افشا کرد. طبق این کتاب، عبدالله اوجالان و دیگر رهبران این گروه زندگی شیرینی را با زنان زیبایی که دور خود جمع کرده‌اند، می‌گذرانند. رهبران این گروه به زنانی که در برابر آنها مقاومت می‌کنند، به عنوان نوعی مجازات، تجاوز جنسی می‌کنند.

عبدالله اوجالان با دقت و وسواس زنانی را که قرار بود در اطراف او باشند، انتخاب می‌کرد و ظاهراً آنها را برای حرمسرای خود انتخاب می‌کرد. او هر کسی را نمی‌پذیرفت. برای نزدیک شدن به اوجالان، باید فارغ‌التحصیل دبیرستان یا دانشگاه بود، جذاب بود و در صورت لزوم، با او به شنا رفت، ماساژش داد، پاهایش را شست و شو داد و پیشنهادهای اغواگرانه داد. زنانی که تسلیم خواسته‌های اوجالان شوند، حتی اگر در کوهستان باشند، انواع کرم و حنا را به عنوان پاداش دریافت می‌کنند.

زنانی که تسلیم فانتزی‌های جنسی عبدالله اوجالان و دیگر رهبران و اعضا نشدند و از گروه فرار کرده بودند، زندگی در پ.ک.ک را اینگونه توصیف کردند: «آپو (عبدالله اوجالان) بین زنان تبعیض قائل می‌شد. او از زنان غیرجذاب خوشش نمی‌آمد. آپو به ظاهر زنان اهمیت می‌داد. اگر با زنان زیبایی که فارغ‌التحصیل دبیرستان یا دانشگاه بودند، با محبت صحبت می‌کرد و از عبارات محبت‌آمیز استفاده می‌کرد و در پاسخ، آنها به او پیشنهادهای اغواگرانه می‌دادند، او با آنها به شیوه‌ای خاص رفتار می‌کرد. آیا تا به حال از خود پرسیده‌اید که چرا فقط زنان زیبا در خانه‌های کانون (مراکز تلقین) باقی مانده‌اند؟

تصاویری از او در استخر با زنان وجود دارد. در حالی که ما در کوه‌ها و بیابان‌ها از گرسنگی می‌مردیم، آنها در کاخ‌ها زندگی می‌کردند. ضیافت‌های آنها حتی از ضیافت‌های پادشاهان مجلل‌تر بود و مرا به یاد حرمسراهای باستانی می‌انداخت.

در داخل حزب، یک طبقه ویژه تشکیل شد. این طبقه از الهه‌های اوجالان تشکیل شده است که ما آنها را «زنان مرکزی» می‌نامیم. این طبقه شامل زنانی است که در این مراسم شرکت نکرده‌اند. در جنگ و عموماً در پایگاه‌ها، به ویژه در خانه‌های مورد توجه عبدالله اوجالان، خارج از شرایط سخت و دشوار، اقامت داشته‌اند. این زنان از موقعیت کاملاً ممتازی در درون سازمان برخوردارند. پس از اتمام آموزش نظامی، در حالی که ما بیهوده به دنبال سایه درخت می‌گشتیم، زنان مرکزی از چادرهای از پیش آماده شده و سایه‌بان‌ها بهره‌مند می‌شدند. آنها کرم و حنا داشتند که در کوهستان به سختی پیدا می‌شد. این زنان به کار یدی مشغول نبودند.

زنی بود که پس از هفت سال جنگ، به آکادمی رفت و پس از اتمام تحصیلاتش نزد ما آمد. تعادل روحی و فکری او مختل شده بود. اوجالان او را آزار داده بود. متوجه شدم که همه زنان مرکزی در خانه‌هایی واقع در سوریه زندگی می‌کردند. آنها می‌گفتند که پاهای او را شسته و ماساژ داده‌اند. اگر کسی از خدمت به رهبر خودداری می‌کرد، عذاب می‌کشید.

برابری جنسیتی
وضعیت در گروه تروریستی پژاک تفاوت چندانی با سازمان مادر آن، یعنی پ.ک.ک، ندارد و در برخی جنبه‌ها، حتی ممکن است بدتر هم باشد. در ساختار این گروه، زن و مرد زندگی مشترکی دارند و آن را تحت عنوان برابری جنسیتی توجیه می‌کنند. با این حال، این امر زمینه مناسبی را برای سوءاستفاده از اعضای زن در داخل گروه فراهم کرده است. پژاک این جنبه را به ابزاری تبلیغاتی برای جذب جوانان به صفوف خود تبدیل کرده است.

عرفان قانعی فرد، نویسنده کرد، در مورد این موضوع چنین می‌گوید:

زنان و دختران وابسته به فرقه پژاک، تحت تأثیر یک جامعه سنتی و عقب‌مانده، به دلیل ترس، شرم یا لکه‌دار شدن آبروی خود، هرگز نتوانسته‌اند به زندگی عادی خود بازگردند. آنها در مورد سوءاستفاده‌هایی که از سوی این گروه غیرانسانی متحمل می‌شوند، سکوت می‌کنند و افشای واقعیت‌ها را دشوار می‌سازد. این فرقه تنها توانسته برخی افراد بی‌سواد و کم‌تحصیل را فریب دهد، آنها را شستشوی مغزی دهد و از جدایی آسان آنها جلوگیری کند. پژاک دختران ساده روستایی کرد را اغوا می‌کند و نمونه‌های زیادی از دخترانی وجود دارد که به دلیل تجاوز جنسی خودکشی کرده‌اند.
👍1👎1
ازدواج در پژاک ممنوع است، اما داشتن روابط پنهانی رایج است. هم پ.ک.ک و هم پژاک ادعا می‌کنند که اعضای آنها نباید ازدواج کنند و یکی از شعارهای اصلی این گروه‌ها توجه ویژه به حقوق زنان و احترام به آنهاست. با این حال، در عمل اینطور نیست. عثمان اوجالان، ۶۰ ساله و برادر رهبر پ.ک.ک، دو بار ازدواج کرد و هر دو بار با دختران بسیار جوان (یکی ۲۱ ساله اهل قطور خوی و دیگری ۲۲ ساله اهل آکره، کردستان) ازدواج کرد. رهبر پژاک همچنین با یک دختر آلمانی ازدواج کرد. او در آلمان اقامت داشت و با ادعای مبارزه برای کردها، زندگی راحتی را سپری می‌کرد، در حالی که اعضای عادی حق ازدواج ندارند، از سوء تغذیه رنج می‌برند و حق بازگشت ندارند. کردها در ترکیه و عراق مشکلات اقتصادی را تحمل می‌کنند. با این حال، گزارش‌های خبری، از جمله گزارشی از روزنامه ملیت ترکیه، حاکی از آن است که عثمان اوجالان ظاهراً ۵.۲ کیلوگرم طلا به همسر جدیدش هدیه داده و هزینه عروسی ۵۲۰۰۰ دلار بوده است.

زنان در کومله
کومله یکی دیگر از گروه‌های تروریستی است که سوءاستفاده جنسی از اعضای زن و استثمار آنها در آن آشکار شده است. رهبران این گروه هیچ تلاشی برای انکار این اقدامات نمی‌کنند و بسیاری از اعضای زن تجربیات خود را از سختی‌ها و سوءاستفاده‌ها فاش کرده‌اند.

یک مورد مربوط به بهرام رضایی، یکی از رهبران کومله، است که به یک عضو زن به نام سهیلا نوری تجاوز جنسی کرده است. او چندین مورد از سوءاستفاده‌هایش را از طریق نامه‌ای افشا کرد و در آن اظهار داشت:

«لازم دانستم حقیقت تلخی را که سال‌هاست اسیر آن هستم، فاش کنم و برخلاف میل من، این حقیقت تلخ هر روز تکرار می‌شود. همه چیز با پیوستن من به کومله، درست مانند قربانیان قبلی و فعلی، آغاز شد. یک شب در روزهای اولیه پیوستنم، توسط یکی از مسئولین به نام بهرام رضایی به اتاقش دعوت شدم. او به عنوان حسن نیت، یک لیوان شربت مخلوط با یک قرص (والیوم) به من تعارف کرد. من ناخودآگاه شربت را نوشیدم و پس از مدتی، والیوم اثر کرد و به خواب رفتم. بعداً، من قربانی تجاوزهای جنسی شیطانی بهرام شدم و این ماجرا مدتی ادامه داشت. برای من مثل شکنجه بود. باید به شما اطلاع دهم که من تنها کسی نبودم که قربانی هوس‌های بهرام رضایی شدم. متأسفانه، همه زنانی که آنجا بودند، قربانی این اعمال توسط مسئولین گروهی بودند که ادعای دفاع از حقوق زنان را دارند.»

یکی از منتقدان کومله گزارشی از وضعیت فعلی این گروه ارائه می‌دهد:

این هفته در اردوگاه کومله، جنجال‌ها بر صحنه حاکم بود و اتفاقاتی رخ داد که نشان از عدم کنترل رهبری بر اردوگاه داشت.

آکادمی پیشمرگان کومله که قرار بود مرکز پرورش و آموزش اعضای جدید ورودی به کومله باشد، به مرکزی برای فساد اخلاقی و مکانی برای ارضای تمایلات جنسی پیشمرگان (اصطلاحی که برای اعضای کومله استفاده می‌شود) و سوءاستفاده از دختران و زنان جوان تازه جذب شده تبدیل شده است. در همین راستا، چندی پیش فردی به نام خبات با یکی از دختران شاغل در مرکز آموزشی مسئول آموزش افراد جذب شده به کومله رابطه جنسی برقرار کرد.

رامیار رضایی، یکی از پیشمرگان کومله و از اعضای حزب کمونیست ایران، به اتهام مصرف مواد مخدر و روانگردان در اردوگاه از کومله اخراج شد.

رقص نجات
در گروه تروریستی مجاهدین خلق، مسعود رجوی، رهبر گروه، باورها و آیین‌هایی را در درون فرقه برای استثمار جنسی زنان ایجاد کرده است. رجوی طبقه خاصی از زنان را به نام شورای رهبری انتخاب کرده است. رجوی با ایجاد این ساختار سازمانی، اعضای قدیمی گروه را کنار گذاشته و آنها را رقیب خود می‌داند. در حالی که سایر اعضای زن گروه، مانند دیگران، از محرومیت‌های مختلفی رنج می‌برند. آنها از زندگی خانوادگی و داشتن همسر محروم هستند و برخی به دلیل داشتن روابط عاشقانه و جنسی در داخل گروه با پیگرد قانونی و زندان روبرو هستند.

بتول سلطانی، یکی از اعضای شورای رهبری که از این گروه فرار کرده است، در مورد استثمار جنسی رجوی از زنان پس از فرار می‌گوید:

ارتقاء من به شورای رهبری در زمستان ۱۳۷۷ به مراسمی عجیب و نگران‌کننده تبدیل شد که توسط مریم و مسعود رجوی ترتیب داده شده بود. به من دستور داده شد که حمام کنم و لباس نو بپوشم، به من گفته شد که این یک رقص نجات با مسعود است.» این رویداد به یک مراسم عروسی دسته جمعی با او تبدیل شد، که با نذرهای فردی و گردنبندهای طلا تکمیل می‌شد. اما وحشت واقعی پس از آن رخ داد: زنان مسن شروع به درآوردن لباس و رقصیدن کردند و دیگران را به پیوستن به این مراسم تحت عنوان «کنار گذاشتن لباس‌های جاهلیت» و دستیابی به «وحدت با مسعود» ترغیب کردند.
👎3👍1
مریم گفت: «این رقص نجات شماست؛ «باور کنید که مسعود شوهر شماست.» او ما را به شدت تشویق کرد تا شاهد صحنه‌های بوسیدن و عشق‌بازی بین مسعود و دیگر زنان باشیم. در پایان جلسه، همه بسته دیگری از مسعود به عنوان هدیه دریافت کردند و جلسه به پایان رسید. جلسه اول که ۵ ساعت طول کشید، ساعت ۴ صبح به پایان رسید و همه ما به محل اقامت خود بازگشتیم.

در نتیجه، استثمار زنان فراتر از فرصت‌طلبی صرف در این گروه‌ها است و به عنوان ستون اساسی کنترل اجباری آنها عمل می‌کند. این الگوی فراگیر سوءاستفاده، که در پس ایدئولوژی‌های فریبنده برابری جنسیتی پنهان شده است، بر نیاز فوری به شناخت جهانی این پدیده تأکید می‌کند. تنها از طریق همکاری بین‌المللی و تلاش‌های بی‌وقفه برای برچیدن این ساختارهای استثمارگرانه می‌توان به پاسخگویی واقعی دست یافت و از امنیت و حقوق اساسی زنان محافظت کرد.

https://t.me/bitawan_ngo
👎2👍1💩1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
عبدالله اوجـــــــــالان در دوران اقامت خود در سوریه اظهار داشت: پ‌ک‌ک در حال حاضر به یکی از احزاب تـــــرکیه بدل گشته است، و این گفته‌ای صادقانــــــــــــــــه است. ما به این درک رسیده‌ایم که استراتژی تقسیم و تجزیه ترکیه، راهبردی نادرست است.

#عبدالله_اوجالان
#پ_ک_ک
#پژاک

https://t.me/bitawan_ngo
👎3🥰1💩1
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🎥 حمله موشکی به مقری سری که برای اولین‌بار گزارش آن را می‌بینید

https://t.me/bitawan_ngo
👍1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
سرکرده گروهک تروریستی کومله صراحتاً از اسرائیلی بودن خود پرده برداشت؛ حق با اسرائیل است در کنار ایران نایستید!


عبدالله مهتدی، رئیس گروهک تروریستی و تجزیه‌طلب کومله:
اسرائیل حق داشت به ایران حمله کند؛ در کنار ایران نایستید! برای ایران به خاطر جنگ ۱۲ روزه دلسوزی و غم‌خواری نکنید؛ مردم در آن زمان به فکر برنج و بنزین خودشان بودند (و اتحاد ملّی در کار نبود!
)

https://t.me/bitawan_ngo
❤‍🔥2🤬1💩1
رابطه‌ اوجالان و سازمان اطلاعات ترکیه (MİT)

〽️امروزه برخی از طرفداران پ.ک.ک، پژاک و اوجالان، هر صدای انتقادی را که از اسطوره‌ اوجالان فاصله می‌گیرد، به‌سرعت "عامل MİT" می‌خوانند. اما اگر اندکی به سخنان خودِ عبدالله اوجالان در سال‌های ۲۰۱۳ تا ۲۰۱۵ نگاه کنیم، به‌ویژه در گفت‌وگوهای ثبت‌شده در کتاب رستگاری دموکراتیک و تاسیس زندگی آزاد – یادداشت‌های امرالی (Demokratik Kurtuluş ve Özgür Yaşamı İnşa – İmralı Notları)، می‌بینیم که بزرگ‌ترین و منظم‌ترین ستایش و مدیحه‌سرایی از سازمان اطلاعات ترکیه، دقیقاً از زبان خود او صادر شده است.

در گفتمان اوجالان، "MİT" نه دستگاهی سرکوبگر، بلکه نهادی "مقاومت‌گر"، "اصلاح‌شده"، "صلح‌جو" و "عاقل‌ترین نهاد دولت" معرفی می‌شود.
۱. اوجالان به‌عنوان ناجی MİT از کودتا
اوجالان خود را نه‌فقط آغازگر روند صلح، بلکه منجی سازمان اطلاعات ترکیه می‌داند و می‌گوید:
"کودتا را من متوقف کردم. اگر MİT را ساقط می‌کردند، همه‌ی دژهای ترکیه فرو می‌ریخت. اگر هاکان (در واقع خاقان) فیدان بازداشت می‌شد، نوبت به نخست‌وزیر (در آن زمان اردوغان) می‌رسید.من روند را از نو فعال کردم، زیرا احساس مسئولیت در جلوگیری از کودتا داشتم.(ص.۱۷)
در این بیان، MİT به‌عنوان "آخرین قلعه‌ی دولت" توصیف می‌شود و اوجالان خود را کسی معرفی می‌کند که این قلعه را از فروپاشی نجات داد. او نه در برابر دولت، بلکه بالاتر از آن می‌ایستد و خود را ضامن بقای آن می‌نمایاند.

٢. میت بعنوان نهادی "مقاومت‌گر" و "اصلاح‌شده"
در روایت اوجالان، MİT دیگر همان نهاد قدیمی وابسته به ارتش نیست، بلکه به نیرویی ملی و "مقاومت‌گر" در برابر نفوذ خارجی تبدیل شده است:
"کنتراگریلا مرکزیتش در آمریکاست. دستگاه قضایی و پلیس را به تصرف درآوردند.MİT از ارتش نیرومندتر بیرون آمد. دادستان احضار کرد، نرفتند. به نظر من این خود نوعی مقاومت است. (ص. ۲۰)
در این گفتمان، MİT به‌عنوان حامل استقلال ملی و مقاومت در برابر نفوذ آمریکا و "جماعت" (فرقه گولن) بازتعریف می‌شود. اوجالان با این تعبیر، دستگاه اطلاعاتی دولت را از اتهام سرکوب و جنایت تطهیر کرده و آن را در صف "نیروهای آزادی‌خواه" قرار می‌دهد.

۳. ستایش از هاکان فیدان: “روشنفکر، صادق، جدی”
اوجالان بارها و بارها از رئیس وقت MİT، هاکان فیدان، با لحن تحسین‌آمیز یاد می‌کند:
"علاوه بر این، آقای هاکان فردی روشنفکر است... نظر می‌دهد ولی تحمیل نمی‌کند. MİT اصلاح شده و اکنون تغییر یافته است." (ص.۴۵)
"آقای هاکان برای من صادق به نظر می‌رسد."(ص.٩٩)
"در آقای هاکان جدیتی والا دیده می‌شود. اکنون وارد عرصه‌ی سیاست نیز شده است. امیدوارم این رویکردش را به سیاست هم منتقل کند." (ص.۴۱۵)
در این توصیف‌ها، هاکان فیدان نه‌ تنها بە عنوان یک مسئول دولتی، بلکه نماد چهره‌ی "عقلانی، اصلاح‌طلب و انسان‌مدار" دولت معرفی می‌شود؛ چهره‌ای که در نگاه اوجالان قادر است با زبان "مدرن" و "دموکراتیک" گفت‌وگو کند.

۴. امره تانر (Emre Taner) و هاکان فیدان: “دو انسان فرزانه درون دولت”
"در درون دولت دو انسان عاقل پدید آمدند: امره تانر و هاکان فیدان." (ص.۲۲۵)
به‌زعم اوجالان، این دو رئیس MİT "مغز متفکر دولت" و حاملان پروژه‌ی "راه‌حل دموکراتیک" هستند. ستایش او از آن‌ها تنها تمجید شخصی نیست، بلکه کوششی است برای مشروعیت‌بخشی به کل ساختار اطلاعاتی دولت.
۵. تطهیر مداوم MİT و انداختن همه‌ی گناهان بر گردن “دولت موازی”
در مواردی که نام MİT در جنایت‌ها برده می‌شود، اوجالان بی‌درنگ از آن دفاع می‌کند.در ماجرای ترور ساکینه جانسز، او می‌گوید:
"قتل ساکینه نیز کار همان گروه‌هاست... StêrkTV گفته که منبعش MİT است. چندان ممکن نیست ولی باید فکر کرد... این یعنی کودتا هنوز ادامه دارد." (ص.۱۷)
و باز در جای دیگر:
"همه‌ی دولت مقصر نیست. اکنون می‌خواهند همه‌ی گناهان را بر گردن MİT بیندازند. حالا گناه را به هاکان نسبت می‌دهند. اگرچه در میلیون مورد شاید شک کوچکی داشته باشم، اما نمی‌پذیرم که MİTمسئول باشد." (ص.۲۴۲)
در پرونده‌هایی مانند روبوسکی، پاریس (قتل ساکینه جانسز) و رویدادهای ۶–۷ اکتبر نیز همان الگو تکرار می‌شود:
"روبوسکی، پاریس، شش–هفت اکتبر... می‌خواهند همه را به MİT نسبت دهند. همه‌ی این‌ها کار جماعت است." (ص.۴۰۷)
در اینجا اوجالان دستگاه اطلاعاتی را از هر گناهی مبرا کرده و تمام مسئولیت را به نیروهای "موازی" و "بیگانه" نسبت می‌دهد. این نوع گفتار، نقشی تبرئه‌کننده و بازسازی‌کننده برای MİT دارد.
۶. تأسیس KCK در هماهنگی با امره تانر
اوجالان خود تأیید می‌کند که سازمان KCK در دوران ریاست امره تانر و با آگاهی او شکل گرفت:
"اگر راه‌حل دموکراتیک می‌خواهید، باید راه دموکراتیزه‌شدن را بگشایید. من KCK را در دوران امره‌ با همین شرط تاسیس کردم." (ص.۲۳۹)
"اکنون می‌گویند KCK را MİT تأسیس کرده است... ما با آقای E(امره تانر) بحث کردیم. گفتم نیاز به سازمانی جدید است.
پ‌ک‌ک غیرقانونی است. می‌خواستم سازمان قانونی را به‌نام KCK تاسیس کنم." (ص.۴۲۱)
این جملات نشان می‌دهد که به‌گفته‌ی خود اوجالان، KCK در هماهنگی با MİT و در چارچوبی که دولت می‌پذیرفت تأسیس شده است.
۷. آزادسازی کوبانی و نقش MİT
اوجالان حتی پیروزی کوبانی را به دخالت MİT نسبت می‌دهد:
"۲۹ نوامبر را به‌یاد بیاوریم... مداخله‌ی ویژه‌ی MİT انجام شد. در واقع کوبانی را هم آن نجات داد. این را برای نخستین‌بار اینجا می‌گویم." (ص.۴۰۶)
در این بیان، MİT به بازیگر نظامی و نجات‌بخش بدل می‌شود و نقش نیروهای (YPG) و مقاومت مردمی رۆژاڤا را عملاً در سایه قرار می‌دهد. این خود شکل دیگری از مشروعیت‌بخشی به دولت است: دولت – از طریق MİT – میتواند حتی مدافع کردها باشد!
۸. بازسازی MİTو “مالکیت روند” توسط اوجالان
"من هم امره تانر و هم هاکان فیدان را دیدم. بازسازی MİT را دیدم و این روند را من آغاز کردم." (ص.۲۶۴)
اینجا اوجالان خود را نه تنها شاهد بلکه آغازگر تغییرات در MİT معرفی می‌کند؛ به این معنا که اصلاح MİT بخشی از پروژه‌ی اوست. به بیان دیگر، دستگاه امنیتی ترکیه در گفتمان اوجالان به ابزاری برای تحقق "مدرنیته‌ی دموکراتیک" تبدیل می‌شود.
۹. انتقال هاکان فیدان به سیاست و تأیید اوجالان
"فکر می‌کنم آقای هاکان وزیر امور خارجه خواهد شد... این امر مهم است. او به‌تنهایی این کار را آغاز کرد. موقعیت کنونی‌اش استراتژیک است. نهادش مهم است، اما وزارت خارجه نیز اهمیت دارد." (ص.۳۴۹)
در اینجا ارتقای سیاسی فیدان از سوی اوجالان نه‌تنها تأیید می‌شود، بلکه "دستاوردی راهبردی" برای کشور و فرایند صلح دانسته می‌شود. این نشانه‌ی اعتماد کامل او به دستگاه اطلاعاتی و نمایندگان آن است.
نتیجه: گفتمان واقعی درباره‌ی MİT از آنِ کیست؟
بر پایه‌ی همه‌ی این نقل‌قول‌ها، تصویر روشنی پدید می‌آید:
در یادداشت‌های امرالی، اوجالان به‌شکل پیوسته در حال مشروعیت‌بخشی، دفاع و تقدیس سازمان اطلاعات ترکیه است.
او خود را منجی MİT، حامی فیدان، هم‌پیمان تانر و تحلیلگر دولت می‌داند.
از کوبانی تا پرونده‌ی ساکینه، از روبوسکی تا ساختار KCK، در هر جا که MİT متهم است، اوجالان به‌سرعت آن را تبرئه می‌کند.
پس، امروز کسانی که هر نقدی به اوجالان را "وابستگی به MİT" می‌نامند، باید نخست از خود بپرسند:
چه‌کسی واقعاً بە MİTنزدیک‌تر بوده است؟
آن‌که می‌گوید "کوبانی را MİTنجات داد"،
آن‌که اعتراف می‌کند "KCK را در دوران امره تانر و با اطلاع MİT تاسیس کردم"،
آن‌که هاکان فیدان را "روشنفکر و صادق" می‌نامد،
و آن‌که می‌گوید "MİTاز ارتش نیرومندتر است و این خود مقاومت است" –
آیا این‌ها سخنان من‌اند یا سخنان خود اوجالان؟
اینها اسناد واقعی‌اند، نقل‌قول‌هایمستقیم‌اند، و کلمات دروغ نمی‌گویند.
اگر قرار است کسی با دولت همسو و "میت‌دوست" شمرده شود، پیش از همه باید به سراغ کسی رفت که در یادداشت‌های رسمی خود، MİT را ستوده، از آن دفاع کرده و از گناه شسته است: و آن کسی جز عبدالله اوجالان نیست.

https://t.me/bitawan_ngo
👎2👏1
شبکه‌ها و جبهه‌های جنایی پ.ک.ک در اروپا

در ۱۳ فوریه، فرانک اوربانچیچ، معاون هماهنگ‌کننده مبارزه با تروریسم در وزارت امور خارجه، به CNN-Turk گفت: «پ.ک.ک [گروه کارگران کردستان] مانند مافیا در سراسر اروپا است.» او افزود که پ.ک.ک علاوه بر حضور تروریستی خود در اروپا، «ساختاری اختاپوس‌مانند دارد که فعالیت‌های جنایی، از جمله قاچاق مواد مخدر و انسان را برای جمع‌آوری کمک‌های مالی انجام می‌دهد» و همچنین «جبهه‌هایی دارد که پوششی برای فعالیت‌های جنایی و تروریستی این سازمان فراهم می‌کند.»

شبکه‌ها و جبهه‌های جنایی اروپایی نسبتاً ناشناخته این سازمان همچنان یک شریان حیاتی هستند که اگر کنترل نشوند، به آن اجازه می‌دهند تا به طور نامحدود از نظر مالی و پشتیبانی به خوبی تأمین شود. برای موفقیت در مبارزه آنها علیه پ.ک.ک، ترکیه، ایالات متحده و اتحادیه اروپا باید با فعالیت‌های اروپایی این گروه مقابله کنند.

جمع‌آوری کمک‌های مالی مجرمانه در اروپا
گزارش‌های کشوری وزارت امور خارجه در آوریل ۲۰۰۷ در مورد تروریسم بیان کرد که پ.ک.ک عملیات خود را از طریق جمع‌آوری کمک‌های مالی و فعالیت‌های مجرمانه در اروپا تأمین مالی می‌کند. به طور مشابه، گزارش اخیر واحد اطلاعات تهدیدات تروریستی ناتو (TTIU) نشان داد که پ.ک.ک در عملیات اقتصادی غیرقانونی مانند قاچاق، فرار مالیاتی و سایر اشکال جرایم سازمان‌یافته، از جمله قاچاق مواد مخدر و پول تقلبی و همچنین مبادلات غیرقانونی ارز خارجی، دست دارد. این گزارش همچنین بیان کرد که اعضای پ.ک.ک در جمع‌آوری کمک‌های مالی از زور استفاده می‌کنند.

طبق آمار ارائه شده در جلسه کمیته اقتصادی تقویت‌شده ناتو در نوامبر ۲۰۰۷، صنعت مواد مخدر غیرقانونی سودآورترین فعالیت مجرمانه پ.ک.ک است. گزارش بعدی این کمیته نشان داد که پ.ک.ک در تمام مراحل تجارت مواد مخدر، از تولید خام در پاکستان و تقطیر در عراق گرفته تا فروش خیابانی و "مالیات‌گیری" از مواد مخدر تولید نشده توسط پ.ک.ک در اروپا، دست دارد. این گزارش همچنین قاچاق انسان را به عنوان دومین فعالیت غیرقانونی سودآور پ.ک.ک نشان داد.

یوروپل (Europol) نیز در گزارش وضعیت و روند تروریسم خود در آوریل ۲۰۰۷، پرونده مشابهی را در مورد فعالیت‌های مجرمانه پ.ک.ک مطرح کرده و شواهد خاصی را ارائه داده است: «دو عضو پ.ک.ک در سال ۲۰۰۶ در فرانسه به دلیل پولشویی با هدف تأمین مالی تروریسم دستگیر شدند. در پایان سال ۲۰۰۵، سه عضو پ.ک.ک در بلژیک و یک نفر دیگر در آلمان به ظن تأمین مالی پ.ک.ک دستگیر شدند. در بلژیک، مقامات دفترچه‌های رسیدی را ضبط کردند که نشان می‌داد مظنونین دستگیر شده در حال جمع‌آوری «مالیات» از هموطنان خود بوده‌اند. افزایش فعالیت‌های جمع‌آوری کمک مالی توسط پ.ک.ک در اتحادیه اروپا با تشدید مبارزات تروریستی تروریست‌های کرد در ترکیه مرتبط است.»

جبهه‌ها و خلأهای قانونی
پ.ک.ک علاوه بر شبکه جنایی خود، از جبهه‌ها و خلأهای قانونی نیز برای جمع‌آوری کمک‌های مالی در اروپا استفاده می‌کند. گزارش TTIU بیان کرد که این گروه در مجموع ۵۰ تا ۱۰۰ میلیون دلار در سال جمع‌آوری می‌کند. اگرچه بخش عمده این مبلغ از عملیات مجرمانه در اروپا حاصل می‌شود، اما تقریباً ۱۲ تا ۱۵ میلیون دلار از طریق فعالیت‌های تجاری مشروع یا نیمه‌مشروع و کمک‌های مالی جمع‌آوری می‌شود. به گفته مقامات ترکیه، پ.ک.ک شبکه گسترده‌ای از ۴۰۰ سازمان وابسته در اروپا دارد - که حدود نیمی از آنها در آلمان هستند - که در این فعالیت‌های تجاری مشارکت دارند. این شبکه شامل سازمان‌های وابسته یا هوادار مانند کنفدراسیون انجمن‌های کردی در اروپا (KON-KURD، مستقر در بروکسل) و اتحادیه بین‌المللی بازرگانان کرد (KAR-SAZ، در روتردام) است.

پ.ک.ک همچنین یک شبکه تبلیغاتی و جمع‌آوری کمک مالی گسترده در اروپا دارد که شامل دو آژانس خبری، چهار ایستگاه تلویزیونی، سیزده ایستگاه رادیویی، ده روزنامه، نوزده نشریه و سه انتشاراتی می‌شود. این سازمان‌های رسانه‌ای در سراسر اروپا پراکنده هستند و از Roj TV در دانمارک تا خبرگزاری Firat در هلند را شامل می‌شوند.
👎2
خرید سلاح
درآمد حاصل از فعالیت‌های مجرمانه و جبهه‌های پ.ک.ک مدت‌هاست که خرید سلاح این گروه در اروپا را تأمین مالی کرده است. بین سال‌های ۱۹۸۴ تا ۲۰۰۶، ترکیه در مجموع ۴۰,۰۴۵ قبضه سلاح پ.ک.ک را مصادره کرد. منشأ بسیاری از این سلاح‌ها به دلیل تخریب عمدی علائم شناسایی توسط تولیدکنندگان، قاچاقچیان یا کاربران قابل شناسایی نبود. با این وجود، تاکنون بیش از ۱۶,۰۰۰ عدد از آنها ردیابی شده است. برخی از آنها از کشورهای اروپایی، از جمله ایتالیا، آلمان، بلژیک، مجارستان و روسیه سرچشمه گرفته‌اند. علاوه بر این، از ۸۰۱۵ مین توقیف شده توسط ترکیه، ۴۸۵۷ مین از ایتالیا و ۲۲۶۸ مین از روسیه و جمهوری‌های شوروی سابق آمده است. چنین مقادیر زیادی سلاح، که اغلب در انبارهای نظامی نگهداری می‌شوند، معمولاً بدون اطلاع مقامات ناپدید نمی‌شوند.

همکاری اروپایی: کند اما رو به افزایش

پ.ک.ک مدتی است که در برخی از کشورهای اروپایی از رفتار امنی برخوردار بوده است. امروزه، این کشورها در حال درک اثرات جهانی تروریسم و ​​​​نیاز به همکاری بین‌المللی هستند و بر این اساس اقداماتی را برای ممنوعیت یا محدود کردن فعالیت‌های پ.ک.ک انجام می‌دهند. به عنوان مثال، همانطور که توسط روزنامه دیلی ترکیه گزارش شده است.

در صباح، وزارت امور خارجه بریتانیا در ژانویه ۲۰۰۸ اذعان کرد که پ.ک.ک و سازمان‌های وابسته به آن از سال ۲۰۰۱ در بریتانیا و سایر کشورهای اروپایی فعال بوده‌اند. در نتیجه، بریتانیا اعلام کرد که «سازمان‌های تروریستی خارجی دیگر اجازه نخواهند داشت از سرزمین‌های بریتانیا برای جمع‌آوری کمک‌های مالی سوءاستفاده کنند.»

اکثر کشورهای اروپایی نیز رسماً پ.ک.ک را به عنوان یک سازمان تروریستی به رسمیت شناخته‌اند (اگرچه برخی، مانند نروژ، هنوز این کار را نکرده‌اند). بر این اساس، آنها در حال انجام اقدامات مشخصی علیه این گروه هستند. به عنوان مثال، در ژانویه ۲۰۰۸، یک دادگاه محلی برلین یک شهروند ترکیه را به جرم رهبری یک هسته زیرزمینی پ.ک.ک در باواریا از سال ۱۹۹۴ مجرم شناخت و او را به نزدیک به سه سال زندان محکوم کرد.

نقش ایالات متحده در تسهیل همکاری اروپا
طبق تصمیم چارچوب شورای اروپا در سال ۲۰۰۲ در مورد مبارزه با تروریسم، کشورهای عضو موظفند اقدامات لازم را انجام دهند تا اطمینان حاصل شود که هرگونه مشارکت با یک گروه تروریستی - چه هدایت، تأمین مالی، تأمین یا مشارکت - طبق قانون مجازات می‌شود. متأسفانه، کشورهای اروپایی در اجرای این قانون کند بوده‌اند.

برای موفقیت، استراتژی ایالات متحده و ترکیه علیه حضور پ.ک.ک در شمال عراق باید شامل ابزارهای قوی ضدتروریسم ایالات متحده، ترکیه و اروپا برای از بین بردن شبکه‌ها و جبهه‌های جنایی اروپایی این گروه باشد. در این راستا، ایالات متحده باید با تسهیل کار مشترک بین سازمان‌های اجرای قانون آمریکایی، ترکیه‌ای و اروپایی، ترکیه و اروپا را به هم نزدیک کند.

https://t.me/bitawan_ngo
👎3🔥1
اوجالان: آزادی من بخشی جدایی ناپذیر از آزادی کردها است

عبدالله اوجالان سرکرده تروریست های پ.ک.ک و پژاک با ارسال پیامی برای تجمع کارزار آزادی برای اوجالان در کلن آلمان، آزادی خود را بخشی جدایی‌ناپذیر از آزادی و تحقق دموکراسی برای کردها و دیگر مردم ترکیه دانست.
عبدالله اوجالان سرکرده در بند PKK با ارسال پیامی برای شرکت کنندگان در راهپیمایی کلن، تأکید کرد که آزادی او بخشی جدایی‌ناپذیر از آزادی و دموکراسی برای کردها و دیگر مردم ترکیه است و افزود: «کردها باید بدون چشم‌پوشی از آزادی و وجود خود، پیشگام زندگی برابر، آزاد و صلح‌آمیز با همه ملت‌ها و باورها باشند.»
روز شنبه در چارچوب کارزار «آزادی برای عبدالله اوجالان، راه‌حل دموکراتیک برای مسئله کرد»، تظاهراتی با شعار «آزادی برای اوجالان» در شهر کلن آلمان برگزار شد.

https://t.me/bitawan_ngo
❤‍🔥1
بروید از مردم روستاهای کوه قندیل بپرسید و ببینید روزی نیست که تروریست های پ.ک.ک و پژاک مرغ، غاز و بوقلمون ندزدند. گاهی گریلاهای احمق عمداً پا و گردن گوسفند و گاو را فقط برای خوردن گوشت شلیک می‌کنند. البته از گریلاهای سابق شنیده‌ شده است که رهبرانشان همیشه مرغ می‌خورند و این حتی برای گریلاهای دزد هم ممنوع است.
👎4🥰21😁1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
تصویری تامل برانگیز از یک کودک کم سن و سال کُرد که با در دست گرفتن سلاح به عضویت گروهک تروریستی پ‌ک‌ک و پژاک درآمده است!!!
https://t.me/bitawan_ngo
🤬2❤‍🔥1
خیانت آمریکا به مزدوران شاخه سوری پ.ک.ک

〽️همزمان که مذاکرات میان نیروهای دموکراتیک سوریه (SDF) و دولت جدید دمشق برای تعیین آینده سیاسی و نظامی کردهای سوریه به بن‌بست رسیده، فشارهای آمریکا برای انحلال نهادینۀ SDF (شاخه سوری گروهک تروریستی پ.ک.ک) به شدت افزایش یافته و همکاری دیرینه این نیروهای مزدور با واشنگتن را تهدید می‌کند.

https://t.me/bitawan_ngo
👍5👎31
🔻 حزب عدالت و توسعه: پ.ک.ک باید در عراق، ایران و سوریه سلاح‌های خود را زمین بگذارد

🔹 سخنگوی حزب عدالت و توسعه گفت که هدف اصلی آنها انحلال و خلع سلاح گروه تروریستی کارگران کردستان (پ.ک.ک) است و تأکید کرد که این گروه باید از تمام شاخه‌های خود در عراق، ایران و سوریه سلاح‌های خود را زمین بگذارد.

🔹 به گفته چلیک، یک مکانیسم راستی‌آزمایی برای نظارت بر روند خلع سلاح ایجاد شده است و گفت: «چشمان ارتش ترکیه و سازمان اطلاعات ملی (میت) به صحنه دوخته شده است تا مطمئن شوند که آیا واقعاً سلاح‌ها کنار گذاشته شده‌اند یا خیر.»

🔹 در مورد اجرای این روند، عمر چلیک توضیح داد که ممکن است در عراق و سوریه متفاوت باشد؛ در عراق، از طریق خلع سلاح و در سوریه، از طریق رعایت توافق ۱۰ مارس.

🔹 چلیک گفت که تأیید نهایی توسط ارتش ترکیه و میت انجام خواهد شد و مکانیسمی که در این مورد تصمیم خواهد گرفت، «در چارچوبی خواهد بود که با تصمیم رئیس جمهور ما تعیین می‌شود.»

https://t.me/bitawan_ngo
1
آمریکا تکلیف پ.ک.ک و کردهای سوریه را یکسره کرد

🔹همزمان با گفتگوی شب گذشته دونالد ترامپ و احمدالشرع، وزرای خارجه آمریکا،ترکیه و سوریه در اجلاسی مشترک درباره دو موضوع اسرائیل و کردهای شمال سوریه یک توافقنامه امضا کردند.

🔸طبق این توافقنامه نیروهای مسلح کرد شمال سوریه(پ.ک.ک) در ارتش ملی این کشور ادغام خواهند شد و اسرائیل و سوریه یک توافقنامه مرزی جدید امضا می کنند.

💢هاکان فیدان بعنوان ضامن کشور سوریه و مارکو روبیو بعنوان ضامن کردها و اسرائیل این توافقنامه را امضا کرده اند.

💢عادی سازی روابط سوریه و اسرائیل و حضور دمشق در پیمان ابراهیم از پیش شرط های ترامپ برای دیدار با احمدالشرع بوده است.

https://t.me/bitawan_ngo
👍1👎1